صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

ghorbani farkhondeh چند وقتی است که بحث استیضاح وزیر آموزش و پرورش ازجانب مجلس مطرح است.نمایندگان دلیل استیضاح را " مطالبات معلمان " و " عدم کوشش کافی وزیر در اجابت آنها "عنوان کرده اند.

اگر عملکرد مجلس را مرور کنیم، آیا همیشه بزرگترین سنگ را خود مجلس جلو حصول مطالبات فرهنگیان نینداخته است؟ حتی در دولت آقای احمدی نژاد، وقتی دولت وقت ،لایحه افزایش حقوق کارمندان را به مجلس برد،این مجلس بود که با قاطعیت این لایحه را رد کرد !

با وجودی که یکی از وظایف اصلی مجلس نظارت بر اجرای درست قوانین است،هیچ وقت بر اجرای درست قانون هماهنگ حقوق نظارت نکرد و این قانون تبدیل به " قانون ناهماهنگ  " شد ، درحالی که نمایندگان برای انجام این وظایف مهم ،حقوق های نجومی می گیرند.

معلمان می دانند که همیشه اولین مانع تححق مطالبات انباشته آنان،خود مجلس بوده است.

چرا راه دور برویم؟

نمایندگان محترم!

همه اعتبارات و اجازه آن دست خود شماست، و در واقع شما نمی گذارید مطالبات معلمین اجرایی گردد،به جای کوشش در جهت ایجاد عدالت واقعی برای معلمان ،بحث استیضاح را راه انداخته اید؟

این که وزیر آموزش وپرورش در انجام وظیفه اش جدیت نداشته است حرف درستی است،ولی این مجلس بوده که در هر کابینه ای جلو اجرای قانونی مطالبات و بهتر شدن وضع معیشتی معلمان و رفع تبعیض بین حقوق و مزایای آنان با سایر کارمندان دولت و حتی خود کارمندان آموزش و پرورش را گرفته است.

پس مجلسیان محترم !

شما اگر با یک کابینه و وزرایش مشکل در خطر افتادن انقلاب را دارید،و شما نمایندگان پاک دست که تاکنون هیچ نامی از شما در تبانی های اقتصادی بیرون نزده است، و برای غم دین، و نه غم نان، می خواهید آنان را از صحنه روزگار محوکنید !

پس لطفا کاسه کوزه ها را بر سر معلم های مظلوم نشکنید، و آن را به اسم معلم تمام نکنید.

tajammospecial این واقعیت تلخ به ما یادآوری می کند، اگر در انتخاب وزیر دخالتی نداریم،در انتخابات مجلس، که حق قانونی همه ی مردم است،فعالانه شرکت کرده و نمایندگانی را به مجلس بفرستیم،که نه تنها در رسیدن معلمان به حقوق واقعی خود،سنگ اندازی نکنند، بلکه در برابر خواسته های مردم نیز،قد علم ننمایند.

اگر به زیاد بودن معلمین در جاهای دیگر اهمیتی داده نمی شود، مطمئنا در موضوع انتخابات،این معلمین زیادی ! خیلی به درد خواهند خورد ! و اگر به حقوق غیر عادلانه آنها و نداشتن مزایایی مثل سایر کارمندان ،توجهی نمی شود ولی حتما آراء تک تک معلم ها، در این مواقع با ارزش خواهد بود!

پس ما هم باید بدانیم که چه کسانی را به مجلس می فرستیم...

 

 

منتشرشده در یادداشت

emadisp عبدالرسول عمادی درباره پرداخت حق الزحمه معوقه امتحانات فرهنگیان گفت: بخش زیادی از این معوقات مربوط به فرهنگیان شاغل در بخش سنجش است و با اجرایی شدن پرداخت مطالبات فرهنگیان، افراد شاغل در سنجش آموزش و پرورش مطالبات معوقه خود را دریافت خواهند کرد.

به گفته عمادی، موضوع حق الزحمه امتحانات طی 2، 3 روز آینده پرداخت خواهد شد.

رئیس مرکز سنجش آموزش و پرورش گفت: بر اساس آمار دریافت شده از استان ها میزان هزینه این حق الزحمه ها متفاوت خواهد بود.

وی در خصوص شرایط شرکت و ثبت نام دانش آموزان در کنکور سراسری سال 94-95  افزود: اطلاعات دانش آموزان به سازمان سنجش داده شده تا قبل از ثبت نام، تمامی این اطلاعات مورد بررسی قرار گیرد.

عمادی با بیان اینکه ارزشیابی پیشرفت تحصیل نباید صرفا برمبنای نمره باشد، خاطرنشان کرد: همواره توصیف وضعیت تحصیلی دانش‌آموز در کنار نمره سبب می‌شود که توانایی‌ها و ناتوانی‌های دانش‌آموزان بهتر شناخته شود، همچنین از استرس دانش‌آموز ابتدایی برای کسب نمره کاسته می‌شود.

پانا

 

sokhan گروه اخبار :

پس از گذشت 5 ماه از آغاز سال تحصیلی هنوز معلمان ابلاغ نگرفته اند .

این در حالی است که مسئولان ادارات و دوایر  شرط لازم برای شرکت معلمان در دوره های ضمن خدمت را ارائه ابلاغ سال تحصیلی جاری می دانند .

یک کارشناس امور اداری در این زمینه به سخن معلم گفت :

« به منظور پرداخت حقوق و مزایا می بایست سه سیستم بکفا ( ابلاغ ) ، پرسنلی ( کارگزینی ) و دستمزد ( حسابداری ) به روزآوری و ویرایش گردد و هر سه سیستم در خصوص عملیات مربوط به خود به روز گردد .

چنان چه هر یک از این سیستم ها دچار خلل و ناهماهنگی گردد ، حقوق فرد پرداخت نمی گردد .»

حال با توجه به عدم صدور ابلاغ  مشخص نیست که پرداخت حقوق همکاران شاغل بر چه مبنا و یا معیارهایی صورت می گیرد ؟

 این پرسش نیز از مسئولان ذی ربط مطرح است که آیا این مشکل فقط در طول سال تحصیلی جاری بوده است و یا در سال های قبل نیز چنین مشکلی پابرجا بوده است ؟

آیا نرم افزارهای جدید به منظور به روز نمودن سیستم های فوق الذکر از طرف وزارتخانه و یا سازمان برای مناطق تهیه شده است که البته نیازمند زمان زیادی می باشد .

این ها پرسش هایی است که نیازمند پاسخ مسئولان محترم ذی ربط می باشد .

پایان پیام /

 

humanrelationssp مدیران غالبا به گروه‌های غیررسمی نیرومند بدگمان هستند. چه عاملی باعث این بدگمانی شده است؟ آیا گروه‌ها قدرتمند هستند؟ آنها این قدرت را از کجا آورده‌اند؟ واقعیت این است که گروه‌ها از قدرت بالقوه‌ای برخوردارند و می‌توانند رفتار و عملکرد اعضای خود را کنترل و هدایت کنند.
در یک گروه، تشکل یا نظام اجتماعی، سه مؤلفه وجود دارد که بر یکدیگر اثر متقابل دارند و باعث قوام و دوام تشکیلات می‌شوند. نگرش یا دید، عکس‌العمل افراد نسبت به یکدیگر و انجام فعالیت‌ها. هر تغییری در یکی از این مولفه‌ها باعث تغيير در دو مولفه دیگر می‌شود. انجام فعالیت‌های شغلی سبب ایجاد رفتار متقابل در افراد گروه می‌شود. 
فعالیت افراد عضو، بازخورد و رفتار متقابل و نهایتا نگرش مثبت افراد را به همراه خواهد داشت.

نگرش مثبت یا احساس همدلی منجر به رفتار متقابل و در نتیجه اصلاح فعالیت افراد می‌شود. ارتباط دو به دوي این مولفه‌ها به مرور زمان آنچنان محکم و استوار می‌شود که گسستن آن امکان‌پذیر نخواهد بود. در این شرایط، تشکیلات قوی می‌شود و نظرات به یکدیگر نزدیک می‌شود و ارزش‌ها و هنجارها در تضاد نخواهد بود. اعضاي تشکیلات به‌راحتی نظرات یکدیگر را می‌پذیرند و افراد غیرهمراه به سادگی طرد خواهند شد. اثرات متقابل این مولفه‌ها در گروه، هماهنگی و همنوایی و ادراک و رفتار افراد را در پی خواهد داشت. 
تشکیل گروه‌های این چنینی سبب توانمندی اعضاي گروه خواهد شد. آنها می‌توانند اراده کنند و خواسته‌های خود را به مدیران شان بقبولانند. این همان قدرتی است که مدیران از آن وحشت دارند. گروه‌ها می‌توانند بلافاصله با هر تصمیم هیأت‌مدیره که با خواسته‌های آنها همخوانی نداشته باشد مقابله کنند. با این وجود؛ حضور نیرومند گروه‌های غیررسمی الزاما به معنای وجود یک نیروی مخرب برای مدیران نیست.

در صورتی که مدیران یک هماهنگی میان اهداف خود و اهداف کارکنان و گروه‌های تشکل برقرار کنند، این گروه‌ها نه تنها مضر نخواهند بود بلکه می‌توانند نیرو‌های سوق‌دهنده قدرتمندی در نیل به اهداف سازمانی و خواسته‌های مدیران باشند.

روزنامه قانون

منتشرشده در یادداشت

presidencybuilding معاون قضایی در امور شعب دیوان عدالت اداری گفت که فردا جلسه کارشناسی حقوقی در خصوص موضوع انتقال تعدادی از کارکنان ریاست جمهوری به دستگاه‌های دیگر از جمله وزارت آموزش و پرورش برگزار می‌شود.

موسی قربانی در گفت‌وگو با خبرنگار حقوقی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره روند تشکیل چندین پرونده در این زمینه اظهار کرد: دولت اقدامی در جهت کوچک سازی نهاد ریاست جمههوری شروع کرده که چارچوب آن کار خوبی است.

وی ادامه داد: نهاد ریاست جمهوری نه فقط در زمان آقای احمدی‌نژاد بلکه از گذشته مقداری چاق شده است به طوری که هر دولتی نیروهای خود را آورده است و با رفتن دولت ها آن نیروها همچنان در نهاد ریاست جمهوری باقی مانده‌اند.

قربانی تصریح کرد: اشکال دومی هم که در آنجا وجود دارد این است که نیروهایی که به آنجا آمده‌اند قراردادی هستند و علی رغم اینکه از 2700 پست نهاد ریاست جمهوری فقط 700 تای آن پر است اما نیروهای شاغل در آنجا بیش از چهار هزار نفر هستند.

وی با بیان اینکه نهاد ریاست جمهوری سعی دارد نظمی در این رابطه ایجاد کند، افزود: قرارداد تعدادی از این افراد تمام شده و دیگر با آنها تمدید قرارداد نکرده‌اند، تعدادی که نزدیک به زمان بازنشستگی بوده‌اند را بازنشست کرده‌اند و تعدادی را نیز به استناد بند «و» ماده 50 قانون برنامه توسعه کشور گفته‌اند که باید به دستگاه های دیگر منتقل شوند.

قربانی گفت: بر همین اساس قرار شده حدود 20 نفر از کارکنان ریاست جمهوری به آموزش و پرورش منتقل شوند و برخی افراد از گروه اخیر به دیوان عدالت اداری دادخواست داده و به این امر اعتراض کرده‌اند.

معاون قضایی در امور شعب دیوان عدالت اداری اظهار کرد: قبلا یک جلسه مختصر در این رابطه داشته‌ایم و روز شنبه (فردا) هم یک جلسه کارشناسی حقوقی با نمایندگان نهاد ریاست جمهوری داریم تا یک جمع بندی و راجع به آن تصمیم‌گیری کنیم.

قربانی با بیان اینکه دو طرف دعوا برای خود استدلال هایی دارند، افزود: نهاد ریاست جمهوری می‌گوید بند «و» ماده 50 قانون برنامه توسعه کشور گفته است که نیروی مازاد دستگاه بدون موافقت کارمند مربوطه طی تفاهمی با دستگاه مقصد در همان شهر منتقل شوند؛ استدلال طرف دیگر دعوا این است که ماده 29 قانون خدمات کشوری گفته است دستگاه‌ها چند سطح اعم از شهرستان، استان و مرکز دارند.

وی افزود: برخی از قضات نظرشان این است که «شهرستانی» که در بند «و» ماده 50 قانون برنامه توسعه کشور آمده ناظر به این ماده 29 است و این دستگاه باید سطح شهرستانی هم داشته باشد و چون ریاست جمهوری سطح شهرستانی ندارد، بند «و» ماده 50 شامل نهاد ریاست جمهوری نمی‌شود.

وی گفت: ما برای اینکه رای یکنواختی صادر شود جلسه‌ای با حضور آقای بانک معاون رییس جمهور، قضات و رییس دیوان عدالت اداری برگزار کردیم و مذاکراتی صورت گرفت.

قربانی افزود: ادامه مذاکرات که بین کارشناس حقوقی ریاست جمهوری و قضات ما است روز شنبه برگزار می شود تا با کارشناسی حقوقی به یک جمع بندی برسیم و بعد از آن قضات برابر تشخیص حقوقی خودشان عمل خواهند کرد.

وی گفت که پرونده‌های مربوط به این موضوع به چند شعبه دیوان عدالت اداری ارجاع شده‌اند.

قربانی همچنین درباره رسیدگی به موضوع بورسیه‌های غیر قانونی گفت: بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مسائل مربوط به بورسیه و موارد دیگری که به دو وزارتخانه آموزشی مربوط می‌شود دیوان عدالت اداری حق رسیدگی به این موارد را ندارد.

وی گفت: این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مانند سنگی است که در چاه افتاده است و الان ما اینجا گیر کرده‌ایم. رییس دیوان دستور داده است تا زمانی که تعیین تکلیف نشده ما رسیدگی نکنیم و موضوع ارجاع شده به شورای عالی انقلاب فرهنگی است.

قربانی با بیان اینکه چند روز پیش قرار بود شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه‌ای در این رابطه تشکیل دهد، گفت که این جلسه تشکیل نشد و در حال حاضر نیز توپ در زمین شورای عالی انقلاب فرهنگی است تا تصمیم بگیرد که دیوان عدالت اداری به این موضوع رسیدگی کند یا خیر.

معاون قضایی در امور شعب دیوان عدالت اداری همچنین گفت که پرونده شکایت از تصمیم وزارت ارشاد مبنی بر فیلتر سایت‌های فاقد مجوز هنوز نهایی نشده و پرونده در دست رسیدگی است.

انتهای پیام

roozbahanispecial کارل مانهایم ، جامعه شناس و متفکر آلمانی از جمله کسانی است که در باره ی موضوعات آموزش و پرورش بسيار اندیشیده و نظريه پردازي نموده است. او معتقد است برای شناخت آموزش و پرورش باید به این سوالات پاسخ داد. چه کسی ؟ به کدام فرد ؟ برای چه جامعه ای؟ در چه زمانی ؟ و چگونه آموزش می دهد؟ با جواب دادن به این سوالات می توان شرایط و روند حرکت آموزش و پرورش در یک جامعه را شناخت. قصد من اين است با اين چند سوال کوتاه آموزش و پرورش کشور را خيلي ساده ولي منتقدانه بررسی نمایم.
در آموزش و پرورش ايران ،چه کسانی ،به كدام افراد، براي چه جامعه اي ،در چه زماني و چگونه آموزش مي دهند ؟

من از آخرين سوال شروع مي كنم، يعني چگونگي روش آموزش در مدارس كشور!

به نظر من ، بعضي معلمان و گروهي از متخصصين آموزش و پرورش ؛ اصلي ترين روش تدريس و يادگيري در مدارس روش سنتي كتاب محور،حافظه محور و معلم محور است و دانش آموز در اين ميانه براي ابراز نظر و تصميم گيري جايي ندارد. حتي مي توان گفت كه معلم هم قدرت تغيير در روند مشخص شده ي آموزش را ندارد و ناچار است ،برنامه هاي ي ابلاغ شده ي از بالا را اجرا نمايد!

در اين بين هستند معلماني كه در امر اموزش خلاقانه وارد عمل مي شوند، اما ساختار تقريبا خشك نظام آموزش و پرورش خيلي قدرت مانور را به معلمان نمي دهد. مي توان گفت، چگونگي آموزش و يادگيري در كشور ما بر پايه ي روش هاي سنتي بنا گرديده كه قرن هاست وجود دارد. صرفا كمي ابزار آموزشي تفاوت نموده و الاّ روش همان روش است.
مدارس ما بر اساس چه زماني به دانش آموز آموزش مي دهند؟ پاسخ روشن است ! زمان گذشته! سيستم آموزشي ما بيشتر بر مبناي روش هاي سنتي بنا گرديده است. ورودي هاي اين سيستم يعني دانش آموزان (ماده ي خام) راپردازش مي نمايد و از سيستم خارج مي كند تا در ساير نهادها و سيستم ها به ايفاي نقش به پردازند. آيا خروجي آموزش و پرورش كه دانش آموزان ديپلمه هستند براي جامعه ي امروز و فردا ايران جامعه پذير شده اند؟خير!

آموزش و پرورش نتوانسته انسان هايي را تربيت نمايد كه نياز يك جامعه ي در حال توسعه يا توسعه يافته را برطرف نمايند.در واقع بين پرورش يافته گان مدارس ما و جامعه اي كه امروز داريم و فردا خواهيم داشت ،رابطه اي منطقي وجود ندارد. ما با روش هاي آموزشي گذشته ، انسان هايي براي جامعه ي گذشته پرورش مي دهيم . افرادي كه از مدارس فارغ التحصيل مي شوند  ، واقعا نمي دانند با يد در جامعه چگونه كار كنند! و حتي چگونه زندگي نمايند!
مدارس به چه دانش آموزي آموزش مي دهند؟ آيا دانش امروز امروز همانند دانش آموز 10 سال پيش يا 20 يا 30 يا 40 يا 50 پيش است؟

به ندرت كسي را مي توان يافت كه معتقد باشد دانش آموزان امروز با دانش آموزان چند دهه ي گذشته از هر نظر يكي هستند. خيلي از معلمان با سابقه حتي تغييرات ارزش ها ،باورهاي و نوع نگرش دانش آموزان را در طي مدت خدمت خود مشاهده كرده اند و به اين امر واقفند كه دانش آموز امروز بسيار متفاوت است با دانش آموزان چندين سال پيش! علل اين تغيير در نگرش و ارزش ها به دگرگوني هاي رسانه اي و ارتباطات بر مي گردد.

امروزه افراد كانال هاي بسياري براي دريافت اطلاعات دارند. همين اطلاعات جديد روز به روز بر نوع نگاه افراد تاثير مي گذارد ،از جمله دانش آموزان! پس چرا ما بر روش هاي آموزش سنتي و تاريخ گذشته ي خود پافشاري مي كنيم! با اين حال كه مي دانيم اين روش ها براي اين افراد كاربردي ندارد!
با استفاده از روش كارل مانهايم ،  اگر به وضعيت تعليم و تربيت امروز ايران نگاه كنيم، اين ويژگي ها را كم و بيش خواهيم ديد :
1-افراد را براي گذشته آموزش مي دهد نه براي جامعه ي آينده
2– روش ها هميشه ثابت يا تقريبا ثابت اند
3- براي همه ي دانش آموزان از روش هاي يكسان استفاده مي شود
4-دانش آموز پرسش گر نيست
5- تاكيد بر متون درسي
6-پيش قدم بودن معلم نه دانش آموز
اما يك آموزش و پرورش نوين اين ويژگي ها را دارد :
1-براي آينده آموزش مي دهد
2- روش ها هميشه در حال به روزشدن هستند
3-محتوا به سرعت در حال به روز شدن هستند
4- پرسش گري براي دانش آموز اصل است
5-پيش قدم بودن دانش آموز
6-شركت در فعاليت هاي مفيد اجتماعي
البته براي آموزش و پرورش نوين مي توان ويژگي هاي بسيار بيشتري بيان نمود و ويژگي هاي بيشتر از آموزش وپرورش سنتي بيان كرد اما به دليل مختصر بودن اين ياداشت به آنها نمي پردازيم.

اعتقاد من اين است، زيربنايي ترين گام براي بهتر شدن آموزش و پرورش در جامعه ي ايران، روش هاي آموزشي بايد آزادانه، داوطلبانه، منعطف،پرسش گر،دموكراتيك و غير متمركز باشد.

اگر مي خواهيم كه فرداي بهتري داشته باشيم ما (مسئولين-معلمان-خانواده ها و ...) بايست ، نگرش و نگاه مان را به آموزش و پرورش تغيير دهيم و از تغيير روش ها نترسيم.

 

منتشرشده در دیدگاه

sandoughspecial3 صندوق ذخیره فرهنگیان اعلام نموده ؛ شرکت لیزینگ و رفاه فرهنگیان به مناسبت دهه فجر و در راستای گسترش خدمات لیزینگی به فرهنگیان عضو موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان، عملیات ثبت نام ٢٨٥٠ دستگاه خودرو داخلی و ١٧٠٠ دستگاه خودرو خارجی با تسهیلات ١٥ درصد سود را آغاز کرد. قیمت ها را در سایت ببینید ( این جا ) و اما نکات قابل تامل، صرف نظر از مبلغ پیش پرداخت ،آنچه در تعیین قیمت ها آمده است اقساط از 1.200.000تومان شروع ودر اسپورتیج به 2.220.000تومان می رسد آن هم در 84 ماه .

حال سئوال این است اگر مسئولین صندوق در راستای سیاست های ِ مسئولین قبلی حرکت نمی کنند و صندوق به حیاطِ خلوت مسئولین متمکن و متمول و مدیران عالی و میانی وزارت خانه و استان ها بدل نشده است و واگذاری این رقم از تسهیلات صندوق، که می تواند به شکل عادلانه بین صدها نفر از فرهنگیان گرفتار در پیچ وخم مشکلات اقتصادیِ، ناشی از بی تدبیری مسئولان وزارت خانه در سال های متمادی به این نقطه ی فعلی رسیده اند ،در قالب وام با همین درصد(15) توزیع گردد ؛ چرا باید در اختیار تعدادی افرادِ خاص قرار گیرد ، زیرا به نظر نمی رسد معلمی آن قدر دریافتی داشته باشد که بتواند دو میلیون و بیشتر اقساط خرید خودرو پرداخت کند و در عین حال در تامین سایر امور زندگی به مشکل بر نخورد.
درمورد عدم بر خورد وزیر محترم با صادر کنندگان این بخشنامه هم شبهاتی وجود دارد،یا این که ایشان هماهنگ و همسو با هیات مدیره و مدیر عامل صندوق ،قصد راضی نگه داشتن تعداد معدود افراد متمکن در وزارت خانه رادارند، یا این که به واقع از موجودی فیش همکاران در اقصی نقاط کشور بی خبرند و این جنجال ها و مکاتبات روزانه فرهنگیان دردمند و خسته و درمانده از تبعیض و بی عدالتی به نسبت سایر کارکنان ،که به مسئولین عالی نظام از ریاست محترم جمهوری گرفته تا دست به دامان شدن ِوزیر بهداشت و... و البته سهم زیادی از این نامه های سر گشاده نصیب وزارت آموزش و پرورش گردیده است را شایعه ، شاید هم طنز و شوخی همکاران از سرِ دل خوشی ،جهت گذران ایام می دانند .

در هر دو صورت باید تاسف خورد  !

جناب وزیر !

شما نباید از آقای غندالی بپرسید برای معلمی که تمام حقوق دریافتی او به طور میانگین 1.500.000تومان است ، پرداخت قسط 2200000دومیلیون ودویست تومان) چه معنی دارد ؟!
جناب وزیر محترم !

خود شما چقدر پی گیری کردید که 5 میلیون تومان وام 15 درصد برای معلمان تهیه کنید و ضمن رسانه ای کردن آن، بر خلاف وعده تان ،چقدر به آن مباهات و فخر فروشی کردید، و در هر سمینار و همایشی با آب و تاب آن را بیان داشتید،همین مبالغ را به همین شکل می توانستید مدیریت کنید .
جناب وزیر !

 از آن جا که شما راس این وزارت خانه عریض و طویلید و انتصاب مدیر عامل صندوق هم با حکم شما صورت می گیرد و از آن جا که ما به تدبیر دولت مردان مان در شفاف سازی دل خوش کرده بودیم ؛ اگر پیرامون این موضوع پیگیری ننموده و اعلام موضع صریح نکنید ؛ شما هیچ تفاوتی با اسلاف خود ندارید در آن صورت لطفا دیگر از خرابی های گذشته صحبت نکنید که در آینده نیز از شما به دلیل همین مسائل، بدگوئی خواهد شد ...
در پایان شما را به شعری از سعدی علیه الرحمه ارجاع می دهم که زیبا فرمودند:
ریاست به دست کسانی خطاست
که از دستشان دست ها بر خداست

 

sportage

ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

منتشرشده در اقتصاد
شنبه, 17 بهمن 1393 10:12

فقر عمومی خاموش

tabibsp به نام خدا

حوِل حالنا  الی احسن الحال . آمین یا رب العالمین.

 صبح دم، مرغ سحربا گل نو خاسته گفت / ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت .

گل بخندید که از راست نرنجیم ولی / هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت.

 درد دل و ناله های بازنشستگان و سایر اقشار دردمند !

در آستانه حلول سال نو و نوروزی دیگر، اراده ای و متولی ای برای گره گشایی مشکلات اقتصادی کارکنان دولت، بازنشستگان و کارگران زحمت کش دیده نمی شود! انگار نه انگار که مردم مشکلی دارند!

حداقلِ حقوق بایستی با سبد هزینه خانوارها سازگاری داشته باشد.

 براساس گزارشاتی که هر از گاهی به نام مرکز آمار ایران در جرائد به چشم می خورد، هیچ رابطه ای بین درآمدها و هزینه های آحاد جامعه دیده نمی شود. شرم دارم سایر اقشار نیازمند جامعه را عنوان کنم، چه بسیارند جوانانی که تحصیلات عالی را گذرانده و بیکارند، به نظر می رسد ضرورت تکدی گری باید شایع گردد! و یا پناه بر خدا دزدی و سایر روش های غیر معمول باید در انتظار جامعه باشد.

از آمار معتادین یا بزه کاران اطلاعی ندارم ولی چه بسا بسیاری از گروه بیکاران سر از زندان ها به در آورده باشند و یا اگر زمان زندان آنها سپری شده، باز به علت بزه کاری مجدد! به زندان باز گشته باشند! کسی نمی خواهد به خاطر خدا هم که شده، به حرف دل این مردم که زیر بارِ فشار های اقتصادی له و لورده شده اند گوش فرا دهد؟

ترسم از روزی است که طاقتِ دردمندان طاق شود . انتظار از آقای ریس جمهور و دولت تدبیر و امید با آن کادر امید بخشش این  بود که به موازات گام های بلندی که برداشته اند، عرق فشار اقتصادی را از جبین این مردم بزدایند و به آنها فرصت نفس کشیدن بدهند  که نفس ها در سینه ها مانده و فرصت بازگشت را نیافته اند. صرف نظر از گزارشات تبعیض آمیز که گاه دل ها را به درد می آورد، در آخرین آنها دیدم کسانی که در سال ماضی امکان یک سفر کوتاه هم نیافته اند نزدیک  پنجاه درصد افراد جامعه بوده است.

ضروروت ندارد سوگند یاد کنم، کسانی را می شناسم که بیش از بیست سال است که جز چند خیابان حول و حوش محل سکونت شان، تغییرات خیابان های اصلی محله شان را هم ندیده اند و کماکان با سیلی روی خود شان را سرخ کرده اند و چشمِِِ انتظارشان معطوف حداقل هایی است که گاه و بیگاه فراهم می شود و به آنهم دل خوشند! و همین ها بیشترین شاکرین نعمت های الهی اند و دل شان معطوف برکات، مواهب و نعمات حضرتِ حق است و هرگز دلِ نیازشان را بر روی کسی باز نمی کنند. این همه گزارش از دست درازی هایی که به بیت المال می شود در کجای تاریخ و کدام جامعه دیده می شود؟ همه گزارشِ خلاف که همه روزه در صفحات جراید به چشم می خورد میتواند درست باشد؟ کلّه آدم سوت می کشد . گاهی ارقام اختلاس به قدری نجومی است که تعداد صفرهایش فقط برای ریاضی دانان معلوم است .

راستی نظارتی بر دخل ها و خرج های کلی جامعه وجود ندارد ؟

من به عنوان فردی که سال های طولانی به خدمت در جامعه مشغول بوده ام و در نهایت، امانت داری را نصب العین خود نموده ام نه در گذشته فرصت اندوختنی داشتم، نه امروز حقوقم پاسخ گوی ده روز زندگی ام است. در آخرِ هر ماه به قطره چکانی می افتم  !

این عاقبت دانشگاه دیده ایست که بیش از نیم قرن به حقوق دولت دل خوش بوده. گاهی فکر می کنم حتما کسانی که امروز و در زمان بازنشستگی احساس فشار نمی کنند لابد در دوران خدمت، آینده نگری و تدبیر شاید هم خلاف هایی داشته و توانسته اند اندوخته در خوری برای امروز پس انداز کنند و گرنه اگر تحصیلاتِ عالی ملاک بود که بیش از پنجاه سال قبل از دانشگاه دریافت کردیم.

اگر خدمت صادقانه و عالمانه بود که به تایید بندگان مخلص خدا از پاکی برخوردار بودیم . اگر لیاقت و کارایی بود به حمد الله داشتیم.

پس چرا امروز این چنین گرفتار شدیم که راه پس و پیش نداریم؟ آیا این مشکلات جامعه از دیدِ متولیان مخفی است؟ چرا به موقع در نظر گرفته نمی شوند! آیا چشم مردم بایستی در انتظار امداد های غیبی باشد ؟ شرم آور است اگر بگویم انسان هایی آبرومند، با شرف و زحمت کش را می شناسم که سال هاست توان حتی خرید یک جفت کفش معمولی را ندارند و با یک دست لباس به سر می برند!

آنها در گذشته چنین فلاکت بار نزیسته اند، درس خوانده اند، زحمت کشیده اند، خدمت صادقانه کرده اند ولی فکر نمی کردند عاقبتِ کارشان این باشد!

آیا انعکاسِ این قبیل نیاز های جامعه را در وسائل ارتباط جمعی ، روزنامه ها و سایت ها نمی بینند؟  مگر می شود در برابر نانِ مورد درخواست مردم گفت نداریم! خوب مردم چه بکنند؟ دزدی که ناپاکی است، عاقبت چه می شود و تا کی این نابه سامانی ها می خواهند ادامه یابند؟ عواقب این فشارها چه خواهد بود!

بیشترِ جوانانی که جرات ازدواج می یابند زیر بار حداقل های زندگی ، اجاره و غیره مانده اند. از فرزند آوری رو گردانند، نه تامینی برای هزینه پوشاک و شیر بچه دارند، نه توان تامین هزینه های سرسام آور مدرسه ؟ راستی حقوقی که برای روز اولِ کارِ یک فارغ التحصیل دانشگاه در جامعه در نظر گرفته شده چقدر است با آن چکار می توانند بکنند؟ آیا از او انتظار کدام مسئولیت را داریم؟ آیا او فرصت استقلال در زیست را می آید؟ آیا او می تواند به فکر همسر یابی و ازدواج باشد ؟ چرا این آمارها در سطح جامعه تقلیل یافته و دیگر از شوق و ذوق این افکار خبری نمی بینم؟ چرا آمار طلاق  ها زیاد شده ؟ چرا دختران و پسران شایسته جامعه به ازدواج رو نمی آورند ؟ چرا فقدان فرزند و یا تک فرزندی در جامعه زیاد دیده می شود ؟ آیا علت همه این نقصان ها عدم برابری درآمدها و هزینه ها نیست؟

"بر احوالِ آن بنده باید گریست،          که دخلش بود نوزده و خرج بیست."

این فقرِعمومیِ خاموش، جامعه را  به زانو در خواهد آورد .

 بر ذمه مسئولان دلسوز فرض است قبل از از پا افتادن جامعه و از دست دادن توشه و توانِ ایستادگی  اجازه ندهند این ناله ها به فریاد تبدیل شود که عواقب شوم آن گریبان گیر همه خواهد بود.

 والسلام

 

منتشرشده در بازنشستگان

fanisp1

 

تاریخ                                                                         شرح ماجرا


17 اسفند 92 / جمع شدن 80 امضا از نمایندگان مجلس برای استیضاح فانی به خاطر پرداخت‌نشدن مطالبات فرهنگیان
31 فروردین 93 / اولین کارت زرد مجلس به فانی به خاطر عزل و نصب‌های نامناسب در بخش‌های مختلف تحت مدیریتش
6 شهریور 93 / اجرای طرح یک روز بانشاط در مدارس
17 شهریور 93 / جمع آوری 50 رای برای استیضاح وزیر بازهم در واکنش به انتصابات آموزش و پرورش
27 شهریور 93 / بودجه‌ریزی بر اساس عملکرد مدارس در نیم درصد مدارس در این تاریخ آغاز شد و بسیاری از مدارس از کار بسیار راضی بودند
27 مهر 93 /  آغاز خصوصی‌سازی مدارس و در پی آن ابراز مخالفت‌های شدید با آن
آذرماه 93 / فراخواندن فانی به مجلس برای توضیح درباره خصوصی‌سازی مدارس
9 دی 93 /  جمع‌آوری 60 امضا برای استیضاح فانی
7 بهمن 93 / دومین کارت زرد مجلس به فانی برای استخدام نکردن نیروهای  شرکتی در پیش‌دبستانی

روزنامه قانون

 

poster

پوستر: محسن صف‌شکن

چهل و ششمین نشست «یکشنبه‌های انسان‌شناسی و فرهنگ»، با موضوع «شهر و آموزش» روز یکشنبه ۱۹ بهمن ماه ۱۳۹۳ در سالن مرکز مشارکت های فرهنگی هنری شهرداری تهران برگزار خواهد شد. در این نشست که از ساعت ۴ تا ۷ بعداز ظهر است، فیلم مستند «مدرسه در دست بچه ها» ساخته ارد زند به نمایش درمی‌آید.

در این نشست همچنین آقای دکتر مقصود فراستخواه، جامعه شناس و ​استاد دانشگاه٬  با عنوان «تامل درباره ی تجربه ی جدید علم و فن آوری در ایران» و نیز  خانم یاسمن اوحدی، کارشناس ارشد انسان شناسی و عضو مرکزی انسان شناسی و فرهنگ٬ با عنوان «دانشگاه٬ دختران و فضاهای عمومی مطالعه موردی شهر رفسنجان» صحبت خواهند کرد.

 

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور