صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گفت و گو مدارس غیرانتفاعی بهترند یا دولتی؛ این سوال سال‌هاست تبدیل به سوال اصلی خانواده‌هایی شده که فرزندان شان در سن ورود به مدرسه‌اند. در همه این سال‌ها بین کارشناسان آموزشی و حتی مسئولان آموزش و پرورش دراین‌باره تفاوت نظر وجود داشته؛ این‌که بچه‌ها به مدارس غیرانتفاعی بروند، پول بیشتری بدهند و مهارت‌های مختلفی را یاد بگیرند یا این‌که مدارس دولتی بچه‌ها را جامعه‌پذیرتر و با جامعه سازگارتر می‌کند همیشه جزو این اختلاف‌ها بوده است. حالا و با نزدیک شدن فصل ثبت‌نام در مدارس، میزگردی دراین‌باره با حضور مهدی بهلولی و محمدرضا نیک‌نژاد، معلم، عزت الله مهدوی، کارشناس آموزشی و معاون آموزشی بعضی ادارات آموزش و پرورش تهران و حمید مدنی، پدر دانش‌آموزی که در آستانه ورود به مدرسه در اول دبستان است، برگزار شد که شرح کامل آن را می‌خوانید.

سوالی که از زمان به وجود آمدن مدارس غیرانتفاعی و با گسترش آنها همیشه وجود داشته این است که آیا بهتر است دانش‌آموزان را به این مدارس فرستاد و برای آنها خرج کرد یا آنها را به شیوه‌ای که همیشه وجود داشته به مدارس دولتی فرستاد و در شرایط معمولی‌تری آموزش داد. پاسخ کلی به این سوال چیست؟
مهدی بهلولی، آموزگار:  در کل، آموزش دولتی بچه را با زندگی و واقعیت‌های جامعه آشناتر می‌کند. من معلم هم مدرسه دولتی و هم مدرسه غیرانتفاعی بوده‌ام و خودم فضای مدارس دولتی را بیشتر می‌پسندم.
به چه دلیل؟ چون طرفداران مدارس غیرانتفاعی هم دلایل خودشان را دارند.
بهلولی : به این دلیل که در مدارس دولتی اگر دانش‌آموز توقعی هم دارد، توقع منطقی دارد درحالی‌که توقعات دانش‌آموزان غیرانتفاعی بسیار زیاد است چرا که خیلی از آنها فکر می‌کنند چون پدرشان برای تحصیل آنها شش هفت‌میلیون به مدرسه پول می‌دهد، او باید به معلم بگوید که چه کار کند و چنین دیدی دارد. بعدها هم با همین دید به مردم نگاه خواهد کرد. این درحالی است که دانش‌آموز باید همیشه مرجعیت معقول و مشروع معلم را بپذیرد، اما خیلی مواقع می‌بینیم که وقتی بین دانش‌آموز و معلم، اختلافی پیش می‌آید، مدرسه غیرانتفاعی ترجیح می‌دهد که معلم را عوض کند چون در مدرسه غیرانتفاعی هر دانش‌آموز پنج تا شش‌میلیون برایش سود دارد و بنابراین به نفعش است که معلم را عوض کند و همه اینها را دانش‌آموزان می‌بینند. من سال‌هاست که در مدارس غیرانتفاعی می‌بینم به دلیل اختلاف بین دانش‌آموز و معلم، معلم از مدرسه می‌رود. به نظرم در مدارس غیرانتفاعی بیشتر ظاهرسازی صورت می‌گیرد اما کار اصولی برای دانش‌آموزان انجام نمی‌شود.
حمید مدنی، پدر یک دانش‌آموز اول دبستانی: اما نمی‌توان گفت که همه خدماتی که مدارس غیرانتفاعی ارایه می‌کنند، ظاهرسازی است. در تعدادی از این مدارس مثلا گفته می‌شود که وقتی دانش‌آموز به چهارم دبستان رسید، زبان انگلیسی و یکی دو زبان دیگر را کاملا بلد است یا ...  البته نمی‌دانم این موضوعات چقدر محقق می‌شود.
بهلولی:  از نظر من این موضوعات در آمریکا هم محقق نمی‌شود. تعدادی از نویسندگان و محققان آمریکایی هستند که معتقدند همه این خدمات در مدارس، دکور و برای جذب مشتری است.
یعنی می‌توان اهداف فعالیت این مدارس را بیشتر اقتصادی دانست تا آموزشی؟
بهلولی:  بله کاملا این مدارس به صورت تجاری و پولی فعالیت می‌کنند. آموزش و پرورش باید در یک فضای پرورشی و دولتی که با واقعیت اجتماعی سازگارتر است و بدون دادن امتیاز ویژه‌ای به افراد، فعالیت کند.
احتمالا به خاطر همین هم بود که وقتی بحث واگذاری ٩٠٠ مدرسه به بخش غیردولتی پیش آمد، تعداد زیادی از کارشناسان آموزشی مانند شما و البته نمایندگان مجلس دراین‌باره انتقاد   داشتند.
محمدرضا نیک‌نژاد، آموزگار:  درست است و به همین دلیل هم مجلس جلوی این طرح ایستاد. تعداد زیادی از خانواده‌ها مانند آقای مدنی به دنبال این هستند که فرزندان شان را در مدارس غیرانتفاعی ثبت نام کنند و این به دلیل آن است که شناختی از فضای این مدارس ندارند. الان شما نگاه کنید در این جمع سه معلم حضور دارند و هیچ کدام مان بچه‌هایمان را به مدارس غیرانتفاعی نفرستاده‌ایم. همین‌که خانواده‌ها به این مدارس می‌روند و آنها می‌گویند این مدارس هوشمندند، برنامه‌های اضافه دارند و ... آنها را راضی می‌کند. من یادم است که در دبیرستان غیرانتفاعی‌ای کار می‌کردم که آنها دو تا کارنامه می‌دادند؛ یک کارنامه برای پدر و مادر و یک کارنامه برای خودشان. پدر و مادرها کارنامه‌ای را تحویل می‌گرفتند که نمره‌های بچه‌هایشان همه ١٩ و ٢٠ بود و این درحالی بود که آنها کارنامه واقعی را در دست نداشتند. این روند ادامه داشت تا سوم دبیرستان و وقتی دانش‌آموزان به امتحانات نهایی می‌رفتند، ٣٠‌درصد قبولی داشتند. همه اینها نشان می‌دهد که این مدارس کاملا مشتری محورند.
از نظر تربیتی شما چه مواردی را در این مدارس دیده‌اید که با مدارس دولتی فرق داشته است؟
نیک‌نژاد: این مدارس به شدت تحت نظارت دولتند و برنامه‌هایشان نمی‌تواند با سیاست‌های آموزشی زاویه پیدا کند. در مدارس دولتی چون معلمان رسما حقوق بگیرند و به خیلی از مسائل اهمیت نمی‌دهند، بچه در کنار بچه‌های دیگر رشد طبیعی‌تری دارد ولی در مدارس غیرانتفاعی چون ایزوله است، فشارهای آموزشی بیشتری به بچه‌ها می‌آید و همین اجازه نمی‌دهد که بچه رشد طبیعی خودش را داشته باشد؛ یعنی عموما این بچه‌ها دچار آسیب‌های روانی اجتماعی می‌شوند یعنی یا بسیار آزاد بار می‌آیند یا افسرده، تعدادی از آنها نیز شرایط بهتری پیدا می‌کنند. البته باید اضافه کنیم که ‌درصد کمی از مدارس در مقطع دبیرستان‌ خوبند چون با گزینش‌های مختلف فعالیت می‌کنند؛ مثلا یک آزمون ورودی دارند و به‌عنوان مثال دو‌هزار نفر شرکت می‌کنند و از میان آنها ١٠٠ نفر انتخاب می‌شوند و این نشان می‌دهد که بچه‌هایی با کیفیت فکری و آموزشی بالاتری به این مدارس راه پیدا می‌کنند.
مدنی: ولی موضوعی که دراین‌باره وجود دارد این است که مدارس غیرانتفاعی از خودشان فضایی می‌سازند که مدرسه، بهترین معلم‌ها را جذب می‌کند و بنابراین پدر و مادرها می‌گویند معلم موضوع مهمی است و از این نظر دلگرمی پیدا می‌کنند. از طرف دیگر تعداد بچه‌ها در مدارس غیرانتفاعی کمتر است و خب این موضوع مهمی است یا گفته می‌شود در این مدارس فضا رقابتی‌تر است. چنین تبلیغاتی درباره مدارس غیرانتفاعی وجود دارد. یا از طرف دیگر وقتی اسم یک مدرسه غیرانتفاعی در می‌رود، کادر آن مدرسه سعی می‌کند که کیفیت آموزشی‌اش را بالاتر ببرد.
مهدوی: من چندسالی به‌عنوان معاون آموزشی منطقه کار می‌کردم. ما مدارس را طبقه‌بندی می‌کردیم و ... . واقعیت این است که در مدارس دخترانه وضع مدارس دولتی بهتر از پسرانه است و همیشه این وجود داشته است چون درگیری‌ها و اجتماع گریزی‌ها در دختران کمتر است و خانواده خیلی راضی بودند. نکته دیگر این است که اگر مدرسه غیرانتفاعی ادعا کند که بهترین معلم را آورده است، باید خانواده‌ها این موضوع را بررسی کنند. معلم تمام وقت در مدرسه دولتی کار می‌کند و در دوره ابتدایی باید حداقل چهار روز در مدرسه باشد بنابراین او نمی‌تواند یک معلم کارآمد در مدرسه غیرانتفاعی باشد مگر این‌که مامور شده باشد. از طرف دیگر در مدارس دولتی بیشترین نقش را معلم دارد. موضوع دیگر این است که براساس مطالعات ما، شاخص‌ترین مدارس در منطقه ١٢، مدارس دولتی بودند.
در مناطق مرکزی و شمالی چطور؟
مهدوی: حالا مثلا من مدارس دولتی منطقه ٣ را بررسی می‌کنم. باز هم این بررسی‌ها نشان می‌دهد که اولا مدیر در مدرسه و به‌ویژه در دوره ابتدایی نقش دارد ولی نقش اول را معلم دارد؛ یعنی اگر خانواده‌ای خواست که فرزندش را در اول ابتدایی ثبت نام کند، اول از همه باید ببیند که معلم او کیست.
خب مسأله اینجاست که وقتی خانواده‌ها می‌خواهند فرزندشان را در مدرسه‌ای مثلا برای دوره اول ابتدایی ثبت نام کنند، مسئولان آن مدرسه می‌گویند که بهترین معلم‌ها در آن مدرسه تدریس می‌کنند. مسلما همه پدر و مادرها هم به کارشناسان آموزشی یا ناظران مدارس دسترسی ندارند و خیلی وقت‌ها حتی نمی‌توانند معلمی را که قرار است به فرزندشان درس بدهد، ببینند.
مهدوی:  راه این موضوع این است که پدر و مادرها به سراغ بچه‌های کلاس دومی بروند و از آنها درباره معلمان سوال کنند. مثلا ما در همین منطقه ١٢ معلمی داشتیم که بیماری روانی داشت و کلاس را به هم ریخته بود و اولیا از او شکایت می‌کردند. فقط کافی است که وقتی بچه‌ها تعطیل می‌شوند، اولیا از آنها و پدر و مادرهایشان درباره معلم‌ها سوال کنند. همین الان هم بهترین وقت برای تحقیق دراین‌باره است چون بهترین زمان برای ثبت‌نام دانش‌آموزان، اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت است.
بهلولی:  من شخصا برای دوره ابتدایی پسرم اول از منطقه درباره بهترین مدارس پرسیدیم. بنابراین پدر و مادرها به اداره‌های مناطق هم می‌توانند مراجعه کنند و درباره بهترین مدارس از آنها سوال کنند. البته بعضی وقت‌ها این تلاش به نتیجه نمی‌رسد اما می‌توان با زدن کانال‌هایی به نتیجه رسید. موضوع مهم اینجاست که ما هم مدرسه دولتی و غیرانتفاعی خوب داریم و هم بد.
از نظر شما فرق مدرسه غیرانتفاعی خوب و بد چیست؟
بهلولی:  مدرسه غیرانتفاعی خوب، مدرسه‌ای است که از همان اولش یک سرمایه‌گذار بوده و بعد از ١٥‌سال توانسته دانش‌آموز جذب کند، به همین دلیل آزمون ورودی برای ورود دانش‌آموزان در نظر گرفته است. مدرسه غیرانتفاعی بد، مدرسه‌ای است که تعدادی افراد با سرمایه پایین یک خانه را اجاره و کلاس‌بندی کرده‌اند و مجبور است دانش آموزانش را با هر اخلاق و کیفیتی نگه دارد تا پول او را از دست ندهد، بنابراین معلمانش هم همه ناراضی‌اند. مدرسه دولتی خوب با یک مدیریت قوی و معلمان خوب طی چندسال خودش را بالا کشیده و خوب کار می‌کند؛ به هرحال این مسائل باید از ادارات مناطق پرسیده شود ولی درنهایت به نظر من اگر خانواده‌ای یک موسسه دولتی خوب برای دانش‌آموزش پیدا کند، به تربیت انسانی و هماهنگ با زندگی معمول او بیشتر توجه کرده است.
موضوع دیگر این است که ما با خانواده‌هایی روبه‌رو هستیم که توان مالی‌اش را دارند و وقتی می‌بینند یک مدرسه غیرانتفاعی انواع و اقسام کلاس‌ها را برای دانش‌آموزانش برگزار می‌کند و خدمات مختلفی به فرزندشان ارایه می‌دهد، ترجیح می‌دهند او را در آن مدرسه ثبت نام کنند نه یک مدرسه غیردولتی که هیچ‌کدام از این خدمات را ارایه نمی‌کند. ما باید چطور این خانواده‌ها را راضی کنیم که مدارس دولتی برای فرزندشان بهتر است؟
نیک‌نژاد:  بگذارید من دراین‌باره یک مثال بزنم. پسر من تا سوم راهنمایی سه چهارتا رشته مختلف مانند سوارکاری، موسیقی و ... را پیش می‌برد ولی فشارهای مختلف باعث شد که او ادامه ندهد. ارزیابی من بعد از ٢٣‌سال معلمی این است که هرچه بگذاریم بچه راحت‌تر باشد و فشار آموزشی روی او کمتر باشد آن لحظه تصمیم‌گیری، راحت‌تر تصمیم می‌گیرد، به‌ویژه پسران.
چرا؟ مگر فرق دختران و پسران دراین‌باره چیست؟
نیک‌نژاد:  چون دختران رقابت‌هایی بین خودشان دارند و البته از نظر اجتماعی محدودترند؛ یعنی حتی گاهی در خانواده‌ها هم آزادی عمل ندارند اما پسرها اینطوری نیستند و آزادترند. این شاید یکی از عامل‌هایی باشد که دختران بیشتر در درسشان تمرکز دارند و شاید این را به‌عنوان یک شاخص در زندگی‌شان انتخاب می‌کنند. این موضوع در ٧٠‌درصد ورودی‌های دانشگاه که دخترند هم خودش را نشان داده است. ما باید به سمتی برویم که به جای این‌که تمرکزمان روی آموزش بچه و به‌ویژه در دوره ابتدایی باشد، به این فکر کنیم که او چطور رشد کند و چطور با همکلاسی‌هایش بهتر ارتباط برقرار کند و ... .
نکته دیگری که وجود دارد این است که در سال‌های اخیر و به‌ویژه در میان خانواده‌های با توان مالی بالا و تحصیلات عالی نوعی نگاه به وجود آمده مبنی بر این‌که کلا فرزندان شان را به مدرسه نفرستند و حتی مدارسی شکل گرفته که کلا از سیستم آموزشی رسمی جدا هستند و کتاب‌های اختصاصی خودشان را تدریس می‌کنند. از طرف دیگر هم در تعدادی از خانواده‌ها، از ترس این‌که فرزندان شان در سیستم آموزشی آسیب ببینند، در خانه درس می‌خوانند و فقط برای دادن امتحان به مدرسه می‌روند. از نظر شما پیامد این موضوع چیست و چه تاثیری روی این بچه‌ها می‌گذارد؟
بهلولی:  از نظر من اولین پیامد این موضوع این است که آن جامعه‌پذیری لازم در این بچه‌ها شکل نمی‌گیرد. فرض کنید من بچه‌ام را در یک محیط ایزوله‌ بزرگ کنم، او وقتی بیرون بیاید ارتباط اجتماعی و ... بلد نیست. ما باید بچه‌هایمان را رشد دهیم. ما باید بچه را برای زندگی اجتماعی آماده کنیم، اگرچه ساختار الان این موضوع را انجام نمی‌دهد ولی نمی‌توانیم بگوییم که تعطیل شده است. این بچه‌ها به نظر در این زمینه بسیار آسیب‌پذیر خواهند بود. ولی به هرحال اگر خانواده‌ای این کا را می‌کند باید همه شرایط این موضوع را در نظر بگیرد.
اگر بخواهیم همان بحث تفاوت میان مدارس دولتی و غیرانتفاعی را پی بگیریم، موضوعی که وجود دارد این است که همان‌طور که گفتیم مدارس غیرانتفاعی درباره خدماتشان تبلیغات زیادی می‌کنند ولی وقتی با دانش‌آموزان این مدرسه صحبت می‌کنیم، می‌بینیم که از نظر روش‌های تربیتی و آموزش‌های مختلف درباره مهارت‌های زندگی و ... هیچ آموزش اضافه‌ای برای آنها در این مدارس وجود ندارد. این موضوع قابل توجه است چرا که این فکر را به ذهن می‌رساند که انگار این مدارس همان دکورهایی‌اند که وقتی بچه‌ها وارد آنها می‌شوند، هیچ چیز اضافه‌ای که واقعا به درد زندگی اجتماعی‌شان بخورد، دریافت نمی‌کنند.
مهدوی: واقعیتی که الان وجود دارد این است که آموزش و پرورش کلیتی دارد که سطح آگاهی‌های مدیران و معلمان تا حدودی با هم برابر است. نکته بعدی این است که مدارس غیرانتفاعی ترجیح داده‌اند که به جای مدیریت آموزشی و وارد شدن به فضای جدیدتر، بیشتر پرستاری آموزشی کنند؛ یعنی مثلا من وقتی بچه‌ام را به غیرانتفاعی می‌فرستم همه عوامل مامور می‌شوند که دایم او را کنترل کنند و برنامه اضافه به او بدهند. از طرف دیگر در ایران اختلاف طبقاتی آموزشی زیادی وجود دارد؛ مثلا مدارسی وجود دارند که دو زمین فوتبال، استخر، اردوهای خاص، نیروهای هنری درجه یک و ... دارند درحالی‌که این امکانات در اختیار مدارس دولتی نیست. حالا باید دید این پرستاری موجب تغییر و تحول کیفیت می‌شود یا نه. قطعا کسانی که امکانات شان بیشتر است در یک رقابت کشنده جلوتر می‌افتند. ما باید اول تعریف مان را روشن کنیم مثلا در دوره ابتدایی آیا آموزش زبان‌های مختلف اولویت است یا نه. موضوع دیگر این است که در این میان مدارسی موفق شده‌اند که به صورت مجتمع درآمده‌اند و به دنبال اهداف مختلفی در آموزش و پرورش هستند.
نیک‌نژاد:  چون ساختار آموزشی ما تعریف شده و متصور است، هیچ فرقی بین مدارس دولتی و غیرانتفاعی نیست، به‌ویژه در مسائل پرورشی، دولت نظارت سفت و سخت‌تری دارد. اما به هرحال باید گفت که برنامه پرورشی خاصی وجود ندارد. بناهای فکری مشکل دارد و در یک برهم‌کنش مخرب همه تاکیدش بر نمره دانش‌آموز است. من دانش‌آموزی داشته‌ام که از همان اول ابتدایی تا دبیرستان غیرانتفاعی بوده و وقتی تحصیلش در مدرسه تمام شده، هیچ هنر اضافه‌ای نداشته است.
به عنوان جمع‌بندی برای این بحث، بالاخره برای ثبت‌نام در مدارس و به‌ویژه برای دوره ابتدایی، پاسخ به نگرانی‌های خانواده‌ها برای ثبت‌نام در مدارس مختلف چیست؟
مهدوی:  دوره ابتدایی به نظر مهم‌ترین قسمت آموزش و پرورش است. اهدافی هم که برای این دوره مشخص شده نشان می‌دهد که باید بیشتر به فضای علایق و فضای بازی، ورزش، موسیقی و ... نزدیک شویم.

نکته دیگر هم این است که وقتی اولیای دانش‌آموز به دنبال مدرسه می‌گردند باید به دنبال مهم‌ترین مسأله، یعنی معلم باشند و کارآمدی و برنامه‌ریزی او. نکته بعد این است که عملا در آموزش و پرورش ما نوعی تضاد بین اهداف دولتی و اهداف خانواده‌ها وجود دارد. از طرف دیگر دولت باید نگرش جدیدی به آموزش و پرورش داشته باشد و این را در جامعه جا بیندازد.

روزنامه شهروند

 

دوشنبه, 23 فروردين 1394 15:20

آموزش و پرورش پيش از تولد‎

مهدی احمدی ما وقتى تصميم مى گيريم يك ساختمان بسازيم حداقل از چندين مرجع قانونى با پرداخت مبالغى اقدام به اخذ استعلاماتى نموده و پس از تاييد مراجع ذي صلاح و در نظر گرفتن توان مالى و اقتصادى و بازار عرضه و تقاضا و تحقيق در زمينه مصالح و لوازم روز و استاندارد و استخدام مهندس ناظر و متخصصين مجرب و بسيارى از فاكتورهاى مورد نياز اقدام به ساخت يك بنا مى نماييم و در طول زمان ساخت هر روز با وسواس خاصى بر امور آن نظارت مى نماييم و دقت داريم كه مبادا اين بنا از نظر زيبايى و استحكام و حتى ، ظاهر بنا دچار كاستي هايى باشد و اگر لازم باشد در اين زمينه با متخصصين و اهل فن نيز مشورت نموده و در پايان هم پس از تاييد مراجع نظارتى ذيصلاح و مهندس ناظر ، موفق به اخذ پايان كار مى گرديم .
 
اما وقتى مى خواهيم تصميم به بچه دار شدن و آوردن موجودى بي گناه و معصوم ، كه از خود هيچ گونه اختيارات و اراده اى ندارد بگيريم ، البته به احتمال قوى عمر و اثرات اجتماعي اش بسيار بالاتر از يك بنا و اصولا قابل مقايسه با آن نمى باشد بدون آگاهى و دانش لازمه و اخذ استعلام از مراجع ذي صلاح و بدون مراقبت و نظارت بر پروسه شكل گيرى از مرحله تصميم گيرى ، تا انعقاد نطفه و مراحل نه ماهه تكامل نوزاد ، چگونگى تولد و سپس بزرگ شدن و محيط زندگى او ، ميزان صلاحيت هاى مادر و پدر از نظر مالى ، علمى ، سلامت جسمانى ، آگاهى هاى اجتماعى ، محيط و مکان سكونت ، ژنتيك و در نهايت آينده شغلى و تحصيلى فرزندمان اقدام به داشتن فرزند نموده و با تصميم زن و مرد و گاهى فقط اراده يكى از آنها و حتى ناخواسته و بدون اراده هر دو طرف صاحب فرزندى شده كه عواقب آن مى تواند يك عمر ، پدر و مادر ، جامعه ، فاميل و خصوصا فرزند متولد شده را تحت تاثير و عواقب مثبت و منفى خود قرار دهد.
 
 " آموزش و پرورش پيش از تولد " يكى از راهكارهاى اصولى و اساسى جلوگيرى از ضايعات اين مو ضوع و هدايت صحيح پدران و مادران ، در جهت تصميم به بچه دار شدن و پروسه و مراحل صحيح اين اقدام خواهد بود.
 
در حال حاضر متاسفانه آموزش و پرورش مختص "زمان دبستان "به بعد و فقط شامل آموزش فرزند و آنهم به صورت يك بعدى و ناقص مى باشد و دقيقا مانند آن است كه وقتى كسى مى خواهد اقدام به ساخت يك بنا نمايد ، به او بگوييم برو هر گونه كه مايلى بساز و بعد از ساخت و ساز و چند سال زندگى در آن بنا بيا تا به تو بگوييم چه كار كرده اى  و ايرادات كار تو چيست و البته اگر اشكالاتى هم باشد ، غير قابل جبران و ترميم بوده و ديگر كار از كار گذشته و با بد و خوبش بساز به بقيه هم ربطى ندارد . گرچه مقايسه موجوديت يك "انسان " و يك "بنا يا ساختمان " اصولا امرى نادرست مى باشد اما متاسفانه اگر به همان اندازه هم اهميت مى داديم وضعيت فرزندان مان و آموزش و پرورش كشورمان بدين گونه نبود.
 
اما اثرات اين اهمال و بى دقتى متاسفانه در جامعه ما روز بروز اسفناك تر و بدتر شده به گونه اى كه معلمين روزانه شاهد حضور كودكانى با هزاران مشكلى روحى ، جسمى و روانى بوده و با همه تلاش هاى صادقانه و شبانه روزى اين قشر محترم و زحمتكش كه وظيفه اى بسيار سخت و اساسى با حداقل حقوق و دستمزد دارند
متاسفانه " روزبه روز دريغ از ديروز " كه در نهايت مى تواند نسل هاى آينده را با توجه به اين مشكلات به نابودى و انحطاط كشيده و ديگر چاره اى براى اصلاح امور باقى نماند.
 
وجود كودكان عصبى ، گستاخ و سركش ، گوشه گير و افسرده ، عقب مانده ذهنى ، كودكان بيش جنبش ، كم توجه ، معلول ، بى علاقه به تحصيل و زندگى ، بد سرپرست ، كودكان طلاق و فقر ، كودكان خيابانى ، تكدى گر ، بزهكار و... مى تواند حاصل همين عدم در نظر گيرى تقدم آموزش و پرورش والدين قبل از تصميم به بچه دار شدن و عدم استعلام از مراجع ذي صلاح و نظارت ارگان هاى دولتى و غير دولتى بر اين پروسه و واگذار نمودن آن به آينده و زمانى كه كار از كار گذشته و سپس اقدام ناقص و پراز اشكال و بى برنامه براى اصلاح بناى ايجاد شده (دانش آموز ) كه لطمه آن بيش از پدر و مادر و شخص دانش آموز به جامعه و معلم متعهد كه چون شمعى در كنار اين عزيزان مى سوزد و كارى هم از دستش بر نمى آيد وارد خواهد گرديد.
 
   به هرحال از وظايف دولت محترم و دست اندر كاران وزارت بهداشت و آموزش و پرورش و كليه متوليان امر تعليم و تربيت كشور است ،  كه با طراحى يك پروسه عمل و پى گيرى و سخت گيرى به كسانى كه مى خواهند صاحب فرزند شده و موجودى را به اين جامعه هديه كنند ، موجب اصلاح امور و وجود پدران و مادران آگاه و صاحب صلاحيت و فرزندان و دانش آموزانى سالم ، صالح و سودمند براى جامعه باشند.
 
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
 
 
منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار /

بیش از ۲۰۰ معلم در بوشهر صبح امروز (دوشنبه ۲۴ فروردین) مقابل اداره آموزش و پرورش این استان تجمع کردند.


معلمان معترض خواستار افزایش دستمزد و بهبود وضعیت معیشتی خود هستند.

یک معلم در بوشهر در تشریح مطالبات معلمان حاضر در تجمع گفت «معلمان خواستار هماهنگ شدن حقوق خود و سایر کارمندان دولت هستند.»

«فتح الـله قاسمی» تصریح کرد: معلمان می‌خواهند همانند سایر کارمندان دولت به آن‌ها بهاء داده شود. آقای رئیس جمهور یا وزیر آموزش و پرورش فیش حقوقی معلمان و کارمندان را کنار هم بگذارند و خود از نزدیک ببینند فرهنگیان در چه شرایطی به سر می‌برند.

گفتنی است معلمان معترض در دو روز گذشته نیز مقابل اداره آموزش و پرورش استان بوشهر تجمع کرده بودند.

گزارش شده که تجمعات مشابهی در سایر شهرهای استان بوشهر نظیر برازجان و تنگستان برگزار شده است.

معلمان ناراضی در سراسر ایران در دو ماه گذشته در اعتراض به وضعیت معیشتی خود بار‌ها مقابل ادارات آموزش و پرورش، استانداری‌ها و مجلس تجمع کردند.

ایلنا

تجمع معلمان

 

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران  گروه اخبار /

روز دوشنبه ، بیست و چهارم فروردین ؛ آقای علی پورسلیمان ، مدیر گروه سایت سخن معلم در یک گفت وگوی ( مناظره ) زنده ی رادیویی ( رادیو گفت و گو ) با آقای دکتر حمید رضا حاجی بابایی ، وزیر سابق آموزش و پرورش و آقای علی زرافشان ، معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش به بحث  و بررسی  در مورد چالش های نظام آموزشی و تربیتی کشور و موضوع پژوهش می پردازند .

زمان مناظره : ساعت 30 / 16

بیش فعالی
با سرعت و بي‌محابا به اين طرف و آن طرف مي‌رود و لحظه‌‌اي روي پاهاي خود بند نمي‌شود. پدر و مادر ديگر از ساكت كردن او و تلاش براي جلوگيري از شيطنت‌هايي كه بعضا به خرابكاري‌هاي بزرگ ختم مي‌شود عاجز شده‌اند. شيطنت شايد بزرگ‌ترين تفاوت دوران كودكي با بزرگسالي است. رفتارهايي كه چون هميشگي بوده و نشان از انرژي بي‌پايان و غير قابل كنترل كودك دارد براي او و ديگران دردسر ساز است و در مراحل مختلف رشد او را با مشكلات پيراموني متعددي مواجه مي‌كند. اختلال بيش‌فعالي در كودكان ايراني روبه افزايش است. اختلال در تمركز نخستين علامتي است كه در اين اختلال رواني در طي دوران رشد كودك توجه والدين را جلب كرده و براي درمان آن به روانشناس يا روان پزشك مراجعه مي‌كنند اما، توجه به اين نكته ضروري است كه اين نوعي ناتواني محسوب نمي‌شود بلكه، درجه بالايي از توانايي و هوش در فرد او را به وضعيتي مي‌رساند كه مدام صداها و شكل‌هاي گوناگون را در مغز خود مي‌بيند و مي‌شنود و براي تمركز بر يك عبارت يا حرف ساده و كنترل ذهن با مشكل رو به روست. بررسي‌هاي اخير در يكي از دانشگاه‌هاي ايالات متحده آمريكا روي كودكان مبتلا به اختلال بيش فعالي نشان داده است در درجه اول از هر 30 دانش‌آموز دو نفر به اين اختلال مبتلاست و در درجه دوم كودكان با درجه هوشي بالاتر از حد نرمال (EQ –SQ) بيشتر درگير اين اختلال هستند. 
 
 اختلال در يادگيري و سكون
دوران كودكي رضا در يك آپارتمان 60 متري گذشت؛ جايي كه حتي براي دويدن با موانع مختلفي برخورد مي‌كرد و نمي‌توانست آزادانه آنجا بازي كند. منزل مسكوني آنها مانند اكثر منازل مسكوني شهرهاي بزرگ آپارتماني بوده و هيچ حياط يا مكان مجزايي براي بازي و تفريح نداشت. مادرش مي‌گويد او هميشه داخل خانه در حال دويدن بوده و مدام از روي مبل‌ها و ديوار‌ها بالا مي‌رفت. تا جايي كه بسياري از مواقع مجروح شده و دست و پايش مي‌شكست. اما اين بخش خوشايند داستان است زيرا، در شش سالگي و همزمان با ورود رضا به مقطع پيش دبستاني والدين او تازه متوجه مي‌شوند كودك آنها با بقيه كودكان تفاوت‌هايي دارد. او در حالي كه براي يادگرفتن يك حرف يا كشيدن يك نقاشي ساده با مشكل روبه رو بوده و قادر به تمركز روي يك مطلب نبود، نمي‌توانست براي طولاني مدت سر كلاس بنشيند و به حرف‌هاي معلم گوش دهد. 
 
 بيش فعالي يك مزيت است نه نقص
اغلب كودكاني كه براي مشكل بيش فعالي به مراكز درماني و مشاوره از سوي معلم يا والدين او ارجاع داده مي‌شوند در يك نكته مشتركند و آن انرژي بي‌پايان و غير قابل كنترل اين افراد است. يكي از روان شناساني كه سال‌هاست در حوزه كودك فعال است و با اين كودكان بسيار سر وكار داشته است، مي‌گويد: بيش فعالي در همان كودكاني رخ مي‌دهد كه نبايد رخ دهد. مونا حيدري ادامه مي‌دهد: همه افرادي كه مي‌توانند در آينده متخصصان و مخترعان بنامي شوند در دوران كودكي خود اين وضعيت را تجربه كرده‌اند و متاسفانه تا امروز هم در كشور ما براي درمان اين افراد از درمان دارويي و شيميايي براي پايين آوردن سطح انرژي و توان آنها استفاده مي‌شود در حالي كه، در همه كشورهاي توسعه يافته با علم به اين قضيه اين كودكان را به كلاس‌هاي گفتار درماني و رفتار درماني فرستاده و حتي براي آنها كلاس‌هاي درسي مجزا در نظر مي‌گيرند.
اين روان شناس حوزه كودك ادامه مي‌دهد: در ايالات متحده آمريكا در مقطع دبستان براي دسته‌بندي كودكان از همان ابتدا آنها را بر اساس فاكتورهايي كلاس‌بندي مي‌كنند كه بيش فعالي يكي از آنهاست. همه كودكان به دو گروه تقسيم مي‌شوند، گروه اول كودكاني هستند كه هوش اجتماعي بالايي دارند، اين افراد نمي‌توانند براي طولاني مدت يك جا آرام بنشينند و بايد مرتب جابه‌جا شوند. از سوي ديگر، اين افراد براي تصدي پست‌هاي مديريتي و غير دولتي مناسب هستند و معلمي براي تدريس به آنها انتخاب مي‌شود كه خودش هم اين ويژگي‌ها را داشته باشد. او ادامه مي‌دهد: دسته دوم افرادي هستند كه ميل بيشتري به يك جـا نشسـتن دارند. شايد افـراد در اين گـروه از گروه اول هـوش رياضي  بالاتري هم داشته باشند اما، هوش اجتماعي آنها كمتر است و اين افراد براي مشاغل كارمندي و پشت ميزي مناسب هستند. حيدري فقدان دانش وآگاهي را علت بيمار تلقي كردن كودكان بيش فعال و استفاده از درمان دارويي براي آنها مي‌داند و مي‌گويد: بيش فعالي يك مزيت است نه يك نقص؛ در صورتي كه والدين و مربيان بدانند چگونه بايد با اين پديده برخورد كرد. تعداد اين كودكان در ايران روبه افزايش است و در سال‌هاي اخير من در حيطه كاري خود بيش از زمان‌هاي قبل با اين كودكان مواجه هستم و دليل آن هم افزايش هوش و استعداد متولدين سال‌هاي اخير است. 
 
 بيش فعالان در مدرسه
كودكان بيش فعال در مدرسه و در جمع همسالان خوش مي‌درخشند و از نظر ارتباط با گروه همسالان موفق‌تر از بقيه كودكان عمل مي‌كنند اما، همين افراد در مهارت‌هايي مانند رياضي كه نياز به تمركز بالايي دارد مشكل دارند. به دليل مشكلاتي كه در انتخاب رشته براي همه افراد در كشور ما وجود دارد و افراد به راحتي نمي‌توانند تا مقطع دانشگاه يا حتي بعد از آن متوجه علايق و استعداد‌هاي واقعي خود شده يا حتي در صورتي كه متوجه آن شوند در بسياري از موارد به ويژه درباره رشته‌هاي فني و حرفه‌اي امكان دنبال كردن آن به نحو مطلوب وجود ندارد، براي كودكان مبتلا به اختلال بيش فعالي اين وضعيت تشديد مي‌شود.
اكثر اين افراد بدون اينكه ظرفيت‌ها و استعداد‌هاي واقعي خود را بشناسند در رشته‌هاي مورد نظر اطرافيان وارد شده و فقط مدرك مي‌گيرند. يك كارشناس آموزشي در اين مورد به آرمان مي‌گويد: فرآيند انتخاب رشته بر اساس كشف استعداد‌ها و توانايي‌ها در ايران در مقطع قبل از ورود به دبيرستان بسيار سهل انگارانه است در صورتي كه اين انتخاب بيش از انتخاب رشته دانشگاهي مهم بوده و تاثير به سزايي در زندگي و سرنوشت آينده فرد دارد.
مهديه اطهري مي‌افزايد: از سوي ديگر، برخي رشته‌ها و تخصص‌هايي كه در دنيا بسيار مهم و پول ساز هستند هنوز در كشور ما حتي وارد پروسه آموزشي نشده و رشته‌‌اي براي آن وجود ندارد.
اين كارشناس مسائل آموزشي مي‌افزايد: رشته‌هاي زير مجموعه گروه فني و حرفه‌‌اي هر كدام يك رشته جداگانه است كه هيچ ارتباطي بين آنها وجود ندارد. با وجود اهميت كليدي اين رشته‌ها در ايران سرسري گرفته مي‌شوند در حالي كه در همه جاي دنيا و حتي خود ايران كشورها به سمتي حركت مي‌كنند كه به مهارت بيشتر از دانش نيازمند هستند و از لحاظ دانشي بشر امروز اشباع شده است اما، در كشور ما به اين رشته‌ها اهميتي داده نمي‌شود.
او هدر رفتن استعداد‌ها را نتيجه اين روند مي‌داند و مي‌گويد: بيش فعالان همان نخبگان آينده كشورها هستند در صورتي كه بر روي آنها سرمايه‌گذاري شود.
 
منتشرشده در پژوهش
یکشنبه, 22 فروردين 1394 14:51

اوقات فراغت تابستان

اوقات فراغت پر کردن اوقات فراغت فرزندان ،یکی از دغدغه های مهم والدین در فصل تابستان است .اوقات فراغت زمان هایی از شبانه روز است که کودک برنامه مشخص رسمی ندارد و در صورت عدم برنامه ریزی مدون این اوقات از دست می رود. برنامه ریزی برای این زمان ها بایستی به گونه ای باشد که برای کودک جذاب و خوشایند بوده و باعث شادی و روحیه بخشی کودک گردد.  در روزهای بلند تابستان بسیاری از بچه ها در خانه با  بی حوصلگی مواجه شده و بعضا با شیطنت های خاص سن شان زمینه ی تنش بین خود و والدین را فراهم می کنند. این تنش ها ،گاه به دور شدن والدین از فرزندان می انجامد.

بعضی از والدین با ثبت نام فرزندان خود در کلاس های مختلف ورزشی ،هنری ، علمی و آموزشی بخشی از این وقت ها را پر می کنند ; تا این اوقات برای بچه ها پربارتر باشد .این کلاس ها در برخی موارد به اصرار والدین می باشد و بازدهی و جذابیت چندانی برای بچه ها ندارد  .چرا که در طول سال تحصیلی بچه ها با کتاب و درس به اندازه ی کافی سر و کار داشته اند و دیگر ظرفیت و حوصله ی کافی را برای کتاب و مشق ندارند.

تعدادی از دانش آموزان نیز با سرگرم شدن با تلویزیون ، بازی های رایانه ای ، تبلت و گوشی اوقات فراغت خود را پر می کنند که متاسفانه اصلا مفید نیست و آنان را دچار ناراحتی های روحی ، روانی و جسمی کرده و از زندگی واقعی و کسب مهارت ها برای آن باز می دارند.

حال اگر بتوانیم برنامه ای ترتیب دهیم که به دور از مطالب تئوری و کلاسی ،اوقات فراغت دانش آموزان پر شود برای آنان جذاب و مفید خواهد بود . این برنامه ها در عین جذابیت ،باید به ارتقای  مهارت های زندگی بچه ها بینجامد.

در زیر برنامه ای تدوین شده است که در آن سعی شده ضمن جذابیت  و شادی بخشی برای بچه ها ،مهارت های روانی - حرکتی آنان را رشد و توسعه دهد. این برنامه برای دو گروه سنی تدوین شده است .

 گروه اول :کودکان 7 تا 11 سال است که می توانند در یک کلاس ،با کمک هم و مربی ، این برنامه ها را اجرا کنند. عنوان این برنامه می تواند" بازی و سرگرمی  "باشد.

گروه دوم : بچه های 12 تا 14 سال است  . که در یک کلاس با مربی –که با این گونه با مهار ت ها آشناست – کارمی کنند . عنوان این برنامه برای این گروه سنی " کار و سرگرمی" در نظر گرفته شده است.

الف   برنامه ی "بازی و سرگرمی "

در برنامه ی  "بازی و سرگرمی "یک کلاس حدود چهل متر مربعی لازم است که در وسط آن ،یک میز به ابعاد حدود 5 در 2 متر قرار گیرد و بچه ها که حداکثر پانزده نفر هستند، دور آن بر روی صندلی نشسته و با کمک مربی برنامه ها ی آموزشی و سرگرمی را اجرا کنند.

 برنامه هایی که برای این کلاس در نظر گرفته شده است شامل :نقاشی ، برش اشکال روی کاغذ ، ساخت کاردستی های کاغذی ، پارچه ای ، مقوایی و چوبی و چسب کاری ،مجسمه سازی با گل و خمیر بازی ،سرود و آواز و موسیقی، بازی های کودکانه ،مسابقات ورزشی سبک ، اردوها ی تفریحی در طبیعت اطراف شهر در یک روز هفته و....انجام می شود .

اجرای این برنامه ها می تواند ضمن پر کردن وقت دانش آموزان ،روحیه ی همکاری و کار جمعی را در آنان بالا برده و ضمن سرگرم شدن ،مهارت های زیادی را کسب کنند.

این برنامه در مدارس ابتدایی و راهنمایی یا کانون های فرهنگی هنری آموزش و پرورش می تواند اجرا گردد.

ب- برنامه ی "کار و سرگرمی "

در کلاس های " کار و سرگرمی " ، برنامه ها کما بیش مانند برنامه ی بازی و سرگرمی خواهد بود با این تفاوت که با توجه به توانمندی بیشتر جسمی  این گروه سنی نسبت به گروه الف ، در این کلاس ها چنین برنامه هایی قابل اجراست :

کار بر روی ورق های نازک فلزی و برش آن ها با قیچی های حلب بر و شکل دادن به آن ها ،ساختن احجام هندسی و دیگر قطعات ،سوراخ کاری با دریل دستی کوچک ، پرچ کاری، لحیم کاری با هویه ی  برقی ،کار با اره های چوب بری، چوب سازی ،ساخت قطعات چوبی ساده مثل چهارپایه ، اسباب بازی ها ، قطعات چوبی و اتصال آنان با میخ و چسب چوب .

 ساخت این قطعات، عموما به صورت گروهی مثلا گروه های 3 تا 5 نفره است که یک نفر به عنوان سرگروه   انتخاب می شود . در ساخت هر قطعه سعی می شود سر گروه عوض شود تا مهارت رهبری در بچه ها تقویت شود. از دیگر برنامه هایی که برای این  گروه سنی  در نظر گرفته شده است می توان به موارد زیر اشاره کرد . در این برنامه اجرای سرود ، آواز و موسیقی، نقاشی ، خاطره نویسی و گزارش نویسی ، آموزش قرآن ،مسابقات ورزشی

، اردوهای تفریحی در طبیعت ومسابقات سرگرمی مانند مسابقه ی بیست سوالی ،طرح چیستان و ...که هر هفته اجرا می شود . همچنین کار با مصالح ساختمانی مثل ساخت خانه ها و قلعه هایی کوچک با آجر ،سفالگری و مجسمه سازی با گل و گچ  از دیگر برنامه های جذاب و مفید برای این گروه سنی است . ساخت وسایل برقی ساده مثل مدارات الکتریکی ساده موتور الکتریکی و...نیز می تواند برای بچه ها سرگرم کننده و جذاب باشد.

اجرای این برنامه ها با توجه به تنوعی که در آن ها وجود دارد کسل کننده نخواهد بود و از آنجا که بچه ها در این دوره ها مهارت های عملی را می آموزند کم کم با مشاغل هم آشنا می شوند .

این برنامه ها با توجه به امکاناتی که لازم دارد در مدارس راهنمایی یا هنرستان های فنی قابل اجرا است .


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

 

منتشرشده در یادداشت

معلم موفق

سال هااست كه به عنوان معلم با دانش آموزان كم توان ذهني سروكار دارم ،دراين رابطه يافته هايي را به عنوان تجربه به دست آورده ام كه آن ها را جهت اطلاع و استفاده در اختيار معلمين عزيز قرار مي دهم به اميد آن كه مورد استفاده همكاران گرامي قرار گيرد.

1- سعي كنيد اسامي شاگردان خود را با اسم و فاميل به سرعت ياد گرفته و حفظ كنيد.

2- اگر در كلاس مشكلات انضباطي و رفتاري مشاهده گرديد با حوصله و دقت در حل آن بكوشيد.

3- وعده هايي را كه به دانش آموزان خود مي دهيد عمل كنيد.

4- طــوري رفتار كنيد كه درك كــنند از تدريس و كار با آنان لذّت مي بريد و شغل خود را دوست داريد .

5-با دانش آموزان خود صميمّيت داشته باشيد تا آنان به شما اعتماد نمايند.

6-كوشش نماييد تا با خصوصيات فردي دانش آموزان آشنا شده و در جريان آموزش از آن وي‍ژگي ها استفاده نماييد.

7-سر وقت و با برنامه درسي آماده سر كلاس حضور پيدا كنيد.

8-در صورت امكان سئوالات خصوصي دانش آموزان را عموميت دهيد تا از پاسخ آن ديگران نيز استفاده نمايند.

9-دستورهايي را كه مي دهيد دليل آن را نيز به دانش آموزان بگوييد تا با رغبت بيشتر آن را انجام دهند.

10-تصور نكنيد كه مشورت با مشاورين يا همكاران با تجربه نشان ضعف شماست بلكه نشانه دانش پژوهي شما است.

11-با دانش آموزان خوش برخورد و خوشرو باشيد و با حوصله به گفتار آنان گوش دهيد.

12-در اجراي برنامه هاي آموزشي از مقررات خشك و سخت دوري نماييد.

13-رفتارهاي بد دانش آموزان را با حوصله تذكر دهيد.

14-اگر خواسته اي از شاگردان خود داريد شفاف و روشن بيان كنيد و انجام آن را با قاطعيت بخواهيد.

15-از شاگردان خود در حد توان شان انتظار داشته باشيد و توقع بي جا و بيش از اندازه نداشته باشيد.

16-سوال كردن دانش آموزان نشانه آگاهي و كنجكاوي است لذا آنان را به سوال كردن تشويق نماييد.

17-از سرزنش دانش آموزان در حضور ديگران جدا خودداري نماييد.

18-دانش خود را همواره ارتقاء دهيد و از روش هاي نوين آموزشي استفاده نماييد.

19-رفتار دانش آموزان را مورد توجه قرارداده و رفتارهاي نادرست را ريشه يابي و نسبت به رفع آنها اقدام نماييد.

20-همواره بر كلاس تسلط داشته و از وقت كلاس كاملا استفاده نماييد.

21-توجه داشته باشيد كه با نصيحت هاي بيش از اندازه نمي توان رفتار دانش آموزان را تغيير داد بلكه با آنان با محبت و دوستي رفتار نماييد.

با همدلي و هم زباني مي توانيم تاثير بيشتري بر ارتقاء علم فرزندان مان داشته و در سر افرازي كشور نقشي موثر داشته باشيم.

روزنامه اطلاعات

 

منتشرشده در دانش آموز
یکشنبه, 22 فروردين 1394 12:45

سرنوشت مبهم رتبه بندی معلمان

گروه اخبار /

سرنوشت مبهم رتبه بندی معلمانلایحه رتبه بندی معلمان در آخرین روزهای سال قبل به تصویب دولت رسید. تاکنون هیچ جزییاتی از این لایحه که قرار بود به مجلس ارسال شود منتشر نشده است و نمایندگان مجلس از محتوای آن اظهار بی اطلاعی می کنند.


رتبه بندی معلمان هیئت دولت در روز چهارشنبه ۲۷ اسفند سال ۹۳ با رتبه بندی معلمان موافقت نمود که بر اساس این مصوبه، مشمولان طرح طبقه بندی معلمان شامل آموزگاران، دبیران، هنرآموزان، مربیان امور تربیتی، مشاوران، مراقبان سلامت، مدیران و معاونان مدارس و مجتمع های آموزشی و تربیتی براساس ضوابطی که به تصویب هیئت وزیران می رسد، رتبه بندی حرفه ای می شوند.

مشمولانی که براساس ضوابط مصوب در یکی از رتبه ها قرار می گیرند، به ترتیب از ۱۵، ۲۵، ۳۵ و ۵۰ درصد افزایش امتیاز حق شغل از مهرماه سال ۱۳۹۴برخوردار می شوند.

همچنین پیرو موافقت دولت هفته گذشته وزیر آموزش و پرورش گفت: بر اساس احکام جدید مطابق رتبه بندی، حقوق دریافتی معلمان از ۱۶۰ تا۶۰۰ هزار تومان افزایش خواهد یافت و ۱۴ درصد افزایش حقوق کارکنان در سال ۹۴ نیز به آن اضافه می شود.شاخص های رتبه بندی معلمان را تا شهریور مشخص می کنیم و به تصویب دولت می رسانیم و این لایحه در مهرماه سال ۹۴ عملیاتی می شود.

وزیر آموزش و پرورش در ۲۰ فروردین ماه امسال در جمع فرهنگیان نطنز اظهار کرد: این مصوبه که در آن حقوق فرهنگیان از ۱۷۵ هزار تا ۷۰۰ هزار تومان اضافه خواهد شد باید برای آن شاخص هایی را تعیین کنیم و به استناد این شاخص ها معلمین به ۵ رتبه مقدماتی، پایه، ارشد، خبره و عالی تقسیم می شوند.

علی اصغر فانی افزود: دولت، وزارت آموزش و پرورش را مکلف کرد که این شاخص ها را تعریف کند و ما از فرهنگیان می خواهیم اگر پیشنهادهایی را در این رابطه دارند به ما منعکس کنند.

وزیر آموزش و پرورش بیان کرد: البته در تعریف شاخص ها در بحث رتبه بندی معلمی باید متناسب با کار معلمی باشد. مثلاً شاخص هایی مانند روش های تدریس، تألیف ها، تحقیق ها و تمام زحماتی که همکاران می کشند در قالب شاخص ها تعریف خواهد شد.

فانی گفت: پرونده ها به سرعت بررسی و احکام آن در سال ۹۴ صادر خواهد شد و ما در بحث رتبه بندی به دو موضوع انگیزه و مهارت های حرفه ای معلمین توجه ویژه داریم که ان شاءالله با اجرای این طرح عظیم تحولی در شایستگی ها و همچنین مهارت فرهنگیان ایجاد خواهد شد.

وی تاکید کرد: این رتبه بندی نیاز به تصویب مجلس ندارد و در سال ۹۴ اجرایی می شود.پیش از این قرار بود لایحه رتبه بندی معلمان برای نمایندگان مجلس شورای اسلامی ارسال شود و وزیر آموزش و پرورش در دیدار با نمایندگان عضو فراکسیون فرهنگیان مجلس شورای اسلامی در دی ماه سال ۹۳ با اشاره به اهمیت انگیزه و رضایت شغلی در بین معلمان گفته بود؛ ارتقای انگیزه معلمان از مسائل مهمی است که در دستور کار قرار دارد و به همین منظور پیگیری های جدی در خصوص طرح رتبه بندی معلمان انجام گرفته و امیدواریم که این طرح مهم تا اواخر اسفندماه به مجلس شورای اسلامی ارایه شود تا موجبات ارتقای انگیزه و مهارت های حرفه ای و شغلی معلمان را فراهم سازد.

اکنون که در فروردین ماه سال ۹۴ هستیم جزییاتی از لایحه رتبه بندی معلمان اعلام نشده و این لایحه در هاله ای از ابهام است و فرهنگیان نگرانند سرنوشت لایحه رتبه بندی هم همانند برگزاری آزمون پیش دبستانی شود که تاریخ های مختلفی برای برگزاری از سوی وزارت آموزش و پرورش اعلام شد و در نهایت هیچ آزمونی برگزار نشد.

در این رابطه عطالله صبوری عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به خبرنگار مهر می گوید: نمایندگان مجلس شورای اسلامی از محتوای لایحه رتبه بندی معلمان هیچ اطلاعی ندارند.

وی افزود: کلیات طرح در کمیسیون اجتماعی هیئت دولت به تصویب رسیده و تاکنون به مجلس شورای اسلامی ارسال نشده است.همچنین قاسم جعفری یکی دیگر از اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس نیز به خبرنگار مهر می گوید: به نظر بنده دولت می خواهد این طرح را خود تدوین و اجرا کند و دیگر به مجلس شورای اسلامی ارسال نکند.

وی ادامه می دهد: آقای حاجی بابایی وزیر سابق آموزش و پرورش معتقد بود که سند تحول بنیادین مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است و بحث رتبه بندی یکی از زیر نظام های این سند است. لذا می توانیم لایحه رتبه بندی را طراحی و اجرا کنیم و دیگر نیازی نیست به مجلس ارایه دهیم. گویا دولت یازدهم هم به همین مسئله معتقد است و نمی خواهد این لایحه را به مجلس شورای اسلامی ارسال کند که البته به نظر بنده ایرادی ندارد اگر در روند اجرا دچار تخلف شوند مجلس وارد عمل می شود.

وزیر آموزش و پرورش در آخرین اظهارات خود عنوان کرده است که شاخصه های آتی رتبه بندی قطعی نشده و به زودی از سایت آموزش و پرورش فراخوانی انجام می شود تا فرهنگیان نسبت به این شاخصه ها نظرات خود را اعلام کنند.

به هر روی باید دید اجرای لایحه رتبه بندی باری از مشکلات جامعه بزرگ فرهنگیان را حل می کند و یا همانند برگزاری آزمون پیش دبستانی معلمان در بلاتکلیفی خواهند ماند. ( مهر )

 

poursoleymansp9

" اگر اقدامی در این زمینه توسط مسئولان صورت نمی گیرد ، خانواده میلیونی معلمان خودشان آموزش و پرورش را به مطالبه عمومی و مسئله روز از طریق ابزار « رسانه» مبدل كنند "


 دوست خوب و همکار گرامی جناب آقای محمد رضا نیک نژاد در یک یادداشت  با عنوان «حقوق دانش‌آموزان در راستای حقوق آموزگاران» در روزنامه وزین قانون به تاریخ چهارشنبه نوزدهم فروردین به موضوعی مهم اشاره كرده و با نقل قولی از دکتر علی شریعتی ظاهرا به مطالب و ادعای خویش رنگی استدلالی و اقناع گرانه بخشیده اند.

در بخشی از این یادداشت آمده است : «دکتر شریعتی در چند اثرش جستاری دارد با عنوان «حق بزرگ» و «حق کوچک». او در یکی از کتاب‌هایش می‌نویسد: «اغفال ذهن‌ها از یک حق بزرگ و حیاتی به وسیله پرداختن ذهن‌ها به یک حق کوچک و غیرحیاتی، یکی از روش‌های موثر در نپرداختن به حقوق بنیادین جامعه است. هرگاه حق کوچکی در برابر حق بزرگی مطرح شود و به آن پر و بال داده شود، پس از مدتی حق کوچک جای خویش را در میان مردم باز می‌کند و اندیشه‌ها درگیر آن می‌شود و حق بزرگ خود به خود از ذهن‌ها رخت می‌بندد و پایمال می‌شود.

حال پرسش اساسی این است که کدام حق بزرگ و کدام حق کوچک است ؟ معیار برای سنجش این اولویت چیست ؟ کدامین برهان منطقی و عقلی بر تقدم حق معلم بر حق دانش آموز دلالت دارد ؟ آیا اصولا فلسفه «معلم» و حضور او بر عنصر دانش آموز مبتنی نیست ؟ بدون دانش آموز، فلسفه وجودی معلم نیز مورد پرسش قرار خواهد گرفت.

آیا اینکه ما معلم باشیم و خود را صاحب و مالک حقوق دانش آموزان بدانیم و بخواهیم همه مصادر و امور را در ترازوی خویش «مصادره به مطلوب»كنيم ، امری قابل قبول و اجتماع پسند است ؟

اینکه مشکلات معیشتی معلمان به کلاس درس کشیده شود و دانش آموزان با مطالبات معلمان در قالب نیازهای اقتصادی آنها ( با پیش‌فرض‌های ذهنی که قبلا شکل گرفته است ) در چالش قرار گیرند و احتمالا نگاهی «ترحم گونه » از سوی نهاد «خانه» نسبت به آنان مبذول شود ، آیا با نیازهای منزلتی یا معرفتی خانواده بزرگ معلمان تناسب یا تجانس دارد؟

نحوه برخورد معلمان با دانش آموزان و نوع دیالوگی که آنان در مواجهه با دانش آموزان یا اولیای آنان به کار می برند ، در تشکیل تصویر ذهنی آنان نسبت به معلمان و مطالبات آنان نقشی بنیادین و بی برگشت دارد.

مشکلات و مطالبات معلمان و آموزش و پرورش یک شبه به وجود نیامده است و حاصل یک پروسه طولانی و اما معیوب و مهم تر از همه برآیند نگرش مسئولان و حتی جامعه و خانواده نسبت به مقوله «آموزش و پرورش» است.

اینکه چرا اکثریت جامعه با مطالبات معلمان همراهی نمی کند نیاز به تامل  و آسیب شناسی دارد و با هدف قرار دادن دانش آموز به عنوان یک «ابزار کارساز» که خود قربانی این «سیستم ناکارآمد » است به نقطه مطلوب منتهی نخواهد شد.

اصلاح این نگرش و ترسیم وضعیتی مطلوب از یک نظام آموزشی با نگاه ابزاری به دانش‌آموز و استفاده احتمالی از آنان به عنوان «سنگر» برای احیای مطالبات مغفول حاصل نمی شود.

همه معلمان وخانواده آموزش و پرورش باید با مسئولان و جامعه و از همه مهم تر وارد یک « دیالوگ سازنده و موثر » شوند.این باید به یک مطالبه عمومی تبدیل شود وخانواده بزرگ معلمان باید در آن نقش داشته باشند.

همیشه بهترین راه حل الزاما کوتاه ترین و یا ساده ترین آن نبوده و نخواهد بود.

ابزار این گفت و گو «رسانه» و استفاده از پتانسیل این ابزار جادویی برای مدیریت افکار عمومی است . باید جامعه و مسئولان نسبت به مطالبات معلمان و آموزش و پرورش در سه سطح «معیشت، منزلت و معرفت» آگاه شوند.

« اگر اقدامی در این زمینه توسط مسئولان صورت نمی گیرد ، خانواده میلیونی معلمان خودشان آموزش و پرورش را به مطالبه عمومی و مسئله روز از طریق ابزار «رسانه» مبدل كنند . »

معلمان باید جامعه را قانع کنند که تامین حقوق فرزندان آنان در یک بردار طولی با  تامین حقوق معلمان آنان میسر می شود و هیچ راه میانبری هم وجود ندارد.

تنها در این صورت و از طریق فرآیند آگاه سازی  می توان جامعه را با مطالبات خود همراه كرد.

 

ghanoon1

 

منتشرشده در دانش آموز

گروه اخبار /

رییس جمهور مصوبه‌ای از شورای عالی اداری را به همه دستگاه‌های مربوطه ابلاغ کرده که بخش مهمی از سیاست‌های دولت در زمینه ساماندهی نیروی انسانی در آن مشخص شده است.


یکی از مهمترین اقدامات دولت یازدهم تاکنون، تهیه برنامه ها و نقشه راه حرکت دستگاه های اجرایی در امور مهمی چون استخدامی و ساماندهی نیروی انسانی بوده است تا تکلیف وزارتخانه ها، سازمان ها و شرکت های دولتی در استخدام و خداحافظی با کارکنان خود مشخص شود.

در آخرین اقدام از این دست، رییس جمهور مصوبه ای از شورای عالی اداری را به همه دستگاههای مربوطه ابلاغ کرده است که بخش مهمی از سیاست های دولت در زمینه ساماندهی نیروی انسانی را مشخص کرده است.

tadil1

شورای عالی اداری در یکصد و هفتاد و یکمین جلسه خود که مورخ 2 اسفند سال جاری برگزار و مصوبات آن در تاریخ 26 اسفندماه توسط رییس جمهور کشورمان ابلاغ شد، مقرر کرده است با هدف افزایش کارآمدی نیروی انسانی بخش دولتی، ایجاد نظام اداری بهره‌ ور و بهینه‌سازی ساختار و ترکیب نیروی انسانی بخش دولتی، «دستورالعمل ساماندهی نیروی انسانی دستگاه‌های اجرایی» عملیاتی شود.بر این اساس، دستگاه‌های اجرایی مکلفند حداکثر ظرف مدت 4 ماه، سند برنامه نیروی انسانی دستگاه را به تفکیک دو بخش ستادی و عملیاتی در افق زمانی 3 ساله، با رعایت الزامات قانونی تدوین و برای تایید به سازمان ارایه کنند.

tadil2

tadil3

طبق مفاد دستورالعمل ساماندهی نیروی انسانی دستگاه های اجرایی، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور موظف است در تایید برنامه نیروی انسانی دستگاه‌های اجرایی، ضمن تطبیق برنامه دستگاه با الزامات قانونی، به گونه ‌ای عمل نماید که هر سال، کل نیروی انسانی شاغل در بخش دولتی به نحوی تعدیل شوند که در پایان برنامه سه ساله، حداقل 15درصد کاهش یابد.

همچنین طبق این دستورالعمل مهم ، دستگاه‌های اجرایی که با کمبود نیروی انسانی مواجه باشند، تقاضای جذب نیروی انسانی مورد نیاز را به سازمان مدیریت ارسال می کنند تا با رعایت قوانین و مقررات مربوطه نسبت به صدور مجوز تامین نیروی انسانی مورد نیاز اقدام شود. سازمان موظف است قبل از صدور هرگونه مجوزهای استخدامی، امکان تامین نیروی انسانی مورد نیاز دستگاه را از بین نیروهای اضافه بر نیاز سایر دستگاه‌های اجرایی مورد بررسی قرار دهد.

بر این اساس، تامین نیرو و استخدام در واحدهای تخصصی ستاد مرکزی دستگاه‌های اجرایی در چارچوب شرایط احراز مشاغل، صرفاً از میان دارندگان مدارک تحصیلی فوق لیسانس و دکتری صورت خواهد گرفت.همچنین مصوب شده است که تمدید قرارداد هریک از نیروهای غیر رسمی (پیمانی و قراردادی)، علاوه بر وجود اعتبار مورد نیاز، مستلزم کسب شرایط و امتیازات لازم از ارزیابی عملکرد وی است که بر اساس عواملی چون، رضایت از خدمات کارمند، رضایت مدیران ذی ‌ربط و ارباب‌ رجوع و... به دست می‌آید.

در بخش شرایط و تعیین تکلیف نیروهای اضافه بر نیاز نیز گزینه های زیر مصوب شده است:

1-  انتقال نیروهای رسمی و پیمانی به سایر دستگاه‌های اجرایی و یا سایر واحدهای همان دستگاه

2- بازنشستگی مستخدمان واجد شرایط بازنشستگی

3- آماده به خدمت نمودن کارمندان رسمی

4- بازخرید سنوات خدمت کارمندان رسمی (بر اساس بند «ب» ماده 21، ردیف دوم ماده 48 قانون مدیریت و ماده 45 قانون الحاق موادی به قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت مصوب 15/8/1384)

5- اعطای مرخصی بدون حقوق به کارمندان رسمی و پیمانی با موافقت دستگاه (بر اساس تبصره «ج» ماده 21 قانون مدیریت) و پرداخت حق بیمه سهم کارمند و دولت توسط کارمند به صندوق بازنشستگی (بر اساس ماده 30 قانون برنامه پنجم توسعه)

6-  معرفی به سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای و سایر مراکز آموزش تخصصی- حرفه‌ای ذی‌ربط برای طی دوره‌های آموزشی مهارتی مورد نیاز بخش‌های غیردولتی با هزینه دستگاه اجرایی متبوع

7-  انتقال کارمندان رسمی به بخش غیردولتی (بر اساس بند «د» ماده 21 قانون مدیریت)

8- ماموریت کارمندان رسمی به بخش غیردولتی (بر اساس بند «هـ» ماده 21 قانون مدیریت)

9-  لغو قرارداد با رعایت مفاد آیین نامه استخدام پیمانی یا مفاد قرارداد کارمندان قراردادی و یا استفاده از اختیار عدم تمدید قرارداد در پایان مدت قراردادکارمندان دیپلمه ساماندهی می شوندشورای عالی اداری همچنین مقرر کرده است، دستگاه‌های اجرایی می‌ توانند به منظور تامین نیروی انسانی مورد نیاز خود در برخی مشاغل که نیازمند تجربه مفید کاری است، از محل مجوزهای استخدامی خود در فضای رقابتی نسبت به جذب این قبیل افراد که تجربه لازم را در سایر دستگاه‌ها کسب نموده ‌اند، اقدام کنند.

بخش دیگری از این دستورالعمل، تاکید کرده است که کارمندان دولت در چارچوب مصوبه شورای توسعه مدیریت و سرمایه انسانی در طول مدت خدمت خود، صرفا می توانند از مزایای اداری و استخدامی یک مقطع تحصیلی بالاتر از مقطع تحصیلی زمان استخدام برخوردار شوند.

 وزارت آموزش و پرورش نیز موظف شده است نسبت به تخصیص «شناسه معلمان» که بر اساس شاخص‌ها و استانداردهای نیروی انسانی و متناسب با جمعیت دانش‌آموزی هر استان توسط سازمان  ابلاغ می‌گردد به کلیه کارمندان کادر آموزشی (اعم از رسمی، پیمانی و قراردادی) اقدام کند. در صورت خروج از خدمت هریک از معلمان فاقد شناسه معلمی، استخدام معلم جدید به عنوان جایگزین مجاز نیست.همچنین انتقال کادر آموزشی به کادر اداری وزارت مذکور مستلزم وجود پست بلاتصدی در واحد مقصد است و در صورت انتقال، نسبت به لغو کد شناسایی کادر آموزشی انتقال یافته اقدام می شود. انتقال از واحد اداری به کادر آموزشی مستلزم ظرفیت خالی در واحد مقصد و احراز سایر شرایط بوده در این صورت کد شناسایی به نیروی اداری انتقال یافته اعطاء شده و پست مربوطه بلاتصدی می شود. 


در ادامه این مصوبه مهم نیز اعلام شده است که دستگاه‌های اجرایی مکلفند، آن دسته از نیروهای شرکتی طرف قرارداد دیپلم و پایین ‌تر که در سال‌های اخیر به موجب مصوباتی که توسط رییس مجلس، ملغی‌الاثر اعلام شده، به قرارداد کارمعین (مشخص) و کارگری تبدیل وضع یافته ‌اند را طی سه سال در قالب شرکت‌های پیمانکاری ساماندهی کنند. 


در پایان این مصوبه نیز سازمان مدیریت موظف شده است گزارش ارزیابی اجرای ساماندهی نیروی انسانی دستگاه‌های اجرایی را در مقاطع زمانی شش ماهه تهیه و به شورای عالی اداری ارایه کند.

سایت صبحانه

 

نظرسنجی

با کدام گزینه موافق هستید ؟

دیدگــاه

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور