مازندران / ورودی 93 دانشگاه فرهنگیان
گروه اخبار / چندی پیش مدیر کل دفتر وزارتی در مورد عدم پرداخت هدایای معلمان نمونه چنین گفت : " آموزش و پرورش در قبال این وعدهها تعهدی ندارد و هر زمان که اعتبار مربوط به آن تامین شود، هدایا به معلمان تقدیم خواهد شد. ( این جا )
اما به فاصله کمی « فاضل متولی » لحن خود را تغییر داده و چنین گفته است : " هدایای معلمان نمونه به زودی پرداخت میشود . "
شاید بهتر باشد مسئولان وزارت آموزش و پرورش دوره ای را برای آموزش در مورد « چگونگی برخورد با مطالبات معلمان و نیز کارکرد رسانه » بگذرانند !
تبعیض از آن واژههایی است که طنین خوشی ندارد و عقل سلیم آن را نمیپذیرد. در تمام کشورهای جهان حداقل در عالم تئوری، اصل بر عدالت است نه تبعیض. پذیرش اصل عدالت به معنای پذیرش برابری در حقوق و تکالیف است. نمیتوان مدعی عدالت شد و از دیگر سو حقوق یا تکالیف بیشتری به نفع یا به ضرر شخص یا اشخاصی قائل شد.
برخی از مولفههای عدالت آموزشی عبارتند از:
1- دسترسی همه کودکان به آموزش و پرورش رایگان از ابتدایی تا متوسطه
2- رعایت استانداردهای حداقلی مانند برخورداری از معلمان حرفهای
3- احترام به زبان محلی
4- تاسیس مدرسه برای اقلیتها
5- مشارکت واقعی و دخالت والدین در مدیریت نظام آموزشی و تربیت کودکان
6- رعایت حریم خصوصی کودکان
7- عدم طبقه بندی کودکان بر مبنای پول یا قدرت والدین شان
8- تشویق و تنبیه بر مبنای اصول تربیتی و پرهیز از خشونت فیزیکی و کلامی علیه کودکان
برخی شرایط عدالت آموزشی در ماده « 13 » میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و مواد « یک » و « 4 » کنوانسیون مبارزه با تبعیض در آموزش مصوب 14 دسامبر 1960 یونسکو نیز مورد توجه قرار گرفته است. در حقوق داخلی هم در اصل « 30 » و بند « 3 » از اصل سوم قانون اساسی مواردی ذکر شده است ولی گاهی آثار تبعیض و عدم توزیع امکانات اقتصادی و آموزشی در بین گروهی تا حدی ناعادلانه است که این وضعیت با مولفههای عدالت آموزشی جبران نمیشود یا به تعادل نمیرسد و باید قانونگذار آن گروه محروم یا آسیبدیده را با سازوکارهای قانونی ویژه مورد حمایت قرار دهد تا عدالت برقرار شود. مانند از کارافتادگان، کودکان بد سرپرست یا بیسرپرست.
لفظ تبعیض مثبت در قوانین و مقررات وزارت آموزش و پرورش به کار نرفته ولی مفهوم و کارکرد آن در برخی موارد در نظام آموزشی مورد توجه قرار گرفته است. مثلا در قانون برنامه پنج ساله پنجم ماده« 19 » بند « 9 » آمده است که وزارت آموزش و پرورش موظف است به منظور تضمین دسترسی به فرصت عادلانه آموزشی درمناطق محروم مدارس شبانهروزی تاسیس و هزینههای تغذیه، ایاب و ذهاب و بهداشت دانشآموزان را تامین کند.
این رویکرد قانونگذار برای حمایت ویژه از کودکان مناطق محروم است. یا طبق مصوبه شماره 739 تاریخ 16 / 8 / 1385 شورایعالی آموزشوپرورش برای ایجاد تسهیلات آموزشی برای آزادگان، جانبازان و شهدا مقرر شده است جانبازان 25 درصد به بالا یا فرزندان شهدا بدون ارایه مدارک تحصیلی سنوات قبل در امتحانات سوم راهنمایی شرکت کنند.
البته توجیه این مصوبه اندکی از دید حمایتگرایانه یا تبعیض مثبت دشوار است زیرا پایههای تحصیلی بر مبنای منطق و دلیل آموزشی تنظیم شده است و معاف کردن گروهی از دانشآموزان از خواندن یک پایه تحصیلی در عمل دانشآموز را در شرایط سختتری قرار میدهد و پیشرفت تدریجی و معقول وی را کند میسازد. مفهوم و کارکردهای تبعیض مثبت در معارف اسلامی هم مورد توجه قرار گرفته. تاکید بزرگان دینی بر رسیدگی به وضعیت یتیمان و سالخوردگان بر این مبنا استوار بوده است.
برخی عناصر سازنده تبعیض مثبت عبارتند از:
1- تفاوت حقوقی
2- موقتی بودن
3- لزوم تجویز قانونگذار
4- منفعت گروهی اشخاص
5- زیان گروهی از اشخاص
6- هدف رفع نابرابریها
7- وقوع نابرابریها در گذشته (1)
با توجه به این عناصر احصاشده ما نیازمند گسترش کارکردهای تبعیض مثبت در نظام آموزشی هستیم. کودکان بازمانده از تحصیل، معتاد، قربانی خشونت یا تجاوزجنسی، بدسرپرست یا بیسرپرست، دارای بیماریهای روانی، فرزندان طلاق، کودکان کار یا در معرض آسیب، با رفتار برابر هرگز به شرایط مطلوب نخواهند رسید. چگونه میتوان با کودکی که در شرایط اقتصادی و خانوادگی مطلوبی به سر میبرد و در آرامش زندگی میکند با کودکی که بدسرپرست یا بیسرپرست است، یکسان رفتار کرد و بعد مدعی عدالت آموزشی شد؟ با کسانی که در موقعیت نابرابری هستند نمیتوان رفتار برابر داشت به ویژه در مورد کودکان که نیاز اساسی دارند تا تفاوتهای فردی و خانوادگیشان در تصمیمگیریها و مدیریتهای آموزشی لحاظ شود. جامعه ما از نظر آمار طلاق، خشونتهای اجتماعی و اعتیاد شرایط مطلوبی ندارد. این شرایط به کودکان در سن تحصیل آسیب بیشتری وارد میکند و ضروری به نظر میرسد در نظام آموزشی ما مورد حمایت ویژهای قرار بگیرند و حداقل دسترسی به پزشک و مددکار اجتماعی برایشان رایگان باشد و شرایط ادامه تحصیل این کودکان با توجه به وضعیتشان تغییر یابد.
طبیعی است نوجوان یا کودک آسیبدیده دچار وقفه تحصیلی شود. برای این گروه از نوجوانان علاوه بر طولانی شدن دوره تحصیل رایگان باید کلاسهای جبرانی تدارک دیده شود یا کودکانی که فاقد مدارک شناساییاند و کسی پیگیر مشکل شان نیست. شورای عالی آموزش و پرورش میتواند با صلاحیتهایی که دارد به نفع کودکان آسیبدیده یا در معرض آسیب مصوباتی به تصویب برساند؛ مصوباتی که شاید برای بزرگسالان بیاهمیت باشد ولی برای سرنوشت و آینده کودکان اهمیت زیادی خواهد داشت.
روزنامه جهان صنعت
پینوشت:
1- گرجی ازندریانی، علیاکبر، در تکاپوی حقوق اساسی، چاپ دوم، تهران: جنگل، جاودانه، 1388، ص 9
ایستاده ام پشت پنجره و از پشت شیشه حرکت آرام آفتاب کم رمق آخر تابستان را نگاه می کنم که دارد کم کم غروب می کند. خورشیدی که با سخاوت خود به هر خار و گل و سنگ و گیاه و آدم و عالم یکسان می تابد و بی دریغ جان می بخشد. خورشیدی که هر صبح از سمت شرق چشم می گشاید به روزگار پر از روزمرگی و مشغله ما آدم ها که در پی لقمه نان زمین و زمان را به هم می دوزیم و همزمان با ما که هر غروب خسته و خاک آلود به خانه بر می گردیم پشت کوه های سر به فلک کشیده غرب غروب می کند.
خورشیدی که سال هاست شاهد و همراز روزگار تلخ بسیاری از مردمان جامعه است که در تنگنای مشکلات اقتصادی و تامین معاش گرفتار شده اند. کسانی که برای سال ها همپای خورشید با نخستین طلیعه صبح از خانه بیرون زده اند تا با حضور در کلاس های درس خود خورشیدی باشند که نور می تاباندند بر تاریکی جهل و بی سوادی.
آنان که سوگند خوردند به قلم و به آنچه می نگارد. قشری فرهیخته و زحمتکش که اولین کلمه " آب " را که مایه حیات و جاودانگی است به فرزندان این مرز و بوم آموختند. همان کسانی که ما را با چشمه زلال علم و دانش آشنا نموده و جهل و تاریکی را از وجودمان دور ساختند و علم معرفت و انسانیت را جایگزین آن نموده اند در صورتی که خودشان در مشکلات معیشتی غرق و دست پا می زنند . قشری که سی سال خدمت صادقانه و تلاش های مستمر و بی شائبه خود را نثار جامعه کرده اند و چرخ دنده های اقتصادی- اجتماعی و سیاسی کشور را به حرکت در آورده اند و نیروهای کارآمد و مخلص وایثارگر را تحویل جامعه داده اند حالا خود در زیر چرخ دنده های مشکلات خرد می شوند و اندر خم یک کوچه اند.
این در حالی است که معمار کبیر انقلاب حضرت امام خمینی ( ره ) فرمودند کلید سعادت و شقاوت جامعه به دست معلمین است ، پس چرا این نیروهای مخلص و تلاشگر علم و دانش باید این همه سختی و مشکلات را تحمل کنند در صورتی که همه مردم مدیون این قشر فهیم و فرهیخته هستند ، همان کسانی که در مدارس الفبای پاکی و جوانمردی را به ما آموختند ولی الان مورد بی مهری و بی توجهی مسئولین قرار گرفتند ؛ گرچه برف سفیدی بر سر و صورت آنها نشسته و صورت آنها را پر از چین و چروک کرده اما ضمیر باطن آنها مانند برف سفید و دور از هر ناپاکی است .
آنان با عشق و علاقه وافر خود انسان های پرتحرک مومن و فداکار تربیت نمودند ولی خود در حوادث روزگار شمع وجودشان رو به خاموشی است مانند شمع می سوزند و به جامعه بشریت نور و گرما می بخشند و گرمای وجودشان حکایت از صمیمیت درون شان است.
معلمانی که این روزها بسیاری در تلاشند با انواع و اقسام طرح های مختلف نظیر بازنشستگی پیش از موعد و خرید خدمت و تعدیل نیرو و منع به کارگیری بازنشستگان و .... آنها را به بهانه ایجاد اشتغال برای جوانان با حداقل امکانات خانه نشین کنند.
بی تردید بیکاری نسل جوان یکی از مشکلات اساسی است که جامعه ایران این روزها از آن رنج میبرد. در همه جوامع تلاش بر این است که زمینه را برای رشد و پیشرفت نسل جوان هموارتر کنند چرا که ساختن فردای یک جامعه مطمئناً در دستان این نسل است. آموزش و یادگیری مهارتها و تخصصهای مختلف در سیستم آموزشی و همچنین انتقال تجربیات نسلهای قبلی به نسل جوان تنها بخشی از اموری است که هر جامعه نیازمند برنامه ریزی و پیگیری جدی دراین زمینه است.
در کشور ما نیز برای حل مشکل بیکاری به ویژه در نسل جوان سیاستها و قوانین مختلفی به تصویب رسیده و اجرا شده است. تعیین یک وزارتخانه به اسم جوانان، قانون جلوگیری از دو شغله و بعضاً چند شغله بودن افراد و در نهایت وعده ایجاد دو میلیون شغل نیز تاکنون نتوانسته مرهمی بر این زخم رو به گسترش باشد اما یکی از آخرین خبرهایی که حول موضوع بیکاری در چند وقت اخیر در رسانهها منتشر شده، قانون منع استخدام بازنشستگان است که نمایندگان مجلس کلیات طرح ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان را با 171 رأی موافق، 26 رأی مخالف و 5 رأی ممتنع از مجموع 228 نماینده حاضر در مجلس به تصویب رساندند.
طرحی که به گفته موافقان در صورت تصویب آن 36 هزار فرصت شغلی برای جوانان کشور ایجاد میشود. این در حالی است که باید توجه داشت اشتغال زایی راههای فراوانی دارد و نباید آن را از طریق استفاده نکردن از بازنشستگان فراهم کرد. استفاده از بازنشستهها به معنای استفاده از تجارب و سرمایههای اجتماعی کشور است و باید از آنها در کنار نیروهای جوان استفاده شود.
بی شک اگر بازنشستگان را خانهنشین کنیم دیگر نمیتوان از تجارب آنها استفاده کرد که این به کشور آسیب میرساند.
در همین زمینه نیز قانون برای همه یکسان نبوده و دارای استثناهایی است که نمایندگان برای این طرح قائل شده اند و تعداد زیادی از پستهای مدیریتی و مشاغل مهم را از این طرح مستثنی کرده اند که خود یکی از عیب های بزرگ طرح و از ظلم هایی است که جامعه بازنشستگان دارای مشکلات مالی فراوان را هدف قرار داده است. این پستها به طور کلی شامل مقامات موضوع ماده 71 قانون مدیریت خدمات کشوری مانند روسای قوای سه گانه، وزرای دولت، معاونان وزراء ، نمایندگان مجلس، استانداران، معاونان استانداران، مدیران کل و همچنین ایثارگران، فرزندان شهدا و فرزندان جانبازان 70 درصد و بالاتر میشود. این استثناها در صورتی برای این قانون در نظر گرفته شده است که یکی از ویژگیهای قانون باید جامع بودن آن باشد و نباید شامل استثنائات بیش از اندازه باشد، موضوعی که حتی مورد انتقاد رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس نیز قرار گرفته و همگان را مجاب کرده است کاش این طرح با حوصله و دقت بیشتری بررسی میشد تا شامل همه افراد شده و نمایندگان و دیگر مقامات استثنا نشوند.
در تمام کشورهای دنیا افراد کهنه کار و بازنشسته در زمینه های آموزشی و پژوهشی و مشاغل مهم و پستهای کلان غنیمتی برای جامعه محسوب میشوند و با بالا رفتن سن و تجربه آنها بیشتر منشا خیر و خدمت برای جامعه هستند اما متاسفانه در کشور ما به این قشر به چشم از کار افتادگان نگاه می شود و به یک باره با تصویب یک طرح تمام پشتوانه علمی و جربی کشور از کار برکنار می شود!
باید این مسئله را در نظر داشت که جامعه فردای ما نیز نیازمند تصمیم گیران و مدیرانی در سطح کلان است و مطمئناً این مهم میسر نمیشود جز در سایه استفاده از بازنشستگان و تجربه اندوزی جوانان در سایه آنها و آنچه که ضرورت دارد انتقال تجربهها و اندوختههای این نسل باتجربه به نسل جوان با به کارگیری تدریجی و جایگزینی جوانان در مدیریت جامعه است.
نیروهای بازنشسته مانند آهن سخت و محکم هستند چون در حوادث روزگار آب دیده شده اند نباید از صحنه روزگار کنار بروند ؛ همان کسانی که سراسر وجودشان عشق و محبت و صمیمیت و صداقت است حال باید با کم ترین و پایین ترین حقوق مادی با مشکلات دست وپنجه نرم کنند .
بسیاری از آنان بیمار و ناتوان شده اند و با ازدواج فرزندانشان هزینه هایشان سنگین تر و خانواده ی آنان گسترده تر شده است ، حالا نوبت مسئولین است که به حقوق حقه آنان توجه و از لحاظ مادی و معنوی نیازهای او را تامین و مرتفع نمایند تا زندگی آبرومندانه را تجربه کنند .
البته مسئولین و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و وزیر آموزش وپرورش در زمینه افزایش حقوق بازنشستگان قدم های مثبتی برداشته اند و هدف آنان تامین معیشت همه ی کارمندان و حقوق بگیران است اما کافی نیست .
امیدوارم روزی برسد که همه حسرت کارمندان دولت را داشته باشند و دست به شغل های دوم که در شان و شخصیت آنان نیست دست نزنند به امید آن روز که بازنشستگی پایان راه نباشد .
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی با تاکید بر لازم الاجرا بودن مصوبه « به کارگیری مربیان پیشدبستانی و نیروهای شرکتی به صورت حقالتدریس » برای تمام نقاط کشور گفت: مراکز آموزش و پرورش حق استفاده مجدد از بازنشستگان را به منظور تامین نیاز حقالتدریسی خود ندارند.
داستان آمار دانش آموزان معتاد از این قرار است. ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام کرده که یک درصد از دانش آموزان، معتاد وابسته هستند. با توجه به جمعیت بیش از 13 میلیونی دانش آموزان در کشور این آمار به این معنی است که حداقل 130 هزار دانش آموز معتاد در کشور وجود دارد. این آمار غیر از آنهایی است که سیگار میکشند یا تفریحی مواد مصرف میکنند. اما وزیر آموزش و پرورش اعلام کرده که این آمار را قبول ندارد. فانی پذیرفته که دانش آموز معتاد در مدارس هست اما تعدادشان خیلی کمتر از این حرف هاست. البته وزرای قبلی آموزش و پرورش حتی تا این حد هم موضوع را قبول نداشتند و میگفتند دانش آموز معتاد نداریم. اما چرا خود آموزش و پرورش به جای تکذیب کردن آمار دیگران، آمار دقیق دانش آموزان معتاد را نمیدهد؟"آموزش و پروش نمیتواند آمار دقیقی از تعداد دانش آموزان معتاد بدهد. نه که نخواهد نمیتواند. ما از یک سری شاخصها مثل وضعیت جسمی و روانی و خانوادگی دانش آموز باید تشخیص بدهیم که اعتیاد دارد یا نه. نمیتوانیم که بچهها را تفتیش کنیم. آزمایش اعتیاد هم خلاف قانون و حقوق فردی بچهها است." اینها را محمد روزبهانی، جامعه شناسی میگوید که 20 سال در مدارس کشور تدریس کرده است. وی معتقد است آمار اعلام شده توسط ستاد مبارزه با مواد مخدر وحشتناک است و این یعنی از هر صد دانش آموز یک نفر معتاد است. گفت و گوی روزان در مورد وضعیت اعتیاد دانش آموزان، روشهای پیشگیری از اعتیاد در مدارس و. .. را با این عضو هیات مدیره انجمن جامعه شناسی آموزش و پرورش را در ادامه میخوانید:
گروه اخبار /
جبار کوچکی نژاد در گفت و گویی در خصوص تعطیلی روز پنجشنبه مقاطع مختلف مدارس سراسر کشور گفت: در دولت قبل بحث تعطیلی پنجشنبه مدارس عنوان شد که مخالف و موافقینی داشت لذا کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس به این امر ورود کرد و نتیجه نهایی بررسی ها این شد که پنجشنبه ها در صورت وجود برنامه های فوق آموزشی و پرورشی تعطیل شود.
نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی بر همین اساس تصریح کرد: بعد از آن وزیر آموزش و پرورش وقت، قول تبیین سریع برنامه ای جهت پنجشنبه های مدارس و ابلاغ به سراسر کشور را داد بر این اساس که آموزش های فنی و حرفه ای و هنری در دستورکار مدارس قرار گیرد.
وی افزود: از این رو با طرح مجدد این مسأله مبنی بر تعطیلی رسمی پنجشنبه ها از سوی مدیران آموزش و پرورش وزارتخانه به صلاح کشور، دانش آموزان و خانواده های آنها نیست و اگر قرار باشد پنجشنبه ها نیز تعطیل رسمی شود مجلس با طرح دو فوریتی ورود پیدا می کند تا جلوی این نابه سامانی را بگیرد.
کوچکی نژاد در ادامه با بیان اینکه روزهای شنبه تا چهارشنبه فرصت خوبی برای فعالیت ها رسمی و روزهای پنجشنبه فرصتی برای فعالیت های پرورشی است، گفت: در برخی مقاطع مثل دبیرستان ها، به خصوص سال های آخر آن، دانش آموزان نیاز به آموزش بیشتری دارند که می توان پنجشنبه ها را به کلاس های آمادگی کنکور اختصاص داد.
وی در ادامه با آسیب زا دانستن تعطیلی رسمی پنجشنبه ها، یادآور شد: در دوره وزارت آقای نجفی نیز طرحی تحت عنوان طرح “پنجره باز” برای دانش آموزان تدوین شد مبنی بر اینکه روزی را بدون برنامه خاصی به مدارس بروند اما این طرح شکست خورد چرا که مردم سرگردان بودند برخی مدارس آن را اجرا می کردند و برخی دیگر ظرفیت های اجرا را نداشتند و مشخص نبود پنجشنبه دانش آموزان به چه شکل می گذرد لذا نباید مجددا صحبتی از طرح های شکست خورده به میان بیاید.
نایب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در پایان با تأکید بر لزوم فعالیت های پرورشی مدارس در روزهای پنجشنبه، خاطرنشان کرد: متأسفانه در حال حاضر معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش به صورت کاملا غیرفعال درآمده و آن خروجی را که باید داشته باشد ندارد از این رو بهتر است مسئولان وزارتخانه به جای طرح مسأله تعطیلی پنجشنبه مدارس، فعالیت های پرورشی را ارتقا دهند.
اگرچه وزیر آموزش و پرورش سال گذشته اعلام کرده بود که در سال تحصیلی ۹۳-۹۴ تعطیلی پنجشنبهها لغو خواهد شد و به جای آن یک روز جایگزین در هفته دانش آموزان بدون کیفوکتاب به مدرسه میروند و فعالیت میکنند؛ اخیرا یکی از معاونان وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده قرار است طرح تعطیلی رسمی پنجشنبه مدارس برای سال تحصیلی جدید بررسی شود.
گروه اخبار /
عبدالکریم جمیری درجلسه شورای اداری شهرستان بوشهر افزود: همه موظف به توجه به آموزش و پرورش هستیم و باید برای تعالی آن اقدامات موثر را در نظر داشته باشیم.
وی اظهارکرد: پیشرفت جامعه درهمه زمینه ها مدیون آموزش و پرورش است و بی توجهی به نقش معلمان باعث زیان جامعه خواهد شد.
جمیری ادامه داد: توجه به کرامت و شخصیت علمی معلمان بیش از توجه مادی به آنها دارای اهمیت است که می تواند زمینه تامین شرایط مادی را نیز فراهم کند.
وی بیان کرد: باید بین دستگاه های اجرایی هماهنگی لازم وجود داشته و ازهمه امکانات و فرصت ها برای بهبود کیفیت آموزش و پرورش استفاده کرد.
جمیری گفت: همه دستگاه های اجرایی به منظور کارکرد بهتر آموزش و پرورش کمک کنند تا بتوانیم به تعالی مناسبی در این بخش دست پیدا کنیم.
وی افزود: رضایت مندی فرهنگیان به رضایت مندی جامعه منجر خواهد شد که به کارکرد آموزشی نیز کمک می کند.
جمیری اظهار کرد: توسعه و تجهیز هنرستان ها و آماده کردن نیروهای دانش آموز در آن برای اشتغال آینده به تامین نیروهای فنی در استان کمک خواهد کرد.
ایرنا