سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران که در سال 1390 به تصویب مجلس رسیده است، برای هر پایه مقطع ابتدایی 925 ساعت آموزش در یک سال تحصیلی را متصور شده است اما در ادامه و طی بررسیهای صورت گرفته، کل ساعت تحقق یافته این مقطع 627 ساعت ارزیابی شده است و این در حالی است که پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در گزارشی با عنوان ( تحلیلی بر کاستی زمان آموزش در ایران با تاکید بر دوره ابتدایی ) اعلان میکند که میزان واقعی زمان آموزش بسیار پایینتر از رقم اعلام شده است و هر دانشآموز ایرانی در دوره ابتدایی عملا تنها 576 ساعت آموزش دریافت میکند و این به معنای اتلاف حدود 40 درصدی ساعت آموزش در کشور است.
دلایل عمده اتلاف ساعات آموزش
گزارش پژوهشگاه مطالعات، مهمترین دلایل اتلاف و هدر رفت ساعات آموزش در کشور را به روندهای اشتباه مدیریت کلاس توسط دبیران، بروز شرایط آب و هوایی خاص، شرایط اقلیمی خاص مناطق مختلف کشور و تعطیلات غیررسمی یا پنهان، عنوان میکند و برای رفع هریک از این موارد، اصلاحاتی را پیشنهاد میدهد.
تعطیلات پنهان در گزارش فوقالذکر بدین شکل تعریف شده است:
« از جمله تعطیلات پنهان میتوان به تعطیلات زودهنگام قبل از سال جدید در اسفندماه تا شروع دیر هنگام مدارس بعد از تعطیلات نوروز و تعطیلات تابستان اشاره کرد که به رغم اعلامهای متعدد و مخالفت مدیران مدارس، به بخشی از رویه کاری مدارس تبدیل شده است.
این نوع تعطیلات عموما قبل و بعد از یک دوره تعطیلی رسمی شکل میگیرند. یعنی مدارس زودتر از موعد مقرر نیمه تعطیل یا تعطیل میشوند و همچنین دیرتر از موعد مقرر نیز شروع به فعالیت میکنند. برای مثال، اگر آغاز سال تحصیلی با روزهای آخر هفته تقارن پیدا کند، فعالیت مدارس از شنبه هفته بعد و با تاخیری چند روزه آغاز میشود.
در روزهای پایانی سال تحصیلی نیز، اگر روز پایانی سال در وسط هفته قرار داشته باشد، عموما از چهارشنبه هفته قبل از آن، بسیاری از کلاسها تعطیل میشوند » .
اما سال تحصیلی جاری وجه گستردهتری از تعطیلات پنهان را به جامعه آموزش و پرورش کشور نشان داد. درحالی که مثل همیشه، اخبار و تقویم رسمی کشور از فعالیت مدارس تا روز 28 اسفند خبر میدادند، دانشآموزان در توافقی نانوشته ولی فراگیر و هماهنگ، چهارشنبه 23 اسفند را آخرین روز حضور در مدرسه درنظر گرفتند و پس از آن مدارس به حالت نیمهتعطیل و سپس تعطیل درآمدند.
سیزدهم فروردین و روز طبیعت اگرچه روی تقویم آخرین روز تعطیلات بود اما چون مصادف با روز دوشنبه بود، آغاز فعالیت مدارس به شنبه هفته آینده یعنی هجدهم فروردین موکول شد.
هدف از این نوشتار و کنکاش در روند تعطیلات پنهان مدارس این نیست که جلوی بروز این تعطیلیها را بگیرد چرا که چنین امری نیازمند کارشناسی دقیق، تنظیم و تصویب قوانین و مقررات و انجام تغییرات گستردهای است زیرا چنین اصلاحاتی باید به صورت پایه و ریشهای در فرهنگ جامعه اعمال شوند. غایت این است که تلاش کنیم با پذیرش و تبیین حقیقت، برنامهریزی بهتر و دقیقتری در حوزه آموزش کشور داشته باشیم در حالی که امروز، واقعیت و آنچه در مدارس رخ میدهد با آنچه وزارت آموزش و پرورش متصور است تفاوت دارد.
تعطیلی زودتر از موعد مدارس در حالی رخ میدهد که والدین دانشآموزان به سبب فرصت ایجاد شده برای استراحت از این موضوع استقبال میکنند، دانشآموزان پذیرای فرصت بیشتر برای فراغت از تحصیل هستند و کادر مدرسه هم چند روز تعطیلی بیشتر را رد نمیکنند.
در این میان وزارت آموزش و پرورش به عنوان متولی اصلی آموزش فرزندان ما و عالیترین مرجع این حوزه در اخبار، رفتار و برنامهریزیهای خود به نحوی عمل میکند که گویا از چنین روندی بیاطلاع است و تمام برنامهریزیهای مجموعه آموزش و پرورش کشور برمبنای بازگشایی مدارس در روز چهاردهم فروردین تدوین و ابلاغ میشوند.
نادیده گرفتن حقیقت؛ برنامهریزی خیالی ژاپن طی ده سال گذشته، تعداد روزهای آموزشی مقطع ابتدایی را تا 228 روز در سال افزایش داده تا با تمرکز بر پرورش افکار کودکان، سیاست آیندهنگر خود را به رخ کشیده باشد.
بیتفاوتی نسبت به تعطیلات پنهان در بودجهبندیهای زمانی و طرح درسهای رسمی ارائه شده از سوی وزارت به دبیران بیشتر نمایان میشود.
در طرح درس سالانه پایه اول تحصیلی ابلاغ شده به مدارس، اسفندماه دارای 4 هفته کاری و فروردین ماه شامل 2 هفته کاری تعریف شدهاند درحالی که مشاهدات میدانی و تجربیات همکاران نشان میدهد که اسفند ماه 3 هفته مفید و فروردین ماه احتمالا فقط 1 هفته مفید دارند. اگر در کنار تمام این تعطیلات پنهان، تعطیلیهای ناشی از بروز شرایط آب و هوایی خاص و غیبتهای موجه و غیرموجه دانشآموز را در نظر بگیریم، مجموع ساعاتی که دانشآموز در مدرسه تحت آموزش قرار دارد بسیار کمتر از میانگین مطرح شده در قانون داخلی و نظام آموزش و پرورش دیگر کشورها است.
آقایان محمد ظاهری و اسماعیل رحمانی در مقالهای برای همایش ملی آموزش ابتدایی، میانگین میزان تدریس برای دوره ابتدایی را 8 / 25 ساعت در هفته و 198 روز در سال عنوان میکنند و این درحالی است که معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش کشور در مصاحبهای مورخ 16 مهر سال 1402، ساعات استاندارد آموزش در مدارس ابتدایی را 5 زنگ 45 دقیقهای اعلام کرد. بدین معنی که دانشآموز دوره ابتدایی در بهترین حالت، 18 الی 19 ساعت در هفته تحت آموزش خواهد بود و البته تعداد روزهای آموزشی در تقویم ( سال تحصیلی 1402 – 1403 ) نیز با کسر تعطیلات رسمی و آخرهفته، 156 روز است که البته همان طور که پیشتر عنوان کردیم، تعطیلات پنهان در محاسبات منظور نشده است.
با این حساب چطور میتوان از « معلم » به عنوان مهمترین مسئول آموزش مفاهیم به دانشآموزان توقع حرکت بر مبنای برنامهریزیهای غیرواقعی داشت؟
اگر آیندهنگر نباشیم، خسارت میبینیم
یک حساب سرانگشتی ساده نشان میدهد که برنامهریزیهای روی کاغذ با واقعیت امر تطابق ندارد و نتیجه این اتفاق، کم فروشی در حوزه آموزش به فرزندان این کشور است. دبیر فرصت کافی برای انتقال مفاهیم ندارد و ناچار به تدریس گزینشی است و این گذر ساده از آموزش پایه، آینده نظام آموزشی را دچار اخلال خواهد کرد. امروز زمان ساخت زیربنای آینده است. شکلگیری قالب فکری جمعیت جوان آینده، به آموزشی که امروز در جریان است بستگی دارد.
در حالی که پژوهشگران سایر کشورهای پیشرفته مثل ژاپن، با افزایش زمان حضور دانشآموز در محیط مدرسه سعی دارند که اثرگذاری بر اذهان طیف سنی حاضر در دبستان را افزایش دهند، روزهای حضور دانشآموزان ما در مدرسه هرروز کمتر و کمتر میشود.
ژاپن طی ده سال گذشته، تعداد روزهای آموزشی مقطع ابتدایی را تا 228 روز در سال افزایش داده تا با تمرکز بر پرورش افکار کودکان، سیاست آیندهنگر خود را به رخ کشیده باشد.
باید صبر کنیم و ببینیم سرانجام این دوره از تاریخ آموزش و پرورش کشور که به هر بهانه و هر برف و هر باد و هر بارانی به تعطیلی کشیده میشود، چه خواهد شد !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
در هر پایه تحصیلی ، زمان استاندارد، زمان واقعی ، زمان ایده آل، زمان پیش بینی شده، زمان قانونی و منطبق با وجدان کاری معلم،کدام یک را باید میزان قرار داد؟!
به گزارش اکونگار به نقل از خبرآنلاین، خانه صمت در نامهای به مجلس اعلام کرد: میزان ساعت کاری هفتگی ۴۴ ساعت در هفته است و اگر یک روز تعطیلی به ایام کاری اضافه شود، به تبع آن مزد کارکنان و کارگران نیز ۱۰ درصد کاهش می یابد.
خانه صمت ایران در نامهای به نمایندگان مجلس ضمن انتقاد از تعطیلی پنجشنبهها به شنبهها اعلام کرد که در قانون کار میزان ساعت کاری هفتگی ۴۴ ساعت در هفته است و چنانچه یک روز تعطیلی به ایام کاری اضافه گردد ساعات کاری هفتگی ۴ ساعت کاسته شده و به تبع آن مزد کارکنان و کارگران نیز ۱۰ درصد کاهش خواهد یافت.
دولت یا مجلس نتوانست تصمیم بگیرد.
چگونه مملکت داری می کنند از همین بلاتکلیفی و عدم قاطعیت دولت مشخص است.
10 روز قبل از عید به بهانه ترس از چهارشنبه سوزی که مدرسه خودش تعطیل کرد.حدود 20 روز عید و یک هفته مریضی و چندتا عید و جلسه و اردو و ... و جشن و ووو