علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش ۱۵ فروردین گفت: "طرح رتبه بندی معلمان در آخرین جلسه هیات دولت درسال ۹۳ به تصویب رسید." وی افزود: "برابر این طرح معلمان به رتبههای پایه ارشد، خبره و عالی تقسیم میشوند و حقوق آنها بین ۱۶۰ تا ۶۰۰ هزار تومان افزایش مییابد." شاخصهای رتبه بندی معلمان قرار است تا شهریور ماه سال ۹۴ مشخص شده و به تایید هیئت دولت برسد. پیوند دادن طرح رتبه بندی به موضوعات رفاهی و افزایش حقوق و مزایا، برخلاف تصور وزیر و نمایندگان مجلس نه کمکی به مقبولیت طرح میکند و نه معلمان طرح رتبه بندی را به عنوان طرحی رفاهی میپذیرند.
مفهوم ساده رتبه بندی این است که افزایش حقوق و مزایا، تابع کیفیت کار افراد شده و نظام پاداش بیشتر در برابر کار بهتر وکیفیتر جایگزین اضافه کردن درصدی ثابت به حقوق همه کارکنان شود. بحث رتبه بندی باید جدا از مسایل رفاهی و در چهارچوب اصلاح ساختار نیروی انسانی برای افزایش بهره وری مطرح شود. موفقیت این طرح در گرو حداقل سه عامل است:
۱- معیارهای ارزشیابی، باید حرفه ای- آموزشی و قابل اندازه گیری باشند. ۲- نظام اجرایی طرح و معیارهای آن مورد قبول پرسنل قرار گیرد. ۳- منابع اعتباری اجرای طرح مشخص شود.
این طرح با مانع ذهنی در بدنه آموزش و پرورش روبرو است و از همین حالا برخی از معلمان آن را وسیلهای برای منحرف کردن معلمان از پیگیری مطالبات معیشتی معرفی میکنند. از صحبتهای وزیر و نمایندگان مجلس هم این طور استنباط شده که طرح رتبه بندی، گویا پاسخی به اعتراضات اسفند ماه معلمان است. اما نگاهی به سوابق نشان میدهد که این طرح سابقهای حداقل ده ساله دارد.
سال ۱۳۸۳ طـرح "مسیـر ارتقـای شغلـی" برای "ایجاد انگیزه و کارایی معلمان و ارتقای سطح کیفی خدمات آموزشی"، در هیات وزیران تصویب شد. مطابق این مصوبه که در توجه به جزییات کم نظیر بود، معلمان برحسب امتیازات در سه گروه ارشد، خبره و عالی رتبه بندی میشدند. طرح جدید وزارت آموزش و پرورش در عناوین هم بازگشتی به طرح مسیر ارتقای شغلی است و احتمالا معیارها و شاخصها هم همانها خواهند بود.
به گفته برخی مدیران مدارس، معلمان غیر از معیارهای متعارف مانند مدرک تحصیلی و سنوات خدمت، حاضر به قبول عوامل دیگر برای دخالت در تعیین حقوق و مزایای خود نیستند و به کمترین تفاوتی در فیشهای حوقی حساسیت دارند. بحث ارزشیابی همیشه عامل تنش بین مدیران و کارکنان ار یک طرف و اختلاف بین کارکنان از سوی دیگر بوده است. در مقابل معلمان میگویند که معیارهای ارزشیابی، غیر حرفهای است و اغلب مدیران مدارس از نظر صلاحیتهای آموزشی و حرفهای در حدی نیستند که معلمان را ارزشیابی کنند و از اهرم ارزشیابی به عنوان عامل فشار استفاده میکنند.
در طرح سال ۸۳، امتیاز رتبه، به سه دسته عوامل تعلق میگرفت:
۱- تواناییهای علمی و تجربی شخص، شامل مدرک تحصیلی، تجربه (سنوات خدمت)، دورههای آموزش شغلی (ضمن خدمت). ۲- تواناییهای عملکردی مانند خلاقیت و ابتکار، داشتن فعالیتهای فوق برنامه و خارج از وظایف شغلی. ۳- میزان بهره وری که با معیارهایی مانند رضایت ارباب رجوع، کیفیت خدمات آموزشی و پرورشی، ارائه طرحهای ارزنده و ارائه کتب، مقالات یا تالیفات قابل اندازه گیری است... این طرح نیز مانندسایر طرحهایی که در آموزش و پرورش اجرا شدهاند در تئوری "عالی" و در اجرا "فاجعه بار" بود.
معیارهایی مانند مدرک تحصیلی، سنوات خدمت و دورههای ضمن خدمت، قابل اندازه گیری و مورد توافق پرسنل بود. هر چند در مورد دورههای ضمن خدمت به دلیل بیارتباط بودن دورهها به مباحث آموزشی و حرفهای حرف و حدیث فراوان است، اما شاخصی قابل اندازه گیری برای کیفیتهایی مانند خلاقیت و ابتکار، فعالیتهای فوق برنامه و خارج از وظایف شغلی و میزان بهره وری و... وجود نداشت. نتیجه اینکه ارزشیابی جنبه ذهنی پیدا میکرد و همین باعث اختلاف بین مدیر و کارکنان میشد. تا جایی که برخی مدیران با تجربه در فرمهای ارزشیابی برای پرهیز از اختلاف به هم کارکنان امتیاز بالاتر از حد انتظار را به طور یکسان میدادند.
ارائه کتاب و مقاله و تحقیق برای کسب امتیاز هم باعث بیاعتباری کار علمی و تحقیقی در آموزش و پرورش شد. برخی معلمان برای گرفتن امتیاز این بند، آثار دیگران را به نام خود ارائه دادند. عدهای هم مطالب فاقد ارزش علمی و آموزشی ارائه دادند. ارزیابی دهها هزار مقاله و کتاب نیاز به سیستم علمی هوشمند و گستردهای داردکه از توان علمی و اجرایی آموزش و پرورش خارج است. اخیرا حجت الاسلام محمدیان رییس سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی از ایجاد باشگاه نویسندگان معلم با عضویت ۷۰ تا ۸۰ هزار نویسنده معلم خبرداد!
در دوره وزارت حاجی بابایی وزیر سابق آموزش و پرورش، طرح جدیدی برای رتبه بندی تهیه شد که در آن معلمان بر اساس سنوات خدمت، مدرک تحصیلی، عملکرد علمی و آموزشی مانند چاپ مقاله و انتشار کتاب، ارزیابی کیفیت تدریس، رعایت نظم و انضباط، مشارکت در گروهها و شوراهای آموزشی و انضباطی، مدیر یا معلم نمونه شدن، تشویق نامه ها، درصد قبولی دانش آموزان و... به چهار گروه "مربی معلم"، "استادیار معلم"، "دانشیار معلم" و "استاد معلم" طبقه بندی می شدند. در طرح پیش بینی شده بود که حقوق و مزایای معلمان از ۸۰ درصد مجموع حقوق و فوقالعادههای اعضای هیئت علمی دانشگاهها با مدرک مشابه کمتر نباشد. با تغییر دولت این طرح اجرا نشد. تفاوت این طرح با طرح قبلی در عناوین و میزان افزایش حقوق پیشنهادی بود.
یکی از ایراد های طرح های رتبه بندی قبلی، به ویژه طرح رتبه بندی دوره حاجی بابایی که احتمالا پایه طرح جدید است. دادن امتیاز بالا به دارندگان مدرک دکتری و کارشناسی ارشد است در حالی که دارندگان مدرک تحصیلی ارشد و دکتری در آموزش و پرورش حدود ۵ درصد کارکنان این وزارتخانه را تشکیل میدهند. در نقطه مقابل داندگان مدرک دیپلم، فوق دیپلم و کارشناسی، که بیش از ۹۵ درصد کارکنان را تشکیل می دهند شانس کمتری برای ارتقای رتبه دارند. ارتقای مدرک تحصیلی کارکنان معمولا منجر به افزایش کیفیت خدمات آموزشی در مدرسه نمی شود.
یکی دیگر از انتقادهای وارد به طرح رتبه بندی این است که معلمان دارای مدرک لیسانس تنها در سال های نزدیک به بازنشستگی به رتبه های بالا دست می یابند. در واقع معلمان جوان که داری انرژی و کارآمدی بیشتری هستند از مزایای رتبه بندی محرومند.
طرح جدید هم احتمالا رونوشت طرح های قبلی خواهد بود و فعاليت هاي پژوهشي، ارائه مقاله، خلاقيت، روش هاي تدريس و آموزش هاي ضمن خدمت، تكريم ارباب رجوع، همراه با مدرک تحصیلی و سنوات خدمت را به عنوان ملاک و معیار معرفی می کند. بهتر آن است که قبل از تصويب دستورالعمل جديد، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش مامور انجام طرحی تحقیقاتی در باره اثرات اجرای رتبه بندی های قبلی شود و مثلا اثرات ارائه صدها هزار مقاله و کتاب و پژوهش در ارتقای کیفیت آموزش در مدارس بررسی شود.
اگر هدف از اجرای این طرح صرفا جلب رضایت معلمان است، بهتر است اعتبار این طرح بر تعداد کارکنان تقسیم و به صورت مساوی به حقوق یک میلیون فرهنگی اضافه شود و مسئولان وزارتخانه طرح رتبه بندی را هم مانند خصوصی سازی بی اعتبار نکنند. اما اگر هدف از اجرای رتبه بندی، اصلاحات در ساختار نیروی انسانی وزارتخانه و افزایش کارآمدی سیستم است، مسئولان باید آن را فارغ از ملاحظات سیاسی و ربط دادن آن به مسایل رفاهی و افزایش حقوق معرفی و اجرا کنند.
روز
درپی پخش خبر بحث برانگیز « بازگشت نمره به کارنامه ی دانش آموزان ابتدایی » ازشبکه های خبر و 20:30 و برخی از خبرگزاری ها و سایت ها حال وقت این سوال است که چرا از موفقیت های این برنامه در طول این 12 سال نگفتید و ننوشتید؟! رسالت شما چیست؟! ایجاد موج ناآرامی و دل واپسی در بین خانواده ها و دانش آموزان؟!
به یاد دارید زمان تحصیل خودتان و ترس ها و کابوس های شب امتحان را که هزار شب برایتان بود؟!
از یاد برده اید رعب و وحشتی را که نظام آموزشی آن زمان بر معلم و معلم برشما تحمیل می کرد؟!
یادتان رفته که با گذاشتن قلم در لای انگشتان تان شارژ می شدید؟! چرا یک بار از این تحولات نگفتید و ننوشتید؟!
چرا به جای فداکاری های این همه معلم از ماجرای بیژن گفتید و نوشتید؟!
چرا نمی خواهید به تصویر بکشید ماهیت مشق شب آن زمان و این زمان را؟!
" درمشق شب ما تکرار عدل و آزادی و قانون و شادی نه با نوشتن بر روی کاغذ بلکه با حک کردن بر دل هاست. "
اما در مشق شبی که شما آن زمان نوشتید فقط برای یادگیری درست نوشتن بود بدون درک مطلب و کاربرد آن ! و درست به همین دلیل است که توانستید بنویسید هر سخن جایی دارد و ... اما به کار نبستید!
کاش به خود آیند آنان که سهوا اقدام به نشر چنین اخباری می کنند و برای پخش هر خبر زمان مناسب آن را منظور نمایند و جریمه ی آنان نوشتن صد مرتبه از روی " هرسخن جایی دارد " نیست بلکه یک بار بنویسند با جان و دل !
ما به روش خودمان عمل می کنیم !
در خاتمه جهت اطلاع بیشتر خانواده های محترم و همکاران بزرگوار یادآوری می گردد: امروز در سایت آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش مطلبی در واکنش به این خبر درج شده و در پایان آمده است: این جمله که بازگشت نمره به کارنامه دانشآموزان ابتدایی از کجا آمده و چرا این گونه اعلام می شود در جای خود قابل تامل است!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
مدیر کل امور اداری وزارت آموزش و پرورش :اعتراض برخی معلمان به قانون رتبه بندی قابل قبول نیست چرا که معلمی که در کلاس تدریس نمیکند و بیشتر وقت خود را در دفتر مدرسه میگذراند نمیتواند رتبه بالاتری کسب کند /
وزیر آموزش و پرورش:آزمون استخدامی آموزش و پرورش از سوی سازمان سنجش در این وزارتخانه برگزار میشود. مجوز استخدام به طور شفاهی داده شده است. پیگیر موضوع شدیم تا کتباً ابلاغ شود .
احکام یک میلیون معلم در سال جدید درحالی صادر شد که برخی از معلمان نسبت به امتیاز فوقالعاده شغلی اعتراض داشته و معتقدند که در صدور این احکام به عنوان یک نیروی مازاد دیده شدهاند. از آن طرف اما آموزش و پرورش هم اعلام میکند این احکام با دقت و حساسیت زیادی صادر شده و اگر فردی در این زمینه شکایت دارد میتواند اعتراض خود را به صورت مکتوب به این وزارتخانه اعلام کند.
اواخر بهمنماه سال 93 بود که دولت اعلام کرد 35درصد به فوقالعاده شغل کارکنان ستادی دستگاههای دولتی اضافه میشود؛ از طرفی شنیده شده برخی وزارتخانهها تا50درصد حقوق کارکنان خود را افزایش داده اند. این در حالی بود که اخبار منتشر شده حکایت از افزایش 14 درصدی حقوق فرهنگیان در سال 94 داشت. وقتی این خبر منتشر شد تشکلها و نمایندگان فرهنگیان در انتقادات خود مطرح کردند که با تورم موجود و افزایش هزینههای زندگی نمیتوان با حقوق معلمی هزینههای زندگی را تأمین کرد. آنها خواستار اجرای کامل نظام حقوق هماهنگ کارکنان دولت، پرداخت حقالتدریسها و مطالبات معوق هستند. وزیر آموزش و پرورش هم در سخنرانیهای متعدد خود با این انتقادات همراه بود. او در گفتوگو با روزنامه «ایران» نیز گفت: «از وضعیت معیشت و سطح زندگی معلمان شرمنده هستم. معلمان با وجود اینکه در بین کارمندان دولت از بالاترین میزان باسوادی بهرهمند هستند متأسفانه برابر شأن و منزلت شان از حقوق و رفاه برخوردار نیستند و من از این جهت شرمنده معلمان هستم.»
او البته تصریح کرد که پیگیر اجرای قانون خدمات کشوری است، قانونی که از سال 86 تصویب شد و دولت سابق نیز توجهی به آن نداشت. حالا مسئولان آموزش و پرورش در سال جدید خبر از اجرایی شدن بند مهم رتبهبندی معلمان که در قانون خدمات کشوری در آن تأکید شده است میدهند و بر این باورند که با اجرای این قانون بین 160 تا 600 هزار تومان به حقوق شان اضافه خواهد شد. سید حسن حسینی مدیر کل امور اداری وزارت آموزش و پرورش درباره این افزایش حقوق معلمان به خبرنگار «ایران» گفت: «طبق قانون خدمات کشوری باید حقوق معلمان نیز همچون دیگر کارکنان دولت افزایش پیدا میکرد و این قانون در دولت قبل اجرایی نشد و حالا وزیر آموزش و پرورش در تلاش است تا این مطالبه فرهنگیان را اجرایی کند براساس این قانون معلمان به رتبههای پایه ارشد، خبره و عالی تقسیم میشوند و درصدد افزایش مهارتهای حرفهای خود برمی آیند.»
وی درباره اعتراض معلمان گفت: «برخی از معلمان نیروی مازاد آموزش و پرورش هستند و در احکام آنها ضریب 800 نوشته شده است ؛ این دسته از فرهنگیان بیشترین اعتراضات را داشتهاند. این اعتراض قابل قبول نیست چرا که معلمی که در کلاس تدریس نمیکند و بیشتر وقت خود را در دفتر مدرسه میگذراند نمیتواند رتبه بالاتری کسب کند.»
وی در پاسخ به این سؤال که اگر معلمی نسبت به احکام خود اعتراض دارد چه اقدامی باید انجام دهد تأکید کرد: «مسئولان آموزش و پرورش روی احکام معلمان حساسیت بسیاری داشتند و احکام هم بر اساس مهارت معلم ، سوابق علمی و تحصیلی، سوابق کاری و میزان تحقیق و پژوهش فرهنگیان تنظیم شده است و معلمانی که نسبت به احکام خود اعتراض داشته باشند میتوانند به اداره آموزش و پرورش شهر خود مراجعه کنند و موضوع را از آنجا پیگیری کنند.»
وی درباره اجرای طرح رتبهبندی معلمان گفت: «سند تحول بنیادی آموزش و پرورش تأکید میکند که معلمان بر اساس شاخصهای سوابق و مدرک تحصیلی، شرکت معلمان در فعالیتهای مدرسه، داشتن مقالات علمی و پژوهشی، خدمت در مناطق محروم و... بخشی از شرایطی است که برای رتبهبندی معلمان در نظر گرفته شده که باعث ارتقای منزلت اجتماعی و به تبع آن حقوق معلمان خواهد شد. در این درجهبندیها همه معلمان در درجه یک قرار میگیرند، اما ارتقای آنها به درجات بالاتر منوط به احراز شرایطی خواهد بود که برای درجات بعدی رتبهبندی در نظر گرفته شده است که امیدوارم بزودی بتوانیم احکام این رتبهبندی شغلی را هم برای معلمان
صادر کنیم.»
تأیید مجوز استخدام نیروی انسانی در آموزش و پرورش
دیروز وزیر آموزش و پرورش هم از تأیید مجوز استخدام نیروی انسانی در این وزارتخانه خبر داد و گفت: «آزمون استخدامی آموزش و پرورش از سوی سازمان سنجش در این وزارتخانه برگزار میشود. مجوز استخدام به طور شفاهی داده شده است. پیگیر موضوع شدیم تا کتباً ابلاغ شود و به زودی دستورالعمل آن صادر میشود. بر حسب نیاز نیروی انسانی و با توجه به جنسیت، رشته و جایگاه جغرافیایی آموزش و پرورش، توزیع نیازها را اعلام و آزمون را برگزار میکنیم.»
فانی تصریح کرد: «همه جزئیات استخدام نیروی انسانی در آموزش و پرورش و دستورالعمل ابلاغی خواهد آمد. افرادی که در آموزش و پرورش پذیرفته میشوند، یک سال باید در دانشگاه فرهنگیان، آموزش معلمی ببینند و پس از آن به استخدام درمیآیند. همچنین رشتهها و اولویتها مشخص شده است و جزئیات آن در دستورالعمل
اعلام میشود.» وزیر آموزش و پرورش درباره مطالبات معلمان اظهار کرد: «طلبهایی که معلمان از آموزش و پرورش دارند، در حال پیگیری است و اگر پرداخت کنیم، رسانهای اعلام نخواهیم کرد.»
روزنامه ایران
گروه اخبار /
مسئولان استان يزد با برگزاري جلسات مشترك با نمايندگان فرهنگيان، موضوعها و مباحث آنان را به مراجع ذيربط منتقل كردهاند و در حال پيگيري مطالبات فرهنگيان از مجاري قانوني هستند.
محمدعلي طالبي معاون سياسي، امنيتي و اجتماعي استاندار يزد با بيان مطلب بالا به برگزاري چهار نشست جداگانه با نمايندگان فرهنگيان استان اشاره كرد و افزود: دو نشست در سطح استان با حضور نمايندگان فرهنگيان در استانداري يزد و دو نشست ديگر هم در حوزه معاونت سياسي برگزار شد.
او اظهار داشت: خوشبختانه مسئولان استان همواره با جامعه فرهنگيان تعاملات سازنده و خوبي داشتهاند كه نمود عيني آن توجه ويژه استاندار به مصوبات شوراي آموزش و پرورش استان در يك سال گذشته است.
وي با اشاره به نگاه تعاملي و منطقي كه در فرهنگيان استان وجود دارد، اظهار اميدواري كرد تا نتايج مطلوبي از پيگيريهاي استان به دست آيد.
او با اشاره به نام گذاري امسال از طرف مقام معظم رهبري به نام دولت و ملت، همدلي و همزباني يادآور شد: اميدواريم استان يزد كه همواره در كشور، سرآمد و پيشتاز بوده است در تحقق جامع اين شعار نيز پيشگام باشد.
اخيراً جمعي از فرهنگيان استان يزد با تجمع مقابل استانداري خواستار تحقق مطالبات خود از سوي مسئولان شدند، اين عده خواهان اجراي قانون هماهنگ پرداخت حقوق و توجه بيشتر به اوضاع معيشتي و رفاهي خود شدند.
روزنامه اطلاعات
گروه اخبار /
رئيس کل سازمان امور مالياتي کشور با صدور بخشنامه اي، از معافيت حقوق سالانه حقوق بگيران بخش دولتي و خصوصي تا سقف ۱۳۸ ميليون ريال خبر داد.
علي عسکري، با صدور اين بخشنامه که به ادارات کل امور مالياتي سراسر کشور ابلاغ شد، خاطر نشان کرده است:با عنايت به بند(الف) تبصره(۹) قانون بودجه سال ۱۳۹۴ کل کشور،که به موجب آن سقف معافيت مالياتي موضوع ماده (۵۲) قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه جمهوري اسلامي ايران براي سال ۱۳۹۴، مبلغ صد و سي و هشت ميليون ( ۰۰۰ / ۰۰۰ /۱۳۸)ريال در سال تعيين شده است و مازاد آن تا هفت برابر به نرخ ده درصد(۱۰%) و مازاد بر اين به نرخ بيست درصد (۲۰%) براي بخش خصوصي و دولتي و ساير دستگاه هاي اجرائي موضوع ماده (۵) قانون مديريت خدمات کشوري و ماده (۵) قانون محاسبات عمومي کشور تعيين شده است، لذا پرداخت کنندگان حقوق در بخش خصوصي و دولتي و ساير دستگاههاي اجرائي موضوع ماده (۵) قانون مديريت خدمات کشوري و ماده (۵) قانون محاسبات عمومي کشور مکلفند حسب مقررات ماده ۸۶ قانون مالياتهاي مستقيم ماليات بر درآمد حقوق کارکنان خود در سال ۱۳۹۴ را در هر ماه با توجه به مبالغ پرداختي يا تخصيصي تا پايان ماه قبل محاسبه و کسر و ظرف سي روز ضمن انجام ساير تکاليف قانوني به اداره امور مالياتي محل پرداخت کنند.
الف
گروه اخبار /
آمار رسمی کارمندان کشور،بیش از دو میلیون نفر کارمند و یک میلیون نفر بازنشسته :
محمود عسکریآزاد، جانشین معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور گفت: در حال حاضر دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر کارمند و یک میلیون و ۲۲۰ هزار نفر بازنشسته در کشور داریم.
عسکریآزاد با بیان اینکه در هشت سال گذشته ۵۱ درصد ساختار اداری گسترش یافته است، افزود: از سوی دیگر، کیفیت فعالیتهایی که در دستگاههای اجرایی انجام میشود قابل سنجش نبوده و موجب افزایش اعتماد مردم به دولت نمیشود.
وی با اشاره به ظرفیتهای منحصر به فرد کشور ایران نسبت به دیگر کشورهای جهان اضافه کرد: ایران علاوه بر برخورداری از بدنهای جوان، از ثبات سیاسی فوقالعادهای برخوردار است که در هیچ جای جهان یافت نمیشود ؛ بنابراین باید از این ظرفیتها و موقعیت جغرافیایی کشور به نحو احسن استفاده کرده و از آن برای توسعه بهره برد.
جانشین معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور با بیان مراحل فرآیند تهیه برنامه نقشه راه اصلاح نظام اداری کشور که مبتنی بر سیاستهای ابلاغی رهبر معظم انقلاب است، ادامه داد: بررسی وضع موجود، اسناد بالادست و مطالعات و تجربیات گذشته، بررسی مبانی نظری و تجربیات و تبیین اهداف برای هر کدام از عناوین برنامهای مطالعات انجام شده که از جمله مراحل تهیه این نقشه راه بوده است.
عسکریآزاد عنوان کرد: تحقیق سیاستهای کلی ناظر بر هر برنامه و شناسایی و تحلیل اهم فرصتها و چالشهای اصلی نیز از دیگر مراحل فرآیند تهیه برنامه نقشه راه به شمار میرود که متناسب با تمام این موارد، موضوعات استراتژیک اثرگذار بر هر عنوان برنامه تعیین شده است.
وی تصریح کرد: محور مباحث مطرح شده در نقشه راه اصلاح نظام اداری کشور شامل سه جزء نگاه به آینده با عنوان نظام برنامهریزی، نگاه به حال با عنوان اجرا و نگاه به گذشته با عنوان نظام نظارت و ارزیابی است.
جانشین معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور خاطرنشان کرد: مدیریت خارج از این سه جزء نبوده و نظام برنامهریزی نیز بر اساس اسناد بالادستی موجود در کشور است.
عسکریآزاد گفت: در این ساختار در نخستین گام باید نحوه تقسیمبندی مأموریتها و وظایف بین افراد مشخص شود زیرا این افراد هستند که میتوانند با انجام صحیح وظایف خود کشور را به سمت تعالی و توسعه سوق دهند.
وی یادآور شد: بنابراین باید با تقسیم درست و دقیق وظایف در بین افراد تلاش کنیم کشور را به سمت توسعه حرکت دهیم.
پاراف
مدارس غیرانتفاعی بهترند یا دولتی؛ این سوال سالهاست تبدیل به سوال اصلی خانوادههایی شده که فرزندان شان در سن ورود به مدرسهاند. در همه این سالها بین کارشناسان آموزشی و حتی مسئولان آموزش و پرورش دراینباره تفاوت نظر وجود داشته؛ اینکه بچهها به مدارس غیرانتفاعی بروند، پول بیشتری بدهند و مهارتهای مختلفی را یاد بگیرند یا اینکه مدارس دولتی بچهها را جامعهپذیرتر و با جامعه سازگارتر میکند همیشه جزو این اختلافها بوده است. حالا و با نزدیک شدن فصل ثبتنام در مدارس، میزگردی دراینباره با حضور مهدی بهلولی و محمدرضا نیکنژاد، معلم، عزت الله مهدوی، کارشناس آموزشی و معاون آموزشی بعضی ادارات آموزش و پرورش تهران و حمید مدنی، پدر دانشآموزی که در آستانه ورود به مدرسه در اول دبستان است، برگزار شد که شرح کامل آن را میخوانید.
سوالی که از زمان به وجود آمدن مدارس غیرانتفاعی و با گسترش آنها همیشه وجود داشته این است که آیا بهتر است دانشآموزان را به این مدارس فرستاد و برای آنها خرج کرد یا آنها را به شیوهای که همیشه وجود داشته به مدارس دولتی فرستاد و در شرایط معمولیتری آموزش داد. پاسخ کلی به این سوال چیست؟
مهدی بهلولی، آموزگار: در کل، آموزش دولتی بچه را با زندگی و واقعیتهای جامعه آشناتر میکند. من معلم هم مدرسه دولتی و هم مدرسه غیرانتفاعی بودهام و خودم فضای مدارس دولتی را بیشتر میپسندم.
به چه دلیل؟ چون طرفداران مدارس غیرانتفاعی هم دلایل خودشان را دارند.
بهلولی : به این دلیل که در مدارس دولتی اگر دانشآموز توقعی هم دارد، توقع منطقی دارد درحالیکه توقعات دانشآموزان غیرانتفاعی بسیار زیاد است چرا که خیلی از آنها فکر میکنند چون پدرشان برای تحصیل آنها شش هفتمیلیون به مدرسه پول میدهد، او باید به معلم بگوید که چه کار کند و چنین دیدی دارد. بعدها هم با همین دید به مردم نگاه خواهد کرد. این درحالی است که دانشآموز باید همیشه مرجعیت معقول و مشروع معلم را بپذیرد، اما خیلی مواقع میبینیم که وقتی بین دانشآموز و معلم، اختلافی پیش میآید، مدرسه غیرانتفاعی ترجیح میدهد که معلم را عوض کند چون در مدرسه غیرانتفاعی هر دانشآموز پنج تا ششمیلیون برایش سود دارد و بنابراین به نفعش است که معلم را عوض کند و همه اینها را دانشآموزان میبینند. من سالهاست که در مدارس غیرانتفاعی میبینم به دلیل اختلاف بین دانشآموز و معلم، معلم از مدرسه میرود. به نظرم در مدارس غیرانتفاعی بیشتر ظاهرسازی صورت میگیرد اما کار اصولی برای دانشآموزان انجام نمیشود.
حمید مدنی، پدر یک دانشآموز اول دبستانی: اما نمیتوان گفت که همه خدماتی که مدارس غیرانتفاعی ارایه میکنند، ظاهرسازی است. در تعدادی از این مدارس مثلا گفته میشود که وقتی دانشآموز به چهارم دبستان رسید، زبان انگلیسی و یکی دو زبان دیگر را کاملا بلد است یا ... البته نمیدانم این موضوعات چقدر محقق میشود.
بهلولی: از نظر من این موضوعات در آمریکا هم محقق نمیشود. تعدادی از نویسندگان و محققان آمریکایی هستند که معتقدند همه این خدمات در مدارس، دکور و برای جذب مشتری است.
یعنی میتوان اهداف فعالیت این مدارس را بیشتر اقتصادی دانست تا آموزشی؟
بهلولی: بله کاملا این مدارس به صورت تجاری و پولی فعالیت میکنند. آموزش و پرورش باید در یک فضای پرورشی و دولتی که با واقعیت اجتماعی سازگارتر است و بدون دادن امتیاز ویژهای به افراد، فعالیت کند.
احتمالا به خاطر همین هم بود که وقتی بحث واگذاری ٩٠٠ مدرسه به بخش غیردولتی پیش آمد، تعداد زیادی از کارشناسان آموزشی مانند شما و البته نمایندگان مجلس دراینباره انتقاد داشتند.
محمدرضا نیکنژاد، آموزگار: درست است و به همین دلیل هم مجلس جلوی این طرح ایستاد. تعداد زیادی از خانوادهها مانند آقای مدنی به دنبال این هستند که فرزندان شان را در مدارس غیرانتفاعی ثبت نام کنند و این به دلیل آن است که شناختی از فضای این مدارس ندارند. الان شما نگاه کنید در این جمع سه معلم حضور دارند و هیچ کدام مان بچههایمان را به مدارس غیرانتفاعی نفرستادهایم. همینکه خانوادهها به این مدارس میروند و آنها میگویند این مدارس هوشمندند، برنامههای اضافه دارند و ... آنها را راضی میکند. من یادم است که در دبیرستان غیرانتفاعیای کار میکردم که آنها دو تا کارنامه میدادند؛ یک کارنامه برای پدر و مادر و یک کارنامه برای خودشان. پدر و مادرها کارنامهای را تحویل میگرفتند که نمرههای بچههایشان همه ١٩ و ٢٠ بود و این درحالی بود که آنها کارنامه واقعی را در دست نداشتند. این روند ادامه داشت تا سوم دبیرستان و وقتی دانشآموزان به امتحانات نهایی میرفتند، ٣٠درصد قبولی داشتند. همه اینها نشان میدهد که این مدارس کاملا مشتری محورند.
از نظر تربیتی شما چه مواردی را در این مدارس دیدهاید که با مدارس دولتی فرق داشته است؟
نیکنژاد: این مدارس به شدت تحت نظارت دولتند و برنامههایشان نمیتواند با سیاستهای آموزشی زاویه پیدا کند. در مدارس دولتی چون معلمان رسما حقوق بگیرند و به خیلی از مسائل اهمیت نمیدهند، بچه در کنار بچههای دیگر رشد طبیعیتری دارد ولی در مدارس غیرانتفاعی چون ایزوله است، فشارهای آموزشی بیشتری به بچهها میآید و همین اجازه نمیدهد که بچه رشد طبیعی خودش را داشته باشد؛ یعنی عموما این بچهها دچار آسیبهای روانی اجتماعی میشوند یعنی یا بسیار آزاد بار میآیند یا افسرده، تعدادی از آنها نیز شرایط بهتری پیدا میکنند. البته باید اضافه کنیم که درصد کمی از مدارس در مقطع دبیرستان خوبند چون با گزینشهای مختلف فعالیت میکنند؛ مثلا یک آزمون ورودی دارند و بهعنوان مثال دوهزار نفر شرکت میکنند و از میان آنها ١٠٠ نفر انتخاب میشوند و این نشان میدهد که بچههایی با کیفیت فکری و آموزشی بالاتری به این مدارس راه پیدا میکنند.
مدنی: ولی موضوعی که دراینباره وجود دارد این است که مدارس غیرانتفاعی از خودشان فضایی میسازند که مدرسه، بهترین معلمها را جذب میکند و بنابراین پدر و مادرها میگویند معلم موضوع مهمی است و از این نظر دلگرمی پیدا میکنند. از طرف دیگر تعداد بچهها در مدارس غیرانتفاعی کمتر است و خب این موضوع مهمی است یا گفته میشود در این مدارس فضا رقابتیتر است. چنین تبلیغاتی درباره مدارس غیرانتفاعی وجود دارد. یا از طرف دیگر وقتی اسم یک مدرسه غیرانتفاعی در میرود، کادر آن مدرسه سعی میکند که کیفیت آموزشیاش را بالاتر ببرد.
مهدوی: من چندسالی بهعنوان معاون آموزشی منطقه کار میکردم. ما مدارس را طبقهبندی میکردیم و ... . واقعیت این است که در مدارس دخترانه وضع مدارس دولتی بهتر از پسرانه است و همیشه این وجود داشته است چون درگیریها و اجتماع گریزیها در دختران کمتر است و خانواده خیلی راضی بودند. نکته دیگر این است که اگر مدرسه غیرانتفاعی ادعا کند که بهترین معلم را آورده است، باید خانوادهها این موضوع را بررسی کنند. معلم تمام وقت در مدرسه دولتی کار میکند و در دوره ابتدایی باید حداقل چهار روز در مدرسه باشد بنابراین او نمیتواند یک معلم کارآمد در مدرسه غیرانتفاعی باشد مگر اینکه مامور شده باشد. از طرف دیگر در مدارس دولتی بیشترین نقش را معلم دارد. موضوع دیگر این است که براساس مطالعات ما، شاخصترین مدارس در منطقه ١٢، مدارس دولتی بودند.
در مناطق مرکزی و شمالی چطور؟
مهدوی: حالا مثلا من مدارس دولتی منطقه ٣ را بررسی میکنم. باز هم این بررسیها نشان میدهد که اولا مدیر در مدرسه و بهویژه در دوره ابتدایی نقش دارد ولی نقش اول را معلم دارد؛ یعنی اگر خانوادهای خواست که فرزندش را در اول ابتدایی ثبت نام کند، اول از همه باید ببیند که معلم او کیست.
خب مسأله اینجاست که وقتی خانوادهها میخواهند فرزندشان را در مدرسهای مثلا برای دوره اول ابتدایی ثبت نام کنند، مسئولان آن مدرسه میگویند که بهترین معلمها در آن مدرسه تدریس میکنند. مسلما همه پدر و مادرها هم به کارشناسان آموزشی یا ناظران مدارس دسترسی ندارند و خیلی وقتها حتی نمیتوانند معلمی را که قرار است به فرزندشان درس بدهد، ببینند.
مهدوی: راه این موضوع این است که پدر و مادرها به سراغ بچههای کلاس دومی بروند و از آنها درباره معلمان سوال کنند. مثلا ما در همین منطقه ١٢ معلمی داشتیم که بیماری روانی داشت و کلاس را به هم ریخته بود و اولیا از او شکایت میکردند. فقط کافی است که وقتی بچهها تعطیل میشوند، اولیا از آنها و پدر و مادرهایشان درباره معلمها سوال کنند. همین الان هم بهترین وقت برای تحقیق دراینباره است چون بهترین زمان برای ثبتنام دانشآموزان، اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت است.
بهلولی: من شخصا برای دوره ابتدایی پسرم اول از منطقه درباره بهترین مدارس پرسیدیم. بنابراین پدر و مادرها به ادارههای مناطق هم میتوانند مراجعه کنند و درباره بهترین مدارس از آنها سوال کنند. البته بعضی وقتها این تلاش به نتیجه نمیرسد اما میتوان با زدن کانالهایی به نتیجه رسید. موضوع مهم اینجاست که ما هم مدرسه دولتی و غیرانتفاعی خوب داریم و هم بد.
از نظر شما فرق مدرسه غیرانتفاعی خوب و بد چیست؟
بهلولی: مدرسه غیرانتفاعی خوب، مدرسهای است که از همان اولش یک سرمایهگذار بوده و بعد از ١٥سال توانسته دانشآموز جذب کند، به همین دلیل آزمون ورودی برای ورود دانشآموزان در نظر گرفته است. مدرسه غیرانتفاعی بد، مدرسهای است که تعدادی افراد با سرمایه پایین یک خانه را اجاره و کلاسبندی کردهاند و مجبور است دانش آموزانش را با هر اخلاق و کیفیتی نگه دارد تا پول او را از دست ندهد، بنابراین معلمانش هم همه ناراضیاند. مدرسه دولتی خوب با یک مدیریت قوی و معلمان خوب طی چندسال خودش را بالا کشیده و خوب کار میکند؛ به هرحال این مسائل باید از ادارات مناطق پرسیده شود ولی درنهایت به نظر من اگر خانوادهای یک موسسه دولتی خوب برای دانشآموزش پیدا کند، به تربیت انسانی و هماهنگ با زندگی معمول او بیشتر توجه کرده است.
موضوع دیگر این است که ما با خانوادههایی روبهرو هستیم که توان مالیاش را دارند و وقتی میبینند یک مدرسه غیرانتفاعی انواع و اقسام کلاسها را برای دانشآموزانش برگزار میکند و خدمات مختلفی به فرزندشان ارایه میدهد، ترجیح میدهند او را در آن مدرسه ثبت نام کنند نه یک مدرسه غیردولتی که هیچکدام از این خدمات را ارایه نمیکند. ما باید چطور این خانوادهها را راضی کنیم که مدارس دولتی برای فرزندشان بهتر است؟
نیکنژاد: بگذارید من دراینباره یک مثال بزنم. پسر من تا سوم راهنمایی سه چهارتا رشته مختلف مانند سوارکاری، موسیقی و ... را پیش میبرد ولی فشارهای مختلف باعث شد که او ادامه ندهد. ارزیابی من بعد از ٢٣سال معلمی این است که هرچه بگذاریم بچه راحتتر باشد و فشار آموزشی روی او کمتر باشد آن لحظه تصمیمگیری، راحتتر تصمیم میگیرد، بهویژه پسران.
چرا؟ مگر فرق دختران و پسران دراینباره چیست؟
نیکنژاد: چون دختران رقابتهایی بین خودشان دارند و البته از نظر اجتماعی محدودترند؛ یعنی حتی گاهی در خانوادهها هم آزادی عمل ندارند اما پسرها اینطوری نیستند و آزادترند. این شاید یکی از عاملهایی باشد که دختران بیشتر در درسشان تمرکز دارند و شاید این را بهعنوان یک شاخص در زندگیشان انتخاب میکنند. این موضوع در ٧٠درصد ورودیهای دانشگاه که دخترند هم خودش را نشان داده است. ما باید به سمتی برویم که به جای اینکه تمرکزمان روی آموزش بچه و بهویژه در دوره ابتدایی باشد، به این فکر کنیم که او چطور رشد کند و چطور با همکلاسیهایش بهتر ارتباط برقرار کند و ... .
نکته دیگری که وجود دارد این است که در سالهای اخیر و بهویژه در میان خانوادههای با توان مالی بالا و تحصیلات عالی نوعی نگاه به وجود آمده مبنی بر اینکه کلا فرزندان شان را به مدرسه نفرستند و حتی مدارسی شکل گرفته که کلا از سیستم آموزشی رسمی جدا هستند و کتابهای اختصاصی خودشان را تدریس میکنند. از طرف دیگر هم در تعدادی از خانوادهها، از ترس اینکه فرزندان شان در سیستم آموزشی آسیب ببینند، در خانه درس میخوانند و فقط برای دادن امتحان به مدرسه میروند. از نظر شما پیامد این موضوع چیست و چه تاثیری روی این بچهها میگذارد؟
بهلولی: از نظر من اولین پیامد این موضوع این است که آن جامعهپذیری لازم در این بچهها شکل نمیگیرد. فرض کنید من بچهام را در یک محیط ایزوله بزرگ کنم، او وقتی بیرون بیاید ارتباط اجتماعی و ... بلد نیست. ما باید بچههایمان را رشد دهیم. ما باید بچه را برای زندگی اجتماعی آماده کنیم، اگرچه ساختار الان این موضوع را انجام نمیدهد ولی نمیتوانیم بگوییم که تعطیل شده است. این بچهها به نظر در این زمینه بسیار آسیبپذیر خواهند بود. ولی به هرحال اگر خانوادهای این کا را میکند باید همه شرایط این موضوع را در نظر بگیرد.
اگر بخواهیم همان بحث تفاوت میان مدارس دولتی و غیرانتفاعی را پی بگیریم، موضوعی که وجود دارد این است که همانطور که گفتیم مدارس غیرانتفاعی درباره خدماتشان تبلیغات زیادی میکنند ولی وقتی با دانشآموزان این مدرسه صحبت میکنیم، میبینیم که از نظر روشهای تربیتی و آموزشهای مختلف درباره مهارتهای زندگی و ... هیچ آموزش اضافهای برای آنها در این مدارس وجود ندارد. این موضوع قابل توجه است چرا که این فکر را به ذهن میرساند که انگار این مدارس همان دکورهاییاند که وقتی بچهها وارد آنها میشوند، هیچ چیز اضافهای که واقعا به درد زندگی اجتماعیشان بخورد، دریافت نمیکنند.
مهدوی: واقعیتی که الان وجود دارد این است که آموزش و پرورش کلیتی دارد که سطح آگاهیهای مدیران و معلمان تا حدودی با هم برابر است. نکته بعدی این است که مدارس غیرانتفاعی ترجیح دادهاند که به جای مدیریت آموزشی و وارد شدن به فضای جدیدتر، بیشتر پرستاری آموزشی کنند؛ یعنی مثلا من وقتی بچهام را به غیرانتفاعی میفرستم همه عوامل مامور میشوند که دایم او را کنترل کنند و برنامه اضافه به او بدهند. از طرف دیگر در ایران اختلاف طبقاتی آموزشی زیادی وجود دارد؛ مثلا مدارسی وجود دارند که دو زمین فوتبال، استخر، اردوهای خاص، نیروهای هنری درجه یک و ... دارند درحالیکه این امکانات در اختیار مدارس دولتی نیست. حالا باید دید این پرستاری موجب تغییر و تحول کیفیت میشود یا نه. قطعا کسانی که امکانات شان بیشتر است در یک رقابت کشنده جلوتر میافتند. ما باید اول تعریف مان را روشن کنیم مثلا در دوره ابتدایی آیا آموزش زبانهای مختلف اولویت است یا نه. موضوع دیگر این است که در این میان مدارسی موفق شدهاند که به صورت مجتمع درآمدهاند و به دنبال اهداف مختلفی در آموزش و پرورش هستند.
نیکنژاد: چون ساختار آموزشی ما تعریف شده و متصور است، هیچ فرقی بین مدارس دولتی و غیرانتفاعی نیست، بهویژه در مسائل پرورشی، دولت نظارت سفت و سختتری دارد. اما به هرحال باید گفت که برنامه پرورشی خاصی وجود ندارد. بناهای فکری مشکل دارد و در یک برهمکنش مخرب همه تاکیدش بر نمره دانشآموز است. من دانشآموزی داشتهام که از همان اول ابتدایی تا دبیرستان غیرانتفاعی بوده و وقتی تحصیلش در مدرسه تمام شده، هیچ هنر اضافهای نداشته است.
به عنوان جمعبندی برای این بحث، بالاخره برای ثبتنام در مدارس و بهویژه برای دوره ابتدایی، پاسخ به نگرانیهای خانوادهها برای ثبتنام در مدارس مختلف چیست؟
مهدوی: دوره ابتدایی به نظر مهمترین قسمت آموزش و پرورش است. اهدافی هم که برای این دوره مشخص شده نشان میدهد که باید بیشتر به فضای علایق و فضای بازی، ورزش، موسیقی و ... نزدیک شویم.
نکته دیگر هم این است که وقتی اولیای دانشآموز به دنبال مدرسه میگردند باید به دنبال مهمترین مسأله، یعنی معلم باشند و کارآمدی و برنامهریزی او. نکته بعد این است که عملا در آموزش و پرورش ما نوعی تضاد بین اهداف دولتی و اهداف خانوادهها وجود دارد. از طرف دیگر دولت باید نگرش جدیدی به آموزش و پرورش داشته باشد و این را در جامعه جا بیندازد.
روزنامه شهروند
گروه اخبار /
بیش از ۲۰۰ معلم در بوشهر صبح امروز (دوشنبه ۲۴ فروردین) مقابل اداره آموزش و پرورش این استان تجمع کردند.
معلمان معترض خواستار افزایش دستمزد و بهبود وضعیت معیشتی خود هستند.
یک معلم در بوشهر در تشریح مطالبات معلمان حاضر در تجمع گفت «معلمان خواستار هماهنگ شدن حقوق خود و سایر کارمندان دولت هستند.»
«فتح الـله قاسمی» تصریح کرد: معلمان میخواهند همانند سایر کارمندان دولت به آنها بهاء داده شود. آقای رئیس جمهور یا وزیر آموزش و پرورش فیش حقوقی معلمان و کارمندان را کنار هم بگذارند و خود از نزدیک ببینند فرهنگیان در چه شرایطی به سر میبرند.
گفتنی است معلمان معترض در دو روز گذشته نیز مقابل اداره آموزش و پرورش استان بوشهر تجمع کرده بودند.
گزارش شده که تجمعات مشابهی در سایر شهرهای استان بوشهر نظیر برازجان و تنگستان برگزار شده است.
معلمان ناراضی در سراسر ایران در دو ماه گذشته در اعتراض به وضعیت معیشتی خود بارها مقابل ادارات آموزش و پرورش، استانداریها و مجلس تجمع کردند.
ایلنا
گروه اخبار /
روز دوشنبه ، بیست و چهارم فروردین ؛ آقای علی پورسلیمان ، مدیر گروه سایت سخن معلم در یک گفت وگوی ( مناظره ) زنده ی رادیویی ( رادیو گفت و گو ) با آقای دکتر حمید رضا حاجی بابایی ، وزیر سابق آموزش و پرورش و آقای علی زرافشان ، معاونت آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش به بحث و بررسی در مورد چالش های نظام آموزشی و تربیتی کشور و موضوع پژوهش می پردازند .
زمان مناظره : ساعت 30 / 16