کنشگران اجتماعی به دلیل نبود ضرورت اعتماد اجتماعی درون چرخههای باطل و منفی بیشتری فرو رفته و به یکدیگر بیشتر آزار رسانده و کل سیستم را بیشتر به سوی تخریب هدایت میکنند/ برای اعتماد کردن به دیگران، باید به خود اعتماد داشت و برای این امر، باید فرایندهای هویتسازی و مبادلههای هویتی در جامعه به خوبی شکل گرفته باشند و به صورت درست عمل کنند/ اگر نظامهای اخلاقی و ارزشی بر پایه زور بنا شده باشند، یعنی به هر شکلی تحمیل شده باشند، اصولا از مقوله ارزش خارج میشوند و وارد مقوله الزام میشوند که منطق اجتماعی کاملا متفاوتی دارد/ در قانون گذاری تلاش میشود که میزان الزامات قانونی را به حداقلهای ممکن کاهش داد و برعکس بسیاری از ساز و کارهای شهروندی مناسب را به نظامهای آموزشی و اجتماعی انتقال ارزشی و اخلاقی واگذاشت و آنها را تقویت کرد/ هر اندازه میزان همبستگی،دگردوستی،احترام و ادب نسبت به دیگری، به ویژه نسبت به اقلیتها ( افراد بیمار، ناتوان، افراد با قابلیتهای کمتر اجتماعی به دلیل شرایط تاریخی یا زیستی نظیر زنان، کودکان، اقلیتهای نژادی، دینی، قومی و زبانی و غیره) در جامعه بیشتر باشد، جامعه از سطح بالاتری از اعتماد اجتماعی برخوردار است و برعکس/ بیشتر از اینکه برایمان مهم باشد افراد اخلاق مشروع و قابل دفاعی داشته باشند، برایمان مهم بوده که ظاهر مشروع و قابل دفاعی داشته باشند/ از این بدتر به تدریج چه بسیار ظاهر را به تنها معیار بدل کردهایم و این به معنای دروازه گشودهای بوده است که بعضا فاسدترین افراد نیز بتوانند با ایجاد ظاهری «مشروع» برای خود تا بالاترین سطوح اجتماعی نفوذ کرده وگروه مورد نظر را بیآبرو کنند، ولو آنکه اکثریت افراد آن گروه چنین نباشند/ به نظر میرسد که میان گونه شغل و احترام اجتماعی رابطه مستقیمی وجود داشته باشد. یعنی هراندازه شغل افراد کمتر سودی برای خودشان و بیشتر سودی برای جامعه داشته باشد، احترام مردم نیز نسبت به آنها به صورت نسبی بیشتر میشود/ اگر اپیدمی بیاخلاقی گسترش یابد، هیچ کجا را مصون نمیگذارد. اما خوشبختانه عکس این امر نیز صادق است، یعنی رفتارهای مثبت نیز میتوانند شکل سرایتکننده داشته باشند و در چرخههای مثبت خود را گسترش بدهند/ اگر ما از امروز تصمیم بگیریم که به جای زورگویی تلاش کنیم با رفتارهای مثبت و آزادیبخش و انعطافآمیز و به دور از بیاخلاقی و بیادبی و فحاشی و توهین، جامعه را اداره کنیم، با رویی باز و ادب و مهربانی و دگردوستی و دوری از فردگراییهای خودپرستانه، بدونشک، نتایج بسیار بهتری خواهیم گرفت. در غیر این صورت نیز همین وضعیت تا رسیدن به یک موقعیت انفجارآمیز ادامه مییابد ...
در مورد اين مدارس نمیتوان واژه تنوع را به كار ببريم زيرا تنوع مدارس مفهومش اين است كه توانستهايم به تناسب نياز مخاطبان مختلف، مدارس متنوعی را ايجاد كنيم، در حالي كه چنين نيست/ از آنجا كه نمي توانيم كيفيت را براي مخاطبان مشترك ايجاد كنيم مدارس را با تابلوهای مختلفی راه اندازي كرديم/ تقاضا براي ورود به انواع مدارس از جمله استعدادهاي درخشان، نمونه دولتي و ...همواره بيش از ظرفيت پذيرش بوده و ناچار به برگزاری آزمون برای انتخاب تعدادی محدود از متقاضيان شده ایم/ برگزاري آزمون باعث مي شود تا دانش آموزان به دنبال مهارت تست زني بروند، جامعه، صدا و سيما و خانواده ها نيز در اين زمينه آنها را همراهی كنند/ تابلو مدارس نبايد بهانه اي براي اخذ شهريه بيشتر باشد بلكه به معنای واقعي، مدارس خاص بايد از كيفيت لازم برخوردار باشند
واقعا جادههای امن خوبی نداریم/ مساله دیگر نظارت پلیس راهنمایی و رانندگی است که اگر واقعا این نظارت و سخت گیری در مورد قوانین وجود داشت شاید این اتفاقات نمیافتاد/ در اساسنامه اردوهای دانش آموزی ذکر شده که مربی مرد همراه دختران در اردو نباشد یعنی یک راننده و شاگرد راننده مرد، محرمتر هستند تا یک مربی مرد آموزش و پرورش/ پدر یکی از این دانش آموزان با این که فرزندش را از دست داده بود، وقتی به او گفتم چه تقاضایی دارید، گفت خواهشم این است که مدارس بازسازی و درست شوند، پدری که خود فرزند ۱۷ سالهاش را از دست داده فقط چنین درخواستی داشت/ شاید ۱۰ دقیقه جرأت نکنید زیر سقف این گونه مدرسهها بایستید، مدارس هنوز چوبپوش بود، کف مدارس از سیمان و حتی نیمکتها شکسته بودند/ رودان و میناب با این که شهرستان هستند؛ کتابخانه، سینما یا فرهنگ سرایی ندارند که دانش آموزان غیر از خانه از اینگونه مراکز هم استفاده کنند، آنها فقط خانه و مدرسه را دارند
خیلی از ما همیشه ناله میکنیم که بازار خراب است و پول نداریم، اما گوشی یک میلیونی در جیبمان گذاشتیم، سایدبایساید و سینمای خانگی و فرش و لوستر و اجاقگاز و گرانقیمت داریم و تصور میکنیم هر کسی اینها را ندارد، از دنیا عقب مانده و در عصر حجر زندگی میکند/ واقعا چند درصد از مردم ایران محتاج نان شب هستند/ چند درصد از مردم واقعا به یارانه نیاز دارند/ در بیشتر جوامع دنیا خانوادهها و افراد زندگی خود را با درآمد و برنامههای مالی خود هماهنگ میکنند/ خرج دانشگاه و رفتوآمد و خورد و خوراک و هزینه قبض آب و برق و شارژ ساختمان در همه جای دنیا از دغدغههای مردم است، اما فقط ما هستیم که میخواهیم با زور قسط و لیزینگ هر چیزی که نداریم و نمیتوانیم داشته باشیم را به دست آوریم و بعد برای آن که پول کم نیاوریم سراغ شغل دوم و سوم و چهارم میرویم و از سوی دیگر مسافرکشی را «تنها راه چاره زندگی در ایران» میدانیم/ همه ما میدانیم کدام هزینهها در زندگیمان اضافی است و حذف آن میتواند خیالمان را سبکتر کند، اما نمیخواهیم این کار را انجام دهیم ....
همه ما امروز درجاتی از افسردگی آشکار یا پنهان را با خود در مکانهای متفاوت جابه جا می کنیم. تأثیر می گذاریم و تأثیر می پذیریم یعنی تعامل اجتماعی. اما این روند نه در جهت شعف و شادمانی و نشاط و فرحبخشی که متأسفانه در جهت سستی و نومیدی و رنجوری و غمناکی.
از افسردگی در مدارس سخن می گویم . حالتی که کودک و نوجوان و معلم و مدیر و معاون و.... تقریبا همه در گیر آن هستند. مثل گذشته فقط سالخوردگان در تنهایی خویش افسرده نیستند. همه و همه ، گویی بی روح هستیم . گویی کالبد ما رباتی است که یک سری حرکات مشخص انجام می دهد.
ورزش کردن در مدارس یکی از کانال های ایجاد نشاط و شادی است. ورزش کردن آن هم در مدارس به طرحی عمیق و برخاسته از روحیه کودکان و نوجوانان دارد. باید آنان را در زنگ ورزش آزاد گذاشت تا هر چه دوست دارند و امکانات اجازه می دهد ، انجام بدهند. انجام ورزش های تحمیلی توسط معلمان و دبیران تربیت بدنی باعث نفرت دانش آموزان از ورزش می شود. هر کسی حدی از اختیار را می پسندد. و قدر مسلم با هفته ای 2 یا 4 ساعت ورزش ،دسترسی به این مهم مقدور نیست. از شهرداری هر منطقه می توان خواست تا سه چهار دستگاه ورزشی کم خطر به تناسب سن دانش آموزان در حیاط مدرسه قرار دهند تا آنان به میل خود در اوقات بیکاری چون نیامدن معلم ، مشغول فعالیت نرمشی شوند.
ما دانش آموزان را به تنبلی عادت داده ایم تا حدی که توان ندارند به دنبال توپ تنیس یا والیبال یا بسکتبال بدوند.چاقی و اضافه وزن دانش آموزان ، تغذیه نامناسب و فست فودی آنان ، مدت زمان یک جانشینی در منزل و کلاس درس برای درس خواندن و بی حوصلگی و عدم نشاط ، همه و همه دست به دست هم داده اند تا ما فردا نه قهرمانی دانش آموزان را در رشته های گوناگون شاهد باشیم و نه پدران و مادران سالمی از لحاظ روحی و جسمی داشته باشیم. اگر این پدیده فقط بر 30 تا 60 درصد جامعه دانش آموزی هم اطلاق کند باز خطر بزرگی در کمین آینده ی آینده سازان کشورمان است.
در فیلم آموزشی کشور فنلاند اشاره شده بود به ساعات تفریحی ظولانی به همراهی هنر و موسیقی. راستی این سه فرهنگ و ادب کشور را می سازند( تفریح و هنر و موسیقی) یا فقط تحصیل در رشته های بیشماری که اشتغال نیافته خموش می مانند؟
دانش آموزان به همراهی معلمان در کشور فنلاند در اوج نشاط و شادی زنگ سیاحت خود را سپری می ساختند. اما مشخص نیست چرا برای کتب درسی هم، زمان کم می آوریم و نمی توانیم زنگ سیاحت نیم ساعته یا 45 دقیقه ای داشته باشیم؟ نشاط و شادی در دوره ابتدایی کشور فنلاند ، به آنان تلقین می شد. یک تلقینی واقعی و مثبت و خوشایند و مطلوب .
اما تلقین های ما یا محدودند یا ناقص اند یا اجباری اند یا...... خلاصه تلقین های ما ناخوشایند و نامطلوب هستند.
در این بین قبل از مدرسه خانواده ها هم باید در ورزش فرزندان خود مشوق باثباتی باشند تا در مدرسه با همسویی وزارت آموزش و پرورش ، این جریان ادامه داشته باشد.
شهرداران محترم شهرها، لطفا مدارس ما را به چند دستگاه ورزشی از نوع موجود در پارک ها، مجهز بنمایید تا سالم سازی دانش آموزان مقدور گردد، چون اگر به آموزش و پرورش باشد بودجه نیست.
معلمین و کادر مدرسه اوقاتی ولو یک بار در چند ماه در مدرسه به وجود می آید که شما هم می توانید ورزش کنید و مشوق دانش آموزان باشید .
مراکز تربیت بدنی شهرها و استانها شما نیز می توانید با در اختیار گذاشتن امکانات یا طرحی خلاقانه ، مدارس را یاری کنید.
معلمان و دببران تربیت بدنی ، اولا واقعا رشته تحصیلی تان ، این باشد . ثانیا شما را به خدا فعال و سر حال باشید.
در تجهیز مدارس به ابزارآلات ورزشی ، اولویت را به مناطق محروم و مستضعف بدهید چرا که آنان توانایی ثبت نام آزاد در مراکز ورزشی یا تهیه وسایل ورزشی را ندارند. خیران محترم نیز برای آنان پوشاک و کفش ورزشی در اختیار بگذارند که واقعا توانایی تهیه یک شلوار یا کاپشن و کفش برای آنان وجود ندارد.
در دوران تدریس با دانش آموزان والیبال بازی می کردم و گاه مدیر و معاون مدرسه نیز ذوق ورزشی می یافتند و به ما می پیوستند. شور و حال به وجود آمده آنان را تشویق به ورزش کردن می نمود. شما هم می توانید امتحان کنید و الگوی ورزشی شوید.دانش آموزان همه یا برخی از معلمان و دبیران خود را خیلی دوست می دارند و با ورزش کردن شما ها ،آنان نیز روحیه نشاط آمیزی خواهند داشت. اما تلاش نکرده نگویید وقت نیست.
به هر حال اهمیت ورزش در مدارس از هیچ درسی کمتر نیست.ما در دوران خدمت در مناطق محروم، دبیر تربیت بدنی داشتیم که دانش آموزان را تجدید می کرد ، با خنده اعتراض می کردیم ، به حق می گفت : ورزش هم درس است و دانش آموز باید آن را جدی بگیرد.و ورزش درسی است که دانش آموزان درس خوان اکثرا از نمره آن رنجورند و سقف معدل شان می شکند.
امید که همه ما اعم از پدران و مادران و معلمین و اولیای مدرسه و تربیت بدنی های استانها و شهرداری ها و وزارت آموزش و پرورش در تقویت امر ورزش و ایجاد روحیه نشاط و شادمانی دانش آموزان امروز کوشا باشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
طبق این مصوبه وزارت آموزش و پرورش مکلف می شود 42000 مربی پیش دبستانی ، 60000 مدرس نهضت سوادآموزی و 18000 نیروی خرید خدمات آموزشی را استخدام کند . این در حالیست که مرجع صلاحیت دار برای این استخدام ها یعنی وزارت آموزش و پرورش رسما با این طرح مخالفت کرده است / علی رغم این مخالفت های متعدد این طرح با 160 رای نمایندگان مجلس به تصویب رسیده است/ قبلا نظام آموزشی کشور تجربه استخدام 280 هزار مستخدم بدون ضابطه را طی 15 سال گذشته در آموزش و پرورش از سر گذرانده است/ علاوه بر این موارد افزایش این تعداد نیروی انسانی همزمان با بازنشستگی 300تا 400 هزار نیروی فعلی می باشد که این تعداد بازنشسته طی چهارسال نیازمند 35 هزار میلیارد تومان بودجه می باشد/ وزارت آموزش و پرورش هیچ گونه تکلیف قانونی برای استخدام نیروهای حق التدریس و سوادآموزی ندارد/ تصویب این طرح از سوی 160 نماینده ی مجلس بدون توجه به نظرات کارشناسی و هشدار اولیاء آموزش و پرورش و حتی بدون اعتنا به اصول قانون اساسی و اسناد بالادستی ( به عنوان قانون دانان قانونگذار!) حاکی از پوپولیستی بودن این رای و ترجیح منافع آنی و صندلی مجلس بر منافع ملی و سرنوشت نسل آینده ی این مرز و بوم است/ تصویب این طرح دقیقا به معنای نگاه ابزاری مجلس به وزارت آموزش و پرورش دارد/ تجربه ی ویرانگر طرح چنین استخدام های فاقد کار کارشناسی و نیاز سنجی شده در دولت پوپولیست نهم و دهم لطمات شدیدی بر نظام تعلیم و تربیت وارد کرد و هنوز وزارت آموزش و پرورش از عواقب آن کمر راست نکرده است که چنین طرح مشابهی در مجلس به تصویب می رسد/ نگرش ابزاری و کاریابی به وزارت آموزش و پرورش باید که برای همیشه کنار گذاشته شود و این مهم با پایداری و روشنگری کارشناسان تعلیم و تربیت و رسانه ها قابل تحقق است
گروه اخبار/ عضو هیات رئیسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با تأکید بر اینکه دستگاهها و وزارتخانهها باید به کمک وزارت آموزش و پرورش بیایند، تصریح کرد: باید ردیف پرداخت حقوق از هزینههای تربیتی مدارس جدا شود.
آذربایجان شرقی