گروه استان ها و شهرستان ها/ علی رغم قول مساعد مدیر کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی برای گفت و گو با صدای معلم ( این جا ) ؛ اما ایشان به وعده خود عمل نکرده و این دعوت را تاکنون و پس از گذشت حدود دو ماه بدون پاسخ گذاشته است .
« پاسخ گویی » عنصر لاینفک مدیریت اثربخش و کارا و از ویژگی های مدیران دولت تدبیر و امید است .
در این راستا ، « جواد بابازاده » از اعضای شورای نویسندگان صدای معلم عملکرد مدیر کل آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی را به نقد کشیده است .
تمام همکاران و فرهنگیان در سراسر کشور می توانند با ارسال مطالب و یادداشت برای « صدای معلم » عملکرد مدیران مناطق و مراکز خود را به صورت مستدل و منطقی نقد کنند .
برجام به فرجام رسید، اما اگر می خواهیم زندگی مان تغییر کند و کشورمان پیشرفت، نیازمند “ برنامه توسعه آینده مشترک ما ” هستیم. این برنامه ۱۲ بند دارد.
۱ - ما متعهد می شویم نیم ساعت کمتر پای تلویزیون بنشینیم و هر روز ۳۰ دقیقه مطالعه عمیق کنیم .
۲ - ما متعهد می شویم روزانه ده دقیقه خلوت و سکوت کنیم و به آینده فکر کنیم .
۳ - ما وظیفه داریم هر هفته یک اقدام انجام دهیم که از آن منفعت شخصی نمی بریم و صرفا فایده عمومی دارد (مانند دیوار مهربانی)
۴- ما خود را موظف می دانیم با دیگران به گونه ای رفتار کنیم که می پسندیم با ما رفتار شود .
۵ - ما خود را موظف می دانیم راجع به اموری که نمی دانیم اظهار نظر نکنیم و «نمی دانم» و «اشتباه کردن» را راحت به کار ببریم .
۶ - ما تمرین می کنیم که تصمیم های مهم مان بر اساس تحلیل جامع منفعت و هزینه باشد و به صورت مکتوب فکر کنیم نه ذهنی و روی هوا .
۷ - ما قول می دهیم خیابان را خانه خود بدانیم و دریا را حوض خانه مان و جنگل را باغچه. آشغال را در سطل آشغال قرار دهیم و نه در کف خیابان و دریا و جنگل .
۸ - ما موظفیم ترک کنیم پارتی بازی، زرنگ بازی (عدم رعایت صف) و تقلب کردن را .
۹ - ما مکلفیم «راست» بگوییم حتی اگر به ضرر ما تمام شود و به قول مان عمل کنیم حتی اگر سرمان برود .
۱۰ - ما تلاش می کنیم افق فکری مان را از « سه ماه» به «ده سال » گسترش دهیم .
۱۱ - ما متعهد می شویم خدا را آزاد کنیم! ما قول می دهیم زین پس خدا را در عزا، مساجد و بیماری ها محدود و قاب نکنیم. از این پس خدا را همراه خود می دانیم؛ در همه شرایط ؛ صف اتوبوس، ترافیک همت، دیدن تصاویر زندگی خصوصی افراد، قضاوت در مورد دیگران، سر چهار راه و…
۱۲- ما متعهد می شویم که عمل کنیم! می کوشیم کمی از جوک گفتن، انتقاد، تحلیل های انتزاعی کردن، فلسفه بافی کردن، مقدمه چینی کردن، حسرت خوردن وضعیت کشورهای توسعه یافته، تفریح و مخالفت کردن بکاهیم و به جای آن کمی عمل کنیم. ما می کوشیم، بر این ویژگی منفی فائق آییم:
جایگزین کردن هر چیزی به جای عمل.
ما می کوشیم برنامه ریزی مان معطوف به عمل باشد ( و نه جایگزین عمل ) و عمل مان مبتنی بر برنامه باشد. برنامه معطوف به عمل و عمل مبتنی بر برنامه باعث “توسعه آینده مشترک ما” خواهد بود.
سایت شخصی
گروه اخبار/
تقی یزدانپناه (مدیرکل دفتر امور مناطق کمتر توسعهیافته وزارت آموزش و پرورش ) اظهار داشت: در بعضی از استانها مانند اردبیل، آذربایجان شرقی و غربی، قزوین و سیستان و بلوچستان که گویشهای آنها با زبان فارسی تطابقی ندارد، برخی از کودکان به منظور آموزش زبان فارسی در طرح پیشدبستانی وارد میشوند و برای برخی که در حال کوچ هستند، کلاسهای یک ماه برگزار خواهیم کرد که با زبان فارسی به عنوان زبان معیار آشنا شوند.
پرداخت هزینه برپایی ۳۰۰ چادر در سال ۹۵ به مناطق عشایری
وی با اشاره به اینکه برای تجهیز مدارس عشایری ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان در نظر گرفته شده که ۷۰۰ میلیارد تومان اختصاص یافت، گفت: در حال حاضر مدارس عشایری ما با مدارس عادی در بحث امکانات همسطح هستند و خوشبختانه با همکاری که با سازمان نوسازی صورت گرفت در سطح ملی، هزینه ۳۰۰ چادر را بر عهده گرفت، که هماکنون در حال ابلاغ به استانها هستیم.
یزدانپناه ادامه داد: ۱۱ استان در کشور از چادر به عنوان کلاسهای درس استفاده میکنند از جمله استانهای فارس، خوزستان، خراسان شمالی که کوچ اصلی دارند و برخی دیگر هم که نیمه ثابت هستند نیز از چادر استفاده میکنند.
وی افزود: همچنین بنیاد علوی ساخت ۵۰۰ کلاس درس در ۴ استان را برعهده گرفت که در حال حاضر ساخت این مدارس در کرمان آغاز شده و بخش اعظم کلاسها در سال ۹۵ در این مناطق ساخته خواهد شد. همچنین حدود ۵۰ میلیارد تومان از سوی سازمان مدیریت برنامهریزی به این ۴ استان اختصاص پیدا کرد که ۲۰ میلیارد تومان به استان سیستان و بلوچستان و به سه استان دیگر هر کدام ۱۰ میلیارد تومان اختصاص یافت تا در سال ۹۵ در زمینه انسداد مبادی بیسوادی و افزایش نرخ پوشش تحصیلی اقدامات لازم را انجام دهند.
یزدانپناه با بیان این مطلب که بنیاد علوی در سال ۹۴، ۶ هزار دست لباس به ۳ استان محروم سیستان و بلوچستان، آذربایجان و هرمزگان اهدا کرد، گفت: همچنین توزیع ۴۰۰ هزار سبد غذایی ویژه مدارس شبانهروزی در سال ۹۵ انجام میشود.
قبولی ۸۳ درصد دانش آموزان عشایری در کنکور
وی ادامه داد: مجوز استخدام ۵۰۰ نیروی انسانی در سیستان و بلوچستان گرفته شده و مقدمات کار در حال انجام است و کار در سال ۹۵ انجام میشود.
مدیرکل دفتر امور مناطق کمتر توسعهیافته آموزش و پرورش با بیان این مطلب که در کنکور ۹۴، ۸۳ درصد از دانشآموزان عشایر قبول شدند، گفت: امیدواریم با برنامهریزی که در سال ۹۵ خواهیم داشت بتوانیم سطح آموزش را در مقطع چهارم متوسطه افزایش دهیم تا در کنکور ۹۵ شاهد موفقیت بیشتری از سوی این دانشآموزان باشیم.
سختی کار معلمان کوچ و عشایر میانگین ۹۰ هزار تومان/رایزنی برای افزایش سختی کار
یزدانپناه از رایزنی برای افزایش سختی کار معلمان عشایر در سال ۹۵ خبر داد و گفت: در حال حاضر به طور میانگین ۹۰ هزار تومان به عنوان سختی کار به این معلمان پرداخت میشود. در اساسنامه ما بحث سختی کار پیشبینی شده و در حال رایزنی با سازمان مدیریت و برنامهریزی هستیم و امیدواریم در سال ۹۵ این سختی کار را افزایش دهیم.
وی ادامه داد: آموزش و پرورش عشایر تقریبا ۱۷۳ هزار دانشآموز در سه مقطع ابتدایی، متوسطه اول و دوم در ۲۳ استان کشور دارد و تنها دفتری است که هم در بخش پرورشی و هم در بخش آموزشی کارهای خود را انحام میدهد.
تشریح اهم اقدامات در سال ۹۴/از افزایش سرانه کتاب تا برگزاری دوره کارآفرینی برای دانش آموزان
یزدان پناه به تشریح مهمترین اقدامات این دفتر در سال ۹۴ پرداخت و افزود: در سال ۹۴ مهمترین موضوعی که برای ما اهمیت داشت بحث کتابخانههای کلاسی و افزایش سرانه کتاب بود به طوری که موفق شدیم سرانه کتاب را از هر دانشآموزی یک کتاب به هر دانشآموز ۳ کتاب افزایش دهیم.
مدیرکل دفتر امور مناطق کمتر توسعهیافته آموزش و پرورش با اشاره به اینکه برای ۱۳ هزار دانشآموز در سال ۹۴ دوره آموزش قرآن برگزار شد، خاطر نشان کرد: بیش از ۵۰۰ دانشآموز که منتخبین این دوره آموزشی بودند به اردوی شبانهروزی فرستادیم و برای اولین بار برای ۱۲۵۰ نفر از معلمان کلاسهای چندپایه ضمن خدمت قرآن برگزار شد.
وی با بیان این مطلب که اردوی کشوری آموزش و پرورش عشایر در تابستان ۹۴ با حضور ۱۳۰۰ دانشآموز (۶۵۰ دختر و ۶۵۰ پسر) برگزار شد، گفت: طرح مهارتآموزی دانشآموزان به منظور کارآفرینی دانشآموزان در دوره متوسطه دوم با تنوع ۳۰ رشته در ۸۵ آموزشگاه برگزار شد و ۶۸۸۰ دانشآموز در این راستا نمایشگاههای مختلفی برگزار کردند.
یزدانپناه با اشاره به اینکه برای بیش از ۷۱۹ معاون و مدیران پرورشی مدارس عشایری طرح مبین (آموزش نماز) برگزار کردیم، گفت: ۱۱هزار و ۹۰۰ جلد کتاب کمک آموزشی توسط موسسه خدمات علمی رزمندگان در مدارس عشایری توزیع شد همچنین طرح الگوهای تدریس بین معلمان عشایری برگزار و برای اولین بار سنجش بدو ورود به مدارس عشایری رایگان انجام شد. ( ایلنا )
گروه رسانه و تشکل /
امروز شنبه هفتم فروردین ماه سال 1395 با این که اولین روز کاری سال جدید و غیرتعطیل است اما تقریبا همه روزنامه ها به غیر از روزنامه ی همشهری در تعطیلی به سر می برند !
آخرین نسخه منتشر شده اکثر این روزنامه ها به 27 اسفند سال قبل بر می گردد .
در کشوری که به داشتن تعطیلات زیاد و البته « تعطیلی پنهان » مشهور است رسانه ها باید نقش خود را در « فرهنگ سازی » به ویژه اشاعه « فرهنگ کار » ایفا کنند که آن ها هم فعلا تعطیل هستند ! ( 1 )
جالب است که این روزنامه ها که تعطیلی شان در این مدت به 3 هفته می رسد پس از اتمام تعطیلات نوروز اخبار ، مطالب و یاددداشت های فراوانی را در مذمت و نکوهش تعطیلی زیاد و « فقدان فرهنگ کار » در کشور منتشر می کنند !
لازم به ذکر است که مجلس شورای اسلامی به عنوان مرکز نظارت و تقنین کشور از 25 اسفند ماه سال 1394 لغایت 15 فروردین 1395 تعطیل شده است . ( این جا )
پایان پیام /
( 1 )
تعطيلات رسمي سالانه در ايران 25 روز يعني سه برابر تعطيلات سالانه انگلستان و 5 / 2 برابر تعطيلات رسمي فرانسه و آلمان است.
با توجه به تعطيلات پنج شنبه و جمعه ادارات (104 روز) و مرخصي استحقاقي 30 روزه كارمندان، جمع تعطيلات سالانه كشور با احتساب 24 روز تعطيلات رسمي سالانه جمعا 158 روز و روزهاي كاري 207 روز در سال مي شود. به عبارت ديگر ، ايران در بيش از 43 درصد ايام سال يعني بيش از 5 ماه از سال رادر تعطيلي به سر مي برد.
تعطيلات مدارس آموزش و پرورش و دانشگاه ها، با احتساب تعطيلات تابستان به 200 روز در سال بالغ مي گردد، كه 55 درصد ايام سال را تشكيل مي دهد كه معادل 6 ماه و 20 روز در سال مي باشد.
ميزان تعطيلات رسمي در مغولستان 5 روز، در هند 7 روز، در پاكستان و مراكش 8 روز، در آمريكا، ايرلند ، ايسلند و قطر 9 روز ، در لسوتو (آفريقا) 10 روز، در استراليا 11 روز ، در آمريكاي جنوبي، ايتاليا، فرانسه، اردن، تركيه و مصر 12 روز ، در اتريش و گويانا (آمريكاي جنوبي) 13 روز و در ژاپن 14 روز ميباشد.
گروه اخبار/ به صورت کلی، معافت مالیاتی سال ۹۵ از یک میلیون و ۱۵۰ هزارتومان در سال گذشته به یک میلیون و ۳۰۰ هزارتومان در هر ماه افزایش یافته است. مجموع معافیت مالیاتی حقوق نیز از ۱۳ میلیون و ۸۰۰ هزارتومان به ۱۵ میلیون و ۶۰۰ هزارتومان رسیده است.در سال ۹۵ نیز حقوق و مزایای تا ۷ برابر بالاتر از یک میلیون و ۳۰۰ هزارتومان در ماه باید ۱۰ درصد مالیات بپردازد. این میزان برای ارقام بالاتر از این میزان، ۲۰ درصد مالیات است.
معاونت محترم آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش
معاونت محترم متوسطه وزارت آموزش و پرورش
سوالی که در ایام نزدیک به عید نوروز همواره در ذهن اولیا و نیز معلمان و مدیران و کلیه ارکان نظام تعلیم و تربیت مهم جلوه می کند و بعضا گذر از این سوال برای این عوامل غیر ممکن می باشد ، این است که برای عید نوروز چه تدابیری بیندیشیم که اولا زحمات شش ماه گذشته معلم به هدر نرفته و ضایع نگردد و ثانیا بتوان از این فرصت در ظاهر کوتاه بهترین استفاده را جهت نیل به اهداف آموزش و پروش نموده و از طرف دیگر اولیا را هم به این نتیجه برسانیم که بله ما هم به عنوان دست اندرکاران نظام تعلیم و تربیت برای بهینه نمودن اوقات فراغت فرزندتان برنامه هایی داریم ! !
از طرف دیگر دغدغه اصلی اولیا هم در این ایام ، تعلیم و تربیت فرزندشان با توجه به شرایط اجتماعی و سالم و صد البته دینی می باشد به گونه ای که این دغدغه ها منجر به نوعی انتظارات بالا از مدرسه گردیده است .
با توجه به موارد فوق ، آیا پیک بهاری تنها راه یا مؤثر ترین راه برای نیل به اهداف فوق است ؟
به نظر شما ، خدای ناکرده اهداف مادی و مالی در توزیع پیک بیشتر نمود نمی کند ؟ ( فعالیتهای نوروزی توسط معلم هر کلاس طراحی میشود/ اخذ مبلغ به عنوان هزینه پیک نوروزی تخلف است.چهاربند مدیرکل آموزش وپرورش استان تهران )
{ اسفندیار چهاربند مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران در گفتوگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، در خصوص «اخذ مبلغ به عنوان هزینه پیک نوروزی در برخی از مدارس شهر تهران» اظهار داشت: به هیچ عنوان پیک نوروزی یا پیک شادی در مدارس تهران نداریم و اگر مدرسه ای اقدام به این کار کرده باشد، تخلف بوده و قابل پیگیری است. وی با بیان اینکه معلم در هر کلاس مسئول طراحی فعالیتهای نوروزی است، تصریح کرد: از 2 سال پیش آموزشهای لازم در خصوص تولید فعالیتهای نوروزی به معلمان داده شده است و این امر جزو تکالیف معلمان بوده و اگر گزارشی در خصوص اخذ مبلغی بابت فعالیتهای نوروزی دانش آموزان، گزارش شود، سریعاً پیگیری شده و برخورد قانونی انجام خواهد شد.}
پس چرا برخی استان ها مانند سمنان و همدان و شاید دیگر استان ها ، تکالیفی همسان در قالب پیک ؛کتاب و امثالهم درقبال اخذ وجه 2000 تومان و2500 تومان ازهر دانش آموز می گیرندو حتی گرفته اند و تاکید نموده اند به مدیران که این بسته های آموزشی و به قول ما مدیران بسته های تجاری را بایدگرفت و به دانش آموزان داد ؛ چرا یک بام و دو هوا ؟
مگر ما شعارمدرسه محوری نمی دهیم و مدیر در راس امور مدرسه نیست ؟ مگر معلم بهترین قضاوت کننده نیست و بهترین شناخت را از دانش آموزان ندارد ؟
بگذریم !
بیایید ابتدا نگاهی گذرا به برخی از معایب و مزایای پیک بهاری انداخته و در انتها ضمن بررسی برخی نظرات و ایده ها انتخاب آری یا نه بودن را به خواننده واگذار نماییم :
معایب و مزایای پیک بهاری
اگر به گذشته دور و انجام تکالیف نوروزی در گذشته بیندازیم متوجه خواهیم شد که پدر و مادر ما به عنوان دانش آموزان گذشته چه مشقت هایی که در ایام عید متحمل نشده اند ، از مشق هایی که گاها ده ها صفحه را در شامل می شد گرفته ؛ تا حل نمودن چندین و چند صفحه ریاضی و یا نوشتن کامل از روی کتاب های درسی تا جایی که درس داده شده ؛ و ای بسا تمام کتاب و یا حتی در موارد نادر نوشتن از روی کتاب های غیر درسی مانند کلیله و دمنه یا بوستان سعدی و .....
با توجه به تنبیهات بسیار سختی که معلم مربوطه برای خاطیان از این نافرمانی و عدم انجام تکالیف در نظر می گرفت و با قاطعیت و بی رحمی هر جه تمام هم اجرا می گردید به گونه ای که جو غالب اجتماع و خانواده هم قویا حامی معلم و این روش تکلیف هم بود ، به نظر شما با تمام اوصافی که گذشت آیا باز هم دانش آموزان با وجود بیکاری های زیاد در ایام نوروز به علت عدم عامیت تلویزیون و وسایل تفریحی و حتی سخت بودن مسافرت ، تکالیف خود را به طور کامل انجام می دادند ؟
بیان قدیمی تر ها حاکی از این حقیقت مهم است که قریب به 50 درصد دانش آموزان با وجود ترس از معلم و تنبیهات شدید وی علیرغم اوقات آزاد زیاد از انجام این تکالیف طفره می رفتند و تنبیهات نسیه را به نقدی بازی و سرگرمی عوض نمی کردند !
تازه ! آیا دانش آموزانی هم که چه از روی ترس و چه از روی احساس انجام تکالیف و یا سایر عوامل دیگر مانند پیگیری و اهمیت والدین خویش تکالیف را انجام می دادند ؛ تفاوتی با کسانی که هیچ کاری نکرده اند داشتند ؟
گاها این تفاوت اگر در تنبیه خلاصه نمی شد ضرباتی مهل کتر بر انجام دهنده تکالیف وارد می کرد چرا که بررسی تکالیف توسط معلم با پاره کردن اوراق بدون حتی یک نگاه انجام می شد و ای بسا دانش آموز افسوس یک نگاه معلم را به تکالیفش ، با حسرت ، به نهان کده ضمیر ناخوداگاه خود منتقل نموده که خود ریشه بسیاری از عقده های دوران بعدی زندگی اش می شد ...
ای بسا عقده توجه معلم به او !
یا عقده و حسرت دیده شدن توسط عزیزترین آرمانش !
حل معضل فوق اندیشمندان و علمای تعلیم و تربیت را بر آن داشت که فکری بکنند فکرستان !
ایده پیک شادی و پیک بهاری در واقع نشانه ارزشی بود که برای دانش آموز قائل شدند .
این پیک گرچه بسیاری از کاستی های تکالیف معلم را پوشش داده و انجام تکالیف را خصوصا با تلفیق تجربیات معلمین خلاق و سایر اولیا و دست اندرکاران و حتی هنرمندان و شاعرین به هم آمیخت ، اما نگاه به گذشته این تفکرات را در ذهن تداعی می کند که :
پیک ها بیشتر صحنه هنر نمایی طراحان بود !
پیک ها بیشتر از اینکه به دانش آموز بیندیشد ، به این می اندیشید که از چه فردی ، منظور ، مهم یا غیر مهم ، معروف یا غیر معروف ؛ آقا خلاصه بگویم :
پیک ها بیشتر به دنبال نام بودند !
البته تنها نام نبود نان هم بود !
از موضوع اخیر بگذریم ...
این رقابت ها و چشم و هم چشمی ها به کجاها که نیانجامید...
کپی ها از آثار دیگران ، رقابت در خوب دیده شدن در فضای غیر متعارف جامعه فرهنگی ، جدل ها ، غیبت ها ، تهمت ها ، پارتی بازی ها ، گروهی بودن در طراحی و ... اینان همه و همه بودند و بودند اما دانش آموز کمتر بود !
آیا طراحی پیک ها سنخیتی با دانش آموزان اقصا نقاط استان ها داشتند ؟
آیا در پیک ها دانش آموزان ضعیف با دانش آموزان ممتاز ، دانش آموزان فقیر با مرفه ، دانش آموزان روستایی و شهری ، مدارس دولتی و غیر دولتی و ....تفاوتی با هم داشتند ؟
صد البته نه !
ای بسا در استان های پهناور کشورمان تمام دانش آموزان در یک قالب ریخته می شدند .
پیکی که برای یک عده دانش آموز به لحاظ سادگی مسخره جلوه می نمود برای عده ای دیگر معضلی لاینحل بود !
جه جیزا و چه حرفای سختی ؟ آیا واقعا این حرفا که در پیک نوشته شده در روستای من هم می تواند باشد ؟ خوابم یا بیدار ؟ آیا جای دیگری هم بهتر از شهر من وجود دارد و یا افرادی بهتر ؟
خدایا عذاب می کشم ...
برنامه ریزان برای حل مشکل فوق به سمت عدم تمرکز پیش رفتند که گامی دیرهنگام اما مثبت بود .
اما هنوز هم به جنبه دانش آموزی پیک ها نگاه نمی شد ، به معایب و محاسنش .
عدم تمرکز برخی مشکلات را حل کرد اما تعداد افراد صاحب سبک و نفوذ را بیشتر کرد ، اما باز هم به دانش آموز و معلم و مدرسه موشکافانه پرداخته نشد .
پیک ها با عجله آمار گیری می شدند گاها با ویرایش های نه چندان مطلوب عرضه می شدند ، وجه پیک ها منصفانه بود و پایه های دانش آموزان هم با جدیت مد نظر قرار می گرفتند ، مطالب ملموس تر و اضافات حذف شدند ، توجه پیک ها به دروس بیشتر شد و نقشی بس والا را به خود اختصاص دادند .
اما باز هم معلم و دانش آموز نقشی کم رنگ داشتند ؛ چرا ؟
آیا معلم و دانش آموز واقعا نیاز به پیک داشتند ؟
آیا مقامات بالا در نظام آمورش و پرورش جلساتی هماهنگ با صدا و سیما و سایر نهاده های جامعه من جمله سازمان میراث فرهنگی ، شهرداری ها ، و ....داشتند تا اهداف تعلیم و تربیت در کنار هم و با هم به پیش رود ؟
شاید جلساتی بوده اما پیک ها به یک سو ، معلم به یک سو ، مدرسه به یک سو ، صدا و سیما و خانواده هم به یک سوی دیگر گرایش داشتند !
صدا و سیما طبل سرگرمی را برعهده گرفته بود چرا که ایام چنین اقتضا می کند !
شهرداری هم گوئیا مهمان نوازی را بیتشر روا می دارد و تمام امکانش را دربست به این امر اختصاص داده است البته از حق هم که نگذریم اقتضای زمان عید و حجم درخواست ها چنین امری را واقعا طبیعی جلوه گر می نماید .
در هر صورت ایام عید دانش آموز بدون هماهنگی با یک مجلد پیک ، که البته ای کاش کیک بود چون موقعیت عید بیشتر کیک را می طلب تا پیک ، سپری می شد ...
ای بسا دانش آموزانی که پیک را در اولین و یا آخرین روز به قول خودشان حل می کردند که صد البته به نظر من در آن حل می شدند !
حل کردن پیک ، شده مصیبت خانواده ها ؛ و زجر بچه ها چون از یک محرک مثبت به سمت محرک منفی سوق داده می شوند خواسته یا ناخواسته ...
معضل دیگر ، مواردی بودند که در پیک ها لحاظ می شدند ؛ سوالات سخت که حتی اندیشمندان هم جواب نداشتند !
پس از عید هم معلم کل پیک ها را جمع و اگر منصف بود بدون روانه کردن به سطل زباله به دانش آموزان برگردانده می شد بدون نتیجه، بدون بازخورد البته این مشکل هم راه حل داشت اهدای جایزه به پیک های خوب و ....... اما آیا پیکی که انتخاب می شد کپی نبود ؟
البته بودند و هستند معلمان بسیاری که تک تک و خط به خط پیک ها را بررسی و بازخورد لازم را به دانش آموزان داده و می دهند .
اما باز هم این راه ها بهترین راه ها نیستند .
چرا که به نظر میرسد ضعف پویایی در پیک ها را از نظر دور داشته ایم چرا که به متقضیات زمان بیک ها پیش نرفته است و درواقع خط مشی مدونی جهت پیک ها نداریم و به همین خاطر است که به انتهای خط رسیده ایم امسال اختیاری و سال بعد ممنوع !
چاره چیست ؟ معلم چه کند ؟
معلم عزیز !
بهتر نیست با تکلیف دادن ، دوباره سیر پیکیسم را از ابتدا آغاز نکنیم ؟
آیا عصر امروز با این همه امکانات مختلف اجازه پیکی اندیشیدن را به ما می دهد ؟
پیکی اندیشیدن چه مشکلاتی را از ما برداشته ؟
چه مشکلاتی را که بر ما ننهاده ؟
مشکل اوقات فراغت 15 روزه بهار را از 3 یا 4 ماهه تابستان بیشتر می بینیم ؟
چرا فکر می کنید که در 15 روز دانش آموزان تان هر آنجه را که آموخته اند فراموش می کنند ؟
به نظر می رسد سوال بالا یک جواب دارد !
آنها آنجه را که شما به آنان آموخته اید فراموش می کنند. درست هم هست ، چون شما آموخته اید و آنان نیاموخته اند .
اگر غیر از این بود و باورتان را عوض فرمایید به این نکته مهم خواهید رسید که ، وقتی که به درستی دانش آموزان چیزی را فرا گرفته و خودشان آموخته اند آموخته هایشان غیر قابل فراموشی است .
چرا به عنوان معلم بیشتر از آنکه به فکر تکلیف دادن باشیم و سرگرم نمودن ، به راه های ابتکاری جدید مطابق با زمان دانش آموزان نمی اندیشیم ؟
خطا رفتن تا به کی تا به کجا ؟
صد هدف آموزش و پرورش را فراموش کرده و به یک هدف چسبیده ایم ؟
شده یکبار آنان را به خاطره نویسی ترغیب کنیم ؟ چند نفر را می شناسید که از محل خاطره نویسی ثروتمند شده اند ؟
شده یک بار به استفاده بهینه از اوقات فراغت رهنمون شان باشیم ؟
شده یکبار و فقط یک بار به اولیای دانش آموز بگوییم بابا ، عزیز ، هم وطن ، آموزش و پرورش و تعلیم و تربیت تنها نوشتن نیست ؟
به خدا !
فقط نوشتن نیست !
چرا ایام فراغت را با فراغت پر نکنیم ؟
چند تحقیق بدون نوشتن بدون امر کردن به دانش آموز داده ایم تا از سنن عید سنن دید و بازدید و سایر سنت های حسنه ملی و مذهبی مان انجام داده و نتیجه را در کلاس ارائه نمایند ؟
چرا گروهی بودن را در ایام عید نمی آموزیم ؟
چرا هم زیستی را نمی آموزیم ؟
چرا نه گفتن ، نگاه کردن ، نگاه نکردن به برنامه های تلویزیون را به آنان در قالب تکلیف نمی آموزیم ؟
جرا و هزاران چرای دیگر که در این مقال نتوان به آن پرداختن ...
همکار خوبم ، پدر و مادر !
در قرن 21 با این همه امکانات بیاییم امکانات و تکالیف قرن را از معلم و فرزندمان انتظار داشته باشیم .
انتظار ما باعث پویایی جامعه شده و خود جامعه به موقع جایگزین پیک و تکلیف را بر ما عرضه خواهد داشت .
بیاییم :
به معلم و مدرسه بهای بیشتری بدهیم .
چرا شعارمدرسه محوری می دهیم ولی تکلیف برای مدرسه آن هم با اخذوجه از اولیاء تدوین می کنیم...
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه رسانه و تشکل / « همایش بررسی موانع فعالیت سازمانهای مدنی در ایران » در دی ماه سال 1394 برگزار گردید . در این نشست مباحث و موضوعات مهمی مطرح گردید که با توجه به وضعیت فعلی جامعه ایران و اهمیت آن مباحث مجددا باز نشر می گردد.
گروه استان ها و شهرستان ها/
اخیرا مدیر کل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در گفت و گو با خبرگزاری فارس در مورد آخرین آمار پذیرش در مراکز اسکان فرهنگیان چنین گفته است :
" بر اساس آخرین آمار تا پایان چهارم فروردین 95، 2 میلیون و 524 هزار و 55 نفر در قالب 504 هزار و 811 خانوار در مراکز اسکان نوروزی فرهنگیان پذیرش شدهاند.
بر اساس آمار تا کنون 6 میلیون و 441 هزار و 380 نفرـ روز از ستادهای اسکان نوروزی فرهنگیان استفاده کردهاند"
همان موقع رئیس جامعه هتل داران استان قم با انتقاد از آموزش و پرورش در مورد دخالت در امر اسکان مسافر چنین می گوید :
" در ایام نوروز آموزش و پرورش رقیب بزرگی برای هتلها محسوب میشود ."
رئیس انجمن صنفی مهمان پذیران استان قم نیز با انتقاد از آموزش و پرورش چنین اعلام کرد :
" متأسفانه در نوروز سال گذشته با برنامه آموزش و پرورش و اسکان در تمامی مدارس میزان اشغال تختهای مسافرخانهها در این استان از ۱۰۰ درصد به ۷۰ درصد کاهش یافت ." ( این جا )
تاکنون مسئولان وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده اند که این وزارتخانه نگاه درآمدی به مقوله اسکان ندارد و حتی مدیر کل آموزش و پرورش استان قم اعلام کرده است که آموزش و پرورش از مقوله اسکان سودی نمی برد .
دراین زمینه لازم است به برخی واقعیت ها اشاره شود :
بر اساس گزارش های رسیده به صدای معلم ، نرخ اسکان در مدارس برای یک خانواده فرهنگی در یک اتاق مبلغ 160000 ریال می باشد .
( یخچال برای یک طبقه مشترک می باشد )
این در حالی است که هزینه اجاره یک اتاق با همین مبلغ فقط برای یک کارت فرهنگی می باشد و اگر همان فرهنگی بخواهد به دلایل مختلف از دو اتاق استفاده کند باید اتاق دیگر را با " نرخ آزاد " بپردازد .
هزینه اسکان با نرخ آزاد مبلغ 420000 ریال می باشد .
حال اگر این مبالغ در آمار اعلام شده از سوی مسئولان وزارت آموزش و پرورش در مورد خانواده های اسکان یافته ضرب شود به مبالغ قابل توجهی خواهیم رسید .
لازم به ذکر است که هزینه های نگهداری و ارائه سرویس برای یک هتل ، هتل آپارتمان و... به هیچ وجه قابل مقایسه با همان هزینه ها در آموزش و پرورش ( مدارس ) نیستند .
در واقع یا ادعای مسئولان وزارت آموزش و پرورش در مورد سودآور نبودن اسکان مسافران صحیح نیست و یا مدیریت اعمال شده بر این مراکز باید مورد ارزیابی مجدد قرار گیرند .
با یک مدیریت صحیح و کارآمد در آموزش و پرورش مقوله « اسکان مسافر » با توجه به گستردگی آن در سراسر کشور و نیز سایر عوامل و پتانسیل ها می تواند به عنوان یک منبع درآمد پایدار برای آموزش و پرورش مورد توجه قرار گیرد .
پایان پیام /