گروه اخبار/
مديرکل اجتماعي فرهنگي صندوق بازنشستگي کشوري گفت: صندوق بازنشستگي کشوري به عنوان يکي ازبزرگترين صندوقهاي بازنشستگي کشور با فعاليت در چارچوب طرحهاي بازنشستگي مبتني بر روش مزاياي تعريفشده در واقع يک صندوق بازنشستگي بيننسلي است.
عباس رشيدي درگفت و گو با فارس افزود: صندوق بازنشستگي کشوري در دولت جديد اقدام به ارتقا سطح رفاه بازنشستگان با گام هاي جديدي در حوزه پرداخت مستقيم مستمري ماهانه بازنشستگان به حساب آنان، ثبت اطلاعات يک ميليون نفر از مشترکان، افزايش سقف کمک هزينه خدمات سه گانه عصا، عينک و سمعک، افزايش سقف تعهدات بيمه تکميلي بازنشستگان تحت پوشش و افزايش 20 درصدي کمک هزينه سفرهاي سياحتي و زيارتي بازنشستگان کرده است.
مديرکل اجتماعي فرهنگي صندوق بازنشستگي کشوري همچنين از افزايش سقف تعهدات بيمه تکميلي بازنشستگان تحت پوشش اين صندوق در سال جاري خبرداد و با بيان اين که بازنشستگان نبايد هيچ گونه نگراني درباره بيمه تکميلي داشته باشند، تاكيد كرد: بيمه تکميلي همه افراد تحت تکفل را شامل ميشود، همچنين درقرارداد سال قبل، تعهد شرکت بيمه گذاربراي جبران هزينههاي بستري عمومي و جراحي فوق تخصصي مبلغ 140 ميليون ريال بود که امسال به 150 ميليون ريال افزايش يافت.
وي همچنين ازافزايش 50 درصدي سهميه سفرهاي سياحتي و زيارتي بازنشستگان خبر داد وگفت: سال گذشته 90 هزار سهميه براي سفرهاي سياحتي وزيارتي بازنشستگان پيشبيني شده بود که امسال به 150 هزارنفرافزايش يافت.
رشيدي هدف ازبرگزاري سفرهاي سياحتي وزيارتي ويژه براي بازنشستگان و مستمريبگيران را پرکردن اوقات فراغت آنها، ايجاد روحيه شادي و نشاط و جلوگيري از کمتحرکي اين قشر ارجمند اعلام كرد و با اشاره به افزايش 20 درصدي کمک هزينه سفرهاي سياحتي و زيارتي بازنشستگان، گفت: کمک هزينه اين سفرها ازدو ميليون و 500 هزار ريال به سه ميليون ريال افزايش يافته است تا بازنشستگان بتوانند در سه مرحله ازسهميه اين سفرها بهرهمند شوند.لذا بازنشستگان کل کشورمي توانند با مراجعه به سايت صندوق بازنشستگي کشوري ثبت نام وازسهميه سفرهاي سياحتي وزيارتي استفاده کنند.
مديرکل اجتماعي فرهنگي صندوق بازنشستگي کشوري با بيان اين که فراهم کردن امکان اعزام به عتبات عاليات از برنامههاي فرهنگي ويژه بازنشستگان درسال جاري است، افزود: کمک هزينه سفربه عتبات عاليات با افزايش 20 درصدي از پنج ميليون ريال به شش ميليون ريال رسيده است. سفربازنشستگان به عتبات عاليات، از طريق شرکتهاي مورد تأئيد سازمان حج وزيارت امسال براي پنج هزاربازنشسته با همراه انجام ميشود و تا سقف 10 هزارنفر هم قابل افزايش است.
وي تاكيد كرد: کمک هزينه خريد عينک ويژه بازنشستگان کشوري از500 هزار ريال به 800 هزار ريال، سمعک از يک ميليون و 500 هزار ريال به دو ميليون ريال و عصا از 100 هزار ريال به 200 هزارريال براي بازنشستگان کشوري افزايش يافت.
رشيدي افزود: بازنشستگان کشوري ميتوانند با مراجعه به سايت اطلاعرساني صندوق بازنشستگي کشوري به آدرس cspf.irدر بخش خدمات ويژه، منوي هزينههاي بيمه تکميلي عصا، عينک وسمعک از جزئيات نحوه ارائه اين خدمات اطلاع يابند.همچنين تعهد بيمه عمروبيمه حادثه بازنشستگان امسال از30 ميليون ريال به 50 ميليون ريال افزايش يافته است.
وي درادامه با اشاره به برگزاري جشنوارههاي فرهنگي وورزشي ويژه بازنشستگان، اظهارداشت: اجراي برنامههاي ورزشي براي بازنشستگان ديگراستانهاي کشور، امسال در دستور کارصندوق بازنشستگي کشوري قرار گرفته است. امسال بازنشستگان نخبه و نمونه براساس شش شاخص علوم و آموزش و پژوهش، فرهنگ و هنر، کارآفريني و ايجاد اشتغال، فعاليتهاي اجتماعي و عامالمنفعه، فعاليتهاي ورزشي و تندرستي و ايثار و فداکاري ازسوي کميته داوري انتخاب شده اند.
وقتی مسئولین بر اساس شایسته سالاری انتخاب نمی شوند و اغلب رانتی و سیاسی و جناحی انتخاب می شوند/ وقتی نظام بانکی در خدمت اشتغال و تولید نیست /وقتی گزارشات و اتهامات شفاف نیست/ اغلب مطبوعات و رسانه ها و نمایندگان هر کس به فرا خور گرایش و تفکر و جناح بندی سیاسی خود با خبر موضع می گیرند و اطلاع رسانی شفاف نمی کنند ؛ چرا که اکثریت غالب فرهنگیان نمی دانند قضیه چیست....
– اگر حین تحصیل در این مدارس فرزند شما دچار علایم اضطرابی شد، حتماً برای بررسی و درمان، او را به یک مرکز مشاوره ارجاع دهید و با نظر مشاور در صورت نیاز نسبت به تعویض مدرسه اش اقدام نمایید.
مدیرکل محترم ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات وزارت آموزش و پرورش
سلام علیکم
متاسفانه در برخی از ادارات آموزش و پرورش اجرای بعضا شیوه نامه های ابلاغی و حتی اجرای برخی از رویه های معمولی به صورتی انجام می پذیرد که جای سوال و تامل فراوان دارد ؛ برای مثال :چرا باید بعد از ابلاغ بخشنامه حق بیمه حوادث دانش آموزی از طرف وزارت متبوع در سال تحصیلی 96/95 (بخشنامه شماره 730/29000/9 مورخ 5/3/95) و حتی اعلام مبلغ حق بیمه حوادث دانش آموزی در رسانه های جمعی از طرف مدیر کل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش آن هم در خرداد ماه که شروع فصل ثبت نام دانش آموزان برای سال تحصیلی جدید می باشد (برای نمونه به مصاحبه ایشان با خبرگزاری فارس توجه فرمایید :
" گروه : اجتماعی حوزه : آموزش و پرورش شماره : ۱۳۹۵۰۳۰۹۰۰۰۰۷۸تاریخ : ۹۵/۰۳/۰۹ - ۱۰:۴۵)
فرشید سیاری مدیرکل تعاون و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، اظهار داشت: حق بیمه حوادث دانشآموزی برای سال تحصیلی 96-95 همانند سال گذشته 75 هزار ریال معادل 7500 تومان تعیین شده است و هیچ افزایش قیمتی در این خصوص نداریم.
وی با بیان اینکه سقف تعهدات بیمه همانند سال گذشته بوده و کاهشی نداشته است، افزود: بیمه حوادث دانشآموزی برای یک سال تحصیلی است و تمام شبانهروز را شامل میشود.
وی تصریح کرد: تمام مدارس موظف هستند بیمه دانشآموزی را با مبلغ ذکر شده دریافت کنند و اعلام افزایش بیش از این میزان، تخلف است که در صورت اعلام، ادارات ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش به این موضوع رسیدگی میکند. "
برخی از ادارات از جمله اداره آموزش و پرورش منطقه بسطام (زیر مجموعه اداره کل آموزش و پرورش استان سمنان ) مبلغ حق بیمه حوادث دانش آموزی را برای سال تحصیلی 96/95؛ 10500 تومان تعیین نمایدو مدیران واحدهای آموزشی این مبلغ را به عنوان حق بیمه حوادث دانش آموزان از اولیاء دریافت نمایند ولی در هنگام واریز حق بیمه حوادث در آبان ماه به حساب متمرکز منطقه به مدیران اعلام نمایدکه به ازای هر دانش آموز مبلغ 7500 واریز گردد و برای مبالغ اضافی (متوسط از هر دانش آموز 3000 تومان که با احتساب کل دانش آموزان این منطقه اضافه دریافتی مبلغی حدودا بیش از 10000000میلیون تومان خواهدشد) دریافتی از اولیاء رضایت نامه کتبی از اولیاء دریافت و این مبالغ اضافی نیز جهت کمک به دانش آموزان بیمار در اختیار اداره قرار گیرد.
البته این طریق دریافت حق بیمه و امثالهم شاید کمکی به مدیر مدرسه با توجه به عدم واریز سرانه از طرف وزارتخانه باشد ولی آیا این راه با روح فرهنگی و ارزشی حاکم بر سیستم تعلیم و تربیت منافات ندارد ؟
شاید بگویید این یک راه بخشش و توفیق اجباری خواهد بود که مدیریت منطقه به آن دست یافته است؟
به نظر شما نمی شود همین بدعت را برای سال های بعد نیز مدیران سایر مناطق انجام دهند و از این راه هم دستگیر سرانه مدارس و کمک حال مدیران مدارس شوند و هم ذخیره صندوق امداد منطقه را بیمه نمایند ؟
آیا مگر می شود بخشنامه حق بیمه حوادث دانش آموزی در موعد مقرر به این منطقه نرسیده باشد که منطقه باید علی الحساب این مبلغ را از اولیاء دریافت نماید آن هم با40 درصد افزایش نسبت به حق بیمه سال تحصیلی 95/94 ؟
به نظر شما این منطقه در این موضوع تخلف نکرده است ؟
اگر پاسخ منفی است؛ به نظر شما نمی شود همین بدعت را برای سال های بعد نیز مدیران سایر مناطق انجام دهند و از این راه هم دستگیر سرانه مدارس شوند و هم ذخیره صندوق امداد منطقه ر ابیمه نمایند؟
پس چگونه وقتی مدیرمدرسه ای مبلغی اضافی از اولیاء در هنگام ثبت نام دریافت می نماید دچار تخلف و با وی رفتار بد می شود ؟
آیا در این موضوع نیاز به برخورد نیست؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
کاغذپاره هایی که هر روز بر در و دیوار مدارس نصب می شود و هیچ کس جز از سر بی حوصلگی و بیکاری و در زمانی که گاهی زنگ تفریح طولانی می شود ، آنها را نمی خواند/ جلسات حوصله سربر و احمقانه دبیران ! که فقط مدیر حرف می زند و بقیه گوش می کنند و هیچ حاصلی ندارد و هیچ ابتکار و خلاقیت و فکر بکری در آن دیده نمی شود/ نماینده معلمان نیز مهم ترین کارش امضا کردن چک مدرسه است و دیگر هیچ/ هرکی به کاری مشغوله منم به کاری مشغولم/ گویا اصلا مسیر آن خط عوض شده ما بی خبریم/ خدا را شکر همه چیز درست و برقراره و ملالی نیست جز گم شدن پی در پی رویاها....
صندوق ذخیره فرهنگیان چشم اسفندیار وزیر آموزش و پرورش است/ در شرایطی که مدیر عامل صندوق و عده دیگری بازداشت شده اند تیم حسابرسی وزیر چه می تواند بکند/چهار ماه پیش از فانی خواستم قبل از ورود نهادهای دیگر به قضیه، خودش دست به کار شود/ نوشتم مایه سرافکندگی فانی است که نهادهای نظارتی ، مسایل و تخلفات صندوق را کشف و اعلام کنند/ حالا دیگر دیر شده و ورود وزیر جدید و تیم حسابرسی اش فایده ای ندارد/ مساله صندوق ذخیره، مساله حسابرسی نیست/ در دفاتر صندوق و شرکت های تابعه ،تخلفِ حسابرسی کشف نخواهد شد/ در این گونه پرونده ها متخلفان صورت ظاهر را حفظ می کنند و کشف جرم نیازمند تحقیقات قضایی و پلیسی و جست وجوی پشت صحنه است/ تیم تحقیقاتی دانش حتما به این نتیجه می رسد که تخلفات در بانک سرمایه صورت گرفته و تخلفات صندوق بسیار جزیی در حد دزدیدن یک ریش تراش است/ اگر دانش این نتیجه را اعلام کند خواهند گفت که دستش با متخلفان توی یک کاسه است/ ریختهگران که خود جزو سهامداران بانک سرمایه است، حدود هزار میلیارد تومان به بانک بدهکار است/ در شرایطی که بانک برای یک وام دو میلیون تومانی دو تا ضامن می خواهد چگونه عده ای وام های چند صد میلیاردی گرفته اند و خورده اند و پس نمی دهند/ گردن کلفتها زمین یا کارخانه ای که ارزش واقعی آن ده میلیارد است با زد وبند و رشوه به عنوان وثیقه یک وام صد یا دویست میلیاردی به بانک قالب کرده اند/ در همین دولت چند ضمانتنامه بانکی به ارزش 440 میلیارد تومان به نفع افرادی صادر شده که دو میلیون تومان هم سرمایه ندارند/ صندوق ذخیره فرهنگیان با این بافت ، مستعد فساد است و هر وزیری را لکه دار می کند/ عده ای می خواهند دانش را درگیر صندوق کنند به او می گویند اینها را بردار و دوستان ما را بگذار همه چیز درست می شود/ یک راهحل انحلال صندوق وفق ماده ۲۴ اساسنامه پس از پایان مسائل قضایی و بازگرداندن حق و حقوق از دست رفته اعضا است/ سهم پرداختی دولت به صندوق را می توان به شکل دیگری برای فرهنگیان هزینه کرد یا نقدی به حساب آنها واریز کرد
دانش آشتیانی گفت : "اولویت بنده رسیدگی به صندوق ذخیره فرهنگیان است." دانش افزود: "تیمی را تعیین کرده ام و این تیم از روز گذشته شروع به بررسی گزارش حسابرسی شرکت های مختلف وابسته به صندوق ذخیره کرده است." آقای دانش وعده داده است که به زودی نتایج اقدامات اعلام می شود. این خبر انتظاراتی و توقعاتی را در اعضای صندوق و همه کسانی که خبر اختلاس یا معوقات بانکی 8 هزار میلیارد تومانی را شنیده اند، ایجاد می کند و معلوم نیست که گزارش این تیم حسابرسی به عنوان فصل الخطاب از سوی منتقدان پذیرفته شود. این اقدام باید حداقل 4 ماه پیش از سوی وزیر سابق و هیات امنا صورت می گرفت. الان دیر شده و ورود آقای دانش به این پرونده ممکن است به تعبیر مَثَل آش نخورده و دهن سوخته ! به زیان دانش تمام شود
18 تیرماه 95 در یادداشتی با عنوان "بیانیه رییس جمهور جایی برای مماشات با متخلفان باقی نگذاشته است" ( اینجا ) نوشتم : صندوق ذخیره فرهنگیان پاشنه آشیل این وزارتخانه است. بافت سازمانی و تو در توی این صندوق آن را به مکانی مناسب برای رشد فساد تبدیل کرده است....از آقای علی اصغر فانی تقاضا می کنم در اجرای دستور رییس جمهور ( در مورد بررسی حقوق های نجومی ) هیاتی مستقل و غیر سیاسی و غیرجناحی برای بررسی حقوق و مزایا و پاداش و امتیازاتی مانند وام های کم بهره مدیران عامل و اعضای هیات مدیره شرکت های زیر مجموعه و مشاوران اقتصادی و نیز اعضای اصلی هیات مدیره و مدیر عامل و میزان حق الجلسات اعضای هیات امنا تشکیل دهد و نتیجه را ظرف مدت یک هفته با شفافیت و جزییات اعلام کند."
در ادامه هشدار دادم : "اگر نهادهای نظارتی خارج از آموزش و پرورش وارد ماجرا شوند و احیانا تخلفی کشف کنند و یا اینکه فردی در داخل مجموعه به دلایل سیاسی و یا هر دلیل دیگری مجموعه ای از اسناد تخلفات صندوق را منتشر کند منجر به بحرانی می شود که تحمل آن فوق طاقت آموزش و پرورش است. " در همان یادداشت نوشتم : "برای آقای فانی مایه سرافکندگی است که بعد از بیانیه رییس جمهور منتظر بنشیند تا نهادهای نظارتی متمایل به جناح مخالف دولت ، مسایل و تخلفات صندوق را کشف و اعلام کنند. آقای فانی باید رودربایستی و تردید را کنار بگذارد و دنبال داستان را بگیرد."
متاسفانه این توصیه ها شنیده نشد و بعد از چهار ماه، مدیر عامل صندوق و عده دیگری بازداشت شدند و آقای فانی در آخرین روز وزارتش قبل از برکناری ، جانشین آقای غندالی را معرفی کرد.
حالا که دیگر طشت رسوایی صندوق از بام افتاده و قوه قضاییه وارد ماجرا شده و چندین نفر به شمول مدیر عامل صندوق بازداشت شده اند و در رسانه های اصولگرا صحبت از اختلاس است و دولت می گوید اختلاس نیست و معوقات میلیاردی است ، آقای دانش می خواهد وارد ماجرا شود و هیاتی را برای حسابرسی مامور کرده است. درحالی که مساله صندوق ذخیره، اصلا حسابرسی نیست. صندوق هم اکنون "حسابرس" دارد و مطمئن هستم که در دفاتر صندوق و شرکت های تابعه ،تخلف حسابرسی کشف نخواهد شد. بعد از یک ماه آقای دانش بر اساس گزارشی که دریافت می کند باید اعلام کند که در صندوق تخلف مهمی صورت نگرفته است ، در شرایط بازداشت مدیر عامل صندوق ، این سخن چه تاثیری خواهد داشت؟ تنها تاثیرش این است که گفته شود آقای دانش هم از افراد متخلف که پول معلمان را خورده اند حمایت می کند!
یک احتمال بسیار بعید این است که وزیر آموزش و پرورش وقوع تخلفات چند صد یا چند هزار میلیاردی در صندوق را اعلام کند. گفتم "بسیار بعید است" زیرا تیم آقای دانش قطعا یک هیات اداری و با ابزار اداری است. آنها با افراد مصاحبه می کنند. دفاتر مالی و اسناد رسمی را می بینند . لیست دارایی ها را کنترل می کنند. حتی اگر میلیاردها تومان تخلف شده باشد در اسناد رسمی منعکس نمی شود. اظهارات افراد هم اگر با سند همراه نباشد ارزشی ندارد. در این گونه ماجراها متخلفان صورت ظاهر را حفظ می کنند و کشف جرم نیازمند تحقیقات قضایی و پلیسی و جست وجوی پشت صحنه ماجراهای مالی است. تیم اداری آقای دانش چنین اختیاری ندارد. بنابراین این تیم یا به این نتیجه می رسد که اساسا تخلفی صورت نگرفته یا وقوع تخلفاتی جزیی را در شرکت های تحت کنترل اعلام خواهد کرد که اگر وزیر آنها را اعلام کند سوژه طنز رسانه ها و معلمان می شود.
روایتی که نهایتا تیم دانش به آن می رسد همان است که مرتضی حاجی عضو هیات امنای صندوق و محمد علی نجفی و دیگر افراد نزدیک به دولت و حتی شخص رییس جمهور و معاون اول رییس جمهور گفتند. یعنی مساله معوقات بانک سرمایه است. مرتضی حاجی در "همایش همدلی شورای هماهنگی تشکلهای فرهنگیان با دکتر دانش آشتیانی " ( اینجا ) می گوید : " بانک سرمایه 4800 میلیارد تومان معوقه بانکی دارد که 3500 میلیارد تومانش مربوط به زیر 10 نفر است." 45 درصد سهام این بانک متعلق به صندوق ذخیره فرهنگیان است. 1700 میلیارد این بدهی با ملک تهاتر شده است . می ماند 3100 میلیارد تومان . از این 3100 میلیارد تومان ، 45 درصدش سهم صندوق می شود . آقای ریختهگران که خود جزو سهامداران بانک سرمایه است، حدود هزار میلیارد تومان بدهکار است " به گفته حاجی ، حتی نحوه سهامدار شدن ایشان هم زیر سوال است!
اما روایت سیاسی اصولگرایان ساده تر و عامه پسندتر است : " 8 هزار میلیارد تومان از دارایی های صندوق اختلاس شده است." در شرایطی که به قول اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور در مراسم معارفه دانش آشتیانی، " فساد مثل موریانه در همه سطوح کشور ورود پیدا کرده است." برای یک شهروند عادی عضو صندوق یا غیر عضو تفاوت مفهوم اقتصادی و فنی اختلاس و معوقه بانکی مشکلی را حل نمی کند. برخی معلمان می پرسند در شرایطی که بانک برای یک وام دو میلیون تومانی دو تا ضامن می خواهد و مقررات سفت و سختی در زمینه دادن وام و دیرکرد دارد چگونه عده ای وام های چند صد میلیاردی گرفته اند و خورده اند و پس نمی دهند ؟ جواب ساده است : سیستم بانکی کشور فاسد است و با رشوه می توان مقررات را دور زد.
یک وام گیرنده ، زمین یا کارخانه ای که ارزش واقعی آن ده میلیارد است با زد وبند و رشوه و خرید کارشناس و زییس بانک به عنوان وثیقه یک وام صد یا دویست میلیاردی به بانک قالب می کند. یک عده از همین گردن کلفت ها با زد وبند از بانک ها ضمانت نامه بانکی می گیرند . مرتضی حاجی می گوید : " در همین دولت چند ضمانتنامه بانکی صادر شده که 440 میلیارد تومان ارزش این ضمانتنامه هاست. ... این ضمانتنامهها به نفع چند شرکت یا افرادی صادر شده که دو میلیون تومان هم سرمایه ندارند، قطعا عوامل پشت پردهای وجود دارد که خیلی هم پیدا کردن این عوامل سخت نیست." جهانگیری معوقات بانکی را 100 هزار میلیارد تومان اعلام کرد و توپ را توی زمین قوه قضاییه پرت کرد و گفت : "یک لیست 575 نفری از افرادی که از پرداخت معوقات خود سر باز زده اند در اختیار رئیس قوه قضائیه گذاشته ایم."
حالا فرض کنیم تیم آقای دانش بعد از دو هفته به این نتیجه برسند که درصندوق تخلفی صورت نگرفته و تخلفات مربط به بانک سرمایه است و ریالی از صندوق خارج نشده است. در شرایطی که مدیر عامل صندوق زندانی است بیان این گزارش از سوی وزیر چه تاثیری بر افکار عمومی می گذارد؟
عده زیادی خواهند گفت که کارد دسته خودش را نمی برد! آقای دانش که مدخلیتی در امور صندوق نداشته است به عنوان همدست و یا حامی متخلفان معرفی می شود و در سیبل تهمت ها و تهاجمات قرار می گیرد. دانش نباید اعتبار خود را خرج صندوق ذخیره فرهنگیان کند. فرقی نمی کند مدیر عامل این صندوق چه کسی باشد. صندوق ذخیره فرهنگیان با این بافت ، مستعد فساد است. الان عده ای برای منافع خودشان ممکن است دانش را درگیر صندوق کنند وبه او پیشنهاد بدهند آدم ها را عوض کن و دوستان ما را توی صندوق بگذار تا همه چیز درست شود.
اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور گفت : "آموزش و پرورش باید ابتدا آسیب شناسی از نظام مدیریتی حاکم در این بنگاه داشته باشد و نظام دقیقی بر آن مستقر کند تا کنترل، حسابرسی، نظارت و پاسخ گویی داشته باشد." این حرف درستی است. اما تغییر ساختار و بافتار صندوق بسیار مشکل است. صندوق قرار بوده که مکمل صندوق بازنشستگی باشد. اما بر خلاف قانون ماموریت های دیگری به آن واگذار شده است. این موسسه در دوره بعد از جنگ که تب شرکتهای مضاربهای خصوصی از یک طرف و درآمدزا کردن نهادها و وزارتخانهها مورد اقبال بود تاسیس شد. شرکتهای مضاربهای خصوصی اغلب خسارت فراوانی به مشتریان خود زدند. در بخش دولتی هم معلوم شد که شرکتداری و فعالیت اقتصادی وزارتخانهها هم برای اقتصاد ملی زیانآور است و هم ایجاد فساد و رانت میکند و این فعالیت ها تا حدودی متوقف شده است. اما فعالیت صندوق ذخیره به خاطر ساختار به ظاهر غیر دولتی خود ادامه داشته است.
دو پیشنهاد درباره صندوق مطرح است یکی از پیشنهادها، غیرمتمرکز و استانی کردن صندوق است که البته مشکل را به طور ریشه ای حل نمی کند. راهحل دیگر انحلال وفق ماده ۲۴ اساسنامه صندوق پس از پایان مسائل قضایی و بازگرداندن حق و حقوق از دست رفته اعضاست.
برای انحلال کافی است که مجلس تبصره ۶۳ را در قانون برنامه پنجم تصویب نکند. تنها مزیت عضویت در صندوق بهره مند شدن از سهم دولت است. (دولت معادل مبلغ پرداختی عضو، به صندوق واریز میکند) سهم دولت را می توان به شکل دیگری برای فرهنگیان هزینه کرد مثلا با آن دولت یک بیمه تکمیلی قوی و پایدار برای فرهنگیان بخرد. یا تحت عنوان دیگری نقدا به آنها بپردازد.
ادامه کار صندوقی هم که اعضای آن ناراضی هستند و هم مانند باتلاق هر وزیری را به کام خود می کشد و صرفا محلی برای رانت خواری عده ای شده است توجیهی ندارد.
به نام خدای نون و القلم و نه قلم های شکسته/ در این ممکلت کسی " صدای معلم " را بشنود زیرا فقط شنیدن صدا خوب است/ اگر کسی بخواهد به صورت مستقل به فعالیت مطبوعاتی خود عمل کند مسلما کاری طاقت فرسا خواهد بود/ در این دانشگاه از ابتدایی ترین امکانات هنری محرومند/ « صدای معلم » سخن و رسانه فرهنگیان می باشد/ در نمایشگاه مطبوعات رسم است که غالبا مسئولان و حتی نمایندگان مجلس با حالتی خاص و در معیت چند نفر از رسانه ها دیدن می کنند و این خود باعث جلب توجه مردم و نیز رسانه ها می شود/ مدیریت استفاده از فرصت ها در آموزش و پرورش ضعیف است/ این رسانه باید صدای دانش آموزان نیر باشد/ صدای معلم رسانه ای مستقل در حوزه آموزش و پرورش است /به امید روزی که آموزش و پرورش ، مساله اصلی فرهنگ کشور گردد...