وبسایت سخن معلم و جناب پورسلیمان در اواخر سال گذشته گفت و گویی با آقای دکتر مهرمحمدی رییس دانشگاه فرهنگیان داشتند. ( این جا )
در طی این گفت و گو آقای مهرمحمدی وعده هایی در جهت پیشرفت دانشگاه فرهنگیان دادند. در این نوشتار این وعده ها را ذکر می کنم و مدت زمانی هم که رییس دانشگاه برای تحقق آن ها قید کرده اند را می آورم. در چند ماه آینده دوباره به بررسی تحقق یا عدم تحقق این وعده ها می پردازم، ان شاالله که همه ی این وعده ها عملی شوند.
1. فراهم آورن ساز و کاری برای فعال شدن تشکل ها در دانشگاه فرهنگیان در آینده ای نزدیک.
2. صدور کارت دانشجویی برای دانشجویان در بدو ورود به دانشگاه؛ خوشبختانه این وعده عملی شد!
3. اجرای اتوماسیون تغذیه و عدم کسر 35 درصد حقوق دانشجو معلمان در سال 94.
5. تاسیس صندوق وام ضروری دانشجو معلمان/عدم ذکر تاریخ برای اجرای این وعده.
6. پیگیری تاخیر صدور حکم دانشجویان ورودی 93 و کسر حقوق ناعادلانه از آنها، تا پایان سال 93؛ متاسفانه این وعده تا کنون عملی نشده است.
7. تعامل با مدیریت جدید هسته گزینش.
امیدواریم هرچه زودتر فضا برای فعالیت تشکل ها در دانشگاه فرهنگیان فراهم شود و این دانشگاه از جو سرد و بی رونق خارج شود؛ متاسفانه دانشگاه فرهنگیان از نظر فعالیت های سیاسی دچار جمود قابل توجهی است و مسئولان هم تاکنون اقدام قابل توجهی برای رفع این فضا نکرده اند. بلکه حتی در جهت خلاف عمل کرده اند و مرتب ساز مخالف زده اند و از ایجاد تشکل ها به بهانه های مختلف جلوگیری کرده اند.
علاوه بر این جناب دکتر مهرمحمدی یکی از دلایل عدم فعالیت دانشجو معلمان را ترس از نهاد گزینش اعلام کردند، گفتند این ترس توهمی بیش نیست و این طور نیست که گزینش مثل سایه همراه با دانشجویان باشد، ایشان همچنین گفتند قانع کردن دانشجویان نسبت به این واقعیت که نهاد گزینش با آن ها کاری ندارد بسیار مشکل است.
لازم به ذکر می دانم که در اینجا متذکر شوم که شوربختانه عده قلیلی از مسئولان پایین دستی بعضی پردیس ها نه تنها تلاشی در جهت رفع این واهمه و اضطراب از دانشجویان نمی کنند بلکه مرتب دانشجویان را از نهاد گزینش، لغو تعهد خدمت و اخراج از دانشگاه می ترسانند.
متاسفانه یکی از دلایل عدم پویایی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان همین رفتار عده قلیلی از مسئولان است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
بر اساس ابلاغیه مسئولان ارشد یکی از وزارتخانه های اقتصادی، مقرر شده است به منظور ارج نهادن به فعالیت های تحقیقاتی، آموزشی و خدماتی و نیز ارتقاء انگیزه، تشویق و ترغیب آنان کارمندان و مدیران این وزارتخانه، مبلغی تحت عنوان «حق ارتقاء انگیزه» در نظر گرفته شده است که مدیران زیر مجموعه باید فهرست اسامی افراد مشمول دریافت این مبلغ را جهت پرداخت آن، به وزارتخانه اعلام کنند.
وقتی مدیریت کشور ریاستی و بر مبنای تشخیص و حکم رئیس انجام می شود، وقتی مدیر به معنای واقعی در سیستم اداری ما با ذره بین نیز به سختی پیدا می شود، وقتی قرار باشد نظرات کارشناسی نشده تبدیل به بخشنامه شده و در مورد میلیون ها نفر اجرا گردد، وقتی در صدور بخشنامه ای در مورد کارمندان و کارکنان دولت، خود آنها مورد توجه قرار نگیرند، آن وقت است که بخشنامه ای صادر می شود که قرار است باعث افزایش انگیزه کارمندان شود !
در کجای این دنیا انگیزه کارمندان با بخشنامه افزایش پیدا کرده است ؟!
رئیسی که با صدور احکام متفاوت و غیر منعطف و پر از تفسیرهای متفاوت انگیزه جوانی پرانگیزه و آماده به خدمت و تلاشگر را روز به روز کم و کم رنگ تر نموده است، چگونه می تواند انگیزه را به او برگردادند؟
انگیزه ای که در نتیجه سیستم اداری معیوب و ناکارآمد، در طول سال ها از بین رفته است چگونه می تواند با یک بخشنامه بازگردد!؟
سیستم اداری ما سیستمی است معیوب و مبتنی بر رئیس،تشخیص رئیس، کاغذ، بخشنامه های متعدد و با تفسیرهای متعدد، حضور فیزیکی و بسیاری موارد ناکارآمد دیگر که در آن نشانی از کارمند و عملکرد او نخواهید یافت. در این سیستم کارمند و نیازهای واقعی او و عملکرد او کمترین نشانه را دارد.
بنابراین وقتی خبر از برطرف کردن نیازهای واقعی او پاسخ به عملکرد او نباشد ، انگیزه بار و بندیل خود را جمع می کند و می رود و در افق محو می شود.
وقتی با کارمند مستعد و تلاشگر همان رفتاری می شود که با کارمند ساکن و کم تحرک می شود، او دلیل و زمینه ای برای فعالیت خود نمی یابد، بنابراین او نیز ساکن و کم تحرک خواهد شد و بالعکس کارمند کم تحرک و ساکن نیز تلاشی برای بهتر بودن نخواهد داشت.
آنچه از دست رفته است، انگیزه است که صد البته با بخشنامه نیز باز نخواهد گشت.
دولت باید فکری به حال سیستم اداری معیوب خود بکند.
سیستم اداری مبتنی بر عملکرد افراد.سیستم مبتنی بر نیازهای واقعی افراد. سیستمی که در آن کارمندان نتیجه عملکرد خود را ( چه خوب ویا چه بد) به وضوح مشاهده کنند. نه اینکه میزان عملکرد افراد، در گرو تشخیص رئیس و یا مقام مافوق باشد!
روزنامه خراسان
گروه اخبار /
تاکنون هیچ یک از برنامه های صورت گرفته برای کوچک کردن بدنه دولت، آن طور که باید نتوانسته از بدنه عریض و طویل دولت در طول دهه های اخیر بکاهد. وزارتخانه ها، سازمان ها و ادارات زیادی همچنان به صورت مستقیم وابسته اند و به تبع آن کارکنان زیادی، حقوق بگیر دولت اند.
نگاهی به روند رشد کارکنان دولت در حدود چهار دهه اخیر نشان می دهد که از اوایل سال های انقلاب، تعداد کارکنان دولت از مرز یک میلیون نفر گذشت و در بیش از سه به بیش از دو میلیون نفر رسید.
طبق آمارهای رسمی در حال حاضر تعداد کارکنان دولت بیش از ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر است؛ البته این تعداد کارکنان رسمی دولت است اما تعداد حقوق بگیران دولت به مراتب بیش از این هاست است.
طبق برآوردهای موجود؛ تعداد کارکنان دستگاههای اجرایی از سال ۱۳۸۴ تا ابتدای دولت یازدهم ۱۲ درصد افزایش یافته است.
همان طور که تعدادی از کارکنان دولت سالانه به جمع بازنشستگان اضافه می شوند، هر ساله افراد جدیدی در دستگاه های دولتی استخدام می شوند. طبق تصمیم دولت در سال جاری هم قرار است بیش از ۱۵ هزار نفر از پذیرفته شدگان آزمون های استخدامی در دستگاه های دولتی استخدام شوند تا به این ترتیب به تعداد حقوق بگیران دولتی اضافه شود.
استخدام های بی رویه در طول هشت سال دولت نهم و دهم هم به نوبه خود در افزایش حجم کارکنان دولتی بی اثر نبود. طی این هشت سال حدود ۵۰۰ هزار نفر در دستگاه های دولتی استخدام شدند.
نگاهی به روند رشد کارکنان دولت در حدود چهار دهه اخیر نشان می دهد که از اوایل سال های انقلاب، تعداد کارکنان دولت از مرز یک میلیون نفر گذشت و در بیش از سه به بیش از دو میلیون نفر رسید.
سال
تعداد کارکنان دولت
۱۳۵۰
۷۷۴۸۰۰
۱۳۵۹
۱۰۶۰۹۰۵
۱۳۶۵
۱۴۳۳۹۶۶
۱۳۷۰
۲۱۱۲۸۱۱
۱۳۷۶
۲۳۶۰۳۲۰
۱۳۸۰
۲۳۲۸۶۳۵
۱۳۸۵
۲۲۵۰۶۹۲
۱۳۹۰
۲۰۵۲۹۹۸
۱۳۹۱
۲۱۴۷۱۰۱
۱۳۹۳
۲۳۰۰۰۰۰
صدای اقتصاد
گروه اخبار /
دانشآموزان روستاي «جعفريه» شهرستان بوانات فارس پس از 33 سال بردستان معلم خود بوسه زدند.
دانشآموزاني كه 33 سال پيش در دبستاني در اين روستا تحصيل ميكردند، از شهرهاي مختلف دور هم جمع شدند و از معلم خود دعوت كردند تا در كلاس درس حضور يابد و خاطرات گذشته را مرور كنند.اين دانشآموزان كه محل زندگي يا شغل آنها در شهرهاي مختلف و شماري در همين روستا است، در يك برنامه منسجم در همان مدرسه قديمي حضور يافتند و عبدالرضا ابتدايي معلم خود را از شهرستان ممسني دعوت و با او ديدار كردند تا سرمشق وفا و احترام را از نو ديكته كنند.استقبال پرشور بچههاي ديروز، اين معلم را تاحدي تحتتأثير قرار داد كه تا چند دقيقه توان سخن گفتن نداشت.دانشآموزان نيز اشك شوق برچهرهشان نشسته بود و خاطرات دوران تحصيل را مرور ميكردند.
عبدالرضا ابتدايي از خاطرات خود گفت: حضور در روستاهاي دورافتاده و خدمت به بچههايي كه از كمترين امكانات برخوردار بودند، يك موهبت الهي است و افتخار همه معلمان اين است كه بتوانند نسلهاي آينده اين انقلاب را براي خدمت به مردم ايران آموزش دهند.
او سپس دفتر حضور غياب را باز كرد و نام دانشآموزان را صدا زد و براي دانشآموزاني كه به جاي حضورشان عكس آنها روي نيمكت قرار گرفته بود، طلب مغفرت و به همه دانشآموزان كلاس دومابتدايي مدرسه شهيدحسن اسدي روستاي جعفريه، لوح يادگاري اهدا كرد.
دانشآموزان هم به پاس حضور اين معلم زحمتكش، در حياط جشن گرفتند و اين لحظات را ثبت كردند.
روزنامه اطلاعات
گروه اخبار/
گاه ترس باعث ایجاد رفتارهایی می شود که نهایتا خشونت آمیز تلقی می شود. وقتی نیازهای فردی تامین نگردد در اثر ترس ناشی از گذر زمان های طلایی زندگی و عدم تامین نیازهای حداقلی بخصوص در قشر جوانی که در معرض انواع داده های مربوط به زندگی لوکس از طریق رسانه ها قرار دارد منجر به ایجاد ترس، احساس ناامنی و واکنش آنی جهت تخلیه این احساس نامطلوب از طریق ایراد خشونت به دیگری یا خود می گردد.
خشم فوق العاده یا تحریک و طغیان اعصاب، زندگی در جوامع فعلی، خاصه در شهرهای بزرگ و پرجمعیت موجب ازدیاد تماس مردم با یکدیگر شده و همین امر فشار بر اعصاب را تشدید می کند.
چنین فشارهای عصبی می تواند افراد را از کنترل رفتاری خارج کرده و به طغیان و عصیان وا دارد لذا عواملی مانند زندگی در شهرهای پرجمعیت و زیان های ناشی از آن، نحوه و کیفیت زندگی شهرنشینی، بی عدالتی و نابرابری های اجتماعی، عشق و علاقه به ثروت و کسب موقعیت اقتصادی، همگی می توانند عوامل موثری در رفتارهای منتهی به خشونت افراد جامعه و وقوع بزهکاری شوند.
از سوی دیگر رسانه های گروهی نیز در این میان نقش کمی ندارند.انتشار اخبار مربوط به جنایات هولناک، حوادث و فیلم هایی سرشار از صحنه های خشونت آمیز بزهکارانه، نقشی بسیار پررنگ در ضمیر ناخودآگاه مخاطب با تمایلات مجرمانه و احساسات سرکوب شده دارد.
گرچه تاثیر عوامل روانی و زیستی مصرف مواد مخدر را نیز نباید در وقوع بسیاری از این رفتارها نادیده گرفت.
مطالعات جرم شناسی نشان داده که بین گسترش انحرافات جنسی و خشونت ارتباط فراوانی برقرار است به نحوی که هرگاه غرایز جنسی در تحول و تکامل خود دچار انحراف شود، این انحراف در خشونت های بعدی فرد نقش مهمی را ایفا خواهد کرد.
نکته دیگر آن که هرگاه مهارت های مربوط به زندگی اجتماعی، تحمل مشکلات و توان مذاکره در حل اختلافات به افراد آموزش داده نشده باشد خشونت جانشین مذاکره و گفت و شنود می شود.
هرگاه فردی که احساس ناکامی در رسیدن به خواسته اش را دارد نتواند وجود فرد مخالف خود را تحمل کند و از سوی دیگر نتواند طرف مقابلش را با مذاکره مجاب کند، برای اثبات وجود خود فریاد می زند و این فریاد گاه در صدایش است و گاه در عملش، که چه بسا به یک جنایت هولناک بیانجامد.
در نهایت در تجزیه و تحلیل مختصر عوامل خشونت و بزهکاری باید به اهمیت اقدامات پیشگیرانه و بازدارنده و نقش بسترهای فرهنگی و اجتماعی در کاهش این قبیل رفتارها توجه شود.
چنان که اثبات شده به جز عده قلیلی از مجرمان که به علت طغیان غیرقابل کنترل یا ساختمان جسمی و روانی مرتکب جرمی می شوند اکثریت مجرمان را کسانی تشکیل می دهند که هرگاه در موقع مناسب اقدامات بازدارنده درباره آنها به عمل آمده از ارتکاب خشونت و جرم منصرف شده اند.
مهرنوش ابوذری - وکیل دادگستری و استاد دانشگاه
میگنا
گروه اخبار /
یک کارشناس مسائل آموزش و پرورش گفت: «مطابق احکام جدید صادر شده در سال 94، فوق العاده شغل برای معلمان، آموزگاران ،هنرورزان ومعاونان از 800 به 1300 و برای مدیران مدارس از 800 به 1500 افزایش یافته است».
علی احمدی پیروز، کارشناس مسائل آموزش و پرورش، در گفت و گو با خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران با بیان این مطلب افزود: این افزایش شامل معلمانی که دارای کسر ساعت هستند نمی شود و فوق العاده شغل آن ها همان 800 باقی مانده است.»
وی درباره افزایش حقوق سال 94 گفت: «بندهایی از حکم که دارای امتیاز بودند، مانند سایر کارکنان دولت ،14 درصد رشد داشته است اما بند تفاوت تطبیق، رشدی نداشته است.
وی با انتقاد از عدم رشد بند تفاوت تطبیق افزود: «این عدم رشد به ضرر کسانی می شود که قبل از سال 88 مدارک بالاتر از کارشناسی گرفته اند.»
لازم به ذکر است که طبق مصوبه هیات دولت در فروردین سال 93، که به امضای معاون اول رییس جمهور رسیده است، کلیه دستگاههای اجرایی موضوع ماده 5 قانون مدیریت خدمات کشوری، سازمان های تابع و وابسته که تا زمان ابلاغ این تصویبنامه از فوقالعاده موضوع بند 5 ماده 68 قانون یاد شده برخوردار نشدند، مجازند با توجه به اصلاحات ساختاری و ساماندهی نیرویانسانی نسبت به برقراری فوق العاده شغل متناسب با سطح تخصصی و مهارتها برای مشاغل تا سطح کاردانی (700 امتیاز)، مشاغل هم سطح کارشناسی (1500 امتیاز) و مشاغل بالاتر (2000 امتیاز) اقدام و از محل منابع حاصل از صرفه جویی با رعایت مقررات مربوط پرداخت کنند".
به رغم وجود این دستورالعمل، وزارت آموزش و پرورش، سال گذشته،بر خلاف سایر نهادهای دولتی از انجام این بند سرباز زده است که همین موضوع سبب اعتراض گروهی از معلمان گردید و عده ای از آنان برای اجرای این دستورالعمل به دیوان عدالت اداری شکایت کردند. به علت حجم بالای شکایات، حجت الاسلام موسی قربانی، معاون قضایی دیوان عدالت اداری، از مسئولان وزارت خانه خواست هر چه زودتر مصوبه دولت را اجرا کنند و از معلمان خواست که برای شکایت به دیوان مراجعه نکنند. قربانی عدم اجرای قانون را تمرد از قانون خوانده بود.
درپی اعتراض گروهی از معلمان، محمد بطحایی در نشست خبری خود در اواخر اسفند ماه بر اجرای این مصوبه در کمتر از یک ماه تاکید کرده بود، به رغم این وعده، مطابق احکام صادر شده جدید بازهم دستورالعمل دولت به طور دقیق اجرا نشده است. با وجود آن که فوق العاده شغل برای کارشناس 1500 و کارشناسی ارشد 2000 در نظر گرفته شده بود، در احکام جدید، بدون توجه به مدرک تحصیلی برای دبیران، آموزگاران و معاونان 1300 و برای مدیران 1500 لحاظ شده است.
به باور برخی از فعالان صنفی معلمان، عدم اجرای این مصوبه دولت در آموزش و پرورش سبب تبعیض میان سایر کارمندان دولت شده است.
لازم به ذکر است که افزایش فوق العاده شغل از اردیبهشت سال گذشته برای کارکنان ستادی آموزش و پرورش اجرا شده است.
علی احمدی پیروز به جماران گفت :«این دستورالعمل دولت مربوط به سال گذشته است و آموزش و پرورش باید ضمن اجرای دقیق آن، از سال گذشته حکم ها را اصلاح کند و بدهی سال گذشته را به معلمان ذی نفع پرداخت کند.»
انتهای پیام /*
بیمه طلایی
یکم) اگر برای امسال بخواهید بیمه طلایی ای مطابق با بیمه سال 92 داشته باشید،سهمی که باید از حقوق تان بپردازید، نسبت به سال گذشته، تا 270 درصد افزایش پیدا خواهد کرد. محمد بطحایی، معاون پشتیبانی آموزش و پرورش، در بسته های پیشنهادی اش برای بیمه طلایی، چهارشیوه را معرفی کرده و آن را به نظرخواهی معلمان گذاشته است.بهترین این بسته ها البته بسته اول پیشنهادی است.در این بسته، خدماتی که از آغاز بیمه طلایی وجود داشت و در سال گذشته به درایت فانی از بین رفت، باز گشته است.یعنی تامین هزینه های خدمات دندان پزشکی بار دیگر باز می گردد و هر فرهنگی در سال می تواند تا سقف 300 هزار تومان از خدمات بیمه استفاده کند. تامین عینک طبی و البته لنز نیز تا سقف 100 هزارتومان پیش بینی شده است. بقیه موارد همان چیزهایی است که امسال و سال های پیش نیز در این بیمه بوده است.مبلغی که هر معلم ماهیانه برای این بسته می پردازد 53000 هزار تومان است؛ که 40 هزارتومان آن ازسوی معلمان و 13 هزارتومان آن توسط وزارت خانه،به عنوان یارانه، پرداخت می شود.
این در حالی است که از ابتدای تاسیس بیمه طلایی قرار بر آن بود که پرداخت نیمی از هزینه های آن بر عهده وزارت خانه باشد و تا سال گذشته نیز این رویه پابرجا بود.
چنان که می دانیم، هزینه خدمات بیمه طلایی برای امسال 26000 هزار تومان بود؛ که 13 هزار تومان آن را معلمان و نیمی را وزارت خانه می پرداخت.مطابق این بسته جدید سهم ماهیانه برای هر فرد از 13 هزار تومان به 40 هزارتومان افزایش پیدا کرده و این یعنی افزایشی در جدود 208 درصد.اما این همه ماجرا نیست.در این بسته آمده است که امکان افزایش و کاهش 10 تا 15 درصدی این مبلغ 53000 هزارتومان هست.اگر 10 درصد به این مبلغ اضافه شود،به ازای هر نفر،ماهیانه باید 58300 تومان پرداخت شود که 45300 تومان آن سهم معلمان خواهد بود و این یعنی افزایشی درحدود 248 درصد.و اگر چنان چه مبلغ پایه 15 درصد افزایش یابد، به ازای هر نفر باید قریب به 61000 تومان پرداخت شودکه نزدیک به 48 هزارتومان آن توسط معلمان پرداخت خواهد شد و این یعنی افزایشی در حدود 270 درصد.
بیمه برنزی
دوم) ممکن است با دیدن ارقام فقره اول، از خیر بسته اول پیشنهادی محمد بطحایی گذر کنید و بی خیال خدمات دندان پزشکی شوید و سعی کنید به جای مراجعه به دندان پزشک، بیشتر در حفظ دندان های خود کوشا باشید.با این امید به سراغ بسته دوم پیشنهادی می روید؛ به این امید که حداقل بتوانید خدماتی چون خدمات امسال بیمه طلایی،که با تدبیر و اکسیر کارگشای فانی به بیمه برنزی تبدیل شد،داشته باشید. مبلغی که برای این بسته در نظر گرفته شده است 38000 تومان است که البته قابل افزایش و کاهش تا 10 یا 15 درصد هست.اگر شما طالب این بیمه برنزی باشید باید به ازای هر فرد25000 تومان پرداخت نمایید که نسبت به سال گذشته، حدود 93درصد افزایش یافته است.اگر مبلغ پایه 10 در صد افزایش یابد ماهانه 28800 تومان پرداخت کنید که این یعنی افزایش حدود 122 درصد.اگر هم مبلغ پایه 15 درصد گران تر شود شما باید ماهانه 30700 تومان به ازای هر فرد بپردازید که این یعنی افزایش حدود 236 درصد.
بیمه زغالی
سوم) باز هم ممکن است با دیدن ارقام بیمه برنزی فانی نیز نا امید شده باشید و نه تنها بی خیال خدمات دندان شوید که :
بی خیال خیلی از خدمات دیگر شوید و سعی کنید که کمتر مریض و ناخوش گردید. بنابراین به سراغ دو بسته دیگر می روید. بسته پیشنهادی سوم و چهارم بطحایی، نه بیمه طلایی است و نه بیمه برنزی، که بیمه زغالی نام دارد. اگر علاقه به سیاه شدن دارید حتما به این دو بسته سری بزنید.
علی اصغر فانی بهترین گزینه برای ریاست جمهوری
چهارم) مقام عالی وزارت حضرت علی اصغر فانی، در دوران سرپرستی و قبل از نشستن بر کرسی با جلالت وزارت فرموده بودند: " اولین بار لفظ بیمه طلایی را بنده به کار بردم در سال ۱۳۸۴ بود و آن زمان سرپرست بودم و اعتقاد دارم که باید بیمه طلایی با کیفیت بهتر ارائه شود. " و بعد از آعاز وزارت وعده دادند که : " آنچه مسلم است وضعیت بیمه درمانی فرهنگیان بهتر از شرایط فعلی خواهد شد. " و چنان که می بینم این مقام عالی در کمتر از دو سال تکیه بر مسند مسئولیت، چنان کیفیتی به این بیمه داده است که جمله عالمیان؛ از انس و جن گرفته تا فرشتگان و ملائکه انگشت حیرت به دهان گرفته اند.
به گمان من این کار بزرگ و شگرفی است که شما 31 اردیبهشت سال 94 سر بر بالین بگذاری و با طلوع آفتاب روز اول خرداد 94، به ناگاه ببینی که در کمتر از 24 ساعت تا 270 درصد به هزینه هایتان در پرداخت بیمه اضافه شده است.یعنی نرخ تورمی 270 درصدی در یک شب.
این موفقیت بزرگ و جهانی، قطعا ناشی از تجارب چهل ساله حضرت فانی در آموزش و پرورش و تدبیر موثر و کارگشای اوست.در این پیروزی و موفقیت نباید زحمات و نقش محمد بطحایی، نائب برحق مقام عالی وزارت را نادیده گرفت.او که با دانش ژرف خود، که به تایید یک دانشگاه غیر ایرانی رسیده و به او مدرک دکتری داده بود،بدون این که در کلاسی حضور یابد، طرحی نو در انداخت و با طرح هایش در اجرای سند تحول به بهترین نحو نقش ایفا کرد و انصافا چه کسی جز او و مرادش می توانستند این تحول شگرف را رقم بزنند؟270 درصد تورم در یک شب.
البته به نظرم ، نباید از نقش مجلسیان عزیز چشم پوشی کرد که با عدم رای اعتماد خود به محمد علی نجفی، باعث شدند که معلمان و دانش آموزان بتوانند از انوار نورانی حضرت فانی و نائب بر حقش بهره ببرند و مستفیض شوند.
و باز باید تشکر و قدردانی کرد از همه تشکل هایی که از وزارت حضرت فانی حمایت کردند و امروز نیز با سکوت و همراهی زیبای خود، مقام عالی وزارت را در اجرای این تحولات عظیم یاری می کنند.
بی گمان، معلمان قدردان این مسئولیت شناسی و حس وظیفه شناسی آنان خواهند بود.
و در پایان به عنوان یک معلم حضرت علی اصغر فانی را برای نامزدی ریاست جمهوری دوره بعد پیشنهاد می کنم.
قطعا ایشان در مقام ریاست جمهوری با معاون اولی محمد بطحایی، تحولات شگرف و حیرت انگیزی در این کشور ایجاد خواهند کرد.
گروه مدرسه| وقتي سال نو آغاز ميشود ناخودآگاه ذهن متوجه سالي كه سپري شده ميشود؛ هر فرد و مجموعهاي ميخواهد بداند يك سال را چگونه گذرانده است يا به عبارتي نگاهي به كارنامه يك ساله خود مياندازد. معلمان و مجموعه دستاندركاران آموزش و پرورش سال ٩٣ را در حالي پشت سر گذاشتند كه پس از يك دوره طولاني انزوا، سكوت و نااميدي شاهد توجه افكار عمومي به موضوع تعليم و تربيت بودند، در سال ٩٣ صرف نظر از موضوعات بينالمللي مانند مساله هستهاي و تحولات منطقهاي در موضوعات داخلي پس از بهداشت و درمان، آموزش و پرورش به ويژه در ماههاي آخر مورد توجه قرار گرفت البته جنس توجه به آن با جنس توجه به موضوع بهداشت و درمان متفاوت بود چرا كه در زمينه بهداشت و درمان حاكميت و مسوولان ارشد تصميم گرفتند كه تحولي را ايجاد كنند، تحولي كه با حمايتهاي همهجانبه اركان حاكميتي و مجلس و دولت در مدت كوتاهي اثرات ملموس و محسوسي را در جامعه به جاي گذاشت، آثاري كه فراگير بوده و در تمام نقاط كشور حتي در دورترين نقاط هم ارايه خدمات بهداشتي و درماني به ويژه كاهش هزينهها مورد استقبال و توجه مردم قرار گرفت به نحوي كه وزير بهداشت و درمان و آموزش پزشكي چهره نخست دولت در مسايل داخلي شد. وي علاوه بر جلب رضايت عمومي توانست رضايت نسبي پرستاران و پزشكان را هم به دست آورد. عزم جدي و همگاني حاكميت براي تحول در بهداشت و درمان موجب شده تا معلمان نيز در مقايسهاي انتظار داشته باشند كه اگر ارادهاي جدي وجود داشته باشد مسايل آموزش و پرورش هم كه حياتيتر از بهداشت و درمان است ميتواند در مسير رفع مشكلات قرار گيرد لذا در سال ٩٣ به ويژه نيمه دوم آن و به خصوص پس از ارايه لايحه بودجه به مجلس تحركاتي پيرامون مسايل آموزش و پرورش به وجود آمد، تحركاتي كه با اعتراضهاي معلمان در مدارس آغاز شد و رسانهها، دولت و مجلس را وادار به عكسالعمل كرد در اين ميان موضوعات متعددي از قبيل معيشت معلمان، كيفيت آموزشي، منزلت معلم، اقتصاد آموزش و پرورش، نهادها و تشكلهاي صنفي و مدني، نيروي انساني، فضاها و تجهيزات آموزشي، بازنشستگي و بازنشستگان، اقدامات رفاهي و واگذاري مدارس بيش از ساير مسايل مورد توجه قرار گرفت.
به همين منظور در نخستين صفحه مدرسه در سال ٩٤ بر آن شديم با مروري گذرا بر آنچه پيرامون مسايل آموزش و پرورش و معلمان در سال ٩٣ گذشت تصويري به نسبت جامع ارايه دهيم و سال جديدي را با پرداختن به موضوعاتي كه نياز بيشتري به توجه دارد، آغاز كنيم به اميد اينكه صفحه مدرسه «اعتماد» بتواند گامي در راستاي تبيين مسايل آموزش و پرورش بردارد و با توجه دادن افكار عمومي و معلمان و مسوولان و نمايندگان زمينه را براي عزم ملي در راستاي حل مسايل آموزش و پرورش مهيا سازد.
بودجه آموزش و پرورش
ارايه لايحه بودجه سال ٩٤به مجلس آغازي شد براي اوج گرفتن مباحث پيرامون مسائل آموزش وپرورش به ويژه درحوزه اقتصاد و مخصوصا در زمينه معيشت معلمان؛ نخستين اظهارنظرها از طرف معلمان شكل گرفت مبني بر اينكه با اين بودجه اتفاقي نخواهد افتاد و گرهاي از مشكلات گشوده نخواهد شد. بودجهاي كه گفته ميشد با رقم نزديك به ٢٤هزار ميليارد تومان نسبت به سال٩٣ رشد ٢٤درصدي داشته اما كسري به جامانده ازسال قبل درواقع اين رشد را بيمعنا ميكند. به دنبال اين ابراز نگرانيها همه نگاهها به مجلس دوخته شد، حتي دولتيها نيز ابراز كردند كه انتظار دارند مجلس با تغييراتي در لايحه بودجه سهم آموزش وپرورش را افزايش دهد. نوبخت ارشدترين مقام دولتي بود كه در زمينه بودجه آموزش وپرورش گفته بود: وزارت آموزش و پرورش در بودجه جاري براي سال آينده (٩٤) با رشد ٢٣درصدي و در اعتبارات عمراني با رشد ٣٨ درصدي مواجه خواهد شد. علي اصغرفاني، وزير آموزش وپرورش درجمع معلمان در واكنش به اظهارنظرها پيرامون بودجه گفته بود: آموزش و پرورش سالهاست در تخصيص اعتبارات و بودجه در لفظ در اولويت قرار ميگيرد اما در عمل دراولويت قرار نميگيرد.
عضو كابينه تدبير و اميد ادامه داد: آموزش و پرورش هميشه از كمبود اعتبارات و تخصيصها رنج برده و شايد هم به دليل اين اصل كه منابع محدود است و آن طوري كه بايد و شايد در اولويتهاي كشور قرار نگرفته است. همه وزراي آموزش و پرورش قبل از من هم اعلام كردهاند كه هميشه آموزش و پرورش به عنوان يك دستگاه هزينهاي تلقي ميشود. فاني پس از اين همدلي وهمزباني با معلمان، بابيان اينكه اعتقاد اكثر بزرگان نظام اين است كه آموزش و پرورش يك دستگاه سرمايهگذاري است، اضافه كرد: آموزش وپرورش زيرساخت سرمايه انساني آينده يك كشور را شكل ميدهد اما سازمان مديريت و برنامهريزي كشور وقتي اعتبارات را اختصاص ميدهد باز هم هزينههاي آموزش و پرورش از اعتبارات كمتر شده و به همين دليل هميشه با كسري مواجه ميشود.
وي بااشاره به حضور در اركان مختلف آموزش وپرورش درسالهاي پس ازانقلاب، به دو راهكار ممكن پرداخت و خاطرنشان كرد: همواره براين عقيدهام كه آموزش و پرورش چارهاي جز اتخاذ دو تصميم ندارد؛ يكي اينكه منابع خود را افزايش دهد و دوم اينكه منابع خود را بهرهور كند. وي ادامه داد: ما دو تجربه را در آموزش و پرورش داريم؛ يكي زمان شهيد رجايي كه يك روز پول نفت به ساخت مدرسه اختصاص پيدا كرد و تحولي در مدرسهسازي ايجاد شد و دوم زمان آخر دوره اصلاحات بود كه باز در مجلس به تصويب رسيد و چهارميليارد دلار به ساخت مدارس اختصاص پيدا كرد كه رقم قابل توجهي بود. فاني اضافه كرد: آموزش و پرورش با تكيه بر بودجه دولتي نميتواند برمشكلاتش غلبه كند. اما سيدمحمد بطحايي كه به عنوان معاونت توسعه مديريت و پشتيباني مسووليت مستقيم در اين زمينه داردگفته بود: آموزش وپرورش همواره با كسري بودجه و منابع مالي پايدار مواجه بوده است، در سال جاري (٩٣) ١٨٠٠ ميليارد تومان كسري اعتبار داردكه علاوه بر اين قريب به ١٤٠٠ ميليارد تومان بدهي مربوط به سال ٩٢ و بندهايي از آن مربوط به معوقات سال ٨٦ است كه متاسفانه آثار آن بر بودجه سال ٩٣ ديده ميشود.
وي سپس ادامه ميدهدكه: ماموريت معاونت توسعه مديريت و پشتيباني همواره حمايت از مسائل آموزشي وپرورشي در مدارس است. اما همواره كمبود امكانات و اعتبارات در آموزش وپرورش باعث ايجاد فاصله در مسائل كيفيت بخشي در آموزش ميشود كه بايد برنامهريزيها را به سمت كاهش فاصله سوق داد. وي در جاي ديگري همچنين اظهار كرده بود: چنانچه در اجراي طرحهاي بزرگ آموزش وپرورش «نگاه منابعي» لحاظ نشود قطعا اجراي آن تداوم نخواهد يافت. در واكنش به اينكه چرا سهم آموزش وپرورش با توجه به اهميت اين نهاد از سهم اعتبارات دولتي ناچيز است نيزبطحايي با اشاره به سهم 7 / 9 درصدي گفته بود: دولت يازدهم در بخش تخصيص منابع واعتبارات به آموزش وپرورش در حد استطاعت خود كمك كرده است بهطوري كه اين رقم در سال ٩٢، حدود ٨ درصد بوده است. با وجود اين توجهيات ايشان در جاي ديگري به مشكلات منابعي اين دستگاه اذعان ميدارد و ميگويد: رشد نيروي انساني و كاهش اعتبارات دولتي در ١٠ سال گذشته ضربه بزرگي به منابع آموزش وپرورش زده است. اين كش وقوسها با تصويب بودجه در حالي به پايان رسيدكه افزايش چند درصدي درمجلس نشان داد نه ارادهاي براي حل مشكل معيشتي معلمان وجود دارد ونه در اين شرايط امكان آن مهياست وهم چنان گره كور معيشت معلمان بسته و كلاف اقتصاد آموزش وپرورش سردرگم باقي ماند.
رتبه بندي
در ميان هياهوي اعتراضات معلمان و در واكنش به آن مجلسيان و دولتيان تنها يك طرح در چنته داشتند، وقتي معلمان مقابل مجلس جمع شده بودند نمايندگان از دولت خواستند هرچه سريعتر لايحه رتبهبندي را به مجلس بفرستد؛ دولت هم ميگفت به زودي وحداكثر تا پايان سال ٩٣ اين لايحه به مجلس ارايه خواهد شد. وزير آموزش و پرورش به استناد قول معاون اول رييسجمهوري اعلام كرده بود كه تا پايان سال ٩٣ لايحه به مجلس تقديم ميشود. وي با ابراز اميدواري گفته بود: با توجه به فضاي مجلس شوراي اسلامي و علاقهمندي نمايندگان، پيشبيني ميكنيم اين لايحه به سرعت تصويب و زمينه اجراي آن در دولت فراهم شود. طرحي كه نه تنها مورد اقبال معلمان قرار نگرفت بلكه با واكنشهاي منفي وتند مواجه شد و معدود موافقان طرح درميان معلمان فرصت و جرات ابراز نظر نيافتند ، از طرفي گره زدن اين طرح بامعيشت معلمان آنها را بيشتر عصباني ميكرد. معاون توسعه مديريت و پشتيباني وزارت آموزش و پرورش گفته بود: «براي بهبود وضعيت معيشتي فرهنگيان و ارتقاي كيفيت نيروي انساني مهمترين طرح در دست اجرا، طرح رتبهبندي معلمان است. وي تاكيد كرد: با اجرايي شدن لايحه، ميزان دريافتي معلمان براساس آيين نامهها برحسب مهارتهاي تدريس، مدرك تحصيلي و آموزشهاي ضمن خدمت متفاوت خواهد بود و اين به معناي حذف بخش بزرگي از معلمان، از منافع اين لايحه نيست» چنين ابراز نظرها بر تندي واكنش معلمان ميافزود. يا در برخي از اظهارنظرها اين طرح را انگيزه بخش دانسته و بر اهميت آن تاكيد ميكردند. وزير آموزش و پرورش درباره لايحه رتبهبندي معلمين گفته بود: لايحه رتبهبندي معلين با هدف افزايش انگيزه ورشد و تعالي شايستگيهاي حرفهاي معلمين تا آخر امسال(٩٣) تقديم مجلس شوراي اسلامي خواهد شد. فاني نيز همچون معاون خود اين طرح را به معيشت معلمان پيوند ميدهد و با تاكيد بر ارتقاي انگيزه و شايستگيهاي حرفهاي معلمان خاطرنشان ميكند كه: لايحه رتبهبندي معلمان با هدف بهبود وضعيت معيشتي و توجه به شاخصهاي حرفهاي معلمان به مجلس شوراي اسلامي تقديم ميشود. در حالي كه معلمان از تبعيض بيروني معترض هستند و خواستار هماهنگ شدن دريافتيهاي خود با ساير كارمندان دولت هستند ؛معاون پرورشي وزير آموزش و پرورش ميگويد: رتبهبندي معلمان بسيار طرح خوب و منطقي است كه سبب اجراي عدالت بين معلمان شده كه نمونه آن در بين استادان دانشگاه ديده ميشود و اجراي اين طرح به ارتقاي علمي آموزش و پرورش كمك ميكند. كفاش ميافزايد: دولت ميتواند آموزش و پرورش را مانند وزارت علوم متحول كند ،براي تغيير شرايط موجود بايد طرح رتبهبندي را اجرا كرده و از آن حمايت كنيم. مقايسه آموزش و پرورش با آموزش عالي در حالي صورت ميگيرد كه سالها است معلمان چنين درخواستي را دارند و جنس مسائل اين دو دستگاه را شبيه هم ميدانند اما در عمل اقدامي صورت نگرفت و مهمترين آنكه حق همترازي به معلمان پرداخت نگرديد.خلاصه اينكه اين طرح بدون اينكه به مجلس برود در هيت دولت در آخرين روزهاي سال ٩٣به تصويب رسيد و براي اجرا به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ شد. اين وزارتخانه هم اعلام كرده احكام مربوط با اين طرح از اول مهرماه ٩٤صادر و اجرايي خواهد شد حال بايد منتظر ماند تا اثرات اجراي اين طرح را ديد.
ساماندهي نيروي انساني
وقتي سخن از معلمان به ميان ميآيد نخستين متغيري كه به ذهن افراد ميرسد تعداد معلمان است و همين موضوع باعث شده تا نگاه كمي در ابعاد مختلف غالب باشد ، آنقدر هم حرفها و نظرات ضدونقيض زده شده كه واقعيتها به حاشيه رفته است ، گاهي سخن از نيروي مازاد ميرفت گاهي از استخدام ٥٠يا٧٠هزارنفري گفته ميشد. اين تناقضگوييها به ويژه در دولت گذشته و بعد هم استخدامهاي بيرويه اين دستگاه را با بحران نيروي انساني مواجه ساخت؛ بحراني كه بيشتر دچار مشكلات كيفيت و توزيع نيرو است به همين دليل در دولت جديد، ساماندهي نيروي انساني در راس برنامهها قرار گرفت. فاني كه با مشكلات آشنايي كاملي داشت ميگويد: از سال ٩٢ در قالب طرحي با عنوان «ساماندهي نيروي انساني» كار ساماندهي يك ميليون نيروي فرهنگي آغاز شده است. وي با اشاره به استخدامهاي غيربومي در آموزش و پرورش نيز گفت: طرحي در دولت يازدهم با عنوان «از بوم براي بوم» كليد خورده كه كشور را به بومهاي مختلف تقسيمبندي كرده است كه پذيرش دانشجو در دانشگاه فرهنگيان نيز بر اين مبناست يعني از هر بوم نيروي همان منطقه گرفته ميشود و سپس استخدام همان منطقه خواهند شد. وزير آموزش و پرورش درباره برنامه استخدامي آموزش و پرورش در سال ٩٤ نيز اظهار كرد: طبق ماده ٢٨ اساسنامه دانشگاه فرهنگيان، وزارت آموزش و پرورش ميتواند علاوه بر جذب از طريق دانشگاه فرهنگيان، از ليسانسههاي مرتبط از طريق آزمون نيز نيرو جذب كند و به دنبال آن هستيم كه از اين طريق نيز نيرو جذب كنيم و بايد مجوز اين نوع جذب را از سازمان مديريت دولتي بگيريم. اين حرف وحديثها در حالي گفته ميشود كه در ساماندهي گام نخست تامين كمي نيرو بايد مورد توجه باشد به اين معنا كه براي همه مدارس و كلاسها و در تمام رشتهها معلم مورد نياز وجود داشته باشد سپس درگام بعدي به دنبال جذب نيروهاي كيفي و ارتقاي كيفيت كاري نيروي موجود بود لذا به نظر ميرسد مشكل كمي و كيفي نيروي انساني در آموزش وپرورش به اين سادگي قابل حل نيست اما اين هم كه ساماندهي نيروي انساني بهصورت ويژه و به عنوان يك اولويت در دستور كار اين وزارتخانه قرار گرفته جاي اميدواري دارد.
اعتراضات معلمان
بهمن و اسفند گويا ماه اعترضات معلمان است؛ سال ٩٣ هم پس از چندسال سكوت و انفعال ، دوباره موجي از تحصن و اعتراض در برخي از مناطق كشور به راه افتادموجي كه با زمزمههاي آرام در دفاتر معلمان ودر زنگهاي تفريح آغاز و رفتهرفته مدارس متعددي را فراگرفت تا اينكه در برخي ازاستانها به تجمع مقابل ادارات آموزش وپرورش انجاميد. سيد محمد بطحايي، معاونت پشتيباني واداري ومالي آموزش و پرورش يكي از مقامات دولتي درخصوص نارضايتيهاي اخير فرهنگيان از وضعيت معيشتي اظهار داشت: گلايه فرهنگيان از دو جنبه است كه شامل تاخير در پرداخت مطالبات و وضعيت معيشتي آنها در مقايسه با ساير كاركنان دولت است. حجتالاسلام والمسلمين محمديان از ديگر مسوولان آموزش وپرورش هم گفته بود: حركتهاي مستمر اصلاحي و تحولي در مولفههاي مختلف نظام تعليم و تربيت از ساختار و مديريت گرفته تا حوزه برنامهريزي درسي و برنامهريزي در جهت بهبود اقتصاد و آموزش و پرورش به ويژه تامين نظام معيشت و رفاهي كاركنان، هرچند با فراز و فرود ولي در جريان است. از تشكلها، گروهها و مجموعههاي صنفي و فرهنگي نيز انتظار ميرود با شناخت شرايط كشور در گسترش آرامش رواني و عاطفي براي خانوادهها، دانشآموزان و معلمان ايفاي نقش موثر داشته باشند و از فراهم شدن فرصت رفتارهاي غيرمدني و خلاف مصالح عمومي جلوگيري كنند. معاون پرورشي و فرهنگي وزير آموزش و پرورش با بيان اينكه مشكل صنفي فرهنگيان در مجامع مختلف بايد به گوش مسوولان برسدگفته بود: فرهنگيان حق ندارند براي مطالبات خود مدرسه را تعطيل كنند. واكنشها محدودبه اين موارد نبود تعدادي از نمايندگان مجلس هم ازطريق نطقها و تذكرات يا مصاحبه با رسانهها به نوعي همراهي خود را با معلمان ابراز كردند.
تشكلهاي صنفي و مدني معلمان
سال ٩٣ براي تشكلهاي معلمي سال تحرك وپويايي نسبي بود، فعالان چند تشكل عمده كه درآستانه انتخابات رياستجمهوري سال ٩٢ ازركود چند ساله خارج شده بودند پس از پيروزي روحاني با اميدواري به تعامل خود ادامه دادند و تلاش كردند تاثيري در انتخاب وزير براي وزارت آموزش وپرورش بگذارند؛ تاثيري كه خود را در معرفي دكتر نجفي به عنوان محبوبترين گزينه نزد معلمان نشان داد و موجي از اميد را در جامعه معلمي ايجاد كرد، موجي كه با راي عدم اعتماد مجلس به نجفي به نااميدي تبديل شد. با وجود اينكه معرفي دكترفاني نتوانست اميد از دست رفته را به معلمان باز گرداند اما فعالان صنفي و مدني از كوشش باز نمانده و ارتباط و تعامل با يكديگر و با مسوولان را ادامه دادند تا جاييكه توانستند با معرفي نمايندهاي از ميان خود به عنوان مشاور وزير در امور تشكلها گامي در راستاي تقويت اين تعامل بردارند. سال ٩٣ درحالي با ارتباط مستمر تشكلها سپري شد كه ماههاي انتهاي آن متاثراز اعتراضات معلمان بود، اعتراضاتي كه برخي را همراه و برخي را به مخالفت و تعدادي از تشكلها را به سكوت واداشت. در اين شرايط به هرحال فرصتي شد براي تحرك بيروني و دروني تشكلها، مهمتر اينكه يك بار ديگر افكار عمومي معلمان متوجه تشكلها شد، امري كه مسئولان را برآن داشت در اين زمينه ابراز نظركنند. علياصغر فاني در چهارمين كنگره سراسري انجمن اسلامي معلمان ايران با اشاره به مشاركت فرهنگيان در مسائل مختلف آموزش و پرورش اظهاركرده بود: آموزش و پرورش در دولت يازدهم معتقد است تشكلها نه تنها تهديدي براي آموزش و پرورش نيستند بلكه فرصتي براي آموزش و پرورش محسوب ميشوند و انجمن اسلامي معلمان از جمله تشكلهاي ارزشمندي است كه ميتواند در حوزههاي سياسي واجتماعي به ويژه حوزه تعليم و تربيت راهگشاي وزارت آموزش و پرورش باشد. وزير آموزش و پرورش خاطرنشان كرد: خوشحال ميشويم كه دوستان ما درتشكلها همانند قبل و با شدت بيشتري نسبت به ارايه پيشنهادها، نقد آموزش و پرورش و هدايت اين وزارتخانه به ما كمك كنند و آموزش وپرورش هم آمادگي دارد تا از ارشادها و راهنماييهاي شما در حوزه تعليم و تربيت استفاده كند. حضور وزير در جمع فعالان تشكلها به اين مورد محدود نبود، در طول سال گذشته بارها نمايندگان تشكلها با وي ومعاونين ايشان نشست وگفتوگو داشتند تجربهاي كه در نوع خود بينظير بود، صرفنظر از ارزيابي اين تعاملات ميتوان سال گذشته را " سال تشكلها " ناميد.
مطالبات فرهنگيان
وقتي سخن از مطالبات معلمان به ميان ميآيد هركس به تناسب پست و مقام و جايگاه و نقشي كه دارد به يك يا چند مورد از آن اشاره ميكند ، درحالي كه اين مطالبات در نظر معلمان ليست بلند بالايي دارد. در سال گذشته و در پي اعتراضات معلمان، نوبخت در جايگاه معاونت رييسجمهور با اشاره به بيمه طلايي گفته بود: براي بيمه طلايي فرهنگيان نيز با توجه به افزايش تعرفهها قرارشد مابهالتفاوت اين مبلغ را دولت پرداخت كند و بازنشستگان نيز همانند شاغلان وزارت آموزش و پرورش در پرداخت سهم خود براي بيمه طلايي همانند فرهنگيان مشاركت داشته باشند. فاني، وزير آموزش و پروش هم در مورد مطالبات فرهنگيان گفته بود: معلمان هميشه خودشان را با ديگران مقايسه ميكنند و تبعيض را نميتوانند تحمل كنند كه يكي از چالشهاي بسيار بزرگ است. فاني نيز مطالبات را به معوقات محدود ميكند و ميگويد: مقرر شد حقالتدريس همكاران فرهنگي و حق الزحمه امتحانات نيز كه به تعويق افتاده بود و حقوق سرباز معلمها تا پايان سال پرداخت شود.
وي نيز همچون نوبخت به بيمه طلايي اشاره ميكند و ميافزايد: همچنين مقرر شد بيمه طلايي فرهنگيان نيز تامين اعتبار شود و بازنشستگان فرهنگي نيز از مزاياي بيمه طلايي شاغلين آموزش و پرورش برخوردار شوند كه اين اعتبارات در تخصيص سه ماهه چهارم پيشبيني شده است. بطحايي، معاون توسعه مديريت و پشتيباني وزير آموزش و پرورش همچون اكثردولتيها مطالبات را به معني معوقات گرفته و عنوان كرده بود: بخشي از بدهي ١٨٠٠ ميليارد توماني مربوط به پاداش پايان خدمت بازنشستگان سال ٩٣ است كه مقارن با هفته بزرگداشت مقام معلم در ارديبهشت ماه ٩٤ پرداخت خواهد شد. بطحايي البته به يكي ازخواستههايي معلمان معترض هم ميپردازد و با اشاره به موضوع بند ٥ ماده ٦٨ قانون مديريت خدمات كشوري، خاطرنشان كرد: اجرايي شدن اين بند قانون، منوط به اصلاح ساختار نيروي انساني آموزش و پرورش است كه براي آموزگاران مقطع ابتدايي انجام شده و به تدريج با اصلاحات براي ساير معلمان نيز اجرايي ميشود.
معاون پرورشي وزير آموزش و پرورش هم با اشاره به فرمايشات رهبري مبني بر اينكه نگاه به آموزش و پرورش بايد سرمايهاي باشد نه مصرفي، عنوان كرده بود: تربيت انسانها سرمايه آموزش و پرورش است زيرا فكر، انديشه و آينده را توليد ميكند و مطالبات فرهنگيان بايد تبديل به مطالبه ملي شود. كفاش همچنين گفته بود: دريافتي معلمان به نسبت شرايط هر كشور مقايسه ميشود و نبايد ما حقوق معلمانمان را با كشورهاي ديگر مقايسه كنيم بايد به نسبت هزينهها در هر كشور مشخص شود و با جامعه مطابقت كند.
البته معاون پرورشي وزير آموزش و پرورش به يك واقعيت اشاره ميكند و اذعان ميدارد كه: فوقالعاده شغل آموزش و پرورش تا ٣٥ درصد تصويب شده، اما آموزش و پرورش از اجراي آن ترس دارد زيرا برخي از فرهنگيان بر اين باورند كه مديران و مسوولان كلان كار زيادي انجام نميدهند و فقط در ابتدا مطالبات خود را دريافت ميكنند. اين اظهارنظرها و اظهارات مشابه توسط مقامات مسوول و نمايندگان مجلس نشان ازتفاوت نگاه معلمان با آنها دارد ، هرچند اولويت خواستهها معيشتي است اما وقتي از مطالبات صنفي معلمان به ويژه توسط فعالان تشكلها سخن به ميان ميآيد منظور تمام الزامات حرفهاي شغل معلمي است اگر آنها ابتدا از مشكلات اقتصادي ورفاهي ميگويند آن را مانع تحقق ايفاي نقش اصلي معلم ميدانند در صورتي كه توان رواني و مهارت تدريس و دانش لازم براي موفقيت در كارمعلمي را حياتي ميدانند. آنها ميگويند معلم بايد دهنش از دغدغههاي معيشتي رها شود و بيشتر اوقات خود را به مطالعه و تحقيق و پژوهش بپردازد وبا علاقه و انرژي سركلاس حاضر شود لذا مطالبات معلمان تمام الزامات حرفه معلمي است.
معيشت معلم
بيترديد ارتقاي وضعيت معيشتي در سال ٩٣ مانندتمام سالهاي گذشته در اولويت درخواستها و مطالبات معلمان بود. اينكه حقوق و مزاياي شغل معلمي پاسخگوي هزينههاي زندگي معلمان نيست، واقعيت غيرقابل انكاري است كه در هرصورت به حرفه معلمي آسيب جدي واردساخته است چرا كه نهتنها در اين حرفه بلكه در هر حرفهاي در صورتي كه شاغلان نگرانيهاي رفاهي ومعيشتي داشته باشند به آن حرفه آسيب وارد خواهد شد. در سال٩٣ و به دنبال ارايه لايحه بودجه اظهارنظرها و واكنشها آغاز شد و مثل هميشه معلمان با اعتراضهاي همراه با عصبانيت از اينكه باز هم گام موثري در راستاي بهبود وضعيت معيشت آنها برداشته نشده ابراز نگراني كردند و مسوولان نيز در قبال آن واكنشهايي نشان دادند.
وزير آموزش و پرورش در طول سال گذشته بارها با اشاره به اين واقعيت گفته بود: بهبود رفاه معلم يك سياست جدي است و بايد با اقدامات رفاهي در مسير افزايش انگيزه و ارتقاي شايستگيهاي حرفهاي معلمان قدم برداريم.
آنچه مورد تاكيد وزير قرار گرفته ساير مسوولان نيز بر آن تاكيد داشتهاند. معاون توسعه مديريت و پشتيباني وزارت آموزش و پرورش هم گفته بود: براي بهبود وضعيت معيشتي فرهنگيان و ارتقاي كيفيت نيروي انساني مهمترين طرح در دست اجرا، طرح رتبهبندي معلمان است. ايشان در همين راستا ميگويد: يكپارچهسازي اقدامات رفاهي فرهنگيان مهمترين اقدام مالي آموزش و پرورش در سال ٩٤ است. برخي نمايندگان مجلس هم ضمن ابراز همراهي با معلمان رفع مشكل معيشتي را فراسازماني دانستهاند.
علاءالدين بروجردي چنين ابراز نظر كرده بود كه: درد معلم فقط مختص به معلمان نيست و همه مسوولان خود را در تمام مسائل همدرد با فرهنگيان ميدانند. نماينده مردم بروجرد در مجلس شوراي اسلامي خاطرنشان كرد: با توجه به نقش و جايگاهي كه اين نهاد آموزشي و فرهنگي در توسعه و پيشرفت همهجانبه كشور و تربيت نيروي انساني مورد نياز در مسير توسعه دارد، مسلم است كه مجلس شوراي اسلامي از تمام ظرفيتها براي رفع مشكلات معيشتي معلمان استفاده ميكند. وي به بحث مختلفي كه در كميسيونهاي تخصصي و صحن علني مجلس پيرامون مشكلات فرهنگيان مطرح شده، اشاره كرد و گفت: اميدواريم كه بتوانيم در بودجه سال ٩٤ اعتبارات خوبي در اين خصوص اختصاص دهيم.
عصري كه درآن واقع شديم به عصر « داناييمحوري » معروف شده است. دانايي، محور توسعه هر كشوري است. دانايي روي دوپايه واقع شده است؛ اول مجهز بودن به علم ودانش است، علم و دانش توان زندگي را افزايش ميدهند و به فهم انسان قداست ميدهند. پايه ديگر دانايي عقلانيت و خردورزي است، آنجا كه فردوسي ازآن به عنوان «چشم جان» ياد ميكند «خردچشم جان است چون بنگري ».
با اين مقدمه نقش بيبديل معلم در عصر حاضر كه مولد دانايي است آشكار ميشود. اين نقش، نقش ممتاز و غيرقابلانكاري است زيرا معلمي كه در عصر دانايي قرار گرفته و مبتني بر عقلانيت بايد به انتقال دانش خود به دانشآموزان بپردازد، بايد دانشآموزي با ابعاد تعريف شده تعليم و تربيت كشور اسلامي تربيت كند و آموزشهاي لازم را براي او ارايه دهد.
نقش معلم در فرآيند ياددهي- يادگيري امروز « ياريگر فراگيري » است. معلم ديگر صرفا مخابرهكننده اطلاعات نيست بلكه معلم «راهبر آموزشي است». ويژگي معلم از «فرزانه درصحنه بودن» به «فرزانه راهنما» تبديل شده است. معلم بايد تواناييهاي «جستوجوگري و پرسشگري و پژوهشگري دانشآموزان را تقويت كند. به همين دليل نيازمند كسب دانش و مهارت جديد است ، به همين دليل اصرار زيادي بر آموزشهاي ضمن خدمت معلمان براي كتب جديد التاليف وجود دارد.
اساس كارمعلمي بايد بري از حافظهمحوري باشد. حافظهمحوري خلاقيتكش است. قابليتهاي ذهني دانشآموزان با روشهاي مبتني بر حافظهمحوري و تاكيد بر حفظيات منكوب ميشود.
- آموزشهاي معلم بايد منجر به ورزش ذهني دانشآموزان و تشنه كردن آنها بشود. وظيفه دانشآموز در چنين محيطي جستن و يافتن و نتيجه گرفتن است. دانشآموز بايد پژوهشگر باشد و مدرسه و كلاس درس بايد مكان امني براي دانشآموزان پرسشگر و كنجكاو و ناآرام باشد.
- توانايي پرسشگري دانشآموزان بايد تقويت شود و پرسش خوب نيمي از پاسخ است و پرداختن به آن يعني پرداختن به چرايي و چگونگي پديدهها يا همان پژوهش است كه خلاقيت در آنجا شكوفا ميشود. پرسشگري مبناي پژوهشگري و پژوهشگري مبناي شكوفايي ذهن و خلاقيت متعلمين است. بنابراين بايد به پژوهش به عنوان يك راهحل نگاه كنيم و در ترويج آن بكوشيم لذا در چنين موقعيتي است كه «مدارس پژوهنده» به عنوان مدارس «آينده» مطرح ميشوند.
- يكي ازاصول مهم برنامه درسي ملي «اعتبار نقش يادگيرنده» است كه پژوهش در كانون آن واقع شده است و موجب تقويت روحيه «پرسشگري» و «كاوشگري» و «كارآفريني» ميشود.
- مكتب نوليبراليسم كه يكي ازجديدترين مكاتب فكري است و نهضت جهاني « تحول در آموزش و پرورش » را هدايت ميكند و سالزبرگ و ديگران از نظريهپردازان مهم آن به شمار ميروند، بهدنبال دانشآموزان « كارآفرين » است و اعتقاد دارد كه بايد دانش به ثروت تبديل شود. لذا دانشآموزان كارآفرين نياز جدي دنياي امروز هستند.
- متدهاي آموزشي بايد با محوريت «دانش» و « مديريت دانش » و سازمان مدرسه بايد به سازمان يادگيرنده تبديل شوند. سازمان يادگيرنده بايد در متن مدارس و محور توليد دانش آموزشي و تربيتي باشد و در آموزش و پرورش ترويج شود.
- امروز صحبت از «جامعه دانش» و صحبت از «جامعه اطلاعاتي » و صحبت از « جامعه يادگيري » است كه ويژگيهاي چنين جوامعي بحث مفصلي را ميطلبد.
- از اصول ديگر، نقش فناوري اطلاعات IT,ICT و پديده هوشمندسازي است كه از ابزارهاي مهم مدرسه محوري است و از طريق آن همه فعاليتهاي يادگيري با تكيه بر جديدترين دستاوردهاي الكترونيكي و ارتباط با شبكههاي جهاني صورت ميگيرد. مدارس هوشمند سه تفاوت عمده با مدارس سنتي دارند.
- يادگيري خودياب كه در آن فرآيند يادگيري – ياددهي را خود دانشآموز قالببندي و صورتبندي ميكند.
- يادگيري خودآهنگ كه طراحي جريان يادگيري براساس استعداد دانشآموز و علايق او صورت ميگيرد ودانشآموزان براساس تواناييهاي خود فراميگيرند.
- يادگيري خود راهبر كه در اين شيوه يادگيري را خود دانشآموزان طراحي و مديريت و هدايت ميكنند.
٭معاون برنامهريزي و پژوهش
گروه گزارش /
اعضای سازمان معلمان ایران روز سه شنبه هجدهم فروردین با آقای سید رازی طبیب دیدار و گفت و گو نمودند .
در ابتدای جلسه ، آقای علیرضا هاشمی ضمن تبریک سال نو و آرزوی موفقیت و بهروزی برای دوستان و همکاران فرهنگی در سراسر کشور گفت : « ما باید اتفاقات پیرامون خود را بهانه ای کنیم برای شاد بودن .ما در اجتماع فعالیت می کنیم و هر از چندگاهی باید نیرو بگیریم و دیدار با شما این نیرو و سرزندگی را به ما منتقل می کند .
دبیر کل سازمان معلمان ایران در ادامه افزود : « ما باید به مسئولیت های فردی و اجتماعی مان عمل کنیم و البته در این زمینه از تجارب گران بهای شما بهره گرفته و پویایی شما ما را امیدوار می کند .ما باید سعی کنیم که از بودن با هم شکوفا شویم .»
در ادامه ، خانم طاهره نقی ئی گفت : « این جمع از اجتماعاتی است که در آن " احساس مفید بودن " می کنم . سازمان معلمان ایران این حس را به من منتقل کرده است .»
علی پورسلیمان گفت : « آقای طبیب حدود 80 سال از عمر پر برکت شان را پشت سرگذاشته اند اما همچنان در عرصه " رسانه " فعال هستند و برای سخن معلم مطلب می نویسند .
ما بعضا معلمانی را می بینیم با این که در ابتدای راه هستند اما به نظر می رسد وظیفه معلمی یعنی " بودن و شدن " در آن ها منقضی شده است . حوصله ای برای فعالیت ، نوشتن و پویایی ندارند و « بار منفی » که آن ها به مدرسه ، دانش آموزان و نیز جامعه منتقل می کنند عواقب و نتایج خوبی نخواهد داشت ...
ایشان تصریح کرد : « آقای طبیب با این که سال هاست بازنشسته شده اند و مشکلات جامعه معلمان و بازنشستگان گریبان گیر ایشان نیز هست اما هدف را گم نکرده است و " نوشتن " موجب شده است که خیلی ها از ایشان الگو بگیرند و« هویت صنفی و معلمی » خود را حفظ کرده اند .
ایشان با رفتار خود و زنده نگه داشتن " جنبش قلم " ثابت کرده اند که " بازنشستگی " به معنای پایان راه و خروج از دنیای تعلیم و تربیت نیست و بنده به عنوان مدیر رسانه سخن معلم مفتخر به حضور ایشان هستم .»
آقای منوچهر خدایی ، دبیر اجرایی سازمان معلمان ایران در ادامه ضمن تشکر و و خوش آمدگویی افزود : « هیچ بارانی یاد دوستان را از کوچه خاطرات نمی شوید . آقای طبیب در مدتی که در سازمان معلمان ایران بوده اند همواره ما را به صبر و شکیبایی توصیه نموده و تاکید می کردند که باید آستانه تحمل خود را بالا ببریم . »
آقای دکتر رامین کریمی نیا گفت : « بنده در مقابل دوستانی که این پرچم را تاکنون برافراشته نگاه داشته اند سر تعظیم فرود می آورم و امیدوارم که سازمان معلمان ایران در آینده مرجع همه معلمان ایران شود . »
آقای سعید شهسوار زاده از اعضای سازمان معلمان منطقه 6 تهران در ادامه افزود : « عیدی من به دوستان مطلبی است که آقای ناصر پرچمی در سایت وزین سخن معلم و با عنوان « تشکل های فرهنگی و هفت مساله " به رشته تحریر در آورده اند .
توصیه من این است که همه تشکل ها و معلمان این مطلب را بخوانند و آن را به بحث و گفت و گو بگذارند .
تشکل ها برای تشکیل اتحادیه سراسری معلمان باید به یک " همگرایی " برسند . »
در پایان ، آقای محمد داوری گفت : « مثلث " سنت ، اخلاق و نهاد » پارامترهایی است که اعضاء را در سازمان معلمان دور هم جمع کرده است و وجه اخلاقی آن به منزله یک" فضیلت " نوعی رویکرد دموکراتیک را به آن به عنوان یک " زندگی " اعطاء نموده است .»
آقای داوری در ادامه از آقای طبیب به عنوان پیش کسوت معلمی و مشوق اخلاق و فعالیت های مدنی یا نمود و به رسم عیدانه کتاب " کنش های فرهنگی برای آزادی ( نوشته پائولو فریره ) را به ایشان اهداء نمود .
آقاای سید رازی طبیب نیر در پایان این سنت باستانی ، ضمن تشکر و و حضور دوستان برای همه آرزوی موفقیت و شادی نمودند .
در این دیدار صمیمی ، آقایان دکتر سید محمد مرد ، کاظم حمیدی ، اسماعیل خیر آبادی ، کاظم قاسمی ، محمد اقبالی و خانم ها فرزانه دشتی ،دکتر ناهید قره مادانی ،شهین دخت میان دشتی ،مهین اربابی و خدیجه اصغری حضور داشتند .
پایان گزارش /