هفته گذشته براي وزارت آموزش و پرورش و شخص وزير هفته خبرسازي بود؛ خبرهاي نهچندان خوشي كه نقطه عطف آن دريافت دومين كارت زرد علياصغر فاني بود. نمايندگان مجلس وزير را درباره علت استخدام نشدن معلمان پيشدبستاني، اعلام نشدن زمان و سرفصل آزمون استخدامي و همچنين پرداخت نشدن مطالبات معلمان به چالش كشيدند و پس از قانع نشدن از پاسخهاي او دومين اخطار را به او دادند. اما به جز كارت زرد، از ابتداي بهمن ماه اعضاي كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس به صورت ويژه در مورد «خصوصيسازي در مدارس» اظهارنظر كردند؛ اظهارنظرهايي كه هيچ كدام به نفع وزير نبود. روز گذشته فاني نشستي خبري ترتيب داد تا پس از گذشت يك هفته از هجمههايي كه از سمت مجلس به او شده بود به گفتوگو با خبرنگاران بنشيند و از مواضع و برنامههاي خود اينبار در جمع رسانهها دفاع كند.
موضوع خصوصيسازي كه در ماههاي گذشته از موضوعات محل مناقشه وزارت آموزش و پرورش و مجلس بود به گفته وزير در حال حل شدن است: «يكشنبه هفته جاري با كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شوراي اسلامي درباره اين موضوع (مدارس مشاركتي) جلسهاي داشتيم كه مبناي كار براي سال ۹۴ آييننامه اجرايي ماده ۲۲ قانون مديريت خدمات كشور است كه طبق اين آييننامه مشاركت در ارايه خدمات حالتي كه دستگاهها تمام يا بخشي از تجهيزات مورد نياز را در اختيار موسسات مجري قرار داده اين خدمات را ميتوانند خريداري كنند بنابراين براي سال ۹۴ اين طرح ادامه خواهد داشت. » فاني در حالي خبر از توافق تازه وزارت آموزش و پرورش با كميسيون آموزش و تحقيقات ميدهد كه نايبرييس اين كميسيون روز ١٠ بهمن اعلام كرد مجلس در تدوين بودجه سال ٩٤ بندهايي را ذكر كرده تا ديگر خصوصيسازي مدارس دولتي در سال ٩٤ اجرا نشود. حالا به نظر ميرسد با جلسه برگزار شده فاني چندان نگراني بابت ادامه اجراي طرح ندارد.
وزير با اشاره به اين نكته كه «توسعه مشاركت» يكي از پنج سياست اصلي آموزش و پرورش است و همچنين ذكر اين نكته كه اين وزارتخانه به عنوان بزرگترين دستگاه دولتي در واقع بزرگترين فصل مشترك ميان دولت و ملت است ميگويد براي ادامه كار اين فصل مشترك تمامي نهادها و اقشار جامعه بايد همكاري كنند. در همين راستا او از خريد خدمات آموزشي براي ٤٠ هزار دانشآموز به عنوان بخشي از اقدامات انجام شده براي توسعه مشاركت ياد ميكند: «دولت هزينه ٤٠ هزار دانشآموز براي تحصيل در مدارس غيرانتفاعي را در سال جاري پرداخت كرد و در كنار آن تاسيس مدارس مشاركتي را داشتهايم كه حدود ١٤٠ هزار دانشآموز را تحت پوشش قرار داده است. با استفاده از آييننامه اجرايي ماده ٢٢ مديريت خدمات كشوري كه سال ٨٩ به تصويب دولت رسيد مدارسي كه با كمبود نيروي انساني روبهرو هستند از طريق مشاركت با موسسين مدارس غيردولتي توانستيم ١٨٠ هزار دانشآموز را تحت پوشش قرار دهيم. »
دفاع فاني
به جز «توسعه مشاركت»، فاني در جمع خبرنگاران از چهار سياست اصلي وزارت آموزش و پرورش يعني «ساماندهي و بهسازي نيروي انساني»، «ارتقاي مديريت آموزشگاهي»، «عملياتي كردن بودجه» و «تمركززدايي» نام برد تا به توصيف فعاليتهاي مجموعه تحت مديريتش بر مبناي اين سياستها بپردازد. تلاش فاني بر اين بود با تاكيد روي بخش نيروي انساني، به سوالات مطرح شده در خصوص وضعيت معلمان و نيروهاي فرهنگي بپردازد. به گفته او وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اينكه اين وزارتخانه يك ميليون نفر همكار فرهنگي دارد اعلام كرد كه «٩٩ درصد اعتبارات به حقوق پرسنل آموزش و پرورش اختصاص مييابد». به گفته او لايحه رتبهبندي معلمان تا قبل از پايان سال ٩٣ تقديم مجلس ميشود، افزايش انگيزه فرهنگيان و «ارتقاي شايستگيهاي حرفهاي معلمان» دو هدفي است كه تنظيم اين لايحه دنبال ميكند و فاني ابراز اميدواري ميكند با توجه به «آمادگي نمايندگان براي تصويب اين لايحه» مراحل تصويب به سرعت طي شود. فاني با ذكر يك به يك سياستهاي وزارت آموزش و پرورش تلاش كرد تا تمامي حوزههاي فعاليتهاي اين وزارتخانه را توضيح دهد و از برنامههاي اجرا شده در اين حوزه دفاع كند. اما به هر صورت موقعيت وزير با دو كارت زردي كه از مجلس دريافت كرده است بيش از پيش لغزان به نظر ميرسد، هرچند كه به گفته او استيضاح هم از جمله اختيارات مجلس است و او در مورد امكان استيضاح نگراني ندارد: « استيضاح نگراني ندارد. وزارت آموزش و پرورش بسيار بزرگ است كه اختيارات محدود و انتظارات نامحدود از آن دارند اما هرچه خير و صلاح است همان ميشود. ما در اين وزارتخانه آبرو، حيثيت و تجربه را به ميدان آوردهايم و اميدواريم مفيد باشد. »
از زبان وزير:
لايحه رتبهبندي معلمان تا پايان سال تقديم مجلس ميشود
قانون تعهد خدمت فرهنگيان پابرجاست
امكان بازنشستگي پيش از موعد براي چهار هزار فرهنگي فراهم شده است
مشكل رتبه عالي ٣٧٦ هزار فرهنگي حل شد
امضاي تفاهم نامه بانك ملي براي ارايه وام كمبهره با سقف پنج ميليون تومان به ٢٤٠ هزار فرهنگي
امضاي تفاهم نامه با ١٥ دستگاه و وزارتخانه براي ارايه خدمات و تسهيلات به آموزش و پرورش
كاهش ٢٠ درصدي ميزان بخشنامهها در آموزش و پرورش براي تمركززدايي و واگذاري مسووليتها به استانها
گروه اخبار :
خبر درگذشت مادر گرامی جناب آقای " مسعود زینال زاده" از معلمان شریف و عضو کانون صنفی معلمان ایران موجب تاثر و تالم همکاران گردید .
ضمن تسلیت به آقای زینال زاده و خانواده محترم برای روح آن مرحومه طلب آمرزش و برای بازماندگان صبر و بردباری مسئلت داریم .
به همین مناسبت مجلس ختمی روز پنجشنبه ۱۶ بهمن ۹۳ از ساعت ۱۸:۳۰ الی ۲۰ در مسجد حجت ابن الحسن ( ع ) واقع در خیایان سهروردی شمالی برگزار می گردد .
حضور دوستان و فرهنگیان محترم موجب تسلی خاطر بازماندگان خواهد بود .
پایان پیام /
فرخنده قربانی مقدم / عضو شورای نویسندگان سخن معلم
در قانون شورایاری امسال، در قسمت محل سکونت، بندی وجود دارد که داوطلب را محدود می کند ؛ به این صورت که متقاضی حتما می بایست یک سال در محل فعلی سکونت فعال داشته باشد، درغیر این صورت به هیچ شکلی امکان ثبت نام نیست.
وقتی راجع به این موضوع،با شماره ای که در سایت گذاشته شده بود تماس گرفتم، شخصی که آن طرف خط بود گفت: متاسفانه این قانونی است که آقای چمران امسال گذاشته اند و چاره ای نیست !
به نظر می آید که این ماده قانونی ثبت نام شورایاری،جای بررسی و تحقیق بیشتر دارد ؛ چرا که :اولا ملاک یک سال در محل بودن،لزوما به معنای شناخت محل و یا حس مسئولیت نسبت به آن منطقه نیست.
دوما: کسانی راکه کمتر از این زمان تعیین شده، در آن محله هستند ولی نه تنها شناخت نسبی درباره محیط دارند،بلکه نسبت به خود و جامعه اطراف خود بی تفاوت نیستند ، بلکه در برابر وقایع مهم ،مسئولانه واکنش نشان می دهند، عملا از گردونه حضور در این امر مهم و ملی خارج می کند.
جناب چمران لازم است با مشورت کارشناسان،مجددا این قانون انتخابات شورایاری را مورد بازبینی قرارداده،و نسبت به اصلاح آن اقدام نمایند.
گروه سایت سخن معلم بار دیگر از فرهنگیان و معلمان برای مشارکت گسترده در این امر دعوت می کند و آن را گامی مهم و راهبردی برای " دیده شدن معلمان " در جامعه و نزد مسئولان و نیز پی گیری مطالبات می داند .
شهروند| براساس مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش گسترش مدارس تیزهوشان محدود و به تدریج متوقف میشود و بهجز تعدادی از دانشآموزان که جزو استعدادهای فوق برتر هستند، سایر دانشآموزان تیزهوش به مدارس عادی برمیگردند.
مهدی نوید ادهم، دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش از اجراییشدن مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش مبنی بر محدودیت فعالیت مدارس تیزهوشان( مدارس سمپاد) خبر داده و گفته است، تعداد مدارس سمپاد موجود با شیب ملایمی کاهش پیدا خواهد کرد و این تصمیم بنا بر دلایل متعدد تربیتی و آموزشی اتخاذ شده است. آنچه ادهم از آن خبر داده، آخرین مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش است که در این مصوبه اصل بر عدم جداسازی این دانشآموزان از سایر دانشآموزان گذاشته شده است. تعداد مدارسی که دانشآموزان تیزهوش و به اصطلاح استعدادهای درخشان را جذب میکنند، در دهههای اخیر در ایران رو به افزایش بوده است. توسعه مدارس تیزهوشان در کشور همواره منتقدانی داشته است. منتقدانی که میگویند جداسازی دانشآموزان مستعد مدارس دولتی را از دانشآموزان بااستعداد خالی میکند و پیامدهای منفی آموزشی و تربیتی بر نظام آموزشی کشور میگذارد. از نگاه منتقدان جداسازی دانشآموزان با استعداد و آموزش آنها در مدارسی خاص با عدالت آموزشی هم سازگار نیست و آموزش با کیفیت را به نوعی طبقاتی میکند.
سابقه تأسیس مدارس تیزهوشان در ایران به میانه دهه ٥٠ میرسد. سال ١٣٥٥ دو مدرسه ویژه تیزهوشان در ایران آغاز به کار کرد. مدارسی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی زیر نظر دفتر دانشآموزان استثنایی ادامه فعالیت دادند تا اینکه درسال ١٣٦٦ سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد) با ۲ مرکز و ۸۰۲ دانشآموز آغاز به کار کرد. مدرسه تیزهوشان پسرانه تهران به نام علّامه حلّی و مدرسه دختران تهران فرزانگان نامگذاری شد. تعداد مدارس تیزهوشان ایران از سال ٩٠ به بعد و در دومین دوره ریاستجمهوری محمود احمدینژاد رشد فزایندهای یافت، به گونهای که تعداد این مدارس در مهرماه ۸۹، ۳۵۸ مدرسه و در مهرماه ۹۰، ۴۳۹ مدرسه اعلام شد. در مهر۹۱ تعداد مدارس تیزهوشان به ۵۳۸ مدرسه و در مهر ۹۲ به ۶۶۰ مدرسه افزایش یافت. یکی از دلایل مصوبه اخیر شورای عالی آموزش و پرورش برای محدودکردن مدارس تیزهوشان در ایران، همین گسترش بیضابطه این مدارس در دولت دهم بوده است. براساس آنچه در این مصوبه مقرر شده، مدارس تیزهوشان همچنان در ایران به فعالیتشان ادامه میدهند اما آنطور که «ادهم» گفته، آن بخش از مدارس سمپاد که رشد بیرویه و غیرمنطقی داشتهاند،کاهش مییابند و دانشآموزانی که بدون رعایت ضوابط مصوب وارد مدارس تیزهوشان شدهاند با برنامهریزی و شیب ملایم ظرف چند سال باید به مدارس عادی بازگردند.
مدارس تیزهوشان از اهدافشان فاصله گرفتند
در بسیاری از خانوادهها ثبتنام فرزندان در مدرسه تیزهوشان، یک امتیاز است و همین تقاضای بالا برای اینکه بچهها در مدارس تیزهوشان درس بخوانند، عاملی برای افزایش نجومی تعداد مدارس تیزهوشان در ایران بوده است. همان مسالهای که حالا باعث شده «محمدرضا نیکنژاد»، آموزگار که خودش نیز زمانی معلم مدارس تیزهوشان بوده حالا بگوید، مدارس تیزهوشان از مسیر اصلی فعالیتشان خارج شدهاند. به گفته او در سالهای اخیر تعداد مدارس تیزهوشان با هدف درآمدزایی گسترش یافته است و تعداد بیشتری از دانشآموزان را تحت پوشش قرار دادند. دانشآموزانی که بسیاری از آنها به گفته نیکنژاد الزاما جزو دانشآموزان به اصطلاح تیزهوش و استعداد درخشان نبودند اما با اصرار والدینشان و نیز پرداخت شهریه بالای این مدارس سر کلاس استعدادهای درخشان نشستند.
او در ادامه گفت: «همین موضوع یعنی پذیرش دانشآموزان متوسط در کنار دانشآموزان تیزهوش در عمل مشکلاتی را ایجاد کرد. از سویی دانشآموزان تیزهوش در کنار بچههایی که توان لازم را نداشتند، قرار میگرفتند و معلم ناگزیر سطح آموزش را در سطح دانشآموزان گروه دوم پایین میآورد و به این ترتیب بچههای تیزهوش در یادگیری و آموزش دچار افت تحصیلی میشدند. از سوی دیگر بچههای متوسطی که با فشار خانواده وارد این مدارس شدند، توان رقابت با بچههای تیزهوش را نداشتند و پس از مدتی دچار مشکلات شدند. من چندین مورد از این دانشآموزان را دیدم که دچار ناراحتی روحی و روانی شدند و کارشان به روان شناس کشیده شد.»
به گفته نیکنژاد، فرآیند انتخاب دانشآموزان برای اینکه وارد مدارس تیزهوشان شوند هم ایرادات جدی دارد و ابزار شناسایی دقیقی برای شناسایی تیزهوشان وجود ندارد. او گفت: چند سال پیش یکی از دوستان ما برای اینکه فرزندش بتواند وارد مدرسه تیزهوشان شود، برای او ساعتهای طولانی معلم گرفت و چندین میلیون تومان هزینه کرد. درواقع این بچه را با دوپینگ وارد مدرسه تیزهوشان کرد، او وارد مدرسه شد اما نتوانست با بچهها رقابت کند. این موضوع نشان میدهد در فرآیند ورود دانشآموزان به مدارس تیزهوشان مشکلاتی وجود دارد و آزمونهای موجود شاخص مناسبی برای انتخاب این دانشآموزان نیست.
نیکنژاد، از فرهنگ فخرفروشی و چشم و همچشمی در خانوادهها برای فرستادن فرزندانشان به مدارس تیزهوشان انتقاد کرد. او با بیان اینکه در بسیاری از موارد این فشارها سلامت فرزندان را بهخطر میاندازد، ادامه داد: «مسألهای که امروز در مدارس تیزهوشان به وجود آمده، ناشی از فرهنگ نادرستی است که در جامعه وجود دارد. همه اصرار دارند که بچههایشان را به مدارس تیزهوشان بفرستند. وقتی وزیر، مسئولان و استادان دانشگاهها چنین تلقی دارند، طبیعتا این بدفرهنگی به سطوح دیگر جامعه هم کشیده میشود. والدین میگویند به فکر آینده فرزندانشان هستند اما باید به آنها بگوییم قبل از اینکه به فکر آینده بچهها باشید، به فکر سلامت آنها باشید. این فشارها به نتیجه معکوس منتشر میشود و بچهها از درس و مدرسه دلزده و فراری میشوند. بهویژه در دوران دبیرستان که بزرگتر میشوند پوسته مقاومت را میشکنند و مقابل والدین قرار میگیرند و به همین دلیل هم از اواخر دوره راهنمایی و در دوره دبیرستان افت تحصیلی دانشآموزان و عمدتا آنها که تحت فشار بودهاند، آغاز میشود.»
محدود کردن مدارس سمپاد سیاست درستی است
از نگاه مهدی بهلولی، آموزگار و دبیر یکی از دبیرستانهای تهران اصولا آموزش و پرورش در ایران، رویکردها اندیشیده شده و برنامهای ندارد، به همین دلیل است که در دورهای تصمیم میگیرند تعداد مدارس تیزهوشان را افزایش بدهند و در دورهای دولت به این نتیجه میرسد که آن سیاست نادرست بوده و تصمیم به محدودکردن و کاهش میگیرد. او البته با تصمیم شورای عالی آموزش و پرورش برای محدودکردن مدارس تیزهوشان موافق است. دلیل موافقت بهلولی، تأثیری است که جداسازی دانشآموزان مستعد از مدارس بر فرآیند کلی آموزشپذیری میگذارد.
او به «شهروند» میگوید: «یکی از مهمترین روشهای آموزش نوین آموزشهای گروهی است به این صورت که دانشآموزان به صورت گروهی کنار هم قرار بگیرند و دانشآموزان قوی دانشآموزان ضعیف را با همکاری هم پیش ببرند. جداسازی بچهها در مدارس تیزهوشان موجب میشود چنین امکانی از مدارس عادی گرفته شود و کلاسهای مدارس دولتی خالی شود و معلمان تنها میتوانند با سخنرانی یکطرفه آموزش را پیش ببرند.» به گفته بهلولی، اینکه دانشآموزان قوی یک جا جمع میشوند و با افراد ضعیفتر برخورد ندارند در تربیت آنها اثر منفی میگذارد چراکه آنها در آینده باید در جامعهای زندگی کنند که در آن افراد با توانمندیها و قابلیتهای متفاوتی وجود دارد و فاصله گرفتن از این واقعیت اجتماعی میتواند در آینده آنها را در مواجهه با واقعیت جامعه دچار سرخوردگی کند.
به گفته بهلولی طبیعتا تعدادی از دانشآموزان باید در مدارس تیزهوشان درس بخوانند و این مدارس و سیستم آموزشی مبتنی بر تقویت توانمندیهای استعدادهای درخشان در هر جامعهای باید وجود داشته باشد اما این مختص افرادی است که واقعا تیزهوش هستند نه اینکه مدارسی برای درآمدزایی و دلالی آموزشی به اسم استعدادهای درخشان و تیزهوشان تأسیس شوند اما در عمل کژکارکرد آموزشی داشته باشند.
بهلولی هم مانند نیکنژاد در حرفهایش به این نکته اشاره میکند که کیفیت آموزش در مدارس تیزهوشان در سالهای اخیر بهدلیل کسب درآمد پایین آمده است.
به گفته بهلولی فرهنگ جداسازی و گزینش و تفکیک دانشآموزان از طرف مدارس خصوصی به آموزش و پرورش و دیگر مدارس تحمیل شده است. او گفت: «در کشورهایی مثل فنلاند و فرانسه که نظام آموزشی پیشرفته دارند، وقتی میپرسید مدرسه خوب کجاست، پاسخ این است که نزدیکترین مدرسه به خانه شما و کیفیت آموزش در این مدارس تفاوت چندانی با هم ندارد اما در ایران این فرهنگ جداسازی و گزینش توسط مدارس خصوصی به راه افتاد و متاسفانه در جاهای دیگر ازجمله مدارس دولتی هم پیامدهای منفی داشت.»
به گفته مسئولان، محدود کردن مدارس تیزهوشان در ایران با شیبی ملایم پیش میرود. این همان نکتهای است که بهلولی و نیکنژاد هم بر آن تأکید میکنند؛ تغییر در سیاستها و برنامههای کلان دانشآموزانی را که حالا سر کلاسهای درس هستند تحتتأثیر منفی قرار ندهند و اگر قرار است تغییری در روند فعالیت مدارس تیزهوشان صورت بگیرد، این تغییرات تدریجی باشد.
مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش پیرامون حضور دکتر علی اصغر فانی در چهارمین کنگره سراسری انجمن اسلامی معلمان ایران توضیحاتی اعلام کرد.
به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش متن توضیحات به شرح زیر است:
باسمه تعالی
در پی طرح برخی شایعات و حاشیه سازی های منتقدان دولت مبنی بر حضور وزیر آموزش و پرورش در چهارمین کنگره انجمن اسلامی معلمان سراسر کشور نکاتی چند برای تنویر افکار عمومی اعلام می شود :
1- برخلاف رویه ی پیش از انتخابات خرداد 92 که دولت وقت تشکل های صنفی را تهدید فرض می نمود. رئیس جمهور محترم به کرات تشکل های مردمی را به عنوان فرصت تلقی کرده و آنها را سرمایه اجتماعی نظام و کشور می داند. و بر ضرورت تعامل سازنده همه دستگاه ها با سازمان های مردم نهاد تاکید ویژه داشته است . وزارت آموزش و پرورش دولت تدبیر و امید نیز یکی از سیاست های اصلی خود را توسعه مشارکت های مردمی اعلام نموده و در همین راستا تعامل با تشکل های صنفی و انجمن های علمی معلمی را فارغ از جناح بندی های سیاسی مرسوم، سر لوحه کار خویش دانسته و به منظور تحقق سیاست ها و برنامه های اعلام شده به مجلس محترم شورای اسلامی ، تعامل سازنده با این گونه تشکل ها را بعنوان یک اولویت به منظور توسعه فرهنگ مشارکت و فضای نقد و نقادی و بسط تفکر انتقادی قلمداد نموده و پاس می دارد.
2- وزیر آموزش و پرورش در راستای گسترش فرهنگ مشارکت و تحقق اصل فرصت بودن تشکل های معلمی ، فارغ از حاشیه سازی های جریانی و رسانه ای آذرماه 92 در سومین مجمع عمومی کانون تربیت اسلامی که تشکلی منتسب به جریان اصول گرا می باشد شرکت نموده و به دور از مرز بندی های سیاسی و انتقاد منتقدان به تبیین برنامه های وزارت آموزش و پرورش پرداختند. شایان ذکر است وزیر آموزش و پرورش با همین رویکرد و نگاه کلان و مشارکت حداکثری روز پنج شنبه 93/11/9 در کنگره چهارم انجمن اسلامی معلمان ایران شرکت نموده و به ایراد سخنرانی و تبیین سیاست های وزارت آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید پرداخته است .
گفتنی است مدت حضور وزیر آموزش و پرورش در این کنگره صرفا محدود به ایراد سخنرانی تخصصی در حوزه آموزش و پرورش و مولفه های تعلیم و تربیت بوده وبلافاصله به منظور تجدید میثاق با آرمان های امام راحل در مرقد مطهر آن بزرگوار به جمع شریف فرهنگیان حاضر ، ملحق شدند.
3- توصیه مقام معظم رهبری به مسئولان آموزش و پرورش این بوده است که اهتمام مدیران به مسایل اصلی آموزش و پرورش باشد و داشتن نگاه های جریانی ، سیاسی ، حزبی و جناحی را برای آموزش و پرورش به مثابه "سم "تعبیر نمودند،وزارت آموزش و پرورش با نصب العین قرار دادن این توصیه ها، تلاش وافری نموده است تا این دستگاه عظیم را فارغ از حب و بغض های سیاسی در خدمت حاکمیت ارزش های نظام مقدس اسلامی و چهار چوب های قانونی اداره نماید .
به یقین قوام و استحکام نظام جمهوری اسلامی ، در همراهی همه افکار، گرایش ها و سلایق براساس محوریت اصول قانون اساسی و ارزش های اسلام در عین تکثر و تنوع دیدگاه ها بوده است . آموزش و پرورش به عنوان مهم ترین و گسترده ترین دستگاه اجرایی کشور از آن همه ملت بوده و نباید تنها به صرف برخی تنگ نظری ها و جریان سازی های رسانه ای و ناخوشایندی جناح ، جریان و حزب خاصی این دستگاه بزرگ و مهم از موهبت مشارکت آحاد فرزندان ملت محروم بماند.
ادامه سخنان وزیر محترم آموزش و پرورش :
در بخش معیشت معلمان ،همه ما معتقدیم و پی گیر هستیم که معلمان فقط آن چه را که دریافت می کنند همانی است که پس از کسورات در حکم شان آمده است در حالی که سایر کارکنان دولت تحت عنوان اضافه کاری ، رفاهی ، حق مسکن و... دریافتی هایی دارند که معلمان ندارند و معلمان همیشه خود را با دیگران مقایسه می کنند و تبعیض را نمی توانند تحمل کنند !
این یک چالش بزرگ است .چالش دوم ما فضاهای آموزشی است .امروز یک سوم فضاهای آموزشی کشور استاندارد نیست .یعنی اگر زلزله ای در روز بیاید ممکن است فاجعه ای بزرگ که از بین رفتن دانش آموزان است را در بر داشته باشد .مشکل مدارس ما فقط گرمایشی نیست که بعضا مطرح می شود .یک سوم مدارس ما در برابر زلزله مقاوم نیست و نیاز به حرکت جهادی در امر مدرسه سازی دارد .در عین حال باید عرض کنم که بعد از انقلاب میانگین روزانه هفت و نیم کلاس درس توسط خیرین ساخته شده است .این غیر از فضاهایی است که خود آموزش و پرورش ساخته است .در حال حاضر بیش از دو میلیون دانش آموز در مدرسه خیر ساز مشغول تحصیل هستند اما این کافی نیست !
ما دو تجربه را در آموزش و پرورش داریم .یکی مربوط به زمان شهید رجایی است که یک روز پول نفت به ساخت مدرسه اختصاص پیدا کرد و یک تحولی در مدرسه سازی ایجاد شد .دوم دراواخر زمان آقای خاتمی بود که باز در مجلس به تصویب رسید و 4 میلیارد دلار به ساخت مدرسه اختصاص پیدا کرد .این رقم قابل توجهی بود و بخش عمده ای از مقاوم سازی را در بودجه دنبال کردیم .
یک حرکتی را ما دنبال می کنیم و امیدواریم که به نتیجه برسد و ما بتوانیم این چالش فضاهای آموزشی را به یک باره حل و فصل کنیم .
افزایش سنواتی که سال ها در بودجه می آید فقط صرف تعمیر و بازسازی و ساخت و سازهای متعارف می شود نه حرکت های اساسی و ریشه ای .
ما خوشحال می شویم که دوستان انجمن اسلامی معلمان مثل قبل و حتی با شدت بیشتری نسبت به ارائه پیشنهاد ها ، نقد بر آموزش و پرورش و هدایت آموزش و پرورش به ما کمک کنند و هم در خدمت دوستان برای شنیدن نظرات در حوزه تعلیم و تربیت استفاده کنیم ."
پایان سخنرانی آقای فانی مواجه با اعتراض یکی از حاضران گردید .
او خطاب به وزیر آموزش و پرورش چنین گفت : " آقای فانی !
صحبت های شما مرا قانع نکرد !
معلمان کشور واقعا در مضیقه هستند .واقعا همه ناراحت و گله مند هستند .فرهنگیان از شما راضی نیستند !
جناب آقای فانی !
معاون اول ریاست جمهوری فرمودند کم حاشیه ترین وزیر این کابینه شما هستید ! مشکل ما همین جاست ! شما گفتید باید منابع را افزایش دهید .نگاه حاکمیت به معلم نگاه ضعیفی است .
آقای فانی !
شما در این زمینه چه کارهایی کرده اید ؟
جناب آقای فانی !
شما آردهایتان را ریخته اید ، غربال را آویخته اید . بیایید و خودتان را در این وزارتخانه زنده کنید .حداقل شاهد یک حرکت در آموزش و پرورش باشیم .شما در کابینه مطرح کنید و بگویید این افق من است .هیات دولت اگر نمی توانید ؛ خداحافظ من رفتم !
معلم ما بسیار خوار شده است .شما خیلی کتابی ، کلیشه ای و خیلی ادبیاتی صحبت کردید !
ما یک نماینده به مجلس فرستاده ایم .این نماینده مردم لرستان نیست !
خیلی به این نماینده بهاء ندهید ! به او بگویید سر جایش بنشیند ...
یکی از مجریان جلسه خطاب به این معلم معترض گفت که شما تقاضای وفت می کردید اما او پاسخ داد که چون شما وقت نمی دهید من با وزیرم رو در رو صحبت کردم ...
لازم به ذکر است که در این جلسه تعداد قابل توجهی از مدیران ستادی وزارت آموزش و پرورش از جمله آقای کفاش معاونت فرهنگی و تربیتی وزارت آموزش و پرورش ،آقای فاضل متولی مدیر کل دفتروزارتی ، آقای خسرو ساکی ، مدیر کل آموزش و پرورش استان البرز ، آقای علیرضا جدایی ، رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش ، آقای علیرضا کمرئی ، مدیر کل آموزش و پرورش شهرستان های تهران ، آقای عادل عبدی ، مشاور وزیر در امور تشکل ها ،آقای نظریان ، مدیر آموزش و پرورش منطقه 11 تهران ، آقای جواهری پور ، مدیر کل سابق آموزش و پرورش شهر تهران ، تعدادی از نمایندگان مجلس و از جمله آقای علیرضا محجوب و... حضور داشتند .
برخی از فعالان تشکل های معلمان به این جلسه نیز دعوت شده بودند. آقای علی اکبر باغانی از کانون صنفی معلمان ایران (تهران ) ، آقای فرج کمیجانی از مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و خانم طاهره نقی ئی از سازمان معلمان ایران در این جلسه حضور داشتند .
بخش دوم نشست اختصاص به مسائل داخلی انجمن اسلامی معلمان داشت .
35 نفر جهت عضویت در شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان داوطلب شده بودند .
5 نفر نیز جهت عضویت در شورای نظارت و داوری کاندید شده بودند.
چهارمین کنگره انجمن اسلامی معلمان ایران در ساعت 30 / 16 با قرائت قطعنامه و اعلان نتایج آراء پایان یافت .
حاشیه های جلسه :
* در ابتدای جلسه یکی از مجریان جلسه از بانوانی که در ردیف های جلویی نشسته بودند درخواست نمود که این محل مختص " میهمان های ویژه " است و باید آن جا را ترک کنند که با اعتراض آن ها روبه رو گردید و آن ها مجبور به ترک صندلی های مربوطه شدند .
*این نشست با این که در منطقه 9 تهران انجام می شد اما آقای دکتر سعید ربوشه مدیریت محترم منطقه و نیز سایر مسئولان این اداره حضور نداشتند .
*زمانی که مجری جلسه نام شخصیت ها و میهمان های دعوت شده را نام می برد زمانی که به تشکل های معلمان رسید نامی از " سازمان معلمان ایران " نبرد .
*گزارشگر سخن معلم در زمان تصویربرداری زمانی که از آقای فانی عکس می گرفت به صندلی های خالی در مسجد نور که اخیرا به مناسبت مراسم معلم فقید مرحوم " محسن خشخاشی " برگزار گردیده بود اشاره نمود و این که امروز جایی برای نشستن پیدا نمی شود که البته با سکوت و لبخند معنادار وزیر محترم آموزش و پرورش روبه رو گردید ... ( این گزارش را می توانید در این جا بخوانید :
تشکر و قدردانی گروه سایت سخن معلم از حضور معلمانه وزیر محترم آموزش و پرورش
*آقای فانی و همراهان بلافاصله پس از اتمام سخنرانی ، نشست را ترک کردند .
بخش اول ( صدای معلمان شنیده شد ! فانی : " معلمان تبعیض را نمی توانند تحمل کنند " ! )
.
.
.
.
.
.
پایان گزارش/
با روی کارآمدن دولت محترم تدبیر و امید و نقش پررنگی که فرهنگیان در تحقق این موفقیت ایفا نمودند، چراغ سبز امید در میان این قشر فرهیخته روشن شد. پس ازمعرفی دکترنجفی به عنوان وزیرپیشنهادی دولت یازدهم به مجلس شورای اسلامی امیدها دو چندان شد. به گونه ای که طیف وسیعی از معلمان با دنبال کردن لحظه به لحظه اخبار در انتظار ورود ایشان به ساختمان وزارت شان بودند .اما با رای عدم اعتماد مجلس به فرد مورد اعتماد آنها،آن هم با اختلاف کم به یک باره پیامک های زیبایی که معلمان برای تبریک گفتن به یکدیگر آماده کرده بودند.به پیامک های اعتراضی به برخی از نمایندگان مجلس تبدیل شد. بامعرفی جناب آقای فانی به عنوان دومین وزیر پیشنهادی، این قشر فرهیخته که همواره به دنبال اصلاح امور جامعه بوده و هستند.دراندک زمانی با کنترل احساسات شان، تمام قدبه یاری ایشان شتافتند.اکنون نیز با تمام مشکلاتی که در سر راه شان می بینندباعلم و آگاهی به خارج شدن از جو امنیتی گذشته هرگز به دنبال راه های فراقانونی برای حل مشکلات شان نیستند.
این موارد بر راهیان دولت تدبیر و امیدتکلیف می کندکه مشکلات مطرح همکارن را با مسئولین امر در میان گذارند. لذا با شناختی که از جناب آقای فانی دارم برآن شدم تا دهکی از مشکلات گذشته که به نظز می رسد مواردی ازآن مربوط به ایشان باشد را با هم مرورکنیم :
1-حل مشکلات مالی پنهان دوره قبل
دولت دهم،دردو سال پایانی خود با اجرای طرح های شتاب زده،بدون توجه به بودجه سالانه هزینه هایی بالغ بر دو برابرآن به آ،پ تحمیل کرد که تنها دو مورد آن که مربوط به بیمه طلایی و افزایش جزئی حقوق بود ، دریک مقطع کوتاه تا حدودی توانست رضایت نسبی معلمان را جلب کند.
این کسری بودجه از کجا تامین می شد. ردیف های حق التدریس و حق الزحمه معلمان، سرانه دانش آموزی، سرانه مدارس، برداشت از صندوق های دخیره و قرض الحسنه شخصی معلمان بدون اطلاع آنها.حساب های سرگردان، عدم پرداخت بدهی به بیمه ایران و استفاده ازدرصد بالای بودجه سال 92 درشش ماه اول سال
2-سرعت بخشیدن در امور
درحالی که بسیاری ازکارشناسان آموزش و پرورش معتقد بودنددر مسیرپیش روی مدیران قبلی نه تنها هیچ گونه تغییری حاصل نشده است بلکه در برخی مواردی که با سیاست وزیر محترم و دولت جدید همخوانی ندارد، شتاب بیشتری گرفته است و ازسویی با توجه به فرصت دو ماهه آن زمان به آغازسال تحصیلی92می بایستی هرچه سریع تر حداقل مدیران کل جدید استان ها معرفی می شدند.
لیکن همان زمان پالس هایی از وزارتخانه به گوش می رسید که در بیشتر آن نشانه ای از تغییرات محسوس مشاهده نمی شد.
3-اهمیت دادن به خواسته های درون سازمانی
هرچند بر هیچ یک ازکارشناسان آموزش و پرورش پوشیده نیست که بدون همکاری و همیاری سازمان های دولتی و مردمی به تنهایی نمی توان به اهداف پیش روی رسید ؛ لیکن عدم توجه به دخالت غیرکارشناسانه در مسائل اجرایی، خسارت های غیر قابل جبران زود هنگام و دیر هنگام را در امورآموزشی،پرورشی و تربیتی به همراه خواهدداشت.
4-ارتقاء بیمه طلایی فرهنگیان
ضعیف شدن بیمه طلایی فرهنگیان درهمان ماه های نخست وزیر جدید با وجودی که می دانستند مشکل به وجود آمده ناشی ازحرکت های شتاب زده و کارشناسی نشده دولت دهم بوده است که منجر به بدهی سنگین آموزش و پرورش،به بیمه ایران شده ،اما معلمی که میزان بدهی خود و افراد تحت تکفلش ،هر ماه جهت پرداخت به شرکت متبوع ازحقوق ماهیانه اش کسر شده بود چگونه می توانست بپذیرد که سیستم اداری به عنوان واسطه بین بیمه گر و بیمه کننده،نه تنها به تعهد خود در واریزی درصدی از حق بیمه به وی اقدام نکرده است بلکه مبلغ یادشده راهم به حساب بیمه ایران واریز نکرده است ؛ لذا انتظار می رفت وزیرمحترم با جدیت بیشتر و به نحو بهتری از این مانع عبور کند .
اما فانی در نخستین اقدام خود، نه تنها به بهبود این بیمه کمکی نکرد، بلکه با تغییراتی که در آن پدید آورد، به میزان چشم گیری از توانایی آن کاست.
5-عدم ارتباط دادن رفاه معلمان باتعدیل نیروی انسانی
جناب آقای فانی، با ثابت فرض کردن بودجه آموزش و پرورش و ناامیدی از افزایش بودجه سالیانه در سال های آتی از یک سو و سرلوحه قرار دادن دهه هفتاد مبنی بر اداره شدن آموزش و پرورش با آمار بالغ بر بیست میلیون دانش آموز و بدون توجه به شرایط کنونی حاکم بر معلمان و دانش آموزان امروز ،برکاهش نیروی انسانی تاکیددارد و ازسوی دیگر بر ارتقاء کیفیت آموزشی اصرار می ورزند.
این دیدگاه درشرایطی است که بسیاری ازکارشناسان و معلمان براین موضوع واقفند که ازجمله حرکت های اولیه در راه ارتقاء کیفی آموزش و پرورش ، گسترش و ارتقاء مراکز پژوهش سراهای دانش آموزی- ارتقاء آزمایشگاه ها، گسترش مراکز تحقیقاتی معلمان و استفاده از معلمان در این مراکز،گسترش و ارتقاء هسته های مشاوره ،خانواده، تربیتی و تحصیلی و کاهش تراکم کلاس ها جهت تبدیل آموزش تئوری به عملی نیازمندیم، که برای اجرای مواردفوق حداقل به دو برابرنیروی انسانی کنونی جهت سرویس دهی به حدودده میلیون دانش آموز نیازخواهیم داشت .
6-متوقف کردن طرح خصوصی کردن آموزش وپرورش
چنان به نظرمی رسد که جناب آقای علی اصغرفانی شور به خصوصی سازی آموزش و پرورش دارد. از این رو علافه چندانی به ادامه روند آموزش و پرورش، دولتی ازخود نشان نمی دهد. برنامهها و طرحهای آقای فانی- که بیشترین توجهها را به خود جلب کرد- همه ریشه در اندیشه خصوصیسازی آموزش و پرورش دارند. که از جمله آن میتوان به واگذاری مدارس دولتی به بخش خصوصی و فروش ساعات خالی صندلیهای مدارس دولتی به مراکز خصوصی اشاره کرد.
ازسوی دیگر Tبسیاری ازمعلمان میانه خوبی با خصوصی سازی مدارس دولتی ندارند و در این زمینه دلایل مستند و کارشناسانه ای دارند که ازجمله آنها می توان ازافزایش نابهنجاری های دانش آموزی ،دورشدن از مسائل تربیتی،کاهش شدید امنیت شغلی معلمان، را ذکر کرد.
7-تلاش درراه افزایش بودجه سال94
شاید به دلیل همین ساختار اندیشگی باشد که فانی نخواست- یا نتوانست- در لایحه بودجه سال آینده، افزایش قابل قبولی به بودجه آموزش و پرورش، بدهد. بودجه آموزش و پرورش، در سال گذشته، چیزی پیرامون ٢١هزارمیلیارد تومان بود. این مبلغ در بودجه سال آینده، پیرامون ٢٤هزارمیلیاردتومان در نظرگرفته شده است؛ یعنی افزایشی حولوحوش ١٥درصد. اما آن گونه که گفته میشود برای برخی نهادها نزدیک به ٦٠، ٧٠درصد افزایش بودجه درنظر گرفته شده است. اگر این نکته را هم در نظر بگیریم که متاسفانه در دولتهای نهم و دهم- با بیشترین درآمدهای نفتی- سهم از تولید ناخالص داخلی از چهاردرصد به نزدیک یک درصد کاهش یافت، اعتراض کنونی فرهنگیان بهتر فهمیده میشود.
فرهنگیان از دولت تدبیر و امید انتظار داشته و دارند که آموزش و پرورش را به عنوان یکی از اولویتهای خود در نظر گیرد. در دو لایحهای که دولت یازدهم به مجلس ارایه داده است، در بهترین حالت میتوان چنین گفت که افزایش بودجه آموزش و پرورش در حد تورم رسمی انجام گرفته است، درصورتیکه فرهنگیان با توجه به وعدههای رئیس جمهورمحترم در زمان انتخابات، چشمانتظار افزایشی بیشتر هستند.
8-پی گیری جدی معوقه حق التدریس و حق الزحمه معلمان
تاپایان دوره دولت هفتم وهشتم مبالغ حق التریس و حق الزحمه معلمان درفیش حقوقی ماهیانه آتها ثبت شده و همزمان با پرداخت حقوق به حساب هایشان واریز می شد ؛ اما با ورود دولت نهم و دهم به تدریج از وضعیت مطلوب خارج شده و امروزه هر از گاهی بارسانه ای کردن موضوع بخش ناچیزی از مطالبات با تاخیر چندین ماهه به حساب شان واریز می شود.اکنون هم مدتهاست که معلمان بدون واریز شدن هیچ مبلغ به حساب شان، بر سر کلاس حاضرشده و از سوی وزارتخانه نیز هیچ علامتی مبنی بر زمانی برای این پرداخت ها اعلام نشده است.
9-تغییردرمعیارهای انتخاب مدیران لایه های پایین
گرچه برخی دست اندرکاران امور بر این نکته تاکید دارند که شاید تیزبینی همراه باتجربه جناب آقای فانی و آگاهی ایشان به مشکلات عدیده به ارث رسیده پیش روی،از یک سو و آشنایی با شرایط افتصادی دولت و ترکیب کنونی مجلس ازسوی دیگر، وی را برآن داشت تا بالاجبار معیارهای انتخاب مدیران خود را به گونه ای تنظیم کندکه به جای استفاده از مدیران تحول خواه و درجه یک و دو همسو با دولت تدبیر و امید ،ازمدیران با تجربه هر چندکم نفوذاستفاده کند تا بتوانند به دور ازهر گونه تنش مسائل و مشکلات را حل و فصل نمایند .
هر چند تیزبینی و توانمندی وزیر محترم بر هیچ کس پوشیده نیست اما نکته حائز اهمیت دراین قسمت این است که اولا سیستم ،آموزش و پرورش یک سیستم صرف اداری نیست و دیدگاه معلمان به سیستم اداری خود،یک دیدگاه پشتیبانی و خدماتی است و تمایلی چندانی در وارد شدن به مسائل و موارد مربوط به قسمت های مختلف اداری از خود نشان نمی دهند .
ثانیا با توجه به روابط صادقانه و دوستانه حاکم در بین معلمان ، اگر از افراد با نفوذ این قشر فرهیخته استفاده می شد ،همراهی و همفکری بین کادر آموزشی و اداری را افزایش داده و به آسانی بر بسیاری از مشکلات پیش روی چیره می شدند. ثالثا عدم استفاده از نظرات معلمان، ناخواسته این موضوع را در ذهن بسیاری از آنان تداعی نمود که در داخل سیستم هم به توانایی وت وانمندی آنان اهمیت چندانی داده نمی شود .
10-بررسی طرح تخصصی 5-2-5 درمقابل طرح دورافتاده 6-3-3دهه ی چهل
بیشتر صاحب نظران فکر و اندیشه بر این باورند که سیستم 3،3،6کنونی نه تنها پاسخگوی نیاز اهداف ،آموزش و پرورش و جامعه امروز ما نیست بلکه سیستم کهنه ای است که تا پایان دهه چهل درکشورمان اجراشده و به دلیل نواقص زیاد کنارگذاشته شد. این سیستم درشرایطی توسط دولت دهم به اجرا شد، که کارشناسان معتقدبودند در شرایط کنونی که نیروهای جوان با مدارک تخصصی کارشناسی و کارشناسی ارشد درجامعه افزایش یافته است یک سال از مقطع راهنمایی کاهش داده و به مقطع دبیرستان افزایش دهند وسیستم 5،2،5 را به صورت کارشناسی به وزارتخانه پیشنهاددهند که به یک باره این سیستم سه گام به عقب در شرایط جو امنیتی حاکم آن دوران و به صورت شتابزده به اجرادرآمد.
اما با وجود تمامی مشکلاتی که مطرح شد دور از انصاف است که با نادیده گرفتن مشکلات پیش روی این فرد فرهیخته و مشرف بر مسائل اداری ،آموزشی وپرورشی برخی ازتلاش های مفید و مثمر ثمر ایشان رانادیده بگیریم چراکه آقای فانی تلاش کرد به برخی خواستههای دیگر فرهنگیان نزدیک شود. برای نمونه اینکه درشکستن جو امنیتی یا به فرموده ریاست محترم جمهوری احساس امنیتی حاکم تلاش زیادی کرده است وی توانست بابرخی از تشکلهای صنفی و گروههای سیاسی فرهنگیان ارتباط برقرار کند؛ اقدام پسندیدهای که در دولتهای نهم و دهم خبری از آن نبود؛
فانی با نوشتن نامه به ریاست قوه قضاییه خواستار آزادی معلمان اززندان شد. در یک سال و نیم گذشته میتوان گفت که شرایط کلی آموزش و پرورش بهتر شده و برخی از رسانههای وابسته به آموزش و پرورش بیش یا کم، به بازتاب دیدگاههای معلمان پرداختند.
در نهایت میتوان گفت که فرهنگیان کشور با آگاهی به مشکلات پیش روی و امیدبه فائق آمدن براین مشکلات و اعتمادکامل به صداقت و یکرنگی وزیرمحترم ، بیش از اینکه خواستار استیضاح جناب آقای علی اصغرفانی باشند، بهدنبال برخورد نیرومندتر ایشان و دیگر دستاندرکاران آموزش و پرورش، هستند. آنها خواستار این هستند که دولت و مجلس، به دور از جناحبندیهای سیاسی، به راستی به بهبود وضعیت آموزش و پرورش بیندیشند.
آموزش و پرورش، با انباشت برخی ازخواستههای اقتصادی و غیر اقتصادی روبهرو است. فرهنگیان، خواستار فرادستانی توانمندند هستندکه در دولت، نماینده آنان باشند و بتوانند همواره و بهویژه در لایحههای بودجه، گامهایی چشم گیر در رفع تبعیض آنها بردارند.
فرهنگیان امیدوارند همان گونه که عملکرد مثبت دولت و وزیر محترم بهداشت باعث شدکه رئیس جمهور عزیز و محترم مان باعزت و غرور اعلام کنند با رفع سریع مشکلات آموزش وپرورش باهمان لحن اعلام نمایند .
ازحوصله شما متشکرم .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
در سنت، فرهنگ و ادب فارسی و همچنین سنت تعلیم و تربیت در کل جهان؛ معلم و استاد موقعیتی دارند که باید پاس داشته شود. و بیتوجهی دانشآموز و دانشجو است اگر به این موقعیت توجه نکنند و احترام لازم را برای معلم و استاد خود به جا نیاورند. در همه جای دنیا معلم از منزلت و موقعیتی برخوردار است که دانشگیرندگان باید در هر مرتبهای که هستند به منزلت استاد توجه لازم را مبذول فرمایند. اگر این بیتوجهیای که الان شاهد آن هستیم، شیوع پیدا کند نتیجهای از تحصیل و علمآموزی حاصل نخواهد شد.
اما نکته حائز اهمیت این است که معلمان هم باید احترامی به دانشآموختگان داشتهباشند که در همهجای دنیا همین طور است. معلم و استاد باید با صبر و حوصله زیاد با دانشآموزان برخورد کنند. مخصوصا برای گروههای سنی خاص مثل دبیرستانیها که در سن بلوغ و تغییرات زیاد جسمی و روحی قرار دارند. معلمان مخصوصا باید با این تغییرات توجه لازم را داشته باشند و با سعه صدر و توجه بیشتری با دانشآموزان دوره دبیرستان برخورد کنند و کلاسهای ویژهای برای آنها دایر کنند. اصلا از محبت معلم است که دانشآموزی به درس علاقهمند یا از آن فراری میشود.
اینکه صحبت از معلم و احترام به معلمان میشود، فقط مختص دانشآموزان نیست، آموزش وپرورش هم باید توجه جدی به این امر کند. احترام و پاس داشتن مقام معلم، چیزی است که برای آن بخشنامهای در شورای عالی آموزش و پرورش مصوب شده است که در موقعیتهای مختلف به مسئولان محترم آموزش و پرورش استانها و مناطق، مدیران مدارس و روسای منطقه تذکر میدهد. اما در این میان، آموزش و پرورش علاوه برمعلمان، به حقوق دانشآموزان هم توجه میکند. خواستههای به حق دانشآموزان باید حتما مورد توجه قرار گیرد. یعنی اگر ما به سویی برویم که دانشآموز با رعایت اخلاق آزادی بیان داشته باشد، آزادی نقد و انتقاد به معلم و روش تدریس داشته باشد، طبیعتا زمینهای برای خشونت از طرف دانشآموز به وجود نخواهد آمد و از آن طرف معلم هم آرامتر است و خشونتی به خرج نخواهد داشت.
اینها مسائلی است که به روان شناسی دانشآموزان معروف است. با توجه به تحقیقاتی که روز به روز روی روان شناسی دوره نوجوانی میشود به اهمیت نحوه ارتباط معلم با دانشآموز پی میبریم. به نظر من معلمان دوره دبستان مخصوصا باید به این نکات توجه بیشتری داشته باشند. چون ما این مشکلات در دوره دبستان کمتر از دورههای دیگر است و اگر معلم بر فوت و فن ساختار روانی دانشآموزان تسلط داشته باشد نکته مخدوشی به وجود نمیآید یا بسیار بسیار کم ممکن است رخ دهد. از طرفی، علاوه بر آموزش و پرورش و دانشآموزان، جامعه نیز باید رعایت گروهی راکه سازندگان آیندگان فرزندانشان هستند، داشته باشند. اگر جامعه این احترام را برای معلمان داشته باشند و این احترام را به فرزندشان بیاموزند خیلی چیزها بهتر میشود. متاسفانه بسیاری از خانوادهها فرصت مطالعه ندارند و آموزشهای لازم را دریافت نمیکنند و اطلاعرسانی به آنها به عهده رسانههاست.
این رسانهها هستند که قدر و قیمت معلمان در جهان را نشان میدهند. متاسفانه در گذشته قدر و قيمت معلم و استاد در جامعه بیشتر بود. همه این بزرگواران مورد توجه و احترام بودند. مشکل اصلی ما این است که وقتی با تکنولوژی دنیای غرب آشنا شدیم، از وسایل و تکنولوژی آنها استفاده کردهایم، اما از نحوه برخوردشان با معلمان نتوانستهایم درس بگیریم.
رسانهها باید بگویند که در اجتماعات دیگر بشری معلم چه موقعیتی دارد و والدین و دانشآموزان و دانشجویان چه نکاتی را رعایت میکنند. البته امروزه کارهایی در رسانهها انجام میشود اما آن قدری نیست که بشود به آن بسنده کرد.مردم ما باید بدانند در جوامع امروزی بشری با تمام پیشرفتهایشان چه اهمیتی برای تعلیم و تربیت و همینطور معلمان قائل هستند و این است وظیفه رسانهها.
دانشآموزان دو مدرسه در شهرستان کوهدشت در غرب استان لرستان به دلیل از کار افتادن سیستم گرمایشی مدرسه، حدود سه هفته است که با پتو در کلاسهای درس حاضر میشوند.
آنگونه که خبرگزاری “مهر” روز سهشنبه (۷ بهمن-۲۷ ژانویه) گزارش داده، از بیست روز پیش وسایل گرمایشی دو دبیرستان دخترانهی “کوثر” و “دکتر حسابی” در کوهدشت به دلیل “قدیمی بودن و فرسودگی دیگهای بخار” از کار افتادهاند و دانشآموزان و معلمان این دو دبیرستان برای تحمل سرمای طاقتفرسا و شدید زمستانی کلاسها مجبورند از پتوهایی استفاده کنند که از خانههایشان به مدرسه میآورند هرچند که به گفتهی یکی از دانشآموزان این دو مدرسه، این روش هم «جوابگوی سرما نیست».
این دانشآموز دبیرستان “کوثر” میگوید که سرمای کلاسها به قدری حاد است که «حتی نمیشود از ماژیکها استفاده کرد چون تا چند کلمه با آنها نوشته میشود یخ میزنند».
یکی دیگر از دانشآموزان نیز در حالی که پتوی مسافرتی به دور خود پیچانده بود، به خبرنگار “مهر” گفت: «باور کنید قادر به یادگیری هیچکدام از درسها حتی ریاضی که بسیار برایمان مهم است نیستیم چون سرمای شدید اجازه فکر کردن را از ما گرفته است.»
به گفتهی مسوولان دبیرستان “کوثر”، دو دیگ بخار سیستم گرمایشی این دبیرستان تا کنون چند بار تعمیر شدهاند اما «به علت پوسیدگی شدید، امکان تعمیر دوباره آنها وجود ندارد».
در همین حال، “مسوول تدارکات و پشتیبانی آموزش و پرورش” شهرستان کوهدشت، مجموع اعتبار لازم برای تعمیر سیستم گرمایشی این دو دبیرستان را “۱۵ تا ۲۰ میلیون تومان” برآورد کرد و گفت که «به محض رسیدن تجهیزات از تهران، کار تعمیر توسط پیمانکار انجام خواهد شد».
این در حالی است که مدیر کل “نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس” استان لرستان ضمن رد مشکل سیستم گرمایشی این دو مدرسه گفت که در بازدیدی که هفته گذشته از دبیرستانهای کوهدشت داشته «مشکل جدی در این زمینه وجود نداشت».
حسین اسدیپور در عین حال از تامین اعتبار ۱۰/۸ میلیارد تومانی برای استانداردسازی سیستم گرمایشی مدارس استان لرستان خبر داد و مدعی شد که «کار استانداردسازی سیستم گرمایشی در این دو مدرسه شهرستان کوهدشت در حال انجام است» و تا پایان بهمن ماه تحویل داده میشود.
گفتنی است استفاده از سیستمهای گرمایشی غیراستاندارد و فرسوده یکی از مشکلات اصلی مدارس ایران است به طوریکه در نخستین روز دیماه امسال، مرتضی رییسی، رییس “سازمان نوسازی و تجهیز مدارس کشور” اعلام کرد که بیش از ۱۲۰ هزار کلاس درس در مناطق سردسیر کشور همچنان با بخاریهای غیراستاندارد نفتی و گازی گرم میشوند و “اعتبارات کافی” برای “رفع این معضل” وجود ندارد.
وی با اشاره به در نظر گرفتن ۳۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای این سازمان در سال جاری، گفت که حتی اگر این مبلغ نیز به طور کامل پرداخت شود، تنها “۴۷ هزار” کلاس درس به سیستم گرمایشی استاندارد مجهز میشوند و همچنان «۷۵ هزار کلاس با بخاری نفتی گرم خواهند شد».
در همین ارتباط، فریبرز اسماعیلزاده، “مدیرکل نوسازی و تجهیز مدارس” استان آذربایجان غربی نیز روز ۸ مهر (۳۰ سپتامبر) به خبرگزاری “فارس” گفته بود که در زمستان امسال، برای تامین گرمایش ۹ هزار کلاس درس این استان از بخاری نفتی استفاده میشود.