صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

آموزش و پرورش و توسعه پایدار  آموزش و پرورش باید در اولویت جامعه و حاکمیت قرار بگیرد ؛ تا آموزش و پرورش در اولویت های نخست نباشد؛ ٬مشکلات آموزش و پرورش و جامعه حل نخواهد شد.

آنچه که مسلم است این است که پرورش نسل آینده ساز این مملکت دغدغه ی اصلی نبوده و نیست .

به نظر می رسد مسائل دیگری در اولویت است که اگر به تجارب و مسیر سایر کشورها که در در عرصه های اقتصاد ، سیاست و... حرفی برای گفتن دارند نظری بیندازیم به راحتی متوجه خواهیم شد که آن ها سنگ بنا و نقطه مبدا را " آموزش " قرار داده اند .

این مسیر طی شده « میان بری » ندارد و مسئولان و سیاست گذاران باید در عرصه عمل و نه صرفا شعار « نگاهی واقع گرایانه » نسبت به مسائل پیش رو داشته باشند .

همان گونه که ذکر شد ، آموزش و پرورش ما در آخر فهرست قرار دارد چه از لحاظ بودجه  و چه از لحاظ سیاست گذاری و عملکرد .گویی برای هیچ کس مهم نیست که بهره وری در آموزش و پرورش بسیار پایین است . انگار برای هیچ کس بی سواد پروری اهمیتی ندارد .کسی کمبود امکانات در مدارس و مدارس فرسوده دغدغه اش نیست .

واقعا خجالت آور است که معلم باید هزینه ی کلاس ضمن خدمت خودش را بپردازد .باید در سیستم آموزشی تحولی بنیادین صورت گیرد .تحولی که بر مبنای آموزش و پرورش نوین و استاندارد های روز جهانی باشد نه اینکه با اندیشه های قدیمی بخواهیم تحول نوین ایجاد کنیم .

بسیاری از جوانانی که از نظام آموزش و پرورش فارغ التحصیل می شوند سوادشان تا روز امتحان است و حداکثر یکی دور روز دیگر .یادگیری ها با این همه کلاس های کمک آموزشی بسیار سطحی و زودگذر است ؛ عمق ندارد و به مرحله کاربردی نمی رسد .

از لحاظ فردی نیز اکثر جوانان که از نظام آموزش و پرورش خارج می شوند از توانمندی های فردی و جمعی در حل مشکلات برخوردار نیستند . به قول قدیمی ها گلیم خود را از آب نمی توانند بیرون بکشند.این ها مشکلات کوچکی نیستند .همه چیز شده است پول و مدرک .مدارس برای بچه ها جذاب نیست .

از بچه های دور و برتان بپرسید هفته بعد که مدارس باز می شوند چقدر خوشحالند ؟!

بسیاری از آن ها از مدرسه نفرت دارند !

ما معلمان هم که وضع مان مشخص است ، اکثرا نالان و ناراضی هستیم .این ها درد است .دردهای بزرگ که اگر درمان نشوند  راه به جایی نخواهیم برد . 

آموزش و پرورش و توسعه پایدار


ارسال مطلب برای سخن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

دردنامه ی یک فرهنگی خطاب به مسئولان   فرزند پسرم از دانشگاه آزاد تبریز در در دکترا و رشته تحقیق در عملیات قبول شد . درد شکمم را فرا گرفت که خدایا چگونه خواهم توانست این همه شهریه کلان و سرسام آور او را نیز با حقوق ناچیز معلمی فراهم کنم ، چون فرزند کوچکترم نیز در دانشگاه آزاد به تحصیل مشغول است . فرزند پسرم در مورخه 22 شهریور 94 جهت ثبت نام و دانستن ازکم و کیف شهریه دکترا به دانشگاه آزاد تبریز رفته بود . شهریه ثبت نام برای ترم اول با 8 واحد فقط نظری هشت و نیم میلیون تومان می شد. ترم دوم نیز همین طور ...

شاید جور کردن این 17 میلیون تومان شهریه دو ترم ممکن می شد و برای ترم سوم نیز تصمیم بر این شد که طلای زنم ( النگوها و گوشواره ) را بفروشم تا شهریه پایان نامه ترم سوم را تامین کنم  .هر واحد پایان نامه بیش از یک میلون تومان شهریه دارد و با شهریه ثابت با لحاظ نمودن حداقل 10 درصد افزایش برای سال 95 حدود 15 میلیون برآورده کردم و 20 واحد پایان نامه بود  ،حدقل سه ترم یا چهار ترم حداقل 15 میلیون تومان بایستی بدهم .

دیدم برای ترم های بعدی نیز باید ماشین و حیاطم را به فروش بگذارم تا نتوانم از نیمه راه برگردم . در این صورت زندگی ام واژگون می شد . از طرف دیگر در شرایط فعلی تضمینی نیست که بعد از فارغ التحصیلی فرزندم از دکترا جذب هیئت علمی دانشگاه های آزاد و یا پیام نور شود و با حق التدریسی نیز این همه هزینه کردن و از دار و ندار در آمدن به صرفه نبود در دوراهی مانده بودم در خانه گفتم نمی توانم نمی توانم والله نمی توانم هزینه شهریه ها را جور کنم . لذا نتوانستم فرزندم را در مقطع دکترا ثبت نام کنم .

غمگینی آن فعلاً در خانه ما سایه انداخته است...


ای گردانندگان امور، ای مقامات عالی، ای نمایندگان مدعی نمایندگی ملت، ای وزرا و ...

به درد قشر حقوق بگیر نیز باشید  .والله دنیا به هیچ کس نمانده است .من تعجب می کنم که شماها که فرزندانتان دارای مدرک دکترا از دانشگاه های آزاد هستند پول مشروع تان را برای دادن این همه شهریه از کجا تامین کرده اید ؟

با حقوق کارمندی نمی توان مخارج دو فرزند دانشجو در دانشگاه آزاد را تامین کرد . شاید همه می دانند که مملکت و مدرک دکترا گرفتن مال ثروتمندان است فقرا و فرزندان طبقه پایین توانایی مالی اخذ مدرک دکترا در کشور را ندارند چون نمی توانند این همه پول را در هر ترم به حساب غارتگران و تشنگان پول بریزند .

مقررات و مصوبات جاری برای فرزندان طبقه پایین و قشر کم حقوق بگیر ایجاد انسداد و محرومیت کرده است .

آنها نمی توانند در چنین نظام کاستی مدرک دکترا بگیرند ، چون پول ندارند پول پول پول . داشتن استعداد و مطالعه و قبولی از کنکور شرط نیست ، پول دار بودن شرط اصلی است .

در این مملکت ، استخدام شدن و شغل پایدار یافتن و صاحب منصب و مقام شدن و ارتقا، مال ثروتمندان شده است نه مستضعفین و امثال من بدبخت و بی پول و .. . این اجحاف بندگان در حق بدگان است  .این قوانین و مقررات و مصوبات نمی تواند مورد رضایت خدا باشد و شاید شدیداً ظالمانه است و جلو پیشرفت فرزندان امثال من را گرفته است انسداد طبقاتی بدتر از این نمی شود.

خدایا به داد بیچارگان و پول نداران نیز برس و آنها را از این شرایط استضعاف ساختارمند رها کن ، چون غیر از تو پناهی نیست.


ارسال مطلب برای سحن معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

تقاضای کمک

آذربایجان شرقی

منتشرشده در نامه های دریافتی

آذربایجان شرقی / درخواست معلمان پیمانی استخدام 1389 از مسئولان

منتشرشده در نامه های دریافتی
دوشنبه, 19 آبان 1393 21:30

خواهش

همدان / 

منتشرشده در نامه های دریافتی

دلایل خروج دانش آموزان از کشور و تحقیر توسط معلمان  گروه اخبار /

بختیاری استاد تربیت سیاسی فوق لیسانس علوم تشیع در دوره های آموزش مدرسان سیاسی که در مرکز آموزشی تربیتی شهید کامیاب برگزار می شد گفت: هدف اصلی ما از برگزاری و گفتمان در این کلاس ها این است که بتوانیم با اخلاق خوب و داشتن برخورد مطلوب با دانش آموزان آن هارا جذب به مدرسه کنیم و کاری کنیم که دانش آموزان برای شروع مدارس لحظه شماری کنند

وی در ادامه افزود: معضل اصلی جامعه ما این است که دانش آموزان ما برای تحصیل در ایران هستند اما وقتی موقع پیدایش استعداد و ثمر گرفتن از تحصیل آنها در کشور است این دانش آموزان به خارج از کشور می روند و دلیل این کار دانش آموزان ، تحقیرو توهین هایی است که در کلاس درس ناخواسته از معلمان می شوند و این عمل معلمان باعث از دست رفتن شمار زیادی از نخبگان کشور می شود.

وی در پایان گفت: ما باید با دانش آموزان یک ارتباط دوستانه برقرار کنیم تا در کلاس یک محیط دوستانه داشته باشی داشته باشیم تا باعث شود دانش آموزان بتوانند راحت تر سوالات و مشکلات خود را با معلم بیان کنند.

پانا

منتشرشده در دانش آموز

وضعیت سامان دهی و توزیع نیروی انسانی در وزارت آموزش و پرورش  گروه اخبار /

علی اصغر فانی در نشست خبری خود اظهار کرد: در سال تحصیلی گذشته نسبت به سال قبل جمعیت تحت پوشش متوسطه اول از ۸۷ درصد به ۹۴.۳ درصد افزایش یافت و امیدواریم در سال تحصیلی جدید این روند روبه‌رشد ادامه یابد. سال تحصیلی گذشته در دوره متوسطه دوم پوشش تحصیلی دانش‌آموزان از ۷۶ درصد به ۸۳.۲۴ درصد افزایش یافت و این نشان‌دهنده توجه دولت به توسعه عدالت آموزشی است.

نیاز واقعی آموزش و پرورش۷۵۰ هزار نیروی انسانی است در حالی که هم اکنون حدود یک میلیون نیروی انسانی داریم.
وی با اشاره به فعالیت‌های پرورشی مدارس، افزود: ۶۵۰ دارالقران افتتاح شد  .

همچنین توسعه تربیت سیاسی و اجتماعی دانش‌آموزان و تنوع مجلات تربیت در عناوین مختلف برای سال تحصیلی جدید مدنظر است.

وزیر آموزش و پرورش با اشاره به برنامه ششم توسعه، گفت: فرصت خوبی است تا اولویت‌های خود به ویژه الزامات اجرای سند تحول بنیادین را در برنامه‌های پیشنهادی بگنجانیم  .

امیدواریم با اجرای سند تحول به ساحت‌های ششگانه تربیتی دست یابیم و در نقشه راه استلزامات اجرای سند در نظر گرفته شده است.

علی اصغر فانی در نشست خبری با اصحاب رسانه در خصوص سیاست ساماندهی نیروی انسانی و کاهش جمعیت نیروی انسانی آموزش وپرورش از یک میلیون به ۷۰۰هزار نفر و تبعات این طرح در کاهش کیفیت آموزشی در مدارس، اظهار داشت:هم اکنون ۱.۵میلیون دانش‌آموز در مدارس غیردولتی تحصیل می‌کنند و ۱۱.۵ میلیون دانش‌آموز از جمعیت ۱۳ میلیونی دانش‌آموزان در مدارس دولتی تحصیل می‌کنند.

وی افزود: در بخش دولتی به ازای هر ۱۵ دانش‌آموز یک نیرو داریم ، در حقیقت نیاز واقعی آموزش وپرورش وجود ۷۵۰ هزار نیروی انسانی است اما هم اکنون ۹۷۰ هزار نیروی انسانی داریم.

این موضوع یک پیام دارد و این است که نیروی انسانی وزارت آموزش وپرورش اصولی توزیع نشده است. توزیع نیروی انسانی آموزش و پرورش با توجه به رشته جنسیت و منطقه جغرافیایی نبوده است.

وی افزود: مهر ۹۵ نیز اولین ورودی‌های دانشگاه فرهنگیان به آموزش و پرورش وارد می‌شوند و این می‌تواند نیاز فوری ما به نیروی انسانی را تا حدودی تأمین کند روش‌هایی که برای ساماندهی نیروی انسانی به کار برده‌ایم اصولی بوده و برای ایجاد توازن در نیروی انسانی موجود است و همچنان دنبال می‌شود.وزیر آموزش و پرورش گفت: آموزش و پرورش هم اکنون با اجرای سیاست ساماندهی و بهسازی نیروی انسانی به دنبال توزیع صحیح نیروی انسانی با توجه به رشته جنسیت و منطقه جغرافیایی است. هم اکنون در برخی مناطق با تورم و در برخی مناطق با کمبود نیرو مواجه هستیم. آموزش وپرورش ذیل سیاست ساماندهی نیروی انسانی به دنبال بهبود وضعیت موجود است و راه‌های ورورد نیرو به آموزش و پرورش گرفته نشده است چرا که از طریق فارغ‌التحصیلان دانشگاه فرهنگیان و سایر روش‌ها نیروهای مورد نیاز را تامین می‌کنیم.

تسنیم

پنج شنبه, 26 شهریور 1394 16:44

مسير مدني و تحقق اميد و اعتماد

آموزش و پرورش در دولت یازدهم و جایگاه تشکل های معلمان  براي دومين بار محمدباقر نوبخت، معاون رييس‌جمهور و رييس سازمان مديريت و برنامه‌ريزي كه مسووليت سخنگويي دولت را هم برعهده دارد صبح كاري خود را با ديدار نمايندگان تشكل‌هاي معلمي آغاز كرد. برگزاري اين نشست در فاصله يك هفته‌اي و گفت‌وگوي دوساعته در اين جلسه نويددهنده رويكرد مثبتي در دولت يازدهم نسبت به جايگاه تشكل‌هاست.

اين رويكرد مثبت را در سخنان و مواضع شخص نخست‌ دولت يعني رييس‌جمهور هم شاهد بوديم. او در جمع معلمان كه به مناسبت روز معلم در ارديبهشت‌ماه سخن مي‌گفت بر حق اعتراض معلمان تاكيد ورزيد و به نوعي تشكل‌هاي صنفي و مدني را يك فرصت دانست. روحاني نه‌تنها خطاب به معلمان بلكه به كارگران هم اشاره كرد و از اينكه اين قشر و صنف پس از سال‌ها امكان تجمع را پيدا كردند، ابراز خوشحالي كرد.

علي‌اصغر فاني در قامت وزيري كه مشهور به محافظه‌كاري است نيز احتياط را كنار گذاشته و از همان ماه‌هاي نخست وزارت در تعامل با تشكل‌هاي صنفي و سياسي عملا نشان داد براي اين نهادها رسميت قايل است و از ارتباط با فعالان استقبال مي‌كند.

اين جمله فاني كه گفته بود بايد فرهنگ امنيتي به امنيت فرهنگي تغيير يابد شاه‌بيتي شد براي يك مطالبه ديرينه كه همواره از سوي فعالان صنفي معلمان مورد تاكيد قرار مي‌گرفت چراكه كنشگران مدني حوزه تعليم و تربيت ادامه فعاليت خود را در فضاي امن و آرام، ممكن مي‌دانستند.

اصرار فعالان تشكل‌هاي مدني بر تعامل با مسوولان در واقع اصرار بر پيمودن مسير مدني براي بيان مطالبات است و تاكيد بر اين رويكرد كه حل مسائل آموزش‌وپرورش به طور يكجانبه حل نخواهد شد.

پاي بندي به مسير مدني و الزام‌هاي كنشگري صنفي از طرفين مي‌تواند تضمين‌كننده استمرار اين مسير باشد در اين راستا از دولتمردان و نهادها و دستگاه‌هاي دولتي انتظار مي‌رود پيشقدم باشند چرا كه آنها در مسند قدرت قرار دارند لازم است اعتمادسازي از سوي آنها ‌آغاز شود چرا كه جلب اعتماد از طرف صاحب‌منصبان اميد را در جامعه معلمي گسترش مي‌دهد و سرمايه‌هاي انساني را در مسير اهداف دستگاه تعليم و تربيت قرار مي‌دهد.

اميد و اعتماد از شاخص‌هاي مهم رواني و اجتماعي است كه هم نشانه مدنيت است و هم تقويت‌كننده و گسترش‌بخش ويژگي‌‌ها و سرمايه مدني و انتظار مي‌رود در دولتي كه نام تدبيرواميد را بر خود گذاشته، توجه جدي‌تري به اين مهم صورت گيرد.

معاونان وزير به ويژه معاون پشتيباني و حقوقي و امور مجلس نيز نشست‌ها و ديدارهايي با نمايندگان تشكل‌هاي معلمي داشتند و به تبع آنها مديران كل در استان‌ها و روساي برخي مناطق نيز تعاملاتي با فعالان صنفي معلمان برقرار كردند.

اين موارد كه در دوره هشت ساله دولت نهم و‌ دهم به كلي تعطيل شده بود و باوري به آن وجود نداشت جامعه معلمان را به تحرك و پويايي واداشت؛ تحرك و پويايي‌اي كه بي‌ترديد بايد رنگ و بوي مدني داشته باشد تا استمرار داشته و اعتماد متقابل را موجب شود.

هر چند در ماه‌هاي اخير تحركات جامعه معلمي در مواردي با سوءظن مواجه شد اما به طور كلي براي دولتمردان دولت يازدهم ثابت شده است كه معلمان و تشكل‌هاي معلمي بر قرارگرفتن در مسير مدني و صنفي اصرار دارند. چهره‌هاي شاخص و با تجربه تشكل‌ها تمام تلاش خود را به‌كار گرفتند تا عطش ايجادشده براي بيان مطالبات را مديريت كنند و از كشيده شدن به وادي افراط و هرج و مرج جلوگيري شود.

معلمان مي‌دانستند و مي‌دانند فضاي ايجاد شده پس از استقرار دولت يازدهم يك فرصت است؛ فرصتي كه هم نبايد از دست داد و هم نبايد تبديل به تهديد شود.

منتشرشده در یادداشت

یادداشت  عباس جدیدی عضو شورای شهر تهران برای سخن معلم به مناسبت بازگشایی مدارس

آموزش بر سر چهارراهي قرار دارد كه بايد براي هميشه سخت گيري، سياست كمك‌رساني به بهترين افراد جامعه، جداسازي نظام آموزشي از مردم و موانع ساختگي را كه در جلوي آموزگاران قرار گرفته‌اند، كنار بگذارد و شجاعانه دردها را بر روي ضوابط و روش‌هاي جديد بگشايد و آموزش و پرورشي زنده، سرحال، شكوفا، خلاق و شايسته جامعه ايراني و اسلامي ارائه دهد، اما واقعيت از جنس ديگري است.

آموزش و پرورش محافظه‌كار، سنتي، غيرشكوفا و غيرمولد از ويژگي‌هاي آموزش و پرورش ايران است، به رغم اين كه انقلاب اسلامي نيز در ابتدا انقلاب فرهنگي ناميده شده بود و انتظار مردم و فرهنگيان، ايجاد تغييرات ساختاري و كاركردي در حوزه فرهنگ و دانش بود اما اين تغييرات حاصل نشد و مدارس نتوانسته‌اند به ترتبيت علمي و متناسب با روزگار امروز كودكان و جوانان ايراني دست بزنند و كتاب‌هاي درسي منطبق با نيازهای كودكان و نوجوانان نيست و وظايف تربيت به درستي انجام نمي‌گيرد و دانش‌آموزان در نهايت مدركي كسب مي‌نمايند؛ ولي آگاهي و بينش و سيرت فرهنگي، سياسي، اقتصادي و مالي را به دست نمي‌آورند! و مسوولان آموزش و پرورش، دغدغه‌هاي تعريف سنتي از باسوادي را در ذهن خود دارند كه البته در همين مرحله نيز كمترين توفيق را به دست آورده‌اند.

اكنون در تعريف « مدرنيته » مي‌گويند: باسواد كسي است كه علاوه بر داشتن مدرك تحصيلي و دانستن زبان و تسلط رايانه و اينترنت، مسووليت‌هاي شهروندي را نيز بپذيرد و از تعدد اجتماعي بهره‌مند باشد و نسبت به مسائل اجتماعي و سياسي جامعه خويش بي‌تفاوت نباشند و در اجتماعات شركت كند و داراي شغلي باشد و نقش در توليد اقتصادي ايفا نمايد و شعور و تربيت مالي و اقتصادي را نيز داشته باشد، يعني اين اصل بر مسوولان و سياست گذاران تعليم و تربيت مبرهن باشد كه تربيت اقتصادي و شعور مالي در مدارس به عنوان يكي از مهمترين كاركردهاي مدارس مطرح گردد و مدارس و دانشگاه‌ها بايد به اين سئوالات پاسخ دهند كه چرا دانش‌آموزان و دانشجويان پس از فارغ‌التحصيلي جذب بازار كار نمي‌شوند و مدرك تحصيلي آنها منطبق با نيازهاي اجتماعي و اقتصادي نيست و چرا كشور ما كه يك درصد جمعيت جهان را دارد، نمي‌تواند يك درصد توليد اقتصادي و مالي جهان را داشته باشد؟

و اگر نفت نبود داستان غمناك‌تر از اين مي‌شد !

 

وظايف تربيت اقتصادي و آموزش سرمايه‌داري

تربيت به معناي اوج دادن و زمينه را براي بالا رفتن و رشد فراهم ساختن است و تربيت اقتصادي، زمينه پيشرفت و رشد دانش‌آموز از جهت اقتصادي و مالي فراهم نمايد. دانش‌آموز پس از فارغ‌التحصيلي حرفه‌اي داشته باشد، به حرفه و شغل خود عشق ورزد و يا حداقل از شغل خويش رضايت داشته باشد و با مفاهيم توليد، توزيع، مصرف و پس‌انداز و سرمايه‌گذاري و سرمايه‌داري آشنا باشد و بتواند توفيقي كسب نمايد لذا وظايف تربيت اقتصادي و سرمايه‌داري عبارتند از:

1)‌ جنبه هدايتي: مهمترين وظيفه تربيت اقتصادي، هدايت دانش‌آموز يا فراگير به جنبه‌هاي مختلف اقتصادي و مالي است. آموزش و پرورش بايستي راه درست انديشيدن و نيكوزيستن و تفكر علمي و فني از مسائل اقتصادي به طور راهبردي و استراتژيك در كتاب‌هاي درسي ارائه دهد.

2)‌ جنبه سازندگي: تربيت اقتصادي و مالي وظيفه دارد در آدمي سازندگي و آفرينندگي و سازمان دادن ايجاد كند و او را از موجودي مصرف‌كننده به موجودي توليدكننده و سازنده تبديل نمايد. مصرف‌كنندگي كه اكنون حوره‌اي است كه جامعه ما را درگير ساخته و دغدغه مقام معظم رهبري در سال های اخیر نيز و تاكيد  ایشان به اقتصاد مقاومتی گواه این مطلب می باشد.

3)‌ جنبه تحول‌آفريني: در قديم گمان مي‌كردند كه انسان‌ها، خجول، مستبد، غيرخلاق به دنيا مي‌آيند، البته اين امر تا حدودي به علت نقش وراثت قابل قبول است ولي واقعيت اين است كه تربيت حتي وراثت را هم تحت تاثير قرار مي‌دهد و آن را خنثي مي‌سازد، امروزه قائل هستند كه تربيت قادر به ايجاد تحولات ثمربخش در محيط مادي و معنوي بوده و موجد تغييرات فكري، ايجاد مهارت‌ها، تركيب سنت‌هاي كهنه و نو براي پديد آمدن ارزش‌هاي مطبوع و در جمع توانايي براي دگرگوني‌هاست، نكته‌اي كه در ابتدا اين مقال نيز گفته شد.

4)‌ دادن آگاهي‌هاي لازم: تربيت وظيفه دارد از يك سو دانش لازم را به فرد براي يافتن گمشده خويش بدهد و از سوي ديگر او را به روابط و كيفيات زندگي و نيز حسن و قبح اشياء، منافع و معناي امور آگاه سازد و راه مناسب براي وصول به سعادتمندي را به او عرضه نمايد. مدارس فرصتي براي عرضه اطلاعات و آگاهي‌هاي لازم و اساسي در حوزه‌هاي اقتصادي و مالي به دانش‌آموزان هستند و معلمان نيز بايد آگاه تر از اقشار جامعه باشند تا اطلاعاتي شايسته را به دانش‌آموز بدهند و با معلماني كم‌علاقه و كم‌انگيزه و كم‌سواد نمي‌توان به توفيقي دست يافت و يا اگر معلماني آگاه و آموزگاراني با اطلاع، اطلاعات را رصد كرده و به دانش‌آموزان عرضه مي‌كنند و واقعيت‌هاي اقتصادي را به دانش‌آموزان بيان مي‌كنند، دولت مردان و مسوولان فرهنگي، اقدامات حاشيه‌اي و سياسي انجام ندهند. اكنون در ذهن دانش‌آموزان برخوردار از اينترنت، سئوالاتي وجود دارد كه پاسخ‌هاي متناسب را طلب مي‌نمايد. سياست‌زدگي و روزمرگي، دو معضل مهم مدارس ايراني است كه دانش‌آموزان را كم‌سواد و بي‌دانش بار مي‌آورد.

5)‌ ساختن ابعاد انساني: و بالاخره با ديد وسيع‌تر بايستي گفت: تربيت وظيفه دارد سه جنبه آدمي را بسازد: تن و جسم، مغز و عقل، روح و روان. بدان گونه كه در سايه آن موفق به ايجاد رابطه‌اي صحيح بين خود و خدا و جامعه گردد. در جنبه فردي ميل وصول به ارزش‌هاي علاي، قدرت ابتكار و تصميم‌گيري در او پديد آمده و زندگي اش براساس معيارها و ضوابط انديشيده، مبتني بر استقلال، شخصيت، رعايت عدالت، شناخت زيبا و انتخاب احسن گردد ، در جنبه اجتماعي زندگي اش بر كنار از هر گونه پيش‌داوري‌ها و مبتني بر اخلاق و فضايل انسانيت شود و انساني گردد كه در راه خدمت به جامعه بوده و براي جامعه عضوي مفيد و موثر باشد و اگر اين گونه تفكر كند، پول به عنوان وسيله‌اي براي وصول به ارزش‌هاي اجتماعي و انساني مي‌شود نه به عنوان كسب قدرت و اعمال آن و يا وسيله‌اي براي جبران دردها و رنج‌هاي اجتماعي.

 

مدارس سوئيس، عامل پيشرفت و توسعه سوئيس

سوئيس كشوري است با ويژگي‌هاي خاص و متمايز از جوامع شرقي و حتي اروپايي. كشوري است كه امنيت دارد و همين امنيت اين كشور را از پليس و قاضي بي‌نياز كرده و از نظر اقتصادي سوئيس ملتي است سهام‌دار، سرمايه‌دار و سرمايه‌گذار. بي‌شك عامل توفيق اين كشور را بايستي در مدارس آن جست. مدارس سوئيس به دانش‌آموزان، تربيت اقتصادي و مالي و اجتماعي مي‌دهند.

در مدارس سوئيس به دانش‌آموزان مي‌گويند: سوئيس كشوري است فقير كه نفت و گاز و منابع طبيعي و صنعتي ندارد و تنها سرمايه سوئيس، انسان است ، بنابراين بايستي انسان را تربيت كرد و به نيازهاي انسان پاسخ داد. در مدارس سوئيس به دانش‌آموزان مي‌گويند: سرمايه‌داري و ثروتمندي ارزش است و سرمايه‌داران افتخار  جامعه اند و بايستي حرمت آنها را نگه داشت و در كتاب‌هاي درسي، داستان‌هايي از سرمايه‌داران سوئيس و اقدامات آنها در راستاي ترقي جامعه بيان مي‌شود.

در سوئيس به دانش‌آموزان گفته مي‌شود: به خاطر خدا بايستي ثروتمند بود و سرمايه‌دار ماند. در سوئيس اين نگرش تربيتي حاكم است كه سرمايه‌گذاري براي آموزش و پرورش هزينه نيست بلكه فرصت است، فرصتي براي سرمايه‌گذاري اقتصادي و اجتماعي، زيرا ثروتمندي و احساس مالكيت و سرمايه‌داري نشانه بلوغ اجتماعي است و امنيت آفرين است.

جامعه‌شناسان يكي از عوامل مهم جرم در اجتماع و پديده « ونداليسم  »را فقر اقتصادي و فقر فرهنگي مي‌دانند. اگر افراد در اجتماع دلبستگي، تعهد، مشاركت و باور به جامعه خويش داشته باشند دست به اعمال خرابكارانه نمي‌زنند و پديده ونداليسم به وجود نمي‌آيد و جرم رشد نمي‌كند؛ ولي اگر افراد اجتماع احساس كنند كه كشوري ثروتمند و سرمايه‌دار هستند ولي سهم‌شان از ثروت و سرمايه، فقط فقر و سفره‌هاي خالي است ديگر احساس تعلق به كشورش ندارد.

در مدارس سوئيس گفته مي‌شود كه براي دنياي خود آن قدر تلاش كنيد كه انگار هميشه در دنيا خواهيد ماند و براي آخرت خويش آن قدر تلاش كنيد كه همين فردا خواهي رفت! آيا اين سفارش امامان ما نيست؟

و به خاطر همين درس‌آموزي است كه سوئيسي‌ها 35درصد از مالكيت عمومي سهام در مقياس جهاني را دارا هستند!

ما بايد اين شهامت را داشته باشيم كه طرحي نو و تحولي جديد در مدارس ايجاد كنيم و مدارس فرصتي براي تربيت اقتصادي و مالي و سرمايه‌داري باشد و بايد به اين پرسش پاسخ دهيم كه آيا همه كوشش‌ها و اميدها متوجه افزايش آزادي، عدالت و كاميابي نبوده است؟

اگر حاصل كار غير از اين است و اگر به جاي آزادي و رونق و رفاه با بندگي و بينوايي روبرو شده‌ايم، مگر نه اين است كه نيروهاي اهريمني و شيطاني، رشته‌هاي ما را پنبه كرده‌اند و قرباني نيروهاي شيطاني شده‌ايم كه اگر به آن چيره نشويم، ره به جايي نمي‌بريم و براي مبارزه و دگرگوني باز هم بايد به سراغ مدارس رفت.


ضمن سپاس و قدردانی از توجه عضو محترم شورای شهر تهران به مسائل آموزش و پرورش و یاداشت اختصاصی که برای سخن معلم ارسال فرموده اند ؛ از کلیه همکاران گرامی تقاضا می شود که مطالب خود  به مناسبت آغاز سال تحصیلی را از طریق این آدرس ارسال فرمایند :

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

منتشرشده در یادداشت

گلستان / شهریه گرفتن از بچه های همکاران فرهنگی

منتشرشده در نامه های دریافتی

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور