« رضوان حکیم زاده » معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در جمع مدیران و آموزگاران ابتدایی شهرستان سمیرم خاطر نشان کرد: در کشور ما متاسفانه به دلیل کارشکنی های وزارت بهداشت در آن دوره و هم چنین عدم همراهی رسانه ها، نتوانستیم مدارس را بازگشایی کنیم و مدت زمان تعطیلی آن ها خیلی زیاد شد ».
مشکل مغلطه ی انگیزه مند، تشخیص مغلطه بودن آن نیست، بلکه تشخیص نمونه های آن در زندگی روزمره است. یک علت آن است که این موضوع چنان متداول شده که حساسیت ها در مورد آن از دست رفته است و دلیل دیگر هم به روش های نامحسوس انجام می گیرد. بدین شکل که ابتدا نتیجه را درب و داغان اعلام می کنند و بعد نام شخص یا مکانی را که مدنظرشان هست را ذکر می کنند تا سوگیری انجام شود. وزارت آموزش و پرورش آگاهانه به استقبال ایده های نسنجیده ستاد مقابله با کرونا و وزارت بهداشت رفت و با تحت فشار گذاشتن دانش آموزان برای تحصیل در فضای مجازی آن هم به مدت سه سال، تجربه نوعی کودک آزاری را نیز مهیا کرد.
آدم تعجب می کند که چرا به نام شخص یا مکان در لحظه متمایل می شود!
صحبت های خانم حکیم زاده هم همین وضعیت را دارد.
اگر ایشان قبل از ایراد این سخنان اخبار و گزارش رسانه های مستقل و منتقدی مانند « صدای معلم » و حملات و هجمه های معلمان و همکاران خویش را نسبت به آن مطالعه کرده بودند شاید چنین نمی گفتند و یا چنانچه در میان خروارها خبری که روزانه مطالعه می کنند، لااقل می توانستند گیومه ای باز کنند تا به تلاش های بی وقفه رسانه ی صدای معلم در اعتراض به تعطیلی طولانی مدت مدارس و آسیب های ناشی از آن اشاره کنند حداقل جانب انصاف رعایت می شد.
مطرح کردن ادعاهای شفاف می تواند خطرناک باشد. مصون ساختن اظهارات از خطا با گنجاندن کلمات دو پهلو کمک می کند اگر زمانی پیش بینی ها غلط از آب درآمد، عقیده نادرست، در کلمات دو پهلو نادیده گرفته شوند. کاری که اکثر مسئولین انجام می دهند.
استثمار آموزش و پرورش در لوای خرده فرمایشات « ستاد ملی مقابله با کرونا » مسئله ی بسیار مهمی بود که وزارت آموزش و پرورش به راحتی با کلمات محافظه کارانه و به ظاهر روشنفکرانه در دفاع از تفکرات گروهی فرصت طلب، جایگزین مهارت های مدیریت تحلیل مشکلات آینده سیستم آموزش حضوری داشت و از آن چشم پوشی کرد.
آسیب های اجتماعی فاجعه باری که جدای از ترک تحصیل دانش آموزان ، گزارش قابل قبولی از توصیف عملکرد به اغوا رفته ی وزارت آموزش و پرورش به همراه داشته باشد را در کارنامه ی خود نداشت .
از دیگر سیاه نمایی های وزارت آموزش و پرورش در توجیه مشکلات خواسته و ناخواسته ناشی از تعطیلی مدارس، در سخنرانی های اخیرشان، بدیهی جلوه دادن موضوع و فراموشی از اراده ناکافی ایشان برای بازگشایی مدارس است.
وزارت آموزش و پرورش و ادارات کل استان ها برای جلب توجه رسانه ها ، اصرار بر بازگشایی مدارس و شفاف سازی نسبت به اقدامات مداخله جویانه و غیرکارشناسانه در « حوزه ی آموزش » وزارت بهداشت در تعطیلی مدارس، حتی شهامت برگزاری نشست های رسانه ای با موضوع بازگشایی مدارس را نداشتند ؛ چرا با وجود آن که صدا و سیما تمام مدت از وزارت بهداشت و برنامه های ستاد ملی مقابله با کرونا و موضوع عامه پسندی چون تعطیلات بیشتر حمایت می کرد، وزارت آموزش و پرورش ناخوشنودی خود را از این فقر فکری به عنوان « نماینده فرهیختگان جامعه » به صراحت بیان نکرد؟
حقوق مالکیت مطلق آموزش و پرورش کجا به نفع دانش آموز و جلوگیری از آسیب های اجتماعی ناشی از تعطیلی مدارس پیش رفت؟ حتی حاضر نشدید به هشدارهای سازمان های بین المللی توجه کنید!
همان طور که سال هاست خبرهای حقیقی مصرف مواد مخدر و حتی تجاوزهای جنسی در بین دانش آموزان مخفی نگه داشته می شود، امروز هم به راحتی تخطی از حقوق شهروندی دانش آموزان و خانواده هایشان عادی سازی می شود .
وزارت آموزش و پرورش هم به جای موضع گرفتن در مقابل قانون شکنی ها، استدلال مبالغه آمیز را در پیش گرفته است و آن را برای خود قابل تحمل معرفی می کند.
خانم حکیم زاده جدای از هدف مند بودن سفرشان به سمیرم آن هم چند روز بعد از معارفه رییس اداره این شهرستان، اگر این قدر به همراهی رسانه ها علاقه مند است، چرا در سفر خود به اصفهان، نشست رسانه ای برگزار نکرد تا علاوه بر پاسخ گویی به سوالات خبرنگاران، به عنوان معاون آموزش ابتدایی و عضوی از ستاد این وزارت خانه، فرهنگ عذرخواهی از دانش آموزان و خانواده هایشان بابت هدر رفتن بهترین زمان آموزش عمومی در مدرسه و کلاس درس را از جانب وزارت آموزش و پرورش در اصفهان انجام دهد تا فضایی برای جبران قصور این دستگاه در قبال دانش آموزان خانواده های آنان داشته باشد؟
وزارت آموزش و پرورش آگاهانه به استقبال ایده های نسنجیده ستاد مقابله با کرونا و وزارت بهداشت رفت و با تحت فشار گذاشتن دانش آموزان برای تحصیل در فضای مجازی آن هم به مدت سه سال، تجربه نوعی کودک آزاری را نیز مهیا کرد.
همان طور که عقیده سالم ماندن تا ابد، با مردن نقض می شود، بسیاری از عقاید غلط در میان مسئولان نیز باید بازنگری داشته باشد و این که هر باوری بی قید و شرط از جانب جامعه پذیرفته شود عاقلانه نیست. ادعای تحمیل تکالیف منوط بر این عقاید هم مضحک است. پس بهتر است دست از مغلطه کردن بردارید. حقوق از رهگذر تکالیفی که ایجاد می کند تعریف می شود.
حق زندگی به همه انسان ها عطا شده است. یعنی دولت و حکومت مکلف است به این حق احترام بگذارد و آنچه به صلاح افراد نیست را تحمیل نکند.
هر چند نمونه های کودک آزاری در آموزش و پرورش زیاد است و یکی از موارد عینی آن در یکی دو ماه گذشته نیز وادار کردن همه دانش آموزان به خواندن « سلام فرمانده » است. در حالی که با توجه به انتقادهای شدید از محتوای این شعر، بسیاری از خانواده ها تمایل به شرکت دانش آموز خود در این برنامه نداشتند و اعتراضشان مورد سرزنش قرار گرفت و دانش آموزان در مدرسه نیز ناچارند با اضطراب و نگرانی از طرد شدن و برخورد کادر مدارس در سرپیچی نکردن از بخشنامه ها و گرفتن فیلم و عکس های مکفی از عملکرد خود، آن را اجرا کنند.
طبق ماده ۵ آیین نامه اجرایی مدارس مصوب چهل و یکمین کمیسیون معین شورای عالی آموزش و پرورش در تاریخ ۱۴۰۰/۵/۱۰، دانش آموزان و آموزگاران و خانواده ها به دلیل برچسب خوردن های غیرمعقول، امکان نقد را هم نداشتند. پر واضح است که تعارض در قانون با عملکرد زیاد است.
مطابق ماده ۱۵۱ همین آیین نامه حتی حقوق شهروندی همسایگان مدارس نیز در ایام بازگشایی مدارس حفظ نشد و علی رغم اعتراض های مکرر، هر روز چندین نوبت از برنامه صبحگاه گرفته تا تک تک زنگ های تفریح، صدای بلندگوها و خوانش گروهی دانش آموزان مایه ی سلب آرامش خانه های اطراف مدارس شد به نحوی که آرزو می کردند ای کاش این دو ماه هم مدارس کماکان مجازی طی می شد.
حداقل به این مسائل و آسیب های ناشی از هیجانات گروه های خاص رسیدگی کنید که چندی بعد به گردن دشمنان نیندازید.
واقعیت ها به ما دور نیستند. از چهار انگشت هم به چشم و گوش نزدیک تر شده اند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان