وقتی شرایط اجتماعی سخت میشود و افراد زیر فشارهای گوناگون درمانده و ناامید میشوند؛ هرکس تلاش میکند برای رهایی از این فشار و درماندگی به گوشهای پناه برد و در سوراخی بخزد.
بیدلیل نبود که در ایران، هر زمان تجاوز و قتل و غارت بیشتر بوده، صوفیگری و نهضتهای عرفانی هم شکوفاتر شدهاند. برای مثال؛ باور به جبرگرایی بهویژه در زمان وحشیگری سلجوقیان و مغولان بازار پررونقی داشت و بسیاری از افراد ترجیح میدادند بهجای روبه رو شدن با مشکلات واقعی و ملموس جامعه به کنج دیر و خانقاه پناه برده و با طی مراحل طریقت و روشهای باطنی به شرایط وحشتناک بیرونی پاسخ دهند.
امروزه هم تمایل به فرار از سختیها و مشکلات واقعی بیرونی را میتوان در شکل و شگردهای گوناگونی مشاهده کرد. از بازار داغ فال گیری و رمالی تا رونق کلاسهای شبهروانشناسی با عناوینی مانند «چگونه خوشبخت شویم»، «راههای پولدار شدن»، «شادی در جیب شماست»، «از انرژی مثبت غافل نشو» و...؛ ریشه در همین یأس و ناامیدی از کنش گری اجتماعی دارد که فرد را به خزیدن در غار تنهایی خویش ترغیب میکند.
در همین راستا، چند سال است که میبینیم تعداد مدعیان فلسفه از تعداد پزشکان و مهندسان و روزنامهنگاران بیشتر شده است. وقتی سخن از اسپینوزا، ماکیاول، کانت، هگل، نیچه، هایدگر، زیمل، فوکو، رورتی، رالز، آگامبن، بدیو و...است؛ برای هر کدام از این اندیشمندان، دهها بلکه صدها نفر مفسر و مدعی ایرانی وجود دارد که در قامت فیلسوفِ دَهر به تشریح و تفسیر اندیشههای فرد مورد نظر میپردازند.
اما اگر از این مدعیان فیلسوف نما بخواهید دو پاراگراف یا دو مصداق از خروجی نظریات آن اندیشمند غربی را برای جامعه خودشان مرقوم بفرمایید، همگی زبانشان لال میشود.
روز فلسفه را به نادر فیلسوفان ایرانی تبریک میگوییم.
کانال تحلیل اجتماعی
گروه رسانه/
«علی اصغر فانی » در یادداشتی که در روزنامه جمهوری اسلامی منتشر شده چنین می نویسد :
آموزش و پرورش امروز با مسائل و مشکلات زیادی مواجه است. ذیلاً به برخی از آنها اشاره میشود :
1- نیروی انسانی :
رکن اصلی فرآیند تعلیم و تربیت، معلم است. با توجه به تفاوتهائی که در استانها و مناطق آموزشی وجود دارد، اتخاذ یک روش واحد برای تامین و تربیت نیروی انسانی یک خطای استراتژیک است. تنوع در روشهای تامین نیروی انسانی امری اجتنابناپذیر است. در حال حاضر دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجائی تامین نیروی انسانی را عهده دارند که به دلیل محدود بودن پذیرش پاسخگوی نیاز این دستگاه نیستند.
این کسری خروجی دانشگاههای فرهنگیان و شهید رجائی از طریق ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان و استخدام نیروی انسانی دوره ندیده و تحمیلی مصوبات مجلس مبنی بر استخدام آموزشیاران نهضت سوادآموزی و نیروهای شرکتی و مربیان پیشدبستانی و... به طور ناقص تامین میشود که عموماً از جنسیت خواهران بوده به طوری که در حال حاضر حدود 50 درصد نیروی انسانی موجود، افرادی هستند که تربیت معلم را ندیدهاند.
علاوه بر مشکلات فوق، در بخش نیروی انسانی جنسیت نیرو و منطقهای که نیروها شاغل هستند با نیازهای آموزش و پرورش لزوماً تطبیق ندارد.
معلمین در مقایسه عملکرد خود با سایر کارکنان دولت و دریافتی خود با ایشان یک بیعدالتی بالایی را میبینند که این امر باعث بروز اعتراضات در بین فرهنگیان است.
2- منابع و بودجه :
معمولاً همه ساله با کسری 20 تا 25 درصد بودجه مواجه هستیم، این کسری باعث اختلال در روند کار شده است.
سهم آموزش و پرورش از GDP در سالهای اخیر حدود 2.3 درصد است درحالی که در عربستان، عمان و فرانسه 5 تا 6 درصد سوئد 6.5 تا 7.5 درصد کوبا 5 تا 14 درصد، ترکیه 4.3 درصد، افغانستان 3.9 درصد، پاکستان 2.8 درصد و کره جنوبی 5.25 درصد بوده و سهم آموزش و پرورش از بودجه عمومی کشور در سال 1400، 10.9 درصد میباشد، درحالی که بیش از 98 درصد بودجه آموزش و پرورش پرسنلی بوده و کمتر از 2 درصد آن صرف کیفیتبخشی میشود.
آموزش و پرورش را نباید یک دستگاه مصرفی تلقی کرد، بلکه بهترین محل برای سرمایهگذاری، هزینه کردن در آموزش و پرورش است که زیرساخت منابع انسانی را در کشور تامین میکند.
3- کرونا و آثار آن:
از اسفند 98 تا امروز فعالیتهای آموزش و پرورش تحت تاثیر کرونا قرار گرفته و آموزشهای مجازی و تلویزیونی جای آموزشهای حضوری را گرفته است.
در بهترین حالت آموزشهای مجازی 60 درصد اهداف ما را تامین میکنند. در این مدّت به دلیل تعطیلی مدارس، یادگیری به خوبی صورت نگرفته و همچنین فعالیتهای پرورشی تعطیل شده و در نتیجه زیست اجتماعی دانشآموزان با اختلال مواجه شده، افزایش وزن دانشآموزان و ترک تحصیل تعداد زیادی از دانشآموزان از آثار مخرب ویروس کرونا بوده است (از 1 میلیون تا 3.5 میلیون آماری است که از ترک تحصیلکنندگان اعلام نمودهاند).
4- مناطق محروم آموزشی
دو سال پیش مناطق کشور (720 منطقه آموزشی) با 14 شاخص امتیازبندی و مرتب شد. نتیجه این امتیازبندی این بود که در کشور از بین 720 منطقه آموزشی 110 منطقه محروم آموزشی وجود دارد.
5- فضای آموزشی
بیش از 20 درصد مدارس کشور ایمن نبوده و با یک زلزله 4 ریشتری سقف آنها فرو میریزد.
6- سیاستزدگی آموزش و پرورش
به تعبیر مقام معظم رهبری، ورود مباحث سیاسی به مدارس، سم است. متاسفانه با تغییر جریان سیاسی حاکمیت، مدیران و مسئولین آموزش و پرورش تغییر کرده و این بیثباتی مدیریت، مانع اقدامات اساسی در آموزش و پرورش شده است. (میانگین مدت زمان مدیریت وزرای آموزش و پرورش کمی بیشتر از 2 سال است).
7- دخالت نهادهای بیرونی آموزش و پرورش در برنامههای دستگاه تعلیم و تربیت و لطمه به استقلال آن.
8 - عدم تحقق قولهایی که از طرف مقامات مسئول به معلمین داده شده است.
نتیجه این نابه سامانیها، باعث از بین رفتن و خدشه به استانداردها در آموزش و پرورش شده و علیرغم تلاشهای مسئولین آموزش و پرورش، نه اولیا و نه دانشآموزان و نه مقامات و نه معلمین از روند آموزش و پرورش راضی نیستند.
چه باید کرد؟
به نظر میرسد اقدامات زیر برای دولت سیزدهم در اولویت باشد :
- لایحه نظام جامع نیروی انسانی. معلم کارمند نیست و نباید با قانون مدیریت و خدمات کشور با وی رفتار شود. این لایحه باید شامل سرفصلهای جذب و نگهداری، تامین نیروی انسانی، ارزیابی عملکرد و رتبهبندی، بهسازی نیروی انسانی و آئیننامه استخدامی خاص معلمان.
- برنامهریزی برای پساکرونا، اشکالاتی که به تبع کرونا در بخشهای آموزشی، پرورشی و رفتاری ایجاد شده باید تحت یک برنامه منسجم برطرف شود.
- قولهایی که به معلمین داده شده، اجرایی شوند.
- طراحی و اجرای مدیریت مدرسهمحور
- طراحی مدل نحوه اداره دستگاه پهنپیکر آموزش و پرورش با توجه به اقتصاد آموزش و پرورش
همچنان سیاستهای زیر مورد توجه قرار گیرند:
- ساماندهی و بهسازی منابع انسانی
- تولید مشارکت
- تمرکززدائی و افزایش اختیارات استانها و مناطق
- ارتقاء مدیریت آموزشگاهی
- افزایش سهم آموزش و پرورش از GDP و بودجه عمومی کشور حداقل در حد میانگین جهانی
3- مواجه شدن با این مشکلات و عملیاتی کردن اولویتها به وزیری شجاع و ریسکپذیر نیاز دارد. مدیرانی چون پروفسور حسابی، دکتر شکوهی، شهیدان رجائی و باهنر در این وزارتخانه حضور داشتهاند. وزیر آموزش و پرورش باید دارای ویژگی های زیر باشد:
1/3- سازمان و فرهنگ وزارتخانه را بشناسد (مشکلات، اولویتها و نیروها و...) بدون شناخت نیروهای آموزش و پرورش انتصابات در همه ردهها با اشکال مواجه میشود.
2/3- در بین فرهنگیان محبوبیت و مقبولیت داشته باشد؛
3/3- از بین فرهنگیان انتخاب شده باشد؛
4/3- دیدگاه و مشی تربیتی داشته باشد و راهبردی بیاندیشد؛
5/3- مراتب مدیریتی را در آموزش و پرورش طی کرده باشد.
6/3- شخصی تحولی باشد و ریسکپذیر، معتقد به سند تحول و ملزم به اجرای سند.
7/3- قدرت نفوذ بر کارکنان آموزش و پرورش داشته و توان برقراری ارتباط با فرهنگیان و عناصر خارج از آموزش و پرورش را داشته باشد.
8/3- حافظ استقلال آموزش و پرورش
9/3- قدرت چانهزنی با سازمان برنامه و بودجه و سازمان اداری و استخدامی را داشته باشد و سهم آموزش و پرورش از GDP و بودجه عمومی کشور را ظرف 4 سال به میانگین جهانی برساند.
حال، این جناب آقای رئیسجمهور و نمایندگان مجلس شورای اسلامی هستند که با انتخاب شخصی مناسب، میتوانند معضلات این سازمان مهم و استراتژیک برطرف کنند و آموزش و پرورش با کمک مسئولین فرهنگی میتواند رسالت خود را ایفا کند.
تشکیل مجلس دانشآموزی و شورای دانشآموزی از محورهای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است.
بیست و چهارمین انتخابات شوراهای دانشآموزی کشور ۱۹ آبان ۱۴۰۰ در شرایط کرونا ویروسی به صورت الکترونیکی در سراسر کشور در بستر شاد انجام شد.
۲۰ آبان اولین جلسه حضوری شورای دانش آموزی برای انتخاب ارکان و کمیته ها برگزار گردید.
مخرج مشترک سخنان آتشین دانش آموزان در اولین نشست شورا؛ تلاش برای بازگشایی حضوری شهیدستان کرج بود.
اهداف شورای دانش آموزی
اهم اهداف و فعالیتهای شوراهای دانشآموزی مطابق سند تحول بنیادین عبارتند از:
- همکاری در برنامه ریزی داخلی مدرسه
- ارائه مشاوره و پیشنهاد به مدیر در پیشبرد امور مدرسه و تشویق دانشآموزان فعال
- تلاش برای مشارکت حداکثری دانشآموزان در فعالیتهای مدرسه
- همکاری در برنامهریزی و اداره نشریه مدرسه و...
ضرورت بالانس تشکلهای دانشآموزی
یکی از مشکلات تشکلهای دانشآموزی در مدارس، متکثر بودن آنهاست.
تصور کنید در یک مدرسه همزمان شورای دانشآموزی، بسیج دانشآموزی، انجمن اسلامی دانشآموزان و... در حال فعالیت بوده و هر کدام نیز به حق و ناحق خود را محق بدانند. در چنین مدرسهای بلبشویی محتمل بوده و بعضا این تشکلها خواسته و ناخواسته همدیگر را خنثی کرده و محصول فعالیتهای رقابتی (نه رفاقتی) این تشکلهای رنگارنگ با جمع جبری صفر خواهد بود.
لذا برای خنثی کردن این پراکنده کاری احتمالی مدیران مدارس طرحی نو درانداخته و با تبلیغ و جا انداختن فعالیت رفاقتی به جای رقابتی و همچنین تفکیک حوزه های فعالیت و مرزهای مسئولیت تشکل های دانش آموزان را با حفظ ماموریت و اصالت بالانس نماید.
شورای دانشآموزی صدای دانشآموز است
به هرحال فعالیتهای دانشآموزان در هر قالبی تمرین باهم بودن، آمادگی برای پذیرش مسئولیتهای اجتماعی و تمرین یکی از ارکان اصلی دموکراسی یعنی انتخابات آزاد میباشد.
یکبار دیگر حقوق اولیه و طبیعی دانش آموزان را باهم مرور می کنیم.
حداقل حقوقی که بر دانش آموزان عزیز مترتب است عبارتند از:
حق اظهار نظر
حق اظهار نظر، انتقاد و پیشنهاد درباره مسائل مختلف مدرسه و درس، موجب رشد شخصیتی و اعتماد به نفس در دانش آموز می شود. پرورش چنین روحیه ای در دانش آموز، احساس نقش سازنده بودن و احساس مسئولیت را در او فعال می کند.
حق احترام
یکی از مبانی رشد شخصیت و بالندگی افراد در جامعه، احترام گذاشتن به آنان است. پایه رشد شخصیت اجتماعی افراد، بیشتر در مدارس شکل می گیرد و بی حرمتی به شخصیت دانش آموز از سوی هر یک از عوامل مدرسه، باعث لطمه روانی می شود.
حق نشاط و شادی
در محیط با نشاط و شاد، زمینه های بیشتری برای رشد روانی و فکری دانش آموزان وجود دارد. محیط خشک و بی نشاط، موجب تنزل سطح یادگیری و آموزش در مدارس می شود.
حق بهداشت
یکی از حقوق اولیه دانش آموزان، حق بهداشت و رعایت آن در مدارس است. بهداشت جسمانی و محیطی، در بهداشت روانی افراد مؤثر است؛ از این رو فضای بهداشتی مدارس باید طوری مجهز شود که دانش آموز دچار مشکل یا بیماری نگردد.
حق آموزش حضوری
گرچه مخالف آموزش الکترونیک نیستیم ولی آموزش مجازی را به عنوان مکمل آموزش حضوری باور داریم لذا باید تلاش کنیم تا با واکسیناسیون عمومی به سرعت شرایط لازم برای بازگشایی حضوری مدارس را فراهم کنیم تعطیلی دو ساله آموزش حضوری ضربات جبران ناپذیری بر پیکره آموزش زده و مهمتر از آن روح و روان دانش آموزان و فرهنگیان را خراشیده است.
حق آموزش رایگان
طبق اصل سی قانون اساسی آموزش تا دیپلم رایگان بوده و دولت موظف است شرایط آموزش رایگان را برای آحاد ملت فراهم نماید.
از این منظر مدارس طبقاتی را در تضاد با عدالت آموزشی ارزیابی کرده و انتظار داریم دولت مدعی عدالت گستری چاره ای عاجل برای تحقق عدالت آموزشی در چنته داشته باشد.
پیوند خانه و مدرسه
انجمن اولیا و مربیان مظهر همکاری خانه و مدرسه در تعلیم و تربیت دانش آموزان است و اولیا به عنوان صاحبان اصلی این سرمایه های ارزشمند، دارای حق اظهارنظر، نظارت و در برخی موارد حق دخالت در مسائل آموزش و پرورش هستند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
امروز پنج شنبه 20 آبان معلمان در شهرهای مختلف ایران در اعتراض به تصویب نشدن طرح رتبهبندی معلمان ، عدم اجرای طرح همسان سازی و سایر مطالبات صنفی تجمع کردند.
این تجمع ها بر اساس فراخوان تشکلهای صنفی معلمان در برابر ادارات آموزش و پرورش صورت گرفت .
کانال صنفی معلمان ایران از بازداشت « مسعود فرهیخته » معلم بازنشسته در متروی بهارستان تهران خبر می دهد .
واکنش وزارت آموزش و پرورش در برابر این اعتراضات تاکنون سکوت بوده است .
پایان پیام/
در کشمکش لایحه غمانگیز رتبهبندی معلمان، یکی از اساتید دانشگاه تبریز در کمال بیادبی به ساحت معلمان تاخت. هنوز مرکب این توهین خشک نشده بود که گروهی موسوم به «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی اعضای هیات علمی دانشگاهها و پژوهشگاههای ایران» بیانیهای در اوج غرور، نخوت و تکبر صادر نمود و در آن از دولت و مجلس خواست که معلمان را با اساتید قیاس نکنند تا مبادا به شأن و شوکت کاذب و عبا و قبای توخالی برخی از استاد نماها بر بخورد و قس علی هذا...
اظهار فضل این تشکل در مورد «لایحه رتبهبندی معلمان»فاقد مبانی حقوقی و وجاهت قانونی است، لذا به عنوان یک معلم منتقد آموزش و پرورش از همین جا از «تشکلهای صنفی اعضای هیات علمی و...»درخواست میکنم در مناظره با نمایندگان معلمان منتقد در دفتر "صدای معلم" و یا یکی از دانشگاهها اعلام آمادگی نماید تا به قول شاعر: تا سیهروی شود هر که در او غش باشد...
درنگی در وضعیت دانشگاههای کشور
با کسب اجازه از ساحت اساتید واقعی و پیشکسوت که بر گردن امثال بنده حق استادی داشته و علاوه بر متن از آنها منش آموخته و کماکان ریزهخوار سفره پربرکتشان بوده و هستم، جملاتی که در پیش رو میخوانیم به تأسی و ملهم از اظهارات اساتید منصف، پیشکسوت و واقعی است. لذا این جملات احتمالا قریب به یقین بوده و نشانگر سیمای واقعی دانشگاهها و مراکز آموزشی ماست.
همانطور که همگان واقفیم جای نق و نقد در دانشگاهها و بدتر از آن در آموزش و پرورش به شدت خالی بوده و سیستم آموزشی ما تولیداتی یکدست، بیخاصیت، ناهنجار و فاقد قوه ممیزه و روحیه انتقادی، تولید، تکثیر و تایید مینماید. متأسفانه دانشگاههای مملکت در کنار آموزش و پرورش فاقد تفکر و روحیه انتقادی بوده و به هویت مستقل مدنیشان توسط استاد نماها و معلم نماها چوب حراج زده شده است.
اصالت؛ گمشده دانشگاههاست
امروز اصالت، صداقت، شجاعت، شهامت، آزاد منشی و روحیه انتقادی حلقههای گمشده مراکز آموزشی ماست. کافیست سری به کتاب «روایت دگرگونی در دانشگاههای ایران» نوشته خانم دکتر زهرا محمدی بزنیم تا با بخشهایی از سیمای واقعی و اوضاع اسف بار دانشگاههای دولتی، آزاد، پیام نور، پژوهشگاهها و بدتر از همه با مراکز علمی کاربردی و دانشگاههای خصوصی آشنا شویم.
اساتید ساندویچی
نسل اساتید و معلمان اصیل و نجیب رو به انقراض بوده و اساتید تازه به دوران رسیده متاسفانه بعضا در حال کاسبی در دانشگاهها و مدرک و نمره فروشی در مراکز به اصطلاح علمیاند.
جنبههای اخلاقی و منشی اساتید ساندویچی سیر قهقرایی داشته و بیش از پنجاه درصدشان سواد خواندن و نوشتن درست و حسابی ندارند. حضرات معمولا از راههای میانبر و غیر اخلاقی رزومههای بالا بلند و کیلومتری و کیلویی تلنبار کردهاند و بعضا زودتر از اساتید پیشکسوت و استادیار خود به درجه ممتاز استادی دست یازیده اند، در حالی که در علم راه میانبری نیست مگر برای استثناها و نوابغ علمی.
نیم میلیون دکترای ...
در اثر سیاستهای فرهنگی مبتذل وزارت علوم بیش از نیم میلیون نفر با مدرک دکترا در حال تدریس در انواع و اقسام دانشگاهها و مراکز آموزشیاند. به جرأت می توان گفت که بیش از ۷۰ درصدشان فاقد شأنیت استادی بوده و حاصل ابتذال پروژه دکترسازی و استاد پروری اند. امروزه متأسفانه دانشگاههای ایران آکنده از استاد نماهای نیمه باسواد، مدعی، فاقد هنجارهای اجتماعی و تهی از ارزشهای انسانی هستند. سواد هنری و آداب معاشرت در استاد نماها تعطیل بوده و حضرات در حال کاسبی در دانشگاهها و استثمار دانشجو در قالب سرقت تحقیق و پژوهش دانشجویانند و البته هر از گاهی مجموعه تحقیقات دانشجویان را در قالب کتابی علمی بنام خود سکه زده و به عنوان یک اثر علمی پژوهشی به خورد اجتماع میدهند.
مراکز آموزشی یا طبلهای توخالی
متأسفانه دانشگاههای مملکت در کنار آموزش و پرورش فاقد تفکر و روحیه انتقادی بوده و به هویت مستقل مدنیشان توسط استاد نماها و معلم نماها چوب حراج زده شده است.
البته نباید از معرفی کاندیداهای وزارت آموزش و پرورش از نسل به اصطلاح اساتید دانشگاه توسط دولتها غافل شد. در حالی که آموزش و پرورش خود همواره صادرکننده مدیران با کفایت بوده امروزه باید تحقیر تحمیل وزیرانی آبکی و طبلهای توخالی را بر سیمای خراشیده خود تحمل نماید و البته چه تحقیری بالاتر از این خفت و تنازل!
تکرار درخواست مناظره
اینجانب به عنوان یکی از خادمان آموزش و پرورش «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی اعضای هیات علمی دانشگاهها و پژوهشگاهها» را به مناظره دعوت کرده و انتظار دارم این عزیزان شهامت و جسارت لازم برای پذیرش این درخواست را داشته باشند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
اینگمار برگمان در توصیف پیری جمله بسیار زیبایی دارد که می گوید: «پير شدن به کوهنوردی شباهت دارد: هرقدر بالاتر می روی نیرویت کمتر می شود، اما اُفق دیدت وسیع تر می گردد»
واقعیت همین است. انسان با بالاتر رفتن سن احساس می کند از آن دنیای کوچک فکری و خامی و تعصبات نوجوانی و اوایل جوانی فاصله گرفته و افق دیدش گسترده تر شده است.
گاهی به گذشته نه چندان دور خود که می اندیشیم یا به نوشته ها و سخنان گذشته خود می نگریم با خود می گوییم فلان هنگام چقدر خام و ساده و متعصب بودم یا چه نگاه ساده و رمانتیکی به جهان و جامعه و مسائل اجتماعی داشتم و حتی گاهی هم لبخندی به یقین و تعصب و بلاهت و سادگی آن دوران خود می زنیم.
بالا رفتن سن این حسن را دارد که انسان را به شک در یقین به تفکرات و باورهایش رهنمون می سازد. بالا رفتن سن با خود گستردگی افق دید آورده و خاطرنشان می کند که روی نظرات و عقاید امروز خود تعصب بیجا نداشته باشیم و همانگونه که به بسیاری از باورهای سالهای نه چندان دور خود می خندیم، دوباره ممکن است چند سال دیگر پوست اندازی دیگری کرده، قله های جدیدی را کشف نموده و مسیرهای جدیدی را بیازماییم و به امروز خود لبخندی زده و با خود بگوییم فلان هنگام چه ساده و نادان بودیم..
اما فاجعه و بدبختی بزرگ هنگامی است که انسان از لحاظ جسمانی پیر می شود، اما ذهن و فکر و باورها و عقاید و به اصطلاح افق دیدش همانی بماند که در نوجوانی و جوانی داشته است. فاجعه آنجاست که انسان در پیری هم از همان چیزی لذت ببرد که در جوانی برایش نهایت لذت بوده است. فاجعه آنجاست که انسان در پیری و کهنسالی همان تعصبات دوره بلوغ و نوجوانی را داشته باشد. فاجعه زمانی است که انسان در پیری همان ذائقه، همان علایق، همان نگرش سیاسی و اجتماعی، همان فهم از اجتماع و حقوق دیگران، همان شناخت از معنویت، همان نگاه به همسر و خانواده و.. را داشته باشد که در نوجوانی و جوانی داشته است.
چنین انسانی شبیه «مرداب» است. سالها در یک جا مانده و تکان نخورده و بوی گندش اطرافیان را می آزارد، اما خود خبر ندارد. چنین پیر شدنی حقیقتا تلخ و رنج آور است. اینکه روز به روز قوت و توان جسمانیت کاهش پیدا کند، اما هیچ چیزی به قوه و درک و اندوخته فکریت اضافه نگردد.
چنین پیری در هر جایگاهی که قرار گیرد، چیزی جز سرشکستگی برای اطرافیان و فرزندان و.. چیزی جز مایه افسوس و تاسف نخواهد بود. ( کانال خرمگس )
***
صدای معلم :
تصویر زیر مربوط به پیست دوچرخه سواری پارک جنگلی چیتگر است .
سه نفر آدم مسن در حالی که کاملا عرض پیست دوچرخه سواری را اشغال کرده اند ، بدون اندکی تفکر و در عالم خودشان در حال ورزش و پیاده روی هستند .
نه به علایم هشدار دهنده توجهی می کنند و نه حتی به سلامتی خود می اندیشند . راه رفتن با اضطراب و استرس در حالی که ممکن است دوچرخه ای با شتاب و در جهت مخالف به سوی آنان در حال حرکت باشد ...
ممکن است کسی به آنان تذکری هم بدهد اما فقط لایه « لجبازی » قطورتر شده است !
این صحنه ها را تاکنون چند بار دیده و از کنار آن « بی تفاوت » رد شده ایم ؟
پس از دهه ها زیستن در این جامعه هنوز خیلی ها نمی دانند کجا و چگونه راه بروند و مزاحم آرامش دیگران نشوند . در حالی که فکر می کنند همه چیز را می دانند .
این ها پیش خودشان ریش سفید خانواده ، محله و شهرشان محسوب می شوند و خود را برتر از دیگران می پندارند ....
شاید سگی که پست سر آنان ایستاده متوجه خطر شده است . احتمالا درک ناشی از غریزه حیوانی او از شعور انسانی ما بیشتر باشد .
***
بدون شرح !
کلیپ ویدئویی زیر را از یکی از کشورهای توسعه یافته مشاهده فرمایید :
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه ی زیر توسط یکی از آموزگاران منطقه هریس آذربایجان شرقی برای صدای معلم ارسال گردیده است .
این رسانه آمادگی خود را برای تنویر و پاسخ مسئولان اعلام می کند .
پرسش مهر امسال که ریاست جمهوری در ابتدای سال تحصیلی مطرح کردند به ویژگیهای ایران قوی و نقش دانش آموزان و معلمان در شکلگیری آن مربوط است. نقش آموزش و پرورش و فرهنگ سازی در رشد همه جانبه کشور از مهمترین مواردی است که باید بیش از پیش به آن پرداخته شود. از آنجا که ریشه بسیاری از مشکلات و مسائل اجتماعی و فرهنگی ریشه در آموزش و پرورش دارند لذا باید توجه بیشتری به امر آموزش و تربیت دانش آموزان نمود، کسانی که آینده سازان و مدیران فردای ایران اسلامی هستند.
در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به شش ساحت تربیتی اشاره شده که ساحت تربیتی اجتماعی و اقتصادی دو حوزه مهم در این زمینه به شمار می روند.
در ساحت تربیتی اجتماعی به تعامل شایسته آموزش و پرورش با نهاد دولت و سایر نهادهای مدنی و سیاسی و کسب شایستگی هایی نظیر رعایت قانون، مسئولیت پذیری، مشارکت اجتماعی و سیاسی و پاسداشت ارزشهای اجتماعی و در ساحت تربیتی اقتصادی نیز به درک و فهم مسائل اقتصادی خود و جامعه در زمینه، تاریخی فرهنگی و اجتماعی و تلاش فردی و جمعی برای تحقق غنا، کفاف، عمران، رشد، و استقلال اقتصادی، حفظ و پیشرفت ثروت ملی اشاره شده است.
بسیاری از نهادهای دولتی و غیردولتی مانند شهرداری و شوراهای شهر و آموزش و پرورش وظایف مشترکی دارند و می توان گفت که تربیت شهروند مطلوب از اهداف اصلی و مشترک این نهادها می باشد. آموزش شهروندی می تواند هدف مشترک آموزش و پرورش و مدیریت شهری باشد که با آموزش دانش آموزان و خانواده هایشان و فرهنگ سازی، بسیاری از مشکلات شهری را به صورت ریشه ای و اصولی حل کند. در کشور ژاپن بهترین ساختمانها در بهترین نقاط شهری مربوط به مدارس و در کشور ما بهترین ساختمانها در بهترین نقاط شهر مربوط به بانکها می باشند.
مدارس «اجتماع محور» در جامعه کنونی می توانند در تربیت شهروندی نقس به سزایی داشته باشند. روش بهرهبرداری از مدارس جامعه محو.ر به نحوی است که در ساعات غیردرسی از حیاط و فضای مدارس در شهرها برای آموزش و یادگیری در قالب موضوعات فرهنگی و اجتماعی برای دانش آموزان و خانواده ها استفاده می شود. این تجربه در بسیاری از کشورهای جهان و شهرهای پیشرفته دیده شده است.
یکی از طرحهای خوبی که در برخی از مدارس کشور با همکاری آموزش و پرورش و شهرداریها در سالهای گذشته اجرا شده بحث «شهردار مدرسه» است. دستیابی به مدیریت مشارکتی، حصول بخشی از اهداف عالیه آموزش و پرورش همانند مشارکتپذیری دانشآموز، مربیان و مدرسه از مهمترین اهداف طرح شهردار مدرسه بوده است. دانشآموزان شهردار مدرسه در زمینه تصمیمگیریهای کلان و خرد در مدیریت محله و مدرسه مشارکت دارند و نوعی تمرین دموکراسی برای دانشآموزان است. اساس این طرح مشارکت و مسئولیتپذیری است، دانشآموزانی در طرح شهردار مدرسه داوطلب میشوند که مسئولیتپذیر و علاقهمند بوده و در محیطهای مشارکت اجتماعی رشد خواهند کرد و در آینده تعاملات خوبی را با شهرداریها برای حل مشکلات شهری خواهند داشت.
بی شک برای رسیدن به یک شهر مطلوب باید برنامه مشارکت دانش آموزان و خانواده ها و آموزش را در رأس برنامه ریزی های خود در مدیریت شهری قرار دهیم. ترافیک، آلودگی هوا، کمبود فضاهای سبز و پارکها برخی از مشکلات رایج در شهرهای بزرگ هستند که شهرداریها با توجه به سرمایه گذاریها و هزینه های فراوانی که انجام می دهند به تنهایی نمی توانند این مشکلات را مرتفع نمایند. برای حل این مسائل و مشکلات دروهله اول احتیاج به فرهنگ سازی و آموزش شهروندان داریم که بهترین راه حل می باشد و پیشگیری قبل از درمان است. این امر می تواند با همکاری شهرداریها و آموزش و پرورش صورت پذیرد. معاونت فرهنگی، ورزشی، اجتماعی، شهرداری می تواند محتواهای مناسبی را آماده کند و با همکاری مدارس و انجمنهای اولیاء همایشها، سمینارها و جشنواره ها و کلاسهای آموزشی لازم را در خصوص رعایت مسائل ترافیکی و مشکلات به وجود آمده و حفظ و ضرورت نگهداری فضاهای سبز در شهرها برای دانش آموزان و خانواده ها اجرا نماید. همچنین این آموزشها می تواند در قالب فیلم، تیزر و مستندهای آموزشی از صدا و سیمای استانها نیز پخش شود و در رسانه ها و فضای مجازی نیز منتشر گردند. استفاده از طرح شهردارمدرسه و مدارس ترافیکی و یا شهرکهای ترافیکی برای آموزش و یادگیری دانش آموزان نیز می تواند مهم و کارگشا باشد.
یکی دیگر از مشکلات شهرداریها بحث مدیریت پسماند، هزینه های جمع آوری زباله ها، مکانهای دفع زباله، مسائل زیست محیطی و آلودگیهای هوا و خاک است. زباله گردی نیز از چالش های پیش روی مدیریت شهری است که با توجه به مشکلات اقتصادی روز به روز بیشتر شده و نگرانیهای زیادی را به دنبال دارد که ساماندهی و سازماندهی زباله گردها نیز باید در دستور کار مسئولین شهری قرار گیرد. تفکیک زباله ها در منازل، می تواند خیلی از دغدغه ها در این مورد را کاهش دهد زیرا با تفکیک و بازیافت زباله ها که به طلای کثیف معروف هستند، علاوه بر اشتغال زایی، منابع اولیه کمتری مصرف می شود، مشکلات زیست محیطی زباله ها و دفن آن و زباله گردی نیز کاهش می یابد.
همان طور که اشاره شد فرهنگ سازی و آموزش شهروندان به ویژه دانش آموزان می تواند در این زمینه نیز مؤثر و مفید باشد. در بحث مقابله و مواجهه با زلزله نیز در 8 آذر ماه هر ساله در بسیاری از مدارس کشور مانورهای زلزله برگزار می گردد که با همکاری مدارس، آتش نشانی، هلال احمر، مدیریت بحران و سایر ارگانهای مربوطه اجرا می شود. در مانورهای زلزله هم دانش آموزان، هم اولیاء و هم همسایگان مدارس آموزشهای مربوط به مواجهه با زلزله را در پناه گرفتن هنگام زلزله، کمکهای اولیه و اطفاء حریق به صورت عملی یاد می گیرند.
در کشور ژاپن بهترین ساختمانها در بهترین نقاط شهری مربوط به مدارس و در کشور ما بهترین ساختمانها در بهترین نقاط شهر مربوط به بانکها می باشند.
کشورهای پیشرفته و علمی به امر آموزش اهمیت زیادی می دهند و سرمایه گذاریها در آموزش و پرورش را به دید هزینه نگاه نکرده و توسعه کشور را به توسعه آموزش گره می زنند. بیشتر مدارس کشور از فضاهای مناسب آموزشی، پرورشی، ورزشی و حتی فضاهای سبز مناسبی برخوردار نیستند و عدم وجود فضاهای آموزشی مناسب وعدم وجود محیط های شاداب و جذاب مدارس در کاهش شور و اشتیاق دانش آموزان به حضور در مدرسه می افزاید.
سازمان نوسازی مدارس با کمک و همکاری خیرین مدرسه ساز و شهرداریها می توانند در جانمایی و مکان فیزیکی مدارس ملاحظات لازم و ضروری انجام دهند که مدارس بتوانند از موقعیت و امکانات خوبی برای آموزش و پرورش در اختیار داشته باشند. در شهر اراک نیز مانند سایر شهر های کشور به علت مشکلات مالی و نبود امکانات و تجهیزات کافی، به فضاهای آموزشی و پرورشی و تجهیزات آموزشی توجه چندانی نشده است و بسیاری از مدارس ما در شهر اراک حتی امکانات اولیه آموزشی، پرورشی و ورزشی را نیز ندارند و این مشکلات در شهرهای کوچک و روستاهای دور افتاده بیشتر به چشم می خورد. این معضلات در مدارس غیرانتفاعی و مؤسسات آموزشی خصوصی که معمولاً از ساختمانهای مسکونی به جای مدرسه استفاده می کنند بیشتر و بیشتر است که ضروری است مسئولین و ناظرین این موضوعات را پیگیری و بررسی نمایند.
امیدواریم که شوراهای شهر و شهرداریها با همکاری و تعامل با آموزش و پرورش و مدارس کشور بتوانند در تربیت شهروندان مطلوب و آگاه به مسائل شهری و فرهنگ سازی در مدیریت شهری، بسیاری از مشکلات و معضلات شهر نشینی را کاهش دهند و با افزایش حس تعلق خاطر شهروندان، شاهد شهرهایی زیبا، شاداب و پویا باشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
وزیر پیشنهادی اول دولت سیزدهم برای وزارت آموزش و پرورش متاسفانه به قدری نامناسب بود که مجلس یازدهم که کاملا هم رای و همراه دولت جدید است نیز نتوانست به ایشان رای اعتماد بدهد و سرنوشت این وزارت خانه به غایت مهم به محاق بلاتکلیفی و سر درگمی رفت و فرصت سه ماهه معرفی فرد پیشنهادی بعدی برای این وزارت خانه هم رو به اتمام بود که دوشنبه هفدهم آبان ماه آقای مسعود فیاضی به عنوان وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی گردید.
فرد معرفی شده در رزومه خویش چیزی که حاکی از دانش یا تجربه ای در کار معلمی یا مدیریت آموزشی قابل قبولی در سطوح اولیه، میانی و عالی وزارت خانه باشد و صلاحیت اولیه ایشان برای معرفی به عنوان وزیر آموزش و پرورش را نشان دهد ارائه ننموده است.
ایشان واجد دانش حوزوی در اصول فقه است و برای پژوهش و تدریس در حوزه های علوم دینی مناسب به نظر می رسد.
وزیر آموزش و پرورش هر که باشد طبیعتا نمی تواند در همه حوزه های این وزارت خانه واجد دانش، مهارت و تجربه مدیریتی باشد ولی اگر از آزمون مدیریت در یکی از حوزه های نظام تعلیم و تربیت موفق بیرون آمده باشد می تواند مخاطبان فرهیخته این مجموعه را نسبت به امکان موفقیت خود در این بزرگترین دستگاه اجرایی کشور امیدوار سازد.
آنچه برای نامزد وزارت آموزش و پرورش در احراز حداقل صلاحیت های این شغل لازم است سنواتی از تدریس در مدارس و کسب تجربه در مدیریت های صف و ستاد نظام تعلیم و تربیت است. داشتن معلوماتی در حوزه های فقه و اصول چه ارتباطی با الزامات مدیریت عالی در نظام تعلیم و تربیت دارد؟
طبیعتا کار در سطوح عالی مدیریت کارنامه ای قابل بررسی برای تحلیل وزیر پیشنهادی فراهم می کند و اگر شخص فاقد دانش مرتبط، سابقه تدریس و سوابق مدیریتی باشد باید به این سوال پاسخ داد که حجت نمایندگان مجلس برای دادن رای اعتماد به فرد پیشنهادی چیست؟
آیا نمایندگان مجلس می توانند بر مبنای مقاله یا کتابی که فرد در مباحث فقه و اصول نوشته است به توانایی وی برای مدیریت بر وزارت آموزش و پرورش پی ببرند؟
آیا رئیس جمهور محترم که چنین فردی را برای وزارت آموزش و پرورش معرفی کرده اند می پذیرند که در وزارت آموزش و پرورش یک درس خوانده الهیات ریاضیات درس بدهد و یا دبیر تربیت بدنی زبان و ادبیات فارسی درس بدهد؟
وقتی برای تدریس در یک کلاس درس تناسب رشته و دوره تحصیلی معلم با ماده درسی پایه مربوطه ضرورت دارد؛ آیا مدیریت در عالی ترین سطح نظام تعلیم و تربیت نیاز به دانش، صلاحیت و تخصص ویژه ای ندارد؟
وزارت آموزش و پرورش علاوه بر شش معاونت آموزش متوسطه، آموزش ابتدایی، پرورشی و فرهنگی، تربیت بدنی و سلامت، حقوقی و امور مجلس و توسعه مدیریت و پشتیبانی از سازمان ها و مراکز مهمی تشکیل شده که در سطح معاونت وزیر به عنوان مجموعه های وابسته به این وزارت خانه تعریف و ساختار دهی شده اند و تحت مدیریت وزیر آموزش و پرورش اداره می شوند.
مجموعه های مدیریتی بزرگ، مهم و پیچیده ای چون سازمان های پژوهش و برنامه ریزی آموزشی، نوسازی توسعه و تجهیز مدارس، آموزش و پرورش دانش آموزان با نیازهای ویژه، سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان، دبیرخانه شورای عالي آموزش و پرورش، پژوهشگاه تعلیم و تربیت، مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی، دانشگاه فرهنگیان با نزدیک به یک صد پردیس دانشگاهی و دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و صندوق ذخیره فرهنگیان و دهها دستگاه ریز و درشت دیگر که توسط وزیر تولیت می شوند و علاوه بر این ها ادارات کل آموزش و پرورش استانها که وظیفه نظارت بر آنها نیز با وزیر آموزش و پرورش است.
یقینا هیچکس نمی تواند بر همه این مجموعه بزرگ و قوانین، مقررات و ضوابط حاکم بر آنها اشراف کامل بیابد ولی به دلیل بزرگی این سیستم انتظار می رود فرد معرفی شده سابقه مطلوبی از مدیریت در سطح حداقل یکی از معاونت های وزارت آموزش و پرورش را در کارنامه داشته باشد.
ایفای مسئولیت و انجام خدمت در یک بازه زمانی معقول در یکی از معاونت های وزارت آموزش و پرورش موجب می شود تا معاون مربوطه به دلیل عضویت در شورای معاونان وزارت و سایر شوراها و مجامع وزارتی و شرکت در جلسات مرتبط در خارج از وزارت خانه به اشرافی نسبی بر سایر حوزه های عمل در وزارت آموزش و پرورش نیز توفیق یابد و با این مجموعه بزرگ و چگونگی نظامات تصمیم سازی و فرایند تصمیمگیری در آن آشنایی حاصل نماید.
رزومه ای که از آقای مسعود فیاضی منتشر شده است به غیر از یک بازه زمانی کوتاه مسئولیت اداری هیچ ارتباطی با آموزش و پرورش ندارد و اصلا معلوم نیست چرا این رزومه ارائه شده است؟
داشتن معلوماتی در حوزه های فقه و اصول چه ارتباطی با الزامات مدیریت عالی در نظام تعلیم و تربیت دارد؟ ارائه این رزومه مانند ارائه کارنامه تحقیق و پژوهش در حوزه کشاورزی برای اثبات صلاحیت یک مدعی جراحی مغز و اعصاب است!
فرد پیشنهادی قبلی اگر چه از کارنامه تدریس و مدیریت مناسبی برای احراز مسئولیت وزارت آموزش و پرورش برخوردار نبود اما تحصیل دانشگاهی مرتبطی داشت و آقای فیاضی از این ویژگی نیز محروم است.
امید است مجلس شورای اسلامی در بررسی وزیر پیشنهادی برای تصدی وزارت آموزش و پرورش به ارتباط میان سوابق تحصیلی و شغلی فرد پیشنهادی برای این مسئولیت توجه کرده و وزارت آموزش و پرورش را به فردی بسپارند که دوران وزارت برایش دوره شگفت زدگی از مشاهده و درک مسائل این دستگاه نباشد و وزارت به عنوان دوره کارآموزی وزیر تلقی نشود.
با توجه به این که معمولا وزیر جدید تیم مدیریتی وزارت خانه و مدیران کل استانها را نیز به فوریت با تیم جدیدی جایگزین می سازد انتصاب وزیر فاقد دانش و تجربه کافی به معنای اختراع دوباره چرخ و آگاه شدن این تیم از مسائل و مشکلات وزارت خانه پس از بغرنج و سر درگم کردن هر چه بیشتر کلاف مسائل در دوره چهار ساله وزارت خواهد بود.
کانال هفت جوش
@haftjoosh