ریاست محترم قوه قضاییه ، جناب آیت الله آملی لاریجانی
با تقدیم سلام و آرزوی توفیق و تاییدات الهی برای جناب عالی
همان گونه که مستحضر هستید در روز شنبه اول آذر 1393، مرحوم محسن خشخاشی، یکی از دبیران فیزیک خوش نام شهرستان بروجرد، در دبیرستان حافظی، در کلاس درس و در حین تدریس، در جلوی چشم دانش آموزان حاضر در کلاس، با ضربات کارد یکی از دانش آموزان، به شدت زخمی و پس از چند ساعت از دنیا می روند. قاتل که در آن زمان، نوجوانی حدوداً 16 ساله بوده است متواری و بیش از یک ماه بعد، در حالی که به خاطر شرارت و درگیری با اسلحه سرد در تهران، دستگیر شده و با نام دیگری در کانون اصلاح و تربیت شهر تهران به سر می برد؛ بر حسب تصادف از سوی یکی از کارکنان کانون شناسایی شده و برای بازجویی و محاکمه به شهرستان بروجرد منتقل می شود. چند ماه پیش، بعد از محاکمه، ایشان فقط به تحمل سه سال حبس محکوم می شوند!
اعلام این حکم، بازتابی منفی و موجی از شگفتی و تاسف را در افکار عمومی به ویژه افکار عمومی فرهنگیان سراسر کشور به همراه داشت.متاسفانه مسئولان وزارت آموزش و پرورش که خود باید مدعی و پیگیر این مسئله بوده و باشند، عکس العملی نشان نداده اند. آن ها جز اظهار تاسف اولیه هیچ گام عملی برای کاهش آلام خانواده آن شهید، و ریشه یابی علل وقوع حادثه و جلوگیری از احتمال وقایع مشابه انجام نداده اند. به ناچار این جانب برخود فرض دیدم که فریادی از ته چاه بر آورم. شاید گوش عدالت، آن را بشنود. بنده از مبانی صدور حکم قاضی محترم بی اطلاع هستم و در این باره نیز دانشی نیز ندارم؛ اما در این ارتباط، به اختصار، خاطرِ مبارک حضرت عالی را به چند نکته جلب می نمایم:
1. نوع قتل، به وضوح نشان می دهد قاتل با نیت و قصد قبلی، با داشتن آگاهی و اراده و عقل سلیم، بدون مقدمه و بدون آن که از سوی مقتول مورد حمله قرار گرفته یا حتی تحریک شود، نه به سهو و یا اشتباه و اضطرار، بلکه با خونسردی، به عمد و با چند ضربه ی ماهرانه و کُشنده کارد به نفاط حساس بدنِ مقتول، ایشان را در جلوی دیدگان حیرت زده بیش از سی دانش آموز، از پای در می آورند؛ بدون آن که مقتول حتی فرصت دفاع از خود را پیدا کند. قاتل، قبل و بعد از وقوع جنایت، دارای سابقه شرارت بوده و حتی به خاطر یکی از همین شرارت ها، در تهران دستگیر و در نهایت شناسایی می شوند.
2. به جرات می توان ادعا کرد این قتل، در تاریخ بشریت بی سابقه بوده است. البته مواردی وجود داشته است که در ایالات متحده، دانش آموزی با اسلحه گرم وارد فضای مدرسه شده و با شلیک های بی هدف خود، معلمان و دانش آموزان را به قتل رسانده باشد. اما این که دانش آموزی، معلم خود را بدون داشتن هیچ مشکل خاصی، در کلاسِ درس، هنگام تدریس، جلوی چشم همگان و بدون حتی مشاجره لفظی سلاخی نماید؛ حقیقتاً بی سابقه و هولناک می باشد.
3. این قتل بی سابقه، انعکاس بسیاری در میان مردم سراسر کشور به خصوص فرهنگیان و دانش آموزان داشت و حتی دو روز تیتر اول شبکه های خبری بیگانه بود. متاسفانه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ، مانند همیشه، بنا بر استدلال غلط خود که آگاهی رسانی در این موارد را موجب گسترش خشونت و موجب هراس مردم و سوء استفاده دشمنان می داند، با سکوتِ مطلق خود، ابعاد این جنایت را نادیده گرفت و به جای تحلیلِ چرایی وقوع این حادثه هولناک، صورت مسئله را پاک نمود تا باز هم زمینه بروز خشونت در جامعه فراهم باشد.
نگارنده در همان روزهای اول وقوع این جنایت، در یادداشتی، وجدان بیدارِ همگان را به اندیشیدن به این سئوال جلب نمود که " واقعاً سهم هر کدام از ما در وقوع این جنایت یا جنایات نظیر آن چه اندازه است؟" بعید می دانم هیچ وجدان بیداری، خود را صد در صد تبرئه نماید و بار گناه را فقط به دوش نوجوانِ قاتل یا حداکثر مدیران و مسئولان مربوطه بیاندازد. اکنون بعد از صدورِ حکم دادگاهِ این جنایت، این پرسش را با شما و قضّات محترم دیگر نیز در میان می گذارم.
4. نفسِ قصاص صِرفاً نه برای تَشفّی دل بازماندگان و نه برای انتقام گیری، بلکه به فرموده قران کریم برای احیاء جامعه، وضع شده است.( وَ لَکُم فی القِصاصِ حَیاتٌ یا اولی الالباب ) تازه این در باره ی جنایات فردی است. اگر قتلی، بی سابقه در تاریخِ بشریت اتفاق بیفتد که تا مدت ها _ و حتی تا کنون _ حداقل جان و روحِ بخش عظیم و سرنوشت ساز ِجامعه، یعنی بخش آموزشِ کشور را زخمی نماید و شوق و نشاط و امید را از آن ها بگیرد؛ باید در این باره چه گفت. مردم ما با تحسین و تایید اقدام قاطع حضرت عالی و قوه قضاییه را در ارتباط با مجازات زورگیرانی که فیلم تعرض و خشونت آنان در شبکه های اجتماعی پخش شده بود، به یاد می آورند. آیا این جنایت ابعاد و پیامدهای اجتماعی کم تر ی داشته است؟ مروری بر رسانه های داخلی و خارجی آذر ماه 93 ، عکس این گُزاره را نشان می دهد.
5.به اعتقاد بساری از حقوق دانان، دست کم در موارد خاصی، رعایتِ روح قانون، مهم تر از رعایت مُر و ظاهر قانون است. نفسِ قانون برای نظم بخشیدن به رفتارهای اجتماعی ما و ایجاد آرامش در جامعه می باشد. هر فرد خاطی با بیم از مجازات قانون، و هر فرد ستم دیده ای با اطمینان از داد ستانی قانون و یا حداقل امید به آن، رفتارِ اجتماعی خود را تنظیم می کند. جامعه ای را فرض کنید که نوجوان خشمگین یا شرورِ آن، بداند یا احتمال دهد که ارتکابِ قتلِ عمد از سوی او، در روز روشن، و در جلوی چشم همگان، و در محیط امن مدرسه، فقط با سه سال حبس ( با احتمال عفو و تخفیف ) مواجه می شود!
حضرت آیت الله لاریجانی
چه در زمان وقوع جنایت و چه اکنون، عده ای _ البته با نیت خیر و از روی نا آگاهی _ سعی در فرو کاستن این رویداد، به موضوعی شخصی و عادی داشته و دارند. حادثه ای که ممکن است هر روز اتفاق بیافتد. آن ها سعی در فراموش کردن و به فراموشی سپردن این رویداد دارند. برای آن ها محسن خشخاشی فردی مانند صدها مقتولی است که بر اثر حادثه ای به عمد یا به سهو کشته می شوند و قاتل آن ها ممکن است قصاص یا بخشیده شود. ای کاش چنین بود و محسن خشخاشی در خیابان و با در گیری لفظی و فیزیکی کشته می شد. ای کاش به قاتل، ستمی کرده بود. ستم که چه عرض کنم، کاش توهینی کرده بود ویا حتی کم تر از " آقا " به او خطاب می کرد. به خدا که این قدر دلمان نمی سوخت. او معلمی منضبط، با وجدان، سخت کوش و در عین حال مهربان و بخشنده و انسان بود. اما و هزار اما، سخن این جانب در این جا نه به قصد ستایشِ مقتول _ که به راستی سزاور ستایش بود _ که برای نشان داندن بُعد اجتماعی این حادثه و ناسازگاری حکم صادره با عمق این جنایت می باشد. شاید اگر حکم قصاص صادر می شد، در نهایت اولیای دَم از حق خود می گذشتند قطعاً قصاص قاتلی نوجوان خوش حال کننده نخواهد بود. امااین حکم، بار دیگر روح و جان همه ی ما را بار دیگر خسته و مجروح کرده است.گویی بار دیگر خبر قتل محسن را شنیده ایم. امروز باردیگر شنبه اول آذر 93 است. آیا باید با خود شعر حافظ را با درد زمزمه کنیم که :
شاه ُترکان سخن مدعیان می شنود شرمی از مظلمه خون سیاووشش باد
چنین مباد!
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
آیا تقاص قتل یک معلم, آن هم سر کلاس درس اینه؟!!!
این هم ارزش جان و خون معلم!!!!!!
همکار عزیزم روحت شاد و راهت پررهرو
که باز یک انسان بیگناه را سر ببرد
این قاتل حیوان صفت باید اعدام گردد