صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

مقدمه
      اجتماع کردن عده‌ای (شامل مؤلفان، معلمان و متخصصان برنامه درسی و آموزش) به منظور اعتباربخشی به یک کتاب درسی، فرصتی بود که به بررسی و ارزیابی شکلی از تعاملات کمیاب و چه بسا نایاب در نهاد تربیت رسمی بپردازم. آنچه می‌خوانید، برداشت‌هایی از لنز دوربین فلسفه تربیت است که به قالب ارزیابی درآمده است، و بر (1) حفظ «اعتماد» به عنوان یک سرمایه اولیه؛ (2) استقبال از «مذاکره» برای بروز مواجهات ضروری؛ (3) ارج نهادن به «جزئیات» و استقبال از «جزئی‌نگری» معلمان تأکید دارد. ارزیابی‌ها ناظر بر صورت مذاکرات (نوع مناسبات و شکل تعاملات اجتماعی در آن) است، و بر ارزش‌ها و دستاوردهایی تأکید می‌کند که این جلسه به‌طور خاص و این گونه «مذاکرات» به‌طور عام در پی دارند. در نهایت، این برداشت‌‌های ارزیابانه که به پیشنهادهایی انجامیده‌اند و سهم من از مشارکت در این مذاکرات هستند، این نتیجه را آشکار می‌کنند که باید به مذاکرات در نهاد تربیت رسمی بیش از پیش اعتبار بخشید، به دلیل ارزش‌های کمیاب یا نایابی که اشاعه می‌دهند، و نیز دستاوردهای ارزشمندشان برای بهبود و پیشرفت تدریس و یادگیری که قلب تربیت رسمی است.

برداشت اول: حفظ سرمایه اولیه
در برداشت اول، نظاره‌گر صحنه‌ای بودم که بازیگران اصلی (معلمان شرکت‌کننده) در آن، به دلیل رضایت از شروع هرچند دیرهنگام (بعد از حدود سه دهه) تغییرات اساسی در کتاب درسی زبان انگلیسی، انگیزه خوبی برای مشارکت و اظهارنظر درباره ماده درسی‌ای داشتند که باید احتمالاً در چند دهه آینده آن را تدریس کنند. این انگیزه خوب، حداقل سرمایه‌ای است که هر مذاکره ارزیابانه از این نوع (اعتباربخشی) بدان نیاز دارد و به نظر می‌رسید، جلسه ما از این «حداقل سرمایه» برخوردار بود.
البته باید بگویم، منظور از «سرمایه اولیه» در عنوان این بخش، اشاره بدین «حداقل سرمایه» نیست، بلکه اشاره به عنصری اساسی‌تر در روابط اجتماعی ماست که این انگیزه از آن برمی‌خیزد. از این رو، این عنصر اساسی‌تر را باید سرمایه اولیه اجتماع مذکور به حساب آورد: منظورم «اعتماد» است؛ اعتمادی که «مشارکت» در پی دارد.
در اینجا، اعتماد نه به معنای عامیانه مورد استعمال ما، بلکه به عنوان «متغیر نرم» [پی‌نوشت 1]  روابط اجتماعی به کار برده شده است که ماهیت و کارکرد آن به طور خاص در علوم اجتماعی بحث و مطالعه می‌شود. [پی‌نوشت 2]  به بیان ساده، «اعتماد» یکی از متغيرهاي تعیین‌کننده و عنصری حیاتی در روابط اجتماعی ماست که اغلب وقتی افراد احساس «خودی بودن» می‌کنند، بروز می‌کند. با تقویت احساس خودی بودن، احساس تعلق، تعهد و «روابط اعتماد» قوی‌تر می‌شوند، و همچون یک سرمایه معنوی در یک اجتماع سرمایه‌گذاری می‌شوند. کمترین سودی که از این سرمایه‌گذاری عاید اجتماع می‌شود، «مشارکت» افراد در فعالیت‌های اجتماعی از جمله گفت و گوها، مذاکرات، تغییرات، اصلاحات و فعالیت‌های اجتماعی دیگر است.
از این نظر، معلمان شرکت‌کننده در جلسه مشارکت قابل قبولی در بحث‌ها از خود به نمایش گذاشتند که خود حاکی از وجود روابط اعتماد در این مذاکرات بود. پس، جلسه ما «سرمایه اولیه» و اساسی برای مشارکت در یک فعالیت جدی برای ایجاد بهبود و اصلاح را دارا بود که هدف اعتباربخشی به یک کتاب درسی است.
این برداشت ارزیابانه که بر ارزش «اعتماد» برای شکل‌گیری مشارکت‌های لازم برای ایجاد تغییرات و اصلاحات تأکید می‌کند، به لزوم حفظ این سرمایه اولیه از طریق اعتبار بخشیدن به پیشنهادهای هرچند جزئی معلمان در این گونه مذاکرات دلالت می‌کند. اعتماد، این ارزش اساسی اجتماعی و سرمایه اولیه را، نه تنها باید حفظ کرد، بلکه باید بدان افزود. دلیل آن نیز تا حدودی روشن است، زیرا هرگاه سخن از تغییرات اساسی است، اولین نهادی که به ذهن دولت مردان و مسئولان می‌رسد که باید اصلاحات را از آن آغار کرد، نهاد تربیت است، مثل سند چشم‌انداز 1404که به محض پیدایش، مقدمات پیدایش سند تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی عمومی را رقم زد. از طرفی خودِ مفهوم تربیت نیز با تغییر و تحول گره خورده است و با آن عجین است که باعث می‌شود همزمان با ورود به بحث تحول، به بحث تربیت وارد شد. اما این نیز کاملاً روشن است که هر تغییر و تحولی در گرو مشارکت افراد است، و یکی از شرایط لازم مشارکت این است که شرایط اطمینان (احساس خودی بودن) و «روابط اعتماد» برقرار باشد. در نتیجه، هر نظام واقعاً خواهان اصلاحات یا «تحول بنیادین» باید مراقب شرایط اطمینان و برقراری روابط اعتماد در خودش باشد، و از آن همچون یک سرمایه محافظت کند، و در هر فرصتی که به دست می‌آورد، هرچند کوچک، مثل جلسه اعتباربخشی یک کتاب درسی، با اعتبار بخشیدن به پیشنهادهای معلمان –این مبارزان خط مقدم تربیت رسمی و اصلاحات- بدان بیفزاید.

برداشت دوم: استقبال از یک مواجهه ضروری
برداشت دوم، استقبال از یک «مواجهه ضروری»، اما کمیاب و چه بسا نایاب در نهاد آموزش و پرورش در این سال‌های سپری‌شده است. منظورم، مواجهه اعضای صف و ستاد نهادی است که شرکای نزدیک یکدیگر در مأموریتی فوق حساس‌اند، و کمتر این فرصت را به دست می‌آورند که همدیگر را ملاقات کنند، یا در تماس با یکدیگر قرار بگیرند. دلیل این که چرا آن را «مواجهه»، و نه ملاقات، گفت و گو، یا چیز دیگر می‌خوانم این است که در مفهوم «مواجهه» معنای ضمنی «ناسازگاری» و «تعارض» وجود دارد و تا حدودی می‌تواند ناسازگاری‌ها و تعارضات طبیعی میان طرف‌های مذاکره‌کننده را نشان دهد. به گمانم اگر کاوش شود، در تجارب گذشته ما به حد کافی شاهد می‌توان یافت که نشان می‌دهند، از بابت فقدان این مواجهات ضروری متحمل چه خسارت‌های جبران‌ناپذیری شده‌ایم. خساراتی که در اثر مکتوم ماندن یا حتی نادیده‌انگاری تعارضات طبیعی میان اقشار مختلف جامعه تربیت به وجود می‌آیند، و اغلب به صورت تحریف یا خنثی‌سازی طرح‌های تحولی در مدارس به ظهور می‌رسند. یک نمونه آن عدم مشارکت معلمان برجسته و الگو در طرح «معلم پژوهنده» است، اما نمونة مرتبط با جلسه ما همان است که یکی از معلمان از قول یکی از همکاران‌شان بدان اشاره کردند. این که چطور در همان آغاز سال تحصیلی الفبای انگلیسی را یک جا آموزش دادند، در حالی که یکی از اهداف راهبردی نوآورانه کتاب تازه تألیف پایه هفتم این است که الفبا نه یک جا، بلکه تدریجی و به ترتیبی که کتاب ارائه کرده است، آموزش داده شود. احتمالاً این یکی از همان نقاطی است که تعارض رخ داده است، اما به دلیل عدم وجود تماس و مواجهه مکتوم می‌ماند، و برخی معلمان ممکن است بدین‌سان، به تحریف هدف راهبردی کتاب ادامه دهند.
از این جهت، بسیار اهمیت داشت که با «سرمایه اولیه» که در بالا بدان اشاره شد، این دو شریک (و شرکای دیگر) دور میز مذاکره بنشینند، و به بهانه اعتباربخشی به یک کتاب درسی درباره ماده درسی -یکی از مقولات اصلی برنامة درسی- گفت و گو و مذاکره کنند و از نظرات سازگار و ناسازگار یکدیگر در این زمینه مطلع شوند.
همچنین این‌گونه مذاکرات مواجهه‌آمیز که انتظار می‌رود، نتیجه مشخص آن بهبود و اصلاح باشد، برای ما «ضروری» هستند، به‌دلیل تأثیرات نامطلوب یک مسئله مزمن و فراگیر در نهاد تربیت که در تمام حلقه‌ها و اتصالات نهاد تربیت از صدر تا ذیل ممکن است رخ دهد. احتمالاً در این حلقة خاص -حلقة اتصال مؤلفان و معلمان- نیز مثل سایر جاها رد آن را می‌توان یافت که مثل همیشه برای دستیابی به اهداف –مثل اهدافی که مؤلفان از طریق یک کتاب درسی تعقیب می‌کنند- مانع‌تراشی می‌کند. به عنوان مثال، می‌توان به بروز برخی تظاهرات ضمنی و آشکار این مسئله در بیانات دو طرف مذاکره در این جلسه اشاره کرد:
•    در جایی که طرف اول (مؤلفان) از دغدغه بهره‌گیری از رویکردها و ظرفیت نظریه‌های پیشرو در آموزش زبان دوم، مثل رویکرد communicative language teaching (CLT) به طریق «خودباورانه» یا task-based language learning به طریق «فعال» سخن می‌گفتند، طرف دیگر (معلمان) از نگرانی‌ها و محدودیت‌های خود برای برآوردن انتظارات می‌گفتند، مثل زمان ناکافی تخصیص‌یافته به درس زبان برای دست یابی به مقاصد task-based learning، سطح سواد پایه دانش‌آموزان، اختلاف سطح زیاد دانش زبان دانش‌آموزان، سطح بالای انتظارات از معلمان با نظر به کمبودها و امکانات مدارس مناطق محروم برای کلاس‌های زبان، و نظایر آن. در یک عبارت: یکی از مزایای یک «رویکرد پیشرو» می‌گوید، دیگری از «مسائل عملی پیشِ رو» شکوه می‌کند.
•    همچنین در حالی که طرف اول، از انتظارات مدیران و سیاست‌گذاران، اسناد بالادست و برآوردن مقاصد سند تحول یا سند برنامه درسی ملی یا مشکلات اجرا و تخصیص بودجه برای تولید و چاپ با کیفیت کتاب سخن می‌گوید، یا از معلمان می‌خواهد با همدلی بیش‌تر و در نظر گرفتن این عوامل و محدودیت‌ها به ارزیابی جزئیات در سایه کلیّات بپردازند؛ طرف دوم، از انتظارات همکاران، دانش‌آموزان و اولیا سخن می‌گوید، از این که چطور اسامی نامأنوس، تصاویر نامناسب یا بی‌کیفیت (منعکس‌کننده واقعیت‌های مغایر با واقعیت‌های جاری در مدارس یا جامعه شهری و روستایی، یا عکس‌های کدر و تیره)، متون دشوار کتاب کار در روند آموزش و یادگیری اختلال ایجاد می‌کنند، و انگیزه‌های یادگیری را برنمی‌انگیزند. در یک عبارت: یکی در قید و بند انتظارات آرمان‌گرایانه سیاست گذاران و اسناد است، دیگری در قید و بند توقعات واقع‌گرایانه متقاضیان یا مشتریان تربیت (دانش‌آموزان و اولیا).
از نظر من، این موارد به وضوح نشان می‌دهند که استدلال‌های دو طرف برای یکدیگر در دو گفتمان متفاوت توجیه می‌شوند. به همین دلیل از قدرت کافی برای اقناع دیگری برخوردار نیستند، و بالطبع همدلی، رضایت و توافق واقعی هم به بار نمی‌آورند. هرچند ناگزیر و در ظاهر، توافق حاصل و اعتبار احراز می‌شود و مذاکره فیصله می‌یابد، اما لزوماً تأثیرات این گونه شکاف‌ها با این توافقات ظاهری فیصله نمی‌یابد.
در نتیجه پیشنهاد می‌شود، به این گونه جلسات صرفاً برای طی مراحل قانونی و فرمالیته تهیه، تدوین و اعتباربخشی یک کتاب درسی در سایه وحدت نظر نگریسته نشود، بلکه، در کنارش، بدان چون مجالی برای بروز تعارضات ناگزیر در پرتو کثرت نظرات نگریسته شود، همچنین مجالی برای مواجهه رو در رو با مسئله شکاف در اشکال ممکن خودش؛ مثل شکاف میان مؤلفانی که بیشتر نگران همنوایی و سازگاری با اسناد بالادست هستند، یا خود را موظف به عمل در چارچوب تصمیمات شورای عالی آموزش و پرورش می‌دانند، و معلمانی که بیشتر نگران مسائل ریز و درشت «آموزشی» خود هستند و چانه می‌زنند، بلکه از انتظارات ارزیابان کاسته شود یا به زمان آموزش کتاب افزوده شود؛ یا بیشتر نگران مسائل ریز و درشت «یادگیری» دانش‌آموزان خود هستند و با نکته‌سنجی استدلال می‌کنند، فلان حرف تعریف یا حرف بزرگ، و ویرگول یا نقطه را در این جمله بگذارید یا حذف کنید، یا این اسم را بدین یکی تغییر دهید، یا تصاویری با این ویژگی‌ها و کیفیت به کار ببرید و نظایر آن، فقط بدین دلیل ساده که موجب گشودن گره‌ای کوچک در یادگیری یا انگیزه‌های یادگیری بچه‌ها می‌شود.

به گمانم، حوصله به خرج دادن و مجال دادن برای بروز این تعارضات مکتومِ نوعاً صفی در ضمن فعالیت‌های مکتوب و جدی ستادی لازم است، اگر واقعاً افراد ستاد نگران تحقق اهداف دستاوردهای خودشان (مثل کتاب‌های درسی) هستند.

ادامه دارد

 

منتشرشده در آموزش نوین

آقای پور مختار ،رئیس محترم کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی پس از دیدار با آقای حیدرعلی بنائیان عضو کمیته بازنشستگان سخن معلم ، قول پیگیری اجرای این احکام و مصوبه مجلس و نیز ماده واحده تفسیر جزء الف بند 7 قانون بودجه 1389 کل کشور را داده است .


 یکشنبه بیست و پنجم مهر ماه آقای حیدر علی بنائیان عضو کمیته بازنشستگان سخن معلم به همراه کارشناس کمیته بازنشستگی کشوری برای پیگیری چگونگی اجرای احکام صادره از سوی دیوان عدالت اداری و نیز مصوبات مجلس که در زیر می آید ، به کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی مراجعه نمودند :
1-حکم تعدیل ضریب ریالی از 100 به 120 که در سال 1384 صادر گردیده ،توسط سازمان بازنشستگی اجرا نشده است .
2-رای شماره 1551 مورخ 26 / 12 / 86 توسط این سازمان اجرا نشده است .
3-رای شماره 388 مورخ 4 / 5 / 88 توسط این سازمان اجرا نشده است .
4-رای شماره 667 مورخ 27 / 9 / 91 توسط این سازمان اجرا نشده است .
5-بخشنامه 4113 / ص / 250 مورخ 3 / 3 / 91 توسط این سازمان اجرا نشده است .
این در حالی است که موارد فوق الذکر آرای هیات عمومی است و سازمان بازنشستگی کشور تاکنون به آن عمل نکرده است .
البته عضو کمیته بازنشستگان سخن معلم عنوان نموده است که با توجه به محدودیت های مالی دولت و نیز انباشت این مطالبات تا 1 / 1 / 93 جزء دیون محسوب شود تا زمانی که دولت توانایی پرداخت آن را پیدا کند ، اما با توجه به وضعیت نامناسب مالی معلمان بازنشسته ، مطالبات از تاریخ 1 / 1 93 به بعد پرداخت گردد .
آقای پور مختار ،رئیس  محترم کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی پس از دیدار با آقای بنائیان ، قول پیگیری اجرای این احکام و مصوبه مجلس و نیز ماده واحده تفسیر جزء الف بند 7 قانون بودجه 1389 کل کشور را داده است .
پایان پیام /

* هرگونه نقل خبر ، منوط به ذکر دقیق منبع است .

 

یکی از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان ، مطلب زیر را برای سخن معلم ارسال کرده است . گزارش هایی که  بعضا به سخن معلم می رسند ، نظرات وزیر محترم آموزش و پرورش در مورد " امنیت فرهنگی " در این دانشگاه را تایید نمی کنند ...

چندی پیش سخن معلم در گزارشی با عنوان " در نامه ای ، جمعی از دانشجو معلمان پردیس شهید رجایی سمنان خواهان توجه و رسیدگی مسئولان نسبت به مشکلات این دانشگاه شدند "  خواهان پاسخ گویی مسئولان این دانشگاه درمورد مطالبات دانشجویان گردید ...

متاسفانه تاکنون این دانشگاه  هیچ گونه پاسخی به این موضوع نداده است .

با توجه به تعامل مناسبی که سایر مسئولان وزارتی و ستادی  با این پایگاه خبری تحلیلی برقرار کرده اند ؛ انتظار ما ، حرکت همه مسئولان وزارت آموزش و پرورش در جهت عمل به آموزه های دولت تدبیر و امید است .


 از اولین و بدیهی ترین خدمات یک دانشگاه و موسسه آموزش عالی اعطای کارت دانشجویی به دانشجویان خود است، اما با گذشت یک سال و نیم از اشتغال به تحصیل دانشجویان در دانشگاه فرهنگیان همچنان کارتی به عنوان کارت دانشجویی به اکثر دانشجویان تعلق نگرفته است ؛ به صورتی که وعده های متعدد مسئولان در مورد اعطای کارت دانشجویی به لطیفه ای بین دانشجویان این دانشگاه تبدیل شده است!
پاسخ مسئولان سازمان مرکزی دانشگاه فرهنگیان هم به درخواست کارت دانشجویی دیگر برای دانشجویان تکراری شده: "درصدد ایجاد کیف پول هوشمند هستیم"،"صدور کارت های هوشمند دانشجویی وارد فاز اجرایی شده"،"به زودی کارت های دانشجویی تحویل پردیس ها می شود". این جملات نمونه هایی از پاسخ های تکراری مسئولان است !
اگر در وبسایت دانشگاه فرهنگیان عبارت "کارت دانشجویی" را جست و جو کنید با خرواری از نتایج روبرو می شوید؛ معاونت دانشجویی هرچند ماه مصاحبه ای انجام داده و با تبلیغات رسانه ای از اعطای کارت "هوشمند" دانشجویی خبر داده اند، اما در نهایت از کارت دانشجویی خبری نشده است!
لازم است همین جا به معاونت محترم دانشجویی دانشگاه متذکر شویم "از طلا گشتن پشیمان گشته ایم/مرحمت فرموده ما را مس کنید!" کارت دانشجویی هوشمند پیشکش تان، همان کارت کاغذی خشک و خالی را به ما بدهید. باور بفرمایید ما دو سال دیگر فارغ التحصیل می شویم اما با این روندی که شما پیش گرفته اید تا آخر تحصیل کارتی به دست ما نخواهد رسید!
در پایان لازم است اشاره ای داشته باشیم که دانشگاهی که پس از یک سال توان صدور کارت دانشجویی برای دانشجویان خود ندارد چگونه می خواهد اهداف بالاتر و والاتری را دنبال و اجرایی کند؟ چگونه مسئولان در عرض چند هفته تصمیم به کسر حقوق دانشجویان می گیرند و به قول خودشان "آسمان به زمین بیاید" اجرایی می شود اما در عرض چند ماه از عهده صدور کارت دانشجویی بر نمی آیند؟
لازم نیست مسئولان دانشگاه فکری به حال معاونت دانشجویی کنند؟!

*سخن معلم محلی برای بیان دیدگاه های مختلف در حوزه آموزش و پرورش است و انتشار آن ها در این تارنما الزاما به معنای تایید آن ها نیست .
 *هر گونه نقل مطالب و اخبار فقط با ذکر دقیق منبع مجاز است.

* همکاران و معلمان گرامی ، اخبار و یادداشت های خود را می توانند به آدرس  این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید  ارسال نمایند.

منتشرشده در یادداشت

در بخشی از این نامه چنین آمده است :

" متأسفانه گویی این سفارش معصومین در آموزش و پرورش به فراموشی سپرده شده است ، به نحوی که برخی از حق الزحمه های فرهنگیان خوزستان به مطالبات چندین ساله تبدیل شده و به نظر می رسد در پروسه ی تغییر دولت ، برخی از آنها نادیده گرفته شده اند .
امید است یادآوری موارد مذکور در این نوشتار ، موجب صدور دستور قاطع از جانب حضرت عالی و تخصیص اعتبار فوری به آموزش و پرورش خوزستان شود شاید فرهنگیان خوزستان به بخشی از حقوق پایمال شده ی خود برسند . "

* حدود 12000مدارس غیردولتی در حال حاضر مشغول فعالیت هستند . در سال های اخیر و به ویژه در دولت های نهم و دهم ، به علت نگاه انقباضی مسئولان وقت وزارت آموزش و پرورش نسبت به حضور و فعالیت  این گونه مدارس ، مشکلات فراوانی گریبان گیر مدارس غیردولتی گردید ...

* دولت یازدهم در جهت کیفیت بخشی و کم کردن تراکم مدارس دولتی اقدام به اجرای طرح بسته های حمایتی کرده است ، این طرح موافقان و مخالفانی دارد ...

سخن معلم در جهت آسیب شناسی و تنویر افکار عمومی در موضوعات مطروحه به گفت و گو با جناب آقای زینی وند ، مدیرکل سازمان مدارس غیرانتفاعی و توسعه مشارکت ھای مردمی وزارت آموزش و پرورش  پرداخته است .

آخرین بخش را می خوانید .

گزارشگر :  علی  پورسلیمان


* آقای زینی وند
آقای فانی امسال اعلام کرد که ما حدود 200 هزار صندلی را در قالب بسته های حمایتی خریداری کردیم .ایشان مطابق آماری که فرمودند هزینه هر دانش آموز را درحدود یک میلیون و هشت صد و پنجاه هزار تومان اعلام کردند .بعدا گفته شد که برخی مدارس غیردولتی اعلام کرده اند که ما حاضریم فقط با 600 هزار تومان ، این دانش آموز را در مدرسه خودمان مدیریت کنیم .
مابه التفاوت این دو مبلغ بیش از دویست و چهل میلیارد تومان می شود .
پرسش این است که مبلغ این مابه التفاوت در کجا هزینه شده است ؟ آیا این به نظر شما فقط یک کمک یک سویه به مدارس غیردولتی نبوده است ؟ضمن آن که برای مدارس دولتی هم اقدامی صورت نپذیرفته است .


این کمک بیشتر به مدارس دولتی بوده است تا مدارس غیردولتی .این که آقای دکتر فانی فرمودند ، ما میانگین شهریه مان در مناطق مختلف کشور فرق می کند .در برخی از مناطق کشور ، هزینه یک دانش آموز 700 هزار تومان است .اگر ما فضا را در اختیارش قرار بدهیم ،حتی با 400 هزار تومان هم می تواند مدرسه را خوب اداره کند .
بنابراین این مبلغی که دکتر فرمودند ، میانگین مبلغی بوده است که ما به دانش آموزان کشور در بحث حمایتی داده ایم .
مثلا در یک استانی 500 هزار تومان بوده است ، ممکن است در یک استان دیگر ، 750 هزار تومان بوده باشد که میانگیان آن ها 600 هزار تومان شده است .
بنابراین موسسین مدارس غیردولتی امسال خیلی دنبال انتفاع نبوده اند .مبلغ یک میلیون و هشت صد و پنجاه هزار تومانی که باید در یک مدرسه دولتی هزینه می شد ، امسال موسس پذیرفته است که با رقمی حدود 600 هزار تومان اداره کند .
با برنامه ریزی هم بهترین معلمان را برای این قضیه گرفته ایم ، از معلمان بازنشسته توان مند و از معلمان متخصص آزاد و مرتبط با رشته تحصیلی . موسسین مدارس غیردولتی حاضر شده اند با 600 هزار تومان آن را اداره کنند ،الان خیلی از مدارس غیردولتی ما تقریبا با همین مقدار مدرسه را اداره می کنند .
ما سهم فضا را در الگوی شهریه کم کردیم .450 هزار تومان به موسس داده ایم .اگر موسس ، فضایی از خودش داشت با همین مبلغ می توانست به بهترین نحو ممکن مدرسه را اداره کند .


* آقای زینی وند
حرف من این است ، کاری به توزیع این مقادیر و یا مبالغ ندارم .آقای فانی گفته اند ما 200 هزار صندلی خریداری کرده ایم . مابه التفاوت این مبلغ کجاست ؟
آقای دکتر فرمودند که 200 هزار دانش آموز دولتی در این طرح مشمول بسته حمایتی قرار گرفته اند .همه آن تکمیل صندلی خالی نبوده است .هم مشمول مدارس مشارکت با بخش غیردولتی است و هم تکمیل صندلی های خالی .
یعنی ما عینا 200 هزار دانش آموز را از مدارس دولتی به مدارس غیردولتی تحویل داده ایم .فقط بحث صندلی خالی نبوده است .شامل دو بخش وسیع مشارکتی بوده است .اگر فقط بحث صندلی خالی باشد ؛ این شبهه پیش می آید ، اما چنین نبوده است .
ما بعدا آمار دقیق را اعلام می کنیم که چقدر بحث صندلی های خالی بوده است و چقدرمشارکت به بخش غیردولتی بوده است .
ما 900 مدرسه دولتی را در قالب مشارکت غیردولتی اداره می کنیم .


*خیلی از مدارس غیردولتی اعلام می کنند که هزینه ها متناسب با درآمد ها نیست .به عنوان مثال ، در برخی مناطق شهریه یک مهد کودک ماهی 200 هزار تومان است که در سال حدود 5 / 2 میلیون تومان می شود در حالی که یک مدرسه ابتدایی در مجاورت آن ، شهریه با فوق برنامه حدود دو میلیون می گیرد .
آیا این به نظر شما منطقی است ؟
و یا در برخی مناطق تهران ، مدرسه غیردولتی که این طرف خیابان است شهریه اش یک مبلغ است و مدرسه ای که دقیقا آن طرف خیابان است ، خیلی بیشتر شهریه می گیرد !
این ها مبنایش چیست ؟ این تفاوت ها چگونه پیدا شده اند ؟
متاسفانه در سال های گذشته ؛ این مبنای منطقی نداشته است .در بحث تدوین الگوی شهریه ،مبنا را هزینه های تمام شده قرار دادیم .در برخی مدارس غیردولتی شهریه ها حتی تا مبلغ 770 هزار تومان نسبت به سال قبل کاهش پیدا کرده است و بعضی مدارس ما تا یک میلیون شهریه ها افزایش پیدا کرده است .
این به همین سوال شما بر می گردد .علت آن است که از زمانی که شهریه مدارس غیردولتی ابلاغ شده است ، درصدی اعلام کردند .الگو نداشتند .وزارت آموزش و پرورش برای اولین بار امسال الگو اعلام کرده است .در واقع ، آن مدرسه ای که کم تر می گرفته است با آن روش درصدی همیشه ضرر می کرده است .
مبنای اولیه درست نبوده است .امسال در گام اول این تعادل را مقداری ایجاد کردیم .اما انتظار نداریم که در سال اول این تعادل کامل ایجاد بشود .حداقل 3 تا 4 سال وقت می خواهد تا این تعادل بین مدارس ایجاد بشود .من خودم در بازدیدها مشاهده کرده ام که این طرف خیابان شهریه چهار میلیون و دویست هزار تومان بوده است ، فاصله بین مدرسه 700 متر بوده است اما تا 3 میلیون تومان ، شهریه مدرسه آن طرف خیابان بالاتر بوده است !
از طرف دیگر آن مدرسه چهار میلیون و دویست هزار تومان از نظر شاخص های آموزشی و رتبه های علمی بالاتر بوده است .
ما کار گروهی را از کارشناسان برجسته ، موسسین متخصص و نیروهای اداره کل در این زمینه تشکیل داده ایم و روی الگوی شهریه دارند کار می کنند .نقاط ضعف و قوت آن را مشخص می کنند که بتوانیم این تعارضات را به حداقل برسانیم .
درمورد پیش دبستانی که فرمودید . پیش دبستانی باید 80 درصد مدرسه ابتدایی شهریه بگیرد .ما دراین الگو مصوب کردیم که پیش دبستانی غیردولتی باید 80 درصد از مدرسه ابتدایی غیردولتی شهریه بگیرد .
من هم این را قبول دارم .اراده ما اجرای مراحل قانونی است ، اما ممکن است آن چه الگوی شهریه مد نظر ماست کامل رعایت نشده باشد که امیدواریم با نظارتی که اعمال می شود تصحیح بشود .
ما برای اولین بار دستور العمل نظارت جامع را تدوین کردیم .در هفته آینده اگر به تصویب شواری نظارت برسد ، در قالب یک برنامه نرم افزاری ابلاغ خواهد شد .اول مدیر و موسس خود ارزیابی می کنند ،ارزیابی اداره کل انجام می شود و نهایتا ارزیابی نهایی د راداره کل مدارس غیردولتی انجام خواهد گرفت .
ما برنامه ای برای رتبه بندی مدارس غیردولتی داریم و همچنین بحث کیفیت بخشی مدارس غیردولتی را به جد پیگیریم .
و امیدواریم که بتوانیم انتظارات اولیا در موضوع افزایش کیفیت آموزشی و پرورشی مدارس غیردولتی حتما برآورده شود و مدارسی که ضعیف هستند تحت پوشش خودمان قرار بدهیم .
طبق آیین نامه استقرار مدارس غیردولتی به این مدارس 3 سال فرصت می دهیم .اگر بعد از 3 سال نتوانستند به آن استاندارد های لازم که تراز ایران اسلامی است برسند ، طبق آیین نامه عمل خواهیم کرد .
بحث پیش دبستانی که فرمودید ،قبلا پیش دبستانی ها زیر مجموعه معاونت ابتدایی بودند . امسال آن را زیر مجموعه مشارکت های مردمی از نظر چارت سازمانی قرار داده اند .


*جناب زینی وند
دلیل این کار چیست ؟ضمن آن که قبلا این بخش زیر مجموعه ابتدایی بود در آمار از لحاظ دفاتر – تراز مالی و... آورده می شد .
شیوه اداره پیش دبستانی ها ،به دو شکل است : یک شکل دولتی است و دیگر غیردولتی است .مدارس پیش دبستانی در قالب دولتی و زیر مجموعه معاونت محترم آموزش ابتدایی برای مناطق محروم و کم برخوردار است ، اما غیردولتی ها برای مناطق برخوردار است و کسانی که قدرت و توان پرداخت شهریه را دارند .
مشکل ما در پیش دبستانی دولتی و یا غیردولتی نیست .مشکل اصلی ما در پیش دبستانی ؛ آن گونه پیش دبستانی هایی هستند که بدون اخذ مجوز از وزارت آموزش و پرورش ، زیر مجموعه بهزیستی و حتی نهادهای دیگر کار می کنند .بر اساس قانون و مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی ، پیش دبستانی های غیردولتی فقط باید از وزارت آموزش و پرورش و سازمان مدارس غیردولتی مجوز بگیرند .
متاسفانه علی رغم مکاتبات فراوان و پیگیری های متعددی که داشتیم ، این طور نبوده است و به آن ها گفته ایم که برای اخد مجوز مراجعه کنند .البته ما فرآیند را برای اخذ مجوز تسهیل کرده ایم .
اما اگر این موسسات این کار را نکنند ، به شکل دیگری عمل خواهیم کرد .


*در بحث نظارت ها که فرمودید ، برخی از مدارس غیردولتی و معروف،شهریه های بسیار کلان از مردم اخذ می کنند . آیا در مورد مدارسی که قول معروف " برند " شده اند نظارتی اصولا وجود دارد ؟ البته و متاسفانه ، شنیده شده است که برخی اولیا دانش آموزان ، چک های سفید امضا می دهند ! ( هر چند این ایراد بر اولیا وارد است که این فرهنگ را در فرآیند چشم و هم چشمی راه انداخته اند و مدارس هم از خدا خواسته کار خود را می کنند ! )
ما برخورد کردیم .ما حتی لغو ابلاغ مدیر داشته ایم .این در مدارس غیردولتی برای اولین بار اتفاق افتاده است این ها الگوی شهریه مصوب را رعایت نکردند و لغو ابلاغ مدیر انجام شده است .
اکثریت قریب به اتفاق موسسان از آن الگوی مصوب حمایت کردند ،ولی متاسفانه قلیلی از مدارس عمل نکردند .
ما دو کار انجام دادیم .اولا شهریه ها را در سایت قرار دادیم .( مردم برای اطلاع به سامانه اداره کل مدارس غیردولتی مراجعه کنند : http://www.dmgh.medu.ir/ )
دوم ، به صورت مستمر ،ما گروه هایی را مشخص کردیم که در طول سال تحصیلی از مدارس غیردولتی بازدید می کنند ، با اولیا صحبت می کنند و شهریه مدارس را رصد می کنند .
اگر حتی خرداد ماه متوجه شویم مدرسه ای الگوی شهریه را رعایت نکرده است ، موسسین شک نکنند که بقیه شهریه را به اولیا بر می گردانیم !
تردیدی نداشته باشند که سال آینده در الگوی تعیین شهریه ،برخوردهای سخت گیرانه ای با مدارسی که الگوی شهریه را رعایت نکرده اند ،خواهیم داشت .
اگر هم می خواهند شهریه اضافی را بگیرند باید حتما مصوبه انجمن را داشته باشند .مصوبه شورای مدرسه را باید داشته باشند و از همه مهم تر مجوز اداره آموزش و پرورش منطقه را داشته باشند .
شهریه ما تا ساعت 30 / 14 است .مدیری می گوید من می خواهم کلاس فوق العاده ای داشته باشم . پنج شنبه ها می خواهم فرضا کلاس اضافی بگذارم و... اگر اجباری نباشد و اولیاء آن را بپذیرند ،امضای مکتوب از اولیا می گیرند ،انجمن اولیا و مربیان آن را تصویب می کند ،شورای مدرسه آن را مصوب می کند و اگر اداره آموزش و پرورش منطقه مجوز بدهد ،این مبلغ قانونی خواهد بود .


*در بحث تناسب هزینه ها و درآمد و برای مدارسی که مورد حمایت آن قوانین قرار نگرفته اند ، چه برنامه ای دارید ؟
چون ما بحث قانون را تاکنون در موارد حمایتی نداشته ایم ،اما به حمد الله دولت الان حمایت می کند .ما قبل از عید مبلغ ناچیزی را بابت خرید یک قلم به هنرستان ها اختصاص دادیم .حدود دو میلیون تومان به همه هنرستان های کشور به صورت بلاعوض پرداخت کردیم .
الان هم یک وام بیست میلیون تومانی با بهره بسیار پایین برای مدارس غیردولتی اختصاص دادیم که این مدارس در کوتاه مدت با مشکل مواجه هستند و یک وام خرید فضا در حدود سیصد میلیون تومان که البته در آینده برای آن برنامه ریزی شده است و اعلام خواهد شد .
البته این برای مدارسی است که فعلا خارج از تهران هستند و می توانند با این مبالغ بخشی از مشکلات شان را حل کنند .
یک سری وام های دیگر هم برای حمایت از این مدارس در حال پیگیری هستیم .ما مدارس را شناسایی می کنیم . فرمی را برای مدارسی که از نظر تامین هزینه ها مشکل دارند اعلام کردیم .
برخی مدارس خاص عرصه را برای برخی مدارس غیردولتی تنگ کرده است و متاسفانه در خیلی از مناطق کشور خود آموزش و پرورش درهمان قالب " مدارس خاص " با این گونه مدارس در حال رقابت است .
انتظار ما این است که خود آموزش و پرورش هم در این زمینه کمک کند .قوانین مربوط به " مدارس خاص " هم ان شاء الله رعایت شود .مثلا اساسنامه مدارس نمونه دولتی باید یک شکل قانونی پیدا کند .
مثلا فلسفه تاسیس مدارس نمونه دولتی برای مناطق جنوب شهر و کم برخوردار است نه برای مناطق مرفه و برخوردار و... این ها مواردی هستند که می توانند به مدارس غیردولتی و استمرار آن ها کمک کنند .


* جناب زینی وند
شما اشاره کردید قوانینی که وجود دارند برای همه مدارس است .برخی از مدیران و موسسان مدارس غیردولتی عنوان می کنند که موقعیت مدارس غیردولتی مانند " بچه ناتنی " برای وزارت آموزش و پرورش است .مثلا مدیران مدارس غیرانتفاعی برای معلمان شان می خواهند دوره های ضمن خدمت و یا بازآموزی بگذراند و این در حالی است که مدارس غیردولتی باید پول آن ها را از قبل پرداخت کند !
یا فرضا دو سال است که سهمیه شیر مدارس غیردولتی قطع شده است .و یا در برخی مناطق بابت " اتوماسیون اداری " و تجهیز آن از مدارس غیردولتی مبلغ اخذ می کنند .
آقای پورسلیمان
البته این مورد آخر مال قبل بوده است .این متعلق به همان نگرش انقباضی است که قبلا و نسبت به مدارس غیردولتی وجود داشته است .از زمانی که توسعه مشارکت های مردمی به عنوان گفتمان غالب در آموزش و پرورش ایجاد شد ،آن نگرش های انقباضی در حال تبدیل شدن به نگرش های سیستمی است .
در نگرش های سیستمی ، ایجاد ارتباط و وفاق بین مدارس دولتی و غیردولتی مطرح است .یعنی رئیس آموزش و پرورش هم برای مدارس دولتی است و هم غیردولتی .
متاسفانه همان گونه که شما گفتید در برخی مناطق و در برخی مدیران این نگاه وجود داشته است .مثلا معلمان مدارس غیردولتی را جدا می کردند و...
ما این موضوع را پیگیری کردیم و یک مرکز آموزش نیروی انسانی غیردولتی را با مجوز نهاد ریاست جمهوری تاسیس کرده ایم .در همین هفته ، معلمان در همان مرکز آموزش خواهند دید .مدارس غیردولتی می توانند از مراکز دولتی استفاده کنند ، اما مشکل مراکز غیردولتی این بود که معلم مدرسه غیردولتی در این دوره ها شرکت می کرد اما گواهی نامه دوره را صادر نمی کردند .
با این مرکز ، این مشکل حل شده است .
در مورد بحث شیر ، با عنایت آقای دکتر فانی این مساله حل شده است .از طریق آقای دکتر بطحایی این مساله دیده شده است .دانش آموز دولتی و غیردولتی چندان فرقی ندارند .
این نگرش های سخت گیرانه نسبت به مدارس غیردولتی حل شده است .
در مورد آموزشگاه های آزاد باید گفت که با زهم مثل مدارس غیردولتی نیستند به ویژه در بحث جذب نیرو مدارس غیردولتی مشکلات بیشتری نسبت به آموزشگاه ها دارند .

درست می فرمایید .در مدارس غیردولتی رعایت این موارد بیشتر مد نظر بوده است .
نظارت ما بر مدارس و مراکز غیردولتی هست . این ها باید در چارچوب قانون باشند .کارگروه های ما مشکلات را رصد می کنند .نظارت ما درموضوع آزمون مراکز غیردولتی جدی است .
متاسفانه قبلا در این زمینه ها نظارت کم تری بوده است .از سال گذشته ، این نظارت ها به طور جدی شروع شده است .
برخی از مدارس که بازدید می شوند ، آخرین بازدید مربوط به 3 سال قبل بوده است !
موقعی که نظارت نباشد ، ممکن است انحرافاتی ( عدم رعایت قانون ) به وجود آید .
اداره مراکز غیردولتی را تقویت کردیم .چند کارشناس مجرب را وارد کردیم .


جناب زینی وند به عنوان سوال آخر :
ما در زمینه نگاه به تشکل و صنف مشکل داریم و حداقل تا قبل از روی کار آمدن دولت آقای روحانی این نگاه انقباضی وجود داشته است .
چرا در موضوع مدارس غیردولتی به شورای موسسان مدارس غیردولتی اجازه داده نمی شود که مستقل باشند و یا به یک " صنف " تبدیل شوند ؟ و فقط یک نقش " مشورتی " برای آن ها تعریف شده است ؟
الان این شورا نقش مشورتی ندارد .خوشبختانه در تمام امور کمک می کنند .ما به دنبال ایجاد یک ساختار قانون مند برای شورای موسسان مدارس غیردولتی هستیم .
ان شاء الله به زودی نتیجه کار را مشاهده خواهید کرد .
این شورا در ساختار جدید ، هم نقش مشورتی ایفا خواهد کرد و هم قدرت تصمیم گیری خواهد داشت .همین الان مقرر شده است که رئیس شورای موسسان مدارس غیردولتی استان ها در شورای نظارت حضور داشته باشند .برنامه ما تقویت است .چارتی را با کمک خود موسسان پیش بینی کرده ایم که این خبر خوش به زودی اعلام خواهد شد .
من معتقدم که این موسسان معلمان و مدیران بازنشسته دل سوخته ای هستند که با عشق به تعلیم و تربیت خود را مدیون هزاران معلم و دانش آموز شهید می دانند .خود را سرباز انقلاب و نظام می دانند و به این خاطر هر چه تقویت شوند قطعا به کیفیت بخشی آموزشی و پرورشی مدارس ما کمک خواهند کرد .
از وقتی که در اختیار سخن معلم قرار دادید سپاسگزار هستم .

بخش اول

منتشرشده در گفت و شنود

علی پورسلیمان

...همین افراد زمانی که در جلسه " شورای معلمان " که یکی از ارکان مهم تصمیم گیری مطابق آیین نامه اجرایی مدارس است قرار می‌گیرند و صورت جلسه شورای دبیران نگارش می‌شود ترجیح می‌دهند که سکوت و به پیام تشکری بسنده کنند. آیا اساسا، فرهنگ شفاهی و گفتاری در میان معلمان و فرهنگیان قوی است؟ آیا معلمان عادت به پرگویی دارند؟

 ساعت فراغت معلمان به ویژه هنگام صرف صبحانه، یکی از شلوغ ترین و پرسرو صداترین اوقات در محیط مدرسه است. در این ساعت معلمان از هر دری سخنی به میان می‌آورند و راه حل‌های آماده یا " پکیج " نیز ارائه می‌دهند! اما همین افراد زمانی که در جلسه " شورای معلمان " که یکی از ارکان مهم تصمیم گیری مطابق آیین نامه اجرایی مدارس است قرار می‌گیرند و صورت جلسه شورای دبیران نگارش می‌شود ترجیح می‌دهند که سکوت و به پیام تشکری بسنده کنند.

آیا اساسا، فرهنگ شفاهی و گفتاری در میان معلمان و فرهنگیان قوی است؟

آیا معلمان عادت به پرگویی دارند؟

کافی است نگاهی به صفحه جامعه روزنامه‌ها بیندازید. چند معلم به طور ثابت یا مستمر در آن قلم می‌زنند؟

بیش از یک میلیون فرهنگی در آموزش و پرورش وجود دارد، پس اگر یک معلم فقط یک مطلب و آن هم در عرض فقط یک سال به رسانه‌های مکتوب ارائه کند، آموزش و پرورش تیتر اول روزنامه و رسانه‌ها به لحاط حجم و تنوع مطالب قرار خواهد گرفت و عاقبت به آن توجه خواهد شد! اما چرا تناسبی میان آن فرهنگ شفاهی بالا و این فرهنگ نوشتاری پایین وجود ندارد؟

اندیشه ای که قابلیت کتابت نداشته باشد ، چه کاربرد و استفاده ای خواهد داشت ؟

نگاه انتقادی نگارنده برآیند تجربیاتی در یک ظرف زمانی 25 ساله است و جالب آن که فرهنگ شفاهی موجود میان معلمان در این پروسه زمانی نسبتا طولانی، تغییری نکرده! البته به تناسب شرایط و مسائل پیرامونی و متاثر از وضعیت سیاسی و اجتماعی جامعه، نوساناتی داشته، اما در صورت مسئله تغییری به وجود نیامده است.

به نظر می‌رسد زمان آن رسیده است که این وضعیت متحول شود. اگر قرار است که آموزش و پرورش مسئله‌ای ملی شده و مد نظر رسانه‌ها قرار گیرد استارت آن باید توسط معلمان زده شود.

تنوع مطالب و نیز نویسندگان آن در حوزه آموزش و پرورش در عرصه رسانه‌ها، " تلنگری " به اتاق فکر آموزش و پرورش و گردانندگان آن خواهد بود تا خود را با تحولات و نیازهای جامعه همراه و هماهنگ کند.

اندیشه ورزی مقدمه " تغییر " است و " نوشتن " گام اول در پروسه اندیشه ورزی است. تغییرات آموزش‌ و‌ پرورش باید از درون آن شروع شود و این مهم با ابلاغ بخشنامه یا دستور العمل میسر نمی شود. معلمان به عنوان حاملان و مهم تر از آن عاملان " تغییر " باید آن را از خود شروع کنند و در یک تحول درونی به این دور باطل خاتمه دهند.
* کارشناس آموزش و پرورش

روزنامه قانون

متن کامل :

زنگ تفریح معلمان به ویژه زمانی که صبحانه در آن سرو می شود یکی از شلوغ ترین و پرسرصداترین جاها در محیط مدرسه است .
در زنگ تفریح معلمان از هر دری سخنی به میان می آید و متعاقب آن برخی راه حل های آماده و یا " پکیج " نیز ارائه می شود !
شاید بتوان گفت که تقریبا به تعداد پرسنل هر مدرسه در آموزش و پرورش مساله هست و البته هر کسی تا حدود زیادی مساله خودش را مهم ودر اولویت بالاتری نیز قرار می دهد .
اما به عنوان مثال ، زمانی که این معلمان در جلسه " شورای معلمان " که یکی از ارکان مهم تصمیم گیری مطابق آیین نامه اجرایی مدارس است قرار می گیرند و صورت جلسه شورای دبیران نگارش می شود ترجیح می دهند که سکوت کنند و به پیام تشکری بسنده کنند ...
آیا اساسا ، فرهنگ شفاهی و گفتاری در میان معلمان و فرهنگیان قوی است ؟
آیا معلمان عادت به پرگویی دارند ؟
کافی است نگاهی به ستون جامعه و یا اجتماعی هر روزنامه بیندازید .
چند معلم به طور ثابت و یا مستمر در آن قلم می زنند ؟
بیش از یک میلیون فرهنگی در آموزش و پرورش وجود دارد ؛ اگر یک معلم فقط یک مطلب و آن هم در عرض فقط یک سال به رسانه های مکتوب ارائه کند ، موضوع آموزش و پرروش تیتر اول روزنامه و رسانه ها به لحاط حجم و تنوع مطالب قرار خواهد گرفت !
چرا تناسبی میان آن فرهنگ شفاهی بالا و این فرهنگ نوشتاری پایین وجود ندارد ؟
مگر کار یک معلم آموختن اندیشه ورزی نیست ؟
اندیشه ای که قابلیت کتابت نداشته باشد ، چه کاربردو یا استفاده ای خواهد داشت ؟
نکاه انتقادی نگارنده برآیند تجربیاتی در یک ظرف زمانی 25 ساله است و جالب آن که فرهنگ شفاهی موجود میان معلمان در این پروسه زمانی نسبتا طولانی، تغییری نکرده است و البته به تناسب شرایط و مسائل پیرامونی و متاثر از وضعیت سیاسی و اجتماعی چامعه ، نوساناتی داشته است ، اما در صورت مساله تغییری به وجود نیامده است .
به نظر می رسد زمان آن رسیده است که این وضعیت متحول شود .
اگر قرار است که آموزش و پرروش مساله ای ملی شده و مد نظر رسانه ها قرار گیرد استارت آن باید توسط معلمان زده شود .
تنوع مطالب و نیز نویسندگان آن در حوزه آموزش و پرورش در عرصه رسانه ها ، " تلنگری " به اتاق فکر آموزش و پرورش و گردانندگان آن خواهد بود تا خود را با تحولات و نیازهای جامعه همراه و هماهنگ کند .
اندیشه ورزی مقدمه " تغییر " است و " نوشتن " گام اول در پروسه اندیشه ورزی است .
تغییرات آموزش و پرروش باید از درون آن شروع شود و این مهم با ابلاغ بخشنامه و یا دستور العمل میسر نمی شود .
معلمان به عنوان حاملان و مهم تر از آن عاملان " تغییر " باید آن را از خود شروع کنند و در یک تحول درونی به این دور باطل خاتمه دهند .

 

منتشرشده در دیدگاه

 مدیر مسئول محترم سایت سخن معلم
 با سلام و احترام
 عطف به مطلب مندرج در آن رسانه مورخ 24 / 3 / 93  با عنوان " معنای مشارکت های مردمی در آموزش و پرورش ایران " به استحضار می رساند :


 باسمه تعالی
مدیر مسئول محترم سایت سخن معلم
با سلام و احترام
عطف به مطلب مندرج در آن رسانه مورخ  24 / 3 / 93  با عنوان " معنای مشارکت های مردمی در آموزش و پرورش ایران " به استحضار می رساند، یکی از چهار سیاست اصلی وزیر آموزش و پرورش که مجلس به آن رای داده است، توسعه مشارکت های مردمی و حضور مردم در کنار آموزش و رورش است.
توسعه مشارکت، اصلی ترین راهبرد وزارت آموزش و پرورش در دولت جدید می باشد، این راهبرد از حیطه شعار به یک باور عمومی در تمام بخش های آموزش و پرورش تبدیل شده است. به طوری که مشارکت اولیا، مشارکت معلمان, مشارکت دانش آموزان و مشارکت مردم را در ذیل سیاست راهبردی، " توسعه مشارکت ها " می توان برشمرد. همچنین فعالیت های فوق برنامه در مدارس غیردولتی با تقاضای اعضای انجمن اولیا و مربیان و پس از تصویب شورای مدرسه و نظارت استان قابل اجرا می باشد و مدیران محترم مدارس باید بر اساس ضوابط نسبت به اجرای آن اقدام نمایند که این امر خود نمونه ای از مصادیق مشارکت های مردمی در آموزش و پرورش می باشد.
خواهشمند است طبق قانون مطبوعات و رسانه ها نسبت به درج جوابیه این مرکز در آن رسانه اقدام لازم صورت گیرد.


علیرضا جدایی
رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی

 

javabiyeh2

پروانه  تقی زاده ،

دبیر آموزش و پرورش:


بعد از سال ها ، فضای مجازی این فرصت را در اختیار همکاران صاحب نظر و اندیشمندمان و کانون ها و تشکل های معلمان قرار داد تا تریبونی داشته باشند جهت انعکاس نقطه نظرات شان، اما باز فقدان یک پایگاه اطلاع رسانی جامع که رسالت انعکاس نقطه نظرات و خواسته های جماعت میلیونی فرهنگیان و معلمان را به دور از انگیزه های انتفاعی و سیاسی دنبال کند ، احساس می شد ...
سخن معلم در نوع رویکرد خود نشان داده که وامدار جناح بندی ها و صف بندی ها نیست و موید این ادعا انعکاس مطالب نویسندگان با گرایش های فکری کاملاً متفاوت است.
 نقش سخن معلم را به عنوان یک تریبون داوطلبانه و خودجوش و خود انگیخته که بر اساس دغدغه های معلمی ایجاد شده را به عنوان یک"ارزش" نباید از نظر دور داشت و نکته ی مهم تر آن که این تریبون با تغییر مدیران و سیاست مداران، رنگ و بو عوض نخواهد کرد، چون وامدار وظیفه و مستمری سیستم دولتی نیست و همواره می تواند منعکس کننده ی " سخن معلمان " باشد.


 حدود یک سال پیش که به تازگی سخن معلم در فضای مجازی متولد شده بود با این رسانه ی مجازی آشنا شدم. سال ها بود که خلاء یک رسانه ی حرفه ای و خودجوش در جامعه ی فرهنگیان محسوس بود،که بی منت بیاید و حرف دل معلمان و فرهنگیان را منعکس کند. بعد از سال ها فضای مجازی این فرصت را در اختیار همکاران صاحب نظر و اندیشمندمان و کانون ها و تشکل های معلمان قرار داد تا تریبونی داشته باشند جهت انعکاس نقطه نظرات شان، اما باز فقدان یک پایگاه اطلاع رسانی جامع که رسالت انعکاس نقطه نظرات و خواسته های جماعت میلیونی فرهنگیان و معلمان را به دور از انگیزه های انتفاعی و سیاسی دنبال کند ، احساس می شد ...

با تولد سخن معلم و زحمات همکار فرهیخته و تلاشگر متواضع عرصه ی اطلاع رسانی "علی پورسلیمان" تا حدود زیادی مرتفع شد. سال ها عادت کرده بودیم به تورق بی حوصله ی نشریاتی همچون " نگاه " که هرآن چه که مقبول مقام عالی وزارت و حلقه اطراف ایشان بود را در میان تصاویر تمام قد و ژست های گوناگون وزیر منتشر می نمودند و شاید بیشترین کاربرد آن سفره ی یک بار مصرف صبحانه ی همکاران در مدارس بود و یا نشریاتی همچون رشد و پیوند که همواره در گوشه و کنار مدرسه در قفسه یا گنجه ای بغ کرده از این که مخاطب چندانی ندارند ،قابل رویت هستند...

آری !

این تمام دریچه هایی بودند که هوای تازه از آن ها استشمام نمی شد ... اما سخن معلم در شرایطی یک ساله می شود که هنوز حرکت نکردن در فضای آموزش و پرورش کم هزینه تر از حرکت کردن است...در شرایطی یک ساله شد که هنوز تفکر نقاد داشتن و روح پرسش گری در آموزش و پرورش قابل تحمل نیست...

" سخن معلم ، در نوع رویکرد خود نشان داده که وامدار جناح بندی ها و صف بندی ها نیست و موید این ادعا انعکاس مطالب نویسندگان با گرایش های فکری کاملاً متفاوت است.با اندکی جست و جو در میان مطالب سخن معلم می توان اثر قلم شیرزاد عبدالهی اصلاح طلب منتقد گرفته تا علی سلیمانی از حلقه ی یاران نزدیک سیدعلی یزدیخواه تندرو و مسوول روابط عمومی وی را مشاهده نمود .

نقش سخن معلم را به عنوان یک تریبون داوطلبانه و خودجوش و خود انگیخته که بر اساس دغدغه های معلمی ایجاد شده را به عنوان یک"ارزش" نباید از نظر دور داشت و نکته ی مهم تر آن که این تریبون با تغییر مدیران و سیاست مداران،رنگ و بو عوض نخواهد کرد،چون وامدار وظیفه و مستمری سیستم دولتی نیست و همواره می تواند منعکس کننده ی"  سخن معلمان " باشد.

یک سالگی این رسانه ی ارزشمند و بی ریا را که مرهون عزم و مدیریت جهادی و مدبرانه ی "علی پورسلیمان"در این عرصه ی فرهنگی است ؛ به همه ی مخاطبین این " رسانه ی امید " تبریک عرض می کنم.

* ضمن سپاس و قدردانی از این همکار فرهیخته و ارجمند ، چنان چه سایر همکاران گرامی یادداشت و یا مطلبی در این زمینه دارند ، آن را از طریق آدرس
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
برای ما ارسال فرمایند .
گروه گزارش سخن معلم /

منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 28 آبان 1393 16:35

" یادداشتی برای سایت سخن معلم "

دکتر فرشاد علی یاری ،

مدیر مسوول نشریه راستان و مسوول کمیته پژوهش و تحقیق آموزش وپرورش بروجرد :


 ویژگی بارز سایت سخن معلم آن است که دولت زده نیست و مستقل از دولت رسالت خویش را در عرصه اطلاع رسانی با رعایت موازین اخلاق رسانه ای انجام می دهد. تأثیرگذاری این رسانه به گونه ای است که اکثر فرهنگیان ایران اسلامی تلاش می کنند که پیام خویش را از طریق همین رسانه به گوش مسوولان برسانند به طوری که این سایت پیام رسانی است که امروز دیگر آوازه ای جهانی یافته و همگان به قدرت رسانه ها از جمله سایت سخن معلم واقف شده اند و کشور ما که در مسیر توسعه قرار گرفته لازم است که اهتمام جدی به گسترش رسانه ها در آن صورت گیرد.
رسانه ای که یک سال از عمر آن می گذرد و در همین مدت کوتاه توانسته است قدرت خویش را به رخ بکشد
این رسانه توانسته است مواضع، دیدگاه ها، انتقادات و پیشنهادات فرهنگیان و کارشناسان آموزش وپرورش را به اطلاع مسوولان برسانند و به طور قطع بر عملکرد مسوولان آموزش وپرورش تأثیر گذار بوده است
نگارنده که خود رسالت خبرنگاری را به دوش می کشد براین اعتقاد است که ما باید به سوی «رسانه پاک» حرکت کنیم و انصافا سایت سخن معلم در این ارتباط کارنامه درخشانی دارد


 رسانه در دنیای مدرن ساحتی از اندیشه است که بزرگ ترین ویژگی آن در تأثیرگذاری وجهت دهی می باشد،جایگاه رسانه ها در تنویر افکار و ایجاد فضایی برای تضارب آراء و همچنین اهمیتی که رسانه های گروهی در ارتقای سطح آگاهی و تعالی فرهنگ و دانش عمومی دارند، بی گمان یکی از مهم ترین عوامل فرهنگی در دنیای مدرن رسانه می باشد که بر پیچیدگی آن نیز افزوده است.قطعا گسترش رسانه ها از نشانه های پویایی ،تحرک ،توسعه وبسط فرهنگی هر جامعه می باشد و به طور کلی زمینه ساز توسعه سیاسی واقتصادی و پیشرفت علوم در جامعه هستند و نیز هرگاه شمار امکانات و رویکردهای رسانه افزایش یابد،شادابی جامعه هم افزون تر می شود و به تبع آن بحث در باره مسائل جامعه رونق گرفته و جامعه خود را زنده تر و در نتیجه امیدوار به آینده می یابد.

بی تردید سایت سخن معلم با مدیریت حکیمانه دوست عزیزم جناب آقای پورسلیمان در همین راستا اقدام می کند، ویژگی بارز سایت سخن معلم آن است که دولت زده نیست و مستقل از دولت رسالت خویش را در عرصه اطلاع رسانی با رعایت موازین اخلاق رسانه ای انجام می دهد.

تأثیرگذاری این رسانه به گونه ای است که اکثر فرهنگیان ایران اسلامی تلاش می کنند که پیام خویش را از طریق همین رسانه به گوش مسوولان برسانند به طوری که این سایت پیام رسانی است که امروز دیگر آوازه ای جهانی یافته و همگان به قدرت رسانه ها از جمله سایت سخن معلم واقف شده اند و کشور ما که در مسیر توسعه قرار گرفته لازم است که اهتمام جدی به گسترش رسانه ها در آن صورت گیرد.

جناب آقای پورسلیمان به تنهایی رسالت یک رسانه فرهنگی را در سطح ملی وبین المللی به دوش می کشد و تازه این آغاز داستان است. رسانه ای که یک سال از عمر آن می گذرد و در همین مدت کوتاه توانسته است قدرت خویش را به رخ بکشد. کما این که رسانه هایی وابسته به وزارت آموزش وپرورش هستند که از چنین ویزگی هایی برخوردار نیستند و فرهنگیان با رسانه های وابسته به آموزش وپرورش هنوز نتوانسته اند ارتباط تنگاتنگی داشته باشند، در حالی که فرهنگیان ایران اسلامی به راحتی حرف خود را از طریق سایت سخن معلم بیان می کنند.

این رسانه توانسته است مواضع، دیدگاه ها،انتقادات و پیشنهادات فرهنگیان و کارشناسان آموزش وپرورش را به اطلاع مسوولان برسانند و به طور قطع بر عملکرد مسوولان آموزش و پرورش تأثیر گذار بوده است. سخن معلم کار حرفه ای خود را بر اساس صداقت،انصاف،بی طرفی،امانت در اطلاع رسانی و پرهیز از تحریف مبتنی کرده است،علاوه براین نسبت به پیامدهای گزارش و اطلاع رسانی خود در مورد افراد ، هوشیارانه عمل می کند.

استاد پورسلیمان بسیار علاقه مند بر اخلاق رسانه ای است به گونه ای که در باره ارزش های اخلاقی،کوشش های نهادینه ای به عمل آورده است ،می دانیم که مهندسی اطلاع رسانی یک ابزار علمی برای طراحی فرآیندهای اطلاع رسانی با هدف کاهش فاصله میان انتشار تا انتقال،تضمین تأثیرگذاری پیام و در نهایت تغییر رفتار است و سایت سخن معلم در این ارتباط به خوبی ایفای نقش نموده است.

با این حال لازم است بدانیم که خبرنگاری تیغ دو لبه ای است که در یک سویش شرافت و اخلاق حرفه ای در دفاع از آرمان ها و ارزش ها و نجات دادن بی گناهان از چنگ حاکمان زورگو و موقعیت های خطرناک قرار داشته است و در سوی دیگرش خیانت به این حرفه و زیرپا گذاشتن اخلاق کاری و قرار گرفتن در کنار زورگویان ودروغ پردازان با هدف های شخصی و عموما مادی و با پیامدهای بسیار پر خطر و پر هزینه می باشد.

بر همین اساس باید تلاش کنیم که از جمله خبرنگارانی نباشیم که به صورتی جهت دار برای تأمین منافع این یا آن فرد و گروه تلاش می کنند. نکته دیگر آن که بعضی از رسانه ها گاهی در موقعیتی ابزاری قرار می گیرند و به خدمت نهادها و مراکزی در می آیند که به دنبال فساد انگیزی می باشند.

لذا نگارنده از دوست عزیزم جناب پورسلیمان استدعا دارد که مراقب زمینه های فساد و انحراف باشد که ورود به این عرصه ،زهر مهلکی برای رسانه ها می باشد.کم نیستند خبرنگاران وروزنامه نگارانی که با درج مقالات،اخبار جعلی و یا با تحریف اخبار واقعی،این یا آن گروه و شخصیت را تقویت و یا تخریب می کنند.

نگارنده که خود رسالت خبرنگاری را به دوش می کشد براین اعتقاد است که ما باید به سوی «رسانه پاک» حرکت کنیم وانصافا سایت سخن معلم در این ارتباط کارنامه درخشانی دارد.

افرادی همچون آقای پورسلیمان با تکیه بر وجدان کاری واخلاق حرفه ای خود ،رسالت خویش را به تحقق در آورده است وتداوم می بخشد واز خداوند متعال آرزوی سلامتی و موفقیت ایشان را خواستارم.

* ضمن سپاس و قدردانی از این همکار فرهیخته و ارجمند ، چنان چه سایر همکاران گرامی یادداشت و یا مطلبی در این زمینه دارند ، آن را از طریق آدرس
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
برای ما ارسال فرمایند .
گروه گزارش سخن معلم /

منتشرشده در یادداشت

این داستان بی شباهت به طراحان کار و فناوری نیست . شناختی نسبت به وضعیت موجود نبوده و بدون سازماندهی امکانات و داشته ها، صرفاً یک وضعیت مطلوب خیالی را متصور شده اند.


 با تغییر و تحولاتی که در نظام آموزشی رخ داد و به نظام 3-3-6 تغییر روند داد، کلاس ششم ابتدایی به دبستان اضافه شد . در بین دروسی که برای این دانش آموزان در نظر گرفته شد درس کار و فناوری هم مشاهده می شود که به مهارت دانش آموزان ، در استفاده از رایانه می بایست بیفزاید . مطمئنم که مسئولان و طراحان عزیز پیش از برنامه ریزی این درس برای پایه ششم، به طور آزمایشی بر روی نمونه ای اجرا و پیامد و تاثیر را بررسی، و بر اساس آن هدف گذاری و اجرایی کردند . اما سوالی که برای اکثر معلمان کلاس ششم روستاها پیش می آید این است که نمونه این عزیزان کدام منطقه بود؟ ولنجک؟ قیطریه؟ یا سعادت آباد؟ دانش آموزان کدام منطقه بودند که تنها با دو ساعت کار با رایانه به مهارت دست یافتند؟

متاسفانه جز چند درس خاص اهمیتی به دروس دیگر داده نمی شود و به طور نمایشی این قبیل مطالب را بدون پشتوانه محکم و علمی در معرض اجرا قرار خواهند داد . در اکثر خانه های روستایی رایانه ای وجود ندارد که این دوستان طراح اقدام به اجرای این برنامه، بدون پشتوانه مالی و امکاناتی کردند. همه ی کودکان ایران زمین به مانند کودکان دور و بر آنها از 6 سالگی به رایانه یا تبلت دسترسی ندارند . طراحان مدعی هستند لازم نیست که دانش آموز در خانه یک رایانه داشته باشند و همین که مدرسه یک رایانه را به هر کلاسی اختصاص دهد کافی خواهد بود . بگذریم که با همین یک کار دل خوشند که مدرسه را هوشمند کردند . یک تعریفی از مدارس هوشمند ارائه دهند. در مرحله اجرا که می رسیم می بینیم بسیاری از رایانه ها مشکل فنی یا نرم افزاری دارند و کار با آنها مشکل است . کار با این رایانه ها سخت تر از بیل زدن است . دو ساعت تلاش برای یک سانت حرکت کردن نشان گر کافی نیست . ذوق و شوقی که دانش آموزان در ابتدای سال تحصیلی برای روشن کردن رایانه داشتند فروکش کرده . شک نداریم که همین مسئله موجب بی علاقگی آنها به کار با رایانه خواهد شد .
فرض می گیریم که رایانه کلاس ششم درست بود. ارزشیابی معلمان از دانش آموزان در درس کار و فناوری به چه صورت است؟ بازخوردی از طرف معلم نباشد؟ دانش آموزان چگونه با نقاط ضعف و قوت درسی خود آشنا شوند و معلم تا چه حد در این اگاهی رسانی دخیل است؟ نمی شود که هر جلسه در کلاس تمرین کنند و تا جلسه ی بعد فراموش کنند. برای مهارت در هر زمینه ای تمرین شرط اول است . بسیاری از معلمان به روش تدریس خود شک می کنند. مشکل در اینجا نداشتن تمرین کافی دانش آموزان است . این امر موجب می شود معلم یک ارزیابی درستی از روش تدریس خود (حتی سنتی) و یادگیری دانش آموزانش نداشته باشد و فرآیند یاددهی-یادگیری را به بیراهه بکشانند که در انتها جز یاس و نومیدی نتیجه ای ندارد .

از زاویه دیگر به این موضوع می رسیم . بعضی دوستانی که به بازار علمی روی آوردند و خود یک رشته خاص را تحصیل نمودند سعی می کنند با خلاصه برداری از کتب دانشگاهی(که خود زمانی برای کنکور آماده می شدند) ، آنها را در قالب تست یا مطالب مهم کوتاه به متقاضیان پشت کنکور بفروشند . چه کنکور لیسانس چه ارشد و چه دکتری . هیچ خریدار پشت کنکوری ای با خواندن این مطالب کوتاه و مهم به درکی ،حتی نسبی، از دانش مربوطه نخواهد رسید و فقط به حفظ مطالب مبهم و درهم مشغول خواهد بود.(مطمئناً مطالبی را که جزبا حفظ کردن نمی توانست به حافظه بسپارد فراموش خواهد کرد) . دوستانی که چنین مطالبی را گردآوری می کنند اما، همه ی مطالب را می خوانند و فکر می کنند چون خودشان این مطالب کوتاه و مهم را می فهمند (با خواندن کل مطالب ارتباط بین مفاهیم را به خوبی درک کردند و این را به همه ی فراگیران تعمیم خواهند داد و به اشتباه می پندارند که چون یک نکته برای آنها مهم است برای دیگران هم ان نکته از اهمیت بیشتری به نسبت دیگر مطالب برخوردار است ) همه هم چنین خواهند بود .

این داستان بی شباهت به طراحان کار و فناوری نیست . شناختی نسبت به وضعیت موجود نبوده و بدون سازماندهی امکانات و داشته ها، صرفاً یک وضعیت مطلوب خیالی را متصور شده اند.

امیدوارم در تعمیم دهی اهداف و شرایط دچار گمراهی نشویم. نمی شود بدون برنامه تنها یک سری مطالب مقدماتی را جمع آوری و در قالب یک کتاب درسی ارائه داد . همین که دانش آموزان با یک سری اصطلاحات آشنا شوند و یک بار دست شان به کیبورد رایانه بخورد کافی نیست. باید هزینه و زمانی که صرف می شود را هم در نظر داشت . اگر آموزش و پرورش توان کمک رسانی به مدارس را ندارد می تواند به جای این دروس پرخرج مطالب دیگری ارائه دهد. مثل جغرافیا که نبود ان احساس می شود. برای روستاها ...

پیشنهاد : طرحی بریزید که خوانواده های بی بضاعت و روستایی بتوانند در خانه یک رایانه داشته باشند .

*سخن معلم محلی برای بیان دیدگاه های مختلف در حوزه آموزش و پرورش است و انتشار آن ها در این تارنما الزاما به معنای تایید آن ها نیست .
 *هر گونه نقل مطالب و اخبار فقط با ذکر دقیق منبع مجاز است.

* همکاران و معلمان گرامی ، اخبار و یادداشت های خود را می توانند به آدرس  این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید  ارسال نمایند.

منتشرشده در یادداشت

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور