رتبه بندي معلمان بعد از كش و قوس فراوان از مرحله تصويب هيات دولت به سلامت گذشته و به قول وزير محترم دكتر فاني،كارشناسان وزارتخانه در حال تعريف ضوابط و چارچوب هاي اجرايي جهت رتبه بندي معلمان سراسر كشور هستند.
بنا به نظر اكثر كارشناسان ،من جمله جناب دكتر فاني، كه در اين زمينه اظهار نظر نموده اند؛كسب مدارج تحصيلي دانشگاهي توسط معلمان از عوامل اصلي ارتقا از يك رتبه به رتبه بالاتر خواهد بود.حال قسمت جالب ماجرا به اين جا مي رسد كه اخيرا معاونت محترم رياست جمهور و رئيس سازمان مديريت و برنامه ريزي كشور در دستورالعملي قاطع به تمامي وزارت خانه ها و ارگان هاي دولتي (من جمله آموزش وپرورش) موضوعي به عنوان مجاز بودن ادامه تحصيل كاركنان تا سقف حداكثر يك مقطع بالاتر از مدرك زمان استخدام را ابلاغ كرده اند و نيز تصريح شده است كه مدارك بالاتر فاقد ارزش اداري خواهند بود.
حال به قول معروف ما فرهنگيان مصداق مثل معروف “آش نخورده و دهان سوخته” هستيم؛قبلاً ادامه تحصيل مي داديم و ارتقاي مان به حدي ناچيز بود كه سال ها طول مي كشيد كه هزينه هاي صرف شده را برگرداند؛ و حال قبل از رتبه بندي شدن، ادامه تحصيل مان را ممنوع كردند.
قابل ذكر است قريب به اتفاق معلمين فعلي فارغ التحصيل قبل از سال 1390مراكز تربيت معلم هستند كه به صورت كاردان (فوق ديپلم) استخدام شده و وارد آموزش وپرورش شده و بعدها ادامه تحصيل داده اند.
با توجه به اين تناقض به نمايندگي از اقشار محترم فرهنگي از جناب آقاي دكتر فاني خواهانم كه سريعاً در هيات دولت اين موضوع را مطرح نموده و تا كار از دست خارج نشده فرهنگيان معزز را از شمول اين قانون مستثني فرمايند.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
« آيا با داشتن فرزندان تحصيل كرده بيكار - حقوق زير خط فقر- بيمه سر درگم و اجباري و صندوق ذخيره فرهنگيان نامعلوم، رفاهي براي معلم باقي مانده است؟»
«يك معلم نه كارانه ماهيانه دارد نه اضافه كار، نه حق مسكن دارد و نه حق اياب و ذهاب، نه حق ماموريت دارد و نه حق شيفت، نه بن خريد كالا دارد و نه كمكهاي غير نقدي ماهيانه، نه پاداش آخر سال دارد و نه مانند شركتهاي دولتي پاداش بستن حسابها، نه مانند برخي از كاركنان، وامهاي چند ده ميليوني با درصدهاي پايين جهت خريد خودرو و آپارتمان دارد.»
«حق اولاد براي يك معلم ٢۵ هزار تومان است. يا معلمان چيزي به نام حق مسكن ندارند. هيچ وامي نميتوانند از طريق آموزش و پرورش دريافت كنند يا چيزي به نام بن كالا كه در ديگر سازمانها مرسوم است در ميان معلمان وجود ندارد.»
اين گزيدهاي ازاظهارنظرهاي معلمان است كه ترسيمكننده شرايط سخت رفاهي و معيشتي آنهاست، شرايطي كه معلمي را با تهديدات جدي مواجه ساخته است و معلمان را مجبور كرده به مشاغل دوم وسوم روي آورند، واقعيت تلخي كه مسوولان نيز به آن اذعان دارند.
وزير آموزش و پرورش ميگويد: معلمان ما با وجود اينكه در بين كارمندان دولت از بالاترين ميزان باسوادي بهرهمند هستند، متاسفانه برابر شأن و منزلتشان از حقوق و رفاه برخوردار نيستند و من از اين جهت شرمنده معلمان هستم.
وي در جاي ديگري با اشاره به نقش اصلي و محوري معلمان در موفقيت برنامههاي وزارت آموزش و پرورش گفته: متن، اساس و محور دستگاه تعليم و تربيت معلم است و همه برنامهها و طرحها و تغييرات بايد در خدمت معلم و دانشآموز باشد. فاني ادامه ميدهدكه: بهبود رفاه معلم يك سياست جدي است و بايد با اقدامات رفاهي در مسير افزايش انگيزه و ارتقاي شايستگيهاي حرفهاي معلمان قدم برداريم.
سيدمحمد بطحايي، معاونت پشتيباني وزارت آموزش و پرورش هم گفته: اولويت اول در وزارت آموزش و پرورش خدمت به معلمان و ارتقاي سطح رفاه، معيشت، منزلت و شأن اين قشر زحمتكش است، ما در آموزش و پرورش دولت يازدهم تمام تلاش خود را انجام ميدهيم تا بتوانيم با بهينه كردن منابع بخشي از آنها را به سمت امور رفاهي و معيشتي همكاران هدايت كنيم. چون همه از جناب آقاي وزير گرفته تا همه همكاران ايشان در سطوح مختلف باورشان بر اين است تا زماني كه معلم به يك سطح قابل قبولي از رفاه و معيشت نرسد، سرمايهگذاري روي ساير مولفههاي نظام آموزش و پرورش بيفايده خواهد بود.
اين به اين معناست كه اگر ما فضاي آموزشي خوبي داشته باشيم، كتابها و منابع آموزشي خيلي خوبي داشته باشيم، تجهيزات آموزشي با كيفيتي در مدرسه داشته باشيم، اما معلم ما، معلمي نباشد كه از سطح رفاه و معيشت نسبتا قابل قبولي برخوردار باشد، قطعا آنها ناكارآمد خواهند بود. معلم بايد به يك سطح قابل قبولي از معيشت و رفاه برسد تا بتواند تمام انرژي خود و فكرش را براي تعليم و تربيت بچهها به كار بگيرد.
نظام هماهنگ رفاهي وشناسنامه رفاهي معلمان
آموزش و پرورش مطالعاتي را در رابطه با روند يكپارچهسازي خدمات رفاهي انجام داده و براساس اين طرح كه تاكنون مطالعات آن انجام شده يك شناسنامه رفاهي پيشبيني شده است. علي اصغرطلوعي، رييس اداره رفاه وزارت آموزش و پرورش با اعلام اين خبر گفته بود: طبق شناسنامه رفاهي مشخص ميشود كه يك فرد فرهنگي از بدو ورود چه خدماتي را به چه مقدار و تعداد ميتواند استفاده كند يا اينكه تاكنون به چه ميزان از خدمات بهرهمند شده است، بهطور مثال خدماتي مانند مراكز آموزشي و رفاهي، تعاوني مسكن، تعاوني مصرف، بيمه پايه و بيمه درمان. وي در مورد كاركرد اين طرح در سخناني تكميلي گفته: طرح شناسنامه رفاهي كمك ميكند تا تمام همكاران در مرحله اول از خدمات رفاهي موجود، مطلع شوند و در بدو ورود طبق شناسنامه رفاهي خود ميدانند چه زماني از چه خدماتي ميتوانند استفاده كنند، همچنين از خدمات رفاهي آموزش و پرورش نيز مطلع ميشوند.
رييس اداره رفاه وزارت آموزش و پرورش همچنين ابراز داشته بود كه: طرح مطالعاتي شناسنامه رفاهي انجام شده است البته براي اجرا نياز به همكاري برخي دستگاههاي برونسازماني داريم بهطور مثال در بحث مسكن فرهنگيان قطعا به همكاري سازمانهاي ذيربط براي ساخت مسكن يا واگذاري زمين نياز داريم هماكنون اين طرح به استانها ارايه شده است تا بازخورد آن را دريافت كنيم و پس از آن وارد مذاكره با ساير دستگاهها شويم.
اداره تعاون
در مناطق و ادارات كل و وزارت آموزش و پرورش واحدي به نام تعاون و رفاه معلم وجود دارد كه وظيفه آن تامين رفاه معلمان است؛ وظيفهاي كه براي رفع دغدغههاي معلمان بر دوش كارشناسان و كاركنان اين بخش گذاشته شده است تا با اجراي آن معلمان بدون نگراني در كلاس درس با علاقه و انگيزه به ايفاي نقش معلمي خود بپردازند.
ارايه خدمات رفاهي از قبيل بيمه، وام و تسهيلات بانكي، تامين مراكز اقامتي و تفريحي و ورزشي، خدمات بهداشتي و درماني و تسهيلات مسكن و خودرو و... وظيفه اين بخش است.
هر معلمي كه وارد سيستم آموزش و پرورش ميشود از همان ابتدا بايد تحت حمايت اين واحد قرار بگيرد اما متاسفانه به دليل ضعف اطلاعرساني برخي معلمان از همين حداقل خدمات نيز بيبهره ميمانند.
صندوق رفاه فرهنگيان
در هر ادارهاي يك صندوقي به نام صندوق رفاه وجود دارد كه با پساندازهاي خود معلمان ميچرخد كه به تناسب مبلغ پسانداز شده و مدت آن به ترتيب اولويت يا تشخيص ضرورت به اعضا وام ميدهد؛ وامي كه فقط كارمزد دارد و سودي به آن تعلق نميگيرد اما مبالغ آن بسيار ناچيز است فقط به درد گرههاي كوچك زندگي معلمي ميخورد.
با وجود اين باز هم معلمان چندان از عملكرد اين صندوقها رضايت ندارند. يكي از فرهنگيان در اعتراض به نحوه عملكرد اين صندوقها ميگويد: «چرا اكثر فرهنگيان مبالغي سه تا چهار ميليوني در صندوقهايي تحت عنوان صندوق رفاه فرهنگيان ذخيره ميكنند اما فقط يك وام اندك دريافت ميكنند؟ چه بهتر است مسائل وامها، حقوق و حسابداريها در يك صندوق تجميع شود و با عنوان بانك فرهنگيان فعاليت كند تا از اين راه يك امر اقتصادي هم صورت گيرد.» يا معلم ديگري چنين ابراز ميدارد: «بعضي همكاران تا سه ميليون در صندوق اداره موجودي دارند ولي فقط ٩ ميليون وام تعلق ميگيرد ولي وام مسكن در بعضي نهادها تا ٥٠ ميليون تعلق ميگيرد.»
صندوق ذخيره فرهنگيان
يكي از مراكزي كه انتظار ميرود براي تامين رفاه معلمان كاري انجام دهد صندوق ذخيره فرهنگيان است؛ صندوقي كه معلمان با عضويت در آن ماهانه مبلغي از حقوقشان كسر و به حساب صندوق واريز ميشود و معادل آن را هم دولت واريز ميكند كه هنگام خروج عضو، اين دو مبلغ بهعلاوه سود سرمايه به اعضا پرداخت ميشود.
آخرين اخبار حكايت از عضويت نزديك به ٥٠٠هزار فرهنگي در اين صندوق دارد و به گفته مسوولان صندوق، سرمايه آن حدود هفت هزار ميليارد تومان است. اين صندوق كه بهصورت هيات امنايي با رياست وزير آموزش و پرورش اداره ميشود بهشدت مورد انتقاد معلمان است و نتوانسته اعتماد اين قشر را به دست آورد؛ اعتمادي كه اگر جلب شود ميتواند پشتوانه بسيار قدرتمندي براي ادامه كار و موفقيت اين مجموعه اقتصادي باشد و تاثير عميق و گستردهاي را بر وضعيت رفاهي معلمان بگذارد.
بانك سرمايه يا بانك فرهنگيان
«تاسيس بانك فرهنگيان يك ضرورت اجتنابناپذير است، چرا كه اين بانك ميتواند سرمايهگذاريهاي بسياري در ارتباط با آموزش و پرورش انجام دهد، پولهاي هنگفتي توسط وزارت آموزش و پرورش براي بيمههاي دانشآموزي، كارمندي و موارد ديگر پرداخت ميشود كه اين بانك يا صندوق ذخيره ميتواند پول آموزش و پرورش و فرهنگيان را دراختيار گرفته و چرخش آن ميتواند براي فرهنگيان درآمد زيادي داشته باشد.»
اين سخنان فاني، وزير آموزش وپرورش است كه بر ضرورت تاسيس بانك فرهنگيان تاكيد دارد؛ ضرورتي كه معلمان هم با آن موافق هستند هر چند به اجراي موفق آن اميدوار نيستند. يكي از معلمان در اهميت و ضرورت تاسيس بانك فرهنگيان ميگويد: «مجموعه عظيم فرهنگيان چرا نبايد مانند ساير ارگانها بانك داشته باشند و حقوقمان به بانك ملي واريز شود و اين بانك هم با بردن اين همه سود از حقوق همكاران هيچ گونه خدماتي به فرهنگيان ارايه نكند.»
البته صندوق ذخيره فرهنگيان با سهم قريب به ٥٠درصد در بانك سرمايه شريك است و يك تجربه بانكي را دارد؛ تجربهاي كه مانند ساير خدمات مختلف نتوانسته اعتماد معلمان را به دست آورد به همين دليل اكثر معلمان پس از بازنشستگي از عضويت آن خارج ميشوند در حالي كه با ارايه خدمات و سياستهاي اعتمادساز ميشود از اين سرمايه عظيم درگردش معلمان استفادههاي فراواني برد ويك بانك مستقل ويژه فرهنگيان تاسيس كرد.
گروه اخبار /
در این قسمت از برنامه «مناظره» میشنویم: " نظام آموزشی کشور و معادلات غلط در آن "
در این قسمت از برنامه «مناظره» میشنویم.
«دوست دارید در آینده چه کاره شوید؟» جمله تکراری بود که همه ما در دوران تحصیل بارها آن را از سوی معلمان خود شنیده بودیم اما، همه بیآنکه زیاد دغدغه آن را داشته باشیم بر اساس آنچه پسند اطرافیان و والدین مان بوده است برای مثال دکتر یا مهندس بودن و عناوین بهاصطلاح دهان پرکن را برای شغل آینده خود معرفی میکردیم، بیآنکه لحظهای به این بیندیشیم که آیا این کشور به راننده، نانوا، فروشنده و یا مشاغلی از این دست نیاز ندارد؟
طرح هدایت تحصیلی دانشآموزان برای ایفای شغل در آینده قرار است از سال آینده در مدارس اجرا شود.
گفت و گوی رادیو معارف با « علی پورسلیمان » پیرامون وظایف دستگاه های اجرایی و نهادهای انقلاب اسلامی در گسترش فرهنگ عفاف و حجاب بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی ( وزارت آموزش و پرورش )
{بخش اول را در این جا بشنوید }
{ بخش دوم را در این جا بشنوید }
« مطابق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مورخ 13 دي 1384 وظایف مختلفی برای دستگاه اجرایی و نهادهای دولتی برشمرده شده است .
وزارت آموزش و پرورش یکی از این دستگاه هاست .
رادیو معارف در گفت و گویی با علی پورسلیمان ، مدیر گروه سایت سخن معلم ، به ارزیابی بندهای 9 و 10 این قانون پرداخته است .
( 9- تعيين رنگها و مدلهاي متنوع در پوشش دانش آموزان با رعايت موازين و ضوابط شرعي جهت تأمين سلايق مختلف.
10- محرم سازي محيطهاي آموزشي و پرورشي و اداري به منظور ايجاد زمينه بروز نيازهاي دختران با حفظ سادگي و موازين و ضوابط شرعي براي جلوگيري از خودنمايي آنها در مجامع عمومي. )
وضع بهداشت مدرسه ها از سه جنبه قابل بررسی و توجه است. فردی، اجتماعی و دیگری روانی. که هر یک به جای خود می تواند موضوع گفت و گوی مستقلی باشد. نخست درباره بهداشت فردی،یکی از مهمترین وظیفه های نوین آموزش و پرورش افزون بر فراهم نمودن زمینه های بهداشت فردی، آموزش و نهادینه کردن این گونه رفتارها است که کم و بیش در دوره دبستان انجام شده و پیگیری می شود. اما به دلیل رها شدن آن و البته نبود زمینه های خانوادگی و اجتماعی چندان بازتاب بیرونی نمی یابد و دیده نمی شود.
البته گمانم این است که پرسش شما درباره بهداشت فردی دانش آموزان و وضع بهداشتی مدرسه ها باشد اما به هر روی نمی توان این سه جنبه از بهداشت را از یکدیگر جدا نمود. ببینید وضع بهداشتی مدرسه ها به موقعیت فرهنگی خانواده ها و جغرافیایی مدرسه بستگی دارد. برای نمونه دانش آموزانی که در خانواده های حساس به رعایت بهداشت پرورش یافته اند به شکل خودکار رفتارهای بهداشتی انجام می دهند و خانواده ها نیز با حساسیت فراوان مدرسه را در این زمینه پایش می کنند و خود نیز برای ایجاد محیطی بهداشتی حاضرند هزینه کنند ، اما به لحاظ جغرافیایی نیز گرچه باز هم خانواده و پرورش آن ها موثر است اما امکانات مالی و بودجه حرف اول را می زند.
برای روشن شدن موضوع چند نمونه می آورم. چند سال است که سرانه مدرسه ها یعنی بودجه جاری مدرسه مانند هزینه های آب و برق و تلفن و تعمیرات و از جمله هزینه های بهداشتی، یا پرداخت نشده و یا قطره چکانی و بسیار ناچیز پرداخت می گردد. از این رو در شهرهای بزرگ که وضع اقتصادی خانواده ها بهتر است مسئولان دست مدیران را برای دریافت کمک های مردمی باز گذاشته و اتفاقا یکی از مواردی که مدیران با آن می توانند خانواده ها را برای دریافت کمک همراه کنند و بیشترین تاثیر را در جمع آوری پول دارد، بهانه رسیدگی به وضع بهداشتی مدرسه است و تا حدودی این مسائل رعایت می شود ، اما در مناطقی که وضع مالی خانواده ها مناسب نیست شرایط بهداشتی هم چندان رضایت بخش نیست و گاهی اسفبار است. روزهای نوروز دختر کلاس اولی یکی از اقوام که در شهریار زندگی می کند را دیدم که موهایش را تراشیده بودند! پرسیدم چرا این کار را کردید؟ پدرش گفت که در مدرسه شیپیش گرفته و مسئولین مدرسه دستور دادند که موهای دختر را بتراشیم! و البته باز این در تهران است و حاشیه های پایتخت. دوستی که در یک تشکل مردم نهاد عضو است و این نهاد در پی سر و سامان دادن به وضع آموزشی چند روستا در سیستان و بلوچستان است می گفت یکی از نخستین کارهایی که ما کردیم این بود که برای مدرسه های کپری این روستاها دستشویی ساختیم!! پرسیدم پیش از شما بچه ها و معلمان چکار می کردند؟ گفت در نزدیکی مدرسه چاله ای درست کرده بودند و دختر و پسر به آنجا می رفتند. هدف از بیان این موارد گستردگی فرهنگی و جغرافیایی مدرسه هاست و بنابراین با یک نوع رویه در رعایت بهداشت و البته امکانات بهداشتی روبرو نیستیم.
از سوی دیگر مسئولان اعلام می کنند که 30 درصد مدرسه های کشور تخریبی و 30 درصد دیگر نیاز به بازسازی دارند. این جمله به این معنی است که زیرساخت های این مدرسه به روز نیست و یکی از این زیرساخت ها بهداشت و زمینه های آن است. به باور من در یک برآورد نه چندان دقیق و با احتساب گستردگی فقر جغرافیایی و فرهنگی، وضعیت بهداشتی مدرسه برای حداقل بهداشت فردی، زیر 50 درصد است.
اما درباره بهداشت اجتماعی باید گفت که وضع به مراتب بدتر از بهداشت فردی است. مدرسه به عنوان یکی از نهادهای مدرن رفتار ساز،در ایران چندان کاری انجام نداده و شوربختانه حتی برعکس رفتارهای ضد اجتماعی و بی اخلاقی در مدرسه گسترش پیدا کرده و نهادینه می شود. مدرسه در این رابطه کاملا منفعل بوده و رفتارسازی را به گروه همسالان سپرده است.
هر دانش آموز با توجه به خاستگاه اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی و ... با خود بخشی از رفتارهای روزمره را به مدرسه آورده و در میان دوستان آن را نمایندگی می کند. پس مدرسه به نهادی تبدیل می شود که به ویژه کودکان و نوجوانان در معرض رفتارهای ناهنجار اجتماعی قرار گرفته و می تواند او و حتی خانوده اش را به نابودی بکشاند. مدرسه در این زمینه باید با راهکارهایی نوین به آموزش و پرورش دانش آموزان پرداخته و افزون بر جامعه پذیر نمودن آنها در ساختن و پرورش هوش اجتماعی با روش ها و ابزارهای کارآمد و نوین،شهروندانی دانا و توانا را برای آینده پرورش دهد. گرچه آموزش و پرورش در زمینه رعایت بهداشت فردی تا اندازه ای کامیاب است،شوربختانه در زمینه پرورش هوش اجتماعی و بهداشت آن کاملا ناکام و البته تعطیل است.
اما شق سوم بهداشت در مدرسه بهداشت روانی است. در این مورد هم آموزش و پرورش نا کارآمد و حتی مخرب است. روش های تحکمی و از بالا به پایین آموزش،تعدد عنوان های درسی،درون مایه های دور از زندگی روزمره و حتی گاهی بر خلاف زندگی عادی یک فرد،فرهنگ و ساختار آزمون محور و کنکور مدار،فشار برای به به دست آوردن نمره و معدل مورد خواست خانواده، ورود به حوزه های شخصی دانش آموزان حتی دخالت در نوع پوشش،آیین نامه های انضباطی سخت و سلیقه ای،بهره گیری از روش های سنتی آموزش یعنی سخنرانی و معلم محوری،کلاس و میز و نیمکت های رنگ و رو رفته و کم جا و خسته کننده،شمار زیاد دانش آموزان در هر کلاس،گرفتاری های معیشتی – منزلتی معلمان و هزاران مشکل دیگر، مدرسه ها را به محیط های خسته کننده،زجر آور و گریزاننده تبدیل کرده است که دانش آموز در صورت انتخاب به هیچ رو نمی خواهند آن را تحمل نمایند و در صورت تاب آوردن چنین شرایطی، اثرات روحی نامطلوب آن خود را در برخورد با خانواده، معلم و جامعه نشان داده و گاهی ممکن است به پیامدهای ناگواری منجر شود. در مدرسه ها، کمترین خروج از چارچوب های سلیقه ای و رفتارهای عرفی،با مجازات های سخت روبر شده و دانش آموز و حتی معلم نیز تاوان آن را پرداخت خواهد نمود.
به باور من آموزش و پرورش باید برای هر سه جنبه بهداشت، برنامه ای مدون و متناسب فراهم نموده و بر اجرای کامل آن پای فشارد.
بی گمان برای گذر از این دشواری های سه گانه، نخستین و ضروری ترین کار اختصاص بودجه است. تا هنگامی که بیش از 98 درصد بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت دستمزد فرهنگیان می شود و البته نارضایتی آنها از کمی دستمزد یکی از گرفتاری های امروز آموزش و پرورش است، نمی توان چشم براه به سامان شدن وضعیت بودجه بود.
باید آموزش و پرورش در فراهم نمودن امانات سخت افزاری و نرم افزاری بهداشت دست و دل باز عمل نموده و هیچ محدودیتی برای آن قرار ندهد که متاسفانه چنین چیزی نمی بینیم. یکی از مواردی که آموزش و پرورش در آن تعلل می کند و بی توجه است زیر بار نرفتن تعیین معلم بهداشت برای مدرسه هاست و تاسف بار است که سال هاست دانش آموزان و جامعه از این کمبود لطمه می خورند و مسئولان به خاطر بار مالی آن تن به استخدام معلم بهداشت نمی دهند. اما با فرض به سامان شدن بودجه،آموزش و پرورش می تواند با گنجاندن کنش های فردی و جمعی در درون مایه های آموزشی،دانش آموزان را به نشان دادن رفتارهای بهداشتی فردی و جمعی برانگیزاند و توانمند سازد.
در این رابطه می توان از تجربه های آموزنده کشورهای پیشرو در این زمینه بهره برد. به باور من ما باید دست کم نیمی از زمان آموزش را به پرورش هوش اجتماعی دانش آموزان اختصاص داد و رفتارهای فردی و اجتماعی آنها از جمله رفتارهای بهداشتی را به آنها آموخت و در وجودشان نهادینه نمود.
یکی از مهمترین گام ها در این زمینه شاد نمودن آموزش ها و محیط مدرسه و کلاس است تا افزون بر انگیزش دانش آموز برای حضور در مدرسه به آنها یاری نمود تا بهداشت روانی خویش را بیش هر چیز مورد توجه و اهمیت قرار دهند.
روزنامه همدلی
گروه اخبار /
بیش از ٨٠ میلیارد ریال به حساب فرهنگیانی که تا اول بهمن ١٣٩٣ به افتخار بازنشستگی نائل آمدند، واریز شد و سود سال مالی منتهی به ٣١ شهریور ١٣٩٣ نیز پس از تقسیم سود بین اعضا به این عزیزان پرداخت می شود.
به گزارش روابط عمومی موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان، از اول دی تا اول بهمن ١٣٩٣ بیش از ١٠٠٠ نفر از فرهنگیان عزیز بازنشسته شدند و حدود ١١٠٠ نفر نیز به دلیل ازکارافتادگی، بازخریدی، انصراف و فوت از عضویت موسسه خارج شده و سهم الشرکه خود شامل سهم عضو، سهم دولت و سود ناشی از فعالیت های اقتصادی را پس از تعطیلات نوروز ٩٤ دریافت کردند.
در همین حال افرادی که اول بهمن بازنشسته شده اند تا زمان تسویه حساب در سیستم سپرده گذاری موسسه به صورت روزشمار سود سرمایه خود را دریافت کردند. این در حالی است که فرهنگیانی که از عضویت در موسسه انصراف می دهند، طبق اساسنامه صندوق ذخیره فرهنگیان، سهم دولت به آنها تعلق نمی گیرد.
این رقم تمام دریافتی فرهنگیان بازنشسته اول بهمن نیست چراکه سود سال مالی ١٣٩٣ نیز پس از تقسیم سود بین اعضا، به حساب این عزیزان واریز شده و سود سال مالی ٩٤ (از اول مهر ٩٣ تا زمان بازنشستگی)نیز به آنها تعلق خواهد گرفت. بنابراین لازم است فرهنگیان بازنشسته، حساب بانکی مرتبط با صندوق ذخیره فرهنگیان را برای واریز سود در مراحل بعد فعال نگه دارند.
عبور سودآوری موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان به بیش از ١١٢٥ میلیارد ریال در سال مالی ١٣٩٣، باعث شده تا فرهنگیان بیشتری به عضویت آن درآمده به طوری که در حال حاضر بیش از ٩٠ درصد فرهنگیان کشور عضو موسسه هستند.
گروه اخبار /
پیرو اطلاعیه قبلی ( این جا ) به دلیل برخی مشکلات ، برنامه مناظره رادیویی مدیر گروه سایت سخن معلم در رادیو گفت و گو ، فردا چهارشنبه 26 / 1 / 1394 ساعت 16 پخش می گردد .
از مخاطبان گرامی و فرهنگیان و معلمان محترم عذرخواهی می کنیم .
گفت و گو را می توانید در این آدرس پیگیری کنید :
پایان پیام /
گروه اخبار /
پس از اقدام شجاعانه و مدبرانه آقای دکتر حسن روحانی در تعلیق « حج عمره » که پاسخی در خور و شایسته به اعتراض ملت ایران نسبت به بی اخلاقی صورت گرفته توسط دولت عربستان بود ، ریاست محترم دولت تدبیر و امید دستور تشکیل کارگروهی جهت بررسی خواسته های معلمان را داده است .
" به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش، عصر روزگذشته محمد فاضل مشاور وزیر و مدیر کل دفتر وزارتی با اعلام این خبر، اظهار کرد: با دستور رئیس جمهور و با هدف به رسیدگی خواسته های فرهنگیان عزیز، کارگروهی با حضور اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور ، محمدباقر نوبخت رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور و علی اصغر فانی وزیر آموزش وپرورش تشکیل شد. "
گروه سایت سخن معلم ضمن تشکر و استقبال از این حرکت مثبت ، امیدوار است که این توجه " مقطعی " نبوده و با استمرار و ارائه گزارش عملکرد این کمیته به فرهنگیان و معلمان گرامی ضمن پاسخ گویی به مطالبات بر حق ، آموزش و پرورش و مسائل آن به مطالبه عمومی و مساله روز تبدیل شده و عزم ملی برای قرار گرفتن " آموزش " به عنوان محور " توسعه پایدار " فراهم گردد.
پایان پیام /
خبر استخدام معلمهای پیشدبستانی ظاهرا شادی را بین این قشر زحمتکش جامعه آورد اما چند روز بعد از آن مشخص شد این استخدام قرار است مهر 95 انجام شود و همین امر هم دلیلی شد تا حدود 150 معلم پیشدبستانی روز گذشته مقابل مجلس تجمع کنند و به نحوه و زمان این استخدام اعتراض کنند.
آنها معتقدند که وزیر به دلیل اینکه استیضاح نشود این وعده را داده است، اما باید به این موضوع توجه کرد که استخدام معلمهای پیش دبستانی اشتباه و باری است که حمیدرضا حاجیبابایی، وزیر آموزش و پرورش دولت محمود احمدینژاد بردوش فانی گذاشته است؛ زیرا حدود 12سال پیش معلمهای پیشدبستانی زیر نظر سازمان بهزیستی کشور کار میکردند اما با روی کار آمدن آقای حاجیبابایی معلمهای پیشدبستانی با اصرار زیر نظر آموزش و پرورش آمدند و آنها هم از همان زمان به امید وعده استخدام وزیر سابق آموزش و پرورش کار کردند. حالا که بحث استخدام پنج هزار معلم از طریق آزمون مطرح است معلمهای پیشدبستانی هم خواستار این هستند که وضعیت استخدامی آنها مشخص شود، شاید باورش سخت باشد که معلمهای پیشدبستانی با حقوق ماهی 200 تا 300 هزارتومان کار میکنند، به امید اینکه شاید استخدام شوند.
این در حالی است که علی اصغر فانی، وزیر آموزش و پرورش در سالهای اول وزارتش در مورد تکلیف قانونی، تعیینتکلیف مربیان پیشدبستانی و نحوه بهکارگیری نیروها در آموزش و پرورش گفته بود:« سیاست ما تامین نیرو از طریق دانشگاه فرهنگیان است، چراکه معلمی کاری نیست که به هر کسی بتوان سپرد و باید دورههای خاصی از جمله روان شناسی رشد، روانشناسی کودک و نوجوان، روش تدریس و... را بگذرانند.» اما با گذشت بیش از دو سال از روزهایی که فانی وعده استخدام معلمها از طریق آزمون را داده بود هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده است و حالا هم که قرار است آزمونی صورت بگیرد برای سال 95 است.
البته باید به این موضوع توجه کرد که مجلس از موضوع استخدام معلمهای پیشدبستانی بهعنوان ابزاری برای زیر فشار قرار دادن وزیر آموزش و پرورش و استیضاح استفاده میکند.
زمان حاجیبابایی آزمون استخدامی برگزار شد که به واسطه آن 116 هزار معلم استخدام شدند اما این آزمونی بود که ضابطه، فامیلی و... بود نه براساس مهارت معلمها، آزمونی که بیشتر شکل سیاسی داشت تا شکل حقیقی یک آزمون مهارتی و حالا زمانی که وزیر آموزش و پرورش میگوید تمام کوپن استخدام معلمهای آموزش و پرورش توسط وزیر قبلی استفاده شده و آموزش و پرورش در حال حاضر 250 هزار نیروی مازاد دارد میتوان به او حق داد، اما به هر حال معلمهای پیشدبستانی بهعنوان افرادی که برای تربیت و آموزش دانشآموزان زحمت میکشند و پایه حساسی را نیز تدریس میکنند باید امنیت شغلی داشته باشند یا اینکه حداقل حقوقی که دریافت میکنند از حقوق یک کارگر کمتر نباشد.
معلمهای پیشدبستانی مظلومترین قشر هستند و میتوان به آنها حق داد که اعتراض کنند زیرا شرایط خوبی ندارند و در دوراهی طرح عجولانه وزیر قبلی و مشکلات وزیر جدید قرار گرفتهاند، اما به هر حال این درست نیست که آنها تاوان اشتباهات وزیر سابق را پس بدهند و آقای فانی بهعنوان پدر آموزش و پرورش باید هر چه سریعتر مشکلات معلمهای پیشدبستانی را حل کند.
هرچند آموزش و پرورش ممکن است نیروی مازاد داشته باشد یا اینکه بودجه کافی برای استخدام نداشته باشد، باید به داد معلمهای پیشدبستانی برسد.