
در جامعه ما دیالوگ و گفت و گو جایگاه چندانی ندارد و همه نیروهای اجتماعی چنان به تک گویی عادت کرده اند که با شنیدن اولین صدایی که کمی با گفتمان آنها همخوان نبوده یا مخالف باشد، کفن پوشیده و شمشیرهایشان را برای نابودی آن تیز می کنند.
یکی از شعارهای همیشگی این جامعه که برای تحقیر یا تمسخر «دیگری» به کار می رود زدن برچسب سازشکاری است. اینجا به سیاستمداری که در پی حل بحران در روابط خارجی باشد انگ "سازشکاری" زده می شود. این در حالی است که در اکثر کشورهای دنیا سازشکاری و سازش با نیروهای متخاصم به عنوان نقطه قوت و قدرت یک مقام یا جریان سیاسی به شمار می رود چرا که توانسته است با دیپلماسی و گفت و گو مسیر سازش را در پیش گرفته و مقابل فاجعه به مراتب ویرانگرتر را سد نماید.
در حوزه خصوصی و روابط فردی جامعه ما هم چنین تصویری حاکم است و همه ساکنان این سرزمین به مونولوگ هایی تک بعدی بدل گشته ایم که قدرت برقراری دیالوگ را از دست داداه ایم و اصطلاحا زبان یکدیگر را نمی فهمیم و نیازی هم برای فهمیدن زبان یکدیگر احساس نمی کنیم. به فعال سیاسی و هنرمندی که بر نفرت عمومی نمی دمد و جامعه را به تساهل و رواداری بیشتر دعوت می کند انگ کاسه لیسی زده می شود. به کسی که تساهل را به جای خشونت و جنگ طلبی، سرلوحه زندگی خود قرار داده انگ بزدلی زده می شود. به کسی که با همسر و خانواده خود روابط دوستانه ای دارد برچسب زن ذلیلی و بی عرضگی زده می شود و.. (این در حالی است که در اکثر نقاط دنیا به فعالان سیاسی و شهروندانی که تساهل و مدارا پیشه کرده و از دامن زدن به خشونت در روابط اجتماعی و فردی امتناع می نمایند به عنوان شهروند خوب و ایده آل نگریسته می شود.)

آمار بالای طلاق یا حجم پرونده های مربوط به دعواها و درگیری های خیابانی در دادگاه ها، نشان می دهد که ما اغلب قدرت برقراری ارتباط کلامی درست و معقول را نداریم و در برقراری دیالوگ مشکلات فراوانی داریم.
در جامعه ما اکثریت گروه های سیاسی و اجتماعی و شهروندان، آشکارا و پنهان چنان به شعار مرگ بر سازشکار مسلح شده اند که نمی توانند کوچکتربن ارتباط دوستانه و عاری از خشونت رفتاری و کلامی برقرار نمایند. در این جامعه ممکن است کوچکترین مسئله ای مانند اختلاف بر صف نانوایی یا یک تصادف ساده به یک دعوای خونین ختم می گردد یا زن و مردی که با هزاران مشکل زندگی مشترک خود را آغاز کرده و ساخته اند به علت نداشتن قدرت برقراری دیالوگ یا ترس از سازشکار نامیده شدن با مسائل و مشکلاتی بسیار ساده و سطحی از یکدیگر جدا می شوند.
در جامعه امروز ما اگر یک شعار به صورت کامل در حال پیاده شدن و اجرا باشد، شعار "مرگ بر مخالف و منتقد" است.
کانال خرمگس
گروه رسانه/
به تازگی وزیر علوم ، تحقیقات و فن آوری نامه ای به رهبر انقلاب در مورد دانشگاه فرهنگیان نگاشته است . ( 1 )
این نامه واکنش های مختلفی را در میان دانشجو معلمان ، تشکل های دانشجویی و فرهنگیان ایجاد کرده است .
« صدای معلم » در این راستا گفت و گوهایی را با برخی چهره های علمی و اجرایی انجام داده است که منتشر خواهد گردید .
با عنایت بر نقش بی بدیل « تربیت معلم » و « معلم حرفه ای » در ارتقای کیفیت و جایگاه آموزش این رسانه از همه کنش گران و صاحب نظران برای مشارکت در این حوزه دعوت می کند تا یادداشت ها و مقالات خود را برای صدای معلم ارسال نمایند .
در این بخش ، گفت و گوی صدای معلم را با شهین ایروانی عضو هیات علمی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران را می خوانیم .
گروه گزارش/
« صدای معلم » تاکنون در سه گزارش به وضعیت « نرگس خدادادی » دانش آموز نابینای گنابادی دارای رتبه 500 منطقه 3 و 2250 کشوری پرداخته است که از ورود به دانشگاه فرهنگیان برای اشتغال به حرفه " معلمی " منع شد .
در گزارش های پیشین این رسانه چنین آمده بود :
« این دانشآموز نابینا با ذوق و شوق فراوان ابتدا دانشگاه فرهنگیان دبیری مشاوره و پس از آن دبیری کودکان استثنایی را انتخاب میکند و در انتخابهای بعدی به سراغ روانشناسی و علوم تربیتی میرود.
در مرحله اول که مربوط به معاینات پزشکی است به یک باره تمام آرزوهای نرگس بر باد میرود و به دلیل نابینا بودن اجازه شرکت در معاینات پزشکی را به او نمیدهند.
طبق ماده 15 لايحه حمايت از حقوق معلولان، دولت مكلف است حداقل 3 درصد از مجوزهاي استخدامي رسمي، پيماني و كارگري دستگاههاي دولتي و عمومي اعم از سازمانها، وازتخانه ها، موسسات، شركتها و نهادهاي عمومي انقلابي و ديگر دستگاههايي را كه از بودجه كشور استفاده ميكنند، به افراد داراي معلوليت واجد شرايط اختصاص دهد.
طبق تبصره يك اين ماده، سازمانها، وزارتخانهها، موسسات دولتي، شركتها و نهادهاي عمومي انقلابي مكلفند سه درصد از مجوزهاي استخدامي خود را به افراد داراي معلوليت اختصاص دهند. سازمان اداري و استخدامي كشور موظف است نسبت به تخصيص اين سهميه استخدامي براي افراد داراي معلوليت اقدام و بر رعايت آن نظارت كند.
همچنين در تبصره 2 اين ماده آمده است: بالاترين مسئول دستگاههاي اجرايي، نهادهاي عمومي غيردولتي، شهرداريها و بانكها مكلف به اجراي دقيق مفاد اين ماده هستند. متخلفان حسب مورد با حكم مراجع ذيصلاح به مجازاتهاي مندرج در ماده 4 اين قانون محكوم ميشوند. »
در آخرین گزارش ، « صدای معلم » پرسش کرده بود :
« پرسش این رسانه از ایشان و سایر مسئولان و مقامات آن است که آیا قانون حمايت از حقوق معلولان فصل الخطاب نیست ؟
آیا از نظر ایشان ، دستورالعمل های وزارت آموزش و پرورش و سازمان سنجش مافوق " قانون " هستند ؟
مدیر کل آموزش و پرورش خراسان رضوی دقیقا توضیح دهد به دنبال کدام ظرفیت و راهکار قانونی است ؟ آیا ایشان قرار است برای حل یک مشکل که " قانون " شفافیت و نحوه برخورد با آن را مشخص کرده است ؛ منتی بر سر یک شهروند محروم از حقوق قانونی بگذارد ؟
پرسش دیگر آن که آیا استفاده این مدیر فرهنگی از واژه " فیلتر " امری منطقی و اخلاقی است ؟
آیا دست اندکاران و عاملانی که نقش " صافی " را بر عهده گرفته اند خود همگی در زمره " معلمان حرفه ای " هستند که می خواهند بر اساس معیارهای حرفه ای آینده آموزش را با محوریت " معلم " رقم بزنند ؟
وزیر آموزش و پرورش در واکنش به این وضعیت و در پیام توییتری خود از عدم پذیرش حافظ روشندل قرآن در دانشگاه فرهنگیان ابراز ناراحتی کرد و گفت: آموزش و پرورش باید از اشتیاق و تمایل عزیزان معلول به خدمت در این نظام استقبال کند.
محسن حاجی میرزایی در پیام خود آورده بود: « از دیدن این ویدئو خیلی ناراحت شدم. معلولیت گرچه محدودیت جسم است، اما ناتوانی نیست، آموزش و پرورش باید از اشتیاق و تمایل عزیزان معلول به خدمت در این نظام استقبال کند. تلاش خواهیم کرد که در اسرع وقت موانع قانونی این کار را برطرف نماییم و اخبار جدید را به اطلاعتان خواهم رساند.»
پس از گذشت نزدیک به دو هفته معلوم شد که کار خاصی برای این شهروند نابینا صورت نگرفته است.
امروز یکشنبه نهم آذر با نرگس خدادادی گفت و گوی کوتاهی انجام دادیم که توجه شما را به مطالعه آن جلب می کنیم .

«ادوارد سعید» که کتابی با عنوان «روشنفکر کیست؟ روشنفکری چیست؟» نوشته است، وظیفه روشنفکر را «نقد نهادهای قدرت» میداند. یک اصل مهم که در طول تاریخ و در عرض جغرافیا به اثبات رسیده است این است که قدرت بدون نقد فساد میآورد. اخلاقیترین آدمها هم وقتی در بالای پلکان قدرت بنشینند، اگر به طور جدی با نظارت و نقد کنترل نشوند دچار «خودشیفتگی» میشوند و پس از این به باتلاق «ایدئوکراسی» یعنی «مذهب حافظ قدرت» فرومیغلتند و پس از آن هرچه بر دیگران مکروه و حرام است بر «سلطان» مباح میشود. به همین دلیل در جامعه، روشنفکر نقد میکند و نقد میکند تا نهادهای قدرت «سالم» بمانند. ویژگی مهم روشنفکران این است که تشکّل و شبکهسازی میکنند، روشنفکر اهل انزوا و در خود فرورفتن نیست.
یکی از ویژگیهایی که روشنفکر را از «روشنفکرنما» یا همان «شبهروشنفکر» جدا میکند، این است که شبهروشنفکر «نقد» نمیکند بلکه «نق میزند». نقدکردن کار آسانی نیست. شما برای نقدکردن مدیریت یک سیستم، لازم است تاریخچه و گردش کار این سیستم را بدانید. آمار و ارقام مربوط به این سیستم را مرور کنید و با فرایند تجزیه و تحلیل اطلاعات آشنا باشید. پس نقدکردن تخصص و مهارت و صرف وقت و انرژی میخواهد. اما شما میتوانید راجع به هرچیزی نق بزنید بدون اینکه کمترین وقتی صرف مطالعه و پژوهش آن کرده باشید!
«نقزدن» یک فرایند «هیجانمدار» است. یعنی ما با نقزدن آرامتر میشویم. خشم و غممان را با دیگران درمیان میگذاریم و «دردِ دل» میکنیم اما «نقدکردن» یک فرایند «مسألهمدار» است، ما هنگام نقد، خودمان را سبک نمیکنیم بلکه مساله را «حلاجی» و «زیر و رو» میکنیم.

«نقزدن» مخاطب تعریف شدهای ندارد، کافی است گوش مفت بیابی، آنوقت میتوانی شروع به نقزدن کنی ولی نقدکردن، مخاطب تعریفشدهای دارد. مخاطب روشنفکر پیش از همه، خود نهادهای قدرت هستند و سپس کارشناسان، گروههای ذینفع، رسانهها و سایر نقدکنندگان.
نقدکردن علاوه بر نیاز به دانش و مهارت و صرف وقت و انرژی، نیاز به شهامت و شجاعت دارد، شجاعت پرداخت هزینه! شما میتوانید در هر مهمانی که مینشینید و هر تاکسی که سوار میشوید نق بزنید؛ کسی کاری به کار شما ندارد! ولی اگر نقد خود را برای نهادهای قدرت و رسانهها ارسال کنید باید آمادگی پرداخت هزینه را هم داشته باشید، بنابراین یکی دیگر از ویژگیهای روشنفکران که آنها را از شبهروشنفکران جدا میکند «شجاعت» است.
البته اینجا لازم است راجع به گروهی از روشنفکران توضیح دهم که کار سختتری درپیش میگیرند و آن آگاهسازی تودههای مردم است. کسی که قرار است تودههای مردم را آگاه کنند از یکسو باید دارای دانش و مهارت نقد باشد و از سویی باید بتواند با زبان غیرتخصصی سخن بگوید. این کار شبیه «بندبازی» است. اگر کمی تخصصیتر سخن بگوید مخاطبانش سخنش را نمیفهمند و اگر کمی عوامانهتر سخن بگوید به سرعت دچار «پوپولیسم» (عوامزدگی) میشود!

بسیاری از روشنفکران که به این قلمرو پا گذاشتند یا از این طرف یا از آن طرف فروافتادند؛ با این حال این قلمرو پرخطر را نباید خالی گذاشت چرا که با خالی گذاشتن این قلمرو، جا را برای «پوپولیستهای واقعی» باز میکنیم، کسانی که به جای نوشتن کلمه «مار» شکل «مار» را طراحی میکنند. نقدکردن علاوه بر نیاز به دانش و مهارت و صرف وقت و انرژی، نیاز به شهامت و شجاعت دارد، شجاعت پرداخت هزینه!
ویژگی مهم روشنفکران این است که تشکّل و شبکهسازی میکنند، روشنفکر اهل انزوا و در خود فرورفتن نیست. او از جامعه قهر نمیکند و ناامید نیز نمیشود چرا که از ابتدا هم توقع تغییرات دراماتیک نداشتهاست. شبهروشنفکرها ناامید و سرخوردهاند. شاید برخی از آنها روشنفکرهایی بودهاند که توقع زیادی از مردم و جامعه داشتهاند، آنها بهدنبال «اتوپیا» (مدینه فاضله) بودهاند و ناکام ماندهاند.
روشنفکر به حرکت دائمی و پلهپله اجتماع امیدوار است بنابراین تماسش را با جامعه حفظ میکند و تیم و تشکّل میسازد. منظورم از تشکّل، محفل نیست بلکه نهادهای مدنی است، نهادهای مدنی شناسنامهدار که به طور دائمی رشد میکنند و با جامعهی بیرون از خود ارتباط برقرار میکنند، اثر میگذارند و اثر میپذیرند.
راجع به روشنفکران ایرانی سه کتاب بسیار ارزشمند منتشر شده: «هویتاندیشان و میراث فکری احمد فردید»، «نواندیشان دینی» و «گونهشناسی روشنفکران ایرانی».
دو کتاب اول را «محمدمنصور هاشمی» نوشته و کتاب سوم را «نظام بهرامی کمیل». هر سه کتاب را نشر کویر منتشر کردهاست.
گروه اخبار/

محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزش و پرورش در یک برنامه تلویزیونی در شبکه 5 سیما اظهار داشت: در حال حاضر شیوه آموزش، نقش خانواده و دانشآموز، روش ارزشیابی و ارتباط گرفتن دانشآموز با معلم و همچنین معلم با دانشآموز تغییر کرده است و روش نظارت مدیران بر انجام ماموریتهای مدرسه نسبت به قبل متفاوت شده و تمامی اینها در این شرایط متفاوت برای آموزش و پرورش رقم خورده است. آموزش در شرایط کرونا، آموزش در بحران است؛ بحران یعنی اینکه حال هیچ کس حال طبیعی نیست و همه در این شرایط ویژه و نگران، کار را دنبال میکنند.
حاجی میرزایی گفت:کار کردن در این شرایط برای همه سخت و پیچیده است اما همه تلاش ما این است که محیط کار مناسبی را برای همکاران خود مهیا کنیم و ماموریت خود را به درستی انجام دهیم. به دنبال این هستیم که دانشآموزان در این شرایط آسیب نبینند و محتوای آموزشی به درستی به آنها منتقل شود تا افت تحصیلی پیدا نکنند و ترک تحصیل نیز نداشته باشند.
وی در ادامه با اشاره به بیشینه و دلایل راه اندازی شبکه شاد گفت: ایجاد مجموعهای با توانمندی ارائه خدمت به همه دانش آموزان و معلمان کار قابل توجهی بود. شرکت همراه اول زیرساختهای شبکه شاد را فراهم کرد و بهترین متخصصان ایرانی امروز درگیر کار روی شبکه شاد هستند و میتوانند شهادت دهند هر روز وضعیت بهتری را نسبت به روز قبل تجربه کرده ایم.
حاجی میرزایی با اشاره به مشکل کنونی شبکه شاد گفت: یک بخشی مربوط به زیرساخت فنی و بخش دیگر مربوط به کاستیهای نرم افزاری است که شناسایی شده و در حال ترمیم است. این کار با توسعه زیرساختها و رفع اشکالات فنی در حال انجام است و تیم مسئولان فنی به ما نوید دادهاند که ظرف یکی دو هفته آینده این مشکل هم برطرف خواهد شد.
وزیر آموزش و پرورش درباره استمداد از بخشهای بیرونی آموزش و پرورش گفت: از مجموعههای دیگر کمک خواسته بودیم اما یکی از مطالبات ما فراهم کردن محیط ایزوله برای دانش آموزان بود. ما از پیام رسانهای داخلی تضمین خواسته بودیم که باید تحت تستهایی قرار میگرفتند اما نپذیرفتند و ناگزیر شدیم شاد را راه اندازی کنیم.
وی افزود: حتی هفتههای اول، پنج پیام رسان داخلی را هم معرفی کرده بودیم اما به سرعت متوجه شدیم که توانایی لازم را برای ارائه این سرویس ندارند. اینستاگرام، واتساپ و غیره همه خارجی هستند اما تنها اپلیکیشن بومی با این حجم کاربر، شاد است. شاد یک بستر گسترده است و خطاها و کاستیهایش زود آشکار میشود. شاد در همه خانهها حضور دارد و هر خانوادهای میداند کار ما چگونه است.
حاجی میرزایی به برقراری ۶۰۰ هزار ارتباط زنده در شبکه شاد در هر روز اشاره کرد و گفت: در برخی ساعات روز ترافیک بالایی داریم که ساعات کلاسی را در ساعات مختلف روز تقسیم کردیم تا بار ترافیک توزیع شود و پاسخگویی با مشکلات کمتری روبه رو باشد.
وی با اشاره به اینکه اکنون در شاد این امکان فراهم است که دو یا سه فرزند بتوانند با یک گوشی وارد شبکه بشوند؟ گفت: اما درباره اینکه عدهای اکنون ابزار هوشمند ندارند، امکان تامین آن از ناحیه ما نیست چرا که نیازمند واردات و تامین ارز است. البته تهیه ابزار هوشمند به همت خیرین در حال انجام است و در بودجه سال ۱۴۰۰ نیز پیش بینیهایی برای این امر انجام شده است.
وزیر آموزش و پرورش گفت: ترجیح ما در برگزاری امتحانات شیوه حضوری است. اصل بر برگزاری امتحانات به صورت حضوری است زیرا از وقتی که ارتباط ما با دانشآموز مجازی شده باید میزان فراگیری او از درس برای ما مشخص باشد، لذا امتحان حضوری است مگر اینکه در زمان امتحانات با وضعیتی مواجه شویم که متخصصان امر بهداشت اجازه این موضوع را ندهند. به محض خارج شدن از این تعطیلی دوهفتهای به خانوادهها توصیه آموزش حضوری به ویژه برای کلاس اولیها را داریم و خود ما بر رعایت پروتکلهای بهداشتی تاکید میکنیم.
وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه لایحه رتبهبندی به دولت ارائه شده گفت: اعتباری نیز در بودجه ۱۴۰۰ برای آن پیش بینی شده و امید است سال آینده این لایحه اجرا شود. ( ایلنا )
پایان پیام/
گروه رسانه/
به تازگی وزیر علوم ، تحقیقات و فن آوری نامه ای به رهبر انقلاب در مورد دانشگاه فرهنگیان نگاشته است . ( 1 )
این نامه واکنش های مختلفی را در میان دانشجو معلمان ، تشکل های دانشجویی و فرهنگیان ایجاد کرده است .
« صدای معلم » در این راستا گفت و گوهایی را با برخی چهره های علمی و اجرایی انجام داده است که منتشر خواهد گردید .
با عنایت بر نقش بی بدیل « تربیت معلم » و « معلم حرفه ای » در ارتقای کیفیت و جایگاه آموزش این رسانه از همه کنش گران و صاحب نظران برای مشارکت در این حوزه دعوت می کند تا یادداشت ها و مقالات خود را برای صدای معلم ارسال نمایند .