صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

« من هر جا دوست داشته باشم پارک می کنم . به هیچ کس مربوط نیست ! »

فرمانده کل نیروی انتظامی کشور .... تعارف بس است ! به جای انداختن توپ در زمین دیگران در مورد عملکرد خود و مجموعه تان پاسخ گو باشید

علی پورسلیمان/ روزنامه نگار و مدیر صدای معلم

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از عملکرد رادان فرمانده کل فرمانده کل نیروی انتظامی کشور و وضعیت پاسخ گویی

« انسانی که توان اندیشیدن و عمل کردن ندارد قادر به تولید محصول نیست؛ محصولی نباشد دارایی و ثروتی هم متصور نخواهد بود. این چنین انسانِ مفلوکی چشم به بیرون از خود دارد تا برایش دارایی و ثروتی فراهم شود.

جوامع هم همین‌گونه ‌اند؛ جامعه ای که از اندیشه و عمل بی بهره است در فقر دست و پا خواهد زد. در چنین جامعه ی مفلوکی است که مردمش نگاه به بیرون دارند که بتوانند برای خود آبرویی کسب کنند.

اولین راه چاره این است که از گذشتگانشان کمک بگیرند و به تولیدات آنان افتخار کنند. مثل پسرِ بی مایه و تنِ لشی که به دنبال میراث اجدادی می‌گردد.چنین پسری، فرومایگی خود را ذیل هر چه مربوط به اجدادش باشد پنهان می‌کند » .

ایمان سلیمانی امیری

***

موسم نوروز که می شود و تعطیلات بی قرینه و بی مشابه آن در جهان به یک تراژدی و بهتر بگوییم یک جوک تبدیل می شود یک عارضه ی مهم و غیر قابل اغماض دارد :

نزدیک به هزار کشته و هزاران نفر مصدوم و مجروح در بازه زمانی چند هفته .

سردار سید تیمور حسینی رئیس پلیس راهور فراجا در جمع‌ بندی عملکرد طرح نوروزی امسال اعلام کرد: « در طول ۲۱ روز اجرای این طرح، ۸۸۰ نفر از هم‌ وطنان جان خود را از دست دادند و بیش از ۲۰ هزار نفر مجروح شدند. در همین بازه زمانی، ۱۰۱۶۳۴۳ مورد تصادف درون‌شهری و برون‌شهری به ثبت رسید که از این میان، ۷۳۸ مورد منجر به فوت و ۱۵۸۳۳ فقره منجر به جرح شد » .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از عملکرد رادان فرمانده کل فرمانده کل نیروی انتظامی کشور و وضعیت پاسخ گویی

واقعا در کجای جهان می توان نمونه ای چون کشور ما را یافت که به علت یک مناسبت ملی ، کل کشور به مدت حدود یک ماه به حالت « کما » می رود و طبیعی است وقتی تعطیلات تا این حد طولانی باشد راه و چاره ای برای عموم جز به جاده زدن و ترافیک های طولانی و وحشتناک نمی ماند به ویژه در جامعه ای که اکثریت آن حتی اهل فرهنگ و علم یعنی معلمان و دانش آموزان و دانشجویان و اساتید و... هم چندان اهل مطالعه و اندیشیدن نیستند .

طبیعی است که مقامات مسئول باید برای این وضعیت توضیحی داشته باشند اما پیشینه و تجریه نشان داده که معمولا توپ را در زمین یکدیگر « پاسکاری » می کنند تا زمانی که آب ها از آسیاب بیفتد و این مساله از افکار عمومی و مشغله ی آن کنار برود .

در این میان ؛ اظهارات سردار رادان فرمانده کل نیروی انتظامی کشور در این حوزه قابل خوانش و بررسی است .

رادان می گوید :

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از عملکرد رادان فرمانده کل فرمانده کل نیروی انتظامی کشور و وضعیت پاسخ گویی

«   سقف، بدنه و شیشه اتوبوس‌های ما خودشان عامل قتل هستند! این‌ها باید اصلاح شوند. نمی‌توانیم فقط به استانداردهای اروپا تکیه کنیم؛ وقتی کشور ما پیمایش جاده‌ای زیادی دارد، باید استاندارد مخصوص به خودش را داشته باشد.

حیف است که برای نیم ساعت زودتر رسیدن، خاطره ای از فوت یک عزیز جلوی چشم تان باشه... اما خودروها هم باید مقاوم باشند .

بعضی از خودروهای ما ارابه مرگ هستند؛ وقتی خودرویی واژگون می‌شود، پنج‌تا ملق می‌زند و افراد داخل خودرو مصدوم می‌شوند اما خودروی دیگری واژگون می‌شود، فقط نیم ملق می‌زند و ۳ نفر کشته می‌شوند! این تفاوت فقط به دلیل ضعف ایمنی خودرو است.

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از عملکرد رادان فرمانده کل فرمانده کل نیروی انتظامی کشور و وضعیت پاسخ گویی

رادان خودروهای ایرانی را به « ارابه های مرگ » تشبیه می کند و با بی کفیت خواندن آنان سعی می کند سهم خود و مجموعه اش را در امر نظارت و کنترل تخفیف دهد .

بدون تردید استانداردهای اتومبیل های ایرانی هیچ گونه شباهتی با نمونه های خارجی اش در زمینه کیفیت و قیمت و... ندارد اما پرسشی که مطرح می شود آن است که :

 آیا اگر ایرانی ها سوار خودروهای مورد نظر آقای رادان شوند ؛ چه اتقاقی خواهد افتاد ؟

در یادداشت پیشین خود با عنوان : « جاده ها و اتومبیل ها و .... در ایران همه غیر استاندارد و ناایمن هستند جز آدم هایش ! » به تفصیل به این نا به هنجاری اجتماعی اشاره کرده ام . ( این جا )

مشکل ما آن جاست که در نشست های خبری این مسئولان ؛ جای رسانه های مستقل و منتقد خالی و یا کم رنگ است و کم تر نقدی از عملکرد نیروی انتظامی در چنین نشست هایی مطرح و برجسته می شوند .

در آن یادداشت به مواردی اشاره کرده ام اما در رصد و پیمایش اخبار کم تر مشاهده کرده ام که مسئولی پاسخ اقناع گرایانه ای بدهد و یا رسانه ها از خط ویرانگر پوپولیسم فاصله بگیرند .

در شبکه های اجتماعی به کرات عکس و کلیپ هایی از خودروهای خارجی به اشتراک گذاشته می شوند و دائما قیمت آنان با داخل مقایسه می شوند اما کسی این موضوع را  نمی پرسد و یا وارد چالش نمی شود که بخواهد در کنار مقایسه قیمت ، مقایسه ای هم در مورد « فرهنگ رانندگی " ایرانیان با سایر ملل جهان داشته باشد . اگر راننده ای بداند و به این برسد که ارتکاب تخلف برای او « هزینه » دارد و ممکن است حتی به ممنوع الخروجی او و یا بستن حساب و... منجر شود ؛ آیا باز هم جرات تکرار تخلف را به خود می دهد و به سادگی و راحتی به حقوق شهروندی دیگران تجاوز می کند ؟

چرا ؟

چون عموم مردم ما میانه ای با « خودانتقادی » ندارند و دوست دارند که همیشه علت را در جایی بیرون از خود و عملکردشان جست و جو کنند .

وضعیت به گونه ای شده است که تخلف و تخلفات در جامعه ی ایرانی به یک « امر کاملا عادی » از فرط عمومیت آن تبدیل شده است و معلوم نیست نقش نهادهای نظارتی و کنترل مانند پلیس در این میان کجاست ؟

وضعیت به گونه ای شده است که کم تر کسی پلیس را جدی می گیرد و یا از قدرت و نقش آن ترسی دارد . ( البته در این جا منظور قدرت برخاسته از قانون و در جهت حفظ منافع ملی است ).

در تحلیل چرایی این معلول می توان به علل مختلفی اشاره کرد .

نخست آن که ساختار پلیس در حاکمیت جمهوری اسلامی به گونه ای با مسائل ایدئولوژیک و حاشیه ای تنیده شده است که فضا برای پرداختن به موضوعات اصلی و مادر به فراموشی سپرده شده است .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از عملکرد رادان فرمانده کل فرمانده کل نیروی انتظامی کشور و وضعیت پاسخ گویی

پلیس ایران در سطح « حرفه ای » نیست اگر چه وانمود می کند که هست اما مشکل آن جاست که نیروهای پلیس نه خودشان به صورت حرفه ای آموزش دیده اند و در برخی موارد خودشان قانون را زیر پا می گذارند و یا خود را فراتر از قانون تصور می کنند که این وضعیت موجب لوث شدن جایگاه این نهاد در افکار عمومی شده است .

پیش تر نوشتم :

« مشخص نیست این همه اعتماد به نفس بالا هنگام انجام تخلفات از کجا و چگونه به این رانندگان القاء شده است ؟

این نکته  می تواند نشان دهنده ی این مساله باشد که خلاف کردن در همه اقشار و طبقات اجتماعی و اقتصادی به یک امر مرسوم و مسری تبدیل شده و « نوع و شیوه ی رانندگی » ارتباط معناداری با طبقه اقتصادی و رفاه اجتماعی جامعه ندارد .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از عملکرد رادان فرمانده کل فرمانده کل نیروی انتظامی کشور و وضعیت پاسخ گویی

این گزاره از آن جهت مطرح می شود که مدل اتومبیل می تواند تا حد قابل توجهی پایگاه اقتصادی و اجتماعی را نشان دهد و به طور طبیعی انتظار می رود کسانی که اتومبیل های گران تری را سوار می شوند از فرهنگ رانندگی بالاتری برخوردار باشند اما مشاهدات چنین فرضیات و یا گزاره های ذهنی را تایید نمی کند .

بدون تردید یکی از فاکتورهای مهم برای سنجش میزان فرهنگ عمومی همین نحوه ی رانندگی ایرانیان است که به نظر می رسد در این زمینه نمره قابل قبولی نمی گیرند .

در واقع ؛ رانندگان ایرانی چیزی به نام « حقوق شهروندی » و یا « احترام به حقوق مدنی و اساسی دیگران » را  در جغرافیای فکری و ذهنی خویش به رسمیت نمی شناسند و رانندگی آنان نشان از فرهنگ منحط استبداد و انحصار طلبی آنان دارد .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از عملکرد رادان فرمانده کل فرمانده کل نیروی انتظامی کشور و وضعیت پاسخ گویی

اما نکته ی مهم در این میان که کاملا و به عمد مغفول مانده است مساله « بهداشت روان » است .

راننده ای که به کرات تخلف می کند و به حقوق شهروندی دیگران می خندد دچار اختلالات روانی است .

اما چرا مجوز رانندگی برای این افراد بیمار صادر می شود ؟ جز آن که نتیجه بگیریم مسئولان و مقامات تصمیم گیر هم مانند خود این ها باشند و جان انسان ها برای آنان ارزشی نداشته باشد ؟

دو سال پیش در یادداشتی نوشتم : ( این جا )

« سوال من این است وقتی راننده ای از نظر مراجع ذی صلاح « پر خطر » شناسایی می شود ؛ چرا به او اجازه  رانندگی می دهند ؟

چرا او را محروم نمی کنند ؟

آیا این موضوع به لحاظ حقوقی خودش نوعی مشارکت و معاونت در تخلفات نیست ؟

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از عملکرد رادان فرمانده کل فرمانده کل نیروی انتظامی کشور و وضعیت پاسخ گویی

چرا برای صدور گواهی نامه رانندگی در کشوری که بنا بر آمار رسمی مراجع ذی ربط حدود ۶۰ درصد مردم دارای افسردگی، اضطراب، وسواس و یکی از اختلالات روانی هستند ( این جا ) ؛ تست غربال گری روانی انجام نمی شود ؟

چرا مقامات و تصمیم گیرندگان و صاحبان و شریکان قدرت در این مسائل « حساس » نیستند و از کنار آن به راحتی عبور می کنند ؟

چرا مثل کشورهای غربی و توسعه یافته که این مقامات آن ها را  هر روزه در تریبون ها لعن و نفرین می کنند و آن ها را مسبب بدبختی ملت ایران معرفی می کنند در حالی که دغدغه آن حاکمان آرامش و آسایش مردمانش هست ؛ برای هر فرد شناسنامه اجتماعی (  Social credit  ) صادر نمی کنند تا حساب اجتماعی هر فردی شفاف باشد و به خاطر کسب امتیازات منفی و یا پر خطر از مزایا و حقوق اجتماعی محروم شوند ؟

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از عملکرد رادان فرمانده کل فرمانده کل نیروی انتظامی کشور و وضعیت پاسخ گویی

چگونه است که دادگاه های جمهوری اسلامی ایران فرد و یا افرادی را فقط به خاطر کنش گری و مطالبه گری و نوشتن از حقوق شهروندی و اساسی شان محروم می کنند اما کسی را به خاطر رانندگی پر خطر و بازی کردن با جان دیگر انسان ها محروم نمی کنند  ؟

بخشودگی گاه و بیگاه جرائم معوقه تخلفات رانندگی به مناسبت جشن ها و مناسبت های ملی و دینی از طرف پلیسی که مدعی است کیفیت خودروها در تصادفات و تلفات نقش تعیین کننده دارد چه توجیه منطقی و عقلانی دارد ؟

کجای دنیا یک فرد متخلف و متجاوز به حقوق دیگران را می بخشند بدون آن که تغییری در رفتار آن فرد مشکل دار حاصل شده باشد ؟ » .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از عملکرد رادان فرمانده کل فرمانده کل نیروی انتظامی کشور و وضعیت پاسخ گویی

از آن زمان تاکنون وضعیت تغییری نکرده و رو به سوی وخامت گذاشته است .

واقعیت آن است که جامعه ی ایرانی در کلیت خود به شدت دچار « خوشیفتگی مزمن » است و نقد و نقادی را بر نمی تابد .

تا این هژمونی در جامعه فرهنگ غالب و پیش رونده باشد ؛ نباید انتظار بهبود را داشت . وضعیت به گونه ای شده است که تخلف و تخلفات در جامعه ی ایرانی به یک « امر کاملا عادی » از فرط عمومیت آن تبدیل شده است و معلوم نیست نقش نهادهای نظارتی و کنترل مانند پلیس در این میان کجاست ؟

آنان که بر شیپور این توهم بی انتهاء می دمند خود کاتالیزورهای فروپاشی نهایی هستند » .

رادان البته پیشنهادهایی هم ارائه می کند .

رادان با اشاره به لزوم تحول در عملکرد پلیس، تاکید دارد  که رویکرد سنتی کنترل تخلفات کافی نیست و باید به سمت «مدیریت جامع ایمنی» حرکت کرد.

برآورد ما این است که ۱۰ درصد از رانندگان متخلفین تخلفات حادثه ساز هستند، آیا باید اجازه دهیم که ۱۰ درصد اراده خودشان را به ۹۰ درصد دیگر تحمیل کنند؟!

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از عملکرد رادان فرمانده کل فرمانده کل نیروی انتظامی کشور و وضعیت پاسخ گویی

کمک بخش خصوصی برای به کنترل درآمدن تردد‌ها و تخلفات را شخص رئیس جمهور هم موافقت کردند و باید از همین امروز طرح نوسازی دوربین‌ها و تکمیل این دوربین‌ها را انجام دهیم، مساله دوربین‌ها به کاهش تخلفات و تصادفات و درنهایت کاهش جانباختگان و مصدومان تصادفات منتهی می‌شود.

رادان با اشاره به طرح «خودروی متصل» گفت: باید جدا از خودرو‌های عمومی این طرح را برای خودرو‌های شخصی (نوشماره و تعویض پلاکی) هم اجرا کنیم » .

تجریه نشان داده که این طرح ها بیشتر برای خالی نبودن عریضه و گذر از بحران بیان شده و پس از مدتی به فراموشی سپرده می شوند .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از عملکرد رادان فرمانده کل فرمانده کل نیروی انتظامی کشور و وضعیت پاسخ گویی

این چه کشوری است که 10 درصد از متخلفان برای دیگران اسباب مزاحمت و سلب آرامش ایجاد کرده اند ؟

واقعا این پلیس با این همه نیروی انسانی و هزینه و بودجه از عهده آن ده درصد بر نمی آید ؟

پرسشی که همچنان به قوت خود و به جد باقی است آن که چرا برای متخلفان حرفه ای ، محرومیت های اجتماعی لحاظ نمی شود ؟

اگر راننده ای بداند و به این برسد که ارتکاب تخلف برای او « هزینه » دارد و ممکن است حتی به ممنوع الخروجی او و یا بستن حساب و... منجر شود ؛ آیا باز هم جرات تکرار تخلف را به خود می دهد و به سادگی و راحتی به حقوق شهروندی دیگران تجاوز می کند ؟

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از عملکرد رادان فرمانده کل فرمانده کل نیروی انتظامی کشور و وضعیت پاسخ گویی

این همه رحم و رافت و دست و دل بازی برای متخلفان از کجا نشات می گیرد ؟

البته و صد البته عملکرد قاطع و قانونی و به دور از تبعیض پلس در این موارد موجب کسب آبرو و اعتبار اجتماعی برای پلیس هم می شود .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از عملکرد رادان فرمانده کل فرمانده کل نیروی انتظامی کشور و وضعیت پاسخ گویی

***

در کلیپی که در زیر مشاهده می فرمایید ؛ « محمود سریع القلم ؛ پژوهشگر حوزه توسعه، علوم سیاسی و تاریخ معاصر ایران » به تجریه ی خود در برخورد با یکی از همین رانندگان متخلف و البته طلبکار اشاره می کند .

سریع القلم از باب مطالبه گری اجتماعی و وظیفه ی نظارت عمومی و البته در نهایت ادب و احترام و متانت پرسش می کند :

«... واکنش ؟ پاسخ ؟ علاوه بر فحاشی های بسیار رکیک یک جمله ای گفت که صدتا کتاب است و به درد من نوعی دانشگاهی می خورد .

گفت : من هر جا دوست داشته باشم پارک می کنم . به هیچ کس مربوط نیست .

البته خیلی فحش داد . هم قبلش و هم بعدش .... » .

دوشنبه, 01 ارديبهشت 1404 17:18 خوانده شده: 15 دفعه چاپ

نظرات بینندگان  

پاسخ + 0 0 --
موسوی 1404/02/01 - 18:54
درود بر شما.عالی

نظر شما

صدای معلم، صدای شما

با ارائه نظرات، فرهنگ گفت‌وگو و تفکر نقادی را نهادینه کنیم.

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور