صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

بررسی نتایج و عوارض مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد کنکور در صدای معلم   مصوبه اخیر شورای‌ عالی انقلاب فرهنگی در مورد «تأثیر قطعی سوابق تحصیلی» در کنکور سال۱۴۰۲، فارغ از ماهیت آن، در زمان و شرایطی نامناسب و نادرست اجرا خواهد شد.

کنکور فقط تکنیک محض یا روشی برای آزمون و سنجیدن نیست.

کنکور یک پدیده‌ چند ضلعی، پیچیده، چند لایه و واجد ابعادی فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، روان شناختی و تربیتی است.

به این آمار توجه کنید:

تعداد 559 هزار و 243 کلاس در کشور وجود دارند. در دوره‌های متوسطه اول و دوم حدود 44 هزار مدرسه در سراسر کشور وجود دارند.

اگر تا به‌ حال موضوع کنکور کمابیش به سازمان سنجش آموزش کشور مربوط بود و تمامی حواس‌ها و نگرانی‌ها و مسائل و ملاحظات به نحوه درست، امن وسالم برگزار شدن کنکور توسط این سازمان راجع بود، پس از این و با اعمال این مصوبه، داستان و بازی کنکور شکلی دیگر خواهد یافت.

کنترل میدانی به وسعت چند ده هزار مدرسه در آموزش و پرورش، کنترل 44 هزار مدرسه در شش سال دوم دوره آموزش قبل از دانشگاه، یک امر نزدیک به محال است.

اگر قرار باشد سوابق تحصیلی قبل از دانشگاه در نتیجه قبولی کنکور موثر باشد، میدان و بازاری بزرگ به وسعت کل ایران برای سوء رفتار به‌صورت بالقوه گشوده خواهد شد.

بررسی نتایج و عوارض مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد کنکور در صدای معلم

اگر تاکنون همه یا بخش اعظم نگرانی کنکوری‌ها در مورد سلامت برگزاری کنکور بود و حداکثر آسیب‌ها، کاستی‌ها، خطاها، جرم‌ها و تخلفات به لو رفتن احتمالی سوالات و اشتباهات فنی سازمان برگزارکننده کنکور مربوط می‌شد، پس از این، میدان و بازاری به پهنای کشور، محیطی مناسب برای هرگونه جرم و خطا و ایجاد عدم اطمینان خواهد شد. هر سابقه تحصیلی‌ای مشکوک خواهد بود، هرچند که واقعا خدشه‌ای برآن وارد نشود.

تصور احتمال دستکاری در سوابق تحصیلی یا شکل دادن به آن، خیلی سخت و نیازمند نبوغ نیست.

فساد محتمل و محدود و کمابیش قابل ردیابی و قابل کنترل در برگزاری کنکور به شکل کنونی، به فسادی با احتمال خیلی زیاد و نامحدود و غیرقابل کنترل و غیر قابل ردیابی تبدیل خواهد شد.

دانش آموزی را تصور کنید که از چندین سال قبل از شرکت در کنکور، خود و خانواده‌اش، به فکر سوابق تحصیلی بوده و وارد فرآیند پراضطراب و نفس گیر ساختن یا جعل سوابق تحصیلی شده‌اند.

بررسی نتایج و عوارض مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد کنکور در صدای معلم

مفهوم و مکانیزمی به‌نام قرنطینه عوامل کنکور، مثل طراحان سوال، یک مفهوم آشنا و یک رویه جا‌افتاده است. چرا این مکانیزم مورد استفاده قرار می‌گیرد؟ یک دلیل ساده و همه‌ کس‌ فهم دارد؛ برای اینکه «سوالات لو نرود». این، همان وضعیتی است که قرار است اتفاق بیفتد و مستقر شد‌گان در شورای عالی انقلاب فرهنگی به خاطر جایگاه عالی خود باید بیش از همه و پیش از وقوع، نسبت بدان حساس و از عواقبش خائف باشند، مگر اینکه فکر کرده باشند در آینده‌ای که حتما خواهد آمد، دیگر عضو شورای عالی نیستند و مسئولیتی متوجه‌شان نیست.

البته ممکن است هیچ وقت این اتفاق نیفتد. تمامی اعتمادی که کمابیش تا کنون به کنکور وجود داشته و آن را از اعتبار پیش مردم برخودار کرده است، بیشتر به‌خاطر این بوده است که سوالات قبل از امتحان در اختیار هیچ کس نبوده است؛ یا به تعبیر دیگر سوالات لو نرفته است و نیز به این خاطر که کامپیوترهای سازمان سنجش پیشرفته و دقیق هستند.

این پیش‌فرض‌های عمومی و مقبول، راز اعتمادی است که تا کنون به کنکور وجود داشته است.

اما پس از این، چنین پیش‌فرض‌هایی دیگر وجود نخواهد داشت یا تضعیف خواهد شد؛ چون یک دوره چندین‌ساله که سوابق تحصیلی در آن شکل گرفته است، ممکن است در معرض انواع دستکاری قرار گرفته باشد.

این وضعیت و چنین فرایندی یک نتیجه ویرانگر نیز قطعا در پی خواهد داشت.

شکاکیت، بی‌اعتمادی و سوء ظن در میان مردم و در نتیجه ‌مخدوش‌شدن یا از بین رفتن سرمایه اجتماعی در این زمینه خاص و تسری آن به جاهایی که از هم‌اکنون قابل پیش‌ بینی است، از حتمی‌ترین آثار این فرایند خواهد بود.

بررسی نتایج و عوارض مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد کنکور در صدای معلم

( اعتماد ! )

 

بر اساس این تحلیل و پیش‌بینی، معلوم می‌شود که تصویب‌کنندگان این مصوبه، کنکور را فقط یک تکنیک و مراسم تلقی می‌کنند و به ابعاد مختلف آن بی‌توجه بوده یا اصولا تصوری از آن ندارند. آنان فراموش کرده‌اند که به شرایط عینی و ملموس قوانینی که به تصویب می‌‌رسانند توجه کنند.

این تحلیل و پیش‌بینی اصلا به معنای محکوم کردن هیچ کس یا بدگمانی و تهمت و افترا به هیچ قشری نیست؛ فقط یک حدس مهم است که حتما محقق خواهد شد؛ وقتی که دیگر دیر شده است؛ زمانی که حتی با تعابیری همچون «پیدا کردن سوزن در انبار کاه» نیز نخواهیم توانست وضعیت را توضیح بدهیم و دنبال مقصر بگردیم.

هر سابقه تحصیلی‌ای مشکوک خواهد بود، هرچند که واقعا خدشه‌ای برآن وارد نشود.

این، همان وضعیتی است که قرار است اتفاق بیفتد و مستقر شد‌گان در شورای عالی انقلاب فرهنگی به خاطر جایگاه عالی خود باید بیش از همه و پیش از وقوع، نسبت بدان حساس و از عواقبش خائف باشند، مگر اینکه فکر کرده باشند در آینده‌ای که حتما خواهد آمد، دیگر عضو شورای عالی نیستند و مسئولیتی متوجه‌شان نیست.

کانال آگورا


بررسی نتایج و عوارض مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد کنکور در صدای معلم

منتشرشده در یادداشت

گروه استان ها و شهرستان ها/

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

این هفته جواد موفقیان یکی از خیرین پرکار و با اصالت عرصه مدرسه سازی کشور در کانادا دعوت حق را لبیک گفته و به ملکوت اعلی پیوست.

این خیر خوشنام بدون شوآف، تفاخر و تظاهر بیش از ۱۴۰۰۰ دانش آموز و هنرجور را در بیش از ۳۲ مدرسه خیرساز موفقیان در چهارگوشه کشور زیر پوشش مهربانی و چتر حمایتی خود قرار داده و مدارسی ماندگار برایشان تدارک دید.

در استان البرز حداقل دو هنرستان بزرگ و مجهز در محمدشهر و ساوجبلاغ به نام ایشان ثبت و ضبط شده است. خدمات این مدرسه ساز خیراندیش تا ابد بر قلب و روح مخاطبین پرشمارش حک شده و یاد و نامش بر زبانها ساری و جاری خواهد بود.

در ذیل ؛  یادداشت‌ دو مدیر هنرستان موفقیان و همچنین دبیر خیرین مدرسه ساز را در خصوص خدمات مرحوم جواد موفقیان در استان البرز را تورق می کنیم.

مهندس کشن روستا مدیر هنرستان موفقیان ساوجبلاغ:

انسانهای بزرگ آینده را می سازند و آنان می دانند زندگی و آسایش آرامش همراه با دیگران است. آموختن راه و رسم زندگی در مدرسه ، نهاد نیک خیرین مدرسه ساز است و مرحوم مهندس جواد موفقیان نشان داد می توان به دیگران زندگی و مشارکت کردن را آموخت. هنرجویان هنرستان خیری جواد موفقیان ساوجبلاغ با تلاش خود توانسته از این راه و رسم زندگی پر از انسان دوستی درس بگیرند و برای رشد و بالندگی یکدیگر تلاش کنند . همراه همدل و پر از امید برای رشد و بالندگی کشور عزیزمان ایران متحد باشیم. آقای مهندس موفقیان شما نشان دادید آینده ساختنی است و ما فرزندان ایران زمین برای آینده ای روشن تلاش می کنیم . مهارت می آموزیم و در توسعه و رشد ایران عزیزمان سهیم می شویم . چرا که شما به ما آموختید بخشیدن و ساختن آینده تنها راه موفقیت است.
روحت بلندت قرین رحمت الهی باد

مهندس قاسمی مدیر هنرستان محمدشهر:

هنرستان مهندس جواد موفقیان محمدشهر کرج در سال 1384افتتاح شده و پنج هزار متر مربع زیر بنا دارد حدود بیست و یک هزار نفر دانش آموز تا امروز در این هنرستان تحصیل کرده و حدود هشت هزار و پانصد هزار نفر تاکنون فارغ التحصیل دیپلم و دانشگاه شده اند. این هنرستان دارای 20 کلاس و 8 ازمایشگاه و کارگاه تخصصی رشته های الکترونیک و ماشین ابزار و شبکه نرم افزار و حسابداری می باشد.

همچنین هنرستان دارای نماز خانه به متراژ دویست متر مربع می باشد . رشته الکترونیک و ماشین ابزار و شبکه و نرم افزار بهترین امکانات اموزشی مجهز می باشد که در بین مدارس استان البرز نمونه می باشد.
روح بلند مهندس جواد موفقیان شاد باد.

مهندس مهرانی دبیر خیرین مدرسه ساز استان البرز:

خیر بزرگ مدرسه ساز  « مهندس جواد موفقیان از ایرانیان فرهیخته مقیم کانادا » آسمانی شد.

زنده یاد « مهندس جواد موفقیان » طی عمر بابرکت خویش در اعتلای فرهنگ مدرسه سازی و  « حمایت از فرزندان وطنش » نقشی برجسته داشت و با ساخت و تجهیز کامل حدود ۳۰ مجتمع بزرگ فنی و حرفه‌ای و مدارس ویژه دانش آموزان استثنایی ، درشمار پیشگامان اصلی نهضت مدرسه سازی در کشورمان محسوب می شد.
روحش شاد و راهش پر رهرو باد‌.
مجمع خیرین مدرسه ساز استان البرز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

( « صدای معلم » بارها و در گزارش ها و یادداشت های متعدد به صحنه هایی مانند « سر بریدن گوسفندان » در محیط های آموزشی و فرهنگی انتقاد کرده و آن ها را مورد تقبیح قرار داده است . واقعا معلم ، معاون و مدیر مدرسه ای که این صحنه ها را می بینند و حرفی نمی زنند و انتقادی نمی کنند بلکه قاطی بقیه می شوند ؛ آیا فهمی از مفهوم « تعلیم و تربیت » دارند ؟ آیا این ها همان « چوخ بختیارانی » نیستند که همیشه مورد سرزنش و انتقاد معلم فقید « صمد بهرنگی » بودند ؟ آیا بهتر نبود به جای سر بریدن گوسفند و ترویج خشونت در بین دانش آموزان ، درختی می کاشتند ؟ - این جا )

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

(بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم

فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد

من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم

کی از عقل می‌لافد یکی طامات می‌بافد

بیا کاین داوری‌ها را به پیش داور اندازیم

حافظ )

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

گزارش صدای معلم در مورد فوت جواد موفقیان خیر مدرسه ساز

آسیب شناسی مساله قیم مآبی در صندوق ذخیره فرهنگیان با تکیه بر مواد قانونی در صدای معلم

شرایط و مقدمات حکمراني شايسته  (حکمراني خوب ) در صندوق ذخيره فرهنگيان چيست ؟

آسیب شناسی " قیم مآبی " در صندوق ذخیره فرهنگیان با تکیه بر مواد قانون

چکيده گفت و گو :

اولويت اول اعضا محترم صندوق ذخيره فرهنگيان ورود دارايي ها صندوق به بورس يا فرا بورس است که مقدمه تخصيص ارزش مالکانه مي باشد که ( اينجا  ) به آن اشاره شد .

در یادداشت « مرور و ياد آوري برخي موارد قانوني با رئيس هيات امنا ي صندوق ذخيره فرهنگيان ؟ لطفأ توجه فرماييد ! » به سه مورد اشاره شد:

  1. ضرورت ورود به بورس يا فرابورس به عنوان مقدمه تخصيص ارزش مالکانه با توجه به مصوبه کارگروه منتخب وزير در بهمن 1400 مبني بر ورود 20% ارزش دارايي ها به فرا بورس که متاسفانه تا زمان نگارش اين سطور ، مصوبه کارگروه منتخب وزير، پيگيري نشده است !
  2. تدوين بهره مندي از نگاه کارشناسان عضو صندوق ذخيره فرهنگيان ( مطالبه گران و ... ) براي خشکاندن ريشه هاي فساد در اين موسسه .
  3. تخصيص و توزيع سود منتهي به 31 شهريور 1400 .

خوشبختانه سود منتهي به 31 شهريور 1400 ، بين اعضا توزيع شد. ان شاالله تا زمان درج اين گفت و گو  شاهد ورود به بورس باشيم که تحقق  تخصيص ِ ارزش مالکانه در حال حاضر اولويت اول اعضاي بازنشسته و شاغل  صندوق مي باشد.  

در ادامه مطالبات اعضا ، انتخاب  6 نفر هيات امنا ، تبصره 1 ماده 10 اساسنامه ( تهيه و ابلاغ آئين نامه براي اولين دوره ) پاي بندي مسولين به قانون و اساسنامه مصوب 1400را پيگيري مي کنيم .  ( اينجا )

در اين گفت و گو با نگاهي گسترده ، مفاهيم حاکميت شرکتي ، حکمراني شايسته (حکمراني خوب ) ، اصول راهبري شرکتي ، آئين نامه نظام راهبري مصوب 11 / 8 / 1386 ، دستوالعمل حاکميت شرکتي 24 / 4 / 1397 ، فرهنگ يادگيري سازماني ، نوآوري باز و .. سه پيش نويس آئين نامه انتخاب 6 نفر هيات امناء  ارائه شده به دفتر وزارت آموزش و پرورش را بررسي مي کنيم تا شرايط اصلاح ساختار موسسه صندوق ذخيره فرهنگيان فراهم شود .

تلاش مي کنيم تا شرايط گذر از قيم مابي حاکم در حال حاضر را معرفي کنيم و شرايط حرکت به سوي مشارکت صاحبان اصلي سرمايه را ترسيم نماييم .

مقدمه

  مهدي سورگي :

" ... فرض بر این است تمام فرهنگیان عضو انسان های عاقل و بالغی هستند که می توانند صرفه و صلاح خود را خود تشخیص دهند و نیاز به قیم ندارند. "

در مقدمه با توجه به منابع حقوقي به مبحث " قيم " در قانون مدني ايران مي پردازيم .

قابل توجه رياست محترم هيات امناي صندوق ذخيره فرهنگيان !

 ماده ۱۲۱۸ قانون مدنی ( 1 )  برای اشخاص ذیل ، قیم انتخاب می‌ شود:

  1. برای صغاری که ولی خاص ندارند.
  2. برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها بوده و ولی خاص نداشته باشند.

توضيح : برخي رفتارهاي مسئولين اين احساس را در اعضا به وجود آورده است که مسئولين، قيم اعضا در مديريت سرمايه هاي آنان در صندوق ذخيره فرهنگيان هستند . وقتي قانون اجازه تغيير قيم را مي دهد ،  آيا اعضای صندوق نمي توانند قيم هاي خود را تغيير دهند ؟

  1. برای مجانین و اشخاص غیر رشید که جنون یا عدم رشد آنها متصل به زمان صغر آنها نباشد

عدم پیگیری و رسیدگی قیم به امور مالی محجور

در اين تارنما ، يک پرونده واقعي به شرح ذيل مطرح مي شود :

شوهرم 9 ماه هست به خاطر آسیب های زمان جنگ فوت کرده . الان 9 ماه هست که دادگاه انقلاب آبیک تمام حساب بانکی ایشان را بسته و برادر شوهرم که قیم پسرم شده هیچ رسیدگی نمی کند و منزل من الان 9 ماه میشه که منزل آب نداره  .بالای ده بار هم درخواست دادم به دادسرا اما این دادگاه پی گیری نمی کند.آیا راهی هست که قیم را عوض کنم یا مجبورش کنم به انجام مسئولیتی که پذیرفته ؟ آیا می توانم خودم با دادسرای سرپرستی صحبت کنم تا اجازه دسترسی به حساب شوهرم را بدهند برای پرداخت هزینه های ضروری ؟

پاسخ کارشناس حقوقی به سوال مطرح شده :

در پاسخ به پرسشی که طرح فرمودید و همچنین در رابطه با عدم پیگیری و رسیدگی قیم به امور مالی محجور باید گفت مطابق بند 5 ماده 1248 قانون مدنی، در صورتی که قیم در اداره ی اموال مولی علیه لیاقت و شایستگی نداشته باشد به حکم دادگاه عزل خواهد شد.

لازم به ذکر است که قانون در مورد پرداخت هزینه های زندگی و انشعابات منزل مسکونی از اموال متوفی ساکت است و در این خصوص راه حل قانونی به نظر نمی رسد مگر اینکه خود معاونت سرپرستی دادسرای مربوطه در این خصوص مساعدت و ارائه طریق نماید.

همان طور که ملاحظه مي کنيد قانون اجازه تغيير قيم نالايق را مي دهد .

خلاصه قسمت هاي قبل  :

با وجود نکات بسيار مثبت و مفيد اقدام نجفي در تاسيس موسسه اي کاملأ  خصوصي  ، متاسفانه ساختاري که محمد علي نجفي از بدو تاسيس صندوق ذخيره فرهنگيان طراحي نموده است مسئولين را قيم اعضا تلقي نموده است که برخي از روساي هيات امنا احساس قيم بودن  بيشتر و برخي احساس قيم بودن کمتر داشته اند .

برخي از وزراي اموزش و پرورش در مخالفت با قيم مابي در صندوق خوش درخشيده اند :

  1. سيد محمد بطحايي ، مبتکر ِ مخالفت با قيم مابي در صندوق ذخيره فرهنگيان مي باشد .
  2. محسن حاجي ميرزايي ، بزرگ سردار مخالف قيم مابي ( اصلاح اساسنامه و انتخاب  شش نفر عضو هيات امناء ) مي باشد .
  3. مطالبه گران ، تشکل هاي مدني ، مجمع عمومي استاني ، خيل عظيم بازنشستگان عضو ، مسولين شبکه هاي اجتماعي ، اصحاب رسانه و ... با تمام ظرفيت خود در خدمت رياست محترم هيات امناي کنوني هستند تا نام يوسف نوري به عنوان ابر مبارز قيم مابي در تاريخ صندوق ثبت شود .

موسسه صندوق ذخيره فرهنگيان جزء موسسات غير تجاري است که هدفش جلب منافع مادی و تقسیم منافع مزبور بین اعضاء خود مي باشد .

طبق قانون در کليه موسسات غير تجاري از جمله صندوق ذخيره فرهنگيان بالا ترين رکن مجمع عمومي است که متاسفانه رکن مجمع عمومي در ربع قرن گذشته در صندوق وجود نداشته و وزير آموزش و پرورش قيم اعضا بوده و مي باشد .

اخيرا در شبکه هاي اجتماعي مخصوص فرهنگيان ، به صراحت اشاره شده است که از بهمن 1400 که تيم کارشناسي منتصب خود ِ وزير آموزش و پرورش ورود 20 % دارايي ها را به فرا بورس تصويب نموده اند ؛  به دليل آنکه مقام محترم وزارات آموزش و پرورش براي ورود به بورس به يقين نرسيده اند  امکان ثبت اين دارايي ها در فرا بورس قبل از پايان سال 1400( زمان مقرر )  از دست رفته است .

تا نگارش اين مطلب هنوز وزير ، براي ورود به فرا بورس به يقين  نرسيده  و مصوبه کتبي هيات امنا  را به مسئولين اجرايي ابلاغ نکرده  است .

چرا وزير به نظر مشاوران غير عضو  که شايد مخالف منافع اعضا هستند توجه مي کند و با مشاوران عضو صندوق ديدار ندارد و طي  5 ماه به يقين نمي رسد؟

چرا وزير  به مشورت با کارشناسان عضو راضي نمي شود و قيم مابي را پيشه نموده است ؟

محاسبه حق مالکانه اعضا در بورس يا فرا بورس ، با معافيت هاي مالياتي بيشتر همراه است ،  مضاف بر ان شفافيت بورس روي دوم اين سکه با ارزش است که در روش هاي ديگر تعيين ارزش دارايي ها اين شفافيت و خشاکاندن ريشه هاي فساد برجسته  نمي باشد .

براي ورود به بورس يا حتي فرا بورس شرايطي لازم است که در زمان غندالي فراهم نبود .

با توجه به شرايطي که امروز بر صندوق حاکم است و امکان ثبت نماد در فرا بورس براي بزرگترين هلدينگ صندوق ذخيره فرهنگيان  ( هلدينگ پترو فرهنگ )  مهيا شده است ،برخي از کارشناسان  با تخصيص ارزش مالکانه به روش هاي قبلي به شدت مخالف هستند .

نقدشوندگی بالا، کاهش ریسک سرمایه‌گذاری به دلیل ارتقای شفافیت، برخورداری از مالیات نقل‌ و‌ انتقال به میزان 0.5‌ درصد ارزش معامله در مقایسه با 4درصد ارزش اسمی در خارج از بورس، نظارت بر فعالیت شرکت‌ها و پاسخگویی بیشتر مدیران شرکت از جمله مزایایی است که با پذیرش شرکت‌ها در فرابورس ایران نصیب سرمایه‌گذاران می‌شود.

به قرار شنيده ها قرار بوده سهام پترو فرهنگ در سال 1400 به جاي عرضه اوليه به عموم افراد ، عرضه اوليه هم به اعضاي موسسه صندوق ذخيره فرهنگيان ارائه شود که اين هم يک شرايط ويژه و خاص بود که متاسفانه اعضا از آن محروم ماندند .

در صورت ورود به بورس يا فرابورس ، اعضاي صندوق بعد از 27 سال بدون نياز به قيم ،  می‌توانند بازار و شرایط شرکت‌ها را به‌ صورت دقیق بررسی کرده و با خرید و فروش سهام در فرابورس و سرمایه‌گذاری منطقی، سود و سرمایه خود را افزایش دهند.

***

 قسمت چهارم :

پرسش کننده :

مگر مجمع عمومي استاني در حال حاضر فعال است ؟

 

پاسخ دهنده :

بله . اخيرا ( ارديبهشت ماه 1401 ) چهل و دو نفر از مجمع عمومي استاني  83 نفره نامه اي به مدير عامل و هيات مديره صندوق نوشته اند و درخواستي را مطرح نموده اند .

يا در نشست 20 بهمن 1400 ديدار با مدير عامل وقت صندوق ، نمايندگان شايسته مجمع عمومي استاني  حضور داشتند و بسيار خوش درخشيدند .

 

پرسش کننده :

مگر مجمع عمومي استاني اعتبار دارند ؟

آسیب شناسی مساله قیم مآبی در صندوق ذخیره فرهنگیان با تکیه بر مواد قانونی در صدای معلم

پاسخ دهنده :

اولأ ؛ اولين اعتبار نامه آنان از سوي صاحبان سرمايه صادر شده است که به آنان راي داده اند . به عبارت صحيح تر ، آن ها نمايندگان شايسته صاحبان سرمايه مي باشند و قيم اعضا نيستند .

ثانيا ؛ سيد محمد بطحايي در شبکه هاي اجتماعي اعلام کرده است که برنامه براي صدور اعتبار نامه براي همه 83 نفر را داشته است که متاسفانه به دليل مشغله هاي زياد کاري موفق به اجراي اين مهم نشده است .

ثالثا ؛ همان طور که ملاحظه مي فرماييد در حال حاضر هم بيش از نيمي از اين مجمع عمومي استاني فعال مي باشند و مسائل صندوق خود را رصد مي کنند و راهکار ارائه مي دهند  .

آسیب شناسی مساله قیم مآبی در صندوق ذخیره فرهنگیان با تکیه بر مواد قانونی در صدای معلم

پرسش کننده :

آيا مجمع عمومي استاني بر مجمع عمومي ارجح است که شما بر مجمع عمومي استاني تاکيد بيشتر از مجمع عمومي داريد ؟

 

پاسخ دهنده :

طبق قانون تجارت ، پُر واضح است که بالاترين رکن موسسه ، مجمع عمومي آن است ولي تا به رسميت شناختن مجمع عمومي در اساسنامه صندوق ، مجمع عمومي استاني و رکن ناظر بر آن بسيار مهم و نقش آفرين است به خصوص آن که براي مبارزه با فساد در اين موسسه بهترين راهکار حکمراني خوب ( بهره مندي از کارشناسان عضو صندوق ) است .

 

پرسش کننده :

در پيش نويس ديگر ، چه نگاهي به نقش اعضا در مديريت سرمايه ها يا حکمراني خوب شده است ؟

 

پاسخ دهنده :

مهدي سورگي در پيش نويس ارايه شده به مورخ 29 آذر 1400 آورده است  :

در اساسنامه های سال 1397 و پیش از آن، اعضای هیات امنا به عنوان بالاترین مرجع تصمیم گیری و نظارت بر عملکرد فعالیت مدیران ارشد « موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان » از سوی وزیر محترم آموزش و پرورش انتخاب و منصوب می شدند. از آنجا که طبق رای وحدت رویه «دیوان عدالت اداری » موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان « خصوصی »  است، لذا باید سایر شئونات یک موسسه خصوصی نیز در آن دیده شود، که مهم ترین آن « حقوق مالکانه اعضا بر دارایی های صندوق » است. یکی از مهم ترین حقوق مالکانه « حق نظارت بر دارایی » توسط مالک یا مالکین است.

آسیب شناسی مساله قیم مآبی در صندوق ذخیره فرهنگیان با تکیه بر مواد قانونی در صدای معلم

پرسش کننده :

به نظر مهدي سورگي رابطه بين  مجمع عمومي استاني  يا منتخبين استاني با اعضاي هیات مدیره چگونه است ؟

 

پاسخ دهنده :

مهدي سورگي 29 آذر 1400 :

منتخبین نهایی عضو هیات مدیره از طریق مکاتبات رسمی در ارتباط مستقیم با منتخبین استانی بوده و موظف اند به پرسش های طرح شده آنان را طبق « اصل پاسخ گویی » پاسخ دهند.

 

پرسش کننده :

در پيش نويس آيين نامه سورگي چه ارکاني انتخاب مي شوند ؟

 

پاسخ دهنده :

  1. در پيش نويس آئين نامه مهدي سورگي ، حق رای اعضا بر اساس سهم آنها از کل دارایی های صندوق لحاظ مي شود .
  2. در مرحله تعيين صلاحيت نامزدها ، هر نامزدي که حداقل 10% کل آراي استان خود را کسب نمايد صلاحيت حرفه اي شرکت در انتخابات را کسب مي کند . به عبارت ديگر ، صلاحيت عمومي نامزدها ( فقط و فقط با معيارهاي کاملا شفاف و غير قابل تفسير بررسي مي شود ) و به جاي صلاحيت حرفه اي نامزدها فقط و فقط کسب اعتماد 10 درصد امتياز آراء ( ارزش وزني آراي )  آن استان کافي است .
  3. مجمع عمومي استاني يا منتخبين استاني که بيش از 150 عضو نداشته باشد ، توصيه مي شود .
  4. از بين اين مجمع عمومي حداکثر 150 نفري ، شش منتخب اصلي و سه نفر علي البدل هيات امنا انخاب مي شوند .

پرسش کننده :

در پيش نويس آيين نامه مطالبه گران صندوق ذخيره فرهنگيان به مجمع عمومي استاني يا منتخبين استاني چه بهايي داده شده است ؟

 

پاسخ دهنده :

ويژگي بارز ِ آئين نامه مطالبه گران ، توجه جدي به مجمع عمومي استاني يا منتخبين استاني است  .مثلا عمده وظايف انتخابت دوره اول بر عهده کار گروه مرکب مي باشد .

 

پرسش کننده :

در پيش نويس آيين نامه مطالبه گران ، ترکيب ِ کار گروه ِ مرکب چگونه ترکيبي است  ؟

 

پاسخ دهنده :

تعريف کار گروه مرکب : در دوره اول انتخابات بر اساس اين آئين نامه ،  سه نفر منتخب ِ هيات امناي مستقر ، شش نفر از بين افرادي که بالاترين راي ( کمتر از سه نفر منتخب ) را کسب کرده اند و در قيد حيات هستند و کنشگر در راستاي تامين منافع  اعضا مي باشند به عنوان کار گروه مرکب شناخته مي شوند .   به عبارت ساده تر شش نفر کنشگر فعال از مجمع نمايندگان استاني و سه نفر هيات امناي منتخب و مستقر ،  کار گروه مرکب هيات امنا و مجمع نماينگان استاني  را تشکيل مي دهند .

 

پرسش کننده :

سه منتخب هم که توسط همين مجمع عمومي استاني ( منتخبين استاني ) انتخاب شده اند .

 

پاسخ دهنده :

بله ، کاملأ صحيح مي فرماييد . در طي اين مدت ارتباط بين سه منتخب و مجمع عمومي استاني به برکت شبکه هاي اجتماعي کاملأ گسسته نشده است . از رياست محترم هيات امنا انتظار مي رفت و مي رود با اجراي هرچه سريع تر انتخابات دموکراتيک و استقرار شش منتخب و ساختار نقش آفريني اعضا ، به قيم مابي دولت و مجلس پايان دهند و راه اصلاح ساختار توسط صاحبان سرمايه را فراهم آورند .

 

پرسش کننده :

يعني مي فرماييد مجمع عمومي استاني از منتخبين خود همواره حمايت کرده اند و سه منتخب هم به مجمع عمومي استاني پاسخ گو بوده اند ؟

 

پاسخ دهنده :

متاسفانه اين ارتباط دو سويه به شکل سيستماتيک و مدون براساس يک نظام نامه نبوده است و نواقصي در اين رابطه دوسويه ديده مي شود .

 

پرسش کننده :

يعني سه منتخب به مجمع عمومي استاني بي توجهي کرده اند يا مجمع عمومي استاني به چالش هاي سه منتخب بي توجه بوده اند ؟

 

پاسخ دهنده :

متاسفانه در اين رابطه دو سويه به دليل عدم نظام نامه مدون هر دو رکن نسبت وبه وظايف خود در برابر ديگر رکن کوتاهي داشته اند .

 

پرسش کننده :

کوتاهي هاي مجمع عمومي استاني نسبت به سه منتخب چه بوده است ؟

 

پاسخ دهنده :

پاسخ دقيق به اين پرسش از تعامل ِ مجمع عمومي استاني و سه منتخب بيرون مي آيد . فقط مي توانم در حد بضاعت اندکم به چند مورد اشاره کنم .

 

پرسش کننده :

موارد مورد نظر شما در باره عدم حمايت مجمع عمومي استاني از سه منتخب چيست ؟

آسیب شناسی مساله قیم مآبی در صندوق ذخیره فرهنگیان با تکیه بر مواد قانونی در صدای معلم

پاسخ دهنده :

  1. سه منتخب هيات امنا از فرهنگيان برجسته عضو بوده اند که مورد اقبال مجمع عمومي استاني قرار گرفته اند ولي اطلاعات کافي و وافي در مسائل حقوقي ، شرکت داري ، قواعد حاکم بر نظارت و نحوه انتخاب موسسات نظارتي ، مباني تدوين سند چشم انداز براي صندوق ، نقش حکمراني خوب در مبارزه بافساد ، راه هاي مدرن مبارزه با فساد ، قواعد و لازمه هاي ورود به بورس ، روش هاي اصلاح ساختار و .... را نداشته اند .
  2. سه منتخب هيات امنا از فرهنگيان برجسته عضو بوده اند که مورد اقبال مجمع عمومي استاني قرار گرفته اند ولي به شيوه رسيدگي به امور يک مجموعه بزرگ در حد صندوق آشنا نبوده اند. مثلأ سه منتخب به مباني اداره مجموعه ها به روش حاکميت شرکتي يا به  ويژگي هاي صندوق هاي قابل معامله در بورس و ... آشنا نبوده اند .
  1. سه منتخب هيات امنا از فرهنگيان برجسته عضو بوده اند که مورد اقبال مجمع عمومي استاني قرار گرفته اند ولي با چالش ِ اداري ( عدم آگاهي مسئولين ) آموزش و پرورش به حقوق ِ آنان جهت انجام وظيفه در صندوق مواجهه شده اند ؛ مثلأ براي بهره مندي از ماموريت اداري بدون حق ماموريت  ،جهت  انجام وظايف  محوله گاهي مجبور شدند خارج از روند ماموريت اتوماسيون عمل کنند .
  2. سه منتخب هيات امنا از فرهنگيان برجسته عضو بوده اند که مورد اقبال مجمع عمومي استاني قرار گرفته اند ولي …

پرسش کننده :

در بند 2 ماده 11 اساسنامه قانوني 1400 ( وظايف و اختيارات هيات امناء) آمده است : « تعيين و تصويب خط مشي و سياست هاي کلي فعاليت ها و  برنامه هاي ميان مدت و بلند مدت موسسه » . « حساسیت اجتماعی به این ارتباط دارد که اعضا تا چه اندازه به خوبی احساسات یکدیگر را درک می‌کنند »

در بند 7 ماده 14 اساسنامه قانوني 1400 ( وظايف و اختيارات هيات مديره ) آمده است : « تهيه برنامه راهبردي بلند مدت و ميان مدت براي ارائه به هيات امناء جهت تصويب » .

ولي در بند يک ِ عدم حمايت مجمع عمومي استاني  از سه منتخب ، به مباني تدوين سند چشم انداز براي صندوق اشاره مي فرماييد . آيا اين تداخل مسئوليت ها به ضرر صندوق نمي باشد ؟

 

پاسخ دهنده :

در روش هاي نوين از سيستم هاي باز استفاده مي شود .

 

پرسش کننده :

درست است . در سيستم هاي باز براي تدوين سند چشم انداز ، بيانيه ماموريت .... برنامه هاي راهبردي از پرسنل مجموعه ها هم ياري گرفته مي شود .

 

پاسخ دهنده :

بله . کاملأ صحيح مي فرماييد ؛ براي افزايش راندمان فعاليت مجموعه ها ، پرسنل را هم درگير تدوين اسناد بالا دستي مي نمايند . اما بحث کليدي تر ، بهره مندي از نگاه ِکارشناسان ِ صاحبان اصلي  سرمايه مي باشد . چرا وزير  به مشورت با کارشناسان عضو راضي نمي شود و قيم مابي را پيشه نموده است ؟

نقش آفريني کارشناسان صاحبان اصلي سرمايه ، عميق تر از  نقش آفريني پرسنل در تهيه و تدوين اسناد بالا دستي است .

اگر بخواهيم مکانيزم حاکم بر سرمايه يک ميليون ششصد هزار عضو صندوق يعني  قيم مابي را ملغي نماييم شايسته و بايسته است که اعضا يعني صاحبان اصلي سرمايه نيز در تدوين اسناد بالا دستي از جمله اساسنامه ، سند چشم انداز و ... نقش آفريني نمايند .

از رياست محترم هيات امنا انتظار مي رفت و مي رود با اجراي هرچه سريع تر انتخابات دموکراتيک و استقرار شش منتخب و ساختار نقش آفريني اعضا ، به قيم مابي دولت و مجلس پايان دهند و راه اصلاح ساختار توسط صاحبان سرمايه را فراهم آورند . زيرا سه منتخب يا شش منتخب هيات امنا به همه مباحث مطرح شده در امور حقوقي ، قانوني ، مديريتي، اصول حاکميت شرکتي  و ...  آشنا و آگاه نيستند .

 

پرسش کننده :

بوذرجمِهر گفته :  « همه چيز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزاده اند  » .

آسیب شناسی مساله قیم مآبی در صندوق ذخیره فرهنگیان با تکیه بر مواد قانونی در صدای معلم

پاسخ دهنده ( 3 ) :

به نکته بسيار مهمي اشاره نموديد :

. یک روز پیرزنی پرسان پرسان به سراغ بوذرجمهر حکیم آمد و در حضور جمعی که آنجا بودند مساله ای پرسید .  بوذرجمهر فکری کرد و گفت : « نمی دانم . باید مطالعه کنم و فکر کنم و جواب مساله را پیدا کنم » .  پیرزن پرتوقع که خیال می کرد بوذرجمهر همه چیز را می داند از این جواب ناراحت شد و گفت : «  خیلی عجیب است و نامربوط است ! وزیر انوشیروان هستی و نامت بوذرجمِهر حکیم است و همه تو را مردی دانشمند می دانند و از پادشاه چندین و چندان مزد و پاداش می گیری و وقتی هم پیرزنی مثل من از تو چیزی می پرسد می گویی نمی دانم !  پس این همه احترام را برای چه داری و آن همه پول را برای چه می گیری ؟ »

بوذرجمِهر با مهربانی جواب  داد : « من بعضی از چیزها را می دانم و بسیاری از چیزها را نمی دانم و هرگز ادعا نکرده ام که همه چیز را می دانم . احترامی هم که دارم برای همان چیز های اندکی است که می دانم ؛  هم چنان که جواب مساله ی تو را ندانستم و تو به من احترامی نکردی . هر چه هم پاداش می گیرم برای همان چیزهای کمی است که می دانم و اگر می خواستند برای آنچه نمی دانم به من مزد و پاداش بدهند , همه ی آنچه در دنیا هست بس نبود زیرا چیزهایی که نمی دانم خیلی زیاد است . یقین داشته باش پادشاه هم برای آنچه نمی دانم به من پاداش نمی دهد . اگر قبول نداری برو از پادشاه بپرس . » .

پیرزن شرمنده شد و گفت : « از آنچه گفتم پوزش می خواهم . من پنجاه سال است مکتب دارم . مردم مرا دانا می شمارند و چیزهای بسیاری از من می پرسند و تا یاد دارم هرگز نگفته ام نمی دانم . همیشه جوابی داده ام و مردم را از خود راضی نگه داشته ام » .

بوذرجمِهر در جواب گفت : « کسی که می خواهد همه را از خود راضی نگه دارد ناچار ضد و نقیض زیاد خواهد گفت و کسی که می خواهد به همه چیز جواب بدهد و هرگز نگوید نمی دانم ناچار بسیاری از جواب هایش نادرست خواهد بود . هر کسی چیزهایی می داند و چیزهای بیشتری نمی داند , همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزاده اند » .

من از بيان اين حکايت نظر خاصي دارم .

 

پرسش کننده :

مشخص است : هر کسی چیزهای محدودي  می داند و چیزهای بیشتری را نمی داند. فرهنگيان آموزش بینند که اگر با پرسشي مواجه شدند و پاسخ آن را نمي دانند ، همچون بوذرجمِهر  عمل کنند .

 

پاسخ دهنده :

 اين حکايت  يک پند انفرادي دارد و يک پند اجتماعي . پند انفرادي را شما به درستي فرموديد ولي پند اجتماعي آن مغفول مانده است  .

 

پرسش کننده :

پند اجتماعي حکايت بوذرجمِهر چيست ؟

 

پاسخ دهنده :

تکيه به خرد جمعي پند اجتماعي حکايت بوذرجمِهر است .

 

پرسش کننده :

خرد جمعي چيست ؟

آسیب شناسی مساله قیم مآبی در صندوق ذخیره فرهنگیان با تکیه بر مواد قانونی در صدای معلم

پاسخ دهنده ( 4 )  :

خرد جمعی یا هوش جمعی، برآیند نظرات گروهی از افراد به جای یک فرد متخصص است.

پژوهشگران بر این باور هستند که هوش جمعی از آنجا برمی‌آید که افراد گروه تا چه اندازه با یکدیگر همکاری می‌کنند. برای نمونه، گروه‌هایی که افراد آن را کسانی با « حساسیت اجتماعی » افزون تر تشکیل می‌دادند دارای خرد جمعی بالاتری بودند.

کریستوفر کبریس،-نویسنده مقاله و استادیار روان شناسی در یونیون کالج نیویورک می گوید:  « حساسیت اجتماعی به این ارتباط دارد که اعضا تا چه اندازه به خوبی احساسات یکدیگر را درک می‌کنند » .

« همچنین در گروه‌هایی که یک فرد نقش چیره داشت، این گروه‌ها از هوش جمعی کمتری، در مقایسه با گروه‌هایی که در آن‌ها جریان بحث چرخش متعادل تری داشت، برخوردار بودند » .

 

پرسش کننده :

رابطه بين بهره مندي از خرد جمعي و بهبود وضع اقتصادي موسسات غير تجاري چيست ؟

( گفت و شنود ادامه دارد )

* بخش نخست

* بخش دوم

* بخش سوم

منابع :

1- آرشیو سوالات حقوقی از وکلای دادگران ( 1 ) تاریخ انتشار: دوشنبه 01 آذر 14002. تارنماي ثبت فکر برتر

3- تعريف خرد جمعي از ويکي پديا

4- تعريف خرد جمعي از ويکي پديا

5- خبرگزاري ايمنا نخستين خبرگزاري شهو شهروندان ايران : ادب مدیر کل اداره ثبت شرکت ها و موسسات غیر تجاری ایران . خرد جمعی، راهکار بهبود اوضاع اقتصادی است/لزوم ارتباط اعضای اتاق های بازرگانی با قوه هاادب مدیر کل اداره ثبت شرکت ها و موسسات غیر تجاری ایران . خرد جمعی، راهکار بهبود اوضاع اقتصادی است/لزوم ارتباط اعضای اتاق های بازرگانی با قوه ها

6-  دنياي اقتصاد لزوم تصميم گيري بر اساس خرد جمعي

7-  حاکمیت شرکتی چیست؟ مسیر درست در حکمرانی خوب شرکتها چطور ایجاد می شود؟ دیدگاه /در شریف استراتژی /توسط دفتر استراتژی دانشگاه شریف

8- شرکت سرمايه گذاري گروه توسعه ملي ( سهامي عام ) حاکميت شرکتي و کميته هاي تخصصي

9- آئين نامه نظام راهبردي شرکتي مصوب 11/8/1386 سازمان بورس و اوراق بهادار تهران

10- دستورالعمل حاكميت شركتي شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ايران

11- فصلنامه علمي پژوهشي حسابداري مديريت / شماره بيستم / بهار 1393 - بررسی تاثیر اجراي آئین نامه نظام راهبري شرکتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران بر مدیریت سود - بررسی تاثیر اجراي آئین نامه نظام راهبري شرکتی سازمان بورس اوراق بهادار تهران بر مدیریت سود

  1. تار نماي پژوهش هاي حسابداري مالي . مدیریت سود، چگونه کیفیت سود شرکت‏ها را تحت تاثیر قرار می ‏دهد؟

13- استراتژي باز ( Open Strategy ) چيست ؟

  1. فرهنگ مشارکت و خرد جمعي
  2. دنياي اقتصاد : راهنمايي کاربران براي استفاده از استراتژي باز ، استراتژي سازي موفق با خرد جمعي
  3. تحقق خرد جمعی در کنترل شرکت‌های زیرمجموعه و بانک
  4. مقاله تحقيقي تعامل فرهنگ یادگیری سازمانی با ظرفیت جذب، نوآوری باز و رهبری توانمندساز در شرکت های دانش بنیان: تحلیل یک مدل میانجی تعدیل شده
  5. تعریف یادگیری سازمانی و سازمان یادگیرنده چیست؟ دیدگاه /در شریف استراتژی /توسط دفتر استراتژی دانشگاه شریف دیدگاه /در شریف استراتژی /توسط دفتر استراتژی دانشگاه شریف

19- «نوآوری باز» چیست و چرا به یک ضرورت تبدیل شده است؟

20- مقاله حاکميت شرکتي ، حمايت از سهامداران

21-  حکمرانی خوب با استقرار حاکمیت شرکتی

22- تکرار مطالبات فرهنگیان در دیدار اختصاصی عضو شورای مرکزی سازمان معلمان ایران با وزیر آموزش و پرورش

23 - ويکي پديا : حکمراني خوب يا حکمراني مطلوب

24.صندوق ذخيره فرهنگيان ، 21 ارديبهشت 1401 : راهکارهای محاسبه ارزش افزوده دارایی‌های صندوق ذخیره فرهنگیان

  1. شرکت کار گذاري سرمايه و دانش
  1. سايت آموزش مفيد
  1. سايت سبد گردان تحت نظارت سازمان بورس و اوراق بهادار

28  .فصلنامه سياستهاي راهبردي و کلان مقاله
تأثیر شفافیت سود بر هزینه سرمایه و بازده اضافی (مطالعه موردی: شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)

  1. سايت فرا بورس ايران + پرسش‌های متداول پذیرش در بازار اول، دومپرسش‌های متداول پذیرش در بازار اول، دوم
  1. سايت مشاوره حقوقي دينا
  1. خبرگزاري مهر ، مدیرعامل جدید صندوق ذخیره فرهنگیان کیست ؟

32. صداي معلم

شورای سازمان معلمان منطقه 6 تهران : پیشنهادات در مورد صندوق ذخيره فرهنگيان


آسیب شناسی مساله قیم مآبی در صندوق ذخیره فرهنگیان با تکیه بر مواد قانونی در صدای معلم

منتشرشده در اقتصاد

موانع و مقتضیات مشارکت در آموزش و پرورش ایران و علت العلل آن

برای این که کاری صورت گیرد باید موانع انجام آن مفقود و مقتضیات انجام آن موجود باشد. مثلا اگر شما بخواهید خانه ای در جایی بسازید باید مجوزهای قانونی لازم برای ساخت بنا در آن محیط را به دست آورید و مانعی از جهات قانونی وجود نداشته باشد و مقتضای انجام آن که وجود سرمایه و نیروی کار است هم وجود داشته باشد.

حال باید دید که چه موانعی در مسیر مشارکت در آموزش و پرورش موجود است و مقتضیات توسعه مشارکت چیست؟

مشارکت در آموزش و پرورش یعنی همه ذی نفعان آموزش و پرورش در تحقق هر چه بهتر هدف یاددهی و یادگیری صاحب سهم باشند.

فرایند یاددهی و یادگیری مستلزم تمهید شرایط به نحوی است که معلم و دانش آموز و فضا و تجهیزات و محتوای آموزشی و مدیریت و برنامه درسی در بهترین کیفیت پردازش شود و این کار مستلزم همکاری و همفکری یا مشارکت همه ذی نفعان است.

ذی نفعان نظام آموزشی عملا همه افراد و نهادهای جامعه هستند و لذا مشارکت پذیری در آموزش و پرورش یعنی تمهید مقدمات برای حضور و تاثیر گذاری همگان در آموزش و پرورش.

مبنای مشارکت جویی و مشارکت پذیری نیاز به مشارکت است.

جامعه انسانی بر مبنای نیازهای متقابل افراد شکل یافته است و امور در یک جامعه انسانی به دلیل نیازهای افراد به یکدیگر به صورت مشارکتی به انجام می رسند.

موانع و مقتضیات مشارکت در آموزش و پرورش ایران و علت العلل آن

اگر فردی که قصد بنای ساختمانی را دارد خود هم طراح باشد هم معمار و هم‌ تولید کننده مصالح و هم کارگر در ساخت بنا نیازی به مشارکت دیگران ندارد و خود آن بنا را با کیفیتی که از مهارت او در هر یک از حرفه های یاد شده ناشی می شود می سازد و بهره برداری می کند. یا اگر فرد اراده ای قوی برای ساخت بنا نداشته باشد و تنها ایده ای در ذهن داشته باشد و اصراری برای عملی کردن آن ایده نداشته باشد نیز اراده ای برای مشارکت طلبی نخواهد داشت.

تنها در این دو صورت است که یا کار بدون مشارکت به انجام می رسد و یا بدون مشارکت همچنان معطل می ماند.

هر دو فرض یاد شده نامحتمل است زیرا در فرض اول چنین فردی وجود ندارد و یا اگر مدعی سوپرمنی وجود داشته باشد کار با کیفیت مطلوب به سامان‌ نمی رسد زیرا به هر حال فرد یاد شده در برخی از مهارت های لازم برای ساخت بنا لنگ می زند و در آن مهارت ها به متخصص نیازمند است.

در فرض دوم نیز عملا راهبرد و هدفی وجود ندارد و آنچه گفته می شود شعاری پوچ و توخالی است.

نگارنده معتقد است که در آموزش و پرورش ایران یا اراده ای برای مشارکت طلبی همگانی وجود ندارد و یا اگر در برهه هایی از زمان وجود داشته باشد این اراده بسیار ضعیف و غیر معطوف به اقدام اساسی است.

در آموزش و پرورش ایران به کیفیت توجه نمی شود و به دلیل این که این مجموعه با هر کیفیتی اداره شود مدیران آن در مقابل مردم و حاکمیت نیازی به پاسخ گویی نمی بینند بنابر این نیازی هم به مشارکت احساس نمی کنند. به عنوان مثال چندین دهه است که میانگین نمره امتحان نهایی که تنها شاخص ملی در سنجش کارکردهای نظام تعلیم و تربیت ایران است حدود دوازده است و این‌ میانگین در دروس نهایی شاخه فنی و حرفه ای از ده کمتر است.

دوازده بودن میانگین نمره نهایی به این‌معناست که کارایی این نظام پایین است و حدود ۴۰ درصد از منابع انسانی و‌ مادی مصرف شده در آموزش و پرورش هدر می رود.

در طی چهار دهه اخیر هیچ‌ گاه وزرای آموزش و پرورش به این دلیل استیضاح نشده اند و هیچ‌ مدیر کل یا مدیر جزئی به دلیل پایین بودن کارایی حوزه تحت مدیریتش عزل یا بازخواست نشده است.

وزیر یا مدیری که هر چه آن خسرو کند شیرین بود چرا باید به کیفیت بیاندیشد و برای تحقق کیفیت دست به دامن مشارکت ذینفعان بشود ؟

موانع و مقتضیات مشارکت در آموزش و پرورش ایران و علت العلل آن

( نخستین کاری که یک آموزگار کودکان خردسال در یک مدرسه والدورف انجام می‌دهد ، ساختن محیطی گرم و صمیمی مانند خانه برای کودکان است. محیط مهدکودک و پیش دبستانی والدورف امن و حمایت کننده است و همه چیز در یک روند تکراری و منظم به پیش می‌رود. ( این جا )

 

این وضعیت حاکم بر ساخت و ترکیب آموزش و پرورش ایران باعث می شود تا هر وزیری سکان اداره این وزارت خانه را به دست می گیرد عملا تنها به استفاده از بخشی از منابع انسانی ملی یعنی همان بخشی که با دولت مستقر همراهی نشان می دهند بپردازد و بخش بزرگی از سرمایه انسانی را به دلیل عدم هم رایی سیاسی با دولت موجود از دایره توجه خارج کند. کارایی این نظام پایین است و حدود ۴۰ درصد از منابع انسانی و‌ مادی مصرف شده در آموزش و پرورش هدر می رود.

این خاصه خرجی و جدا کردن بخش بزرگی از ظرفیت مشارکت باعث می شود تا از اندکی از ظرفیت های نهادی و فردی استفاده شده و عملا امکان مشارکت همگانی در آموزش و‌ پرورش فراهم‌ نشود.

بنابراین علت العلل ضعف مشارکت در آموزش و پرورش که باعث می شود موانع بیشتری نیز به وجود آید و مقتضیات مشارکت نیز به بوته فراموشی سپرده شود ، شفاف نبودن‌ ماموریت این دستگاه و عدم‌ پاسخگویی مدیران در قبال کارکرد نامطلوب و فاقد کیفیت است.

کانال هفت جوش


موانع و مقتضیات مشارکت در آموزش و پرورش ایران و علت العلل آن

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ « مدیر صدای معلم » به دعوت « میثم حاجی پور مدیر کل حوزه ریاست و روابط عمومی سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور » بازدیدی از مدارس محروم و غیربرخوردار و تعدادی از پروژه های در حال ساخت و تکمیل  این سازمان در استان چهار محال و بختیاری داشت .

در این سفر 24 ساعته ، مجید عبداللهی معاون فنی و نظارت سازمان نوسازی مدارس کشور و کامران رهی مدیرکل نوسازی مدارس استان چهارمحال و بختیاری حضور داشتند .

همچون استان سیستان و بلوچستان ، « محرومیت » در جای جای استان چهار محال و بختیاری هویداست .

آن چه در این بازدیدها محسوس بود آن است که مدارسی که توسط سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس ساخته شده و یا حتا بازسازی شده اند از زیباترین و مستحکم ترین بناهای آن منطقه به نظر می رسند که نکات و اصول فنی مورد توجه قرار گرفته اند و این نشان می دهد که بر خلاف بسیاری از جاها که نظارت و پایش اساسا بی معنا و یا نمایشی است اما در سازمان نوسازی ، توسعه و تجهیز مدارس کشور این مهم رعایت می شود و جان دانش آموزان و معلمان ارزشمند است .

متاسفانه  بر اساس یک قانون « نانوشته » در این کشور که البته مختص و محدود به آموزش و پرورش هم نیست ؛  زمانی که این مدارس « نو » تحویل ادارات آموزش و پرورش داده می شوند پس از چند سال در اثر بی توجهی ، سهل انگاری و فقدان دلسوزی این مدارس « مخروبه » می شوند چرا که ما اساسا در  مقوله ی « نگه داری » ضعیف و سهل انگار هستیم و در این زمینه  نه آموزش دیده ایم و نه حوصله ی توجه به موضوع « نگه داشت » داریم  و بسیاری از منابع و فرصت ها از این طریق به هدر می روند .

و اما موضوع مهم دیگر ، تخریب محیط زیست و دشمنی با طبیعت است که به راحتی و بدون وجود هر گونه قانون و نظارت بازدارنده و پیشگیرانه توسط بسیاری از افراد به اصطلاح « شهروند » این کشور در حال انجام است و اقدام مناسب و پایداری هم برای این وضعیت و ابر بحران پیش رو مشاهده نمی شود .

در این بخش گزارش صدای معلم را از  ساخت  دو مدرسه سه کلاسه واقع در روستای لبد سفلی از توابع شهرستان کوهرنگ استان محروم چهار محال و بختیاری را می خوانید .

منتشرشده در گفت و شنود

هفت نکته ای که هر ایرانی باید نخست بیاموزد و بعد بیاموزاند

1- نسل قبلی به ما گفتند درس بخوان تا برای خودت کسی شوی!

ولی درس خواندن تا دیپلم برای همه لازم است اُما کافی نیست. درس خواندنِ صِرف نه شعور می‌آورد و نه خوشبختی. این عقلانیت، یادگیری مداوم تجربه زندگی و مطالبه گری با تمام جوانب آن است که برای انسان شعور و سعادت می‌آورد.

وقتی می‌گوئیم زندگی یعنی همه چیز: از آشپزی بگیر تا خریدهای روزانه، از گوش دادن به موسیقی تا فوتبال گُل کوچک. از کار کردن در خیریه کوچک تا پیگیری سیاستهای جهانی.

2-  در مدرسه این ۳ سواد را به تو یاد نمی‌دهند: سواد عاطفی، علوم انسانی پُست مدرنیسم ، سواد جنسی. هر سه برای زندگیِ بهتر ضروری اند. هر کدام را از منابع معتبر تخصصی بیاموز.

شبکه های مجازی تخصصی شناسنامه دار منبع خوبی برای کسب دانش هست.

جهل جنسی، بی سوادی رسانه ای و فقر عاطفی ۳ آسیب تباه کننده زندگی امروز و فرداست.

3- تاریخ مهم‌تر از جغرافیاست. اکنون نرم‌افزارهای موقعیت‌یاب) (GPS) و نقشه‌های آنلاین فراهم شده‌اند. اگر جغرافیا ندانی، باز هم راهت را پیدا خواهی کرد اّما تاریخ را هیچ نرم‌افزاری نمی‌تواند خلاصه کند.

تاریخ را عمیق و از منابع مستقل از سیاست بخوان، تا آن اشتباهاتی که ما کردیم را تو انجام ندهی. اشتباهی که دوبار تکرار شود دیگر نامش اشتباه نیست، حماقت است.

هفت نکته ای که هر ایرانی باید نخست بیاموزد و بعد بیاموزاند

4-  زبان انگلیسی به اندازه زبان فارسی اهمیت دارد. وقتی زبان فارسی بلدی، یعنی ۱۲۰ میلیون نفر هم‌سخن و هم صحبت داری. حلقه هم‌ صحبتان و همکارانت را با تسلط بر زبان انگلیسی به بیش از ٣ میلیارد نفر گسترش بده. جهان امروز، بدون مرز است. جهل جنسی، بی سوادی رسانه ای و فقر عاطفی ۳ آسیب تباه کننده زندگی امروز و فرداست.

5-  مهارت ارتباطات مؤثر را بیاموز. ۵۰% موفقیت به ارتباطات مؤثر، فن قانع کردن دیگران و نفوذ کلام بستگی دارد. باید بلد باشی خوب حرف بزنی، خوب ارائه کنی، خوب گزارش بنویسی و خوب متقاعد کنی. فن تولید استدلال را خوب یاد بگیر.

6- مدرک تحصیلی تخصصی مهم است اّما اکنون زمان مهارت است. آن زمان که ما درس می‌خواندیم تعداد مدرک‌دارها کم بود. پس هر کسی ارشد و دکترا داشت مزیت داشت. در زمان شما دیگر مدرک کافی نیست، کسانی قوی باقی خواهند ماند که مهارت عملی داشته باشند.

بسیاری از مشاغل از بین می‌روند و بسیاری مشاغل جدید خلق می‌شوند. رشته‌ای را بخوان و مهارتی را کسب کن که به درد دنیای آتی می‌خورد مثل ژنتیک، صنعت هوشمند سازی، امور فضایی،گردشگری، مهندسی انرژی های پاک و...

اگر رشته امروزی انتخاب نکنی مانند این است که تولید کننده بهترین چرتکه دنیا هستی، در جهانی که هیچ‌کس از چرتکه استفاده نمی‌کند !

7- اهل سفر، گردش و زندگی شاد باش و هنر لذّت بردن از طبیعت، نقاط دیدنی جهان و آشنایی با ملل دیگر را بیاموز و در دفتر خاطراتت ثبت کن، بعدا" به دردت می خورد‌.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

هفت نکته ای که هر ایرانی باید نخست بیاموزد و بعد بیاموزاند

منتشرشده در آموزش نوین

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از تدوین آیین نامه رتبه بندی معلمان

پیش از آن که بخواهم وارد بحث مربوط شوم داخل پرانتز چند جمله ای را خطاب به دولت مردان و حاکمان از باب یادآوری و تنبیه متذکر می شوم .

همیشه نوشته و گفته ام زمانی که طیف به اصطلاح اصول گرا در قوه اجرایی و یا تقنینی کشور  حضور ندارد فریادشان در مورد مطالبات معیشتی و اقتصادی مردم بلند است که چه نشسته اید که مردم درد معیشت دارند و به داد ضعفاء برسید اما همین که خودشان در این مناصب قرار می گیرند در یک چرخش 180 درجه ای مطالبات به سمت و سوی دیگری تغییر ( Shift ) می کند و اولویت ها می شوند مسائلی مانند حجاب ، طرح صیانت و...

چیزی که در روزهای اخیر در مورد موضوع « حجاب » برای من کمی تازگی داشت این بود که مدافعان حجاب اجباری در استدلال های خود به قانونی بودن این موضوع و رعایت آن اصرار دارند . این گروه از معلمان هنوز پس از گذشته دو دهه نتوانسته اند یک فرمول کم هزینه و با کارایی قابل قبول برای مطالبه گری معلمان و احصای مطالبات معلمان ارائه کنند و دست آوردهایشان با وجود ادعاهای فراوان در این حوزه هم قابل توجه و کاربرد نیست .

من وارد مباحث محتوایی در این مساله نمی شوم اما اگر بحث « قانون » و لزوم اجرای آن باشد جلوتر از آن بسیاری از قوانین هستند که فقط روی کاغذ بوده و هیچ گاه اجرایی نشده اند .

به عنوان مثال ؛ این پرسش را باید به جد مطرح کرد که چرا برخی و شاید بسیاری از مواد « قانون مدیریت خدمات کشوری » برای معلمان و با گذشت بیش از یک دهه هنوز اجرایی نشده اند ؟

چه تضمینی هست که سرنوشت قانون رتبه بندی معلمان بهتر از قانون مدیریت خدمات کشوری باشد ؟

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از تدوین آیین نامه رتبه بندی معلمان

 مهم تر از تدوین قانون ، نحوه اجرای قانون و نظارت بر آن است . قانون ، قانون است اما چرا اهتمامی برای اجرای آن و نظارت بر اجرا دیده نمی شود ؟

این روزها ، گروه ها و کانال های معلمی پر از اخبار « رتبه بندی معلمان » است . انگار در آموزش و پرورش هیچ چیز دیگری جز این مشکل فعلا نیست هر چند بعید می دانم در صورت اجرای رتبه بندی با چنین تورم افسار گسیخته ای که استارت خورده است این افزایش ها بتوانند گرهی از مشکلات بگشایند اما بسیاری به مصداق یک مو کندن از خرس غنیمت است فعلا سعی می کنند تا رتبه بندی معلمان را به عنوان حلال مشکلات جا بزنند غافل از آن که تا وضعیت اقتصاد کشور و اصول حکمرانی و سایر پارامترهای مرتبط متحول و بازخوانی نشوند ؛ تغییر چندانی در وضعیت جاری رخ نخواهد داد و چه بسا وضعیت از این هم که هست بدتر شود .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از تدوین آیین نامه رتبه بندی معلمان

برای بسیاری از ما همچنان « فکر کردن » سخت ترین کار و فعالیت است . آیین نامه ی رتبه بندی معلمان که با تاخیر قابل توجه در 12 تیر ماه برای اجرا ابلاغ شده است اعتراض بسیاری و از جمله رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس را برانگیخته است .

علیرضا منادی سفیدان (رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس) در یک لایو اینستاگرامی که از سوی جامعه فرهنگیان برگزار شد، ضمن تائیدِ برخی از اشکالات در این آیین‌نامه گفت: « ما در نوشتنِ قانونِ رتبه‌بندی حساسیتِ بسیاری به خرج دادیم، اما بعد از اینکه آیین‌نامه از سوی دولت ابلاغ شد ما افسوس خوردیم که چرا اجازه‌ی نوشتنِ این آیین‌نامه را به دولت دادیم. ما باید خودمان این آیین‌نامه را می‌نوشتیم تا دستِ دوستانی که در کمیسیون آموزش در طول این مدت شرکت می‌کردند و نظراتِ غیرکارشناسی می‌دادند به آیین‌نامه نمی‌رسید. به نظر می‌رسد آن‌ها در نوشتنِ آیین‌نامه بی‌مهری کردند . »

بند 4 از ماده 2 آیین نامه ی اجرایی قانون نظام رتبه بندی معلمان به برخی « اصطلاحات » اشاره دارد و تصریح می کند : ( این جا )

« ارزیابان حرفه ای: افراد صاحب نظری که به پیشنهاد و معرفی وزارت از بین اعضای هیئت علمی شاغل یا بازنشسته دانشگاه های کشور یا وابسته به وزارت و یا معلمان شاغل و بازنشسته آموزش و پرورش با مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر که از سوی مرکز آموزش مدیریت دولتی بر اساس الگوی ارزیابی حرفه ای آموزش داده شده و گواهی نامه ارزیابی دریافت می نمایند » .

« صدای معلم » از همان ابتدا ( حدود یک دهه پیش ) که بحث رتبه بندی معلمان مطرح شد این جا را هم به وضوح پیش بینی کرده بود و بارها نوشته و هشدار داده بود که مهم تر از تدوین قانون ، نحوه اجرای قانون و نظارت بر آن است اما افسوس و صد افسوس که با گذشت بیش از یک دهه از طرح و تصویب کلیات « طرح سازمان نظام معلمی » هنوز این موضوع در بلاتکلیفی به سر می برد و به نظر می رسد نه برنامه ریزان و تصمیم گیرندگان و نه بخش قابل توجهی از جامعه وسیع معلمان و حتا کنش گران آن هنوز مساله را به خوبی درک نکرده اند .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از تدوین آیین نامه رتبه بندی معلمان

برخی معلمان واگذاری ارزیابی حرفه ای معلمان را به مراکزی خارج از آموزش و پرورش توهین به خودشان تلقی کرده و در برابر آن موضع گرفته اند .

پرسش من از تدوین کنندگان این آیین نامه آن است که تعریف خود را از معلم حرفه ای و صلاحیت های حرفه ای ارائه کنند .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از تدوین آیین نامه رتبه بندی معلمان

آیا افراد و نهادهایی که این آیین نامه را نهایی و تایید کرده اند ؛ خودشان تجربه تدریس واقعی در کلاس های درس به ویژه مناطق محروم را داشته اند ؟

آیا اصلا « روح آموزش » (  Becoming  ) را می شناسند ؟

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از تدوین آیین نامه رتبه بندی معلمان

 الگوی ارزیابی حرفه ای که از آن نام می برند قرار است دقیقا کدام یک از مهارت های حرفه ای معلم ایرانی را در کلاس درس هدف گذاری کرده و آن را مورد ارزیابی قرار دهد ؟ تا وضعیت اقتصاد کشور و اصول حکمرانی و سایر پارامترهای مرتبط متحول و بازخوانی نشوند ؛ تغییر چندانی در وضعیت جاری رخ نخواهد داد و چه بسا وضعیت از این هم که هست بدتر شود .

وجود چنین تشکیلات مستقل و حرفه ای حتا به نفع دولت مردان و وزارت آموزش و پرورش است چرا که می توانست در مقوله مهم و راهبردی « مدیریت منابع انسانی » کمک حال و یار صدیقی باشد و اگر این سازمان شکل گرفته بود حداقل مجبور نبودند که به خاطر بحران کمبود معلم و مدیریت سونامی بازنشستگی به چنین اعمالی روی آورند .

بدون اغراق باید بگویم وضعیت کنونی در درجه ی نخست نتیجه عملکرد و مطالبه گری خود معلمان است .

وقتی در تجمعات و اعتراضات معلمان ، برخی بند و پلاکارد در مخالفت با تشکیل « سازمان نظام معلمی » را بالای سر خود می برند و حتا در مخالفت آن با سخنرانی و وعظ می کنند و حتا برخی کنش گران و فعالان صنفی در مخالفت صریح با سازمان نظام معلمی می نویسند و بقیه هم با « سکوت و بی تفاوتی » آن را تایید می کنند ؛ طبیعی است که در سایه خلاء نهادهای ارزیاب مستقل ، کارآمد و تخصصی در درون آموزش و پرورش کار را به بیرون از این دستگاه بسپارند .

انتقاد علی پورسلیمان مدیر صدای معلم از تدوین آیین نامه رتبه بندی معلمان

برخی از این کنش گران در توجیه مخالفت خود با تشکیل سازمان نظام معلمی چنین می گفتند که تشکیل این سازمان تخصصی فقط به تعداد سازمان های بوروکراتیک و در یک کلمه « کاغذبازی » و « دیوان سالاری زائد » خواهد افزود اما وقتی این پرسش مطرح می شد که نقشه ( PATH ) شما برای طی مسیر و طراحی یک الگوی کارآمد و اثربخش چیست سکوت می کردند و پاسخی نداشتند . برخی معلمان واگذاری ارزیابی حرفه ای معلمان را به مراکزی خارج از آموزش و پرورش توهین به خودشان تلقی کرده و در برابر آن موضع گرفته اند .

برخی فعالان در کانون های صنفی هم تشکیل این نهاد را توطئه حکومت و یا دولت برای کانالیزه کردن و فرمایشی کردن مطالبات معلمان و مطالبه گری آنان تحلیل و تفسیر می کردند .

این گروه از معلمان هنوز پس از گذشته دو دهه نتوانسته اند یک فرمول کم هزینه و با کارایی قابل قبول برای مطالبه گری معلمان و احصای مطالبات معلمان ارائه کنند و دست آوردهایشان با وجود ادعاهای فراوان در این حوزه هم قابل توجه و کاربرد نیست .

تا چنین اتمسفر فکری و جو سازمانی در آموزش و پرورش هست بعید می دانم که تحول چندانی در شکل گیری و تعریف « معلم حرفه ای » به عنوان شاه کلید آموزش حرفه ای در فرآیند توسعه انسانی و توسعه پایدار رخ دهد و همچنان « روزمرگی » در این آشفته بازار حاکم خواهد بود چرا که برای بسیاری از ما همچنان « فکر کردن » سخت ترین کار و فعالیت است .

***

( در کلیپ زیر ، مخالفت صریح و آشکار یکی از معلمان معترض در تجمعات معلمان را مشاهده می کنید که بقیه حاضران هم او را تایید و کف می زنند ! )

منتشرشده در یادداشت

میزان افزایش واقعی بودجه آموزش و پرورش در زمان دولت ابراهیم رئیسی و وزارت یوسف نوری چقدر بوده است در لابه لای خبرها ، مطلبی به نقل از وزیر آموزش و پرورش نگاهم را به خود جلب کرد. گزاره ای که باورش برایم ، قابل هضم نبود. این که برای نخستین بار در تاریخ شکوهمند انقلاب اسلامی ایران, سهم آموزش و پرورش از ۹ درصد کل بودجه به ۱۳ درصد افزایش یافته شده باشد .

هرچند همین ۱۳ درصد هم مرا به یاد سکانسی از مینی سریال قصه های مجید، کیومرث پوراحمد انداخت که وقتی مجید جلو بچه ها ، قمپز در کرده ، سر صف صبحگاهی مدرسه به خاطر گرفتن نمره ۱۳ ، تقاضای تشویق و جایزه داشت ؛ ناظم مدرسه ، با همان لهجه شیرین اصفهانی خطاب به مجید گفت :

« سیزده هم تشویق داره ؟!».

نگارنده در این مجال و مقال قصد درازگویی یا اطاله کلام ندارد ، اما از باب تنبه و تشبه، ذکر این تمثیل ، خالی از افاده نیست.

 روزی از ملانصرالدین پرسیدند مرکز عالم کجاست ؟!

وی بی درنگ در پاسخ گفت : « همین نقطه ای که اکنون من ، بر روی آن ایستاده ام ». چرا باید افزایش ناشی از محل رتبه‌بندی معلمان ، که حاصل تلاش دو ساله دولت و‌ مجلس پس از رفت و برگشت های مکرر ، جرح و تعدیل های متوالی یا تنقیح قوانین و دستورالعمل هاست را شما به نام خود مصادره به مطلوب کنید ؟

گفتند از کجا معلوم است ؟!

در پاسخ گفت : « اگر شما تردید دارید بروید ثابت کنید ! ».

در بین اقسام مغالطه نوعی از مغالطه موجود است که اهل فن آن را مغالطه ی «طلب برهان از مخالف» می خوانند.

این سفسطه بر این پیش فرض غلط استوار است که هر چیزی را می توان پذیرفت مگر این که مخالف آن ثابت شود .در حالی که هیچ چیز را نمی توان پذیرفت مگر آن که درستی آن اثبات شود.

در طول چهل سال گذشته هر که به عنوان وزیر بر این صندلی لرزان و بی دوام، تکیه داده، از این قسم خارق عادات و کرامات ، کم به خویش نسبت نداده است!

مگر همین دیروز نبود فلان وزیر پیشین ، در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم و فارس ، پس از به زیر آمدن از رخش قدرت ، گفته بود که :

هان مردم !

بدانید و آگاه باشید ، تنها طبیب درد آشنای آموزش و پرورش که به کشف بیش از ۷۵۰ نوع از امراض خفیه و آشکار آن دست یافته است منم ! دکترین بنده یعنی برون سپاری آموزش و پرورش ، تنها نسخه شفابخشی است که کار را بر دولتمردان و بودجه نویسان آسان کرده است.

آن روز همان آقا نیز ادعا می کرد از عهد دقیانوس تا کنون ، تنها وزیری که توانسته است سهم آموزش و پرورش را از دولت ستانده و آن را ۲۳ درصد افزایش دهد منم !

«البینه علی المدعی »

و اما مغالطه اینجا است که با کدام متر و میزان این درصد را استخراج کرده سپس در مقام استنباط به این نتیجه شگرف و بی سابقه رسیده اید که تنها خالق این حماسه به یاد ماندنی, در طول ۴۳ سال گذشته ، شما هستید؟!

میزان افزایش واقعی بودجه آموزش و پرورش در زمان دولت ابراهیم رئیسی و وزارت یوسف نوری چقدر بوده است

چنین گزاره ای بی شباهت به ادعای مطایبه آمیز ملانصر الدین نیست !

 اولا :

آیا آقای وزیر از رقم واقعی کل بودجه دولت در سال ۱۴۰۱ آگاهند ؟!

کل بودجه عبارت از بودجه عمومی دولت به علاوه بودجه تعلق یافته به شرکتهای دولتی و ...!

ثانیاً :

به عنوان پاسخ نقضی به این ادعا باید یادآور شد که ما در سالهای دهه شصت و برخی از سالهای دهه هشتاد سهم ۱۷/۵ و ۱۵ درصدی را هم تجربه کرده ایم ؛ اگر قرار باشد رکورد جدیدی جابه جا شده یا در گینس نام وزیری ثبت شود ، شوربختانه آن نام، یوسف نوری نیست !

ثالثا :

چرا باید افزایش ناشی از محل رتبه‌بندی معلمان ، که حاصل تلاش دوساله دولت و‌ مجلس پس از رفت و برگشت های مکرر ، جرح و تعدیل های متوالی یا تنقیح قوانین و دستورالعمل هاست را شما به نام خود مصادره به مطلوب کنید ؟

رابعاً :

به جناب وزیر و دیگر دلسوزان دغدغه مند در حوزه آموزش و پرورش توصیه می کنم افزون بر مطالعات میدانی در حوزه اقتصاد خرد و کلان ، لااقل تورقی در اقتصاد آموزش و پرورش یا مقالات به جای مانده از مرحوم عظیمی داشته باشند تا پس از کسر سهم سهمگین تورم ۵۲ درصدی امروز جامعه، عالمانه پاسخ بگویند که آیا واقعا بودجه آموزش و پرورش ۱۳ درصد افزایش یافته است ؟!

خامسا :

شاید جناب وزیر مستحضرند در فصول هشتگانه هزینه ها از طبقه بندی بودجه ، پرداخت حق التدریس معلمان مانند حقوق جزو هزینه های اجتناب ناپذیر محسوب می شود که پرداخت ماهانه آن همراه با حقوق الزام آور است . این در حالی است که اضافه کار کارکنان اداری در زمره هزینه‌های مربوط به فصل دو محسوب شده و پرداخت آنها تنها منوط به تامین اعتبار است.

شما بهتر است به جای جابه جا کردن رکورد ، همین یک خواسته را بر کرسی اجرا بنشانید تا لااقل حق التدریس معلمان شاغل و بازنشسته با تاخیر پرداخت نشود.

میزان افزایش واقعی بودجه آموزش و پرورش در زمان دولت ابراهیم رئیسی و وزارت یوسف نوری چقدر بوده است


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

میزان افزایش واقعی بودجه آموزش و پرورش در زمان دولت ابراهیم رئیسی و وزارت یوسف نوری چقدر بوده است

منتشرشده در اقتصاد
پنج شنبه, 23 تیر 1401 08:41

مسئولیت ما چیست؟ (2)

تعریف مسئولیت و مسئولیت ما در بررسی چالش های نظام آموزشی و آموزش عالی

انجمن علمی نهاد مدرن است که همگام با گسترش فرایند مدرن شدن در جوامع شکل گرفت. در غرب از آغاز قرن هفدهم و تأسیس آکادمی لینچه در ایتالیا شروع شد و قرن هفدهم و هجدهم، دوره انجمن های علمی نامیده شدند. در ایران نیز با گسترش تجدد، انجمن های علمی نیز شکل گرفته و گسترش یافتند. بعد از تأسیس دانشگاه تهران در 1313 و گسترش دانشگاه ها در سراسر کشور، از 1320 شکل گیری و گسترش انجمن های علمی شروع شد و ادامه یافت . به میزانی که تعداد جمعیت دانشگاهی و موسسات آموزش عالی افزوده می شد، تعداد انجمن ها هم رشد می کرد. تا سال 1357 حدود هفتاد و هشت انجمن شکل گرفت؛ و در سه دهه اخیر نیز گسترش چشم گیر دانشگاه ها و جمعیت دانشگاهی، تعداد انجمن های تأسیس شده 374 رسید. 150 انجمن به رشته های گوناگون علوم انسانی اختصاص دارد. همان طور که رشد دانشگاه ها عمدتا جنبه کمی و آماری دارد، رشد انجمن ها هم همین طور است. تنها سی انجمن علوم انسانی فعال اند و بقیه تنها مجوز گرفته و غیرفعال اند .  دوازده انجمن علوم انسانی رتبه الف دارند و میزان فعالیت آن ها بالاست. انجمن مطالعات برنامه درسی ایران از جمله این هاست (منصورنژاد 1399) .

روشن است که انجمن های علمی ماهیتی علمی دارند و عملکردها و مسئولیت های آن ها نیز تابعی است از شیوه نگاه ما به چگونگی «سازمان علم» در جامعه. انجمن ها مانند دانشگاه ها، مراکز پژوهشی و سازمان های انتشاراتی، بخشی از سازمان علم در جوامع مدرن هستند. انجمن های علمی نهادهای مدنی، دموکراتیک، مستقل از حکومت و مرکب از محققان و فعالان علمی هستند که در تعامل مستمر با هم برای تحقق هدف های علمی و ارتقای فرهنگ علمی و ارزش های آن مانند خردورزی، تساهل، مدارا، حقیقت جویی، پرسشگری و نقادی به صورت آزاد و داوطلبانه کوشش می کنند. انجمن های علمی، نهادهای مدنی هستند و مرکز تجمع اهل دانش و اهل کنشگری و فعالیت مدنی. این روایتی از تاریخ انجمن های علمی و مسئولیتی که در عمل برعهده داشته اند.

تعریف مسئولیت و مسئولیت ما در بررسی چالش های نظام آموزشی و آموزش عالی

شوق یادگیری در دانشگاه ها از میان رفته است.  فرهنگ رشته ای

خانواده کوچک واحد شکل دهنده جامعه است. رشته هم هسته اصلی شکل دهند سازمان علم مدرن است. انجمن های علمی براساس رشته های علمی شکل گرفته اند. همان طور که دانشگاه ها ترکیبی از رشته های علمی هستند. فرهنگستان ها نیز براساس رشته های علمی سازمان یافته اند. بنابراین، رشته واحد اصلی و هسته مرکزی سازمان علم در جهان امروز است. گسترش رهیافت میان رشته ای یا حتی فرارشته ای به معنای نفی جایگاه رشته در سازماندهی علم مدرن نیست. رهیافت میان رشته ای/فرارشته ای در درون رشته هاست. رشته ها را انسان شناسان به «قبیله ها» تشبیه کرده اند. قبیله، گروهی جمعیت انسانی است که زبان، آداب و رسوم، عقاید، هنجارها و عادت ها و منافع مشترک دارند و در شکلی از روابط متقابل جمعی سازمان یافته اند. قبیله ها، قهرمانان، اسطوره ها، تاریخ و هویت نیز دارند. رشته های علمی و دانشگاهی این ویژگی ها را دارند. نکته کلیدی اینست که رشته صرفا مجموعه ای از «دانش تخصصی» و «مهارت های حرفه» نیست. رشته علمی، مجموعه ای از دانش ها به علاوه ی ارزش هاست. اگر دانشجو و دانش آموخته ای نتواند ارزش های رشته ای را درونی کند، هویت حرفه ای او شکل نمی گیرد و نمی تواند نقش های حرفه ایش را ایفا کند. این قاعده به همان برای همه رشته های دانشگاهی اعم انسانی، مهندسی، پزشکی و طبیعی به یک نسبت صادق است. دانشگاه ها و مراکز آموزشی و آموزش عالی امروز ما با فقر فرهنگ مواجه اند.

فرهنگ رشته ای در رشته های گوناگون دو بخش دارد: بخش عمومی و مشترک میان همه رشته ها و بخش اختصاصی و ویژه هر رشته. جان نیکسون در کتاب «به سوی دانشگاه با فضیلت» (نیکسون 1397) به ما می گوید : دانشگاه ها «مخزن دانش» نیستند بلکه «فضاهای فضیلت» اند و رشته های دانشگاهی وقتی نقش موثر و کارآمدی دارند که فضیلت های مشخص شامل بزرگ منشی، احترام، به رسمیت شناخت دیگران، صداقت و درستکاری، توجه کردن، شهامت و شفقت، و فضیلت دقت کردن را به شیوه موثر در دانشجویان درونی کنند.

این ها فضیلت های اخلاقی اند که در هسته مرکزی رشته ها و هویت های دانشگاهی قرار دارند. واقعیت اینست که بدون رشد این فضیلت ها، هویت رشته ای شکل نمی گیرد. اما علاوه بر این فضیلت های اخلاقی، رشته های دانشگاهی همان طور که پیش تر گفتم «ارزش های فرهنگی» نیز دارند، ارزش هایی که «انرژی عاطفی» و «انگیزه» دانشجویان و دانش آموختگان را تأمین و تقویت می کند. آزادی، خردورزی، کنجکاوی، حقیقت جویی، پرسشگری، نقادی، برابری، مدارا، گفت و شنود، یادگیری، انسان ورزی، استقلال و خودآیینی انسان و خلاقیت و خودشکوفایی انسان، و کاستن از رنج های انسانی از ارزش های فرهنگی علم جدید است. علم مدرن هسته مرکزی مدرنیته و فرهنگ آن است. ارزش های مدرن تمام در هسته کانون فرهنگ علم قرار دارند. این ارزش ها انرژی یا سوخت درونی انسان دانشگاهی است تا در مسیر فعالیت حرفه ای اش بتواند سخت کوش، پرشور، مسئولیت پذیر، خلاق، مقاوم، پرکار و خستگی ناپذیر باشد. پیش تر به این ارزش ها اشاره کردم. علم مدرن فقط فناوری نیست؛ بلکه شکلی از معنویت و دگرخواهی و انسان گرایی نیز هست. این درست است که فناوری های مدرن در خدمت جنگ ها و ظلم ها نیز قرار داشته و دارد اما این ماهیت فرهنگی علم مدرن نیست. فهم این نکته دشوار نیست. می توان زندگی دانشمندان را مطالعه کرد و چگونگی نفوذ این ارزش ها در شخصیت، منش و زندگی حرفه ای آن ها را دید.

تعریف مسئولیت و مسئولیت ما در بررسی چالش های نظام آموزشی و آموزش عالی

فضیلت های اخلاقی و ارزش های فرهنگی دو بال فرهنگ دانشگاهی هستند و همه رشته های دانشگاهی برای پرورش دانشجویان و بالنده کردن آن ها لاجرم نیازمند برنامه های تربیتی و فضای فرهنگی و رشته ای هستند که دانشجویان و دانش آموختگان این فضیلت ها و ارزش ها را بیاموزند، زیست و درونی کنند. میزان کامیابی و ناکامی رشته ها در کمک به جامعه و ایفای مسئولیت های حرفه ای شان به این بستگی دارد که تا چه میزان دانشجویان و دانش آموختگان این فضیلت ها و ارزش ها را درونی کرده اند.
اما فرهنگ رشته ای این فضیلت ها و ارزش ها را متناسب با هر رشته تعریف و تعیین می کند. هر رشته شیوه ای اختصاصی برای خود دارد. در رشته مردم شناسی یا انسان شناسی، فضیلت ها و ارزش ها حول محور مطالعه میدانی و مردم نگاری، مطالعه فرهنگ های دیگر، نسبیت گرایی فرهنگی، نقد فرهنگی، و اصول اخلاق پژوهشی شکل گرفته است.

  • انجمن ها و فرهنگ رشته ای
    علم و آموزش و پژوهش علمی در ایران اسیر بوروکراسی و دیوانسالاری سنگین و فلج کننده ای است. برای نظام دیوان سالاری، فرهنگ یا اساسا مقرون به صرفه نیست و فاقد سودمندی است، یا این که فرهنگ را به ایدئولوژی تقلیل می دهد. اینست که دانشگاه ها و مراکز آموزشی و آموزش عالی امروز ما با فقر فرهنگ مواجه اند. فرهنگ رشته ای از رشته ها حذف شده است. رشته ها مجموعه ای از اطلاعات، مهارت ها و دانستنی های فنی و تخصصی و خشک و بی روح شده اند. رشته جنازه هایی شده اند که جان ندارند، جانی که دانش را شیرین، انسانی، پرشور و دوست داشتنی کند. دانشجویان و دانش آموختگان تاریخ رشته، قهرمانان رشته، نمادهای رشته، اسطوره ها و داستان های رشته، فضیلت ها و ارزش های رشته شان را نمی اموزند و مجالی برای آشنایی و زیستن آن ها ندارند. اینست که دانشجو و دانش آموز و مدرس و استاد، در فضایی بی روح و فاقد حال و هوای زنده زندگی می کنند. در چنین حال و هوایی، طبیعی است فساد ریشه کند و شاخ و برگ آن همه جا را بگیرد.

برای مواجهه با این موقعیت نمی توان به سازمان رسمی دانشگاه تکیه کرد، زیرا این سازمان فاقد استقلال نهادی و قابلیت هایی است که بتواند فرهنگ های رشته ای را توجه کند و گسترش دهد. تنها فضای نهادی موجود برای گسترش فرهنگ های رشته ای انجمن ها و نهادهای مدنی دانشگاهی هستند. این نهادها طیف گسترده ای از نهادهای هنری، ادبی، ورزشی، اجتماعی و علمی در سطح دانشجویی و اعضای هیات علمی و سطح حرفه ای را شامل می شود. اگرچه این نهادهای مدنی کم جان و بی رونق شده اند اما گسترش و رونق بخشیدن به این نهادها خود مسئولیت بزرگی بر دوش فعالان مدنی دانشگاهی.

پژوهش های تجربی متعدد نشان می دهند که دانشکده ها و گروه های آموزشی نمی توانند هنجارها و ارزش ها و فضیلت های فرهنگی و اخلاقی علم را انتقال دهند و حتی در بسیاری زمینه ها ضد فرهنگ علمی در فضای گروه های آموزشی و دانشکده ها وجود دارد. اینست که دانشجویان، دانش آموختگان و اعضای هیأت علمی در فضای کنونی دانشگاه انرژی عاطفی و انگیزه آفرین ندارند و شوق یادگیری در دانشگاه ها از میان رفته است. پیامد این وضعیت تربیت جمعیت زیادی از تحصیل کردگان سرخورده و بی انگیزه و فاقد رویا و آرمانی برای زندگی حرفه ای و دانشگاهی است. این تحصیل کردگان چه شغلی بیابند چه نیابند، فاقد انگیزه و روحیه و توانایی ها و قابلیت های دانشگاهی و رشته ای هستند. چهارده میلیون دانش آموخته و سه میلیون دانشجو داریم. این جمعیت بزرگ اگر انگیزه، انرژی و ارزش ها و فضیلت های اخلاقی و فرهنگی رشته های دانشگاهی شان را داشتند، جامعه ایران در تمام زمینه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی می توانست به بالاترین استانداردهای توسعه همه جانبه برسد.

در حال حاضر نه در برنامه درسی رشته ها، نه در سیاست فرهنگی دانشگاه ها و نه در هیچ فضای رسمی و غیررسمی دیگری برای آموزش و یادگیری و درونی سازی فرهنگ های رشته ای، فرصت و مجال ایجاد نشده است. ریشه بحران های جامعه ایران همین جمعیتی است که بدون آشنایی و درگیری عمیق با فرهنگ رشته ای، تحصیل می کنند و دانش آموخته می شوند. البته هستند اعضای هیات علمی و دانشجویانی که براساس تربیت خانوادگی و سرمایه های فرهنگی که بیرون از دانشگاه کسب کرده اند، با فضیلت ها و ارزش های علم مدرن عمیقا آشنا و به طور فردی در فضای دانشگاه ها حضور دارند. این افراد سرمایه های مهم و ارزشمند جامعه اند اما قصه همان بهار نشدن با یک گُل است. دانشگاه و علم در کشور نیازمند جامعه پذیری دانشگاهی است که فضیلت ها و ارزش های فرهنگ رشته ای به شیوه ای همگانی و اثربخش آموزش داده و زیسته شود.

مسئولیت اصلی و اولویت همه انجمن های علمی در سطوح دانشجویی و حرفه ای را این می دانم که فرهنگ رشته ای را بشناسناند و بشناسانند. انجمن های علمی اگرچه زیرمجموعه وزارت علوم هستند، اما استقلال نهادی و آزادی بیش تری نسبت به دانشگاه ها دارند. همچنین افرادی که در انجمن ها فعالیت می کنند افراد با انگیزه و انرژی عاطفی بالاتری نسبت به دیگر دانشگاهیان هستند. انجمن ها تجربه بهتر و موثرتری از دانشگاه ها در زمینه خلق فضاهایی برای تجربه فضیلت ها و ارزش های علمی و دانشگاهی. همایش ها، گفت و شنودهایی که در فضاهای مجازی این انجمن ها می شود، ارتباطات و آشنایی هایی که این انجمن ها میان دانشجویان و استادان ایجاد می کنند، و به طور کلی زیست و تجربه فعالیت مدنی و داوطلبانه در فضای علمی، فی نفسه کمک مهمی به یادگیری فرهنگ رشته ای می کند. اگرچه انجمن های علمی چالش های ریز و درشت پرشمار ساختاری، سیستمی و فرهنگی دارند و همان طور که پیش تر اشاره کردم چهار پنجم آن ها کلا غیرفعال اند، اما همین انجمن های فعال موجود می توانند مسئولیت خود را معطوف به ارتقا و بالندگی فرهنگ رشته ای قرار دهند. این راهی است که در چشم انداز بلند مدت می تواند به توسعه ایران و توسعه علمی کشور کمک کند.

ادامه دارد

بخش نخست


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تعریف مسئولیت و مسئولیت ما در بررسی چالش های نظام آموزشی و آموزش عالی

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

خیلی زیاد - 1.9%
زیاد - 0.9%
متوسط - 2.3%
کم - 2.5%
خیلی کم - 92.4%

مجموع آرا: 1986

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور