چشم برهمزدني کفايت ميکرد تا تابستان به سرعت بگذرد و دوباره در شهريور بوي ماه مهر و کلاس و درس در هواي شهر جاري شود.براي دانشآموزاني که نه ماه تلاش ميکنند تا يادگيريشان را پرثمر سازند، سه ماه تابستان حکم روزگاري را دارد که در آن با شعف فراوان سعي و تلاش سال تحصيلي خود را استراحت ميکنند، سه ماهي که در آن علاوه بر شيطنتهاي کودکانه و روياي نوجوانانه، اکثرا امور آموزشي و پرورشي با نظارت وزارت مربوطه هم نمود دارد.
(نکته اول: آموزش و پرورش تعطيلي بردارنيست). چندين سال است که به اين آمد و رفتنهاي تابستان و پاييز آشنا هستم و ميدانم مهر که ميآيد با حس نشاط و شوق آغازين دانشآموزانم چگونه رفتار کنم تا بر دل شان بنشيند و محرک خوبي براي سال تحصيلي جديدشان باشد.تمام ذوقم اين است که دوباره شاگردان جديدي خواهم داشت و قرار است براي ميهنم با تربيت آموزشي و پرورشي آنان و حضورم در کنارشان، آيندهسازي نمايم. از عمق نگرانيهاي والدين در بحث پايههاي جديد-پايه پنجم و نهم- در سال تحصيلي95-1394،کتب جديدالتاليف، ارزشيابيهاي پاياني و....همه و همه آگاهم و تمام دغدغهام کاهش اضطراب مادروپدري است که اول مهر به اميد پايان خوش خردادماه، فرزندش را به من ميسپارد و ميدانم که بهترين ساعات زندگياش در روز با من در محيط کلاس و مدرسه است. حال در اين ميان، براي من که در کسوت معلميشناخته شدهام هيچ چيز مهمتر و باارزشتر از رضايت پروردگارم از نحوه عملکردم در سال تحصيلي جلوه نميکند، چه فرقي ميکند طرح رتبهبندي معلمان اعمال بشود يانه، چه فرقي ميکند دريافتي حقوق من به اندازه کارکنان وزارت نفت و مخابرات باشد يانه، چه فرقي ميکند...؟
(نکته دوم: کاردر آموزش و پرورش دلي است). صد البته که براي من و تمامي معلمان ديگر، تامين رفاه و معيشت زندگيمان هم، مهم ميباشد، چرا که اگر نياز به تامين مادي زندگي مان نداشتيم به کار با شرايط سخت رو نميآورديم.اما سخن من در اين چند خط اين است که ميدانم و آگاهم که معلمان در چه طرازي (حداقلهاي موجود) از رفاه مملکتي هستند ميدانم حق و حقوق شان به جا پرداخت نميشود و ده ها چيز ديگر...اما جايز نميدانم پس از گذران سه سال سخت در آموزش و پرورش که به دليل اجراي نظام آموزش جديد همراه بوده، هرکس ميخواهد با جايگاه معلم طنزبازي کند و رتبه بندي معلمان را مثال بزند و درشبکههاي اجتماعي دست به دست بچرخانند و اکنون حرفم با وزير محترم آموزش و پرورش است که ميدانم از همه ما بيشتر دغدغه رفاه همکارانش را دارد و تلاش بيشتري براي رفاه حالشان ميکند:
وزير عزيز من معلم هستم و در مکتبي که به من سپرده شده است با نقش رهبريام در آموزش و پرورش دست به هنر تعليم و تربيت ميزنم و ميدانم که تنها من هستم که ميتوانم بيهيچ واسطهاي پيشرفت و آينده کشورم را رقم بزنم .
(نکته سوم: خانوادهها و دراصل کشور به من و هنر من نياز دارند). مولفهاي به اين مهمي در نقشه توسعه کشور به حمايتهاي بيشتري از وزارت آموزش و پرورش نياز دارد. جنابعالي که در جاي خودش بارها و بارها فرياد بودن ما را به گوش آن ديگران به خوبي رساندهايد .
(نکته چهارم: ديگران بايد بدانند که اجراي طرح رتبه بندي نياز به شورا و تصويب ندارد، طرحي است که بايد براي با انگيزه بودن معلمان در خط تعليم و تربيت اجراشود) .از آن ديگران سوالم اين است کدام کارمند،کدام نهاد دولتي و کداميک از وزراي محترم، طي سالهاي اخير اين گونه که ما تحت تغيير و تحول بودهايم گذران دوران نمودهاند؟
کدام ارگان با اين دست و پنجه نرم کرده است که ناگهان يک شبه با تحولي عظيم رو به رو شود؟
حتما در اذهان عموم مانده که در پي بيتدبيري که در آغاز تغييرات نظام آموزشي جديد در سال پاياني دولت دهم رخ داد، با چه سرعت غيرمنطقي، تصميمي که سالياني براي حضورش در نظام تعليم وتربيت برنامهريزي شده بود يک شبه به اجرا گذاشته شد بدون آنکه بسترسازي شود.
(نکته پنجم: قصد ندارم آغاز نظام جديد آموزشي و تعجيل در حضورش را نقد کنم). اما يک شبه برايمان تصميم گرفتند که متحول شويم و باز... ما معلمان بوديم که ميدانستيم سکانداران اصلي کشتي تحولات هستيم، همراه خواست و درخواست دولتي،در گرما و سرما با رفتن به کلاسهاي ضمن خدمت و تحقيق و پژوهش پايهها و کتابهاي جديدرا يکي پس از ديگري در بدنه آموزشوپرورش جا انداختيم. قبول دارم که در تمامي ارکان دولتي هرچند وقت يکبار تغييراتي رو به پيشرفت و توسعه اعمال ميشود اما حقيقت آن است که در آموزش و پرورش هر زمان تحولي برنامهريزي ميشود نتايجش مستقيما با آينده کشور در ارتباط خواهد بود. اگر موفق شود روزگار خوشي را براي گردانندگان چرخههاي سياسي، فرهنگي، اقتصادي و اجتماعي ترسيم مينمايد و اگر دور از ذهن ناموفق عمل نمايد تاثيرات ماندگار ناخوشي را رقم خواهد زد.
بنابراين در اين وزارتخانه هر حرکتي و هر تحولي نياز به بسيج همگاني دارد از سطح وزارت تا کف مدارس.در کدام نهاد اين چنين هماهنگي سازماني وجود دارد؟
اسقرار نظام آموزشي جديد در کشور بدون آنکه آب در دل والدين تکان بخورد و ديگر سازمانها دستخوش تغييرات آموزش و پرورش شوند، انجام پذيرفت و ادامه دارد. اين چنين حضور يک رنگي در کارکنان تمامي سطوح وزارتخانهاي، دست مريزادي دارد به اندازه يک تاريخ و تدبيري بيش از طرح رتبهبندي معلمان.
حال آن که در مهرماه اين طرح اجرا بشود يا نه (که انشاءالله اجرا خواهد شد)، باز هم من معلم، همگام با تحولات آموزش و پرورش، با عشق و علاقه به حرفه و ميهنم در کلاس درس حضور خواهم داشت و آنچه را که شايسته و بايسته فرزند کشورم هست، تعليم خواهم داد.
گوش من پراست از طنزهاي شبکههاي اجتماعي اما آن قدر شنواتر از آن طنازان هستم که در توسعه همگاني کشورم براي ماندن در عرصه رقابت جهاني نقش اصلي را بازي کنم و براي آن گامي موثري بردارم.
من يقين دارم من- شخص معلم- اگر نباشم نه توسعهاي خواهد بود و نه نامي از برتري در عرصههاي جهاني، پس خواهم بود تا پرچم کشورم هميشه سرفراز بماند.
علیاصغر فانی وزیر آموزش و پرورش: « به ازای هر 1670 دانشآموز تنها یک مراقب سلامت یا بهداشت فعالیت میکند. یک سوم دانشآموزان در فضاهای تخریبی و نیازمند بازسازی مشغول به تحصیل هستند. 130 هزار کلاس درس فاقد سیستم گرمایشی استاندارد و اداره 10 هزار واحد آموزشی به صورت دو نوبته است ؛ 5900 پروژه نیمه تمام در این وزارتخانه وجود دارد که این پروژهها 31 هزار کلاس درس را شامل می شود. ایسنا، 25 / 3 / 93 و ایران 26 / 3 / 93 .
« آموزش و پرورش دارای 20 هزار مدرسه و 90 هزار کلاس درس فاقد سیستم گرمایشی استاندارد است و من هر روز به ویژه در ایام زمستان باید دعا کنم تا سیستم های گرمایشی فرسوده در مدارس باعث بروز مشکل نشوند و خدا را شاکریم که در سال 93 از این حیث، فرزندانمان دچار مشکل نشدند. namehnews.ir ، 4/2/94.
« وجود تبعیض بین معلمان و دیگر کارکنان دولت دردی مزمن برای آموزش وپرورش است.» همان
« در حال حاضر آموزش و پرورش با مشکلات بودجهای روبروست و 5000 میلیارد تومان کسری بودجه دارد.26 / 8 / 93 namehnews.ir، .
«حدود 750 مسئله در آموزش و پرورش را احصا کردیم تلفیق و طبقهبندی شد و از دل آنها سیاستهای امروز آموزش و پرورش را استخراج کردیم.در تهران 3 هزار نیروی انسانی خانم اضافه داریم. حدود 650 هزار نیروی انسانی در کلاسهای درس هستند که این یعنی نیروهای پشتیبانی نیمی از نیروهای آموزش و پرورش را تشکیل میدهند.بیش از 99 درصد بودجه آموزش و پرورش صرف پرداخت حقوق میشود و با یک درصد بودجه نمیتوان کار کیفی انجام داد.» 2 / 6 / 93 farsnews.com ، .
سید محمد بطحایی معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش: آموزش و پرورش تا پایان امسال با کسری 4 هزار میلیارد تومانی مواجه است.کسری بودجه مربوط به مطالبات فرهنگیان و بخش غیر پرسنلی آن است که البته دولت بخشی از این کسری را تامین خواهد کرد اما بخشی از کسری بودجه برای سال آینده باقی خواهد ماند.10 / 11 / 93 www.ghatreh.
غلامعلی جعفرزادهایمنآبادی عضو کمیسیون برنامهوبودجه مجلس نهم: « دو درصد از 76 هزار نفري كه در دو سال گذشته در وزارت آموزش و پرورش استخدام شدند، بيسواد هستند، 14 درصد– معادل 10640 نفر- تحصيلاتي تا مقطع ابتدايي، 19 درصد -معادل 14440 نفر- راهنمايي، 31درصد ديپلم و 33 درصد بالاتر از ديپلم هستند كه نشاندهنده وقوع فاجعهيي پنهان در اين حوزه و وزارتخانه است.
متاسفانه در دولت گذشته عمده اطرافيان و خانوادههاي مسوولان، فرمانداران، استانداران و وزرا بدون هيچ قانوني استخدام شدند، بهطوري كه دختر يكي از فرمانداران كه الفباي زبان عربي را بلند نبود در آن دوران به عنوان معلم عربي استخدام شد و هماكنون در حال تدريس درس جغرافياست! » شرق 16 / 4 / 93 ؛ اعتماد، 16یا 26 / 4 / 93 26/4/93(؟)
آموزش و پرورش کشور سالهاست که در انبوه نابi سامانی غوطهور میباشد. این بحرانها به خصوص در حوزهی نیروی انسانی و تجهیزات نمود فزونتری دارد. در مورد امکانات آموزشی افزون بر آنچه در گزارش وزیر و عضو مجلس آمده، بیشتر و شاید همهی مدارس کشور از کمبود شدید و یا دستکم غیراستاندارد بودن ابزارهای سختافزاری و نیز نرمافزاری آموزشی مانند فضای فیزیکی مدرسه، کلاس، کتابخانه، آزمایشگاه علوم و زبان، زمین و سالن ورزش، سالن فرهنگ و هنر، سالن اجتماعات و امتحان و یا سالنهای چند منظوره و دیگر نیازهای ذهنی و عینی یک آموزش و پرورش کارآمد- که باید در نوشتاری مستقل در باب آن بحث شود – به شدت رنجوراند.
بحران نیروی انسانی اما خود داستان غم بار دیگری دارد. بیش از یک میلیون فرهنگی به شکل عام و به ویژه 650 هزار نفر معلم در صف و کلاس، از تبعیض و نابرابری کلانی که میان جمع دریافتها و امتیازات نقدی و غیرنقدی آنها با جمع دریافتها و امتیازات و امکانات مستقیم و غیر مستقیم دیگر حقوق بگیران دولت وجود داشته و آنان را در انتهای جدول نانخورهای دولت تهنشین کرده است، سخت دلخور و افسردهاند.
در ارکان بنیادین حاکمیت که 70 تا 80 درصد آن ملک طلق محافظهکاران است نیز به رغم تقدیم گفتارهای ستایشانگیز در اهمیت دانش و فضیلت تعلیم و تربیت-که ساختمان آن در آموزش و پرورش پیریزی میشود- و دیگر ادعاهای البته سراسر پوچ در باب مدیریت عالم و آدم، به تقریب کمترین ارادهی منجر به عمل برای پایان دادن به این تبعیضهای غیرعقلانی و انگیزهکش یافت نمیشود.
آنها حتی در حرف نیز حاضر نیستند بر نقش بیبدیل خود در کلیت بحران آموزش و پرورش و از جمله به فقر زدگی معلمان کشور اعتراف کنند. آنها در دوران حاکمیت صددرصدی خود بر دار و ندار این کشور(84-92) به جای آنکه درپی راهکارهای خردمندانه برای برونرفت از این وضعیت اسفبار باشند، اندک تحرکات فرهنگیان ستمدیده را به شکل عریان سرکوب کرده، تشکلهای صنفی معلمان را به ورطهی تعطیلی کشانده و تعدادی از کنشگران صنفی را برخلاف اخلاق، دین و قانون عادلانه به انواع مجازاتها نواختند.
واکنش دولت حسن روحانی اما در برابر جنبش سندیکایی معلمان، تاکنون واکنشی در مجموع نادرگیرانه بوده است. رئیس هیأت وزیران اعلام کرد که دولت حق اعتراض را برای تمام اقشار و اصناف و از جمله برای فرهنگیان به رسمیت می شناسد. این حق البته در 31 تیر امسال از سوی برخی از نیروهای امنیتی و انتظامی و افراد لباس شخصی که مجری فرامین رئیس جمهور و وزیر کشور نبوده و از جاهای دیگری دستور میگیرند پایمال گردید و به ضرب و شتم و بازداشت برخی معلمان ستمدیده اما دلاور کشور انجامید. از دگر سو برخی مقامهای دولتی اما جلساتی برای رسیدگی به مطالبات صنفی فرهنگیان تشکیل دادهاند. نشستهایی که البته تاکنون در جبین آنها هیچ نور رستگاری برای فرهنگیان دیده نمیشود. این جلسات بیشتر مصداق این گفتهی فردوسی است که: بزرگان همه مجلس آراستند / نشسستند و گفتند و برخاستند. حاکمیت در خصوص پایان دادن به تبعیضهای موجود میان فرهنگیان و سایر حقوق بگیران دولت، هیچ اقدام عملی انجام نداده است.
ادامهی روند این نابرابریهای ناعادلانه و زمین گیرکردن خانوادههای فرهنگیان در زیر خط سهمگین فقر اما خروجیهای خسارتباری به ارمغان آورده که در این نوشتار به برخی از آنها اشاره میشود:
1- تشدید بحران بیانگیزه گی در میان معلمان؛ با توجه به اینکه حقوق و مزایای دریافتی معلمان به هیچ صورت درخور کار طاقتفرسای تعلیم و تربیت نیست، انگیزهی معطوف به وظایف حرفهای وحقوقی، در قوارههای متفاوت در عموم معلمان در حال افول است. زیرا به گفتهی حافظ:
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
آنچه اما تاکنون آموزش و پرورش کشور را به همین شکل نیمهجان نگه داشته، تمایلات وجدانی، جوشش درونی و مسئولیتپذیری شخصی معلمان شریف کشور در برابر فرزندان این آب و خاک میباشد. از طرف دیگر اگر در برخی دروس، دبیران شاغل ما به هر علت و یا دلیل حاضر به گرفتن ساعتهای غیرموظف نباشند و دبیران بازنشسته نیز از همکاری با آموزش و پرورش خودداری کنند، برخی از کلاسها بدون دبیر مانده که حاصل آن چیزی جز زیانهای علمی، آموزشی و نارضایتی اجتماعی بیشتر نخواهد بود.
2- تکاپو برای جبران هزینه؛ وضعیت نابه سامان مالی معلمان، بسیاری از آنها را واداشته که برای تأمین مخارج کمرشکن زندگی، در جست و جوی شغلهای دیگری باشند که چه بسا برای آن ساخته نشدهاند؛ شغلهایی که عموم آنها از جنس کالاهای فرهنگی نیست.افزون بر این، بروز هر ندانمکاری و یا لغزش ارادی منفی مانند حرامخواری مالی و عدم پای بندی به تعهدات از سوی فرهنگیان در این کار وکاسبیها، به قطع به شأن فرهنگی آنان آسیب خواهد رساند. عمق فاجعه اما آن جاست که برخی فرهنگیان به علت استیصال و درماندگی مالی شاید به رفتارهایی در داد و ستد با دانشآموزان دست زنند که در صورت وقوع، به کلی با حیثیت معلمی و نیز با اهداف ملی تعلیم و تربیت در تضاد کامل است.
3- افت کیفی آموزش؛ فقدان و یا فرسودگی سر و میل معلمان در امر تدریس و نیز نبود زمان لازم و کافی برای مطالعهی پویا و و روزآمد نمودن دانش خود و ذهنیت مشوش و بیحوصلگی رفتاری آنها در کلاس، به طور طبیعی باعث افت شدید کیفیت آموزش و تحصیل و تربیت شهروند دانا، آزاد، آفریننده و متعهد به منافع میهنی شده و انبوهی از دانش آموزان کم سواد و مهارت و یا ناآگاه به وظایف فردی و گریخته از مسئولیتهای جمعی و ناآراسته به رفتارهای مدنی را روانهی عرصهی اجتماعی کرده است.
معلمی که غوطهور در هشت و چهار زیست جسمانی خود است چگونه میتواند از همهی استعدادها و سرمایههای ذهنی و عینی خود در امر خلق دانش و تولید فرهنگ و تربیت دانشآموزان بالنده، فرحناک، فرهیخته، دانشپژوه و انسان دوست گام بردارد؟ محصول مصیبتبار این رخداد نامیمون البته بر آگاهان و دردمندان واقعی وطن پوشیده نیست. حال در این شرایط اگر آن محرکات ضمیری و وجدان اخلاقی معلمان در حوزهی آموزش و تدریس، نیز از هم بپاشد، آن گاه از آموزش و پرورش مملکت نه تاک، نشان خواهد ماند و نه تاکنشان!
خلاصه اینکه استمرار بحران نیروی انسانی در آموزش و پرورش، نه فقط نتایج بسزیانباری برای مردم و کشور به ارمغان خواهدآورد، بلکه حتی در حاق خود برای حاکمیت و نظام موجود نیز خسارتزا بوده و ابعاد گودال میان فرهنگیان- حاکمیت را نیز بیش از پیش پردامنهتر خواهد کرد.
حاکمان ما که به رغم درآمدهای افسانهای مولود منابع زیرزمینی، خود با توزیع نابرابر امکانات عمومی باعث و بانی شکاف ژرف طبقاتی و سیهروزی لایههای تهیدست جامعه هستند باید به فرمان اخلاق و دین، گردن نهاده و با عملیاتیکردن آیین حکمرانی عقلانی و عادلانه و عاری از فساد مالی و ویژهخواریهای رنگارنگ، و با توزیع منصفانهی درآمدهای ملی به تبعیضهای موجود پایان داده و منزلت و جایگاه ارباب فرهنگ و دانش و دیگر شهروندان را پاس دارند وگرنه تاریخ حال و آینده از آنها به نیکی یاد نخواهد کرد.
آقایان ؛ به فرمان خرد کرنش کنید و با پایان دادن به تبعیض روانسوز میان دریافتهای مادی فرهنگیان با دیگر کارمندان دولت، از بروز خسارتهای مادی و معنوی بیشتر به مردم و میهن جلوگیری کنید؛ چه هروقت و هر جا جلو ضرر گرفته شود، نفع است.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار / معاون دفتر برنامه و بودجه وزارت آموزش وپرورش گفت: به محض اعلام پرداخت پاداش پایان خدمت فرهنگیان از سوی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور،این مبالغ به حساب فرهنگیان واریز می شود.
گروه اخبار /
تصویب احکام رتبه بندی توسط هیئت دولت تنها خبر کامل از رتبه بندی فرهنگیان در هفت ماه گذشته بوده است که هنوز هم شاخص های آن مشخص نشده و معلمان بلاتکلیف مانده اند.
افزایش حقوق معلمان در سالهای گذشته از مهمترین دغدغههای قشر فرهنگی کشور بوده است. تازهترین وعده در این باره حکایت از افزایش حقوقِ فرهنگیان از ۱۶۰ تا ۶۰۰ هزار تومان دارد. این موضوع به پرسشی در ذهن بسیاری از معلمان تبدیل شده که حقوق شان کی و چگونه افزایش مییابد. شاخصهای رتبهبندی برای افزایش حقوق معلمان چگونه است و شامل حال چه کسانی میشود. بسیاری از معلمان رقم ۶۰۰ هزار تومان افزایش را برای حقوق خود در نظر گرفتهاند؛ چرا که بسیاری از معلمان معتقدند که آنان هم کارشان به اندازهی پرستاران حساس و تاثیرگذار است و باید حقوق شان به مانند پرستاران افزایش داشته باشد.
اما واقعیت چیز دیگری است. تصویب احکام رتبه بندی توسط هیئت دولت تنها خبر کامل از رتبه بندی فرهنگیان در هفت ماه گذشته بوده است. طبق مصوبه هیئت دولت در تاریخ ۲۷ اسفند سال ۱۳۹۳ مشمولان طرح رتبهبندی معلمان شامل آموزگاران، دبیران، هنرآموزان، مربیان امور تربیتی، مشاوران، مراقبان سلامت، مدیران و معاونان مدارس و مجتمعهای آموزشی و تربیتی میشود. این درحالی است که ضوابط و شاخصهای این رتبهبندی تاکنون منتشر نشده است.
روز دوشنبه ۹ شهریور ۹۴، علی اصغر فانی در حاشیه آیین تجلیل از برگزیدگان الگوهای برتر تدریس درس تفکر و سبک زندگی که در وزارت آموزش و پرورش برگزار شد، ضمن اعلام این خبر که امروز طرح رتبه بندی معلمان و شاخصهای مربوط به آن در شورای توسعه مدیریت به تصویب رسید، درباره میزان افزایش حقوق معلمان با توجه به این طرح بیان کرد: احکام تا قبل از مهرماه صادر میشود اما اجازه دهید در این باره در زمان صدور احکام صحبت کنیم زیرا شرایط و افراد متفاوت هستند.
در فروردین ۹۴ وزیر آموزش و پرورش گفته بود؛ بر اساس احکام جدید مطابق رتبهبندی، حقوق دریافتی معلمان از ۱۶۰ تا۶۰۰ هزار تومان افزایش خواهد یافت و ۱۴ درصد افزایش حقوق کارکنان در سال ۱۳۹۴ نیز به آن اضافه میشود. شاخصهای رتبهبندی معلمان را تا شهریور مشخص میکنیم و به تصویب دولت میرسانیم و این لایحه در مهرماه سال ۱۳۹۴ عملیاتی میشود.
پس از آن نیز فانی در ۲۰ فروردین ۹۴ در جمع فرهنگیان نطنز اعلام کرد: این مصوبه که در آن حقوق فرهنگیان از ۱۷۵ هزار تا ۷۰۰ هزار تومان اضافه خواهد شد باید برای آن شاخصهایی را تعیین کنیم و به استناد این شاخصها معلمان به ۵ رتبه مقدماتی، پایه، ارشد، خبره و عالی تقسیم میشوند.
همچنین مشاور معاون توسعه و مدیریت پشتیبانی وزیر آموزش و پرورش در سیودومین اجلاس روسا و مدیران آموزش وپرورش گفته بود ۶۵ درصد فرهنگیان جزو رتبه عالی و خبره قرار میگیرند و افزایش حقوق بین ۳۳۰ تا ۵۴۰ هزار تومان خواهند داشت. افرادی که جزو رتبه ارشد قرار میگیرند، حدود ۱۵۰ هزار نفر هستند که مبلغ ۱۸۰ تا ۲۴۰ هزار تومان افزایش حقوق خواهند داشت و افرادی که در رتبه پایه قرار میگیرند، از ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان دریافت میکنند.
محمد فاضل مشاور وزیر آموزش و پرورش در بارهی شاخصهای رتبه بندی اظهار کرد: احکام رتبه بندی معلمان در جلسه شورای توسعه مدیران به تصویب رسیده است و پیش از مهرماه اجرا میشود.
وی بیان کرد: به مرور جزییات رتبه بندی معلمان به مناطق و مدارس ابلاغ میشود تا احکام معلمان زده شود. افراد باید کف امتیاز را برای رتبه بندی دریافت کنند که فرهنگیانِ با کمتر از ۵ سال سابقهی کاری امتیاز را دریافت نمیکنند. کسی که جدید استخدام میشود از بدو ورود که نباید از تمام امتیازات استفاده کند.
اما در خبری جدید مدیر کل دفتر وزارتی آموزش و پرورش بیان کرد افرادی که کمتر از ۶ سال سابقه در آموزش و پرورش داشته باشند شامل طرح نمیشوند و باید حداقل امتیاز را کسب کنند.
اکنون که در نیمه دوم شهریور هستیم و خبر از تصویب شاخصهای رتبه بندی به گوش میرسد، همچنان جزئیات شاخصها اعلام نشده است و وزیر آموزش و پرورش نیز از افزایش حقوق نیز سخنی به میان نمیآورد. این تعلل و تناقض گوییها شاید به این دلیل است که هنوز تکلیف شاخصها در وزارت آموزش وپرورش مشخص نیست و کمتر معلمی شامل رتبه عالی و افزایش حقوق ۶۰۰ هزار تومانی میشود.
این در حالی است که معلمان اواخر سال گذشته و در ماههای اخیر نسبت به وضعیت معیشتی و جایگاه خود با تجمع در مقابل مجلس شورای اسلامی اعتراضاتی را انجام دادند و هر بار وزارت آموزش و پرورش وعده اجرای رتبه بندی معلمان را داده است که شرایط بهتر میشود.
ناگفته نماند سازمان مديريت و برنامهريزي كشور نیز در این تعلل و بلاتکلیف گذاشتن معلمان سهم اندکی ندارد چرا که بسیاری از مصوبات همچون استخدامی و رتبه بندی معلمان توسط این سازمان باید تایید شود.
پایان پیام /
مهر
سامان دهی نیروی انسانی در آموزش و پرورش کشور با مشکلات جدی مواجه است. آموزش و پرورش طبق قانون موظف است امکانات تحصیل را در سراسر کشور برای همه دانش آموزان در جای جای ایران اسلامی فراهم آورد ، از این رو شاید بتوان گفت تنها سازمان دولتی است که در دورترین مناطق کشور معلم و نیرو دارد ، اما سالیان سال است که به علت سوء مدیریت در سامان دهی نیروی انسانی و عدم بومی گزینی با معضلاتی مواجه است.
وضعیت به گونه ای است که جمع کثیری از معلمان زحمت کش و خدوم شاغل در این مناطق، بومی آنجا نیستند و در نتیجه همواره در سرما و گرما مجبورند از محل سکونت خود با صرف وقت و هزینه های زیاد به این مناطق تردد نمایند. این در حالی است که برخی از این معلمان شریف سال هاست متقاضی انتقال به شهر یا منطقه محل سکونت شان هستند که متاسفانه به دلیل کمبود و فقدان نیروی جایگزین بومی به مانند تبعیدی به خدمت مشغولند و این یکی از هزاران آلام معلمان عزیز کشور است که موجبات نارضایتی شدید آنان فراهم آورده است.
چنین وضعیتی ناعادلانه است ، زیرا معلمانی با سنوات و امتیازات یکسان در یک استان ممکن است در شرایط شغلی بسیار متفاوتی نسبت به یکدیگر از نظر دوری و یا نزدیکی محل سکونت و خدمت قرار بگیرند به این صورت که یکی در شهر محل سکونت خود و نزدیک منزلش خدمت کند و دیگری به دلیل عدم سامان دهی مناسب و کمبود نیرو کیلومترها دورتر از همکار همتراز خود در شهرستان دیگری خدمت کند و بدتراز همه اینکه حقوق یکسان دریافت می کنند مگر آن که در روستا مشغول به خدمت باشد و مبلغ بسیار ناچیزی به عنوان حق روستا دریافت کند، در غیر این صورت دریافتی یکسان خواهد بود.
به تصمیم گیران در دولت و مجلس پیشنهاد می شود:
1. به منظور ارتقاء شان والای معلمان و کاستن از مشکلات آنان برای تدریس در مناطق دور از محل سکونت شان « محدودیت سنواتی » اعمال شود ، مثلا از بدو استخدام به مدت 5 سال و پس از آن آموزش و پرورش موظف به انتقال آنان به محل سکونت شان باشد .
2. تا مادامی که آموزش و پرورش امکان و شرایط انتقال معلمان را پس از اتمام این دوره 5 ساله نداشته باشد، سازمان موظف شود به منظور جبران تاخیر و رفع بی عدالتی مبلغ عادلانه ای را تحت عنوان حق ماموریت و یا هر عنوان مناسب دیگری به معلمان پرداخت نماید به طوری که هزینه ایاب و ذهاب در شان معلم و نیز اتلاف وقت ارزشمند این عزیزان لحاظ گردد.
امید است که مسئولین محترم در دولت و مجلس به این پیشنهادات عنایت داشته و بخشی از مشکلات معلمان زحمت کشی که در شهرها و شهرستان های دور از محل سکونت شان خدمت می کنند کاسته شود .
شاید با اجرای این پیشنهاد گامی در راستای عدالت شغلی برداشته شود.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار /
امروز سه شنبه ساعت 7 صبح تعدادی از فعالان تشکل های معلمان با دکتر نوبخت دیدار و گفت و گو نمودند .
این جلسه به مدت 2 ساعت ادامه داشته و موضوع آن بحث و بررسی در مورد مشکلات و مسائل فرهنگیان و معلمان بوده است .
قرار شده است که این جلسات استمرار داشته و بین تشکل های معلمان و دولت تعامل و هم اندیشی صورت بگیرد .
در این نشست افرادی از سازمان معلمان ایران ، کانون صنفی معلمان ایران ، انجمن اسلامی معلمان ایران و مجمع فرهنگیان ایران اسلامی حضور داشته اند .
پایان پیام /
گروه گزارش/
معاونت فن آوری مدارس در سال 89 و به دستور وزیر وقت آموزش و پرورش ایجاد گردید .
این پست با حذف یک معاون آموزشی تا ۴۰۰ نفر دانش آموز و تبدیل آن به معاونت فن آوری اجراء شد .
مطابق گفته های مسئولان وقت وزارت آموزش و پرورش ، افقی برای ادامه برنامههای تحولی ترسیم شده بود و ایجاد معاونت فن آوری مدارس در راستای توسعه « طرح هوشمندسازی مدارس » صورت گرفت .
در طرح اولیه عنوان "معاون فناوری" در ساختار مجتمعهای آموزشی و پرورشی شهری و روستایی تعریف شده بود و مجتمعها و مدارسی که دارای سایت رایانهای بودند پستی تحت این عنوان داشتند، اما به تدریج و با تجهیز مدارس به رایانه و نیز کلاس های هوشمند ، این پست سازمانی تقریبا در اکثر مدارس ایجاد شده و برای افراد شاغل در آن ها ابلاغ صادر گردید .
قرار بود به تدریج و در آینده چنانچه گشایشی در جذب نیرو برای آموزش و پرورش ایجاد شود، از بین فارغ التحصیلان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه تربیت معلم شهید رجایی، برای پست معاونت فناوری مدارس نیروی جدید استخدام شود .
مطابق شنیده ها و نیز گزارش های رسیده ، مسئولان وزارت آموزش و پرورش قصد حذف پست معاونت فن آوری در مدارس را دارند .
البته در سال های اخیر انتقاداتی بر نحوه عملکرد این معاونت در مدارس وارد بود اما به نظر می رسد حذف این معاونت در راستای سیاست های سامان دهی و تعدیل نیرو در وزارت آموزش و پرورش صورت می گیرد .
اخیرا معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش اعلام نموده بود که در سال تحصیلی جاری و علی رغم توصیه و تاکیدات رئیس جمهور مبنی بر گسترش و نهادینه ساختن کتاب خوانی پستی به نام " کتابدار " در مدارس نخواهد بود .
حال باید دید که مسئولان وزارت آموزش و پرورش در مورد کیفی سازی مدارس و نیز پیاده ساختن و جامه عمل پوشاندن به توصیه های رئیس جمهور در آموزش و پرورش پس از گذشت 2 سال چه برنامه هایی دارند و با توجه به نامعادله 350 هزار نیروی اجرایی و ستادی در وزارت آموزش و پرورش در مقابل تنها 650 هزار معلم در مدارس وزنه تعدیل نیروی انسانی به کدام سو سنگینی خواهد نمود .
پایان گزارش/
گروه اخبار / انباشت خودرو در پارکینگهای ایران خودرو موجب کاهش تولید و طولانیتر شدن تعطیلات تابستانی در این خودروسازی بزرگ کشور شد.