صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش
شنبه, 14 فروردين 1395 17:32

برنامه های فانی و دو پرسش ؟!

دو پرسش صدای معلم از وزیر آموزش و پرورش

دکتر علی اصغر فانی در ابتدای تصدی و حتی در زمان سرپرستی خویش محورها و برنامه های مختلفی را در رسانه ها و در مقابل افکار عمومی اعلام نمود .

قصد ما در این جا نقد عملکرد 3 ساله ایشان در وزارت آموزش و پرورش نیست اما چند پرسش مهم را در این جا طرح می کنیم .

« گروه صدای معلم » از همه فرهنگیان ، صاحب نظران و به ویژه کارشناسان ستادی و اداری وزارت آموزش و پرورش دعوت می کند تا با ارائه اطلاعات ، نظرات و حتی پیشنهادات گامی در جهت بهبود و اصلاح عملکرد برداشته شود .

یکی از اولین و مهم ترین برنامه های فانی ، سامان دهی نیروی انسانی و به عبارتی بهسازی نیروی انسانی در آموزش و پرورش بوده است .

پس از گذشت حدود 3 سال و اجرای سیاست های سامان دهی نیروی انسانی ، وزیر آموزش و پرورش مشخص کند که نتیجه عملی این اقدامات چه بوده است ؟

البته آقای فانی در مهر ماه 1394 گفت امسال ۴۰۰ هزار دانش آموز بیش از سال گذشته ثبت نام کرده اند و هیچ نیرویی به این سازمان اضافه نشده است .

در صورت امکان ، مسئولان وزارت آموزش و پرورش به ویژه معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی و نیز نیروی انسانی در هر استان و به تفکیک مشخص کنند وضعیت سامان دهی نیروی انسانی چگونه بوده است ؟

وضعیت توزیع ساعات حق التدریس به صورت واقعی و اسمی در هر استان چگونه بوده است ؟

* این در حالی است که در حال حاضر در مدارس بسیاری از پست ها مانند کتابدار ، مشاور در بخش متوسطه دوم ، معاونت فن آوری و... حذف شده است .

* برای  مشاوران مدارس 10 ساعت تدریس اجباری در نظر گرفته شده است .

* تمام مدیران و معاونان مدارس مجبور شده اند به میزان 6 ساعت در هفته تدریس کنند .

 * پست مهمی مانند مربی بهداشت هم در بسیاری از مدارس عملا وجود ندارد و در برخی از آن ها یک مربی بهداشت به چندین مدرسه سرکشی می کند .

* برخی از ساعات دروس مانند زبان انگلیسی در دوره متوسطه اول و دوم تقریبا به نصف کاهش یافته است .

* از سال 90 «درس آمادگي دفاعي» در پايه دوم دبيرستان  و درس ورزش در پايه سوم دبيرستان نيز از 2 ساعت به 1 ساعت كاهش پيدا كرده‌‌است.

* از سال 90  « دروس پرورشي و رياضي جبراني » در پایه اول دبیرستان دراين پايه از 2 ساعت به 1 ساعت كاهش پيدا كرده‌است.

* از سوی دیگر و با بر اساس گزارش ها و مشاهدات ، آمار کلاس ها بعضا به 40 نفر و حتی بیشتر رسیده است .

و...

مسئولان پاسخ دهند واقعا نتیجه سیاست های سامان دهی تاکنون چه بوده است و چه دستاوردهایی برای نظام تعلیم و تربیت داشته است ؟

یکی دیگر  از برنامه های آقای فانی « ارتقای مدیریت آموزشگاهی » بوده است .

وزیر آموزش و پرورش در نشستی که روز هفتم تیرماه 1393 با تشکل های معلمی داشتند ( این جا ) به برخی موارد اشاره نمود .

" سعی ما تعالی آموزش و پرورش بر اساس EFQM اروپاست و در این زمینه سعی داریم تا استاندارها را در راستای " مدرسه محوری " ارتقا بدهیم ."

ضمنا در همان جلسه آقای فانی از اختصاص 250 میلیارد تومان جهت کیفیت بخشی در آموزش و پرورش خبر داد .

پرسش ما این است که نتیجه این اقدامات چه بوده است ؟

آیا واقعا تحولی در مدیریت آموزشگاهی رخ داده است ؟

پایان پیام/

مراکز رفاهی و اسکان فرهنگیان و معلمان و مرگ یک معلم  گروه اخبار/

مسافران نوروزی مستقر در یکی از مدارس بندرعباس از وقوع حادثه‌ای که منجر به مرگ یک فرد شده است، خبر می‌دهند، حادثه‌ای که مسئولان آموزش و پرورش هرگونه اظهارنظر در این رابطه را به بررسی بیشتر مأموران نیروی انتظامی محول کردند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، طی تماس یکی از فرهنگیان با خبرگزاری از حادثه‌ای که در یکی از مدارس طرح اسکان نوروزی فرهنگیان رخ داد، مطلع شدیم.این فرهنگی گفت: ایام تعطیلات نوروز 95 در یکی از مدارس شهر بندرعباس که محل اسکان فرهنگیان بود، مستقر شدیم. مدرسه مذکور شرایط مناسبی برای اسکان نداشت و فضای کلی مدرسه کثیف بود.این فرهنگی با اشاره به اینکه حمام موجود در این مدرسه به‌وسیله آبگرمکن برقی گرم می‌شد و آبگرمکن نیز دچار اتصالی بود، گفت: برخی افراد به‌هنگام استفاده از حمام دچار برق‌گرفتگی خفیف می‌شدند، یکی از مسافران ساکن در مدرسه که از استان کرمانشاه آمده بود، پس از خروج از حمام و طی برخورد دست با آبگرمکن دچار برق‌گرفتگی شده جان خود را از دست داد.

وی ادامه داد:‌ مسئولان پس از حضور در محل حادثه عنوان کردند که این مسافر بدون دریافت نامه از آموزش و پرورش در مدرسه ساکن شده است و اگر با هماهنگی وارد می‌شد تحت پوشش بیمه حوادث قرار داشت، اما چرا توجه نمی‌کنیم که این حادثه ممکن بود برای سایر مسافران نیز رخ دهد.

برای بررسی از صحت این ماجرا با مسئولان آموزش‌ و پرورش استان هرمزگان تماس گرفتیم که آنها طی تأیید این حادثه هرگونه اظهار نظر در این رابطه را به بررسی بیشتر مأموران نیروی انتظامی محول کردند.

فرشید سیاری مدیرکل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش‌ و پرورش نیز در این رابطه به تسنیم گفت:‌ موضوع و علت دقیق مرگ از طریق نیروی انتظامی و قوه قضاییه در حال رسیدگی است و در چند روز آینده باید مراجع ذی‌ربط نتیجه را اعلام کنند، لکن بر اساس اعلام اداره کل استان، مرحومه مسافر اسکان آموزش و پرورش نبوده و بدون هماهنگی و مجوز وارد مدرسه شده است.

انتهای پیام/

شنبه, 14 فروردين 1395 13:15

تفاوت مدیریت در دو سوی جهان ؟!

 تفاوت مدیریت در کشورهای عقب افتاده یا جهان سوم با کشورهای پیشرفته و توسعه یافته

1- جهان پیشرفته : موفقیت مدیر بر اساس پیشرفت مجموعه تحت مدیریتش سنجیده می شود.
جهان سوم: موفقیت مدیر سنجیده نمی‌شود، خود مدیر بودن نشانه موفقیت است.


2- جهان پیشرفته: مدیران تحت فشار افکار عمومی استعفا می‌دهند.
جهان سوم: عشق به قدرت مانع از شنیدن صدای افکارعمومی شده واستعفا نمی‌ دهند.

3 - جهان پیشرفته : افراد از مشاغل پایین شروع می‌کنند و به تدریج ممکن است مدیر شوند.
جهان سوم : افراد مادرزادی مدیر هستند و اولین شغل شان در 25سالگی مدیریت بزرگ ترین‌ سازمان های های کشور است.


4- جهان پیشرفته : برای یک پست مدیریت، دنبال مدیر می‌گردند.
جهان سوم : برای یک فرد، دنبال پست مدیریت می‌گردند و در صورت لزوم این پست ساخته می‌شود.

5- جهان پیشرفته : یک کارمند ساده ممکن است سه سال بعد مدیر شود.
جهان سوم : یک کارمند ساده، سه سال بعد همان کارمند ساده است، در حالی که مدیرش سه بار عوض شده.


6- جهان پیشرفته : اگر بخواهند از دانش و تجربه کسی حداکثر استفاده را بکنند، او را مشاور مدیریت می‌کنند.
جهان سوم : اگر بخواهند از کسی هیچ استفاده‌ای نکنند، او را مشاور مدیریت می‌کنند.

7- جهان پیشرفته : اگر کسی از کار برکنار شود، عذرخواهی می‌کند و حتی ممکن است محاکمه شود.
جهان سوم : اگر کسی از کار برکنار شود، طی مراسم باشکوهی از او تقدیر می‌شود و برای کوری چشم دشمن پست مدیریت جدید می‌گیرد.


8- جهان پیشرفته : مدیران به صورت مستقل استخدام و برکنار می‌شوند، ولی به صورت گروهی و هماهنگ کار می‌کنند.
جهان سوم : مدیران به صورت مستقل و غیرهماهنگ کار می‌کنند، ولی به صورت گروهی استخدام و برکنار می‌شوند.

9- جهان پیشرفته : برای استخدام مدیر، در روزنامه آگهی می‌دهند و با برخی مصاحبه می‌کنند.
جهان سوم : برای استخدام مدیر، به فرد مورد نظر تلفن می‌کنند.


10- جهان پیشرفته : زمان پایان کار مدیر فعلی و شروع کار مدیر بعدی از قبل مشخص است.
جهان سوم : مدیران در همان روز حکم مدیریت یا برکناری شان را می‌گیرند.

11- جهان پیشرفته : همه می‌دانند درآمد قانونی یک مدیر زیاد است.
جهان سوم : مدیران خود را انسان‌های ساده زیست جلوه می دهند و از درآمدشان کسی خبر ندارد.


12- جهان پیشرفته : برای مدیریت، سابقه کار مفید و لیاقت لازم است.
جهان سوم : برای مدیریت، مورد اعتماد بودن به مافوق کفایت می‌کند.

13- جهان پیشرفته : مدیر فعال‌ترین فرد سازمان است با مشغله فراوان.
جهان سوم : مدیر کم کارترین فرد سازمان است با مشاغل فراوان.


14- جهان پیشرفته : همه کارکنان و مدیران دولت پس از 30سال خدمت بازنشسته می شوند.
جهان سوم : فقط کارکنان عادی و بدون پارتی بازنشست می شوند و مدیران ارشد دائم العمری از این پست به آن پست می روند.

15- جهان پیشرفته : مدیران به پرسش های علنی متخصصان پاسخ علنی و شفاف می دهند و مسئولیت کار خود را بر عهده می گیرند.
جهان سوم : مدیران به پرسش های چندنفر غیرکارشناس پاسخ مبهم می دهند و مشکلات را به گردن کارکنان ضعیف می اندازند.


16- جهان پیشرفته: تمام مدیران ارشد تسلط به علوم روان شناسی، مردم شناسی، جامعه شناسی و حقوق بشر دارند.
جهان سوم : اکثر مدیران ارشد مهندس یا پزشک هستند و اطلاعات اندکی از علوم انسانی دارند.

17- سازمان پیشرفته: مدیران قبل از پذیرش مسئولیت مدیریتی حداقل به 10کشور پیشرفته خارجی سفرمی کنند و اطلاعات عینی بین المللی کسب می نمایند.
سازمان پسرفته یا جهان سوم: مدیران بعد از انتصاب به سفرهای خارجی می روند.

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

دیدار نوروزی وزیر آموزش و پرورش با همکاران ستادی

 علی اصغر فانی امروز شنبه 14 فروردین ماه با همکاران حوزه ستادی در سالن نمازخانه ساختمان رجایی وزارت آموزش و پرورش دیدار کرد.

فانی در این دیدار نوروزی که برخی از معاونان وی نیز حضور داشتند، اظهار کرد: سال 94 به لحاظ مسایل مادی، کیفیت بخشی و زیرساخت ها برای دولت و آموزش و پرورش سال سختی بود اما به هر شکل ممکن به پایان رسید و توانستیم توفیقات خوبی به دست آوریم.

وی ادامه داد: سال 94 زیرساخت های مناسبی برای آموزش و پرورش فراهم شد ؛ امیدواریم در برنامه ششم توسعه راهکارهای اجرایی سند تحول بنیادین را به خوبی عملیاتی کنیم که آغاز این موضوع از سال 95 خواهد بود.

وزیر آموزش و پرورش با اشاره به این که سال 95 سال برداشت در آموزش و پرورش است، افزود: اقدامات خوبی در آموزش و پرورش انجام شده است امیدواریم ثمره آن ها را در سال 95 ببینیم. ( پانا )

روز جهانی کتاب کودک و فرهنگ کتاب خوانی  خبر روز جهانی کتاب کودک را دنبال می کردم و به شعارها و پیام هاهای روز جهانی کتاب کودک در سال های مختلف در "کتابک" برخوردم. فکر می کنم دست کم ۱۰ و شاید بیشتر، از پیام هایی را که در آنجا یافتم خواندم و هر چه جستم زیبایی و انسان دوستی و صلح بود و ترویج خواندن در خدمت صلح و دوستی.

عجیب نیست که حتی یک کلمه از رقابت در یکی از این همه پیام به چشم نمی خورد؟ عجیب نیست که در هیچ یک از این پیام ها سخنی از دشمنی و جنگ نمی بینیم . ترغیب شده بودم و تورقی در گوشه و کنار "کتابک" کردم و  خوب طبیعی است که همه جا بر خواندن و خواندن تاکید داشت. به یاد پیام ویژه ایران در سال انقلاب ایران افتادم که توسط شورای کتاب کودک همراه با پوستر آن سال تهیه شده بود:

"بخوانیم تا بدانیم چه چیزهایی زندگی را می سازند و چه چیزهایی زندگی را نابود می کنند".

از عمر آن پوستر و شعار زیر آن و پیامی که همراه آن منتشر شد، نزدیک ۳۵ سال می گذرد و در همه این سال ها و با همه تلاشی که می کنیم که جهانی به دور از نابودی، جنگ ، فقر و نابرابری و تبعیض بسازیم، شاهد هستیم که هر روز جنگ جدیدی در جهان برپا شده و  در همه این نابودی ها، جای پای منافع تعداد اندک صاحبان منافع بزرگ دیده می شود.

پیش از عید نوروز بود که برای ستون جدیدی در لیزنا از طریق شبکه با گروهی از دوستان و بزرگان بحث می کردیم. بحث هم در مورد کمک گرفتن از کتابداران کتابخوان بود برای ایجاد فضایی برای انتشار یادداشت های دوستان در باره آنچه خوانده اند. یکی از بزرگان جمع (استاد بنده) برایم نوشتند :" می گویند چرا مردم کتاب نمی خوانند و من می خواهم بپرسم چرا باید کتاب بخوانند؟" خود من هم البته به شوخی، هر وقت دوستان درباره مطالعه حرف زده اند، پاسخ مولانا عبید زاکانی بزرگ را کف دستشان گذاشته ام :

" لولیی با پسر خود ماجرا می‌کرد که تو هیچ کاری نمی‌کنی و عمر در بطالت به سر می‌بری. چند با تو گویم که معلق زدن بیاموز، و سگ را از چنبر جهانیدن، و رسن بازی یاد گیر، تا از عمر خود برخوردار شوی. اگر از من نشنوی به خدا تو را در مدرسه اندازم تا آن علوم مرده‌ریگ ایشان بیاموزی و دانشمند شوی و تا زنده باشی در مذلت و فلاکت و ادبار بمانی و یک جو از هیچ جا به حاصل نتوانی کرد."

من حرف استاد و طنز عبید را با همه عمقش می فهمم. درست می گویند هر قدر کمتر بدانید، مانند من ابراهیم عمرانی شادتر زندگی می کنید. اصلا نمی فهمید چه دارد در اطرافتان می گذرد، و دغدغه جدیدی پیدا نمی کنید. دغدغه تان می ماند همان نان و ماست. ولی هر یک خطی که بخوانید دغدغه جدیدی پیدا می شود دغدغه هایی که "از نان و ماست را تبدیل به مرغ بریان مزعفر کردن"  آزارانده تر هستند. هر یک خطی که بخوانید از با کلاس تر کردن ماشین و خانه و لباس و خوراک فاصله بیشتری می گیرید. هر یک خط خواندن یکی از کلیشه های رایج را پیش چشم تان رسوا می کند و دیگر نمی توانید به راحتی بنشینید پای تلویزیون و به لودگی برنامه های ۱۰۰ قسمتی بخندید و اشک مادر فرد معتاد سریال، اشک شما را در نمی آورد.

مولانا عبید  پسرک را با تهدیدی به وسعت جغرافیا و به عمق تاریخ روبه رو می کند. "تو را در مدرسه اندازم تا علم مرده ریگ ایشان بیاموزی تا عمر داری در فلاکت و ادبار به سر بری". بلی، بهای خواندن همین است که عبید می فرماید. حال چه اصراری داریم که فرزندانمان بخوانند؟ چه اصراری داریم که مردم بخوانند؟ پدر یا مادر خانواده روزها در کارخانه، در اداره، در دکان سر می کند و شب هم که می آید خانه یک لقمه نان را پای تلویزیون می خورد و احتمالا تولیداتی هم دارد، چرا باید این آدم را از بهشت نادانی جدا کرد و میوه دانایی را به او به اصرار تعارف کرد و احتمالا زندگیش را جهنم کرد؟

استاد بزرگوار من هم سوالش از من همین بود : چرا باید مردم کتاب بخوانند؟ و این حرف را کسی می زند که از مهمترین دغدغه های خود و خانواده گرامیش خواندن بوده و هست و خانوادگی دستانی در تالیف و ترجمه و فرهنگ دارند. پاسخ به این سوال دغدغه همه تاریخ بشر است.

هر گاه مردمانی با تلاش قرن ها به سطحی از فرهنگ رسیده و توانسته اند از نزاع ها بکاهند و با آرامش بیشتری کنار هم زندگی کنند و به جای جنگ به هنر و صنعت بپردازند، عده ای مهاجم که از نظر فرهنگی در سطح تمدنی و فرهنگی پائین تری قرار داشته اند، هجوم آورده اند و بخش های زیادی از تمدن و فرهنگ تمدن پیشرفته مغلوب را متلاشی کرده اند و البته همه این مهاجمان زمانی که به قدرت رسیده اند، پس از مدتی به بازسازی همه آنچه خود تخریب کرده اند همت گماشته اند و تلاش کرده اند که صلح و ثباتی ایجاد کنند که در بستر آن فرهنگ و هنر رشد کند و احتمالا سودی هم به جیب آنها برود.

در دنیای امروز و توسط رسانه ها  آنچه کمتر ترویج می شود ترویج خواندن است و ترویج آگاهی. ترویج صلح است و دوستی و آنچه سهم بیشتری در تبلیغات جهان دارد رقابت است و بی اعتمادی و خشونت و مصرف. تا به حال فکر کرده اید که برند یعنی مصرف؟ مد یعنی مصرف؟ و ایجاد رقابت برای مصرف و برند در واقع رقابت برای تولید است و جنگ ها همه برای بازار و پیدا کردن مصرف کننده های بیشتر است. در چنین فضایی حتی کارتون های کودکان سراسر خشونت می شود، سراسر رقابت می شود و از دید صاحبان منافع ترس های و گره های ناشی از این خشونت ها را هم انسان ها نیستند که می توانند حل کنند. موجودات فرا انسانی حلال مشکلات انسان ها هستند و می توانند با خشونت جلوی خشونت را بگیرند.

حالا بفرمائید من به استادم چه پاسخی بدهم؟ چرا مردم باید بخوانند؟ البته من خیلی جواب دارم. همه آن پیام های زیبایی که به مناسبت روز جهانی کتاب کودک در سال های مختلف داده شده، همه،  پاسخ هایی است به همین سوال و استاد من خودشان این را خوب می دانند.

انسان های بزرگی تلاش کرده اند که ترس ها و سوال های انسان ها و به ویژه کودکان را پاسخ دهند و گره های ناشی از خشونت ها و ترس ها را در روان انسان ها باز کنند. در آثار این بزرگان که با تعداد محدودی دست در برابر سیل عظیم تبلیغات رسانه ای مقاومت کرده و می کنند دوستی جای کینه ، صلح جای جنگ، همکاری جای رقابت، هم زیستی جای خشونت و نگهبانی از زاد بوم جای تخریب، استغنا جای فقر و تلاش و امید جای نا امیدی را گرفته و به من امکان این را می دهد که بتوانم با آرامش بیشتری ناملایمات را پشت سر بگذارم.

من بیش از این وارد جزئیات آثار و پیامه ای آنها نخواهم شد چون  اگر حتی چند تا از آن پیام ها را در اینجا بخواهم بازگو کنم حتما به تهمت شعار دادن مفتخر خواهم شد و خواننده محترمی که گوشش استعداد شنیدن کلماتی مثل صلح، دوستی، پرهیز از خشونت، حفاظت از زمین، پرهیز از تبعیض  و نابرابری، فقر زدایی از جامعه و .... را ندارد، همین جا می گوید حوصله نصیحت شنیدن ندارد و صفحه را می بندد و احتمالا دکمه ماهواره را می زند تا با تماشای یک فیلم اکشن هالیوودی که رقابت بر سر هر چیزی و در هر لباسی را ترویج می کند ببیند و حالش را ببرد.  

اینجا هم حکیم بزرگوار مولانا عبید زاکانی به کمک می آید:" .... فلان را نقل کنند که کور بود و نیمه شب کوزه آب از چشمه آب کرده بود و با شمعی در دست آب به سوی خانه می برد.  ... [ فلان بزرگوار ] او را دید و به طعنه به او گفت، ای فلان تو که کوری و روز و شب برایت فرقی نکند، این شمع چیست که در دست گرفته ای؟  [ فلان ] پاسخش داد که این شمع از بهر کوردلانی چون تو در دست گرفته ام تا به من تنه نزنند و کوزه آبم نریزند.

برای بسط  این داستان عبید نیز چند بار و هر بار به شکلی مطلبم را نوشتم و هربار پاک کردم. چرا که به محض اینکه می خواهم جنس تنه هایی را که عبید می فرماید بنویسم، احساس می کنم دچار شعار دادن می شوم. به محض اینکه می خواهم بنویسم که چرا باید آگاهی را در بین عامه مردم گسترش داد، دچار شعار دادن می شوم می خواهم بگویم که همه تنه ها جنس شان از نا آگاهی است و فقط آگاه بودن خودتان و حتی فرزندتان کافی نیست، فکر می کنم،  خواهند گفت این حرف ها را زیاد شنیده ایم و حوصله خواندن و شنیدن شعار را نداریم و خیلی برایم سخت است توضیح دادن این مطلب، حتی به کتابداران. به صنفی که کارشان ارتباط مستقیم تری با خواندن دارد. کاری که اگر قرار باشد خواندن و ترویج خواندن و بالا بردن امکانات خواندن را از آن حذف کنیم، چیزی جز یک بایگانی چاپی یا الکترونیکی از آن باقی نخواهد ماند. و بارها در این مورد با کتابداران صحبت کرده ایم و نوشته ایم. در اصول آن را نفی نمی کنند ولی در عمل با جمله "وقت نمی کنیم"، مسئولیت را از شانه بر می دارند و وجدان را پاک نگه می دارند. شاید هم می دانند که اگر بخوانند مسئولیت هایشان زیادتر می شود و از بهشتی که صاحبان منافع برایشان ساخته اند، فاصله خواهند گرفت. واللهُ اعلم.

همین کتابدار کتاب نخوان چون شغلش این است باید همه جا از خوبی مطالعه حرف بزند و مردم را تشویق به خواندن کند و حتی در پاین روز و هفته و ماه و سال آمار بدهد که چقدر کتاب به دست مردم داده است و ... به یاد داستان دیگری از عبید می افتم که واعظی از نجاست صحبت می کرد و اینکه اگر نجاستی بر فرش منزلتان نشست، به آب و شست و شو پاک نمی شود، و باید آن تکه نجاست گرفته را ببرید و به دور اندازید. زمانی که جناب واعظ در منزل نگاهش به فرش خانه افتاد که توسط همسرش بریده شده بود به او اعتراض کرد و زن در پاسخ به او گفت که خودت در وعظت گفتی و واعظ گفت که اینها را برای مردم می گویم نه برای خودمان.

حالا کتاب نخواندن کتابداران برای ما شده وعظ به دیگران و ما که نامه می دهیم چرا کتابخانه ما سهمیه خرید کتابش کم است و مردم کتاب می خواهند و مردم فضای بیشتری برای نشستن و کتاب خواندن می خواهند، خودمان ، خودمان را و فرزندانمان را از لذت خواندن محروم می کنیم. خواندن شمعی است که اگر روشنی راه ما نباشد، دست کم مانع از این می شود که دیگران ما را نبینند و زیر پا له کنند.

با این همه به عنوان یک کتابدار و از موضع وظیفه ای که بر عهده دارم (علاوه بر اعتقادی که به تاثیرخواندن در جلوگیری از تنه های ناخواسته آنان که نمی خوانند دارم) تلاش خود را خواهم کرد که به ترویج خواندن بپردازم تا کمکی به صلح و آرامش در جامعه ای که در آن زندگی می کنم کرده باشم. خواندن یعنی آگاهی و نتیجه  آگاهی  دوری از رقابت و خشونت است و ترویج صلح.

در پایان صحبتم یادآوری می کنم که وقتی صحبت ترویج خواندن می شود، در درجه اول، و بلافاصله نگاه ها به سوی کودکان و نوجوانان بر می گردد. من در مورد ترویج خواندن ,آن هم برای کودکان و نوجوانان صلاحیت ندارم و بهتر است سخنی نگویم و آن را به متخصصانش واگذار کنم که عمری است به طور تخصصی در این راه کوشیده اند.

شورای کتاب کودک مادر همه موسسات ایرانی است که در این راه گام برمی دارند و  همه کتابداران برای آگاهی از فعالیت های این نهادها باید آنها را بشناسند و در کار خود از آنها کمک بگیرند. موسساتی نظیر:

شورای کتاب کودک

خانه کتابدار کودک و نوجوان و ترویج خواندن 

موسسه پژوهشی کودکان دنیا 

انجمن پژوهش‌های پویا 

موسسه مادران امروز 

موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان 

کتابک 

فرهنگ نامه کودکان و نوجوانان   

و بسیاری موسسات دیگر که در این راه می توانند در ماموریت کتابدرانه ما کمک مان باشند.

در اینجا و در بحث ترویج خواندن و روز جهانی کتاب کودک  باید از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز نام ببریم که دورانی درخشان را پشت سر دارد و باز هم می تواند با توجه به بودجه و امکانات و پشتیبانی دولتی که دارد به روزهای درخشان خود بازگردد و کتابخانه های کانون محیطی باشند برای رشد فکری همه کودکان ایران در گوشه و کنار کشور.

عمرانی، ابراهیم. « خواندن در خدمت صلح : به مناسبت روز جهانی کتاب کودک». سخن هفته لیزنا، شماره ۱۷۷. ۱۸ فروردین ۱۳۹۳.

روز جهانی کتاب کودک و فرهنگ کتاب خوانی

منتشرشده در یادداشت

شوراهای آموزش و پرورش و اختیارات روسای آموزش و پرورش  گروه اخبار/

نورعلی عباسپور به تلاش های انجام شده برای تثبیت جایگاه شوراها در کشور پرداخت و گفت: شوراهای آموزش و پرورش طی سال های گذشته هر سال کوچک تر شده بود. ما اول تلاش کردیم آن را در مرکز توجه قرار دهیم. مثلا سال گذشته از آقای نوبخت برای شرکت در جلسه شورا دعوت کردیم. به نظر من اگر ما بتوانیم همین قانون فعلی را به طور کامل به اجرا در بیاوریم دستاوردهای بزرگی برای ما در پی خواهد داشت. شما تصور کنید وقتی جلسه شورا هر ماه با حضور استاندار تشکیل شود بسیاری از مشکلات مطرح شده در آن حل می شود. به همین دلیل است که ما بر تشکیل به موقع جلسات اصرار داریم.

وی افزود: تشکیل جلسات شورا برای آقای وزیر هم خیلی مهم است و به هر استانی که سفر می کنند یکی از برنامه های اصلی شان شرکت در جلسه شورای آموزش و پرورش است. ما الان مصوبات برتر را به استان های دیگر می فرستیم تا ببینند این مصوبه برای آموزش و پرورش چقدر آورده دارد.

مدیر امور شوراهای آموزش و پرورش ادامه داد: ما طی چند سال اخیر یکی از کارهای مهمی که کردیم آموزش دادن به روسای آموزش و پرورش بود. چون بسیاری از رؤسا جدید هستند و ممکن است مطلع نباشند چگونه باید از ظرفیت ها استفاده کنند. خیلی از رؤسای آموزش و پرورش از اختیارات خود بی‌خبر هستند. ما برای آنها که دبیران شوراها هستند دوره هایی برگزار می کنیم. همچنین دوره هایی برای فرمانداران پیش بینی کردیم که با همکاری وزارت کشور پکیجی تهیه می شود که در اختیار آنها قرار می گیرد. این دوره ها در 6 قطب کشور برگزار می شود.

وی ادامه داد: ما آسیب شناسی کردیم دیدیم خود گردانندگان جلسات که اختیارات خوبی دارند، نمی توانند از این اختیارات استفاده کنند. ما به آنها آموزش می دهیم تا به قانون شوراها اشراف پیدا کنند.

عباسپور خاطرنشان کرد: الان موضوع شوراها برای مدیران خیلی مهم شده و آموزش و پرورش راه دیگری جز تقویت شوراها برای حل مشکلات خود ندارد. اینجاست که همه باید در امر آموزش و پرورش سهیم بشوند. چه سازمان های داخلی آموزش و پرورش و چه دستگاه های بیرون. هر سازمانی که بتواند کمک کند ما آن را به جلسات شورا دعوت می کنیم. ( پانا )

نظریه‌‌‌های رئیس مجلس شورای اسلامی در مورد فوق‌العاده موضوع بند «۵» ماده (۶۸) قانون مدیریت خدمات کشوری  گروه اخبار/

 نظریه‌‌‌های رئیس مجلس شورای اسلامی موضوع صدر ماده واحده و تبصره(۴) الحاقی به « قانون نحوه اجراء اصول هشتاد و پنجم (۸۵) و یکصد و سی و هشتم (۱۳۸) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» در خصوص فوق‌العاده موضوع  بند «۵» ماده (۶۸) قانون مدیریت خدمات کشوری.

شماره  ب / ه /22332   4 / 4 / 1393  حجت‌الاسلام‌والمسلمین جناب آقای دکتر روحانی ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

بازگشت به رونوشت تصویب‌نامه هیأت محترم وزیران به شماره  ۲۹۴۱/ت۵۰۰۷۱هـ مورخ  20 / 1 / 1393 ، موضوع: «فوق‌العاده موضوع بند «۵» ماده (۶۸) قانون مدیریت خدمات کشوری»، متعاقب بررسی‌ها و اعلام ‌نظر مقدماتی «هیأت بررسی و تطبیق مصوبات دولت با قوانین» و مستنداً به صدر ماده واحده و تبصره (۴) الحاقی به «قانون نحوه اجراء اصول هشتاد و پنجم (۸۵) و یکصد و سی و هشتم (۱۳۸) قانون اساسی جمهوری اسلامی ایـران و اصلاحات بعدی» و ماده (۱۰) آییـن‌نامه اجرایی آن، مراتب متضمّن اعلام نظر قطعی جهت اقدام لازم در مهلت مقرّر قانونی و اعلام نتیجه به این جانب ابلاغ می‌گردد. بدیهی است پس از انقضای یک هفته مهلـت مقرّر در قانون، آن بخش از مصوّبه که مورد ایراد قرار گرفته است، ملغی‌الاثر خواهد بود.

« ۱ـ از آنجا که طبق ماده (۱۱۷) قانون مدیریت خدمات کشوری، برخی از دستگاه‌های اجرایی از شمول احکام قانون خارج شده‌اند، فوق‌العاده‌های موضوع بند (۵) ماده(۶۸) آن قانون نیز صرفاً در خصوص دستگاه‌های مشـمول قانون لازم‌الاجراء می‌باشد. بنابراین، متن
 مصوبه مبنی بر اجازه به تمام دستگاه‌های اجرایی موضوع ماده (۵) قانون مدیریت خدمات کشوری در خصوص برقراری فوق‌العاده موضوع بند (۵) ماده (۶۸) قانون یادشده، از حیث توسعه شمول قانون به دستگاه‌هایی که قانون مذکور شامل آنها نمی‌شود، مغایر قانون است.

۲ـ نظر به اینکه طبق بند (۵) ماده (۶۸) قانون مذکور، «فوق‌العاده شغل برای مشاغل تخصصی، متناسب با سطح تخصص و مهارت‌ها، پیچیدگی وظایف و مسئولیت‌ها و شرایط بازار کار» تعیین می‌گردد و نمی‌توان برای تمامی مشاغل، حداکثر امتیازات را مقرّر نمود؛ بنابراین، مصوبه دولت که بدون تصریح به رعایت عوامل مؤثّر در اعطاء امتیازات، حداکثر امتیازات مقرّر در بند یادشده را برای تمامی مشاغل در نظر گرفته، مغایر قانون می‌باشد.»

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱ـ توضیح اینکه شماره‌های فوق مربوط به ترتیب درج در روزنامه رسمی کشور می‌باشد.

رئیس مجلس شورای اسلامی ـ علی لاریجانی

فرهنگ تعطیلی در ایران و شروع مدارس پس از تعطیلات نوروز و عید  تعطیلات نوروز هم تمام شد و خاطراتش در ذهن ما نقش بست .

قیافه های 14 فروردین بچه ها از حالا در برابرم است .

خواب آلود و خسته !

بعد از بیست روز تعطیلی و آزادی و تا ظهر خوابیدن ، دوباره شروع می شود .

صبح زود رختخواب گرم را رها کردن و راهی مدرسه شدن ، نشستن بر نیمکت ها و چشم و گوش به درس و حرف های معلم سپردن ، کار آسانی نیست .

دلهره درس پرسیدن ، آزمون های بی وقفه ، نمره مستمر ، نمره انصباط و ... باز  شروع دیگری است اما شروع 14 فروردین از هر شروع دیگری، سخت ترست ؛ حتی از اول مهر  !  این را از چشم های خواب آلود بچه ها ، از یی حوصلگی ها و از چشم به عقربه دوختن ها می توان فهمید . باید خودم را برای تمام بی حوصلگی هاشون آماده کنم باید حال آنها را درک کنم .

باید یادم باشد 20 روز از مدرسه جدا بودن و گردش و مهمانی رفتن ، بچه ها را سر به هوا کرده است .

باید کمی بیشتر صبوری کنم و سخت نگیرم ، باید کمی  خاطره تعریف کنند و گوش دهم باید درس ها را  آرام آرام شروع کنیم .

باید کاری کنم تا 14 فروردین هم را برایشان شیرین شود .

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار / صدای معلم اخیرا گفت و گویی را با دفتر اداره کل امور اداری و تشکیلات وزارت آموزش و پرورش در مورد رتبه های شغلی معلمان ( ارتقای شغلی ) انجام داد . ( این جا )

خبرگرازی تسنیم نیز در این مورد گزارشی کوتاه تهیه کرده است :

نظرسنجی

انتصابات علیرضا کاظمی تا چه میزان با تعهدات و قول های مسعود پزشکیان هم خوانی داشته و توانسته رضایت معلمان را جلب کند ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور