صدای معلم:
در واقع این ادعا که گفته می شود تنها آموزش های تخصصی معلمی و صلاحیت های حرفه معلمی در دانشگاه فرهنگیان آموزش داده می شود نه جاهای دیگر... اینها باید بتوانند این را اثبات کنند .
ایروانی:
بله . باید نشان بدهند که از روی چه حسابی این حرف را می زنند. جالب است که شاید اساتید دانشگاه فرهنگیان قاعدتا شاگردان دانشگاه های دیگر هستند که الآن دارند در آنجا درس می دهند.
در گذشته وقتی گروه تربیت دبیر در دانشگاه برگزار شد مسئولیت گروه تربیتی رشته های دبیری همه دانشکده ها بر عهده دانشکده های علوم تربیتی بود.
من این را قبول دارم هر چند که به نظر نمی آید در دانشگاه فرهنگیان چنین اتفاقی بیفتد و آن این که قائلند به این که سهمی از آموزش معلمان باید توسط " معلمان موفق " آموزش و پرورش انجام شود نه هر کسی که رفته و دکترا گرفته ولی استخدام اموزش و پرورش است.
من به این قائل هستم که این پتانسیل در آموزش و پرورش وجود دارد نه در آموزش عالی ولی این فقط بخشی از آموزش است .
به نظر من ، بهترین چیز در تربیت معلم و در شرایط فعلی ما یک روش تلفیقی است. بخش هایی را دانشگاه بر عهده بگیرد و بخش هایی را هم دانشگاه فرهنگیان بر عهده بگیرد. انجام این کار خیلی کار پیچیده ای نیست.
آموزش و پرورش وقتی بودجه ندارد که حتی نیازهای دانشگاه فرهنگیان را مرتفع کند گریزی نیست .
در آمارها آمده است که سالانه چهل تا پنجاه هزار نفر معلم بازنشسته می شوند . باید بتواند پاسخگو باشد. نمی توانند همه مسائل را خودش و راه حل هایی که فوری و آنی تشخیص می دهد پاسخ بدهد و حل کند ؛ اینها در مجموع آسیب زا هستند. آسیب هایی که در این فرایند اتفاق می افتد خیلی دیر مشخص می شوند ؛مانند بیماری نیست که زود خود را نشان بدهد و مثلا آمار فوت بالا برود.
آسیبی که دانش آموز در مدرسه می بیند و آسیبی که مدرسه می بیند به دلیل این که نیروهایشان به طور مناسب انتخاب نشده اند به دلیل اضطرارها ... به زودی خودش را نشان نمی دهد و چون سریع واکنش نمی دهد پنهان می ماند ولی بعد نشان می دهد که آثارش که پنهان نمی ماند.
وقتی بنیه علمی بچه ها وقتی پایین می آید این واقعیت است ، این آسیب است.
در دانشگاه ها وقتی ما این ها را مشاهده می کنیم به وضوح شاهد این مساله هستیم.
صدای معلم:
آقای حاجی بابایی استارت این دانشگاه را با همان تجمیع مراکز تربیت معلم زدند .
ایشان به تازگی در این مورد توییتی نوشته و گفته اند :
« دانشگاه فرهنگیان قلب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را وزیر محترم علوم نمی شناسد . ایشان نامه ای به رهبر عزیز نوشته اند و خواستار انحلال محترمانه دانشگاه فرهنگیان شده اند غافل از این که بیشتر از همه رهبری پشتیبان این دانشگاه هستند آقای غلامی عزیز وارد خط قرمز ما نشوید.
شما به عنوان فردی که سال هاست در فلسفه تعلیم و تربیت تدریس می کنید بفرمایید آیا ما در حوزه آموزش و پرورش چیزی به نام خط قرمز داریم و یا خاصه در آموزش و پرورش ؟
حرف هایی که ایشان زده چقدر مبنای علمی و کارشناسی دارد؟
ایروانی:
اگر ما می خواهیم نگاه کارشناسی داشته باشیم نمی توانیم با سند تحول بنیادین مواجهه مقدس گونه داشته باشیم .
من این طور که ایشان می فرمایند و می گویند دانشگاه فرهنگیان و یا تربیت معلم قلب سند تحول بنیادین است تحت این عنوان چیزی نشنیده ام !
ولیکن مسئله این است که من فکر می کنم این ادبیات، ادبیات کارشناسی با رویکرد حل مساله نیست . نهایتش این است که از نامه ای که آقای دکتر غلامی نوشتند مثلا آن بخشی که ایشان گویند دانشگاه فرهنگیان نقش نظارتی داشته باشد بگوییم نه ما به بیش از این قائلیم و یا بخشی از این متعلق به دانشگاه فرهنگیان است. این خط قرمز تعیین کردن یعنی برای این که افراد بخواهند نظر اعلام کنند باید خطوط افراد را چک بکنند. ما چنین چیزی نداریم.
مسئله تربیت معلم یک مسئله بسیار جدی است.
من شخصا به عنوان کسی که سال هاست در مورد مسائل آموزش و پرورش کار می کنم با بررسی ها و گفت و گوهای مختلف که داشتم به این نتیجه رسیدم که معلم و کیفیت معلم عملا حرف اول را در یک نظام آموزشی می زند .
دلیلش هم این است که تمام تشکیلات وزارت آموزش و پرورش فقط برای این است که صبح ها زنگ مدرسه بخورد و مدرسه دایر شود برای این که دانش آموز برود سر کلاس و معلم به او آموزش بدهد و با معلم وارد مرحله یادهی - یادگیری شود.
با مسائل این گونه برخورد کردن به حل مشکلات ما کمکی نمی کند. ما باید همه تلاشمان این باشد که مشکلاتمان را کم بکنیم و وضعیت را بهتر کنیم. بحث شرط بندی نیست.
مصاحبه گر : علی پورسلیمان
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
نظرات بینندگان
" معلم و کیفیت معلم عملا حرف اول را در یک نظام آموزشی می زند "
جای افسوس است که آموزش و پرورش از بدو تأسیس تا کنون در تشخیص این موضوع، دچار کم فکری، ضعف تحلیل و راه و روش بوده و است ....