ظهور و شیوع " کرونا " در ایران اگرچه ورودی غافلگیرانه و رازآلود داشت اما بسیاری از آسیب ها و مسائل را که تا پیش از آن خیلی دیده نمی شدند در " اتاق شیشه ای " قرار داد .
تا پیش از کرونا ، آموزش مجازی در نگاه برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان نظام آموزشی ما به چشم یک " تهدید بزرگ " نگریسته می شد اما الزاماتی که این " میکرو ارگانیسم " بر نظام آموزشی به عنوان یک زیر سیستم تحمیل کرد موجب شد تا در آغاز و در چرخشی 180 درجه به گفتمان غالب و البته مشترک میان صف و ستاد در آموزش و پرورش بدل گشته و جامعه نیز از آن تبعیت نماید .
نگاهی " توتیاوار " ناشی از اضطرار به مساله کرونا موجب شد تا به رسم دیرین همه راه ها در موضوع " آموزش " به فضای مجازی و نهایتا " شاد " منتهی گردد .
سیستمی که در کلیت خویش و با آن نگاهی که ذکر آن رفت ، آموزش مجازی را علی رغم تاکیدات سند تحول بنیادین و برنامه ششم توسعه تجربه و لمس نکرده بود و از اقتضائات راهبردی آن که تجهیز به " سواد رسانه ای " بود بی بهره بود در میانه راه با دست اندازها و موانعی بزرگ رو به رو شد و بر این اصل مهم صحه گذاشت که آموزش قواعد و چارچوبی دارد و نمی توان بدون برنامه و بی حساب و کتاب با آن برخورد کرد .
شکل گیری « مدارس هوشمند » در طول دو دهه و تبلیغات فراوان از زبان مسئولان اجرایی و ارشد این وزارت خانه عریض و طویل از ابعاد مختلف نرم افزاری و سخت افزاری اما در بحران کرونا نشان داد که آموزش و پرورش حتی در زیرساخت ها و بسترهای مرتبط با این امر هم از مشکلات اساسی رنج می برد .
بر اساس گزارشی که " مجمع جهانی اقتصاد " در سال 2019 در شاخص " دسترسي مدارس به اينترنت " منتشر کرد ايران را از ميان 142 کشور، در رتبه 118 قرار داد.
در اين ردهبندي کشورهاي ايسلند، سوئد، استوني، فنلاند، هلند، سنگاپور، قطر، دانمارک، سوئيس و کره جنوبي با کسب بالاترين نمره، ردههاي اول تا دهم را از آن خود کرده بودند و کشورهاي بوروندي، يمن، آنگولا، چاد وهائيتي در پايينترين رده جدول دسترسي به اينترنت در مدارس قرار گرفته بودند. چين پرجمعيتترين کشور جهان در اين ردهبندي رتبه 28 را به خود اختصاص داده بود. در منطقه خاورميانه هم بهترين وضعيت از نظر شاخص دسترسي مدارس به شبکه اينترنت مربوط به کشورهاي قطر، امارات و بحرين بود و ايران از نظر اين شاخص در ميان کشورهاي خاورميانه، بالاتر از سوريه قرارداشت . »
نکته ی قابل تامل آن است که بسیاری از کشورهای صاحب نام و موفق در عرصه آموزش ، مدارس را حتی در موج های شدید بیماری و قرنطینه عمومی تعطیل نکردند و آموزش حضوری نه به شکل دلبخواهی که به عنوان یک مطالبه و تعهد جدی از دانش آموزان و خانواده های آنان خواسته شد .
هر چند در این کشورها آموزش مجازی فقط به عنوان یک " مکمل" در کنار آموزش حضوری از قبل برنامه ریزی شده است .
وزارت آموزش و پرورش پیش از آغاز بازگشایی مدارس شیوه نامه بازگشایی را که در چارچوب ماده واحده مصوب شورای عالی آموزش و پرورش تنظیم و تصویب شده بود را ابلاغ کرد اما این وضعیت تنها دو هفته دوام آورد و مدارس در یک بی نظمی افسار گسیخته و بی برنامگی رو به تعطیلی نهادند .
کسی نپرسید چرا مدارس روستایی ، عشایری ، کم جمعیت ، مناطق سفید و... باید تعطیل شوند ؟
مگر می شود کودکی را که با ذوق و اشتیاق و تازه گام به مدرسه می نهد را به کنج خانه فرستاد و او را از مزایای آموزش و کارکردهای مفید و جامع مدرسه محروم کرد ؟
اگر همتی باشد و اندکی آینده نگری و شجاعت ؛ می توان آب رفته را به جوی بازگرداند !
نظرات بینندگان
مدیریت بحران یک هنر است و قسمتی از تشدید بحران ریشه در گذشته دارد.
متن شما مرا تحریک به مطالعاتی در اینترنت کرد، جای افسوس بسیار است!
برنامه های آموزشی تلویزیون مفید هستند ولی جای تاسف است که خیلی بهتر از این می توانند باشند.
گویا خانم حکیم زاده هم از ضعف آموزش اولی ها سخن گفته اند؛ درست است که آموزش تخصص می خواهد ولی این تخصصها الزاما آکادمیک نیستند!
با وجود بسته بودن مراکز آموزشی و مدارس و محافل عمومی آخر همین هفته بطور حضوری و با رعایت پروتکل هایی آنهم به درخواست ارگانی عمومی و مردم نهاد کلاس رفع اشکال برای دورۀ متوسطه دارم؛ فردی اصرار به آموزش بطور عمومی برای اولی ها داشت و ردّ کردم، فکر نمی کردم، اولی ها به اعتراف مسئولین آموزشی عقب افتاده اند؛
با وجود اینکه ... پس ... فکر کنم برای آموزش و پرورش در کار آموزش و پرورش با وجود آموزش حضوری و مجازی و تلویزیونی و کمک آموزشی باید تأسف خورد! که ثمره فلان اعتراف ها بشود!!!
درود
مشکل در " تفکر " است .
در این جا نخست اقدام می کنند بعد فکر می کنند !
پایدار باشید .
شما مثل این که خیلی به پآموزش حضوری علاقه داری ؟! اما این وسط بد نیست نیم نگاهی هم به همکارانت که دچار بیماری هی زمینه ای هستند بیندازی بعد متن های بلند و بالا reply بفرمایی
به آموزش چگونه علاقه نداشته باشم در حالی که برخی از شاگردانم معترفند که در تفهیم و تدریس هایی ممتازم! شما جای من باش و بی علاقه! پس به آموزش علاقه دارم و آموزش حضوری خیلی بیشتر به من!! تازه قسمت بیشتری از شاگردانم را ردّ میکنم!!
این را به قوانین استخدامی و آموزش و پرورش توهّم زده در جذب و مجوز نیرو و ... و همکارانت بگو که ممتاز بودن در علم تدریس به داشتن یا نداشتن موبایل و ممتاز بودن گوشی همراه و بیراه و بدراه نیست! و نه به اخذ مدرک از دانشگاه فرهنگیان و شریف و تهران!! و نه ...
کمی شوخی کمی جدی، چه حضوری چه غیرحضوری کمی منطقی!!! نسخه خوب پیچیدن بهتر از نسخه واحد پیچیدن است!!
سلام
به قول معروف :
شیخ ما شیره را خورد و گفت شیرین است !
پایدار باشید .
بیشترین بار مسئولیت در آموزش و پرورش در همه حال چه حضوری و چه مجازی بر عهدهء معلمین است .بگذاریم مدتی معلمین عزیز با فارغ بالی و بدون دغدغه و به دور از رویت مدیران و معاونان باد کردهء خودبین و بلا علم و نظریه پردازان آبدوغی و مداخله گران امر آموزشی و تربیتی ، در فضای مجازی به کارشان بپردازند و من مطمئنم که از این بابت بروندادش اگر بهتر از آموزش حضوری نباشد،کمتر هم نخواهد بود.لااقل استقلال معلم و دانش اموز حفظ خواهد شد و عوامل مخل حوزهء آموزشی و تربیتی ،نخواهند توانست به طور الزام و اجبار ،خودنمایی و عرض اندام کنند.مدیران و معاونان مدارس کدام کار شاق را انجام داده اند؟نیروی انتصابی،نه از خود اختیاری دارد و نه چندان علم و آگاهی ای.فقط بخشنامه می گیرد و بخشنامه ارجاع می دهد.روی اعصاب معلمین خدوم هم که راه می روند و بدون هیچ درایتی ،سعی در خودنمایی دارند.همه مشغله ها به یک طرف و مشغله ء ،نشست و برخاست با اینگونه افراد هم به یک طرف.قول رسول اکرم:"من صحب الجاهل نقص من عقله"یعنی هم نشینی با جاهلان ،موجب نقصان و کم بهره گیری از عقل می شود". بدرود
سلام
1-آیا به تبعات تعطیلی مدارس و بیش از آن به " ذهنیت منفی جامعه" به " تعطیلات معلمان "اندیشیده اید ؟
2- آیا پژوهش و یا مستندی بر ادعای خود مبنی بر تساوی کیفیت آموزش حضوری و مجازی دارید ؟
3- استقلال معلم شوخی بیش نیست !
ضمن آن که خود معلمان هم اکثرا حافظ و نگاهبان چنین نقشی در آموزش از ابتدا نبوده اند .
4- اگر در مدرسه مدیر و معاون و... خارج از ظرفیت های قانونی خود عمل می کنند ؛ مشکل در آن ها نیست !
مشکل از خود معلمان است که به آن ها اجازه چنین کاری و پیشروی را داده اند !
پایدار باشید .
الان مگر ذهنیت به اساتید دانشگاه چجوری هست در ایام کرونا و تعطیلی دانشگاه ها؟!
تاسف واسه این نوع گفتمان سخیف از سوی سایتی که خودشو گذاشته صدای معلم. صدای کدوم معلمی شما دقیقا؟!
سلام
اتفاقا پیش تر در یادداشتی همین را مطرح کرده بودم .
نوشتم :
« و اما پرسش مهم و راهبردی که در این جا مطرح می شود این است که مسئولان شعارهای زیبا در مورد " مدرسه محوری " می دهند اما در عمل به آن وقعی نمی نهند ؛ اما چرا تحرکی از سوی معلمان و ارکان مدرسه برای تحمیل " هویت خود " و ابراز " استقلال حرفه ای " مشاهده نمی شود ؟
از زمان آغاز بحران کرونا بعضا معلمانی را دیده ایم که تحت عنوان " فداکار " مورد توجه مسئولان این وزارتخانه و به ویژه وزیر واقع شده اند .
از زمانی که اجبار و تهدید وزارت آموزش و پرورش برای نصب و عضویت در شبکه شاد روی معلمان افزایش یافته است ؛ اخبار فداکاری های معلمان نیز در پرتال وزارتخانه سیر صعودی پیدا کرده است !
(وزیر آموزش و پرورش در توئیتی تاکید می کند: معلمان در بحران کرونا تا پای جان ایستادهاند ؛ اما علی رغم درگذشت ده ها معلم بر اثر بیماری کرونا حتی یک پیام تسلیت هم صادر نمی کند ! )
قطعا این گونه فداکاری ها و حرکات انسانی که توسط معلمان صورت می گیرد قابل چشم پوشی نیست و باید که مورد تقدیر قرار گیرد اما پرسش نگارنده به عنوان یک " معلم " آن است که فرضا در جامعه ایرانی ارزش و جایگاه یک استاد دانشگاه نزد مردم و افکار عمومی بالاتر است و یا معلم ؟ علی رغم آن که جنس کارشان از نوع " آموزش " است .
آیا پس از آغاز بحران کرونا که دانشگاه ها را همچون مدارس به تعطیلی کشانده است ؛ این گونه صحنه ها را هم از سوی اساتید دانشگاه دیده و یا شنیده ایم ؟
استاد دانشگاهی که ساعت کاری اش به مراتب کم تر از معلم هم مدرک خودش در آموزش و پرورش است ، تراکم کلاسی اش قابل مقایسه نیست ، فرصت مطالعاتی با هزینه دولت برایش فراهم است ، حقوق و مزایایش اشل خاص خود را دارد و....
آیا جامعه در برخورد با معلمان و مطالبات قانونی آنان بر اساس عادت دیرینه تعطیلات زیاد را همچنان به رخ شان نمی کشد ؟
و یا بسیار کم اتفاق افتاده است که جامعه در کلیت خویش از مطالبات حتی قانونی معلمان حمایت و پشتیبانی کند ! »
دوست عزیز !
یکی از مشکلات مزمن جامعه ما که البته قدمتی دیرینه هم دارد خودشیفتگی و توهم دانایی است .
معلمان هم تافته جدا بافته ای از این مجموعه نیستند .
برای رد یک نظریه نیازی به کلفت کردن رگ گردن و یا صدا نیست !
صدای معلم ، صدای میرزا حسن رشدیه ها ، توران میرهادی ها ، محمد بهمن بیگی ها ، صمد بهرنگی ها و بزرگانی از این دست است .
پایدار باشید .
اساتید دانشگاه، اتفاقا چون در قانون بوده. حقوق و مزایاشون به نسبت از همان دهها سال پیش، مناسب تعبیه شده است، دغدغه مالی کمی دارند.
حالا اینکه چطور این حقوق و مزایا در دهها سال قبل تثبیت و جایدهی شده است، ما که نمیدونیم، اگر شما یا کسی دیگر می داند بگوید.
مضافا اینکه این مزایا و امنیت مالی در دانشگاهیان، متاثر از مدرک یا اشل کاری شون نبوده.
دلیل ؛ مگر کارمندان اینهمه وزارتخانه و موسسه و سازمان دولتی، همه شان به دلیل مقامات فاخر علمی و حق طلبی، به حقوق چند برابری یک معلم نایل شده اند؟
نیک میدانیم که خیلی هاشون از سطح سیکل و دیپلم وارد کار شده اند در سنوات ماضی و از همان ابتدا مزایایی مثل
بیمه
حق مسکن
ایاب و ذهاب
حق تحصیل خود و خانواده
و چندین مدل دیگر مزایا داشته اند بصورت کاملا عادی و تعریف و جایدهی شده.
حالا اینکه معلم در طی اینهمه سال بابت کوچکترین مزایایش بارها سختی کشیده پ رنج دیده و تهمت کشیده، دلیلش را شما در خود معلم و جایگاهش نی دانید؟!!!!!
لطف
1- بسیاری از دولت مردان و مقامات خودشان جای پایی در آموزش عالی و دانشگاه و هیات علمی دارند و در نتیجه نفوذ شان هم زیاد است .
خودشان آیین نامه ، لایحه و حتی طرح می برند و خودشان هم تصویب می کنند .
2- همه کارمندان مثل هم نیستند .
نهادهای برخوردار وضعیت شان مشخص است .
البته از معلم بدتر هم هست .
3- اگر معلم عقب مانده و هزار و یک دلیل دیگر ، مقصر و متهم درجه اول خودشان هستند . سعی نکنید فرافکنی کنید .
نه نهادهای مدنی ریشه دار و پی گیر دارند و نه رسانه های قدر قدرتی ....
خودشان هم چندان اهل فعالیت و نوشتن و تشکل پذیری و پی گیری و هزینه دادن و ریسک و... نیستند !
حتی از کسانی هم که کنش گری می کنند ، حمایت هم نمی کنند ... تازه خیلی اوقات موضع طلبکار هم می گیرند .
منتظرند تا دیگران برایشان حرکتی کنند !
منتظر معجزه نباشید !
پایدار باشید .
اگر منظور ذهنیت اولیای دانش آموزان است در حال حاضر کنار آمده اند مثلا از 26 دانش اموز بنده 24 نفر انها هیچ مشکلی ندارند و اتفاقا خوشحالند که به خاطر کرونا مدارس تعطیله و فضای مجازی هم برایشان آماده است و همیشه هم معلمشان در دسترس .دو دانش اموز دیگرم هم مرتب بستهء اموزشی می گیرند و در تماسند.پس اگر نمونه گیری کنیم وتحقیق، قطعا در این اوضاع نظر شما رای نخواهد اورد.2-واما کیفیت اموزش مجازی نسبت به حضوری:قطعا بدانید که دنیای رو به پیشرفت ،دنبال تربیت انسانهایی خودساخته و بالنده است و به من در این مدت ثابت شده که معنای اموزش و تحقیق را دانش اموز در حال حاضر فهمیده که تمام مسائل اموزشی او در بستر فضای مجازی برایش فراهم است و امروز فهمیده که انسان چندان به یک هارمونی دستوری در انجام اموزش و تربیت نیاز ندارد و حتی آقا بالاسری مثل معلم ،فقط باید مدیریت و راهنمایی کند .دنباله دارد....
البته بر شما نمی توان در این زمینه خرده ای گرفت چرا که مطالب سایت را پیوسته دنبال نمی کنید .
دوست عزیز
شما از کجا مرا می شناسید که این گونه در مورد من داوری می کنید ؟
این دیگر چه استدلالی است :
" مخلص کلام معلمین مستقل و دانش اموزان و اولیای فهیم وضع موجود را در حال حاضر پسندیده تر می دانند .. "
مگر من که این رسانه را اداره می کنم برای خوشایند این و آن مطلب می نویسم !
پرگویی نمی کنم .
سایر را در پاسخ به دیگران توضیح داده ام .
پایدار باشید .
سلام مجدد
1- نکته ای که ذکر آن در این جا لازم و مهم است این است که صدای معلم اهل نمایش و فیلم نیست .
به هر چه که می گویم و در رسانه بیان می شود باور دارم و آن را عمل می کنم .
اهل شعار دادن و بلوف زدن و... نیستم .
مطالبه ای را مطرح کنیم تا حد امکان و تحقق پی گیری می کنیم .
روش بزرگانی که گفته شد راهنمای عمل این رسانه هست .
ادعایی نداریم اما هدف و متد مشخص است . می دانیم دنبال چه هستیم .
2- البته از شما سپاسگزارم که بر خلاف اکثریت قریب به اتفاق فرهنگیان و مخاطبان حداقل با شناسنامه می نویسید .
پایدار باشید .
همه بدند فقط شما بی نظیرید. بالا دماغی نگاه می کنید به مابقی انسانها.
آدم های خالی اصولا پرادعایند.
اگر ابلیس از خودنامی دارد اما ناشناس از ابلیس هم بدتر است و خناس تر.
ببخشید کدام صحنه ها را؟
سلام
صحنه های فداکاری و ایثار را !
همان ها که هیچ نقشی در تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های این وزارتخانه ندارند !
فقط یک چیز را متوجه نمی شوم.
با وجود این همه تبلیغات برای نشان دادن صحنه های ایثار و فداکاری و... چرا همچنان ذهنیت غالب جامعه نسبت به معلمان منفی است و تا فرصتی پیش می آید ، تعطیلات و کم کاری آنان را به رخ شان می کشد !
پایدار باشید .
یاد دهه ۶۰ در کشورم افتادم که چگونه والدین محترم فرزندان خود را در یک وفاق ملی از دامن پدربزرگ و مادربزرگ
کَندند و با یک چشم همچشمی مقلّدانه به مهدکودک ها سپردند. ادّله آنان این بود که فرزند من اجتماعی تر شود و چیزهای مفیدتری از سواد نازل پدربزرگ و مادربزرگ ، فرا بگیرد. یعنی جامعه پذیر تر شود.
حال بعد سه دهه امروز در یک اضطرار
همه گیر جهانی، این تعهد غیرضروری و تاریخ مصرف گذشته شده است.
علت دو دستگی در نگاه معلمان و حتی اولیا و دانش آموزان، حفظ سلامتی است و سنجیده، اما مشکل اینجاست که مسئولان ما هنگام برخورد با بحران، بجای ارائه راهکار مناسب برای مدیریت بحران، همانند آب یک جا مانده و همه چیز را ساکن و متعفن می سازند.
ادامه دارد.......
درونی کردن ارزش ها و جامعه پذیر کردن کودکان.آماده کردن آنان برای برعهده گرفتن نقش های گوناگون در جامعه.
ما چقدر از معلم خود اثر می گرفتیم؟ آنان الگوی تمام عیار روحی ، روانی، عاطفی، اخلاقی و...... ما بودند. ما با حضور معلمان و در کنار همکلاسی ها، یاد می گرفتیم و کامل می شدیم.
آموزش مجازی شرط لازم آموزش نوین
اما ناکافی برای آموزش و پرورش کودکان است. اهمیت این اصل برای دانش آموزان ابتدایی خصوصا کلاس اول و دوم حیاتی و برای مابقی
کلاس ها ضروری است.
ما معلمان فقط در یک گلاویز کلامی
موافق و مخالف آموزش حضوری و یا مجازی، از باور خود دفاع کردیم اما هرگز به یافتن راهکاری مناسب ترکیبی از هر دو نیندیشیده ایم. چون خود ما این چنین تربیت شده ایم و آموزش دیده ایم.
ادامه دارد......
ادامه دارد.....
کودکان و نوجوانان زیر ۲۰ سال، خودکشی نمی کنند؟ به دلیل استفاده از خط اینترنت از بالای کوه سقوط
نمی کنند؟ حسرت های طبقاتی در محرومیت برخورداری از موبایل و تبلت و..... کودکان را آزار روحی
نمی دهد؟
جناب آقای شیبانی محترم، کسی منکر زحمات همکاران با آموزش مجازی نیست، اما نگران نگاه و نظر شما در آسودگی تدریس غیرحضوری شدم!
آنچه که گفتید کم کم به یک بیزاری اجتماعی از کنار هم بودن تبدیل خواهد شد که آستانه تحمل غیرخود را نخواهیم داشت. اگر مدیر نالایق داریم، او یک نفر و ما معلمان سی چهل نفر در یک مدرسه هستیم چرا باید او را با کراهت تحمل کنیم؟
این آسودگی معلمان از نظر شما خیلی زود به بیماری انزوای اجتماعی تبدیل خواهد گشت که هر نوع فعالیت جمعی و همدلی را عقیم خواهد ساخت.
من و شما در کنار هم و با هم باید الگوی مناسب و شایسته برای فرزندان این مملکت باشیم نه در گریز از هم.
درد بسیار و عمیق است، لطفا چندجانبه ببینیم و بیندیشیم و راهکار بیابیم.
با تشکر
خانم امامی
سپاس از نظرات مبسوط و علمی شما .
پایدار باشید .
مادام که خالی نشوی پر نشوی
در بند منیتی دگر حر نشوی
طرفی ز گزارهء "نمی دانم"بر
از قلت خود درآ ولی کر نشوی
شما خانم امامی گفتید:" اما نگران نگاه و نظر شما در آسودگی تدریس غیرحضوری شدم!"بسیار ساده گمان میبرید که تدریس مجازی ،آسوده ترازحضوری است اگرسخن مرا قبول ندارید از معلمین بزرگواری بپرسید تا بگویند که تدریس مجازی چقدر به مراتب مشکلتر از حضوری است و اگر در مدرسه 5 ساعت با دانش آموز و اولیا بودیم امروزه 24 ساعته در خدمت آنانیم و باز هم می گویم حد اقل دانش آموز بهره ای از الگوهای پنهان نامناسب درسی نخواهد برد .تخریب تربیتی و آموزشی ای که از الگوهای پنهان درسی به طور حضوری می برد هرگز فضای مجازی به پایش هم نخواهد رسید.بدترین الگوی نامناسب پنهان همان انتصابات نابجاست که همه چیز را تحت الشعاع قرار می دهد.و دیگر اینکه تا انزوای اجتماعی از نظر شما چه معنایی دهد که اینگونه نظریه پردازی می کنید .علم باید به سطح بالای ترکیب برسد تا از ناپختگی درآید.بدرود
همکار محترم ، جناب آقای شیبانی،
بنده موقعیت تدریس آنلاین را ندارم چون بازنشسته ام، اما عرض نکردم آموزش مجازی ساده، آسان، راحت هست. حتی دشواری آن به دلیل نبود امکانات فنی و تکنیکی، بسیار زیاد هم هست. اگر یادداشت اینجانب تحت عنوان " مقایسه سیستم آموزشی آمریکا با آموزش و پرورش ایران " را مطالعه نمایید و یا یادداشت " مدرسه زدایی الیچ.... را ، متوجه نظرات بنده می شوید.
هر جامعه ای به تعامل اجتماعی نیازمند هست و انتصابی بودن مدیران و یا طبق فرمایش شما :
"همه مشغله ها به یک طرف و مشغله ء ،نشست و برخاست با اینگونه افراد هم به یک طرف.قول رسول اکرم:"من صحب الجاهل نقص من عقله"یعنی هم نشینی با جاهلان ،موجب نقصان و کم بهره گیری از عقل می شود".
مشکلات فرهنگی ما در بیشتر ادارات و سازمان هاست. به نظر شما وقتی کارکرد سازمانی غیرسیستماتیک و نامتعارف هست باید کلا آن را گِل گرفت و راه میانبُر جست؟
ادامه دارد.....
فردا وقتی در شکل و شمایل گوناگون عوارض آن عود کرد و بیرون زد که مشکلات بیشتر و بیشتر خواهد بود.
اتفاقا باید نگرانی بسیار داشت که آموزش و پرورش ارتقا نیافته ما در استتار کرونا به خواب آسودگی مبتلا، و گذشت زمان متضمن تحولات بیشتر نگردد. من نگران فردای بیداری بعد خواب طولانی آموزش و پرورش کشورم هستم که کارکردهای مناسب خود را فراموش خواهد کرد و از کجا قرار است شروع و ادامه دهد؟
یک یا دو سال دیگر، با کدام مجلس و وزیر و نماینده و معلم تربیت شده و استخدام شده ، قرار است به قول شما آموزش و پرورش ما ارتقا یابد؟
ادامه دارد.....
درود
شما قبلا گفته بودید که در فلسفه تعلیم و تربیت تحصیل کرده اید .
دوست من !
کسی که فلسفه خوانده باید ذهنی منسجم و متمرکز داشته باشد .
انتصابات چه ارتباطی با آموزش مجازی دارد ؟
ضمنا پژوهش ها نشان می دهند که کیفیت و تاثیرات آموزش مجازی هیچ گاه به آموزش حضوری و چهره به چهره نیست .
اگر جز این بود کشورهای پیشرو در این زمینه توصیه شما را به کار می بستند !
پایدار باشید .
برای خروج نیروهای مجرب آغاز شود؟
دانش آموزان یک دو سال بعد ، قرار است بر روی کدام سکوی اعتماد و اطمینان و امید تکیه زنند تا آینده ای درخشان تر داشته باشند؟
تعطیلی مدارس و دانشگاه و دور ماندن مشمولین آن از امر آموزش، معضل جهانی است و آسیب های آن طی ده بیست سال آینده، نمایان خواهد شد.
همکار محترم،
بنده نظریه پردازی نکرده ام،
واقعیت ها را کنار هم به تصویر
کشانده ام.
تحولات اجتماعی اعم از اثرگذاری منفی و مثبت در هر جامعه ای ، امری
اجتناب ناپذیر است. اما آنچه که اهمیت دارد میزان و نوع و عمق اثرگذاری و یا اثرپذیری دانش بشری و توانایی مدیران و همه آحاد جامعه در برابر آن است.
آموزش مجازی ، نجات غریق نظام آموزشی کشور ما نیست. مدخلی موقتی و گذراست که باید بعدِ آن را
هم دید. با تشکر
یک عمر بخوانیّ و یک لحظه نیندیشی
سودی نبری هرگز ،جز کاسهء درویشی
صد من تو چه بنویسی،این پنبه به هم ریسی
از منطق بی منطق،نازاید از آن چیزی
گر خواجه نظام آید ،بالا بشود دادش
از مدرسهء فعلی وز کیف بروندادش
او نسخه بپیچد هان،تدریس مجازی را
تا چمع نگردد ضد،با اینهمه اضدادش.
ذهن ما منسجم ومتمرکز است و در گود میدان تعلیم و تربیتیم وبیرون نیستم و نمی گویم لنگش کن.سیاه و سفید هم نمی بینیم .بگذارید این فضا بماند ما حصلش را ما تضمین می کنیم.بدرود
سلام
حد نهایت دانایی یک انسان اذعان به ندانستن است .
شما مگر در سیستم اختیارات دارید که ماحصل را تضمین می کنید ؟!
پایدار باشید .
چرا سخن طرف مقابل بافتن است و سخن شما وحی مُنزَل!
اگر شما دانش و تجربه برای ارائه نظر دارید، لابد ما نیز داریم.
چرا فقط دو دوتای خودتان را قبول دارید و به قول خودتان در بافته های مثلا بنده ، غوطه ور نمی شوید تا سایه
روشنی از احترام متقابل، به زایش دیدگاه نویی برای شما گردد.
جسارتا شما با کدام توانایی و دانش،
ماحصل آموزش مجازی را تضمین
می نمایید؟
کدام ره آورد علمی شما را بدین اطمینان رسانده است؟ علوم روانشناسی ، جامعه شناسی ، علوم تربیتی آسیب های آموزش غیر حضوری
را می بیند، اما چنین ادعایی ندارد.
بجای شعبده بازی ، منطقی بیندیشیم.
سپاس.
دانا می توانید بر روی آن جاهل اثر مفید و موثری داشته باشید. ما از یکدیگر یاد می گیریم. اما امروز با حذف هر نوع تعاملی به دلیل شیوع ویروس کرونا ، انزوای اجتماعی هر یک از ما را فراهم ساخته است که بتدریج ، آستانه تحمل یکدیگر را نخواهیم داشت. حتی اعضای فامیل و خانواده را. آموزش حضوری بعلاوه آموزش مجازی، در این شرایط ما را به هر دو مقصود می رساند. یعنی هم
جامعه پذیری کودکان و هم حفظ سلامتی آنان و معلمان.
سنجش دشواری و آسانی دو نوع آموزش، سخن اصلی هیچ معلمی نیست و نباید باشد. مهم اجرای کارکردهای آموزشی و ایفای
نقش هاست.
در ضمن بیایید نگران هویت اجتماعی معلمان طی ارزشگذاری های نیز با نوع آموزش مجازی باشیم. معلمان هنوز در این جامعه ، تعریفی جامع و مانع برای خود ندارند و هر دائم متهم به کم کاری و تعطیلات زیاد و...... هستند.وای به حال برداشت های دیگر.
شما مدام از کلماتی چون تعامل اجتماعی -انزوای اجتماعی -هویت اجتماعی - جامعه ،می گویید و به نحوی سعی دارید اینها را به تعطیلات کرونایی گره بزنید.اصلا این مسائل ربطی به وضع قرمز امروز ندارد.اگر نظریات دورکهایم را خوب می خواندید و خوب نقد می کردید متوجه می شدید که در دنیای امروز این مباحث رنگ باخته و نیاز به باز تعریف دارد.این اجتماعی که مدام می گویید چیزی جز یک فیلم نیست که همه در ان بازیگرند .اما امروزه این بازیها و فیلمها رنگ واقعیت تری گرفته که به مدد پیشرفت تکنولوژی،این فیلمهای اجتماعی در بستر فضای خود عرض اندام می کند.بایداز کلماتی که بکار می برید تعریف داشته باشید تا به نتیجه برسید.در قبل هم گفتم انسان تا بر اساس دانش و خوانده های بزرگان اندیشه ورزی نکند و به سطح بالای ترکیب دست نیابد ،اظهار نظراتش ثمری ندارد و منتج نخواهد شد.و دیگر اینکه چند درصد جاهلند نمی دانم اما با سی سال خدمت پی بردم که عقلا و عالمترها و مستقلین از مسند مدیریتها در مدارس که حضور داشته ام ،کنار زده بوده اند و به حساب نیامده اند و آثارش را هم می بینیم.بدرود
انزوای اجتماعی که مدام می گویید:دقیقا زمانی اتفاق می افتد که در جامعه ای باشی و الینه ء فرهنگ اجتماعی شوی که فردیت را از انسان می گیرد ،استقلال را می گیرد و دیگر خودت ،خودت نخواهی بود.یکی از اندیشمندان غربی زمانی فهمید که اگر چه در اجتماع حضور فیزیکی دارد اما منزوی تر از او و انسانها دیگر وجود ندارد.و ان وقتی بود که وی روزنامه ای را در پارک مطالعه می کرد و عده ای در خیابان علیه رئیس دولت وقت همانجا شعار می دادند .می گوید ناخواسته بلند شدم و به جمع پیوستم و علیه بهترین دوستم شعار دادم وقتی به خود آمدم فهمیدم انزوای اجتماعی دقیقا همین مشارکت بدون تفکر و پیروی از گفتمان آنان است .انوقت فهمیدم نه اجتماعی ام نه خودم هستم .انوقت فهمیدم اجتماع انسانی چیست .انزوای اصلی چیست. هویت اجتماعی و فردی چیست جامعه چیست.وتمام این دیدنیها و گروهها هیچکدام از اینها نیست.گویا جامعه و اجتماعی نیست که انزوایی باشد و هویتی و تعاملی.بدرود.
جغرافی دانبه موضوع نمی نگرم.
اگر نظرات غیرعلمی بنده را دقت نمایید عرض کرده ام ترکیبی از هر دو روش در شرایط فعلی بهتر است، اما چگونگی آن را شما فاضل تر و باسوادترید ، بیان نمایید بهتر هست.
بلی شکسپیر دنیا را صحنه نمایش ذکر کرده که جامعه شناسان هم در بازی نقش که همان ایفای آن است قبول دارند.
همه کلمات بنده برای خود تعریف دارند لابد خوب یا کامل نخوانده اید.
قدری از مسند نارسیسم برون آیید و
و از ربط غیرمنطقی واژگان و یا سفسطه دست بردارید تا به نتایج مفیدتری برسید.
اگر مرتبت بالای علم در حال و هوای چون شمایی خلاصه خواهد شد، همان بهتر که در مرتبت پایین هستم. شکر حداقل تواضع دارم.بدرود.
خیلی مشتاق هستم عنقریب کرونا به پایان خط برسد و شما عوارض تعطیلی مدارس را شخصا با گوشت و پوست و استخوان و عملا لمس نمایید.
ظاهرا فرزند کلاس اولی ندارید اگر داشتید این همه سنگ آموزش مجازی را به سینه نمی زدید.
مگر الان هیچیک از ما در انزوای اجتماعی نیستیم؟ با هم و بی هم نیستیم؟ اگر پدر و مادری در شهر قرمز دارید از دیدار آنها محروم نیستید؟ و...
همین جبر حاکم برای نتوانستن ، انزوای اجتماعی همه ما را تایید می کند.
تنهای تنها. پس کرونا آداب معاشرت اجتماعی را فراموش خواهیم کرد. همه چیز نمی تواند پشت فضای مجازی به حیات خود ادامه دهد. واقعیت ها را باید درک کرد. کرونا همه ابعاد زندگی بشر را متحول خواهد ساخت.
آموزش بزرگ ترین قربانی کرونا خواهد بود.
آموزش مجازی به تنهایی قادر به پویایی و استمرار فراگیری کودکان نیست.
همان کشورها ی ییشرو که مد نظرتان است میزان مرگ و میرشان بیشتر است چون نظر ما را نپذیرفتند.سعی کنید در تطبیق آموزش و پرورش کشورها علمی عمل کنید و اگر علمش نیست انجام ندهید چرا که الینهء انها خواهید شد .هارمونی و دسیپلین کار ماست و تشریف ببرید کتاب سره و ناسره تالیف اینجانب را موجود در آرشیو کتابخانهء ملی مطالعه فرمایید خالی از لطف نخواهد بود و نوشتارهایتان در این سایت با هر ایسم و اعتقادی ممزوج نگردیده و چفت و بست یک گفتمان منطقی به مراتب بهتر خواهد گرفت و انوقت خوانندگان را به پیگیری مطالبتان دعوت کنید .ضمنا رساله دفاعیه حضرت سقراط و رسالهء تفاحیه ارسطو با شرح بابا افضل کاشانی مو جبات پختگی و سنجیدگی روش دیالکتیک را فراهم خواهد آورد.اگر فقط خواندن صرف نباشد باید در هر گزارهءآنها حداقل 2 روز تفکر کرد.مجموعهء کاپلستون هم بسیارخوب خواهد بود به شرطی که خواننده اش نقادی علمی باشد تا در دام هر ایسمی نیفتد. البته وقتی چندین ساله می طلبد.
قبلا هم خدمت شما گفتم مطالب این رسانه را پیوسته دنبال نمی کنید .
شما در بخش پایین سایت روی " بین الملل " کلیک کنید .
ببینید از ابتدای تعطیلی مدارس به خاطر کرونا ، صدای معلم چند گزارش تحلیلی ، ترجمه و اخبار آموزش تطبیقی را منتشر کرده است .
صدای معلم همین امروز گزارش داد که مدارس عراق پس از یک وقفه دو ماهه به صورت " حضوری " بازگشایی شدند .
این همه " تعصب و دگماتیسم " وقتی دانشی در مورد موضوع ندارید ناشی از چیست ؟!
فعلا ایران در میزان مرگ و میر جز رتبه های نخست جهان است !
بحث را ایدئولوژیک نکنید .
من تاکنون بارهااز شما درخواست کرده ام اگر گزارشی مستند و یافته علمی برای اثبات سخنان تان دارید ارائه کنید .
اما به نظر می رسد شما خود را مرکز دنیا فرض کرده اید و طریق خود می روید !
پایدار باشید .
آنان مرگ و میر شان زیاد است چون
به رابطه آزاد معتقدند. در جمع
نشاط برانگیزی (حداقل از باور خودشان ) می لولند.
تصور بنده این بود که با خواندن
می توان بیشتر یاد گرفت، نه زورآزمایی کرد.
کتاب سره ناسره شما اگر می توانست
در آرشیو کتابخانه ملی گیر نمی افتاد و به مرحله چاپ می رسید.
شما انتظار دارید با شعر و نیش تند سخن بگویید و طرف مقابل با ادب و احترام ، پاسخ دهد؟
برای یک معلم واقعی ، قدری تواضع لازم هست و احترام متقابل حکم
می کند که به نظرات مخالف خود،
محترمانه برخورد نمایید.
ادعای صِرف قدرت فکری هیچکس را ثابت نمی کند. به عمل کار برآید به سخندانی نیست.
اگر مطالب سایت رادنبال می کنیم به خاطر آگاهی بخشی است و الّا بنده 50 ورق یک کتاب را هم مثل اصول فلسفه و روش رئالیسم رابهتر می دانم.شما از عراق یا امریکا یا کشورهای غربی خوشتان می اید می توانید تشریف ببریدو به افکار و ایدئولوژی ماکاری نداشته باشید.کار تطبیق درنوشتارهایتان تفسیر و تحلیل و همجواری و مقایسه ندارد.تعصب هم حدی دارد.ما از شما یافته علمی ندیده ایم جز خود شیفتگی و جبهه گیری با سیاستهای آ.پ.و اما شما خانم امامی:دنیای علم دنیای عواطف نیست .اگر دلتنگ کشورهای پیشرفته شده اید آزادید. اما حق ندارید ایران را دنبال کنندهء آنان بخوانید.کتاب ما هم چاپ شده و منتشر شده اما در تیراژ پایین هزار نسخه .سخن بلا استناد نزنید. و اما احترام متقابل ،این نیست که من هر چه بگویم شما تایید کنید و بالعکس ومانند آقای پور سلیمان مدام سخنتان را لایک کنم.بلکه حرمت خواستن از دیگران ،عین بی حرمتی است.دوست دارم می شنوم دوست داریدبشنوید. توقع حرمت از شما و ایشان و یا هیچ مخلوق دیگری ندارم.ما سخن خویش می گوییم و شما هم سخنتان."لکم دینکم ولی دین". از سفسطه هم ندانسته نگویید.بدرود
درود
1- می فرمایید مطالب سایت را به خاطر " آگاهی بخشی " پی گیری می کنید .
خیلی خوب است اما چرا تغییری در شناخت شما حاصل نمی شود ؟
نتیجه این مطالعات روی رفتار نوشتاری و شهروندی شما چه بوده است ؟
2- فرموده اید : « شما از عراق یا امریکا یا کشورهای غربی خوشتان می اید می توانید تشریف ببریدو به افکار و ایدئولوژی ماکاری نداشته باشید ... »
اگر جای من در کسوت " مدیر رسانه" بودید چه می کردید ؟
اگر مقامی داشتید با مخالفان چه می کردید ؟!
آیا برای مخالف و منتقد جایگاهی قائل هستید ؟
این چه ادبیاتی است که در این جامعه وجود دارد و هر کس به فردی دیگر می گوید : اگر خوشت نمی آید ، از این مملکت برو !
الفبای فلسفه " تفکر انتقادی " است .
شما از این عرصه چه حظ و بهره ای برده اید ؟
3- دوست عزیز
« صدای معلم » رسانه انتقادی است .
به نظر می رسد شما با کارکردهای رسانه و یا سواد رسانه ای خیلی موانست ندارید .
این رسانه بر اساس دکترین خود و نه خوشایند دیگران عمل می کند .
در آموزش حضوری موافق وزیر آموزش و پرورش بودیم و هستیم اما رویکرد انتقادی ما استمرار پیدا می کند .
4- باز از شما می خواهم اگر مدرک علمی و یافته پژوهشی برای اثبات ادعای خود در مورد تساوی آموزش حضوری و غیرحضوری و یا رجحان غیرحضوری و... دارید ، ارائه فرمایید .
مغالطه نکنید .
پایدار باشید .
1-گفتم آگاهی بخشی نگفتم آگاهی یابی پس باید شناخت در شما حاصل شود.2-اگر جای شما بودم حسن و قبح را با هم می دیدم و نقد منصفانه می کردم .کسی که مملکت خودش را از عراق زهوار در رفته و آمریکای بی قید وبند کمتر ببیند پاسخش همان است3-رسانه انتقادی نیاز به علم موضوعه دارد نه اینکه در هر موضوعی همه چیز را به باد انتقاد بگیرد4-تجارب علمی و میدانی 30 سال خدمتم و فراگیری دانشم مرا به سطح ترکیب رسانده که خود نظریه پردازم .و اما شما می گویید ما بالاترین درجه مرگ و میر را در جهان داریم ،این از کدام تحقیق شما ست و اگر آماری هم از رسانه ملی بیان میشود قطعی نیست و بدانید که کشورهای افریقایی و خاورمیانه و اسیایی شرقی به دلیل نبود امکانات تشخیص فراگیر به مراتب مرگ کویدی، بیشتر است و امریکا و اروپا که قوز بالا قوز ترند.پس روش پیشگیری در ایران از 99 درصد کل کشورها بهتر است.احساسی نمی گویم بلکه واقعیتی است که ایران و اندیشمندانش که در جهان هم پراکنده اند ،به لحاظ علمی در رتبه های برترند .بدرود
می گوید : «مشکلات تدریس در خانه این است که ما صدا و تصویرمان ضبط میشود، شاید در حین آموزش خودمان متوجه این اشتباه نشویم که چه گفتیم اما وقتی ضبط میشود و دوباره نگاه میکنیم متوجه اشتباهات خودمان میشویم به نظرم سختترین شرایط هم همین کار تدریس در خانه است. کنترل کردن کار کلاس و خانه سخت است. شاید من به عنوان معلم خانه کوچک ٤٠ متری داشته باشم و نتوانم فضایی را برای تدریس آماده کنم. یکی از درخواستهای ما این بود که اجازه میدادند معلمهایی که شرایط تدریس در خانه را ندارند، به مدرسه بروند و در آنجا آموزش بدهند.»
سوتیهای دانشآموزان در کلاسهای آنلاین شبکه شاد
انزوای اجتماعی وضعیت عدم ارتباط کامل یا تقریباً کامل بین یک فرد و جامعه است. این وضعیت با تنهایی متفاوت است، که نشان دهنده عدم تماس موقت و غیر ارادی با انسانهای دیگر جهان است. انزوای اجتماعی ممکنست معضلی برای افراد در هر سنی باشد، هر چند احتمال این که علائم براساس گروه سنی متفاوت باشد وجود دارد.
انزوای اجتماعی در هر دو موردِ موقت و برای کسانی که چرخه ایزوله شدن مادام العمر دارند دارای ویژگیهای مشابه است. انواع انزوای اجتماعی می تواند شامل ماندن در خانه برای مدت طولانی باشد، ارتباطی با خانواده، آشنایان یا دوستان نداشته باشد و / یا به طور عمدی از بروز هرگونه تماس با انسانهای دیگر در هنگام بروز این فرصتها جلوگیری شود.
ویکی پدیا
اقای پور سلیمان و خانم امامی:
شما که خواهان بازگشایی مدارسید بیاید و مدارس باز شود و از قضا در همان روز فرزندتان سرفه کندبی شک شما جزءاولین کسانی خواهید بود که اعتراض خواهید کرد چرا مدارس را باز کردید؟و چنان بوق و کرنایی راه خواهید انداخت تماشایی. منطقی باشیم و مفاهیم دیگر را برای به کرسی نشاندن سخن خودمان ،مخلوط نکنیم و خواننده را نفریبیم.شما که به خاطر مدرسهء مجازی نگران انزوای اجتماعی هستید کاملا بی مورد است.وقتی می گویم تعریف باید داشته باشید به شما بر می خورد.ولی سخن علمی باید زده شود.و اما خانم امامی این تعریف را بخوانید:گئورگ زیمل واقعیت جامعه را چون شبکهای از نیروهای متعامل درنظر میگرفت. او معتقد بود همه فرمهای اجتماعی بیرون از این قاعده نیستند. کنشهای زندگی روزمره نیز مجموعه ارتباطاتی هستند که به دیگران معطوف شدهاند و انزوای فرد منزوی نیز پدیدهای کاملا اجتماعی است، «انزوا خود رابطهای اجتماعی است. رابطهای با مردم دیگر است. انزوا لزوما مساله تنها بودن نیست، آدمی هیچگاه منزویتر از وقتی نیست که در انبوهی از افراد بیگانه حضور دارد.»بدرود
هرگاه شما به عنوان یک نظریه پرداز تعریفی جهان شمول از هر یک از این مفاهیم ارائه دادید شاید بنده هم بتوانم از آنها استفاده نمایم.
جهان، حول نظرات شخصی افراد
نمی چرخد. برعکس شما ، بنده به حیطه علمی رشته تحصیلی ام احترام
می گذارم. وقتی تعریفی با واقعیات چندین ساله زندگی اجتماعی افراد هماهنگ است، برداشت شخصی بنده ملاک هیچ ارزیابی نیست. لطف کنید تحمیل نظر نفرمایید و نظریه و یا تئوری وصف شرایط روز ارائه دهید که نظریه پردازان آن را بپذیرند نه بنده.
نظر شخصی بنده با تلفیقی از آنهاست.
شما در فهم مفهوم " انزوای اجتماعی" متعاقب کرونا یا پدیده دیگر ، هم مشکل دارید و هم مغلطه می کنید.
مفهوم تنهایی در بین انبوهی از افراد بیگانه ، مقوله دیگری است. از این شاخ به آن شاخ پریدن ، مشکلی است که به شما اجازه نمی دهد چیز شفافی از مفهوم برداشت کنید.
بنده در بالا چندین بار عرض کردم اما متوجه نشدید، ظاهرا دانش شما سرریز شده و بجای خوب گوش دادن و یا شرکت در یک گفت و گوی منطقی، فقط با ذکر نظریات مربوط و نامربوط ،
قصد دارید اثبات کنید که سطح علمی بالاتری دارید. به مرتبت خود بالا اشاره نمودید. این یک زورآزمایی نیست، سرنوشت ۱۰/۱۲ میلیون دانش آموز ( شاید بیشتر و یا کمتر، چون همه به امکانات دسترسی ندارند) و هزاران دانشجو، در بین هست. پس خواسته و یا برداشت من و شما اصلا و ابدا مهم نیست. بنده اشاره کردم به صورت ترکیبی یعنی حضوری و غیرحضوری ، حداقل آموزش جریان داشته باشد.
ادامه دارد......
ذاتی و اکتسابی آن ، مطالعه نمایید. هر چند ظاهرا فلسفه تعلیم و تربیت خوانده اید اما چنین تناقض در نظرتان شگفت انگیز است. شما هم لطفا برخی مفاهیم زیربنایی آموزش و پرورش را برای خودتان بازتعریف کنید شاید ببینید. ۱۳هزار نفر شناسایی شده کرونایی روزانه کجا مبتلا می شوند؟ مدرسه که نیست. بدرود.
زیمل از زمره جامعهشناسانی است که با اقبالی کمتر از دیگر جامعه شناسان معاصرش در اروپا مواجه شد .
"منطقی باشیم و مفاهیم دیگر را برای به کرسی نشاندن سخن خودمان ،مخلوط نکنیم و خواننده را نفریبیم."
خود شما فاعل این گفته اید و منبع نظریه زیمل در زیر تقدیم می گردد:
شماره روزنامه: ۳۵۳۴ تاریخ چاپ: ۱۳۹۴/۰۴/۳۱ شماره خبر: ۹۰۲۲۳۲
نگاهی به تبارشناسی جوامع بسته
تنهایی و انزوا.
تازهای از انزوا و تنهایی در فضای سایبر که یک محیط رابطهای نامحدود است تا چه اندازه برای کاربران شبکههای اجتماعی و فضای وب آزار دهنده یا ناامیدکننده است.
دورنگهداشتن افراد از مجموع شدن، بیتوجهی به درونی کردن زندگی در کنار دیگران و جلوگیری از تشکیل جامعه مدنی، از نتایج رویکردهای ضداجتماعی است و در اخلاق فردی، هنر، رفتار نهادی یا ارتباطات روزمره مردم نیز بازتاب مییابد.
هدفم از ادامه بحث رسیدن به یک نتیجه مطلوب است.
پدیده های جدید ، نتایج و تعاریف خاص خود را دارند. این به معنای حذف تعاریف قبلی نیست. آنها هم گویای واقعیت های پدیده های خود هستند.
شاید هیچ جامعه شناسی به ارائه تعریفی از انزوای اجتماعی که در آن تعامل اجتماعی به حداقل می رسد و علت آن شیوع یک ویروس همه گیر جهانی است، نپرداخته باشد.اگر ساختار مفهوم متفاوت است اما نتایج مشابهی دارد.
یک جامعه سالم در هر شرایطی به کنش متقابل اجتماعی نیازمند است.
ارزش ها و هنجارها در سایه همین کنش ، منتقل، تثبیت و تغییر می کند.
انسان با انعطاف خود نسبت به هر پدیده ای، می بایست برترین، بهترین و منطقی ترین راه و مسیر را نسبت به آن اتخاذ نماید.
ادامه دارد......
فضای مجازی قادر به انجام چنین کارکردی نیست. نگران بیماری نوظهور نوموفوبیا هم باید بود.
هیچ عنصری خاصیت اثرگذاری بنیادی برروی دانش آموزان و دانشجویان را بجز سه فاکتور :
معلم یا استاد، مدرسه یا دانشگاه، و کلاس درس را ندارد.
دوباره یادآور می شوم آموزش مجازی شرط لازم روز اما اصلا و ابدا شرط کافی برای نیل به هدف نیست.سپاس
فضای مجازی را دارم. یعنی شعور لازم را دارم. بالاتر از هر نقشی خداوند متعال قرار دارد. هر فردی حق ابراز نظر دارد لذا قرار نیست گوش ها و چشم ها را ببندیم.
من برخلاف شما فقط نشاط و شادی خود را نمی بینم که زاییده تدریس مجازی است، بنده نگران تک تک انسانها و تمامی دانش آموزان و دانشجویان جهان هستم.
هر بتی، روزی شکستنی است.
در ضمن افاضه فضل نمودید و از مرتبت بالای علمی خود سخن گفتید.
در ضمن از تراوش کوزه حضرتعالی، بنده بوی روشنفکری و مرتبت بالای علمی دریافت نکردم. مرا ادعایی نیست.
شما اصل موضوع را رها و به تجزیه تحلیل اینجانب پرداخته اید. برای تمامی ارادت حضرتعالی سپاسگزارم.
چون مسلمانان ما اینچنین داوری
و ارزشگذاری می نمایند. تشکر
جناب آقای پورسلیمان،
سپاس از سعه صدرتان.
سپاس از قبول زحمت تان.
با آرزوی توفیق روزافزون .
پایدار باشید.
خانم امامی
سپاس از مشارکت شما در گفت و گو
امید که میزان تجمل و مدارای همه ارتقا یابد و به فهم مشترک نزدیک شویم .
پایدار باشید .
.اما نتیجهء مطلوب:
تجارب سی ساله خدمتم در مناطق مرزی و عشایری و روستایی و شهرستانی و شهری و کلانشهری و رویت عدم عدالت و توازن آموزشی ،و عقب نگهداشتن دانش آموزان مناطق محروم ،امروز ما را وقوف داد بر اینکه به برکت کرونا و آموزش فضای مجازی،تا حدودی زیادی به عدالت نزدیکتر شده ایم و باتوجه به استعدادهای به مراتب برتر مناطق محروم نسبت به کلانشهرها،که مدتها به حال اینهمه استعداد که به واسطهء عدم امکانات ،توان بروز و ظهور نداشتند به درگاه خدا نالیدم،امروز می توانم به جد بگویم که اگر به همین شکل ادامه یابد دیری نخواهد پایید که همین استعدادها ،جایگاه خویش را خواهد یافت و سلطهء مدارس برتر و معلمان خصوصی و غیر انتفاعی ها رخت بر خواهد بست و به طور کلی طبق فرمایش امام راحل انقلاب از آن پابرهنگان خواهد شد .بدرود
نتیجه مطلوب شما ترویج عدالت آموزشی است؟
لابد از آمار ترک تحصیل، بی نصیبی از موبایل و تبلت همان کودکان عشایری
و روستایی که بدانها توفیق خدمت داشته اید، پایین آمدن سن خودکشی به زیر ۱۵ سال و آشنایی شگفت انگیز آنان با طناب دار و...... نیز آگاهید.
خوش بینی شما نسبت به عواقب آموزش مجازی ، حقیقتا برای فردی که ۳۰ سال خدمت و شاید بیشتر داشته اعجاب انگیز است.
در ضمن دلیلی موجه و ملموس برای
ترویج عدالت آموزشی از سوی شما ارائه نمی گردد.
با بیان فرمایش حضرت امام هم
نمی توانید فرضیه خود را موجه و ثابت شده و یا به عنوان تابویی برای خاموشی طرف مقابل ، استفاده نمایید.
سخن ما پیروزی پابرهنگان نیست
عواقب سوی آموزش غیرحضوری است.
در ضمن حضرت امام فرمودند:
انقلاب را پابرهنگان کردند، نه این که از آن پابرهنگان خواهد شد. به نظر شما هست؟!!!!
طبق نظر شما لابد تعلیم تربیت حضرت نوح(ع) ایراد داشت که فرزندش نا اهل شد و یا اینکه تعلیم و تربیت پیامبر (ص)ایراد داشته که شاگردانش امامان و فرزندانش را شهید کردند و یا اینکه لابد تعلیم و تربیت امام صادق(ع)ایراد داشته که شاگردش ابوحنیفه لجوج و تو زرد از آب در آمد.این چه استدلالی است که خودکشی یک دانش آموز و یا مشکلاتی از این دست را به آ.پ گره می زنید و سیستم را زیر سوال می برید.پس وزیر آ.پ سابق که دست به ان اقدام زد رابیاد آورید.این مشکلات ربطی به آ.پ ندارد.چرا که انسان موجودی غیر قابل پیش بینی است در تمام ابعادش.هر لحظه با لحظهء دیگر متفاوت.انسان،ربات نیست که همیشه به یک جور عمل کند و بی اشتباه باشد.عمل هر کس در گرو میزان بهره گیریش از علم و تعلیم و تربیت است. بدرود
به برکت کرونا و آموزش فضای مجازی ،استان مرزی اردبیل و مناطق محروم ،توانستند گوی سبقت را از کلانشهرها و بالاخص تهران در کنکور بربایند و رتبه های تک رقمی و دو رقمی و سه رقمی را از آن خود کنند و بدرخشند و باز هم ادامه خواهد داشت و امیدوارم این فضای فعلی ادامه داشته باشد و کمتر از یک دههء دیگر جای ما با مناطق کاملا برخوردار عوض شود.چرا که به استعداد مناطق محروم ایمان دارم و به تلاش انها و میزان هوش انها و شناخت زندگانی مبتنی بر فطرت پاکشان و ایمان و توکلشان بیشتر .به امید پایان محرومیتها.خدا را شکر که لطف خفیهء خود را در قالب ویروس عنایت نمودو در قالب محدودیتها،محرومیتها راخواهد زدود.بدرود
دوم: با ذکر منبع ما را هم مستفیض نمایید.
سوم : با آن همه غایب کنکور به دلیل کرونا، سیر برگزاری کنکور را قبول دارید؟
چهارم: اصلی به نام سهمیه مناطق محروم ، جلوه گری نکرده باشد؟
و.......
واقعا شخصیت شگفت انگیزی دارید.
برای کرونا شکر کردن و آن را رحمت الهی شمردن ، از سوی فقها و مراجع هم بیان نشده است.
گویا سر کار خانم با همه چیز مشکل دارید.با سهمیه ها مشکل دارید.اخبار ناموثق مثل غایبین کنکور و خودکشی دانش اموز و امثال انرا قبول دارید.با طرحهای دولت و نظام و مجلس مشکل دارید.با نظر امام مشکل دارید .با فلسفه مشکل دارید.سیستم اموزشی امریکا را قبول دارید.با سخن و حساب دو دوتا چهارتا مشکل دارید.حرف حساب دو کلمه است:در ایام کرونا آموزش مجازی اولویت دارد و بعد از کرونا هم تلفیقی از حضوری و مجازی خواهد بود و نسبتش مشخص خواهد شد.اینهمه جبهه گیری بی مورد و لج بازی ناشی از چیست نمی دانم و کمکی از من ساخته نیست به جز آگاهی بخشی .والسلام
تبیین دیدگاههای مکتب جعفری (ع) و مکتب مثبتگرایی/
تالیف محمدباقر شیبانی.
می کنید. از قول دیگران سخن گفتن ، عادت و رویه شماست که غلط است.
پدر نسبت به فرزند این حق را ندارد که شما برای خود قائلید. آن هم نه برای فرزندتان که برای همکار و دانشمندان قرنها پیش!!
سلام
بخشی از عقب ماندگی فرهنگی جامعه ما ناشی از همین ضرب المثل های غلط است که تاریح مصرفش تمام شده است .
برای تغییر جامعه باید پارادایم ها را تغییر داد .
مثلا :
با یک گل هم بهار می شود !
خواهی نشوی همرنگ جماعت / رسوای جماعت شو !
آسه نرو ، آسه نیا ؛ جلوی " گربه صفت ها " محکم بایست !
به همین سادگی !
پایدار باشید .
رفت توی باغچه. جذب خاک شد.
اولا هر پارادایمی تغییرپذیر نیست.
ثانیا قصد تغییر دارید ، بدهید با آب
ریخته و رفته و محو شده چکار دارید.
ثالثا یک شدنی وجود دارد و یک ناشدنی و محال.
درود
نخست چه کسی گفته و یا می تواند غیرقابل تغییر پذیر بودن پارادایم های فرهنگی را اثبات کند ؟
مبنای منطقی " دور تسلسل " چیست ؟
دوم آن که شما نگران چه چیزی هستید ؟
چه کسی باید در برابر اتلاف منابع و حیف و میل آن پاسخ گو باشد ؟
در جهان هر چیزی که هم قابلیت تغییر دارد و هم هر تغییری باز قابل تحول و بازخوانی است .
پایدار باشید .
تمام دانشگاه های آزاد و دولتی و موسسات آموزشی و هنری و فرهنگسراها و کتابخانه ها و اماکن ورزشی و استخرها و باشگاه ها و موزه ها و سیرک ها و جشنواره ها و غیره در طی این مدت تعطیل بوده اند. هیچکدام از اون مجموعه ها و بویژه دانشگاهیان نیامدند جتی یک مطلب درباره مجموعه شان بنویسند و همدیگر را به محاکمه ی جرمِ نکرده بکشانند. اما با کمال وقاحت ، این سایت تنها جایی بوده و هست که به اسم معلم، بدترین توهین ها را در قالب مقالات به ظاهر عالمانه و فاخرانه در حق این عزیزان انجام داد.
جالب است که به نظر مخاطبین کمترین وقعی نمی دهید و همچنان به توجیه این روند می پردازید. فقط اگر پاسخ متقن دارید بفرمایید وگرنه لطفا با توجیهات مکرر و خشم آلود خویش در قالب کلمات و بیانات به ظاهر متفکرانه ، بیش از این مایه رنجوری معلمین گرانمایه نشوید.
جناب همه موافقان آموزش حضوری،
متوجه شرایط استثنایی جهان هستند.
اول آموزش حضوری را با ترکیب غیرحضوری می خواهیم ولو روزانه ۳ ساعت.
دوم ما از تصویر فردا نگرانیم. نیک می دانید ما آموزش و پرورش سیستماتیک نداریم ، لذا اوضاع ما در دوران پساکرونا صد مرتبه بدتر از کشورهای پیشرفته خواهد بود.
بنده به عنوان یک انسان، یک هموطن، یک دبیر بازنشسته حق دارم نگران جامعه بدون آموزش باشم.
ادامه دارد......
با فشار بر روی مسئولان، حداقل آنها را بیدار نگه داشته و اجازه ندهیم در خواب ناز بی مسئولیتی فرو نروند.
و وجود مطالبات و دلسوزی و وجدان بیدار ، آنان را به فکر تمهیدات بیشتر و مفیدتر وادارد.
نظر شخصی بنده این است که کودکان در حال آسیب های شدید هستند.
مسیر ترک تحصیل نسبت به گذشته بدون کنترل و مسئولیت، بیشتر
می گردد.
مدرسه تنها محل شادمانی قشر متوسط به پایین جامعه ما بود.
آنان قدرت سفر رفتن و سینما و تئاتر و رستوران و...... نداشتند و از دست پدر و یا مادر معتاد و یا مریض و یا بدخلق خود به مدرسه پناه می آوردند. فرزند طلاق و دارای ناپدری و نامادری بودند.
ادامه دارد......
جناب محمدی
کرونا وحشتناک ترین تهدید و یا انتقام برای زندگی بشر شمرده می شود، اصل مهم انعطاف و سازگاری نسبت به شرایط موجود جهت انجام فعالیت های مفید هست.تشکر
آقا / خانم محمدی
سلام
1- از نظر ما هر فرد و گروهی باید به فرایند " خودانتقادی " بپردازد تا دچار توهم دانایی و خودشیفتگی نشود .
معلمان هم از این قاعده مستثنی نیستند .
2- اتفاقا انتقاد ما همیشه این بوده که چرا همه جا باید باز باشند و مدرسه تنها جایی باشد که تعطیل می شود ؟!
وقتی مدرسه تعطیل می شود معنای صریحش این است که ارزش و جایگاهی در جامعه و در فرآیند تصیمات و سیاست گذاری ها ندارد .
3- در حال حاضر شما و خیلی ها بر طبل تعطیلی مدارس می نوازید !
البته بدون دلیل مشخص و کارشناسی و یا علمی .
وقتی همین مسئولان به کرات اعلام می کنند 85 درصد پروتکل های بهداشتی در مدارس رعایت می شوند ؛ چرا باید از تعطیلی مدارس حمایت کنیم و با شما هم نوا شویم ؟
تازه اگر مدیران و مسئولان هم در این زمینه بی توجهی می کنند باید مطالبه گری کنیم و فریاد بزنیم نه این که بگوییم مدرسه را تعطیل کنید !
مگر قرار است در جامعه همه مثل هم فکر کنند و یا عمل کنند ؟
4- اگر نقدی کارشناسی و علمی در زمینه گزارش های صدای معلم دارید از آن استقبال می کنیم .
پایدار باشید .
این گفتگوها نتیجه ندارد. چرا؟ چون منزلت معلم در این بین همیشه غیر مستقیم و در لفافه ای به ظاهر دلسوزانه و عالمانه، مورد هجمه و تحقیر و توببخ می باشد متاسفانه. و توجیهات مدیر این مجموعه. بگذریم.... که فعلا سکوت کردن، هنری بس عالمانه ست. بدرود......
نبود تعامل اجتماعی برای جامعه پذیری و درونی شدن ارزشها برای کودکان است.
کسی به همکار و مقام شامخ معلم، اهانت ننموده و نمی نماید.
لطفا با میل خود مسیر گفت و گو را منحرف نسازیم.
تمام نظرات بنده را همین جا دقت نمایید اگر موردی یافتید بنده عذر خواهم خواست. فقط عرض کرده ام
با آموزش مجازی ، معلم نیست و هویت ارزشی خود را بتدریج از دست می دهد. دوباره عرض می کنم قداست و قدرت معلم فراتر از تصور است. این یک تعارف یا غلوّ نیست. فقط کافی است در یک شرایط عادی خود را در کلاس درسی ۳۰ نفره و محیط
مدرسه ۳۰۰ نفری مجسم سازید.
تشکر
اگر پاسخ بنده برای تان پاسخ محسوب نمی شود، طبیعی است چون برداشت و نتیجه گیری ما از مسایل واحد، متفاوت است که صد البته امری طبیعی است. بنده اولین بار است که سخن گفته ام و در ایام کرونا هیچ نظری نداده ام که بدان اشاره کردید.
حقیقتا بنده با نوع و شکل تدریس همکاران مشکلی ندارم و فقط باور و اعتقاد خودم را نوشتم.
کودک بدون مدرسه یعنی توقف
جامعه پذیری. بنده نگران دهه های بعد هستم. همه ما نگرانیم. حق من هم هست که باشم چون روی کره زمین زندگی می کنم. بنده نگران سرنوشت کودکان جهان هستم. بشر فردا لزوما بشر امروز نیست و نخواهد بود، اما من نسل خود را در بی نصیبی همه عیار کودکان مجرم می دانم.
آموزش از صفحه مجازی به اندازه همان فیلم و نمایش و کارتون و سرگرمی و..... ازصفحه یک تلویزیون
اثر می گذارد نه در حد تعامل اجتماعی با معلم و مدیر و معاون و مشاور و همکلاسی و......
نگرانی و درد بنده این است. عرض کردم همه نگرانیم. تشکر
درود برشما. خانم امامی و جناب پورسلیمان اخبار ناموثق مثل خودکشی دانش اموز را مرتبط با اموزش و پرورش می دانند و آ.پ را غیر سیستماتیک .اگر روزگاری یکی از دانش اموزان این دو بزرگوار به دلایلی خودکشی کند طبق نظر خودشان دلیل خودکشی ،خانم امامی و پور سلیمان خواهند بود که به جای یاد دادن روش منطقی زندگی کردن روش لج بازی و جبهه گیری بی مورد را در قالب برنامه پنهان درسی به آن دانش اموز یاد داده اند.پس این دو محکوم خواهند بود(طبق نظر خودشان).و اگر حضوری شود و مریض شوند بازهم این دو محکوم خواهند بود.این دو بزرگوار فقط حرف خودشان را می زنند و گوششان بدهکار نیست.خانم امامی که بیکار و بازنشسته است و از این طریق خودش را تخلیه می کند.مدیر سایت هم که با اکثر تصمیمات دولت وآ.پ از دیر باز مشکل دارد و از نوشته هایش پیداست."و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین".بدرود
گویا در این جامعه زندگی نمی کنید و علیرغم طرفداری مطلق شما از فضای مجازی، از اخبار و اطلاعات بی خبرید.
با فقر دانش اجتماعی، طبیعی است که نتوانید تجزیه و تحلیلی از مفاهیم و واقعیت های تلخ روز ، داشته باشید.
دریچه نگاه شما به مسایل تک بُعدی و منقبض هست برای همین با اتهام زنی مداوم ضعف خود را پنهان می سازید.
زمان تدریس ما نظام آموزشی مشکلات زیادی داشت اما از مصیبت امروز بی نصیب بود، لذا هرگز در کلاس و مدرسه و حتی شهر من خودکشی صورت نگرفت.
برای خود تحلیل کنید امروز کودک ۸ یا ۱۲ ساله چرا خودکشی می کند آن هم با طناب دار که انجام آن توان می خواهد.
و بسیاری موارد دیگر......
جهان به اهمیت مدرسه و کلاس درس و گروه دوستی و همکلاسی ، بیشتر از گذشته معترف خواهد بود.
هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.
آن نامه وابسته به شرائط روز بود .مومن نبش قبر نمی کند.برای اثبات نظرتان فرافکنی نکنید. زمانه انسانهارا پخته تر می کند و به اشتباهاتشان می رساند .انها هم به اشتباهاتشان رسیدند و خیلی ها هم بازنشست شدند و رفتند و عذر خواهی هم کردندو دیدارمان به قیامت افتاد.اما من استوار و پا برجا و به مدد علم که انشاء الله 3کتاب جدید و یک دیوان اشعار دیگر را که اگر پول چاپش برسد در تاریخ ماندگار خواهم کرد.وعدهء خدا حق است که :"نور عالم با دهان یاوه گویان خاموش نمی شود".و من ایمانم به وعدهء خدا مستحکم تر شده است.بدرود
دانایی ات بیشتر شود.بدبخت دانش آموزان ۳۰ سال خدمتت.
اصولا من یکبار به ناشناس پاسخ می گویم. ناشناس شناسنامه ندارد که عرض اندام کندو یا اینکه با او به دیالوگ نشینی.اما بدان، قریب به 900 شاگرد پرورش داده ام و تماما اخلاقی وخدا راشکر گزارم که امروز به مراتب علمی بالا رسیده اند و همواره از من به نیکی یاد می کنند.برای من کفایت می کند که انها برای امثال شما و فرزندانتان ،الگوهای اخلاقی خوبی خواهند بود و فرزندان شما لاجرم باید مولفات ما و امثال ما را بخوانند و مسیر سعادت در پیش گیرند .عفت کلام را از انان خواهند آموخت.و فرزندانتان لا اقل یاد خواهند گرفت شناسنامه دار سخن کنند ومانند شما ناشناس نمانند.قوله تعالی:"و عباد الرحمان الذین یمشون علی الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما."بدرود
درود
نظر شما و ایشان محترم است .
اما من در تحلیل و تعلیل مسائل خیلی به ملاحظات و مصالح شخصی و گروهی توجهی نمی کنم .
نظر خود را می گویم و استدلال می کنم .
از ابتدا هم نظر و موضع این رسانه کاملا مشخص و شفاف بوده و دچار تغییرات ناگهانی و 180 درجه ای نشده ایم .
البته اگر در کلاس من دانش آموزی به من و عملکردم انتقاد کند هر چند نادرست و غیرمنطقی باشد به او نمی گویم از کلاس برو بیرون ، یا جای تو در کلاس است و یا جای من و... چون به من و مقام شامخ معلم توهین کرده ای !
با استدلال و گفت و گوی اقناعی با او رو به رو می شوم .
پایدار باشید .
انتقاد من به رفتار دوگانه اقای شیبانی است که در مقاله مزبور از اموزش مجازی انتقاد کرده وطولانی شدن تعطیلات اموزش حضوری را مورد نکوهش قرار دادند ولی الان تمام قد ازاموزش مجازی دفاع می کنند.منظور من تغییر صد وهشتاد درجه ای نظر ایشان در یک موضوع واحد بود.ولی شمابه خودتان گرفتید. و می خواستم بگویم که به جای جواب دادن به ایشان کافی بود این جواب را به او می دادید تا ایشان در مورد مواضع دو گانه خود یا از خود دفاع ویا سکوت اختیار می کردند.
سلام
دلایل خود را بیان کنید .
پایدار باشید .
متاسفانه اقای پور سلیمان و خانم امامی خودشان را کارشناس تر از کل مجموعه نظام و معلمین می دانند و تازه با صدای ما هم می خواهند خودمان را بکوبند.و جالب اینکه سخن خودمان را به خورد خودمان می دهند و بهره ها می برند و برایمان شاخ می شوند .معنای تواضع علمی و اخلاق علمی را خوب فهم نکرده اند.(علم و اخلاق ،لج بازی و تکبر و منیت را به زباله دان می اندازد و در عوض به انسان علمی و کارهای علمی افتخار می کند و بها می دهد).بدرود
درود مجدد
1- من چنین ادعایی نکردم .
اما به نظر می رسد هنوز معنا و مفهوم " نقد " را درک نکرده اید .
دوست عزیز
شما هنوز آن قدر شجاعت و شهامت ندارید که برای حرفی که زده اید ، عذرخواهی کنید .
این که به کسی که ایده و تفکر شما را قبول ندارد و با بر خلاف آن استدلال می کند بگویید از این مملکت بروید !
2- شما هر نظری دراین رسانه داده اید ، منتشر شده است .
چه کسی می خواهد شما را بکوبد ؟
شما نظر خود را ارائه می کنید و بقیه هم نقد می کنند .
لجبازی یعنی چه ؟
یک بار نظرات خود را با صبر و حوصله مرور کنید .
من چند بار از شما برای اثبات ادعایتان پژوهش ، مستند و یافته علمی خواستم .
در عوض ، شما خود را نظریه پرداز معرفی کردید !
آیا این منطقی و عقلانی است ؟
آیا این موضوع با روح پژوهش هم خوانی دارد ؟
دوست عزیز
مشکل از شما نیست .
مشکل از نهادها و بخش هایی که صلاحیت های حرفه ای معلمان را همان ابتدای ورود به سیستم آموزش احصا نمی کنند .
تازه مثل بسیاری از کشورهای توسعه یافته ، مجبور نیستیم که این گواهی نامه صلاحیت های حرفه ای را تمدید کنیم !
این است که به مرور و در فقدان نظارت ها و پایش های علمی و جامع پس از مدتی به مرتبه " خدایی " و قدیسه گری می رسیم و دیگران را تکفیر می کنیم .
و این " چرخه شوم " در همه جای سیستم ساری و جاری است .
پایدار باشید .
ترجیح و یا انتخاب آموزش حضوری و یا غیرحضوری ، فراتر از نظر من و شماست و یک مساله جهانی است. لذا بحث آن را به شعور خود یا بنده ، محدود نسازید. ما فقط دو نفر از کل جمعیت جهان هستیم که در حد و اندازه خود می توانیم ابراز وجود کنیم.
شاخص حق و باطل شما نیستید که رای قطعی صادر نمایید.
در حد یک نفر نظر خود را بیان دارید و بگذارید موافقان و مخالفان آن ، بحث کنند نه جدل.
جنابتان فرمودید که عراق حضوری شده و آ.پ امریکا را خانم امامی الگو معرفی کرده و شما تایید کردید .پس جوابش این است که به همان ممالک بروید و فرافکنی و دروغ پردازی نکنید که من گفتم: برای اینکه ایده ونظرم را قبول ندارید از مملکت بروید."
بگذریم همان آ.پ آمریکایی که سنگش را مستقیم و غیر مستقیم به سینه می زنید پرورش دهندهء کندیها و ریگانها و بوشها و اوباماها و ترامپهاست که نژاد پرست تربیت شده اند و لج باز و قلدر و کل جهان را با توحش به سمت ویرانی سوق داده اند .معمولا به برونداد یک آ.پ باید نگاه کرد که آواز دهل شنیدن از دور خوش است.
اینچنین گفتست رسول نیکو جاه
ذرهء عقلت به از صوم وصلاه(حضرت مولانا (ر ه)).بدرود
جناب آقای شیبانی
متشکرم که به گفت و گو با بنده پرداختید.
بنده جن زده یا الینه آمریکا نیستم چون کشورهای گوناگون مانند : ژاپن، فنلاند، سنگاپور، بنگلادش و..... را هم
در قالب مطالعه تطبیقی ، بررسی
کرده ام. اگر پیشنهاد دادم آمریکا را بخوانید چون وفق مراد شما از آموزش مجازی استفاده شده و بیان بنده در شرایط عادی نه ایام کرونایی مطرح شده است. که درک نکردید و ترجیح دادید برچسب بزنید چون ساده ترین منطق برای فرار از گفت و گوست.
بنده با کسی یا مرجعی مخالفت و دشمنی ندارم مگر زمانی که حیطه و قلمرو خدمت ۲۵ ساله ام به مخاطره بیفتد. جسارت و شهامت نقد را هم دارم. قداست و عمق اثرگذاری آموزش و پرورش برای بنده مطلق هست.
ادامه دارد.....
من با نظرات آقای پورسلیمانی و خانم امامی مخالفم. اما جناب شیبانی هم ، خود را دانای کل می پندارند و سیستم آمریکا را درهم می کوبند. جناب شیبانی، تفکرات شما و امثال شما در سالهای گذشته، خروجی اش در جامعه نمایان هست و نتوانسته اید مدینه فاضله در حد همان بلاد کفر ایجاد کنید. حال اگر صد کتاب هم بنویسید بی فایده است. با این همه به خاطر شرایط کرونا، امثال را با آموزش مجازی ، صد درصد موافقم
جناب آقای علیرضا
شرایط کرونا را همه حس می کنند و با بی رحمی های آن از دور و نزدیک، آشنائیم ، لیک زشتی های آموزش مجازی کم کم دارد نمود عینی می یابد که دو مثال عینی آن در آخر کامنت ها آورده شده است.
تدبیر و دوراندیشی وظیفه وزیر است و ایشان با نشستن بر مَسند وزارت این تمایز اساسی را نسبت به من و شما بدست آورده اند. لذا تعطیلی مدارس ، کوتاه ترین ، ساده ترین و میانبرترین انتخاب وزیر است. ایشان باید مدیریت
بحران بیاموزند و شهامت و توان و شایستگی زدن مشت محکم بر روی تحمیل ها را داشته باشند.
اگر ایشان تابع ستاد مبارزه با کرونا عمل می نمایند ، نشانگر شایستگی ایشان در همسویی نیست، بلکه ایشان چون توان مدیریتی شرایط خاص را ندارند مطیع اند.
ادامه دارد......
نگرفته است که ما او را محکوم به
بی نصیبی از حقوق اجتماعی
دانش آموزی نماییم. او ظرفی خالی است که متاسفانه با آموزش مجازی،
قابلیت های تربیتی کسب کرده از خانواده خود را نیز از دست می دهد.
بجای اعلام مخالفت یا موافقت ، قدری به عمق فاجعه ای که در انتظارمان است بیندیشیم.
وظیفه وزیر تدبیر و چاره اندیشی فقط با امکانات موجود نیست، ایشان باید به فراتر بیندیشند. چگونه و چطور؟
و گر نه تفاوت وزیر با شما و بنده ، چیست؟ فقط حق امضاو مَسندنشینی؟
تشکر
لذا یکی از تدبیرهای وزیر می توانست اعلام فراخوانی باشد که قبل از آغاز سال تحصیلی ، همه معلمان و فرهنگیان صفی و ستادی را به تفکر و ارائه راه حل عملی وا می نمود تا شاید تدبیر راهکاری اساسی بجز تابعیت محض
چاره اندیشی می شد.
موافقت و مخالفت ما در اینجا و در زیر
دیگر نوشته ها، مسیر اندیشیدن و آزمون و خطا و گزینش نیست، تشکیل سیاهی لشکر برای نمایش سفید و سیاه
است. ما چشم بصیرتی برای تماشای
رنگین کمان نداریم.
ما طبق روال معمول فقط مُسکنی برای رهایی از صخره پیش رو داده ایم آن هم با میانبر و دور زدن صخره. اما عینیت صخره و خطرات فعلی و آتی آن برای رهگذران همچنان باقی است.
چگونه و چطور این صخره مانع حرکت را جابجا کنیم که با کمترین آسیب مواجه شویم. تدبیر و همفکری و دوراندیشی لازم است.همه جوانب را باید دید. آموزش مجازی ، مطلق و به تنهایی، راه حل مناسبی نیست.
تصمیم گیری می نمایید؟ اگر قرار است آموزش آتی کشور ترکیبی باشد به دلیل هماهنگی با آموزش روز هست و تجارب کسب شده طی این مدت، نه تاکید یا پافشاری حضرتعالی. دنیا حول نظر و دیدگاه و هوس ما نمی چرخد.کشور دارای نظام سیاسی است و مراجع تصمیم گیری چند لایه دارد.
اتفاقا مدیر محترم سایت، نیک
می دانند که بنده مقیّد به دو دوتا چهار تا هستم، چون حدود و ثغور افکارم شفاف و مشخص است.
تنها برچسب شایسته بر بنده یک انسان و معلم متعهد هست که بدان نیز افتخار می کنم. در این جهان قدرت یک معلم را باور کنید هیچکس ندارد. کاش همه معلمان متوجه می شدند.
عکس معلم سربریده.... فرانسوی بر روی دیوار مجلس فرانسه نصب است.
ادامه دارد.....
بنده هم سرسخت هستم و اگر از منطق و درستی گفته خود مطمئن باشم هرگز تغییر نظر نمی دهم .
در اولین کامنت خود همین جا در بخشی چنین نوشته ام:
آموزش مجازی شرط لازم آموزش نوین
اما ناکافی برای آموزش و پرورش کودکان است. اهمیت این اصل برای دانش آموزان ابتدایی خصوصا کلاس اول و دوم حیاتی و برای مابقی
کلاس ها ضروری است.
از ابتدا اینجانب به آموزش ترکیبی اشاره می نمایم اما لجاجت شما
نمی گذارد ببینید. برگردید به بالا دوباره مطالعه کنید تا یقین حاصل کنید تحت تاثیر شما تغییر رای نداده ام.
می شود.
اما متاسفانه شما با حالت هجوم واژگان ناپخته و شخصیت دگماتیسم و برچسب زنی به طرف مقابل، منطق و عقل را فلج می سازید.
امید که به تعادل مورد بحث در دین اسلام نائل شوید و با ملایمت مومنانه،
سخن به مهربانی و همدلی زنید. انشاا....در پناه حق.
بلی هدف، استفاده از زحمات و خدمات معلمان بزرگوار هست، اما هر رویه ای که عادت ایجاد کند تبدیل به فرهنگ عمومی می شود.
منظورم این است که مشکلات امروز و فردای ما فقط نوع آموزش نیست.
خیلی چیزهای دیگر نیز در خطر هست.
و ما باید نگران همه ابعاد باشیم چون معلمیم.
چالش آینده : تله فقر مطلق و تشدید نابرابری در حوزه آموزش
پرویز گیلانی
بگذریم همان آ.پ آمریکایی که سنگش را مستقیم و غیر مستقیم به سینه می زنید پرورش دهندهء کندیها و ریگانها و بوشها و اوباماها و ترامپهاست که نژاد پرست تربیت شده اند و لج باز و قلدر و کل جهان .....
اینجا اصلا بحث آمریکا یا هیچ کشور دیگر نیست. بنده اوایل بحث فقط یک یادداشت خدمت تان معرفی کردم که نظرم را راجع به آموزش مجازی بخوانید. که با آن برچسب زدید و برحسب رشته تحصیلی تان فلسفه من درآوردی بافتید.
اینجا بحث طرفداری از غرب یا شرق نیست، خبط مطلب ننمایید. اگر آنان افراد شرور و..... تربیت و تحویل جامعه داده اند ما هم کم نکرده ایم.
هر روز یک شرور از بین مدیران ما دادگاهی می شوند. این ها را من و شما تربیت کرده ایم. نظام آموزشی تربیت کرده، مگر نه. خار در چشم دشمن دیدن شما را گل نمی سازد.
ادامه دارد....
می کنید و برای همین به ارزیابی درستی دست نمی یازید. مشکل شما از این شاخ به آن شاخ پریدن است. وقتی کم می آورید برچسب می زنید، متهم
می کنید. بازنشسته ها هم می توانند
نظر داشته باشند. تعهد و مسئولیت داشته باشند. کم توهین کنید و عِرض خود مبرید.
کاش تحلیل محتوا بلد بودید و کل کامنت های بنده را تجزیه و تحلیل
می کردید.
از ابتدا تا آخر یک سخن گفته ام اما نفهمیدید.
کدام تصمیم نظام؟ کدام پذیرش؟
کدام نیم ساعت؟ خواب نما شده اید؟
واقعا برای نظام آموزشی کشورم متاسفم که چون شمایی را معلم خطاب می نماید.
بحث با شما اصلا و ابدا ارزش وقت هدر دادن ندارد. بنده با پایبندی به اصول عقلانی، پاسخ دادم تا بیشتر محک بخورید و بیشتر شناخته شوید.
حداقل کامنت های بنده را اگر در منزل خود فرد فهیمی دارید بدهید بخواند تا شما را روشن سازد.
تا همین جا کافی است.دیگر پاسخ نخواهم داد چون مرغ شما یک پا دارد.
قضاوت روی درستی و نادرستی نظرات ما برعهده خوانندگان و مخاطبان محترم سایت.
بجز شما به سایر همکاران، صمیمانه پاسخ خواهم داد. به قول خودتان بدرود.
بر اساس مصوبه 977 شورای عالی آموزش و پرورش، شورای مدرسه میتواند شرایط را در نظر بگیرد و اگر امکان آن وجود داشت، امتحانات را به صورت حضوری برگزار کنند و اگر ممکن نبود امتحانات از طریق آزمونهای آنلاین شبکه شاد و سایر آزمونیارهایی که در کشور رواج دارد به صورت مجازی برگزار شود.
خانواده هم کلی خطا دارد طی دورانی که مدرسه نبود مسایل را پیگیرید. پس درِ خانواده را هم ببندید. هر کس عقل کل. قارچ خودرو!!
از تحریف پژوهش به مدرسه حضوری،
چگونه رسیدید ؟
ایسنا. ۱۷ آذر ۹۹
او که به همراه مادرش و برای شکایت از یک شیاد مزاحم به قانون پناه آورده بود، درباره عاشقی وحشتناک خود در فضای مجازی به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد گفت: مدتی بود که خیلی کنجکاو بودم از فضای مجازی سر در بیاورم. وقتی دوستانم که تلفن هوشمند داشتند درباره ارتباطات خودشان و گروه های اجتماعی سخن می گفتند، همواره آرزو می کردم که کاش من هم می توانستم در این گروه ها حضور داشته باشم. تا این که بالاخره به خاطر مجازی شدن تحصیل، پدر و مادرم مجبور شدند برای من هم گوشی هوشمند بخرند......
تاریخ انتشار :سه شنبه, 18 آذر ۱۳۹۹
کد خبر : 35861
خبر تکاندهنده بود؛ از سقوط یک هواپیما، واژگونی اتوبوس، شکستن رکورد فوتیهای کرونا یا انفجاری عظیم در گوشهای از دنیا حرف نمیزنیم، سوژه ما نوجوان ۱۴ سالهای است که شاید پدر و مادرش گمان میکنند ساعتهای متمادی که سر در گوشی و تبلت دارد، مشغول حلکردن تمرین ریاضی یا پاسخ به سوالات علوم و جغرافیاست. اما ماجرا فاجعهآمیزتر از این حرفهاست.
صحبتهای این نوجوان ۱۴ ساله با یک بلاگر معروف که تبلیغ سایتهای شرطبندی میکند و لایوهای نیمهبرهنه از خودش می گذارد دو سه روزی است که فضای مجازی را پر کرده است تا جایی که وزیر ارتباطات هم درباره آن واکنش نشان داد و گفت: «فیلم منتشر شده، تلخ و آزاردهنده بود و به نظر میرسد نهادهایی که وظیفه امداد رسانی به کودکان و نوجوانان را دارند باید وارد عمل شوند. اگر یکی از نوجوانان ما این چنین وضعیتی دارد باید به مشکل رسیدگی کرد، این رفتار نتیجه مشکلات دیگر در جامعه است.»
به گزارش روابط عمومی اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان، در آستانه شب یلدا اولین مجموعه طنز دانش آموزی کشور با عنوان شاد به همت مهراد؛ مرکز هنر، رسانه و ارتباطات دانش آموزی با اجرای کمدین نوجوان کشور، سجاد اسماعیلی ویژه دانش آموزان و خانواده های ایرانی پخش خواهد شد. مخاطبان برنامه طنز شاد، دانش آموزان،والدین، متولیان آموزشی و تربیتی کشورخواهند بود.
به گزارش همشهری آنلاین،
آمارهای رسمی جدید از دامنهدار شدن بازماندگی از تحصیل در مناطق مختلف کشور خبر میدهند به طوری که فقط ۴۰ هزار دانشآموز در خراسان رضوی از ادامه تحصیل بازماندهاند.
۲۹ آذر ۱۳۹۹
پایه نهم به دهم، ولی هیچکدام ثبتنام نکردهاند.
در خوزستان ترکتحصیل کردهاند که بیشترین آمار متعلق به دختران است. او توضیح داده که در سال گذشته تقریبا تعداد ۱۱هزار دانشآموز بازمانده از تحصیل داشتیم که ۵هزارو۳۰۰نفر آنها شناسایی شدند و از این تعداد بیش از ۲۷۰۰نفر تحت پوشش قرار گرفتند و بقیه در دسترس ما نیستند.
دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در ادامه با اذعان به اینکه آمار دانشآموزان معتاد در ۹استان کشور بالاتر از نرخ کشوری است، ادامه میدهد: نرخ شیوع مصرف مواد مخدر در دانشآموزان دوره دوم متوسطه و هنرستان در استانهای تهران، خراسان جنوبی، فارس، سمنان، البرز، خوزستان، کرمان، خراسان رضوی و کرمانشاه از میانگین کشوری بالاتر است و بین استانها، تهران رتبه اول را دارد.
تغییر الگوهای آموزشی و وابستهتر شدن دانشآموزان و دانشجویان به بسترهای آنلاین برای دریافت آموزشهای تحصیلی و دانشگاهی منجر به افزایش ارتباط این گروه سنی با فضای مجازی شده است. ارتباطی که فرصت مناسبی را برای سوءاستفاده قاچاقچیان مواد مخدر فراهم کرده است.
کد خبر 574247
۱ دی ۹۹
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب
کد خبر: ۵۹۳۴۰۳
تاریخ انتشار: ۳۵ : ۱۳ -
۱۱ دی ۱۳۹۹
به گزارش اسپوتنیک، انتشار تصویری از یک آگهی فروش موی طبیعی دختر ۹ ساله در فضای مجازی، برای خرید گوشی تلفن همراه و استفادهی او از برنامه شاد و شرکت در کلاسهای مجازی با واکنش کاربران و انتقاد آنان از عدم دسترسی بسیاری از دانشآموزان به تبلت، گوشی همراه و اینترنت همراه شده است.
گفته میشود به دنبال انتشار و بازتاب گسترده این خبر، پیگیریهایی در خصوص کمک به این خانواده انجام شده است و گویا چندین خیر، مبلغ مورد نظر برای خرید تبلت برای این دختر ۹ ساله را فراهم کردهاند.
کودک در سنین پایین تر درگیر اینترنت و رسانه باشد بیشتر درگیر بیش فعالی می شود در نتیجه والدین باید تلاش کنند گوش موبایل را از کودکان دور کنند تا از وابستگی آن ها جلوگیری شود.
هر چیزی که وقت زیادی را از فرد بگیرد و باعث شود تمرکز او بر همان موضوع عمل کند را اعتیاد می گویند.
هنگامی که فرد تنها با یک عوامل خاص دل خوشی های خود را دنبال می کند و از دل خوشی های زندگی دور شود به آن عوامل اعتیاد پیدا کرده است.
اینترنت و وابستگی به گوشی موبایل در کودکان باعث بلوغ زود رس می شود و این خود به تنهایی می تواند در رشد کودکان اختلال ایجاد کند.
هر عادت نامناسبی که فرد به آن دامن بزند باعث اختلال رفتاری می شود و باید درمان شود.
کد خبر 1472056 . خبرنیوز