صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

 مانور سراسری زلزله و ایمنی با چاشنی اطلاع رسانی و نمایش

پرتال وزارت آموزش و پرورش نوشت : ( این جا )

« به‌منظور ارتقا آمادگی عمومی برای مواجهه با اثرات زلزله و با توجه به شرایط کرونایی و تعطیلی مدارس استان، بیست و دومین مانور سراسری زلزله و ایمنی ویژه دانش آموزان و اعضای خانواده روز شنبه هشتم آذرماه 1399 در بستر شبکه شاد برگزار می‌شود. کشور ایران در منطقه‌ای زلزله‌خیز در جهان واقع‌شده است و هرسال رویدادهای لرزه‌ای بزرگ و کوچک متعددی در کشور رخ می‌دهد که بعضاً تبعات اجتماعی و اقتصادی گسترده‌ای را به دنبال دارند، ازاین‌رو ارتقای آمادگی عمومی برای مواجهه با اثرات زلزله از اهمیت زیادی برخوردار است. 

در راستای ارتقای آمادگی عمومی برای مواجهه با اثرات زلزله از سال 1381 تاکنون، مانور سراسری زلزله و ایمنی در کلیه مدارس کشور به استناد تفاهم‌نامه مشترکی که در آن سال بین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، وزارت آموزش‌ و پرورش، وزارت کشور و همچنین صداوسیما و جمعیت هلال‌احمر مبادله گردید، برگزار شده است. تاکنون بیست‌ویک مانور زلزله و ایمنی در مدارس سراسر کشور برگزار گردیده است، از سال 1394 تغییراتی در برنامه مانور مدارس صورت پذیرفت تا علاوه بر دانش آموزان و مسئولان مدارس، مردم نیز در این فرایند مشارکت داده شوند. چرا مدارس جز دو هفته اول بازگشایی در شهریور که استقبال دانش آموزان و خانواده ها از  " آموزش حضوری " در حد قابل قبولی بود با اختیاری اعلام کردن حضور دانش آموزان  در مدارس ، آموزش را لوث و در اساس بی معنا و تهی کردند ؟

در رویکرد جدید که با عنوان "مدرسه ایمن – جامعه تاب آور" شناخته می‌شود، ضمن ارائه آموزش‌های لازم به دانش آموزان مطابق با روال جاری، تمهیداتی اندیشیده شده است که سطح آگاهی و آمادگی ساکنین محله‌های مجاور مدارس ایمن نیز ارتقا یابد و از ظرفیت این مدارس به‌عنوان پایگاه پیشگیری و مدیریت بحران در واحدهای همسایگی در سطح هر محله استفاده شود .

در سال جاری به دلیل شیوع ویروس کرونا و به دنبال آن تعطیلی مدارس و برگزاری کلاس‌های آموزشی به‌صورت مجازی، امکان اجرای برنامه مذکور و مانور سراسری به شکل یکپارچه میسر نیست، لذا تغییراتی در نحوه برگزاری مانور سال جاری پیش‌بینی‌شده است تا دانش آموزان همراه با خانواده‌های خود بتوانند اطلاعات لازم را در خصوص ایمنی در برابر زلزله کسب نمایند.

 در این دستورالعمل تلاش شده است تا با محوریت ایمنی در برابر زلزله در منازل، اطلاعات جامعی به مخاطبین مانور سال جاری ارائه شود تا با فراگیری آن بتوانند در مقابل زلزله احتمالی از آمادگی لازم برخوردار شوند. بر اساس برنامه تدوین‌شده، دانش آموزان با مطالعه این راهنما و ارائه آن به اعضای خانواده، ضمن فراگیری نحوه صحیح پناه گیری در منزل، می‌توانند اطلاعات لازم را در خصوص مقاوم‌سازی اجزای غیر سازه‌ای نیز کسب نمایند و به اعضای خانواده خود منتقل نمایند تا تمهیدات لازم در حد مقدور برای کاهش ریسک‌های موجود در منازل صورت پذیرد. 

پیش‌بینی‌شده که در روز 8 آذرماه سال جاری هم‌زمان با پخش آژیر زلزله و ایمنی از رادیو سراسری،دانش آموزان در منازل همراه با اعضای خانواده اقدام به پناه گیری و خروج از منزل نمایند .

البته مانور امسال فقط تا مرحله خروج از منزل صورت می‌پذیرد و سایر برنامه‌های مرتبط با طرح "مدرسه ایمن – جامعه تاب آور" امسال اجرایی نخواهد شد، همچنین دانش آموزان می‌توانند با مستندسازی اقدامات خود (تهیه عکس، فیلم، نقاشی و ...) در برنامه‌ای که بدین منظور توسط سازمان دانش‌آموزی اعلام می‌گردد شرکت نمایند. »

معاون امور آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور سال قبل و در 5 آذر 1398 گفته بود : ( این جا )

« چند سالی است که در رویکرد این مانور، تغییراتی داده‌ایم و تنها هدفمان برگزاری مانور زلزله در مدرسه برای دانش‌آموزان نیست بلکه هدفمان، درگیر کردن خانواده‌ها در مبحث زلزله است که بتوانند از ظرفیت مدارس برای مدیریت محله‌ها استفاده کنند.

مانور سراسری زلزله و ایمنی با چاشنی اطلاع رسانی و نمایش

مکانیزم این مانور به این شکل است آموزش‌هایی که دانش‌آموزان فرا می‌گیرند، به والدین انتقال و آنها را در جریان کار خود قرار می‌دهند و مدرسه تبدیل به کانون یا محلی برای شرایط اضطراری می‌شود که می‌توان از زیرساخت‌هایش برای اسکان اضطراری استفاده کرد.

نکته مهم این است که مدارسی برای مانورها انتخاب می‌شوند که از لحاظ سازه ایمن هستند و در شرایط اضطراری یا بحرانی، کارکردشان را از دست نمی‌دهند. برخی از معلمان در تماس با « صدای معلم » می گویند که تعطیلی 9 ماهه مدارس موجب تغییر عادات دانش آموزان شده و حتی برخی از آنان تا نزدیکی های ظهر در خواب به سر می برند !

لطیفی گفته بود : در این راستا مانورها در مدارسی برگزار می‌شود که سازمان نوسازی مدارس، مقاومت آن مدارس را تائید کرده باشد.

 استاندارد و مقاوم بودن مدرسه از این جهت برای ما مهم است که در شرایط بحران، مدارس کارکرد خود را از دست ندهند. به طور مثال برخی بیمارستان‌ها و مراکز حیاتی کشور برای شرایط اضطراری انتخاب می‌شوند که در موقعیت بحران بتوانند خدمات‌دهی بی‌وقفه داشته باشند و دستگاه‌هایی که در این مراکز قرار دارند، از کار نیفتند و بتوانند به بیماران خدمات ارائه دهند.

 زیرساختی در مدارس وجود دارد که اگر بتوان از این زیرساخت‌ها استفاده کرد، مدارس تبدیل به محل‌هایی می‌شوند که در شرایط بحران، بی‌وقفه و با ظرفیت بالا، خدمات ارائه دهند و هدف ما از این مانورها، احیای این ظرفیت مدارس برای امدادرسانی است.

مانور سراسری زلزله و ایمنی با چاشنی اطلاع رسانی و نمایش

 وزارت آموزش و پرورش، پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی، سازمان مدیریت بحران، دستگاه‌های امدادی مانند هلال‌احمر و اورژانس و آتش‌نشانی با هم این مانور را برگزار می‌کنند.

 در این مانور بیشتر بحث پناه‌گیری برای دانش‌آموزان ارائه می‌شود تا دانش‌آموزان با کمک خانواده‌هایی که در این مانور مشارکت کرده‌اند، بتوانند هم پناه‌گیری و هم راه‌های انتقال مصدومان احتمالی به مراکز درمانی را یاد بگیرند.

 در گذشته هلال‌احمر و اورژانس، کارها و عملیات‌های نمادین و آزمایشی را در این مانور نشان می‌دادند که فایده‌ای برای دانش‌آموز یا خانواده‌اش نداشت به همین دلیل ما سعی کردیم آموزش‌هایی را در راستای آگاه‌سازی و کاربردی برای این افراد داشته باشیم تا اگر واقعاً دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان در شرایط اضطرار و بحران قرار گرفتند، بتوانند حداقل از خودشان دفاع کنند.

 ذکر این نکته مهم است که باید در نظر گرفت، قرار است مانور در چه مدارسی برگزار شود؟ چرا که آموزش به دانش‌آموزانی که در مدارس با سازه‌های بتونی هستند، با آموزش به دانش‌آموزانی که در مدارسی با سازه خشت و گلی هستند، تفاوت دارد.

به همین دلیل آموزش‌ها و مانور باید بر اساس سازه ساختمان و تعداد طبقات انجام شود چرا که دانش‌آموزی که در مدرسه خشت و گلی آموزش فرا می‌بیند، نحوه پناه‌گیری و فرارش با دانش‌آموز مدرسه سازه بتونی متفاوت است.

متأسفانه آموزش‌ها در مانورها یکسان است و دستورالعمل یکسان دارد و این نقطه‌ضعف مانورها است البته احتمال دارد مانور در سراسر کشور در مدارس با شرایط یکسان (به عنوان مثال مدارسی که برچسب استاندارد دارند) برگزار شود. »

پرسش « صدای معلم » آن است که چگونه می توان یک آموزش مهارتی مهم مانند آمادگی در برابر زلزله را فقط در یک سری انتقال اطلاعات و محفوظات خلاصه کرد ؟

مانور سراسری زلزله و ایمنی با چاشنی اطلاع رسانی و نمایش

مطابق گفته معاون امور آمادگی و مقابله سازمان مدیریت بحران کشور هدف از این مانورها، احیای ظرفیت مدارس برای امدادرسانی است. آیا هدف از این گونه امور همان انجام و تکرار حرکات نمادین و نمایشی است ؟

آیا هدف فقط " رفع تکلیف " است ؟ این که گفته شود : " کاچی به از هیچی " !

پیش تر هم در ارتباط با اغراق گویی معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش از قول تعداد قابل توجهی از معلمان و دانش آموزان ( این جا ) گفته شد که آنان حتی در شبکه شاد از مبادله یک فایل صوتی هم ناتوان می شوند و این وضعیت همچنان استمرار داشته است .

برخی از معلمان در تماس با « صدای معلم » می گویند که تعطیلی 9 ماهه مدارس موجب تغییر عادات دانش آموزان شده و حتی برخی از آنان تا نزدیکی های ظهر در خواب به سر می برند !

آیا مسئولان وزارت آموزش و پرورش این واقعیات را نمی بینند ؟

چرا مدارس جز دو هفته اول بازگشایی در شهریور که استقبال دانش آموزان و خانواده ها از  " آموزش حضوری " در حد قابل قبولی بود با اختیاری اعلام کردن حضور دانش آموزان  در مدارس ، آموزش را لوث و در اساس بی معنا و تهی کردند ؟

چگونه و با کدام تمهیدات و امکانات و سرمایه اجتماعی قرار است پس از پایان کرونا - که تاریخ آن مشخص نیست - وضعیت به همان روال ناقص سابق بازگردد ؟

سه شنبه اول مهر ، این رسانه در گزارشی نوشت : ( این جا )

« دانش آموزان تایوانی روز دوشنبه در قالب یک برنامه پیش‌گیرانه، نحوه رفتار صحیح برای جلوگیری از صدمات جانی هنگام زمین لرزه را در مدارس تمرین کردند.

مانور سراسری زلزله و ایمنی با چاشنی اطلاع رسانی و نمایش

این تمرین همزمان با روز ملی پیش‌گیری از بلایای طبیعی روز دوشنبه بیست و یکم سپتامبر در کلیه مدارس تایوان برگزار شد.

مدارس تایوان دست کم معمولا دو بار در سال شاهد تمرین‌هایی از این دست برای آموزش نحوه مقابله با زمین لرزه به دانش‌آموزان است. »

 پایان گزارش/


 مانور سراسری زلزله و ایمنی با چاشنی اطلاع رسانی و نمایش

منتشرشده در گفت و شنود

زادروز دکتر علی شریعتی  در شرایط عسرت زیستی و بحران عظیم معیشتی امروز

در 87 مین سالیاد زادروز (2 آذر 1312-1399)، آموزگارِ خودآگاهی و توحیدِ تثلیث‌وارِ «عرفان، برابری، آزادی»

در شرایط بحران حاد زیستی و معیشتی‌ای که جامعه‌‌ی ما در جهان معاصر با آن مواجه شده است، بهترین بزرگداشت را در تداوم اندیشه و پویش راه او می‌یابیم و در بازگویی و بیانِ به‌روز آن چشم‌انداز نظری و برون‌داد و بدیل عملی‌ آن، و می‌دانیم که این بحرانِ اقتصادی-اجتماعی ربط و نسبت وثیقی با بحران انسداد سیاسی و امتناع عقیدتی دارد که جملگی مجموعه‌ی دالانی تودرتویی را در مقابل ما قرار داده است، به‌گونه‌ای که نخست باید بتوانیم سرنخ این کلاف سردرگم را بیابیم.

شریعتی به ما می‌آموخت که این سرنخ یا علت‌ همه‌ی علت‌ها و مصیبت‌ها، اعم از استعمار و استبداد گرفته تا استثمار و توسعه‌نایافتگی، «استحمار» است، نوعی ازخودبیگانگی و سلطه‌پذیری و  بندگی خودخواسته ناشی از فریب و تحمیق و تزویر که از سویی به‌شکل کهن دینی در جوامع سنّتی بروز می‌کند (نجات اسلام از زندان ارتجاع)، و از دیگرسو، به‌شکل مُدرن ایدئولوژیک در جوامع صنعتی خود را نشان می‌دهد. در ارزیابی او شرایط امکان این «تزویر» را زر و زور در تاریخ و در جامعه فراهم می‌آورند و بدون توجه به منافع انضمامی اقتصادی و اغراض اقتدار سیاسی نمی‌توان تنها با اتخاذ خط مشی‌ آگاهی‌بخشی انتزاعی با تزویر مقابله کرد. زیرا در دعوت او از سویی خاطرنشان می‌کرد که، «... به انسانی که گرسنه است از معنویت سخن گفتن و از کمالِ ارزش‌های اخلاقی دم زدن، فریب و فاجعه است...» (م.آ.25، «نسان بی‌خود»، «آرزوها»، تهران: قلم، چ6، 1384ص359) و از دیگرسو، فریاد برمی‌آورد که «فرار، فرار، برای بازیافتن آنچه از عدالت عزیزتر است و آنچه از سیری والاتر، آزاد بودن... »(همانجا، ص360)
برای نجات خدا، اخلاق و معنویت، از قبرستان واپس‌گرایی یا ارتجاع دینی، چنان‌که برای نجات انسان از انواع استحمار ایدئولوژیک مدرن، او بدیلِ نوعی «عرفان»(شناخت) را پیش می‌نهاد، با تعریفی جدید خاص در قاموس او، یعنی در نسبتی وثیق با «عقلانیت انتقادی» اجتماعی که در برابر «سلطه‌ی» استبداد و استثمار، پایه‌ی کلامی (الهیاتی) و فلسفی (هستی‌شناختی) رهایی‌بخشی یا تحققِ آزادی و عدالت را پی ریزد؛ پس راه‌حل او در حین محلی بودن (لوکال) جهان‌روا (گلوبال) بود.

زادروز دکتر علی شریعتی  در شرایط عسرت زیستی و بحران عظیم معیشتی امروز

نمود شاخص بحران اقتصادی کنونی جامعه‌ی ما که محصول طرح‌های توسعه و رشد ناموزون و بی‌رویه طی دهه‌ها و سده‌ی گذشته است، نشانه‌ای از جهل ساختاری نسبت به مقتضیات بوم‌زیستی، میراث فرهنگی تاریخی، و فقدان بینش و منش و مشارکت ملی-مردمی و دموکراتیک در دوبُعد اجتماعی و سیاسی، سیاست‌گذاران مسئولان و مدیرانِ فن‌سالار و دیوان‌سالار، در کشور و در منطقه‌ی ماست. منطقه و میهنی غنی و سرشار از منابع متنوع طبیعی و نیروهای جوان انسانی که می‌توانست و می‌بایست با طرح‌افکنی علمی و مدیریتی اصولی و اعتماد و مشارکتی مردمی، به رغم همه‌ی تهدیدها و تحریم‌ها، به شکوفا‌ترین اقتصادها تبدیل شود. تفرّق قومی-مذهبی مصنوعی اما که توسط قدرتهای ذینفع در منطقه دامن زده می‌شود و فقدان بینشی منطقه‌ای و ملی که به همسویی و همکاری ملت‌های ساکن منطقه‌ی خاورمیانه و دفاع از مصالح مشترک و بهره‌وری بهینه از منابع و سرمایه‌های ملی و منطقه‌ای بیانجامد، در وخامت‌بخشی به این بحران مؤثر بوده است.

زادروز دکتر علی شریعتی  در شرایط عسرت زیستی و بحران عظیم معیشتی امروز


راه نجات و رستگاری از چنبره‌ی بحران‌های تودرتو که به تدریج به فروپاشی همه‌جانبه‌ی اجتاعی و سیاسی، و به ویژه ارزشی و اخلاقی می‌انجامد، و نمودش را در گسترش فساد در میان دست‌اندارکاران و کارگزارن نظام و حاکمیت مشاهده می‌کنیم، بازبینی در گفتمان‌های مسلط و گرایشات راست گرایانه‌ی گذشته است، اعم از محافظه‌کار افراطی یا مصلحت‌گرای اعتدالی، عامه‌گرای پوپولیستی یا نخبه‌گرای نولیبرال، و بازگشت به گفتمان صدر و آستانه انقلاب، در تداوم و استمرار انقلاب مشروطه و نهضت ملی، یعنی در همان افقی به راه افتاد که روشنفکران ملی مردمی و مصلح مذهبی برای آینده ترسیم می‌کردند: طراحی توسعه‌ای عدالت‌طلبانه و آزادیخواهانه با پشتوانه و تبار فرهنگی تاریخی، و نوزایی و نوسازی، احیاء و اصلاح، عقیدتی و معنوی در حوزه‌ی دینی.
شرایط بحرانی همه‌گیری ویروس تاج‌دار و فوریت یافتن فاصله‌گیری و اجتماع اجتماع‌ناپذیر آدمیان، در پیش گرفتن سراسری سیاست اقتصادی دفاع از جامعه و حمایت و پوشش و تامین اجتماعی، و به ويژه فریادرسی و دادرسی و همبستگی نسبت به اقشار آسیب‌پذیر را به یک ضرورت حیاتی برای ادامه‌ی بقا مبدل ساخته است. نمود شاخص بحران اقتصادی کنونی جامعه‌ی ما که محصول طرح‌های توسعه و رشد ناموزون و بی‌رویه طی دهه‌ها و سده‌ی گذشته است، نشانه‌ای از جهل ساختاری نسبت به مقتضیات بوم‌زیستی، میراث فرهنگی تاریخی، و فقدان بینش و منش و مشارکت ملی-مردمی و دموکراتیک در دوبُعد اجتماعی و سیاسی، سیاست‌گذاران مسئولان و مدیرانِ فن‌سالار و دیوان‌سالار، در کشور و در منطقه‌ی ماست.

برون‌رفت از بحران‌ حاضر بدون شناسایی حق نظارت و مشارکت همه‌ی شهروندان در تولید ملی و سیاستگذاری‌های کلان و تغییر سبک مدیریت اقتصاد سیاسی متصور نیست. ضرورت وجودی و مشروعیت اقلّی نهاد دولت در عصر جدید عبارتست از توان پاسخگویی به ابتدایی‌ترین پیش‌نیازهایی چون تأمین کالاها و خدمات عمومی (اعم از امنیت، بهداشت، آموزش، زیرساخت‌های صنعتی حمل‌و‌نقل و...)، نظارت بر پیامدهای ناشی از کنش‌های اقتصادی بیرویه و سوداگرانه که می‌تواند به تخریب محیط و همزیستی شهروندان بیانجامد، و به ویژه تعدیل نابرابری‌های موجود که محصول شرایط تاریخی، سوءمدیریت‌ها و منافع مافیاهای اقتصادی است؛ و نه سیاست خصوصی‌سازی، رشد اختاپوسی نهادهای مالی (بانک‌ها، مؤسسه‌های مالی و اعتباری، و بورس)،  جهت تصاحب مازاد ارزش و سودهای تولید‌شده در اقتصاد، انحصار و اعطای امتیازات ویژه به اشخاص حقیقی و حقوقی و تشویق جریان نوکیسه‌گی رانتی در حاشیه‌ی قدرت، تسلط تجارت نامولد دلالی بر سایر بخش‌ها که تا کنون نتیجه‌ای جز افزایش میزان بیکاری، گسترش فقر و تشدید استثمار و گسترش حاشیه‌نشینان و بیکاران، نداشته است.
همبستگی و اتحاد نیروها و جهان کار و آموزش (کارگران، کارمندان، معلمان،...)، هدایت جنبش مطالباتی و اعتراضی مدنی از سوی اقشار محروم و محذوف (حاشیه‌نشینان شهری، بیکاران، زنان و..)، بر محور خواست‌های مشروع و مشخصِ علمی و عملی پیش‌شرط توفیق و پیش‌برد خط‌مشی اصلاح گری ساختاری است.
خط‌مشی آگاهی‌رهائی بخش در چشم‌انداز و کلام نوشریعتی اراده‌ی چنین تغییروتحول‌خواهی اساسی معطوف به آینده‌ای روشن و بهتر از دیروز و امروز است و نه واپسگرایی و برگشت به گذشته‌های موهوم. 
خوش‌بینی پریروز معلم مردم شریعتی معطوف به همین آینده و فردای از راه‌رسنده بود.

وب سایت رسمی احسان شریعتی


زادروز دکتر علی شریعتی  در شرایط عسرت زیستی و بحران عظیم معیشتی امروز

منتشرشده در یادداشت

انتقاد صدای معلم از فروش کتاب در دانشگاه فرهنگیان توسط رئیس و وضعیت مدیریت تعارض منافع

امروزه در بازار فروش کتاب ، تنوع فراوانی دیده می شود . خرید از طریق کتاب فروشی های اینترنتی و ارسال پستی آن ، از شیوه های رایج خرید کتاب است . همچنین در فضای مجازی بعضی کتاب ها  به صورت نسخه پی دی اف یا صوتی نیز به فروش می رسند  علاوه بر آن ، برخی کانال های کتاب خوانی ، کتاب هایی را  به صورت رایگان ،  در اختیار کاربران قرار می دهند .  نظام آموزشی ما بیش از هر چیز ایدئولوژیک محور است . گزینش های آموزش و پرورش و دانشگاه ها  از سخت گیرانه ترین گزینش ها به شمار می آیند در نظام آموزشی و دانشگاه فرهنگیان ،آموزش های دینی در حد افراط صورت می گیرد اما خروجی این نظام آموزشی ، چندان با آن آموزه ها ، همخوانی ندارد .

در جامعه ما یک شیوه دیگر هم  است که کتاب هایی در تیراژ بالا به صورت تحمیلی به دیگران فروخته می شوند.  نویسندگان این نوع کتاب ها  با استفاده از جایگاه حقوقی خود ، کتاب هایشان را بی دردسر به فروش می رسانند. 

اخیرا در برنامه بیست شبکه تهران گزارشی در ارتباط با فروش کتاب های رئیس دانشگاه فرهنگیان به خود دانشگاه فرهنگیان ارائه شد . ( 1 ) این خبر که در فضای مجازی نیز بازتاب گسترده ای داشته است ، سوالاتی را برای  مخاطبین ایجاد کرده است. 

در حالی که نویسندگان برجسته ای برای گرفتن مجوز چاپ کتاب خود مدتها  انتظار می کشند و بعد هم برای فروش آن دردسرها  باید تحمل کنند ، رئیس دانشگاه فرهنگیان  به راحتی و با استفاده از جایگاه شغلی خود ، کتابهایشان را با تیراژ بالا به مجموعه زیر نظر  خود فروخته اند !

انتقاد صدای معلم از فروش کتاب در دانشگاه فرهنگیان توسط رئیس و وضعیت مدیریت تعارض منافع

این عملکرد یادآور سیاست گذاری های ضمن خدمت فرهنگیان است . آموزش و پرورش که مجری دوره های ضمن خدمت برای فرهنگیان است ، در بعضی دوره ها کتاب هایی را معرفی می کند که فرهنگیان چنانچه مایل به شرکت در آن دوره هستند ، ملزم به خرید آن کتاب می شوند که بتوانند در آزمون ضمن خدمت شرکت کنند. 

 حال آنکه در خانواده ای که مثلا دو نفر فرهنگی هستند ،  می توانند برای شرکت در آزمون ، مشترکا  از  یک کتاب استفاده کنند . حتی چند همکار هم می توانند مشترکا  یک کتاب را مطالعه کنند اما در بخشنامه قید می شود که هر شرکت کننده در آزمون باید یک جلد کتاب خریداری کند !

اغلب فرهنگیان می دانند که هدف از این  آزمونها ، فروش کتاب های افراد خاص است ! افرادی که به یک نهاد حکومتی یا آموزش و پرورش وصل هستند . در هر صورت با فروش این کتاب ها به فرهنگیان ، منافع  اشخاصی تامین می شود. 

متاسفانه در بین فرهنگیان نیز این همدلی و اتحاد حاصل نمی شد تا عطای این آزمون ها را به لقایش ببخشند.

با توجه به این که فرهنگیان نیز اغلب به کسب امتیازاتی در فرم ارزشیابی نیاز داشتند ، آن کتاب ها را تهیه می کردند . 

هر چند که محتوای این ضمن خدمت ها ،  نقش مؤثری در  ارتقای علمی معلمان هم نداشتند. 

انتقاد صدای معلم از فروش کتاب در دانشگاه فرهنگیان توسط رئیس و وضعیت مدیریت تعارض منافع

از آن جایی که تقریبا تمام ضمن خدمت های عمومی ، محتوای  اعتقادی دارند ، بسیاری از کتاب های آقای مطهری و آقای قرائتی و مانند آنها  با این آزمون ها به فرهنگیان کشور  فروخته شد . 

 حال رئیس دانشگاه فرهنگیان به ابتکاری دست زده اند و دو کتاب خود را یک جا با  حدود سه میلیارد گردش مالی  به دانشگاه زیر نظر خود فروخته اند. ( مراجعه شود به خبر بیست شبکه تهران ) 

لابد آقای رئیس در واحد های درسی ، سرفصل هایی متناسب با این دو کتاب برای دانشجویان تعیین کرده اند . 

این نوع مدیریت در یک مجموعه آموزشی ، در وزارتخانه ای که ادعای تربیت  معلمِ متعهد را دارد ، دور از انتظار است . دانشگاهی که در گزینش دانشجو  و  استاد به شدت بر شاخص های اعتقادی ، پافشاری می کند ، برای چنین تصمیمات سودجویانه چه پاسخی دارد ؟

انتقاد صدای معلم از فروش کتاب در دانشگاه فرهنگیان توسط رئیس و وضعیت مدیریت تعارض منافع

 نظام آموزشی ما بیش از هر چیز ایدئولوژیک محور است . گزینش های آموزش و پرورش و دانشگاه ها  از سخت گیرانه ترین گزینش ها به شمار می آیند در نظام آموزشی و دانشگاه فرهنگیان ،آموزش های دینی در حد افراط صورت می گیرد اما خروجی این نظام آموزشی ، چندان با آن آموزه ها ، همخوانی ندارد . شاید یک علتش تضاد عمیقی باشد که بین حرف و عمل اغلب مسولین  اجرایی دیده می شود . این تضاد موجب بی اعتمادی جوانان شده است . جوانان امروزی ، در فضای مجازی خبرها را پیگیری می کنند و هر سخنی را به راحتی باور نمی کنند . جوانانی که  اخبار فسادهای مالی و فرصت طلبی برخی از مسؤلین را  هر روز از رسانه ها  می بینند ، دیگر با شعارها و رفتارهای زاهدانه و ادعای دینداری ، فریب نمی خورند . جوانانِ منتقد  به عملکرد افراد بیش  از شعارهای تکراری آنها توجه می کنند.  

آنان به این درک رسیده اند که ؛

بزرگی  سراسر به گفتار   نیست 

دو صد گفته چون نیم کردار نیست 

( 1 )

کلیپ را مشاهده فرمایید :


انتقاد صدای معلم از فروش کتاب در دانشگاه فرهنگیان توسط رئیس و وضعیت مدیریت تعارض منافع

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

اغراق گویی معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در مورد شبکه شاد و پرسش های صدای معلم

هنوز معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش از زمان تصدی این پست نه به هیچ یک از گزارش های « صدای معلم » پاسخی ارائه کرده است و نه نشستی با خبرنگاران و رسانه ها با وجود تاکیدات و تذکرات فراوان برگزار کرده است . اگر از نگاه معاون آموزش متوسطه عملکرد مدیران استان ها مطلوب بوده است ؛ پس تعطیلی 90 درصدی مدارس نشان از چه می تواند باشد زمانی که مسئولان و مدیران هم در داخل آموزش و پرورش و هم دستگاه های بیرونی به ویژه وزارت بهداشت و ستاد کرونا گواهی بر رعایت پروتکل های بهداشتی در مدارس در حد " مطلوب " می دهند ؟!

در گزارشی که صدای معلم پس از ابلاغ « برنامه نظارتی پروژه مهر » از سوی معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در 22 مرداد 1399 منتشر کرد ، آمده است : ( این جا )

« نکته قابل تامل آن است که این گونه بخشنامه ها با محتوای اکثرا " تکراری " هر سال توسط وزارت آموزش و پرورش به واحدهای مربوطه ارسال می گردد .

آیا اگر وزارت آموزش و پرورش به ماموریت های اصلی مدیران و مدیریت هوشمندانه آنان واقف بوده و باور دارد نیازی به این گونه تکرار مکررات هست ؟

پرسش " صدای معلم " از " علیرضا کمره ای " به عنوان معاون آموزش متوسطه و رئیس ستاد پروژه مهر این است که دقیقا بگویند و توضیح دهند که برای اجرای جامع و کیفی این دستور العمل چه میزان اعتبارات و بودجه با توجه وضعیت خاص امسال که با شیوع کرونا توام شده تخصیص داده شده است ؟

اغراق گویی معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در مورد شبکه شاد و پرسش های صدای معلم

نظارت در این مورد زمانی معنا و مفهوم پیدا می کند که مطابق اصول مصرح قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، وسایل آموزش و پرورش رایگان برای همه ملت فراهم شود .

آیا وزارت آموزش و پرورش و حاکمیت به وظایف ذاتی خویش در این مورد عمل کرده اند که بخواهند در آن راستا نظارت خود را اعمال کنند ؟

چند پیش در اخبار آمده بود فراکسیون جمهوریخواه سنای آمریکا برنامه ای شامل کمک یک صد میلیارد دلاری به مدارس و پرداخت پول نقد تا ۱۲۰۰ دلار به اکثر شهروندان پیش بینی کرده است .

در محتوای این دستورالعمل نقش خاص و قابل پرسشی برای " استانداران " به عنوان روسای شوراهای آموزش و پرورش تعریف نشده است و این در حالی است که این مقامات مطابق " قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش " و بر اساس ماده 1 این قانون ، مسئولیت تحقق مشارکت و نظارت مردم در امر آموزش و پرورش و بهره گیری از کلیه منابع و امکانات جهت تاسیس ، توسعه و تجهیز فضاهای آموزشی و پرورشی و تسهیل در فعالیت های اجرایی آموزش و پرورش بر عهده آنان گذارده شده است . معاون آموزش متوسطه در حالی سخن از " عدالت آموزشی " می راند که هنوز تکلیف سه و نیم میلیون نفری که از این امکانات و نیز آموزش حضوری محروم هستند شفاف سازی نشده است .

و این در صورتی است که استانداران بر اساس تجارب در این مدت نقش پررنگی در عزل و نصب ها و  انتصابات آموزش و پرورش داشته اند .

« صدای معلم » از ابتدای تعطیلی مدارس به خاطر کرونا منتقد سیاست های وزارت آموزش و پرورش در این بخش و به ویژه " تعطیلی مدارس " بدون برنامه ریزی خاص و آینده نگرانه و رها از " روزمرگی " بوده و بر این باور است که ادامه تعطیلی مدارس ضمن گسترش آسیب های اجتماعی و در وجه مهم تر ، اتوریته مدرسه را دچار ضعف های اساسی و بحران خواهد کرد .

این رسانه از مسئولان وزارت آموزش و پرورش می خواهد ضمن احترام به بخش مدنی آموزش و پرورش  و استقلال حرفه ای این نهاد مادر به وظایف حاکمیتی و قانونی خویش در این مورد عمل نمایند . »

معاون آموزش متوسطه وزیر در مراسم معارفه مدیرکل استان آذربایجان غربی گفته است : ( این جا )

« پایداری نظام اجتماعی و سیاسی تنها با سرمایه گذاری در آموزش و پرورش ممکن است.

اغراق گویی معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در مورد شبکه شاد و پرسش های صدای معلم

با توجه به شرایط ناپایدار کرونایی، مدیریت آموزش و پرورش امری دشوار است که مسئولان آموزش و پرورش در استانها تاکنون عملکرد مطلوبی داشته اند.

 هم اکنون ۴۰ برنامه تلویزیونی با همکاری آموزش و پرورش و رسانه ملی تولید و پخش می شود.

فراکسیون جمهوریخواه سنای آمریکا برنامه ای شامل کمک یک صد میلیارد دلاری به مدارس و پرداخت پول نقد تا ۱۲۰۰ دلار به اکثر شهروندان پیش بینی کرده است . شبکه شاد در نوع خود بی نظیر است و آموزش تعاملی را برای  ۱۲میلیون دانش آموز کشور فراهم کرد.

 در راستای عدالت آموزشی، استفاده از روش های آموزشی جایگزین در مناطقی که دسترسی به شبکه شاد نداشتند، در دستور کار قرار گرفت. »

نخستین پرسش « صدای معلم » از آقای کمره ای آن است که چرا در مورد " اولویت داشتن آموزش حضوری " علی رغم تاکید وزیر آموزش و پرورش حرفی نمی زند ؟

معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش به صورت دقیق و شفاف توضیح دهد که چرا دستورالعمل بازگشایی مدارس علی رغم تبلیغات فراوان توسط ایشان ( این جا ) و حتی اعتراض « محمود مهرمحمدی » عضو شورای عالی آموزش و پرورش نسبت به کنار گذاشتن آن اجرا نشد ؟ ( این جا )

اگر از نگاه معاون آموزش متوسطه عملکرد مدیران استان ها مطلوب بوده است ؛ پس تعطیلی 90 درصدی مدارس نشان از چه می تواند باشد زمانی که مسئولان و مدیران هم در داخل آموزش و پرورش و هم دستگاه های بیرونی به ویژه وزارت بهداشت و ستاد کرونا گواهی بر رعایت پروتکل های بهداشتی در مدارس در حد " مطلوب " می دهند ؟!

اغراق گویی معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در مورد شبکه شاد و پرسش های صدای معلم

آیا آقای کمره ای که ادعا می کند شبکه شاد در نوع خود بی نظیر است تاکنون در این برنامه تدریس کرده و یا با معلمانی که در آن تدریس می کند به گفت و گو نشسته است ؟

بسیاری از معلمان در تماس با صدای معلم از مشکلات فنی و برنامه ای در شبکه شاد می گویند و این که حتی گاهی اوقات یک فایل صوتی ساده هم به زحمت در آن مبادله می شود ؟!

معاون آموزش متوسطه در حالی سخن از " عدالت آموزشی " می راند که هنوز تکلیف سه و نیم میلیون نفری که از این امکانات و نیز آموزش حضوری محروم هستند شفاف سازی نشده است .

پایان گزارش/


 اغراق گویی معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش در مورد شبکه شاد و پرسش های صدای معلم

منتشرشده در گفت و شنود

گروه رسانه/

« صدای معلم » درگذشت این نویسنده ارجمند را تسلیت می گوید .

منتشرشده در معرفی کتاب

ویژگی های مدرسه خوب و آموزش و پرورش پساکرونا

اگر قبل از همه‌گیری کروناویروس ضرورت تحول در سیستم آموزش و پرورش ما چندان جدی و محسوس نبود، در پساکرونا با شکسته شدن بسیاری از تابوها مانند همراه داشتن گوشی، لپ‌تاپ و سایر وسایل الکترونیکی توسط دانش‌آموزان، امروزه آموزش آنلاین و آفلاین و آزمون‌های اوپن‌بوک ضرورت بازنگری جدی در چرایی و چگونگی مباحث کیفی و کمی آموزش برای جوانان و نوجوانان دیجیتالی به سطح نیازهای اولیه و روزمره شهروندان هبوط کرده است. شاید باور نکنید ولی یکی از چالش‌های اصلی این روزها در مدارس نحوه برگزاری آزمون‌های نیمسال اول در دی‌ماه و کشمکش حضوری یا مجازی بودن آن‌هاست.

اکثر معلمان معتقدند که آزمون آنلاین یعنی تیر خلاص بر پیکره مریض آموزش و پرورش سنتی ما.
در جبهه مقابل قریب به اتفاق دانش‌آموزان و خانواده‌ها معتقدند که نوع آزمون باید متناسب با نوع آموزش (نه چندان مناسب مجازی آن هم از نوع شبکه ناشاد) باشد، و البته برنده این کشمکش احتمالا (برعکس سیستم معلم‌سالاری گذشته) دانش‌آموزان خواهند بود.

در آموزش و پرورش پسا کرونا دیگر حفظ کردن ترتیب عناصر جدول مندلیف، حفظ کردن شعر و انواع و اقسام فرمول‌های عجق وجق فیزیک، شیمی، مثلثات و.... عملا امری بیهوده و آب در هاون کوفتن است.

ویلیام گلاسر از صاحبنظران عرصه تعلیم و تربیت در کتاب "تئوری انتخاب" و همچنین "مدارس بدون شکست" معتقد است که ما تنها به پدیده‌هایی توجه می‌کنیم که در دنیای ارزشی و کیفی ما وارد می‌شوند، پس بدون اینکه به دانش‌آموز اهمیت و ضرورت موضوع تفهیم شود و مهم‌تر از آن کاربردهای مفاد آموزشی در افق اهداف دانش‌پژوه ترسیم گردد، چپاندن فرمول‌های خشک و خالی در مخیله دانش‌آموز بی‌ نتیجه و باد در قفس کردن است.

کنفوسیوس از مشاهیر نظام تعلیم و تربیت چین باستان در خصوص فرآیند آموزش معتقد است که:
"به من بگو تا فراموش کنم
نشانم بده تا به خاطر بیاورم
درگیرم کن تا بیاموزم"

نتیجه عدم تفهیم ضرورت آموزش، منتج به عدم ایجاد علاقه و نهایتا به عدم تمرکز در آموزش خواهد شد.

ویژگی های مدرسه خوب و آموزش و پرورش پساکرونا

دانشمندان بر این باورند که میزان اطلاعاتی که نهایتا در ذهن یک انسان بالغ می‌گنجد حدود نیم گیگا بایت است. در حالی که یک کامپیوتر خانگی بیش از هزار برابر محفوظات بشر گنجایش داشته و تازه قابل فایل‌بندی اطلاعات و دسته‌بندی معلومات و سرچ سریع آنهاست. از طرفی برخی از دولت‌ها و شرکت‌ها به جای سانسور اخبار مهم و اطلاعات ذی‌قیمت امروزه برای گیج کردن مخاطب با تولید اخبار ضد و نقیض و پرت و پلا سعی در گمراه و مردد کردن کاربر نموده و نهایتا مخاطب را به بی تفاوتی، سرگردانی و اشباع ذهنی می‌رسانند. لذا سیستم حفظ کردن سنتی و اجبار دانش‌آوز برای به خاطر سپردن برخی از دروس در مدارس پیشرفته امری منسوخ و البته حاصل آن ایستایی و ناکارآمدی آموزش و پرورش است.

امروز می‌توان تاریخ تمدن معظم ویل دورانت را به جای قفسه‌بندی در خانه به راحتی دانلود و با خود حمل نمود و البته دچار توهم دانایی و تفاخر بی جا نیز نبود.
حفظ کردن اطلاعات کتب درسی در دوره پسا کرونا امری بیهوده جلوه می‌کند، چرا که الان حجم اطلاعات بشری نجومی بوده و به بی نهایت میل می‌کند، لذا آنچه در این پلشتی آموزشی و وانفسای اطلاعات و اخبار ضد و نقیض و اشباع ذهنی در ایام کرونایی لازم است عبارت است از آموزش چهار مهارت تجربه شده در دنیای متمدن:


تفکر نقادانه (تشخیص سره از ناسره)
مهارت حل مسئله (تلاش برای خروج از بن‌بست‌های ظاهری علمی)
ارتباط (داد و ستد اجتماعی و اشتراک‌گذاری منابع)
همکاری (تقسیم وظایف)

بر این اساس چیزهایی که رفته رفته در مدارس پساکرونا باید به فراگیران آموزش داده شود، به جای انباشت محفوظات کهنه و غیرکاربردی ایجاد توانایی برای یادگیری موثر، حفظ تعادل روحی و روانی و اعتماد به نفس در موقعیت‌های ناشناخته و تجربه نشده، مدیریت هیجانات و استرس‌های آنی و مهمتر از همه توانایی تغییر می‌باشد.

دکتر محمدرضا سرگلزایی روانشناس و صاحب‌نظر در مسائل تعلیم و تربیت معتقد است که در ایران مدارس خوب ساختنی است نه یافتنی.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

ویژگی های مدرسه خوب و آموزش و پرورش پساکرونا

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

« صدای معلم » در گزارش خود نوشت :

« هنوز مرجعی رسمی در آموزش و پرورش کیفیت آزمون ها و امتحانات در خرداد و شهریور سال تحصیلی قبل به ویژه در حوزه داخلی مدارس را مورد پایش قرار نداده است . هرچند این وضعیت در آینده و با مشاهده نتایج آزمون های معتبر بین المللی که امکان دخل و تصرف و اعمال نظر در آن نیست شفاف خواهد شد . »

این رسانه در ادامه با استناد به توصیه های سیاستی کارگروه مطالعات فوری پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش آورده است :

« علی رغم تاکید وزیر آموزش و پرورش بر اولویت داشتن آموزش حضوری و نیز اذعان بسیاری از مسئولان و مقامات مبنی بر آن که " مدارس " از جمله مکان هایی هستند که بیشترین میزان پروتکل های بهداشتی در آن رعایت می شوند اما تعطیلی مدارس به بیش از 90 درصد مدارس کشور سرایت کرده است .

استمرار این وضعیت موجب لوث شدن بیشتر جریان آموزش خواهد شد .

« صدای معلم » ضمن دعوت از وزارت آموزش و پرورش به شفافیت و اقتدار لازم ؛ برگزاری امتحان به شیوه حضوری را فرصتی مناسب برای ارزیابی نزدیک به واقعیت آموزش های ارائه شده در این مدت ارزیابی می کند .

این رسانه پیشنهاد برگزاری امتحانات در مدارس را با محوریت و نظارت اداره آموزش و پرورش می دهد . »

از میان 31 استان و 760 منطقه آموزشی کشور به نظر می رسد که این فقط مدیر کل آموزش و پرورش استان کرمان به عنوان بزرگ ترین استان کشور است که تاکنون در این مورد اظهارات شفاف و صریحی داشته است .

دل نوشته ای برای مرگ محسن خشخاشی

شش سال باید می گذشت تا دوباره اول آذر به شنبه بیفتد. آن روز هوا صاف و آفتابی بود. امروز ابری و بارانی. آن روز مدارس شلوغ و پر سر و صدا. امروز ساکت و خلوت. آن روز می شد چهره ها را دید- ولو گرفته و عبوس- امروز دیگر همان چهره ها را هم نمی توان دید. ماسک های درونی، بیرونی شده اند. آن روز کورسوی امیدی بود به امیدی و تدبیری و امروز نه امیدی مانده و نه تدبیری و فقط شده بیم جانی و دغدغه نانی. آن روز دشنه ای بر سینه معلمی فرود آمد و امروز هزاران دشنه که بر هم می زنیم، پدر به دختر، برادر به برادر، همسر به همسر. آن روز بهت مان از جنایتی بزرگ و بی سابقه در تاریخ بود و امروز حتی بهتی نیست از بس که خبرهای بد می شنویم. خبر خود کشی ها، خود سوزی ها، قتل ها، خشونت ها، و دزدی ها آن فدر عادی شده اند که حتی ابرویمان گره نمی خورد. شاید فقط شانه ای بالا  بیندازیم که " خوب که چه ....." آن روز اگر هیچ کس سهم خود را از آن جنایت نپذیرفت و وکیل و وزیر و رئیس و مدیر آسوده سر بر بالین نهادند اما دل هایی لرزید و اشک هایی جاری شد و فریاد هایی به تظلم از گلو خارج شد که " باین ذنب قتلت ". امروز اما حتی اشکی نمانده که جاری شود و صدایی که در آید.

آری امروز شنبه اول آذر است. روزی چون روزهای دیگر. اکنون ساعت 10 صبح است. ساعتی چون ساعت های دیگر. و ما هم چنان " دوره می کنیم شب را، روز را، هنوز را ".

دل نوشته ای برای مرگ محسن خشخاشی

می گویند انسان به امید زنده است. ما سال هاست که مرده ایم. از آن زمان که نوجوانی در معصومانه ترین سال های عمرش، جنایت کارانه ترین عمل ممکن را انجام داد امیدمان به آینده ای که منتظر ساخته شدن و درست شدنش بودیم از دست رفت. از  آن زمان که به جای گچ، خون تابلوی درس را سرخ کرد امیدمان به توانایی دانش و آموزش در ساختن انسان  از دست رفت. از زمانی که شهادت از جبهه های نبرد با متجاوزان به کلاس درس آمد امیدمان برای راندن دشمن از بین رفت. دیدیم که خود همه دشمن خودیم. چه تفاوت معلمی در بروجرد به خون نشسته یا دانش آموزی در بردستان خود را حلق آویز کرده. فقط جای قربانیان عوض می شود مگر نه سناریو همان است.

گاه می گویم ای کاش کرونا متولد نحس سال 93 بود تا محسن خشخاشی زنده می ماند و گاه می گویم کاش کرونایی نبود تا محمد موسوی زاده از غم نداشتن موبایلی، گلوی نازنینش را به چنگال مرگ هدیه نمی داد.

شش سال گذشت . فراموشی نعمتی است و ما مردم نازنین غرق این نعمتیم. محسن ها فراموش شده ا ند آن گونه که دختران آتش گرفته در کلاس فراموش شدند. و ما هیچ گاه فرصت نخواهیم کرد تا در بستر تکرار زمان، لختی درنگ کنیم و از خود بپرسیم :

" به کجا چنین شتابان؟ "

دل نوشته ای برای مرگ محسن خشخاشی

زمانه، زمانه شتاب است و هر لحظه خبری جای خبر دیگر را می گیرد. دیگر فرصتی برای سکوت و تعمق و تفکر نمانده است تا از خود بیرسیم به راستی چرا به این جا رسیده ایم ؟ چه کسی سراغ فرزندان محسن خشخاشی را می گیرد؟ چه کسی سراغ دانش آموزان نوجوانی رفت که شاهد قتلی هولناک در جلوی چشمان شان بودند تا اثرات روانی این حادثه تلخ را که ممکن است تا آخر عمر  با آن ها باشد تقلیل دهد؟ چه کسی از حال و روز پدر و مادر محمد موسوی زاده با خبر است؟ چه کسی می داند که  چند محمد دیگر دارند طناب دار را برای خود آماده می کنند؟ چه کسی به جز کنکور و کلاس و نمره که منبع درآمد و حفظ مقام و پله ترقی است، نگران روح و روان دانش آموزان و معلمان و کارکنان این دستگاه عریض و طویل است ؟ ما سال هاست که مرده ایم.

تا کی باید زیر نقاب نمره و کلاس و رتبه و تراز، صورت واقعی خود را بپوشانیم؟ دانش آموزان و معلمان ما کی و کجا باید از روح و روان خسته و زخمی شان بگویند؟ چه کسی به جز کارنامه چهل و پنج روزه و نیم ساله و سالانه از کارنامه ای حرف می زند که همگان در آن رد شده ایم؟  

آری امروز شنبه است. اول آذر و بسیار شنبه ها و اول آذرها که در راهند...


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

دل نوشته ای برای مرگ محسن خشخاشی

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور