گروه اخبار/
جناب آقای تقی قاسم خانی از معاونین محترم پرورشی دبیرستان های منطقه 9 تهران در نامه ای که برای سخن معلم ارسال کرده اند ، از برخوردهای ناشایسته و به دور از عدالت برخی مسئولان سخن گفته اند .
در بخشی از این نامه که ایشان برای سخن معلم ارسال نموده اند چنین آمده است :
" خداوند بلند کردن صدا را به بد گویی دوست ندارد مگر از آن کس که به وی ستم شده باشد . " سوره نساء – آیه 148
امام خمینی ( ره ) : انقلاب اسلامی هر چه دارد از برکت شهدا و ایثارگران است .
این جانب تقی قاسم خانی با پست معاون پرورشی و فرهنگی مدرسه شاغل در دبیرستان ... بنا به دلایل ذیل از نحوه برخورد و عملکرد مدیر آموزشگاه آقای .... شکایت دارم ؛ استدعا دارم در اسرع وقت رسیدگی فرمایید .
بنده از اول مهر امسال در این دبیرستان مشغول به خدمت شدم ، به نوعی احساس می کردم که نگاه ایشان از بالا به پایین است و از موضع قدرت و بسیار آمرانه دستور می دادند ( این جا من مدیرم ، هر چه که من می گویم ) و... با صبر و تحمل ساختیم و کوتاه آمدیم ، چون آخرین سال خدمت بنده است ، تا این که در تاریخ 25 / 8 / 93 به خاطر اتمام دارو به مدیریت محترم مدرسه اطلاع دادم که وقت دکتر دارم ....
از 25 درصد جانبازی من ؛ ده درصد به خاطر اعصاب و روان است ؛ مرحله بعدی جلسه شورای معاونین پرورشی بود که از مدرسه آمدم و زمان اتمام جلسه ساعت 10 / 12 بود . ایشان ( مدیریت ) را در مقابل درب خروجی سالن اجتماعات دیدم که به نظر بنده را تعقیب می نمودند و آمرانه دستور دادند که برو مدرسه ! در حضور خانم ... کمی مشاجره نمودیم و به خاطر روردبایستی با آقای .... به مدرسه رفتم ..."
ایشان در این نامه مفصل و پر احساس که البته در ابتدا و در تاریخ 12 / 9 / 93 به شماره 11 / 106643 / 9 خطاب به مدیریت محترم اداره آموزش و پرورش منطقه 9 مرقوم نموده اند ؛ چون پاسخی از مسئولان این اداره دریافت نکرده اند به ناچار و در تاریخ 24 / 9 / 93 و به شماره 11 / 140757 نامه ای خطاب به اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران نوشته و خواهان رسیدگی به وضعیت شغلی خود گردیده است .
متن این نامه به شرح زیر است :
بسمه تعالی
امام علی ( ع ) : حرف حق را بگویید اگر چه به ضرر خودتان باشد .
اداره کل محترم آموزش و پرورش شهر تهران
با سلام
احتراما به استحضار می رساند این جانب جانباز تقی قاسم خانی در پست معاون پرورشی ، شاغل در ... از زیر مجموعه آموزش و پرورش منطقه 9 با توجه به تنش پیش آمده بین مدیر واحد آموزشی و این جانب و در جریان قرار گرفتن اداره متبوع در مدت ده روز کاری ، هیچ کدام از مسئولین مربوطه جهت رفع مساله به آموزشگاه مراجعه ننموده اند و از طرف دیگر آیا مدیر واحد آموزشی می تواند درب اتاق معاون پرورشی را قفل کند و مانع فعالیت های او بشود؟ !
آیا مدیر آن قدر باید خود رای و مستبد باشد که بگوید : « این جا من مدیرم و احدی حق ندارد به من بگوید شما ؟! » لذا این جانب بعد از 7 روز خویشتن داری و با اطلاع قبلی جهت انجام امور فرهنگی و... ( نصب بنر اربعین ) اقدام به تخریب قفل درب اتاق خود نمودم .
مدیر کل محترم !
آیا گفتن حرف حق ، دفاع از مظلوم ، مقاومت و سر تعظیم فرود نیاوردن در مقابل بعضی از مدیران مغرور و از خود راضی باید سوء پیشینه تلقی شود ؟!
استدعا دارم شکایت پیوست و ضمیمه شده را رسیدگی فرمایید .
سپاسگزار
جانباز 25 درصد
تقی قاسم خانی
فرشید اسحاقی
احترام و درک متقابل امروزه يکي از مهم ترين موضوعات در زندگي فردي و اجتماعي انسان هاست و در هر ارتباطي، حفظ آرامش و احترام به طرف مقابل يکي از ويژگي هاي انسان سالم و موفق به شمار مي آيد و به عنوان مهارتي در زندگي تک تک افراد مطرح است.مهارتی که شاید خیلی هایمان نداشته باشیم و به درک متقابل اطرافیانمان توجه نکنیم.
وقتي فرد در ارتباط با ديگران درک درستي از طرف مقابل نداشته باشد و بر عقايد ونظرات خود پافشاري کند، کمتر مورد پذيرش اطرافيان و دوستان خود قرار مي گيرد. در چنين شرايطي احترام و دوستي به آزردگي و خشم تبديل مي شود و در نتيجه منازعه هاي فراوان، طعنه هاي ناپسند، انتقادهاي مکرر و در نهايت سکوتي سرد موجب فاصله افراد از يکديگر مي شود.
باید توجه کنیم اگر با نظرات ديگران مخالفيم، به جاي اينکه سعي در متقاعد کردن طرف مقابل داشته باشيم يا بخواهيم او را مورد بي توجهي قرار دهيم، به افکار و احساسات او احترام بگذاريم. قرار نيست همه هميشه و در همه حال با ما موافق باشند.
در نظر گرفتن اين نکته که اغلب مردم مانند ما فکر و احساس نمي کنند و به روش خود به دنيا مي نگرند، بسيار مهم است، چرا که قطعاً با اين تصور هم مي توان ارتباطي مناسب و هدفمند داشت و هم آرامش و احترام را در مسير ارتباطي خود حاکم کرد. بايد به خاطر داشته باشيم که در برخورد با ديگران و در برقراري ارتباط با آنها، احترام به طرف مقابل و در نظر گرفتن ديدگاه و نظرات فرد، مهم ترين نکته است.
اگر ما افراد را همان طور که هستند بپذيريم ، براي آنان بدون هيچ قضاوت و پيشداوري احترام قائل باشيم و به نظراتشان توجه کنيم، نه تنها به گسترش روابط خود کمک کرده ايم، بلکه در آن ارتباط، آرامشی خاص ايجاد خواهیم کرد.
گروه اخبار /
بدین وسیله به اطلاع می رساند :
مراسم یابود معلم فقید « محسن خشخاشی » روز چهارشنبه 24 / 10 / 93 از ساعت 30 / 15 تا 17 در مسجد نور واقع در میدان فاطمی برگزار می گردد .
حضور فرهنگیان و معلمان فرهیخته موجب امتنان و سرافزاری خواهد بود .
" خواهر مرحوم خشخاشی "
روز گذشته در جریان زنگ تفریح یکی از مدارس ابتدایی اهواز یکی از دانشآموزان مقطع ششم ابتدایی توسط ناظم این مدرسه مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته بود.
روز گذشته در جریان زنگ تفریح یکی از مدارس ابتدایی اهواز یکی از دانشآموزان مقطع ششم ابتدایی توسط ناظم این مدرسه مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته بود.
ضربات شدید این ناظم این دانشآموز را با مصدومیت شدیدی مواجه کرده که پس از مراجعت از مدرسه با حالت شدید تورم سینه و گردن و مشکل تنفسی و استفراغ شدید راهی بیمارستان می شود و تا ساعت ها در اورژانس بیمارستان امام خمینی ره اهواز تحت نظر پزشکی قرار می گیرد.
پدر دانشآموز مصدوم به دلیل پی گیری موضوع از طریق حقوقی و بازرسی از سوی ناحیه سه آموزش و پرورش اهواز از خبرنگاران خواست تا پی گیر کامل ماجرا از لحاظ حقوقی و کیفری نامی از وی، فرزندش و حتی مدرسهای که این حادثه رخ داده است برده نشود و در ادامه این گزارش نیز همین امانت داری در خبر رعایت خواهد شد.
وی در ادامه به روند پیگیری موضوع پس از وقوع این حادثه و بازگشت فرزندش به منزل اشاره کرد و ادامه داد: متأسفانه ضرباتی که معلم به سر و صورت و گردن و سینه فرزندم وارد کرده بود آن چنان سنگین بوده که تا ساعت ها در اورژانس تحت نظر پزشکی بوده است و از فردا صبح نیز امور مربوط به پزشکی قانونی و شکایات قانونی دیگر را پیگیری خواهیم کرد.
وی اضافه کرد: امیدواریم با بازتاب این خبر دیگر شاهد این ناملایمات اخلاقی و فرهنگی در جامعه نباشیم و قشر فرهیخته فرهنگیان در میان خود این چنین افرادی را نداشته باشند، چراکه والدین به امید تعلیم و تربیت فکری، فرهنگی و اخلاقی فرزندان شان را روانه مدرسه میکنند نه برای ضرب و شتم و آسیبدیدگی.
گفتنی است؛ بنا بر درخواست والدین این کودک دبستانی اسامی این کودک، والدین، مدرسه محل تحصیل و معلم ورزش وی پیش خبرنگار محفوظ بوده و در صورت پی گیری این مبحث از سوی مسئولان و متولیان حوزه تعلیم و تربیت استان شماره تماس پدر این کودک دبستانی در اختیار قرار خواهد گرفت.
به گزارش خبرنگار حوزه آموزش ایرنا، دغدغه های این وزارتخانه را هر کس به گونه ای تفسیر می کند، واگذاری مدارس دولتی به بخش خصوصی، مشکلات قانونی استخدام مربیان پیش دبستانی، کمبود بودجه، پرداخت نشدن سرانه مدارس شبانه روزی، حذف قانون تعهد به خدمت دانشگاه فرهنگیان و بسیاری از مسایل به کلاف سردرگمی تبدیل شده که گره آن با هر دستی گشوده نخواهد شد.
نظام آموزشی که باید هدف و اولویت اصلی آن تعلیم و تربیت نسل امروز برای آینده ای روشن باشد، از زمان تعیین علی اصغر فانی به عنوان وزیر آموزش و پرورش هر بار با شایعه استیضاح وی موجی از نگرانی خانواده ها و آنان که دغدغه آموزشی دارند را در برگرفته است .
درحالی که سکاندار وزارتخانه آموزش و پرورش باید در فضایی آرام به رفع و رجوع مشکلات این دستگاه که کم هم نیست بپردازد، با زمزمه هایی در ارتباط با استیضاح که البته حق قانونی نمایندگان مجلس برای نظارت برعملکرد دولت است، معادله ای چند مجهولی را به وجود آورده که هر کدام در نوع خود می تواند حایز اهمیت باشد.
وزارت آموزش و پرورش با بودجه 20 هزار میلیارد تومانی خود در سال جاری و پیشنهاد 22 هزار میلیارد تومانی در لایحه بودجه دولت به مجلس برای سال 94، جوابگوی نیاز خانواده پرجمعیت خود نیست، مساله ای که شاید عامل اصلی تنش ها را به یدک کشیده است.
مساله دیگری که نمایندگان را به سمت طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش هدایت کرده بنا به گفته نمایندگان موافق استیضاح انتصاب ها در پست های مختلف این وزارتخانه است که گفته می شود بر اساس سلیقه سیاسی و استفاده از افراد بازنشسته که کارآیی چندانی ندارند، انجام شده است.
علی اصغر فانی پنجم مردادماه 1392 با کسب 185 رای از مجلس شورای اسلامی و پس از آنکه مجلس به محمدعلی نجفی دیگر گزینه پیشنهادی رییس جمهوری برای احراز تصدی وزارت آموزش و پرورش رای نیاورد، سکان این وزارتخانه را به دست گرفت.
فانی که سابقه 43 سال حضور در بخش های مختلف وزارت آموزش و پرورش را در کارنامه کاری خود دارد، در زمان ارایه برنامه های خود در صحن علنی مجلس برای تصدی این وزارتخانه اظهار داشت: برای تربیت نیروی انسانی کارآمد آموزش و پرورش باید به سمت یادگیری خلاق به جای تکیه بر حافظه و ایجاد عادت اجتماعی متناسب با شئون جامعه و همچنین تقویت باورهای دینی و باورهای مهارت حرکت کرد.
فانی با بیان اینکه رسیدن به اهداف مطرح شده جز با توجه به معلم میسر نخواهد شد، تاکید کرد: معلم رکن اصلی در آموزش و پرورش است و می تواند با رفتار خود بیشترین تاثیر را بر جامعه بگذارد.
اما حدود هشت ماه بیشتر از دوران وزارت فانی نگذشته بود که زمزمه هایی مبنی بر استیضاح وی نقل محافل رسانه ای و در بین برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی شد.
در اوایل اسفندماه 1392 نمایندگان با جمع آوری بیش از 80 امضا از دلایل استیضاح وزیر آموزش را بی توجهی به فرهنگیان و ایثارگران و خانواده شهدا، عدم پرداخت حقوق مربوط به مناطق جنگی معلمان ایثارگر، کاهش یک رتبه شغلی از احکام کارگزینی بازنشستگان، عدم پرداخت حق تدریس معلمان و قطع ایاب و ذهاب دانش آموزان استثنایی عنوان کردند.
این طرح به رغم برخی تلاش ها به نتیجه نرسید و به هیات رییسه مجلس شورای اسلامی ارایه نشد.
طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش درست زمانی از سوی نمایندگان مطرح شد که در روزهای پایانی سال قرار داشتیم و این وزارتخانه هنوز بودجه ای دریافت نکرده بود تا بتواند قدرت نمایی کرده و کارهای کرده خود را به رخ بکشد.
یکی از کارشناسان مسایل آموزش و پرورش در آن زمان اعلام کرد محورهایی که نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای استیضاح علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش عنوان کرده اند، کلی بوده و بسیاری از آنها نیازمند تامین بودجه و اعتبار مناسب است.
علی پور سلیمان اظهار داشت: رفع مشکلات آموزش و پرورش به عنوان محور توسعه پایدار عزم ملی و جدی را می طلبد که با توجه به وضعیت جامعه و نیز مشاهده رویدادها، هنوز چنین تحولی چه در نگاه مسئولان و چه در نگاه جامعه رخ نداده است.
البته برخی نمایندگان نیز به این استیضاح زودهنگام در روزهای پایانی سال 92 انتقاد داشتند از جمله نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی بود که اظهار داشت: استیضاح علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش در حالی که هنوز برای سال 93 بودجه ای در اختیار این وزارتخانه قرار نگرفته تا عملکرد آن بررسی شود، به هیچ وجه به صلاح نیست.
غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی تصریح کرد: این سوال در اذهان عمومی مطرح است که چه امکانات و خدماتی را در اختیار وزارت آموزش و پرورش قرار داده اید که اکنون از وزیر آن، مطالبه می کنید؟
وی ادامه داد: وزیر آموزش و پرورش با بودجه دولت قبلی سال 92 را اداره کرده و عملکرد خوبی داشته و ما هنوز مساعدتی به آموزش و پرورش نکرده ایم که بخواهیم فعالیت ها و برنامه های وی را ارزیابی کنیم.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی یادآورشد: علی اصغر فانی یک سرمایه برای آموزش و پرورش محسوب می شود، کسی که 43 سال از عمرش را در این وزارتخانه بوده و تاکنون اقدامات مثبت و خوبی را متناسب با روش های روز دنیا انجام داده است.
جعفرزاده با بیان اینکه طرح فانی درباره استقلال و خودگردان کردن مدارس کار بسیار شایسته ای است، گفت: هر چند که وزارت آموزش و پرورش دارای ضعف ها و مشکلاتی است اما از نمایندگان تقاضا دارم با وزیر همکاری کنند و بعد از اختصاص بودجه سال 93 ، از فعالیت ها و اقدامات وی سوال کنند.
معاون دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش در اواخر سال 92 نیز در اظهاراتی گفت: وزارت آموزش و پرورش به دلیل گستردگی و تحت پوشش قرار دادن بخش عظیمی از جامعه جزء دستگاه هایی است که همواره وزاری آن لبه تیغ نمایندگان مجلس شورای اسلامی بوده اند.
احمد عابدینی اظهار داشت: به همین دلیل توقعات زیادی از این دستگاه عریض و طویل مطالبه می شود که البته امکان برآورده شدن آنها هم کار سختی است.
وی با بیان اینکه فانی یکی از واجد صلاحیت ترین وزرایی است که از دل آموزش و پرورش بیرون آمده و کارشناس است، یادآورشد: ضمن اینکه استیضاح حق نمایندگان است اما با در نظر گرفتن گستره آموزش و پرورش باید به وزیر فرصت داده شود تا بخشی از دیدگاه ها و برنامه های ارایه شده خود را به مجلس شورای اسلامی عملیاتی کند.
معاون دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش تصریح کرد پس از اجرای برنامه ها اگر اهداف به دلایل مختلف محقق نشد آن هنگام است که نمایندگان می توانند از وزیر آموزش و پرورش درباره عملکرد او سوال کنند.
سازمان معلمان ایران نیز در واکنش به زمزمه طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد: احتمال آن می رود که پیش کشیدن طرح هایی همچون سوال های مکرر و استیضاح ابزاری از سوی برخی نمایندگان مجلس برای گرفتن امتیاز و فشار به این وزارتخانه برای پیشبرد اهداف شخصی و جناحی باشد.
سازمان معلمان ایران همچنین اظهار داشت: مطالبات واژه آشنا و عامه پسندی برای جامعه فرهنگیان است و ظاهرا هر فرد و یا گروهی که سخن از مطالبات معلمان بگوید، می تواند در حلقه اعتماد و اطمینان جامعه فرهنگیان قرار بگیرد.
به رغم نظرهای متفاوت، مخالفان و موافقان استیضاح فانی، این طرح با فرا رسیدن سال 93 مسکوت باقی ماند اما در فروردین امسال نمایندگان مجلس با فراخواندن وزیر آموزش و پرورش به صحن علنی مجلس نسبت به عملکرد وی و عزل و نصب ها در این وزارتخانه سوالاتی پرسیدند.
مهرداد بذرپاش نماینده مردم تهران در مجلس در صحن علنی خطاب به فانی گفت: شما حق ندارید هر کاری که دلتان می خواهد انجام دهید و هر کسی را که دلتان خواست انتصاب کنید درست است که دولت از مردم رای آورده اما یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری همین نمایندگان از مردم رای گرفتند.
وی افزود: درست است که دولت عوض شده اما در این زمان دولت 400 مدیر را تغییر داده است که طی دولت های گذشته بی سابقه است، مشی دولت اعتدال بوده که به مشی خود عمل نکرده است.
وی با بیان اینکه مجلس به دو دلیل به فانی رای داده است، خاطر نشان کرد: دلایل این بود که وزارتخانه سیاسی نشود و در عین حال کارا باشد، اما امروز هم ناکارا و هم سیاسی است.
بذرپاش با اشاره اینکه ما با افراد مشکلی نداریم بلکه مشکل ما استفاده از افراد سیاسی در عزل و نصب ها است، گفت: در استان خراسان رضوی با وجود 90 هزار فرهنگی، شخصی که فرماندار بوده و از افراد سیاسی است در آموزش و پرورش مسوول می شود.
زمزمه طرح استیضاح وزیر آموزش و پرورش برای دومین بار و در تیرماه امسال از سوی تعدادی از نمایندگان مجلس مطرح شد و 17 نفر از نمایندگان در صف استیضاح از فانی قرار گرفتند اما این مساله نیز زمانی در بین نمایندگان قوت گرفت که نمایندگان در آستانه تعطیلی مجلس به مدت دو هفته بودند.
اما در عین حال برخی نمایندگان مخالف استیضاح نیز نسبت به عزل و نصب های وزیر آموزش و پرورش که علت اصلی طرح استیضاح فانی بود نظراتی داشته و معتقد بودند که باید به وزیر آموزش و پرورش آزادی لازم داده شود تا بتواند وظایف خود را به درستی انجام دهد و وی اختیاراتی دارد که نمایندگان نمی توانند این انتخاب را از او سلب کنند.
اما مساله به اینجا ختم نشد و چهارمین کارت زرد دولت یازدهم از سوی نمایندگان مجلس به وزیر آموزش و پرورش داده شد.
در ادامه زمزمه هایی مبنی بر استیضاح فانی، این روزها بار دیگر خبر این مساله در رسانه ها پیچیده است، و جمع آوری 60 امضای نمایندگان بیانگر فصل دیگری از طرح استیضاح وزرای دولت یازدهم خواهد بود.
نکته قابل توجه این است که هیچ یک از امضاهای جمع آوری شده تاکنون توسط نمایندگان مجلس از سوی هیات رییسه وصول نشده است.
اما همچنان برخی نمایندگان اصرار بر این دارند که هر چند استیضاح و تذکر از منظری که دولت را متوجه مشکلات وزارت آموزش و پرورش کند شاید لازم باشد اما باید توجه داشت که وزیر به تنهایی قادر به رفع نگرانی ها و مسایل این وزارتخانه نیست.
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در این رابطه معتقد است: دولت، مجلس شورای اسلامی و وزیر آموزش و پرورش باید در کنار هم نسبت به رفع مشکلات این وزارتخانه اهتمام داشته باشند.
ابوالقاسم خسروی سهل آبادی تصریح کرد: نمایندگان موافق استیضاح فانی انتقاداتی نسبت به بودجه وزارت آموزش و پرورش در مقایسه با بودجه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی داشته و معتقدند که پیش بینی لازم برای تخصیص اعتبارات در لایحه بودجه سال 94 باوجود مسایل و مشکلات بسیار این وزارتخانه صورت نگرفته است.
نماینده مردم تربت حیدریه، مه ولات و زاوه در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: همچنین در بخش های سرانه مدارس، تسهیلات مدارس شبانه روزی و امکانات و وضعیت اردوگاه های فرهنگی و تربیتی نیز مشکلاتی وجود دارد که از طریق معلمان و دانش آموزان به گوش نمایندگان مجلس رسیده است.
اکنون پرسش این است که فانی تا چه حد در راستای رفع دغدغه های آموزش و پرورش به عنوان نیاز اول خانواده ها حرکت کرده است؟ و تحرک وی و همکارانش فارغ از روزمرگی های موجود برای ملی کردن و یا مردمی کردن آموزش و پرورش تا چه میزان بوده است؟
مطالبات و خواسته های نمایندگان مجلس تا چه حد با این دغدغه ها ارتباط دارد و فانی از رسانه های موجود و تحت اختیار خود تا چه میزان برای تنویرافکار عمومی و تعیین اولویت های اصلی و مهم استفاده کرده است؟
با توجه به وضعیت موجود مانند محدودیت بودجه و اعتبارات بعید به نظر می رسد که تغییر خاصی در اقتصاد آموزش و پرورش و مشکلات معیشتی معلمان داده شود و باید در نظر داشت تا زمانی که نگاه جامعه و مسوولان نسبت به آموزش و پرورش و اهمیت آن تغییر نکند، تحول خاصی در شرایط و مناسبات موجود صورت نخواهد گرفت.
از : مریم جلوداران
فراهنگ ** 1883**1601**
گروه اخبار/
نامه جمعی از فرهنگیان فومن به وزیر محترم آموزش و پرورش
؛
جمعی از فرهنگیان شهرستان فومن در نامه ای به جناب آقای دکتر فانی ، وزیر محترم آموزش و پرورش که برای سخن معلم ارسال شده است خواهان توجه به مشکلات و مسائل مطروحه گردیدند .
این نامه به رویت و امضای همکاران فرهنگی رسیده است .
بسمه تعالی
وزیر محترم آموزش و پرورش
سلام علیکم
احتراما در رابطه با قشر بسیار زحمت کش و دلسوز فرهنگیان که تامین و تربیت کننده نیروی انسانی هستند و با نهایت اخلاص در امر تعلیم و تربیت ، تدریس و آموزش آن چه را که در توان دارند به کار می گیرند و بیشترین تلاش و خدمت صادقانه را دارند ولی متاسفانه دغدغه ی بسیار جدی در مسائل معیشتی دارند به طوری که در زندگی از حداقل ها برخوردارند و در شرایط کنونی توجه چندانی به مسائل مادی و رفاهی این قشر سازنده و شریف نشده است و در عین حال در شان و منزلت این افراد نیست که برای تامین مسائل مادی زندگی خود به شغل دومی روی آورند و همه ی ما به این موضوع واقفیم که آموزش و پرورش مادر و تولید کننده و سرمایه عظیم نیروی انسانی است ؛ لذا در همین خصوص نکاتی را دغدغه ی اصلی همه همکاران فرهنگی است را به استحضار می رسانیم :
1- وضعیت حقوقی بسیار پایین همکاران که با توجه به شرایط موجود به هیچ وجه جواب گوی مسائل مادی زندگی آن ها نیست .
2- اجرا نشدن کامل نظام هماهنگ پرداخت حقوقی در وزارت آموزش و پرورش به طوی که در وزارت خانه های دیگر به طور کامل اجرا می شود ( با مقایسه فیش های حقوقی )
3- افزایش حقوق سالانه با کم ترین درصد در وزارت آموزش و پرورش در صورتی که در وزارت خانه های دیگر افزایش 40 تا 80 درصدی دارد .
4- به موقع پرداخت نکردن حق التدریس همکاران در صورتی که نیاز مبرم به پرداخت ماهانه آن وجود دارد .
5- تلاش برای اجرایی شدن طرح رتبه بندی همکاران در صورتی که به وضعیت معیشتی آنان ارتقاء بخشیده شود .
6- افزایش حقوق همکاران در صورتی که طبق اعلام آمارهای رسمی کشور افرادی که درآمد آن ها زیر مبلغ دو میلیون تومان باشد در زیر خط فقر به سر می برند ؛ درحالی که بالاترین حکم حقوقی همکاران به این حد نمی رسد .
لذا امضاء کنندگان ذیل با توجه به امیدی که به دولت تدبیر و امید دارند از شما وزیر محترم مصرانه خواهشمندند در جهت افزایش حقوق و ارتقاء وضعیت معیشتی همکاران اهتمام جدی بورزید و نگذارید حقی از حقوق آن ها ضایع گردد تا جایگاه این قشر شریف و زحمت کش در جامعه حفظ شود .
رونوشت :
دفتر مقام معظم رهبری
دفتر ریاست محترم جمهوری
رئیس محترم دیوان عالی کشور
گروه اخبار :
درگذشت مادر گرامی جناب آقای " اسماعیل خیرآبادی " از فرهنگیان محترم منطقه 6 تهران و عضو سازمان معلمان ایران موجب تاثر و تالم همکاران گردید .
ضمن عرض تسلیت به ایشان و خانواده محترم برای روح آن مرحومه طلب آمرزش و برای بازماندگان صبر و بردباری مسئلت داریم .
محمدرضا نیکنژاد / آموزگار
لایحه بودجه سال آینده برای بررسی به مجلس سپرده شد. گویا بودجه آموزش و پرورش نزدیک به ٢٣درصد افزایش یافته است اما باید دید که آیا این افزایش بودجه پاسخ درخوری برای نیازهای گستردهترین نهاد دولتی است یا خیر؟
سال گذشته بودجه آموزشوپرورش نزدیک به ٢١هزارمیلیارد تومان بود. در میانه تابستان بود که وزیر و چند معاون وی خبر از کسری بودجه ٥هزارمیلیارد تومانی این وزارتخانه دادند. افزون بر این، بارها و بارها تأکید شد که 5 / 98 درصد از بودجه سامانه آموزشی صرف دستمزد فرهنگیان میشود. با این برآورد میتوان ادعا کرد که کار به دستان آموزشی در گرداندن فراگیرترین نهاد دولتی کاری میکنند کارستان!
زیرا بیآنکه آب از آب تکان بخورد، وضع نابسامان اقتصادی این وزارتخانه را با مهارت،دور میزنند و سال را به پایان میرسانند اما میتوان جور دیگری نیز دید. به این ترتیب که کمبود فزآینده بودجه، آسیبهای برگشتناپذیری را به ریشهایترین نهاد توسعهای کشور وارد میکند. هنگامی که نزدیک به کل بودجه وزارتخانه صرف دستمزد حقوقبگیران میشود و همچنان این گروه بزرگ از کارمندان دولت از حقوقشان ناراضیاند، میتوان نگران بود، البته پرسید که کیفیت بخشی آموزشی، سرانه دانشآموزی، سامان دادن به بیش از ٦٠درصد مدرسههای فرسوده یا ناایمن،بخاریهای نفتی خطرآفرین و بدشگون،مدرسههای بدون امکانات آموزشی و آزمایشگاهی و صدها کمبود آموزشی،پرورشی،رفاهی و ... چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد؟ اما چند نکته درباره بودجه ٩٤ آموزش و پرورش.
نخست آنکه بیگمان این افزایش بودجه نمیتواند سامانی به آشفته بازار اقتصادی این وزارتخانه بهویژه به دستمزدها بدهد. دهههاست که فرهنگیان از کمبود حقوق خویش نسبت به نرخ تورم و در سنجش با دستمزد دیگر کارمندان دولت دل آزرده و معترضاند. این آزردگی زمینهساز احساس فقر در میان گستردهترین گروه کارمندان دولت شده است که بر انگیزه و کارایی آنها موثر بوده و بر کیفیت آموزشی کارگر است. از اینرو دولت باید افزون بر افزایش حقوق سالانه، در اندیشه ریشهکنی این احساس فقر در میان فرهنگیان باشد. گرچه با توجه به کاهش بهای نفت در هفتههای گذشته نمیتوان افزایش چشم گیری را شاهد بود، اما دولت باید راهکاری را برگزیند تا در آن، فرهنگیان قانع شوند که دولت از سقف توانایی مالی خویش بهره گرفته و آموزشوپرورش کشور در اولویت بودجهای قرار داشته است، البته آن چیزی که در بودجه سال آینده و در سنجش با افزیش بودجه نهادهای پرنفوذ دیگر دیده و شنیده میشود،چنین حسی را درپی ندارد. فرهنگیان به حق بر این باورند که افزایش بهای نفت هیچ گاه بر زندگی آنها کارا نبوده است،اما کاهش بهای آن سرراست بر دستمزدهای آنها تاثیرگذار است! امیدوارم که مجلس با همکاری دولت در زمان بررسی بودجه این کاستی را جبران کند.
نکته دوم آنکه در ماههای گذشته «نخستین همایش توسعه و عدالت آموزشی» در دانشگاه شریف برگزار شد و برگزارکنندگان پرنفوذ آن با رایزنی با دولت و مجلس و دیگر نهادهای حاکمیتی، توانستند ردیف تازهای به بودجه سالانه آموزشوپرورش بیفزایند که مبلغ آن ٢٥٠٠میلیارد تومان بوده است. اگر این افزایش را از ٢٥هزارمیلیارد بودجه ٩٤ بکاهیم در حقیقت تنها ١٥٠٠میلیارد تومان بر بودجه کل افزوده خواهد شد! این موضوع هنگامی اهمیت بیشتری مییابد که محل هزینه ٢٥٠٠میلیارد مناطق نابرخوردار کشور مانند سیستانوبلوچستان و دیگر نقاط مرزی است. پس انتظار میرود که مجلس همزمان با پایش درست بر هزینهکرد بودجه توسعه و عدالت آموزشی، در نظر داشته باشد که بودجه کل نسبت بهسال گذشته چندان افزایش نداشته است و فرهنگیان انتظار دارند که نمایندگان در پی دادن حق سامانه آموزشی باشند.
نکتهای دیگر که نگرانی را بیش از پیش میافزاید این است که فرادستان آموزشی که نتوانستهاند بودجه درخوری برای سامانه آموزشی دریافت کنند، در پی جبران کسری بودجه به روشهای دیگری هستند. برای نمونه امسال نیز همچون سالهای گذشته دست مدیران مدرسهها در دریافت کمکهای مردمی باز گذاشته شده و سفارش میشود که خانوادهها را در دادن کمک قانع کنند!
نمایندگان مجلس باید بدانند که فرادستان آموزشی به هر ریسمانی چنگ میزنند تا کسر بودجه کلان سامانه آموزشی را جبران کنند. نخست نباید گذاشت که بیشترین انرژی و توان فرادستان آموزشی صرف برنامههای اقتصادی شود و از سوی دیگر رو به برنامههایی بیاورند که سامانه کمتوان آموزشی را درگیر دشواریهای تازه کند. برنامههای سستی مانند تعدیل نیرو،سپردن بخشی از مدرسهها به بخش خصوصی، کاهش سهم بخشهای آموزشی بودجه و صرف آن برای پرداخت حقوق و... .
بیگمان افزایش بودجه در نظر گرفته شده برای آموزشوپرورش چندان سامانی به وضع مالی این نهاد نمیدهد. نگرانی آنجاست که این بودجه زمینه دل زدگی بیشتر فرهنگیان از فرادستان آموزشی را فراهم کند و در کل به همراهی فرهنگیان با دولت تدبیر و امید آسیب رساند.
امیدواریم مجلس کاستیهای موجود در بودجه مهمترین نهاد توسعهای کشور را جبران کند تا راه برای آموزشی کارا و به روز را فراهم آورد.
فرورتیش رضوانیه /روزنامه نگار
مدتی است با پدیدهای مواجه شدهام که در ذهنم هیچ تعریف و توضیحی برای آن پیدا نکردم.
این که با کسی تماس بگیری، اما او تو را Decline کند یا اصلا پاسخ ندهد.
بعد هی هر روز تماس بگیری ولی همچنان کسی به آن جواب ندهد.
نمیتوانم درک کنم این که کسی به تماس جواب نمیدهد، در کجای فرهنگ و دین و تمدن بشری تایید شده است .
شاید طبیعی باشد که وقتی زن و مرد به زندگی یا رابطه مشترک پایان میدهند، دیگر به تماسهای یکدیگر پاسخ ندهند.
اما در عرصه شغلی این کار چه توجیهی دارد؟
این که یک همکار یا کسی که میدانید کیست و چهکار دارد، هر روز تماس بگیرد ولی پاسخ ندهید یا Decline کنید، این کار چه تصویری از شما به نمایش میگذارد؟!
به تماس او پاسخ بده و بگو که ازش تنفر داری. اصلا میتوانی تاکید کنی که نمیتوانی حقیقت را به او بگویی و متاسف هستی.
پاسخ ندادن به تماسهای دیگران، بیاحترامی، گستاخی و توهینآمیز است.
اگر ما شهامت نداریم که به تماسها پاسخ دهیم، پس چرا کارت ویزیت چاپ میکنیم؟
متاسفانه بارها رخ داده با افراد سرشناس و مطرحی مواجه شدهام که برای بسیاری از مردم الگو هستند، اما شهامت اظهار نظر کردن را ندارند و پشت Decline پنهان میشوند.
عمل Decline اگر برای فرار از بیان واقعیت باشد، ترس و دروغگویی است.
تاکنون شاهد بودم که پیگیری چندین خبر و پروژه روی هوا مانده و فراموش شده و شرکتها و سازمانها سردرگم شدهاند، چون یکی از کسانی که باید نظر خود را اعلام میکرده، به Decline پناه برده و هرگز نفهمیدیم که قضیه چیست.
«سلام! من درباره آن موضوع فکر کردم، اما متاسفانه نمیتوانم با شما همکاری کنم. امیدوارم عذر من را بپذیرید. خدانگهدار!»
تمام! با همین یک جمله میتوان مانند انسان رفتار کرد. نه این که با Decline کردن طرف مقابل، او را روی هوا بگذاریم و خوشحال باشیم که قدرت خود را به او نشان دادیم.
گاهی ممکن است طرف مقابلمان نفهم باشد و فکر کنیم که حرف زدن با او فایدهای ندارد، اما حداقل یکبار امتحان کنیم. چرا باید وقت و انرژی دیگران را تلف کنیم؟!
تاکنون اینجوری بود که وقتی پشت فرمان اتومبیل مینشستیم، انسانیت را فراموش میکردیم، اما حالا موبایل هم به آن اضافه شده...
علی پورسلیمان
مدیر سایت سخن معلم
شاید این بار سوم است که استیضاح فانی به عنوان وزیر آموزش و پرورش دولت تدبیر و امید مطرح می شود . اما آنچه که این استیضاح را نسبت به دفعات قبل متمایزتر و شاخصتر میکند همزمانی این موضوع با طرح بودجه سال 1394 در مجلس و مشکلات و مسائل مربوط به آموزش و پرورش و معلمان است .
برخی از طراحان این استیضاح که پای ثابت این گونه استیضاحها نیز شدهاند یکی از دلایل و علل مهم استیضاح را عدم رسیدگی به مطالبات فرهنگیان به ویژه در حوزه اقتصاد و معیشت برمیشمرند. طرح این باره استیضاح شاید فراتر از بحث انتصابات باشد .
از سوی دیگر، همین مجلس در دولت قبلی و هم زمان با تحصیل و کسب درآمدهای عظیم نفتی ( نفت 120 دلار ) نتوانست کار خاصی حداقل در ارتقای معیشت فرهنگیان انجام دهد یا حداقل به مفاد برنامه چهارم توسعه و سایر قوانین و مقررات مصوب و مصرح در زمینه تناسب افزایش حقوق و نرخ تورم و در حمایت از حقوق اساسی فرهنگیان و معلمان عمل نماید . این را بسیاری از مجلسیان به ویژه کسانی که خود را معلم میدانند یا عضو فراکسیون 100 نفره مجلس هستند میدانند و درصدد هستند با یک کنش دیگر البته از جنس «نوع اول» جایگاه خود را بازسازی و ترمیم کنند .
عملکرد مجموعه فانی و تیم همراه وی موجب شده است که انتقادات بدنه آموزش و پرورش نسبت به ایشان فزونی بگیرد. همین تزلزل جایگاه فانی نزد فرهنگیان ، فرصتی طلایی و مناسب به مجلسیان داده است تا از آن به عنوان یک بیلان عملکرد در آینده استفاده کرده و به گونه خود را حتی در ظاهر طرفدار فرهنگیان و پیگیر حقوق آنها نشان دهند!
چیزی که اکنون تا حدود زیادی مساله را پیچیده و بغرنج کرده است مقایسه عملکرد دو وزیر دولت آقای روحانی یعنی بهداشت و آموزش و پرورش است .عملکرد وزیر بهداشت به ویژه در حوزه سلامت عمومی و ارتقای وضعیت معیشتی و اقتصادی کادر این مجموعه موجب شده است که جامعه فرهنگیان در حال حاضر همه مشکلات و مسائل مجموعه گسترده ای چون آموزش و پرورش با آن پیشینه نه چندان درخشان را در وجود و حضور « یک نفر» خلاصه کنند .
بدون تردید ، در مدیریت یک مجموعه یا وزارتخانه ، وزیر نقشی مهم و راهبردی دارد و البته این انتقاد به فانی وارد است که در چینش تیم کاری و یا حداقل حلقه «مشاورین» خیلی بهتر میتوانست عمل کند .
اما در حال حاضر مهم ترین کاری که وزیر آموزش و پرورش میتواند انجام دهد استفاده از پتانسیل رسانهها به ویژه رسانههای غیردولتی و مردمی برای مدیریت افکار عمومی است .
طرح آموزش و پرورش همچون بهداشت به عنوان یک مساله عمومی و مورد نیاز جامعه که لازمه یک جامعه توسعه یافته و پایدار است به صورتی علمی ، نظاممند و مستمر میتواند جامعه و افکار عمومی را برای پذیرش تغییرات در مجموعه وزارت آموزش و پرورش همراه و هماهنگ سازد به شرط آن که فانی توانایی ریسک و مدیریت اقتضایی جهت گذار از این بحران را داشته باشد .