صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
سه شنبه, 25 اسفند 1393 05:59

چرا جامعه ما این قدر غمگین است ؟

happysocietysp1 در رده‌بندی دانشگاه لیسستر، ایران از میان ۲۲۰ کشور جهان از نظر شادزیستن در جایگاه ۲۰۲ قرار گرفته است. در اين ليست، دانمارك جزو شادترين كشورهاست ، چون نه خط فقر دارد و نه نوسان سياسي. جامعه‌شناسان معتقدند ساختار رسمی جامعه باید «شادی» را به عنوان یک حق برای مردم بشناسد، آن را درک کند و در جهت شاد بودن مردم بکوشد، اما اکنون کسانی که شاد باشند، نه تنها راه برايشان باز نيست بلكه توبيخ هم مي‌شوند. براي همين است كه وقتي به چهارشنبه سوري مي‌رسيم، تلنبار شدن همه هيجانات در طول يك سال به شديدترين شكل ممكن سرريز مي‌كند و معمولا فاجعه مي‌آفريند. براي همين است كه در خبرها آمده بود «چهارشنبه سوري پارسال 2700 مصدوم در كشور به‌جاي گذاشت». ديگر سال‌هاست كه همين خبرها را مي‌شنويم و الان ديگر حتي تعجب هم نمي‌كنيم. مخصوصا وقتي مي‌دانيم اين تعداد مصدوم حداقل دو كشته هم داشته‌است. اما چرا اين قدر مردم ما ناشاد هستند كه مجبورند در چهارشنبه سوري تلافي يك سال بي‌شاد را درآورند؟ چرا مي‌گويند عوامل شادي‌آور در كشور كم است و ديگر كمتر كسي را مي‌بينيم كه ابراز شادي كند؟ چرا در مجامع جهاني، كشور ما به عنوان يكي از كشورهاي بسيار غمگين شناخته مي‌شود؟


سراغ امان‌ا... قرايي‌مقدم يكي از چهره‌هاي شناخته شده در جامعه‌شناسي رفتيم تا درباره ناشاد بودن جامعه بپرسيم. او معتقد است كشور به دليل منع‌هاي زياد و نبود امكانات شادي‌آور به اين روز افتاده است.
  * آقاي دكتر فكر مي‌كنيد چرا اين قدر در جامعه ما شادي كم است كه حتي چهارشنبه‌سوري هم به يكي از روزهاي وحشت‌انگيز سال تبديل شده؟
خيلي واضح است، چون نمي‌گذارند شاد باشيم. عوامل شادي‌آور و شادي‌برانگيز از جامعه رفته است، البته نه اينكه رفته باشد، اين عوامل را از كشور برده‌اند! از سريال‌ها گرفته تا مسئله بيكاري، گراني و تورم؛ همه چيزهايي است كه باعث ناشاد بودن مردم مي‌‌شود. اصلا به مسئله موسيقي و رقص در جامعه نگاه كنيد، حتي در همين مراسم چهارشنبه‌‌سوري، هيچ امكاناتي در اين زمينه‌ها براي جوانان فراهم نيست. با همه اين حرف‌ها؛ تعجب‌آور خواهد بود اگر شاد باشيم! اصلا بياييد بررسي كنيم؛ عوامل شادي را در سريال‌ها مي‌بينيم؟ در برخوردها و تعاملات اجتماعي چطور؟ در رفتار مردم باهم چه؟ اگر همه اين چيزها را كنار هم قرار دهيم، از لحاظ جامعه‌شناسي متوجه مي‌شويم كه نمي‌گذارند شاد باشيم و شاد زندگي كنيم. وقتي اين اتفاق بيفتد شادي در جامعه نخواهد بود. شادي تزريقي نيست، وجود شادي در جامعه به يك سري عوامل بستگي دارد. بايد عوامل شادي فراهم باشد تا بررسي كنيم ببينيم چرا مردم غمگينند، نه اينكه بخواهيم براي شاد شدن مردم، شادي را به جامعه تزريق كنيم. در جامعه‌اي كه نه دولت، نه مجلس و نه راديو و تلويزيون هيچ تلاشي براي شاد كردن مردم نمي‌كنند چه انتظاري داريم كه مردم شاد باشند. در سريال‌ها مي‌بينيم كه دختر مرده و كل خانواده عزادار هستند. از رنگ لباس‌هاي استفاده شده در جامعه گرفته تا تعاملات و برخوردهاي اجتماعي، برخوردهايي كه با راننده اتوبوس و مسافران مي‌بينيم، همه باعث مي‌شود غم در جامعه زياد شود.
*  از ميان همه عواملي كه مطرح كرديد، مهم‌ترين عامل كدام يكي است؟
راديو و تلويزيون مهم‌ترين عامل است. ولي صداوسيما چه كار مي‌كند؟ هيچ، از سريال‌هايش كه غم و غصه مي‌بارد، بدبيني مي‌بارد. در مراسم‌هايي هم كه در جامعه برگزار مي‌شود همين‌طور است. سوال اين است كه چطور جوان با اين چيزها مي‌تواند شاد باشد؟
  * اشاره كرديد كه عوامل شادي در جامعه فراهم نيست. چه عواملي را مي‌شود فراهم كرد كه جامعه شاد شود؟
البته از عوامل اصلي كه ريشه‌كن كردن بيكاري، فراهم كردن امكان ازدواج، كاهش فقر، جلوگيري از شكاف طبقاتي بيشتر، جلوگيري از تورم و گراني، بگذريم؛ مسئله اين است كه برنامه‌هاي راديو و تلويزيون به تنهايي مي‌توانند شادي‌آور باشند. از طرفي استاديوم‌ها هم كه به روي دختران بسته هستند، زنان هم كه نمي‌توانند بخوانند، موسيقي هم كه در بعضي جاها ممنوع است و بعضي‌ها مجبورند به زيرزمين بروند و كار موسيقي‌شان را ادامه دهند. بسياري از كنسرت‌ها لغو مي‌شوند و هيچ مسئولي پاسخگو نيست و يا اگر هم جوابي مي‌دهند كاملا منفعلانه است. شادي در موسيقي، در آواز، رقص و چيزهايي از اين دست است. وقتي اين عوامل را فراهم كنند، شادي هم خودش مي‌آيد.
*  اين چيزهايي كه شما مي‌گوييد معلوم نيست كي فراهم شوند! راه‌هاي ميانبر و ساده‌تري وجود ندارد كه بتوانيم عجالتا مردم را شاد كنيم تا بعدا كارهاي عميق‌تري انجام شود؟!
خود خانواده‌ها هم مي‌توانند اين كار را انجام دهند. ولي البته با اين وجود، بايد فضاي جامعه هم مناسب شادي باشد. فضا مناسب نيست و روح شادي هم در جامعه وجود ندارد. در كل جو جامعه مناسب شادي نيست. اينجاست كه مي‌گوييم در شادي‌آفريني مشكل داريم.
  * يعني چه كه مي‌گوييد جو جامعه آماده شادي نيست؟
يعني مردم احساس نمي‌كنند مسئولان شادي مي‌خواهند، مردم اين احساس را ندارند. مردم احساس نمي‌كنند نماينده مجلس، وكيل، وزير  و كلا عموم مردم، شادي مي‌خواهند. به قول جامعه‌شناسان فضاي جامعه آماده نيست. فضا آلوده به غم است.
  * مردم خودشان، آن‌هم بدون كمك مسئولان چطور مي‌توانند كاري كنند؟
خود مردم همان مسئولان هستند. مردم مي‌خواهند چهارشنبه سوري به جا بياورند ولي جلويش گرفته مي‌شود. اين فضاها بايد فراهم شود.
  * گفتيد خانواده‌ها هم مي‌توانند كمك‌كننده باشند. دقيقا چه كار مي‌توانند انجام دهند؟
خانواده به تنهايي وقتي مي‌تواند حركتي كند كه جو جامعه مناسب باشد. خانواده در درونش به جوان مي‌گويد  شادي كن، اما آيا جوان فقط شادي درون خانواده را مي‌خواهد؟ شما طبق اصالت وجود وقتي مي‌توانيد شايد باشيد كه ديگران شاد باشند. شما وقتي غمناك هستيد كه ديگران غمناك باشند.  شما شادي را وقتي احساس مي‌كنيد كه ببينيد ديگران هم شاد هستند نه اينكه شاد نيستند و شما در همان زمان احساس شادي كنيد.
  * حالا فكر مي‌كنيد چرا مردم براي تخليه شادي خودشان به سمت چهارشنبه سوري آن‌هم به اين شكل خشنش رفته‌اند؟
chaharshanbersoorisp  براي اينكه مدام منع شده‌اند، با مراسم‌ها برخورد شده است. اجازه اجراي مراسم قديمي چهارشنبه‌سوري را ندادند چون مي‌گفتند آتش‌پرستي است!
  *يعني چون جلوي سنت‌هاي قديمي چهارشنبه سوري را گرفتند اين قدر اين مراسم خشن برگزار مي‌شود؟
بله. عامل ديگري اصلا نمي‌تواند داشته باشد.
*  يعني اين روش اجراي چهارشنبه سوري روشي براي تخليه هيجانات يك سال است؟!
بله، تخليه هيجانات زماني رخ مي‌دهد كه جوان شاد باشد و احساس شادي كند، اميد به آينده داشته باشد و احساس كند جامعه شادي دارد ولي وقتي اين فضا در طول سال برايش فراهم نمي‌شود سعي مي‌كند آن را در زماني كه كاملا برايش فراهم شده، جبران كند.

براي همين مي‌بينيم كه اتفاقات بسيار خطرناكي در اين روز رخ مي‌دهد چون مردم تمام هيجانات‌شان را تخليه مي‌كنند كه شدت بالايي دارد. وقتي شادي در جامعه وجود ندارد و جوان اميدي به آينده ندارد، دچار كنش شديد نسبت به جامعه و مسئولانش مي‌شود. در اين صورت فرار مغزها صورت مي‌گيرد.

روزنامه قانون

 

سه شنبه, 25 اسفند 1393 05:37

آموزش و پرورش در سالی که گذشت !

karimpour1 سال 93 سالی پر از نشیب های متعدد برای آموزش و پرورش بود ، سالی که اتفاقات گوناگونی دامن این نهاد را گرفت ، سالی که امید هم نتوانست گرهی از مشکلات متعدد آن را بگشاید.

آموزش و پرورش  نهادی است که جمعیت زیادی را در خود جای داده است، جمعیتی که تولیدکنندگانی قابل ، اعضای آن را تشکیل داده اند ، آن هایی که انسان هایی با فکر تولید می کنند . آن هایی که نخبه های کنونی این دیار ، روزی در کلاس درس آن ها درس مهر را دوره می کردند و امروز به دلیل زیاد بودن شان ، زیادی تلقی می شوند . در این یادداشت برآنم تا خیلی گذرا ، نقبی بر آن چه در این سال بر آموزش و پرورش گذشت داشته باشیم ، امید که مفید واقع شود.

در ابتدای سال 93 ، یعنی همان اولین روز کاری بعد از تعطیلات اداری ، اعلام شده بود که حکم های جدید معلمان با افزایش مورد نظر، باید در کازیوهای مدرسه قرار گرفته باشد و معلمان از این بابت کمی خوش به حال شان شود! اما درست در همان زمان معلمان باید شاهد افزایش حقوق خارج از عرف خیلی از نهادها می بودند که بیانگر تبعیضی ملموس بود .

بیمه ی طلایی اتفاقی دیگر بود که تغییرش را همان اوایل سال مشاهده کردیم.تغییر در وضعیت بیمه ای که حاجی بابایی آن را افتخار دوره ی خود می دانست ، متاسفانه از کیفیتش کاسته شد.عده ای از معلمان عطایش را به لقایش بخشیدند ، چون شاهد کاهش امتیازات آن شدند و عده ای هم به همان وضعیت موجود آن دل خوش کردند! اگر چه طرف قرارداد جدید بیمه ی طلایی هم نتوانست امیدی در دل فرهنگیان زنده کند.

روز معلم هم امسال روز جمعه بود و کمتر می توانستیم شاهد یک آیین کلیشه ای در این روز باشیم.شاید این پیشامد بیانگر این بود که باید آیین های کلیشه ای را به باد فراموشی بسپاریم و معلم را به راستی پاس داریم و معلم را بگوییم که خود همچنان اعتبارش را پاس دارد . معلم باشد ، خوش گوی و باسواد ، خوش پوش و باوقار و هیچ گاه صداقت معلمی اش را به ریای موقعیت بر هم نزند و به فرادستان تذکر دهیم که لحظه های خوش بودن در کلاس معلم را دوباره به یاد آورند تا بدانند که معلم را حرمتی بس بزرگ است.

یک سال تحصیلی دیگر هم به پایان رسید ، با تجربه هایی که می شد از آن آموخت و درباره ی آن فکر کرد تا بهتر از قبل برای آن تصمیم گرفت . سال تحصیلی به پایان رسید و دوباره دغدغه های ناشی از اوقات فراغت بود که همچنان ذهن خانواده ها را به خود مشغول داشت.

هوشمند سازی کلاس ها ، رتبه بندی معلمان و مطالبی این چنینی به کرات عنوان می شد ، کم و کیف آن ها مورد نقد قرار می گرفت و همچنان با دیدگاهی آرمانی به آن ها نگریسته می شد.

آن سوی دیگر ، مربیان پیش دبستانی به عدم جذب این نیروها در آموزش و پرورش معترضند و برای رسیدن به حقی که برای خود تعریف کرده اند ، جلو وزارتخانه ی آموزش و پرورش گرد هم آمده اند.

در درون مجلس هم جرقه های اولیه ی استیضاح وزیر آموزش و پرورش در آخرین روزهای تعطیلات تابستان به گوش می رسد اما استیضاح اجرایی نمی شود و آقای فانی سال تحصیلی جدید را در حالی تبریک می گوید که هنوز بر اریکه ی قدرت آموزش و پرورش قرار دارد.

سال تحصیلی 93 شروع می شود و دوباره شوق آموزش و آموختن در دل خیلی ها شکوفه می زند و مهر با خلوص مهربانی آغاز می گردد . از گوشه و کنار اما بحث خصوصی سازی مدارس به گوش می رسد ، بحثی که قیل و قال های زیادی را به همراه دارد و خیلی منطبق با اصل سی قانون اساسی نیست.

دوباره آموزش روند طبیعی و آرام خود را طی می کند ، مدرسه پر از آواز آموزش و آموختن است ، اما اتفاقی ناگوار ، لرزشی بر جان همه می زند و همه را دچار بهتی غریب می کند. محسن خشخاشی معلم فیزیک یکی از دبیرستان های بروجرد به دست دانش آموزش به قتل می رسد.این اتفاق ناگوار که می تواند ناشی از دلایل متعدد باشد همچنان بر پیکره ی آموزش و پرورش خودنمایی می کند! از گوشه ی دیگر هم فریاد دلخراش تنبیه گوش ها را می آزارد و دوباره کمبود مسالمت و آرامش ، خودنمایی می کند.

اواخر آذرماه  و هنگام تدوین لایحه ی بودجه است. آموزش و پرورش اما باز هم در لایحه ی بودجه جای کوچکی دارد و حرف و حدیث های بسیار . وضعیت مدارس اسفناک است . سرانه ها اندک تر از اندک شده اند و دوباره چالش های اقتصادی حرمت این نهاد را خدشه دار کرده است. دغدغه های معیشتی فرهنگیان هیچ یک از فرادستان را به خود نمی آورد و همچنان این نهاد در حاشیه ای غریب قرار گرفته است . فرهنگیان دست به قلم می شوند . نامه های متعددی به رئیس جمهور می نویسند ، دیدار با رئیس جمهور را درخواست می کنند، اما ظاهرا هیچ کدام راه به جایی نمی برد و همچنان چالش معیشتی خودنمایی می کند. پنج ماه است که مطالبات معلمان به تاخیر افتاده است و هیچ دری هم به روی آن ها گشوده نشده است.

دهم بهمن است و معلمان تهران در مقابل مجلس  و بقیه ی شهرها در مقابل ادارات کل و ادارات جمع شده اند تا با سکوت خود بگویند که از فرق گذاشتن ها دلگیرند و با سکوت شان فریاد برآورند که هنوز هم هستند.گویی جواب سکوت شان این شده که  این روزها همه جا سخن از رتبه بندی هست و حدیث مربوط به آن . اما آن چه در این مورد انتظار می رود تاملی منطقی تر برای اجرایی بهینه تر است .

و خلاصه این که آخرین روزهای سال است و دغدغه ها همچنان پابرجا و معلمان در انتظار نوری درخشان از امیدند تا بر تارک این نهاد بتابد. امید که نور امید جانانه بر پهنای این نهاد محترم بتابد و شوکتی جانانه بدان بخشد.

 

منتشرشده در یادداشت
گروه اخبار /
بر خلاف تجمع روز قبل معلمان چهار محال بختیاری که در تجمع خود مقابل استانداری از " گفت و گو " با استاندار امتناع ورزیده بودند ( این جا ) اما فرهنگیان لرستانی در تجمع امروز خود خواهان گفت و گو با استاندار شدند

شماری از فرهنگیان شاغل و بازنشسته استان لرستان ظهر امروز در مقابل درب ورودی استانداری لرستان گرد هم آمدند و خواستار رسیدگی مسوولان وزارت آموزش و پرورش و مجلس نسبت به مشکلات‌شان شدند.
 از ساعت ۹ صبح تا ۱۲ روز دوشنبه ۲۵ اسفندماه، بیش از ۲۰۰ نفر از فرهنگیان لرستان همچون ۲ روز گذشته خواستار گفت‌ و گو با استاندار لرستان جهت اطلاع از مشکلات خود و انتقال آن به مسوولان دولت شدند.
در شرایطی که قرار بود امروز نماینده فرهنگیان با استاندار ملاقات کند، اما جعفر طولابی مدیر کل سیاسی استاندار لرستان جلوی درب استانداری حاضر شد تا با فرهنگیان مرکز استان صحبت نماید، اما نمایندگان فرهنگیان ترجیح دادند به جای صحبت با وی، روز سه‌شنبه  با تنظیم خواسته‌هایشان در چند بند، آن را به صورت مکتوب از طریق اداره کل آموزش و پرورش لرستان به مسوولان وزارت و دولت منتقل کنند.
یکی از فرهنگیان لرستانی با بیان این که استان لرستان با نرخ بیکاری بالای ۲۰ درصد دارای مشکلات اقتصادی بسیار است، افزود: بر این اساس اکثر فرهنگیان شاغل و بازنشسته لرستانی با داشتن فرزندان بیکار و یا دانشجو از نظر معیشتی با مشکل مواجه هستند و حقوق پایین آن‌ها در مقایسه با سایر کارکنان دولت، کفاف زندگی آبرومندانه را نمی‌دهد.
وی افزود: در شرایطی که اکثر کارمندان دولت از حقوق و مزایای بالا بهره می‌برند، افزایش ۱۴ درصدی امسال شاید برای آن‌ها مناسب باشد، اما برای حقوق ناچیز فرهنگیان بسیار ناچیز است و طرح رتبه‌بندی نیز نوعی تبعیض بین کارکنان آموزش و پرورش و سایر نهادهاست، چرا که آنان برای گرفتن حقوق‌های بالا فاقد شرایطی مانند ارائه مقاله، کتاب و مدرک تحصیلی و موارد دیگر هستند، پس چرا فقط ما باید ناچار به رعایت این مسائل شویم؟
این فرهنگی بازنشسته لرستانی با طرح این سؤال از نمایندگان مجلس و دولت که چطور معلم که هم کار آموزش و هم کار پرورش را در جامعه بر عهده دارد باید یک میلیون تومان در ماه حقوق داشته باشد؟، تصریح کرد: اما یک استاد دانشگاه که تعداد ساعات تدریس کم‌تری از یک فرهنگی داشته و فقط وظیفه آموزش را بر عهده دارد باید چندین برابر یک فرهنگی حقوق و مزایا داشته باشد ،در شرایطی که ما فرهنگیانی حتی با مدرک دکترا و بالاتر از برخی مدرسین دانشگاهی داریم.
وی با اشاره به این که همواره ما پشتیبان رهبر و انقلاب اسلامی هستیم و این قبیل خواسته‌های صنفی نباید مورد سوء استفاده رسانه‌های بیگانه قرار گیرد، بیان داشت: در آن صورت به فرصت‌طلبان درس عبرت دیگری می‌دهیم و به پشتیبانی از نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولی امر مسلمین، حماسه‌ی ۹ دی دیگری خلق می‌کنیم تا پاسخ استکبار جهانی را به طور شفاف داده باشیم.
 قابل ذکر است این خواسته، همپای سایر فرهنگیان کشور، ظرف روزهای گذشته توسط فرهنگیان شهرهای الیگودرز و نورآباد نیز مطرح شد.
یافته
 
tajamolorestan
 
دوشنبه, 24 اسفند 1393 20:12

بـهـارانـه

ashrafizadeh

ســـوز  و سـرمـــای دی و بـهــمـن  دِگـر            

رخـت بـربـَسـت و نـمـانـدَش هـیـچ  اثـر

                             ******

داد مـــژده لالـــه هــــای آتـــشـــیــن              

کــآمــده فــصـلِ بــهــار ِ دلـنــشـیـن

                           *******

بــلـبــلان بـا نــغــمـه ی شــورآفــریـن            

مـی کــنــنـد غــوغــا  بـر روی زمــیــن

                            ******

بــوی عــطـر مــیــخـک و یـاسِ سـپـیـد            

مــی دهـــد فــصـلِ بــهــاران را  نــویــد

                             *****

ســرو  و ســنـبـل سـبــزتــر از هـر زمــان         

شــکـر گـویـد بــاغـبـان بــا صــد زبــان

                            ******

بــا نــسـیـم و ســبـزه هــا نـــوروز شــد         

بــاز هــم فــصــلِ بــهـار پـیـروز  شـــد

                           ******

ســبـزه و ســیـر و سُـمـاق بـر سـفـره هـا       

مــاهــی تُـنـگ ِ بــلــور در دســت  ِمــا

                           ******

ســیـب و سـنـجـد را کــنـار سـبـزه هـــا          

مـی گــذارم تــا شــود نــظـمـی بـه پــا

تـخـم مـرغـی را  کـمـی رنــگـیـن کـنـم          

تــا کـه بـا آن ســفـره را آذیـــن کــنـم

                             *****

ســـکـه ای بــر روی  ســفــره جــا دهــم        

تــا  رســانـَـد  بـرکــت و روزی بـه هــم

                          ******

آب و آیــیـــنـه ، نــمـــادِ  روشـــنـــی         

تـــا شــود پــاک از  وجــودم  دشـمـنـی

                          ******

بـــانــگ قــرآن و دعـــای ســـالِ نــــو           

مــی بــَرد ســاعــت بــه آرامــی جــلــو

                            ******

تــا کـه بـانـگ سـال ِ نــو  آیــد بـه گــوش       

   خـانـه هـا پُــر مـی شــود جـوش و خـروش

                           ******   

در کــنـار هـفــت سـیـنـی ایـنـچـنــیـن            

پـاک گـردد قــلـب هـا از حـرص و کـیــن

                          ******      

از خــدا  خــواهــیــم در دل هــای مــا           

شــور  و عــشـق و دوسـتی مـانـَد بـه جـا

                         ******  

بــذر ِ عــشـق و مِـهـر  در دل هــایــمـان           

 آســـمـــانِ دوســـتـی هــا  جــایــمــان

                        ******   

درس ِ مــا در مـکـتـب ِ والای عـــشــق            

مشـق ِ مـا هـم مـشـق ِ بی هـمتای عـشـق

 

منتشرشده در یادداشت

retiredspecial1 گروه اخبار /

هاشم مسعودی در نشست خبری معاونت توسعه و مدیریت پشتیبانی آموزش و پرورش از اصلاح احکام رتبه بازنشستگان خبر داد و گفت: کلیه فرهنگیانی که از۸۸.۱.۱ تاکنون بازنشسته شده اند و دارای رتبه عالی و خبره بودند احکام آنها به تایید رسیده و حقوق بازنشستگی آنها افزایش یافته است.

مشاور معاونت توسعه و مدیریت پشتیبانی افزود: از تعداد ۴۳ هزار بازنشسته که دارای رتبه عالی و یا خبره بودند تعداد ۱۲ هزار رتبه عالی و خبره آنان توسط سازمان بازنشستگی تایید نشده بود و این رتبه در حقوق بازنشستگی هیچ تاثیری نداشت.

طی جلسه ای با سازمان بازنشستگی تمام این رتبه ها تایید شد و با آنان با مراجعه به اداره کل های سازمان بازنشستگی حکم شان اصلاح شده و اکنون هم اگر کسی حکمش دارای مشکلی است می تواند برای اصلاح به اداره کل های سازمان بازنشستگی مراجعه کنند.

اداره اطلاع رساني و روابط عمومي آموزش و پرورش شهر تهران

منتشرشده در بازنشستگان

گروه اخبار /

طی حکمی از سوی مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران ، آقای " احمد قيومي " به عنوان" مشاور برنامه‌ريزي مديركل آموزش و پرورش‌ شهر تهران‌ " منصوب شد .

ghayyoomisp در سوابق ایشان به نقل ازسایت اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران چنین آمده است :

مديركل آموزش و مشاركت هاي مردمي سازمان حفاظت محيط زيست كشور

مديرکل‌ پروژه توانمندسازي ملي‌ براي اجراي چارچوب ايمني زيستي در جمهوري اسلامي ايران

مديرآموزش و پرورش منطقه 2 شهر تهران

 مدير آموزش و پرورش منطقه 9 شهر تهران

 رييس كارگروه ارتقا آگاهي هاي زيست محيطي نظام آموزش رسمي كشور

معاون آموزشي و آينده پژوهي قرارگاه فضاي مجازي/ سپاه حضرت محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ

 دبير اجرايي دهمين و يازدهمين جشنواره موضوعي بين المللي امام رضا(ع)/بنیاد بين المللي امام رضا (ع)"

لازم به ذکر است که آقای احمد قیومی ، مدیر اداره آموزش و پرورش منطقه 9 تهران در زمان وزارت آقای حاجی بابایی و دولت احمدی نژاد و از فعالان ستاد انتخاباتی ایشان بوده است .

با توجه به تاکید ریاست  محترم دولت تدبیر و امید مبنی بر استفاده از  نیروهایی که برنامه های دولت تدبیر و امید را قبول دارند ؛این انتصاب از سوی فرهنگیان و معلمان به ویژه در منطقه 9 مورد پرسش است و شایسته است که آقای چهاربند در این مورد پاسخگو باشند .

پایان پیام /

تصویر ابلاغ مدیر کل آموزش و پرورش شهر تهران :

eblagh1

 

 

 

shahsavarzadehspecial سنت ديرينه و پسنديده ايست که در پايان هر سال و يا در آغاز سال ، مروري بر حوادث مهم مي اندازند .
با توجه به فراز و نشيب هاي گوناگون  ،به نظر اينجانب مهمترين ،پر رنگ ترين و اساسي ترين مجموعه خبر در سال جاري در آموزش و پرورش در دو قسمت ذيل خلاصه مي شود :
- توجه جدي مسئولين آموزش و پرورش  ، دولت و تا حدودي حاکميت به آموزش و پرورش ، اتفاقي که در عمر جمهوري اسلامي کم نظير و يا بي نظير است .
- چرا در چنين شرايطي که همه چيز براي گفت و گو و چانه زني به منظور تحققˏ مطالبات انباشته شده براي فرهنگيان آمده تر از قبل است ، به جاي آنکه تشکل هاي مدني به صورت جداگانه و يا هماهنگ و متحد ، با مسئولين وارد ديالوگ و چانه زني شوند و بر اساس خرد جمعي راهکار هاي مدني که پر فايده و کم هزينه است را تجربه کنند ، همچون گذشته و بدون توجه به تجربيات تلخ قبلي ،  راه پر پيچ وخم ، پر هزينه و کم فايده را مجددأ تجربه مي کنند .
آزموده را آزمودن خطاست .

الف - نگاه خرد مندانه دولت تدبير و اميد  به آموزش و پرورش چيست ؟
اقدامات کم نظير و يا بي نظيرˏ جناب آقاي دکتر فاني در اين رابطه با توجه به خرد جمعي به شرح ذيل مي باشد :

1.ارتباط با رسانه ، رکن چهارم دمکراسي ( 1 )
پیشنهاد وزیر آموزش و پرروش به خبرنگاران: انجمن تخصصی خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش تشکیل شود .
" فانی گفت : در ابتدای شروع به کار از 750 چالش و مسئله در آموزش و پرورش به پنج سیاست راهبردی، ساماندهی و بهسازی نیروی انسانی، ارتقای مدیریت آموزشگاهی، عملیاتی کردن بودجه و تمرکز زدایی رسیدیم و این سیاست ها با حفظ اولویت به صورت نقشه اجرایی در اختیار آموزش و پرورش گذاشته شده است. "
پيشنهادات وزير در اين رابطه بشرح ذيل است :
- چون حوزه سیاست و تربیت سخت ترین کار دولت هاست ، ایجاد انجمن تخصصی خبرنگاران مربوط به حوزه آموزش و پرورش می تواند در تولید اخبار به حوزه های تخصصی آموزش و پرورش کمک کند...
- آموزش و پرورش بیشترین مخاطبان را با جامعه دارد لذا هر تصمیمی که در آموزش و پرورش گرفته شود کل جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد و به همین دلیل باید اخبار این حوزه با دقت، ظرافت، تخصص و دانایی همراه باشد تا جامعه کمترین آسیب را از واکنش ها داشته باشد.
- رسالت خبرنگاری این است که انتشار اخبار را با ویژگی های خاص جامعه ببیند و آموزش و پرورش موظف است از هر پدیده ای که در این حوزه اتفاق می افتد به عنوان یک فرصت استفاده کرده و آن را مدیریت کند.
-نهادینه شدن "پیوست رسانه ای " را برای تمام برنامه های ملی آموزش و پرورش لازم دانست و تصریح کرد: برای آنکه آموزش و پروش به عنوان بزرگترین فصل مشترک حاکمیت و ملت تحولات به شکل نظام مند صورت بگیرد باید کار رسانه ای در جهت تبیین هر تحول از قبل از آن شروع شده باشد تا مانند قانون مدارس غیر دولتی در سال های 67 و 68 تفکری به صورت مخالف این نوع مدارس در آموزش و پرورش شکل نگیرد.
2. طی حکمی از سوی وزیر آموزش و پرورش، عادل عبدی به سمت " مشاور وزیر در امور تشکل های فرهنگیان"  منصوب شد.( 2 )

* در متن حکم به همکاری و همراهی همه تشکل های فرهنگی و سایر صاحب نظران ، تعامل مثبت و سازنده با همه تشکل های صنفی معلمان و استفاده از خردجمعی برای پیشبرد بهتر امور ، گزارش های مستمر از نشست هاي مشترک  و بازخورد اشاره شده است .

3.سی و یکمین اجلاس رؤسای آموزش وپرورش مناطق کشور ( 3 )
عادل عبدی مشاور وزیر در امور تشکل ها در حاشیه سی و یکمین اجلاس رؤسای آموزش وپرورش مناطق کشور که در سالن همایش های رازی برگزار شد ، اظهار کرد: مسائل مطرح شده در اجلاس از جمله سخنان وزیر آموزش و پرورش در حضور رئیس جمهور مبنی بر فرصت بودن تشکل ها و ضرورت کمک گرفتن از نهادهای مدنی برای بهبود امور و همچنین سخنان رئیس جمهور درباره استفاده از توان نهادهای مدنی در بهبود شرایط آموزش و پرورش  و اشارات رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بر لزوم گسترش مشارکت مردم و تاکید وزیر محترم اطلاعات مبنی بر تامین آرامش و امنیت جامعه فرهنگیان از نکات برجسته این اجلاس است که  با اقبال معلمان و  تشکل ها و نهادهای صنفی معلمان مواجه خواهد شد.
عبدی تاکید کرد: با توجه به بررسی های به عمل آمده در مدت کوتاهˏ حضور به عنوان مشاور وزیر در امور تشکل ها ظرفیت های فراوانی برای همکاری و تعامل میان این وزارت و تشکل های معلمی شناسایی شده است.
مشاور وزیر در امور تشکل ها ی معلمان، خاطرنشان کرد: امیدواریم در دولت تدبیر و امید شاهد ایفای نقش  مطلوب تشکل های  معلمی در برنامه ها و تصمیمات کلان آموزش و پرورش و تعامل دوسویه با مدیران باشیم.

4. دعوت از فرهنگيان فرهيخته براي حضور در کميسيون هاي تخصصي آموزش و پرورش و ...

ب - آيا توجه دولتˏ تدبير و اميد به خرد جمعي ، فقط منحصر به آموزش و پرورش است ؟

حسن روحاني  در تبليغات انتخاباتي  مطرح مي نمود که بايد کار مردم را به دست مردم سپرد . خوشبختانه پس از پيروزي در انتخابات  اين  وعده را مانند بسياري از وعده هايش پيگيري  نمود . ولي متأسفانه به دليل ضعف و عدم بالندگي  تشکل هاي مدني اين مهم هنوز به سر منزل مقصود نرسيده است .  
دولت تدبير به خرد جمعي پاي بند است .

باارائه چند نمونه مطلب را دنبال مي کنيم .
1. بازگشايي خانه سينما درشهريور 1392
2. جهت  فعال تر نمودن موسسه عالي آموزش و پرورش مديريت و برنامه ريزي در مهر ماه 1392 ، مسعود نيلي در راس اين موسسه منصوب مي گردد .
3. احياي سازمان مديريت و برنامه ريزي که لايحه بودجه 1394 ممهور به مهر اين سازمان تحويل مجلس محترم گرديد .
4. در همين اسفند جاري پس از حدود 10 سال شوراي عالي استاندارد ، مجددأ شروع به فعاليت نمود .   
 اگر مي خواهيم مردم ، هميشه در صحنه باشند و پس از حضورداهيانه در انتخابات و راي دادن در صحنه باقي بمانند " تکيه به تشکل ها و نهادهاي مدني " ضرورتي اجتناب ناپذير است  .

ج - سئوالات اساسي و مهمي که هر فرهيخته بايد ، به دور از شتاب زدگي ، به وجدان خودش پاسخ دهند  چيست ؟
لطفأ زود موضع گيري نفرماييد و با آرامش و تفکر، فقط به وجدان خودتان پاسخ دهيد .
1 .  آيا تا کنون در جمهوري اسلامي ايران ، چنين توجه  ويژه ای به آموزش و پرورش و تشکل هاي مدني فعال در آن وجود داشته است ؟
2. کدام يک از تشکل ها ي مدني از فرصتي تاريخي ايجاد شده بيشترين بهره رابرده است ؟ ( کدام تشکل مدني براي چه چالشي کار کارشناسي انجام داده است و با دولت مردان به ديالوگ نشسته است . )

( لطفأ مقاله «  اکتيويسم و تشکل ها » به قلم بنده را مجددأ مطالعه فرماييد . )


3 . اگر فرهنگيان بدون توجه به ظرفيت هاي جديدي که به وجود آمده است ! راه گذشته را  که کم فايده و پرهزينه مي باشد را طي کنند ! اقدام آنان براي اکثريت فرهنگيان و جامعه مفيد خواهد بود ؟
4. چه بايد کرد ؟ وچه نبايد کرد ؟ تا به عوام فريبان فرصت طلب ، اجازه ندهيم  ، آنچه توسط خردورزان طي ساليان طولاني با پرداخت هزينه گزاف به دست آمده است  ، به سرعت برق و باد در لحظه اي نابود کنند !
5 .  آيا اعتراضات  توده اي ، بدون کارˏ کارشناسي ، بدون مذاکره و ديالوگ با مسئولين ، بدون تعيين استراتژي و تاکتيک ( بدون تعين اهداف کوتاه مدت ، ميان مدت و بلند مدت  ، بدون تعيين سلسه مراتب پيشرفت در روش ها ، بدون پيش بيني بحران وبرنامه براي مديريت شرايط بحراني ، بدون تدارک مقدمات و استوار کردن جاي پا در پله اولˏ مطلبات پا در بالاترين پلهˏ نهادن) به نفع فرهيختگان عمل کرده ايم و يا آب به آسياب عوام فريبان فرصت طلب ريخته ايم  ؟


خدا وکيلي قرار بود موضع گيري نفرماييد و با آرامش ، در کمال خونسردي  ، فقط به وجدان خود پاسخ دهيد .

قرار نيست که در خلوت خودمان هم  آشفتگي و شتاب زدگي رخنه کند ! پاسخˏ سريع و عجولانه ما را از هدف  به سرعت دور مي کند ! 

لطفأ با تأمل به تفکر بپردازيد زيرا فرموده دين ،عقل ، بزرگان و... است که لحظه اي تفکر، بيش از ساليان متمادي ... ارزش دارد .

د - آيا اميد به ادامه فعاليت منطقي وجود دارد ؟
جاي بسي خوشبختي باقي است  ، موارد ذکر شده در بالا که با نقد و بررسي گذشته ، و تدوين برنامه هاي کوتاه مدت ،ميان مدت ،  بلند مدت ، اولويت بندي مطالبات انباشته شده ، تعيين روش هاي مناسب براي تحقق خواسته هاي متفاوت و طبقه بندي اين روش ها و ...قابل حل مي باشند . نهاد هاي مدني فعال در آموزش و پرورش ظرفيت ارتقاي سطح خود را دارند و در جامعه هم امکان اين رشد و بالندگي فراهم است .
خوشبختانه هر دو طرف ( نهاد هاي مدني و مسئولين ) تلاش مي کنند اين مسير تعالي بخش را به تدريج طي کنند  که نياز به همراهي همگاني دارند .
در اظهارات نمايندگان محترم  تشکل هاي مدني  ، مطرح مي شود که مسئولين محترم آموزش و پرورش ، در نشست با نمايندگان تشکل هاي مدني ، مشکلات خود را مطرح مي کنند و به راهکار هاي آنان توجه مي کنند  .
مثلآ در خبر ها آمده است : 

نشست تشکل ها با جناب آقاي دکتر عمادي مسئول مرکز سنجش وزارت آموزش و پرورش ، يا نشست جناب آقاي غندالي  ، مدیر عامل محترم صندوق ذخیره فرهنگیان با نمايندگان تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش و ...
1. اين نشست ها لازم است ولي کافي نيست .
تشکل ها بايد به اين نشست ها بعنوان يک فرصت تاريخي نگاه بکنند تا از ديالوگ ناشي از آن ، راهکار ها ارائه گردد .

نشستن ، گفتن و برخواستن چالش ها را برطرف نمي کند .

ح - نکاتي که تشکل ها  قبل از حضور در نشست با مسئولين بايد رعايت کنند :

1.نمايندگان و رهبران تشکل هاي مدني ، بايد با مطالعه قبلي در جلسات حاضر شوند ، بر اساس خرد جمعي ، مشاوران و اعضاي ، مي توانند " اتاق فکر تشکل ها " را ياري نمايند .
2. نمايندگان  تشکل ها در حين مذاکره ، مراقب باشند که راهکار هاي ارائه شده توسط آنان ،کارشناسي شده باشد ، زيرا در مسير مذاکره تيمي موفق تر است که نظر کارشناسي بهتر ارائه نمايد . بدين طريق اعتبار آن تشکل در جامعه بيشتر افزايش مي يابد . اگر در مورد موضوعي اطلاع ندارند وارد بحث نشوند .
3.نمايندگان تشکل ها بايد موضوع هاي مطرح شده در جلساتˏ نشست مشترک با مسئولين را به اطلاع همه اعضا ، همه فرهنگيان ، همه آحاد جامعه برسانند و از همگان به خصوص کارشناسان مستقل ، بخواهند که اتاق فکر آن تشکل را در رابطه با چالش مورد نظر ياري رسانند .
4. مهمترين وظيفه تشکل هاي مدني و اتاق فکر آنان ، نقد چالش و ارائه راهکار ها مي باشد .
5. دليلي ندارد که تشکل ها از ترس خطا در نقد ، و ارائه راهکار از وظايف اساسي خود طفره بروند . مهم حضور است و مهم تر از آن اصلاح حضور است . !
مي گويند سفينه اي که به کرات آسماني فرستاده مي شود ، بر اساس مطالعات گسترده از قبل ، مسير آن به دقت رياضي تعين مي شود ولي آنچه به آن کمک مي کند تا به کره مورد نظر برسد ، رصد کردن لحظه به لحظه مسير حرکت با مسير پيش بيني شده است .!

اگر اين رصد کردن و اين تصحياتˏ لحظه به لحظه نباشد . هيچ سفر و حرکتي  به مقصد و مقصود خود نمي رسد .

در شرايط کنوني که نگاه  دولت مردان ˏدولت يازدهم ، بر تعامل با نهاد هاي مدني است ، نهاد هاي مدني وظيفه تاريخي سنگيني به عهده دارند تا با خرد ورزي و تعامل با يکديگر ، تعامل با مسئولين ، با خيل عظيم فرهنگيان فرهيخته در گفت و گو و تعامل باشند تا از همسويي سه ضلعي معلمان ، تشکل ها و مسئولان ، حداکثر بهره برداري حاصل شود .
تشکل ها و فرهنگيان فرهيخته با تکيه به تجربيات تلخ گذشته ، موظفند تلاش هاي فرصت طلبان عوام فريب را عقيم نموده تا زمينه هاي رشد و بالنگي تشکل هاي مدني فراهم آيد .

در سايه اين بلوغ و تحول اجتماعي بتدريج هم چالش هاي آموزش و پرورش برطرف مي شود و هم مشکلات فرهيختگان کاهش مي يابد .

در پايان ، نوروز پيش رو را،  به همه ايراني  ها و اقوام ديگر که با بهترين احوال به استقبال  نوروز مي روند و همراه باطبيعت ، به زيستن را آغاز مي کنند . تبريک عرض مي کنم .
براي همه دانش آموزان  و خانواده هاي محترم شان ، فرهنگيانˏ فرهيخته ، انديشمندان و ....آرزو دارم سال 1394 پر خير و برکت باشد .
با تقديم شايسته ترين احترامات – ارادتمند شما شهسوارزاده
22 اسفند 1393

1)  تاریخ انتشار: شنبه  1393/5/18  
2)  روز يک شنبه مورخ 19 مرداد 1393در پايگاه جامع اطلاع رساني وزارت آموزش و پرورش
3)  در پايگاه جامع اطلاع رساني وزارت آموزش و پرورش روز دو شنبه مورخ 1393/6/3 منتشر شد .

 

منتشرشده در یادداشت

 گروه اخبار /career

محمد رضا نیک نژاد گفت: «معلمان امیدوارند که دولت در سال آینده  با افزایش دستمزد مناسب،پاسخ حمایت معلمان از دولت را بدهند.»


افزایش ناچیز حقوق و دستمزد معلمان در این سال ها، کفاف هزینه های زندگی معلمان را نمی دهد

محمدرضا نیک نژاد، کارشناس مسائل آموزش و پرورش و عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران،درباره نظام رتبه بندی معلمان،که این روزها به عنوان طرحی برای ارتقاء  معیشتی معلمان از سوی دولت و مجلس عنوان می شود، به خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران گفت :«نظام رتبه بندی و حرفه ای معلمان و جذب و تامین منابع انسانی از واپسین تلاش های شتاب زده وزرات آموزش و پرورش دولت دهم بود که فروردین ماه 93 در مجلس رد شد. اما در دولت یازدهم با دگرگونی هایی اندک دوباره مطرح و به ویژه پس از اعتراض های فرهنگیان در هفته های گذشته در خبرهای وابسته به فرهنگیان  بسیار  مطرح شد. ساختار ارزشیابی حرفه ای معلمان،هر چند سال یک بار دگرگون می شود و هر بار پس از مدتی شیوه ای کلیشه ای می شود و در پایان به بن بست می رسد. اگر در پی چرایی این بن بست باشیم،خواهیم دید که یکی از مهم ترین علت های آن،حسِ بی تاثیریِ افزایش حقوق ناچیز ناشی از آن بر هزینه های زندگی فرهنگیان است. این حس،افزون بر فرهنگیان،ارزیابی کنندگان شان را نیز– مدیران دبیرستان،کارگزینی اداره – وا می دارد تا شاخص های ارزیابی را چندان جدی نگیرند و ارتقای شغلی معلمان،تنها در چارچوب سابقه و مدرک تحصیلی باقی بماند.»

 

لایحه رتبه بندی معلمان  اشکالات فراوانی دارد

این کارشناس مسائل آموزش و پرورش، در نقد لایحه رتبه بندی  معلمان،به جماران گفت: «گرچه بنا بر ادعای مسئولان لایحه تازه ی رتبه بندی با لایحه پیشین آن تفاوت دارد اما بازخوانی چکیده ی منتشر شده از آن در برخی رسانه ها نشان می دهد دگرگونی ها چندان محسوس و ملموس نبوده است و این لایحه بر پایه های همان لایحه پیشین بنا نهاده شده است. چارچوب نخستین آن دارای نارسایی های فراوانی بود و واپسین لایحه ای نیز که کاربه دستان دولت جایگزین آن نموده اند هم چنان از نارسایی های لایحه پیشین در رنج است.و بنابراین، جا داشته و دارد که نمایندگان مجلس بیشتر به آن می پرداختند- چرا که بیم آن می رود پس از اعتراض های هفته های گذشته فرهنگیان،همان چارچوب پیشین را بی کم و کاست به خورد فرهنگیان دهند.»    

وی افزود:«اگر اجازه دهید کمی درباره شیوه رتبه بندی فرهنگیان در این لایحه بپردازیم. برای فرهنگیان چهار رتبه مربی معلم،استادیار معلم،دانشیار معلم و استاد معلم را در نظر می گیرد. برای دست یابی به رتبه های مربی معلم و استادیارمعلم،شاخص های ارزیابی مانند سابقه  کار،شرکت در دوره های ضمن خدمت،قبولی در آزمون ملی تشخیص شایستگی! و ... آسان بوده و برای همه معلمان دست یافتی می نماید. اما دو رتبه دانشیارمعلم و استادمعلم،به جز شاخص های گفته شده، دارای شاخص هایی مانند نوشتن دو یا سه کتاب در زمینه جستارهای تربیتی یا تخصصی،داشتن مدارک بالا مانند کارشناسی ارشد یا دکتری و ... بوده و دست یابی به آنها- دست کم- برای بخشی زیادی از فرهنگیان دشوار است.»

نیک نژاد ادامه داد:« نکته مورد توجه در این سامانه رتبه بندی، همانندی بسیار آن با شیوه رتبه بندی استادان دانشگاه است. استادان نیز در چهار سطح فرهنگی- تربیتی/ آموزشی، تخصصی، مهارتی/ پژوهشی و اجرایی،ارزشیابی شده و امتیازها در قالب چهار فرم،گردآوری می شوند. اما در سنجشِ این دو روشِ ارتقای شغلی و میان این دو گروه از کارمندان دولت، تفاوت های شگفتی هم دیده می شود. برای نمونه در شیوه نامه ارتقا استادان،برگزاری آزمون دیده نمی شود. اگر قرار بر ارتقای شغلی معلمان بر پایه برگزاری آزمون است،چرا این آزمون ها برای هیات علمی دانشگاه ها تعریف نشده اند؟

اگر بنابه سنجش و ارزیابیِ دانشِ تخصصیِ آموزش دهندگان باشد،بی گمان استادان دانشگاه در این باره سزاوارترند. مهمترین وظیفه استادان دانشگاه،آموزش های علمی و تخصصی است و به دلیل پیشرفت های شتابان دانش و فن آوری،آنها نیاز بیشتری به روزآمد کردن دانسته های خویش دارند. اما مهمترین وظیفه آموزش و پرورش- بنا بر کارکردهای نوین آن- پروراندن تن و جان و اندیشه نوآموزان و آفرینشِ شهروندانِ جامعه پذیر است. در حالی که دانشجویان،دوران دگرگونی شخصیت و رفتار را گذرانده و تنها برای آموزش های تخصصی به دانشگاه می روند. بر خلافِ دیدگاهِ بسیاری از کاربه دستانِ آموزشی،حتی خودِ فرهنگیان،کار معلم- به ویژه در سال های دبستان و دور نخست دبیرستان- دارای دو بخشِ آشنایی و آموزش های اولیه و سطحی با بنیان های دانش،و پرورش ذهنی و اجتماعی دانش آموزان است. به این ترتیب برگزاری آزمون تخصصی،افزون بر این که نمی تواند دست کم بخشی از وظیفه معلمان را ارزیابی کند،برای فرهنگیانی که سال ها تجربه و تدریس را از سر گذرانده اند چندان خوش نمی آید و پیش بینی می شود پس از اندک زمانی به  شکل آزمون های ضمن خدمتی درمی آیند،که سال ها شاهد کیفیت  پائین برگزاری آنها هستیم.

محمد رضا نیک نژاد با بیان این که  در فرم های ارزشیابی استادان دانشگاه،گرچه نوشتن کتاب امتیاز دارد،اما این بخش از امتیازها برای ارتقای رتبه های شغلی آنها،شاخصی اجباری نیست.خاطر نشان کرد:« در رتبه بندی فرهنگیان- در انتقال به دو رتبه دانشیار و استاد- نوشتن کتاب و ارائه مقاله های علمی،الزامی است. نقش و جایگاه معلم در آموزشِ نوآموزان،مانند استادان چندان تخصصی نیست و از سوی دیگر نوشتن کتاب با توجه به فراوانی فرهنگیان و محدوده دانسته های آنها و دانش آموزان،چندان سویه ی اندیشگی ندارد. در بهترین شکل،فرهنگیان می توانند کتاب های کمک درسی یا کنکوری بنویسند و بر شمار این کتاب های نه چندان با ارزش در گستره آموزش بیفزایند.یا این که چند معلم گرد هم آیند و هر یک بخشی از یک کتاب کمک درسی را بنگارند تا با این کار امتیاز آن بخش از ارزشیابی را دریافت نمایند.بی گمان در این شاخص،باز هم استادان دانشگاه مقدم تر از معلمان هستند و گنجاندن این شاخص در این طرح،بسیار شگفت آور است. در طرح ارتقای پیشین نیز چنین بندی وجود داشت اما اجباری نبود.»

 

لایحه رتبه بندی مبتنی بر نیازها و واقعیت های آموزش و پرورش نیست

وی اضافه کرد:« در نقدِ شاخص های یکسان و نابه جای شیوه رتبه بندی فرهنگیان و استادان دانشگاه می توان گفت،این سامانه ارزشیابی، شکل نارسایی از ساختار رتبه ‌بندی هیات علمی دانشگاه‌هاست. ساختار رتبه ‌بندی سودمند برای فرهنگیان باید با توجه به واقعیت های آموزش و پرورش باشد و همه گستره های آموزشی و پرورشی را در بر بگیرد. در حالی که این شیوه رتبه‌ بندی عملیاتی نیست و می توان آن را در چارچوب کارهای شتاب زده و تبلیغی دولت پیش ارزیابی نمود و از این رو وزارت آموزش و پرورش دولت تازه نباید خود را گرفتار چنین دامی نماید. از دیگر تفاوت های رتبه بندی در دانشگاه ها و آموزش و پرورش حقوق پایه استادان دانشگاه است. تا آنجا که من پرس و جو کرده ام دریافتی استادان دست کم دو برابر دریافتی یک فرهنگی هم پایه و هم مدرک او در آموزش و پرورش است که با احتساب اضافه تدریس و اجرای رتبه بندی برای آنها به بیش از سه برابر افزایش می یابد»

نیک نژاد با بیان این که  اجرای چنین برنامه ای بی گمان نمی تواند بر کارایی معلم موثر باشد،گفت:« در کشورهایی که چنین شیوه هایی برای ارزیابی عمکرد معلمان وجود دارد،کارکنان بخش آموزش دارای سطح زندگی قابل قبول بوده و و دست کم در تقسیم بندی طبقه اجتماعی - اقتصادی متوسط به حساب می آیند. در این شرایط ممکن است برقراری چنین شیوه هایی در ایجاد انگیزه در میان کارکنان کارگر باشد . گرچه این نگاه چندان ریشه های علمی ندارد و پژوهش های گوناگون و گسترده نه تنها آن را تایید نمی کند که به شدت سست بودن آن را به نمایش می گذارد برای نمونه کتاب "نه تشویق نه تنبیه" ی الفی کهن است.»

این کارشناس آموزش و پرورش ادامه داد:« در وضعیت کنونی آموزش و پرورش ایران و نارضایتی گسترده و عمیق فرهنگیان از میزان دستمزد های خویش بی گمان چنین روشی نمی تواند گره ای از بی شمار گرفتاری های فرهنگیان باز نماید. زیرا هنگامی که میانگین دریافتی معلمان نصف خط فقر رسمی است از اجرای چنین طرحی چه انتظاری داریم!؟ با تفاوت فاحشی که میان دریافتی فرهنگیان و درآمد یک خانواده برای زندگی متوسط وجود دارد،صد هزار تومان یا دویست هزار تومان افزایش نمی تواند کاری برای زندگی فرهنگیان انجام دهد. و این جایی است که بسیاری از همکاران با مدرک بالا به آن توجه ندارند و بی امان از این طرح دفاع می کنند. »

نیک نژاد افزود:«این استدلال هنگامی که در کنار سخنان تازه سید محمد بطحایی معاون پشتیبانی وزیر قرار گیرد بهتر ناکارآمدی رتبه بندی فرهنگیان را نشان می دهد. ایشان در روزهای گذشته گفته اند که هرگاه معلمی به رتبه یک این طرح ارتقا یابد،افزایش 70 درصدی فوق العاده شغل را دریافت می کند. من با مدرک کارشناسی و نزدیک 25 سال سابقه،دارای فوق العاده شغل 95 هزارتومان هستم. اگر به فرض من به رتبه یک برسم 70 درصد این مبلغ می شود نزدیک 70 هزار تومان!! و البته این با ضریب 800 فوق العاده شغل کنونی است. اگر مسئولان به وعده خویش عمل کنند و این ضریب را افزایش دهند. عدد مربوط به من از 800 به 1500 می رسد یعنی کمتر از دو برابر. به این ترتیب من به عنوان معلم رتبه یک می توان از افزایش نزدیک 140 هزار تومانی بهره ببرم.  اینک پرسشی از همکارانی که برای اجرای لایحه رتبه بندی با وزیر و مسئولان آموزش و پرورش همدل اند،آیا می توانند تصور کنند که با اجرای آن و افزایش حقوق ناشی از آن چقدر سطح دریافتی و سطح زندگی فرهنگیان بالا خواهد رفت!؟ آیا افزایش این مبلغ می تواند حس تبعیض و فقری که در سال های گذشته در میان فرهنگیان بسیار هم گسترش یافته است را از میان بردارد؟»

نیک نژاد با بیان این که به رغم مشکلات فراوان این لایحه اجرای این طرح با موانع و ابهام های فراوانی روبه روست گفت:« گرچه اجرای این طرح با ابهام های دیگری نیز همراه است برای نمونه در بودجه 94 هیچ ردیف بودجه ای برای آن در نظر گرفته نشده است و دولت برای اجرای آن بی گمان دچار مشکل است. متاسفانه پس از اعتراض های گسترده فرهنگیان در سراسر کشور که ریشه در شریط بد اقتصادی و حس تبعیض ریشه دار در تک تک معلمان داشت،وزیر آموزش و پرورش و معاونان او به جای شنیدن صدای سکوت فرهنگیان و فریاد خاموش آنها از شرایط بد اقتصادی،اجتماعی و ناله از بی سامانی ساختاری و سیر قهقرایی آموزش در کشور بود،با مطرح کردن مطالبات و لایحه رتبه بندی بر آتش بحران موجود دمیدند و فنر خواسته ای معلمان را فشرده تر نمودند.»

وی افزود:« به باور من اقدامات وزارت خانه  برای به سامان نمودن آشفته بازار آموزش و پرورش متناسب با خواسته ها و انتظارات معلمان نیست. امیدوارم دولت با تدبیری شایسته زمینه دل جویی از فرهنگیان را فراهم نماید.

بی گمان فرهنگیان از بی توجهی و بی عملی دولت دلگیرند و چنان چه حرکتی رو به جلو را مشاهده کنند می توانند همچنان به عنوان گروهی که پشتیبان دگرگونی های آرام و مدنی هستند در خیل حامیان دولت بمانند. اما در غیر این صورت خیلی نمی توان به تحمل فنر خواسته های آنها امید بست و همچنان آن ها را در برزخ نا رضایتی نگهداشت.

سال نو در راه است و گوی و میدان حکم های سال 94 و افزایش حقوق مناسب در دست دولت. امیدوارم خبرهای خوشی برای فرهنگیان در راه باشد»

 

انتهای پیام /*

schoolsp7  گروه اخبار /

سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران هم در گفت وگو با ما همین تاریخ را برای مدارس پایتخت قطعی اعلام کرد، اما قبل از این اعلام ها برخی مدارس کار خودشان را کردند و تقویم کاری خویش را دست کم دو روز به عقب بردند.

 در بسیاری از مدارس تهران به ویژه در دوره ابتدایی، روز دوشنبه و برخی امروز را روز آخر تحصیلی در سال 93 اعلام کرده اند و دو تا سه روز زودتر دانش آموزان را بدرقه کرده اند.

خانواده ها اما از این وضع راضی اند و چند نفر از والدین دانش آموزان تهرانی خوشحال هستند که با تعطیل شدن فرزند، دیگر دغدغه محصل بودن او و معطل گذاشتن برنامه سفر را ندارند.

دانش آموزان هم که به قاعده، خوشحال تر از خانواده هستند. در این میان می ماند یک تقویم رسمی که ملاک عمل بسیاری از مدارس نیست و یک موضع رسمی از سوی وزارتخانه که تعداد کمی از مدارس جدی اش می گیرند.

خدشه ای که به تعطیلی زودهنگام مدارس وارد است از همین ناحیه رواست، چون نه تقویم و نه موضع رسمی وزیر و وزارتخانه آن قدرکم وزن نیست که به آن بی توجهی شود اما بسیاری از مدارس این چنین می کنند و استقبال خانواده ها از تعطیلات بیشتر نیز به آن دامن می زند.

نتیجه این که سال تحصیلی دانش آموزان از یک سو به واسطه تعطیلات رسمی، از سوی دیگر به علت تعطیلی پنجشنبه ها و از دیگر سو به واسطه تعطیلاتی که خودسرانه برای خود تعیین می کنند، کوچک و کوچک تر می شود و شکی نیست که دایره روزهای آموزشی دانش آموزان به این واسطه تنگ و تنگ تر می شود.

تعطیلی زودهنگام تخلف است

مدارسی که امروز و فردا را آغاز تعطیلات اعلام کرده اند، دست به تخلف زده اند. این را مسعود ثقفی، سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران قاطعانه اعلام می کند.

او به ما توضیح می دهد که همه مدارس موظفند تا پایان روز چهارشنبه به فعالیت های آموزشی و پرورشی خود ادامه دهند، اما اگر دانش آموزی با دلیل موجه تقاضای مرخصی داشت، با این تقاضا موافقت کنند و آن را غیبت موجه بدانند.

این موضع هر سال آموزش و پرورش است که به گفته ثقفی تخلف محسوب نمی شود؛ زیرا امسال مصداق تخلف این است که مدارس کلا تعطیل باشند و درهای آن بسته شود.

پس به این ترتیب اگر همه دانش آموزان نیز با دلیل موجه به مدرسه نیایند تخلفی در مدارس رخ نداده، چون تخلف این است که کادر مدرسه که به گفته ثقفی کارمند دولت هستند و حقوق می گیرند، در مدرسه حاضر نشوند ، البته طبق توضیح سخنگوی آموزش و پرورش شهر تهران، مدارسی که قبل از پنجشنبه را تعطیل اعلام کرده اند متخلف هستند و هیات رسیدگی به تخلفات به اقدام آنها رسیدگی خواهد کرد.

با این حال تجربه نشان داده با وجود هشدارهای هر ساله نسبت به برخوردهای قانونی با متخلفان، کمتر مدرسه ای از برخورد قانونی واهمه دارد که این جای بحث دارد.

این موضوع را وقتی با ثقفی در میان گذاشتیم او به چند دلیل اشاره کرد که اول این که آموزش و پرورش به اندازه همه مدارس بازرس ندارد تا به همه آنها سرکشی کند و بداند همه چه می کنند. و دوم این که چون والدین از تعطیلی زودهنگام استقبال می کنند کمتر پیش می آید بابت این تعطیلی شکایت کنند و سرنخ را به بازرسان بدهند.

پس می ماند همان مدارسی که بر حسب تصادف شناسایی می شوند و به گفته ثقفی، هیات رسیدگی به تخلفات درباره آنها تصمیم گیری می کند.

تعطیلی زودتر از موعد مدارس، رسمی است که در چند سال اخیر باب شده وگرنه در دهه های قبل اگر سنگ هم از آسمان می بارید مدارس دایر بود، تا روز آخر و تا آخرین لحظات.

اگر امروز مدارس این چنین در روزهای آخر سال تق و لق می شود نشان دهنده نوعی فرهنگ است که میل به بی اعتنایی به تقویم، روزهای رسمی و کار و تلاش دارد که با زبان بی زبانی، بحرانی در کمین را روایت می کند.

جام جم آنلاین

 

گروه اخبار /

به نظر می رسد که مسئولان محترم وزارت آموزش و پرورش برای پاسخ گویی در مورد " مطالبات معلمان " دیواری کوتاه تر از " نظام رتبه بندی معلمان " پیدا نمی کنند !

آن از معاون محترم پرورشی و فرهنگی وزیر آموزش و پرورش ، جناب آقای کفاش که اخیرا گفته است : " اجرای طرح رتبه‌بندی معلمان به همت دولت و مجلس حلال مشکلات فرهنگیان خواهد بود و قطعا طرح رتبه‌بندی معلمان کف حقوق آن‌ها را همچون رتبه اساتید دانشگاه‌ها افزایش می‌دهد و زمینه یک ترقی و ارتقای واقعی را فراهم خواهد کرد و در پایان منتقدان این طرح را عده ای " افراد مغرض " نامیده بود  ( این جا ) و این هم از جناب آقای ناصری که در مورد رتبه بندی معلمان چنین نظر داده است .

گفت و گوی  خبرگزاری جمهوری اسلامی با مدیر سایت سخن معلم در مورد " رتبه بندی معلمان " را در (  این جا ) بخوانید .


naserisp معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش از پیگیری برای افزایش حقوق و مزایای جانبی فرهنگیان خبر داد و گفت: اجرای لایحه رتبه‌بندی معلمان می‌تواند در این خصوص اثرگذار باشد.

حجت الاسلام والمسلمین مصطفی ناصری زنجانی در پاسخ به پرسشی درباره وضعیت حقوق و مزایای فرهنگیان و احتمال افزایش آن در سال آینده در پی رشد بودجه‌ای و هم‌سطح شدن آن با حقوق و دستمزد سایر کارکنان دولت اظهار کرد: پرداخت حقوق در کشور بر اساس نظام پرداخت هماهنگ است و حقوق معلمان با سایر کارکنان دولت هم‌سطح است.

وی افزود: تمامی کارکنان وزارتخانه‌ها جز اعضای هیئت علمی و نیروهای مسلح همگی بر اساس نظام هماهنگ پرداخت حقوق دریافت می‌کنند، منتها برخی وزارتخانه‌ها علاوه بر حقوق، امتیازات و مزایای جانبی دارند که آموزش و پرورش ندارد.

ناصری افزود: پیگیر هستیم دولت امکاناتی در اختیار قرار دهد تا هم حقوق را افزایش دهیم و هم امتیازاتی را برای فرهنگیان قائل شویم.

به گفته معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش، اجرای لایحه رتبه‌بندی معلمان می‌تواند در این خصوص اثرگذار باشد.

ایسنا

 

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور