گروه گزارش/
پرسش « صدای معلم » آن است که آیا استاندار برای تعطیل کردن مدارس از شما هم نظری می گیرد ؟ رضامراد صحرایی روز شنبه در آیین کاشت نخستین نهالستان دانشآموزی کشور در دبیرستان ماندگار البرز چنین اظهار می کند : ( این جا )
" « ایران قوی» یکی از شعارهایی که در آغاز به کار دولت سیزدهم به گفتمان ملی تبدیل شد و هر دستگاه در کنار وظایف خود، ایران قوی را دارد.
بذر فرهنگ و کشور قوی در مدرسه کاشته میشود. اکنون نیاز جدی کشور، اتحاد، همدلی، هماهنگی و همسویی و باهم بودن است و مدرسه اصلیترین مکان برای تحقق این مهم است زیرا افراد با هر سلیقهای در مدرسه یکسان میشوند.
همه با اعتماد، فرزندان خود را به مدرسه میفرستند و وجه مشترک اولیای مدرسه و والدین، آینده فرزندان است و ساختن آینده زمانی پایا خواهد بود که بذر آن در مدرسه کاشته شود.
اینکه به مدرسه آمدیم و از مدرسه به دنبال سرسبز کردن کشور هستیم، اقدامی تحولی و امیدآفرین است.
اگر درخت میکاشتیم و محیط زیست را به درستی حفظ میکردیم، امروز مدارس به دلیل آلودگی هوا غیرحضوری نمیشد.
در این سند ویژگیهای مدرسه مطلوب نظام ترسیم شده است. در یکی از این ویژگیها میگوید مدرسه نقطه اتکای دولت و ملت در رشد و تعالی کشور است. آیا با تعطیل کردن مدارس بحران آلودگی هوا حل شده و حتی تاثیری در کاهش آن داشته است ؟
اگر محیط زیست خوب باشد، پیشرفتها در تمام ساحتها سریع تر، دقیق تر و ماندگارتر است.
صحرایی با بیان اینکه این دولت، دولت کارهای بزرگ است، گفت: چند دهه است که میدانیم محیط زیست در تغییر جهانی به خطر افتاده است و چهار میلیارد درخت که در این دولت نشان گذاری شده است، اقدام بزرگی است. این کار بزرگ نمادی از این ایده است که ما با هم، هیچ غیرممکنی نداریم.
این دولت نشان داده که دولت تعارف نیست و سر سری و از کنار حوادث رد نمیشود... »
بدون تردید ، حفط و حراست از محیط زیست و آموزش نگهداری از طبیعت به عنوان یک میراث و وظیفه ی ملی در راستای حفظ « منافع ملی » می تواند و البته می باید که مهم ترین و اولویت دارترین کارکرد و عملکرد « مدرسه » باشد اما پرسش اساسی این است که آیا تعطیل کردن مدارس در حالی که منابع آلوده کننده ی هوا کماکان به فعالیت خویش ادامه می دهند و خبری از پاسخ گویی درست و اقناع گرانه ی مسئولان در مورد عدم اجرای « قانون هوای پاک » نیست نشانه ی توجه دولت شما به مدرسه و آموزش و پرورش به عنوان « نقطه اتکای دولت و ملت در رشد و تعالی کشور » است ؟
« صدای معلم » در 26 ماهی که مدارس را به خاطر کرونا تعطیل کردند در گزارش های متعدد خود ضمن اعتراض و انتقاد به این عملکرد غیرمسئولانه همواره این پرسش را مطرح کرده بود که چرا باید مدارس تعطیل شوند در حالی که سایر مراکز و اماکن باز بوده و تعطیل نیستند ؟
هیچ مقام و مسئولی در آن دولت به این گزارش ها و پرسش ها و دغدغه های صدای معلم پاسخ نداد در حالی که فانی وزیر آموزش و پرورش آن دولت از بازگشایی مدارس در آن دوران و با افتخار یاد کرد و این تنها رسانه ی « صدای معلم » بود که این مواضع آقای فانی را اغراق آمیز و دور از واقعیت خواند و به آن واکنش نشان داد . ( این جا )
در دولت پیشین ؛ مدارس را به خاطر کرونا تعطیل می کردند الان هم به خاطر آلودگی هوا و.... از کجا متوجه شده اید و یا می توانید اثبات کنید که « ایران قوی » به یک گفتمان ملی تبدیل شده است .
پس چه فرقی کرده است ؟
پرسش « صدای معلم » آن است که آیا استاندار برای تعطیل کردن مدارس از شما هم نظر می خواهد ؟
آیا دیدگاه شما برای دستگاه های بالا دستی اساسا مهم است ؟
آیا شما موافق این روند و رویه غلط هستید ؟
آیا با تعطیل کردن مدارس بحران آلودگی هوا حل شده و حتی تاثیری در کاهش آن داشته است ؟
آیا تعطیلی مدارس می تواند سیاستی برای عبور از بحران کمبود معلم باشد که حتی تا امروز ادامه داشته است ؟
چرا اقتدار وزیر علوم از شما بیشتر است و خبری از تعطیل کردن دانشگاه ها نیست ؟
پرسش این رسانه ی مستقل و منتقد در حوزه ی عمومی آموزش ایران از وزیر آموزش و پرورش است که به فرض حرف های شما بخواهد در مورد جایگاه مدرسه و حفظ محیط زیست مورد توجه قرار بگیرد و عملیاتی شود . کدام فرد و یا نهاد باید متولی این امر شود ؟ و در این مورد گزارش کار بدهد ؟
چه طرحی برای مدارسی که اندک توجهی به « محیط زیست » نشان می دهند دارید و چگونه از آنان پشتیبانی می کنید ؟
آیا شما خودتان به فضای سبز اردوگاه های دانش آموزی تحت مدیریت تان سری زده اید که بدانید در آن جا چه می گذرد ؟
آیا به عنوان مثال ؛ از وضعیت درختان در کلک چال پایتخت خبری دارید ؟ ( این جا ) و ( این جا ) . این درختان در نیمه نخست سال حتی سیستم آبیاری ندارند و بسیاری از آنان به علت آفت زدگی از بین رفته اند .
و شما صحبت از کاشت میلیاردی درخت می زنید ؟
مگر تاکنون با تعارف و شعار مشکلی حل شده است ؟
آیا شما تاکنون به عنوان مقام رسمی این نظام ، سایر مسئولان را به خاطر بی توجهی به اجرای قانون هوای پاک مورد خطاب قرار داده اید که انتظار دارید که کنش گران ، حرف های شما را « جدی » بگیرند ؟
از کجا متوجه شده اید و یا می توانید اثبات کنید که « ایران قوی » به یک گفتمان ملی تبدیل شده است .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در این سالها ، فعالان محیط زیست به صدها پروژه اعتراض کرده اند؛ از ساخت سد سیوند گرفته، تا سد گتوند، سد چم شیر، سد فینسک، گردشگری آشوراده، معادن کرکس و شاهوار، تله کابین گرگان، انتقال های آب و این دست آخری هم بلند مرتبه سازی در اطراف باغ گیاه شناسی موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع.
ساختمان هایی که در منطقه ۲۲ می سازند اغلب به تعاونی دستگاههای دولتی تعلق دارند. می دانم یکی از آنها در نزدیکی دریاچه به دانشگاه تهران تعلق دارد. به تازگی هم آگهی یکی پروژه دیگر را فرستاده اند. بسیاری از همکاران برای سرمایه گذاری در این پروژه ها ثبت نام می کنند. دوست داشتم بدانم کارکنان موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع در کدامیک از این برج ها ثبت نام کرده اند.
یادم می آید در زمان جوانی که من در این باغ کار می کردم . زمینهای شهرک غرب را به تعاونی آن موسسه دادند و اغلب هم الان در آنجا - که منطقه بسیار گرانی است - یا خانه دارند و یا خانه ساختند و فروختند.
اینکه ما زورمان به گردن کلفت هایی که شهر را به گرداب آلودگی فرو برده اند، نمی رسد، یک دلیل دارد و آن اینکه ما همه شریک گردن کلفتهاییم.
اگر من زورم به سد چم شیر نرسید دلیلش این بود که دولت با نهایت زرنگی منافع این سد را با همکاران دانشگاهی گره زده است، با منافع شرکت های به اصطلاح مشاوره و اخیرا به اصطلاح دانش بنیان گره زده است.
من چگونه می توانستم با سد چم شیر مقابله کنم که می دانستم حداقل ۶ نفر از همکاران دانشگاهی ما فقط در دانشگاه تهران دستشان در گل این پروژه بود. به عبارتی ما شده ایم بخشی از این فرایند گردن کلفت پروری، ویران سازی سرزمین و خودمان هم آن را باز تولید می کنیم و به دانشجویانمان یاد می دهیم.
ما هنوز نه در آموزش و پرورش و نه در آموزش عالی نتوانستیم در جهت مردمی شدن علم قدمهای اساسی برداریم، علمی را ترویج کنیم که در راستای منافع جامعه و دنیا باشد.
نقش ما در مدرسه و دانشگاه فقط طبقه سازی جامعه شده است، دکتر و مهندس بسازیم.
ما بیش از آنکه به نتیجه کارمان برای جامعه و ایران فکر کنیم، به فکر دست آورد آن برای خودمان و بچه هایمان هستیم. البته که همه می دانیم با حکمرانی پر از خطا که قربانی کردن منافع ملی در آن مانند آب خوردن است به راحتی نمی توان منافع مملکت را به منافع شخصی ترجیح داد، بیچاره ات می کنند.
حرف درستی است که :
« خاورمیانه جایی است که در آن اگر به فکر کشورت باشی خانه ات خراب و اگر به فکر خانه ات باشی کشورت را خراب می کنی ».
اگر دانشگاهیان نتوانسته اند به دولتیان بفهمانند که تهران هوا ندارد و مردم از آلودگی در حد مرگ قرار دارند این است که ما خودمان در این تعاونی ها ثبت نام کرده ایم و به حرف خود باور نداریم. دلیلش آن است که حاضر نشدیم خودروی خود را کنار بگذاریم و با دوچرخه و یا وسیله حمل و نقل عمومی سر کار بیاییم.
اگر الان نمی توانیم جلوی آنهایی را بگیریم که در سایه ما خانه می سازند، چون ما هم خانه خود را در سایه دیگران ساخته ایم یا داریم می سازیم، ما هم گناهیم.
دغدغههای محیط زیستی و دانشگاهی
گروه گزارش/
دیروز و در واپسین ساعات ، استانداری تهران اعلام کرد که مدارس تهران در تمامی مقاطع تعطیل است .
پیش از آن مقطع ابتدایی و دوره اول متوسطه را تعطیل کرده بودند .
این در حالی اعلام می شود که به گفته ی مدیرکل محیط زیست استان تهران ؛ حمل و نقل و تردد دانشآموزان در سطح استان تهران در حدود ۱۰۰ هزار خودرو است که ۱۸ درصد در آلودگی هوا سهم دارد .
پرسش « صدای معلم » آن است که پس سهم 82 درصد بقیه چه می شود ؟ و چرا کسی با آنان کاری ندارد ؟
پرسش این است وقتی مقامات در جمهوری اسلامی می دانند که تعطیلی مدارس نقش و یا تاثیر معناداری برای کاهش آلودگی هوا ندارد اما چرا و همچنان رویه ی غلط پیشین خود را تکرار می کنند هم چنان که در تعطیلی بیش از دو ساله مدارس بر اثر کرونا ، نتایج آن را دیدند اما باز هم درس نمی گیرند ؟ و به لجبازی و عقل ستیزی خویش ادامه می دهند ؟
چرا استانداری و سایر مقامات در جمهوری اسلامی اراده ای برای اجرای درست و کامل « قانون هوای پاک » ندارند ؟
مگر قانون نیست و نباید اجرا شود ؟
با توجه به آن بیش از 70 درصد آلودگی هوا مرتبط با اتومبیل ها و موتور سیکلت هاست ؛ آیا استانداری شهامت و عرضه ی آن را دارد که تا زمان رفع این بحران از تردد آنان جلوگیری کند و فرمول های من درآوردی و نصیحت های بیهوده و خسته کننده تحویل دیگران ندهند ؟
ویا آن که مطابق رویه ی معمول ، زورشان فقط به مدارس می رسد و در سایه مدیران ترسو و بی اراده ی آموزش و پرورش حکم به تعطیلی سراسری مدارس می دهند ؟
و نام آن را هم می گذارند :
« آموزش غیرحضوری » .
آیا در مدارس عادی دولتی ما ، حتی امکانات آموزش حضوری فراهم است که نسخه « آموزش غیرحضوری » را برای نظام آموزشی رو به انحطاط ایران می پیچند ؟
آیا این افراد بی سواد و بیگانه با آموزش نمی دانند که آموزش غیرحضوری فقط نقش « مکمل » دارد و جای آموزش اصلی را نمی گیرد ؟
عوارض و عواقب تعطیلی طولانی مدت مدارس را بر اثر کرونا را ندیدید ؟ نمی بینید ؟
حداقل گزارش منابع صلاحیت دار و دلسوز را در مورد آن مطالعه کنید .
آیا استانداری و سایرین این ها را نمی دانند و یا آن که شبانه روز مشغول وقت گذرانی در جلسات بی سرانجام و تکراری و صدور دستور و فرمان و... هستند بی آن که واقعیت ها را ببینند و فکری اساسی کنند .
گزارشگر :
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
یکی از دوستان می گفت، آقای تشکری در بین اعضای شورای شهر فعلی از همه بهتر است. اخیرا در صحن شورا به بستن بیدود اعتراض کردند. در تلویزیون هم از مردم به دلیل عملکرد زیر صفر شهرداری در ترافیک و رساندن آن به مرحله فوق بحران از مردم عذر خواهی کردند.
آقای تشکری، تشکر می کنم از این یک ذره وجدانی که دارید. این یک ذره وجدان در اوضاع بلو بشوی مدیریتی هم در گرانبهاهی است این روزها. ولی راستی شما از سال ۸۵ تا ۹۵ یعنی یک دهه معاون قالیباف در حمل و نقل و مدیر عامل سازمان ترافیک بودید. چرا نتوانستید مشکل ترافیک را حل کنید؟
یک مدیر باید قدرت پیش بینی داشته باشد، به خصوص مدیریتی که یک دهه آن هم در زمان سردار قالیباف مسئول ترافیک شهر بوده است. شما زمانی مسئول ترافیک شهر بودید که پروژه نجومی پل صدر ساخته شد. چرا نتوانستید جناب شهردار را از اجرای چنین پروژه ای منع کنید و پولش را خرج توسعه حمل و نقل عمومی کنید؟
آیا شما هم در تایید و اجرای این پروژه نقش داشتید؟
در زمانی که شما در پست خود بودید، در همان روزنامه ارگان شهرداری به تاریخ ۴ تیر ۱۳۸۷، که قیمت بنزین ۱۰۰ تومان و قیمت اتوبوس ۱۰۰ میلیون تومان بود من راه حل مشکل ترافیک و بنزین را ارائه دادم.
شک ندارم که همکاران شما این یادداشت را در کارتابل تان گذاشته بودند. آیا حاضر شدید به من زنگ بزنید و با یک مذاکره شاید راه حل من برایتان مفید بود. الان ۱۵ سال از آن زمان می گذرد و شک ندارم که کسی جرات ندارد دست به قیمت بنزین بزند.
تحریم های کشنده کار را به جای رسانده که شاید از چین هم نشود جنسی وارد کرد. برای این دوستان ارزشی شما ، دوچرخه برابر مرکب ابلیس است و هر کس می آید به این وسیله لگدی می زند.
سالی ۴۰ میلیارد دلار بنزین مفت به مردم می دهید و آنها را در گرداب آلودگی و ترافیک خفه کرده اید در صورتی که کافی است با ۲-۳ سال برنامه ریزی جلوی این فاجعه را بگیرید. البته برای گرفتن جلوی این فاجعه به سه پیش شرط نیاز دارید: اول عوض کردن بیسوادان سیاسی و یا فرصت طلبان و جایگزین کردن آنها با سوادان و افراد فاقد تضاد منافع، دوم اصلاح روابط بین الملل جهت بهره وری از تکنولوژی و ورود تکنولوژی به روز به کشور و سوم همراه کردن مردم با برنامه ها که بدون همراهی و اعتماد آنها هیچ کاری جلو نمی رود.
هم شما می دانی و هم بقیه که هیچ کدام از این سه شرط قابل انجام و اجرا نیست و طبیعی است که داستان همچنان ادامه دارد ...
تا کی ؛ نمی دانم!
کانال دغدغههای محیط زیستی و دانشگاهی
گروه گزارش/
موضوع پرداخت پاداش پایان خدمت معلمان سال هاست که به داستانی تکراری و ملال آور تبدیل شده است .
پرداخت قطره چکانی ، طولانی مدت و همراه با وعده های خسته کننده مسئولان .
پس از گذشت نزدیک به یک و نیم سال ؛ وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم اعلام می کند که فقط 30 درصد از کل مبلغ به بازنشستگان پرداخت می شود ؛ اما خبری هم نمی شود .
آیا وضعیت پرداخت این پاداش در سایر دستگاه ها ، سازمان ها و حتی ستاد وزارت آموزش و پرورش هم به همین روال است ؟
آیا « قانون » ماده و یا تبصره ای برای اعمال این تبعیض وضع کرده است ؟
علیرضا کریمیان مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران در آیین تجلیل از پیشکسوتان فرهنگی آموزش و پرورش منطقه ۱۸تهران ، بازنشستگان را گنجینههای خرد و تجربه خوانده و می گوید : فرهنگیان عمر گرانبهای زندگانی خویش را در راه به بار نشستن گلستان پرگل تعلیم و تربیت سپری کردهاند و شایسته بهترین تقدیرها و سپاسگزاری ها هستند » .
آیا معلمان برای دریافت همان حداقل مطالبات قانونی هم باید در صف بایستند و به مسئولان التماس کنند ؟
تنها اتفاقی که افتاده این است که در دولت پیشین ، معلمان برای دریافت این حق از ظرفیت های قانونی مانند اصل 27 قانون اساسی استفاده می کردند اما در حال حاضر و از ترس برخوردهای امنیتی ، این « مطالبه گری » برای مطالبات قانونی به حد « نالیدن » و یا « فحش های مجازی » تنزل یافته است .
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
عصر پنجشنبه ۹ آذر ۱۴۰۲ آئین نکوداشت استاد رحیم رشتچی از موسسین دانشگاه زنجان و پایهگذاران شهرک کارمندان در سالن گفت و گوی ارشاد اسلامی کرج با حضور اساتید، فرهنگیان، همشهریان و سایر علاقه مندان فرهنگ و ادب استانهای تهران، البرز و زنجان با شکوه هر چه تمامتر برگزار گردید.
در این مراسم سه ساعته پس از خیرمقدم گویی دکتر آزیتا رشتچی (دختر استاد) ؛ پروفسور نصیری قیداری (معاون اسبق وزارت علوم ) ، دکتر حسین عسگری (نویسنده و البرز پژوه) ، مهندس درویش امیری (استاندار سابق زنجان) ، دکتر مهراب رجبی (مشاور استاندار البرز) ، دکتر حسن تقیلو (رییس هیات مدیره انجمن زنجانیهای البرز - اشراق) ، دکتر زالی (وزیر اسبق کشاورزی) ، خانم نازخند صبحی (نویسنده و ژورنالیست) ، دکتر آیدین تبریزلی(شاعر و ژورنالیست) به ایراد سخنرانی پرداختند.
اواسط برنامه استاد عطا شاهمرادی (خواننده و هنرمند پاپ زنجانی) با اجرای خود مورد تشویق حضار قرار گرفتند.
به معلم بهای لازم را ندادهایم
پروفسور نصیری قیداری به عنوان اولین سخنرانِ مراسم ضمن اشاره به خدمات نیمقرنی استاد رشتچی در زنجان افزود: استاد رشتچی عمری را در وادی فرهنگ و مدنیت زنجان تاخته است.
وی بنیانگذار دانشگاه زنجان و از پایهگذاران شهرک کارمندان زنجان و پیگیر دهها پروژه عامالمنفعه دیگر در گوشه و کنار مملکت بودهاند و بدون شک استاد حق بزرگی بر گردن زنجان و زنجانیها دارند.
رئیس سابق دانشگاه شهید بهشتی افزود: کشور اگر میخواهد به جایی برسد این مهم به دست معلمان خواهد بود. در ژاپن هر کسی را به عنوان « معلم » استخدام نمیکنند ؛ ما در استخدام و نگهداشت معلمان قصور کرده و به معلم بهای بایسته و شایسته لازم را ندادهایم.از منظر یونسکو هرچه در راه آموزش خرج کنیم سرمایه گذاری برای آتیه کشور خواهد بود.چرا که دانایی و زلالیت از خطر سیاهیها خواهد کاست و البته چهره فرهنگی کشور زیباست. توسعه امری چند بعدی و مقولهای چند ساحهای است.
متاسفانه اخلاق به اندازه تکنولوژی پیشرفت و ترقی نداشته است.
من خاستگاه دانشگاه زنجانی داشته و تا حدودی در جریان خدمات استاد رشتچی بودهام . از خدای متعال آرزوی صحت و سلامت برای خانواده و آرامش و آسایش برای این زوج فرهنگی فرهیخته دارم.
تنوع و تکثر از خصوصیات زنجانیهاست
حسین عسکری (نویسنده و البرزپژوه) در سخنانی کوتاه، میهن دوستی و توجه به عناصر قوام بخش آن همانند مکتب تشیع و زبان فارسی، به رسمیت شناختن تنوع و تکثر و رواداری فرهنگی و اجتماعی را از ویژگیهای قابل توجه زنجانی ها دانست و گفت: «این صفات به وضوح در بینش، منش و کنش فرهنگی و اجتماعی استاد رشتچی قابل مشاهده است.»
وی در ادامه به برخی پیوندهای فرهنگی و تاریخی استانهای البرز و زنجان اشاره کرد و گفت: «زنجانیها که از نخستین مهاجران به البرز بودند در معرفی فرهنگ و پیشینه این استان و آبادی و توسعه آن نقش به سزایی داشته و دارند و خود را شهروند البرز و یک البرزی تمام عیار میدانند. کسی که خانه، موطن و خاستگاه خود را جانانه دوست داشته باشد میتواند همسایه و موطن دوم خود را نیز از عمق جان، دوست داشته باشد.»
عسکری حضور آیت الله سید محمود علایی طالقانی (فقیه نواندیش و مجاهد البرزی) در آذر ماه ۱۳۲۵ در جبهه زنجان برای روحیه بخشی به نیروهای ارتش جهت نجات آذربایجان از دست تجزیه طلبان فرقه دموکرات به سرکردگی سید جعفر پیشهوری را از پیوندهای تاریخی زنجان و البرز برشمرد و گفت: «آیتالله طالقانی علیرغم مخالفت بنیادین با حکومت پهلوی، ۷۷ سال پیش داوطلبانه به جبهه زنجان رفت چون استقلال و یکپارچگی ایران برایش مهم و اساسی بود. از دیگر سو، زنجانیها به تجزیه طلبان دست پرورده شوروی سابق که ایدئولوژی الحادی داشتند، روی خوش نشان ندادند چون استقلال و تمامیت ارضی ایران و مذهب تشیع برایشان مهم بود.»
حضور پر رنگ و بالنده زنجانیها در البرز
دکتر مهراب رجبی رئیس بنیاد البرز پژوهی با اشاره به حضور پررنگ و بالنده زنجانیها افزود: در کرجِ قدیم محله ذوبآهن یک کوچه به نام زنجان وجود دارد.حضور زنجانیها در کرج از راس تا ذیل توام با متانت و خدمت بوده و زنجانی هم به سان سایر اقوام در توسعه و پیشرفت ایران کوچک نقش به سزایی دارند.یک نمونه بارز از مفاخر زنجان که در چهارگوشه مملکت منشا اثر بودهاند استاد رحیم رشتچی است . وی موسس دانشگاه زنجان بوده و با این کار سترگ خدمتی ماندگار در فرهنگ و مدنیت آن خطه انجام دادهاند.
حضور نیم قرنی استاد رشتچی در تهران کرج و مشارکت در امور عامالمنفعه حکایت از نیک اندیشی و خیرخواهی این بزرگمرد دارد.
مشاور البرزپژوهی استاندار البرز افزود:
خانم طالقانی با اصالت سوهانِ طالقان همسر و یار وفادار استاد رشتچی در تحمل مصائب و صعوبتهای زندگی پر فراز و نشیب ۹۴ سال زیست سرافرازانه میباشد.
امروز اینجا جمع شدهایم تا به احترام این زوج فرهنگی کلاه از سر برداشته و رسم ادب و تجلیل از زحمات نیم قرنی استاد را به جای آوریم.
جای صدا و سیما در برنامه خالیست
خرسندم بار دیگر توفیق حضور درجمع دوستان و عزیزان زنجانی برایم فراهم شده است . آقای رضا قاسمپور سپاسگزارم همت کردند و این اقدام شایسته و مجلس نکوداشت استاد حاج رحیم رشتی را برگزار نمودند . این گونه مجالس و نکوداشتها برای شخصیتهای فرهنگی،علمی، هنری و پیشکسوت میتواند برای الگوی سازی مناسب برای نسل جدید موثر و مفید باشد.
خوشبختانه در زنجان چهره های علمی، فرهنگی و رجال بزرگ مذهبی کم نداریم و در همه بخشها چهره های ماندگار زنجانی حضور موثر دارند.
در این فرصت کوتاه خوب است اشاره کنم استاد رشتی و هم نسلانش از چه نسلی بودند و با افتخار ۹ دهه از عمر پر ثمر خود را گذرانیده و در این جمع از چهار نسل حضور دارند ؛ خوب است بدانند استاد رشتی و هم نسلان ایشان و اندکی هم نسل ما در دورهای رشد یافتیم و در مدرسه دانشگاه پا به عرصه تحصیل و کسب مدارج علمی گذاشته ایم که تکنولوژی و امکانات امروزی همانند کامپیوتر، اینترنت، شبکه های مجازی، موبایل ،ایمیل در اختیار نبود و حداکثر امکانات در اختیار آنها کاغذ، خودکار کتاب و یک عدد چراغ گرد سوز برای روشنایی، و یک عدد چراغ علاالدین نفتی برای گرمایش بوده.
ما نسل پرورش یافتهای بودیم که از داشتن یک عدد پاککن عطری رنگی، یک عدد مداد سوسمار نشان ، یک جعبه مداد رنگی و یک دفترچه نقاشی از خوشحالی تا صبح خوابمان نمیبرد، اما همین نسل با کمترین امکانات و با تحمل رنج ،سختی و تلخی روزگار نسلی بود که در مرام شان کمترین نامردی و آدم فروشی و خیانت در امانت دیده میشد.
ای کاش رسانه ملی از زندگی و گذشته مفاخر علمی و فرهنگی و اجتماعی کشور برای شناساندن به نسل جدید اینجا حضور پیدا میکرد و در معرفی استاد رشتی سهمی داشت.
در زنجان استاد رشتی خدمات شایسته ای از خود به یادگار گذاشت از جمله دانشکده کشاورزی و شهرک کارمندان.
۶۷ کتاب منتشر کردهام...
خانم نازخند صبحی نویسنده و ژورنالیست پیشکسوت زنجانی نیز با اشاره به خدمات استاد رشتچی در زنجان افزود: ۶۷ کتاب در حوزههای مختلف محیط زیست، شعر، و ادبیات و سایر مقولات به زبانهای ترکی، فارسی و آلمانی منتشر کردهام . برخی از آثارم در آلمان و ترکیه باز نشر شدهاند.تقریبا هیچ روزنامه و نشریهای نداریم که مقالات و یاداشتهای من در آن منتشر نشده باشد.
خانم صبحی در پایان شعری ترکی قرائت و مورد تشویق حضار قرار گرفت.
استاد رشتچی معلمي تمام عیار
در ادامه برنامه دکتر آیدین تبریزلی شاعر،محقق و نویسنده صدا و سیما ضمن بر شمردن خصوصیات مثبتی از زنجان و زنجانیها و خدمات آنها به فرهنگ و مدنیت آذربایجان، استاد رشتچی را نمونه بارز تلاش و پشتکار یک معلم سرزنده و فرهیخته در عرصههای فرهنگی اجتماعی برشمرد.
وی در پایان شعری پرمغز و زیبا به زبان ترکی قرائت کرده و مورد تشویق حضار قرار گرفت.
دکتر تقیلو رئیس هیات مدیر اشراق (موسسه زنجانیهای مقیم استان البرز) نیز ضمن یادآوری خدمات ارزنده استاد رشتچی در عرصههای عامالمنفعه، خیرخواهانه و عمومی افزود: قبلا با آقای قاسمپور در گلشهر خدمت استاد رشتچی رسیده و شاهد تلاشهای صادقانه و فرهنگی ایشان بودهام.
تقیلو با قرائت اشعار ترکی و فارسی مورد تشویق حضار قرار گرفت.
اکران فیلم مستند استاد رشتچی
پایان بخش برنامه پخش فیلم مستند ۴۵ دقیقهای زندگی استاد رحیم رشتچی مشتمل بر مرور وقایع پیشهوری و نقش سلطان محمودخان ذولفقاری، چرایی و چگونگی تاسیس دانشگاه زنجان،شهرک کارمندان، هنرستان صنعتی، چالشهای بی امان با خاندان سلطان محمود ذولفقاری، ارتباطات خانوادگی با عزالدین حسینی (امام جمعه اسبق زنجان) و پرداختن به سایه روشنهای پروسه نفسگیر استان شدن زنجان و...بود.
لازم به ذکر است که مستند استاد رشتچی(راوی تاریخ شفاهی قرن اخیر زنجان) با حمایت دکتر آزیتا رشتچی و همت مهدی حسنی، رضا قاسمپور و مجتبی جعفرلو ساخته شده و به زودی در زنجان اکران عمومی خواهد شد.
روزنامههای زنگان امروز،شهروند و سایت های صدای معلم و کرج رسا در انعکاس و انتشار مطالب استاد رشتچی به قلم رضا قاسمپور سنگ تمام گذاشتهاند.
پایان گزارش/
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
سال ها پیش و پیش از آن که شهرنشینان ما به دروازه های تفکر و تمدن برسند ؛ مدارس را به خاطر بارش برف و لغزنده بودن معابر آن هم در شرایط خاص تعطیل می کردند اما در حال حاضر و به مدد برنامه ریزی ها و دلسوزی های بی وقفه ی مسئولان و البته کنش گری مستمرانه و هدف مند همان شهرنشینان ، مدارس را به خاطر « آلودگی هوا » تعطیل می کنند و البته اسم رمزش را هم به « غیرحضوری » تغییر داده اند که ظاهر قضیه درست و بی نقص باشد و حساسیتی ایجاد نکند .
از کدام « آموزش غیرحضوری » سخن می رانید ؟
پرسش « صدای معلم » این است که 26 ماه تعطیل کردن مدارس در دوران کرونا و غیرحضوری خواندن آن در حالی که هیچ گونه بستر و یا زیر ساختی برای این نوع آموزش در مدارس عادی دولتی پیش بینی نشده ؛ چه نتایجی برای نظام آموزشی ایران جز افت تحصیلی ، ترک تحصیل و عوارض جسمی و روانی و.... را در پی داشت که دوباره همان رویه ی غلط در مناسبت های دیگر تکرار می شود ؟
آیا این موضوع را مقامات استانداری می دانند ؟ و یا برای آنان مهم است ؟
آیا این گونه تصمیم گیری ها نوعی رفع تکلیف و مسئولیت گریزی در برابر نظام آموزشی و آینده ی آنان نیست ؟
آیا در حال حاضر مساله ای مهم تر از « محیط زیست » برای آینده این کشور متصور است ؟ پایگاه اطلاعرسانی استانداری تهران امروز شنبه 11 آذر چنین نوشت : ( این جا )
« میر محمد غراوی معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار تهران اظهار داشت: با توجه به تشدید آلودگی هوا و بر اساس مصوبه کارگروه هماهنگی شرایط اضطرار آلودگی هوا، مهدکودکها تعطیل و فعالیت آموزشی کودکستانها و مدارس مقاطع دبستان استان تهران غیر از شهرستانهای دماوند و فیروزکوه و بخش رودبارقصران در دو نوبت صبح و عصر شنبه ۱۱ آذرماه به صورت غیرحضوری و مجازی برگزار میشود .
وی با اشاره به برگزاری کمیته اضطرار برای تصمیم گیری در صورت لزوم ادامه داد: همه مقاطع تحصیلی مدارس استثنایی نیز غیرحضوری میباشد، همچنین پلیس راهور تهران بزرگ و پلیس راهور شرق و پلیس راهور غرب تهران، از تردد شبانه خودروهای گازوئیلی سنگین که آلایندگی قابل روئت دارند، جلوگیری نمایند...
استانداری مطابق معمول و رویه های تکراری پیشین نصیحت ها و توصیه هایی هم به مردم و دستگاه ها و سازمان ها و.... برای گذشتن از این پیچ خطرناک ارائه کرده است اما هنوز این پرسش با قوت مطرح است که :
چرا « قانون هوای پاک » اجرا نمی شود ؟
آقای استاندار !
قبلا هم گفتیم و می گوییم :
مگر مدارس عامل و مولد آلودگی هوا هستند که ماشه « تعطیلی » را بر پیشانی نحیف مدارس می چکانید ؟
آیا مسئولان نمی دانند و یا خبر ندارند که وضعیت هوا از قبل چگونه خواهد بود و تازه پس از وارد شدن به مرحله ی « بحران » به فکر چاره می افتند و حرف هایی می زنند که همان دانش آموزان مدارس ابتدایی از حفظ بلدند و پیشاپیش دست آنان را خوانده اند ؟!
و لابد افکار عمومی هم نگویند که مسئولان بیکار هستند و یا کاری نمی کنند .
آیا در حال حاضر مساله ای مهم تر از « محیط زیست » برای آینده این کشور متصور است ؟
مسئولان وزارت آموزش و پرورش و به ویژه معاونت تندرستی و تربیت بدنی آن در این زمینه جز اجرای بی چون و چرای فرامین دستگاه های بی اطلاع و بی تفاوت از فرایند آموزش و تربیت چه کرده اند ؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید