من معلم هستم. سی و دو سال سابقه دارم و معلمی هستم که در روستاها خدمت کرده است. می خواهم گزارشی عرض کنم از پروسه ی انتخاب ما سه نفر.
جا دارد در این تریبون من از جناب آقای دکتر بطحایی تشکر ویژه ای می کنم.
ما سه نفر طبق قانون شورای عالی آموزش و پرورش از رای شواری معاونین عبور کردیم. ما با انتخاب همکاران در این جلسه حضور داریم. این را آقای بطحایی پایه گذاری کردند.
به جز ما سه نفر ، سه نفر دیگر هم در صندوق ذخیره فرهنگیان هستند .
به قول آقای امانی ، شما هم با ما همکار هستید. در مدت بیست و دو ماه ما پنج وزیر عوض کردیم. دو تا سر پرست بودند. تمام برنامه ها شخصی سازی بودند.
آقای نوری تا به امروز یک برنامه راهبردی برای آموزش و پرورش ارائه نکرده است.
مورد بعدی در خصوص تجمعات و اعتراضاتی هست که در کف خیابان اتفاق افتاد. ما در صحن شورای عالی به خود آقای وزیر تذکر دادیم. گفتیم وضعیت از این که هست بدتر می شود.
آیین نامه رتبه بندی بدون این که شورای عالی آموزش و پرورش نظری داشته باشد و بدون این که در تصویب آیین نامه رتبه بندی دخیل باشد آیین نامه کپی پیست را آقای نجار تحویل ما داد و ما آن را بررسی کردیم. آیین نامه ای که ما اصلا در آن دخیل نبودیم. بیست و هشت ویرایش داشته است. ما هر چه فشار آوردیم و خانم گودرزی گفتند و جلسه گذاشتیم و گفتیم اینها کپی پیست دانشگاه است ما هشتاد درصدی که نخواستیم. اینها تا به الآن زیر بار نرفتند و تا امروز هم در هیات دولت معطل مانده است و اما چرایی این اعتراضات.
ما همیشه سند تحول را کتاب مقدس فرض کردیم ولی واقعا این گونه نیست. در سند تحول آمده که قانون هر پنج سال یک بار تغییر کند . یک بار در محضر مقام معظم رهبری رفتیم که ایشان فرمودند که ترمیم شود و به روز آوری شود ، چرا اجرا نشده است ؟
فقط بیست درصد این سند اجرا شده است ، چرا ؟
من به عنوان یک نماینده فرهنگی می بینم که در این بیست و دو سه ماه سند خوب متولد نشد. چرا؟ بودجه کافی برای آن در نظر گرفته نشده است. آموزش و پرورش در اولویت صدم دولت ها بوده است چه دولت اصولگرا چه دولت اصلاحات چه دولت اعتدال. ما نود و هفت درصد بودجه مان را صرف هزینه های پرسنلی کردیم. سه درصد برای کارهای اجرایی مانده بود. من مستند عرض می کنم. بودجه ای که برای این منظور باید در نظر گرفته می شد منظور نشده است. همه دستگاه های کشور در اجرای این سند بایستی در کنار آموزش و پرورش می بودند که نبودند . از سهم آموزش و پرورش پنج درصدی که باید شهرداری ها پرداخت می کردند ریالی پرداخت نشده و سهم درآمد ناخالصی که واریز نشده است.
معلمان از این شش زیر نظام هیچ کدامشان را بلد نیستند. اهدافی که برای دوره های تحصیلی گفته شده است.الآن دو دوره تعریف شده است. ما هیچ وقت زیرساخت های لازم را برای اجرای سند نداشتیم. ما مضربی از هر مدرسه ساخته بودیم. همه مدارس ما پنج کلاسه بود الآن مدارس شش کلاسه ساختیم. ما این را یک بار اجرا کردیم بدون این که نیروهای متخصص را داشته باشیم. ششم یک مرتبه متولد شد نه معلمش آماده بود نه جایگاه آن . ما که داد می زنیم می گوییم آقای شورای عالی ! آقای دبیر کل ! به آقای نوید گفتم محافظه کاری نکنید !
زیر بنای توسعه کشور در همه دنیا آموزش و پرورش است. متاسفانه آموزش و پرورش همیشه کوچک انگاری شده است.
در این برهه زمانی که ما سه نفر به عنوان نماینده واقعی که گفتید که بی قانون آمده اید چون از قدرت و اختیارات آقای بطحایی استفاده کرده بودیم اینجا نشستیم. اما در این فرصت کوچک ما کف جامعه را به اینجا منتقل کردیم. ما 163 نفر بودیم. قرار بود هر 163 نفر به یک نوعی در کارگروه ها تشکیل شوند و این را بتوانند اجرایی کنند.
پایان گزارش/
ادامه دارد
پیاده سازی و ویرایش : زهرا قاسم پور دیزجی
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
دوره این اصولگراها هم روزی تمام خواهد شد
...
معلمان هم در دولت های اصلاح طلب اگرچه مورد بی مهری قرار می گرفتند اما وضعیت معیشتی و امنیتی بهتری داشتند.