گروه گزارش/

« صدای معلم » تاکنون و در گزارش های متعددی به وضعیت « نرگس خدادادی » دانش آموز نابینای گنابادی دارای رتبه 500 منطقه 3 و 2250 کشوری که از ورود به دانشگاه فرهنگیان برای اشتغال به حرفه " معلمی " منع شد پرداخته است .
در آخرین گزارش ، این رسانه گفت و گویی را با خانم خدادادی انجام داد و ایشان در پاسخ به صدای معلم گفت که کسی کاری برای او نکرده است . ( این جا )
در گزارش این رسانه آمده بود :
« وزیر آموزش و پرورش در واکنش به این وضعیت و در پیام توییتری خود از عدم پذیرش حافظ روشندل قرآن در دانشگاه فرهنگیان ابراز ناراحتی کرد و گفت: آموزش و پرورش باید از اشتیاق و تمایل عزیزان معلول به خدمت در این نظام استقبال کند.
محسن حاجی میرزایی در پیام خود آورده بود: « از دیدن این ویدئو خیلی ناراحت شدم. معلولیت گرچه محدودیت جسم است، اما ناتوانی نیست، آموزش و پرورش باید از اشتیاق و تمایل عزیزان معلول به خدمت در این نظام استقبال کند. تلاش خواهیم کرد که در اسرع وقت موانع قانونی این کار را برطرف نماییم و اخبار جدید را به اطلاعتان خواهم رساند.» پرسش « صدای معلم » از آقای حسینی این است که چرا در قضیه نرگس خدادادی سکوت پیشه خود کرد ؟
فردا سوم دسامبر ، " روز جهانی معلولان " است .
معاون وزیر و رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی به مناسبت روز جهانی معلولین پیامی صادر کرده است . ( این جا )
« جواد حسینی » در انتهای پیام خویش گفته است :

« اینجانب با تبریک روز جهانی معلولین به دانش آموزان با نیازهای ویژه و خانواده های آنها، از معلمان، مربیان، مدیران و همه نیروهای شاغل در مراکز استثنایی، سیاست گذاران وبرنامه ریزان، تشکل های مردمی پیگیر حقوق دانش آموزان معلول و همه دغدغهمندان رشد و توسعه فردی، اجتماعی، فرهنگی واقتصادی معلولین که با درک سختی ها ومشکلات موجود، صادقانه برای استمرار ارائه خدمات آموزشی، پرورشی و توانبخشی به این عزیزان تلاش می کنند، تقدیر وتشکر صمیمانه خود را اعلام می نمایم.
سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور با اعتقاد بر این که رشد وتوسعه توانمندیهای معلولین، زمینه ساز غنی سازی جامعه است، با رویکرد ارتباطات و مشارکت مستمر و منظم ذی نفعان و با تکیه بر اصول تفکّر فراگیر، تعالی فراگیر، تعامل فراگیر، تشکّر فراگیر و تذکّرفراگیر از همه ظرفیت های درون سازمانی، فرا سازمانی، برون سازمانی برای توسعه کمّی وکیفی خدمات آموزشی، پرورشی و توانبخشی به دانش آموزان با نیازهای ویژه بهره برداری می کند. »
« صدای معلم » در نشست رسانه ای « سیدجواد حسینی » معاون وزیر و رییس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور که با عنوان "سنجش نوآموزان بدو ورود به دبستان" یکشنبه 25 خرداد 1399 برگزار گردید ؛ پرسش هایی را از ایشان مطرح کرد . ( این جا )
یکی از پرسش ها چنین بود :
« با توجه به پیوستن ایران به کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت ؛ چرا قانون حمایت از معلولان اجرا نمی شود ؟ " صداقت " مهم ترین عامل برای پایش عملکرد افراد است .
عملکرد شورای سازمان آموزش و پرورش استثنایی در این موارد چگونه بوده است ؟ »
پاسخ رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور به صدای معلم چنین بود :
« کل خدماتی که آموزش و پرورش استثنایی ارائه داده است در حمایت از معلولان بوده است .
کدام کار را ما در سازمان آموزش و پرورش استثنایی انجام داده ایم که خارج از قانون حمایت از معلولان است ؟
اما آن بحث 3 درصد اشتغال از دست ما خارج است .
ما سهمیه خودمان را جذب کردیم .
فردی فوق لیسانس دارد و نابیناست و می خواهد به مدرسه استثنایی بیاید .
15 معلم داریم که یا نابینا و یا ناشنوا هستند و خیلی هم از آن ها راضی هستیم اما الزاما اگر کسی نابینا و یا ناشنوا بود نباید به آموزش و پرورش استثتایی برود .

اتفاقا ما بیشتر نیاز داریم که معلمان ما عادی تر باشند و خدمات بیشتری ارائه کنند اما اصل قانون هم مورد حمایت ماست و هم معتقدیم که تمام فعالیت های سازمان در راستای آن است و 3 درصد اشتغال را در این سازمان انجام داده ایم .
برای سایر سازمان ها هم هر جا که به دولت و مراجع تصمیم گیر دسترسی داشتیم مثل شما منتقل کردیم . »
آقای حسینی در ابتدای پیام خویش چنین آورده است :
13 آذر امسال (سوم دسامبر) روز جهانی معلولین است، پایش دوباره میزان تحقق حقوق معلولین درجهان، وجه تسمیه این روز می باشد و فرصتی است برای بازنگری آنچه باید برای تحقق حقوق انسانی بزرگترین اقلیت جهان صورت گیرد.
پرسش « صدای معلم » از آقای حسینی این است که چرا در قضیه نرگس خدادادی سکوت پیشه خود کرد ؟

آیا رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی حتی در مقام یک " شهروند " نمی توانست مانند وزیر آموزش و پرورش احساسش را در این مورد بیان کند ؟
آیا رشد ۱۰ درصدی دانش آموزان با نیازهای ویژه پذیرفته شده در آزمون سراسری از قول آقای حسینی می تواند دلیلی بر بالندگی و پویایی معنوی این سازمان باشد ؟ ( این جا )
این پیام ها تاکنون چه مشکلی از نظام آموزشی و کشور حل کرده است ؟
" صداقت " مهم ترین عامل برای پایش عملکرد افراد است .
پایان گزارش/

ظهور و شیوع " کرونا " در ایران اگرچه ورودی غافلگیرانه و رازآلود داشت اما بسیاری از آسیب ها و مسائل را که تا پیش از آن خیلی دیده نمی شدند در " اتاق شیشه ای " قرار داد .
تا پیش از کرونا ، آموزش مجازی در نگاه برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان نظام آموزشی ما به چشم یک " تهدید بزرگ " نگریسته می شد اما الزاماتی که این " میکرو ارگانیسم " بر نظام آموزشی به عنوان یک زیر سیستم تحمیل کرد موجب شد تا در آغاز و در چرخشی 180 درجه به گفتمان غالب و البته مشترک میان صف و ستاد در آموزش و پرورش بدل گشته و جامعه نیز از آن تبعیت نماید .
نگاهی " توتیاوار " ناشی از اضطرار به مساله کرونا موجب شد تا به رسم دیرین همه راه ها در موضوع " آموزش " به فضای مجازی و نهایتا " شاد " منتهی گردد .
سیستمی که در کلیت خویش و با آن نگاهی که ذکر آن رفت ، آموزش مجازی را علی رغم تاکیدات سند تحول بنیادین و برنامه ششم توسعه تجربه و لمس نکرده بود و از اقتضائات راهبردی آن که تجهیز به " سواد رسانه ای " بود بی بهره بود در میانه راه با دست اندازها و موانعی بزرگ رو به رو شد و بر این اصل مهم صحه گذاشت که آموزش قواعد و چارچوبی دارد و نمی توان بدون برنامه و بی حساب و کتاب با آن برخورد کرد .
شکل گیری « مدارس هوشمند » در طول دو دهه و تبلیغات فراوان از زبان مسئولان اجرایی و ارشد این وزارت خانه عریض و طویل از ابعاد مختلف نرم افزاری و سخت افزاری اما در بحران کرونا نشان داد که آموزش و پرورش حتی در زیرساخت ها و بسترهای مرتبط با این امر هم از مشکلات اساسی رنج می برد .

بر اساس گزارشی که " مجمع جهانی اقتصاد " در سال 2019 در شاخص " دسترسي مدارس به اينترنت " منتشر کرد ايران را از ميان 142 کشور، در رتبه 118 قرار داد.
در اين ردهبندي کشورهاي ايسلند، سوئد، استوني، فنلاند، هلند، سنگاپور، قطر، دانمارک، سوئيس و کره جنوبي با کسب بالاترين نمره، ردههاي اول تا دهم را از آن خود کرده بودند و کشورهاي بوروندي، يمن، آنگولا، چاد وهائيتي در پايينترين رده جدول دسترسي به اينترنت در مدارس قرار گرفته بودند. چين پرجمعيتترين کشور جهان در اين ردهبندي رتبه 28 را به خود اختصاص داده بود. در منطقه خاورميانه هم بهترين وضعيت از نظر شاخص دسترسي مدارس به شبکه اينترنت مربوط به کشورهاي قطر، امارات و بحرين بود و ايران از نظر اين شاخص در ميان کشورهاي خاورميانه، بالاتر از سوريه قرارداشت . »
نکته ی قابل تامل آن است که بسیاری از کشورهای صاحب نام و موفق در عرصه آموزش ، مدارس را حتی در موج های شدید بیماری و قرنطینه عمومی تعطیل نکردند و آموزش حضوری نه به شکل دلبخواهی که به عنوان یک مطالبه و تعهد جدی از دانش آموزان و خانواده های آنان خواسته شد .
هر چند در این کشورها آموزش مجازی فقط به عنوان یک " مکمل" در کنار آموزش حضوری از قبل برنامه ریزی شده است .
وزارت آموزش و پرورش پیش از آغاز بازگشایی مدارس شیوه نامه بازگشایی را که در چارچوب ماده واحده مصوب شورای عالی آموزش و پرورش تنظیم و تصویب شده بود را ابلاغ کرد اما این وضعیت تنها دو هفته دوام آورد و مدارس در یک بی نظمی افسار گسیخته و بی برنامگی رو به تعطیلی نهادند .
کسی نپرسید چرا مدارس روستایی ، عشایری ، کم جمعیت ، مناطق سفید و... باید تعطیل شوند ؟

مگر می شود کودکی را که با ذوق و اشتیاق و تازه گام به مدرسه می نهد را به کنج خانه فرستاد و او را از مزایای آموزش و کارکردهای مفید و جامع مدرسه محروم کرد ؟
اگر همتی باشد و اندکی آینده نگری و شجاعت ؛ می توان آب رفته را به جوی بازگرداند !

کرج به واقع شهر تضاد هاست اگر از کوچه پس کوچه های تنگ و شیبدار زورآباد به سمت عظیمه پر طمطراق بنگری ، عمق این تضاد به روشنی آفتاب عالمتاب نمایان می شود و دیگر نیازی به هیچ توضیح اضافه از موضوع نیست.
برج های به غایت زیبای عظیمیه چونان شهر رویاها چشم رهگذران ساده و صمیمی این منطقه محروم را می نوازد انگار محلات پر ازدحام بمبئی با پاریس زیبا قیاس می شود ... ۱۸۰ درجه تفاوت طبقاتی و تنافر فرهنگی بین این دو بخش کرج همانند سایر مناطق متضاد حاکم است.
به سمت عظیمیه روانم .
برج های سر به فلک کشیده ، سگهای ملوس لم داده در بغل سرنشینان فشن در ماشین های لاکچری تفریح کنان و بی هدف در خیابانهای شهر به تفاخر سرگردانند . از آنجا به سمت خیابان اصلی گوهردشت سرک می کشم . در هیاهوی خیابان اصلی در هوایی سردِ سرد نوجوانی اسباب نقاشی خود را پهن کرده و بی توجه به رهگذران خونسرد و سر در گریبان، مشغول کار خویش است.
نزدیک می شوم.
سلام آقا پسر
خوبی؟ اسمت چیه؟
سلام من آیدام
ولی آیدا که اسم دختره ؟
خب بله منم دخترم خب
پس چرا تیپ پسرانه زدی؟
تو الان باید سرکلاس مجازی و درس و مشقت باشی ؟
والا من با فروش نقاشی ها کمک خرج خانواده ام هستم .
پس از جلب اعتمادش اضافه می کند:
تیپ پسرانه زدم که کمتر اذیتم کنند ، اینجوری راحت ترم !
از غیرت این دختر هموطن بغض گلویم را می فشارد ، اشک چشمانم را کناری زده می پرسم؟
نقاشی هاتو چند می دی؟
تبسمی ملیح پسِ چهره معصومانه آیدا هویداست .

۸ تومن آقا !
یکی از نقاشی هایش را می خرم
نام و نشان و شماره اش را می پرسم شاید خیّری دستات یخ بسته این دختر غیرتمند شهر را بنوازد.
پوزخندی زده می گوید:
والا تا حالا که یا مزاحمم شدند یا سرکارم گذاشتند.
شماره دخترک کبریت فروش شهر (نقاش گوهردشت) را می گیرم و قول همراهی و کمک می دهم و شرمگنانه از این کوه غیرت و نجابت دور می شوم.
با خود درگیرم .
به راستی ما کدامین پل اعتقادی را شکسته ایم که حال و روز کودکانمان به اینجا رسیده است؟
متولی کودکان کار در این مرز و بوم کیست؟
چرا باید دختری ۱۲ ساله به جای تحصیل مجبور به تامین معاش خانواده اش باشد؟
ظاهرا صعوبت تهیه تبلت و گوشی های هوشمند باعث ترک تحصیل خیل عظیمی از دانش آموزان اقشار پایین دست و آسیب پذیر کشور شده است.
اگر کشور نداری بودیم ، اگر اینجا کافرستان بود و دهها اگر دیگر شاید کار ارزنده دخترک نقاش توجیه پذیر بود.
به باور صاحب نظران ما یکی از کشورهای بالقوه ثروتمند جهانیم ولی نمی دانم دارایی های کشور در جیب اقلیتی رانتی کجا و چگونه خرج می شود؟
آیا کسی فرمول تقسیم ثروت را می داند؟
سهم امثال این دخترک نقاش از نکبت و بدبختی به ارتفاع دماوند است و از ثروت هیچ هیچ !
کدامین پل را شکسته ایم که این گونه انسانیت مان را سیل اشک و رشک، بی رحمانه با خود می برد؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
به تازگی وزیر علوم ، تحقیقات و فن آوری نامه ای به رهبر انقلاب در مورد دانشگاه فرهنگیان نگاشته است .
این نامه واکنش های مختلفی را در میان دانشجو معلمان ، تشکل های دانشجویی و فرهنگیان ایجاد کرده است .
« صدای معلم » در این راستا گفت و گوهایی را با برخی چهره های علمی و اجرایی انجام داده است که منتشر خواهد گردید .
با عنایت بر نقش بی بدیل « تربیت معلم » و « معلم حرفه ای » در ارتقای کیفیت و جایگاه آموزش این رسانه از همه کنش گران و صاحب نظران برای مشارکت در این حوزه دعوت می کند تا یادداشت ها و مقالات خود را برای صدای معلم ارسال نمایند .
بخش پایانی گفت و گوی صدای معلم را با شهین ایروانی عضو هیات علمی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران را می خوانیم .

چنانکه افتد و دانی، بسیاری از نویسندگان و اندیشمندان مغرب زمین در تالیف آثارشان از مساعدت و حمایتهای مالی انجمنها و موسسات خیریه خصوصی برخوردارند. بارها دیده و خواندهایم که در مقدمهی کتابهایی که به زبانهای لاتین تالیف یافته، نویسنده از کمکهای مالی و نقدی چندین موسسه و انجمن و افراد حقیقی و حقوقی و... در حین پژوهش و تالیفش تشکر و قدردانی کرده است.
پرسشی که شاید برای کثیری از مخاطبان این جریده طرح باشد این است که جوامع غربی چگونه به چنین بلوغی رسیدهاند که خیرات و مبرات را نه فقط در کمک به مستمندان و فقرا، بل در حمایت از اهل فکر و اندیشه و تفکر نیز می بینند؟! چرا برای جامعه ما به رغم داشتن سابقهای طولانی در امر خیریه و امداد فقرا و سنت دیرپای صدقه به مستمندان، خیریه فرهنگی و علمی چنین غریب و ناآشناست؟ چرا در جامعه ما حتی ثروتمندان نیز فاقد این فضیلت هستند؟ به استثنائات و موارد شاذ کاری ندارم، آنچه مسلم است این است که چنین خیریههای فرهنگی، یک سنت و سبک غالب نیست.
چند نکته در این خصوص به نظرم می رسد:
نخست آنکه، کمک به مستمندان و فقرا، از جهت روانشناختی برای فرد خیّر، دستاورد نقد دارد. آدمی وقتی به فقیری کمک می کند، بیشتر به روان خود کمک کرده است. التذاذی که با مشاهده نتیجه کمک به فقیر، به آدمی دست می دهد، در کمک های فرهنگی چندان ملموس و محسوس نیست. تصورش را بکنید، شما به یک نویسنده کمک می کنید تا کتابش را بنویسد. حال آیا این کتاب مفید باشد، یا نباشد، خوانده شود یا نشود، در طریق حق باشد یا نباشد، و هزار اما و اگر دیگر، آن التذاد و لذت را که در کمک به فقیر وجود دارد، سلب می کند.
دو دیگر اینکه اگر کمک به فقرا نوعی معامله (خواه با خدا، خواه با نفس خود) باشد، سود و انتفاع آن، کاملا ملموس و محسوس است. اما در کمک به یک نویسنده، هیچ سود ملموس و التذاد محسوسی وجود ندارد، چراکه اساسا معاملهای وجود ندارد، نه با خدا و نه با نفس خودت. از یک سو تو کمک کردهای کتابی نوشته شود که شاید باطل و غیر الهی باشد، پس با خدا معامله نکردهای. از دیگر سو، برای خودت هم هیچ التذاذی ندارد، چون آن کتاب و نویسنده اثرش را تماما مدیون تو نمیبیند، بل مدیون تفکر و پژوهش خود می داند. تو گویی در کمک به یک نویسنده، کلاه بر سرت رفته است. پس چرا باید وارد چنین معامله سراسر ضرر شد؟!

اینجا همان نقطهایست که میبایست درباره فرهنگ یک قوم تامل کرد. فرهنگی که علم و دانش را برای چیزی غیر از علم و دانش بخواهد، ناگزیر فرهنگی کاسبکارانه خواهد بود. شاید کسی مدعی شود که ما در مواریث دینی و مذهبی توصیههای فراوان در کمک به نویسندگان و اهل علم داریم، اما نباید فراموش کنیم که این توصیهها سراسر معطوف به علم و عالم دینی است. یعنی آن کمکی پسندیده و توصیه شده است که معطوف به علوم دینی و مذهبی است، و کمک به مطلق علم و علم مطلق، نه تنها وجود ندارد، بل نکوهش نیز شده است. علوم و کتب ضاله را نباید حمایت کرد، بل می بایست در از بین بردنشان کوشید. بی دلیل نیست که در کتب فقهی ما، درباره کتب ضاله احکام بسیار سخت گیرانهای وجود دارد.
خلاصه می خواهم بگویم، تا وقتی که ما مطلق علم و دانش را نپذیریم و دست از نگاه کاسبکارانه (اعم از الهی یا نفسانی) بر نداریم، به آن بلوغ نخواهیم رسید. رشد علم و دانش به کمک نیازمند است، حتی بیشتر از فقرا و مستمندان، و تا زمانی که چشم اهل علم، به قدرت و کمکهای ارباب قدرت باشد، نه رشدی خواهیم داشت و نه علمی پا خواهد گرفت. جامعه ما عمیقا به خیرین و امدادگران علمی و فرهنگی نیازمند است تا این کجاوه فرسوده و کهنه به سر منزل مقصود برسد.
کانال فردای بهتر ( مصطفی تاج زاده )
گروه گزارش/

نامه ی اخیر وزیر علوم ، تحقیقات و فن آوری به رهبر انقلاب در مورد " دانشگاه فرهنگیان " واکنش های مختلفی را ایجاد کرده است .
یکی از این ها مربوط به " یارمحمد حسین بر " رئیس مرکز برنامهریزی نیروی انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش است که در یک مصاحبه تلویزیونی مطالبی را بیان کرده است .
مجری جوان برنامه از حسین بر می پرسد :
« وزیر علوم در نامه خویش خواهان جذب معلم از طریق ماده 28 شده و تاکید داشتند که بیشتر معلممین ما از این راه جذب بشوند و در واقع حتی کیفیت دانشگاه فرهنگیان را زیر سوال برده اند .
خواستم نظر شما را در مورد تصمیم گیری این وزارت علوم درباره وظایف و اختیارات وزارت آموزش و پرورش بدانم . » پرسش صدای معلم آن است که آموزش و پرورش تا کی باید از بی برنامگی ، روزمرگی و جو زدگی مسئولان در برابر دوربین ها رنج ببرد ؟
حسین بر هم چنین پاسخ می دهد :
« ما وقتی می خواهیم معلم جذب کنیم ، ما باید تشخیص بدهیم چه تعداد معلم از چه شیوه ای جذب بشود .
قاعدتا ما هیچ موقع به وزارت علوم نمی گوییم که شما اساتیدتان را از این گروه انتخاب کنید یا ما نمی گوییم شما فلان رشته را ایجاد کنید .
هر کس در چارچوب وظایف ذاتی خودش بر اساس آن کار راه های شغلی خودش وجود دارد باید تلاش بکند .
حالا وزیر محترم علوم قبلا هم مکاتبه ای کرده بودند و درخواست جذب معلم از این ظرفیت را داشتند . هر چند قبل از این مکاتبه هم اتفاق داشت می افتاد و ما از ماده 28 در این چند سال اخیر جذب داشتیم با توجه به آن حجم نیازی که وجود داشت .
اما یک نکته ای وجود دارد و این که بیس ورود باید دوره های چهار ساله . این اساس باشد . بقیه شیوه ها مکمل باشد .
ما می پذیریم که از ظرفیت سایر دانشگاه ها می شود بهره برد . از فضای فیریکی شان با توجه به این کمبودی که در دانشگاه فرهنگیان وجود دارد و مازاد فضایی که آن جا وجود دارد . از آن اساتید واجد صلاحیتی که مورد تایید باشند می شود بهره برد اما این که تعیین تکلیف بشود این قطعا جزء اختیارات وزارت آموزش و پرورش هست و بر مبنای آن اتخاذ تصمیم می شود . »
نخستین پرسش « صدای معلم » از مجری تلویزیون آن است که وزیر علوم در کجای نامه خود " کیفیت دانشگاه فرهنگیان " را زیر سوال برده است ؟

اگر قرار است مجری نقش بی طرف و پرسش کننده جهت تنویر افکار عمومی داشته باشد باید از طرح پرسش های جهت دار خودداری کند هر چند در گزارش پیشین صدای معلم در مورد بحث تعارض منافع در دانشگاه فرهنگیان ( این جا ) نیز همین وضعیت تکرار شد و مجری برنامه تلویزیونی دانشگاه فرهنگیان را به قطار در حال حرکتی تشبیه کرد که احتمالا منتقدان با " سنگ زدن " می خواهند آن را متوقف کنند !
« صدای معلم » به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پیشنهاد می کند که مجریان خود را آموزش دهد و یا حداقل از افراد باسواد و با تجربه تری در این موارد بهره جوید .
از سوی دیگر آقای حسین بر که از سوی مجری برنامه با عنوان " دکتر " مورد خطاب قرار می گیرد به این موضوع واکنشی نشان نمی دهد و حتی در بخشی از سخنان خود خطاب به وزارت علوم از " صلاحیت " استادان سخن به میان می آورد و این در حالی است که مطابق ماده ده اساسنامه دانشگاه فرهنگیان رئیس «دانشگاه» که نماینده قانونی «دانشگاه» نزد مراجع حقیقی و حقوقی است با پیشنهاد وزیر آموزش و پرورش، تأیید وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، تصویب شورای عالی انقـلاب فرهنگی و با حکم وزیر آمـوزش و پرورش برای مدت چـهار سال منصوب می شود.
در واقع اگر وزیر علوم صلاحیت فرد پیشنهادی وزیر آموزش و پرورش را تایید نکند ایشان معرفی نخواهد شد ضمن آن که مطابق قانون صلاحیت افراد برای عضو هیات علمی شدن و " تطبیق وضعیت " در دانشگاه فرهنگیان باید که به تایید وزارت علوم برسد . فایده مهم " کرونا " برای مدیرانی مانند ایشان آن بود که بر خلاف گفته آقای چهاربند بحران کمبود معلم آموزش و پرورش را در سال تحصیلی جاری از پای درنیاورد !
و نکته مهم تر آن دانشگاه فرهنگیان برای حفظ وجهه آکادمیک و دانشگاهی خود باید به پروتکل های وزارت علوم تمکین کند .
« صدای معلم » شنبه هشتم اردیبهشت 1397 در نشست خبری « اسفندیار چهاربند » رئیس وقت مرکز برنامه ریزی منابع انسانی و فن آوری اطلاعات که در ستاد مرکزی بزرگداشت مقام معلم با حضور خبرنگاران برگزار شد پرسش هایی را مطرح کرد . ( این جا ) و ( این جا )
چهاربند در پاسخ چنین بیان کرد :
« در اساس نامه دانشگاه فرهنگیان دوره یک ساله پیش بینی شده است. دوره یک ساله یک چیزی نیست و دانشگاه فرهنگیان یک چیز دیگر. در اساسنامه دانشگاه فرهنگیان ماده 28 به عنوان یک روش تامین معلم به رسمیت شناخته شده است و در ماموریت دانشگاه فرهنگیان است. مغایر و در تضاد با ماموریت دانشگاه فرهنگیان و دوره چهار ساله نیست و اتفاقا در این دوره چهار ساله آینده که دوره های چهار ساله تربیت معلم نمی تواند کمکی بکند نسخه برون رفت از این بن بست همین دوره یک ساله است و ما به شدت اصرار داریم که از این نسخه در طول چهار ساله آینده استفاده بکنیم . »

« صدای معلم » در گزارش دیگری از قول چهاربند نوشت : ( این جا )
« اسفندیار چهاربند رئیس مرکز برنامهریزی و نیروی انسانی وقت آموزش و پرورش در سال 97 اعلام کرد : تا سال 1401 خروج نیرو از آموزش و پرورش خارج از عرف متداول است . در سال 97 حدود 65 هزار نفر مشمول بازنشستگی هستند که پیشبینی میکنیم 55 هزار بازنشسته شوند و اگر بدین صورت که تا امروز بوده واکنش نشان داده شود شدت کمبود نیرو تا سال 1399 آموزش و پرورش را از پا در میآورد!
« 35 سال است که در آموزش و پرورش با شاخصهای نیاز توافق نکردهایم و این دولت و آن دولت ندارد. مشکل ما در آموزش و پرورش این است که مسائل را با عینک سیاسی میبینیم و باید فارغ از گرایشهای حزبی و سیاسی باید به نیازهای این دستگاه توجه داشت. برخی دوستان سفارش میکنند برخی از این آمارها را نگویید اما چرا نباید بگوییم ؟
باید واقعیتهای آموزش و پرورش را شفاف بگوییم .
اگر قرار است 370 هزار نفر تا سال 1400 بازنشسته شوند اقتضائات تامین آن بر عهده ما نیست و این افراد به حجم بار صندوق بازنشستگی اضافه میشوند از سوی دیگر استخدام نیروی جدید بار مالی را به همراه خواهد داشت.
چگونه میشود با تعدیل شاخصها و نیازها انتظار کیفیت را داشت و این زنگ خطر است و دیگر نمیپذیریم که بحران کیفیت را به ما هشدار دهند و آستانه تحمل را طی کردهایم و هیچ دستگاهی نمیتواند 194 هزار نفر کمبود نیرو را از داخل خود تامین کند. »
پرسش « صدای معلم » از آقای حسین بر رئیس فعلی مرکز برنامهریزی نیروی انسانی و امور اداری وزارت آموزش و پرورش آن است که شفاف توضیح دهد آموزش و پرورش در مهر سال 1400 با چه تعداد کمبود معلم مواجه است ؟ هر چند فایده مهم " کرونا " برای مدیرانی مانند ایشان آن بود که بر خلاف گفته آقای چهاربند بحران کمبود معلم آموزش و پرورش را در سال تحصیلی جاری از پای درنیاورد !

آقای حسین بر چه فکری برای کمبود معلم در سال تحصیلی آینده کرده است ؟
ایشان برای " بحران کیفیتی " که آقای چهاربند اشاره می کند چه برنامه ای تدارک دیده است ؟
پرسش صدای معلم آن است که آموزش و پرورش تا کی باید از بی برنامگی ، روزمرگی و جو زدگی مسئولان در برابر دوربین ها رنج ببرد ؟
پایان گزارش/
( کلیپ را مشاهده فرمایید )
گروه گزارش/

هنوز « مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی وزارت آموزش و پرورش » به گزارش « صدای معلم » با عنوان : " اولویت داشتن آموزش حضوری که بیشتر " شعار " بود ؛ حداقل " امتحانات مدارس " جدی گرفته شوند ! " پاسخی ارائه نکرده است . ( این جا )
در ابتدای این گزارش از رئیس این مرکز پرسش کردیم :

« هنوز مرجعی رسمی در آموزش و پرورش کیفیت آزمون ها و امتحانات در خرداد و شهریور سال تحصیلی قبل به ویژه در حوزه داخلی مدارس را مورد پایش قرار نداده است . هرچند این وضعیت در آینده و با مشاهده نتایج آزمون های معتبر بین المللی که امکان دخل و تصرف و اعمال نظر در آن نیست شفاف خواهد شد . »
این رسانه در ادامه به گزارش کارگروه مطالعات فوری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش اشاره کرده و از قول این مرکز علمی و کارشناسی آورده بود :
« به طور قطع ملاحظات مربوط به ارزشیابی مناسب از دانش آموزان از جملۀ این سیاست های مؤثر هستند. از طرف دیگر، فقدان شکل گیری مهارتهای خودمختاری در دانش آموزان دورۀ ابتدایی برای بهره مندی بیشتر از برنامه های آموزش مجازی و از راه دور و همین طور عدم برخورداری این نوع آموزشها از ساز و کارهای بازخورد دهی و ارزشیابی تکوینی قابل اعتناء، بر دشواری های موجود افزوده اند. يكي از مهمترين نگرانيها در ارزشيابي مجازی و از راه دور، اعتبار شاخصهاي عملكرد تحصيلي است. يعني ممكن است بنا به روش های معیوب سنجش و یا اقدامات خواسته و ناخواستۀ معلمان شاهد تورم نمرۀ دانش آموزان باشیم. این پدیده وقتی روی می دهد که افزایش نمرات دانش آموزان در آزمونها یا سنجش های مختلف، بازتاب پیشرفت واقعی آنها در یادگیری نیست.
بايد توجه داشت كه ارزشیابی مجازی و از راه دور به تنهایی براي همه دروس مناسب و سودمند نيست. بنابراين، اگر معلم ناگزیر نباشد، نبايد به ارزشیابی از راه دور بسنده كند. با ملاحظه شرايط كنوني در مدارس کشور، براي ارزشیابی پایانیِ برخي از دروس مانند دروس علوم پايه، زبان و ادبیات نبايد به ارزشیابی مجازی و از راه دور بسنده كرد. برای ارزشیابی این دروس بهتر است با رعایت دقیق پروتکل های بهداشتی و در شرايط مناسب از نظر میزان انتشار اجتماعی ویروس کرونا، آزمونهای حضوري معدودی در طول سال تحصیلی برگزار گردد. مدارس لازم است متناسب با شرايط (تعداد دانشآموز، فضاي برگزاري آزمون و امكان توزيع زمانهاي آزمون) امکان اجرای این آزمونها (دست کم 2 بار در طول سال) را فراهم سازند. از این حیث، اهتمام ستاد و صف وزارت آموزش و پرورش براي فراهم ساختن شرايط برگزاري آزمون حضوري مورد تأكيد است. انتظار می رود بر خلاف عملکرد پیشین وزارت آموزش و پرورش در برخورد درجه بندی شده و تبعیض آمیز با دروس و امتحان ها در خرداد و شهریور سال تحصیلی گذشته که فاقد هر گونه مبانی کارشناسی و علمی و بیشتر بر اساس سلیقه بود این بار شیوه برگزاری امتحان برای همه پایه ها و همه دروس به صورت " حضوری " اعمال گردد .
شرایط کنونی در کشور اقتضا ميكند كه وزارت آموزش و پرورش در اجراي سیاستهای آموزشی خود مقتدرانه عمل كند. حفظ اقتدار وزارت آموزش و پرورش در شرايط كنوني ميتواند از پراکندگی سیاستی و همین طور سهل انگاری در فرایند آموزش و ارزشیابی پیشگیری نماید. در حال حاضر توصیه میشود که سامانه شاد به عنوان سامانه اصلی و ملی نظام آموزش و پرورش در سطح کشور تقويت شود. در عین حال، چشم پوشي از كاستيهاي سامانه شاد و سلب اختيار مدارس و معلمان برای بهرهگیری از امکانات سایر سامانههای یادگیری یا کارافزارهای مجازی سودمند روا نيست.
پیشرفت تحصیلی اصلی ترین هدف آموزش و پرورش در جهان از گذشته تا امروز بوده است. با توجه به شرایط بحران کنونی، ضرورت تأسیس مرکز ملی پیشرفت تحصیلی بیش از پیش احساس می شود. وجود این مرکز می تواند ضمن مطالعۀ علمی پیشرفت تحصیلی و چگونگی ارتقاء آن در نظام آموزشی کشور، به طور مستقل بر سنجش و ارزشیابی آن به عنوان مهمترین شاخص ارزشیابی نظام آموزشی نظارت داشته باشد.
سنجش های پایانی دقیق و استاندارد یکی از شیوه های مهم تضمین کیفیت پیشرفت تحصیلی هستند. بنابراین در شرایط موجود انجام سنجش های پایانی حضوری از پیش موجود در دوره های ابتدایی و متوسطه تحت پروتکل های بهداشتی و سایر شرایط لازم مورد تأکید هستند. از طرف دیگر مرکز ملی پیشرفت تحصیلی باید آماده سازی و اجرای ملی آزمون های مستقل استاندارد و معتبر پیشرفت تحصیلی را به منظور پایش پیوستۀ آن در دستور کار قرار دهد. »
این رسانه در پایان گزارش خود چنین آورده است :
«علی رغم تاکید وزیر آموزش و پرورش بر اولویت داشتن آموزش حضوری و نیز اذعان بسیاری از مسئولان و مقامات مبنی بر آن که " مدارس " از جمله مکان هایی هستند که بیشترین میزان پروتکل های بهداشتی در آن رعایت می شوند اما تعطیلی مدارس به بیش از 90 درصد مدارس کشور سرایت کرده است .
استمرار این وضعیت موجب لوث شدن بیشتر جریان آموزش خواهد شد .
« صدای معلم » ضمن دعوت از وزارت آموزش و پرورش به شفافیت و اقتدار لازم ؛ برگزاری امتحان به شیوه حضوری را فرصتی مناسب برای ارزیابی نزدیک به واقعیت آموزش های ارائه شده در این مدت ارزیابی می کند .

این رسانه پیشنهاد برگزاری امتحانات در مدارس را با محوریت و نظارت اداره آموزش و پرورش می دهد . »
شنبه 8 آذر ، « محسن حاجی میرزایی » وزیر آموزش و پرورش در یک برنامه تلویزیونی در شبکه 5 سیما اظهار می دارد : ( این جا )
« ترجیح ما در برگزاری امتحانات شیوه حضوری است. اصل بر برگزاری امتحانات به صورت حضوری است زیرا از وقتی که ارتباط ما با دانشآموز مجازی شده باید میزان فراگیری او از درس برای ما مشخص باشد، لذا امتحان حضوری است مگر اینکه در زمان امتحانات با وضعیتی مواجه شویم که متخصصان امر بهداشت اجازه این موضوع را ندهند. به محض خارج شدن از این تعطیلی دوهفتهای به خانوادهها توصیه آموزش حضوری به ویژه برای کلاس اولیها را داریم و خود ما بر رعایت پروتکلهای بهداشتی تاکید میکنیم. »
این سخنان وزیر آموزش و پرورش موجب ایجاد واکنش های فراوانی در میان فرهنگیان ، دانش آموزان و خانواده ها و رسانه ها شد .

همان گونه که انتظار می رفت ؛ این سخنان حاجی میرزایی با مخالفت برخی رو به رو گردید . « صدای معلم » ضمن دعوت از وزارت آموزش و پرورش به شفافیت و اقتدار لازم ؛ برگزاری امتحان به شیوه حضوری را فرصتی مناسب برای ارزیابی نزدیک به واقعیت آموزش های ارائه شده در این مدت ارزیابی می کند .
« صدای معلم » از ابتدای تعطیلی مدارس به خاطر کرونا در اسفند 1398 با این رویه و سیاست که اصل بر تعطیلی مدارس گذاشته شد مخالفت خود را با این تصمیم و با استناد به دلایل کارشناسی و تجربیات جهانی و توصیه های سازمان های بین المللی ابراز داشت و همچنان بر این باور است که این تعطیلی ها موجب ضربه شدید به جایگاه مدرسه و اولویت داشتن آموزش در جامعه بوده و عوارض و پیامدهای منفی و مخرب آن در آینده ای نه چندان دور قابل جبران نخواهد بود .
پرسش این رسانه از وزیر آموزش و پرورش و مجموعه کاری ایشان آن است که چرا شیوه نامه بازگشایی مدارس که پیش از آغاز سال تحصیلی در نیمه شهریور به همه مدارس کشور ابلاغ گردید با وجود آن که در چارچوب ماده واحده مصوب شورای عالی آموزش و پرورش تنظیم شده بود بدون هیچ گونه توضیحی کنار گذاشته شد ؟ ( این جا )

این انتقاد بر وزارت آموزش و پرورش همچنان وارد است چرا که این گونه اقدامات موجب سلب اعتماد جامعه نسبت به اقتدار و کارایی وزارت آموزش و پرورش شده و حتی ممکن است در نهایت موجب طلبکار شدن برخی از افراد کم کار و بدون تعهد نیز بشود .
« صدای معلم » مواضع وزیر آموزش و پرورش در مورد برگزاری امتحانات به شیوه " حضوری " را در جهت ممانعت از لوث شدن بیشتر آموزش تلقی کرده و خواهان اعمال آن فارغ از فشارها و جوسازی های رسانه ها و برخی افراد و جریانات است .
انتظار می رود بر خلاف عملکرد پیشین وزارت آموزش و پرورش در برخورد درجه بندی شده و تبعیض آمیز با دروس و امتحان ها در خرداد و شهریور سال تحصیلی گذشته که فاقد هر گونه مبانی کارشناسی و علمی و بیشتر بر اساس سلیقه بود این بار شیوه برگزاری امتحان برای همه پایه ها و همه دروس به صورت " حضوری " اعمال گردد .
در برنامه درسی چنین درجه بندی مشاهده نمی شود و همه آن ها برای پیشبرد اهداف آموزشی و تربیت شهروند مسئول موثر هستند .
پایان گزارش/