گروه مدرسه| آمار بيش از يك ميليوني معلمان و فرهنگيان شاغل و ٧٥٠ هزار نفري بازنشسته كافي است تا مسايل و مشكلات اين قشر، وحشت به دل مسوولان و دستاندركاران بيندازد، آماري كه يكسوم كارمندان دولت را شامل ميشود. اما اهميت و جايگاه آموزش و پرورش و نقش حياتي اين نهاد با محوريت معلم باعث شده تا همه از مقامات ارشد تا افراد عادي به اين ضرورت تاكيد كنند.
متاسفانه به رغم تاكيدات لفظي و تمجيدات شعاري سالها است كه تحولي در اوضاع معيشتي و رفاهي معلمان ايجاد نشده است، صرفنظر از حقوق و مزايا، اين صنف از امكانات و تسهيلات رفاهي مناسبي هم برخوردار نيستند در حالي كه ظرفيتهاي بالقوه فراواني در مجموعه آموزش و پرورش وجود دارد كه با مديريت صحيح ميتواند بخش زيادي از نيازهاي معلمان را پاسخ دهد.
گروه مدرسه «اعتماد» با بررسي اجمالي تلاش كرده است تا مسوولان و معلمان را متوجه اين ظرفيتها و امكانات كند و گامي در اين جهت بردارد. اميد است با اراده جدي مسوولان گامي هر چند كوچك در مسير ارتقاي رفاه معلمان برداشته شود.
وام و تسهيلات بانكي
وام بخش جداييناپذير زندگي معلمي شده است، كمتر معلمي را ميتوان يافت كه بخشي از همان حقوق ناچيز خود را به اقساط بانكي اختصاص نداده باشد؛ اقساطي كه نگرانياش از ابتدا تا انتهاي هر ماه همراه معلم است و او را حتي در سركلاس هم رها نميسازد. چارهاي هم نيست اگر اين كار را هم نكنند زندگيشان نميچرخد. مجبورند با سيلي صورت خود را سرخ نگه دارند اما انتظار ميرود دولت تدابيري بينديشد تا نخست وامهاي كمبهره به معلمان پرداخت شود و دوم اينكه اقساط آن كم و طولاني مدت باشد تا مبلغ زيادي از حقوق ماهانه معلمان را نبلعد. اقدام اخير بانك ملي قبل از نوروز و اقدام بانك رفاه ازجمله اقدامات به نسبت مناسب است كه بايد توسعه و استمرار داشته باشد. در آستانه فرا رسيدن روز جهاني كار و كارگر و روز معلم، بانك رفاه مجموعه خدماتي تحت عنوان «بسته رفاه كار و دانش» را به كارگران و معلمان ارايه ميدهد. به گزارش بانكي داتآيآر به نقل از روابط عمومي بانك رفاه، اين بسته خدماتي كه در راستاي ارج نهادن به تلاشها و زحمات بيشايبه قشر كارگران و معلمان طراحي شده، شامل پنج موضوع با عناوين سپرده سرمايهگذاري كوتاهمدت عادي با نرخ خاص، سپرده سرمايهگذاري مدتدار انتخاب با امتياز ويژه، سپرده سرمايهگذاري كوتاهمدت ويژه شش ماهه با شرايط خاص، اعطاي كارت خريد اعتباري و تسهيلات قرضالحسنه رفع نيازهاي ضروري است.
مسكن و تسهيلات مربوطه
«بسياري از معلمان خانه ندارند. تا ميگوييم خانه نداريم ميگويند چرا مسكن مهر ثبتنام نكردي، آيا با حقوق كم ميشود هم خرج خانه را داد و هم خانه خريد به خصوص خانمهايي كه سرپرست خانواده هستند.» «فرهنگيان بايد در بهترين خانهها و بهترين مكان شهر مسكن داشته باشند.»، «به نظر من مهمترين مساله رفاهي فرهنگيان، مساله نداشتن مسكن آنهاست ،اگر اين مشكل حل شود با خيال آسودهتري سر كلاس حاضر ميشوند. من و همسرم فرهنگي هستيم و بالاي ١٠ سال سابقه خدمت داريم. ولي با داشتن سه فرزند هنوز موفق به خريد خانه نشدهايم.»، «احداث مجتمعهاي مسكوني سازماني جهت كاركنان شاغل فرهنگي فاقد منزل مسكوني (مستاجر) با درنظرگرفتن ضريب جهت در نظر گرفتن اولويتهايي چون ميزان درآمد ماهيانه، تعداد افراد خانواده فرهنگي و... تا بدينوسيله مشكل مسكن بسياري از فرهنگيان شاغل منتفي شود.»
اين اظهارنظرهاي معلمان نشان از آن دارد كه حقوق و مزاياي معلمي نهتنها پاسخگوي خريد مسكن نيست بلكه در برخي شهرها بهويژه تهران نميشود خانه مناسبي اجاره كرد با اين وجود چگونه ميشود انتظار داشت معلم به مشاغل ديگري نپردازد يا اينكه با مطالعه و تحقيق و بررسي به روز و با آمادگي سر كلاس درس حاضر شود. انتظار معمول اين است كه يك كارمند پس از ١٠سال بتواند يك مسكن و خودروي معمولي داشته باشد در حالي كه هيچ معلمي با حقوق معلمي قادر به اين كار نيست. شركتهاي تعاوني مسكن فرهنگيان تا حدي توانسته بخشي از اين نياز را برطرف سازد و گروهي از معلمان در طرح مسكن مهر ثبت نام كردند هرچند با مشكلات فراواني مواجه شدند. بانك سرمايه هم اعلام كرده بود: ساخت مسكنهاي ارزانقيمت از طريق اين بانك در كلان شهرها شروع شده و با توجه به وجود بافتهاي فرسوده در شهرها توسعه پيدا ميكند. طبق توافق نامهاي كه در اين زمينه صورت گرفته به وسيله شركتهاي ساختماني تابعه بانك سرمايه و استفاده از تسهيلات بانكي كه به بازسازي بافتهاي فرسوده تخصيص يافته به عنوان مجري به طور انبوه ساخته خواهد شد، در پايان ساخت، مسكنها از طريق اولويتبندي كه آموزش و پرورش انجام خواهد داد به فرهنگيان اختصاص مييابد. در عين حال كه واگذاري آنها به صورت اقساطي خواهد بود. خلاصه اينكه تامين مسكن مهمترين دغدغه معلمان است كه در طرح جامع رفاه معلم بايد چارهاي اساسي براي آن انديشيده شود تا حداقل يك معلم پس از ١٠سال خدمت از اين نگراني رها شود.
اسكان معلمان مسافر
معلمان مانند هر صنف و شهروندي نيازمند سفرهستند و شايد به دليل نوع كارشان بيشتر هم به سفر نياز داشته باشند تعطيلات دوهفتهاي نوروز و تابستان دست آنها را باز ميگذارد تا نسبت به ساير كارمندان و كارگران با انعطاف بيشتري براي انتخاب زمان و مكان سفر تصميم بگيرند. صرف نظر از اينكه حقوق و مزاياي آنها امكان سفر را چندان به آنها نميدهد و صرف نظر از اينكه تعداد زيادي از معلمان فاقد خودرو يا خودروي مناسب هستند، امكانات رفاهي و خدماتي آموزش و پرورش مورد بحث و نقد است، امكاناتي كه در صورت مديريت بهتر ميتواند رضايت بيشتري به دنبال داشته باشد. در كمتر شهري ميشود جايي براي اسكان معلمان نيافت حداقل يك كلاس درس را ميتوان در اختيار معلمان گذاشت. در دورترين و محرومترين مناطق هم اين امكان وجود دارد كه با كمي توجه و تجهيز اوليه قابل استفاده شود. البته مراكز اقامتي و خانههاي معلم با تجهيزات به نسبت بهتر در مراكز استان و شهرهاي بزرگ هم پذيراي معلمان هستند، با اين وجود نارضايتيهاي زيادي از ارايه خدمات به خانوادههاي فرهنگي ابراز ميشود. در همين زمينه يكي از معلمان ميگويد: «امكانات رفاهي در مسافرتهاي فرهنگيان بايد سامانبخشي شود. تاكيد بر رزرو اينترنتي انجام شود و سايت رفاهي نيز در اين رابطه با ارايه راهنماييهاي لازم با قرار دادن آخرين وضعيت رزرو و بدون اختلالاتي كه گاهي هنگام مراجعه به سايت كاربران با آن مواجه ميشوند تسهيلات لازم در اين خصوص را فراهم كنند. اگربه مسافر فرهنگي فرصت انتخاب آگاهانه داده شود بسيار رضايتبخش است. از پذيرش افراد غيرفرهنگي كه صرفا كارت همكار فرهنگي را قرض گرفتهاند خودداري شود تا از اين حداقل امكانات هم فرهنگيان محروم نشوند.»
يك فرهنگي ديگر هم ميگويد: «چرا بايد خانه معلم آموزش و پرورش محلي براي اسكان روساي ادارات ديگر در زمانهاي پيك مسافرت باشد؟» اين در حالي است كه وزير آموزش و پرورش با مثبت ارزيابي كردن گزارش و اقدامات ستاد خدمات سفر در تعطيلات نوروز ٩٤ نسبت به سال گذشته، از آمادگي اين وزارتخانه براي اسكان مسافران در تابستان خبر داده است.
فاني در بازديد از ستاد مركزي خدمات سفرهم گفته بود: با وجود مشكلات اعتباري وزارت آموزش و پرورش، مبلغ شش ميليارد تومان براي تجهيز مدارس جهت اسكان مسافران در اختيار استانها قرار گرفت. سيدجواد حسيني كه مديركل آموزش و پرورش خراسان رضوي يكي ازمسافر پذيرترين استانهاي كشور است نيز گفته: در طول يك سال اخير براي رفاه حال فرهنگيان عزيز مبلغ ٢٠ميليارد ريال تجهيزات براي مدارس طرح اسكان فرهنگيان خريداري كردهايم.
مراكز ورزشي، تفريحي و رفاهي
بي ترديد وقتي در شهرها و جادهها تردد ميكنيم با مراكز ورزشي، تفريحي و رفاهي متعددي روبهرو ميشويم كه متعلق به نهادها و سازمانهاي مختلفي است، در اين ميان آموزش و پرورش كه يكسوم كارمندان دولت را دارد از سهم بسيار كمتري برخوردار است، فقط در مراكز استانها ميتوان مواردي از اين مراكز را ديد. اين در حالي است كه آموزشوپرورش با در اختيار داشتن اردوگاههاي متعدد ميتواند پذيراي خانوادهها فرهنگيان باشد يا با عقد قرارداد با ساير نهادها تسهيلاتي را براي معلمان در نظر بگيرد، يكي از معلمان در همين رابطه ميگويد: استفاده از اردوگاهها و تفرج گاههاي تحت پوشش آموزش و پرورش براي استفاده اختصاصي همكاران محترم فرهنگي و خانواده آنها و امكان استفاده از اماكن ورزشي (باشگاه، استخر و...) تحت پوشش آموزش و پرورش بدون هزينه و يا با تخفيف ويژه و استفاده از امكانات اقامتي و تفريحي مانند خانه معلم در سطح استان ميتواند زمينهساز بهرمندي خانوادههاي فرهنگي از اين امكانات رفاهي باشد.
اياب و ذهاب
«يكي از مهمترين مسائلي كه به مساله رفاه معلمان برميگردد و اكثريت نيز با آن دست بهگريبانند (بهخصوص آقايان) باتوجه به اينكه در مناطق دور افتاده و يا شهرهاي ديگر مشغول به خدمتند مساله كرايهاي است كه روزانه و ماهانه بايد بپردازند و عملا نيمي از حقوقي كه آن چنان زيادهم نيست صرف رفت و آمد ميشود. اگر آموزش و پرورش نيز مانند ديگر ارگانها كه به بهانههاي مختلف مبالغي را به عنوان كمك هزينه پوشاک، كمك هزينه سرويس، حتي هزينه آجيل شب عيد و... به كارمندان خود پرداخت ميكنند فقط مبلغي را در فيش حقوق همكاراني كه در مناطق محروم يا شهري غيراز محل سكونت خدمت ميكنند بپردازد مشكل بزرگي از دوش اين معلمان برداشته خواهدشد. البته الان در فيشهاي حقوقي مبلغي به عنوان مناطق محروم هست ولي هزينه چهار روز رفت و آمد يك معلم هم نميشود.»
اين درخواست يك معلمي است كه مجبور است هر روز مسيري را از محل سكونت خود تا مدرسه محل تدريسش طي كند، يكي ديگر از معلمان هم كه مشكل مشابه دارد و در يك روستا مشغول خدمت است، مينويسد: «خيلي از كارمندان دولت حق سرويس دارند يا براي رسيدن به محل كار خود سرويس مخصوص دارنداما معلمين ما، اگر در روستاها خدمت كنند از چنين حقي برخوردار نيستند آنها مجبورند مبلغي را هم از جيب بگذارند تا هزينه رفت و آمدشان تامين شود.»
يكي از امكانات رفاهي براي كاركنان هر دستگاهي سرويسهاي اياب وذهاب يا حق اياب و ذهاب است كه در فيشهاي حقوقي آنها ماهانه پرداخت ميشود؛ حقي كه از معلمان دريغ ميشود و خود يكي ديگر از موارد تبعيض ميان كارمندان دولت است. بيترديد اگر قرار باشد اين امكان موجب آسايش فكري و رواني باشد معلم بيش از هر كارمند ديگري به اين آسايش و آرامش نيازمند است.
نقل وانتقالات
«اگر يك برادر نيروي انتظامي به هر نقطهاي از كشور منتقل شود اگر همسرش فرهنگي باشد به پيروي از همسر حتي در طول سال تحصيلي منتقل ميشود ولي براي زوجين فرهنگي در نقلوانتقالات فقط دو امتياز تعلق ميگيرد.» اين چند جمله كوتاه حكايت از يك مشكل ديگر فرهنگيان دارند عدم بوميگزيني در مقاطعي و ازدواج فرهنگيان يا تغيير محل تحصيل يا زندگي معلمان يا فرزندانشان گاهي آنها را مجبور ميكند محل خدمت خود را تغيير دهند؛ اجباري كه با مشكلات فراواني همراه خواهد بود. تعداد زيادي از معلمان همه ساله خواستار تغيير محل خدمت خودهستند كه موفق به اين كار نميشوند زندگي آنها با بحران مواجه ميشود. به نظر ميرسد با سياست ساماندهي نيروي انساني كه به عنوان يكي از اولويتهاي وزير اعلام شده است ميشود اين مساله را تا حد زيادي برطرف ساخت چراكه در هر صورت تسهيل در امر انتقال معلماني كه به هر دليل تمايلي به خدمت در منطقهاي را ندارند، ميتواند به رفع اين مساله كمك كند. مشاهده تسهيلات نقل وانتقال در ساير نهادها و دستگاهها براي معلماني كه همواره شاهد اين تبعيضها هستند قابل تحمل نيست آنها انتظار دارند نه بيشتر بلكه حداقل به اندازه ساير كارمندان دولت برايشان امكانات وتسهيلات قايل شوند.
مراكز خريد
فروشگاههاي فرهنگيان كه تقريبا در تمام مناطق حداقل يك شعبه دارد از قديميترين مراكز خريد فرهنگيان است؛ فروشگاههايي كه با عضويت و سهامداري معلمان و به شكل تعاوني اداره ميشود. اقلام موجود در اين فروشگاهها از نظر كيفيت و قيمت چندان تفاوتي با ساير مراكز خريد ندارد تنها امتياز در نظر گرفته اين است كه اعضا با استفاده از دفترچههاي عضويت ميتوانند اجناس و كالاهاي خاصي را قسطي خريداري كنند و اقساط مربوطه از حقوق آنها كسر ميشود.
نارضايتي از عملكرد شركتهاي تعاوني مصرف آن قدر زياد است كه تبديل به نااميدي شده تا حدي كه بسياري از معلمان ترجيح ميدهند از ساير مراكز خريد كنند حتي اعضاي شركت در مجامع عمومي حضور نمييابند و هميشه گروه اندكي جلسات را برگزار ميكنند و انتخابات با حضور كمتر از پنج درصد از اعضا انجام ميشود.
شركت تعاوني مصرف يكي ديگر از امكانات رفاهي معلمان است كه به دليل سوء مديريت نتوانسته گرهي از مشكلات رفاهي معلمان را باز كند. اين مجموعه نيازمند توجه و تحول ويژه است. البته صندوق ذخيره فرهنگيان در ادامه اقدامات رفاهي خود براي افزايش قدرت خريد فرهنگيان، طرحي را با عنوان طرح فرهنگ اخيرا راهاندازي كرده است و مراكز خريد داير كرده كه فرهنگيان شاغل و بازنشسته با ثبت نام در اين طرح ميتوانند كالاهاي اساسي را با تخفيف ويژه از فروشگاههاي طرح فرهنگ خريداري كنند.
تسهيلات تحصيلي
دانش شغلي در هر حرفهاي با تحصيلات دانشگاهي به دست ميآيد و يكي از شاخصهاي مهم در ارزيابيهاي شغلي است چراكه مهارت عملي نيز منوط به اين مهم بوده و به همين دليل در ابتدا استخدام هر دستگاهي تلاش دارد تا نيروهاي مورد نياز خودرا از تحصيل كردگان دانشگاهي مرتبط انتخاب كند. پس از استخدام نيز هر نهاد يا سازماني در راستاي مديريت منابع انساني تلاش ميكند با تشويق نيروهاي خود به ادامه تحصيل و برگزاري دورهاي ويژه توان علمي و عملي كاركنان خود را افزايش دهد تا بر ميزان بهرهوري دستگاه مربوطه بيفزايد. ارايه تسهيلات براي تشويق نيروها از راهكاهاي مرسوم است كه مرخصي تحصيلي، مامور به تحصيل كردن، وام و يارانههاي تحصيلي از جمله اين تسهيلات است. تسهيلاتي كه متاسفانه از آن در آموزشوپرورش خبري نيست حتي بعد از دريافت مدارك تحصيلي با هزينههاي شخصي چندان تغييري در حقوق و مزاياي معلمان ايجاد نميشود بسياري از معلمان رنج سفر را به خود ميدهند و هزينههاي زيادي را متحمل ميشوند تا ادامه تحصيل دهنداما سيستم چندان بهايي براي آنها قايل نيست؛ به همين دليل اكثر دارندگان مدارك كارشناسي ارشد و دكترا ترجيح ميدهند از آموزش وپرورش خارج شوند. اين نخبه گريزي موجب شده است تا فقرنيروي انساني كيفيت رادر اين نهاد زيربنايي كاهش دهد؟
فرزندان فرهنگيان وتسهيلات ويژه
آمار و اطلاعات نشان ميدهد فرزندان فرهنگيان اقشار برتر جامعه هستند و اين خود نشان تاثير ديدگاه تربيتي بر موفقيت تربيت فرزندان دارد؛ تاثيري كه در ابعاد تحصيلي، اخلاقي و اجتماعي به خوبي خود را نشان ميدهد اين وجه تمايز يك سرمايه ارزشمند براي معلمان وجامعه به شمار ميآيد.
توجه به اين سرمايه ارزشمند كه با مشقتهاي زندگي معلمي به دست آمده يك ضرورت فراسازماني است اما از آموزش و پرورش انتظار ميرود از خانواده خود بيشتر حمايت كند، بسياري از دستگاهها تسهيلات ويژهاي براي فرزندان كاركنان خود در نظر ميگيرند و از همان بدو تولد مورد حمايتهاي بهداشتي، درماني و تحصيلي قرار ميدهند و بعد هم براي اشتغال امتيازات خاصي در نظر ميگيرند حمايتهايي كه تقويتكننده پيوند سازماني و انگيزهبخش كاري خواهد بود.
متاسفانه در اين زمينه نيز مانند ساير بخشهاي رفاهي و خدماتي، آموزش و پرورش ازقافله عقب مانده است، معلمان كه رضايت چنداني ندارند ميگويند: حداقل شهريه از فرزندان در مدارس نگيرند، استخدام يكي از فرزندان فرهنگياني كه بازنشسته ميشوند و اختصاص سهميه بيشتر در دانشگاه فرهنگيان به فرزندان آنها از ديگر خواستههاي آنها در اين زمينه است.
محيط كاري و استانداردهاي لازم
«به محل كار معلم و ديگر مشاغل نگاه كنيد: دريغ از يك مورد رعايت بهداشت كار، صندلي غيراستاندارد، تخته از آن بدتر، محيط كلاس تا حد امكان پر از دانشآموز، روشنايي كلاس غيراستاندارد، سرمايش و گرمايش هم كه گفتن ندارد» اين يادداشت يك معلم است كه برخورداري از يك محيط استاندارد را لازمه نشاط و جذابيت كاري ميداند، البته او از حداقلها ميگويد؛ حداقلهايي كه شأن معلم رعايت شود. وقتي دانشآموزان ميبينند آموزش وپرورش براي معلم خود آن قدر ارزش قايل نيست كه يك ميزوصندلي مرتب در نظر بگيرد چگونه انتظار ميرود اوكه محل كار ساير كاركنان را در ادارات ميبيند نسبت به معلم احساس كرامت كند، خنده دانشآموزان را تصور كنيد وقتي معلم روي صندلي فرسوده مينشيند و ميافتد يا ميخهاي صندلي يا لبه ميز اسقاطي لباس او را پاره ميكند. اين خواسته ديگر نميتواند زيادهخواهي باشد احساس مثبت به كلاس درس يا دفتري كه معلم ميخواهد چند دقيقه زنگ تفريح را در آن استراحت كند يك حق طبيعي است كه دريغ كردن آن اوج بيانصافي و بيمسووليتي است.
بهداشت و درمان
خدمات بهداشتي و درماني از ضروريات زندگي روزمره است؛ خدماتي كه معلمان مانند ساير بخشهاي رفاهي چندان از آن بهرهمند نيستند. معدود مراكز درماني و بهداشتي ويژه فرهنگيان آن هم در مراكز استانها و شهرهاي بزرگ پاسخگوي نيازهاي خانواده بزرگ معلمان نيست. از طرفي اين مراكز فاقد تجهيزات وامكانات لازم براي همه موارد بوده است. راه چاره در مراجعه به مراكز بهداشتي و درماني دولتي، خصوصي يا مراكز ساير نهادها وسازمانها است كه هزينههاي مراكز خصوصي آنقدر بالا است كه در توان فرهنگيان نيست و مراكز ساير نهادها نيز اكثر طرف قرارداد آموزشوپرورش و بيمههاي آن نيستند بنابراين ميماند مراكز دولتي كه آن هم وضعيتش مشخص است هر چند در سالهاي اخير كمي بهتر شده است.
به نظر ميرسد ارايه خدمات بهداشتي و درماني به معلمان نيازمند يك طرح جامع است تا دغدغههاي سلامتي اين خانواده بزرگ كاهش يابد.
بيمه
از روزي كه تبليغات بيمه معلم در در و ديوار شهرها مشاهده شد اميدي در دل معلمان ايجاد شد كه ديگر از شر ساير بيمهها خلاص خواهند شد آنها اميدوار شدن به اينكه شركت بيمه معلم خدمات خود را گسترش دهد و با پوشش اكثر خدمات بهداشتي و درماني نگراني معلمان را برطرف سازد اما اين مجموعه هم مانند ساير شركتهاي صندوق ذخيره فرهنگيان ازهمان ابتدا بامشكلات جدي به ويژه در دولت احمدينژاد روبهرو شد. بيمه معلم با عنوان اوليه «شركت بيمه صادرات و سرمايهگذاري» در سال ١٣٧٣ با مشاركت نظام بانكي و براي توسعه فعاليتهاي صادراتي و ارايه پوششهاي بيمههاي اعتباري در مقابل ريسكهاي موجود، تاسيس شد. در تيرماه سال ١٣٨٦، پس از واگذاري بخش عمده سهام شركت و براساس تصميم سهامداران جديد، نام شركت به «بيمه معلم» تغيير يافت. اين شركت توانست بهتدريج دامنه فعاليتهاي خود را توسعه داده و موفق به اخذ مجوز فعاليت از بيمه مركزي جمهوري اسلامي ايران در كليه رشتههاي بيمه زندگي و غير زندگي و اتكايي گردد. هماكنون شركت بيمه معلم در بازار بيمه كشور به عنوان قديميترين شركت بيمه خصوصي در عرضه كليه خدمات بيمهاي فعال است و شمار زيادي از هموطنان گران قدر به ويژه فعالان اقتصادي كشور از محصولات و خدمات اين شركت بهرهمند هستند. درحالي تجربه بيمه معلم مورد نقد و اعتراض است كه فرهنگيان تجربه يك دوره همكاري بيمه آتيهسازان با آموزش و پرورش را به پايان رساندند و بسياري از آنان از خدمات ارايه شده اين بيمه نيز نارضايتي خود را ابراز ميدارند و اين در حالي است كه شنيده ميشود وزارت آموزش و پرورش، بيمه تكميلي فرهنگيان را در قالب چهار بسته مختلف پيشبيني كرده و آن راجهت نظرسنجي از فرهنگيان به استانها ارسال كرده است.
به نظر ميرسد امسال با توجه به پوششهاي بيمهاي خاص، بستههاي بيمه تكميلي با شرايط و خدمات ويژه براي فرهنگيان در نظرگرفته شده است. در بسته اول خدمات با شرايط فعلي تعريف شده، در بسته دوم خدمات كامل با نرخ مصوب بيمارستاني، در نوع سوم تلفيق خدمات بيمارستاني و پاراكلينيكي و در بسته نوع چهارم نيز خدماتي كمتر از شرايط فعلي در نظر گرفته شده است. بيمه طلايي يكي ديگر از طرحهاي بيمهاي است كه با وجود مانور مسوولان در دولت گذشته نتوانست رضايت معلمان را به دست آورد ، يكي از مديران كل آموزش وپرورش بيمه طلايي را كار اشتباهي دانسته كه در دولت قبل اتفاق افتاده بود چرا كه به نظر ايشان بيمه يك واحد اقتصادي است و متناسب با پولي كه ميگيرد خدمات ميدهد و به دليل ارايه خدمات دندان پزشكي، بيمه ورشكست شد. بيمه ايران تمام طلب خود را يك جا مطالبه كرده بود و وزارتخانه نميتوانست تمام بدهي به جا مانده از قبل را يك جا پرداخت كند در نتيجه بيمه طلايي فرهنگيان به بيمه آتيهسازان حافظ واگذار شد ولي در عين حال آقاي فاني اخيرا با آقاي نوبخت جلسهاي داشتند و قرار شد كه مطالبات بيمه ايران پرداخت شود و اميدواريم در سال٩٤ با بيمه ايران قرارداد منعقد كنيم.
خلاصه اينكه معلمان از خدمات بيمهاي مناسبي برخوردار نيستند و اين شايسته اين قشر نيست. امروزه در نظام تامين اجتماعي در اكثر كشورها ارايه خدمات بيمهاي از ابتداييترين خدمات است كه تامينكننده امنيت رواني و انگيزه بخش كاري است لذا ضرورت دارد مسوولان چارهاي اساسي بينديشند.
نظرات بینندگان
همین امروز از 30 : 20 شنیدم که چندماه پیش، ویزیت دکترها 120 درصد افزایش یافته بود
و جدیدا دولت و وزیر رفاه، لایحه افزایش 35 درصدی ویزیت را تقدیم مجلس کرده است❗❗❗
در فکر فرو رفتم،
هدف چه بود ؟
آیا هدفش، رفع تبعیض و ایجادرفاه برای محرومان و مظلومان نبود❓❓❓
آیا این است عدالت؟
آیا وزیر رفاه، وزیر رفاه پزشکان و بانکی هاست❓❓❓
آیا وزیر بهداشت، وزیر پزشکان است❓
آیا تدبیر دولت، این است که پولداران را نسبت به خود بدبین نکند❓
ادامه دارد
آیا این همه فریاد عدالتخواهانه را نمی شنود❓
اگر میشنود و دولت خود را علوی میداند، پس چرا کوچکترین اثری از عدل علی نمی بینیم؟❓
چرا در طول 10 سال اخیر، حقوق دکترها از 1 میلیون به صدمیلیون رسیده و هنوز دولت به فکر افزایش درآمد آنهاست،
اما معلم، همچنان باید پیامبرگونه باشد و هنر معلمی ازخود نشان دهد
و بعداز اینهمه اعتراض برای رفع تبعیض، سنگی جدید و بزرگ بنام لایحه رتبه بندی جلوی پایش بیندازند
و او را بيشتراز پیش تحقیر و مورد ظلم قراردهند❓❓❓
آیا معنای عدالت این است❓
آیا برای افزایش حقوق دیگر نهادها و مخصوصاً پزشکان، از آنها مقاله و کتاب طلب کردند❓
استادان گرامي ، سروران عزيز ، همکاران انديشمند ، فرهنگيان فرهيخته ،
استحضار داريد که آموزش و پرورش در دولت تدبير و اميد نه تنها تشکل هاي مدني را به رسميت شناخته است ( برعکس دولت هاي نهم ودهم که نهاد هاي مدني را به محاق رانده بود ) بلکه نماينده اي هم از بين تشکل هاي موجود بعنوان رابط تشکل ها و مسئولين انتخاب کرده است . در ضمن از اصحاب رسانه ها بعنوان رکن چهارم دموکراسي به صراحت خواسته است که در بحث هاي مربوط به آموزش پرورش گروه هاي تخصصي تشکيل دهند . تا با نگاه ملي به چالش هاي آموزش و پرورش نگريست و با عزم ملي به استقبال آموزش و پرورش نوين برويم .
روزنامه مورد اعتماد جامعه ( روزنامه اعتماد ) در صفحه زرين ( مدرسه ) روزهاي چهار شنبه هر هفته به آموزش و پرورش و چالش هاي آن و نگاه مسئولان ،متخصصان ، صاحب ذنظران مي پردازد .
انتظار طبيعي آن است که خيل عظيم فرهيختگان جهت احقاق حقوق حقه خود و بر طرف کردن چالش هاي آموزش و پرورش در جهت رسيدن به اهداف سند جشم انداز و ...
ادامه دارد .
دوست عزیز همه ی این اعتراضات در دولت قبل هم وجود داشته اما این دولت چون وام دار معلمین است نمی تواند با /انان برخورد کند
1) به جاي افتخار از عدم حضور در تشکل ها که ريشه در عوام فريبي دارد ، دسته دسته و فوج فوج به تشکل ها ي مدني به پيوندند و اگر تشکل هاي موجود را قبول ندارند اقدام به تشکيل نهاد مدني مورد نظر خود نمايند.
2) به جاي بيان انتقادات در دفتر مدارس ، جمع هاي خانوادگي ، تاکسي ، انوبوس ، مترو و ...که اندک فرهنگيان از آن بهره ببرند نظرات ، ديدگاه ، انتقادات خود را در قالب طرح ، نظر ، پيشنهاد ، نقد و ... به آدرس روزنامه مورد اعتماد جامعه ( روزنامه اعتماد ) در صفحه زرين ( مدرسه ) ارسال فرمايند تا هم تعداد بيشتري از فرهيخته آن را مطالعه فرمايند و نظر ديگر متخصصان ، کارشناسان ، صاحب نظران و ... را هم به حوزه آموزش و پرورش بيشتر جلب کنند .
زيرا چالش هاي آموزش و پرورش فقط وفقط با نگاه ملي و در سايه عزم ملي با همدلي و همفکري کل جامعه قابل اصلاح است . راه برون رفت تنها از دل ديالوگ بين مردم ونهاد هاي مدني فرهيختگان با مسئولين تأمين مي گردد .
2) به جاي بيان انتقادات در دفتر مدارس ، جمع هاي خانوادگي ، تاکسي ، انوبوس ، مترو و ...که اندک فرهنگيان از آن بهره ببرند نظرات ، ديدگاه ، انتقادات خود را در قالب طرح ، نظر ، پيشنهاد ، نقد و ... به آدرس روزنامه مورد اعتماد جامعه ( روزنامه اعتماد ) در صفحه زرين ( مدرسه ) ارسال فرمايند تا هم تعداد بيشتري از فرهيخته آن را مطالعه فرمايند و نظر ديگر متخصصان ، کارشناسان ، صاحب نظران و ... را هم به حوزه آموزش و پرورش بيشتر جلب کنند .
زيرا چالش هاي آموزش و پرورش فقط وفقط با نگاه ملي و در سايه عزم ملي با همدلي و همفکري کل جامعه قابل اصلاح است . راه برون رفت تنها از دل ديالوگ بين مردم ونهاد هاي مدني فرهيختگان با مسئولين تأمين مي گردد .
3) اميد است با حمايت فراگير فرهنگيان و کارشناسان و ...
هروز هفته ، در روزنامه مورد اعتماد جامعه ( روزنامه اعتماد ) صفحه ي زرين ( مدرسه ) بدرخشد .
همه روزنامه ها و مجلات هفتگي ، ماهانه و ... مزين به صفحه زرين ( مدرسه ) شوند .
رسانه ملي هم به وظايف خود در اين رابطه بپردازد.
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده