صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

نظر مدیر صدای معلم در مورد وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم

 «از طلا گشتن پشیمان گشته ایم مرحمت فرموده ما را مس کنید»

 

اگر سکان و فرمان در اختیار من بود و اگر قرار بود فردی را به عنوان سکان دار آموزش و پرورش برگزینم ، قطعا و بدون تردید چهره هایی هم تراز و هم سطح غلامحسین شکوهی ، پرویز ناتل خانلری ، فرخ رو پارسا ، ملک الشعرای بهار و کسانی که واقعا در عرضه آموزش و تربیت « حرفی » برای گفتن و چیزی در چنته شان دارند را بر می گزیدم اما چه می توان کرد وقتی در جامعه ای زندگی می کنیم که همیشه و در درازنای تاریخ فاصله میان " واقعیت " و " آرمان " بسیار بوده است .

چیزی که واقعیت می نامیم نیست مگر جریان روزمرگی و الیناسیون ( از خود بیگانگی ) که هم آرمان زندگی شده و هم برنامه زندگی و این « وضعیت » برای بسیاری عادی سازی شده است .

هر چند اگر به شرایط و وضعیتی برسیم که بتوان فاصله میان« این واقعیت خود ساخته » که تناسبی با « تحول » ندارد  و« آن آرمان شهر واقعی » را به حداقل رساند ، می توان ادعا کرد که کشور تازه در ریل و مسیر « توسعه » قرار گرفته است و می توان به آینده امیدوار بود  .

وضعیت  نوسان بین « بد » و « بدتر » برآیند و حاصل عقل فردی ، خرد جمعی و میزان کوشش و مطالبه گری نیروهای موثر جامعه برای ترسیم و طراحی این فضا بوده است و اگر فکر می کنیم که وضعیت حاصل در شان و منزلت ما نیست باید بدون پیش داوری و فرافکنی و یا توسل به انواع مکانیسم های دفاعی روانی و جمعی فقط در عناصر سازنده این اقلیم غور و تعمق نماییم .

این می تواند نخستین مرحله برای خروج از چرخه فلاکت و ناکارآمدی باشد .

انتخاب « حسین باغگلی » توسط رئیس جمهور و معرفی ایشان به عنوان گزینه وزارت آموزش و پرورش موجی از مقاومت و مخالفت را در میان جامعه فرهنگیان به راه انداخت هر چند بر این باور بوده و هستم بر خلاف تصور و یا توهم بسیاری از افراد ، سطح مدیران با اندکی اغماض همیشه معدلی از نگرش و توانایی های بدنه و یا توده است و این می تواند مصداقی باشد بر این سخن بی بدیل شیخ بهایی که فرمود : هیچ گاه نمی توان فراموش کرد در زمان وزارت فانی برخی معلمان اخراجی مانند « محمد داوری » و « عبدالله مومنی » به کار بازگشتند اما در حال حاضر معلمان را اخراج و بازداشت می کنند و مهم تر این که بالاترین مقام این وزارتخانه سکوت می کند انگار که اتفاقی نیفتاده است .

« از کوزه همان برون تراود که در اوست »

برخی و شاید بسیاری تصور می کردند معرفی باغگلی تصادفی بوده و احتمالا از دست ابراهیم رئیسی در رفته و دقت لازم صورت نگرفته بود . اما قرار گرفتن « علیرضا کاظمی » در منصب « سرپرست » نشان داد که معرفی فرد بعدی نیز به عنوان وزیر آموزش و پرورش خیلی بهتر و فراتر از وضعیت ها و فرمول های پیشین و آزموده نخواهد بود .

پرسش این است ؛

چرا افرادی که معمولا توسط رئیس جمهور در چهار دهه گذشته به عنوان " وزیر آموزش و پرورش " معرفی شده و موفق به کسب رای اعتماد شده اند در بسیاری و شاید اکثریت موارد با میانگین انتظارات متن و حتی معدل کارشناسی این وزارتخانه تفاوت معناداری داشته اند ؟

شاید ساده ترین پاسخی را که بتوان برای این پرسش یافت آن است که قدرت معلمان و میزان تاثیرگذاری آنان بر روند معادلات حاکمیت ضعیف و ناچیز بوده است .

معلمان با وجود تعداد قابل توجهشان که بیشترین تعداد کارمندان دولت را تشکیل می دهند فاقد انسجام و یپوستگی بوده و این جامعه بزرگ حتی فاقد توانایی برقراری گفت و گو و یا دیالوگ سازنده بین خودشان هستند .

بزرگ ترین جامعه آماری اگر فاقد تشکیلات ، رسانه و مهم تر از آن " اندیشه و تئوری " باشد به یک کلونی سترون و بی اثر و در حاشیه تبدیل خواهد شد که از درون آن چیزی جز نق زدن های بی حاصل و خسته کننده متصاعد نخواهد گردید .

نظر مدیر صدای معلم در مورد وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم

این کنش و واکنش ها در درون جامعه ای رخ می دهد ( البته اگر بتوان مختصات یک جامعه را در حال حاضر بر آن اطلاق کرد ) که هنوز « نوع نگاه به آموزش » هم از سوی حاکمیت و هم از سوی مردم خود به یک ابرچالش مبدل گشته است .

این اصل را هم نباید فراموش کرد که چیزی به خودی خود نه حادث نمی شود و نه تغییر می یابد .

  تاکید مجدد این که برای تغییر باید تغییر کرد و تغییر داد .

واقعیت آن است که در درون آموزش و پرورش ، اکثریت معلمان تحلیل و یا حتی شناختی از رخدادها و مسائل آموزش و پرورش ندارند . ممکن است برخی این گونه نباشند اما جرات و یا شهامت بیان آن را ندارند که در این صورت تفاوت چندانی با بقیه نداشته و حاصل کار یکی خواهد بود .

اقلیتی هستند که هم تحلیل دارند و هم شهامت بیان و ابراز وجود دارند اما این ها معمولا یکدیگر را قبول ندارند و همان گونه که گفته شد مانند اکثریت توانایی برقراری گفت و گو و توافق روی موضوعات را ندارند .

نظر مدیر صدای معلم در مورد وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم

گفته می شود رئیس جمهور به زودی گزینه خود را برای این وزارتخانه معرفی می کند .

دو واقعه مهم و قابل توجه در روزهای اخیر می تواند موجب ایجاد نگرانی باشد . بزرگ ترین جامعه آماری اگر فاقد تشکیلات ، رسانه و مهم تر از آن " اندیشه و تئوری " باشد به یک کلونی سترون و بی اثر و در حاشیه تبدیل خواهد شد که از درون آن چیزی جز نق زدن های بی حاصل و خسته کننده متصاعد نخواهد گردید .

یکی اخراج « محمد حبیبی » و دیگری « صدور قرار کفالت برای ابولفضل رحیمی شاد ».

این دو می تواند نشانه بازگشت مجدد « فرهنگ امنیتی » به آموزش و پرورش باشد .

( پیش تر و در مکتوبات متعدد گفته بودم که با تغییر وضعیت و شرایط سیاسی این مساله یعنی فضای بگیر و ببند در آموزش و پرورش دوباره رونق خواهد گرفت ... )

بر این اساس و با مطالعه شرایط و عملکرد افراد در سال های گذشته به نظر می رسد معرفی « علی اصغر فانی » به عنوان وزیر آموزش و پرورش می تواند این چرخه را متوقف و تا حدودی استقلال حرفه ای و ذاتی دستگاه تعلیم و تربیت را حفظ کند .

نظر مدیر صدای معلم در مورد وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم

البته فانی مثل خیلی ها اشتباهات و خطاهایی در کارنامه مدیریتی خویش داشته است و آن ها فراموش شدنی نیستند .

مهم آن است که نگاهی غیرسیاسی ، علمی و راهبردی به مساله داشته و فقط یک طرف قضیه را بر اساس عینک خود محدود و منحصر نکنیم .

هیچ گاه نمی توان فراموش کرد در زمان وزارت فانی برخی معلمان اخراجی مانند « محمد داوری » و « عبدالله مومنی » به کار بازگشتند اما در حال حاضر معلمان را اخراج و بازداشت می کنند و مهم تر این که بالاترین مقام این وزارتخانه سکوت می کند انگار که اتفاقی نیفتاده است .

اگر مساله « معیشت » و  نعمت « آزادی بیان » در عرض هم قرار گیرند بر خلاف تصور و فرهنگ غالب و معمول در جامعه ایرانی من به عنوان یک معلم دومی را انتخاب خواهم کرد . چرا که اگر دومی نباشد هیچ کدام حاصل نخواهند شد و پس از مدتی خیال پردازی و توهم دوباره به نقطه اول و شاید عقب تر پرتاب شویم .

هر چند اقدام فانی در زمان وزارتش در مورد راه ندادن من به نشست رسانه ای فراموش شدنی نیست ( این جا ) اما فارغ از حب و بغض های معمول در جامعه ایرانی که گویا تمام شدنی هم نیست ، قرار گرفتن ایشان در مصدر وزارت در کنار تجارب و درس هایی که ایشان در این مدت آموخته و به احتمال فراوان  و مهم تر از آن سابقه مفید مدیریتی و دانش ایشان در تعلیم و تربیت می تواند حداقل از تشدید بحران آموزش و بدتر شدن اوضاع جلوگیری کند .

 

 (این یادداشت مانند بسیاری از مکتوبات برای ثبت در تاریخ نگارش گردید ) 

منتشرشده در یادداشت

گروه رسانه/

در پی درج مطلبی با عنوان : « چرا " دانشگاه فرهنگیان " به حریم شخصی دانشجویانش احترام نمی گذارد ؟» ( این جا ) به قلم نرگس کارگری خبرنگار این رسانه ؛ معاونت نظارت، ارزیابی و تضمین کیفیت دانشگاه فرهنگیان جوابیه ای برای صدای معلم ارسال کرده است .

ضمن سپاس از پاسخ گویی ، عین جوابیه به شرح زیر است .

افزایش هشتاد درصدی حقوق و مزایای کارکنان قوه قضاییه در سال ۱۴۰۰ و وضعیت معلمان

از مجلس سوپر انقلابی تحت مدیریت محمد باقر قالیباف باید پرسید :

افزایش میانگین شش و نیم میلیونی به دریافتی کارکنان قوه قضاییه خارج از چارچوب قانون مدیریت خدمات کشوری تحت عنوان من در آوردید« فوق العاده خاص» آن هم در شرایطی که میانگین دریافتی یک میلیون معلم به شش میلیون تومان هم نمی رسد و ده سال آزگار، برای عملیاتی شدن رتبه بندی لحظه شماری می کنند مصداق بارز تبعیض و بی عدالتی نیست ؟!

 از همان فوق العاده خاصی می گویم که با چراغ سبز شما مجلسی ها ، دریافتی کارکنان شاغل در سازمان زندانها و پزشکی قانونی را تا سه برابر افزایش داده ، سبب شد حقوق های ۳۰ میلیونی قبل از استادان دانشگاه نصیب کارکنان سازمان زندانها شود.

افزایش هشتاد درصدی حقوق و مزایای کارکنان قوه قضاییه در سال ۱۴۰۰ و وضعیت معلمان

آقای قالیباف !

معلمان یا دیگر کارمندان دولت که دستشان از همه جا کوتاه هست و به دیوار بلند شما نمی رسد ، چه هیزم تری به شما یا نمایندگان انقلابی فروخته اند که افزایش چندرغاز به حقوق آنها ، اقتصاد کشور را به خطر انداخته ، سیل تورم به راه می اندازد؟! اما پرداخت چند میلیونی به کارکنان غیر هیات علمی وزارت بهداشت و درمان ، تحت عنوان فوق العاده ویژه هیات امنا ، به کسی بر نمی‌خورد.

مصوبه اخیر کمیسیون اجتماعی مجلس مبنی بر افزایش حداقل هشتاد درصدی به حقوق کارکنان دادگستری , نشان از همراهی یا بی تفاوتی شما در برابر این بی عدالتی دارد.

نهایی شدن چنین مصوبه ای ، دلالت بر این دارد که آموزش و پرورش در تمامی دولت ها حتی دولت ابراهیم رییسی نیز محلی از اعراب یا اولویت نداشته ، وزیر آموزش و پرورش به لطف مدیریت امثال فانی و بطحایی بدبخت ترین وزیر کابینه است که باید برای همین حقوق بخور و نمیر ، کاسه گدایی به دست گرفته، برای دریافت یومیه خود به زعمای سازمان برنامه و بودجه التماس کند.

وزارتخانه ای که بود و نبود وزیر در راس آن هیچ توفیری در حال و روز معلمانش ندارد.

افزایش هشتاد درصدی حقوق و مزایای کارکنان قوه قضاییه در سال ۱۴۰۰ و وضعیت معلمان

ای کاش نمایندگان سوپر انقلابی به ویژه اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس ، به حرمت ۷۰ هزار معلم پیش کسوت ، لااقل یکی از نشست های خود را نیز به بررسی دلایل تاخیر ۱۵ ماهه در پرداخت پاداش پایان خدمت معلمان بازنشسته اختصاص می دادند تا برای این پرسش پاسخی بیابند که پاداش میلیاردی معاون بازنشسته فلان بانک چرا ظرف ده روز پس از بازنشستگی به حساب وی واریز می شود اما پاداش ۱۵۰ میلیونی یک معلم سرانجام پس از یک تاخیر دوساله در چند قسط به حساب وی واریز می شود؟!

ای کاش نمایندگان کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ،جرات به خرج داده از مدیر عامل صندوق ذخیره فرهنگیان را احضار کرده می پرسیدند چرا باید این صندوق در تسویه حساب با معلمان بازنشسته ،همان آندک مطالبه به نقد ستانده را نیز دوساله پرداخت کند تا در طوفان تورم از ارزش تهی شده دست آخر چیزی دست معلم را نگیرد.

افزایش هشتاد درصدی حقوق و مزایای کارکنان قوه قضاییه در سال ۱۴۰۰ و وضعیت معلمان

( نمایی از مجتمع رفاهی - تفریحی قوه قضائیه در شهر سرعین )

افزایش هشتاد درصدی حقوق و مزایای کارکنان قوه قضاییه در سال ۱۴۰۰ و وضعیت معلمان


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

افزایش هشتاد درصدی حقوق و مزایای کارکنان قوه قضاییه در سال ۱۴۰۰ و وضعیت معلمان

منتشرشده در یادداشت

گزارشی از منطقه محروم خط چهار حصار کرج و شهر تضادها

به دعوت مهندس دلیری از دوستان معتمد کرج سری به منطقه محروم خط چهار حصار می زنیم تا از نزدیک شاهد وضعیت آشفته خانواده ای باشیم که ظاهرن تنها سهم شان از زندگی یارانه بخور نمیر دولت است.

پس از عبور از کوچه پس کوچه های تنگ و تاریک وارد منزل استیجاری ۵۰ متری دو طبقه می شویم ؛ خانواده ای پرجمعیت با اصالت شمالی که سه نسل در کنار هم می زیند و به اذعان سوپری محله برای گذران زندگی مجبور به جمع آوری ضایعات محله هستند آقای افشاری از کارمندان نیک اندیش پیراپزشکی کرج به مدد همکارانش گوشی موبایل هوشمندی که تهیه کرده اند را به دانش آموزان این خانواده اهدا می کنند برق از چشمان تنیده دختران آفتاب (پرستو، پریا و ستایش) می جهد . پرستو هنرجوی پایه دوازدهم هنرستان...، پریا و ستایش پایه پنجم و ششم ابتدایی.... به دلیل مشکلات مالی هنوز ثبت کتاب نکرده و به خاطر نداشتن گوشی و تبلت در پایان هفته سوم مهر هنوز از درس و مشق مدرسه بی خبرند....

عدالت چندش آورترینِ واژه ها:

در منزل این خانواده خبری از امکانات اولیه یخچال، تلویزیون و...نیست و متاسفانه به دلیل طلاق، دختران از نعمت مادر محروم بوده و به دلیل اعتیاد پدر از امکانات اولیه زندگی محرومند.

تماسی با دکتر شعبانی رئیس آموزش و پرورش ناحیه ۱ کرج گرفته و اوضاع تحصیلی دختران آفتاب را شرح می دهم ، قول پیگیری و مساعدت عاجل می دهد.

با دلی پرغصه و چشمانی نمور و صورتی شرمسار از این خانواده خداحافظی می کنیم. رد پای امتداد نگاه معصومانه دختران آفتاب و حجم محرومیت ساکنین خط ۴ حصار با بیش از ۱۵ هزار خانوار تا پاسی از شب آزارم می دهد. راستی چرا باید تقسیم ثروت در این کشور این قدر ناعادلانه و ناهمگون باشد؟
بیش از ۹۰ درصد ثروت و دارایی های مملکت در چنبره چهار درصدی ها بوده و باقی مردم عملا ول معطلند ؛ به راستی کلمه چالشی عدالت در چنین فضای رقت انگیزی چندش آورترین واژه هاست.

البرز چهارمین استان جرم‌خیز کشور

البرز چهارمین استان جرم‌خیز کشور پس از تهران، مشهد و اصفهان می‌باشد.

به واسطه هفتاد و دو ملت بودن کرج و استقرار چهار زندان بزرگ کشور در البرز، آسیب‌های اجتماعی در این استان در نقطه اوج خود قرار دارد.

یکی از علل جرم‌خیزی البرز و بالا بودن نرخ مهاجرت در این استان، وجود چهار زندان بزرگ کشور در اطراف کلانشهر کرج است که شامل زندان قزل حصار به‌ عنوان بزرگ‌ترین زندان خاورمیانه، زندان کچویی فردیس، زندان رجایی شهر و ندامتگاه مرکزی است. وجود چهار زندان در کرج آسیبی جدی محسوب می‌شود که بارها کارشناسان درباره آن هشدار داده‌اند.

گزارشی از منطقه محروم خط چهار حصار کرج و شهر تضادها

تراکم، حاشیه‌نشینی و مشاغل کاذب:

از طرف دیگر ، مهاجرت فزاینده از چهار گوشه مملکت به کرج باعث می‌شود که مسئولین نتوانند برنامه‌ریزی دقیقی برای این کلانشهر پیاده نمایند. فردیس به عنوان یکی از متراکم‌ترین شهرستان‌های ایران و جهان می‌باشد.

از سه میلیون نفر سکنه البرز بیش از یک میلیون نفر آن حاشیه‌نشین بوده و از امکانات متوسط زندگی محرومند و میزان جرم و جنایت، بیکاری و آسیب‌های اجتماعی در کرج در اوج خود قرار دارند.

کرج به عنوان شهر هفتاد و دو ملت به ایران کوچک مشهور بوده و تراکم کلاس‌های مدارس از بالاترین های کشور است.

عدم تناسب امکانات با سیل جمعیت:

کرج به عنوان چهارمین کلانشهر کشور از امکانات متناسب با جمعیت در خصوص امکانات بیمارستانی، نیروی پلیس و... محروم بوده و اهالی اکثراً مجبور به مراجعه به پایتخت می‌باشند.

زور آباد کرج به عنوان الماسی در شب و زگیلی در روز خود نمایی می کند.

در شهرستان کرج در مجاورت هر منطقه برخوردار یک منطقه به غایت محروم وجود دارد: در کنار مناطق برخوردار مهرشهر (آغ‌تپه)، عظیمیه (زورآباد و خط ۴ حصار)، در کنار گوهردشت (حیدر آباد) و.... به طور قارچی رشد کرده‌اند. از این منظر کرج به عنوان شهر تضادها بوده و شکاف فقر و ثروت بسیار بالاتر از نرم کشوری است.

دقیقا کجای خط فقریم؟

متاسفانه شکاف فقر و غنا در حال تبدیل شدن به گسلی تاریخی است حاصل دور زدن تحریم های ظالمانه ایجاد رانت‌های بی حد و حصر و تولید و تکثیر آقازاده هایی چون بابک زنجانی هاست.

به هر حال شاید دولت رییسی با شعارهای مبارزه با رانت و فساد از آخرین امیدهای مردم برای بهبود شرایط زندگی پایین دست جامعه باشد. اگر خط فقر اعلامی را یازده میلیون فرض کنیم به نظر شماچند درصد از مردم ایران زیر خط فقرند؟

گزارشی از منطقه محروم خط چهار حصار کرج و شهر تضادها


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارشی از منطقه محروم خط چهار حصار کرج و شهر تضادها

منتشرشده در یادداشت

انتقاد از دانشگاه فرهنگیان در مورد انتشار اطلاعات شخصی دانشجویان و بی توجهی به حریم شخصی

بر اساس کدام قانون و شیوه نامه ای ، این دانشگاه مجاز است مشخصات و اطلاعات دانشجویی دوره های مهارت آموزی را در گروه های مجازی قرار دهد؟

در طول دوره ی مهارت آموزی برای گروه اول و دوم مشمول تبصره ده ماده ۱۷ ، چندین بار این کار از سوی مراکز استان ها صورت گرفت و در گزارش های قبلی به آن اشاره شد. کدام یک از دانشگاه های وزارت علوم ، تحقیقات و فن آوری اطلاعات پرسنلی و آموزشی دانشجویان را به این راحتی به حراج می گذارد؟

مسئولین پردیس های دانشگاه فرهنگیان، در صورت پیشامد هر گونه سوال برای دانشجویان، هیچ پاسخ روشن و مشخصی برای آنان ندارند و با کج خلقی همه موارد را به سازمان مرکزی حواله می کنند. در این مورد نیز ادعا می شود که در جریان نیستند.

سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان با کدام مجوز بدون کسب اجازه از دانشجو، اطلاعات پروفایل و آماری آموزش وی را در گروه ها قرار داده است؟

انتقاد از دانشگاه فرهنگیان در مورد انتشار اطلاعات شخصی دانشجویان و بی توجهی به حریم شخصی

از طریق این فایل با جست و جو کردن نام دانشجو، کد ملی، شماره دانشجویی و سایر اطلاعات او هویداست. آیا پیش بینی عواقب ناشی از نشر این فایل را نیز بر عهده خواهید گرفت؟

در اطلاعات قبلی که این دانشگاه از مهارت آموزان در گروه ها منتشر نمود، کد پرسنلی و شماره همراه دانشجو نیز قابل دسترسی عموم قرار گرفت.

مهارت آموزان گروه اول و دوم مشمول تبصره ده ماده ۱۷ معرفی شده به این دانشگاه می گویند: حتی اولیا و دانش آموزانشان نیز به اطلاعات شخصی شان در گروه های درسی دست پیدا کرده اند و از طریق آنان تازه متوجه شدند که ریز نمرات آزمون جامع چگونه بوده است.

پسندیده بود از طریق اطلاعیه ای، به دانشجویان و مهارت آموزان منظور اطلاع داده می شد که در پروفایل شخصی خود آنچه باید دنبال شود را مشاهده نمایند.

آیا دستگاه های امنیتی ،بازرسی و نظارت بر عملکرد دانشگاه ها، نباید از دانشگاه فرهنگیان بابت حرکت نپخته و خارج از حقوق شهروندی و نادیده گرفتن مفاد منشور اخلاقی دانشجویی از رییس دانشگاه فرهنگیان توضیح بخواهند؟

چگونه می توان از این دانشگاه با زیر پا گذاشتن ابتدایی ترین اصول اخلاقی و سازمانی، توقع داشت که سوالات آزمون ها را نیز منتشر نکرده و اهمیت کیفیت آموزشی را در حوزه ی تربیت نیروی انسانی زیر سوال نبرده باشند؟

انتقاد از دانشگاه فرهنگیان در مورد انتشار اطلاعات شخصی دانشجویان و بی توجهی به حریم شخصی

انتقاد از دانشگاه فرهنگیان در مورد انتشار اطلاعات شخصی دانشجویان و بی توجهی به حریم شخصی


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

انتقاد از دانشگاه فرهنگیان در مورد انتشار اطلاعات شخصی دانشجویان و بی توجهی به حریم شخصی

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

تجمع معلمان و بازنشستگان

امروز پنج شنبه 22 مهر جمعی از فرهنگیان در اعتراض به عدم اجرای کامل رتبه بندی و  نیز عدم اجرای کامل همسان سازی بازنشستگان در شهرهای مختلف تجمعاتی را برگزار کردند .

تاکنون معلمان اعتراضاتی را در مورد مطالبات صنفی و حقوق قانونی خود در رسانه ها و شبکه های اجتماعی بیان کرده اند .

پایان پیام/


تجمع معلمان و بازنشستگان

گروه گزارش/

انتقاد از عملکرد شورای عالی آموزش و پرورش در مورد آسیب های اجتماعی و روانی ناشی از تعطیلی مدارس بر اثر کرونا

در آخرین گزارشی که « صدای معلم » در مورد « شورای عالی آموزش و پرورش » با عنوان : «آقای رئیس جمهور ! شورای عالی آموزش و پرورش یک نهاد مشورتی نیست ! » منتشر کرد نسبت به برخی اظهارات و نقطه نظرات رئیس جمهور انتقاد شد . ( این جا )

در بخشی از این گزارش آمده بود :

«نکته مهم دیگر مربوط به « اعضای شورای عالی آموزش و پرورش » است .

پرسش « صدای معلم » آن است که آیا واقعا حضور 22 نفر در این شورا لازم و یا ضروری است ؟ این در حالی است که برخی اعضای این شورا که حضورشان در این شورا  از جنبه ی" حقوقی " است شناختی از آموزش و پرورش ، موضوعات و چالش های آن نداشته و حضورشان بیشتر " اسمی " است .

اگر منظور نظر تصویب کنندگان قانون تشکیل شورای عالی آموزش و پرورش از گنجاندن برخی شخصیت های حقوقی مانند وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ، وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی ، وزیر جهاد کشاورزی ، وزیر صنایع و معادن ، رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور و... جلب نظر و همکاری این مقامات می باشد حضور رئیس جمهور به عنوان نهاد بالادستی و مافوق کافی است و دستورات ایشان و مصوبات شورا که به امضای ایشان می رسد ، نافذ و قابل اجرا خواهد بود .

« صدای معلم » پیشنهاد اصلاح کارشناسی این قانون را البته با مشارکت کارشناسان مستقل و صاحب نظران متخصص دارد» . پس از دو سال به آن جایی رسیدند که صدای معلم پیش تر نسبت به آن آگاه سازی و هشدار داده بود . اما کسی و نهادی توجه نکرد ...

اما نکته ی مهم این است که این مساله شامل فقط اعضای حقوقی نمی شود و قابل تعمیم به سایر اعضای این شورا نیز می باشد .

به عنوان مثال ؛  عملکرد سیما فردوسی ، طیبه ماهروزاده، غلامعلی حدادعادل، غلامحسین رحیمی، مریم رنگ‌آمیز طوسی، حبیت‌الله گودرزی دورکی ، جواد نوبختی ، عبدالکریم بهجت‌پور چه بوده است ؟ به عبارت خیلی ساده ، این اعضا در مدت دو سالی که از سوی رئیس جمهور پیشین منصوب شدند ؛ چه کاری کرده اند و حضورشان چه دست آوردی برای نظام آموزشی داشته است ؟

 جواد نوبختی، حبیب‌الله گودرزی و مریم رنگ‌آمیز طوسی به عنوان افرادی که با رای مستقیم معلمان به شورای عالی آموزش و پرورش راه پیدا کردند ، چگونه می خواهند به اعتماد معلمان به آنان پاسخ گو باشند ؟

انتقاد از عملکرد شورای عالی آموزش و پرورش در مورد آسیب های اجتماعی و روانی ناشی از تعطیلی مدارس بر اثر کرونا

دیدگاه های این افراد به عنوان اعضای شورای عالی آموزش و پرورش نسبت به چالش ها و مسائل این دستگاه چه بوده است ؟

نکته قابل تامل آن است تنها عضوی که به اجرا نشدن دستور العمل بازگشایی مدارس مصوب این شورا در سال قبل اعتراض کرد « محمود مهرمحمدی » بود .

زمانی که مدارس از ابتدای اسفند 1398 به دلیل بحران کرونا تعطیل شدند ؛ « صدای معلم » در سلسله گزارش های تفصیلی و متعدد نسبت به این تصمیم غیرکارشناسی و غیرعلمی واکنش نشان داد .

این رسانه به کرات نسبت به عوارض و پیامدهای این گونه تعطیل کردن بی حساب و کتاب هشدار داد .

نوید احدی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در پاسخ به پرسش صدای معلم که پرسیده بود : « آيا تعطيلي مدارس براي پيشگيري از شيوع ويروس كرونا يك راهبرد مناسب است » چنین پاسخ داد : ( این جا )

« شايد تعطيلي چند روزه براي كسب آمادگي و مهيا كردن محيط مدارس براي رعايت بهداشت قابل پذيرش باشد ولي تعطيلي مدارس براي چند هفته، تدبير مناسبي ارزيابي نمي‌شود.

بيماري كرونا كه در چين شيوع پيدا كرده تنها به قرنطينه يك استان منجر شده است و مدارس و دانشگاه‌هاي ساير استانهاي چين به فعاليت آموزشي خود ادامه مي‌دهند.

در كشور ما در اثر ضعف سرمايه اجتماعي و  اعتماد عمومي، همه چيز رنگ و بوي سياسي پيدا مي‌كند و ارزيابي تدابير مؤثر را دشوار مي‌سازد. بنابراين، بايد ديد چه گروه‌هايي به تعطيلي مدارس اصرار  مي‌كنند ؟

برخي از خانواده‌ها واقعا نگران هستند و بيم آن دارند كه فرزندان آنها در مدرسه مبتلا بشوند و  در اثر ترس در مورد امكان ابتلا و نيز اثرات بيماري فاجعه سازي مي‌كنند و معمولا  از اثرات رواني اين فاجعه سازي غفلت مي‌ورزند.

انتقاد از عملکرد شورای عالی آموزش و پرورش در مورد آسیب های اجتماعی و روانی ناشی از تعطیلی مدارس بر اثر کرونا

معلمان و دانش‌آموزان عزيز ما به دلايلي از تعطيلي استقبال مي‌كنند. مديران ارشد كشور هم معمولا در اتخاذ تصميم قاطع  و قابل اعتماد ناتوان هستند.

در اين شرايط براي اتخاذ تصميم معقول بايد همه جوانب امر را در نظرگرفت .

« صدای معلم » پیشنهاد اصلاح کارشناسی قانون تشکیل شورای عالی آموزش و پرور را با مشارکت کارشناسان مستقل و صاحب نظران متخصص دارد . به نظر مي‌رسد بهترين تصميم آماده سازي محيط مدارس و آموزش بهداشت براي رعايت بهداشت و انجام فعاليت آموزشي است.

بايد توجه داشت كه تعطيلي مدارس در كل كشور براي چند هفته مي تواند پيامدهاي زيان باری داشته باشد و در مورد فايده آن ترديد جدي وجود دارد.

يكي از پيامدهاي قابل انتظار نوعي لوث مسئوليت و تضعيف هر چه بيشتر اتوريته نظام مركزي سلامت است.

تعطيلي مدارس تنها به معناي متوقف شدن فعاليت‌هاي آموزشي نيست بلكه نوعي اعلام فاجعه و توقف بسياري از فعاليت‌هاي اقتصادي و اجتماعي است. لذا بايد ديد مردم و ساير كشورها چه معنايي به اين امر خواهند داد و چگونه رفتار خواهند كرد. »

و اکنون پس از گذشت دو سال ، شورای عالی آموزش و پرورش به فکر کاهش آسیب های اجتماعی معلمان و دانش آموزان در دوران کرونا افتاده است .

پرتال وزارت آموزش و پرورش خبر داده است که ؛ ( این جا )

« طوفان کرونا، حوزه های مختلف زندگی انسان را با مشکلات و آسیب های جدی روبه رو کرده، از جمله: غیرحضوری شدن کلاس های درس؛ نظام تعلیم و تربیت و دانش آموزان را دچار آسیب های اجتماعی، روحی، جسمی و روانی کرده است.

به عقیده کارشناسان یکی از راه های مؤثر و تأثیرگذار یادگیری مهارت ها و تعاملات اجتماعی، حضور دانش آموزان در متن جامعه است، مدرسه به عنوان یک جامعه کوچکتر نقش مؤثری در اجتماعی شدن دانش آموزان دارد . »

در واقع ، پس از دو سال به آن جایی رسیدند که صدای معلم پیش تر نسبت به آن آگاه سازی و هشدار داده بود . اما کسی و نهادی توجه نکرد ...

و البته بخش طنز این ماجرا آن است در وبینار «آسیب شناسی مهارت های اجتماعی دانش آموزان در دوران کرونا» که با حضور سرکار خانم دکتر سیما فردوسی متخصص روان شناسی و عضو شورای عالی آموزش و پرورش برگزار می گردد قرار است درباره راه های مواجه دانش آموزان و اولیای آنان با آسیب های اجتماعی در دوران کرونا بحث و بررسی صورت گیرد .

انتقاد از عملکرد شورای عالی آموزش و پرورش در مورد آسیب های اجتماعی و روانی ناشی از تعطیلی مدارس بر اثر کرونا

پایان گزارش/


انتقاد از عملکرد شورای عالی آموزش و پرورش در مورد آسیب های اجتماعی و روانی ناشی از تعطیلی مدارس بر اثر کرونا

منتشرشده در گفت و شنود

آسیب شناسی آموزش مجازی و شبکه شاد و وضعیت پرورش

دنیا امروز نشان داده است که برای برون‌رفت از چالش‌های اجتماعی نمی‌توان تنها به حوزه آموزش اتکا کرد، . در کنار مبانی آموزشی مباحث پرورشی و اخلاقی باید به‌صورت جدی مورد توجه قرار گیرد. در سیستم آموزشی فعلی نظام آموزشی کشور که به صورت مجازی و غیر حضوری در مدارس و تحت سامانه شاد انجام می شود متاسفانه به مباحث پرورشی و تربیتی توجه چندانی نشده است.

متولیان آموزشی کشور به حدی در بحث سامانه آموزشی شاد غرق شدند که یادشان رفته است که نسل فعلی علاوه بر آموزش صرف به مبانی تربیتی و آموزشی احتیاج دارد.

مغفول ماندن موضوع تربیت در مدارس و بی‌توجهی به جایگاه معلمان تربیتی و پرورشی و سیاستگذاری‌های اشتباه در آموزش و پرورش تا جایی پیش رفت که حتی در دوره‌ کرونا بحث حذف و ادغام معاونت تربیتی نیز پیش آمد و بسیاری از مدارس اعلام کردند که به معلمان پرورشی و تربیتی نیاز ندارند.

آموزش‌ و پرورش کشور پس از شیوع کرونا برنامه مدونی در حوزه آموزش نداشته است و به‌نوعی دچار سردرگمی شده بود. اما پس از گذشت حدود دو ماه متولیان آموزشی به فکر راه‌اندازی سامانه آموزشی تحت عنوان شاد شدند که اشکالات و ایرادات جدی به این بخش وارد است که با گذشت بیش از دو سال هنوز ایرادتی در برنامه شاد وجود دارد.

ویروس کرونا به‌نوعی متولیان آموزشی کشور را غافلگیر کرده است و متولیان این امر هم بدون آسیب­ شناسی جدی نسبت به راه‌اندازی سامانه شاد اقدام کردند .  رفتار مسئولان امر نشان می‌دهد که این پروژه به‌صورت آزمون‌ و خطا در سطح وسیعی از کشور به‌صورت اجباری اجرا شده است.

انتظار است که مسئولان و برنامه­ ریزان ، چالش‌های زیر را بررسی کرده و مانع از آسیب‌های پیشرو شده و اشکالات را به حداقل ممکن برسانند.

۱. نگاه آموزشی صرف و حافظه محوری بر فعالیت­های تربیتی و پرورشی و مهارت محوری غلبه کرده است.

۲. عدالت آموزشی در خانواده ­های طبقه ضعیف که فاقد گوشی­ های اندروید بوده و یا خانواده­ هایی که سواد لازم برای کار با گوشی را ندارند کاهش‌ یافته است.

۳. نرم‌افزار شاد جایگزین جریان آموزش شده و از نقش یک ابزار و مکمل یادگیری به هدف، تبدیل شده است.

۴. الزام و اجبار به استفاده از نرم‌افزارها، فرصت­های آموزشی را به تهدید تبدیل کرده و مقاومت معلمان را افزایش داده است.

۵. برنامه­ های کیفی تربیتی و پرورشی مدرسه به حاشیه رانده شده است.

۶. تعامل حضوری خانواده و مدرسه و عدم استفاده از ظرفیت‌های نهاد خانواده و انجمن اولیاء و مربیان کاهش داشته است.

۷. ارسال بی­ رویه مطالب دیگران باعث کاهش خلاقیت معلمان گردیده است.

 ۸. خلاقیت و رقابت گروهی در استفاده از نرم‌افزارهای جدید بین دانش‌آموزان کم‌رنگ شده است.

 ۹. دادن تکالیف زیاد به دانش‌آموزان موجب دل‌زدگی آنها از درس شده و فرصت بازی و بودن با اعضای خانواده را کاهش می­ دهد.

آسیب شناسی آموزش مجازی و شبکه شاد و وضعیت پرورش

سامانه شاد به‌ نوعی به دانش‌آموزان این خطه تحمیل شده است اما می‌توان برای برون‌رفت از چالش‌های موجود از خلاقیت‌های فردی و اجتماعی معلمان برای جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی بعدی به سیستم آموزشی استان و حتی کشور استفاده کرد.

مدیران و متولیان آموزش‌ و پرورش تا دیر نشده با ارسال فراخوانی از دست‌اندرکاران و نخبگان و پژوهشگران کشوری درخواست کنند که ابتدا آسیب‌شناسی جدی نسبت به سامانه آموزشی شاد داشته و ایده‌ها و خلاقیت‌های خویش برای بهبود وضعیت موجود ارائه کنند و حتی از سیستم تشویقی در این امر استفاده کنند.

مدیریت بحران در این‌ گونه موارد باید خودنمایی کند، از زمان شیوع کرونا تاکنون بیش از یک سال می‌گذرد چه‌بهتر بود که متولیان امر در این بخش از همان شیوع این ویروس خطرناک به فکر برنامه‌ریزی مدون در حوزه آموزش‌ و پرورش بوده و با ارائه طرحی مناسب و مدون زمینه معرفی سامانه‌ای با درنظرگرفتن همه جنبه‌های آموزشی در کشور مدل‌سازی می‌کردند.

اینکه شیوه‌های آموزشی در کشور باید تغییر کند امری قابل پذیرش است اما این شیوه اگر فاقد برنامه‌ریزی مناسب و مدون باشد آسیب‌های آن جدی است.

کمیته‌های سند تحول بنیادین و زیر نظام‌های شش‌گانه آن و کمیته پدافند غیرعامل فرصت بسیار مناسبی است که از ظرفیت آنها در حوزه آموزش‌ و پرورش به‌صورت جدی استفاده نمی‌شود. اما برای برون‌رفت از چالش‌های موجود مباحثی را برای کمک به سیستم آموزشی در کشور پیشنهاد می‌دهیم که انتظار است متولیان امر در جهت اصلاح برنامه‌های فعلی نظام آموزشی به کار گیرند.

۱. تأکید بر اصل بودن فرایند آموزش حضوری و کمکی بودن نرم‌افزار در کنار سایر ابزارهای کمک‌آموزشی

۲. رایگان کردن اینترنت برای استفاده از نرم‌افزار در مناطق محروم و طبقه ضعیف

۳. توجه به سایر ابعاد تربیتی و آموزشی و ساحت‌های شش ­گانه

۴. ایجاد رقابت در معلمان و دانش‌آموزان برای تولید محتوای کیفی و مناسب

۵. امکان در دسترس قراردادن تبلت­های آموزشی به‌صورت امانت به دانش‌آموزان طبقه ضعیف در مدرسه

۶. تمرکززدایی از برنامه و دادن اختیار به مدیر مدرسه و معلم برای ارائه برنامه‌های متناسب با مدرسه و کلاس

7. اضافه‌کردن مباحث پرورشی در کنار مبانی آموزشی

تصمیم ­سازان و تصمیم ­گیران آموزشی در کشور باید بپذیرند که دانش‌آموز امروز قرار است در آینده نقش اثرگذار اجتماعی در جامعه داشته باشند، باید نسبت به تربیت آنها در شرایط سخت کرونا برنامه مدون داشته باشیم و تنها به مباحث آموزشی تکیه نکنیم.

 برگرفته از کتاب «تاًثیر کرونا بر آموزش»

نوشته دکتر حسین معافی

انتشارات پیام دیگر


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آسیب شناسی آموزش مجازی و شبکه شاد و وضعیت پرورش

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور