جناب آقای سرافراز
به خوبی واقف هستند که فداکاری های معلمان هم همچون زندگی آنها مظلومانه وبی سر و صداست اما گوشه ای از این فداکاری ها را که مشتی نمونه از خروار می باشد و در سایت ها و روزنامه ها و...بازتاب یافته است را جهت اطلاع حضرت عالی یادآور می شوم به امید آن که شما از این نمونه ها جزوه هایی جهت تدریس برای برخی مجریان صدا و سیما که از روی نادانی یا غرض سعی در تخریب چهره ی فرهنگیان در جامعه دارند ؛تهیه نمایید تا بلکه این مجریان دربرنامه های مضحک و بی ثمرخود بیش از این چهره ی رسانه ی ملی درنظر معلمان خراب ننمایند و همچنان معلمان عزیز ؛ندانم کاری این قبیل افراد را به حساب مجریان و کارکنان قدرشناس، خدوم و دلسوز صدا و سیما نگذارند.
با عرض پوزش از همکاران فداکار بسیار زیادی که در اینجا از قلم افتاده اند
مرگ غم انگیز خانم معلم فداکار در مشهد
معلم فداکار به خاطر نجات جان دختر دانشآموز به کام مرگ تلخی فرو رفت. وقتی 80 دانشآموز به اردوی تفریحی در سد کارده اطراف شهر مشهد رفته بودند، یکی از آنان به داخل رودخانه سقوط کرد و سناریوی تلخی را رقم زد. روز پنجشنبه 16 اردیبهشتماه سالجاری 80 دختر دانشآموز یک مدرسه در مشهد همراه معلمان خود برای اردوی تفریحی به سد کارده در اطراف مشهد رفتند و همه از تماشای طبیعت زیبا لذت میبردند غافل از اینکه حادثهای شوم در انتظارشان است...
اميررضا سلطاني آموزگار فداکار روستای سنجگان قم
اميررضا سلطاني تنها آموزگار روستاي سنجگان قم با وجود داشتن ديسک کمر و دو ماه مرخصي استعلاجي از سوي پزشک معالج، با فداکاري و براي ناتمامنماندن درس دانشآموزان، کلاس درس را به منزل خود آورده است. در خبری دیگر ایرنا گزارش داده است...
موسی فردی دبیر زبان انگلیسی مدارس شهر گرمی (استان اردبیل)
دبیر زبان انگلیسی مدارس شهر گرمی (استان اردبیل) با پرداخت هزینه عمل جراحی دانشآموز بیبضاعتش لبخند امید را به لبان این دانشآموز هدیه کرد. موسی فردی که ٢٦سال سابقه تدریس دارد، روز چهارشنبه به خبرنگار ایرنا گفت: دانشآموزی که مورد عمل جراحی قرار گرفت بهعلت غده یا برآمدگی خاصی در گوشه چشم راستش هنگام حضور در مدرسه یا کلاس خجالت میکشید. وی افزود: وقتی که از این دانشآموز دختر سوال پرسیده میشد به جای تفکر در پاسخ آن، حواسش به پوشش مقنعه یا چادرش بود تا بخشی از صورتش دیده نشود. وی اظهار کرد: هر چند از مشکلات مالی مبرا نیستم، اما هزینه جراحی صورت دانشآموزم را تقبل کردم. وی گفت: جراح و متخصص عمومی بیمارستان ولایت گرمی و مسوول تزریقات و پانسمان مطب نیز با اطلاع از نیت خیر من از دریافت بخشی از هزینههای عمل جراحی و مراقبتهای بعدی صرفنظر کردند. فردی افزود: این دانشآموز دختر که قبلا به علت عیب چهرهاش منزوی بود، اکنون با اعتماد به نفس و روی گشاده در کلاس حاضر میشود و مشاهده خوشحالی وی و خانوادهاش برای من از هر چیزی لذتبخشتر است...
پیام وزیر آموزش وپرورش برای فداكاري مرحوم محمودرضا واعظينسب را براي نجات دانشآموزش و فداكاري نسرين كنعاني در پرداخت هزينه جراحي قلب دانشآموزش :
در پيام وزير آموزش و پرورش به خانواده واعظينسب آمده است: «اكنون كه جويبار هنر و عشق به درياي خروشان ايثار سر ريز ميشود و حماسهاي ديگر از زمزمه محبتآميز معلمي عاشق در گوش جهان طنين مياندازد و نام والاي معلمي دلسوز و هنرمند در آسمان بيكران ماندگاريهاي مقدس، درخششي چشمنواز مييابد و قدرت لايزال الهي را بر زمينيان به تصوير ميكشد.»
در ادامه پيام آمده است: «اكنون كه فرزند گرامي و و راسته آن خاندان معظم، جناب آقاي محمودرضا واعظينسب براي نجات جان دانشآموزش با سرودن حماسهاي مقدس به معراج عرش عظيم راه مييابد و به سوي معشوق خويش بال ميگشايد، ضمن سپاس و قدرداني و عرض تسليت به مناسبت فقدان اين يار سفركرده، از خداوند مهربان، تعالي و علو درجات اين همكار گرامي و سلامت، شكيبايي و سربلندي روزافزون آن خاندان محترم را خواستارم.» بر اساس اين گزارش، در پيام وزير آْموزش و پرورش به نسرين كنعاني آمده است: «به گزارش سازمان آموزش و پرورش استان آذربايجان غربي، سركار عالي جلوهاي از عشق و ايثار و هنر معلمي را بر صحيفه روزگار به تصوير كشيدهايد و با رسيدگي و اهداي كمك به دانشآموز بيمار خويش، جاني تازه به اين نونهال هستي و جهان معاصر بخشيدهايد.» در ادامه اين پيام آمده است: «سزاور است به مناسبت اين اقدام انساني و خداپسندانه از شما كه برازنده نام شريف و كسوت شكوهمند معلم هستيد، تشكر و قدرداني نمايم.» بنابراين گزارش، در پيام وزير آموزش و پرورش به خانواده دانشآموز سجاد مبرزي (دانشآموزي كه محمودرضا واعظينسب وي را نجات داد) آمده است: «بار ديگر نواي عشق و ايثار و هنر معلمي در آفاق جهان طنين افكند و معلمي فداكار و عاشق، جان شيرين خود را در راه ايمان به خدا و عشق به هدف والاي خويش، براي نجات جان دانشآموزش، فدا كرد. معلمي كه برتحته سياه كلاس واژههاي عشق و كمال را بخش ميكرد، اينك خود به سوي كمال پرگشوده است.» در ادامه پيام آمده است: «شايسته است همگي در برابر شكوه اين عشق و ايثار الهي سرتعظيم فرود آوريم و براي علو درجات روح گرانقدرش دست دعا به درگاه يگانه هستي بلند كنیم .
درگذشت حسن امیدزاده (معلم فداکارگیلانی)
حسن امیدزاده آن معلم کلاس پنجم ابتدایی روستای بیجار سر شهرستان شفت است که در زمستان ۷۶ منجی جان ۳۰ دانش آموز مدرسه خونین شهر شد که پس از آن به پاس فداکاری این معلم از جان گذشته نام مدرسه به مدرسه «معلم ایثارگر حسن امیدزاده» تغییر یافت. منزل مسکونی وی فاصله بسیاری تا شفت دارد و تا مدرسه راهی نیست. خانواده اش با گشاده رویی استقبال می کنند، وقتی داخل شدم، او را دیدم، با صورت سوخته اش چون به شمع سوزان و پرسوز و گداز معنا و مفهوم گذشت، فداکاری و ایثار را تجلی می کرد. وقتی بر صورتش بوسه زدم افتخار کردم در حالی که او با گفتن جمله این صورت سوخته لیاقت بوسیدن ندارد، مرا بسیار شرمنده کرد.
بینی و لب و گوشهایش از سوختگی فرو رفته اند، هر دو دستش از شدت سوختگی قطع شده و از کارافتاده اند به طوری که هیچ کاری بادستهایش نمی تواند انجام دهد. وقتی کلاه از سرش برمی دارد تا آثار سوختگی را نشان دهد شدت جراحات وارده بر او بیشتر نمایان می گردد. در مواقعی که درد به او فشار می آورد صورتش را به حالت تسکین جمع می کند تا بلکه فرو کشیدن درد لحظه یی او را آرام کند، اندامی نحیف و قدی کوتاه و جثه یی ضعیف، نمایشگر درد ناشی از جراحات وارده بر اوست تا جایی که تاکنون ۱۷بار عمل جراحی شده است. متولد سال۱۳۳۳ است و تا هنگام وقوع حادثه ۱۷سال سابقه کار داشته است. به تازگی نیز مدال لیاقت از ریاست محترم جمهوری دریافت کرده که توسط آموزش و پرورش منطقه به وی اهدا شده است. همسرش برای او ایثار می کند و از زمان سوختگی وی تاکنون به عنوان پرستاری زحمتکش تمام دردهایش را با خوشرویی تسکین می دهد. او مونس شبهای بیداری و بی آرامی این معلم فداکار است...
فداکاری تکان دهنده ی خانم معلم بیجاری
سارا در یک حادثه آتشسوزی به شدت صدمه دیده است. ثریا مطهر نیا خانم معلم اهل بیجار در کردستان،که هربار دخترک را بهتهران میآورد، شبانه باید به بیجار برگردد تا صبح روز بعد در مدرسه سر کلاس باشد.ثریا مطهر نیا مادر دوبچه 12 و 8 ساله است با این حال از هیچ تلاش و فداکاری مالی و جانی علیرغم مشکلات خودش، برای درمان 9دانشآموزانش فروگذار نیست...
فداکاری معلم اسفراینی
به گزارش ایرنا، ˈغلامرضا توبکˈ معلم ورزش دبستان ˈایمان عراقیˈ که در آستانه روز معلم، دانش آموزان را برای گردش علمی به دامنه کوه های روستاهای بخش مرکزی اسفراین برده بود، هنگام استراحت دانش آموزان متوجه ماری یک متری شد که به سوی آنان می آمد.
این معلم فداکار به منظور جلوگیری از آسیب رساندن مار به کودکان، پای خود را روی آن گذاشت که این اقدام وی موجب گزیده شدن ساق پایش توسط مار شد و وی را راهی بیمارستان کرد. توبک در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، انگیزه خود را از این اقدام، نجات دانش آموزان عنوان کرد و گفت: علیرغم اینکه مار پایم را نیش زد اما سرانجام توانستم او را از پای درآورم تا به دانش آموزان آسیبی نرسد و از این بابت خوشحالم....
به یادآموزگاری که شمع وجودش درکلاس درس خاموش شد
به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش به نقل از اداره کل کرمانشاه، مرحوم مرتضی شریفی در سال 1341 در کرمانشاه دیده به جهان گشود، آن مرحوم در یک خانواده مذهبی، ساده، بی آلایش و عاشق اهل بیت پرورش یافت و تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان خود را در کرمانشاه سپری کرد و پس از اخذ دیپلم به خدمت مقدس سربازی که مصادف با جنگ تحمیلی بود، شتافت و عاشقانه...
اقدام انسان دوستانه ی معلمان گلستانی
خبرگزاری پانا:گنبدکاووس از اختصاص بیش از ده میلیونریال به صورت ماهیانه توسط فرهنگیان این شهرستان به امر درمان دانشآموزان نیازمند خبر داد...
اقدام خیرخواهانه خانم معلم سیستان و بلوچستانی
به گزارش خبرگزاری تسنیم، خدیجه نورکی معلم شاغل در آموزش و پرورش منطقه لاشار سیستان و بلوچستان یک قطعه زمین به آموزش و پرورش اهدا کرد...
این خانم معلم قطعه زمینی به مساحت 3600 متر مربع برای ساخت فضای آموزشی به اداره آموزش و پرورش منطقه لاشار اهدا و هدف خود را از این کار کمک به حل مشکل کمبود فضای آموزشی و توجه بیشتر خیرین به این منطقه عنوان کرد. طی دو ماه گذشته اقدامات خیرخواهانه و انسان دوستانه ای را از سوی معلمان عزیزمان در نقاط مختلف کشور شاهد بودیم
ابتکار معلم مریوانی برای همدردی با شاگرد سرطانیاش
به گزارش خبرگزاری فارس، محمدعلی محمدیان معلم پایه دوم دبستان شیخ شلتوت شهر مریوان به منظور همدردی با دانش آموز سرطانی خود که به علت عوارض ناشی از مصرف دارو و شیمی درمانی دچار ریزش موی سر شده بود، موهای سرش را تراشید.
داستان ناتمام فداکاری یک معلم لرستانی/جسد «آقا معلم» همچنان اسیر امواج خروشان
دوشنبه شب هفته گذشته بر اثر بارش باران و جاری شدن سیل در محور اصلی خرمآباد به پلدختر در منطقه شوراب سه دانشآموز، یک معلم و یک نفر دیگر با خودروی دیگری جان خود را از دست دادند. با تلاش دستگاههای اجرایی لرستان جسد سه دانشآموز هفته گذشته پیدا شده، اما هنوز جسد معلم و سرنشین خودروی پراید پیدا نشده است. داستان حادثه تلخی که بر این سه دانشآموز و معلمشان روی داده تاسف برانگیز و در عین حال عبرتآموز است. ماجرا از اینجا شروع میشود که یکی از دانشآموزان مدرسه عشایری شبانهروزی امام جعفر صادق(ع) ویسیان دچار جراحت شدید در ناحیه پا شده و نیازمند اقدامات درمانی بوده است.
از همین رو کاظم صفرزاده معلم این مدرسه با خودرو به همراه دانشآموز مجروح و دو تن دیگر از دانشآموزان عازم مرکز درمانی ویسیان میشوند اما متاسفانه به دلیل کمبود امکانات، مرکز درمانی این منطقه نمیتواند وضعیت دانشآموز مجروح را بهبود بخشد و بنابراین معلم این دانشآموزان باوجود بارندگی شدید و بدی آب و هوا قصد میکند دانشآموز مجروح را برای درمان به بیمارستان خرمآباد انتقال دهد و معالاسف در مسیر خودرو این معلم فداکار در تاریکی شب اسیر امواج خروشان سیل شده و در نهایت نیز هرچهار سرنشین خودرو جان خود را از دست میدهند...
و این حکایت ادامه دارد ...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
وزیر آموزش و پرورش گفت: طرح رتبه بندی معلمان در هیات دولت به تصویب رسیده و برای اجرای آن نیاز به مصوبه مجلس شورای اسلامی نیست.
علی اصغر فانی روز پنجشنبه در جمع فرهنگیان اردستان با بیان اینکه این طرح در سال جاری اجرایی می شود، اظهار داشت: این طرح با هدف افزایش شایستگی و مهارت ها و ارتقای انگیزه کاری برای معلمان اجرایی می شود.
وی در خصوص اعتراض به این طرح گفت: شاخص های رتبه بندی هنوز قطعی نشده و این اعتراض هم وارد نیست و معلمان معترض نیز می توانند پیشنهادات خود را برای لحاظ در شاخص های رتبه بندی ارائه کنند.
وی از راه اندازی پژوهش سرای دانش آموزی در مناطق مختلف آموزش و پرورش خبر داد و گفت: تامین فضای پژوهش سرا به عهده مناطق است اما وزارتخانه آن را تجهیز می کند.
وزیر آموزش و پرورش همچنین در خصوص تامین نیروی انسانی این وزارتخانه تصریح کرد: امسال پنج هزار نفر در آموزش و پرورش استخدام می شوند.
وی اولویت در استخدام را بومی پذیری و جذب فرزندان فرهنگیان بیان کرد.فانی گفت: در تلاش هستیم برای احقاق حقوق فرهنگیان تبعیض بین آنان با سایر کارکنان دولت را به تدریج کاهش دهیم که در همین راستا امسال در احکام فرهنگیان امتیازات از 800 به 1500 افزایش یافته است.
وی در بخش دیگری از سخنانش از وجود 110 مدرسه تک دانش آموز در کشور خبر داد و خاطرنشان کرد: پنج هزار مدرسه با کمتر از پنج دانش آموز نیز در کشور وجود دارد.براساس این گزارش ، استخر ذخیره آب کشاورزی مدرسه شبانه روزی توحید اردستان با حضور وزیر آموزش و پرورش با مساحت 750 مترمربع و عمق سه متر با هدف تامین آبیاری تحت فشار درختان و محوطه این مدرسه با هزینه ساخت 500 میلیون ریال توسط خیر اردستانی افتتاح شد.وزیر آموزش و پرورش در بدو ورود به شهرستان اردستان با حضور در گلزار شهدای شهر زواره نسبت به مقام شامخ شهدای این شهر ادای احترام کرد.شهرستان اردستان با حدود 45 هزار نفر جمعیت در 110 کیلومتری شمال اصفهان قرار دارد.
ایرنا
گروه اخبار /
اضافه شدن کتابخوانی به برنامه درسی مدارس، رویای خیلیها بوده است. شخصیتهای فرهنگی، نویسندگان و مترجمان، معلمها و دانشآموزان هر کدام به دلیلی اینگونه از فعالیتها را برای رشد فرهنگی دانشآموزان لازم میدانند. اما در این میان والدین و شاید حتی بخشی از معلمها و مسئولان مدارس چندان موافق این برنامهها نباشند. آنها میگویند که در این رقابتهای کنکوری که بچهها از سالهای راهنمایی با آن روبهرو هستند زنگ کتابخوانی دقیقا چه فایدهای میتواند برایشان داشته باشد؟ وقتی درنهایت نمرههای ریاضی و علوم است که درجه هوش و آیندهشان را تعیین میکند؟
اما آزمونها چیزهای دیگری میگویند. یـکی از مهـمتــرین و استــانداردترین آزمونهایی که برای سنجش پیشرفت تحصیلی و درک سواد خواندن در دنیا برگزار میشود آزمونهای تیمز و پرلز هستند که نتایج آنها تعیینکننده سیاستهای آموزشی برخی کشورهاست. آزمون پرلز که دانشآموزان را برای درک مطلب تحت سنجش قرار میدهد در سالهای ٢٠٠١، ٢٠٠٦ و ٢٠١١ در ایران برگزار شده و در هر ٣سال رتبه ایران بسیار پایینتر از حد استاندارد بوده و گاه از آخر اول و دوم شده است. نتیجه اهمیت ندادن به خواندن و مطالعه در دانشآموزان ایرانی خودش را به گونهای نشان داد که حالا رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی کشور گفته است تا سال ٩٦-٩٥ زنگ کتابخوانی به مدارس اضافه میشود.
اما زنگ کتابخوانی چطور میخواهد به افزایش مهارتهای دانشآموزان در یادگیری و سواد خواندن آنها کمک کند وقتی همه با آن بیگانهاند.
فاطمه نادری، معلم یکی از مدارس غیرانتفاعی که کلاسهای فوق برنامهای چون کتابخوانی و پژوهش را در برنامه درسیاش قرار داده است، میگوید: «زنگ کتابخوانی به شرط اینکه برنامهریزی درستی برایش بشود و بچهها به درستی راهنمایی بشوند میتواند به بالابردن دانش عمومی بچهها کمک کند و این هم در فهم درسها و هم در اینکه آنها شهروندان بهتری بشوند، کمککننده است. برنامهریزیها میتواند هم تکمیلکننده مواد درسی باشد و هم کتابهایی را شامل شود که فقدان شان در بین کتابهای درسی دیده میشود. همچنین میشود امکاناتی برای رشد خلاقیتها فراهم کرد که بهطور مثال با کارهایی مثل گذاشتن مسابقه یا تشویقهای دیگر بچهها را طوری علاقهمند کرد که بتوانند مستقل از برنامه کتابخوانی مدرسه هم عمل کنند.»
مینا اکبری نزدیک به ١٠سال است که در یک دبستان دولتی مشغول به کار است. او خیلی به برنامههای اینچنینی امیدوار نیست و میگوید: «اگر قرار باشد زنگ کتابخوانی به کلاسهای درسی اضافه شود اول باید شوق خواندن در بچهها ایجاد شود. متاسفانه هنوز کتاب خواندن در خیلی از خانوادهها جا نیفتاده و بچهها علاقهای به مطالعه ندارند. همین باعث میشود که این کلاس بیشتر شبیه به یک زنگ تفریح شود. از طرف دیگر به نظر من این کلاس نیاز به یک معلم علاقهمند دارد که کتابهای غیردرسی و بهخصوص داستان را به خوبی خوانده باشد. معلمی که ادبیات نداند و مطالعات خوبی نداشته باشد نمیتواند در بچهها انگیزه خواندن ایجاد کند. به همین دلیل معتقدم اگر قرار باشد این کلاس بدون هیچ برنامهای به مدارس اضافه شود نتیجهبخش نخواهد بود و درنهایت مثل کلاسهای پرورشی و آمادگی دفاعی بدون هیچ بازخوردی تشکیل میشود و فرصتی برای شوخی و خنده بچهها خواهد شد.»
مریم ابراهیمی نیز معلم زنگ انشاء کلاسهای ششم و هفتم دو مدرسه است. او ٢سال است که در کـلاسهای انـشـاء بـا دانـشآموزانش برنـامه مطالعه و کتابخوانی دارد و آنها را هدایت میکند تا بخوانند و خوب بخوانند. او میگوید: «تفاوت بچههایی که این کلاسها را تجربه کردهاند با بچههایی که تابهحال در چنین کلاسهایی نبودهاند خیلی زود معلوم میشود. در یکی از مدارس که ٢سال است تدریس میکنم میبینم سطح نوشتن بچهها و درک مطلبشان و شیوه استدلال آنها با بچههای مدرسه دیگری که یکسال است این دورهها را دارند به وضوح متفاوت است. از نوع سوالهایشان، نتیجهگیریهایشان و حتی در املاء و نگارششان میتواند کمک کند. ضمن اینکه بچههایی که درک مطلبشان بهتر است در فهم درسهایی مثل ریاضی هم موفقترند چون دقت بیشتری دارند و اهل فکر کردن هستند.»
در مقابل معلمها، هنوز والدین با این مسأله کنار نیامدهاند که بچههایشان وقتشان را صرف کتاب خواندن کنند به جای اینکه پای کتابهای تست و تمرین باشند. ابراهیمی میگوید: «بعضی از والدین به من مراجعه میکنند و میگویند چرا آنقدر وقت بچهها را میگیرید. من هم هرچقدر برایشان توضیح میدهم باز هم قانع نمیشوند. اما فکر کنم اگر جزو برنامه اجباری مدارس باشد با آن راحتتر کنار میآیند.»
با اینکه شنیدن خبر اضافه شدن زنگ کتابخوانی به مدارس خوشحالکننده است اما هنوز برای چگونگی آن و جا انداختناش در جامعه کار زیادی انجام نشده است. این کاری است که علاوهبر نظرگاههای مسئولان و مجاب کردن جامعه، از طریق ساخت برنامههایی برای نشان دادن اهمیت مطالعه و درک مطلب در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان باید صورت بگیرد.
روزنامه شهروند
گروه اخبار /
عثمانی نماینده مردم بوکان در مجلس، معتقد است زمانی که معلم به عنوان مهمترین رکن آموزشی و تربیتی، رضایت و امنیت شغلی کافی نداشته باشد، هیچ افق روشنی برای خود و خانواده اش متصور نباشد و وضع اسفبار فرهنگیان بازنشسته ی موجود را فرجام آتی کار خود بداند، چگونه می توان از او انتظار تربیت صحیح فرزندان ایران اسلامی را داشت.
محمدقسیم عثمانی نماینده مردم بوکان در مجلس شورای اسلامی در یادداشتی با عنوان" تلنگر و توصیه ای به وزیر آموزش و پرورش از باب همدلی و همزبانی" بر لزوم توجه به وضعیت معیشتی فرهنگیان شاغل و بازنشسته تاکید کرد که متن این یادداشت به شرح ذیل است:
باسمه تعالی
در سالی که به نام همدلی و همزبانی دولت و ملت مزین شده است به عنوان نماینده ى ملت ایران برخود واجب می دانم در جهت تحقق این مهم، که یکی از رسالت های انقلاب اسلامی است، نکاتی را به استحضار رسانم تا بلکه بتواند تاثیری در تحقق این آرمان مهم و حیاتى داشته باشد.
درد مشترکى که متأسفانه اکثر دولت ها به آن مبتلا شده اند اینست که به جای اهمیت دادن به امور زیربنایی که آثار آن در بلندمدت خود را نشان مى دهد، به امور روزمره و روبنایی تمرکز مى کنند و این درد مشترک حوزه های مختلفی همچون آموزش و پرورش، ورزش، بهداشت و فرهنگ را در بر می گیرد و نیک پیداست که اکنون با کمال تأسف توجه به امر درمان به مراتب بیشتر از ورزش و بهداشتى است که باعث پیشگیری می شود در حالی که پیشگیرى به مراتب کم هزینه تراز درمان است. این یک درد مزمن و فراگیر است که باید فکری اساسی برای درمان آن صورت گیرد و هر دولت صرفاً بر امورى که در دوره ى مدیریت آن نتیجه خواهد داد، متمرکز نشوند چون اهل بصیرت رفتار دولت ها را به خوبى رصد می کنند و آیندگان در مورد عملکرد و عمق دیدگاه دولت ها به قضاوت خواهند نشست.
به نظر می رسد نیازى به پرداختن به اهمیت آموزش و پرورش نیست، چرا که درحوزه ی نظری و تئوری، وزیر محترم خود متخصص هستند و آن قدر اهمیت این نهاد ریشه ای بر زبان رانده شده است که همگان در لفظ و کلام، این اهمیت را در حافظه ی موقت خود دارند و فرهنگیان نیز از این همه تعریف و تمجید مکرر اما بى حاصل، خسته و مأیوس اند.
این در حالیست که در عمل، شاهد درک محتوایی اهمیت آموزش و پرورش نیستیم و با کمال تأسف، در شأن این نهاد مهم و انسان ساز، در عمل و اجرا اهمیت داده نمى شود. جامعه ی هدف در آموزش و پرورش، دانش آموزان و فرزندان ملت هستند که در آینده سکان مدیریت، اقتصاد، بهداشت، آموزش ، صنعت و فناوری و سایر حوزه های اقتصادى، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را در دست خواهند گرفت و هر چه پایه ى این نسل، قوی تر و محکم تر باشد، هم از هزینه های مختلف آتی کاسته خواهد شد و هم کارآمدی و بهره وری نیروی انسانی افزایش خواهد یافت ، اما واقعیت این است که آنچه اهمیتى به آن داده نمى شود هزینه هاى آتى و بهره ورى آینده است و دولت ها چنان در مسائل حال درگیر مى شوند که آینده را به باد فراموشى مى سپارند.
با این توضیح هر چه روی نسل امروز هزینه شود، باید نوعی سرمایه گذاری بلندمدت و زاینده برای آینده ى کشور محسوب گردد و هرگز نباید به هزینه هایی که برای آموزش و پرورش صرف می شود با دید هزینه ی جاری نگاه کرد بلکه باید به عنوان هزینه ی عمرانی تلقى شود چرا که مخارج آموزش و پرورش سرمایه گذاری بلندمدتی است که منافع آتی برای کشور در پی خواهد داشت.
در حال حاضر به مخارج آموزش و پرورش در حد سایر هزینه های جاری هم توجه نمی شود در حالی که باید برای آموزش و پرورش اهمیتی حتی بالاتر از امور عمرانی قائل شد ، در غیر این صورت چیزی را از دست خواهیم داد که قابل بازیابی و جبران نبوده و فرصت از دست رفته ای خواهد بود که غیر قابل برگشت است و ما را دچار خسران خواهد نمود.
ذکر این نکته نیز ضروری است که گاها به منابع صرف شده در آموزش و پرورش به عنوان مبالغ صرف شده برای معلمان نگاه می شود که این ذهنیت نیز، ناشی از درک نادرست از موضوع و رسالت آموزش و پرورش است چرا که هر هزینه ای که برای آموزش و پرورش صورت می گیرد، منافع آن متوجه دانش آموزان خواهد بود و ذی نفع تمامی مخارج آموزش و پرورش، فرزندان ملت ایران هستند نه فرهنگیان.
طبیعی است که هر چه هزینه ی بیشتر و نظارت دقیق تری بر کار آموزش و پرورش صورت گیرد شاهد بازدهی بیشتر و کیفیت بالاتر خواهیم بود و خدمات شایسته تری در این حوزه رخ خواهد داد و بالعکس.
در راستای رسالت آموزش و پرورش، سه عنصر اصلی به حوزه ی وظایف وزیر مربوط می شود که عبارتند از: مدیریت و برنامه ریزی، نیروی انسانی، محیط و فضای آموزشی که در ذیل به صورت خلاصه به آنها اشاره می شود.
الف) مدیریت و برنامه ریزی.صرف نظر از برنامه ریزی آموزشی که به طور مکرر تغییر پیدا می کند - و عمدتا به دوره مدیریت وزراى قبلى مربوط می شود - مدیران در سطوح مختلف از اختیار و ابزارهای اولیه ى مدیریت، برخوردار نیستند و بعضا توان مدیریتی لازم را در حوزه ی کاری خود نداشته و بر اساس شاخص هایی غیر از کارآمدی، انتخاب ، انتصاب و ماندگار مى شوند. وزیری که اختیار کامل درانتخاب مدیر کل خود را در استان نداشته باشد و مدیر کلی که در سطح استان، اختیار انتخاب آزادانه ی مدیر شهرستان را نداشته باشد و مدیر شهرستانی که حق انتخاب مدیر مدرسه اش را نداشته باشد و مدیر مدرسه ای که هیچ اختیاری در تشویق معلمان کارHمدتر و معاون هماهنگ و مؤثرتر نداشته باشد، چگونه می توان به عملکرد آنها امیدوار بود ؟ خروجی چنین سیستمی، از چه کیفیتی برخوردار خواهد بود ؟ و اصولا باید چه انتظاری از محصول چنین کارخانه ای داشت ؟
شک نکنید که این شیوه و فضاى مدیریتى محصول با کیفیتى را عرضه نخواهد کرد.
ب) نیروی انسانی. در حوزه ی نیروی انسانی، زمانی که معلم به عنوان مهمترین رکن آموزشی و تربیتی، رضایت و امنیت شغلی کافی نداشته باشد، درد معیشت و مسکن که نیازهای اولیه ی انسان است اعصاب و روانش را فرا گرفته باشد، هیچ افق روشنی برای خود و خانواده اش متصور نباشد و وضع اسف بار فرهنگیان بازنشسته ی موجود را انتها و فرجام آتی خود بداند، در مقایسه با بسیاری از مشاغل دیگر خود را مورد تبعیض و بی مهری ببیند، زندگی خود را نتواند با شغل مقدسش تأمین نماید، هیچ تفاوتی بین قوی ترین و ضعیف ترین آنها وجود نداشته باشد، معیار و محک درست و دقیقی برای ارزیابی عملکردشان احساس نشود، در حین تدریس نتواند به علت مشکلات زندگی روزمره ی خود و خانواده اش، تمرکز کافی بر وظیفه ی اصلی خود داشته باشد و از این بابت هم درونش به درد آید، اجبارا به شغل دوم و چندم که به هیچ وجه با شأن و وجهه ی معلمی همخوانی ندارد، پناه ببرد، علی رغم میل باطنی به مشاغلی که دون شأن معلم است پناه ببرد، همکاران خود را اجبارا در قبال کرایه جابه جا کند، قبل از ظهرها معلم دانش آموز و بعد از ظهرها راننده ی تاکسی دانش آموز باشد، درآمد راننده ی سرویس مدرسه اش بیشتر از خود او باشد، نتواند از جیب خود برای تشویق دانش آموز بی بضاعت و یا زرنگ خود هدیه ای ناقابل بخرد، علی رغم میل خود ساعت استراحت در دفتر مدرسه را به بحث خرید و فروش ملک و ماشین برای تامین معاش خود بگذراند و دفتر مدرسه بجای محلی برای هم اندیشی آموزشی و تربیتی به بنگاه معامله ی املاک تبدیل شده باشد، در خانواده ی خود در مقایسه با وضعیت دیگران مورد سرزنش و بعضا تحقیر قرار گیرد، و از وضع خراب مالی خود از مهمانی رفتن و مهمانی دادن فراری باشد، از ازدواج دختر و پسر جوان خود ناچارا طفره رود، به خاطر ناتوانى در تأمین هزینه ی تحصیلی، در فرستادن فرزند خود به دانشگاه های خوب و اصلی کشورناتوان بماند، با لباس دست دوم ظاهر خود را بپوشاند و این روند را هر روز بدتر از دیروز ببیند، از گفتن این مشکلات در هراس و از حل آنها عاجز و ناتوان باشد و … آیا و باز هم آیا می تواند نیروی باکیفیت و کارامد برای آینده ی کشورمان تربیت کند؟
آیا این تکلیف مالایطاق از فرهنگیان نیست ؟
چه چیزی به یک معلم داده ایم تا مابه ازای آن را مطالبه کنیم ؟
شک نکنید که هرچقدر پول بدهیم همان قدر آش خواهیم خورد !
جناب وزیر حتماً ارزیابى توصیفى دانش آموزان را مطالعه کرده اند که حاصل آن چیزى جز کاهش کیفیت نبوده است! و حتماً در جریان هستند که دانش آموزى که می داند حتماً باید نمره بگیرد و حتماً قبول مى شود نه تنها درس خواندن ، مدرسه و معلم برایش مهم نخواهد بود بلکه براى مدرسه آمدنش بر معلم خود منت مى گذارد و مسئولیت ناپذیرى را از همان مقطع یاد می گیرد و اینکه اصولاً دانش آموز پاسخگو نخواهد بود زاییده ى همین مکانیزم هاى غلط ارزیابی است.
صرف نظر از کیفیت پایین تحصیلی دانش آموخته گان فعلى، موجی از دانش آموزانى که به این شیوه بالا آمده اند، در راهند که باید به حال آموزش و نیز پرورش آنها گریست و خون دل خورد !
ج) محیط و فضای آموزشی.محیط و فضای آموزشی نیز وضعی مشابه خود فرهنگیان دارد. سرانه ی ناچیز مدارس پرداخت نمی شود و عملا مدارس دولتی به مدارس خودگردان تبدیل شده است، تشکیل جلسات با اولیای دانش آموزان از دید اولیاء، به بهانه ای برای گرفتن پول از آنها تبدیل شده است و همین مسئله باعث شده است که رابطه ی خانواده و مدرسه به شدت آسیب ببیند که حضرتعالی خود در شناخت آثار این گسیختگی صاحب نظرید، مردم کم کم به مدرسه و معلم با دید دیگرى نگاه می کنند و هر دعوت نامه اى از جانب مدرسه را به مثابه ی برگ تشخیص مالیاتی و یا قبض آب و برق می پندارند.
درمناطق مختلف کشور وضعیت مدارس آن قدر نامناسب است که به قداست درس و مدرس و محصل خدشه وارد شده است. تراکم دانش آموزی، بی امکاناتی و مبلمان مدارس در اوج خرابیست و مدارس مناطقی همچون منطقه ما و بسیاری دیگر از مناطق محروم کشور، همه دوشیفته اند و کلاس های چهل نفره به همه چیز جز کلاس درس، شباهت دارد. هنرستان ها مواد وقطعاتی برای کار عملی ندارند و آزمایشگاه ها از نبود تجهیزات، به انباری برای صندلی های شکسته تبدیل شده است و قبض آب و برق و گاز مدارس همه و همه معوق مانده است و القصه جناب وزیر وضعیت بسیار نامطلوب و وخیمی را در مدارس شهر و روستا شاهد هستیم. به علت فقدان و یا دوری مدارس شبانه روزی و ظرفیت پایین آنها بسیاری از دختران و پسران مستعد ما به ناچار ترک تحصیل می کنند و بیچاره مدیران ناچارند براى صرفه جویی در هزینه ى تغذیه، از هر فرصتى براى مرخص نمودن دانش آموزان استفاده نمایند و هیچ کس دراین میان احساس مسئولیت نمی کند و یا احساس مسئولیتش احساس نمی شود.
جناب آقای وزیر !
با این وضعیت مدیریت ، با این میزان رضایت مندی معلمان و با این فضا و محیط آموزشی به کجا می رویم ؟ و چه انتظاری از فرزندان امروز و آینده سازان فردایمان باید داشته باشیم ؟
وزیر محترم دو راه پیش رو دارند ، یا باید توجه دولت و مجلس را به این دردها و درمان آنها جلب نماید تا با توجهی واقعی و نه شعاری و تبلیغاتی، مشکلات آموزش و پرورش کشور برطرف شود یا باید از جایگاه وزارت کنار برود یا کنار گذاشته شود تا بلکه یک فرد مطالبه گر که بتواند همگان را متقاعد به تغییر اساسی در وضعیت مالى و مدیریتى آموزش و پرورش نماید، در این جایگاه حساس ایفای نقش نماید.
هرچند استیضاح وزیر به علت ضرورت تحقق همدلی و همزبانی در همین ماه اول از سال جدید، شاید چندان مورد اقبال قرار نگیرد ولی با کمال احترامی که برای جایگاه اخلاقی، علمی و کارشناسی وزیر قائلیم، چنانچه یکی از دو اتفاق فوق رخ ندهد چاره ای جز طرح استیضاح باقی نخواهد ماند که مقدمات این امر فراهم شده است.
به نظر حقیر و بسیاری از فرهنگیان فرهیخته ی کشور، وزیر شخصیتی فاضل، متین و متدین هستند که تابه حال امکان جلب توجه قوای ذیربط، جهت حل مشکل آموزش و پرورش کشور برایشان میسر نشده است و به عنوان یک وزیر، قادر به تأمین مطالبه ی حقوق موردانتظار و رضایت جامعه ی فرهنگیان کشور نشده اند که اصولا یا باید سریعا این کمبود به شیوه ای منطقی و اجرایی جبران شود و یا اینکه فضا برای شخصی دیگر که این توان را داشته باشد، مهیا گردد.
توصیه ی برادرانه و دلسوزانه ی حقیر به وزیر محترم این است که به دولت و مجلس التیماتوم دهد که چنانچه برای رفع مشکلات آموزش و پرورش وی را یاری ندهند به احترام فرهنگیان و جامعه ی دانش آموزی کشور، از سمت خود استعفا دهندتا به خاطر مطالبه ی حقوق فرهنگیان و بهبود آموزش کشور،در اذهان عمومی ماندگار بمانند و از این فرصت برای متوجه ساختن دست اندرکاران استفاده نمایند.
در پایان توفیق وزیر محترم را در خدمت ماندگار به آموزش و پرورش کشور عزیزمان از خداوند منان مسئلت می نمایم.
/پایان پیام
خبرگزاری خانه ملت
وبسایت سخن معلم و جناب پورسلیمان در اواخر سال گذشته گفت و گویی با آقای دکتر مهرمحمدی رییس دانشگاه فرهنگیان داشتند. ( این جا )
در طی این گفت و گو آقای مهرمحمدی وعده هایی در جهت پیشرفت دانشگاه فرهنگیان دادند. در این نوشتار این وعده ها را ذکر می کنم و مدت زمانی هم که رییس دانشگاه برای تحقق آن ها قید کرده اند را می آورم. در چند ماه آینده دوباره به بررسی تحقق یا عدم تحقق این وعده ها می پردازم، ان شاالله که همه ی این وعده ها عملی شوند.
1. فراهم آورن ساز و کاری برای فعال شدن تشکل ها در دانشگاه فرهنگیان در آینده ای نزدیک.
2. صدور کارت دانشجویی برای دانشجویان در بدو ورود به دانشگاه؛ خوشبختانه این وعده عملی شد!
3. اجرای اتوماسیون تغذیه و عدم کسر 35 درصد حقوق دانشجو معلمان در سال 94.
5. تاسیس صندوق وام ضروری دانشجو معلمان/عدم ذکر تاریخ برای اجرای این وعده.
6. پیگیری تاخیر صدور حکم دانشجویان ورودی 93 و کسر حقوق ناعادلانه از آنها، تا پایان سال 93؛ متاسفانه این وعده تا کنون عملی نشده است.
7. تعامل با مدیریت جدید هسته گزینش.
امیدواریم هرچه زودتر فضا برای فعالیت تشکل ها در دانشگاه فرهنگیان فراهم شود و این دانشگاه از جو سرد و بی رونق خارج شود؛ متاسفانه دانشگاه فرهنگیان از نظر فعالیت های سیاسی دچار جمود قابل توجهی است و مسئولان هم تاکنون اقدام قابل توجهی برای رفع این فضا نکرده اند. بلکه حتی در جهت خلاف عمل کرده اند و مرتب ساز مخالف زده اند و از ایجاد تشکل ها به بهانه های مختلف جلوگیری کرده اند.
علاوه بر این جناب دکتر مهرمحمدی یکی از دلایل عدم فعالیت دانشجو معلمان را ترس از نهاد گزینش اعلام کردند، گفتند این ترس توهمی بیش نیست و این طور نیست که گزینش مثل سایه همراه با دانشجویان باشد، ایشان همچنین گفتند قانع کردن دانشجویان نسبت به این واقعیت که نهاد گزینش با آن ها کاری ندارد بسیار مشکل است.
لازم به ذکر می دانم که در اینجا متذکر شوم که شوربختانه عده قلیلی از مسئولان پایین دستی بعضی پردیس ها نه تنها تلاشی در جهت رفع این واهمه و اضطراب از دانشجویان نمی کنند بلکه مرتب دانشجویان را از نهاد گزینش، لغو تعهد خدمت و اخراج از دانشگاه می ترسانند.
متاسفانه یکی از دلایل عدم پویایی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان همین رفتار عده قلیلی از مسئولان است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
بر اساس ابلاغیه مسئولان ارشد یکی از وزارتخانه های اقتصادی، مقرر شده است به منظور ارج نهادن به فعالیت های تحقیقاتی، آموزشی و خدماتی و نیز ارتقاء انگیزه، تشویق و ترغیب آنان کارمندان و مدیران این وزارتخانه، مبلغی تحت عنوان «حق ارتقاء انگیزه» در نظر گرفته شده است که مدیران زیر مجموعه باید فهرست اسامی افراد مشمول دریافت این مبلغ را جهت پرداخت آن، به وزارتخانه اعلام کنند.
وقتی مدیریت کشور ریاستی و بر مبنای تشخیص و حکم رئیس انجام می شود، وقتی مدیر به معنای واقعی در سیستم اداری ما با ذره بین نیز به سختی پیدا می شود، وقتی قرار باشد نظرات کارشناسی نشده تبدیل به بخشنامه شده و در مورد میلیون ها نفر اجرا گردد، وقتی در صدور بخشنامه ای در مورد کارمندان و کارکنان دولت، خود آنها مورد توجه قرار نگیرند، آن وقت است که بخشنامه ای صادر می شود که قرار است باعث افزایش انگیزه کارمندان شود !
در کجای این دنیا انگیزه کارمندان با بخشنامه افزایش پیدا کرده است ؟!
رئیسی که با صدور احکام متفاوت و غیر منعطف و پر از تفسیرهای متفاوت انگیزه جوانی پرانگیزه و آماده به خدمت و تلاشگر را روز به روز کم و کم رنگ تر نموده است، چگونه می تواند انگیزه را به او برگردادند؟
انگیزه ای که در نتیجه سیستم اداری معیوب و ناکارآمد، در طول سال ها از بین رفته است چگونه می تواند با یک بخشنامه بازگردد!؟
سیستم اداری ما سیستمی است معیوب و مبتنی بر رئیس،تشخیص رئیس، کاغذ، بخشنامه های متعدد و با تفسیرهای متعدد، حضور فیزیکی و بسیاری موارد ناکارآمد دیگر که در آن نشانی از کارمند و عملکرد او نخواهید یافت. در این سیستم کارمند و نیازهای واقعی او و عملکرد او کمترین نشانه را دارد.
بنابراین وقتی خبر از برطرف کردن نیازهای واقعی او پاسخ به عملکرد او نباشد ، انگیزه بار و بندیل خود را جمع می کند و می رود و در افق محو می شود.
وقتی با کارمند مستعد و تلاشگر همان رفتاری می شود که با کارمند ساکن و کم تحرک می شود، او دلیل و زمینه ای برای فعالیت خود نمی یابد، بنابراین او نیز ساکن و کم تحرک خواهد شد و بالعکس کارمند کم تحرک و ساکن نیز تلاشی برای بهتر بودن نخواهد داشت.
آنچه از دست رفته است، انگیزه است که صد البته با بخشنامه نیز باز نخواهد گشت.
دولت باید فکری به حال سیستم اداری معیوب خود بکند.
سیستم اداری مبتنی بر عملکرد افراد.سیستم مبتنی بر نیازهای واقعی افراد. سیستمی که در آن کارمندان نتیجه عملکرد خود را ( چه خوب ویا چه بد) به وضوح مشاهده کنند. نه اینکه میزان عملکرد افراد، در گرو تشخیص رئیس و یا مقام مافوق باشد!
روزنامه خراسان
گروه اخبار /
تاکنون هیچ یک از برنامه های صورت گرفته برای کوچک کردن بدنه دولت، آن طور که باید نتوانسته از بدنه عریض و طویل دولت در طول دهه های اخیر بکاهد. وزارتخانه ها، سازمان ها و ادارات زیادی همچنان به صورت مستقیم وابسته اند و به تبع آن کارکنان زیادی، حقوق بگیر دولت اند.
نگاهی به روند رشد کارکنان دولت در حدود چهار دهه اخیر نشان می دهد که از اوایل سال های انقلاب، تعداد کارکنان دولت از مرز یک میلیون نفر گذشت و در بیش از سه به بیش از دو میلیون نفر رسید.
طبق آمارهای رسمی در حال حاضر تعداد کارکنان دولت بیش از ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر است؛ البته این تعداد کارکنان رسمی دولت است اما تعداد حقوق بگیران دولت به مراتب بیش از این هاست است.
طبق برآوردهای موجود؛ تعداد کارکنان دستگاههای اجرایی از سال ۱۳۸۴ تا ابتدای دولت یازدهم ۱۲ درصد افزایش یافته است.
همان طور که تعدادی از کارکنان دولت سالانه به جمع بازنشستگان اضافه می شوند، هر ساله افراد جدیدی در دستگاه های دولتی استخدام می شوند. طبق تصمیم دولت در سال جاری هم قرار است بیش از ۱۵ هزار نفر از پذیرفته شدگان آزمون های استخدامی در دستگاه های دولتی استخدام شوند تا به این ترتیب به تعداد حقوق بگیران دولتی اضافه شود.
استخدام های بی رویه در طول هشت سال دولت نهم و دهم هم به نوبه خود در افزایش حجم کارکنان دولتی بی اثر نبود. طی این هشت سال حدود ۵۰۰ هزار نفر در دستگاه های دولتی استخدام شدند.
نگاهی به روند رشد کارکنان دولت در حدود چهار دهه اخیر نشان می دهد که از اوایل سال های انقلاب، تعداد کارکنان دولت از مرز یک میلیون نفر گذشت و در بیش از سه به بیش از دو میلیون نفر رسید.
سال
تعداد کارکنان دولت
۱۳۵۰
۷۷۴۸۰۰
۱۳۵۹
۱۰۶۰۹۰۵
۱۳۶۵
۱۴۳۳۹۶۶
۱۳۷۰
۲۱۱۲۸۱۱
۱۳۷۶
۲۳۶۰۳۲۰
۱۳۸۰
۲۳۲۸۶۳۵
۱۳۸۵
۲۲۵۰۶۹۲
۱۳۹۰
۲۰۵۲۹۹۸
۱۳۹۱
۲۱۴۷۱۰۱
۱۳۹۳
۲۳۰۰۰۰۰
صدای اقتصاد
گروه اخبار /

دانشآموزان روستاي «جعفريه» شهرستان بوانات فارس پس از 33 سال بردستان معلم خود بوسه زدند.
دانشآموزاني كه 33 سال پيش در دبستاني در اين روستا تحصيل ميكردند، از شهرهاي مختلف دور هم جمع شدند و از معلم خود دعوت كردند تا در كلاس درس حضور يابد و خاطرات گذشته را مرور كنند.اين دانشآموزان كه محل زندگي يا شغل آنها در شهرهاي مختلف و شماري در همين روستا است، در يك برنامه منسجم در همان مدرسه قديمي حضور يافتند و عبدالرضا ابتدايي معلم خود را از شهرستان ممسني دعوت و با او ديدار كردند تا سرمشق وفا و احترام را از نو ديكته كنند.استقبال پرشور بچههاي ديروز، اين معلم را تاحدي تحتتأثير قرار داد كه تا چند دقيقه توان سخن گفتن نداشت.دانشآموزان نيز اشك شوق برچهرهشان نشسته بود و خاطرات دوران تحصيل را مرور ميكردند.
عبدالرضا ابتدايي از خاطرات خود گفت: حضور در روستاهاي دورافتاده و خدمت به بچههايي كه از كمترين امكانات برخوردار بودند، يك موهبت الهي است و افتخار همه معلمان اين است كه بتوانند نسلهاي آينده اين انقلاب را براي خدمت به مردم ايران آموزش دهند.
او سپس دفتر حضور غياب را باز كرد و نام دانشآموزان را صدا زد و براي دانشآموزاني كه به جاي حضورشان عكس آنها روي نيمكت قرار گرفته بود، طلب مغفرت و به همه دانشآموزان كلاس دومابتدايي مدرسه شهيدحسن اسدي روستاي جعفريه، لوح يادگاري اهدا كرد.
دانشآموزان هم به پاس حضور اين معلم زحمتكش، در حياط جشن گرفتند و اين لحظات را ثبت كردند.
روزنامه اطلاعات
گروه اخبار/
گاه ترس باعث ایجاد رفتارهایی می شود که نهایتا خشونت آمیز تلقی می شود. وقتی نیازهای فردی تامین نگردد در اثر ترس ناشی از گذر زمان های طلایی زندگی و عدم تامین نیازهای حداقلی بخصوص در قشر جوانی که در معرض انواع داده های مربوط به زندگی لوکس از طریق رسانه ها قرار دارد منجر به ایجاد ترس، احساس ناامنی و واکنش آنی جهت تخلیه این احساس نامطلوب از طریق ایراد خشونت به دیگری یا خود می گردد.
خشم فوق العاده یا تحریک و طغیان اعصاب، زندگی در جوامع فعلی، خاصه در شهرهای بزرگ و پرجمعیت موجب ازدیاد تماس مردم با یکدیگر شده و همین امر فشار بر اعصاب را تشدید می کند.
چنین فشارهای عصبی می تواند افراد را از کنترل رفتاری خارج کرده و به طغیان و عصیان وا دارد لذا عواملی مانند زندگی در شهرهای پرجمعیت و زیان های ناشی از آن، نحوه و کیفیت زندگی شهرنشینی، بی عدالتی و نابرابری های اجتماعی، عشق و علاقه به ثروت و کسب موقعیت اقتصادی، همگی می توانند عوامل موثری در رفتارهای منتهی به خشونت افراد جامعه و وقوع بزهکاری شوند.
از سوی دیگر رسانه های گروهی نیز در این میان نقش کمی ندارند.انتشار اخبار مربوط به جنایات هولناک، حوادث و فیلم هایی سرشار از صحنه های خشونت آمیز بزهکارانه، نقشی بسیار پررنگ در ضمیر ناخودآگاه مخاطب با تمایلات مجرمانه و احساسات سرکوب شده دارد.
گرچه تاثیر عوامل روانی و زیستی مصرف مواد مخدر را نیز نباید در وقوع بسیاری از این رفتارها نادیده گرفت.
مطالعات جرم شناسی نشان داده که بین گسترش انحرافات جنسی و خشونت ارتباط فراوانی برقرار است به نحوی که هرگاه غرایز جنسی در تحول و تکامل خود دچار انحراف شود، این انحراف در خشونت های بعدی فرد نقش مهمی را ایفا خواهد کرد.
نکته دیگر آن که هرگاه مهارت های مربوط به زندگی اجتماعی، تحمل مشکلات و توان مذاکره در حل اختلافات به افراد آموزش داده نشده باشد خشونت جانشین مذاکره و گفت و شنود می شود.
هرگاه فردی که احساس ناکامی در رسیدن به خواسته اش را دارد نتواند وجود فرد مخالف خود را تحمل کند و از سوی دیگر نتواند طرف مقابلش را با مذاکره مجاب کند، برای اثبات وجود خود فریاد می زند و این فریاد گاه در صدایش است و گاه در عملش، که چه بسا به یک جنایت هولناک بیانجامد.
در نهایت در تجزیه و تحلیل مختصر عوامل خشونت و بزهکاری باید به اهمیت اقدامات پیشگیرانه و بازدارنده و نقش بسترهای فرهنگی و اجتماعی در کاهش این قبیل رفتارها توجه شود.
چنان که اثبات شده به جز عده قلیلی از مجرمان که به علت طغیان غیرقابل کنترل یا ساختمان جسمی و روانی مرتکب جرمی می شوند اکثریت مجرمان را کسانی تشکیل می دهند که هرگاه در موقع مناسب اقدامات بازدارنده درباره آنها به عمل آمده از ارتکاب خشونت و جرم منصرف شده اند.
مهرنوش ابوذری - وکیل دادگستری و استاد دانشگاه
میگنا
گروه اخبار /
یک کارشناس مسائل آموزش و پرورش گفت: «مطابق احکام جدید صادر شده در سال 94، فوق العاده شغل برای معلمان، آموزگاران ،هنرورزان ومعاونان از 800 به 1300 و برای مدیران مدارس از 800 به 1500 افزایش یافته است».
علی احمدی پیروز، کارشناس مسائل آموزش و پرورش، در گفت و گو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران با بیان این مطلب افزود: این افزایش شامل معلمانی که دارای کسر ساعت هستند نمی شود و فوق العاده شغل آن ها همان 800 باقی مانده است.»
وی درباره افزایش حقوق سال 94 گفت: «بندهایی از حکم که دارای امتیاز بودند، مانند سایر کارکنان دولت ،14 درصد رشد داشته است اما بند تفاوت تطبیق، رشدی نداشته است.
وی با انتقاد از عدم رشد بند تفاوت تطبیق افزود: «این عدم رشد به ضرر کسانی می شود که قبل از سال 88 مدارک بالاتر از کارشناسی گرفته اند.»
لازم به ذکر است که طبق مصوبه هیات دولت در فروردین سال 93، که به امضای معاون اول رییس جمهور رسیده است، کلیه دستگاههای اجرایی موضوع ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری، سازمان های تابع و وابسته که تا زمان ابلاغ این تصویبنامه از فوقالعاده موضوع بند 5 ماده 68 قانون یاد شده برخوردار نشدند، مجازند با توجه به اصلاحات ساختاری و ساماندهی نیرویانسانی نسبت به برقراری فوق العاده شغل متناسب با سطح تخصصی و مهارتها برای مشاغل تا سطح کاردانی (700 امتیاز)، مشاغل هم سطح کارشناسی (1500 امتیاز) و مشاغل بالاتر (2000 امتیاز) اقدام و از محل منابع حاصل از صرفه جویی با رعایت مقررات مربوط پرداخت کنند".
به رغم وجود این دستورالعمل، وزارت آموزش و پرورش، سال گذشته،بر خلاف سایر نهادهای دولتی از انجام این بند سرباز زده است که همین موضوع سبب اعتراض گروهی از معلمان گردید و عده ای از آنان برای اجرای این دستورالعمل به دیوان عدالت اداری شکایت کردند. به علت حجم بالای شکایات، حجت الاسلام موسی قربانی، معاون قضایی دیوان عدالت اداری، از مسئولان وزارت خانه خواست هر چه زودتر مصوبه دولت را اجرا کنند و از معلمان خواست که برای شکایت به دیوان مراجعه نکنند. قربانی عدم اجرای قانون را تمرد از قانون خوانده بود.
درپی اعتراض گروهی از معلمان، محمد بطحایی در نشست خبری خود در اواخر اسفند ماه بر اجرای این مصوبه در کمتر از یک ماه تاکید کرده بود، به رغم این وعده، مطابق احکام صادر شده جدید بازهم دستورالعمل دولت به طور دقیق اجرا نشده است. با وجود آن که فوق العاده شغل برای کارشناس 1500 و کارشناسی ارشد 2000 در نظر گرفته شده بود، در احکام جدید، بدون توجه به مدرک تحصیلی برای دبیران، آموزگاران و معاونان 1300 و برای مدیران 1500 لحاظ شده است.
به باور برخی از فعالان صنفی معلمان، عدم اجرای این مصوبه دولت در آموزش و پرورش سبب تبعیض میان سایر کارمندان دولت شده است.
لازم به ذکر است که افزایش فوق العاده شغل از اردیبهشت سال گذشته برای کارکنان ستادی آموزش و پرورش اجرا شده است.
علی احمدی پیروز به جماران گفت :«این دستورالعمل دولت مربوط به سال گذشته است و آموزش و پرورش باید ضمن اجرای دقیق آن، از سال گذشته حکم ها را اصلاح کند و بدهی سال گذشته را به معلمان ذی نفع پرداخت کند.»
انتهای پیام /*