گروه رسانه/
اصرار وزیر جدید آموزش و پرورش این است که مدارس باز شوند و دانشآموزان از پای لپ تاپ و موبایل بلند شوند و به کلاس درس برگردند. آموزش نیمی حضوری و نیمی مجازی هم نه! آموزش کاملا حضوری. یوسف نوری میگوید: «مدارس باید آموزش حضوری را از سر بگیرند و والدین دانشآموزان نیز با مدارس همکاری داشته باشند و دانشآموزان را به مدارس بفرستند.» وزیر کشور هم در تأیید سخنان وزیر آموزش و پرورش گفته که « ادامه تعطیلی مراکز علمی به آینده علمی کشور آسیب میزند و برای همین بایستی مقدمات بازگشایی مدارس با دستورالعملهای بهداشتی فراهم شود.»
واقعیت این است که وضعیت شاخص «سواد» در ایران اصلا خوب نیست و نمودارهای استخراج شده از میزان ثبتنام مدارس، نمرات دانشآموزان و نمرات داوطلبان کنکور در 2 سال گذشته نشان میدهد که پدیده افت تحصیلی و ترک تحصیل، رشد چشم گیری داشته و شیب آن همچنان بالاست. معاونان وزیر آموزش و پرورش بارها در این دو سال تأکید کردهاند که ادامه روند موجود خطرناک است و موجب گسترش کمسوادی یا بیسوادی در جامعه میشود. اما از سویی دیگر سرانه جمعیت دانشآموزی در مدارس دولتی شهرهای بزرگ بهخصوص تهران بیش از استاندارد تعریف شده است و آموزش و پرورش قبل از کرونا دنبال دونوبته کردن مدارس در برخی از مناطق بود چرا که جمعیت کلاسهای درس به 40 نفر هم میرسید.
نارضایتی وزارت بهداشت از مدارس
معاونت بهداشت وزارت بهداشت نیز دیروز گزارشی منتشر کرد. در آن آمده بود که مدارس در هفته آخر دی 1400، رتبه چهارم دریافت اخطار و معرفی را به مراجع قضایی در میان اماکن عمومی کسب کردهاند و بعد از آن تازه فروشگاههای زنجیرهای، سایر صنایع، بانکها، ادارات و سازمانها قرار میگیرند.
در این گزارش آمده بود: بازدید و بازرسی از 100هزار و 106مدرسه در کل کشور نشان میدهد که متناسب نبودن فضای کلاسها با تعداد دانشآموزان، رعایت نشدن فاصلهگذاری مناسب بین دانشآموزان، رعایت نکردن چیدمان صندلی براساس فاصله، استفاده نکردن از ماسک در بین برخی از دانشآموزان و کارکنان مدرسه، فراهم نبودن شرایط مناسب برای تهویه و جریان هوا در کلاسها و تجمع والدین در مقابل ورودی و خروجی مدارس، بیشترین چالش مدارس در مواجهه با شیوع کرونا است.
جمعیت پرتراکم کلاسها
حالا 2 بحران به موازات هم آموزش را در ایران به چالش کشیده است. از یک سو کرونا میتازد و هر روز به شکل و شمایل تازهای درمیآید. از سوی دیگر کمبود فضای آموزشی و معلم، کلاسهای درس را پرتراکم کرده است. همزمانی این دو بحران باعث شده که دوگانه سلامت و علم از ابتدای کرونا تا به امروز در ایران شکل بگیرد و باعث شکاف نسبتا عمیقی در جامعه شود؛ والدین موافق آموزش حضوری و والدین مخالف این شکل از آموزش در شرایط کرونایی. اما آیا راه سومی هست که بتوان هم سلامت دانشآموزان را تامین کرد و هم آنها را از خطر بیسوادی دور نگاه داشت؟
علی پورسلیمان، کارشناس مسائل آموزشی در اینباره برای همشهری توضیح داد: زمانی که مدیران آموزش و پرورش بهعلت کمبود فضای آموزشی از یک طرف و نابه سامانی منابع انسانی از طرف دیگر، تراکم جمعیت دانشآموزی را در کلاسهای درس بالا بردند و استاندارد 26 دانشآموز در هر کلاس را به 33 نفر و حتی بیشتر رساندند، اصلا به این فکر میکردند که چنین تصمیم نسنجیدهای، چند سال بعد در شرایط بحرانی مثل کرونا گریبان آموزش کودکان و نوجوانان را بگیرد؟
او افزود: حتی پیش از کرونا هم معلمان با چالش کاهش کیفیت یادگیری دانشآموزان به واسطه شلوغی کلاسهای درس روبهرو بودند و بارها گزارش میدادند که از ارزیابی وضعیت تحصیلی فرد به فرد شاگردانشان بازماندهاند و حالا میبینید که کرونا آمده و مسئله کلاسهای شلوغ و مقاومت والدین برای فرستادن فرزندانشان به مدرسه به چالش قبلی اضافه شده است.
پورسلیمان با بیان اینکه مدارس در شهرهای کوچک در سال تحصیلی جاری به مسیر اصلی خود بازگشته و مشکل چندانی در این زمینه ندارند، گفت: این موضوعی است که گریبان شهرهای بزرگ را گرفته است و اما مدیران آموزش و پرورش ابتدا باید تکلیف خود را با واژه «اختیاری» مشخص کنند. آنها باید دقیقا ادامه وضعیت حضور دانشآموزان در مدرسه را مشخص کنند و توضیح دهند که برای حضور کامل کودکان و نوجوانان در مدارس چه کردهاند.
این کارشناس آموزشی معتقد است که آموزش و پرورش باید به الگویی مناسب از آموزش با توجه به شرایط و امکانات موجود برسد و بیشتر از این فرصت را از دست ندهد. « تجربه این دو سال نشان داده که آموزش مجازی ناکارآمد است و ضعفهای جدی در یادگیری و اجتماعی شدن کودکان و نوجوانان دارد. اما باید خانوادهها را هم قانع کرد که شرایط برای حضور فرزندانشان در مدرسه آماده است یا در حال آمادهسازی است. مثلا گسترش فضای آموزشی یا افزایش معلمان در دستور کار است یا زیرساختهای بهداشتی بیشتری در مدارس فراهم شده. همچنین آموزش و پرورش باید از تجارب کشورهای دیگر هم در این زمینه الگو بگیرد و ببیند که در این مدت چگونه توانستهاند بحران کرونا و آموزش را با هم مدیریت کنند؟»
فرصت از دست رفته
برخی کارشناسان آموزشی دیگر معتقدند که مسئولان وزارت آموزش و پرورش 2 سال فرصت طلایی داشتند تا اطمینان خانوادهها را با ایجاد زیرساختهای آموزشی جلب کنند و مانع تقابل و شکاف بیشتر بین مدرسه و خانه شوند، اما این فرصت را از دست داده و کار را به جایی رساندهاند که این شکاف بیشتر هم شده است.
سمیه توکلی، کارشناس آموزشی در اینباره به همشهری گفت: مدیران سابق آموزش و پرورش در این دو سال انرژی خود را صرف 2 موضوع کردند؛ اولی ایجاد زیرساختهای شاد بود و دوم قانع کردن ستاد ملی کرونا برای بازگشایی مجدد مدارس. درحالیکه از عنصر مهم یعنی خانوادهها و اقناع آنها غافل بودند. چرا آموزش و پرورش سرانه بهسازی فضای آموزشی را در این مدت افزایش نداد که به خانوادهها نشان دهد که مدرسه بعد از کرونا ایمنتر شده و آنها دغدغه سلامتی دانشآموزان را دارند؟ «آموزش و پرورش باید از تجارب کشورهای دیگر هم در این زمینه الگو بگیرد و ببیند که در این مدت چگونه توانستهاند بحران کرونا و آموزش را با هم مدیریت کنند؟»
او ادامه داد: چرا مسئولان آموزش و پرورش بازسازی و نوسازی مدارس فرسوده شهرهای بزرگ مانند تهران را در اولویت قرار ندادند که والدین بعد از دو سال با خیال آسوده فرزندشان را به مدرسه بفرستند؟ مگر غیراز این است که الان چالش اصلی بازگشت به مدرسه برای شهرهای بزرگ و پرجمعیت است، پس چرا در این زمینه دولت هزینه نکرد و حتی الان هم به فکر آن نیست؟ اگر زمانی معلم مجبور بود کلاس پرجمعیت و شلوغ را بهنحوی مدیریت کند و از پس آموزش آن برآید و بار این سختی را به تنهایی به دوش کشد، امروز دیگر این روش پاسخگو نیست چون جامعه مقابل آموزش و پرورش ایستاده است و مانع از تشکیل کلاسهای پرتراکم میشود.
توکلی تأکید دارد: تا زمانی که مدیران ارشد وزارتخانه مشکل تراکم جمعیت در مدارس را حل نکنند، شاهد مقاومت والدین برای آموزش حضوری خواهند بود. پس باید حل این مسئله را در اولویت خود قرار دهند.
برگزاری آموزش حضوری حالا تبدیل به یکی از بزرگترین چالشهای وزارتخانههای آموزشی کشور بهخصوص آموزش و پرورش شده است، آن هم در شرایطی که از قبل با مسائل پیچیده دیگری مانند نابسامانی و نارضایتی منابع انسانی، کاهش بودجه، کیفیت پایین منابع درسی و....روبهرو بودند و میخواستند بخشی از آنها را حل کنند. حالا باید دید که وزیر فعلی در برگرداندن دانشآموزان به کلاس درس موفق خواهد بود یا مانند وزیر قبلی خواستهاش روی زمین میماند؟
نظرات بینندگان
دو سال و نیم تعطیلی مدارس و دانشگاهها،. برای بیست میلیون دانش آموز و دانشجو،. فاجعه جبران ناپذیری است که بعدها اثرات آن نمایان خواهد شد. نمی دانم چرا معلمان و والدین اساتید و دانشجویان در این مورد سکوت کرده اند.؟ گویا خوش می گذرد!
درس انسان و محیط نصف کلاسم افتادن. خدا به داد تخصصی ها برسه.