
سی روز گذشت و کسی نپرسید چه شد، آنان که بر طبل « تعطیلی مدارس » می کوبیدند نپرسیدند چگونه 30 روز گذشت! آیا قتل عام شد؟ آیا اوضاع بدتر شد؟
15 شهریور روزی بود که کسی نمی دانست چگونه باید درهای مدرسه را گشود چون تصمیم قطعی گشودن درهای مدرسه چند روز قبل تر ، توسط وزارت مورد نظر انجام گرفت. یک حرکت عجیب و ناپخته و فوری توسط یک وزارت عریض و طویل و پرخرج و کم بازده.
یکی می گفت نه نمی شود می خواهند مردم را به کشتن بدهند و یکی می گفت نه نمی شود که مدارس تعطیل شوند! به هر صورت کم کم اختیارات بیشتری به خود مدارس و والدین سپردند که تصمیم با خود شما هست.
من به عنوان یکی از معلم ها در یکی از مداس ابتدایی ایران در یکی از روستاهای ایران، نیز مانند معلم های دیگر، سال تحصیلی را شروع کردم. تجربه جدیدی بود، حتی خود مدیر و کادر اجرایی نمی دانستند چه باید بکنند. می خواستند خود را عالم به آنچه مجهول است نشان دهند اما آنچه عیان بود سردرگمی بود.
وقتی این وضع را دیدم و همین طور معلم های دیگر این چنین، متوجه شدیم که باید خودمان روند کار خود را مشخص کرده و تلاش کنیم.
در دو هفته اول نتوانستم نظم آموزشی خوبی برقرار کنم چون دانش آموزان و والدین پس از گفته های مسئولان بی مسئول، سردرگم شده بودند. اکثریت والدین می خواستند فرزند خود را به مدرسه بفرستند. مخصوصا در روستای محل کار من، رغبت والدین به کلاس حضوری بسیار بود. اما سردرگمی از همان ابتدا بین دانش آموزان و والدین مشهود بود.
به هر صورت در دو هفته اول با وجود کش و قوس های حضوری و مجازی کردن دانش آموزان سرانجام با تماس با والدین سردرگم، مشخص گردید که چگونه می خواهند فرزندشان، درس خود را ادامه دهد. بسیاری، آموزش مجازی را می خواستند اما امکانات و توان آن را نداشتند و با تجربه ای که در سال قبل پیدا کرده بودند تا جایی که امکان داشت می خواستند آموزش حضوری را پیگیر باشند.
پس از دو هفته و ثبات اوضاع، بیشتر والدین فرزندان خود را مدرسه می فرستادند و با وجود اینکه اکثریت در برنامه ناشاد عضو بودند اما در عین حال، آن را در این شرایط باز هم آمدن به مدرسه را ترجیح می دادند.
از کلاس 25 نفری من، سه نفر تا کنون وضعیت قطعی خود را مشخص نکرده اند و خبری از آنها نیست که دلایلی مانند فقر یا مشکلات زندگی بانی این وضعیت آنها می باشد و از این میان 4 نفر به طور کامل از طریق مجازی پیگیر درس خود شده اند و در نهایت 18 نفر در دو گروه در روزهای زوج و فرد در مدرسه حاضر می شوند و ساعتی هم در کلاس مجازی حضور پیدا می کنند ( آموزش تلفیقی حضوری – مجازی ). 14 نفر در حال حاضر در فضای مجازی هستند. تقریبا با توجه به روند کنونی تمام دانش آموزان حضوری کلاس، دسترسی به فضای مجازی هم خواهند داشت.
از نظر ساعت آموزش و تدریس، از شنبه تا چهارشنبه تا ساعت یازده و ربع در مدرسه حضوری کار می شود و حدود یک تا دو ساعت در فضای مجازی پیگیری دروس انجام می شود. در حال حاضر باز هم به دلیل سردرگمی ها و نبود برنامه و فکر، بسیاری از دانش آموزان فکر می کنند که اگر حضوری آمدند در مجازی نباید پیگیر درس ها باشند، به شکلی این روند کار برایشان نامانوس هست و قابل هضم نیست و نیاز به زمان دارد.
تا کنون از نظر بیماری در مدرسه 130 نفری ما هیچ گونه اتفاقی نیفتاده است، بیشترین مشکلات در این وضعیت کار با ماسک، در طول چند ساعت می باشد، به عبارتی ، نبود ماسک های مناسب باعث کمبود اکسیژن و ایجاد خستگی برای معلم و دانش آموز می شود و با این وضعیت احتمال بروز مشکلات تنفسی و یا مرتبط با بیماری های تنفسی در آینده وجود دارد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/

امروز دوشنبه 14 مهر ، جمعی از اولیاء دانش آموزان در ساعات اولیه صبح با تجمع در برابر وزارت آموزش و پرورش نسبت به آزمون ورودی مدارس استعدادهای درخشان که در مرداد ماه برگزار گردید اعتراض خود را اعلام کردند .
این افراد دیروز نیز تجمعی را به صورت « محدود » در برابر وزارت آموزش و پرورش برگزار کردند .
« علیزاده » مادر یک دانش آموز به « صدای معلم » گفت :
« پسرم در این آزمون شرکت کرد و نمره اش ۶۶/۳ شده است . متاسفانه به علت آزمون غیراستانداردی که برگزار شد و نحوه پذیرش پر اشکال ، فرزند من موفق به راهیابی در مدارس علامه نشد با اینکه دوستانش با تراز پایین تر پذیرش شدند. من چطور می توانم حق پایمال شده پسرم را بازگردانم؟ این آزمون از زمان برگزاری تا کنون روح و روان بچه های شرکت کننده و خانواده هایشان را بسیار متاثر کرده و من خبر دارم هنوز خانواده ها مشغول پیگیری هستند . »
مادر دانش آموز دیگری که از استان های شمالی کشور آمده است به « صدای معلم » چنین گفت :
در طراحی و تصحیح و نحوه پذیرش آزمون تیزهوشان ششم به هفتم ۹۹ مشکلاتی وجود داشته است.
از جمله ۱۰ سوال دو گزینه ای که سبب از دست رفتن زمان سر جلسه امتحان شده؛ سوالات صفحه آخر دفترچه دوم بسیار کمرنگ به طوری که ۴۰ سوال در ۲۰ دقیقه باید پاسخ داده می شد و این مشکل کمرنگ بودن سبب از دست رفتن زمان بیشتر شده چرا که نیاز به تمرکز زیاد داشته؛ سوالات در چند مرحله با ۳ کلید تصحیح شده طوری که برخی دانش آموزان با ترازهای پایین به یک باره به صورت غیر واقعی ترازشان بالا رفته و قبول اعلام شده اند.
مدارکی وجود دارد که برخی سوالات را داشته اند و بعضی اساتید هوش عین آنها را با دانش آموز کار کرده اند.
حق کشی های زیادی در چند مرحله پذیرش صورت گرفته که می توان به تفصیل در مورد آن صحبت کرد.
در برخی مدارس دانش آموز با تراز پایین تر از سایرین پذیرش شده اما متاسفانه شفاف سازی از سوی سمپاد صورت نگرفت.
معترضین ساکت ننشسته اند و از طریق مراجع قانونی مشغول پیگیری می باشند. »

« مویدی » مادر دانش آموز دیگری ضمن انتقاد از نحوه پاسخ گویی مسئولان وزارت آموزش و پرورش و بی تفاوتی آنان در برابر این اعتراضات به « صدای معلم » گفت :
« حتما در جریان مشکلات به وجود آمده در آزمون سمپاد امسال هستید. دردی از ما دوا نشد بلکه به دردهایمان افزوده شد . با کلیدها و فرمول های عجیب و غریبی که سازمان برای آزمون ارائه داد، بسیاری از افرادی که ترازی پایین تر داشتند به این مدارس راه یافتند!
استدعا دارم صداي ما را به مراجع مربوطه برسانيد! »
« سپیده » مادر دانش آموز در تشریح وضعیت به وجود آمده گفت :
« وزارت آموزش و پرورش و سازمان استعدادهای درخشان این وزارت در آزمون ورودی پایه هفتم تیزهوشان در مرداد سال جاری که با چندین بار به تعویق افتادن برگزار گردید که از ۱۰۰ سوال کلی آزمون ۱۳ سوال غلط داشت که۳ سوال با استناد پاسخنامه سمپاد گزینه صحیح نداشته که ناچار به حذف ۳ سوال شده اند و ۱۰ سوال هم هر کدام دو گزینه صحیح داشته که تصمیم گرفته اند هر دانش آموزی هر کدام از دو گزینه را انتخاب کرده نمره اش را بگیرد ( در مرحله اولیه اعلام نتایج، تصحیح ۱۰ سوال مورد دار با دو گزینه صحیح) (طبق بند ۷ و ۳ دفترچه های سوالات آزمون پاسخ به بیش از گزینه غلط محسوب می شود و نمره منفی دارد)
در راستای تکمیل ظرفیت و رسیدگی به اعتراضات در اقدامی عجیب و عجولانه بدون در نظر گرفتن محاسبات فنی مربوطه،این ده سوال را برای کسانی که این ده سوال را جواب صحیح دادند یا جواب ندادند یا جواب غلط دادند، به طور یکسان همه را حذف کردند که بسیار ناعادلانه بوده و بدون هیچ استدلالی منطقی نسبت به اعلام نتایج ثانویه و تکمیل ظرفیت اقدام نمودند که همواره وزارت آموزش و پرورش، این تکمیل ظرفیت کذایی را بعنوان پاسخ معترضین و مراجع قضایی سوال کننده برای توجیه کار سراسر اشتباه خود مطرح می کند، فارغ از اینکه چنین اقدامی فاقد وجاهت قانونی بوده و صرفا برای پذیرش عده ای به روش معکوس بوده است و در این مقطع دانش آموزانی که پاسخ صحیح را نه تنها تشخیص نداده بلکه آن را غلط زده اند، بابت این پاسخ غلط امتیاز مثبت و تشویقی گرفته و به یکباره برابر فرمول ارائه شده از سوی سمپاد، تراز بالاتر از تراز دانش آموزان تیزهوشی که علیرغم مبهم بودن سوالات، پاسخ صحیح داده اند کسب کرده و در تکمیل ظرفیت، مجوز ورود به مدراس سمپاد را کسب کرده اند.( تصحیح مرحله اول اعتراضات با حذف ۱۰ سوال دو گزینه ای برای پذیرفته نشدگان) و مرحله دوم اعتراضات با فرمول سوم که مطرح نشد تصحیح گردید.
ضمنا کلید پاسخنامه سوالات طبق دستورالعمل سازمان سمپاد می بایست حداکثر سه هفته پس از آزمون منتشر می شد که تقریبا چهار هفته بعد منتشر شد.
این موارد به همراه موارد مبهم دیگری از قبیل استاندارد نبودن دفترچه سوالات که بسیاری از دفترچههای سوالات دارای ۱۰ سوال آخر بسیار کمرنگ بوده و همچنین آبی بودن فونت سوالات که باعث کندی شدید و سردرگمی در پاسخگویی دانش آموزان به ویژه دانش آموزانی که از عینک استفاده می کردند، شده است. همچنین عدم بارگذاری کارنامه ها در مرحله اول و دوم رسیدگی به اعتراضات در سایت و عدم شفاف سازی ترازها و تعداد تکمیل ظرفیت در دو سری متوالی و تدریجی اعلان کردن همین تعداد معدود که مبهم بودن بیشتر آزمون را در پی داشته است.
لازم به ذکر است مستندات لازم جهت اثبات ادعا موجود می باشد که در جلسه رسیدگی ارایه خواهد شد.
بنابراین به استناد بند الف قسمت ۱ ماده ۱۰ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری و عدم پاسخگویی مسئولین آموزش و پرورش علیرغم مراجعات مکرر بسیاری از والدین از تمامی نقاط کشور و با توجه به استاندارد نبودن آزمون خواهان ابطال آزمون، پذیرش و ثبت نام فوری کلیه دانش آموزان دارای تراز فی ما بین دو تراز قبولی و پاسخگویی و محاکمه افراد مسئول در برگزاری و اعلام نتایج آزمون و جبران ضرر های مادی و معنوی والدین و دانش آموزان گرامی را در این خصوص هستیم.»
« مرادی » ولی دانش آموز ضمن انتقاد از تبعیض صورت گرفته تصریح کرد :
« من از معترضین آزمون سمپاد هستم . خواهش می کنم به اعتراضات رسیدگی کنید .
پسر من با تراز ۵۹۰۰۰ در آزمون سمپاد پذیرفته نشده اما از دوستان پسرم هستند که با تراز ۵۷۰۰۰ وارد مدرسه تیزهوشان شدند . چه کسی باید پاسخ گو باشد ؟

چندی پیش ، روحالله متفکرآزاد با اشاره به طرح سئوال خود از وزیر آموزش و پرورش در نشست کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، اظهار کرد: این سئوال در خصوص دلیل نابه سامانی و خطاهای فاحش در آزمون ورودی استعدادهای درخشان تابستان 1399 بود.
نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه مشکلات جدی آزمون سمپاد، اعتراضات به جا و به حق داوطلبان را به دنبال داشت، افزود: ایراد نخست این بود که این آزمون با چندین مرتبه تأخیر برای دانش آموزان بالاخره برگزار شد و در این رابطه برای داوطلبان و خانوادهها اطلاع رسانی دقیق و درستی صورت نگرفت که موجب ایجاد استرس برای داوطلبان شد که البته این ایراد به دلیل شیوع ویروس کرونا قابل درک است.
وی اضافه کرد: از سوی دیگر کارنامه آزمون بایستی یک هفته پس از اعلام نتایج منتشر میشد که تا داوطلبانی که پذیرفته نشده یک هفته فرصت برای اعتراض به نتایج داشته باشند که این زمان بندی نیز در آزمون امسال رعایت نشد.
حدود 10 درصد از سئوالات به جای یک گزینه صحیح، دارای دو گزینه صحیح بوده است
متفکرآزاد، اصلیترین مشکل در برگزاری آزمون سمپاد امسال را برای پایه هفتمیها دانست که حدود 10 درصد از سئوالات آزمون به جای یک گزینه صحیح دارای دو گزینه صحیح بوده است و گفت: این یعنی آزمون با اشکال جدی مواجه بوده است چرا روی جلد دفترچه آزمون خطاب به داوطلب قید شده اگر برای سئوالی دو پاسخ صحیح انتخاب کنید، جواب سئوال باطل تلقی شده و این سئوال برای شما نمره منفی دارد.
عضو کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس یادآور شد: به همین دلیل بخشی از دانش آموزان به این سئوالات پاسخ ندادند که این مسئله نتیجه آزمون را تغییر میدهد.
وی اضافه کرد: حتی برخی سئوالات از منابعی خاص عیناً در آزمون قید شده و هیچ تغییری نکرده بود به این شکل که حتی گزینه درست نیز همان بوده که در برخی منبع خاص بوده است.
متفکر تصریح کرد: همه این موارد از وزیر و معاونان وی در حوزه مربوطه سئوال شد که ضمن تشکر از پاسخگویی وزیر و پذیرش بخشی از خطاهای رخ داده، عنوان شد که با در نظر گرفتن سه شیوه در تصحیح سئوالات آزمون، برای اینکه مشکلی برای دانش آموزان ایجاد نشود، بیش از 2 هزار داوطلب را به صورت مازاد پذیرفتند تا همه داوطلبانی که از سئوالات دارای ایراد نمره منفی گرفتهاند، امتیاز آنها به نحوی اصلاح و جبران شود.
وی افزود: وزیر آموزش و پرورش توضیح داد که امسال به خاطر شرایط کرونا و تأخیر چندباره در برگزاری آزمون و برای لو نرفتن سئوالات، مجبور به تغییر چندباره تیم طراحان سئوال شدند که بخشی از مشکلات در آزمون امسال ناشی از همین تغییرات بود.
عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی تأکید کرد: نهایتا به خاطر مکتوب شدن پاسخهای وزیر و معاونان وی و راهکارهای عنوان شده برای جبران خسارات از داوطلبان از پاسخهای وزارت آموزش و پرورش درباره این سئوال به دلیل حصول نتیجه مطلوب قانع شدم.»
با این حال به گفته این افراد معترض نه تنها از پاسخ و عملکرد مسئولان راضی نشده اند بلکه این افراد تاکید می کنند که رئیس تازه منصوب شده سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان در این زمینه مسئولیت قبول نکرده و آن را به رئیس قبلی احاله می دهد .
در مدتی که این افراد تجمع کرده بودند مسئولی برای پاسخ گویی حضور نیافت .


پایان گزارش/

وارد کلاس شدم، کلاس پر از گردوخاک بود، خیلی وقت بود کسی به کلاس نیامده بود، نه دانشآموزی و نه معلمی. بعد از نگاهی گذرا به سراغ میز معلم رفتم، جایی که قرار بود بنشینم و در کسوت معلم جامعه شناسی تدریس کنم. ساعت را نگاه می کنم 3 دقیقه به 8 صبح است! قرار است راس ساعت 8 کلاس به صورت مجازی شروع شود؛ با عجله کیفم را باز می کنم و لپ تاپ و شارژ و هندزفری و وسایل مربوط به تدریس مجازی را بر روی میز می چینم. ساعت 1 دقیقه به 8 شد. ماسک را هم از روی صورت در می آورم تا صدایم واضحتر به دانشآموز برسد.
برنامه شاد را باز می کنم اما هنگ است و به سختی آپلود میشود، از آنجایی که به وضعیت بیسامان برنامه شاد واقفم و میدانستم که ممکن است مرا ناشاد کند به همین خاطر در واتساپ برای هر درسی یک گروهی تشکیل داده بودم و دانشآموزان را عضو کرده بودم. حس بیاعتباری به تمام اندیشهها و لحظهها و شادیها و کینهها از این یک جمله در درونم ایجاد شد.
به واتساپ میروم و قفل گروه را باز میکنم، گروههای ایجاد شده را برای اینکه تعداد پیامها زیاد نشود فقط در تایم کلاس باز میکنم. بعد از سلام و حضور و غیاب سریعا درس را شروع کردم.
درس جامعه شناسی دوم دبیرستان. بعد از درس دادن و قراردادن فایل و عکس و ویس و توضیحات درس، کلاس به پایان رسید. ده دقیقه تا کلاس بعدی زمان استراحت داشتم. کمی چشمم خسته شده بود از نگاه به صفحه گوشی و لپ تاپ. سرم را از روی صفحه لپ تاپ بلند کردم و نگاهی به کلاس انداختم، حس عجبیبی پیدا کردم. کلاس خالی بود و من درس داده بودم برای دانشآموزانی که نبودند و فقط صدایی از من شنیده بودند. خوب به کلاس و نیمکتهای خالی و در و دیوار نگاه کردم. نوشتههای بزرگی که روی در با ماژیک نوشته شده بود توجهم را جلب کرد، از پشت میز بلند شدم و رفتم که ببینم چه نوشتهاند.
اسمهایی میبینم و معلوم است که دانشآموزان این کلاس بودهاند و نوشتهها و خط خطیهایی که بسیار درهم و برهم نوشته شدهاند. در میان شلوغی نوشتهها ناگهان جملهای نگاهم را خشکاند. حس عجیبی که داشتم بیشتر و بیشتر شد...
روی در با ماژیک قرمز نوشته شده بود :
« ورود معلم ممنوع! »

لبخند آرامی زدم اما لبخندم خشک شد...
آن دانشآموزی که به شوخی و شاید هم از ته دل ورود معلم را ممنوع کرده بود شاید نمیدانست روزی ورود خودش ممنوع میشود و ما معلمها باید در کلاس باشیم حتی اگر آنها در این کلاس نباشند...
حس بیاعتباری به تمام اندیشهها و لحظهها و شادیها و کینهها از این یک جمله در درونم ایجاد شد.
به فکر فرو رفتم که ما با دانش و دانشآموز چه کردهایم که این نگاه را به ما دارد و میخواهد ما در کلاس نباشیم. به خودم که آمدم و ساعت را نگاه کردم، دیدم یک دقیقه از زمان شروع کلاس دوم گذشته بود. سریع به پشت میز برگشتم و درس جامعه شناسی سوم انسانی را آغاز کردم.
درس اول :
ذخیره دانش!
کمی توضیح دادم و از مباحث کتاب و مثالها گفتم.. ادامه دادم.. دانش عمومی و دانش علمی!
هر بار که توضیح میدادم و به کلمه دانش برمیخوردم حس عجیبی که داشتم دوباره تازهتر میشد. به دانش علمی که رسیدم لحظه ای مکث کردم، انگار چیزی در درونم میگفت بس کن این کتاب را و بس کن این...
بیاندیش که چه بر سر این دانش و دانش آموز آوردهایم که از ما و علم گریزان است... .
اما به هر طریقی که بود درس را تمام کردم... و کلاسهای دیگر را هم همین طور!
به خانه برگشتم، ساعتها از آن لحظه میگذرد اما من هنوز در فکرم. حس عجیبی سراسر وجودم را گرفته، می دانم که اعتباری به لحظه نیست اما آن لحظه برایم معنایی دیگر داشت.
معنایی از جنس اینکه ما بیشتر از آنکه با کتاب و درس سرو کار داشته باشیم با انسان سروکار داریم، انسانی که احساس دارد، انگیزه دارد، عشق دارد، می فهمد و گاهی می میرد.
اکنون تصمیم گرفتهام بیش از آن که برای دانشآموز فقط معلم باشم دوست هم باشم.
کانال یادداشت ها
گروه استان ها و شهرستان ها/
« عبدالرضا فولادوند » در 26 آبان 1397 توسط « سیدمحمد بطحایی » وزیر وقت آموزش و پرورش به مدیر کلی آموزش و پرورش شهر تهران منصوب گردید .
در این مدت مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران نشست رسانه ای با خبرنگاران برگزار نکرده است . حتی به مناسبت « روز خبرنگار » که ادارات و مناطق در سراسر کشور کم و بیش با رسانه ها نشست تعاملی گذاشته و پیامی صادر می کنند به نظر می رسد که در مانیفست مدیریتی « فولادوند » رسانه و پاسخ گویی به افکار عمومی جایگاهی ندارد .
علی رغم انتشار گزارش ها ، اخبار و مطالب انتقادی در « صدای معلم » تاکنون هیچ گونه پاسخ و یا جوابیه ای برای این رسانه ارسال نشده است .
حتی علی رغم صدور بخشنامه وزارتی مبنی بر » الزام دعوت از خبرنگاران و رسانه ها به جلسات شوراهای آموزش و پرورش استان ، شهرستان و مناطق » ( این جا ) در این مدت دعوتی از رسانه ها برای انجام این مهم صورت نگرفته است .
گروه گزارش/

نشست خبری با موضوع " امکانات و مسایل مربوط به شبکه شاد " امروز یکشنبه 13 مهر با حضور الحسینی مشاور وزیر و مسئول برنامه شبکه آموزشی دانش آموز و حبیبی مدیر کل دفتر فناوری اطلاعات و ارتباطات برگزار گردید .
الحسینی و حبیبی بسیار زودتر از خبرنگاران و حتی عوامل مجری این نشست در جایگاه قرار گرفته بودند .
در ابتدای مراسم ، میرزاخانی معاون رسانه ای مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش به عنوان مجری این نشست ، « روز جهانی معلم » را تبریک گفت .

در نشست خبری پیشین که با حضور دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش برگزار گردید ( این جا ) ؛ ارتباط مجازی ( ویدئویی ) مانند نشست پیشین وزیر آموزش و پرورش با اشکالاتی همراه بود طوری که برخی اوقات صدا و یا تصویر قطع می شد .
مدیر صدای معلم خطاب به دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش گفت زمانی که ارتباط مجازی بخشی در ستاد وزارت آموزش و پرورش با چند خبرنگار و به صورت محدود چنین باشد ، باید دید وضعیت در مدارس و کشور به چه صورت است ؟!
این مساله موجب گردید تا علی رغم مخالفت و انتقاد برخی خبرنگاران خبرگزاری ها ، امروز این نشست به صورت " حضوری " برگزار گردد.
مدیر صدای معلم در همان ابتدا و پیش از طرح پرسش های خود از این حرکت مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش تشکر کرد و تصریح کرد که این گونه نشست ها با همه واحدهای ستادی وزارت آموزش و پرورش و با در نظر گرفتن مصالح آموزش کشور پی گیری شود .
پورسلیمان هنگام طرح پرسش های خویش ابتدا با مورد خطاب قرار دادن « معاون امنیتی انتظامی استانداری تهران » که روز گذشته و در پی تعطیلی یک هفته ای " تهران " مطالبی را در مورد شبکه شاد و معلمان عنوان کرده بود چنین اظهار نظر کرد :
« معاون امنیتی انتظامی استانداری تهران دیروز با اشاره به تعطیلی یک هفته ای مدارس تا ١٨ مهرماه به دلیل شیوع کرونا ویروس بر اساس تصمیم ستادملی کرونا گفته است: این تعطیلی تنها مربوط به عدم حضور دانش آموزان در مدارس است و آموزش مجازی طبق روال قبلی انجام می شود بنابراین آموزش دانش آموزان تعطیل نیست و به صورت آنلاین و غیرحضوری ادامه دارد.
هرگونه تعطیلی آموزش مجازی و شبکه شاد پیگرد قانونی خواهد داشت و دانش آموزان باید آموزش را از طریق فضای مجازی و تدابیر اتحاذ شده برای این منظور دنبال کنند.
پرسش صدای معلم آن است که آیا معلمان و دانش آموزان وظایف خود را در این مورد نمی دانند و حتما یک " مرجع بیرونی " باید در این مورد اظهار نظر کند که به نظر می رسد نه سررشته ای از آموزش دارد و نه قانون اجازه طرح آن را به این صورت به ایشان داده است ؟
اگر این مصوبه ستاد کروناست ؛ بیانش باید از طریق مجاری مربوطه باشد .

پس وزیر آموزش و پرورش در این مملکت چه کاره هست ؟
در کجای دنیا ، یک مقام امنیتی برای آموزش و پرورش ، چارچوب فعالیت و شرح وظایف تعریف می کند ؟
حتی اگر تعطیلی به آموزش حضوری محدود شود؛ چرا به صورت سراسری اعلان شده است؟
آیا ما قانونی داریم که معلمان را وادار به آموزش در حوزه مجازی کند ؟
آیین نامه ها و قوانین " همه " برای آموزش حضوری تعریف شده اند .
نه شورای عالی آموزش و پرورش و نه مجلس برای این قانونی ندارند .
از طرف دیگر ، وقتی شما مدارس را تعطیل می کنید ؛ چه الزام قانونی برای وادار کردن آنان به آموزش مجازی با استفاده از وسایل و امکانات شخصی وجود دارد ؟
آن مقام استانداری چه حقی دارد که معلمان را تهدید کند ؟
مگر آموزش و پرورش حراست و نهادهای نظارتی و کنترل ندارد ؟
آیا این دخالت آشکار در امور آموزش و پرورش نیست ؟
چرا این مقامات با چنین لحنی با اساتید دانشگاه و مدیران آموزش عالی سخن نمی گویند ؟
انتظار از مسئولان وزارت آموزش و پرورش ، پاسخی منطقی و کارشناسی و درخور به این گونه اظهار نظرهاست . »
الحسینی در پاسخ گفت :
« یک مطلب مربوط به قانون آموزش مجازی است و یا به تعبیر درست تر مقررات مربوط به آموزش مجازی در کشور است .
از آن جا که مصوبات ستاد کرونا به مثابه قانون است و ما به عنوان یکی از دستگاه ها در این کشور ملزم به آن به عنوان بزرگ ترین دستگاه هستیم طبیعتا برای آموزش و پرورش هم حق دارد که ستاد مقابله با کرونا " قانون " بگذارد و در واقع مرجعیت قانونی پیدا کند .

تا این جا حرفی نیست .
از این جا به بعد که چرا استانداری اعلام می کند اما آموزش و پرورش اعلام نمی کند ؛ استاندار در واقع مجری آن سیاست هاست که اعلام می کند و از این جهت اعلام می کند و من قبول دارم که باید مسائل آموزشی را به صورت تخصصی صرفا آموزش و پرورش و مسئولان آموزش و پرورش به آن بپردازند .
این خواسته درست و به حقی است .
ما هم به این خواسته احترام می گذاریم .
مشروح این پرسش و پاسخ در صدای معلم منتشر خواهد گردید .
پایان گزارش/

تبلور و انفجار ناامیدی در این سیستم آموزشی در همان روزهای ابتدایی شروع مدارس به شدت توی ذوق میزد؛ انگار وزیر و یارانش خبر نداشتند اول مهری میآید و قرار است به مدرسه برویم.
آنقدر معطل کردند و بیبرنامه بودند؛ که تا لحظات آخر نه معلم تکلیفش را میدانست و نه دانشآموز؛ هرچند الان هم کسی از تکلیفش مطلع نیست.
گاهی با خودم میگویم؛ یعنی این همه بیبرنامگی غیر عمدی بوده؟ و واقعا مسئولین این وزارتخانه تا این حد بیدست و پا اند؟
بهنظرم ؛ اگر تعمدی باشد و قصدی در پی؛ حتی اگر آن هدف نابودی آموزش و دانشآموز و معلم باشد، باز به مسئولین امیدوارتر میشوم! فرماندهی که بداند و با قصد شوم و نابودی خودی نیرویش را به کام مرگ بفرستد قابل ستایشتر از فردیست که هیچ از جنگ، عملیات و استراتژی نظامی نداند و سربازانش کشته شوند!
چرا که فرمانده باید بداند! حالا اینکه انسان نیست؛ دلیل نمیشود که فرمانده نباشد. فرماندهیست که اخلاق را باخته! اما فرماندهست.
یاد روایتهایی از شهیدِ معلم، همت میافتم که به نقل از او میگفتند؛ قبل از عملیات خیبر بارها گفته که اگر برویم برگشتی نیست! و پیروزی غیرممکن است؛ ولی عدهای خواستند و همت شهید شد.
معلم دیروز که رفت! حداقل دانشآموز امروز را قربانی نکنیم. همت انتخاب خودش بود و برای دفاع از مرز و وطنش رفت!
معلم امروز با کدام هدف و انگیزه جان بدهد؟ کاش معلمی که برای لحظه لحظه زیستن در این زندگی، تاوان معلم بودن میدهد! را به حال خودش واگذارند؛ بگذارند نفس بکشد. معلم از مسئول و وزیر و وزارتخانه که میخورد؛ هیچ! گوشش پر شده از اراجیف و خزعبل و طعنهای بیپایهی این و آن! معلم تشکر و کارانه نمیخواهد، شهدای سلامت هم فقط از ارگانهای دیگر؛ باشد عیبی ندارد! لااقل شان معلم را به بازی نگیرید؛ ۲۲۴ معلم در خراسان رضوی کرونا گرفتند لااقل با لحن سرد و حماقتآمیزی نگویید هیچ سندی نیست که در مدرسه مبتلا شدهاند. وقتی آموزش و پرورش این گونه با بیاعتمادی، رشدمان داده! حق داریم فکر کنیم حتما نقشهای در پی است.
بین افکار و باورهای مردم از جمله دانش آموز و معلم با افکار و برنامههای وزارتخانه نوعی ناسازگاری به وجود آمده که بهتدریج موجب شکافی فزاینده بین این دو قشر میشود؛ دو گروهی که در یک سو، سیستم آموزش و پرورش و در سوی دیگر مردم ( در حالت خاص، معلم) است. این ناهمگرایی جز ایدئولوژی گریزی و ایدئولوژی منفعلانه چیز دیگری در پی ندارد!
قبلتر ها میگفتم اگر تک تک اعضای جامعه خوب باشند، جامعه گلستان خواهد شد! امروز به جرات میتوانم بگویم؛ پارادیم حاکم و سیاستهای کلان در مسیری نیست که بشود با خوبی فرد فرد به باغ بهشت و سایهی طوبی رسید! باید به کل شرایط از بالا به پایین عوض شود. وقتی کمی آنطرفتر را نگاه میکنم؛ کشورهایی را با جغرافیا، فرهنگ و دین یکسان، بسیار متفاوت میبینم.
گاهی تفاوتشان از زمین تا آسمان است؛ اما یک وجه مشترک در همهشان وجود دارد! آموزش و پرورششان سرآمد است! سرآمد است که به فرد یاد میدهد در مقابل ظلم اعتراض کند، حتی اگر ترامپ رئیس کشورش را احمق بخواند!
سرآمد است که به دانشآموز هویت میبخشد؛ حقوق شهروندی میشناساند!
یاد میدهد دنیا، دنیای کار تشکیلاتی است. دنیا دنیای نهادهای همافزاست! دنیا، دنیای حقگیری است نه مطیع این و آن بودن!
اما آموزش و پرورشی که بهجای ایستادن در برابر سانسور و فیلتر خود در خط مقدم آن است! میتواند جامعه را هدایت کند؟
آموزش و پرورشی که در سادهترین نگاه؛ ادبیات نمیفهمد! جای رشد دارد؟
اگر آموزش و پرورش میفهمید! ابتهاج هنوز در کتابها بود؛ شاملو در کتابهامان میآمد! فروغ و شعرهایش قسمتی از ادبیات ما بود؛ لازم نبود برای شناخت هویت زن و کسانی که به استقلال زن باور داشتند دست به دامان این و آن، این شبکه و آن شبکه شویم!
اگر خرد عقلایی در این جمع بود؛ اگر آموزش صرفا ایدئولوژیک نبود و مدیریت عقلانی هم در آن جای داشت!

ما چند وقت درگیر ماجرای حذف عکس دختران از کتب درسی نبودیم و اساسا اصل چنین عملی و بحث راجعبه آن مضحک بود. اصولا چرا باید بحث کنیم که فلان عکس باشد یا نباشد؟! وقتی آموزش و پرورش این گونه با بیاعتمادی، رشدمان داده! حق داریم فکر کنیم حتما نقشهای در پی است. وقتی از لحظهای که چشم باز کردیم، گفتند دستهای پشت پرده! سایههای مافیا و فسادهای نامرئی؛ ما کی توهم توطئه شناختیم؟ خب طبیعیست که فکر کنیم هرکاری که میکنید توطئهست.
بیبرنامگی و بیهدف بودن جامعه را از تصمیمات وزارت آموزش و پرورش در ایام اخیر و بهخصوص در ایام کرونا بهخوبی میشود دید؛ حتی درصدی خطا ندارد؛ چرا که آموزش و پرورش مشت نمونهی خروار نیست! آموزش و پرورش خود خروار است؛ جایی است که باید برنامه بچیند! باید قلب تپنده باشد؛ خب طبیعیست وقتی ضربانش لنگ است، جامعه هم به سختی نفس میکشد.
فکرش را بکنید؛ این آموزش و پرورش بخواهد جامعه را از بیبرنامگی درآورد! بهنظر بزرگترین پارادوکس قرن ۲۱ است.
بعد هی میگوییم ژاپن فلان، کرهی جنوبی و چین بهمان؛ یکبار هم که شده، فضای آموزشی آنها را با خودمان مقایسه کنیم؛ همین تفاوتِ فاحش، در میزان پیشرفت آنها و ما خود را نمایان میکند.
اگر در آموزش و پرورش بیبرنامگی نیست پس چیست؟
بعد از ۸ ماه، شادی ساختیم که همه را پر غصه کرده، اسمش چیست؟
خدا را شکر جامعه آنقدر گلستان است! که نمیدانم از کجا بگویم؛ حتی خود کرونا هم فکر نمیکرد فرصت آموزش مجازی را این گونه به تهدید بدل کنیم! دلمان خوش بود که آموزش مجازی لااقل به عدالت نزدیکتر میشود؛ اما با این وضع اقتصاد و اینترنت، دیوار بیعدالتی محکمتر شده است!
و در پایان فقط یک نکته:
وزارتخانه جزیرهای عمل میکند و برنامه جامعی برای متن و حاشیه، فقیر و غنی ندارد. فقر آموزشی بهتدریج اپیدمی میشود و بیشک هزینههای سنگینی برای آیندهی ایران در پی خواهد داشت؛ مسئولین کمی به هوش باشید!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/

در روزها و هفته های اخیر بسیاری از کشورهای جهان مدارس را به صورت « حضوری » بازگشایی کرده اند .
این بازگشایی حتی در کشورهای فقیر و درگیر جنگ و خشونت مانند یمن ، سوریه و افغانستان هم رخ داده است .
همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ امروز 12 مهر همه مدارس افغانستان بازگشایی شدند . خط رسانهای جهانی که خانوادهها را در ایران برای عدم حضور فرزندانشان در مدارس تشویق میکند، در کشورهایی است که آمار تلفات کرونا در آنها بسیار بیشتر از ایران است، اما بازگشایی مدارس در آنها بسیار زودتر اتفاق افتاده است.
پیش تر دولت افغانستان از اول شهریور دانشگاه ها ، مدارس خصوصی ، مدارس دولتی پایه یازدهم و دوازدهم را بازگشایی کرده بود .
بر اساس خبر منتشره ، وزارت بهداشت افغانستان پیش تر اعلام کرده بود که با آغاز دوباره این کلاسها و دانشگاهها، روند شیوع ویروس کرونا افزایش نیافته است و بر این اساس دولت تصمیم به بازگشایی سایر کلاسها گرفته است.
در گفت و گویی که به تازگی « صدای معلم » با رضوان حکیم زاده معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش انجام داده است ( این جا ) ؛ ایشان تصریح می کند :
« گزارشات متعددی که من در اینجا دارم یک تعداد فایل هایی را گرفتم که نشان می دهند که بسته بودن مدارس پیامدهای بسیار ناگواری دارد که یکی از آنها بحث تغییر سلامت روح و روان است و علاوه بر آن بحث ضرری که بیشتر متوجه کودکان خانواده های محروم می شود و نگرانی هایی که برای افزایش ترک تحصیل ، افزایش بازماندگی از تحصیل و... تعطیلی و بازماندگی از تحصیل اتفاق می افتد و طبیعتا وزارت بهداشت اعلام کرد که گزارشاتی نداریم که اگر مدارس باز شوند ؛ مدرسه باعث می شود که این اتفاق شیوع پیدا کند.
اینها باعث شدند ما بر اساس اصول علمی و بر اساس یافته هایی که سازمان بهداشت جهانی و سازمان های بین المللی هم داشتند اقدام به بازگشایی کنیم. »

« ایرج حریرچی معاون کل وزارت بهداشت » سه شنبه یکم مهر اعلام کرد : ( این جا )
« خوشبختانه با سیستم شاد و آموزش مجازی و استقبال حدود ۱۰ درصد از دانشآموزان برای حضور در مدارس، هنوز اثر جدی بعد از دو هفته از بازگشایی مدارس ندیدیم. »
معاون درمان وزارت بهداشت می گوید : « روند شیوع بیماری در کشور سینوسی بوده و پس از هر تعطیلی با اوج گیری مجدد بیماری مواجه هستیم و نگرانی ها از تعطیلی های پیش رو همچنان باقی است. »
در آخرین گزارشی که در صدای معلم منتشر شد و اختصاص به منطقه محرومی مانند " استان بوشهر " داشت ( این جا ) ؛ دبیرستاد مقابله با کرونا در استان بوشهر عنوان کرده بود :
« شاخص رعایت پروتکلهای بهداشتی در این استان نسبت به گذشته بهتر شده و در زمان حاضر ۸۴ درصد مدرسههای فعالی که دانشآموز میپذیرند دستورالعملهای بهداشتی را به طور کامل رعایت و ۹۰ درصد از ماسک استفاده میکنند .
براساس گزارش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی این استان در زمینه رعایت دستورالعملهای بهداشتی به ویژه در ادارهها، مدرسهها، بانکها و حمل و نقل عمومی بهترین درصد را داشته است . »
ایسنا نوشت : ( این جا )

« معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش گفت: متاسفانه میبینیم که والدین فرزندان خود را به بازار، پارک و مسافرت میبرند، اما به مدرسه که در آن دقیقترین پروتکلهای بهداشتی رعایت میشود، نمیفرستند.
رضوان حکیمزاده در گفتوگو با ایسنا با اشاره به رعایت دقیق پروتکلهای بهداشتی در مدارس، اظهار کرد: نوهای دارم که کلاس دوم دبستان است و او را به مدرسه میفرستم چراکه از رعایت موارد بهداشتی در مدارس اطمینان دارم.
وی با بیان اینکه در همه کشورهای دنیا مدارس بازگشایی شده و اتفاقا حضور دانشآموزان نیز به صورت اجباری است، افزود: آموزش دانشآموزان یک موضوع اساسی است؛ موضوع، آموزشهایی است که یک نسل را درگیر میکند و در آینده یک نسل موثر است. وزارت بهداشت اعلام کرد که گزارشاتی نداریم که اگر مدارس باز شوند ؛ مدرسه باعث می شود که این اتفاق شیوع پیدا کند.
حکیمزاده ادامه داد: دانشآموزان با حضور در مدرسه، سواد سلامت را یاد گرفته و میتوانند سفیران سلامت در خانواده شده و باعث ترویج سلامت در بین جامعه شوند.
وی با بیان اینکه تعطیلی مدرسه پیامدهای جبرانناپذیری دارد، افزود: طبق گزارشهای یونسکو و سازمان بهداشت جهانی، عدم حضور در مدارس آسیبهای جدی بر روی سلامت روان دانشآموزان میگذارد.
معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش ادامه داد: از رسانههای داخلی انتظار داریم با رصد روندهای جهانی و رسانههای جهان دغدغه خانوادهها را کاهش دهند تا فرزندانشان با رعایت پروتکلها در مدارس حضور پیدا کنند.
حکیمزاده بیان کرد: خط رسانهای جهانی که خانوادهها را در ایران برای عدم حضور فرزندانشان در مدارس تشویق میکند، در کشورهایی است که آمار تلفات کرونا در آنها بسیار بیشتر از ایران است، اما بازگشایی مدارس در آنها بسیار زودتر اتفاق افتاده است.
وی افزود: در تثبیت و تعمیق فرایند یاددهی و یادگیری میتوان از شیوههای یادگیری معکوس، فیلمهای بارگذاری شده توسط معلمان در شبکه شاد و تلویزیون استفاده کرد.
معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش خاطرنشان کرد: تربیت تنها در مدرسه اتفاق میافتد چراکه فناوریهای نوین تنها میتوانند مفاهیم درسی را به خوبی منتقل کنند، اما از انتقال مهارتهای عاطفی بین معلم و دانشآموزان ناتوان هستند. »
حال پرسش « صدای معلم » آن است که آیا وقت آن فرا نرسیده است که در شیوه حضور دانش آموزان و معلمان در مدارس بازنگری شود ؟
وقتی مطابق اعلام رسمی مسئولان و مقامات ، مدارس پروتکل های بهداشتی را در حد لازم رعایت می کنند و جز " مراکز پاک " به حساب می آیند ، چرا در مدارس باید بسته بماند ؟
پیشنهاد « صدای معلم » به مسئولان و به ویژه ستاد ملی مبارزه با کرونا آن است که به جای توصیه به تعطیلی مدارس و با توجه به اظهارات معاون درمان وزارت بهداشت ، فکری برای وضعیت تعطیلی ها نمایند که بزرگ ترین خطر برای شیوع کرونا به شمار می رود .

این رسانه ضمن قدردانی از اظهارات مسئولانه و صادقانه خانم حکیم زاده همچنان عواقب و عوارض نامطلوب تعطیلی مدارس را بیش از آموزش غیرحضوری در حال حاضر ارزیابی می کند و از وزیر آموزش و پرورش می خواهد تا با بررسی مجدد موضوع ، بازگشایی مدارس را در شکل " ایمن " در دستور کار قرار دهند .
پایان گزارش/
سیستان و بلوچستان