شاید باورتان نشود این متن یک پیامک است از یک دیتا که با شماره مشخص ارسال همگانی شده است ، راستش اولش خودم هم تعجب کردم و متن پیامک را بالا پایین کردم تا مطمئن شوم که شوخی نیست اما گویا کاملا جدی بود. متن این گونه تنظیم شده بود"سریع و آسان سیکل و دیپلم بگیرید .چهار دانگه مدرسه ی ... شماره تماس..."
سال نو در راه است و پیام های تبلیغاتی نوبرانه این جشن باستانی است ، تا دیروز اغلب پیامک ها حول محور کسب و کار و تجارت می چرخید و زیاد هم تعجب بر انگیز نبود ؛ شاید کلافه کننده باشد اما به هر صورت پذیرش این موضوع زیاد غریب به نظر نمی رسد .حتی اگر بدانیم برای اولین بار در جهان، تبلیغات وایبری در ایران انجام پذیرفته و این روش با منشور شبکه اجتماعی وایبر مغایرت دارد اما باز زیاد تعجب بر انگیز نیست .
اما اینکه که دیپلم و سیکل گرفتن هم در زمره کسب و کار و تجارت قرار بگیرد قبول کنید که جای تعجب دارد و من هم مثل هر شهروندی که این پیامک را دریافت نمودم به دیده تردید به این موضوع نگریستم .
به نظر می رسد در آشفته بازاری که در سیستم آموزشی کشور به وجود آمده و وزیر آموزش و پرورش که میان آب و آتش گیر افتاده از طرفی معلمان تهدید به تحصن می کنند و از طرفی دیگر مجلسیان تهدید به استیضاح ، رسیدگی به این دست پیامک ها شاید در الویت صدم آموزش و پرورش هم نباشد و من هم نه دلخوشم و نه امیدوارم که مسئولی از مسئولین خدموم وزات آموزش و پرورش رسیدگی به این پیامک را در دستور کار خود قرار دهد .
اما آن کس که این پیامک را ارسال کرده بی شک خوب می داند که در این آب گل آلود تا بخواهد می تواند ماهی شکار کند ؛ و حتی اگر فرض هم بگیریم این فقط شوخی آخر سال است باید گفت طراح این شوخی؛ واقعاً مضحک تر از وضعیت فعلی آموزش و پرورش چیزی را نتوانسته دست مایه خود کند ، لذا در طنزی غم آلود چوب حراج به مدارک دیپلم و سیکل آموزش و پرورش زده تا وضع موجود را خنده دار تر کند.
البته شاید هم این موضوع مصوب آموزش و پرورش باشد و از آنجا که سازمان نظام وظیفه در اقدامی خدمت سربازی را به قیمت های تعجب بر انگیزی به فروش رسانده ، آموزش و پرورش هم در اقدامی مشابه و با تاسی جستن از این سازمان قصد داشته باشد مدارک تحصیلی را به فروش برساند تا شاید بخشی از کسری بودجه چند هزار میلیاردی آموزش و پرورش را جبران نماید .
وقتی نگاه آموزشی کشور " معیشتی " می شود لاجرم آن را باید یک بنگاه اقتصادی در نظر گرفت و صد البته با ارسال این دست پیامک ها به پر بار شدن این بنگاه اقتصادی کمک باید کرد ؛ به خاطر همین دوست دارم به ارسال کننده این پیامک دست مریزاد بگویم و از ایشان تشکر و قدر دانی نمایم .
تا زمانی که مجلسیان با اعمال نفوذ در اموری ابتدایی آموزش و پرورش می توانند وزیر این وزات خانه را بی حرکت نگه دارند تا معلمان نیز با حرکت های خودجوش و غیر خود جوش ، سازمان دهی شده یا سازمانی و صنفی تیر خلاص را به وزیر آموزش و پرورش شلیک کنند ؛ زیاد تعجب بر انگیز نیست که پیامکی بیاید و دیپلم و سیکل بفروشد و صد البته دیر و دور نیست که صدای اخباری از جایی درز کند که برخی از مجلسیان و وزیران همان طور که قبلاً هم از این مدارک قلابی منتفع شده اند باز نفع بیشتری ببرند .
به هر تقدیر حال این روزهای آموزش و پرورش خیلی بد است ؛ و اگر بخواهیم دقیق تر بگویم بارانی است ؛با غبار محلی که خاکی هم از گوشه و کنار که بر سرش ببارد حتماً گِلی مناسب برای سر زدن می شود از آن گرفت .
در تاریخ بیست و یکم بهمن ماه، مطلبی با عنوان " طنز تلخ واگذاری خودرو به فرهنگیان، آن هم با پول خودشان " را در سایت الف منتشر نمودم، که بیشتر درد دل های برخواسته از 12 سال سرمایه گذاری در این صندوق بود، بدون هیچ خدماتی از این نهاد عریض و طویل.
در تاریخ بیست و پنجم بهمن ماه، روابط عمومی صندوق ذخیره ی فرهنگیان جوابیه ای به سایت الف ارسال نمودند تحت عنوان " پاسخ صندوق ذخیره فرهنگیان به یک مطلب الف ".
ضمن عرض تشکر فراوان بابت عکس العمل نهاد مذکور و پاسخ ارسال شده، نکانی را در این باره خدمت همکاران عزیز و روابط عمومی صندوق ذخیره فرهنگیان، اعلام می نمایم :
نکته اصلی اینکه: شخصی با نام " ... " با عنوان نماینده ی صندوق ذخیره فرهنگیان با بنده تماس گرفتند و خواستند که در مورد این مطلب با هم جلسه ای را برگزار کنیم، ساعت دوازده ظهر چهارشنبه بیست و نهم بهمن، اما وقتی امروز، چهارشنبه، به محل قرار مراجعه نموده و با شخص مورد نظر تماس گرفتم برای تعیین محل جلسه، با کمال تعجب ایشان گفتند که : " در اداره نیستند و برای کاری از اداره خارج شده اند! "
بعد از برخورد بسیار زننده این نماینده ی محترم، برای انصراف از صندوق ذخیره به اداره ی ناحیه یک آموزش و پرورش مراجعه نمودم.
شما خود تصور کنید وقتی نماینده یک بنگاه اقتصادی برای حضورش در این محل حقوق دریافت می کند، به این سادگی قرار خود را فراموش می کند، چگونه ممکن است بتواند از اموالی که من در اختیار ایشان قرار داده ام حفاظت کند؟
از مسولین این صندوق خواهش می کنم در انتصابات خود دقت بیشتری داشته باشند.
از جوابیه ی ارسال شده اما می توان نکات جالبی را دریافت نمود، من تا روزی که این جوابیه در سایت الف منتشر شد، از وجود روابط عمومی و نماینده صندوف در استان ها، بی اطلاع بودم، حالا سوال این جاست، چه لزومی به وجود چنین مجموعه ای است؟ مگر چنین بوروکراسی خود مستلزم پرداخت هزینه های سنگین نیست؟
دادن این جوابیه توسط هر کسی امکان پذیر بود. نیازی به داشتن چنین پرسنلی نیست، آن هم با این کاربری!
مطلب دیگر اینکه، نویسنده جوابیه در هیچ جای مطلب خود اشاره ننمودند که " چه کسانی توان پرداخت چنین اقساطی را دارند؟"
یا " کدام بخش خصوصی حاضر شده است تا وام های یک میلیارد و سیصد میلیون ریالی به فرهنگیان اعطا کند؟ آن هم با حدود ده درصد سود کمتر از عرف بانک های کشور"
چرا نویسنده مطلب جوابیه، صغری و کبری چیده اند تا عمل خود را توجبه نماید؟
یکی از موارد قابل اشاره در این جوابیه، ارائه گزارشی است که خود محل اشکال فراوانی است: 100000 خودروی واگذار شده با احتسابی به طور متوسط 7 میلیون تومان وام، عددی حدود 700.000.000.000 خواهد شد، در تمام مدت واگذاری خودروها به فرهنگیان. حال 1700 خودرو با میانگین وام 100000000 میلیون تومان، به عدد 170.000.000.000 و این عدد را به 700.000.000.000 تقسیم کنیم، حدود یک چهارم آن 100.000 خودرو! یعنی با این پول می توان به حدود 25000 نفر وام خرید خودرو داد!
سخت است باور اینکه در یک واگذاری حدود یک چهارم تمام واگذاری های قبل وام داد، آن هم برای 1700 نفر!
در جوابیه آمده است " بدون هیچ گونه سرمایهگذاری از سوی مؤسسه و حتی پرداخت کارمزد به مؤسسه قبول کرده است. " سخت است باور چنین مطلبی در چنین شرایط اقتصادی.
" برخی از یادداشت های همکاران در ذیل جوابیه، خود سوال های جالبی است که بهتر است به آنها پاسخ داده شود با ذکر شماره ی سوال، بدون پرداختن به حاشیه های اضافه، سوالاتی مانند :
1- بدترين چيز اين است كه يك عده اي از معلمان از جمله بنده را بدون اطلاع عضو صندوق كرده اند و زماني كه من براي انصراف به حسابداري رفتم ، انصراف مرا پذيرفتند اما پس انداز اين چند ماه را به من باز نگرداندند و بالا كشيدند . دليل آنها هم اين است كه " همه عضو هستند مگر آنها كه نمي خواهند ! "
كه اين حرف اساسا به لحاظ حقوقي فاقد اعتبار است اما چون مردم ما به مباني حقوقي آشنايي ندارند هر از چند گاهي يك كلاه قشنگ بر سرشان مي رود .
2- اگر ماجرای این بخش نامه به صورتی است که جوابیه نشان می دهد استدعا دارم فقط و فقط یک کار را انجام بدهید تا ماجرا ختم به خیر شود و اعتماد فرهنگیان نسبت به صندوق بر قرار بماند :اگر این تسهیلات مال بخش خصوصی است ، لطفا نام بخش خصوصی را ذکر کنید .
3- برای من ودیگر همکاران غیر قابل باور است که بخش خصوصی بیاید و کاری بدون مزد و منت برای فرهنگیان انجام دهد .در حالی که بانک ملی کشورمان حاضر نیست یک وام عادی به فرهنگیان بدهد واعطای وام به فرهنگیان را منوط به استفاده از سر مایه صندوق ذخیره می کند بسیار بعید است که بخش خصوصی بیاید و چنین کاری انجام بدهد .
4- یعنی اگر از پراید ناراضی بودیم باید پرادوبخریم؟! از این همه خوشی می ترسم! برادر من به جای ماشین های خارجی که پرداخت اقساطش از توان قاطبه معلمین خارج است، تعداد بیشتری پژو و سمند و دیگر ماشین ها در محدوده قیمتی متناسب برای فرهنگیان در نظر می گرفتید. از این گذشته چطور اقساط پراید و پژو و سمند سه ساله و بسیار سنگین بسته میشه ولی اقساط اپتیماو...هفت ساله؟ نکنه برای رعایت حال مستضعفین آزرا سوار؟
5- سوال کلی و اساسی این بود که کدام معلم را پیدا می کنید که بتواند یک ونیم میلیون تومان برای اقساط این گونه ماشین ها پرداخت کند و البته با بقیه حقوق !!! هم چرخ زندگی اش بچرخد ؟مگه مبلغ فیش معلمان را ین حضرات نمی دانند.که البته این نامه بلند بالا از دادن به این سوال طفره رفته است .
6- تو را خدا برو به پرداخت یکصد میلیارد تومانی تسهیلاتی صندوق ذخیره فرهنگیان به شرکت فراز به بهانه رفاه فرهنگیان در بخش مصرف را ببینید که این پول فرهنگیان بدبخت چگونه به ساخت وساز برج تبدیل شده است . لطفا تحقیقی هم درمورد استفاده کننده این بیت المال هم بفرمایید .
7- سلام. چه راحت می گوییم 15 درصد سود و 22 درصد بهره بانکی و ... و این در حالی است که طبق آیات قرآن هیچ عذری پذیرفته نیست .
8- اولا جواب صندوق ذخیره اصلا قانع کننده نبود ؛درثانی فکر نکنم هیچ معلمی حتی یک نفرم در خواست این نوع خودروها را کرده باشه چون اقساطش به حقوق یک میلیون و300 هزاری معلما نمی خوره پس این یک دروغ بیش نیست ؛ ثالثا این صندوق کدام رفاه را برای معلم تامین کرده هی میگید رفاه ؟
8- کدام یک ازخدمات صندوق ذخیره فرهنگیان بی منت و بی مزد و مواجب بوده . اون پراید روهم باکلی سود و به قید قرعه و پارتی به بعضیها میدن .
9- من یه فرهنگی هستم با 24سال سابقه.هرچی تلاش می کنم می بینم با این گرونی و چندرغاز حقوق نمی تونم از خودروهای قسطی شرکت لیرینگ فرهنگیان بردارم چون اگر اینکار رو بکنم باید خودم و زن و بچم باد هوا بخوریم،نمی دونم کدوم فرهنگی!! تونسته ماشین خارجی از این شرکت برداره؟ا
10- سود سرمایه گذاری های صندوق ذخیره فرهنگیان که سالانه افزایش می یابد به جیب چه کسانی واریز می گردد؟معلمان؟
11- چرا واسه ماشین هایی که ما می تونیم بخریم، سند در رهن شماست، اما اینها که مال خودتونه، سندش آزاده؟
12- یعنی تعداد معلم هایی که می تونن خودروی 100 میلیونی بخرن با تعداد کسانی که پراید سوار میشن، توی آموزش و پرورش یکسانه؟؟
13- بعد از 24 سال و اندی سابقه خدمت در آموزش و پرورش و تدریس صادقانه هنوز یه سرپناه کوچولو برای خانواده ام ندارم و سرگردان و مستأجر هر کس و ناکسی هستم. اونوقت صندوق ذخیره فرهنگیان ماشین های چند صد میلیونی به معلمان میده! این معلما رو میشه به ما هم نشون بدید جناب صندوووووق؟!!!!
14- به بانک سرمایه مراجعه کردم گفتن حقوقت چقدره؟ وقتی جواب دادم بهم گفتن ما فقط به مشاغل پردرآمد وام میدیم.(پزشکان، بازاریان و ....)
15- یعنی تعداد معلم هایی که می تونن خودروی 100 میلیونی بخرن با تعداد کسانی که پراید سوار میشن، توی آموزش و پرورش یکسانه؟؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
١٢ نفر از دانشآموزان شینآبادی به همراه خانوادههایشان دیروز برای چندمینبار مقابل وزارت آموزش و پرورش تجمع کردند. خبر را «اسرین معروفی»، یکی از دانشآموزان مدرسه انقلاب اسلامی شینآباد در پیرانشهر آذربایجانغربی که ١٥ آذر سال ٩١ به دلیل منفجر شدن بخاری نفتی کلاسشان در آتش سوختند، به «شهروند» داد. او زنگ زده بود تا بگوید هنوز مشکلات او و ١١ نفر از ٢٩ دانشآموزی که آن روز، آتشسوزی زندگیشان را عوض کرد از صبح زود به مقابل وزارت آموزش و پرورش در خیابان قرنی تهران آمدهاند تا وزیر را ببینند اما از دیدار وزیر خبری نیست. آنطور که خانوادههای این دانشآموزان میگویند، پرداخت نشدن مستمری بعد از گذشتن دو سال از حادثه آتشسوزی شینآباد و دیگر مشکلات باعث اعتراض آنها شده است.
«علی صالح»، پدر «نادیا صالح»، یکی از دانشآموزان شینآباد درباره تجمع اعتراضآمیز او و همشهریهایش مقابل ساختمان وزارت آموزش و پرورش به «شهروند» میگوید: «ما از صبح زود به خیابان قرنی آمدیم و خواستیم که با آقای فانی، وزیر آموزش و پرورش دیدار کنیم اما با اینکه میدانستیم آقای وزیر در ساختمان وزارتخانه حضور دارد، اجازه ندادند با او دیدار کنیم و گفتند جلسه دارد.
سوال ما اینجاست که در این دو سال و با وجود مشکلات زیادی که ما داشتیم، آقای وزیر جدید یکبار هم به دیدار ما نیامده است.» او ادامه میدهد: «دو سال از زمانی که به ما قول دادند برای بچههایمان مستمری در نظر میگیرند، میگذرد ولی هنوز این بچهها مستمری دریافت نمیکنند. از طرف دیگر مشکل بیماری پدران این دانشآموزان هنوز به جا است. ما در حال حاضر سه روز شینآباد و سه روز تهران هستیم و عملا نمیتوانیم کاری بکنیم. از طرف دیگر وزارت آموزش و پرورش، سه ماه و نیم است که فاکتورهای ما را برای رفت و آمد به تهران و پیرانشهر ندادهاند و معلوم نیست ما با وجود بیکاریمان باید این همه خرج را از کجا تأمین کنیم.» صالح میگوید که چون این دانشآموزان مرتب برای درمان به تهران میآیند و برمیگردند، نمیتوانند درست درس بخوانند و از بقیه دانشآموزان کلاسشان عقب هستند: «بچهها معلم جدا ندارند و از درس بسیار عقب هستند.» او البته میگوید که دیه کامل هشت نفر از این دانشآموزان و به توصیه نوبخت، سخنگوی دولت پرداخت شده است.
راک، پدر آمنه یکی دیگر از دانشآموزان شینآبادی هم دراینباره میگوید: «هنوز مشکلاتی چون ایاب و ذهاب و رسیدگی به امر درمان در بیمارستان حل نشده است. به عنوان مثال بیمار ما را وقتی از اتاق عمل میآید و هنوز کامل به هوش نیامده، مرخص میکنند و مریض دیگری برای بستری میآورند و کسی پاسخگو نیست.» او از تغییر تیم درمانی فرزند خود و سایر کودکان شینآبادی در بیمارستان هم انتقاد کرد.
پدر سیما شادکام هم میگوید که «هماکنون دو سال و نیم است که به دلیل پیگیری درمان سوختگی فرزندان خود و تردد دایم به تهران کار خود را از دست دادهایم، این در حالی است که دولت به ما وعده داده بود، ٥٠٠میلیون تومان برای حل مشکلات معیشتی خانواده دانشآموزان شینآبادی اختصاص یابد که این رقم محقق نشد.»
اسماعیلپور، پدر آمنه اسماعیلپور یکی از دانشآموزان شینآبادی هم درباره مشکلات این دانشآموزان میگوید: «علاوه بر مشکل ایاب و ذهاب و درمان، هنوز آموزش و پرورش برای این بچهها معلم برای تدریس خصوصی در نظر نگرفته است. قرار بود مستمری مادامالعمر برای این دانشآموزان فراهم شود که آن هم هنوز محقق نشده است. متاسفانه بسیاری از وعدهها عملی نشده است.»
حسین احمدینیاز، وکیل دانشآموزان شینآباد هم میگوید که ۱۸ نفر از این دانشآموزان هنوز دیه کامل را دریافت نکردهاند: «از ١٨ نفر از این دانشآموزان رضایت گرفته شده است تا دیه کمتری به آنها پرداخت شود. از طرف دیگر وزیر آموزش و پرورش وعده داده بود که با این دانشآموزان و والدین آنها دیدار داشته باشد ولی با وجود وعده قبلی، این دیدار انجام نشد. دانشآموزان شینآبادی و والدین آنها انتظار دارند تا دولت تدبیر و امید پاسخگوی مشکلات آنها باشد و حقوقشان نادیده گرفته نشود.»
او درباره پرداخت مستمری مادامالعمر به دانشآموزان شینآباد هم میگوید که این موضوع در بودجه سال ٩٤ در دست بررسی است و در کمیسیون تلفیق نیز تصویب شده است.
گزارش سخن معلم از کودکان شین آباد را ( این جا ) بخوانید .
گروه اخبار /
صبح امروز گروههایی از معلمان در نقاط مختلف کشور در اعتراض به تغییر نکردن دستمزدشان در سال آینده طبق لایحه بودجه، تجمعاتی را برگزار کردند.
منابع خبری ایلنا تا این لحظه از برگزاری این تجمعات اعتراضی در استانهای خراسان رضوی، لرستان، هرمزگان کردستان، خوزستان، فارس، قزوین خبر دادهاند. همچنین تجمع اعتراضی معلمان در تهران که پیش از این قرار بود بعد از ظهر امروز در مقابل ساختمان مجلس برگزار شود، از ساعاتی پیش از موعد مقرر در حال شکلگیری است و منابع خبری ایلنا در اعت 11 و 30 دقیقه از تجمع 600 نفری معلمان تهران در مقابل مجلس خبر میدهند.
معلمان معترض در تهران به ایلنا گفتهاند که دلیل اعتراض آنان تبعیضهای صورت گرفته در سیستم آموزش کشور و اجرانشدن بندهایی از قانون خدمات کشوری مرتبط با کارکنان دولت است.
یکی از معلمان که در مقابل اداره آموزش و پرورش قزوین حضور داشت، دربارهٔ دلایل این تجمع به ایلنا گفت: تبعیضهای صورت گرفته در سیستم آموزشی کشور بین فرهنگیان و همچنین اجرا نشدن قانون خدمات کشوری که منجر به تبعیضهای گسترده بین فرهنگیان و کارکنان دولت شده است از دلایل اصلی این تجمع سراسری است.
معلمان در تجمع امروز پلاکاردهایی را به همراه دارند که روی آنها نوشته شده «ما از فرق می نالیم، نه از فقر» ،«معلم فرهنگ ساز جامعه را دریابید.»
گفتنی است معلمان حاضر در تجمعات اعتراضی ضمن تاکید بر اجرای کامل نظام و حقوق هماهنگ کارکنان دولت، خواستار اجرای فوری و بیقید و شرط بند ۵ مادهٔ ۶۸ قانون مدیریت خدمات کشوری هستند که به دولت اجازه میدهد برای مشاغل هم سطح کاردانی حداکثر ۷۰۰ امتیاز برای کارشناسی ۱۵۰۰ و برای کارشناسی ارشد به بالا ۲۰۰۰ امتیاز برای افزایش فوق العاده شغل در نظر بگیرد. تجمع کنندگان همچنین به میزان بودجهٔ در نظر گرفته شده برای آموزش و پرورش در سال ۹۴ نیز معترضند.
کنشگران صنفی جامعه فرهنگیان معتقدند بودجهٔ اختصاص یافته برای وزارت آموزش پرورش در سال آینده در شرایطی که این وزارتخانه با ۵ هزار میلیارد تومان کسری بودجه مواجه است، نمیتواند پاسخگوی نیازهای بدنهٔ این وزارتخانه یعنی کادر آموزشی باشد.
گروه اخبار :
پیرو اطلاعیه قبلی در سایت سخن معلم در مورد معرفی کاندیداهای شورایاری در سطح استان تهران ( این جا ) به اطلاع می رساند :
دوستان و همکاران فرهنگی پس از تایید شدن می توانند مشخصات و برنامه های خود را به همراه یک عکس با کیفیت خوب به سخن معلم ارسال فرمایند.
موضوع: رزومه (مهدی خلیلی)
مهدی خلیلی - کاندیدای شورایاری محله امیرآباد شمالی
تلفن 09128698547
مشخصات :
- فوق لیسانس پژوهش علوم اجتماعی
- مدرس دانشگاه آزاد اسلامی و کارشناس ارشد آموزش و پرورش و دبیر دبیرستان شهدای بدر منطقه 2
- صاحب امتیاز و مدیر نشریه آشیانه خوشبختی که ده شماره آن به چاپ رسید.(این مجله تنها مجله با موضوع سبک زندگی اسلامی و ایرانی ؛هویت ملی ؛زبان مادری و سرزمین پدری است.)
- نگارش کتاب با عناوینی چون جرم، زندان و مجازات های جایگزین، امور قضایی و حقوقی ایران در سفرنامه ها، رازهای نام گذاری اسامی ایران و فرهنگ تردد و رانندگی ایرانی.
- نگارش ده ها عنوان مقاله در روزنامه های سراسری چون ابرار اقتصادی، همشهری، کارون، اسرار و حمایت و سایت بهارنیوز.
- کسب ده ها رتبه برتر در جشنواره های علمی؛پژوهشی؛ شغلی و مطبوعاتی در سطح ملی و بین المللی
برنامه ها :
- تغییر نام امیر آباد به کارگر شمالی توهین به امیر کبیر و تحقیر مردم فرهنگ دوست این محله است.مسوولان شهر بدانند اینجا امیر آباد است .
- محله امیر آباد شمالی به عنوان فرهنگی ترین و دانشجویی ترین محله ایران است .این محله باید به عنوان میراث ملی و فرهنگی در سازمان میراث فرهنگی ثبت گردد.
- تلاش برای حل مشکلات ترافیکی ؛ صنفی ؛معیشتی و اقتصادی محله امیرآباد با استفاده از همه ظرفیت های موجود محله.
- ارتقای شاخص های فرهنگی و هنری با استفاده از نظرات هنرمندان و استادان و دانشجویان محله امیرآباد شمالی
- راه اندازی خانه سلامت روان و مشاوره در راستای ارتقای سلامت روان و بهداشت روان.
- داشتن نشریه محلی برای محله امیر آباد یک ضرورت است تا صدای شما به گوش مدیران و مسوولان شهری برسد. در این نشریه شما بگویید و بنویسید و مدیران و مسوولان بشنوند و کار کنند.
- برگزاری جشنواره های محلی در راستای ارتقای محله محوری.
- محله من خانه من است و من خانه خود را دوست دارم.در این راستا ضرورت دارد همه محله را دوست داشته باشیم و در در رفع مشکلات آن بکوشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
به نام دوست
معلمی زیباست ، دوستش دارم ، به واقع از روی علاقه آمدم . معلمی عالی است زندگی با جوان ونوجوان . سفر به دنیای شور و هیجان ، دوری از غصه نان، دوری از غصه فرزند و آینده، آموزش آنچه می دانم و یاد گرفتن و تصحیح آنچه او قبل از من یاد گرفته؛ من از این شغل لذت می برم و به آن راضی، اما حیف ، حیف که دیگر کسی آن دوست ندارد. مسئولین از آن فراری اند و شاید متنفر ! شاید آرزویشان باشد که این همه معلم در کشور نبودند.شاید... شاید آرزویشان تعطیلی همه مدارس باشد شاید...شاید!
چرا؟
خرجشان زیاد است ، فهم شان زیاد است ، زیادند ، زیادند!
ای کاش این همه بی مهری ها نبود تا با شغلم لذت می بردم. ای کاش...
من معلمی را دوست دارم اما آن را که بر من گمارده اند از آن بیزار است. من از آموزش لذت می برم اما او که باید زمینه ساز باشد از آن متنفر است. دستانم بی رمق، زبانم قفل، راهم ناهموار؛ . چه باید کرد وقتی نمی توانی آنچه را دوست داری انجام دهی.توانی نداری که به آنچه ایمان داری عمل کنی ، دیگر رمقی نمانده است.
ای کاش در زمان کسی بودم که پر کردن دهان معلم از طلا برایش پاداشی عادی بود.
ای کاش گوشی برای سخن آن بزرگ پیدا می شد، طلا که هیچ ، ای کاش زخمی نمی زدند و لااقل کمتر از دیگرانش نمی کردند خوارش نمی نمودند و با دیگران مقایسه اش!!
چه گناهی دارند این اطفال معصوم که باید با نفت و ماشین و فرش و ... مقایسه شوند؟
ای کاش نه برای معلم که برای فرزندان این مملکت ارزشی قائل بودند. ای کاش نه به معلم که به جوانان و نوجوانان این مملکت احترامی می گذاشتند . چه بی مهرند این بزرگان در حق عزیزان مان.
چه ظلمی می کنیم ما به فرزندان مان.
چه گناهی کرده اند که باید به آنان بی مهری کرد؟
ای کاش کسی به فکرشان بود. ای کاش ای کاش ...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - تهران دکتر محمد روزبهانی، عضو مجمع فرهنگیان ایران اسلامی گفت :« در دولت نهم و دهم نه تنها به فرهنگیان توجهی نشد بلکه به شدت با تشکل های فرهنگی برخورد شد. در زمان دولت نهم و دهم، با توجه به اجرای شتاب زده ی طرح هدفمند کردن یارانه ها، قدرت خرید معلمان و البته همه ی کارمندان کاهش صد درصدی پیدا کرد.»
این فعال صنفی افزود:«افزایش دلار و کاهش ارزش پول ملی، همراه با تورم 40 درصدی، توان زندگی را از قشر کارمند گرفته بود. فرهنگیان که در دوره ی دولت اصلاحات به سطح متوسطی از رفاه رسیده بودند و می شد آن ها را جزو گروه بالای طبقه متوسط به حساب آورد، با کاهش یک باره ی قدرت خرید، احساس نابرابری بیشتری داشتند اما به دلیل جو امنیتی حاکم بر فضای آموزش و پرورش، که توسط مسئولین سابق دولت دهم و آموزش و پرورش به وجود آمده بود، قادر به اعتراض و درخواست رسیدگی بیشتر نبودند. بعد از سال 85 و برخورد با معلمان، در سال های بعد شاهد فضای سنگینی بر آموزش و پرورش کشور بودیم و با وجود مشکلات معیستی فراوان، تنها به صورت جسته و گریخته ،نوشته های انتقادی از تعدادکمی ازمعلمان، در مطبوعات منتشر می شد »
عضو مجمع فرهنگیان ایران اسلامی با بیان این که با روی کار آمدن دولت یازدهم، فضای سنگین حاکم بر آموزش و پرورش تا حد بسیاری کنار رفت، گفت :« فرهنگیان و تشکل های فرهنگی که سال های سختی را تجربه کرده بودند با این گشایش فضا، شروع به فعالیت مجدد و بازسازی تشکیلات خود نموده اند. این فضای آزاد کنونی که برای فعالیت تشکل های فرهنگی نسبتا مناسب است، باید با تدبیر مدیریت شود. فرهنگیان باید به جای گرفتار شدن و افتادن در چرخه رفتارهای جمعی، به کنش هدف مند گروهی روی آورند.»
روزبهانی در پاسخ با این سوال که مرادش از رفتارهای جمعی چیست، اظهار کرد:«رفتار جمعی عبارت است از الگوهای رفتاری بیساختار، خودانگیخته، هیجانی و پیشبینیناپذیر. افرادی که از رفتار جمعی پیروی میکنند، در برابر محرک خاصی که ممکن است شخص دیگر یا حادثه معینی باشد، واکنش نشان میدهند. رفتار جمعی احساسی است و واکنشی ادر حالی که کنش هدفمند گروه، مبتنی بر عقلانیت و خرد جمعی است و تمام هزینه -فایده ی یک عمل اجتماعی در یک کنش هدف مند محاسبه می شود.»
وی افزود:«به عنوان مثال رفتار جمعی ممکن است با یک شایعه، خبر غیر موثق و یا حتی موثق و یا با یک بیانیه ی بی نام و نشان مثلا به نام یک گروه شروع شود، بدون این که یک گروه مشخص مسئولیت آن را بپذیرد و در چرخه ی هیجانات افتاده و غیر قابل پیش بینی باشد و در نهایت نتیجه ای برای کسی نداشته باشد.»
این فعال صنفی،با بیان این که فرهنگیان و تشکل های فرهنگی، که دلیل شکل گیری شان نه انجام رفتارهای جمعی هیجانی، که رفتارها و کنش های هدف مند عقلانی است،ابراز داشت :« این تشکل هافرصت خوبی دارند تا با گسترش تشکیلات در چارچوب قوانین موجود و عضو گیری و هدف گذاری روشن و مشخص،بتوانند با یک برنامه ریزی دقیق و چند ساله به سمتی حرکت نمایند که یک میلیون فرهنگی را برای رسیدن به مزایای اجتماعی مناسب که به واقع حقشان است نمایندگی نمایند.»
روزبهانی درباره اعتراضات صنفی این روزهای معلمان گفت :«فرهنگیان در چند سال گذشته،از راه های مختلف به وضعیت معیشت خود اعتراض داشته اند؛ چه در رسانه ها و چه به صورت تجمع و تحصن در مدارس و ادارات آموزش و پرورش و حتی جلوی مجلس، اما این اعتراضات نتیجه ی قابل لمسی نداشته و فرهنگیان را به هدف شان که بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی شان است ، نرسانده است.به تازگی دوباره بین بخشی از فرهنگیان زمزمه هایی است مبنی بر اعتراض و اعتصاب . اما در این زمینه بین همه ی فرهنگیان با یکدیگر و تشکل ها هماهنگی و هم رایی وجود ندارد. برخی اولویت را به اعتراض و اعتصاب می دهند و بعضی دیگر به گسترش تشکل ها و سازمان دهی.»
وی ادامه داد:«سوال این است در این موقعیت اولویت چیست؛ تشکل یابی و سازماندهی یا اعتصاب و اعتراض؟ تعداد معلمان کشور بیش از یک میلیون نفر است. همه آنها دارای تحصیلات دانشگاهی و بعضا تکمیلی هستند ، اما از وضعیت معیشتی مناسبی برخوردار نیستند. میزان درآمد معلمان در مقایسه با سایر کارمندان دولت و حتی سایر اقشار جامعه کم است و این موضوع با عث نارضایتی اکثریت آنها شده است.»
روزبهانی با بیان این که دلایل درون گروهی و برون گروهی بسیاری در این زمینه تاثیر گذار است و از تاثیر گذار بودن اعتراض فرهنگیان کاسته است، گفت :«از جمله علل درون گروهی می توان به موارد زیر اشاره کرد :«منفعل بودن اکثریت فرهنگیان کشور در رابطه با وضعیت معیشتی خود،نداشتن رسانه ی سراسری و تاثیر گذار، نبود یک تشکل قوی و سراسری که همه ی فرهنیگان بتوانند عضو آن شوند.»
دکتر روزبهانی بی توجهی دولت و مجلس به وضعیت معیشتی فرهنگیان و زیاد دانستن تعداد فرهنگیان توسط مسئولین و حتی بعضی از افراد جامعه را از علل برون گروهی دانست.
وی تصریح کرد :«فرهنگیان برای رسیدن به وضعیت مناسب معیشتی و منزلتی باید بتوانند دولت و مجلس را قانع و یا مجبور نمایند به وضعیت آنها توجه ویژه داشته باشد و این امر در صورتی امکان پذیر است که خواسته های به حق شان توسط یک تشکل سراسری و یک رسانه ی سراسری مانند روزنامه یا هفته نامه پیگیری و بیان شود . این تشکل می تواند با عضویت رسمی حداقل پنجاه هزار نفر از فرهنگیان سراسر شکل گیرد. آموزش و پرورش دارای 700 منطقه و ناحیه ی آموزش و پرورش است. اگر این تشکل سراسری بتواند در هر منطقه بین 50 تا 100 نفر از فرهنگیان را به عضویت در آورد و این تعداد از اعضا به طور فعال در عرصه ی فعالیت های صنفی و حتی سیاسی حضور داشته باشند به نیرویی تاثیر گذار برای رسیدن به خواسته های به حق و قانونی فرهنگیان تبدیل می شوند. این هدف دور از دسترس نیست. 50 تا 100 نفر در هر منطقه مجموعا در حدود 30 تا 60 هزار نفر می شود که در حدود 5 درصد از جمعیت فرهنگیان کشور است. با حق عضویت همین 5 درصد (50 هزار نفر) که بسیار اندک است، مثلا در حدو پنج هزار تومان در ماه ،می توان 250 میلیون تومان جمع آوری کرد تا در مصارفی مانند ،ایجاد یک رسانه ی قوی و موثر، برگزاری همایش ها و نشست ها و سایر هزینه های مورد نیاز تشکل صرف شود.»
دکتر روزبهانی با تاکید بر این که فرهنگیان ابتدا باید نسبت به ایجاد یک تشکل سراسری، که همه ی فرهنگیان را با هر عقیده و نظری تحت پوشش قرار دهد، اقدام نمایند و در کنار ایجاد تشکل سراسری اقدام به راه اندازی رسانه ،روزنامه یا هفته نامه ،فراگیر نمایند، گفت :«البته در کنار این دو اقدام ضروری و اساسی ،شفافیت در اهداف و خواسته ها ضروری به نظر می رسد ،به صورتی که اهداف و خواست ها برای اکثریت فرهنگیان قابل فهم و جز اولویت هایشان باشد ، نه اینکه صرفا خواست های گروهی اندک از فرهنگیان پوشش داده شود. اهداف و خواسته ها بایست مورد تایید اکثریت فرهنگیان کشور باشد.»
انتهای پیام /*
سال 91 آخرین سالی بود که پیک نوروزی به صورت اجباری توزیع شد و از آن سال به بعد بحث توزیع اختیاری پیک نوروزی به میان آمد و حالا برای دومین سال متوالی پیک نوروزی به صورت غیرمتمرکز توزیع خواهد شد. همچنین وزیر آموزش و پرورش میگوید: «امسال امر تکالیف نوروزی به معلمان و مدارس واگذار میشود، ممکن است یک معلم ابتدایی برای دانشآموزانش تکلیف تعیین کند یا در مدرسه معلمان با همکاری یکدیگر پیک نوروزی را آماده کنند و پیک نوروزی به صورت متمرکز توزیع نخواهد شد.» (روزنامه فرهیختگان 3 اسفند 93)
درباره سود و زیان مشق نوروزی، دیدگاههای گوناگون و گاه ناسازگاری وجود دارد. برای نمونه، طرفداران آن بر این باورند که وجود این ابزار آموزشی، آمادگی دانشآموزان برای بازگشت به روند آموزش- پس از پایان تعطیلات- را آسان میکند. کسانی که تجربه آموزگاری را دارند، میدانند همواره دانشآموزان پس از تعطیلات درازمدت، تواناییهای پیشین را ندارند و چندین روز یا هفته نیاز است تا دوباره به چرخه آموزش بازگردند و فرآیند آموزش را پیگیری کنند.
از سوی دیگر مخالفان میگویند، دانشآموزان در این ساختار آموزشی حافظهمدار و نتیجهگرا، چندان نقشی در بازآفرینی، گسترش و ژرفش موضوع یادگیری ندارند و دانشآموزان کامیاب، کسانی هستند که درون مایههای آموزشی را به خوبی به خاطر میسپارند و در یکی، دو ساعت برگزاری آزمون، از پس پرسشهای کلیشهای برمیآیند و نمره دلخواه خود، آموزگار و پدر و مادرهایشان را به دست میآورند. اما پس از چند روز یا چند ساعت همه چیز به فراموشی سپرده میشود و انگار نه انگار درسی خوانده شده است و یادگیری رخ داده است و هزینهای برای خانواده و کشور در پی داشته است.
تاکنون پژوهشی درباره کارایی «پیک نوروزی» در فرآیند آموزش کشور انجام نگرفته است و تنها گفتوگوهایی کمبسامد در میان خانوادهها و آموزگاران درگرفته و پس از پایان نوروز نیز- مانند بسیاری از موضوعهای اجتماعی دیگر- دوباره به فراموشی سپرده شده است. از این رو تصمیم ناگهانی در حذف «پیک نوروزی» بسیار پرسشبرانگیز و شگفتآور است. اگر این ابزار آموزشی ناکارآمد است و پیامدهایی ناگوار برای آموزش نوآموزان در پی داشته است، چرا تاکنون و در دورانی طولانی، بر تهیه و انجام تکالیف آن پافشاری شده است؟
پس از کدام بررسی و کار کارشناسی به این تصمیم رسیدیم؟ آیا تاکنون دیدگاه آموزگاران درباره کارآمدی «پیک نوروزی» و اثر این ابزار آموزشی روی آمادگی نوآموزان پیش و پس از تعطیلات نوروز مورد سنجش قرار گرفته است؟
آیا درست است، بیآنکه دیدگاه آموزگاران- بهعنوان اثرگذارترین عنصر آموزش- مشخص شود، بر حذف پیک نوروزی پا فشاری کرد؟