گروه گزارش/

در گزارش پیشین ، « صدای معلم » از عملکرد رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی در ارتباط با " روز جهانی معلولان " انتقاد کرد. ( این جا )
در این گزارش آمده بود :
« « با توجه به پیوستن ایران به کنوانسیون حقوق افراد دارای معلولیت ؛ چرا قانون حمایت از معلولان اجرا نمی شود ؟
عملکرد شورای سازمان آموزش و پرورش استثنایی در این موارد چگونه بوده است ؟ »
پرسش « صدای معلم » از آقای حسینی این است که چرا در قضیه نرگس خدادادی سکوت پیشه خود کرد ؟
آیا رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی حتی در مقام یک " شهروند " نمی توانست مانند وزیر آموزش و پرورش احساسش را در این مورد بیان کند ؟
آیا رشد ۱۰ درصدی دانش آموزان با نیازهای ویژه پذیرفته شده در آزمون سراسری از قول آقای حسینی می تواند دلیلی بر بالندگی و پویایی معنوی این سازمان باشد ؟ ( این جا )
این پیام ها تاکنون چه مشکلی از نظام آموزشی و کشور حل کرده است ؟
" صداقت " مهم ترین عامل برای پایش عملکرد افراد است . »
پیش تر نیز این رسانه گزارشی را در ارتباط با عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش استان خراسان رضوی منتشر کرد . ( این جا )

این مقام مسئول اظهار داشته بود : « در مورد شرایط دانش آموز روشندلی که از شهرستان گناباد در کنکور سراسری امسال رتبه خوبی کسب کرده ولی در معاینات پزشکی ورودی دانشگاه فرهنگیان موفق به کسب حدنصاب لازم نگشته با پیگیری های استاندار و رایزنی و مکاتبه اداره کل آموزش و پرورش در تلاش هستیم تا مشکل را برطرف کنیم.
سعی می کنیم از تمام ظرفیت های قانونی برای حل این مشکل استفاده کنیم و بر همین اساس مکاتباتی را با وزارت آموزش و پرورش برای ارائه راهکار قانونی جهت رفع مشکل انجام داده ایم. »
« صدای معلم » نوشت :
« طبق ماده 15 قانون حمايت از حقوق معلولان که در 13 اردیبهشت 1397 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و برای اجرا به دولت ابلاغ گردیده است ( این جا ) ؛ دولت مكلف است حداقل 3 درصد از مجوزهاي استخدامي رسمي، پيماني و كارگري دستگاههاي دولتي و عمومي اعم از سازمانها، وازتخانه ها، موسسات، شركتها و نهادهاي عمومي انقلابي و ديگر دستگاههايي را كه از بودجه كشور استفاده ميكنند، به افراد داراي معلوليت واجد شرايط اختصاص دهد.
طبق تبصره يك اين ماده، سازمانها، وزارتخانهها، موسسات دولتي، شركتها و نهادهاي عمومي انقلابي مكلفند سه درصد از مجوزهاي استخدامي خود را به افراد داراي معلوليت اختصاص دهند. سازمان اداري و استخدامي كشور موظف است نسبت به تخصيص اين سهميه استخدامي براي افراد داراي معلوليت اقدام و بر رعايت آن نظارت كند.
همچنين در تبصره 2 اين ماده آمده است: بالاترين مسئول دستگاههاي اجرايي، نهادهاي عمومي غيردولتي، شهرداريها و بانكها مكلف به اجراي دقيق مفاد اين ماده هستند. متخلفان حسب مورد با حكم مراجع ذيصلاح به مجازاتهاي مندرج در ماده 4 اين قانون محكوم ميشوند. »
پرسش این رسانه از ایشان و سایر مسئولان و مقامات آن است که آیا قانون حمايت از حقوق معلولان فصل الخطاب نیست ؟
آیا از نظر ایشان ، دستورالعمل های وزارت آموزش و پرورش و سازمان سنجش مافوق " قانون " هستند ؟
مدیر کل آموزش و پرورش خراسان رضوی دقیقا توضیح دهد به دنبال کدام ظرفیت و راهکار قانونی است ؟ آیا ایشان قرار است برای حل یک مشکل که " قانون " شفافیت و نحوه برخورد با آن را مشخص کرده است ؛ منتی بر سر یک شهروند محروم از حقوق قانونی بگذارد ؟ »

امروز پنج شنبه 13 آذر در واپسین ساعات " روز جهانی معلولان " پرتال اداره کل آموزش و پرورش استان خراسان رضوی پیام تبریک مدیر کل را منتشر کرد . ( این جا )
« برخورداری از فرصت های مناسب طرح تعلیم و تربیت جزو حقوق مسلم دانشآموزان با نیازهای ویژه محسوب می شود که نه تنها زندگی موفق در آینده را برای ایشان تضمین می نماید بلکه زمینههای آشنایی و مطالبه سایر حقوق اجتماعی خود را برایشان مهیا می سازد.
در طی سالهای اخیر علیرغم محدودیت های موجود با همت و پشتکار معلمان و کارکنان آموزش و پرورش استثنایی در استان پهناور خراسان رضوی که خود پذیرای حدود ۱۳ درصد جمعیت دانش آموزان عزیز با نیازهای ویژه کل کشور است این مسیر با موفقیتها و درخشش های فراوانی طی شده است که رتبه های برتر کسب شده در مسابقات قرآنی، ورزشی، فرهنگی و هنری در سطوح مختلف منطقهای، ملی و حتی بین المللی گواهی بر این مدعاست.
ضمن آنکه توانمندیهای ارائه شده از سوی این دانش آموزان در هر یک از این عرصهها جای تردید باقی نمیگذارد که بایستی کم توانی های جسمی، حسی و حرکتی ایشان را به مثابه سایر تفاوتها و کم توانی های انسانی که ممکن است نمایان نباشد تلقی نمود و شعار سال سازمان جهانی بهداشت نیز یادآور و موید همین نکته است.
اینجانب به نمایندگی از خانواده بزرگ فرهنگیان استان فرارسیدن روز جهانی معلولان را به این دانش آموزان عزیز و خانواده های آنان و همکاران خوبم در آموزش و پرورش استثنایی که در ایام سخت شیوع ویروس کرونا تلاشی مضاعف و خستگیناپذیر در پیش گرفتهاند تبریک عرض می نمایم.
امیدوارم با همراهی بیش از پیش اولیا ارجمند و در سایه کوشش های مربیان شاهد موفقیت روز افزون این دانش آموزان باشیم. انشاءالله
قاسمعلی خدابنده
مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی »
***
عکس زیر دیلک اماماوغلو همسر شهردار استانبول را نشان می دهد . برای اینکه مشکلات رفت و آمد معلولان را بررسی کند با ویلچر در شهر تردد میکند.

پایان گزارش/
گروه رسانه/
اخیرا وزیر علوم ، تحقیقات و فن آوری نامه ای به رهبر انقلاب در مورد دانشگاه فرهنگیان نگاشته است .
این نامه واکنش های مختلفی را در میان دانشجو معلمان ، تشکل های دانشجویی و فرهنگیان ایجاد کرده است .
« صدای معلم » در این راستا گفت و گوهایی را با برخی چهره های علمی و اجرایی انجام داده است که منتشر خواهد گردید .
با عنایت بر نقش بی بدیل « تربیت معلم » و « معلم حرفه ای » در ارتقای کیفیت و جایگاه آموزش این رسانه از همه کنش گران و صاحب نظران برای مشارکت در این حوزه دعوت می کند تا یادداشت ها و مقالات خود را برای صدای معلم ارسال نمایند .
در این راستا « محرم آقازاده » دکتری برنامه ریزی درسی از دانشگاه تربیت معلم و محقق در برنامه درسی و روشهای نوین تدریس یادداشتی برای این رسانه ارسال کرده است .

در حالی ٢٧ روز و دوماه از سال تحصیلی گذشت که وضعیت بودجه بندی و نحوه ی امتحانات مشخص نیست، هیچ برنامه ی مدون و از پیش نوشته شده ای برای مواقع اضطرار موجود نبوده و البته هنوز هم موجود نیست.
معلم ها و دبیران سرگردان از بی تصمیمی بالادستی ها مجبورند هر روز مطالب فشرده ای را به خورد دانش آموزان خود بدهند که خدای نکرده از فلان مدرسه و همکار و برنامه ی آموزشی چهل سال قبل و … عقب نمانند و دانش آموزان مضطرب و نالان که می بایست؛ هر روز حجم بالای دروس و تکالیف را با وجود گرانی اینترنت، گوشی های تاریخ مصرف گذشته و اشتراکی، سرعت کم دانلود، قطعی های پیاپی و … بخوانند تا جوابگوی معلمان و مدیران و مشاوران و صد البته اولیای خود باشند.
اولیای نگران هم که تمام چشم امیدشان به معلمان و مدیران و معاونین و مشاورینی است که فکر می کنند در این چرخه ی معیوب برای ایشان و نورچشمی هایشان جوابی دارند و دریچه ی امیدی هستند و قرار است معجزه ای را رقم بزنند؛ غافل از آن که ایشان هم خود مقهور نظام آموزشی هستند که در مقام تصمیم و عمل نمی باشند.
فشاری که از بالادست به ایشان وارد می شود مستقیم و غیر مستقیم به معلم تحمیل می کنند و به طبع ایشان هم به زیردستان خود اعمال می کنند.
خدا را شکر که در این احوال ادارات منطقه ای که البته خود زیر نظر اداره ی بالاتر و مرکزی هستند بسیار پررنگ و با وجدان کاری بالا کار خود را انجام می دهند و ادامه می دهند. بخشنامه های پی در پی صادر می کنند، مسابقه ترتیب می دهند، کتابخوانی راه می اندازند، به مدارس سرک می کشند، سخت گیری می کنند ؛ بله سخت گیری می کنند آن هم در چه ؟
در طومار گزارشات مدرسه و معلم، در اصرار بر استفاده ی صوری از برنامه ی شاد، در تولید محتوای بی محتوا از جیب معلم و با دست خالی و …

البته نه این که همیشه سخت بگیرند، گاهی هم با فرستادن بخش نامه های زرد و قرمز و عادی چشم ما را می نوازند که اگر از دیدن رنگ های پاییز محروم شدیم لااقل از واژه های توخالی رنگی محروم نشویم و خیلی سخت هم نگیریم و عجله هم نکنیم. حالا اگر منظور دیگری هم داشته اند تقصیر خودشان است که کامل توضیح نداده اند و من همین قدرش را فهمیدم.
البته ناگفته نماند در جلسات مجازی مدارس هم با هزار زبان از پیام رئیس کل گرفته تا رساندن گلایه های دانش آموزان و اولیا از دبیران خواسته می شود که عجله نکنند … حالا با استناد به کدام سند و بخش نامه معلوم نیست و کسی هم البته نمی داند که بر اساس کدام بودجه بندی و زمان بندی قرار است عجله نکنیم.
صراحتاً اذعان دارند که عجله ای در کار نیست زیرا مدارس را که باز نمی دانم بر اساس کدام مصوّب و قانون، از ١۵ شهریور شروع کرده اند و گویا قرار است که البته باز هم قطعی و معلوم نیست که چه کسی این تصمیم را گرفته است که تا آخر خرداد هم ادامه بدهند. آموزش یا امتحان هم باز معلوم نیست که مثلا تابستان امتحان را برگزار می کنند یا …
بله واقعا به همین درهمی و گیج آوری این جملات است.
حالا چطور و چگونه و کجا و چطوری ابدا مشخص نیست. البته اخیرا از جناب وزیر شنیدم که قرار است تحت هر شرایط امتحانات را حضوری برگزار کنند که آن هم باز نفرمودند کی و کجا؟
جالب است هر چه در ادامه ی بیانات ایشان گشتم و دقیق شدم از دست مزد روزهای اضافه شده به تقویم سالانه آموزشی ایشان ابدا صحبتی به میان نیامد و شاید هم در ادامه ی درد دست و آرتروز گردن و کم سو شدن چشم، گوشم هم کر شده و من نشنیدم و فکر کردم حتما این هم از کیسه خلیفه بخشیده اند، باز همچنان امیدوار و منتظر، چشم به راه تقدیر و تشکری بابت کار ٢۴ ساعتی بودم که آن هم صد البته انتطار بی جایی بود.
با خودم گفتم ایرادی ندارد سری به گروه دوستان و همکارانم بزنم اگر فشار کاری هست خدا را شکر دوستانی دارم سبز تر از برگ درخت و همیشه موجب حال خوب من بوده اند که چشمم خورد به پیام معاون و بعد هم معاون پرورشی و بعد هم پیام تهدید اولیا و در آخر هم طنین صدای خانم مدیر که … عجله !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
بوشهر

یکی از اولیا پستی گذاشتهاند مبنی بر این که: مدرسه تعطیل چه خرجی ممکن است داشته باشد؟ چرا اولیا را در این شرایط سخت کرونایی تحت فشار قرار میدهید؟ مگر دولت به مدارس بودجه نمی دهد؟ سرانه دانشآموزان کجا هزینه می شود؟ و...
(به نقل از یکی از مدیران تویسرکان)
این روزها تقریبا تکلیف هیچ کس با خودش روشن نیست، وزیر محترم آموزش و پرورش یک روز صحبت از ضرورت آموزش و سنجش حضوری می کند، روز دیگر ، گفتهی وزیر توسط وزیر بهداشت به محاق میرود. روزی دیگر بخشنامهای گیج و گنگ صادر میشود که به تعداد مدیران مدارس کشور قابل تفسیر است و...
در حالی که کادر اجرایی مدارس الزاما (نه اجبارا) در محیط کار حضور دارند آموزش هم تعطیل نیست و برخی از دبیران آموزش مجازی را از مدرسه پیگیر بوده و دانشآموزان ریسک پذیرتر با رعایت پروتکلهای بهداشتی پای درس معلمند. از طرفی با توجه به ضرورت پاسخگویی به مراجعات متفرقه و بخشنامههای جورواجور عملا در روزهای کرونایی نیز مدرسه دایر است.
راستش را بخواهید دولت چندان با مردم صادق نیست. سرانه ای برای دانش آموزان به مدرسه پرداخت نمی شود. کادر اجرایی مدرسه برای رفع و رجوع امورات ضروری عملا باید در مدرسه باشند یعنی مدرسه باز است و مشکلاتش جاری در زمان و ساری در مکان.
از آنجایی که مدارس را بعضاً پیمانکاران بسیار با انصاف با نظارت نوسازی ساختهاند و بعضا نیز مدارس رها و مستهلکند، عملا سیم کشیهای فرسوده جرقه میزنند، برقها یا تلفنها قطع میشوند و خطر آتشسوزی وجود دارد، ایزوگام خراب میشود، سقف فرو میریزد، موتورخانه خاموش و نیازمند به روز رسانی است، لولهها میترکند، راه آب پشت بام و حیاط مدرسه به دلیل فرسودگی مدرسه معیوب است، شیشهها توسط فرهنگدوستان به باد نسیان میرود، اینترنت و تلفن مدرسه ماهانه هزینه شارژ دارد، موقع ثبتنام گرفتن وجه را ممنوع کردهاند و از آن طرف پنهانی میگویند انجمن و مدیران خودشان باید با کمکهای داوطلبانه مردمی مدرسه را بچرخانند!
مگر میشود به بهانه تعطیلی مدرسه اجازه بدهیم بناهای فرسوده مدارس دولتی عادی به مخروبه تبدیل شوند؟ (نظریه پنجره شکسته)

اگر مدرسه را آپارتمان خالی از سکنه هم فرض کنیم حداقل نصف شارژ آن بایستی پرداخت شود که ساختمان سرپا بماند. در این میان مدیر باید جوری با اولیا تعامل کند که نه سیخ بسوزد و نه کباب!
مسئولین هم برای نمایش اقتدار هر چند وقت مانوری ترتیب میدهند تا میزان پاکی و گندزدایی مدارس را بسنجند و تهیه تبسنج، دستگاه ضدعفونی کننده، سطل های زباله پدالی، موکت های حاوی مواد ضدعفونی، ضدعفونی کف و سطوح، دستکش و ماسک و شیلد و به میزان کافی مواد شوینده و صابون و الکل و ماده ضدعفونی سطوح را به مدیر مدرسه تحمیل میکنند.
از طرفی مدرسه باید بیمه مسئولیت مدنی و آتش سوزی داشته باشد، کپسولهای آتشنشانی شارژ سالیانه شوند، کلاسهای هوشمند برای معلمانی که میخواهند از امکانات مدرسه استفاده کنند راهاندازی گردد، با تخته هوشمند ۱۵ میلیون تومانی، قلم نوری میلیونی و دوربین حرفه ای ۵ میلیون تومانی و...
اینها بخشی از مشکلات پیدای مدیران در دوره کرونا ویروس است، بگذریم از مشکلات پنهانی که مربوط به مسائل انسانی (روحی روانی) برخی از اولیا، دانشآموزان و همکاران در شرایط کرونایی بوده و مدیر باید آمادگی لازم برای حل و فصل تمام انها را داشته باشد.
در پایان برای بیپاسخ نماندن سوال اولیای گرامی خلاصه نظریه پنجره شکسته را باهم مرور میکنیم:
نظریه پنجره شکسته در مدارس
این نظریه معتقد است اگر پنجره مدرسهای از بیرون شکسته شود و مسئولین مدرسه اقدام به جایگزینی و تعمیرات لازم ننمایند، روزهای آتی سایر رهگذران به هوای بیصاحب بودن مکان ناخودآگاه به تخریب مکان تهییج و تحریک خواهند شد. نظارت و نگهداری محیطهای شهری در یک وضعیت خوب ممکن است از خرابکاری بیشتر و همچنین از تشدید تخریب جدیتر جلوگیری کند. این نظریه در سال ۱۹۸۲ توسط جیمز کیو. ویلسون و جرج ال. کلینگ در مقالهای معرفی شد و پس از آن بحثهای زیادی در علوم اجتماعی و مجامع عمومی درگرفته است.

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

۱- در اواسط ۱۹۷۰ شرکت شکلاتسازی «مارس» یکباره متوجه شد فروش شکلاتهایش افزایش یافته است در حالیکه هیچ تغییری در بودجه تبلیغاتی ایجاد نشده بود، قیمت شکلات هم تغییری نکرده بود، محصول هم همان بود، پس چرا فروششان بیشتر شده بود؟
کار، کار فضاپیمای مکان یاب ناسا بود! مأموریت این فضاپیما این بود که نمونه ای از خاک یکی از سیارههای نزدیک را به زمین بیاورد. فرود این فضاپیما روی سیاره مریخ (مارس) با تبلیغات زیادی همراه بود و موفقیت ناسا عنوان اول همه روزنامهها شده بود.
نام شکلات «مارس» از روی نام بنیانگذار شرکت، «فرانکلین مارس» انتخاب شدهبود، نه بهخاطر سیاره مارس، ولی تکرار نام مارس در رادیو تلویزیون باعث شده بود ذهن مردم بیشتر از قبل متوجه شکلات مارس شود و فروش این شکلات بالا برود!
۲- در یک تحقیق راجع به «روز هالووین» معلوم شد که مردم یک روز قبل از هالووین خیلی بیشتر به محصولات نارنجی رنگ (مثل نوشابه پرتقالی) تمایل پیدا میکنند! قبل از هالووین محرکهای نارنجی رنگ مربوط به این سنت (مثل کدو تنبل و محرکهای نارنجی) افکار را به سمت محصولات نارنجی رنگ میبرند!
۳- در شهرهای آفتابی آمریکا مثل میامی خیلی راحت تر میتوانید ببینید که همسایهتان چه ماشینی سوار میشود تا شهرهایی که مثل سیاتل اغلب بارانی هستند.
در شهرهای آفتابی تمایل مردم برای عوض کردن ماشینشان بیشتر می شود، پژوهش روی دادههای حاصل از فروش یک و نیم میلیون ماشین نشان داد که از هر هشت ماشین که خریده میشود یکی به خاطر «اثر اجتماع» است: وقتی مردم میبینند همسایهشان ماشین جدید خریده تمایل به خرید ماشین جدید پیدا میکنند!
تحقیقات فوق نمونهای بودند از مطالعات گستردهای که نشان دهنده تلقین پذیری گروهی در انسانها هستند. انسان موجودی اجتماعی است و به شدت تمایل دارد رفتاری نشان دهد که او را «عضو» یک گروه کند. این تمایل به تعلق به گروه باعث میشود که انسانها به شدت تمایل به «جو زدگی» داشته باشند.

البته شدت این تمایل در افراد «برون گرا – هیجانی» خیلی بیشتر از افراد «درون گرا – منطقی» است، یعنی فردی با تمایلات شخصی «هیستریونیک» خیلی بیشتر از افرادی با تمایلات «اسکیزوئید» و «وسواس جبری» دچار جو زدگی میشود با این حال همه ما اگر حواسمان را به تصمیمات و انتخابهایمان جمع نکنیم به شدت دچار جو زدگی میشویم و بی آنکه بدانیم تصمیمات همسایه یا تیتر روزنامهها یا حتی رنگی که در ویترین مغازهها بیشتر به چشم میخورد بر تصمیمات ما اثر میگذارند، آنگاه خود ما نیز جزئی از این «شبکه مسری» ناقل «ویروسی» خواهیم شد که از دیگران به ما انتقال یافتهاست!
البته اثر اجتماع و فشار گروه (peer pressure) همیشه هم جنبه منفی ندارد بلکه گاهی فشار گروهی یک تغییر مثبت را تسریع و تسهیل می کند.
مثلا موفقیت درمانی کسانی که برای ترک سیگار در یک برنامه گروهی شرکت میکنند بیش از کسانی است که از روشهای انفرادی درمان استفاده میکنند، همچنین بسیاری از افراد به دلیل تمایل به تعلق به یک گروه به یک باشگاه ورزشی میروند و گروه باعث میشود برنامه ورزشی آنان استمرار داشته باشد.
به قول مولانا:
چون بد مطلق نباشد در جهان
نیک و بد نسبی است این را بدان!
پینوشت:
پژوهشهای مورد اشاره از کتاب «مسری: راهکارهای بازاریابی ویروسی» نوشته «جونا برگر»-ترجمه«نیوشا عاشورزاده»– «انتشارات شریف» نقل شدهاند.
نمونه های دیگری از این پژوهشها را میتوانید در کتاب «کوری خود خواسته» نوشته «مارگارت هفرفان» – ترجمه «اقدس صفری»- انتشارات سرور کیان بیابید. راجع به فرایندهای «همنوایی» و «تلقینپذیری گروهی» میتوانید از کتاب «روانشناسی اجتماعی» نوشته «رابرت بارون و همکاران» -ترجمه «یوسف کریمی» – «انتشارات ارسباران» کسب اطلاع کنید.