گروه گزارش/
« حمیدرضا حاجی بابایی » در اظهار نظری که در مجلس داشته حرف هایی در مورد بازگشایی مدارس زده است . البته از این نطق دو سطر آن مربوط به آموزش و پرورش است . ( این جا )
" فارس " می نویسد :
« به گزارش خبرنگار حوزه پارلمانی خبرگزاری فارس حمیدرضا حاجی بابایی نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: آموزش و پرورش نباید تخلف قانونی میکرد چون بر اساس مصوبه مجلس شروع مدارس یکم مهرماه است و این یک تخلف قانونی بود؛ علاوه بر اینکه ستاد کرونا تا امروز اعلام نکرد که بالاخره موافق باز شدن حضوری مدارس است یا خیر. »
در مناظره رادیویی با موضوع " بازگشایی مدارس در بحران کرونا " ؛ مدیر صدای معلم پرسش هایی را از عباس مقتدائی عضو كمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم مطرح کرد .( این جا )
" علی پورسلیمان " مدیر صدای معلم خطاب به مقتدایی عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس یازدهم گفت :
* تقویم آموزشی در این کشور بارها دست خوش تغییر شده است .
این تغییرات چه نتیجه ای داشته است ؟
مجلس با کنار گذاشتن " قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش " آغاز سال تحصیلی را یکم مهر در سراسر کشور مصوب کرد . اگر حاجی بابایی واقعا نگران وقوع تخلفات در این وزارتخانه است ابتدا در مورد دخالت های همکاران خود در امور آموزش و پرورش و به ویژه عزل و نصب های مدیریتی تذکر دهد .
مبنای کارشناسی این مصوبه چه بوده است ؟
بگذارید استان ها متناسب با شرایط و اقلیم و سایر مسائل تصمیم گیری کنند .
چرا این کار را نمی کنید ؟
* آقای مقتدایی ! من صحبت های شما را در این موارد " صادقانه " ارزیابی نمی کنم !
چرا دائما توپ را به زمین دیگران می اندازید و از خودتان رفع مسئولیت می کنید ؟
چگونه است که نمایندگان مجلس در عزل و نصب های آموزش و پرورش علنا دخالت می کنند اما در سایر موارد بحث طرح و لایحه و... را پیش می کشند ؟!
این شورای عالی مشورتی بین وزارت آموزش و پرورش و مجلس کارش چیست ؟
این سخنان حاجی بابایی در حالی مطرح می شوند که در بسیاری از کشورهای جهان مدارس در بحران کرونا از میانه مرداد ماه کار خود را آغاز کرده اند .
حتی کشور افغانستان که درگیر خشونت های بی وقفه و کشتار گروه های تندوری اسلامی مانند طالبان و داعش است ، مدارس خود را به صورت " حضوری " از اول شهریور ماه بازگشایی کرده است .
" صدای معلم " در گزارشی به تاریخ 2 مرداد 1399 خطاب به وزیر آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )
« مطابق مصوبه مجلس شورای اسلامی در تاریخ هیجدهم شهریور 1376 که به تایید شورای نگهبان نیز رسیده است ؛ زمان بازگشائی مدارس در سراسر کشور همه ساله اول مهر ماه بوده و تا پایان اردیبهشت ماه ادامه مییابد.
امتحانات پایان سال بعد از مهلت مقرر و در خرداد ماه انجام خواهد شد.
تعیین مناطق گرمسیری که امکان ادامه تحصیل تا پایان اردیبهشت ماه را به دلیل گرمای زودرس ندارند به عهده هیات دولت میباشد. چگونه است که نمایندگان مجلس در عزل و نصب های آموزش و پرورش علنا دخالت می کنند اما در سایر موارد بحث طرح و لایحه و... را پیش می کشند ؟!
تبصره - این قانون از زمان تصویب لازم الاجرا میباشد.
از سوی دیگر ؛ مطابق قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش ؛ « تصویب تقویم آموزشی مناطق تابعه با توجه به شرایط اقلیمی و جمعیتی هر منطقه از وظایف و اختیارات شورای هر استان است . »
معاون دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش در بهمن 1398 می گوید :
« تغییر تقویم آموزشی سابقه ۹۰ ساله دارد. در این ۹۰ سال حدود ۱۳ بار تقویم آموزشی تغییر کرده است و ۴۰ سال از این مدت آغاز سال تحصیلی از ۱۵ شهریور، یک دوره زمانی ۱۵ شهریور تا ۱۵ مهر بوده است و یک دوره زمانی در دهه ۴۰ شمسی نیز با توجه به تغییرات اقلیمی به استانها سپرده شد.
از سال ۵۴ بازگشایی مدارس از اول مهر ماه بود. سال ۷۴ زمزمه تغییر تقویم به صورت استانی شروع شد، اما مجلس مخالفت کرد و مصوبهای مبنی بر عدم اجازه آموزش و پرورش گذراند. شورای عالی آموزش و پرورش نمیتواند مصوبه مجلس را تغییر بدهد. دولت دی ماه سال ۹۵ نیز لایحهای را مصوب کرد ولی با این حال پیشنهاد تعطیلات زمستانی و تغییر شروع و پایان سال تحصیلی به تنهایی در دست آموزش و پرورش نیست. »
عابدینی با تأکید بر اینکه زمان تغییر تقویم آموزشی فرا رسیده است، گفت: از سال ۹۵ طرح و سناریوهای مختلف آن در شورای عالی آموزش و پرورش آماده شده است. یک نکته این است که نمیتوان یک نسخه برای کل کشور پیچید و باید موضوع را به استانها سپرد. »
می توان چنین نتیجه گیری کرد که نظر این مقام مسئول در شورای عالی آموزش و پرورش هم احیای همان قانون شوراهای آموزش و پرورش باشد .
نخستین پرسش « صدای معلم » آن است که استناد کارشناسی و علمی مجلس شورای اسلامی در آن زمان برای شیفت ( تغییر ) از قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش به سمت تصویب آن " ماده واحده " چه بوده است ؟
چرا در این مدت طولانی اراده ای برای اجرای قانون شوراهای آموزش و پرورش که در این زمینه یک " قانون مترقی " است نه از سوی دولت و نه از سوی مجلس دیده نشده است ؟
چرا بحث تعطیلات زمستانی و ساماندهی تعطیلات به فراموشی سپرده شد ؟
تا کی باید " روزمرگی " و " بی برنامگی " بر مدیریت ها حکمرانی کند ؟
از زمان شیوع کرونا و متعاقب آن " تعطیلی مدارس " وزیر آموزش و پرورش مکرر اعلام کرده است که زمان بازگشایی مدارس از 15 شهریور خواهد بود .
پرسش این است که مبنای قانونی برای اعلام این تصمیم چیست ؟
اگر قرار باشد برای هر چیزی از " ستاد مبارزه با کرونا " نظرخواهی شود دیگر سایر مراجع دی صلاح و قانونی چه کاره هستند ضمن آن که این رسانه از مبنای قانونی این ستاد تاکنون چندین بار پرسش کرده است و پاسخ قانع کننده ای دریافت نکرده است .
بهتر است برای نخستین و آخرین بار تکلیف " تقویم آموزشی " در نظام آموزشی مشخص شود . »
مطابق قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش ؛ « تصویب تقویم آموزشی مناطق تابعه با توجه به شرایط اقلیمی و جمعیتی هر منطقه از وظایف و اختیارات شورای هر استان است . » این رسانه در پایان چنین آورده بود :
« پیشنهاد این رسانه به وزیر آموزش و پرورش آن است با توجه به هم گرایی در ستاد و نیز افکار عمومی مبنی بر احیای " قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش " سریعا اصلاحیه ای به این منظور به مجلس و در قالب " فوریت " ارسال گردد . »
" صدای معلم " مجددا از حاجی بابایی که چند دوره رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس را نیز بر عهده داشته می پرسد که واقعا مبنای کارشناسی ، علمی و حتی عقلانی در کشوری که چهارفصل است و دارای اقلیم های متفاوت و شرایط آب و هوایی متنوع است چیست ؟
حاجی بابایی در اظهارات خویش نسبت به مصوبه ستاد مبارزه با کرونا در مورد بازگشایی مدارس تشکیک کرده است .
رئیس جمهور که ریاست ستاد ملی مبارزه با کرونا را هم بر عهده دارد 12 شهریور در جلسه هیات دولت می گوید : ( این جا )
« از ۱۵ شهریور میخواهیم بگوییم فاصله ای بین جان و یادگیری و آموزش وجود ندارد. هم میشود درس خواند و هم میشود مراتب تحصیلی را ادامه داد و هم جوانان میتوانند به آینده خود امیدوار باشند درس خواندن در همه مقاطع برای ما مهم است انشاءالله با نظر گرفتن تمام پروتکل های بهداشتی که از ستاد کرونا اعلام شد، این کار به خوبی انجام می شود.
مسال آموزش به طور طبیعی آموزش مرکب خواهد بود، یعنی ترکیب شده از آموزش حضوری و غیر حضوری آنجایی که آموزش و پرورش با رعایت پروتکل های بهداشتی میتواند کلاس خود را تشکیل دهد فاصلهها هست معلمان سر کلاس میروند اولویت اول ما آموزش حضوری است و همه پروتکل های بهداشتی باید رعایت شود. »
وزیر آموزش و پرورش نیز درباره نظر مخالف برخی متخصصان درباره بازگشایی مدارس گفت: ممکن است در جامعه افراد نظرات متفاوت داشته باشند . ما تابع ستاد ملی کرونا و وزارت بهداشت هستیم و بنا به تشخیص آنها عمل میکنیم. رئیس ستاد ملی کرونای تهران در این جلسه بودند و موافق این تصمیم ما بودند. ( این جا )
نایب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز در این باره گفته است : ( این جا )
« بازگشایی مدارس در 15 شهریور با توصیه ستاد ملی کرونا صورت گرفت و مسائلی از قبیل نفع اقتصادی عدهای از قبال بازگشایی پیش از موعد مدارس مطرح نبوده است. »
حال پرسش " صدای معلم " آن است که آیا اظهارات حاجی بابایی تا چه میزان با واقعیات تطابق دارد ؟
این رسانه 8 خرداد 1399 به حاجی بابایی پیشنهاد کرد که ریاست کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس را بر عهده بگیرد . ( این جا )
در این گزارش آمده بود :
" « صدای معلم » همچون دوره گذشته به حمیدرضا حاجی بابایی پیشنهاد می کند که با عضویت در کمیسیون آموزش و حتی تصدی ریاست آن تاثیر این کمیسیون را در مسائل آموزش و پرورش به صورت عملی و نه شعار نشان دهد .
شاید تلفیق ریاست فراکسیون فرهنگیان با رویکرد متفاوت از گذشته در کنار عضویت موثر در کمیسیون آموزش بتواند گامی در حل بحران ها و چالش های نظام آموزشی داشته باشد . "
اگر حاجی بابایی واقعا نگران وقوع تخلفات در این وزارتخانه است ابتدا در مورد دخالت های همکاران خود در امور آموزش و پرورش و به ویژه عزل و نصب های مدیریتی تذکر دهد .
که تا به حال چنین موضعی از وی تاکنون مشاهده نشده است !
پایان گزارش/
از مدت ها پیش شیوه نامه بازگشایی با تاکید بر ۳ وضعیت محتمل سفید ، زرد و قرمز به مدارس ارسال شده بود .
در این شیوه نامه ، برگزاری کلاس در وضعیت قرمز به صورت غیر حضوری تصریح شده بود و از آن جا که طبق اعلام ستاد ملی کرونا وضعیت بیشتر استان ها _ از جمله استان آذربایجان شرقی_ قرمز اعلام شده بود، مدیران مدارس، اغلب خود را برای تدوین برنامه هفتگی به شیوه مجازی آماده کرده بودند.
به ناگاه روز چهارشنبه ۱۲شهریور (۳روز مانده به آغاز سال تحصیلی زود هنگام) وزیر طی مصاحبه ای اعلام کرد که تمام مدارس با هر وضعیتی باید به صورت حضوری بازگشایی شود و با این اعلام جامعه در بهت این خبر فرو رفت.
۱۵شهریور آغازی بسیار زود برای شروع سال تحصیلی بود چرا که هنوز ثبت نام باقی مانده دانش آموزان ادامه داشت و کتابهای درسی تعدادی از دانش آموزان به ویژه در مقطع ابتدایی تحویل داده نشده بود.
با تمام اعتراضات و نقدها که از سوی مدیران مدارس نسبت به لغو شیوه نامه ارسالی از طرف وزیر صورت گرفت با این همه در ۲ روز باقی مانده اکثر آنها با حضور در مدارس دنبال تمهید مقدمات بازگشایی ( از قبیل پاکسازی - گروه بندی دانش آموزان - اطلاع رسانی به اولیا- تحویل کتابهای درسی باقی مانده-تکمیل اطلاعات دانش آموزان در سامانه ) در دقایق نود شدند.هرچند تعداد انگشت شماری نیز این امر را به همان ۱۵شهریور موکول کرده بودند.
بالاخره ۱۵ شهریور از راه رسید و تعدادی از دانش آموزان راهی مدارس شدند.
اولیای اکثر دانش آموزان در شهرهای بزرگ به ویژه در مقطع ابتدایی حاضر به فرستادن فرزندان خود به مدارس نشده بودند.
کاهش ساعات حضور در کلاس به ۲۵ دقیقه برای مقطع ابتدایی و ۳۵ دقیقه برای متوسطه و ارائه آموزش به صورت تلفیقی از حضوری و مجازی و سپس اعلام اختیاری بودن حضور دانش آموزان در مدرسه از سوی شخص وزیر، فضا را به تدریج به آرامش رساند.
علی رغم کاهش ساعات حضور در مدرسه و گروه بندی کلاسهای پر جمعیت ، به دلیل برخورداری از آموزش آنلاین و مجازی، اولیا و دانش آموزان زیادی مایل به حضور و شرکت در کلاسهای مدرسه نشدند.
با تمام نقدهایی که نسبت به شروع زود هنگام سال تحصیلی و نیز اعلام حضوری بودن در روزهای پایانی و غافلگیر شدن تمام مجموعه عوامل آموزش و پرورش وارد بود ، اکنون که دو هفته سپری شده است ، می توانیم تحلیلی دقیق تر ازاین رویداد ارائه دهیم. کسی نمی تواند منکر ارزش و تاثیر آموزش حضوری در ابعاد مختلف آموزشی ، انسانی ، فرهنگی و اجتماعی و رجحان آن بر آموزش مجازی باشد. محدودیت های دسترسی همگانی به امکانات آموزش مجازی ، نبود یا ضعف زیرساخت های فناورانه و دیجیتالی کافی یا حتی استفاده از برنامه های آموزشی تلویزیون ، یکی دیگر از عوامل موثر بر اهمیت آموزش حضوری در نظر مسئولان وزارتی شده بود.
دانش آموزان در روستاها و شهرهای کوچک تر و کم برخوردار از حضور در کلاس استقبال کرده اند.
در شهرهای بزرگ این استقبال کمتر است و اغلب از کلاسهای دروس پایه و دشوار استقبال شده است.
از طرف دیگر رعایت دقیق پروتکل های بهداشتی در مدارس به ویژه مقطع ابتدایی جای حرف و حدیث دارد و نگرانی هایی ایجاد می کند که امید است با حساسیت بیشتری از سوی مسئولان امر دنبال شود. بحث تامین تجهیزات ضدعفونی و مواد لازم نیز با توجه به اختصاص نیافتن سرانه به مدارس دولتی به ویژه در مناطق شهری کم برخوردار و روستاها و منع دریافت کمکهای داوطلبانه به هنگام ثبت نام، مشکل آفرین شده است.
برخی از عوامل مدرسه به ویژه در مدارس خاص و مناطق برخوردار، اعتقاد دارند که در وضعیت بحرانی حاضر، بازگشایی حضوری کاری نسنجیده بوده و با ارائه نرم افزارها و برنامه های پیشرفته ، دانش آموزان را مجاب به دریافت آموزش آنلاین دروس کرده اند.
با توجه به بخشنامه وزارتی ، ساعت حضور در مدرسه کاهش یافته و کلاسها اغلب گروه بندی شده اند.
به عنوان مثال برنامه کلاسهای حضوری مدرسه ما از ساعت ۷ و ۴۰ دقیقه شروع و در ساعت ۱۰ و ۴۰ دقیقه خاتمه می یابد. هر روز ۴زنگ ۳۵ دقیقه ای همراه با ۱۰ دقیقه زنگ تفریح داریم .دبیران بعد از اتمام کلاسها، در مدرسه تا پایان ساعت موظفی هر روزه در مدرسه حضور دارند و دروس تدریس شده حضوری همان روز را برای گروه دومی که طبق گروه بندی در مدرسه حاضر نبوده اند، در کلاسهای خالی و با امکانات جدید سامانه شاد مثل پخش زنده تدریس می کنند.
البته در این میان گلایه هایی مبنی بر سرعت پایین سامانه به دلیل ترافیک موجود و اختلالهای گاه به گاه و نیز سرعت پایین اینترنت مدارس، وجود دارد که این امر گاهی باعث می شود دبیران ارسال عکس و فیلم را به ساعات عصر موکول کنند. دانش آموزان در روستاها و شهرهای کوچک تر و کم برخوردار از حضور در کلاس استقبال کرده اند .
در این میان تعدادی از مدارس نیز وجود دارند که هنوز کار آموزش را نه به صورت حضوری و نه در سامانه شاد آغاز نکرده اند و سال تحصیلی را از هفته سوم آغاز خواهند کرد.
اینک در پایان این دو هفته که از بازگشایی- هرچند زود هنگام - مدارس سپری شده است ، جمع بندی و نتیجه گیری که به عنوان مدیر دبیرستان می توانم داشته باشم این است که اولا محروم کردن دانش آموزان به ویژه آنهایی که بنا به هر دلیلی ، نیاز به آموزش حضوری دارند، از این حق طبیعی و بدیهی خود، ناقض عدالت آموزشی است و بازگشایی مدارس و فراهم کردن بستر استفاده از این حق به ویژه برای دانش آموزانی که از دسترسی به روش های غیر حضوری محروم بودند، کاری شایسته و سنجیده بود. تمهیدات بعدی مبنی بر کاهش ساعات حضور در مدرسه و استفاده از روش تلفیقی و ترکیبی آموزش حضوری و مجازی (شاد) و فراهم کردن بستر مورد نیاز و نیز دادن حق اختیار به دانش آموزان در انتخاب روش های مختلف آموزشی ، اقدام مثبت بعدی بود.
دوما تقاضای برگزاری کلاس و حضور در آن ، محدود به چند درس پایه و تخصصی و دشوار شده است و دانش آموزان از کلاسهای عمومی و غیرتخصصی استقبال نکرده اند و خواستار تشکیل این کلاسها صرفا در فضای مجازی هستند.در هفته دوم تعداد حاضرین در برخی کلاسها ، دو یا سه نفر و در برخی به صفر رسیده بود.
شاید یکی از محاسنی که این شرایط نوپدید داشت این بود که روشن ساخت تعدادی از دروس می تواند به صورت خودخوان باشد و نیازی به تخصیص کلاس و وقت و نیروی آموزشی برای تدریس آن- به ویژه در دوره متوسطه- نیست. این مساله برای برنامه ریزی های کلان و آتی وزارت خانه- با توجه به کمبود نیروی آموزشی - باید مورد توجه قرار گیرد.
بزرگترین ایراد بازگشایی امسال ؛ یک : شروع زود هنگام سال تحصیلی جدید ( به دلیل عدم اتمام فرایند امور اغلب مدارس و اداره های مناطق و نواحی کشور)
دو: اعلام بازگشایی در روزهای پایانی و نقض شیوه نامه های ارسالی بازگشایی (به دلیل عدم آمادگی کافی اغلب مدارس مناطق قرمز ) که طبیعتا این ایرادها نشان ضعف تدبیر و مدیریت تلقی می شود و باعث به هم ریختن فضای آموزشی و بلاتکلیفی و سردرگمی خانواده ها و کارکنان آموزش و پرورش شد.
امید است وزارت آموزش و پرورش با لحاظ کردن دو اولویت یکی تقویت زیرساخت های سامانه شاد و حل مشکلات ترافیک و اختلال رایج در آن و افزودن امکانات و قابلیت های پیشرفته تر و رایزنی برای رایگان بودن دائمی این سامانه برای معلمان و دانش آموزان و تقویت دسترسی به اینترنت در همه مناطق و دیگری اختصاص سرانه بهداشتی کافی (مبلغ اختصاصی در اسفندماه آن قدر ناچیز بود که تنها کفاف دو سه بار ضدعفونی مدرسه را - آن هم صرفا در همان ایام- داد.) به مدارس دولتی به ویژه در مناطق کم برخوردار شهری و مناطق روستایی ، به سازگاری محیط های آموزشی با شرایط کرونایی و روشن نگه داشتن چراغ آموزش در مدارس کمک کند.
هرچند به تدریج، آغاز فصل پاییز و سرما و عدم امکان تهویه کلاسها و روند صعودی مبتلایان، شرایط حضور دانش آموزان را در مدارس کم رنگتر خواهد کرد و اولویت خانواده ها را از آموزش به سلامت فرزندانشان ، سوق خواهد داد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
" رضا علیزاده " متولد پلدشت و فارغ التحصیل رشته علوم انسانی که اکنون دانشجوی دانشگاه فرهنگیان است و در رشته آموزش ابتدایی در پردیس ارومیه دانشگاه امام خمینی سلماس مشغول به تحصیل است . وی دبیر شورای صنفی این پردیس است .
" علیزاده " را مخترع می نامند .
اختراع وی دزدگیر مدرن و تفنگ کنترل از راه دور است و وظیفه این دستگاه حفاظت از مکان های مهم است.
وی در تشریح مشخصات این دستگاه می گوید : به محض صادر کردن دستور تردد ممنوع، دستگاه به وسیله سنسورهای خود محیط را تحت کنترل خود در می آورد و به محض ورود فردی به این محیط تمام سیستم های امنیتی، آژیر ها را فعال می کند.
علیزاده جوان پرانرژی و فعالی است که از ماکو به تهران آمده است .
" صدای معلم " در مورد مسائل دانشگاه فرهنگیان با وی گفت و گویی داشته است .
وزارت آموزش و پروش در آستانهی سال تحصیلی جدید، چارهای جز بازگشایی حضوری مدارس در خود نمیدید؛ از آن روی که در چارچوبها و نظامات حاکم بر وزارتخانهها اصولاً ضوابط و روابطی حاکم است که بیشتر ترجیحشان بر آن است که تصمیمات کوتاهمدت و روزمره را جانشین بلندمدتاندیشی یا قانعکردن افکار عمومی کنند. بدیهی است که خیل عظیم والدین در یک نگاه کوتاهمدت، تعطیلی بلندمدت مدارس را برنتابند؛ مگر آن که اولاً از صحت تحصیل مجازی فرزند خود مطمئن شوند و ثانیاً بر رجحان تعطیلی در برابر خطر بالقوهی کرونا قانع گردند.
آموزش و پرورش ما هنوز نتوانسته در «صحت آموزش مجازی»، کارنامهای قانعکننده ارائه کند؛ نیز مجموعهی مدیریت تصمیمگیر در مقولهی کرونا به دلیل ناهماهنگی و چندصدایی، هنوز قادر به اقناع مردم بر یک سبْک رفتار نیست؛ چرا که همین چند روز پیش سه صدای متفاوت در رسانهها پیچید:
▪️استاندار تهران از کارمندانی که تا کنون دورکاری میکردند، خواست به کار حضوری خود بازگردند؛
▪️انجمن پزشکان متخصص کودک، نامهی هشدار در مورد ابتلای کودکان نوشت و فرمانده ستاد مدیریت کرونای تهران، از موج سوم کرونا بیم داد؛
▪️رییس جمهور به هزار دلیل گفتنی و یا نگفتنی اصرار بر عادیسازی فعالیتها دارد.
به نظر من با این اعلام آموزش و پرورش مبنی بر اختیاری بودن حضور در مدارس باید منصفانه برخورد کرد. این وزارت در شرایط موجود، دیگر چه باید میکرد؟
زمانی که اقلیتی از دانشآموزان و مدارس از زیرساختهای آموزش مجازی برخوردارند و اکثریتی فاقد آن، باید فضای مدرسهها را به نفع کمتر برخورداران خلوت کرد و نه تعطیل. در این صورت توپ ملاحظات پیشگیرانهی بهداشتی زیر پای کسانی است که باید با تصمیمات منسجم و یکپارچه، همهی دیگر حوزههای اجتماعی را در میزان حداکثری مصون از انتقال ویروس کنند.
آیا در حال حاضر این تصمیمات و این صداها با خودشان هماهنگ عمل میکنند؟!
از میانهی مردادماه تقریباً تمام مدارس در اغلب کشورهای اروپایی و نقاطی از امریکا و سراسر کانادا سال تحصیلی جدید را به صورت حضوری کلید زدند. در همهی آن نقاط همچنان حضور نحس کرونا سایهگستر است و اما مدیریتهای یکصدا و اقدامات احتیاطی، سایهای گستردهتر دارند.
داستان برگزاری کنکوری که گذشت و استرسی که شبانهروز بر چندصدهزار دانشآموز و پدر و مادر وارد آمد، چیزی نبود جز نتیجهی چندصدایی و ناهماهنگی و عدم اقناع مردم چشمانتظار.
نمیدانم چرا «چندصدایی» در جامعهی ما معمولاً هنگام تصمیمات مهم و فوری و نیازمند هماهنگی شایعتر است تا زمانهای ضرورتهای «چندصدایی»!
روزنامه اطلاعات
گروه رسانه/
در دفترچه آزمون استخدامی کشوری متنی منتشر شد که نگرانی و اعتراض جمع زیادی از استادان، معلمان، دانش آموختگان و دانشجویان زبان و ادبیات فارسی را موجب شد.
بر اساس دفترچه راهنمای این آزمون، برای احراز شغل دبیری رشته زبان و ادبیات فارسی ، دارندگان مدارک سطح ۲ و ۳ حوزه با دانش آموختگان کارشناسی و کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی از نظر تخصص در حوزه زبان و ادبیات فارسی برابر دانسته شده اند .
گروه گزارش/
هنوز اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان به آخرین گزارش صدای معلم با عنوان : " مدیر کل آموزش و پرورش استان اصفهان هم " روز خبرنگار " را تبریک گفت ؟! " پاسخی ارائه نکرده است . ( این جا )
در این گزارش آمده است :
« پرسش « صدای معلم » از مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان آن است که بگوید شرط همراهی همیشگی با ایشان چیست ؟
آیا اگر رسانه ای با مشی مستقل و مدنی از مسئولان آموزش و پرورش توضیح خواسته و خواهان شفاف سازی شود ؛ از این همراهی کنار گذاشته خواهد شد ؟
آیا انتظار این مسئولان آن است که رسانه ها " بازوی خبری – تبلیغاتی " آنان بوده و نقش روابط عمومی را ایفا کنند ؟
لازم است تا این اداره کل در اسرع وقت نسبت به عدم دعوت از رسانه صدای معلم پاسخ گو باشد .
در ادامه این گزارش آمده بود :
آیا آقای اعتدادی و همکاران ایشان تاکنون نگاهی آسیب شناسانه به کیفیت آموزش در شبکه شاد انداخته و یا کار پژوهشی – میدانی در مورد آن انجام داده اند ؟
در این نشست خبری از پرسش های خبرنگاران و پاسخ های مسئولان نیست اما اگر حضور داشتیم این پرسش را مطرح می کردیم که آیا به دانش آموزان ، معلمان و حتی اولیای آنان ، آموزش های لازم همانند سایر کشورها در این زمینه داده شده است ؟
و این اداره کل چه میزان بودجه و اعتبار برای رعایت شیوه نامه های بهداشتی و نیز نظارت بر انجام دقیق آن ها در نظر گرفته است ؟ »
واقعا از نظر این مقام آموزش و پرورش ، تعریف و مقام " اندیشه " چیست و جایگاهی دارد ؟
آیا واقعا باور و اعتقادی به معنای حقیقی این گزاره ها وجود دارد و به اندیشه متفاوت در مقام " عمل " احترامی گذاشته می شود ؟
همان گونه که این رسانه پیش تر نیز متذکر شد : " برخورد مسئولانه و پاسخ منطقی و اقناع گرانه به رسانه ها و خبرنگاران بهترین کمک و هدیه به آنان است " . »
مدیر کل آموزش و پرورش استان اصفهان در نشست با روسای آموزش و پرورش نواحی و معاونین آموزش ابتدایی و متوسطه اداره کل به مطالبی در مورد " شبکه شاد " اشاره کرده است .( این جا )
پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان نوشت :
« محمد اعتدادی گفت: همسو شدن در جهت سیاست ها و اهداف آموزش و پرورش از طریق عضویت در شبکه شاد امکان پذیر است.
به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان در بیست و ششمین روز از شهریور ماه ۱۳۹۹، جلسه مدیر کل آموزش و پرورش استان با روسای آموزش و پرورش نواحی و معاونین آموزش ابتدایی و متوسطه اداره کل برگزار شد. " حضور دانش آموزان در مدرسه یک هنجار است و تعطیلی متداوم مدارس ممکن است به یک ناهنجاری تبدیل شود و نباید دانش آموزان به این موضوع عادت کنند. ضمن اینکه برنامه آموزشی هیچ گاه نمیتواند متزلزل باشد و بایستی جامع و مشخص باشد. "
در این جلسه محمد اعتدادی تیم تشکیل دهنده آموزش و پرورش شهر اصفهان را در زمینه مسائل آموزشی، تعلیم و تربیت فعال دانست و اظهار داشت: همه باید در جهت سیاست ها و اهداف آموزش و پرورش قدم برداریم و بهعنوان متولی تعلیم و تربیت نگران دانش آموزان باشیم.
مدیر کل آموزش و پرورش استان افزود: می توانیم با تعامل و همراهی یکدیگر، آموزش را در مسیر صحیح هدایت کنیم و از همین رو از تمام مدیران مدارس می خواهم در جلساتی که به صورت آنلاین در سامانه شاد برگزار می شود شرکت کنند، عضویت در این شبکه برای فرهنگیان و دانش آموزان الزامی است چراکه همسو شدن در جهت سیاست ها و اهداف آموزش و پرورش از طریق این شبکه نیز امکان پذیر است. »
وزیر آموزش و پرورش بارها بر اولویت داشتن " آموزش حضوری " به عنوان یک اصل اشاره کرده است . ضمن آن که بازگشایی مدارس مطابق اعلام رسمی از مصوبات ستاد ملی مبارزه با کرونا بوده است .
در آخرین اظهار نظر ؛ حاجی میرزایی در نشست با رئیس و اعضای هیات رئیس دانشگاه فرهنگیان چنین گفته است : ( این جا )
پرتال وزارت آموزش و پرورش می نویسد :
« وزیر آموزش و پرورش با تأکید بر اینکه آموزش و پرورش با مسئله کرونا، همزیستی مسالمتآمیز انجام داد و آن را بهعنوان یک بحران قبول کرده و آموزش را با شیوههای مختلف در این دوران آغاز کرده است، بیان کرد: توانستیم در شروع سال تحصیلی جدید با کرونا کنار بیاییم. اگرچه به نظر میرسد سادهترین راه در مواجهه با ویروس کرونا این است که بگوییم آموزش غیرضروری است و باید متوجه خسارات ناشی از آموزش غیرحضوری هم باشیم. اصل را بر آموزش حضوری قراردادیم و در دانشگاه هم باید آموزش حضوری را تأکید کنیم و سعی کنیم دانشجو معلمان را حتی برای یک روز هم شده به کلاس بیاوریم. اگر هم در مورد خوابگاه برخی دانشجویان به مشکل و مسئله میرسیم باید ترتیبی اتخاذ کنیم تا این دانشجویان بتوانند در مدت بیماری کرونا در نزدیکترین دانشگاه محل سکونت خود به تحصیل مشغول شوند و از آموزش حضوری برخوردار شوند. »
پرسش " صدای معلم " از مدیر کل آموزش و پرورش استان اصفهان آن است که آیا سخنان ایشان با مواضع اصولی وزیر آموزش و پرورش تناسب و هماهنگی دارد ؟
اخبار و گزارش های رسیده به این رسانه حاکی است که اکثریت قریب به اتفاق مدارس شهر اصفهان با توجه به " برخوردار بودن " به سخنان وزیر آموزش و پرورش توجهی نداشته کلاس ها را از همان ابتدا به صورت " غیرحضوری " برگزار کرده اند .
آقای اعتدادی از کدام سیاست ها و اهداف آموزش و پرورش سخن می گوید ؟
چند پیش ؛ " امیر حسین بانکی پور " نماینده استان اصفهان گفت : ( این جا )
« پس از شیوع ویروس کرونا، نگاهی که به مباحث اقتصادی و دیگر بخشهای کشور میشود به آموزش و پرورش نشد.
خانوادهها نگرانیهایی دارند که با توجه به مشخص نبودن اتمام زمان شیوع ویروس کرونا باید به آن ها توجه کرد، خانواده ها شرایط سختی را سپری کردند و باید برای پیشگیری از متغیرهای غیر قابل پیشبینی دانش آموزان در گروه های سنی مختلف برنامه های مناسبی تدوین کنیم.
حضور دانش آموزان در مدرسه یک هنجار است و تعطیلی متداوم مدارس ممکن است به یک ناهنجاری تبدیل شود و نباید دانش آموزان به این موضوع عادت کنند. ضمن اینکه برنامه آموزشی هیچ گاه نمیتواند متزلزل باشد و بایستی جامع و مشخص باشد.
زمانی که برنامهریزی شفاف، ساده، ثابت و قابل انعطاف داشته باشیم، می توانیم یک الگوی واحد برای نظام آموزشی در شرایط شیوع ویروس کرونا تعریف کنیم که مطمئناً میتواند برای رسیدن به اهداف آموزش و پرورش مفید باشد. » وزیر آموزش و پرورش : اصل را بر آموزش حضوری قراردادیم و در دانشگاه هم باید آموزش حضوری را تأکید کنیم و سعی کنیم دانشجو معلمان را حتی برای یک روز هم شده به کلاس بیاوریم.
آیا از نظر مدیر کل آموزش و پرورش اصفهان همه برنامه ریزی ها فقط در شبکه شاد خلاصه می شوند ؟
آیا آقای مدیر کل به اندازه نماینده مجلس نسبت به آینده نظام آموزشی و عوارض تعطیلی طولانی مدت و بی حساب و کتاب مدارس اندیشیده است ؟
در حالی که سیاست و خط مشی وزارت آموزش و پرورش تکیه با اصل آموزش حضوری و تفویض اختیار به مدرسه در قالب " شورای مدرسه " است ؛ مدیر کل آموزش و پرورش استان اصفهان با استناد به کدام قانون ضمن اجباری اعلام کردن عضویت در شبکه شاد ، برای همه نسخه واحدی پیچیده و اصل " مدرسه محوری " را مورد تردید و خدشه قرار می دهد ؟
در حالی که به نظر می رسد تاکنون کار پژوهشی – میدانی در مورد شبکه شاد و کیفیت آموزش و سایر پارامترهای آموزشی صورت نگرفته است آقای اعتدادی ادعا می کند همسو شدن در جهت سیاست ها و اهداف آموزش و پرورش از طریق این شبکه نیز امکان پذیر است ؟
پایان گزارش/
گروه رسانه/
[شهروند] پیرایش دروس و محتوای کتابهای درسی مدتهاست تن به قیچی حذف و تغییرات سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی داده است. اول نوبت به «مهتاب» نیما و چند شعر و نوشته ادبی از کتاب فارسی رسید. تیغ تیز ممیزی بعد از قربانیکردن «آرش کمانگیر» نوبت به داستان حلاج تذکرهالاولیا رسید. سیاحتنامه ابراهیمبیگ و رباعیات خیام هم از تیغ ممیزی بینصیب نماندند. بعد از مدتی «در این سرای بیکسی، کسی به در نمیزند»، «اشکم ولی به پای عزیزان چکیدهام»، «به کجا چنین شتابان»، «باغ بیبرگی» هم در فهرست حذفیات قرار گرفتند تا کتابهای فارسی دیگر نام «سایه»، «رهیمعیری»، «شفیعی کدکنی» و اخوان ثالث را به خود نبینند. نام صادق هدایت از داستان کباب غاز جمالزاده، بخشهایی از خاطرات اسلامیندوشن، نام محمود دولتآبادی، نام مشفق کاظمی و عباس خلیلی و شعر مادر ایرجمیرزا هم به سرنوشت حذف دچار شدند. اشتباهات هم سهم خودشان را از کتابهای درسی داشتند؛ تصویر خلیجفارس از کتاب سال اول دبستان برای همیشه خداحافظی کرد، هرچند در توضیح آن گفته شد؛ «منظوری نداشتهاند». شعر «کیوان شاهبداغی» هم به سهراب سپهری نسبت داده شد!
کتاب ریاضی هم از تغییرات بینصیب نماند و نامش را در فهرست حذفیات سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش با حذف انتگرال ثبت کرد. حذفی که در توجیه آن حجتالاسلاموالمسلمین ذوعلم، رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی گفته بود؛ «بچهها باید در دانشگاه انتگرال بخوانند نه در مدرسه!» لبه تیز تیغ حذفیات، کتاب تاریخ دوره دوم متوسطه را هم در فهرست بلندبالای حذفیات و تغییرات قرار داد تا جنایات روسیه جایی در کتابهای تاریخ نداشته باشند، هرچند رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی در همان دوره با اشاره به اینکه حذفیات در مورد روسیه در زمان مسئولیت او نبوده، گفته بود؛ «نگاه مبنایی ما نسبت به آنچه در تاریخ اتفاق افتاده این است که جنایات روسیه تزاری قابل حذف نیست یا در دوره شوروی سابق، نوع تعامل سلطهگرایانه بلوک شرق را انکار نمیکنیم و هرگز حذف نخواهیم کرد. اگر اکنون دولت روسیه با ما همکاری و تعامل دارد، به معنی صرفنظرکردن مردم از بخشی از تاریخ نیست؛ دستکاری در تاریخ را قبول نداریم.»
سال تحصیلی ٩٩-١٤٠٠ هم قربانی جدید حذفیات سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی است اما اینبار تصمیم بر حذف تصویر دختران از جلد کتاب سوم دبستان بود. تصمیمی که حاشیههای بسیاری به خود دید و موضوع قدیمی تبعیض جنسیتی را به میان کشید.
نسیم بهاری، تصویرگر جلد کتاب ریاضی در صفحه شخصی خود نوشت: «این طرح را چندسال پیش برای کتاب ریاضی سوم دبستان کشیده بودم. طرح اصلی هم کلی ممیزی خورد و اجازه ندادند یکی از دخترها بالای درخت باشد!» هرچند روابطعمومی و امور بینالملل سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی مبنای حذف را گذاشتند بر خلوتشدن جلد اما اینکه چرا این خلوتی باید شامل حال تصویر دختران میشد را کسی جواب نداد. هرچند وزیر آموزش و پرورش در صفحه شخصی خود دلیل این حذف را چنین بیان کرد: «تغییرات در کتابهای درسی همهساله براساس ارزیابی و از سوی مؤلفان انجام میشود. به رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی مأموریت دادم تغییرات در شکل و محتوای کتابهای درسی را با حساسیت کامل رصد، اصلاح و گزارش کند. به دغدغههای مردم اهمیت میدهم دختران میهن شایسته احتراماند.»
نبودِ تفکر علمی با توجه به تجربیات جهانی
کتابهای درسی به خاطر اهمیت زیادی که در تعیین محتوا و خطمشی آموزشی دارند، کانون توجه دستاندرکاران آموزش و پرورش هستند. اهمیت کتابهای درسی در نظامهای آموزشی متمرکز مانند ایران که تقریبا تمام عوامل آموزشی براساس محتوای آن تعیین و اجرا میشود، بیش از سایر انواع نظامهای آموزشی است و به خاطر همین اهمیت بیش از اندازه است که صرف وقت نیروهای متخصص در ارزشیابی و تحلیل کتابهای درسی میتواند راهگشای حل بسیاری از مشکلات جاری آموزش باشد.
درحال حاضر کتابهای درسی یکی از مهمترین مراجع و منابع برای یادگیری به شمار میآیند.
علی پورسلیمان ؛ مدیر صدای معلم فرآیند تدوین کتابهای درسی را دور از واقعیتهای روز و نیازهای زندگی امروز ایرانی میداند؛ فرآیندی که در کلیات خود یک ماهیت انتزاعی دارد.
به باور پورسلیمان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، شناخت علمی و کافی در مورد تحولات روز و تجربیات جهانی ندارد. به گفته این معلم، متأسفانه معلمها به صورت مستقیم و شفاف در تدوین و نهاییکردن محتوای درسی نقشی ندارند، شاید برای همین است در مدارس هدف تنها تمامکردن فصول کتابهای درسی، برخلاف نظامهای آموزشی دیگر که تا حدودی اختیاراتی به معلمها داده میشود. «در چنین شرایطی متأسفانه فضا برای مؤسسات تجاری و آموزشی باز شده درحالی که آنها هم جوابگوی نیاز آموزشی نیستند.»
پررنگشدن و کثرت کتابهای آموزشی یکی دیگر از مباحثی است که در حاشیه تدوین متون کتابهای درسی به چشم میخورد. کتابهایی که در بالارفتن کیفیت آموزشی کارساز ظاهر نمیشوند.
بعد از حذف انتگرال، نام شعرای بزرگ و تغییر واژهها در کتاب زیست نوبت به حذف تصویر کتاب ریاضی سوم ابتدایی رسید؛ آخرین حذف سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزش. حذفیاتی که متأسفانه توجهی به افکار عمومی ندارند. «همه این عوامل دستبهدست هم دادهاند تا در نظام آموزشی بحث فرار از مدرسه شکل بگیرد. اگر فضای مدارس نشاطآور و متناسب با سن و ویژگیهای روحی بچهها باشد، این مشکلات به وجود نخواهد آمد. یک قسمت از این مشکلات برمیگردد به موفق عملنشدن در این زمینه.»
به باور پورسلیمان سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی قاعدتا سازمانی است که باید به نوسازی آموزشی کمک کند بر مبنای اساسنامهای که برایش تعریف شده است. «هنوز تفکر علمی با توجه به تجربیات جهانی تعریف نشده و این وضع باید مورد پرسش افکارعمومی قرار بگیرد.»
تصمیمات عجیب با فاصله معنادار با واقعیتهای جامعه
تحقیق «نقش تحلیل محتوا در فرآیند آموزش» نشان میدهد در نظام آموزشی کشور، طراحی، تهیه و تأمین محتوای آموزشی کتاب درسی را نهادهای دولتی و به صورت متمرکز انجام میدهند. از آنجایی که در بهرهگیری از متون درسی و تحقق اهداف آموزشی، عوامل گوناگونی همچون ویژگیها و خصوصیات فراگیران، الزامات اجتماعی، شرایط و امکانات آموزشی و کمک آموزشی و حتی ویژگیهای انگیزشی، تجربی و تخصصی معلمان تأثیر دارند، کتابهای درسی در فرآیند آموزش نقش و جایگاه ویژهای پیدا میکنند. به همین دلیل تحلیل و مطالعه محتوای کتاب درسی به تصمیمسازان، دستاندرکاران و برنامهریزان کمک میکند هنگام تدوین کتابهای درسی تصمیمات درستی بگیرند، طوری که تا جای ممکن نواقص و کاستیها به کمترین میزان برسد. تحلیلگر محتوایی یا برنامهریز درسی با استفاده از تحلیل محتوا میتواند پیامهای نهفته در داستانهای ساده یا متون کتاب درسی را با اهداف برنامه مورد مطالعه قرار داده و بدینوسیله گرایشها و جانبداریهای پنهان و آشکار در متون برنامه را تعیین کند. آموزشوپرورش یعنی آموزش در کنار پرورش و نمادهایی که میان نظامهای آموزشی جهان مشترک است.
در سالهای اخیر تغییرات و حذفیات کتابهای درسی برای مدتی خبرساز شد تا حذف یا تغییری جدید دوباره بازار صحبت در این زمینه را داغ کند. تغییراتی که گاهی محتوای آموزشی را نشانه میرود، زمانی دیگر روی تغییر نمادها تمرکز دارد و گاهی هم به تغییرات پرورشی منجر میشود. تبدیل واژههای زیستشناسی یکی از این تغییرات بود که سروصدای بسیاری هم به پا کرد.
محمدرضا نیکنژاد معتقد است نظامهای آموزشی در دو، سه دهه اخیر در بخش نمادها به دنبال رفع تبعیض هستند؛ تبعیضهای نژادی، مذهبی، جنسیتی و آموزشی. " سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، شناخت علمی و کافی در مورد تحولات روز و تجربیات جهانی ندارد. "
«حذف جدید سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی خلاف روند طبیعی است که در دنیا اتفاق میافتد.» به باور این معلم، اتفاقاتی از این دست برخلاف روند اجتماعی است؛ تصمیماتی عجیب که با واقعیتهای جامعه فاصله معناداری دارد. جامعه امروز ایران شاهد دختران و زنانی است که تحصیلات عالیه دارند و در سِمتهای مختلف مسئولیت گرفتهاند، مسئولیتهایی که گاهی در بخشهای کلیدی است. «این حذفیات شاید در کوتاهمدت موج خبری ایجاد کند، اما در میانمدت و بلندمدت موضوعی حیثیتی است. ما در آمارهای بینالمللی به روند آموزشیافتگی دختران در این چهاردهه افتخار میکنیم و از آمار بیسوادیزدایی رو به گسترش میگوییم و در مقابل چنین تصمیماتی میگیریم.»
نیکنژاد ادامه میدهد: «جامعه امروز ایران شاهد تلاشهایی است برای احقاق حقوق زنان و کودکان. تلاشهایی که به احقاق بعضی از این حقوق کمک کرد و در مواردی هم روند رو به بهبود است؛ مسائلی که نگاه اجتماعی و فرهنگی را به خود میبیند و در بسیاری از موارد نگاه سیاسی را هم با خود همسو کرده است. به باور من این اتفاقات به پیشرفت این خواستههای اجتماعی کمک خواهد کرد.»
زیبایی بصری بر باد رفته
آموزش فرآیندی تکبُعدی نیست و نگاه تکبُعدی به این فرآیند روندی اشتباه است. آموزش مسألهای شنیداری، دیداری و احساسی است که در فضای مدرسه اتفاق میافتد. حذف تصاویر آخرین تغییراتی است که سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی برای آن تصمیمگیری کرده است، هرچند در سالهای اخیر زیبایی بصری به بهانههای مختلف بر باد رفته است. علی بهشتینیا، معلم، معتقد است کتابهای ما زیبایی بصری را در مجموع از دست دادهاند. به اعتقاد او، در زمینه ابعاد کتابها هم شاهد توازن و همخوانی نیستیم، کتابهایی که در ابعاد مختلف بزرگ و کوچک به دست دانشآموزان میرسد. «ما در محتوا، دستهبندی متون و مطالب هم به نوعی دچار کجسلیقگی شدهایم.»
رنگها، تصاویر و اشکال دستبهدست هم میدهند تا کتابها بهخصوص در دوره ابتدایی شکل و شمایل دوستداشتنی به خود بگیرند و دانشآموزان را راغب به آموزش کنند؛ واقعیتی که در سالهای اخیر تصمیمگیران بیاعتنا از کنار آن رد شدهاند. «حذفیات از دوره متوسطه شروع شد و امروز به دوره ابتدایی رسیده است و حالا شاهد تغییرات محتوایی هستیم. متأسفانه جامعه هم نسبت به این مسأله بیتفاوت شده.»
به باور بهشتینیا، این مسائل به مرور زمان تأثیر خود را میگذارد و نتیجه آن را در دوران دبیرستان شاهد خواهیم بود. «فضای مدرسه با فضای خانه در تعارض است. در خانه رنگ و موسیقی در نظر گرفته میشود، اما در مدارس اینطور نیست. کتابها سنتی است و با زندگی امروزی همخوانی ندارد.»
رفتن به سمت مدرسهمحوری
سالهاست در نظام آموزشي ايران تلاشهاي بسیاری براي برونرفت از نظام متمركز برنامهريزي درسي صورت ميگيرد. تمام تلاشها برای آن است که خطمشي برنامه درسي با اعطاي اختياراتي به سازمانهاي آموزشوپرورش استانها صورتي غيرمتمركز به خود بگيرد. از جمله اين اقدامات ميتوان به مسأله چند تأليفی كردن كتابهاي درسي و سپردن اختيار تأليف كتابهاي درسي به سازمانهاي آموزشوپرورش اشاره كرد. بررسی مدارس بلژیک هم نشان میدهد مدارس نياز دارند از برنامههاي درسي آماده به سوي برنامههاي درسي مدرسهمحور حركت كنند. با اين همه، مدارس بلژيك در قبال چنين آزادی عملي دچار مشكل هستند؛ چون از آمادگي كافي براي تدوين برنامههاي درسي مدرسهمحور برخوردار نيستند. در مدارس اين احساس وجود دارد كه مقاصد تدوين شده بسيار مفصل بوده و الزاماً بايد محدود شوند. کتابهای درسی در مدارس انگلستان از سوي دولت نه تجويز شده و نه مورد تأييد قرار ميگيرند. مقصدگزينيها عمدتاً دستوري و از بالا به پايين است؛ يعني مقاصد از بالا و از بيرون به مدارس تجویز میشود. با این همه اگر مدارس به مقاصد تعيين شده دست نيابند، بيشتر مورد توجه قرار ميگيرند تا مقاصد خود را برآورده سازند. فعاليتهاي مدرسه و تدريس عمدتاً مشتق از سبك و نوع سنجش هستند. معلمان به ميزان زيادي مانند «خادمان الگوهاي بيروني» عمل ميكنند. بررسي مدارس سوئدی هم نشان ميدهد کتابهای درسی از سوی دولت تعیین و تأیید نمیشوند. معلمان در انتخاب كتاب براي تدريس آزادي عمل دارند. تيمهاي معلمي، مسئول هدايت گروههاي دانشآموزياند. تيمهاي معلمي، گروهي از دانشآموزان را براي چندسال متوالي در اختيار دارند. در هر ترم دوبار در سال ساعاتي براي گفتوگو ميان والدين، معلم و دانشآموزان براي بحث درباره پيشرفت در نظر گرفته ميشود. به دانشآموزان مسئوليت زيادي در قبال كارهايشان و محيط مدرسه داده میشود. مدارس، محيط يادگيري و كار براي معلمان است. مدارس بهطور منضبط و انديشيده براي معلمان و تيمسازي سرمايهگذاري ميكنند. در چارچوب برنامه كار شهرداري، آزادي عمل زيادي به مدارس داده ميشود.