همزمان با ارائه ی سند تحول آموزش و پرورش بحث رتبه بندی معلمان نیز مطرح گردید که بنا بر گفته ی آقایان حاجی بابایی و فانی این طرح می تواند قدم موثری برای رفع مشکلات معیشتی معلمان باشد.
این لایحه در تاریخ « 2 / 4 / 1392 » در هیات وزیران به تصویب رسیده و به مجلس شورای اسلامی ارایه شد که مجلس آن را به هیات دولت عودت داد تا اشکالات آن برطرف گردد. از جمله ایراداتی که برآن وارد شد می توان به تامین نشدن منابع مالی آن اشاره کرد. اکنون پس از گذشت بیش از یک سال دوباره این طرح به مجلس داده شده و کلیات آن نیز به تصویب رسیده است.
در این لایحه معلمان به چهار رتبه ی مربی معلم ، استادیار معلم ، دانشیار معلم و استاد معلم تقیسیم می شوند که بنا به گفته ی نوید ادهم دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش در صورت اجرای نظام رتبهبندی معلمان، حقوق آنها از رتبه دوم به بالاتر افزایش چشمگیری خواهد یافت.
در این طرح پیشنهادی چهار رتبه برای معلمان در نظر گرفته شده که برای هریک از این عناوین شرایطی تعریف شده است :
رتبه مربی معلم
برای این رتبه، حداقل مدرک تحصیلی کارشناس (لیسانس) با پنج سال تجربه، دارا بودن کارت صلاحیت حرفهای تدریس در زمینه مربوط، طی دوره آموزشی ضمن خدمت در علوم تربیتی، متناسب با تحولات علمی روز، به میزان مورد نیاز، طی دوره آموزشی ضمن خدمت، در زمینه تخصصی و رشته تحصیلی متناسب با تحولات علمی روز به میزان مورد نیاز، داشتن حداقل امتیازات لازم از دو ارزشیابی فعالیتهای چهارگانه مشروط بر آنکه فاصله دو ارزشیابی بیش از 2 سال نباشد، داشتن حداقل امتیازات لازم از شرکت در دورههای آموزش ضمن خدمت، مطابق ضوابط مربوط، موفقیت در آزمون شایستگی تخصصی مربی معلم از جمله شرایط تعریف شده پیشنهادی است.
رتبه استادیار معلم
معلمان با مدرک کارشناسی (لیسانس) با 15 سال تجربه باشند یا دارای کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) با 12 سال تجربه و همچنین دارندگان مدرک دکتری با شش سال تجربه در این رتبه قرار میگیرند.ارائه حداقل 2 مقاله علمی که هیاتهای مربوط ارزشیابی کرده باشند، دارا بودن رتبه مربی معلم برای دارندگان درجه لیسانس و فوق لیسانس و موفقیت در آزمون ملی تشخیص شایستگی تخصصی از دیگر شرایطی است که برای رتبه استادیار معلم تعریف شده است.
رتبه دانشیار معلم
برای این گروه از فرهنگیان نیز دارا بودن کارشناسی (لیسانس) با 22 سال تجربه، کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) با 18 سال تجربه، دکتری با 14 سال تجربه پیشنهاد شده است و دارا بودن کارت صلاحیت حرفهای تدریس در زمینه مربوط به رتبه استادیار معلم، داشتن امتیازات تعیین شده از شرکت در دورههای آموزش ضمن خدمت رتبههای قبل و طی دوره آموزش ضمن خدمت ویژه این رتبه، داشتن امتیازات تعیین شده از سه ارزشیابی عملکرد در رتبه استادیار معلم، مشروط بر آنکه آخرین ارزشیابی فرد از درصد مجموع امتیازات کمتر نباشد نیز مد نظر قرار گرفته است. همچنین ارائه حداقل 2 مقاله علمی ارزشیابی شده در زمینه دروس مورد تدریس، ارائه حداقل یک پژوهش علمی در زمینه تخصصی یا مسائل آموزش و پرورش، تالیف حداقل یک کتاب در زمینه دروس مورد تدریس که گروه تخصصی آن را پذیرفته باشند، موفقیت در آزمون ملی شایستگی تخصصی رتبه دانشیار معلم و اخذ امتیازات لازم از شرکت در دورههای آموزش ضمن خدمت رتبههای قبل نیز از شرایط دیگر کسب رتبه دانشیار معلم است.
رتبه استاد معلم
برای رتبه استاد معلم نیز داشتن مدرک کارشناسی ارشد با 24 سال تجربه و دکتری با 20 سال تجربه پیشنهاد شده، ضمن آنکه دارا بودن کارت صلاحیت حرفهای تدریس در رتبه دانشیار معلم، داشتن امتیازات لازم از سه ارزشیابی متوالی (منتهی به زمان درخواست در رتبه استاد معلم)، دارا بودن حداقل 2 مقاله علمی ارزشیابی شده پس از کسب رتبه دانشیار معلم در زمینه مربوط، دارا بودن حداقل یک پژوهش علمی تربیتی در زمینه تخصصی یا مسائل آموزش و پرورش، تالیف حداقل سه جلد کتاب علمی در زمینه مربوطه که گروه تخصصی آن را پذیرفته باشد، موفقیت در آزمون ملی شایستگی تخصصی رتبه استاد معلم و دارا بودن رتبه دانشیار معلم از دیگر شرایط تعریف شده برای کسب این رتبه است. گفتنی است، معلمان خلاق و نوآور و نخبه با مدرک لیسانس و با 25 سال تجربه و داشتن شرایط فوق، مشمول این رتبه مزبور میشوند
لایحه ی رتبه بندی معلمان چالش است یا فرصت ؟
کشورهای پیشرو به معلم و فرآیند تعلیم و تربیت بها می دهند و برای استخدام و گزینش جهت تعلیم و تربیت دانش آموزان، آزمون ها و آموزش های ویژه ای ارائه می دهند؛ که این امر به دلیل اهمیت ویژه این پیشه است. در ایران نیز به جهت الگوگیری از نظام های موفق آموزشی سعی می شود از نکات قوت، اقتباس شود اما همواره به جهت کسری بودجه آموزش و پرورش بسیاری از طرح ها به سامان نمی رسد و بسیاری اقتباس ها ناقص صورت می پذیرد. طرح نظام رتبه بندی معلمان اگر برای کیفیت بخشی به نظام آموزشی کشور مورد اقتباس قرار گرفته است و در ظاهر فرصتی مناسب برای ایجاد انگیزه و بهبود فضای آموزشی است اما در واقعیت خود، چالش های جدی برای نظام تعلیم و تربیت محسوب می شود و سوالات مهمی را می انگیزد :
ملاک هایی که برای رتبه بندی معلمان ارائه شده است استاندارهای لازم را دارد؟ آیا با این ملاک ها می توان بین معلمان موفق در تعلیم دانش آموزان امروز و شهروندان فردا و معلمان ناموفق تمایز ایجاد کرد؟
آیا می توان در این نظام رتبه بندی گفت : معلمی که در رتبه ی دوم قرار دارد از توان کلاس داری و مهارت های معلمی بیشتری نسبت به معلمی که در رتبه ی اول جای گرفته اند ، برخورد است؟
آیا می توان گفت معلمی که یک کتاب نوشته و یا مقاله ای در فلان مجله به چاپ رسانده است مهارت لازم را در امر تعلیم و تربیت دانش آموزان دارد؟ و می تواند ارتباط کلامی و عاطفی مناسبی با دانش آموزانش برقرار نماید؟
چگونه می توان اطمینان حاصل نمود که چاپ مقاله و یا کتاب حاصل نگارش و پژوهش خود معلم است؟
برای آنکه معلمان در گروه اول قرار بگیرند حداقل به پنج سال سابقه نیاز دارند؛ حال تکلیف آنهایی که زیر پنج سال سابقه دارند در این نظام رتبه بندی چیست؟ چنانچه معلمی تمام شرایط این نظام رتبه بندی را دار باشد حدود 30 سال طول می کشد تا بتواند به رتبه ی استادمعلم برسد! باتوجه به تغییرات گسترده مدیریتی و دگرگونی های مختلف نظام آموزشی ایران، چنین برنامه ریزی ضمانت اجرایی دارد؟
آیا می توان در این نظام، فرصت برابر بین تمام معلمان در مناطق محروم و توسعه یافته جهت انتشار مقاله ایجاد نمود؟ معلمی که توان نوشتن کتاب را دارد اما توان پرداخت هزینه ی چاپ آن را ندارد در کجای این نظام رتبه بندی قرار می گیرد؟
کدام سازمان دولتی و غیر دولتی برای افزایش انگیزه و توسعه ی مهارت های کارکنانش و بهبود وضعیت معیشتی آنان چنین شرایط دشورای را ارائه کرده است؟ حال آنکه به گفته ی حجت الاسلام مصطفی ناصحی معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش با تصویب این طرح حداقل ۱۵۰هزارتومان به کف حقوق معلمان اضافه می شود.
مسئولین آموزش و پرورش می گویند که با اجرایی شدن این طرح معلمانی که در رتبه استادمعلم قرار می گیرند تا چهار میلیون حقوق خواهند گرفت! یعنی معلمان با مدرک کارشناسی ارشد بعد از 24 سال سابقه ی تدریس و پرورش سرمایه های انسانی این مملکت چهار میلیون حقوق دریافت می کنند. آیا چنین طرحی می تواند سبب رفع تبعیض های اجتماعی و تلاش جهت عدالت در پرداخت های کارکنان دولتی باشد؟
چنانچه در شعارهای مدیران دولتی بیان می شود: معلم یک پژوهشگر است. شرط اولیه ی پژوهش رفاه نسبی زندگی است. آیا می توان انتظار داشت معلمی که در تامین مایحتاج اولیه ی زندگی اش با چالش اساسی روبرو است برای افزایش میزان اندکی درآمد ، چندسال سختی نوشتن کتاب را بر دوش بکشد و بار دیگری را به خویش و خانواده اش تحمیل کند؟
سوالات و ابهامات پیرامون این طرح بسیار زیاد است . چنانچه قبلا نیز بیان شد، اگرچه این طرح برای افزایش مهارت های معلمی و بهبود معیشتی و بازگشت منزلت اجتماعی معلمان ارائه شده است اما به نظر می رسد این طرح فرجام مناسبی را نداشته باشد و از طرفی نمی تواند موجب افزایش انگیزه ی معلمان و بهبود وضعیت معیشتی آنان را فراهم آورد.
امید است مسئولین محترم با عزم و اراده جدی تلاش کنند تا موجبات رفاهی و انگیزشی معلمان را برآورده ساند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان