فرقي ندارد چه طرحي باشد. به محتواي آن هم خيلي كار ندارند. همين كه ميشنوند طرح جديدي در دست اقدام است صداي اعتراضشان بلند ميشود و همراه با عصبانيت ميگويند: باز هم طرح، بازهم بخشنامه و باز هم دستورالعمل.
اين واكنش غالب معلماني است كه نسبت به هر طرح يا لايحه از خود نشان ميدهند هر چند عدهاي از آنان كه اهل تامل هستند ،ابتدا به جستوجوي محتواي آن ميگردند اما خيلي تفاوت ندارد ، آنها هم اغلب ميخواهند دلايلي براي مخالفت پيدا كنند.
ريشه اين نوع مخالفتها در بياعتمادي است چراكه حتي طرحهاي خوب هم آن قدر بد اجرا شده است كه ديگر با شنيدن خبر يك طرح جديد و به دليل همين ريشه تجربي و تاريخي مخالفتها شروع ميشود.
طراحان هم كه بيشتر در حوزه ستادي و به دور از واقعيتهاي حرفه و زندگي معلمي به طراحي و تدوين ميپردازند متهم به بياطلاعي از اين واقعيتها هستند، هرچند بيشتر آنها در كارنامه خود سابقه معلمي دارند اما سالها است كه از اين دنيا فاصله گرفتهاند و از دور و از طريق رسانهها يا گزارشهاي اداري اطلاعات خود را دريافت ميكنند.
اين سكه با يك روي بياعتمادي و روي ديگر كه بياطلاعي است چرخه معيوبي را در فرآيند تدوين و اجرا ايجاد كرده است؛ چرخهاي كه تدوين را خالي از واقعيتهاي اساسي ميكند و اجرا را با بيانگيزگي مختل ميسازد.
ترديدي نيست كه بايد گام نخست را مسوولان و كارشناسان حوزه آموزش و پرورش بردارند و با تعريف يك فرآيند متكي بر مشاركت و اطلاعرساني معلمان از مرحله شكلگيري ايده يك طرح افكار عمومي معلمان را با آن درگير سازند تا خروجي هر طرح مبتني بر آمادگي و اطلاع و رضايت معلمان صورت پذيرد.
طرح رتبهبندي معلمان هم كه ابتدا در دولت گذشته و توسط نمايندگان مجلس تدوين شده بود به دلايل مالي و كارشناسي و حقوقي به دولت برگشت داده شد تا در قالب لايحه به مجلس فرستاده شود.
اين طرح هم از همان روزهاي نخست با واكنش منفي معلمان مواجه شده؛ واكنشي كه مانند اكثر واكنشها ريشه در بياعتمادي دارد، بياعتمادي كه چندان هم غيرواقعي نيست.
اين طرح كه دو هدف عمده را دنبال ميكند، در وهله نخست ميخواهد رقابت دروني ميان معلمان ايجاد كند و زمينه ارتقاي كيفي آموزشي را مهيا سازد، به عبارتي ميخواهد يك عامل انگيزشي را در حرفه معلمان وارد سازد.
آنچه موجب شده تا طراحان متهم به بياطلاعي از واقعيتهاي موجود در كلاس درس شوند اين است كه معلمان از اينكه همكاران آنها با مدرك تحصيلي مشابه و سابقه برابر در ساير نهادها و دستگاهها چند برابر آنها دريافتي دارند. لذا به نظر ميرسد تا اين نابرابري برطرف نشود رقابت درونسازماني چندان موثر واقع نخواهد شد.
از طرفي ترديدي نيست كه بايد ميان معلمان تفاوت گذاشته شود و برابر نگريستن آنها اشتباه است ؛ اما مساله يا پرسش اساسي اين است كه پارامترهاي اين طرح چقدر ميتواند ارزيابيكننده فعاليت واقعي و حرفهاي معلم باشد و چقدر در اجرا امكان آن وجود دارد؟
بنابراين در فضاي پر از بياعتمادي و در شرايطي كه ابهامات فراوان وجود دارد ؛ به نظر ميرسد دولت و مجلس نبايد در اجراي اين طرح شتاب به خرج دهند و بايد ابتدا جامعه معلمان را آماده پذيرش آن كنند سپس به فكر تصويب و اجراي آن باشند.
٭ مسوول گروه مدرسه «اعتماد»
گروه اخبار /
حمیدرضا حاجیبابایی وزیر سابق آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرنگارخبرگزاری فارس، با تبریک سالروز ایجاد امور تربیتی به همه فرهنگیان کشور اظهار داشت: در روزهای اخیر شاهد مصاحبههای گوناگون مسئولان محترم آموزش و پرورش در رابطه با کسری بودجه و نوازش های تربیتی!!! مدیران قبلی همراه با آمارهای غیر واقعی هستیم که البته اندکی طبیعی است، ولیکن بی انصافی و فرار از مسئولیت را در تاریخ ثبت میکند؛ ضمن آرزوی توفیق برای دولت محترم، ریشه این بن بست را آمار غلط میدانم.
وی ادامه داد: وقتی آقای وزیر رشد ۵ درصدی بودجه مصوب سال ۹۳ به عملکرد سال ۹۲ آموزش و پرورش را ۲۶ درصد و رشد منفی بودجه در لایحه سال ۹۴ نسبت به عملکرد قابل پیشبینی ۹۳ را دارای ۲۱ درصد رشد اعلام میکند (کل بودجه ۹۳ معادل ۲۱۴۰۰ میلیارد تومان با ۴۰۰۰ کسری میشود ۲۵۴۰۰ میلیارد تومان و بودجه در لایحه ۲۳۵۰۰ میلیارد تومان است که ۱۹۰۰میلیارد تومان منفی است) باید بداند که در نهایت چارهای جز انداختن کسری به گردن مدیران قبل ندارد!
دعوت حاجیبابایی از فانی برای شرکت در مناظره
حاجیبابایی با بیان اینکه ماهها صبر کردم تا پاسخی ندهم اما کتمان حقایق و بی انصافی و سیاهنمایی هم حدی دارد، افزود: ناگزیر فقط به تاریخ تولد آوار ۴۰۰۰ میلیارد تومان بدهی و هنرمندی متولد نمودن آن به صورت موجز و مفید خواهم پرداخت و مشروح آن نیاز به یک مناظره تلویزیونی با حضور آقای وزیر دارد که اگر موافقت شود، مفید خواهد بود و فرهنگیان نمرهای به خادمان حال و گذشته خود خواهند داد. البته نه توصیفی، که نه من قبول دارم نه فرهنگیان.
وی به ۶ نکته اشاره کرد و گفت: اول اینکه، وزیر آموزش و پرورش بارها اعلام کرده است ۹۹ درصد بودجه حقوق است (که اشتباه است ۸۴ الی ۸۶درصد درست است) و دوم اینکه طبق احکام و اسناد، عملکرد بودجه استانها در سال ۱۳۹۲ معادل ۱۶۶۳۰ میلیارد تومان است و ۷۳۰ میلیارد تومان هم پاداش پایان خدمت فرهنگیان در سال ۹۲ به سال ۹۳ منتقل شد که جمعاً ۱۷۴۰۰ میلیارد تومان میشود.
وزیر سابق آموزش و پرورش ادامه داد: سوم اینکه عملکرد بودجه سال ۹۲ در سال ۹۳ باید معادل ۲۰ درصد به دلیل افزایش حقوق و به تبع آن سایر مثل حق التدریس افزایش یابد یعنی معادل ۳۳۳۴ میلیارد تومان (اگر نگویند مربوط به قبل است) و چهارم اینکه هزار میلیارد تومان پاداش پایان خدمت سال ۹۳(اگر نگویند مربوط به قبل است).
وی اضافه کرد: پنجم اینکه رقم ۱۷۴۰۰ میلیارد تومان عملکرد بودجه سال ۹۲ در سال ۹۳ به ۱۸۵۰۰ میلیارد تومان، یعنی به ۵ درصد رشد رسید که ۱۵ در صد یعنی ۲۲۳۴ میلیارد تومان کسری اشتباه گویی دارد که حقوق ۲۰ درصد رشد یافت ولی بودجه ۵ درصد رشد داشته است یعنی ۲۲۳۴ میلیارد تومان از این ناحیه کسری متوجه آموزش و پرورش شده است.(شاید هم مقصر مدیران قبل باشند!) و ششم اینکه حالا ۳ رقم ۲۲۳۴ با ۱۰۰۰و ۷۳۰جمعاً میشود تولد آوار حدود ۴۰۰۰ میلیارد تومانی، آن هم نه اول زمان مدیریت شما که درست در وسط مدیریت اتفاق افتاده است.
حاجیبابایی تصریح کرد: لازم به تذکر است حتی یک نفر از فرهنگیان وجود ندارد که تا اردیبهشت سال ۹۲ (هفته معلم )پاداش خود را نگرفته باشد. ضمنا چطور بنا به گفته شما قبلاً بودجه آموزش و پرورش کم بود هر سال مطابق و حتی بعضاً بیشتر از تورم پرداخت میشد(اگر چه مطلوب ما و در حد منزلت معلمان نبود) و نیز مدارس قرآنی، ضیافت ، اضافه کار، شنا و همه چیز بود. ولی حالا که بودجه خیلی رشد کرده؟ چرا این ۴۰۰۰ میلیارد تومان آوار شده است؟
وی افزود: ای کاش راهی وجود داشت که مدرسه فروشی را هم بر عهده قبلیها میگذاشتید!!! و دهها قولی که حتی یکی هم عملی نشد. همه آنها شتاب زده، غیر کارشناسی، غیرعملی و به کارگروه!!سپرده شده است.
وزیر سابق آموزش و پرورش در پایان گفت: در پایان ، سلام بر همه فرهنگیان فرهیختهای که پیامشان دفاع از نظام و رهبری و خواستهشان بر اساس سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری، سند قرآنی تحول بنیادین برای منزلت اجتماعی، عدالت و نظام رتبه بندی (البته آن نسخه چاپ شده که برای اجرا به استانها ابلاغ شده است، نه استحاله شده آن) و نیز مخالفت با خصوصی سازی، یعنی تبدیل معلم با عزت به معلم ـ شرکتی-قراردادی-نهضتی-روز مزد. و بی سواد خواندن کسانی که بر اساس قانون و همت مجلس تبدیل وضعیت افتخار آفرین یافتهاند. آن هم با سالها درد و رنج؛ اگر چه نتوانستهام دین خود را به معلمان عزیز ادا کنم، اما خود را همیشه مدیون معلمان میدانم و از اینکه فرهنگیان حداقل برای استخدام سر خم نمیکنند بر خود می بالم و از نمایندگان ملت به خاطر لغو این اقدام(مدرسه فروشی) غیر کارشناسی، غیر قانونی و شتاب زده که سیلی محکمی به منزلت فرهنگیان بود، تشکر میکنم.
انتهای پیام/
گروه اخبار /
معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش با اشاره به پرداخت مطالبات فرهنگیان پیش از پایان سال ۹۳ گفت: پاداش پایان خدمت فرهنگیان اوایل سال ۹۴ پرداخت میشود.
سید محمد بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش با اشاره به نظام رتبهبندی معلمان، اظهار داشت: در این طرح، فرهنگیان بر اساس تجربه، مدرک تحصیلی و تلاش در حوزههای علمی، پژوهشی و حرفهای امتیازاتی را کسب میکنند و بر این اساس فوقالعاده شغل آنها متناسب با امتیازات کسب شده افزایش پیدا خواهد کرد.
وی افزود: امیدواریم در روزهای باقیمانده سال 93 طرح رتبهبندی معلمان برای بررسی و تصویب به مجلس شورای اسلامی ارسال شود و از مهر 94 مرحله عملیاتی آن آغاز شود.
بطحایی در پاسخ به این پرسش که مطالبات معوق فرهنگیان چه زمانی پرداخت میشود، خاطرنشان کرد: یکی از نکاتی که موجب رنجش همکاران شده و یک اعتراض صنفی در بعضی از آنها ایجاد کرده است، مطالبات و معوقات فرهنگیان است.
وی ادامه داد: در برخی موارد برخی فرهنگیان از سال 90 تاکنون مطالباتی داشتند که سخنگوی دولت هم اشاره کرد و بخش عمده این مطالبات قبل از پایان سال 93 پرداخت خواهد شد.
معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش تصریح کرد: در همین هفته بخشی از پرداختها را آغاز کردیم یعنی پرداخت بخشی از حقالتدریسها آغاز شده و در هفته آینده هم ادامه خواهد داشت؛ حقالزحمه امتحاناتی که در خرداد ماه برگزار شده و بعضی از همکاران این حقالزحمه را دریافت نکردند، پرداخت خواهد شد و عمده مطالبات قبل از اتمام سال 93 پرداخت میشود.
وی در پاسخ به این پرسش که معوقات پاداش پایان خدمت فرهنگیان چه زمانی پرداخت میشود، گفت: پاداش بازنشستگان سال 92 در اوایل سال 93 پرداخت شده است.
بطحایی افزود: از گذشته این چنین بوده است که معمولاً پاداش پایان خدمت با یک سال تأخیر پرداخت میشود و کسی که در سال 92 بازنشسته شده است، پاداش خود را در سال 93 دریافت کرده است.
وی گفت: در سال 93 بازنشستگانی که به افتخار بازنشستگی نائل آمدند در اوایل سال 94 پاداش پایان خدمت خود را دریافت خواهند کرد؛ بر این اساس تا کنون در حوزه پرداخت پاداش پایان خدمت با تأخیر مواجه نبودهایم.
فارس
لايحـــــه رتبهبنـــــدي معلمان كه تاريخ 2 / 4 / 1392 در هيات وزيران به تصويب رسيده بود و به مجلس شوراي اسلامي ارايه شده بود مجلس آن را به هيات دولت عودت داد تا اشكالات آن برطرف شود.
وكلاي ملت پس از استماع سخنان موافقان و مخالفان طرح مذكور، در نهايت كليات آن را با ۹۹ راي موافق، ۶۱ راي مخالف و ۲۱ راي ممتنع از مجموع ۱۹۹ نماينده حاضر در صحن مجلس رد كردند. در جريان بررسي كليات طرح مذكور احمد اميرآبادي، نماينده مردم قم در مجلس طي سخناني به عنوان مخالف اول اخطار قانوني اساسي را براساس اصول ۷۴ و ۷۵ قانون مطرح كرده بود و گفته بود: طرح نظام رتبهبندي معلمان مغاير اين دو اصل قانون اساسي است چراكه در اين طرح دولت مكلف شده لايحهاي را به مجلس بدهد در حالي كه ارايه لايحه از اختيارات دولت است و مجلس نميتواند دولت را مجبور به اين كار كند. متاسفانه منابع بودجه لايحه تامين نشده، لذا مجلس شوراي اسلامي هم به همين دليل لايحه را به دولت عودت كردند. آن هم در شرايط ركود، تورم، نقدينگي بالا، بدهي معوقه بانكها و... تامين اين بودجه هر چند ضروري براي دولت امكان پذير نيست.
يكي از چالشهاي امروز آموزش و پرورش تعداد زياد معلمان است كه حقوق اندك ميگيرند ولي اين حقوق كم (حقوق پرسنل) ٩٨درصد بودجه آموزش وپرورش را ميبلعد. (كل بودجه آموزش و پرورش در سال جاري، ٢١ هزار ميليارد تومان است كه نسبت به سال قبل ٢٦ درصد افزايش داشته است كه ٩٨ درصد اين بودجه فقط براي حقوق پرسنل استفاده ميشود. ) نظام رتبهبندي معلمان در ابتداي تيرماه و در آخرين روزهاي كاري دولت دهم به تصويب هيات دولت رسيده است. آنچه در دولت در خصوص نظام رتبهبندي معلمان مصوب شده در چارچوب قانون مديريت خدمات كشوري است، اما آموزش و پرورش از مجلس درخواست كرده تا اين نظام را به صورت مستقل و خارج از قانون مديريت خدمات كشوري مصوب كند.
نظام رتبهبندي قصد دارد ٧٠درصد اعتباراتش را از محل مهندسي نيروي انساني فراهم آورد. سند تحول شش زيرنظام دارد كه رتبهبندي يكي از آنهاست تا هر شش زيرنظام آن تدوين نشود و اثرات متقابل آنها نقد نشود. نبايد همان طور كه شتابزده آن را تدوين كردند، شتاب زده هم اجرا كنند.
«طرح رتبهبندي معلمان» از سياستهاي كلي ايجاد تحول در نظام آموزش و پرورش در ارتباط با رتبهبندي حرفهاي معلمان و جذب منابع انساني انحراف دارد. زيرا اصل مهم (ايجاد زمينه مشاركت ملت) را فراموش كرده است.
سند تحول يك سند بالادستي است. از آنجايي كه مراحل تصويب اين سند، شتاب زده و بدون حضور تشكلها و... طي شده است ونياز به بازنگري دارد، برخي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي هم بر اين باورند كه بايد اين سند مورد مطالعه و بررسي بيشتر قرار بگيرد.
عمدهترين چالش لايحه «رتبهبندي معلمان» همان غيبت نهادهاي مدني در مراحل تدوين متن اصلي است، متاسفانه براي تدوين آييننامهها و شيوهنامهها كه بايد بعدا تهيه شوند هم نيمنگاهي هم به تشكلها وجود ندارد. اولا سند ملي آموزش و همين سند رتبهبندي معلمان به همراه اصل سند تحول در سطح وسيع و گسترده با حضور معلمان و تشكلها، متخصصان و پژوهشگران و تدوينكنندگان مورد نقد و برسي قرار گيرد.
ثانيا با كمك معلمان و نهادهاي مدني آنها و متخصصان و پژوهشگران در تدوين و تكميل چهار زير نظام ديگر اقدام كنند.
ثالثا سند تحول و شش زير نظام آن يك جا، با توجه به اثر متقابل در سطح وسيع و گسترده با حضور معلمان و تشكلهاي مدني، در كنار متخصصان و پژوهشگران و تدوينكنندگان مورد نقد و برسي قرار گيرد. بهرهوري از تخصص و دانش و تجربه خيل عظيم فرهنگيان فرهيخته در برنامهريزي و تدوين اسناد بالادستي به عنوان بازخورد اطلاعات مجريان طرحها و برنامهها يك ضرورت بديهي است . چطور براي رتبهبندي پزشكان، مهندسان، وكلا و... نهادهاي مدني مستقل از دولت عمل ميكنند ولي براي رتبهبندي معلمان، با شرح وظايف دستگاه عريض و طويل آموزش و پرورش مواجه ميشويم.
لذا پيشنهاد ميشود نهاد مدني مستقل، با قوانين و مقررات روشن و بدون ابهام، مسووليت رتبهبندي معلمان، مراكز آموزشي، مراكز اداري و... را عهدهدار باشند. با تقويت و بهكارگيري نهادهاي مدني و انجمنهاي تخصصي ميتوان، بار اجرايي را از دوش دولت و وزارت آموزش و پرورش برداشت. دولت بايد برنامهريزي و ريلگذاري كند و اجرا را به بخشهاي ديگر واگذار كند و به نقش كنترل و نظارت خود بپردازد.
لايحه رتبهبندي معلمان كه در اواخر دولت دهم، عجولانه به مجلس شوراي اسلامي اراده شده بود يكي از چالشهايش به خطر افتادن امنيت شغلي معلمان است.
نظام رتبهبندي پس از رفع چالشهايش در نهايت مكانيسمي بلندمدت، براي ايجاد انگيزش در بين فرهنگيان است تا كيفيت آموزشي ارتقا يابد و با اين فرمول، معضلات معيشتي فرهنگيان كه نياز عاجل امروز آنهاست، برطرف نميشود.
دولتي با درآمد افسانهاي ٦٧٠ ميليارد دلار درآمد نفتي و ٧٨٣ ميليارد دلار مجموع درآمدهاي ارزي، اين لايحه را تقديم مجلس كرد. ولي مجلس آن را به دليل عدم تامين منابع مالي برگشت داد.
جاي بسي تعجب است كساني كه عامل شرايط ركود و تورم اقتصاد كشور را ميشناسند و ميدانند كه نظام رتبهبندي قصد دارد ٧٠درصد اعتباراتش را از محل مهندسي نيروي انساني فراهم آورد. در اين آشفته بازار بهگونهاي وانمود ميسازند كه اگر نظام رتبهبندي به مجلس ميآمد همه مشكلات حل ميشد.
٭ كنشگر صنفي- فرهنگي
اعتبارات کل آموزش و پرورش اعم از بخش هزینهای و تملک دارایی در سال 1393 معادل 204.000 میلیارد ریال بوده است که اگر این بودجه را با بودجه سال قبل مقایسه نماییم، آنچنان که جناب آقای دکتر نقوی اشاره کردهاند حدود 21 درصد رشد را نشان می دهد.
از طرف دیگر ضریب افزایش حقوق و مزایای معلمان همانند سایر کارکنان دولت معادل 20درصد بوده است که از ابتدای سال 1393 در احکام آنها اعمال شده است. پس چگونه است که علیرغم رشد حدود 21 درصدی بودجه سال 1393 آموزش و پرورش کماکان با کسری مواجه است؟
وزارت آموزش و پرورش تا اسفندماه سال جاری علیرغم همه مساعدتهای ممکن از سوی سازمان مدیریت و محدودیتهایی که خزانه کشور با آن مواجه است، کماکان با 18000 میلیارد ریال کسری روبهرو است. این در حالی است که معادل 14000 میلیارد ریال کسری نیز مربوط به سالهای 1392 و قبل از آن در فهرست مطالبات قرار دارد.
پاسخ این سوال (که دلیل این کسری کجاست؟) نه چندان پیچیده است که نیاز به دانش و تخصص بودجه ای داشته باشد و نه آنچنان دشوار است که به توضیحات مفصل و جلسات متعدد نیازمند باشد. پاداش بازنشستگان محترم فرهنگی که در سال 1392 به افتخار بازنشستگی نایل آمدند (مطابق قانون مجلس محترم) حدود 8500 میلیارد ریال بوده است که چون این اعتبار در بودجه سال 1392 پیشبینی نشده بود (که البته مربوط به دولت دهم میباشد) و نباید بازنشستهای که بعد از 30 سال خدمت و برای سر و سامان دادن به زندگی خود به این پاداش نیاز دارد را به سالهای آینده احاله کرد، الزاماً از محل بودجه سال 1393بدون آنکه در بودجه سال 1393 پیشبینی شده باشد پرداخت شد.
از طرف دیگر قانون بودجه سال 1393 با احتساب افزایش ضریب حقوق کارکنان 15 درصد پیشبینی شده بود و بالتبع اعتبارات آموزش و پرورش نیز براساس این درصد افزایش پیشبینی و از سوی مجلس محترم ابلاغ شد. درحالی که متعاقباً به دلیل توجه بیشتر به معیشت کارکنان دولت، این میزان به 20درصد افزایش یافت.
مابه التفاوت این دو عدد یعنی 5 درصد، بارمالی حدود 8000 میلیارد ریال را به اعتبارات مورد نیاز آموزش و پرورش اضافه کرد. براین اساس در همین دو تصمیم فوق حدود 16500 میلیارد ریال علاوه بر بودجه مصوب آموزش و پرورش، برای اجرای آنچه که در قوانین مجلس محترم آمده است مورد نیاز بود که در بودجه سال 1393 دیده نشده است.
جناب آقای دکتر نقوی که خود همچنان افتخار معلمی و عضویت در جامعه بزرگ فرهنگیان کشور را بر پیشانی دارند، تصدیق میفرمایند، در حالی که حدود 99درصد اعتبارات ابلاغی از سوی مجلس محترم صرفاً برای پرداختهای بخش پرسنلی و دقیقاً مطابق آنچه که در قوانین آمده است به هزینه گرفته میشود و دیوان محاسبات کشور به نیابت از نمایندگان محترم مستمراً بر تمامی فرآیند هزینهکرد اعتبارات نظارت داشته و چنانچه در مورد یا مواردی کمترین تخلف و یا سوءتدبیر ملاحظه نماید به سرعت توضیح خواسته و از آن جلوگیری میکند چگونه ممکن است، تمامی مشکلات آموزش و پرورش را «در مدیریت مالی و اقتصادی» آن دانست.
تاکیداً قابل ذکر است که اعتبارات پرسنلی (یعنی همان 99درصد بودجه) عیناً مطابق قوانین ابلاغی کشور و همانند سایر دستگاهها وسازمانهای تابعه قانون خدمات کشوری هزینه میشود و اعمال هرگونه سلایق و یا نظرات مدیریتی در آن امکانپذیر نیست. و اتفاقاً یکی از دلایل نارضایتی معلمان در مقایسه با کارکنان سایر دستگاهها در همین موضوع به ظاهر ساده نهفته است. یعنی چون اعتبارات پرسنلی آموزش و پرورش در حداقل میزان خود به تصویب مجلس محترم میرسد در بسیاری از مواقع علیرغم اجازههای قانونی برای برخی پرداختهای ترمیمی (مثل بندهای 5 و 10 ماده 68 قانون خدمات کشوری) آموزش و پرورش به دلیل نبود اعتبارات لازم امکان پرداخت ندارد در حالی که سایر دستگاههایی که با چنین مشکل ساختاری در بودجه خود مواجه نیستند از این ظرفیت استفاده میکنند و پرداختهایی را به کارکنان خود انجام میدهند.
در توضیح فرمایشات جناب دکتر نقوی و ابهامات ایشان به طور خلاصه میتوان عرض کرد:
1- وضعیت دریافتی معلمان عزیز و شریف هنگامی بهبود پیدا میکند (و به تعبیر جناب آقای دکتر نقوی: جیب معلمان تغییر میکند) که نمایندگان محترم مجلس در بودجه ابلاغی برای آموزش و پرورش امکان این تغییر را فراهم نمایند.
2- کسری اعتبارات آموزش و پرورش در غالب موارد به دلیل عدم پیشبینی کسری سالهای قبل در بودجه آموزش و پرورش میباشد که حل این معضل صرفاً از سوی مجلس محترم امکانپذیر میباشد. مثلاً کسری سنوات قبل در ردیفی جداگانه در بودجه سنواتی دیده شود.
3-بخش عمدهای از دلایل بروز مشکلات در اعتبارات آموزش و پرورش ناشی از اختلال در ساختار بودجه یعنی سهم بسیار ناچیز اعتبارات غیرپرسنلی است که امکان هرگونه انعطاف در ماموریت اصلی آموزش و پرورش و استفاده از ظرفیتهای قانونی را سلب میکند.
4-این وزارت آمادگی دارد همانگونه که تا پیش از این عمل کرده است، در هر زمان و به هر میزان که جناب آقای دکتر نقوی و یا سایر نمایندگان فهیم مردم شریف اعلام نمایند اسناد مالی و هزینهای، برنامههای اجرایی و یا در دست اقدام وزارت آموزش و پرورش را به صورت مشروح و مفصل به سمع و نظر این عزیزان برساند تا هرگونه ابهام را بر طرف نماید و به صورت اصولی و اثرگذار مشکلات آموزش و پرورش به ویژه منزلت و معیشت فرهنگیان معزز رسیدگی و حل و فصل شود.
مرکزاطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش وپرورش
یاد بعضی نفرات، روشنم میدارد
اعتصام، یوسف
حسن رشدیه
قوتم میبخشد
راه میاندازد، و اجاق کهن سرد سرایم
گرم میآید از گرمی عالی دمشان
یاد بعضی نفرات
رزق روحم شدهاست. وقت هر دلتنگی
سویشان دارم دست
جراتم میبخشد. روشنم میدارد...
به عنوان یک معلم وقتی وارد کلاس می شوم و می بینم که از هر قشر و صنفی دانش آموز دارم از خانواده های فقیر، غنی، کم سواد، بی سواد و با سواد نکته مهمی برایم آشکار می شود. آیا نیم قرن گذشته و حتی کمتر از آن ما شاهد چنین استقبالی از طرف تمام اقشار مردم برای فرستادن کودکان و فرزندان شان به مدرسه بودیم ؟ نه قطعا این چنین نیست. هنوز شاهدان سالخورده ای داریم که از مشقت و یا محرومیت تحصیل در دوران خود سخن می گویند. امروز بر بام فرهنگی ایستاده ایم که آجر آجر آن را بزرگانی با ملاط درد و رنج و دیدن بسیار نامهربانی ها بنا کردند. میرزا حسن رشدیه از جمله این افراد است. زمانی که او وضعیت نابسامان مکتب خانه ها را در رشد فکری و فرهنگی دانش آموزان دید با تلاشی قابل تقدیر بر آن شد که نظام نوینی را برای ملت و جامعه خود بنا نهد.
امروز نیز با نگاه تامل بر انگیز دیگری به نظام کنونی آموزش و پرورش متوجه خیلی از نقص ها می شویم که یکی از آنها نداشتن قدرت تجزیه و تحلیل در دانش آموزان و نداشتن هیچ مهارتی برای آینده زندگی شان است. محتوای کتب درسی غالبا دانش آموزان را به وادی استدلال یا آنالیز مفاهیم سوق نمی دهد بلکه با قدرت حافظه در هر درسی دانش آموزی می تواند رتبه ممتاز را کسب کند. حتی در رشته های علوم انسانی که قدرت تجزیه و تحلیل باید با تاکید بیشتری رویت شود کمتر ملاحظه می شود.
نظام کنونی به نظر می رسد دانش آموزان را بیشتر ملزم به حفظ کردن مطالب بار می آورد تا اینکه به آنان توانایی اندیشیدن و درک مفاهیم بیاموزاند یا آنان را با کسب مهارتی آشنا کند. اگر به عنوان نمونه دانش آموزی بخواهد در درس تاریخ یا جامعه شناسی نظر شخصی خود یا استنتاج یا استدلال خود را به عنوان جواب مطرح کند به احتمال زیاد از طرف معلم پذیرفته نیست. از همین روست که امروز می بینیم که کتاب های کمک آموزشی که تمام جواب ها را کامل و خط کشی شده نوشته اند ،بسیار استقبال می شوند. زیرا دانش آموز مطمئن است که با مراجعه به جواب های از پیش تعیین شده نمره لازم را آورده و از طرف معلم بعضا تشویق هم می شود. انبوهی از اطلاعات در دوران تحصیل در ذهن دانش آموزان انباشته می شود که البته در هر تعطیلات با یک خانه تکانی ذهنی همراه است. باز در هر شروعی معلم دغدغه دارد که مطالب فراموش شده را به خاطر دانش آموزانش بیاورد. باز تکرار می شود. اما از افزونی تکرارها چیزی عاید فهمیدن و استدلال نمی شود.
اینجاست که ما شاهدیم که نسل امروز حتی در نوشتن یک متن بدون اشکال نیز مشکل دارد. نسلی که ما تربیت کردیم با کتاب و کتاب خوانی بیگانه است. قدرت درک و تحلیل اطلاعات و اخباری را که می شنود ندارد. شیوع برخی شایعه ها و یا خرافات در بین اقشار مختلف و جوانان و نوجوانان همه ناشی از همین ضعف می باشد.
با نگاهی به تمام کشورهایی که از نظام نوین آموزشی بهره می گیرند به این نکته می رسیم که برخی دروس مثل فلسفه یا تاریخ در شمار پر اهمیت ترین دروس محسوب می شوند اما در نظام کنونی ما درسی مثل تاریخ جز مجموعه ای از عناوین و محفوظات نمی باشد که سرانجام آن یا به خاطر سپردن فتوحات عده ای یا شکست های دیگران است و جایی برای ارائه نظرات گوناگون برای علل وقوع حوادث تاریخی به شدت خالی است. فلسفه و جامعه شناسی که بیشتر شبیه کتب دینی است و معمولا هم از معلمان دینی برای تدریس این کتب استفاده می شود.
با نگاه دیگری به نظام کنونی آموزش و پرورش می توان ضعف تربیتی و روانی دانش آموزان را نیز به وضوح دید. نسل امروز ما نحوه تعامل با والدین، اولیای مدرسه، دوستان از جنس خود یا جنس مخالف را نیاموخته اند. خرده گیری امروز اکثر معلمان از گستاخی دانش آموزان ناشی از همین امر است. چشمان خود را به علت های پرخاشگری ها و بدخلقی های دانش آموز بسته ایم و دهان مان به اعتراض باز است.
نمی توان در جامعه ای که به دلیل نابه سامانی های متعدد از وضع اقتصادی، آلودگی فزآینده هوا، اختلافات شایع خانوادگی و غیره درگیر است را نادیده گرفت و فقط به معلول های وقایع اعتراض کرد.
به نظر می رسد که بهتر است قبل از قضاوت در مورد گستاخی، یا بی سوادی یا هر عنوان دیگر در مورد دانش آموزان به زمینه های پیدایش آن هم توجه داشت.
در یک نگاه دیگر به همین دانش آموزان می توان به نکته تربیتی و روانی آن نظر افکند. کاش مانند میرزا حسن رشدیه نگاه عمیق و دلسوزانه ای به نظام کنونی بیاندازیم و مجدانه برای تغییرات کاربردی تلاش کنیم. تغییرات در جلد و حذف برخی مطالب و افزودن برخی دیگر در واقع به سخره گرفتن تغییرات است. باید تغییرات به گونه ای باشد که نتایج آن را در رفتار و گفتار و اعمال دانش آموزان مشاهده شود. باید به گونه ای باشد که ابتدای سال که درسی را آموزش ندیده اند با انتهای سال که آن درس را فرا گرفته اند تفاوتی قابل ملاحظه ای وجود داشته باشد.
باز ذکر خیری می کنم از تمام بزرگانی که برای اصلاح نظام آموزش و پرورش گام هایی برداشتند و امید که ما نیز مورد ذکر خیر آیندگان واقع شویم.
گروه اخبار :
پیرو اطلاعیه قبلی در سایت سخن معلم در مورد معرفی کاندیداهای شورایاری در سطح استان تهران ( این جا ) به اطلاع می رساند :
دوستان و همکاران فرهنگی پس از تایید شدن می توانند مشخصات و برنامه های خود را به همراه یک عکس با کیفیت خوب به سخن معلم ارسال فرمایند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
جمعی از معلمان آذربایجان غربی در نامه ای که برای سخن معلم ارسال شده است خواهان توجه وزیر محترم آموزش و پرورش ، جناب آقای دکتر فانی به مطالبات خود گردیدند .
به نام خداوند جان و خرد
احتراماً به استحضار می رساند بر اساس یکی از بندهای قانون استخدام کشوری، ساعات مورد نیاز برای احتساب سنوات خدمت دولتی 96 ساعت در ماه می باشد.
بسیاری از معلمان رسمی این استان که اکنون در آستانه 15 سالگی از خدمت خود قرار داشته و سنی از آنها گذشته است بر اساس بخشنامه ای که از اداره کل متبوع به نواحی رسیده سابقه کمتر از 96 ساعت در ماه را که بر اساس نیاز وقت مناطق آموزش و پرورش و با ابلاغ رسمی خدمت نموده اند از دست داده ( عدم احتساب حتی یک روز از چند سال سابقه خدمت !!) و باید شاهد کاهش سنوات خدمت حق التدریس و کاهش حقوق و مزایا و دیگر امتیازات قانونی خود باشند.
لذا عاجزانه استدعا داریم اوامر مقتضی را در خصوص اصلاح این بند یا نگاه ویژه به این دسته از فرهنگیان نموده و آنها و خانواده هایشان را از نگرانی در بیاورند.با اشراف بر درایت حضرتعالی و نگاه ویژه ای که به مسائل معیشتی و دغدغه فرهنگیان در حضرتعالی سراغ داریم خواهشمندیم در این مورد اوامر مقتضی را مبذول فرمایند.چون کاهش سنوات خدمت دوران حق التدریس خود را که در احکام رسمی اعمال شده و پس از سپری شدن چند سال اجحاف در حق خود دانسته در صورت اجرایی شدن اثرات منفی زیادی را بر روحیه و کارکرد و انگیزه همکاران خواهد گذاشت.
با احترام
جمعی از فرهنگیان آذربایجان غربی /اسفند ماه1393
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
انتقاد معلمان از وضعیت معیشتیشان حکایت امروز و دیروز نیست، اما اقدام اخیر دولت در افزایش حقوق کارکنان ستادی موجب اعتراض شدید معلمان شده است.
اين موضوع در دستنوشتههاي معلماني كه عصر يكشنبه مقابل مجلس تجمع كرده بودند به خوبي پيدا بود: «از فرق ميناليم، نه از فقر/ معلم بيدار است، از تبعيض بيزار است.» پيش از اين تجمع نيز معلمان در برخي شهرها به طرق مختلف اعتراض خود را به آنچه تبعيض ميان خود و ساير كاركنان دولت ميخوانند اعلام كردهاند.حتي در مواردي برخي مدارس تعطيل شدهاند و گروهي از معلمان نيز شكايت به ديوان عدالت اداري بردهاند.در همين حال رئيس كميته آموزش و پرورش مجلس نيز اعلام كرده خواسته معلمان رفع تبعيض ميان آنها و كاركنان ساير وزارتخانههاست.
دولت 2هفته پيش اعلام كرد 35درصد به فوقالعاده شغل كاركنان ستادي دستگاههاي دولتي اضافه ميشود، از طرفي شنيده شده برخي وزارتخانهها تا50درصد به حقوق كاركنان خود افزودهاند و اين همه در حالي است كه سال آينده حقوق فرهنگيان 14درصد افزايش خواهد يافت.آن طور كه جبار كوچكينژاد، عضو كميسيون آموزش مجلس گفته امسال افزايش حقوق كارمندان 14درصد درنظر گرفته شده و اين در حالي است كه براساس قانون خدمات كشوري بايد به نرخ تورم، حقوق كارمندان افزايش يابد.نماينده مردم رشت در مجلس با بيان اينكه بخشنامه دولت در اختصاص 35درصدي فوقالعاده شغل به دستگاههاي ستادي وزارتخانهها امري غيرمعمول است، ميگويد:دستگاههاي ستادي در پايتخت يا برخي مراكز استانها و دستگاههاي صف در روستاها و شهرهاي كوچك مستقر هستند، كارمندان پايتخت يا مراكز استانها درآمد بيشتري داشته و پاداش و اضافهكار دريافت ميكنند در حالي كه كارمندان روستاها و شهرهاي كوچك از آن محروم هستند.
درحاليكه معلمان اين رفتار دولت را تبعيض ميدانند و به آن اعتراض دارند، رئيس كميته آموزش و پرورش مجلس هم كه خود از معلمان شهرستان رزن است، بزرگترين درخواست معلمان را رفع تبعيض ميان فرهنگيان و كاركنان ساير وزارتخانهها اعلام ميكند.عطاءالله سلطانيصبور ميگويد: معلمان ميگويند با تورم موجود و افزايش هزينههاي زندگي نميتوان با حقوق معلمي هزينههاي زندگي را تأمين كرد.آنها خواستار اجراي كامل نظام حقوق هماهنگ كاركنان دولت، پرداخت حقالتدريسها و مطالبات معوق هستند.
يكي از معلمان كه در تجمع مقابل مجلس حضور داشت به همشهري ميگويد:«اگر دولت بودجه ندارد چرا بايد بين كاركنان ستادي و صف تبعيض قائل شود؟ كار اصلي را معلمان در مدارس انجام ميدهند نه آنهايي كه در ستاد حضور دارند. البته نميخواهم نقش همكاران ستادي را ناديده بگيرم ولي در عين حال تحمل تبعيض براي ما مشكل است.» يكي از فرهنگيان بازنشسته نيز اين طور درددل ميكند:«معوقات ما هنوز پرداخت نشده، از طرفي با وجود وعده مسئولان صندوق بازنشستگي كشوري و وزارت آموزش و پرورش مبني بر اعلام موافقت سازمان برنامه و بودجه با صدور احكام ارتقاي معلمان بازنشسته از خبره به عالي، هنوز اين كار انجام نشده و در حد وعده باقي مانده است. بارها اين موضوع را به مسئولان آموزش و پرورش، نهاد رياستجمهوري و نمايندگان مجلس منعكس كردهايم ولي تأثيري نداشتهاست.»
رفع تمركزگرايي شديد حاكم بر آموزش و پرورش، محوريت بخشيدن به بخش آموزش و دخالت دادن مؤثر و سازمانيافته بدنه آموزشي كشور بهويژه معلمان در تصميمگيريها و برنامهريزيها، رفع تبعيض، حقوق و مزايا، افزايش دستكم30درصدي حقوق و استانداردسازي كلاسها از نظر تعداد دانشآموزان و... مهمترين خواستههاي معلمان است. با وجود اين مطالبات و تجمع اخيرمعلمان، عدهاي از آنها اميدوارند طرح استيضاح وزير آموزش و پرورش كه بهعلت پادرمياني هيأت رئيسه مجلس تاكنون مسكوت مانده با توجه به تجمعات صنفي معلمان در كشور زودتر از پيشبينيها كليد بخورد.
دروغ چرا ! وقتی با همکاران رفتیم سانتافه خریدیم تصمیم گرفتیم برای دوری از این هیاهو و جنگ و جدل همیشگی و اعصاب خوردکنی سایت سخن معلم سری به آنتالیا بزنیم . وقتی همه چی مهیاست چرا خودمان کوتاهی کنیم. وقتی مسئولین به فکر ما هستن، ما چرا به فکر خودمان نباشیم.
بنده عذاب که نیستیم، هم فال است و هم تماشا ! از طرفی می توانستیم با همکاران اجنبی هم صحبت شویم و گفت و گویی درباره نظام آموزشی دو کشور انجام دهیم و از آن طرف نقش نماینده معلمان ایران را ایفا کنیم و به اجنبی های همکار بگوییم همه ی آنچه را که درباره وضعیت معیشتی معلمان شنیدین دروغی بیش نیست و ما وضع مان بهتر ازین حرفاست که بخواهیم محتاج نان شب مان شویم .
چه کسی گفت مسافرکشی کنیم؟ همان جا عکس سانتافه را نشان شان می دادیم تا آبروی نداشته شان را ببریم . چرا بی خود برای مسئولین ما حرف در می آورید؟
بعد از چیدن برنامه های آموزشی و جور کردن اسناد برای بی آبرو کردن آنها ، رسید به برنامه های فرهنگی و تفریحی و حال دادن به خودمان ! خدا نصیب دشمن آدم نکند . همان موقع بود که صدای طلبکار از کوچه بیدارم کرد. غریبه که نیستید، نمی دانستم کجا فرار کنم و گیج و منگ به فکر این بودم که سانتافه را چگونه از چنگال آنها در بیاورم. .
نمی گوید اگر 100 هزار تومن نداری چگونه سانتافه خریدی؟ یا اصلن نه، اگر حقوق تان کم است چرا صندوق چنین پیشنهادی کرد؟ حق داشت نامسلمون. این چه بلایی بود که صندوق نازل کرد. هر قسط این ماشین به اندازه خرج سالانه معلمان بود. خوشبختانه به خیر گذشت و مثل همیشه خسته از داد و هوار کشیدن رفت پی کارش و من کاملاً هوشیار شدم.
در این فکر بودم که اگر صندوق در دهه فجر، صحبتی از سانتافه و ماشین هایی که تا به حال جرات لمس آن را نداشتیم را نمی کرد ، کسی گله ای می کرد؟ می گفت اینها چرا سانتافه قسطی نمی دهند؟ می گفت چرا به فکرمان نیستن؟
به خدا نه. اصلا اینها به فکر ما نباشند سود بیشتری خواهند رساند. ملت چه می گویند. سانتافه ،سانتافه ای میکنن که مردم باورشان شد اینها پول خریدن را دارند و نمی خرند.
مسئولین صندوق با تعاملی که با فرهنگیان داشتند چنین خواسته ای را احساس کردن . بگذریم که آیا ، این ماشین قسطی را برای خودشان می خواستند یا فرهنگیان؟ اگر برای خودشان بود که چرا فرهنگیان را بهانه کردند و اگر برای ما بود که چرا ماشین هایی در سطح خود معلمان نگذاشتن. ژیان یا پیکانی که بشود هزار قسطه سر و ته آن راهم اورد. سرتان را درد نیاورم .
اگر یک روزی لیست اسامی افرادی که از صندوق سانتافه خریدن مشخص شود ،جز اسامی همین دوستان صندوقی و دوستان شان، اسامی ای را نخواهیم داد !