گروه اخبار /
جمعی از معلمان کشور در اعتراض به وضعیت معیشتی خود، صبح امروز در برابر ادارات آموزش و پرورش، تجمع سکوت برگزار کردند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری و اطلاع رسانی جماران،چمعی از معلمان کشور در شهرهای تهران، شیراز ، اصفهان، مشهد ، یزد ،ساوه، تبریز، همدان، کاشان، بندعباس، رشت، جاجرم، بوشهر، سنندج، قروه، اراک، شهررضا، ایروان، شاهرود، بندرامام خمینی، بروجرد،خرم آباد، کرمانشاه،بجنورد، طبس و بسیاری از شهرهای دیگر، با حضور در برابر ادارات آموزش و پرورش تجمع سکوت برگزار کردند.
به گزارش خبرنگار جماران این گروه از معلمان با در دست داشتن پلاکاردهایی از سخنان مقام معظم رهبری در وصف مقام معلم و پلاکادرهایی درباره مطالبات صنفی و معیشتی خود خواستار توجه مسئولان به وضعیت معیشتی خود شدند.
یکی از شرکت کنندگان در تجمع شیراز به جماران گفت:«تبعیض و عدم پرداخت دستمزد بزرگ ترین مشکلی است که معلمان با آن روبه رویند».
وی با انتقاد از وزارت آموزش و پرورش که معوقات و بدهکاری هایش را بابت حق التدریس و حق الزحمه امتحانات، به عنوان مطالبات معلمان مطرح می کند گفت:«ما خواستار توجه ویژه دولت به وضعیت معیشتی خود هستیم.متاسفانه وزارت خانه ومجلس به جای آن که در رفع تبعیض و پرداخت عادلانه تلاش کند سعی می کنند با مطرح کردن بحث رتبه بندی خواسته های ما را به حاشیه ببرد.»
محمد رضا خواه از معلمان تهران به جماران گفت:«یک سال است که بنا به دستور معاون رییس جمهور فوق العاده شغل نهادهای دولتی افزایش یافته است.اما متاسفانه آموزش وپرورش از اجرای آن امتناع کرده است.امسال هم بعد از شکایت گروهی معلمان به دیوان عدالت آن را به صورت نافص و سلیقه ای اجرا کرده است.باید این افزایش فوق العاده شغل مانند سایر نهاد های دولتی از سال گذشته اجرا شود و آموزش و پرورش مبالغ سال گذشته را به معلمان پرداخت نماید.»
وی با انتقاد از هجمه رسانه ای درباره افزایش دستمزد معلمان گفت:«دستمزد معلمان نسبت به سایر کارکنان دولت پایین تر است.با این وجود مسولین آموزش وپرورش با مصاحبه های متعدد خود سخن از افزایش 600 هزارتومانی حقوق می کنند درحالی که این طور نبوده است.»
رضا خواه اقزود:دولت به جای طرح رتبه بندی لایحه ترمیم معیشت معلمان را ارائه کند.بعد از ترمیم معیشت می توان صحبت از رتبه بندی نمود.»
وی با انتقاد از مبلغ در نظر گرفته شده برای رتبه بندی گفت:«طبق گفته نوبخت امسال حدود 1300 میلیارد برای این طرح در نظر گرفته شده است که اگر آن را تقسیم بر تعداد معلمان کنیم ماهیانه چیزی حدود 130 هزارتومان می شود.پس جطور جناب وزیر سخن از افزایش 600 هزارتومانی می کند. این تشویش اذهان عمومی نیست؟»
رضا خواه افزود:«در سال جدید با افزایش 14 درصد، 200 هزارتومان به طور میانگین به دستمزدها اضافه شده است.با افزایش قیمت بیمه طلایی و افزایش مالیات و بیمه خدمات درمانی و صندوق بازنشستگی، بیشتر از 200 هزارتومان هزینه می شود.یعنی یک معلم در حدود 250 تا 300 هزارتومان به هزینه هایش اضافه می شود.در واقع 100 هزارتومان هم کم می آورد.آیا این عدالت است؟»
وی ادامه داد:«حتی با اجرای طرح رتبه بندی اختلاف میان حقوق معلمان و سایر کارمندان پابرجا خواهد بود.»
وی گفت:«ما خواهان اجرای فرمایشات امام خمینی و مقام معظم رهبری درباره لزوم توجه به شان و جایگاه معلم و آموزش وپرورش هستیم.مگر امام نفرمودند که مسئله فرهنگ و اموزش وپرورش باید در راس امور باشد.»
رضاخواه با انتقاد از عملکرد صندوق ذخیره گفت:«این صندوق با وحودی نزدیک 7 هزار میلیارد دارایی امسال تنها 1120 میلیارد سود داشته است و از این مبلغ تنها 900 میلیارد به حساب سهام داران واریز شده است.متاسفانه فرهنگیان حق نظارت بر این صندوق را ندارند.به همین دلیل عملکرد آن چندان برای معلمان شفاف نیست.دولت نیز 500 میلیارد تومان به صندوق بدهی دارد که متاسفانه ان را پرداخت نکرده است.»
ابراهیم باغبان نیکو از معلمان خراسان جنوبی در گفت و گو با جماران به تفاوت فاحش حقوق معلمان با پرستاران و کارمندان ثبت اسناد و دادگستری و نیروهای نظامی اشاره کرد وگفت:« علاوه بر تفاوت آشکار در حقوق ، معلمان هیچ گونه مزایایی نیز دریافت نمی کنند که این موضوع سبب فشار بسیار شدید بر معلمان زحمتکش شده است .معلمان حاضرند در ایام تابستان نیز در سر کار حاضر شوند؛ در صورتی که حقوق آنها ترمیم شود و آن ها مجبور به شغل دوم و سوم نباشند.»
وی این جنبش را یک نوع جنبش اصلاح طلبی مدرن دانست که معلمان در نهایت شعور و فهم سیاسی و با اعلام حمایت کامل از دولت و رهبری و در چهارچوب اصول قانون و مردم سالاری در حال پیگیری حقوق قانونی خود هستند.
حسن کریمی،معلم ریاضی در طبس به جماران گفت:«الان بالغ بر 7 ماه است که وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده است که می خواهیم رتبه بندی رو اجرا کنیم اصلا شما ببینید برای بررسی همین طرح وقت کمی گذاشته اند. در دولت دهم که در تاریخ 26 خرداد 92 یعنی چند روز مانده به پایان دولت دهم بررسی شد و در دولت فعلی نیز در تاریخ 26 اسفند .93 حالا سوال من اینجاست طرحی که برای بیشتر از یک میلیون فرهنگی می خواهد اجرا شود آیا باید در پایان دولت قبلی و یا در 3 روز مانده به عید بررسی شود؟ضمنا اگر بخواهد 200 هزار تومن در رتبه بندی به فرهنگیان اضافه شود با توجه به بسته های جدید بیمه ی طلایی خنثی می شود. پس این بیشتر قصه درست کردن است نه رفع مشکلات فرهنگیان»
علی احمدی پیروز که در تجمع کرج شرکت کرده بود با گله از وضعیت بیمه طلایی در سال جدید گفت:«متاسفانه هزینه های این بیمه بیش از 250 درصد افزایش یافته است؛ به طوری که بسیاری از همکاران از تمدید آن منصرف شده اند»
وی با انتقاد از علی اصغر فانی گفت:« وی در ابتدای وزارتش وعده داده بود که وضعیت این بیمه را بهتر کند اما پس از دو سال نه تنها این بیمه بهتر نشد که ضمن افت خدمات به رقم بالایی نیز افزایش پیدا کرد.»
احمدی پیروز درباره مشکلات معلمان به جماران گفت:«مشکلات معلمان از دو بخش عمده تشکیل شده که هر بخش خود انباشته ایست از مشکلات عدیده، که در طول سالیان، با تغییر وزرا و نگاه های سلیقه ای به آموزش و پرورش افزوده شده است: بخش معیشتی و بخش آموزشی»
وی افزود:«در بخش معیشتی شکاف دریافت فرهنگیان و دیگر پرسنل دولت بسیار فاحش است، میانگین دریافت معلمان 1300000 تومان است در حالی که میانگین خط فقر دو میلیون و هفتصد تومان اعلام شده است. دیگر اقشار دولت مزایای بسیاری چون حق مسکن ، حق ایاب ذهاب حق غذا و ... دارند در حالی که معلمان از آن به طور کامل بی بهره اند . مشکلات معیشتی معلمان با بی عدالتی اداری نیز همراه شده که از سوی خود مسولان وزارت خانه به آن دامن زده می شود»
وی بابیان این که طبق قانون فوق العاده شغل برای کارشناسی 1500 و ارشد 2000 است، گفت:«متاسفانه امسال به طور سلیقه ای برای همه 1300 لحاظ شده است.بدون توجه به مدرک برای مدیران 1500 زده اند.به همین دلیل کارشناسی ارشد و دکتری که باید 2000 زده شود، دستمزد کمتری دریافت می کنند.البته این افزایش سلیقه ای هم از امسال اجرا شده است در حالی که در نهاد های دیگر از اردیبهشت سال گذشته به اجرا درآمده است.»
وی ادامه داد:«مشکل دیگر مسئله جذب نیروهای پیمانی و قراردادی است که مدت ها است در صف استخدام رسمی هستند و تنها به بهانه پیش خور شدن سهم جذب در دولت گذشته، همچنان تعیین وضعیت نشده اند.»
احمدی پیروز کیفیت پائین مکان های آموزشی، نبود امکانات آموزشی لازم، شلوغی کلاس ها، سیستم متمرکز آموزشی بسیار ناکارآمد و عدم دخالت معلمان در تبیین کتب درسی را از دیگر مشکلات اموزش وپرورش دانست»
لازم به ذکر است که رییس حمهور دستور رسیدگی به خواسته های معلمان را با حضور اسحاق جهانگیری، نوبخت و علی اصغر فانی، دو روز پیش صادر کرده است.
انتهای پیام /*
گروه اخبار /
وزیر آموزش و پرورش از پرداخت معوقات بازنشستگان فرهنگی تا نیمه نخست امسال خبر داد.
علیاصغر فانی در جلسه شورای اداری این شهرستان با اشاره به پرداخت بخشی از معوقات بازنشستگان فرهنگی تا ۱۲ اردیبهشت ماه سال جاری اظهار کرد: آغاز سال تحصیلی ۹۵ ـ ۹۴ باقیمانده معوقات مذکور پرداخت میشود.
وی در ادامه افزود: اگر مسئولان صادق باشند و اعتماد مردم را جلب کنند این اعتماد موجب همدلی و همزبانی میشود.
فانی وزارت آموزش و پرورش را میراثدار ۳۶ هزار شهید دانشآموز و پنج هزار شهید معلم فرهنگی دانست و بیان کرد: شهیدان رجایی و باهنر در راس شهدای آموزش و پرورش هستند.
نماینده مردم آستانهاشرفیه و بندر کیاشهر نیز در جلسه مذکور علیاصغر فانی وزیر آموزش و پرورش را فردی اخلاقمحور و پیگیر توصیف کرد و گفت: نگاه ویژه رئیس جمهور و وزرا موجب ارتقای اعتبارات ۲.۵ برابری گیلان نسبت به دیگر استانها در این سفر شده است.
محمدحسین قربانی بر پرداخت معوقات بازنشستگان فرهنگی تاکید کرد و افزود: طبقهبندی و صدور احکام فرهنگیان، پرداخت حقالتدریس فرهنگیان و اتمام پروژههای نیمهتمام استانی از جمله انتظار مردم گیلان از رئیس جمهور است.
حسین اسماعیلیان فرماندار آستانهاشرفیه نیز در جلسه شورای اداری این شهرستان با بیان اینکه حضور کاروان تدبیر و امید نقشه راه توسعه گیلان را رقم میزند، اظهار کرد: گیلان بهشتی گمشده محسوب میشود و شهر آستانهاشرفیه یکی از شهرهای این بهشت است.
دیدار با آیتالله محمدعلی امینیان نماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان رهبری، حضور در گلزار شهدا و زیارت حرم آقا سید جلالالدین اشرف (ع) از برنامههای سفر علیاصغر فانی وزیر آموزش و پرورش به آستانهاشرفیه بود.
فارس
گروه اخبار /
جمعی از فرهنگیان اصفهان با ارسال نامه ای به جناب آقای دکتر فانی ، وزیر محترم آموزش و پرورش ضمن تقدیر از تلاش های صورت گرفته ، خواهان اصلاحاتی در مورد بیمه طلایی فرهنگیان گردیدند .
وزیر محترم آموزش و پرورش
جناب آقای دکتر فانی
با سلام و احترام
ضمن عرض تبریک به مناسبت سال جدید و آرزوی توفیقات بیشتر جنابعالی و با تشکرفراوان از اقداماتی که در خصوص پیگیری مشکلات و خواسته های قانونی و به حق فرهنگیان مبذول داشته و می دارید و با تاکید مجدد بر لزوم پایان بخشیدن به تبعیضات فراوان موجود در نظام پرداخت ها ،نکاتی را نیز پیرامون بیمه ی طلایی فرهنگیان به عرض می رسانیم.
همان گونه که مستحضرید ،تنها اقدام شایسته ای که در دوره ی وزارت وزیر سابق آموزش و پرورش در خصوص مشکلات فرهنگیان انجام گرفت ،برقراری بیمه ی طلایی بود که علی رغم مشکلات فراوان اقدامی درخور تقدیر محسوب می شد ،اما متاسفانه در دوران جدید که انتظار می رفت ،اقدامات سنجیده و موثری جهت رفع نواقص این طرح مفید و ضروری صورت گیرد، بر خلاف تمامی انتظارات، بیمه ی طلایی فرهنگیان با چالش های جدی روبرو شد ، بیان مشکلاتی که در سال گذشته با آن روبرو بودیم ،تکرار مکررات خواهد بود اما در خصوص سال جدید و بسته های چهارگانه ای که در روزهای اخیر در خصوص آن از متقاضیان نظرخواهی می شود، توجه حضرتعالی را به نکات زیر جلب می نماییم:
1-به نظر می رسد تصمیم بر این است که با ثابت نگه داشتن میزان پرداختی سهم دولت و افزایش نامعقول سهم پرداختی پرسنل از مبالغ حق بیمه ،به مرور سهم دولت را کم رنگ و حذف نمایند و این موضوع با اهداف اولیه ی طرح مبنی بر تشویق فرهنگیان به تحت پوشش قرار دادن خانواده هایشان و کاهش عوارض سنگین اقتصادی و اجتماعی بیماری ها ، مغایرت و تضاد خواهد داشت.
2- در همه ی بسته ها علی رغم افزایش حق بیمه ی پراختی که در حد معقول آن به دلیل افزایش تعرفه های پزشکی قابل توجیه می باشد ،متاسفانه در رابطه با هزینه هایی که برای آن سقف در نظر گرفته شده ،هیچ گونه افزایشی در سقف پرداخت ها توسط شرکت بیمه گر مشاهده نمی شود.
3- در همه ی هزینه ها بیست درصد به عنوان فرانشیز بر عهده ی بیمار گذاشته شده است که این امر در قراردادهای قبلی معمول نبوده است و با توجه به این که همه ی فرهنگیان تحت پوشش بیمه ی پایه نیز می باشند ،پس از کسر سهم پرداختی بیمه ی پایه اختصاص فرانشیز به مبلغ باقیمانده منطقی به نظر نمی رسد.
4-بسته های سوم و چهارم به هیچ وجه شایسته ی عنوان بیمه ی طلایی نمی باشند و حتی دو بسته ی اول را نیز با توجه مشکلاتی که در سال های قبل شاهد بوده ایم ،نمی توان طلایی نامید.
5- به نظر می رسد نمایندگان محترم آموزش و پرورش که مسئولیت عقد قرارداد با شرکت های بیمه گر را دارند ،بیش از آن که به فکر دغدغه ها و بهبود سلامت و رفاه همکاران خود باشند ،به فکر صرفه جویی بیشتر در هزینه های وزارتخانه در خصوص امور درمانی فرهنگیان می باشند،از این جهت مفاد قرارداد هر ساله به زیان فرهنگیان تغییر می نماید.
6-با توجه به قول هایی که در اواخر سال93 در خصوص رفع تبعیض ها و توجه به رفاه فرهنگیان از مسئولین شنیدیم ،در مجموع ارائه ی بسته های پیشنهادی را دهن کجی به اعتراضات معلمان تلقی می نماییم و منتظر اصلاح آن می باشیم.
7-در پاسخ به نظر خواهی مسئولین محترم ،ما بسته ی پنجم را انتخاب نموده و منتظر تدوین آن با در نظر گرفتن نظرات فرهنگیان و با دستور حضرتعالی خواهیم ماند.
در پایان ضمن درخواست تجدید نظر در تصمیمات گرفته شده پیرامون بیمه ی به اصطلاح طلایی فرهنگیان،برای حضرتعالی آرزوی سلامتی و بهروزی و برای آموزش و پرورش کشورمان آرزوی روزهایی بهتر داریم.
با احترام مجدد
جمعی از فرهنگیان اصفهان
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
باورهای برتر رمز موفقیت انسان ها و نشانه توسعه فردی
باور عبارت است از هر گونه اصل، راهنما، حکم، يقين و يا اشتياقي که بتواند به زندگي معنا و جهت ببخشد. «تو، تويي؟!
اندیشه یعنی پردازش فکر.
انسان ها از نظر جسمی (اندام های بدن) تفاوت محسوسی با یکدیگر ندارند بلکه مهمترین تفاوت آنها در داشتن باورهای مترقی است که منجر به برتری آنها در نوع نگرش و نحوه ی اندیشیدن می شود زیرا اندیشه ها به عادت و شخصیت انسان تبدیل می شوند.
انسان های موفق و موثر از باورهای مشخصی تبعیت می کنند که به باورهای برتر مشهورند و افراد عادی از این باورها محرومند. درجهان امروز باورهای برتر به « قدرت نرم »معروفندکه برای قدرتمند شدن یک کشور باید شهروندان را با این باورها آشنا ساخت.
چند نمونه ازباورهای برتر انسان های بزرگ و متفکر را در اینجا ذکر می کنیم :
1-زندگی بیرونی شما، بازتاب درونی تان است. زندگی مورد علاقه را در درون مهندسی کنید (توجه به توسعه فکر و اندیشه).
2- اگر می دانستیم که چه چیزهایی را نمی دانیم ، موفقیتی صدچندان داشتیم.
3-انسان دانش پذیر و بزرگ، می داند که چه چیزهایی را نمی داند.
4-کسی خردمند و با بصیرت است که مطلب مفید بداند نه مطلب زیاد، مهمترین چیز را بدانید نه همه چیز را (بهره وری دربرابر مودا).
5-به هرچیزی ارزش می نهم ،نه فقط به خاطر اینکه با ارزشند، بلکه واقعیتی را منعکس می کنند و بیان می دارند. تهدیدها و شکست ها نیز فرصت هستند.
6- وقتي كه همه اعضاي یک جمع يك جور فكر كنند ،يعني هيچ كدام فكر نميكنند .
7- بزرگترين دشمن انسان، از خود راضي بودن در اثر كسب موفقيت است .
8 - 99 درصد انسان ها مي خواهند موفق شوند ،ولی اغلب آنها نمی توانند از فرصت ها به خوبی استفاده کنند و زمان را ازدست می دهند (5 / 0 درصدانسان ها نابغه و 5 / 0 درصدکم هوشند).
9-اگرشما افکارتان را پیش خود به صورت راز نگهدارید،هیچ کس شما را به خاطر نخواهد آورد.
10-من بایستی كارهاي فوقالعاده و بزرگ انجام دهم .
11- اگر 10 سال براي آموزش خود هزينه كنید به مدیران میانی تبدیل می شوید ، و در طول 100 سال حتي چند انسان کارآفرين هم تربيت كنید ارزشمند است .
12- با دوستان خود همانند آتش رفتار كنيد ،نه خيلي زياد دور شويد چون يخ ميزنيد ،نه خيلي زياد نزديك شويد چون ميسوزيد .
13-اگر با افراد ناتوان و بله قربان گو خود را مقایسه کنید «كوتوله » می شوید و اگر با افراد انديشمند خود را بسنجید به انسان « بزرگ » تبدیل می شوید. (رقابت و مقایسه با بهترین ها).
14-در دنیای امروز، انتشار دانش و اطلاعات قدرت است نه فقط داشتن آن.
15-بیان تجربه موفق هنر نیست (به خاطر عددسازی، بزرگ سازی،گاها" غیر واقعی).
16-بیان تجربه ناموفق مهمتراست و شما را پخته ترمی کند(برای اینکه عددسازی نیست، واقعی تر،باعث تقویت فرهنگ شجاعت می شود،به قول معروف :زخم باید باز شود تابهبود کند).
17- محدودیت فکری (فکر قالبی) بزرگترین مانع یادگیری و پیشرفت است.
18 -بعضی ها هرجا بروند،باعث خوشنودی اند، بعضی ها هر زمان که بروند خوشنود می کنند.
19-برای ساختن آینده بهتربخش بزرگی از یادگیری های گذشته خود را بايگاني كنيد و با دانش جدید نوسازی نمائید.
20-ظرفيت مغزانسان آن قدربالاست كه نابغه ترين افراد تنهااز15%ظرفيت آن خود استفاده مي كنند.
21-از لباس كهنه تان خجالت نكشيد؛ ازباورهاي كهنه ات شرمنده باشيد.
حقیقت یـک چیز بـا واقعیت آن تفاوت بسیاری دارد، سوره ی علق که سر آغاز قــرآن کـریم است از میـان تمامی صفات پاک الهی ابتدا صفت «ربّ» را به کـارمـی برد که آدمی در سایه ی تربیت او از نازلترین مرحله ی ناتوانی و پستی چنان اوج می گیـرد و به کمـال مـی رسدکه مقرّبان بارگاه خداوندی را یـارای رسیدن به آن مقام نیست ؛چنان که سعـدی شیریـن سخن ،معلـم بزگ ایـران زمین ،این مفهوم چه زیبا آن رابه تصویر کشیده است و می سراید:
کند نطفه ای را به شکل پری که کرده است بر آب صورتگری؟
مسلّما اگر خداوند صفتی برتر و والاتر از«ربّ» را مدّنظر می داشت از آن یاد می نمود و این نشان از ارزش و مقام والای معلم و مربی از دیدگاه قرآن دارد.حـال «رب» کیست و چه مفهومی دارد؟ «رب» همـان خـدای معلّم است.همان «رب الارباب» عالمیان است.«رب »همان مربّی و پرورش دهنده است که بعد از خدا و پیامـبران که همان معلّمان راستین جامعه ی جهل زده ی بشریّت هستند کسی امین تر،شرافتمندتر و معتمدتر ازمعلّم نیست.معلّمی وظیفه ی مقدس الهی است،معلـم مبدا فیاض و چشمه ی همیشه زلال معرفت در وادی جهل زده ی حیات انسان هاست است.
اگر قبول کنیم چیزی از تزکیه و تعلیم بـرتـر و بـالاتر نیست یقینا خواهیم پذیـرفت که از شغل معلّمی، شغلی برتر و مقدس تر وجود ندارد!
آری ،ایـن نکته را همگان می پسندند ولـی ایـن واقعیت را نبایدنادیده بگیریم که از شغل معلمی پرمسئولیت تر در جهان و بی قدر و منزلت تر در جامعه ی ایران وجودندارد. معلـم درجـامعه ای کـه مسئولیـن تعلیم و تربیت آن از فداکاری،دلسـوزی،رنج بردن ،تعهّـد و... بـی خـبر هستند چـه جـایگاهی می تواند داشته باشد ؟!
معلمـان همان اسوه های اخلاق و فداکاری هستندکه فـرزندان این مرز و بوم را به عنـوان امـانت پذیرفته اند.امانتی که تا در دست آنهـاست صـادق،درستکار، راستگـو و... هستند ولی زمانی که از آن محیط فاصله گرفتند و وارد جامعه شدند دست کجی ها،کج خلقی ها و نابرابری ها که واقعیت های موجود در جامعه هستند،متاسفانه به صورت ارزش درآمده و با آموزه های معلم مطابقت ندارند، برحسن خلق آنها می چربد و غالب آنها را به بیراهه می کشاند...
بیان شوق چه حاجت که سوزآتش دل توان شناخت زسوزی که درسخن باشد
آری، معلمین همان باغبانان معماری هستندکه دلسوزانه –نه از روی ریا وشعار-به آبادکردن زمین سخت، بی آب و سنگلاخ ذهن و روان دانش آمـوزهمت مـی گمـارند و با چه حرص و ولعی کارمی کنند، دفع آفت می نمایند و صبوری ها به خرج می دهند تا از دل این زمین بخیل و خشک زار آب بیرون بکشند؛ سینه ی زمین را می شکافند و او را برای شخم آماده می کنند،معلم سالها خون دل می خورد، مهرورزی هـا می کند، قد نازنینش زیر بار مصائب روزگار خـم می شود و عمرگـران مایه و بـی بدلش را برسر این مـی گـذارد «کـه تـا روزی بر او گـل باربیند»
آری ،مدت هاست که این گل هابه بار آمده و به ثمر نشسته؛ ولی افسوس که همین گـلهای دیروز که در گلستان معلّـم می خرامیدند امروز بـراثر همنشینی باخار تعلّقات و دوستی جاه و جلال دنیوی به این معماران معرفت دهن کجی می کنند و با فراموش کردن گذشته ی لجنی و جهل زده ی خود شاهدیم که قدرشناسی ها را چگونه تاوان می دهند.
آری،
چون رسیدی به حدّ انگوری می خوری نیش های زنبوری
بله،چه توان کرد که خدای طینت آدمی را بسیار ستم پیشه و ناسپاس آفـرید؛ چه اگر درحق کسی فداکـاری نمود یا و طبق طینت خـود با تـو رفتار مـی نمـایـد:«انَّ الاِنسانَ لِـربّهِ لَکَنود» و یا چه زیبا گفته اندکه: «اِتّقِ شرّمَن اَحسَنتَ اِلیه»!
خوانندگان دل آگاه می دانندکه مخاطبین معلمین چـه کسانی هستند و روی سخن شان با چه مسئولین قدر ناشناسی است! معلمان همـان سـرافرازان عـالمند و وارستگـان بشریت.و از اینکـه سر هر صاحب مقام قدرشناسی را در نهایت ادب و فروتنی در برابرخود به زانو درآورده اند از وجد نالانند و به خود می بالند:
بید مجنون در تمام عمرسر بالا نکرد حاصل بی حاصلی نبود به جز شرمندگی
مسئولین محترم عرصه ی تعلیم وتربیت، بدانید که هرکسی پنج روزه نوبت اوست؛ چند لحظه ای فارغ از خویشتن خویش با خود واقعی تان خلوت نمایید و گذشته ی خویش را به دور از تنگناهای مادی و وسوسه های نفسانی بکاوید و به ایـن حقیقت پی ببریدکه هر آنچه از مال و مقام و...دارید همه از معلم دارید به گفته ی مولانا به جز «چارق و پوستینت» همه عطای معلـم است وبس :(داستانش طولانی است)
...چارقت نطفه است وخونت پوستین باقی ای خواجه عطای اوست بین
خدا نکند که دوستی جاه و مقام شماها را چنان از راه برده باشد که بیش از این نسبت به این قشرآگاه و فداکار همچنان بی توجه بمانید و با وعده های سرخـرمـن و پـوشالی همیشگی خود،شایستگی های آنـان را نادیده بگیرید و همچنان ناسپاس باشید و خود را صدرنشین بدانید که با اظهار تاسف درچند ساله ی اخیر هرگاه این خداوندان علم و معرفت جهت ابراز مشکلات قانونی و دغدغه های معیشتی خود با مسئولین مواجه شده اند با بی مهری و بی اعتنایی تمام مشمول مفهوم این بیت شده اند که:
چون به کرسی برنشینیدپشت میز هان که «الرّحمن علی العرش استوی!»
حال بـا وجود تمام بدعهدی ها و بی مهری های مسئولین درحق معلمین،گـواه صداقت ها و امانت داری های ما را همین بس کـه هنوز معتمدتـریـن های جـامعه هستند.آنـانند کـه هنوز ارزش هـای اخـلاقی را چنان که باید ارج مـی نهند،کـرامت را درصـداقت مـی بینند، صـداقتی جبلّی و عمـلی –نـه شعارگـونـه-امـانت داری را در خـدمت بـه فـرزندان شما به نمایش گـذاشته اند...
اما متاسفانه در طول این چندین سال مسئولین کار را به جایی کشانیده انـد کـه خواسته های به حق و محرومیت های چندین ساله را درخیابان ها،جلوی ادارات و سازمان ها با تحصن و اعتراض به نمایش بگذارند که این باید مایه ی شرمساری مسئولین باشد تا آنجا که معلمان ما از آن همه کرامت های انسانی اعم از فضل و علم و صدق و...اظهارنـدامت نمایـد و همنوا با شاعـر درد چشیده ی قـرن ششم ،مسعود سعدسلمان،کـه بـی گناه در زندان شروان شاهان سالها پوسید شماها را از آینده ی تاریکی که فراروی حیات جوانان صادق و پاک نهاد ما مجسم کـرده اید بیاگـاهانم.
این شاعرآزرده خاطر خطاب به«سعادت»! فرزند دلبند خویش می گوید: «فضایلی که آموختم و صداقتی که در عمل نشاندم همه مایه ی عذاب مـن شدند.اکنون دانستم که علـم و فضل به دردنمی خورد از این رو پسرخویش ،سعادت، را به شغل جولاهگی گماشته ام.»
بــدو نوشتم و پیغـام دادم و گفتـم که ای سعادت در فضل هیچ رنج مبر
اگر سعادت خواهی چو نام خویش همی بسوی نقص گرای و طریق جهل سپر
ما چنان نمی پنداریم که مخاطبین ما فاقد احساس و عاطفه هستند ولی همین قدر می دانیم که اگر در این چندین سالاین همه معضلات را که گریبانگیر جامعه ی آموزش و پرورش و معلمین شده با کوه درمیان می نهادیم همان صداها را می شنیدیم:
آری،
با که گویم آنچه از او پربود دلم زیرا که جواب گفته ی ما نیست جز صدا
معلم ازعهده ی هرنوع قانون شکنی –چنانکه دیگران از اعمال حق و قانون رویگردانند-برنمی آیـد.بی تفاوتی های مسئولین درحق آنها خیانت به کـل جـامعـه است و حتی نسـل هـای آینـده را هـم دربرخـواهـد گرفت.شغل مقدس معلمی درخور هرکسی نیست و نباید بگذارند معلمین بیش از این بازیچه ی افکارعمومی قراربگیرند. مهمترین گناه آنـان صـداقت است بس. مجریان امور هم رگ حساس آنها را می شناسند،تعریف و تمجیدکردن شان درهفته ی معلم و حتی تا زمان بازنشستگی با عناوینی چون :مقدس نمایی شغـل، مـربـی اجتمـاع بـودن، پیامبرگونگی و معنویت مداری و...ازهمین حرف های دهن پرکنی. ولی مسئولین مابدانند دیگر فریب بس است و خیانت کافی ،له کردن ارزش هـای انسانـی هم حـدّی دارد بـه خود آیید و به جای خواندن مقالات مدیحه ای در وصف معلم و به اصطلاح «مورچه راپیل کردن» شعارهای تکراری و پوشالی و لاف وگزاف هـای ادعـاگـونـه و نابه جا، به نابه سامانی های زندگانی پیام آوران علم و معرفت و ناجیان بشریت غرق درجهالت بپردازند. معلم مدح و تمجید نمـی خـواهـد و از ثنا لذت نمی برد؛ چراکه گفته اند:«احمق راستایش خوش آید» و معلم ، معلـم است و او را همـان ثنـای خـدابس است و همان ارج قـرآنـی کـفایت مـی کند و مهمتر از همه دلـی بیدار و وجدانی هشیاردارد و خود،خود رامـی شناسد و از کسی که او را مدح می گوید رنج مـی بـرد و مـودبانه از زبان حافظ، این معلم همیشه زنده ی دوران ها،-که عَلَم مبارزه ی او با ریـاکـاران ،رشـوه خواران و متعدّیان به جان و مال مردم همیشه درجنب و جوش است-می گوید:
به مامنی رو و فرصت شمرغنیمت عمر که در کمین گه عمرند قاطعان طریق
به خنده گفت که حافظ غلام طبع توام ببین که تا چه حدّم همی کندتحمیق
مسئولین محترم،صدای بوق و کرنای پیشرفت های علمی –فن آوری ایران درگوش آسمان ها پیچیده است و ازطرف دیگر حرکات آسمانیان را درکرات دوردست با مهارت هرچه تمام تر رصد می نمایید و بر عالمیان فخرمی فروشید و از گرسنگی کودکی در دورترین نقطه آفریقا اطلاع دارید ولی هزاران عجب!!!!که از وضعیت نابه سامان و افکار پریشان معلمین فداکار که طبیبان روح و روان وقلب تپنده ی جامعه هستند خودتان را به تجاهل می زنید و حاضر نیستید که نیم نگاهی به وضعیت معلمان درکشورهای همجوار بیندازید و تفاوت ها و صدرنشینی های آنان را بر سایر مشاغل درک و ملاحظه نمایید!
معلمین ما هم ازجهانی دیگر پابـه این کـره ی خـاکی ننهاده اند، افلاکی که نیستند؛ بدانید که اگرشما را خواب غفلت و بی تفاوتی فرا گرفته حق نخوابیده است:
حق نخفته است بنگری روزی کــه حق تــو تمـام بگــذارد
مجلس نشینان محترم،جناب آقای فانی و مسئولین مربوطه:
بیایید،بیش ازاین ازسیاسی کردن آموزش وپرورش دست برداریم، پرورش افراد را در راس تمامی امور بنشانیم تا شاهد تکرار تجارب تلخ چندین ساله ی اخیر نباشیم و خدای ناکرده به قول مولوی چنان نباشدکه: «کـزدیـو و دد ملـول بـاشیم و آرزوی انسان رادرسر بپرورانیم » بیایید از کـارهـای تصادفی،کلیشه ای ،بخشنامه ای محض ،گفتارهای دهن پـرکنی دست بـرداریم، افکارمان راهـم سو کنیم ،تمرکـزگـرایـی را جانشین تمرکززدایی کنیم.دردها راببینیم و درپی درمـان بـرآییم چنانکه شایسته ی مردم ماست،داستان بیمارجالینوس و مداوای ریشـه ای او راهمگان شنیده ایم،واقعیت درمانی کنیم نه جهت تسکین آلام استخوان سـوزمـرهم گـذرا و موقتی بر روی آنها بگذاریم وگرنه روزی بـه سان خوره سربرخواهد آورد و هستی هستان را تهدیدخواهدکرد.
نمایندگان محترم، وزیر آموزش وپرورش یک نفر است شما که ازخردجمعی برخوردارید و اگـر نعـل واژگـونه نـزنید،بـه خـوبی واقفیدکـه آقای فانی ازعهده ی امور چنانکه باید برنمی آید،پس چرا ازاستیضاح ایشان روی گردانید؟
بدانید ،مسائل آموزش وپرورش ما سیر قهقرایی خود را طی می کندو به قول دکترمحمدعلی اسلامی ندوشن حکم «کله قند»را دارد که دراین چندساله اخیر تابالاتر آمده نازک ترشده، ما نباید از گذشته ی پربار خویش فاصله بـگیریـم و از طرف دیگر پیوند خود را با دنیای اطراف و مسائل روز بگسلانیم پس هر از گاهی بـا جولان فـکر و اندیشه در فضای فرهنگ طلایی و دانش وسیع گـذشته ی ایـران بنگریـم و ببینیم که چـرا بـه ایـن روز افتادیم؟
ما همان بازماندگان و شاگردان مکتب غزالی ها،خواجه نصیرها،سعدی هـا و...هستیم چرا آن زمـان ایران سردمدار علم ومعرفت درجهان بود و در مقابل به قول یکـی ازبـزرگان «اروپایی ها حتی حمام کردن هم بلدنبودند» ولی از یمن اَقدام مسئولین پیکره ی نیمه جان آموزش وپرورش ما دارد نفس های آخرخودرامی زند: «هرکس آمد عمارتی نو ساخت»
آری !
هرکسی که بر مسند وزارت درآمـوزش و پـرورش تکیه زد بنـای چندیـن ساله دیگری را ویران نمود و از نو طرحی دیگر درانداخت، دیگری هم همچنین و اشتباه هر کدام از این وزرای محترم عقب ماندگی و نهایتا نابودی نسلی را در پی داشت.
بیایید،نگرش های خود را تغییر بدهیم ،تنها معلولیت ما نگرش ماست.آموزش وپرورش ما بیشتر از آنکه با فقر مالی همراه باشد به فقر اندیشه و تفکر مبتلاست،برای رسیدن به اندیشه ی نیک و بنای کاخی استوار و خلل ناپذیر باید ارتباط خود را با واقعیت های موجود در جامعه بیشتر کنیم،حجاب ها را برداریم،تک روی هـا را کنـار بـگذاریـم نگـرش هـای مـادی گرایانه را اساس قرارندهیم –چنان که افکار رایج و نادرست مسئولین است- چرا که تحول اقتصادی و پیشرفت دراین زمینه هـرگـز بـدون تحـول فـرهنگی ممکـن نیست و اگـر هـم بـه زعم بعضی ها امکان داشته باشد چیزی معادل بر روی دریا خشت زدن و یا طلب روشنایی از دود نمودن است!
ما غالبا ازحقایق گریزانیم و به جـای واقعیت درمـانی درپـی تـوجیه غیـرمنطقـی قضایا برمی آییم و جالب تر از همه کردارهای ناصواب و اندیشه های ویرانگر خود را نادیده می گیریم و گناه را پای استعمار و...می اندازیم.
بیایید،نقدها را درحوزه ی مسائل آموزشی ارج بنهیم،علم را مزدور زر و زور و تزویـر نـکنیم، صاحبان علم را در صـدر بنشانیم،بگذاریم هدف نهایی مسائل حیاتی آموزش و پرورش را دانـایان تعیین بکنند نه متملّقان و صاحبان قدرت و ثروت.عالمان همـان به که ناقد بمانند نـه اینکـه اجیر صاحبان قدرت و اسیر پست و مقام گردند؛ چنانکه هیتلر در جنگ جهانی پانصد دانشمند را اجیرکـرده بـودکه هر چه را مطرح نماید ایشان توجیه علمی کنند...
شایسته ها را در راس بنشانیم، اراده ی جمعـی را تقـویت کنیم و بـاجرات قـدم در راه تـغییر و تحول بگذاریم و «نبایدها» را دفن نماییم. انجمن های صنفی معلمین را کـم از سایرصنوف ننگریـم :
همای گوم فکن سایه ی دولت هرگز در آن دیارکه طوطی کم از زغن باشد
تـرس هـا و پیش داوری هـا را در موردآنـان بـا اقـدام هـای صـادقـانـه، دلسـوزانـه و مهمتر از همه عمل گرایانه ی مسئولین حذف نماییم گـام هایـی استوار بـرای نیـل به اهداف والا برداریم ، از وانمود کردن کارها پرهیز کنیم ،از مرز گفتار فراتر رویم و انجام کارها را در نظرداشته باشیم نه فقط وانمود کردن آنها را.
بپذیریم که روحی ترسو، مسئولینی منفعـل و فـاقـداستقلال علمی-اجرایی بر نظام آموزشی ما حاکم است. نباید مسئولین ما چشم به راه وقوع اتفاقـی خاص یـا وزش بـادی موافق در فضای آموزشـی بـاشند تا کشتی شکسته ی آموزش وپرورش را به ساحل امیدهای بر بادرفته برساند؛بلکـه ،آستین هـا را بالا زنند و با همّت و اراده ای قاطع پا پیش گذارند و آینده ی روشـن ایـن مـرز و بووم را با تکیه بـر ستـون هـای محکـم و نفـوذ ناپذیر نظام آموزش و پرورشی راستین استوار سازند.
مجریان محترم عرصه ی آموزش، اشتباهات مربوط به آموزش و پرورش کل جامعه را در بر می گیرد؛ همان گونه که ما بازتاب مخرّب آن را می بینیم.بیایید از تقسیـم بندی علوم از بالا به پایین و به خصوص نادیده گرفتن رشته ی علوم انسانی دست برداریم ،ارزش هـا را جـابـه جـانکنیم و چنـان نباشیم و نینگاریم کـه همیشه مستعدها را شایسته ی تحصیل در رشته های پزشکی، مهندسی و...بدانیم؛ جایگاه خاص این علوم به خـاطر ارزشمنـدی آنها نیست؛بلکه به خاطر این است که نیازهای اولیه و مادی زندگی را تامین می کنند،جامعه ی مانیاز به انسان دارد.
«علم یک بعدنگر انسان غیرمتعهد و بدون تفکرمی سازد » گذشته ی پربار ایران نشان می دهد که بهترین ها معلم بوده اند و دین مبین اسلام هم فراگیری علـم و دانش را فـرض گردانید نه یک علم خاص را .اسلامی که در کمتر از یک ربع قرن جهان را درنوردید تاکید فراوان بر کسب علـم و دانش بـه عنوان وسیله ی رشد و تعالی انسانها دارد و هیچ تفاوتی بین علوم قائل نبود و اگر هم بوده انسانیت و خـودشناسی را بـرسایـر علـوم ترجیح داده است. روسو بـه عنوان یکی ازصاحب نظران عرصه ی آموزش وپرورش معتقد است که پیش از آموختن هـرحـرفه بـایـد حـرفـه ی انسـان بـودن را به دانش آموزان آمـوخت. او همچنین در کتاب امیل خـود مـی گـوید: «که من نمی خواهم امیل یک قاضی، کشیش؛ سرباز و...غیره شود؛ بلکه ،کوشش من بر آن است که او انسان شود و چنان بار آید که درکارهای گوناگون و موقعیت های مختلف وظیفه ی خود را چون یک انسان انجام دهد و در شرایط گـونـاگـون درست رفتارنمـاید و بتواند رنج ها و خوشی ها را تحمـل کنـد؛ یعنی بـرای زندگـی کـردن و خـوب زندگی کردن آماده شود.»
به امیدفردایی که شاهد بصیرت در تدبیر، تغییر نگرش و برقرار کردن نظامی عادلانه از سوی مسئولین باشیم.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
جمعی از فرهنگیان چهارمحال و بختیاری روز پنجشنبه با حضور در مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان، رسیدگی به مشکلات صنفی و معیشتی خود را خواستار شدند.
بیش از300 نفر از فرهنگیان در اجتماع دو و نیم ساعته خود با اشاره به اینکه فرهنگیان معتقد به نظام اسلامی اند بر ضرورت توجه دولتمردان به توقف کم توجهی سال های گذشته به این قشر و شان معلمی تاکید کردند.
این قشر تامین معیشت معلمان را نیز از دولتمردان خواستار شدند.
فرهنگیان حاضر در این اجتماع همچنین با انتقاد از رسانه ای شدن مطالبات صنفی و هرگونه افزایش حقوق و مزایا خود، ایجاد نظام هماهنگ در پرداخت حقوق و مزایای تمام وزارتخانه ها را مورد تاکید قرار دادند.
اجرای نظام رتبه بندی فرهنگیان، پرداخت مطالبات این قشر، رعایت عدالت میان کارکنان دولت، برابری و رفع تبعیض در نظام دستمزد، بهبود شرایط معیشتی معلمان و سامان دادن به شرایط بد آموزشی در برخی از مدارس در زمره دیگر خواسته های فرهنگیان حاضر در این اجتماع صنفی بود.
در پایان، بیانیه ای در20 بند مشتمل بر خواسته های صنفی فرهنگیان قرائت شد.
ایرنا
گروه اخبار /
معاون پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش گفت : 310 میلیارد تومان از مطالبات سال 93 فرهنگیان شامل حق التدریس معلمان ، اضافه کاری کارکنان ، حقوق معوقه نیروهای قراردادی و سرباز معلم و حق الزحمه برگزاری امتحانات معلمان پرداخت می شود.
محمد بطحایی افزود: این مطالبات از محل اعتبارات سال 94 تأمین شده است و به حساب فرهنگیان واریز می شود.
معاون وزیر آموزش و پرورش به استخدام 5 هزار نیروی جدید در آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: استخدام این نیروها و پرداخت حقوق آنها صد میلیارد تومان برای این وزارتخانه بار مالی خواهد داشت که این اعتبار از محل صرفه جویی منابع نیروهای بازنشسته آموزش و پرورش تأمین خواهد شد.
بطحایی افزود : امسال 32 هزار نفر از نیروهای آموزش و پرورش بازنشسته می شوند.
معاون پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش به اجرای طرح توزیع شیر در مدارس اشاره کرد و گفت: این طرح با توزیع 40 تا 50 نوبت شیر بین دانش آموزان تا پایان سال گذشته اجرا شد و برای ادامه اجرای آن و تحقق وعده توزیع 70 نوبت شیر میان دانش آموزان به 200 میلیارد تومان اعتبار نیاز داریم.
بطحایی افزود : امسال از به کارگیری معلمان بازنشسته در مدارس دولتی معذوریم اما این دسته از معلمان می توانند در مدارس غیردولتی به صورت حق التدریس به فعالیت خود ادامه دهند.
معاون پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش درباره بیمه طلایی فرهنگیان نیز گفت: قرارداد بیمه طلایی با شرکت آتیه سازان حافظ 30 اردیبهشت به پایان می رسد و اجرای این طرح و قرارداد جدید بیمه طلایی را با 4 شرکت بیمه ای به مناقصه گذاشته ایم.
بطحایی افزود : در قرارداد جدید بیمه طلایی درصددیم بدون افزایش هزینه بیمه کیفیت خدمات درمانی را افزایش دهیم.
خبرگزاری صدا و سیما
هیچ عاقلی در اینکه نهاد و وزارت آموزش و پرورش در ایران، یکی از بی اهمیتترین نهادها نزد دولت و از هم پاشیدهترین و بحرانیترین نهادهای اجتماعی ایران است تردیدی ندارد.
آموزش و پرورش در نظر دولت و وزارت آموزش و پرورش ما آن قدر بی اهمیت و به درد نخور است که جایگاه شاغلین دارای تحصیلات عالیه در آن حتی از جایگاه کارگران ساده در نهادهایی مانند وزارت نیرو و شهرداری و امثالهم پائینتر است. این واقعیت تلخ حداقل بر هیچ یک از معلمان دارای دانش اجتماعی و تحصیلات عالیه ما پوشیده نیست که آموزش و پرورش ما علیرغم شعارهای واهی وزرا و وکلا به خاطر منافع شخصی خودشان، نهادی حجیم اما بسیار کمکارکرد است. مدارس ما لبریز انواع ناهنجاریهای گوناگون، از کمکاری و بی انگیزگی معلمین، مدرسین و دبیران گرفته تا بی هویتی، بزهکاری و بی تفاوتی دانش آموزان است.
آنچه در آموزش و پرورش ما هیچ ارزشی ندارد، دانش و دانشآموزی است. نهاد آموزش و پرورش ما نهادی کهنه، بی رمق، کسالتبار و کسالتآور و خالی از هر گونه دانش و ابداع و خلاقیت علمی است. آموزش و پرورش ما تنها در پی اجرای چارت و برنامههای تکلیفی سالانه بدون کوچکترین توجهی به درون مایه و ارزش واقعی و علمی و منطقی این برنامههاست و بیش از اینکه در پی اشاعه دانش باشد، درصدد نهادینه کردن ارزش است. ارزشهای سیاسیای که تأثیرشان آن قدر زودگذر است که تنها پس از چند روز از تعطیلی مدارس همه فراموش میشوند و دوباره از اول مهر روز از نو روزی از نو.
اگر بخواهیم مقایسهای منطقی بین آموزش و پرورش و یک نهاد اجتماعی دیگر انجام دهیم، بهترین گزینه برای این مقایسه نهاد آموزشی پس از آموزش و پرورش یعنی وزارت علوم است. وزارت علوم نهادی است که ادامه کار آموزش و پرورش در زمینه آموزش نیروهای آینده جامعه را تکمیل میکند. پس وزرات علوم نهادی است در ادامه و راستای وزرات آموزش و پرورش اما این دو نهاد آموزشی موجود در ایران چه شباهتی با یکدیگر دارند؟ تقریباً هیچ.
وزارت آموزش و پرورش ایران همیشه از هماهنگی و مقایسه با وزرات علوم طفره میرود زیرا در نظر برنامهریزان و دولتمردان ما، آموزش و پرورش بیشتر نهادی ارزشی است تا دانشی و در حالی که وزارت علوم دانشآموزی را اصل اول خود میداند، آموزش و پرورش ارزشمداری را اصل خود قرار داده است به همین سبب درجه و پژوهش علمی جایگاهی والا در وزارت علوم دارد اما آنچه که در آموزش و پرورش اهمیتی ندارد، مدارج و مدارک علمی و پژوهش است.
اگر باور ندارید هستههای به اصطلاح پژوهشی ادارات آموزش و پرورش را مروری بفرمائید تا حساب کار دست تان بیاید و به عنوان مثالی کوچک به کتاب کوچک پانزده هزار تومانی!! تهیه شده در هسته پژوهش آموزش و پرورش زنجان در زمینه تاریخ آموزش و پرورش زنجان نظری بیاندازید تا بدانید تهیه این کتابچه هم بیشتر به انگیزههای اداری بوده تا علمی. البته من به تهیه کنندگان این کتاب خردهای نمیگیرم زیرا در وزارت به ظاهر آموزشیای که پژوهش بی اهمیتترین چیز است، تهیه چنین کتبی هم خود جای تقدیر دارد. اگر در مقایسه موردیای دیگر جایگاه معنوی و بهرهمندی مادی یک مدرس دانشگاه و معلم شاغل در آموزش و پرورش با مدرک تحصیلی یکسان را بررسی کنیم به سادگی پی خواهیم برد که معلم و دبیر آموزش و پرورش تا زمانی که استعفا نداده در چنبرهای بسیار عذابآور اسیر بوده و راه به جایی نبرده است اما به محض استعفا و ورود در وزارت علوم، جایگاه معنوی و مادیاش به اصطلاح عامه از این رو به آن رو شده است ؛ به همین ملاحظات است که بسیاری از همکاران ما به محض قبولی یا فارغالتحصیلی از مقطع دکترا حتی به قیمت پرداخت خسارت به آموزش و پرورش، از این اداره فخیمه استعفا داده و به عنوان مدرس دانشگاه در وزرات علوم مشغول به کار شدهاند و و ما را نیز تشویق به طی این طریق کردهاند زیرا آموزش و پرورش جای افراد محقق و دانش پیشه نیست بلکه جای افرادی است که بیست و چهار ساعت موظفی هفتگی خود را با نارضایتی کامل و بی هر گونه حوصله و انگیزه امضا نموده و بقیه وقت خود را یا مشغول کار دیگری شوند یا به عمر تلف شده خود غصه بخورند.
اگر آموزش و پرورش ما نهادی کارا بود نیازی به این همه آموزشگاه و آموزشکده و مؤسسات رنگارنگ آموزشی خصوصی نبود و هم اینک این مؤسسات آن قدر زیاد شدهاند و رقابت بین شان درگرفته است که بسیار بیشتر از آموزش و پرورش در زمینه آموزش فعالاند و معلمین آموزش و پرورش با انگیزهای چند برابر بیشتر نسبت به آموزش و پرورش در این مؤسسات فعالاند اما دریغا که این مؤسسات و مدرسین شاغل در آنها نیز اولاً؛ انگیزه و مقصد اصلیشان پول است و ثانیاً؛ تماماً مشغول آموزش در زمینه علوم طبیعی و تجربیاند و علوم انسانی را وقعی نمینهند ثالثاً؛ هدف محصلین شان کنکور است و دایره فعالیتشان هم کتب مدرسه نه پژوهش و تحقیقات علمی.
بدترین جنبه آموزش و پرورش ایران افلاس اقتصادی آن است. آموزش و پرورش ما یا نمیداند و یا میداند و اهمیتی برایش ندارد که اقتصاد و درآمد مادی اصلیترین رکن حیات اجتماعی است و فقر بزرگترین عامل و مبنای از هم پاشیدگی و نابودی شیرازه هر نوع نظام اجتماعی.
آموزش و پرورش ما سال به سال فقیرتر میشود و از شاغلین به ویژه معلمین و مدرسین انتظار دارد در برابر این فقر و بی بهرگی مادی فزآینده ساکت و راضی باشند در حالی که چنین چیزی ممکن نیست. مقامات عالیه ما با بی ملاحظگی کامل انتظار دارند که کسی مقایسهای بین حقوقهای ماهانه آموزش و پرورش و سایر ادارات و نهادهای دولتی انجام ندهد و همه نسبت به این فاجعه که حقوق یک دکترا در آموزش و پرورش کمتر از حقوق یک لیسانس شاغل در مثلاً وزارت داراریی، دادگستری و امثالهم است، ساکت باشند و کسی هیچ مقامی را به سؤال و استیضاح نکشد حتی اگر حکم کذایی سال جدید را در مرداد ماه اعمال کند ( در سال 91 اعمال حکمهای جدید به علت اختلافات بر سر افزایش سالیانه حقوق و مزایا به تأخیر افتاد و بالاخره در مرداد ماه چشم مان به حکم با افزایش 10-5 درصد روشن شد) .
حالا آیا همین دولت قبول میکرد که ما هم به جای مهرماه از دی ماه سر کلاسها برویم؟ جالب اینکه وزیر وقت میزان افزایش را 15 درصد اعلام کرده بود ولی در عمل پنج درصد یا حتی کمتر بود؟ در آستانه سال جدید (1394) نیز کارد به استخوان رسید و در حالی که اعتراضات آغاز شد و همچنان در حال گسترش است، تأثیر چندانی در مسئولین امر در جهت اصلاح آموزش و پرورش نداشته است.
هر چند که در حال حاضر مسئله عاجل، توجه به وضعیت اقتصادی آموزش و پرورش و رفع تبعیض در امر دریافت حقوق مزایا بین کارکنان آموزش و پرورش با سایر نهادهای دولتی است اما این تنها مسئلهی آموزش و پرورش ما نیست بلکه آموزش و پرورش ما نیازمند اصلاحات بنیانی و نو است. اصلاحاتی که حاصل نگرش به آموزش و پرورش به عنوان مهمترین نهاد تولیدی است نه بر اساس نگرش کاملاً اشتباه دیرین که آموزش و پرورش را نهادی مصرفی معرفی میکند ، زیرا مهمترین تولید در جامعه انسانی نیروی انسانی است به ویژه اینکه در عصر جدید اهمیت این تولید با توجه به قرار گرفتن سرمایه فکری و علمی به عنوان زیربنای اصلی هر نوع تولید و ترقی، چندین برابر شده است. اما متأسفانه از طرفی وزارت آموزش و پرورش قدرت چانهزنی برای اخذ بودجه لازم به ویژه برای افزایش منطقی حکمها با توجه به وضعیت اقتصادی کشور را ندارد و اختلافات بر سر میزان افزایش مزایای کارکنان آموزش و پرورش چنان گسترده و عمیق است که نیل به نتیجه مطلوب بعید به نظر میرسد و از طرف دیگر به سبب نزدیک شدن به پایان دوره چهار ساله مجلس و برگزاری انتخابات، بسیاری از نمایندگان مجلس که برای دوره بعد برنامهریزی میکنند، تازه یادشان افتاده که مزایا و حقوق معلمان کم است و آموزش و پرورش مشکلات عدیده دارد و قصد سؤال و استیضاح از وزیر را دارند گویی تا به امروز هیچ مشکلی در آموزش و پرورش وجود نداشته است!
و همه ما به خوبی میدانیم این گرد و خاکهای الکی هم با پایان انتخابات و راه یابی نمایندگان کهنه و نو به مجلس فرو خواهد نشست و باز ما خواهیم ماند و مشکلات بیپایان آموزش و پرورش به ویژه درد درمان ناپذیر مداخل اندک و مخارج هنگفت!
این است که وزارت و ادارات آموزش و پرورش، هیچ گاه رضایت مندی معلمین به ویژه معلمین دارای تحصیلات عالیه را تأمین ننموده و نمینماید و طبیعی است نهادی که رضایت مندی نیروهایش کمترین ارزش را در نظرش دارد، هیچ گاه کارکردی واقعی و قابل عرضه نخواهد داشت جز پر کردن لیستهای ریزنمرات و ارائه کارنامهها و آمارهای قبولی و افتخار به این آمارها در حالی که ما معلمین میدانیم که اینها تنها ظواهر امر است و در باطن امر چیزی به نام علم و دانش در آموزش و پرورش وجود ندارد و خودفریبی یکی بزرگترین خیانتها به مملکت و ملت است.
در این میان، اقدامات سطحیای مانند یک شیفته کردن مدارس با شعار افزایش سطح علمی و تلف کردن وقت چهار روزه معلمین به جای سه روز به ویژه در مناطق دورافتاده که به ویژه با عملکرد افرادی مانند علیرضا ربیعی (مدیر سابق آموزش و پرورش ماهنشان زنجان) و در کمال مخالفت معلمین با این طرح اعمال شد هیچ دردی را دوا نخواهد نمود و تنها به نارضایتی بیشتر سبب شده و به سردرگمی بیشتر منجر خواهد شد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
انتشار خبر دستور شکل گیری کارگروه رسیدگی به مطالبات به حق معلمان شریف با برخورد سرد و منفی جمعی از همکاران محترم مواجه گردید که نظرات ارسالی آن عزیزان در ذیل انتشار خبر مربوط در سایت وزین سخن معلم قابل مشاهده می باشد.
دراین راستا به اختصار فرض ها و پیشنهادی را به شرح ذیل تقدیم می نمایم .
- مذاکره و چانه زنی منطقی ، آگاهانه، عقلانی و با نگرشی همه جانبه بسیار ارزشمند و راهبردی بوده و باید فرصت ایجاد شده از جانب رئیس جمهور محبوب را مغتنم دانسته و فارغ ازگرایش های سیاسی و عصبیت های منفی و غیرعقلانی به آن پرداخت.
به فرض:
- اطلاعی از پراخت های مالی بسیار متفاوت و غیرقابل مقایسه به عنوان حقوق ،پاداش ،امکانات رفاهی و خدماتی و... در سازمان ها و سایر وزارت- خانه ها در مقایسه با آموزش و پرورش وجود نداشته و به سختی کار و مشکلات عدیده در مدارس و آموزشگاه ها آگاه و مشرف نبوده و درکی از آن ندارند!
- به ارزش و نقش مثبت و راهبردی معلمان زحمتکش در عرصه و پهنه ی اجتماعی فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، ارتباطات سالم و شفاف فردی و اجتماعی واقف نیستند!
-تاثیر شگرف و نقش بی بدیل معلمان آگاه و با انگیزه را درکاستن و کاهش جرائم و بزه اجتماعی و فرهنگی نمی دانند!
- به نقش منحصر به فرد معلمان گرامی در ایجاد آرامش و بستر سازی مناسب و اثر-بخش درجامعه در جهت حرکت پرشتاب برای رشد و توسعه و نیل به استقلال در تمامی ابعاد ممکن آن و تبدیل شدن به کشوری الگو و نمونه درجهان اذعان ندارند!
-به آموزش و پرورش به عنوان سرمایه نمی نگرند و توسعه ی پایدار کشور را مرهون زحمات معلمان ایثارگر و ازخود گذشته نمی دانند!
-از آموزه های اسلام عزیز و منطبق برمقتضیات زمان در زمینه های مورد نیاز بشر به ویژه تعلیم و تربیت ، عدم استثمار و بهره کشی،حرمت و حریت انسان شناختی ندارند و برای آن وقعی نمی نهند!
-به توان و عزم مصمم معلمان ظلم ستیز واقف و آگاه نیستند!
و فرض های فراوان و متعدد دیگر که دراین اجمال نمی گنجد ...
پیشنهاد : جمعی ازهمکاران باهماهنگی با رئیس محترم دفتر آقای رئیس جمهور از ایشان بخواهند آقای پورسلیمان ، مدیرسایت وزین سخن معلم و آقای کمیجانی دبیرکل محترم مجمع فرهنگیان ایران اسلامی که به واقع ازدل سوزان ،تلاشگران و آگاهان عرصه ی آموزش وپرورش و حامیان حقیقی حقوق حقه ی معلمان معزز می باشند به ترکیب کارگروه اضافه گردند.
حقیر با تنی چند از همکاران محترم با ایشان تماس خواهیم گرفت.
گروه مدرسه| آمار بيش از يك ميليوني معلمان و فرهنگيان شاغل و ٧٥٠ هزار نفري بازنشسته كافي است تا مسايل و مشكلات اين قشر، وحشت به دل مسوولان و دستاندركاران بيندازد، آماري كه يكسوم كارمندان دولت را شامل ميشود. اما اهميت و جايگاه آموزش و پرورش و نقش حياتي اين نهاد با محوريت معلم باعث شده تا همه از مقامات ارشد تا افراد عادي به اين ضرورت تاكيد كنند.
متاسفانه به رغم تاكيدات لفظي و تمجيدات شعاري سالها است كه تحولي در اوضاع معيشتي و رفاهي معلمان ايجاد نشده است، صرفنظر از حقوق و مزايا، اين صنف از امكانات و تسهيلات رفاهي مناسبي هم برخوردار نيستند در حالي كه ظرفيتهاي بالقوه فراواني در مجموعه آموزش و پرورش وجود دارد كه با مديريت صحيح ميتواند بخش زيادي از نيازهاي معلمان را پاسخ دهد.
گروه مدرسه «اعتماد» با بررسي اجمالي تلاش كرده است تا مسوولان و معلمان را متوجه اين ظرفيتها و امكانات كند و گامي در اين جهت بردارد. اميد است با اراده جدي مسوولان گامي هر چند كوچك در مسير ارتقاي رفاه معلمان برداشته شود.
وام و تسهيلات بانكي
وام بخش جداييناپذير زندگي معلمي شده است، كمتر معلمي را ميتوان يافت كه بخشي از همان حقوق ناچيز خود را به اقساط بانكي اختصاص نداده باشد؛ اقساطي كه نگرانياش از ابتدا تا انتهاي هر ماه همراه معلم است و او را حتي در سركلاس هم رها نميسازد. چارهاي هم نيست اگر اين كار را هم نكنند زندگيشان نميچرخد. مجبورند با سيلي صورت خود را سرخ نگه دارند اما انتظار ميرود دولت تدابيري بينديشد تا نخست وامهاي كمبهره به معلمان پرداخت شود و دوم اينكه اقساط آن كم و طولاني مدت باشد تا مبلغ زيادي از حقوق ماهانه معلمان را نبلعد. اقدام اخير بانك ملي قبل از نوروز و اقدام بانك رفاه ازجمله اقدامات به نسبت مناسب است كه بايد توسعه و استمرار داشته باشد. در آستانه فرا رسيدن روز جهاني كار و كارگر و روز معلم، بانك رفاه مجموعه خدماتي تحت عنوان «بسته رفاه كار و دانش» را به كارگران و معلمان ارايه ميدهد. به گزارش بانكي داتآيآر به نقل از روابط عمومي بانك رفاه، اين بسته خدماتي كه در راستاي ارج نهادن به تلاشها و زحمات بيشايبه قشر كارگران و معلمان طراحي شده، شامل پنج موضوع با عناوين سپرده سرمايهگذاري كوتاهمدت عادي با نرخ خاص، سپرده سرمايهگذاري مدتدار انتخاب با امتياز ويژه، سپرده سرمايهگذاري كوتاهمدت ويژه شش ماهه با شرايط خاص، اعطاي كارت خريد اعتباري و تسهيلات قرضالحسنه رفع نيازهاي ضروري است.
مسكن و تسهيلات مربوطه
«بسياري از معلمان خانه ندارند. تا ميگوييم خانه نداريم ميگويند چرا مسكن مهر ثبتنام نكردي، آيا با حقوق كم ميشود هم خرج خانه را داد و هم خانه خريد به خصوص خانمهايي كه سرپرست خانواده هستند.» «فرهنگيان بايد در بهترين خانهها و بهترين مكان شهر مسكن داشته باشند.»، «به نظر من مهمترين مساله رفاهي فرهنگيان، مساله نداشتن مسكن آنهاست ،اگر اين مشكل حل شود با خيال آسودهتري سر كلاس حاضر ميشوند. من و همسرم فرهنگي هستيم و بالاي ١٠ سال سابقه خدمت داريم. ولي با داشتن سه فرزند هنوز موفق به خريد خانه نشدهايم.»، «احداث مجتمعهاي مسكوني سازماني جهت كاركنان شاغل فرهنگي فاقد منزل مسكوني (مستاجر) با درنظرگرفتن ضريب جهت در نظر گرفتن اولويتهايي چون ميزان درآمد ماهيانه، تعداد افراد خانواده فرهنگي و... تا بدينوسيله مشكل مسكن بسياري از فرهنگيان شاغل منتفي شود.»
اين اظهارنظرهاي معلمان نشان از آن دارد كه حقوق و مزاياي معلمي نهتنها پاسخگوي خريد مسكن نيست بلكه در برخي شهرها بهويژه تهران نميشود خانه مناسبي اجاره كرد با اين وجود چگونه ميشود انتظار داشت معلم به مشاغل ديگري نپردازد يا اينكه با مطالعه و تحقيق و بررسي به روز و با آمادگي سر كلاس درس حاضر شود. انتظار معمول اين است كه يك كارمند پس از ١٠سال بتواند يك مسكن و خودروي معمولي داشته باشد در حالي كه هيچ معلمي با حقوق معلمي قادر به اين كار نيست. شركتهاي تعاوني مسكن فرهنگيان تا حدي توانسته بخشي از اين نياز را برطرف سازد و گروهي از معلمان در طرح مسكن مهر ثبت نام كردند هرچند با مشكلات فراواني مواجه شدند. بانك سرمايه هم اعلام كرده بود: ساخت مسكنهاي ارزانقيمت از طريق اين بانك در كلان شهرها شروع شده و با توجه به وجود بافتهاي فرسوده در شهرها توسعه پيدا ميكند. طبق توافق نامهاي كه در اين زمينه صورت گرفته به وسيله شركتهاي ساختماني تابعه بانك سرمايه و استفاده از تسهيلات بانكي كه به بازسازي بافتهاي فرسوده تخصيص يافته به عنوان مجري به طور انبوه ساخته خواهد شد، در پايان ساخت، مسكنها از طريق اولويتبندي كه آموزش و پرورش انجام خواهد داد به فرهنگيان اختصاص مييابد. در عين حال كه واگذاري آنها به صورت اقساطي خواهد بود. خلاصه اينكه تامين مسكن مهمترين دغدغه معلمان است كه در طرح جامع رفاه معلم بايد چارهاي اساسي براي آن انديشيده شود تا حداقل يك معلم پس از ١٠سال خدمت از اين نگراني رها شود.
اسكان معلمان مسافر
معلمان مانند هر صنف و شهروندي نيازمند سفرهستند و شايد به دليل نوع كارشان بيشتر هم به سفر نياز داشته باشند تعطيلات دوهفتهاي نوروز و تابستان دست آنها را باز ميگذارد تا نسبت به ساير كارمندان و كارگران با انعطاف بيشتري براي انتخاب زمان و مكان سفر تصميم بگيرند. صرف نظر از اينكه حقوق و مزاياي آنها امكان سفر را چندان به آنها نميدهد و صرف نظر از اينكه تعداد زيادي از معلمان فاقد خودرو يا خودروي مناسب هستند، امكانات رفاهي و خدماتي آموزش و پرورش مورد بحث و نقد است، امكاناتي كه در صورت مديريت بهتر ميتواند رضايت بيشتري به دنبال داشته باشد. در كمتر شهري ميشود جايي براي اسكان معلمان نيافت حداقل يك كلاس درس را ميتوان در اختيار معلمان گذاشت. در دورترين و محرومترين مناطق هم اين امكان وجود دارد كه با كمي توجه و تجهيز اوليه قابل استفاده شود. البته مراكز اقامتي و خانههاي معلم با تجهيزات به نسبت بهتر در مراكز استان و شهرهاي بزرگ هم پذيراي معلمان هستند، با اين وجود نارضايتيهاي زيادي از ارايه خدمات به خانوادههاي فرهنگي ابراز ميشود. در همين زمينه يكي از معلمان ميگويد: «امكانات رفاهي در مسافرتهاي فرهنگيان بايد سامانبخشي شود. تاكيد بر رزرو اينترنتي انجام شود و سايت رفاهي نيز در اين رابطه با ارايه راهنماييهاي لازم با قرار دادن آخرين وضعيت رزرو و بدون اختلالاتي كه گاهي هنگام مراجعه به سايت كاربران با آن مواجه ميشوند تسهيلات لازم در اين خصوص را فراهم كنند. اگربه مسافر فرهنگي فرصت انتخاب آگاهانه داده شود بسيار رضايتبخش است. از پذيرش افراد غيرفرهنگي كه صرفا كارت همكار فرهنگي را قرض گرفتهاند خودداري شود تا از اين حداقل امكانات هم فرهنگيان محروم نشوند.»
يك فرهنگي ديگر هم ميگويد: «چرا بايد خانه معلم آموزش و پرورش محلي براي اسكان روساي ادارات ديگر در زمانهاي پيك مسافرت باشد؟» اين در حالي است كه وزير آموزش و پرورش با مثبت ارزيابي كردن گزارش و اقدامات ستاد خدمات سفر در تعطيلات نوروز ٩٤ نسبت به سال گذشته، از آمادگي اين وزارتخانه براي اسكان مسافران در تابستان خبر داده است.
فاني در بازديد از ستاد مركزي خدمات سفرهم گفته بود: با وجود مشكلات اعتباري وزارت آموزش و پرورش، مبلغ شش ميليارد تومان براي تجهيز مدارس جهت اسكان مسافران در اختيار استانها قرار گرفت. سيدجواد حسيني كه مديركل آموزش و پرورش خراسان رضوي يكي ازمسافر پذيرترين استانهاي كشور است نيز گفته: در طول يك سال اخير براي رفاه حال فرهنگيان عزيز مبلغ ٢٠ميليارد ريال تجهيزات براي مدارس طرح اسكان فرهنگيان خريداري كردهايم.
مراكز ورزشي، تفريحي و رفاهي
بي ترديد وقتي در شهرها و جادهها تردد ميكنيم با مراكز ورزشي، تفريحي و رفاهي متعددي روبهرو ميشويم كه متعلق به نهادها و سازمانهاي مختلفي است، در اين ميان آموزش و پرورش كه يكسوم كارمندان دولت را دارد از سهم بسيار كمتري برخوردار است، فقط در مراكز استانها ميتوان مواردي از اين مراكز را ديد. اين در حالي است كه آموزشوپرورش با در اختيار داشتن اردوگاههاي متعدد ميتواند پذيراي خانوادهها فرهنگيان باشد يا با عقد قرارداد با ساير نهادها تسهيلاتي را براي معلمان در نظر بگيرد، يكي از معلمان در همين رابطه ميگويد: استفاده از اردوگاهها و تفرج گاههاي تحت پوشش آموزش و پرورش براي استفاده اختصاصي همكاران محترم فرهنگي و خانواده آنها و امكان استفاده از اماكن ورزشي (باشگاه، استخر و...) تحت پوشش آموزش و پرورش بدون هزينه و يا با تخفيف ويژه و استفاده از امكانات اقامتي و تفريحي مانند خانه معلم در سطح استان ميتواند زمينهساز بهرمندي خانوادههاي فرهنگي از اين امكانات رفاهي باشد.
اياب و ذهاب
«يكي از مهمترين مسائلي كه به مساله رفاه معلمان برميگردد و اكثريت نيز با آن دست بهگريبانند (بهخصوص آقايان) باتوجه به اينكه در مناطق دور افتاده و يا شهرهاي ديگر مشغول به خدمتند مساله كرايهاي است كه روزانه و ماهانه بايد بپردازند و عملا نيمي از حقوقي كه آن چنان زيادهم نيست صرف رفت و آمد ميشود. اگر آموزش و پرورش نيز مانند ديگر ارگانها كه به بهانههاي مختلف مبالغي را به عنوان كمك هزينه پوشاک، كمك هزينه سرويس، حتي هزينه آجيل شب عيد و... به كارمندان خود پرداخت ميكنند فقط مبلغي را در فيش حقوق همكاراني كه در مناطق محروم يا شهري غيراز محل سكونت خدمت ميكنند بپردازد مشكل بزرگي از دوش اين معلمان برداشته خواهدشد. البته الان در فيشهاي حقوقي مبلغي به عنوان مناطق محروم هست ولي هزينه چهار روز رفت و آمد يك معلم هم نميشود.»
اين درخواست يك معلمي است كه مجبور است هر روز مسيري را از محل سكونت خود تا مدرسه محل تدريسش طي كند، يكي ديگر از معلمان هم كه مشكل مشابه دارد و در يك روستا مشغول خدمت است، مينويسد: «خيلي از كارمندان دولت حق سرويس دارند يا براي رسيدن به محل كار خود سرويس مخصوص دارنداما معلمين ما، اگر در روستاها خدمت كنند از چنين حقي برخوردار نيستند آنها مجبورند مبلغي را هم از جيب بگذارند تا هزينه رفت و آمدشان تامين شود.»
يكي از امكانات رفاهي براي كاركنان هر دستگاهي سرويسهاي اياب وذهاب يا حق اياب و ذهاب است كه در فيشهاي حقوقي آنها ماهانه پرداخت ميشود؛ حقي كه از معلمان دريغ ميشود و خود يكي ديگر از موارد تبعيض ميان كارمندان دولت است. بيترديد اگر قرار باشد اين امكان موجب آسايش فكري و رواني باشد معلم بيش از هر كارمند ديگري به اين آسايش و آرامش نيازمند است.
نقل وانتقالات
«اگر يك برادر نيروي انتظامي به هر نقطهاي از كشور منتقل شود اگر همسرش فرهنگي باشد به پيروي از همسر حتي در طول سال تحصيلي منتقل ميشود ولي براي زوجين فرهنگي در نقلوانتقالات فقط دو امتياز تعلق ميگيرد.» اين چند جمله كوتاه حكايت از يك مشكل ديگر فرهنگيان دارند عدم بوميگزيني در مقاطعي و ازدواج فرهنگيان يا تغيير محل تحصيل يا زندگي معلمان يا فرزندانشان گاهي آنها را مجبور ميكند محل خدمت خود را تغيير دهند؛ اجباري كه با مشكلات فراواني همراه خواهد بود. تعداد زيادي از معلمان همه ساله خواستار تغيير محل خدمت خودهستند كه موفق به اين كار نميشوند زندگي آنها با بحران مواجه ميشود. به نظر ميرسد با سياست ساماندهي نيروي انساني كه به عنوان يكي از اولويتهاي وزير اعلام شده است ميشود اين مساله را تا حد زيادي برطرف ساخت چراكه در هر صورت تسهيل در امر انتقال معلماني كه به هر دليل تمايلي به خدمت در منطقهاي را ندارند، ميتواند به رفع اين مساله كمك كند. مشاهده تسهيلات نقل وانتقال در ساير نهادها و دستگاهها براي معلماني كه همواره شاهد اين تبعيضها هستند قابل تحمل نيست آنها انتظار دارند نه بيشتر بلكه حداقل به اندازه ساير كارمندان دولت برايشان امكانات وتسهيلات قايل شوند.
مراكز خريد
فروشگاههاي فرهنگيان كه تقريبا در تمام مناطق حداقل يك شعبه دارد از قديميترين مراكز خريد فرهنگيان است؛ فروشگاههايي كه با عضويت و سهامداري معلمان و به شكل تعاوني اداره ميشود. اقلام موجود در اين فروشگاهها از نظر كيفيت و قيمت چندان تفاوتي با ساير مراكز خريد ندارد تنها امتياز در نظر گرفته اين است كه اعضا با استفاده از دفترچههاي عضويت ميتوانند اجناس و كالاهاي خاصي را قسطي خريداري كنند و اقساط مربوطه از حقوق آنها كسر ميشود.
نارضايتي از عملكرد شركتهاي تعاوني مصرف آن قدر زياد است كه تبديل به نااميدي شده تا حدي كه بسياري از معلمان ترجيح ميدهند از ساير مراكز خريد كنند حتي اعضاي شركت در مجامع عمومي حضور نمييابند و هميشه گروه اندكي جلسات را برگزار ميكنند و انتخابات با حضور كمتر از پنج درصد از اعضا انجام ميشود.
شركت تعاوني مصرف يكي ديگر از امكانات رفاهي معلمان است كه به دليل سوء مديريت نتوانسته گرهي از مشكلات رفاهي معلمان را باز كند. اين مجموعه نيازمند توجه و تحول ويژه است. البته صندوق ذخيره فرهنگيان در ادامه اقدامات رفاهي خود براي افزايش قدرت خريد فرهنگيان، طرحي را با عنوان طرح فرهنگ اخيرا راهاندازي كرده است و مراكز خريد داير كرده كه فرهنگيان شاغل و بازنشسته با ثبت نام در اين طرح ميتوانند كالاهاي اساسي را با تخفيف ويژه از فروشگاههاي طرح فرهنگ خريداري كنند.
تسهيلات تحصيلي
دانش شغلي در هر حرفهاي با تحصيلات دانشگاهي به دست ميآيد و يكي از شاخصهاي مهم در ارزيابيهاي شغلي است چراكه مهارت عملي نيز منوط به اين مهم بوده و به همين دليل در ابتدا استخدام هر دستگاهي تلاش دارد تا نيروهاي مورد نياز خودرا از تحصيل كردگان دانشگاهي مرتبط انتخاب كند. پس از استخدام نيز هر نهاد يا سازماني در راستاي مديريت منابع انساني تلاش ميكند با تشويق نيروهاي خود به ادامه تحصيل و برگزاري دورهاي ويژه توان علمي و عملي كاركنان خود را افزايش دهد تا بر ميزان بهرهوري دستگاه مربوطه بيفزايد. ارايه تسهيلات براي تشويق نيروها از راهكاهاي مرسوم است كه مرخصي تحصيلي، مامور به تحصيل كردن، وام و يارانههاي تحصيلي از جمله اين تسهيلات است. تسهيلاتي كه متاسفانه از آن در آموزشوپرورش خبري نيست حتي بعد از دريافت مدارك تحصيلي با هزينههاي شخصي چندان تغييري در حقوق و مزاياي معلمان ايجاد نميشود بسياري از معلمان رنج سفر را به خود ميدهند و هزينههاي زيادي را متحمل ميشوند تا ادامه تحصيل دهنداما سيستم چندان بهايي براي آنها قايل نيست؛ به همين دليل اكثر دارندگان مدارك كارشناسي ارشد و دكترا ترجيح ميدهند از آموزش وپرورش خارج شوند. اين نخبه گريزي موجب شده است تا فقرنيروي انساني كيفيت رادر اين نهاد زيربنايي كاهش دهد؟
فرزندان فرهنگيان وتسهيلات ويژه
آمار و اطلاعات نشان ميدهد فرزندان فرهنگيان اقشار برتر جامعه هستند و اين خود نشان تاثير ديدگاه تربيتي بر موفقيت تربيت فرزندان دارد؛ تاثيري كه در ابعاد تحصيلي، اخلاقي و اجتماعي به خوبي خود را نشان ميدهد اين وجه تمايز يك سرمايه ارزشمند براي معلمان وجامعه به شمار ميآيد.
توجه به اين سرمايه ارزشمند كه با مشقتهاي زندگي معلمي به دست آمده يك ضرورت فراسازماني است اما از آموزش و پرورش انتظار ميرود از خانواده خود بيشتر حمايت كند، بسياري از دستگاهها تسهيلات ويژهاي براي فرزندان كاركنان خود در نظر ميگيرند و از همان بدو تولد مورد حمايتهاي بهداشتي، درماني و تحصيلي قرار ميدهند و بعد هم براي اشتغال امتيازات خاصي در نظر ميگيرند حمايتهايي كه تقويتكننده پيوند سازماني و انگيزهبخش كاري خواهد بود.
متاسفانه در اين زمينه نيز مانند ساير بخشهاي رفاهي و خدماتي، آموزش و پرورش ازقافله عقب مانده است، معلمان كه رضايت چنداني ندارند ميگويند: حداقل شهريه از فرزندان در مدارس نگيرند، استخدام يكي از فرزندان فرهنگياني كه بازنشسته ميشوند و اختصاص سهميه بيشتر در دانشگاه فرهنگيان به فرزندان آنها از ديگر خواستههاي آنها در اين زمينه است.
محيط كاري و استانداردهاي لازم
«به محل كار معلم و ديگر مشاغل نگاه كنيد: دريغ از يك مورد رعايت بهداشت كار، صندلي غيراستاندارد، تخته از آن بدتر، محيط كلاس تا حد امكان پر از دانشآموز، روشنايي كلاس غيراستاندارد، سرمايش و گرمايش هم كه گفتن ندارد» اين يادداشت يك معلم است كه برخورداري از يك محيط استاندارد را لازمه نشاط و جذابيت كاري ميداند، البته او از حداقلها ميگويد؛ حداقلهايي كه شأن معلم رعايت شود. وقتي دانشآموزان ميبينند آموزش وپرورش براي معلم خود آن قدر ارزش قايل نيست كه يك ميزوصندلي مرتب در نظر بگيرد چگونه انتظار ميرود اوكه محل كار ساير كاركنان را در ادارات ميبيند نسبت به معلم احساس كرامت كند، خنده دانشآموزان را تصور كنيد وقتي معلم روي صندلي فرسوده مينشيند و ميافتد يا ميخهاي صندلي يا لبه ميز اسقاطي لباس او را پاره ميكند. اين خواسته ديگر نميتواند زيادهخواهي باشد احساس مثبت به كلاس درس يا دفتري كه معلم ميخواهد چند دقيقه زنگ تفريح را در آن استراحت كند يك حق طبيعي است كه دريغ كردن آن اوج بيانصافي و بيمسووليتي است.
بهداشت و درمان
خدمات بهداشتي و درماني از ضروريات زندگي روزمره است؛ خدماتي كه معلمان مانند ساير بخشهاي رفاهي چندان از آن بهرهمند نيستند. معدود مراكز درماني و بهداشتي ويژه فرهنگيان آن هم در مراكز استانها و شهرهاي بزرگ پاسخگوي نيازهاي خانواده بزرگ معلمان نيست. از طرفي اين مراكز فاقد تجهيزات وامكانات لازم براي همه موارد بوده است. راه چاره در مراجعه به مراكز بهداشتي و درماني دولتي، خصوصي يا مراكز ساير نهادها وسازمانها است كه هزينههاي مراكز خصوصي آنقدر بالا است كه در توان فرهنگيان نيست و مراكز ساير نهادها نيز اكثر طرف قرارداد آموزشوپرورش و بيمههاي آن نيستند بنابراين ميماند مراكز دولتي كه آن هم وضعيتش مشخص است هر چند در سالهاي اخير كمي بهتر شده است.
به نظر ميرسد ارايه خدمات بهداشتي و درماني به معلمان نيازمند يك طرح جامع است تا دغدغههاي سلامتي اين خانواده بزرگ كاهش يابد.
بيمه
از روزي كه تبليغات بيمه معلم در در و ديوار شهرها مشاهده شد اميدي در دل معلمان ايجاد شد كه ديگر از شر ساير بيمهها خلاص خواهند شد آنها اميدوار شدن به اينكه شركت بيمه معلم خدمات خود را گسترش دهد و با پوشش اكثر خدمات بهداشتي و درماني نگراني معلمان را برطرف سازد اما اين مجموعه هم مانند ساير شركتهاي صندوق ذخيره فرهنگيان ازهمان ابتدا بامشكلات جدي به ويژه در دولت احمدينژاد روبهرو شد. بيمه معلم با عنوان اوليه «شركت بيمه صادرات و سرمايهگذاري» در سال ١٣٧٣ با مشاركت نظام بانكي و براي توسعه فعاليتهاي صادراتي و ارايه پوششهاي بيمههاي اعتباري در مقابل ريسكهاي موجود، تاسيس شد. در تيرماه سال ١٣٨٦، پس از واگذاري بخش عمده سهام شركت و براساس تصميم سهامداران جديد، نام شركت به «بيمه معلم» تغيير يافت. اين شركت توانست بهتدريج دامنه فعاليتهاي خود را توسعه داده و موفق به اخذ مجوز فعاليت از بيمه مركزي جمهوري اسلامي ايران در كليه رشتههاي بيمه زندگي و غير زندگي و اتكايي گردد. هماكنون شركت بيمه معلم در بازار بيمه كشور به عنوان قديميترين شركت بيمه خصوصي در عرضه كليه خدمات بيمهاي فعال است و شمار زيادي از هموطنان گران قدر به ويژه فعالان اقتصادي كشور از محصولات و خدمات اين شركت بهرهمند هستند. درحالي تجربه بيمه معلم مورد نقد و اعتراض است كه فرهنگيان تجربه يك دوره همكاري بيمه آتيهسازان با آموزش و پرورش را به پايان رساندند و بسياري از آنان از خدمات ارايه شده اين بيمه نيز نارضايتي خود را ابراز ميدارند و اين در حالي است كه شنيده ميشود وزارت آموزش و پرورش، بيمه تكميلي فرهنگيان را در قالب چهار بسته مختلف پيشبيني كرده و آن راجهت نظرسنجي از فرهنگيان به استانها ارسال كرده است.
به نظر ميرسد امسال با توجه به پوششهاي بيمهاي خاص، بستههاي بيمه تكميلي با شرايط و خدمات ويژه براي فرهنگيان در نظرگرفته شده است. در بسته اول خدمات با شرايط فعلي تعريف شده، در بسته دوم خدمات كامل با نرخ مصوب بيمارستاني، در نوع سوم تلفيق خدمات بيمارستاني و پاراكلينيكي و در بسته نوع چهارم نيز خدماتي كمتر از شرايط فعلي در نظر گرفته شده است. بيمه طلايي يكي ديگر از طرحهاي بيمهاي است كه با وجود مانور مسوولان در دولت گذشته نتوانست رضايت معلمان را به دست آورد ، يكي از مديران كل آموزش وپرورش بيمه طلايي را كار اشتباهي دانسته كه در دولت قبل اتفاق افتاده بود چرا كه به نظر ايشان بيمه يك واحد اقتصادي است و متناسب با پولي كه ميگيرد خدمات ميدهد و به دليل ارايه خدمات دندان پزشكي، بيمه ورشكست شد. بيمه ايران تمام طلب خود را يك جا مطالبه كرده بود و وزارتخانه نميتوانست تمام بدهي به جا مانده از قبل را يك جا پرداخت كند در نتيجه بيمه طلايي فرهنگيان به بيمه آتيهسازان حافظ واگذار شد ولي در عين حال آقاي فاني اخيرا با آقاي نوبخت جلسهاي داشتند و قرار شد كه مطالبات بيمه ايران پرداخت شود و اميدواريم در سال٩٤ با بيمه ايران قرارداد منعقد كنيم.
خلاصه اينكه معلمان از خدمات بيمهاي مناسبي برخوردار نيستند و اين شايسته اين قشر نيست. امروزه در نظام تامين اجتماعي در اكثر كشورها ارايه خدمات بيمهاي از ابتداييترين خدمات است كه تامينكننده امنيت رواني و انگيزه بخش كاري است لذا ضرورت دارد مسوولان چارهاي اساسي بينديشند.