گروه اخبار /
ابوالقاسم خسروی در رابطه با طرح رتبهبندی معلمان اظهار داشت: حدود دو سال قبل زمانی که آقای حاجی بابایی به عنوان وزیر در آموزش و پرورش حضور داشت، بحث طرح رتبهبندی معلمان مطرح شد و یک سال نمایندگان مجلس به همراه کارشناسان آموزش و پرورش طی جلسات متعدد به بررسی این طرح پرداختند.
وی افزود: نتیجه این جلسات کارشناسی منجر به آن شد که طرح رتبهبندی معلمان تهیه شد و قرار بود به صورت لایحه به مجلس ارسال شود که آقای حاجی بابایی از آموزش و پرورش رفت.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ادامه داد: پس از آمدن آقای فانی به وزارت آموزش و پرورش، مطالبه جدی نمایندگان مجلس از وی تعیین تکلیف طرح رتبهبندی معلمان بود.
خسروی بیان کرد: نمایندگان مجلس به منظور تسریع در تصویب طرح رتبهبندی معلمان خود اقدام به تهیه این طرح کردند اما به دلیل مشخصنبودن منابع مالی این طرح در مجلس رای نیاورد.
وی افزود: سرانجام دولت در آخرین روزهای سال 93 طرح رتبهبندی را مصوب کرد و از آنجایی که نمایندگان مجلس در بررسی بودجه سال 94 مبلغ 5 هزار میلیارد تومان را به بودجه آموزش و پرورش تزریق کردند و بودجه این وزارتخانه به 30 هزار میلیارد تومان رسید این امکان برای آموزش و پرورش وجود دارد که مراحل اولیه طرح رتبهبندی را اجرا کند.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس بیان کرد: آموزش و پرورش برای عملیاتیشدن طرح رتبهبندی در سال 94 از معلمان نظرخواهی کند تا این طرح به گونهای تهیه شود که برای اجرا شاهد نقاط ضعف نباشیم.
هماکنون فرهنگیان به طرح رتبهبندی البته بر اساس اطلاعاتی که از قبل در اختیار دارند، معترض بوده و آن را کامل و جامع نمیدانند.
انتهای پیام/
تسنیم
گروه اخبار /
در دستورالعملی که به ادارات کل آموزش و پرورش سراسرکشور ،دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهیدرجایی با امضای سیدمحمد بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش ارسال شده ضریب ریالی حقوق و میزان حداقل و حداکثرآن برای کارمندان شاغل و بازنشسته و وظیفه بگیر براساس قانون مدیریت خدمات کشوری ،یک هزار و سیصد و هفتاد وشش ریال(۱۳۷۶)و برای اعضای هیات علمی دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی نوزده هزار و پانصدو نودو هفت ریال(۱۹۵۹۷)اعلام کردند.
در این بخشنامه آمده است، افزایش ریالی مذکور از تفاوت تطبیق درج شده دراحکام حقوقی کارمندان کسر نخواهدشد و تفاوت مورد نظر درحکم حقوقی ثابت خواهد ماند.
همچنین حقوق بازنشستگان و وظیفه بگیران در سال ۹۴به میزان ۱۴درصد نسبت به سال ۹۳افزایش می یابد.
فایل دستورالعمل را اینجا دریافت ببینید.
انتهای پیام/
بارها این سوال برایمان پیش آمده که علت این همه تبعیض و فرق حقوقی و معیشتی ما با وزارتخانه های دیگر برای چیست ؟ از همه فرهنگیان هم فی الواقع می خواهم که به این سوال عمیقا فکر کنند؟
یاد آور می شوم باید از این شغل فرهیختگی و وارستگی ببارد و یک فرهنگی نباید محتاج 5 میلیون وام باشد و یا برای اضافه شدن حقوقش در به در به دنبال آوردن مدرک ضمن خدمت باشد و یا دائم استرس بازنشستگی داشته باشد که نکند یک دفعه قانونی وضع شود و پاداش سنواتی او هم به دست فراموشی سپرده شود و یا منتظر فروش اموال آموزش و پرورش باشیم و یا دیوارهای مدارس را برای تبلیغات بدهیم تا این پول تامین شود؟
اگر تعداد ما زیاد است در عوض با بیشترین تعداد در صف تظاهرات 13 آبان و 22 بهمن با دانش آموزان شرکت کرده ایم . برگزاری تمامی حوزه های اخذ رای در مدارس به عهده معلمان بوده است .
پس ای نماینده فرهنگیان و ای نمایندگان مجلس بیایید متفکرانه تر به این قضیه نگاه کنید .آیا با امین دولت چنین رفتاری صحیح است؟
ای وزیر
زمانی که ساعت کاری معلمان از 22 ساعت در هفته به 24 ساعت در هفته در زمان جنگ تبدیل شد دم بر نیاوردیم ، از طرف دیگر مالیات هم به طور مرتب از حقوق ما سر هر برج برداشته می شود در صورتی که خودتان می دانید خیلی ها از دادن مالیات در این مملکت در می روند !
1- چرا هیچ وزیری تا به حال نیامده برای یک بار در تلویزیون و یا یک رسانه ملی حقوق معلمان ایران را با کشور های دیگر مقایسه کند ؟ و یا زندگی ما را با آنها مقایسه کند ؟و از نظر تعداد شغلی که به طور همزمان یک معلم دارد را با معلمان دیگر کشورها مقایسه نماید؟
2- چند درصد معلمان ما راننده تاکسی هستند و یا به عنوان پادو در معاملات ملکی کار می کنند؟ و چند درصد کشاورزند؟ چند درصد شاگرد خصوصی می توانند داشته باشند؟ چند در صد از وام های کم بهره سود جسته اند؟و ...
3- برای حفظ و نگهداری معلمان پس از استخدام وزرای سابق چه کرده اند؟ چه برنامه هایی انجام شده است ؟ نتیجه 200 جلسه کارشناسی شما برای معیشت معلمان چه شد؟
راستی یادم رفت شما وزیر یک درصد بودجه آموزش و پرورش هستید!
4- آیا نسبت تعداد معلمان ایران را با کشور های دیگر مقایسه کرده اید؟ آیا صرف زیاد بودن یک میلیونی معلمان در یک کشور دلیل خوبی برای خوب زندگی نکردن آنهاست؟
5- آیا نمایندگان ملت در خانه ملت و وزیر آموزش و پرورش صدای معلمان سبزواری را نشنیده اند ؟ که به راستی صدای آنها صدای فرهنگیان کل کشور است .
6- آیا با این وضع می شود تحول بنیادین در آموزش و پرورش ایجاد کرد؟
7- آیا یک سری به فیش حقوقی کارکنان دیگر وزارتخانه ها زده اید؟
8- سوال دیگر این است که واقعا فکر می کنید درصد قبولی های مدارس واقعی است؟ شاید شما ساده اید ویا ما خیلی ساده هستیم ؟! با توجه به برداشتن امتحانات نهایی در پایه پنجم و نهم قدیم و توصیفی شدن نمرات در آموزش و پرورش و با آوردن دوره اول و دوم متوسطه و با نابودی آزمایشگاه های مدارس و استفاده از مدیران و معاونین به صورت موظف در سر کلاس ها ، مشکلات حل شد و تحول بنیادین صورت پذیرفته و یا می پذیرد؟
9- برداشتن مردودی در سال اول و دوم دبیرستان و دیگر پایه ها دردی دوا کرد؟
10-آیا با وجود بیش از 100نماینده معلم در دوره های قبل در مجلس درد معیشتی معلمان حل شد؟
11-چرا مستند سازان و خبرنگاران و روزنامه نگاران ما به زندگی معلمان ایران نمی نگرند؟
12- چرا بودجه 94 آموزش و پرورش کم است ؟ چرا کمیسیون آموزش و پرورش کاری نمی کند؟
13-افزایش بودجه 1400 میلیارد تومانی کمسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی دردی از معیشت معلمان را کم نمی کند زیرا بیشتر بابت سرانه مدارس شبانه روزی و کارهای فرهنگی و نو سازی مدارس می شود.
دل گر چه در این بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست ولی موی شکافت
از طلا بودن پشیمان گشته ایم
مرحمت فرموده ما را مس کنید
آینده در دست معلمان است
بسیاری از معلم ها با تمام توان و علاقه بدون اینکه لحظه ای از حق دانش آموزان را ضایع نمایند تدریس می کنند. بسیاری از معلم ها با رتبه خوب کنکور و مدارج تخصصی دانشگاه های معتبر دولتی معلمی را شروع کرده و ادامه داده اند. بسیاری از معلم ها پیشتازانه همه روش های تدریس و فن آوری های روز را در تدریس خود به کار بسته اند. معلم نمونه، مؤلف کتاب و دارای انواع لوح های تقدیر هستند.
امروز حقوق معلم ها مایه توهین به شخصیت و خانواده آنها است. مایه شرمساری پیش فرزندان دانشجو و دانش آموز یا عروس و دامادها و اقوام است.
حضرت علی (ع) در دعای خود در خطبه 216 نهج البلاغه فرمود:
« بار خدایا آبروی مرا به توانگری نگهدار و شخصیت مرا به تنگدستی از بین مبر که از روزی خوران تو روزی خواهم و از آفریده های بدکردار تو مهربانی جویم و به ستایش کسی که به من ببخشاید وادارگردم و به بد گویی کسی که به من چیزی ندهند گرفتار گردم، تو پس از همه ی این گفتار صاحب اختیاری که ببخشایی یا نبخشایی، زیرا اختیار و توانایی بر هر چیز به دست توست. »
امروز آبروی ما به فقر از دست رفته است. پیش اولیاء و دانش آموزان شخصیت ها زیر سؤال رفته است. هر پدر و مادری به صرف اینکه پولدار است یا پزشک یا هر شغل دیگری دارد به خود اجازه می دهد در کار تخصصی تدریس دخالت کند و معلم را مورد بازخواست قرار دهد. هر جوان از راه نرسیده ای غیر متخصصی که فقط بلد است به صورت غیر علمی راه حل تستی بگوید به خود اجازه می دهد به دانش آموزان بگوید شما معلم ندارید. مجریان تلویزیون که جای خود دارند!
این است احترام به معلمی که اسلام به آن توصیه کرده است؟!
برخی معلمان، آبروی آنها با کلاس های خصوصی که نهایت آنها نمره دادن یا نمونه سؤال دادن به دانش آموز ضعیف، از بین رفته است. برخی سر از شغل های کاذب در آورده اند. یا اصلاً چندین سال است در کلاس درس، نا امیدانه درس می دهند یا طوری تدریس می کنند تا دانش آموزان کلاس های خصوصی آنان را پر کنند و وای به حال دانش آموز مستضعف!!
برخی پزشکانی که به ازای هر 10 دقیقه دو برابر یک جلسه تدریس یک معلم با سابقه حق الزحمه دریافت می کند و گرنه از پاسخ سر باز می زند و با تعرفه های خود تعیین کرده، تبدیل به برج ساز و تاجر شده اند، اگر لحظه ای پاسخ سؤال درسی فرزندش داده نشود به کار معلمی دخالت می کند که در هر ساعت حداقل 30 دانش آموز که مفهوم احترام به معلم و خانواده را در آنها از بین برده اند را باید کنترل کند و به آنها درس تخصصی بدهد. باید کلاسی را کنترل کند که هیچ حمایت قانونی در برابر دانش آموزان ندارد؟
آیا می دانید که اگر بهترین شرایط تدریس هم موجود باشد، هر جلسه تدریس یک معلم معادل حداقل 8 ساعت کار اداری سازمان های دیگر است و بیشترین ساعت مفید کاری را در تعامل با دانش آموزان دارند. اما امروز هر غیر متخصصی در هر محفلی به خود اجازه می دهد راجع به ساعات کار معلمان اظهار نظر کند ؛ غیر متخصصانی که گاهی توان کنترل فرزندان خودشان را هم ندارند !
ما با بقیه اقشار این مملکت چه فرقی داریم. آیا ما دانشگاه نرفته ایم؟ آیا ما در دانشگاه درس نداده ایم؟ آیا دروس تخصصی خیلی سنگین نخوانده ایم؟ آیا کار با دستگاه های پیچیده تخصصی را تجربه نکرده ایم؟ که مهندسان و پزشکان ادعا دارند که نان تخصص خود را می خورند!! شاید در بین معلمان افراد با تخصص کمتر هم دیده شود اما این هم از ضعف وزارتخانه ای بوده است که اجازه ورود این افراد را داده است و فقدان سازمانی نظام مند برای استخدام در آن بوده است.
آیا روح و روان جوانان این مملکت از بدن آنها مهمتر نیست؟ آیا آینده ایران در دست این جوانان نیست؟ آیا همواره معلمان در جبهه و جنگ حاضر نبوده اند؟ آیا با تمام توان برای انقلاب اسلامی زحمت نکشیده اند؟ آیا امروز صف مقدم راهپیمایی های ضد استکباری نیستند؟
شاید بتوان اختلاس های مالی را جبران کرد اما جبران و برگشت زمان آموزش ارزشمند جوانان امکان پذیر نیست.
پزشکان و پرستاران و قضات و مهندسان چه مشخصه برتری دارند که سازمان نظام پزشکی دارند، سازمان نظام پرستاری دارند، کانون وکلا دارند، سازمان نظام مهندسی دارند. برای خود دستمزد تعیین می کنند و می گیرند.
چرا بودجه های فرهنگی این کشور، به سازمان های و دستگاه های موازی داده می شود که هر کدام به نامی و از وزارتخانه ای سر در آورده اند و هیچ کدام هم عملاً موفق نبوده اند ؟!
اگر می خواهید آینده ای روشن با جوانانی پرورش یافته داشته باشیم ، باید بودجه ها را به آموزش و پرورش برگردانید ، باید پرورش را به عهده متخصص خود بسپارید تا ارزش های واقعی را آموزش دهند.
رهبر معظم انقلاب امسال را سال دولت و ملت همدلی و هم زبانی نامیده اند ، ما معلمان همواره با نظام جمهوری اسلامی هم دل و هم زبان بوده و هستیم، خواهش داریم مجلس و دولت هم با ما همدل و هم زبان باشد تا خدای ناکرده معلمان دلسرد و ناتوان مالی، با آموزش دلسردی جوانان دلسرد تراز خود ایجاد نکنند.
با قوانین قدیم نمی توان آموزش و پرورش جامعه جدید را کنترل و پیشرفت داد ، این معلمان " سازمان نظام معلمی " لازم دارند.
1- سازمانی که حقوق قضایی و اجتماعی آنان را تعیین و حمایت کند.
2- سازمانی که مانع شود هر غیر متخصصی تدریس کند و یا در امر تدریس دخالت کند.
3- سازمانی که حدود و صغوری را برای وزراتخانه های دیگر برای دخالت در امر آموزش را مشخص کند.
4- سازمانی که برای تدریس های خصوصی و غیر خصوصی حق الزحمه تعیین کند.
5- سازمانی که دست آموزش و پرورش را برای کسب بودجه باز کند.
6- سازمانی که برای دانش آموزان و بازنشستگان نیز حقوق اجتماعی تعیین کند.
7- سازمانی که خودش نظام رتبه بندی ایجاد کند و مجوز های تدریس صادر کند.
8- سازمانی که رفتارهای صنفی را کنترل و جهت دهی کند و...
خداوند همه ی کسانی را که در جامعه اسلامی به خدمت گذاری مشغول اند حفظ بگردان ...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نمایش فیلم " بیژن " در واپسین روزهای سال 93 واکنش های متفاوت و البته اعتراضی را در میان فرهنگیان و معلمان کشور بر انگیخته است .
نکته مهم آن است که معلمان نیز همچون سایر اقشار و گروه های اجتماعی قابل نقد هستند اما به شرط آن که این نقد منصفانه و منطقی بوده و حالت تمسخر آمیز ، تحقیرگونه ویا انتقام گرانه نداشته باشد .
ضمن آن که حرکت نادرست یک معلم نباید به پای همه معلمان دلسوز و زحمت کش جامعه نوشته شود .
برخی از عبارات به کار برده شده توسط مجری برنامه " بهار نارنج " آقای احسان علیخانی سخیف بوده و مصداق ترویج " خشونت کلامی " است .
معلمان خود قربانی خشونت هستند و مهم ترین مصداق این وضعیت قتل فجیع « محسن خشخاشی » معلم بروجردی است .
انتظار این بود که پس از این واقعه تلخ ، رسانه ملی از کارشناسان و صاحب نظران دعوت کرده و به آسیب شناسی این موضوع و نیز موارد مشابه می پرداخت .
متاسفانه صدا و سیما در اکثر موارد به مهم ترین وظیفه خود که " اصلاح فرهنگ عمومی " است عمل نمی کند و برخی از برنامه های این رسانه عمومی خود مصداق بارز ترویج خشونت ، مصرف گرایی ، تجمل پرستی و... است .
رسانه ملی باید از طریق ارتباط دو سویه با مخاطبان ، آیینه تمام نمای افکار عمومی باشد تا بتواند با جذب اعتماد آن ها در جهت ساختن شهروندان مسئول و جامعه عاری از خشونت حرکت کند .
مهم ترین وظیفه این رسانه با توجه به خشونت فراگیر و رها شده در جامعه ، ترویج و نهادینه کردن اصل " مدارا و تحمل یکدیگر " است .
از نظر ما نمایش این فیلم احساسات معلمان بسیاری را جریحه دار کرده و صدا و سیما باید بابت آن از جامعه معلمان کشور عذرخواهی کند .
و اما سخنی با مسئولان وزارت آموزش و پرورش
این حرکت نادرست صدا و سیما تاکنون با سکوت مسئولان وزارت آموزش و پرورش در دولت تدبیر و امید همراه بوده است .
انتظار معلمان از مسئولان شان آن است که اگر آن ها نمی توانند در حوزه " معیشت " کارگردانان خوب و یا خبره ای باشند اما حافظ منزلت و جایگاه معلمان شان در جامعه و نزد سایر مسئولان باشند .
این انتظاری به حق و معقول از سوی فرهنگیان کشور است که بدون تردید از سوی وزارت آموزش و پرورش اجابت خواهد شد .
پایان پیام /
با آغاز سال جدید و نام گذاری آن با عنوان همدلی و همزبانی دولت و ملت، انتظار از دولت مردان آن است که پس از سال ها همدلی و همزبانی قشر عظیم معلمان در سال های سخت حماسه و پس از آن تحریم و وجود مشکلات بسیار در کشور با دولت ، اینک نوبت به دولت رسیده تا دین و وظیفه خود را به پاس تحمل سال ها محرومیت و مشکلات معلمان در قبال آنان جامه عمل بپوشاند.
اگر عمل همدلی و همزبانی را عملی متقابل بین دولت و ملت بدانیم ، این وظیفه همدلی و همزبانی را نباید فقط مختص فرهنگیان به عنوان یکی از تاثیر گذار ترین آحاد جامعه دانسته و دولت و حاکمیت از وظابف ذاتی و قانونی خود در مقابل این قشر فرهیخته و تلاش گر سر باز زده و به بهانه ها و عناوین مختلف بر آن سرپوش گذارد.
با نگاهی به اتفاقات و اعتراضات معلمان در سال گذشته نسبت به نابرابری و تبعیض در پرداخت ها نسبت به سایر کارکنان مرفه دولت !! و سکوت معنادار و عدم پاسخگویی درست در مقابل خواسته های برحق معلمان و فرافکنی و پاک کردن صورت مساله توسط دولت مردان با عناوین و ترفندهای مختلف ،می توان نتیجه گرفت که در سال گذشته دولت تدبیر و امید با معلمان همدل و همزبان نبود و چه بسا در بسیاری موارد اقدامات سنجیده و اخلاقی معلمان را نوعی زیاده خواهی و بی ادبی تلقی نمود.!! که جای بسی سوال بی پاسخ و شرمندگی یرای عده ای داشت که قصد استفاده ابزاری از معلمان برای رسیدن به اهداف سیاسی و جناحی خود را داشتند حال چه در مجلس یا دولت.
امیدواریم در سال پیش رو برای تحقق شعار همدلی و همزبانی این بار و بیش از این با احساسات معلمان بازی نشده و با طرح های غیرشفاف و موانع عجیب همچون رتبه بندی که مورد اختلاف بسیاری از فرهنگیان است دولت به خواسته ی اصلی معلمان یعنی بالابردن ملموس و قابل قبول حقوق و مزایا همچون دیگر مستخدمین بشارت سالی پر از امید و تعالی و انگیزه برای معلمان داشته باشد، چراکه نمی توان کمافی السابق معلمان را در حاشیه قرار داده و از صبر و تحمل انان در سال های اخیر سوء استفاده نمود.
اگر معتقد به شعار همدلی و همزبانی هستیم باید عملی کردن آن را از خود ( دولت و مجلس) شروع کرده سپس از جامعه انتظار عمل به آن را داشته باشیم، در غیر این صورت تحقق این شعار جز در محدوده تراکت و پوستر های تبلیغاتی و سمینارها و سربرگ نامه ها جایی نخواهد داشت.
با امید به اینکه دولت محترم از آغاز سال نو با خواسته و مطالبات بر حق فرهنگیان همدل و همزبان شده و سپس انتظارات خود را از جامعه فرهنگیان مطالبه نماید.
سایه مقام معظم رهبری مستدام باد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
چگونگى پرداخت يارانه به اقشار گوناگون جامعه ، از معضلات بزرگى است كه دولت محترم و نمايندگان محترم مجلس را مدت هاى مديدى،به فكر واداشته اما هنوز راه حل اصولى و صحيحى براى آن يافته نشده است .
در ذيل ،پيشنهاداتى منظور گرديده كه شايد راه گشاى دولت محترم ،در زمينه پرداخت يارانه و رسيدن ،حق به حق دار باشد :
اولا - شناور كردن پرداخت يارانه براساس ، خصوصيات فردى و امكانات زمانى و مكانى و موقعيت هاى ويژه
دوما - پرداخت يارانه به صورت فردى و نه خانوادگى و گروهى با توجه به امتيازات مكتسبه و به حساب فردى با توجه به موارد پيشنهادى در ذيل :
تبصره : كودكان و نوجوانان صغير و افراد مهجور ، بدسرپرست و با موقعيت هاى ويژه ، تحت نظر قيم آنان پرداخت و هزينه خواهد گرديد .
موارد پيشنهادى جهت پرداخت يارانه براساس محروميت ها :
1 - يارانه محروميت از پست ها و مقامات ويژه با امكانات ويژه (يارانه محروميت از پست و مقام ) با ضريب پنج
2 - يارانه محروميت از تحصيل در مراكز دولتى و يارانه اى ( تحصيل در مراكز غير دولتى ) با ضريب دو
3 -يارانه محروميت از استفاده از وسايل نقليه شخصى ( يارانه حمل و نقل ) با ضريب سه
4 - يارانه محروميت از استفاده از حمل و نقل عمومى ( يارانه سوخت اتو مبيل ) باضريب سه
5- يارانه محروميت از بيمه سلامت و بيمه هاى ويژه و خاص ( يارانه سلامت ) با ضريب دو
6- يارانه محروميت از موقيت جغرافيايى خوب و امكانات شهرى (يارانه مناطق محروم ) با ضريب دو
7 - يارانه محروميت از مسكن شخصى ، بنابر موقعيت جغرافيايى ( يارانه مسكن ) با ضريب سه
8- يارانه محروميت از اشتغال ( دولتى و غيردولتى ) واستخدام ( يارانه بيكارى) با ضريب سه
9- يارانه محروميت از زندگى عادى ( يارانه ايثارگرى ، سربازى ، ماموريت هاى ويژه و امور اضطرارى ) با ضريب سه
10 - يارانه مخصوص شهدا و جانبازان كه به بازماندگان و سرپرستان پرداخت خواهد گرديد ( يارانه ويژه ) با ضريب پنج
11 - يارانه مخصوص بيماران خاص ، حوادث غير مترقبه منجر به ضرب و جرح و فوت و موقعيت هاى اورژانسى ( يارانه موقعيت خاص ) با ضريب چهار
12 - يارانه محروميت از شادابى و جوانى و كهولت سن بالاى ٥٠ سالگى و بازنشستگى ( يارانه بازنشستگى ) با ضريب سه
13 - يارانه محروميت از تجرد و استقلال فردى ، براى زنان ومردان متاهل (يارانه تاهل ) با ضريب ٢- مبلغ پايه ، براى ضرايب فوق بيست هزار تومان (هر سال بر اساس نرخ تورم رسمى ، مبلغ پايه تغيير مى نمايد ) پس از ضرب در ضرايب هر بند ، تقسيم بر عدد ١٠ ( ده ) تعيين گرديده و ميزان پرداختى به هر نفر به حساب شخصى فرد بر اساس كد ملى آنان واريز مى گردد.
ضمنا پيشنهاد فوق ، داراى ايرادات و كاستي هايى است كه به دليل كمبود جا و زمان در اين نوشته ، قابل بيان در آينده و رفع آنها خواهد بود و فقط به عنوان يك پيشنهاد اوليه مى باشد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
1
. در روستا به دنیا آمدم ( شاید سیاست دولت انتخاب معلمان از مناطق و خانواده های محروم و ضعیف است)
2. در خانواده ای پرجمعیت و با وضعیت اقتصادی زیر متوسط بزرگ شدم .
3. جزء دانش آموزان زیر متوسط هنرستان بودم و به زور دیپلم گرفتم .
4. هنگام انتخاب رشته تنها امیدم به تحصیل در رشته های بورسیه مثل معلمی بود و الا باید قید ادامه تحصیل را به خاطر بی پولی می زدم به همین دلیل بیش از 70 رشته ی مربوط به آموزش و پرورش را انتخاب کردم .
5.پس از مصاحبه در هسته ی گزینش در رشته ی دبیری پذیرفته شدم .
6. از امکانات رفاهی و خوابگاهی و تحصیلی تقریبا رایگان استفاده کردم .
7. از همان 19 سالگی حقوق بگیر و صاحب دسته چک کارمندی شدم .
8.هرگز دغدغه ی رفتن به سربازی در بهترین دوسالانه ی زندگی ام را نداشتم و به دلیل معلم بودن معاف شدم .
9. حتی یک روز هم درپی یافتن کار، آگهی های هر روزه ی روزنامه ی همشهری را نخواندم و به هر کس و ناکسی برای کار التماس نکردم .
10.در هفته فقط سه روز و در ماه فقط 12 روز و در سال در بیشترین زمان حضور ( بدون احتساب تعطیلی های برف و آلودگی و مناسبت ها و غیبت های موجه و ....) حداکثر 80 روز موظف هستم به مدرسه بروم .
11. در هر روز گرچه از ساعت 8 تا 14 یعنی شش ساعت سر کلاس می روم اما هشت ساعت حساب می شود( از زنگ تفریح ها و پرتی های کلاس صرف نظر کردم)
12. مهم نیست قیافه ی جذابی داشته باشم (مهم نیست یعنی هیچ نظارتی نمی شود و هیچ سنجشی صورت نمی گیرد) ،مهم نیست شیک و خوش پوش باشم ، مهم نیست بدن سالمی داشته باشم ، مهم نیست سواد تدریس داشته باشم ، مهم نیست مهارتی داشته باشم ،مهم نیست چگونه و به چه صورت در کلاس رفتار کنم و آمار قبولی واقعی ام مهم نیست.
کافی است به گونه ای دانش آموزان را در کلاس نگه دارم !
14. مهم نیست جرات و جربزه و شخصیت و لیاقت و ... داشته باشم به گونه ای که اگر تدریس را از من بگیرند تقریبا عُرضه ی هیچ کاری ندارم و هر کار دیگری برایم سخت و طاقت فرسا است .
15. بیکاری و فراغت و فرصت مطالعاتی بسیار خوبی برای هر چیز و برای ادامه تحصیل در رشته ی مورد علاقه ام دارم و می توانم از بورسیه و امتیاز معلمی نیز در تحصیلات تکمیلی و بالاتر استفاده کنم .
ادامه دارد
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
سایت سخن معلم از بامداد روز جمعه هفتم فروردین ماه به دلایل فنی و مشکلاتی که در سرور به وجود آمده بود از دسترس خارج شد .
با پی گیری های به عمل آمده و تلاش های آقای مهندس یوسفی ، سایت به روال عادی خود بازگشت .
متاسفانه مطالب و نیز نظرات مطرح شده توسط همکاران و مخاطبان محترم سایت سخن معلم از روز چهارشنبه پنجم فروردین ماه ساعت 20 / 22 حذف گردیده و امکان بازگشت کامنت ها ( نظرات ) وجود ندارد .
مدیریت سایت سخن معلم از همکاران گرامی بابت این مشکل و وقفه پیش آمده عذرخواهی می کند .
پایان پیام /
گروه اخبار /
چوب و فلک، ترکه آلبالو ، پشت به کلاس ایستادن، کتک خوردن با خط کش و تسمه، خودکار لای انگشتها و .... تنببه بدنی هایی بودند که شاید از نظر ما مربوط به روزهای قدیم و مکتب خانه ها بوده اما همین امروز هم فیلم ها و تصاویری در دنیای مجازی و رسانه ها منتشر می شود که نشان می دهد هنوز هم تنبیه بدنی وجود دارد و برخی معلمان از این شیوه برای سربه راه کردن دانش آموزان استفاده می کنند. سال قبل این تصاویر به قدری در دنیای مجازی دست به دست می شد که سرانجام شبکه دوم سیما در اخبار 20.30 گزارشی از تنبیهبدنی در یکی از مدارس تهران پخش کرد که بسیار قابل تأمل بود؛
اما این تنها نبود؛ معلمی در مدرسه کرج، برای جلوگیری از سخنگفتن دانشآموز 12 ساله با بغلدستیاش با ضربه محکم دست به سر او سبب شد تا سر این دانشآموز به میز برخورد کند و بینیاش بشکند. تنبیه دانشآموز زاهدانی و عفونتکردن دست او هم خبر دیگری بود که رسانهای شد.
این اتفاقات در حالی می افتد که محمد دیمه ور، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش می گوید: تنبیه بدنی دانشآموز جرم است و تنبیه به نوعی کودکآزاری و از سوی دیگر جرم عمومی محسوب میشود. ما تنبیه بدنی دانشآموزان را کار قرون وسطایی میدانیم که هیچ تطابقی با تربیت ایرانی اسلامی ندارد. (اینجا)
در بوشهر هم انتشار تصاویر مربوط به تنبیه بدنی موجب برکناری مدیر مدرسه شد. (اینجا)
اما خدایار رفیعی، معاون پاسخگویی به شکایات اداره کل ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش می گوید: واقعیت است که من در این یک سال گذشته که مسئول پاسخگویی به شکایات در آموزش و پرورش هستم مواردی که از تنبیه گزارش شده در حد و گسترده ای نیست که رسانه ها اعلام می کنند. (اینجا)
با این حال وقتی خبر تنبیه بدنی سه دانش آموز در پاکدشت ورامین اعلام شد (اینجا) این بار توجه ها بیشتر به سمت آموزش و پرورش رفت و فانی وزیر آموزش و پرورش هم اعلام کرد که تنبیه بدنی مشکل اصلی آموزش و پرورش است.(اینجا)
اما در یک اطلاعیه که از سوی آموزش و پرورش منتشر شد اعلام شد که تنبیه بدنی در مدارس قانونی است که با اعلام این خبر در رسانه ها، بلافاصله حمیدرضا کفاش معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش این موضوع را نادرست دانست و در گفت وگو با ایسنا اعلام کرد آنچه از سوی آموزش و پرورش اعلام شده موضع رسمی این وزارتخانه نبوده و به هیچ وجه قانونی شدن تنبیه بدنی مدنظر ما نیست. بلکه تجدید نظر در روشهای تنبیه یا روشهای بازدارنده از رفتارهای پرخطر و حرکاتی است که دانش آموزان نباید در مدرسه انجام دهند.(اینجا)
این اتفاقات در حالی در مدارس ما رخ می دهد که کارشناسان معتقدند تنبیه بدنی مشکلات فراوانی می تواند برای دانش آموزان به وجود آورد. رحمت الله نورانی، عضو سازمان نظام پزشکی و مشاور تحصیلی معتقد است که تنبیه احساس حقارت، روحیه پرخاشگری و زورگویی را در دانش آموز تقویت می کند، گاهی هم دانش آموز از ترس تنبیه دروغ می گوید. دانش آموز ممکن است کینه به دل بگیرد که این خیلی خطرناک است.(اینجا)
قانون ممنوعیت تنبیه بدنی
ممنوعیت تنبیه بدنی دانشآموزان به آئیننامهای بازمیگردد که 14 سال پیش تدوین شده است. در این آئیننامه گفته شده که منظور از تنبیه، آگاه ساختن دانشآموز نسبت به انجام وظایف، تذکر شفاهی، تذکر کتبی، تغییر کلاس، اخراج موقت و انتقال به مدرسهای دیگر است. هرچند که این آئیننامه در طی این سالها به روز نشده، اما عمل به بندهای آن، همچنان مورد توجه بسیاری از معلمان نیست.
در همین زمینه هم دیوان عدالت اداری اعلام کرد که تنبیه بدنی و توهین در مدارس، غیرشرعی و ممنوع است. در این حکم دیوان عدالت آورده است که " فردی به موجب دادخواستی به طرفیت شورای عالی آموزش و پرورش، ماده 77 آیین نامه اجرائی مدارس که طی آن اعمال هر گونه تنبیه از قبیل اهانت ، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی را که جهت تنبیه ممنوع شده، خلاف شرع دانسته و توضیح داده است که در شرع تنبیه به قصد تأدیب بلااشکال بلکه در جهت رشد واجد تجویز شرعی است به همین جهت خواهان ابطال آن شده است.
این موضوع در جلسه هیأت تخصصی پژوهشی و فرهنگی دیوان عدالت اداری مطرح و نظریه هیات به شرح زیر اعلام شده است: با عنایت به اینکه شورای محترم نگهبان بند 77 آیین نامه مورد اعتراض را خلاف شرع تشخیص نداده و با عنایت به اینکه جهت درخواست ابطال از سوی شاکی مخالفت با شرع بوده و مغایرت با قانون مطرح نشده است." (اینجا)
در موضوع برخورد با معلم خاطی، خدایار رفیعی، معاون پاسخگویی به شکایات اداره کل ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش می گوید:ما با معلم خاطی هم برخورد می کنیم، اما سطح تخلف هم متفاوت است و نباید صفر یا صد دید یعنی با یک تنبیه معلم را اخراج کرد چون سطح تنبیه معلم هم متفاوت است. یکی از شیوه های برخورد با معلم جا به جایی است اما تذکر کتبی تغییر پایه است و حتی تعلیق هم داریم.اما این با هیات های احرایی نیست و به دستگاه تخلفات اداری می رود.(اینجا)
خشونت در مدارس
اما شائبه افزایش خشونت در مدارس سال قبل تنها به خبرهای تنبیه بدنی ختم نشد؛ اوایل آذرماه سال ۹۳ خبرقتل یک معلم توسط دانش آموزش منتشر شد.
در تشریح جزییات آن مدیر مدرسه اعلام کرد «دانشآموز ضارب به همراه پدرش برای موجه کردن غیبت او به مدرسه میآید. در زمان پیگیری غیبت، پدر دانشآموز میفهمد که فرزندش در درس فیزیک ضعف دارد؛ زمانی که پدر و دانشآموز قصد خارج شدن از مدرسه را داشتهاند، به یکباره تصمیم دانشآموز عوض میشود و به سر کلاس فیزیک میرود. این دانشآموز سر کلاس مینشیند، معلم فیزیک هم به او میگوید که باید برای نشستن سر کلاس از دفتر مدرسه نامه و اجازه بگیرد که در این هنگام دانشآموز به یک باره با چاقویی که زیر لباس خود پنهان کرده بود، معلم خود را از ناحیه شاهرگ مصدوم میکند و بلافاصله از مدرسه متواری میشود.(اینجا)
قاتل که متواری شده بود در یکی از زندانهای تهران شناسایی شد.(اینجا) دانشآموز ۱۵ سالۀ دبیرستان حافظی بروجرد، قاتل «محسن خشخاشی»، معلم بروجردی پس از شناسایی گفت: آقای خشخاشی معلم خوبی بود و من فکر نمیکردم با حمله چاقوی من بمیرد. وقتی آن اتفاق افتاد، فکر نمیکردم مرده باشد، بعد که متوجه شدم مرده، خیلی ترسیدم و فرار کردم.(اینجا)
کشته شدن یک معلم توسط دانش آموزش کارشناسان و روان شناسان را به این فکر انداخت که آیا خشونت در مدارس ایران این همه افزایش یافته است؟ (اینجا)
آیا خشونت در مدارس حذف می شود؟
خدایار رفیعی، معاون پاسخگویی به شکایات اداره کل ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش معتقد است که امکان حذف خشونت و تنبیه یعنی به صفر رساندن آن کم است: چون در برخی مناطق برخی معلمان این آموزش را ندیده اند و برای همین تصور می کنند که باید از این شیوه برای درس خوان کردن استفاده کنند.
او ادامه می دهد: متاسفانه خشونت در خانه و جامعه به مدرسه کشانده می شود و معلم و دانش آموزان دوست دارند که این خشونت را در مدرسه نشان دهند. نباید خانواده ها مسئولیت آموزش را تنها از معلم و کادر مدرسه بخواهند ، چون یک معلم و مدیر در روز با 100 دانش آموز ارتباط دارد و امکان رسیدگی به تمام آنها وجود ندارد.
خبر آنلاین