گروه گزارش/
هنوز وزارت آموزش و پرورش به گزارش « صدای معلم » با عنوان : " ادامه تعطیلی مدارس و برگزاری امتحانات مدارس به شیوه غیرحضوری غیرمنطقی و بلاموضوع است ! پاسخی نداده است " . ( این جا )
در این گزارش آمده بود :
" برنامه وزارت آموزش و پرورش در اختیاری کردن حضور دانش آموزان در مدرسه و اجباری بودن حضور معلمان و سایر کادر مدرسه فاقد تئوری مشخص در حوزه آموزش موثر بوده و نوعی رفع تکلیف به شمار می آید .
همان گونه که سیاست های یک سویه و آمرانه وزارت آموزش و پرورش در نصب و اجرای برنامه شاد مخالف اصول و سیاست " مدرسه محوری " بود استمرار این وضعیت و اداره بخشنامه ای محیط های آموزشی نیز در تداوم مخالفت با اصل مدرسه محوری است .
مطابق آیین نامه اجرایی مدارس ، " شورای مدرسه " با تعامل سایر ارکان آن صلاحیت تصمیم گیری در این موارد را داراست .
همان الزامات و شرایطی را که رئیس اتاق اصناف تهران برای بازگشایی مشاغل پر خطر اعلام کرده است می توان به صورت دقیق تر و عینی تر در مدارس به کار بست .
" مدرسه " محیط زندگی است و دانش آموزان با تمرین مهارت های زندگی و برخورد منطقی با بحران ها باید خود را برای آینده و زندگی در مقیاس وسیع تر در مقام یک " شهروند " خود را آماده کنند .
پرسش « صدای معلم » از وزارت آموزش و پرورش و ستاد ملی مبارزه با کرونا آن است که بر اساس چه مبانی و استدلالی در مورد " مدارس " تصمیم می گیرند ؟
آیا " دیوار مدارس " همواره باید کوتاه باقی بماند ؟
پر رنگ کردن نقش " مدرسه " در راستای اصل " مدرسه محوری " به همراه در اختیار دادن بودجه و اعتبارات لازم و کافی برای اجرای درست و کامل شیوه نامه های بهداشتی در کنار نظارت علمی و جامع می تواند بهترین تصمیم برای ادامه حیات مدرسه در شرایط کرونایی و تمرین مسئولیت پذیری و حقوق شهروندی باشد ."
این در حالی است که وزیر آموزش و پرورش در نشست اخیر رسانه ای خود با خبرنگاران در پاسخ به پرسش های صدای معلم با صراحت اعلام کرد که : ( این جا )
" قطعا پاسخ گویی سیاست ماست ، منطقی هم هست. وقتی که ابهامی در جامعه شکل بگیرد یک مجموعه ای که به پیشرفت و تحقق اهدافش فکر می کند نمی تواند از ابهامات استقبال نکند.
اگر در ابهامات باقی بماند ممکن است که پیچیده تر بشود بنابراین سیاست ما این است اگر در جایی موردی تخطی از این سیاست بشود قابل پیگیری است اما وزارت آموزش و پرورش خودش را وزارت پاسخ گو می داند و وظیفه خودش می داند که این کار را انجام بدهد. "
پس از پی گیری « صدای معلم » در مورد " شبکه شاد " ( این جا ) ؛ « عبدالرسول عمادی » مشاور وزیر آموزش و پرورش در پاسخ به پرسش های صدای معلم عنوان کرده است که معلمان و دانش آموزان برای عضو شدن در شبکه شاد هیچ اجباری ندارند .
ایشان در جای دیگری تاکید می کند استفاده از شبکه شاد هیچ اجبار و الزامی ندارد .
همچنین در جوابیه ای که وزارت آموزش و پرورش به تاریخ یکشنبه 7 اردیبهشت 99 برای خبرگزاری تسنیم ارسال کرده است ؛ چنین آمده است : ( این جا )
" با عنایت به اسناد بالادستی از جمله راهکار 2-17 و 4 -17 سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، آموزش دانشآموزان از طریق فضای مجازی را از تکالیف مهم وزارت آموزش و پرورش دانسته است.
نظر به شرایط و نیاز اجتماعی امروز، تعطیلی مدارس، طولانی شدن آن و جلوگیری از ایجاد وقفه در امر آموزش دانشآموزان، اجرای این برنامه تکلیفی را جهت کاهش دغدغههای اجتماعی، بیش از پیش ضروری ساخته است.
در این راستا، وزارت آموزش و پرورش با لحاظ کردن حفظ امنیت و اطلاعات دانشآموزان و کارکنان آموزش و پرورش شبکه اجتماعی دانشآموزان ( شاد) را راهاندازی و طی شیوهنامه مورخ 10 فروردین 99 معاونت آموزش ابتدایی و شیوهنامه معاونت آموزش متوسطه جهت اجرا به استانها ابلاغ کرد و در آن مدیران مدارس را الزام به راهنمایی، ترغیب و تشویق معلمان و نظارت بر فرایند آن کرده است (بند3-1 وظایف عوامل مدرسه در شیوه نامه معاونت متوسطه). « صدای معلم » بار دیگر در راستای مدرسه محوری و تمرکز زدایی از وزارت آموزش و پرورش انتظار دارد تا هویت مدرسه را به رسمیت شناخته و اجازه دهد تا خرد جمعی مدرسه در مورد آینده خود و ذی نفعان تصمیم گیری کند .
لیکن هیچ اشارهای به تهدید و معرفی به هیئت رسیدگی به تخلفات نشده است همچنین تاکنون شکایتی مبنی بر تهدید معلمان و یا معرفی آنان به هیئت تخلفات به اداره کل ارزیابی عملکرد و پاسخ گویی به شکایات واصل نشده است.
شایان ذکر است چنانچه شکوائیهای به صورت مصداقی و با درج مشخصات مدیر منطقه یا واحد آموزشی ذکر شود در اسرع وقت از سوی این اداره کل مورد بررسی و پیگیری قانونی قرار خواهد گرفت. "
اخیرا وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده است که به جز دو پایه نهایی نهم و دوازدهم در سایر پایه ها و رشته ها امتحانات غیرحضوری خواهد بود .
رئیس مرکز سنجش و پایش کیفیت در این زمینه می گوید :
" تکمیل فرآیند آموزش و ارزشیابی دروس شایستگیهای فنی، شاخه فنی و حرفهای و استانداردهای مهارتی کاردانش (داخل و خارج هنرستان) از تاریخ ۲۷ اردیبهشت تا ۱۵ مرداد ماه با اولویت پایه دوازدهم با تصویب شورای مدرسه و هماهنگی اداره به صورت تراکمی و با برنامه ریزی و سازمان دهی هنرآموزان به صورت حضوری انجام میشود. "
از سوی دیگر آزمون دروس تئوری در هنرستان ها هم به صورت حضوری برگزار می گردد .
نخستین پرسش « صدای معلم » آن است با توجه به آن که عضویت در شبکه شاد مطابق اعلام وزارت آموزش و پرورش " اجباری " نیست ، چرا باید آزمون به صورت غیرحضوری اعلام گردد ؟
مبنای قانونی و مستندات حقوقی وزارت آموزش و پرورش برای برگزاری غیرحضوری امتحانات چیست ؟
مگر می شود در یک و یا چند مورد " شورای مدرسه " صلاحیت و اختیار تصمیم گیری در مورد برگزاری آزمون و چگونگی اجرای آن را داشته باشد اما در سایر موارد حق دخالت و یا تصمیم گیری را نداشته باشد ؟!
این در حالی است که مطابق با " آیین نامه اجرایی مدارس " و نیز اصل " مدرسه محوری " موکد در سند تحول بنیادین ؛ " شورای مدرسه " حق تصمیم گیری در همه ی این موارد را دارد و نیازی به دخالت های بیرون از مدرسه نیست .
پرسش این است که آیا مدیران و مقامات که خیلی در جریان تحولات و محیط و جو مدارس نیستند ؛ چگونه به خود اجازه می دهند که از صفر تا صد موارد برای مدرسه و ارکان آن تصمیم گیری کنند ؟
چرا این مقامات حاضر نیستند هویت حرفه ای مدرسه و معلمان را به رسمیت بشناسند ؟ آیا مسئولان می توانند در مورد " سلامت امتحانات " به صورت غیرحضوری تضمین دهند ؟
چگونه و با کدام معیار می توان تشخیص داد که همیشه حق با این گونه مدیران است ؟ و آن ها اشتباه نمی کنند ؟
در بخشنامه معاون آموزشی وزارت علوم آمده است؛ با توجه به تداوم شیوع بیماری کووید-۱۹ در کشور و ضرورت حفظ سلامت همه دانشگاهیان شایسته است در صورت عملی نبودن رعایت کامل دستورالعملهای وزارت بهداشت، ارزشیابی پایان نیم سال تحصیلی به صورت غیرحضوری به انجام رسد.
در واقع تصمیم گیری در مورد این امر بر عهده شورای آموزشی دانشگاه گذاشته شده است .
در این بخشنامه هیچ حرفی از تهدید و اجبار و دستور هم نیست .
11 خرداد مسوول ستاد مرکزی آموزش مجازی دانشگاه آزاد اسلامی اعلام کرد :
" مقرر شد که امتحانات پایان ترم دانشجویان این دانشگاه در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد به صورت حضوری برگزار شود، البته در حال حاضر در دانشگاه آزاد اسلامی امکان برگزاری امتحانات به صورت برخط (آنلاین) نیز وجود دارد. "
این در حالی است که زیر ساخت ها ، امکانات و سطح آموزش در دانشگاه ها قابل مقایسه با آموزش و پرورش و مدارس نیستند اما خبری از تهدید و دستور از بالا هم نیست .
زمانی که ماهیت کار در دو وزارتخانه یکی و از جنس " آموزش " است ؛ چرا باید سیاست ها یک بام و دو هوا بوده و به " مدرسه " به صورت یک موجود طفیلی نگریسته شود ؟
این رسانه پیش تر در مورد کیفیت آموزش در شبکه شاد پرسش کرد اما پاسخی ارائه نشد .
آیا مسئولان می توانند در مورد " سلامت امتحانات " به صورت غیرحضوری تضمین دهند ؟ این در حالی است که به تازگی مدیرکل دفتر آموزش متوسطه نظری گفته است : ( این جا )
" والدین نباید موجبات تقلب دانشآموز را به هنگام آزمون مجازی فراهم کنند، چرا که این رفتار برای آینده جامعه و دانشآموزان خطرناک است ! "
« صدای معلم » بار دیگر در راستای مدرسه محوری و تمرکز زدایی از وزارت آموزش و پرورش انتظار دارد تا هویت مدرسه را به رسمیت شناخته و اجازه دهد تا خرد جمعی مدرسه در مورد آینده خود و ذی نفعان تصمیم گیری کند .
نقش این وزارتخانه نیز همچنان باید نظارت با رویکرد اصلاحی باشد .
پایان گزارش/
گروه اخبار/
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ عصر روز دوشنبه 29 اردیبهشت ماه وزیر آموزش و پرورش با فرهنگیان منتخب دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی جلسه ای برگزار کرد .
« صدای معلم » با تهیه گزارشی نسبت به عدم دعوت از خبرنگاران و رسانه ها به این نشست و نیز عدم انعکاس سخنان نمایندگان انتقاد کرد .
در راستای عمل به " منشور حقوق شهروندی " و نیز " قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات " این رسانه از مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش دعوت می کند تا متن کامل سخنان نمایندگان مجلس در پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر گردد .
آن چه در زیر می آید چکیده سخنان « احمد نادری » منتخب تهران در مجلس شورای اسلامی است که در اختیار این رسانه قرار گرفته است .
" - کسانی که مدارس غیر دولتی دارند، نباید در آموزش و پرورش نقش مدیریتی داشته باشند .
- نبايد با تشكل های فرهنگی، سايت ها ، نشريات و فرهنگیان منتقد برخورد شود. بايد از توان و نظرات شان استفاده كرد.
- به مطالبات مقام معظم رهبري توجه كنيد و گزارش دهید كه تاكنون در این موارد چه کرده اید:
* عملیاتی سازی گام دوم، سند تحول آموزش و پرورش، جهش توليد و حذف سياست زدگان از صندوق ذخيره فرهنگیان.
- ليستي از تذكرات تحقيق و تفحص ها و سئوالات همكاران ادوار مختلف مجلس را با ميزان اجرا و دلايل عدم اجرا آماده و ارائه كنيد.
- ليست قوانين عمومي و كلی و اختصاصی مربوط به آموزش و پرورش اعم از مصوبات مجلس و دولت و شوراي عالی انقلاب فرهنگی را تهيه، درصد اجرا را اعلام و دلايل عدم اجرای كامل يا ناقص را نيز بگوييد.
- مديران آموزش و پرورش بعد از پيشنهاد وزير و تصويب شوراي عالی آموزش و پرورش، مستقیما توسط رييس جمهور منصوب شوند.
- بحث آموزش الکترونیکی و خلأهای سامانه شاد و لزوم فراهم کردن زیرساخت های جدی و موثر در این حوزه، ضمن حمایت دانش آموزان فقیر برای دسترسی عادلانه به این امکانات.
پایان پیام/
گروه گزارش/
امروز پرتال اداره کل آموزش و پرورش ایلام نوشت : ( این جا )
" حشمت اله وردی معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش استان گفت: سرگروه های آموزشی دروس دوره متوسطه نظری استان رتبه های برتر ارزیابی دبیرخانه های کشوری را در سال تحصیلی 98-97 به خود اختصاص دادند.
به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش استان ایلام ،حشمت اله وردی معاون آموزش متوسطه گفت: سرگروه های آموزشی دروس دوره متوسطه نظری استان رتبه های برتر ارزیابی دبیرخانه های کشوری را در سال تحصیلی 98-97 به خود اختصاص دادند.
وی افزود: این موفقیت ها نتیجه برنامه ریزی، تلاش و زحمات مجموعه آموزش متوسطه استان و سرگروه های آموزشی می باشد و امیدواریم این موفقیت ها ادامه داشته باشد.
رتبه های برتر گروه های آموزشی:
خانم ماندانا فرهنمد رتبه اول سرگروه های آموزشی تاریخ کشور
آقای روح اله شکریان رتبه اول سرگروه های آموزشی فلسفه و منطق کشور
خانم فاطمه باقریان رتبه دوم سرگروه های آموزشی ریاضی کشور
آقای غضبان علیپور رتبه دوم سرگروه های آموزشی عربی کشور
خانم مهدیه صیادی رتبه دوم سرگروه های آموزشی روان شناسی کشور
آقای ایرج نوری رتبه سوم سرگروه های آموزشی توسعه شایستگی حرفه ای معلمان کشور
خانم سعیده طاهری فر رتبه سوم سرگروه های آموزشی فیزیک کشور "
« صدای معلم » در گزارشی به تاریخ سه شنبه 17 دی 1398 نوشت : ( این جا )
" این رسانه بارها و در گزارش های متعدد به نحوه کار و عملکرد گروه های آموزشی انتقاد کرده است .
ضعف و بی هویتی این گروه ها و نیز انجمن های علمی معلمان به جایی رسیده است که حتی وزارت آموزش و پرورش در « شیوه نامه رتبه بندی معلمان » که مورد انتقاد و اعتراض افکار عمومی فرهنگیان قرار گرفته است هیچ گونه جایگاهی برای آنان قائل نشده است اما رویکرد این گروه ها در این موارد انفعال و سکوت بوده است . آیا سرگروه ها توانسته اند رشد حرفه ای معلمان و مهارت های علمی و تخصصی آنها را ارتقا بخشیده و دانش آنها را به روز کرده و ارتباط مؤثر و مستمری با آنها برقرار کنند؟
با این حال مدیران و مقامات آموزش و پرورش در سطوح مختلف به ارائه تعاریف غیرواقعی از وضعیت آنان پرداخته بدون آن که استقلال حرفه ای آنان را به رسمیت بشناسند . "
شاید طرح این پرسش از آقای ایرج نوری رتبه سوم سرگروه های آموزشی توسعه شایستگی حرفه ای معلمان کشور و نیز رتبه های نخست و دوم خالی از لطف نباشد که در ماجرای " رتبه بندی معلمان " و اجرای اولیه « شیوه نامه رتبه بندی معلمان » که هیچ گونه جایگاهی برای گروه های آموزشی قائل نشده بودند ؛ کجا بودند ، چه می کردند و چه گفتند ؟
آیا کسب این رتبه ها کمکی به تعریف جای خالی " معلم حرفه ای " و " توسعه حرفه ای " معلمان در نظام آموزشی ایدئولوژیک ما کرده و مشکلی از آن حل نموده است ؟
مدیر کل آموزش و پرورش ایلام نیز گفته بود :
" سرگروههای آموزشی نیروی محرکه آموزش و پرورش هستند لذا سرگروههای آموزشی بایدعلاوه بر این که باید بر ساختار کتب درسی و محتوای کتب تسلط داشته باشند باید برنامه محور باشند و از فرصتهای پیش رو بهترین استفاده را در جهت توانمندسازی همکاران داشته باشند."
در ادامه « صدای معلم » پرسش هایی را از این مقام مسئول و سایر مدیران مستقر در وزارت آموزش و پرورش مطرح کرده بود که تاکنون پاسخی به آن ارائه نگردیده است .
این پرسش ها عبارت بودند از :
" 1-آیا گروه های آموزشی محلی برای فرار از تدریس و نوعی حیاط خلوت برای عده ای خاص می باشد؟
2- دیدگاه معلمان درباره گروه های آموزشی چیست و تا چه حد گروه های آموزشی را جدی می گیرند؟
3- چرا بعضی معلمها به گروه های آموزشی و سرگروه های دروس به دیده تردید می نگرند و نظر مثبتی درباره آنها ندارند؟
4-چرا سالهاست افرادی به عنوان سرگروه در گروه های آموزشی ماندگار شده اند؟
5- آیا سرگروه ها به وظایف خود آشنا هستند و دید علمی نسبت به مسایل دارند و از اقتدار و اختیارات لازم برای ایجاد تغییرات و بهبود شرایط و ایجاد فضایی علمی برخوردار هستند؟
6- آیا گروه های آموزشی محلی برای اختلاط و استراحت و فرجه ای برای انجام کارهای شخصی مانند ادامه تحصیل، تکمیل ساختمان یا واریز قبض آب و برق و قسط وام می باشد؟
7- سرگروه ها چگونه انتخاب می شوند؟ آیا عوامل سیاسی، حراستی، گزینشی و روابط در انتخاب آنها دخیل است؟ و آیا سرگروه ها واقعاً جزو بهترین ها هستند؟
8- آیا کار سرگروه ها تنها بازدید از کلاس ها، بررسی دفترهای کلاسی دبیران، بازبینی درصدی از اوراق امتحانی و مچ گیری می باشد؟
9- آیا سرگروه ها توانسته اند خود را به عنوان پشتیبان و کمک دهنده به معلمان معرفی کنند، آنها را زیر چتر حمایتی خود گرفته و آموزش های لازم را به آنها منتقل کرده، نیازهای علمی آنها را رفع کرده و به سوالات تخصصی آنها جواب دهند؟
10- آیا سرگروه ها توانسته اند رشد حرفه ای معلمان و مهارت های علمی و تخصصی آنها را ارتقا بخشیده و دانش آنها را به روز کرده و ارتباط مؤثر و مستمری با آنها برقرار کنند؟
11- دبیرخانه های راهبردی دروس (دوره متوسطه) و پایگاه های کیفیت بخشی به فرآیند آموزش دروس (دوره راهنمایی تحصیلی) در این بین چه نقشی بازی می کند؟ آیا این تشکیلات توانسته اند ارتباط موثری با گروه های آموزشی و سرگروه های درسی در استان ها و مناطق آموزشی کشور برقرار کرده و شبکه ای موثر ایجاد کنند؟
12- آیا انجمن های علمی معلمان توانسته است ارتباط و همکاری مؤثر و مفیدی با گروه های آموزشی داشته باشد یا عملاً رقیب و مزاحم آنها قلمداد می شوند؟ "
محسن حاجی میرزایی وزیر آموزش و پرورش در نشست رسانه ای خود در 28 اردیبهشت 99 در برابر پرسش های صدای معلم تاکید کرد : ( این جا )
" قطعا پاسخ گویی سیاست ماست ، منطقی هم هست. وقتی که ابهامی در جامعه شکل بگیرد یک مجموعه ای که به پیشرفت و تحقق اهدافش فکر می کند نمی تواند از ابهامات استقبال نکند.
اگر در ابهامات باقی بماند ممکن است که پیچیده تر بشود بنابراین سیاست ما این است اگر در جایی موردی تخطی از این سیاست بشود قابل پیگیری است اما وزارت آموزش و پرورش خودش را وزارت پاسخ گو می داند و وظیفه خودش می داند که این کار را انجام بدهد. "
پایان گزارش/
دانشگاه فرهنگیان که پس از افزایش پذیرش طی سالیان اخیر پرجمعیتترین دانشگاه دولتی کشور به شمار میآید ، با تصویب هیات امنای آن دانشگاه ، در دوران کرونا و تعطیلی خوابگاه ها ، غذاخوری و آموزش حضوری ، از دانشجویان ماهیانه قریب به ۶۰۰ هزار تومان دریافت می کند !
دانشجویان کارشناسی این دانشگاه که بنا بر قانون متعهدین خدمت به وزارت آموزش و پرورش (مصوب ۱۳۶۹ و جهت تشویق و جذب شایستگان به حرفه معلمی) معادل مستخدم دولتی با مدرک دیپلم مقرری ماهیانه دریافت می نمایند و سال گذشته این مبلغ به حداقل حقوق کارکنان دولت افزایش پیدا کرده است ، می باید بنا بر تبصره همان قانون و مصوبات هیات امنای این دانشگاه قریب به نیمی از حقوق خود را (که در سال ۱۳۹۹ نزدیک به ۱۳۰۰ هزار تومان است!) بابت هزینه های غذا و خوابگاه پرداخت نمایند.
اکثر دانشجومعلمان (جز عده محدودی نزدیک به یک پنجم جمعیت دانشجویی این دانشگاه) موظف به حضور شبانه روزی در این دانشگاه بوده و در این زمینه انتخابی ندارند و همچنین در صورت استفاده یا عدم استفاده از خدمات غذایی ، ملزم به پرداخت هزینه این خدمات هستند .
این پرداخت اجباری برای خوابگاه هایی با میانگین ۲ متر مربع (!) سرانه فیزیکی و همچنین پرداخت اجباری هزینه تغذیه (در صورت رزرو یا عدم رزور) که غالبا با کیفیتی نامطلوب و بدون کنار غذا و نوشیدنی و ... می باشد ، از ابتدای تشکیل این دانشگاه مورد اعتراض فراوان دانشجومعلمان بوده است و در سال تحصیلی آینده در صورت ادامه این روند ، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان بابت هزینه های رفاهی در هر نیمسال قریب به ۶ میلیون تومان پرداختی خواهند داشت ، به عبارت دیگر مبلغی در حدود دو برابر هزینه تحصیل ، خوابگاه و غذای دانشگاه های شهریه پرداز ! با وجود این شرایط و در حالی که دانشجومعلمان امیدوار به اصلاح این فرآیند در جلسه اخیر هیات امنای دانشگاه خود بودند ، بنا بر اطلاعیه معاونت های دانشجویی و طرح و برنامه و توسعه منابع دانشگاه فرهنگیان (اینجا ) ، این دانشجویان میبایست بابت هزینه خوابگاهی ۱۰ درصد و بابت هزینه آموزش مجازی نیز ۱۰ درصد دیگر از حقوق خود را پرداخت نمایند.
این کسر از حقوق ۲۰ درصدی در اختیار دانشجومعلمان نیست و مستقیما با هماهنگی این دانشگاه و وزارت آموزش و پرورش ، با یا بدون رضایت دانشجویان ، از حقوق ایشان کسر می گردد. در این میان اما نکته جالب توجه و غم انگیز آنجاست که دانشگاههای دولتی و روزانه بابت هزینه آموزش حق دریافت مبلغی را ندارند و حتی در دوران کرونا نیز اکثر دانشگاه های غیر دولتی/غیر انتفاعی و پیامنور و آزاد و دوره های شبانه دانشگاههای دولتی در شهریه آموزشی خود تخفیفاتی را قائل شده اند (که البته محل اشکال و اعتراض فراوان است) ، لیکن دانشگاه فرهنگیان که در مقطع کارشناسی فقط دارای پذیرش روزانه است و به نوعی دانشگاهی بورسیه نیز محسوب می شود ، در اقدامی غیر متعارف هزینه آموزش مجازی و هزینه نگهداری خوابگاه های خالی را از همه دانشجویان (حتی بخشی از دانشجویان که تحت شرایطی استثنائی از حضور در خوابگاه معاف هستند!) به میزان ماهیانه ۶۰۰ هزار تومان کسر می کند.
▪️فعالین صنفی و برخی از شوراهای واحد ها در این دانشگاه به مواجهه با این تصمیم برخواسته اند لیکن شورای صنفی مرکزی این دانشگاه(شورای صنفی موسسه) علیرغم وعده های قبلی خود یعنی کسر حقوق ۱۰% در ایام کرونا ، بنا بر مواضعی که تا کنون داشته و همچنین گزارش دانشجویان این دانشگاه ، اقدام قابل توجهی انجام نداده و در این شرایط به سکوت و تسامح روی آورده است.
کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور
چند روزی از مرگ رومینای چهارده ساله که در خواب به دست پدرش به قتل رسیده است می گذرد.
چند روزی که برای مادرش شاید به معنای چندین سال باشد و برای پدرش شاید احساسی آمیخته با غم و یا شادی در جهت برآورده شدن آن چیزی است که انتظارات فرهنگی در آن نقش داشتند. انتظاراتی که منجر به افزایش استرس و اضطراب فرد می شود و در صورت برآورده نشدن آن موجب طرد فرد از فرهنگ و یا ایجاد احساس گناه و شرم در او می شود. اگرچه که ارتباط میان انتظارات فرهنگی و عملکرد او هرگز به معنای سلب مسئولیت از او نخواهد بود. چرا که انسان همواره آزاد است و اختیار و اراده در کنترل او است. همچنین او با در نظر گرفتن پشتیبانی که آن را قانون می نامیم، دست به چنین تصمیمی زده است.
امروزه علم روانشناسی از تاکید صرف بر عوامل زیستی اجتناب می کند و با برقراری رابطه ای متقابل با علوم دیگری همچون انسان شناسی، نقش فرهنگ را در شکل گیری اختلالات روانی موثر می داند. بنابراین فارغ از آنکه فرد از چه عوامل زیستی برخوردار است، محیط او نقش به سزایی را در شکل گیری اختلالات متعدد ایفاء می کند و تلفیق علوم متعددی همچون روانشناسی و انسان شناسی است که منجر به تحلیل عمیقی از یک واقعه می شود.
افراد بر حسب آنکه در چه محیطی و با چه فرهنگی در رابطه با فرایند یادگیری و نقش پذیری قرار می گیرند، صفات شخصیتی خاصی را برای خود می سازند. به همین دلیل است که با مطالعه ی فرهنگ های متفاوت به درک صفات شخصیتی مشترک افرادی نائل می شویم که درون یک فرهنگ و در کنار یکدیگر زندگی می کنند. اما سوال این است که فرهنگ چگونه می تواند با ساختن مجموعه ای از انتظارات اجتماعی و فرهنگی افراد را به عملکردهای منحصر به فردی سوق بدهد و در تصمیمات آن ها نقش داشته باشد؟
انتظارات فرهنگی چگونه اراده و عملکرد افراد را محدود می سازد و فاصله ی میان ارزش ها و انتخاب های افراد را بیش از اندازه می کند؟
فارغ از تعریف فرهنگ و تساوی آن با مجموعه ای از ارزش ها و هنجارهای مشترک، پاسخ این سوال را باید برمبنای انواع متفاوتی از فرهنگ اعم از فردگرا، سنتی و جمع گرا گذاشت.
در فرهنگ های جمع گرا آنچه اهمیت دارد فرد نیست، بلکه اجتماعی است که مجموعه رفتارهایی از طیف به هنجار و یا نابه هنجار را برای افراد خود می سازد که در صورت به انجام رساندن آن پیوستگی و اتحاد میان اعضاء را تقویت می کند. افراد با انجام آن چیزی که انتظارات فرهنگی از او می خواهند نه تنها گاهی خود را خشنود می یابند که در بازتولید عقاید و باورهای فرهنگی مشترک نقش به سزایی را ایفاء می کنند. در نتیجه فرد فارغ از آنکه خود و انتظاراتش را در نظر بگیرد، دیگرانی را در نظر می گیرد که چشم به عملکرد او دارند. او آنچه را که دیگران از او بخواهند انجام می دهد و اگر عملکردش در رابطه با برآورده ساختن انتظارات دیگران به تعویق بیفتد، دچار استرس و اضطراب می شود.
از این رو روایت شده است که پس از بازگشت رومینا به خانه، اطرافیان پدرش او را به قتل رومینا تشویق کرده اند و گاهی از او می پرسیدند که چگونه با چنین بی آبرویی می خواهد به زندگی ادامه دهد؟
اگرچه که ارتباط میان انتظارات فرهنگی و عملکرد او هرگز به معنای سلب مسئولیت از او نخواهد بود. چرا که انسان همواره آزاد است و اختیار و اراده در کنترل او است. همچنین او با در نظر گرفتن پشتیبانی که آن را قانون می نامیم، دست به چنین تصمیمی زده است. چنانکه پیش از انجام این کار در رابطه با مجازات پدری که دخترش را به قتل برساند تحقیق می کند و گویی دستاوردش در میزان جرات او برای چنین تصمیمی موثر بوده است. بنابراین همه چیز در ترکیب یکدیگر دست به دست هم می دهند تا رومینای چهارده ساله با همه ی آرزوهایش به زیر خاک برود.
در پایان ؛ رومینا اولین و آخرین قربانی گفتمان های جنسیتی برخاسته از ارزش های فرهنگی نیست و نخواهد بود. سال های بسیاری است که دخترانی همچون او به دلیل انتظارات فرهنگی و عقاید و باورهای مشترک که به اشتباه هنجار نامیده شده اند از قطار زندگی جا مانده اند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
«عباس سلطانیان» مدیرکل دفتر آموزش متوسطه نظری در گفتوگو با ایلنا درباره نظارت بر امتحانات مجازی در شبکه شاد و اینکه تا چه اندازه این نوع آزمون معیار ارزیابی دانشآموزان است ، گفت: مقوله نحوه برگزاری امتحانات و بازگشایی مدارس را در قالب یک دستورالعمل برای ادارات کل آموزش و پرورش استانها، مناطق، مدیران و دبیران تعیینتکلیف کردیم و این دستورالعمل شامل دو بخش بود؛ در بخش ابتدایی اشاره شد که از ۲۷ اردیبهشت ماه مدارس باز میشود و حضور دانشآموزان در مدرسه به صورت داوطلبانه و اختیاری است؛ یعنی اگر دانش آموزی احساس نیاز کرد که باید با معلمش در تماس باشد و اشکالات درسی خود را برطرف کند، میتواند با رعایت نکاتی که وزارت بهداشت مشخص کرده، وارد مدرسه شود.
مدیرکل دفتر آموزش متوسطه نظری با اشاره به آموزش مجازی گفت: از ۱۰ اسفند سال ۹۸ تا ۱۰ خرداد ۹۹ کار ما در شاخه نظری تمام و نزدیک ۹۶۶ برنامه تلویزیونی زنده پخش شد.
وی درباره میزان یادگیری دانشآموزان در آموزشهای مجازی خاطرنشان کرد: معلم با وجود ارتباطاتی که با دانشآموز دارند میتواند، این موضوع را تشخیص بدهد که یک دانشآموز چه مقدار از فضای آموزش مجازی استفاده کرده است. وقتی معلم در این زمینه به اطمینان رسید، باید نتیجه را به شورای مدرسه اعلام کند و این شورا پس از انجام بررسیها، باید در رابطه با استمرار یا اتمام آموزش و همچنین ورود به فاز امتحانات تصمیمگیری کند.
سلطانیان با تاکید بر اینکه باید صورت جلسات در مدارس به شکل مکتوب به عنوان اسناد نگهداری شوند، گفت: در دستورالعمل مورد اشاره تصریح شده است، که نتایج امتحانات دانشآموزان باید تا پایان خرداد ماه تعیینتکلیف شود و از این رو همکاران ما باید طبق این فرایند پیش روند.
مدیرکل دفتر آموزش متوسطه نظری گفت: پس از این اقدامات شیوه ارائه نمره به دانشآموزان را مشخص و اعلام کردیم، امتحانات پایه نهم و دوازدهم باید حضوری برگزار شود؛ یعنی برنامه امتحانی به دانشآموزان داده شود و آنها مانند سالهای قبل سر جلسه امتحان بیایند.
سلطانیان در پاسخ به این سوال که آزمونهای آنلاین تا چه اندازه در ارزیابی نهایی دانشآموزان موثر است؟ گفت: آزمونهای آنلاین مربوط به پایههای هفتم، هشتم، دهم و یازدهم است. همچنین در بند ۱۶ دستورالعمل بازگشایی مدارس تاکید کردیم، مرجعیت تعیین نمره معلم است که باید زیر نظر مدیر مدرسه این کار را انجام دهد.
وی درباره پروسه نمرهدهی به دانشآموزان گفت: معلم میتواند از ارزشیابی مستمر و پایانی نیمسال اول و زمانی که مدارس باز بوده برای نمره دادن به دانشآموز استفاده کند. همچنین معلم میتواند تکالیف عملکردی، پروژه و کارهایی که دانشآموزان در فضای مجازی به صورت آنلاین و آفلاین انجام دادند را ملاک ارزیابی قرار دهد.
مدیرکل دفتر آموزش متوسطه نظری با اشاره به بندی تحت عنوان ارزشیابی حضوری در دستورالعمل آموزش و پرورش گفت: بر اساس این بند اگر معلمی تشخیص داد، دانشآموزی بنا به دلایلی موجه در فضای مجازی آموزش لازم را ندیده است، میتواند از او بخواهد با هماهنگی خانواده به مدرسه بیاید و به صورت حضوری برای او کلاس برگزار کند و حتی شفاهی امتحان بدهد.
سلطانیان افزود: تاکید میکنم حضور دانشآموزان باید به صورت موردی باشد نه این که بخواهند در مورد همه دانشآموزان این کار را انجام دهند و از طرفی ما به شدت مخالفیم که آزمونهای آنلاین تنها ملاک برای نمرهدهی و ارزیابی دانشآموزان باشد.
وی اضافه کرد: ما اعلام کردیم مرجعیت و تشخیص این کار با معلم است و معلم میتواند با استفاده از همه این ابزارها و روشها درباره دانشآموزان قضاوت کند و نتایج ارزیابیها را در اختیار مدیر قرار دهد و مدیر نیز موظف به اعلام نتایج است. در مجموع آزمون آنلاین به هیچ عنوان تنها ملاک ارزیابی نیست.
مدیرکل دفتر آموزش متوسطه نظری با تاکید بر اینکه والدین نباید موجبات تقلب دانشآموزان را به هنگام آزمون مجازی فراهم کنند، گفت: وقتی خانوادهای میبیند، دانشآموز در حال امتحان آنلاین است، اگر بستر تقلب را فراهم کند، تخلف کرده است. این رفتار برای آینده جامعه و آن دانشآموز خطرناک است و اصلا خوب نیست؛ به همین دلیل هم خانوادهها باید در این زمینه مراقبت کنند و هم همکاران ما بر اساس بخشنامهای که اعلام کردیم با همان شیوه نمرات دانشآموزان را بر مبنای شناخت خود ارائه کنند.
پایان پیام/
یکی از مهمترین نیازهای انسان، پذیرفته شدن و تعلق داشتن است. اغلب انسانها از انزوا و طرد شدن میترسند و علاقه مندند که بهعنوان عضو یک گروه مورد پذیرش قرار گیرند.
در بحران نوجوانی (که نوجوان نسبت به والدینش دیدی انتقادی و نگرشی عصیانگر پیدا میکند) نیاز به تعلق از خانواده به محیط بیرون انتقال پیدا میکند و نوجوان بهشدت تحت تاثیر الگوهای تفکر و رفتار «گروه رفقا» قرار میگیرد و ما این «همرنگ جماعت شدن» (Conformity) را به وضوح در تغییر ادبیات گفتاری نوجوان و پیروی او از مد میبینیم.
برخی از افراد از این بحران هویت نوجوانی عبور میکنند و دارای یک «هسته هویتی و ارزشی» میشوند که آنها را از همرنگ جماعت شدن و تقلید افراطی نجات میدهد ولی برخی از افراد دههها از عمرشان را در همین حال نوجوانانه به سر میبرند و رای و نظرشان تابع رای و نظر گروهی است که عضو آن هستند. در این گروه از مردم، نمیتوانید تفکر نقاد و استقلال رای بیابید، فرد سخنگوی گروهی است که عضو آن است. برای اینکه ببینید چگونه عضویت ما در یک گروه بر تفکر ما تاثیر میگذارد به ذکر یک مثال میپردازم.
میدانید که یک هیئت از دانشمندان تحت نظر سازمان ملل حدود ۲۵ سال است که وضعیت تغییرات آب و هوایی در کره زمین را زیر نظر دارند. گزارشات این دانشمندان نشان میدهد که در طول ۱۳۰ سال گذشته دمای زمین حدود یک درجه سانتی گراد افزایش داشته است و این گرمایش زمین به احتمال زیاد نتیجه فعالیت صنعتی انسان از اواسط قرن بیستم بخصوص سوزاندن سوختهای فسیلی است. بنابراین برای پیشگیری از فجایع آب و هوایی در آینده لازم است که صنایع بزرگ روند بازسازی گسترده ای را آغاز کنند.طبعا این بازسازی برای صنایع هزینه زیادی در پی دارد و صاحبان صنایع بزرگ سعی دارند برای اجتناب از این هزینهها مساله گرمایش زمین را کم اهمیت جلوه دهند.
یک پژوهشگر به نام «دن کاهان» در دانشگاه «ییل» (Yale) یک پژوهش را بروی ۱۵۴۰ آمریکایی انجام داد و از آنها خواست تا میزان خطر گرمایش زمین را در یک مقیاس صفر تا ده بیان کنند.
«کاهان» می خواست ببیند ارتباط بین باور داشتن به این خطر با سطح دانش آزمودنیها و سایر عوامل چقدر است.
نتیجه پژوهش شگفت انگیز بود:
آنچه بیش از سطح تحصیلات تعیین کننده عقاید آزمودنیها بود عضویت آنها در گروههای بزرگ اجتماعی سیاسی بود!
به گفته «کاهان» آمریکاییهایی که تفکرات سوسیالیستی دارند و به سرمایه داران و صاحبان صنایع بزرگ نگرشی منفی دارند بیشتر احتمال دارد خطرات گرمایش زمین را بپذیرند در حالیکه آمریکایی هایی که نظام سرمایه سالاری (کاپیتالیسم) را میپذیرند کمتر احتمال دارد خطرات گرمایش زمین را بپذیرند! بنابراین گرایش سیاسی یک آمریکایی (دموکرات یا جمهوری خواه بودن) میتواند بر واکنش او بر دادههای علمی تاثیر بگذارد.همه ما دانسته یا نادانسته عضو یک «جامعه مرجع» هستیم و این جامعه مرجع قطب نمایی است که جهت گیری کلان انتخابهای ما را تعیین میکند.
هر چه بیشتر در دوران نوجوانی جا مانده باشیم بیشتر تابع این جامعه مرجع هستیم.
ما با هر انتخاب کوچک خود (از انتخاب روزنامهای که میخریم و شبکه تلویزیونی که تماشا میکنیم گرفته تا انتخاب تیم فوتبالی که طرفدار آن هستیم و لباسی که میپوشیم) مشغول انتخاب جامعه مرجعمان هستیم و در نهایت نحوه تفکر ما تابع «اجماع این گروه مرجع» است.
پی نوشت:
پژوهش «دن کاهان» را از مقاله دوران ناباوری – مجله گیتا نما – شماره ۲۹ نقل کردم.
سایت دکتر محمدرضا سرگلزایی
گفت روزی آینه اَلماس را
می شکافی از چه عام و خاص را ؟
کی خراشیدن ، شکستن ، ریختن
شأنت افزایَد ؟ عَوامُ النّاس را
ما رومینا را نشان زان داده ایم
تا بیابی ریشه ی خنّاس را
بعد از این بر سَر بُریدن ها مِثال
بَر نیاری غیرتِ عبّاس را
بر نِگَر در کارگاهِ خویشتن
تِرمِه می بافند ؟ یا کَرباس را ؟
گفت اَلماسش ، سخن کوتاه کُن
من به تابوتش نهادم ! یاس را
کیست تا نشکسته ای کُن بر مَلا
با کدام اندیشه سازَد داس را ؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
1 . مدت هاست در سطح وزارت آموزش و پرورش و ادارات کل و ادارت بحث تغییر ساختار وزارت آموزش و پرورش وبه ویژه انحلال معاون پژوهش، برنامه ریزی و نیروی انسانی مطرح است و در طول هفته های گذشته حتی اخباری از ادغام معاونت های آموزش ابتدایی و متوسطه و تشکیل یک معاونت آموزش و ادغام معاونت تربیت بدنی و سلامت در معاونت پرورشی منتشر شده بود که از قرار معلوم متوقف شده است و قرعه به معاونت پژوهش افتاده که در سطح وزارتخانه متولی خاصی ندارد تا از آن دفاع کند .
2. تفییر ساختار اداری آموزش و پرورش سریالی مداوم وبی حاصل است . نگاهی به تغییر ساختار های مداوم وزارت آموزش و پرورش نشان می دهد به صورت پیوسته معاونت ها ، ادارات کل و دفاتر در هم ادغام یا تفکیک شده اند .
ولع تبدیل دفاتر به اداره کل ، ادارات کل به معاونت و معاونت به سازمان و کشمکش حوزه های متفاوت برای ادامه حیات آموزش و پرورش را از هدف اساسی خود دور کرده است و موجب گسیختگی و موازی کاری در ساختار وزارت آموزش و پرورش شده است . اینکه این تغییر ساختارها براساس چه مبانی علمی و اجرایی انجام می گیرند و قرار است چه گره ای از معضلات مدارس و دانش آموزان بگشایند مشخص نیست .
3. در وزارت آموزش و پرورش پست ها با افراد شاغل در پست تعریف می شوند . در حال حاضر کفه قدرت جناب اللهیار ترکمن معاون محترم برنامه ریزی و توسعه منابع سنگین است و همه امور به سمت معاونت فوق سرازیر می شود .
به دلایل مختلف در مورد کارکرد سازمان نهضت سواد آموزی سخنی گفته نمی شود در حالی که واگذاری امور سازمان فوق به معاونت آموزش ابتدایی باعث پیشگیری از بی سوادی می شود. تا زمانی که در راس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی و مرکز فناوری اطلاعات ، برنامه ریزی و نیروی انسانی دو فرد صاحب نفوذ بودند درباره انحلال معاونت پژوهش ادارات کل صحبتی نمی شد .
4. در ساختار وزارت آموزش و پرورش با سازمان ها و نهادهایی روبه رو می شویم که بیشتر وظیفه تحصیل بودجه را ایفا می کنند .برای مثال دانشگاه فرهنگیان چه تغییری جز افزایش هزینه و فربه شدن ساختاراداری ایجاد کرده است در حالی که مراکز تربیت معلم می توانستند به همان شکل سابق مانند دانشکده اداره شوند و بار سنگین بودجه سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان و نهاد های استانی آن اضافه نشود ؟
تقویت مراکر تربیت معلم و تبدیل آن ها به مراکز آموزش عالی و پژوهشی متصل به آموزش و پرورش بر کارآمدی آموزش و پرورش می افزود . چرا درمورد ادارات کلی مانند انجمن اولیا و مربیان و مانند اینها و کارکرد آن ها بررسی های کارشناسی صورت نمی گیرد؟
5. متاسفانه در سال های اخیر امر مهمی مانند آموزش ضمن خدمت به فراموشی سپرده شده است و تغییر ساختارها در جهت نابودی آن بوده است .
در ساختار جدیدی که برای آموزش و پروش ایجاد شده است آموزش نیروی انسانی در امور اداری ادغام شده است . در حالی که وزارت آموزش و پرورش با سایر وزارتخانه های متفاوت است و آموزش معلمان مانند آموزش سایرکارکنان دولت نیست . با این ادغام همین مقدار اندک و ناکارآمد آموزش های ضمن نیز از کار خواهد افتاد. مهم ترین اقدام دراین زمینه واگذاردن آموزش ضمن خدمت به سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی به عنوان متولی برنامه ریزی درسی می باشد .
همچنین ادغام پژوهش و آموزش نیروی انسانی در سطح ادارات کل و ادارات امکان تشکیل مراکز آموزش و پژوهش کاربردی را در سطح مناطق فراهم می کند . به دلایل مختلف در مورد کارکرد سازمان نهضت سواد آموزی سخنی گفته نمی شود در حالی که واگذاری امور سازمان فوق به معاونت آموزش ابتدایی باعث پیشگیری از بی سوادی می شود.
5. در حال حاضر در ساختار وزرات آموزش و پرورش با گسیختگی ساختاری به ویژه در مورد آموزش و امور مدارس روبه رو هستیم و در تغییر ساختار به جای ادغام فعالیت های موازی و کاهش هزینه ها بر شدت این گسیختگی اضافه می شود . درصورتی که اگر امور مربوط به آموزش و مدارس در معاونت های آموزشی متمرکز شوند بر کیفیت نظارت و افزوده می شود . اموری مانند مدارس استعدادهای درخشان و مدارس شاهد و ایثارگران دارای ساختار های جداگانه هستند که در سطح ادارات کل و ادرات نیز ادامه دارند که با ادغام آن ها به عنوان زیر مجموعه معاونت آموزش متوسطه جایگاه مناسب تری خواهند داشت . ادارتی مانند سنجش و ارزشیابی تحصیلی نیز باید زیرمجموعه آموزش باشند. مدارس غیردولتی نیز نباید مانند جزیره ای جدا از آموزش قرار گیرند .
6. سال هاست در مورد مدرسه محوری سخن گفته می شود و طرح های مختلفی ارائه می گردد . در حالی که استقلال مدرسه هر سال بیش از سال قبل کاهش می یابد . تغییر ساختار وزرات آموزش و پرورش و واحد های استانی و شهرستانی آن باید مهندسی و بازتعریف شوند و حدود دخالت در امور مدرسه مشخص گردد . همچنین نقش نظارتی و هدایتی ادارات کل و ادارات نیز به صورت واضح و روشن تبیین شود .
تغییر ساختار وزرات آموزش و پرورش باید بر مبنای حدود وظایف و اختیارات و نیازهای مدرسه باشد و سپس ساختار در جهت تقویت و ارتقای نهاد مدرسه و نظارت کارآمد بر مدارس طراحی گردد . این تغییر ساختار ها مدت ها ذهن افراد مختلف رادر سطح وزارت آموزش و پرورش ، ادارات کل و ادارات مشغول می کند و دولت بعدی و وزیر آینده دوباره برای تغییر ساختار جدید همت خواهد کرد وهمچنان این سریال بی حاصل تغییر ساختار ادامه خواهد داشت .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید