سالهای بسیاریست که سازمان روان شناسی ایران نسبت به پایین بودن شاخص های سلامت روان در ایران به خصوص میان قشر جوان کشور هشدارهای پیاپی می دهد. در کشوری که هر نهاد و سازمانی بی توجه به ارتباطش با کل بدنه جامعه و اتصالش به مجموعه بزرگتری به نام میهن، ساز ناساز خود را کوک می کند و به سایر سازها و بانگ ها و هشدارها بی توجه است؛ جای تعجب نیست که این هشدار هم صرفا در حد یک خبر در تیتر رسانه ها جلوه کند و پس از آن به باد فراموشی سپرده شود. اگرچه نیاز چندانی هم به اطلاع رسانی این سازمان نیست و آن چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است ولی مساله مهم و قابل تامل در این میان این است که در کشور ما، مرجعیت ایدئولوژیک به طرز خطرناکی مرجعیت سایر مراجع را بی اعتبار کرده است و اگرچه ناکارآمدی خود را در بیشتر عرصه ها به اثبات رسانده ولی کماکان اصرار به ادامه راه خود در بیراهه دارد. ظرفیت روانی کودکان تا پایان سالهای دوره دوم کودکی تحمل هضم و درک مفهوم مرگ را ندارد .
آنچه که بیش از همه به نظر خطرناک می رسد، بی اعتبار شدن نهاد علم و بی ارزش شدن مرجعیت آن از طریق گفتمان سازیهای حاکمیتی است. عبارت هایی همچون اسلامی کردن دانشگاه یا اسلامی کردن علوم انسانی، همه فقط در راستای مرجعیت زدایی از نهاد علم و دانشگاه است و نه در راستای تولید نسخه جدید از علوم انسانی با پسوند اسلامی که اگر بود بسیار مایه خرسندی بود ولی هیچ کس نداند اصحاب علم و خرد و اندیشه می دانند که در این تلاش تا چه حد سایه ارتجاع سنگینی می کند و کسی قصد تولید علم اسلامی را ندارد بلکه مساله اصلی فقط مقاومت در برابر آن قسمی از دست آوردهای بشری پس از عصر روشنگری است که قابلیت ورود در حوزه عمومی را داشته و امکان های حاکمیت را برای گفتمان سازی محدود می کند که تمام گرایشات علوم انسانی و مظاهر تکنولوژی که قابلیت کاربرد وسیع بین مردم را دارند همه از این دست هستند و همین مقاومت، دست مایه و خمیر مایه ارتجاع است که در بدنه حاکمیت دینی نهادینه شده است.
میرچا الیاده، دین پژوه معاصر، این مساله را به شکلی دیگر تبیین می کند. از نظر او، رجعت، جوهره تفکر دیندارانه است؛ چرا که در دستگاه تفکر دینی علاوه بر تمام مقدسات، چیزی به نام زمان مقدس نیز وجود دارد. زمان در این طرز تفکر، یک حرکت رو به جلوی پیش رونده و خطی ندارد بلکه دایره وار است و سرانجام همه چیز در نهایت باید به نقطه آغاز برگردد و به همین دلیل در این دستگاه فکری تمام دست آوردهای بشری در طول تاریخ، پوچ و بی معنا قلمداد می شوند. دست آوردهای علم روان شناسی نیز در این آشفته بازار رجعت و مقاومت از دستبرد در امان نمانده است. شاید به جرات بتوان گفت یکی از نهادهایی که بیشترین وابستگی و نیاز را به دستاوردهای علم روان شناسی را دارد، نهاد رسمی تعلیم و تربیت است و شاید باز هم با همان جرات بتوان ادعا کرد که از صدر تا ذیل این نهاد عریض و طویل، همه به دست آوردهای این علم پشت کرده اند. از شکل تا محتوا، از نگرش تا رفتار، از فکر تا تصمیم، اثری و ردپایی از این علم دیده نمی شود و هر آنچه هم به ظاهر هست، نمایشی بیش نیست چرا که مرجعیت از درون پوچ شده علم، دامنه اثر علم روان شناسی در حوزه تعلیم و تربیت را به لفاظی های روشن فکر مآبانه در ماراتن های مقاله نویسی و همایش و وبینار و سمینار تقلیل داده است.
اروین یالوم، روان شناس انسان گرای نامدار معاصر، دست آورد دهه های متمادی پژوهش و نگارش خود را در کتابی به نام روان درمانی اگزیستانسیال به چاپ رسانده است. او در این کتاب به تفصیل در خصوص آثار مخرب و غیر قابل جبران اضطراب مرگ و نیستی بر روان کودکان سخن گفته است. نوشته های او در این کتاب که حاصل صدها پژوهش بر روی کودکان اقصا نقاط جهان است، پرده از این راز مخوف برمی دارد که منشا بسیاری از روان نژندی های انسانها ریشه در اضطراب مرگ دارد. اضطرابی که پایه های آن در انتشار بی رویه و بی پرده مفهوم مرگ در زندگی کودکان است. او اعتقاد دارد که ظرفیت روانی کودکان تا پایان سالهای دوره دوم کودکی تحمل هضم و درک مفهوم مرگ را ندارد و برای انتقال این مفهوم به ذهن کودکان، تمهیدات بسیاری باید اندیشید و ظرائف و لطائف بسیاری در امر تربیت باید به کار بست.
اکنون نگاهی گذرا بیندازیم بر آنچه در مدارس ما و در کتابهای درسی ما می گذرد. نیاز به تکرار مکررات نیست. از مراسم صبح گاهی و آرزوی مرگ برای جهانیان گرفته تا کتابهای درسی مملو از مفهوم و تصویر مرگ و باز هم راضی نشدن به این حد و خیز و هجمه جدید برای نابود کردن روان فرزندانمان با عناوینی همچون نگاه تربیتی به جنگ و ترویج فرهنگ جهاد و شهادت طلبی و آکنده کردن فضای تربیتی مدارس با پیام مرگ و نیستی همه و همه حکایت از این دارد که ارتباط ما با جهان علم و خردورزی سالهاست قطع شده و اگر می شنویم هشدارهای گاه و بیگاه اندک خردمندان باقی مانده در این مرز و بوم را و می بینیم از دست رفتن سلامت روان و انسانیت و اخلاق و سرمایه های اجتماعی را بر ماست که علیه این سیستم تربیتی ناکارآمد و خانمان سوز دست به اقدامی جدی بزنیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
بلوغ در انسان به دو صورت اتفاق میافتد. یکی بهصورت «بلوغ جسمی» است و دیگری بهصورت «بلوغ ذهنی و فکری».
بلوغ جسمی در سن و سال خاصی برای همهٔ انسانها اعم از زن و مرد با تغییراتی در ویژگیهای ظاهری و صدا و امثالهم ایجاد میشود. اما بلوغ اصلی انسان «بلوغ ذهنی یا فکری» است. این نوع بلوغ سن و سال خاصی نمیشناسد و گاهی برای فردی در سن بیستسالگی رخ میدهد و گاهی هم برای فردی تا هشتادسالگی هم رخ نمیدهد و او با همان طفولیت و نابالغی ذهنی از دنیا میرود.
در زمینهٔ بلوغ فکری و ذهنی، جوامع شباهت بسیاری به انسانها دارند. برخی جوامع ممکن است با سن و سال کم به بلوغ ذهنی و فکری رسیده باشند و خودشان خوب و بد و خیر و شر خویش را تشخیص دهند و با اتکاء به خویشتن امورات خویش را سر و سامان دهند اما برخی جوامع با سن و سال کهن ممکن است از لحاظ فکری و ذهنی در دوران نابالغی و کودکی خویش مانده و در امورات مختلف نیاز به قَیم و تصمیمگیر داشته باشند.
جامعهٔ نابالغ بهمانند انسان نابالغ توان تشخیص خوب و بد خویش را ندارد و مدام منتظر است تا دیگران خوب و بدش را برایش مشخص کنند.
جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ خود ویرانگر است و اگر بهحال خود رها شود ممکن است بلایای جبرانناپذیری را سر خود بیاورد.
جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ بهانهگیر و لجوج است و در تمام مسائل بهدنبال مقصر نشاندادن دیگران و رفع مسئولیت از خویش است.
جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ مسئولیت کنشها و گفتارها و کردارهای خود را بر عهده نمیگیرد و مدام بهدنبال مقصر معرفیکردن دیگران است.
جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ مدام چشم و گوش و دهنش به چشم و گوش و دهان دیگران است و از خود اراده و سخن و فکر مستقلی ندارد.
جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ بهآنی با یک آب نبات و شُکلاتی فریب میخورد و درعینحال توهم اعمال قدرت به دیگران را دارد.
جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ دمدمیمزاج و خرافاتی است و تصمیماتش براساس احساسات آنی است و با تأمل و خردورزی رابطهٔ چندانی ندارد.
جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ همیشه دنبال دست و شانههای دیگران است تا به آنها تکیه کند.
جامعهٔ نابالغ بهمانند کودک نابالغ مدام به فکر مظلومنمایی و جلب توجه دیگران است و تصور میکند که کل جهان شیفته و نگران اوست.
جامعهٔ نابالغ جامعهای است که توان پرسشکردن از امور طبیعی شده را ندارد، از طفولیت و کودکی فکری خارج نشده، به بلوغ اندیشگانی نرسیده، عقل را معیار اصلی و سنگ محک کردارهای خود نمیشناسد، با اوهام و خیالات و شعبده سعی در حل مسائل سیاسی و اجتماعی و... دارد و تعصب و جذمیت را جایگزین خرد و تفکر کردهاست.
چنین جامعهای تا زمانی که از کودکی و نابالغی و طفولیت خود خارج نشود، هیچگاه راه و مسیر درست خویش را نخواهد یافت.
کانال خرمگس
- خیرین مدرسه ساز
- خیرین پزشکی
- خیرین سلامت
- خیرین مرتع داری
- خیرین مذهبی
- خیرین امامزاده ساز
- خیرین آسیب های اجتماعی
- خیرین مسکن ساز
- خیرین فرهنگی
- خیرین اجتماعی
- خیرین آبخیزدار
و .....
چقدر این کلمه "خیر" لوث و بی هویت شده است؟
با این حجم از خیرین ما چه احتیاجی به دولتی حجیم و بی خاصیت داریم؟
اگر قرار است در تمام حوزه ها پرچم خیرین برافراشته باشد این وسط دولت دقیقا چه کاره هست؟
مگر چقدر خیر واقعی تو این مملکت داریم؟
اصولا برخی از خیرین ، پول باده آورده شان را از کجا آورده اند؟
چرا حاضرند پولی که می تواند برای رفاه خود و خانواده شان صرف شود برای امورات عام المنفعه صرف کنند؟ چند درصد از خیرین فعالیت شان بی چشم داشت و بدون دور زدن مالیاتهای نجومی شان است؟
قدما گفته اند که هیچ گربه ای برای رضای خدا موش نمی گیرد !
با ادای احترامات فائقه به حضور خیرین واقعی که برای رضای خدا و خلق خدا در امورات عام المنفعه وارد می شوند باید در چرایی، چیستی و کیستی برخی از خیر نماها به جد تشکیک ایجاد کرده و به هر قیمتی اجازه ورود برخی از فرصت طلب ها را به این حوزه پاکیزه نداد.
مادر خودم با اهدای دو واحد مسکونی از خیرین مدرسه ساز هستند ولی به عنوان یک معلم خبرنگار ذهنیت چندان مثبتی از برخی خیرنماها ندارم ؛ زیرا هدف عدهای از خیرنماها دور زدن «قانون مالیات بر درآمد » به بهانه ساخت مدارس، مراکز آموزشی و...است.
برخی از خیرنماها به جای پرداخت میلیاردها مالیات خود به دولت، عملا بخش نازلی از مالیات را برای کارهای عام المنفعه همانند مدرسه سازی اختصاص می دهند تا ضمن دور ماندن از ممیزی ها و ذی حسابی ها در قالب ایجاد «سپر مالیاتی » برای درآمدهای خود عملا به واسطه تشبث و دخول به جامعه خیرین در صدر مجالس نشسته و برای خود محبوبیتی کاذب در سایه جامعه خیرین تحصیل نمایند.
امروز هزاران مرکز خیریه با مجوز و بی مجوز در گوشه و کنار مملکت ظاهرن مشغول فعالیت عام المنفعه هستند ؛ برخی از این خیریه ها پوششی برای رانت خواران و لعابی برای اختلاسگران هستند.
نباید اجازه داد حوزه ارزشی خیرین و پویش های مومنانه توسط برخی فرصت طلبان خیرنما آلوده شده و باورهای مثبت عمومی در خصوص امورات خیرین و دست گیری عیاران واقعی و پهلوانان ابروداری مخدوش گردد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نزدیک به دو سال است که با وجود بیماری کرونا ، آموزش ها در مدارس و دانشگاه ها به صورت غیرحضوری انجام می شوند که علاوه بر گسترش و به کارگیری برخی فن آوری ها و تکنولوژی ها ، چالش هایی نیز به دنبال داشته است که مهمترین آنها نبود زیر ساختهای لازم در نقاط دور دست، ترک تحصیل تعدادی از دانش آموزان، جدی نگرفتن آموزش ها و آزمونهای مجازی، افت تحصیلی و کم سوادی دانش آموزان بوده است.
با افزایش واکسیناسیون در کشور و کاهش شیوع بیماری کرونا در اوایل سال تحصیلی آموزش در مدارس کم جمعیت و روستایی به صورت کاملاً حضوری و در مدارس شهری و پرجمعیت به صورت ترکیبی یعنی آموزش حضوری و غیر حضوری ادامه پیدا کرد و در بسیاری از مدارس دانش آموزان به دو گروه تقسیم شدند و در هر روز یک گروه در مدرسه برای آموزش حاضر می شدند و گروه دوم در منزل آموزش مجازی داشتند.
در آموزش ترکیبی نیز چون الزام و اجبار به حضور دانش آموزان در مدرسه نبود برخی دانش آموزان به ویژه در متوسطه دوم و در پایه های یازدهم و دوازدهم به بهانه کنکور در مدرسه حاضر نشدند و درس ها را در فضای مجازی دنبال کردند.
در آموزش های ترکیبی (حضوری + غیر حضوری) نیز معلمان با چالش هایی روبه رو بودند که مهمترین آنها نبود تمرکز در آموزش حضوری و غیرحضوری به صورت همزمان بود. عدم کنترل و حضور و غیاب دانش آموزان از سوی مدرسه و خانواده ها نیز در آموزش های ترکیبی از مشکلات این دوره است که یک بی نظمی را در مدارس متوسطه به وجود آورده است.
افت تحصیلی نتیجه تحلیل آزمون های حضوری دانش آموزان
اگرچه آموزش ها ترکیبی و غیرحضوری بودند ولی آزمون های نوبت اول در دی ماه به صورت حضوری و با رعایت شیوه نامه های بهداشتی انجام شد. تحلیل آزمون های حضوری در نوبت اول امسال نشان از افت تحصیلی دانش آموزان دارد که معلمان را نیز در ارائه درس با مشکل روبه رو می کند چرا که دانش آموزان در دو سال گذشته مباحث پایه را به درستی یاد نگرفته اند.
ارتباط طولی مطالب درسی در سال های گذشته باعث می شود که اگر دانش آموزی مطالب قبلی را خوب یاد نگیرد در یادگیری مطالب جدید دچار مشکل شود که باید در کلاس های جبرانی و تقویتی مطالب پایه دوباره تدریس شوند.
در مقایسه میانگین نمرات آزمون های غیرحضوری در نوبت های گذشته با آزمونهای حضوری نوبت اول دیماه 1400 تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین نمرات در آزمون های مجازی معمولاً بالا و غیر واقعی بودند ولی در آزمون های حضوری میانگین نمرات پایین تر و چون این نمرات واقعی هستند که نشان از افت تحصیلی دانش آموزان در آموزش های غیر حضوری و مجازی دارند. اگر چه عوامل زیادی در افت تحصیلی تأثیر گذارند ولی می توان به طور کلی در این شرایط آموزش های مجازی را دلیل اصلی افت تحصیلی دانش آموزان دانست.
اختیاری بودن حضور دانش آموزان در مدرسه افت تحصیلی را بیشتر می کند
مدارس در آبان ماه به صورت ترکیبی و نیمه حضوری آموزش های خود را آغاز کردند ولی چون اجباری به حضور در مدرسه نبود در متوسطه دوم و در پایه های یازدهم و دوازدهم دانش آموزان استقبال خوبی از حضور در مدرسه نکردند و به صورت مجازی تدریس ها انجام شد. از آن جا که یکی از وظایف مدرسه تربیت رسمی و نظم پذیری دانش آموزان است در الزامی نبودن حضور دانش آموزان در مدرسه، تربیت رسمی به تربیت غیررسمی تبدیل شد و برخی از دانش آموزان به مدرسه و آموزش های حضوری اهمیت کمتری دادند. در تمام دنیا و در همه گیری کرونا مدارس آخرین جایی بود که تعطیل شد ولی در ایران حدود دو سال است که آموزش های حضوری تعطیل شده و با توجه به واکسیناسیون بیشتر دانش آموزان و معلمان باید آموزش ها به صورت حضوری انجام شوند تا افت تحصیلی کاهش پیدا کند و کلاسهای جبرانی نیز در نظر گرفته شود. فرزند سالاری هم باعث شده که خانواده ها نیز با دانش آموزان همسو شده و برای حضور در مدرسه مقاومت نشان دهند. اولیاء باید دانش آموزان را که واکسیناسیون را انجام داده اند، برای حضور در مدرسه با رعایت شیوه نامه های بهداشتی تشویق کنند تا در سال های آینده درامتحانات نهایی و کنکور دچار مشکل نشوند.
ادامه یافتن آموزش های غیرحضوری باعث کم سوادی دانش آموزان می شود
کم سوادی عدم توانایی در کاربرد مهارتهای با سوادی است و اگر آموزش های مجازی ادامه پیدا کند دانش آموزان کم سواد می شوند و توانایی و مهارت های لازم را کسب نخواهند کرد. در برخی از دروس عملی و علوم پایه مانند ریاضی، شیمی، فیزیک و ... باید آموزش ها به صورت حضوری در مدرسه و در آزمایشگاه و کارگاه انجام شوند تا دانش آموزان سواد علمی و مهارت لازم را کسب نمایند. در روزهای گذشته هم وزیر کشور و هم وزیر آموزش و پرورش آموزش های حضوری را ضروری دانسته اند و تأکید به بازگشایی کامل مدارس دارند که امیدواریم خانواده ها و اولیا نیز از این اتفاق استقبال کنند و از شروع نیم سال دوم مدارس به صورت حضوری کامل بازگشایی شوند.
در آموزش های مجازی امور پرورشی مغفول مانده است
دانش آموزان در مدرسه کارهای مشارکتی و جامعه پذیری و نظم در کارها را تمرین می کنند و مهارت های اجتماعی را در قالب فعالیتهای پرورشی یاد می گیرند. در دو سال گذشته همه این فعالیت ها مغفول مانده و دانش آموزان رشد اجتماعی را تجربه نکرده و مشارکت های اجتماعی را فراموش کرده اند. رشد مهارت های اجتماعی دانش آموزان از مباحث مهم و ضروری است که با حضور و فعالیت در مدرسه شکل می گیرد.
آمارها نشان می دهند که بیشتر دانش آموزان و معلمان واکسینه شده اند ولی در بسیاری از اماکن عمومی، دورهمی های خانوادگی و مهمانی ها ؛ شیوه نامه های بهداشتی رعایت نمی شوند اما در مدارس که دانش آموزان مجبور به رعایت هستند جای نگرانی نیست و اگر کسی هم علایم بیماری داشته باشد در منزل استراحت خواهد کرد.
آموزش و پرورش باید با اقتدار، برنامه ریزی و مدیریت قوی بحث بازگشایی کامل و آموزش حضوری را با ستاد ملی کرونا هماهنگ نماید و دانش آموزان را به حضور در کلاس درس با رعایت تمام شیوه نامه های بهداشتی اجبار نماید و از سامانه شاد در کنار تدریس های حضوری برای آموزش های فراتر از کتاب، انجام تکالیف و ارائه فیلم ها و فایل های چند رسانهای در گروه های درسی شاد استفاده کند.
در دو سال گذشته به علت عدم دسترسی حدود سه میلیون دانش آموز به سامانه شاد و ترک تحصیلی خیلی از این دانش آموزان در مناطق دور افتاده و روستایی، آموزشهای حضوری کامل می تواند این مشکل را نیز مرتفع کند و به نوعی عدالت آموزشی برقرار گردد.
اگر حضور در مدرسه اجباری نباشد و تدریس معلمان نیز هم به صورت حضوری و هم غیر حضوری انجام شود ( آموزش ترکیبی) ؛ در دبیرستان های متوسطه دانش آموزان از حضور در مدرسه استقبال نخواهند کرد و دوباره به سمت آموزشهای غیرحضوری خواهیم رفت که یادگیری مهارت های لازم را با مشکل روبه رو خواهد کرد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه/
اصرار وزیر جدید آموزش و پرورش این است که مدارس باز شوند و دانشآموزان از پای لپ تاپ و موبایل بلند شوند و به کلاس درس برگردند. آموزش نیمی حضوری و نیمی مجازی هم نه! آموزش کاملا حضوری. یوسف نوری میگوید: «مدارس باید آموزش حضوری را از سر بگیرند و والدین دانشآموزان نیز با مدارس همکاری داشته باشند و دانشآموزان را به مدارس بفرستند.» وزیر کشور هم در تأیید سخنان وزیر آموزش و پرورش گفته که « ادامه تعطیلی مراکز علمی به آینده علمی کشور آسیب میزند و برای همین بایستی مقدمات بازگشایی مدارس با دستورالعملهای بهداشتی فراهم شود.»
واقعیت این است که وضعیت شاخص «سواد» در ایران اصلا خوب نیست و نمودارهای استخراج شده از میزان ثبتنام مدارس، نمرات دانشآموزان و نمرات داوطلبان کنکور در 2 سال گذشته نشان میدهد که پدیده افت تحصیلی و ترک تحصیل، رشد چشم گیری داشته و شیب آن همچنان بالاست. معاونان وزیر آموزش و پرورش بارها در این دو سال تأکید کردهاند که ادامه روند موجود خطرناک است و موجب گسترش کمسوادی یا بیسوادی در جامعه میشود. اما از سویی دیگر سرانه جمعیت دانشآموزی در مدارس دولتی شهرهای بزرگ بهخصوص تهران بیش از استاندارد تعریف شده است و آموزش و پرورش قبل از کرونا دنبال دونوبته کردن مدارس در برخی از مناطق بود چرا که جمعیت کلاسهای درس به 40 نفر هم میرسید.
نارضایتی وزارت بهداشت از مدارس
معاونت بهداشت وزارت بهداشت نیز دیروز گزارشی منتشر کرد. در آن آمده بود که مدارس در هفته آخر دی 1400، رتبه چهارم دریافت اخطار و معرفی را به مراجع قضایی در میان اماکن عمومی کسب کردهاند و بعد از آن تازه فروشگاههای زنجیرهای، سایر صنایع، بانکها، ادارات و سازمانها قرار میگیرند.
در این گزارش آمده بود: بازدید و بازرسی از 100هزار و 106مدرسه در کل کشور نشان میدهد که متناسب نبودن فضای کلاسها با تعداد دانشآموزان، رعایت نشدن فاصلهگذاری مناسب بین دانشآموزان، رعایت نکردن چیدمان صندلی براساس فاصله، استفاده نکردن از ماسک در بین برخی از دانشآموزان و کارکنان مدرسه، فراهم نبودن شرایط مناسب برای تهویه و جریان هوا در کلاسها و تجمع والدین در مقابل ورودی و خروجی مدارس، بیشترین چالش مدارس در مواجهه با شیوع کرونا است.
جمعیت پرتراکم کلاسها
حالا 2 بحران به موازات هم آموزش را در ایران به چالش کشیده است. از یک سو کرونا میتازد و هر روز به شکل و شمایل تازهای درمیآید. از سوی دیگر کمبود فضای آموزشی و معلم، کلاسهای درس را پرتراکم کرده است. همزمانی این دو بحران باعث شده که دوگانه سلامت و علم از ابتدای کرونا تا به امروز در ایران شکل بگیرد و باعث شکاف نسبتا عمیقی در جامعه شود؛ والدین موافق آموزش حضوری و والدین مخالف این شکل از آموزش در شرایط کرونایی. اما آیا راه سومی هست که بتوان هم سلامت دانشآموزان را تامین کرد و هم آنها را از خطر بیسوادی دور نگاه داشت؟
علی پورسلیمان، کارشناس مسائل آموزشی در اینباره برای همشهری توضیح داد: زمانی که مدیران آموزش و پرورش بهعلت کمبود فضای آموزشی از یک طرف و نابه سامانی منابع انسانی از طرف دیگر، تراکم جمعیت دانشآموزی را در کلاسهای درس بالا بردند و استاندارد 26 دانشآموز در هر کلاس را به 33 نفر و حتی بیشتر رساندند، اصلا به این فکر میکردند که چنین تصمیم نسنجیدهای، چند سال بعد در شرایط بحرانی مثل کرونا گریبان آموزش کودکان و نوجوانان را بگیرد؟
او افزود: حتی پیش از کرونا هم معلمان با چالش کاهش کیفیت یادگیری دانشآموزان به واسطه شلوغی کلاسهای درس روبهرو بودند و بارها گزارش میدادند که از ارزیابی وضعیت تحصیلی فرد به فرد شاگردانشان بازماندهاند و حالا میبینید که کرونا آمده و مسئله کلاسهای شلوغ و مقاومت والدین برای فرستادن فرزندانشان به مدرسه به چالش قبلی اضافه شده است.
پورسلیمان با بیان اینکه مدارس در شهرهای کوچک در سال تحصیلی جاری به مسیر اصلی خود بازگشته و مشکل چندانی در این زمینه ندارند، گفت: این موضوعی است که گریبان شهرهای بزرگ را گرفته است و اما مدیران آموزش و پرورش ابتدا باید تکلیف خود را با واژه «اختیاری» مشخص کنند. آنها باید دقیقا ادامه وضعیت حضور دانشآموزان در مدرسه را مشخص کنند و توضیح دهند که برای حضور کامل کودکان و نوجوانان در مدارس چه کردهاند.
این کارشناس آموزشی معتقد است که آموزش و پرورش باید به الگویی مناسب از آموزش با توجه به شرایط و امکانات موجود برسد و بیشتر از این فرصت را از دست ندهد. « تجربه این دو سال نشان داده که آموزش مجازی ناکارآمد است و ضعفهای جدی در یادگیری و اجتماعی شدن کودکان و نوجوانان دارد. اما باید خانوادهها را هم قانع کرد که شرایط برای حضور فرزندانشان در مدرسه آماده است یا در حال آمادهسازی است. مثلا گسترش فضای آموزشی یا افزایش معلمان در دستور کار است یا زیرساختهای بهداشتی بیشتری در مدارس فراهم شده. همچنین آموزش و پرورش باید از تجارب کشورهای دیگر هم در این زمینه الگو بگیرد و ببیند که در این مدت چگونه توانستهاند بحران کرونا و آموزش را با هم مدیریت کنند؟»
فرصت از دست رفته
برخی کارشناسان آموزشی دیگر معتقدند که مسئولان وزارت آموزش و پرورش 2 سال فرصت طلایی داشتند تا اطمینان خانوادهها را با ایجاد زیرساختهای آموزشی جلب کنند و مانع تقابل و شکاف بیشتر بین مدرسه و خانه شوند، اما این فرصت را از دست داده و کار را به جایی رساندهاند که این شکاف بیشتر هم شده است.
سمیه توکلی، کارشناس آموزشی در اینباره به همشهری گفت: مدیران سابق آموزش و پرورش در این دو سال انرژی خود را صرف 2 موضوع کردند؛ اولی ایجاد زیرساختهای شاد بود و دوم قانع کردن ستاد ملی کرونا برای بازگشایی مجدد مدارس. درحالیکه از عنصر مهم یعنی خانوادهها و اقناع آنها غافل بودند. چرا آموزش و پرورش سرانه بهسازی فضای آموزشی را در این مدت افزایش نداد که به خانوادهها نشان دهد که مدرسه بعد از کرونا ایمنتر شده و آنها دغدغه سلامتی دانشآموزان را دارند؟ «آموزش و پرورش باید از تجارب کشورهای دیگر هم در این زمینه الگو بگیرد و ببیند که در این مدت چگونه توانستهاند بحران کرونا و آموزش را با هم مدیریت کنند؟»
او ادامه داد: چرا مسئولان آموزش و پرورش بازسازی و نوسازی مدارس فرسوده شهرهای بزرگ مانند تهران را در اولویت قرار ندادند که والدین بعد از دو سال با خیال آسوده فرزندشان را به مدرسه بفرستند؟ مگر غیراز این است که الان چالش اصلی بازگشت به مدرسه برای شهرهای بزرگ و پرجمعیت است، پس چرا در این زمینه دولت هزینه نکرد و حتی الان هم به فکر آن نیست؟ اگر زمانی معلم مجبور بود کلاس پرجمعیت و شلوغ را بهنحوی مدیریت کند و از پس آموزش آن برآید و بار این سختی را به تنهایی به دوش کشد، امروز دیگر این روش پاسخگو نیست چون جامعه مقابل آموزش و پرورش ایستاده است و مانع از تشکیل کلاسهای پرتراکم میشود.
توکلی تأکید دارد: تا زمانی که مدیران ارشد وزارتخانه مشکل تراکم جمعیت در مدارس را حل نکنند، شاهد مقاومت والدین برای آموزش حضوری خواهند بود. پس باید حل این مسئله را در اولویت خود قرار دهند.
برگزاری آموزش حضوری حالا تبدیل به یکی از بزرگترین چالشهای وزارتخانههای آموزشی کشور بهخصوص آموزش و پرورش شده است، آن هم در شرایطی که از قبل با مسائل پیچیده دیگری مانند نابسامانی و نارضایتی منابع انسانی، کاهش بودجه، کیفیت پایین منابع درسی و....روبهرو بودند و میخواستند بخشی از آنها را حل کنند. حالا باید دید که وزیر فعلی در برگرداندن دانشآموزان به کلاس درس موفق خواهد بود یا مانند وزیر قبلی خواستهاش روی زمین میماند؟
گروه رسانه/
آن چه در زیر می آید ؛ سخنان دکتر نعمتالله فاضلی استاد انسان شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در جلسه نقد کتاب «شهامت تدریس؛ سفری به دنیای درون معلم» در مرکز فرهنگی شهر کتاب تهران به تاریخ ۲۸ دی ۱۴۰۰ است که ایراد گردیده است .
« صدای معلم » همه فرهنگیان را به مطالعه این کتاب ارزشمند فرا می خواند .
گروه استان ها و شهرستان ها/
امروز دوشنبه 4 بهمن ، شماری از بازنشستگان و معلمان در برخی شهرهای کشور از جمله تهران، شیراز، ممسنی، داراب، اردبیل، کرمانشاه، همدان، سنندج و رشت در اعتراض به وضعیت معیشتی خود و با درخواست همسانسازی کامل و افزایش حقوقها در مقابل ساختمان صندوق بازنشستگی این شهرها تجمع اعتراضی برگزار کردند .
این معلمان همچنان نسبت به مساله تبعیض معترض بوده و خواهان رسیدگی به مطالبات قانونی خود از سوی مسئولان هستند .
پایان پیام/
خلاصه قسمت هاي قبل : بخش نخست - بخش دوم
(نماي کلي سند مالی سال آینده دولت به طور کلي و آموزش و پرورش به صورت اختصاصي )
ويژگي هاي اولین بودجه رئیسی چيست ؟
خلاصه قسمت اول
الف نگاه عمومي به لايحه بودجه 1401:
برخي از ويژگي هاي سند مالی دولت در سال ۱۴۰۱ عبارتند از :
ويژگي نهم ، در لایحه بودجه سال 1041 کل کشور ماده واحده و جداول کلان منابع و مصارف بودجه ( 7 ) به صورت خلاصه آمده است :
کمک به صندوق ذخيره فرهنگيان پس از تصويب اساسنامه
کدام سند بالا دستي به سازمان برنامه ي رئيسي اجازه داده است که وظايف قانوني خود را منوط به زير پا نهادن ِ اصل 85 قانون اساسي نمايد ! و تصويب اساسنامه يک موسسه کاملأ خصوصي ( زير پا نهادن اصل 85 قانون اساسي ) را منوط به اجراي ماده 85 قانون برنامه ششم توسه نمايد .
آيا ابراهيم رئيسي نظارتي به سازمان برنامه و بودجه خود ندارد ؟ آيا هيات دولت سيزدهم ، در مورد ديگر کارکنان دولت هم قانون تشکيل حساب پس انداز ديگر کارکنان دولت را ناديده گرفته است ؟
با اين نگاه اجمالي جهت تحليل لايحه بودجه1401 به گفت و گوي مجازي ذيل مي پردازيم .
قسمت سوم :
پرسش کننده :
در لايحه بودجه 1401 ، افزايش سن بازنشستگي چگونه است ؟
پاسخ دهنده :
قبل از پاسخ به اين پرسش ، لازم است به يک مسله مهم روز ( صندوق ذخيره فرهنگيان ) بپردازيم .
اختلاف نظري بين کارشناسان وجود دارد :
صندوق را چگونه اداره کنيم ؟
برخي از کارشناسان ، حکمراني خوب را بهترين روش مبارزه با فساد مي دانند .
بهترين نظارت سپردن مديريت سرمايه ها به دست صاحبان اصلي سرمايه ها مي باشد . با دو مثال به بررسي نقش مهم حضور صاحبان اصلي سرمايه ها در صندوق ذخيره مي پردازم :
در جلسه 21 آذر ، منتخبين استاني يا مجمع عمومي استاني و برخي کارشناسان عضو ( بدون هيچ مسوليتي در صندوق ) در حضور مسولين صندوق ، فرمول محاسبه ارزش مالکانه اي را ارائه نمودند که هم منافع ِ اعضاي محترم صنذوق را تامين مي کند و هم کارشناسان صندوق آن را تأئيد نمودند .
چهارم دي ماه 1400 ، پيش نويس متخصصان ِ عضو صندوق ( بدون هيچ مسئوليتي در صندوق ) طي شماره 172335 با کد رهگيري 1249201328 در سامانه ميز خدمت وزارت آموزش و پرورش ثبت مي شود که چالش هاي پيش نويس تهيه شده توسط مسئولين صندوق را مشخص مي کند و يک ساختار نظارتي توسط اعضا در سرتاسر کشور را رو نمايي مي کند .
متاسفانه رياست محترم هيات امناي صندوق ، به هر دو سند فوق الذکر بي مهري نموده و تا زمان نگارش اين متن ، کارشناسان ِ بدون جيره و مواجب را به همفکري دعوت نکرده اند تا گام هاي علمي و موثر براي اصلاح ساختار اين موسسه بردارند و منافع اعضا را تأمين نمايند .
به نظر متخصصان مستقل ، وقتي کارشناسان عضو که هيچ مسئوليتي در صندوق ندارند براي اصلاح ساختار ، اعمال نظارت هاي علمي و عملي بر 6 منتخبين خود و ديگر ارکان صندوق ، تصحيح رويه ها ، فرمول هاي محاسبه ارزش مالکانه و ... را در راستاي منافع اعضا طراحي مي کنند ، قطعأ در ساختار علمي و عملي نظارت توسط صاحبان اصلي سرمايه در سرتاسر کشور که در پيش نويس آئين نامه آمده است ، توانايي مديريت سرمايه هاي خود را دارند و نيازي نيست بر عکس روند پيشنهاد شده در ابلاغيه اصل 44 قانون اساسي ، يک موسسه کاملأ خصوصي را به يک موسسه عمومي غير دولتي تبديل کنند ( اموال خود را عمومي غير دولتي نمايند ) و به ناظران دولتي که توانايي کشيدن مو از ماست در موسسات عمومي غير دولتي و يا حتي دولتي را ندارند اميد ببندند .
در آينده بيشتر به اين مهم مي پردازيم .
با توجه به ضرورت اشاره به اين موضوع روز که نُقل همه محافل فرهنگيان مي باشد ، مي توانيم به روند قبلي گفت و گو باز گرديم .
پرسش کننده :
در لايحه بودجه 1401 ، افزايش سن بازنشستگي چگونه است ؟
پاسخ دهنده ( 1 ) :
بر اساس لایحه بودجه 1401، از سال آینده حداقل و حداکثر سن بازنشستگی 2 سال افزایش خواهد یافت؛ این موضوع را میتوان یکی از مهمترین تغییرات لایحه بودجه 1401 در مقایسه با بودجه سالجاری دانست. بر اساس این قانون، حداقل و حداکثر سن بازنشستگی تمامی مستخدمین مرد و زن با هر میزان سابقه خدمت در صندوق سازمان تامین اجتماعی دو سال افزایش مییابد. البته وزارت آموزش و پرورش مجاز است که بازنشستگی معلمان را تا سن 65 سالگی و در صورت رضایت معلمان به تعویق بیندازد. علاوه بر اینها، محاسبه حقوق بازنشستگی در تمامی صندوقهای بازنشستگی بر اساس متوسط حقوق سه سال آخر زمان اشتغال خواهد بود.
پرسش کننده :
شباهت ها و تفاوت هاي لايحه بودجه 1401 با قانون بودجه 1400 چيست ؟
پاسخ دهنده ( 9 ) :
لایحه بودجه ۱۴۰۱ شباهتها و تفاوتهایی با بودجه سال جاری دارد. بهعنوان مثال مالیات واردات سیگار افزایش و معافیت مالیاتی موسسات آموزشی کنکور حذف شده است. از سوی دیگر، خودروهای گرانتر از یکمیلیارد تومان مشمول مالیات پلکانی خواهند شد. از سوی دیگر رقم وام ازدواج و عوارض خروج از کشور از لایحه بودجه حذف شده اما گفته شده است که این ارقام با توجه به تورم تعدیل خواهد شد. نکته آخر اینکه، براساس برنامه تعریف شده در سیما، هزینه دستمزد هر یک ساعت تولید برنامه حدود یک میلیارد تومان خواهد بود که از بودجه عمومی دولت تامین خواهد شد.
پرسش کننده :
رشد ۶۲ درصدی درآمدهای مالیاتی دولت را بيشتر توضيح دهيد .
پاسخ دهنده ( 9 ) :
تبصره ۶ لایحه بودجه به عوارض و مالیاتها میپردازد. این تبصره درآمدهای دولت از مالیاتها را توضیح میدهد. بررسیها نشان میدهند دولت پیشبینی کرده است در سال آینده درآمدهای مالیاتی ۶۲ درصد افزایش پیدا کند. در این بخش موارد جالبی به چشم میخورد. بهعنوان مثال قرار است از سال آینده به ازای هر پیامک ۳ تومان اضافه دریافت شود و هزینه تا سقف هزارمیلیارد تومان آن به بهزیستی برای کمک به معلولان و کودکان کار در نظر گرفته شود؛ مابقی آن نیز که حدود ۵۰۰ میلیارد تومان در نظر گرفته شده برای شبکه ملی اطلاعات شود. علاوه براین در بند ق این تبصره آمده است که معافیت مالیاتی فعالیتهای مربوط به انتشارات کمک درسی تا سقف ۲۰۰ میلیون تومان معاف و بقیه آن مشمول مالیات میشود. معافیتهای موسسات کنکور حذف شده است. از سوی دیگر بر خود روهای سواری و وانت دوکابین که ارزش آن بیش از یک میلیارد تومان است، مالیات پلکانی از یک درصد تا ۴ درصد تعریف شده است. از دیگر مواردی که در تبصره ۶ قابل توجه است، بند «ش» است که در سال ۱۴۰۱ مناطق آزاد تجاری- صنعتی و مناطق ویژه اقتصادی مشابه سرزمین اصلی مشمول پرداخت مالیات ارزش افزوده خواهند بود.
در لایحه بودجه ۱۴۰۱ در بخش مالیات بر فروش سیگار، بر اساس لازمالاجرا نبودن قانون ممنوعیت ورود برخی از کالاهای غیرضرور مصوب سال ۷۴ و مجاز بودن تامین کسری سیگار از طریق واردات، دولت رقم ۴/ ۲هزار میلیارد تومان پیشبینی شده است. این رقم در سال گذشته ۲/ ۱هزار میلیارد تومان بوده است. به عبارت دیگر بیش از هزار میلیارد تومان افزایش داشته است.
از دیگر نکته های جدید در بودجه سال آینده، مکلف کردن شرکت ایرانخودرو و سایپا برای فروش خودرو اقساطی (پنج ساله) به جانبازان بالای ۲۵درصد است. این نکته در بند ی تبصره ۷ آمده است.
پرسش کننده :
نقش جرايم راهنمايي و رانندگي در لايحه بودجه 1401 چيست ؟
پاسخ دهنده ( 9 ) :
در تبصره ۱۰ نیز دو نکته قابل توجه است، اول اینکه تعرفه جریمههای رانندگی در سال آینده ۵ درصد افزایش پیدا خواهد کرد، دوم اینکه در بند «ح» آمده است که هزینه پیامکی که بهدلیل جریمه رانندگی از سوی پلیس راهنمایی و رانندگی به مالکان خودرو ارسال میشود، از طریق اپراتورهای تلفن همراه در قبوض تلفن همراه مالکان وسایل نقلیه درج خواهد شد. علاوه براین، براساس لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ رانندگانی که عوارض الکترونیکی مصوب در شبکه آزادراهی را پرداخت نکنند، مشمول جریمه خواهند شد و وزارت راه نیز مکلف شده است تابستان سال آتی همه عوارض اخذشده از رانندگان را الکترونیکی کند.
پرسش کننده :
پاسخ دهنده ( 9 ) :
در بودجه ۱۴۰۱ برخلاف بودجه سالهای گذشته، دو نکته غایب است، اول هزینه عوارض خروج از کشور و دوم مقدار وام ازدواج. بررسیهای اولیه لایحه بودجه سال آینده نشان میدهد هزینه عوارض خروج از کشور که در سالهای اخیر افزایش قابل توجهی داشته، درج نشده است.
در بودجه ۱۴۰۰، در جدول شماره ۱۶ که به تعرفه درآمدهای دولت اختصاص دارد، جزئیات عوارض پرداختی به تفکیک آمده بود. در این قانون مشخص بود که مبلغ عوارض خروج از کشور برای سفرهای عادی ۴۰۰ هزار تومان و برای عتبات عالیات ۱۳۲ هزار تومان است. همچنین زائران عتبات عالیات باید ۴۵هزار تومان برای سفر هوایی و ۱۵هزار تومان برای سفر زمینی و دریایی، عوارض خروج پرداخت کنند. ارقام تعیینشده برای سفرهای عادی و حج برای سفر دوم به میزان ۵٠ درصد و سفرهای سوم و بیشتر به میزان ١٠٠درصد افزایش مییابد؛ اما از این بخش در لایحه بودجه ۱۴۰۱ خبری نیست و دولت مشخص نکرده است که قصد دریافت چه میزان عوارض خروج را برای سفرهای مختلف دارد. این در حالی است که درآمد پیشبینیشده از این بخش، افزایش چشمگیری یافته است و مشخص نیست هر نفر برای سفرهای خارج از کشور باید چه میزان عوارض پرداخت کند. البته یکی از دلایل این افزایش، میتواند کاهش محدودیتهای کرونایی و احتمال بالا رفتن آمار سفرهای خارجی باشد؛ اما میتوان نتیجهگیری کرد که مبلغ عوارض خروج نیز افزایش خواهد یافت.
نکته بعدی این است که مقدار وام ازدواج در لایحه بودجه ۱۴۰۱، برخلاف سال های قبل، درج نشده است. این مساله شائبه حذف وام ازدواج از بودجه را ایجاد کرد؛ اما بعد از آن معاون امور جوانان وزارت ورزش این خبر را تکذیب کرد و گفت: وام ازدواج در لایحه بودجه ۱۴۰۱ نه تنها حذف نشده، بلکه فرآیند آن به استناد قانون جوانی جمعیت تغییر یافته است. از سال ۱۴۰۱ به بعد حداقل به اندازه نرخ تورم سالانه به مبالغ موضوع این ماده و تبصرههای آن اضافه میشود.
پرسش کننده :
پاسخ دهنده ( 9 ) :
بودجه صدا و سیما در یک نگاه
بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۱ نشان میدهد در سال آینده حدود ۳/ ۵ هزار میلیارد تومان برای سازمان صدا و سیما بودجه تعیین شده است که از این مقدار حدود ۲۷۰ میلیارد تومان از درآمد عمومی و حدود ۵هزار میلیارد تومان آن از بودجه عمومی دولت تامین خواهد شد. در این دستگاه ۴ برنامه کلی تعریف شده که برای آنها حدود ۵ هزار میلیارد تومان هزینه برآورد شده است. در لایحه سال آتی حدود ۴۰۰میلیارد تومان برای تهیه خبر، گزارش و مستندات خبری پیشبینی شده که از این میزان حدود ۲۷۱میلیارد تومان آن برای دستمزد در نظر گرفته شده است. علاوه براین، برای تولید و پخش سیما حدود ۹/ ۳هزار میلیارد تومان هزینه برآورد شده که از این مقدار حدود ۴/ ۲هزار میلیارد تومان آن برای دستمزدی است. اگر فرض کنیم که هفته کاری ۴۸ ساعت باشد، در یکسال حدود ۲۳۰۰ ساعت کاری خواهیم داشت. با این فرض، هر یک ساعت تولید محتوا در سیما هزینه دستمزدی حدود یک میلیارد تومان خواهد داشت. همچنین، برای تولید و پخش صدا حدود ۷۶۰میلیارد تومان و در نهایت برای حمایت از تولید محتوا در فضای مجازی ۲۵۰میلیارد تومان پیشبینی شده است. برآوردها نشان میدهند بودجه صدا و سیما در سال آینده به نسبت امسال، رشد ۵۶ درصدی داشته است.
پرسش کننده :
نظر نمايندگان ِ مجلس در مورد افزايش سن بازنشستگي چيست ؟
پاسخ دهنده ( 10 ) :
خبرگزاري کار ايران ( ايلنا ) سه شنبه 23 آذر 1400 نوشت :
دولت برای مدیریت ورودی و خروجی صندوقهای بازنشستگی لایحه بیاورد.
رئیس کمیته اقتصادی کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس با اشاره به پیشنهاد دولت در لایحه ۱۴۰۱ برای افزایش سن بازنشستگی به ۲ سال و مبنا قرار گرفتن کسور بیمهای ۳ سال آخر برای محاسبه مستمری بازنشستگی، گفت: «تنها پس از بررسی استدلالها و آمارهای دولت و اثبات قابل اتکا بودن آنها، با این پیشنهاد موافقت میکنیم.»
«جعفری قادری» رئیس کمیته اقتصادی کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس، به خبرنگار ایلنا گفت: «باید توجه داشته باشیم که به علت افزایش «سن امید به زندگی» در ایران، پرداختیهای صندوقهای بازنشستگی افزایش یافته است. کشورهای پیشرفته، در این زمانها، سن بازنشستگی را افزایش میدهند تا تعادل و توزانی را بین ورودی و خروجی صندوقها ایجاد کنند.»
وی افزود: «بنابراین اگر استدلال و آمار دولت محکم باشد، این پیشنهاد به صندوقهای بازنشستگی کمک میکند اما اگر قابل اتکا نباشد، تصمیمی متفاوت از دولت میگیریم.»
افزایش 10درصدی حقوق کارمندان
یکی از مناقشه برانگیزترین و مهمترین تغییرات بودجه سال آینده نسبت به سالجاری، تغییرات حقوق پرداختی به کارمندان و بازنشستگان بوده است. بر اساس لایحه بودجه 1400، حقوق پرداختی به کارکنان دولت قرار است از 5 تا 29درصد افزایش یابد. اما حقوق افرادی که از متوسط حقوق کمتر میگیرند از حقوق افرادی که از متوسط بیشتر میگیرند، بیشتر رشد خواهد کرد و فاصله حقوقها کاهش مییابد. این امر به آن معناست که دولت قصد دارد فاصله حقوق پرداختی به کارکنان خود را به حداقل برساند. اما به طور کلی حقوقها 10درصد افزایش مییابند. حداقل حقوق دریافتی در بین کارکنان که در سال گذشته 3میلیون و 500هزار تومان بوده در سال آینده با افزایش 29درصدی به 4 میلیون و 500هزار تومان میرسد. به عبارت دیگر از سال آینده، حداقل میزان احکام کارگزینی 4 میلیون و 500 هزار تومان خواهد شد. اگر چه برخی از رسانهها خبر از کاهش حقوق برای برخی از افراد میدهند اما پیگیریهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهند که حقوق پرداختی به کسانی که بالاتر از 37 میلیون درآمد دارند ثابت مانده و کسانی که پایینتر از 37میلیون تومان درآمد دارند به صورت پلکانی معکوس رشد حقوق خواهند داشت.
پرسش کننده :
با توجه به نمودار ذيل ( 2 ) که در تار نماي خبرگزاري تسنيم مورخ دوم آذر 1400 آمده است آيا حقوق نجومي بگير ها کاهش مي يابد ؟
پاسخ دهنده ( 1 ) :
پیگیریهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهند که از میزان حقوق افراد کاسته نخواهد شد، اما برخی از حقوقها امکان دارد اصلا افزایشی نداشته باشند.
پرسش کننده :
در باره نقش ارز 4200 توماني در لايحه بودجه 1401 بيشتر توضيح دهيد .
پاسخ دهنده ( 1 ) :
سومین تغییر بزرگ در بودجه 1400 را میتوان عدم تخصیص ارز 4200 تومانی به تولیدکنندهها دانست. در همین رابطه، تاکید دولت و سازمان برنامه و بودجه این بوده که ارز 4200 تومانی به طور کامل حذف نمیشود و نحوه تخصیص آن به صورت دلار ارزانقیمت کنار گذاشته میشود. این امر به آن معناست که دیگر دولت قرار نیست در سال آینده ارز ترجیحی در اختیار واردکنندگان قرار بدهد. اما نحوه تخصیص منابع حاصل از کنار گذاشتن تخصیص ارز ترجیحی هنوز در بودجه مشخص نشده است. برخی از نمایندگان مجلس و متخصصان سازمان برنامه و بودجه بهترین راه تخصیص این منابع را پرداخت نقدی به اقشار ضعیف جامعه عنوان میکنند. این امر میتواند میزان یارانه نقدی پرداختی در سال آینده را افزایش دهد. پیگیریهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهند که مابهالتفاوت دیده شده در هدفمندی به مصرفکننده یا واردکننده داده خواهد شد اما شیوه و نوع آن هنوز مشخص نیست و بعدا اطلاعرسانی خواهد شد. این امر حاکی از آن است که این امکان وجود دارد که یارانه نقدی در سال آینده افزایش یابد. البته لایحه بودجه خبر از حذف یارانه نقدی دهکهای پردرآمد جامعه میدهد که این امر نیز بخشی از هزینههای بودجه را کاهش میدهد.
پرسش کننده :
ابزارهاي لايحه بودجه 1401 براي ايجاد ثبات به شاخص هاي اقتصادي چيست ؟
پاسخ دهنده ( 1 ) :
هفت ابزار در لایحه بودجه وجود دارند .
بر اساس سخنان کارشناسان سازمان برنامه، دولت با 7 ابزار قصد ثبات بخشیدن به شاخصهای کلان اقتصاد را دارد. اولین ابزار دولت در لایحه بودجه، کاهش کسری تراز عملیاتی از 464 هزار میلیارد تومان به 300 هزار میلیارد تومان است که میتواند میزان کسری بودجه و نااطمینانی در فضای اقتصاد را کاهش دهد. کاهش خالص استقراض دولت از بازار سرمایه به منفی 40 هزار میلیارد تومان به باور سازمان برنامه و بودجه ریسکهای موجود در بازار مالی را کاهش میدهد. افزایش نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی از 4/ 5 درصد به 9/ 6 درصد و کاهش رشد هزینههای دولت از 104درصد در قانون بودجه سالجاری به 5درصد در لایحه سال آینده دو عامل دیگری هستند که کسری بودجه در سال آینده کاهش میدهند. کاهش 5 واحددرصد از مالیات واحدهای تولیدی و کاهش 5 واحددرصد از مالیات واحدهای صنفی آسیب دیده از کرونا، حذف ارز ترجیحی و جایگزینی و جبران مابهالتفاوت آن با یارانه، تلاش برای جلوگیری از تحمیل هزینههای دولت به نظام بانکی، حذف تسهیلات تکلیفی و افزایش توان تسهیلاتگیری بخش خصوصی از ابزارهای دیگر موجود در لایحه بودجه هستند.
( پايان گفت و گو )
منابع :
شماره روزنامه: ۵۳۳۸
2- خبرگزاري تسنيم 21 آذر 1400 جزئیات افزایش حقوق کارمندان در سال ۱۴۰۱ از ۵ تا ۲۹ درصد + نمودار
3- خبرگزاري مهر 23 آذر 1400 تذکر به دولت براي عدم تخصيص بودجه براي احياي زاينده رود
4- خبرگزاري مهر سه شنبه 23 آذر 1400 ( 4 ) بهادریجهرمی در نشست خبری
هفتم خبر گزاري مهر سه شنبه 23 آذر 1400( 5 )
سخنگوی دولت گفت: برنامه محوری دولت فعال سازی و جلب مشارکت بخش خصوصی، عمومی و عموم مردم به منظور تحقق رشد اقتصادی ۸ درصدی است.
5- خبرگزاري مهر سه شنبه 23 آذر 1400( 5 ) عجله ای که موجب اشتباه در محاسبه درآمد عوارض خروج از کشور شد!
6- دنياي اقتصاد دوشنبه22 آذر 1400: بودجه 1401 زير ذره بين
7- ( صفحات 159 الي 165 لایحه بودجه سال 1041 کل کشور ماده واحده و جداول کلان منابع و مصارف بودجه )
9- بودجه ۱۴۰۱ زیر ذرهبین دنياي اقتصاد دو شنبه 22 آذر 1400 شماره خبر: ۳۸۲۴۶۱۱
10- خبرگزاري کار ايران ( ايلنا ) سه شنبه 23 آذر 1400
رئیس کمیته اقتصادی کمیسیون برنامه و بودجه مجلس اعلام کرد:
دولت برای مدیریت ورودی و خروجی صندوقهای بازنشستگی لایحه بیاورد
دفتر شهیدستان کرج مشغول رتق و فتق امورم . پست چی وارد شده پاکتی روی میزم می گذارد . فرستنده کتاب "دکتر حمید رضا کفاش" معاون اسبق وزیر آموزش و پرورش است. با اشتیاق بسته پستی را می گشایم.
کتاب "تجربیات مدرسه داری" از نگاه زنده یاد دکتر محمد علی مجتهدی (مدیر و بنیانگذار دبیرستان پرآوازه البرز تهران) را از استاد کفاشِ دوست داشتنی هدیه گرفته ام. «یک موسسه آموزشی در درجه اول باید معلم خوب داشته باشد»
به یاد می آورم که سال ۷۲ مشق معلمی را در قالب کارآموزی در دبیرستان البرز تهران سپری کرده ام. روزهایی دل انگیز و پرخاطره در این دبیرستان استخوان دار و با دیسیپلین داشتم.
یادش به خیر روزی معلم ریاضی کلاس را به من سپرد و رفت. گپ و گفتی دوستانه با بچه های حاذق و پرمدعا داشتم . در یک کلاس سی و پنج نفره به زحمت ۵ نفر متولد ایران بودند ؛ عموما محل تولد دانش آموزان دهم ریاضی، پایتخت های اروپایی و امریکایی بود و...
"تجربیات مدرسه داری" استخراج شده از مصاحبه حبیب اله لاجوردی در ۱۳۵ صفحه در ۸ فصل، زمستان ۱۴۰۰ به زیور چاپ آراسته شده است. دکتر محمدعلی مجتهدی متولد ۱۲۸۷ لاهیجان و دانش آموخته دکترای ریاضی از دانشگاه سوربن فرانسه می باشد.
وی در کنار فعالیت های دانشگاهی و ریاست بر دانشکده ها و دانشگاههای مختلف طراز اول ملی، بیش از ۳۴ سال مدیر دبیرستان افسانه ای البرز تهران بوده و بیش از ۵۰ هزار دانش آموز قابل و درخور و بعضا نخبه تحویل این مرز پرگهر کرده است.همسر وی فرانسوی بوده و سال ۱۳۷۶ این مرد بزرگ به دلیل سکته در فرانسه دارفانی را وداع گفت. نه توصیف گذشته پر افتخار اثر بخشی ایجاد می کند چون فقط افیونی شده جهت خلسه و هم در توهم هستیم و به آینده متناسب با شرایط بی عنایتیم...
روحش شاد
از مدرسه فارغ شده پس از صرف ناهار، با حرص و ولع تمام کتاب ارزشمند تجربیات مدرسه داری را می بلعم . صادقانه بگویم ؛ با تورق و خوانش هر صفحه از این مجموعه، از خودم بیشتر و بیشتر شرمنده می شوم از اینکه ما وارثان چنین مدیران مقتدر، انسان دوست، اخلاق گرا، مستقل، آزاد اندیش و روشن بینی هستیم. مدیرانی که باید مطالبه گر از بالا دستی ها و خاشع و خاضع برای پایین دستی ها باشند بعضا زبانم لال در برای حفظ میز حقیر و پست نازل مان مرزهای کوتوله گی را جابه جا کرده و برای بقا و ارتقا خود تن به هر حقارتی می دهیم. در یک کلام بعضا استاد تمام پاچه خواری و زیر آب زنی هستیم.
برای آشنایی و بهرمندی همکاران عزیزم ، بخش هایی از تجربیات ارزشمند این مدیر نیک اندیش ملی را به اشتراک گذاشته و خوانش مجموعه را به همکاران و خاصه مدیران مدارس توصیه می کنم.
افتخار به شغل معلمی و دیگر هیچ
"بچه های من که فارغ التحصیلان دبیرستان البرزند به وجود همه شان افتخار می کنم. من افتخار نمی کنم که استاد دانشکده فنی هستم ، افتخار نمی کنم که بهترین پایان نامه و رساله را در بزرگترین و معتبرترین دانشگاه های دنیا(سوربن)گذرانده ام ، افتخار نمی کنم که موسس دانشگاه صنعتی ام ، افتخار نمی کنم که رئیس دانشگاه شیرازم ، افتخار نمی کنم که در دانشگاه ملی...ولی افتخار می کنم که رئیس دبیرستان البرز تهران بودم."
عشق به وطن
"استادانم پیشنهاد کردند که در فرانسه بمانم مخصوصا اینکه همسرم هم فرانسوی بود گفتم: من متعلق به ایرانم و مخارجم را ایران داده من به مملکتم مدیونم باید برگردم ایران" ."به محصلین ام که قصد خارج داشتند دو چیز را سفارش می کردم: زن خارجی نگیر چون هم او را بدبخت می کنی هم خودت را .
دوم فراموش نکن از این مملکت رفتی باید برگردی مملکت خودت خدمت کنی" .
سفارش پذیر و مسامحه گر نبودم
"سفارش قبول نمی کردم . هرکس با توصیه نامه از هر شخص و مقامی می آمد بدون گشودن نامه اش به عرایض و مشکلاتش رسیدگی می کردم"
"هر کسی کار نمی کرد می خواست هر کاره باشد پولشان را قطع می کردم ؛ پول مال دولت یا اوقاف نبود مال بچه های مردم برای تعلیمات خوشان بود که می دادند"
مدرسه محوری در عمل
"هدایایی به دبیرستان البرز می دادند که با این هدایا من ۲۲ هزار متر ساختمان به البرز اضافه کردم . هزینه ساخت،نگهداری و اداره مدرسه تماما هدایا و شهریه اختیاری دانش آموزان بود بدون استفاده یک شاهی از پول دولت.سال ۱۳۵۷ بیش از ۵۵۶۰ نفر دانش آموز داشتم.
در آن سالها یک صد فیلم علمی وارد البرز کردم مثلا "خانه سازی مورچگان"
"اگر دستوری از وزارت فرهنگ مخالف فکرم بود می بوسیدم می گذاشتم کنار . وزارت فرهنگ دخالتی در دبیرستان نداشت" .
استقلال آموزش و پرورش
"بختیار رئیس سازمان امنیت گفت: من دادستان امنیتم و فلان جوان را کار دارم ، پشت فلان تخته علیه ما شعار نوشته است. گفتم: مسئول دبیرستان منم . مسئولیت ایشان با من است ، شما نمی توانید ایشان را ببرید بنده را می توانید جلب کنید."
"من هیچ وقت جزو هیچ دار و دسته ای نبودم و به خاطر همین بی طرفی احزاب چپ و راست و ...ملاحظه مرا می کردند و احترام مرا در نظر می گرفتند"
پرهیز از شوآف
"در البرز صندوق محصلین بی بضاعت تعبیه کرده بودم که با کمکهای غایبانه خیرین، دانش آموزان بی بضاعت را بدون هوچی گری و شواف ساپورت می کردیم بدون آنکه خود دانش آموزان متوجه منابع مالی داستان مساعدت باشند.
برای تمام مستخدمین البرز خانه ساختم"
خلاقیت و ریسک پذیری
یک طبقه در البرز ساختم که بچه ها تعمیر اتومبیل، تعمیر لوازمات خانگی مانند یخچال و تلویزیون و هنر عکاسی و...... را بیاموزند"
"مخالف هر نوع بی انضباطی هستم . معلم و یا شاگرد غیبت می کرد تنبیهش می کردم ؛ این بود که البرز منظم و مرتب شد تدریس در مرتبه دوم بود"
"یک موسسه آموزشی در درجه اول باید معلم خوب داشته باشد و..."
البرز کنونی در چه وضعیتی است؟
یکی از دوستان وزارتی که بر آموزش و پرورش کشور و تهران اشراف و احاطه دارد در خصوص وضعیت فعلی دبیرستان البرز تهران می گوید: "دوسال عضو هیئت امنای آنجا بودم . نگین درخشانی است که الان در زیر خاک مدفون شده است. بدبختی آن است که هم از گذشته خود عقب افتادیم وهم نسبت به آینده خود بی توجه...
نه توصیف گذشته پر افتخار اثر بخشی ایجاد می کند چون فقط افیونی شده جهت خلسه و هم در توهم هستیم و به آینده متناسب با شرایط بی عنایتیم...
البرز در منطقه شش الان محل اعتنا نیست فقط نوستالژی گذشته دارد...غول های آموزشی جدیدی متولد شده اند..."
به هر حال امیدواریم دبیرستان افسانه ای البرز بتواند به جایگاه درخور خود دست یازیده و کماکان مایه مباهات و افتخار آموزش و پرورش ملک و ملت باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/
وزیر آموزش و پرورش وارد «بندرعباس» شد ( 1 / 11 / 1400 ) ( این جا )
وزیر آموزش و پرورش وارد «کرمان» شد ( 1/ 11/ 1400 ) ( این جا )
وزیر آموزش و پرورش وارد «قم» شد ( 30/ 10/ 1400 ) ( این جا )
وزیر آموزش و پرورش وارد کاشان شد ( 29/ 10/ 1400 ) ( این جا )
وزیر آموزش و پرورش وارد زاهدان شد ( 22/ 10 / 1400 ) ( این جا )
به نظر می رسد از زمان گرفتن رای اعتماد از مجلس شورای اسلامی و تصدی وزارت آموزش و پرورش عمده وقت یوسف نوری وزیر این وزارتخانه در دو چیز خلاصه و محدود شده است :
1- عزل و نصب مدیران
2- سفرهای استانی
در قضیه عزل و نصب ها آن گونه که بر می آید ؛ « داسی » برداشته شده و هر مدیری فارغ از ارزیابی واقعی این که چه نوع عملکردی و کارکردی داشته زده می شود .
فلسفه و هدف سفرهای استانی واقعن برای چیست ؟
اگر قرار است وزیر آموزش و پرورش شخصا در استان ها حضور یابد و به رتق و فتق امور بپردازد پس فلسفه حضور و فعالیت مدیر کل و سایر مدیران در دستگاه برای چیست ؟
به نظر می رسد وزیر جدید آموزش و پرورش اعتمادی به زیرمجموعه و ستاد ندارد و خود راسا می خواهد به امر مدیریت بپردازد .
پرسش « صدای معلم » از وزیر آموزش و پرورش آن است که این همه نمایش و تبلیغات به چه منظوری صورت می گیرد ؟
قرار است از این ها ، چه چیزی عاید آموزش و پرورش و معلمان شود ؟
پرسش این است که اولویت های آموزش و پرورش و چالش های این وزارتخانه از نظر وزیر چه چیزهایی هستند ؟
واقعن آقای نوری برای مسائلی مانند « رتبه بندی معلمان » که برای قاطبه معلمان به یک دغدغه و دل مشغولی تبدیل شده و به سد شورای نگهبان برخورد کرده چه برنامه و راه حلی دارد ؟
آیا مجموعه وزارت آموزش و پرورش که این طرح را در قالب لایحه به مجلس بردند در مورد مشکلات احتمالی آن فکر نکرده بودند ؟
جایگاه « سازمان نظام معلمی » به عنوان نهاد احراز کننده صلاحیت ها و شایستگی های حرفه ای معلمان و تضمین کننده آموزش حرفه ای به عنوان مهم ترین عامل ارتقای جایگاه و پرستیژ شغلی معلمان در کجای هندسه فکری وزیر آموزش و پرورش قرار دارد ؟
وزیر آموزش و پرورش چه برنامه ای حداقل برای اجرای راهکارهایی که در برنامه خود به مجلس معرفی کرده دارد ؟ به عنوان مثال یکی از راهکارها چنین بوده است : پرسش این است که اولویت های آموزش و پرورش و چالش های این وزارتخانه از نظر وزیر چه چیزهایی هستند ؟
« تسهیل راه اندازی و فعالیت قانونی نهادهای صنفی و علمی معلمان با به رسمیت شناختن شأن و حق کنشگری و اظهارنظر تخصصی آنها در ساختارهای سیاست گذاری و تصمیم سازی حوزه آموزش و پرورش رسمی و عمومی برای دفاع قانونمند از حقوق فرهنگیان و کمک به بهبود کیفیت و عدالت آموزشی و پرورشی با تدوین قوانین و مقررات لازم (میان مدت - وزارت آموزش و پرورش، وزارت کشور، معاونت حقوقی ریاست جمهوری )
نزدیک به دو سال است که قرار است مدارس به صورت « حضوری » بازگشایی شوند .
اخبار و گزارش ها نشان می دهند که حتا در شهری مانند تهران آموزش و پرورش در مدارس دچار بی برنامگی و هرج و مرج است و اقدامات فراتر از شعار و حرف نبوده است .
وزیر آموزش و پرورش چه فکری برای حل چالش هایی مانند ترک تحصیل و افت تحصیل و... دارد؟
آیا آقای نوری ، بخش « توصیف وضعیت موجود » را که در برنامه ی خود آورده فراموش کرده است ؟ مسائلی مانند ضعف دسترسی به آموزش رایگان و با کیفیت ؛ بازماندگی از تحصیل 17 درصد از افراد مشمول دوره متوسطه دوم ؛ عدم دسترسی 1.2 میلیون دانش آموز به خدمات آموزش و پرورش مجازی در دوره کرونا ؛ تقلیل مشارکت و ضعف مشارکت پذیری ؛ رتبه پایین ایران در آزمون های بین المللی دانش آموزی و...
آیا شان و جایگاه یک وزیر آن است که به سفر استانی در یک مدرسه سیل زده برود و دستور دهد که :
« صد تا دویست تا بلوک بگذارید بچه ها بروند داخل ؟ »
آیا با این همه نمایش دیگر فرصتی برای فکر کردن برای وزیر آموزش و پرورش می ماند ؟
جایگاه رسانه و افکار عمومی کجاست ؟
آقای وزیر !
پایان گزارش/
( کلیپ ویدئویی زیر را مشاهده فرمایید )