سخنان نجفی در همایش همدلی با دکتر دانش آشتیانی که پنجشنبه صبح در تهران برگزار شد شامل بخش ها و اشارات و نکات با اهمیتی بود . نجفی به گمانه زنی هایی که در باره علت حذف نام او و معرفی دانش آشتیانی به عنوان نامزد وزارت آموزش و پرورش آن هم در آخرین دقایق، پاسخ داد و احتمالات مطرح شده در رسانه ها از جمله " انصراف " ، "عقب نشینی" و "تلفن به روحانی در هفت صبح در هواپیما" را رد کرد. او این مطلب که نام نجفی در آخرین دفایق خط خورده و دانش آشتیانی به جای او معرفی شده است را صریحا رد کرد و گفت : "یک اشتباه و ناهماهنگی میان دکتر نوبخت و تصمیم نهایی که ما با دکتر روحانی گرفته بودیم اتفاق افتاد و نوبخت در جریان تصمیم نهایی ما نبود." به گفته نجفی نامزد اول و آخر پست وزارت آموزش و پرورش فخرالدین دانش آشتیانی بوده است.
این همایش که در سالن اجتماعات یکی از دبیرستان های منطقه 2 شهر تهران برگزار شد. مجمع فرهنگیان ایران اسلامی، انجمن اسلامی معلمان ، کانون صنفی مدرسین دانشگاه فرهنگیان، شاخه فرهنگیان حزب ندای ایرانیان ، شاخه فرهنگیان کارگزاران ، شاخه فرهنگیان حزب اعتدال و توسعه ، سازمان معلمان ایران از جمله تشکل های حامی دانش آشتیانی حاضر در همایش بودند. در این نشست نمایندگان احزاب و گروه های حاضر بیانیه های حمایتی خود را قرائت کردند. علاوه بر آنها محمدعلی نجفی و مرتضی حاجی، وزرای اسبق آموزش و پرورش هم حمایت از دانش آشتیانی سخنرانی کردند. فاطمه سعیدی و فریده اولادقباد از نمایندگان فراکسیون امید مجلس هم در این همایش حاضر بودند.
طبق معمول سخنان نجفی به خاطر شخصیت فرهمند او در بین معلمان ، بیش از همه مورد توجه فرهنگیان و رسانه ها قرار گرفت.
نجفی نکات تازه ای را در باره فعل و انفعالات منجر به عزل فانی و معرفی دانش آشتیانی فاش کرد. به گفته نجفی ، بحث رفتن فانی از یک ماه پیش نهایی شده بود و از همان زمان با آقای دانش آشتیانی صحبت شده بود. آقای دانش ابتدا پیشنهاد وزارت را رد کرده بود و بعد هم "ایشان برای کارهای شخصی سه هفته نبودند " . آقای دانش که از سفر برمی گردد، آقای نجفی و افراد دیگر در دولت با ایشان صحبت می کنند و نهایتا دانش آشتیانی "قانع" می شود.
نجفی می گوید : "بنده دکتر دانش را از بسیاری جهات اولی می دانستم به خصوص توان جسمی." به این ترتیب نجفی خط بطلانی بر بسیاری از خبرها و حدس و گمان ها کشید و از آنها به عنوان " سناریو سازی و گمانه زنی های عجیب" یاد کرد. نجفی اضافه کرد : " ما جزو گزینه ها بودیم ولی گزینه نهایی نبودیم." این در حالی است که همه تصور می گردند گزینه نهایی آقای نجفی است.
نجفی بر شایستگی دانش آشتیانی برای وزارت آموزش و پروش تاکید کرد و گفت : "برنامه دکتر دانش آشتیانی برای ارائه به مجلس را مشترکا نوشتیم. باورهای ما و انگاره های ما در آموزش و پرورش باید به باورهای عمومی تبدیل شود. باید یک تقسیم کار ملی برای پیشبرد برنامه های آموزش و پرورش صورت پذیرد."
وزیر اسبق آموزش و پرورش افزود : "همه ما باید کمک کنیم دکتر دانش رأی اعتماد بگیرد و در 10 ماهه باقی مانده دولت توفیقاتی بدست بیاورد."
بخشی از سخنان نجفی به دفاع از سیاست های دولت و به خصوص برجام اختصاص داشت.نجفی گفت : "بی سابقه ترین حملات نسبت به این دولت در حال انجام است و حملات و توهین هایی که امروز مستقیم به شخص رئیس جمهور می شود در تمام سال های پس از انقلاب نمونه نداشته است."
نجفی گفت که ثروت نفتی، برای ایجاد رفاه اجتماعی کافی نیست. او از ونزوئلای ورشکسته سخن گفت که هفته ای دوساعت مرزهایش را باز می کند تا شهروندانش از کشور همسایه مایحتاج خود را بخرند. از کویت و امارات گفت که با بحران اقتصادی مواجهند و در اشاره ای زیرکانه، عربستان سعودی را مثال زد که با هزار میلیارد دلار ذخیره ارزی و فروش روزانه 11 میلیون بشکه نفت ، اخیرا حقوق کارمندانش را کاهش داد.
او به معلمان توصیه کرد که : " نه تنها نسبت به مسائل آموزش و پرورش بلکه نسبت به مسائل توسعه ای داخل کشور تحلیل دقیق داشته باشند." نجفی در ادامه گفت : " همان طور که معتقدیم اساس توسعه کشور، آموزش و پرورش است، باید توجه کنیم توسعه آموزش و پرورش در دل توسعه ملی، پایدار و همه جانبه اتفاق می افتد."
نجفی به طور تلویحی از مدیران صندوق ذخیره دفاع کرد و گفت : "بیشترین حمله به دولت مربوط به صندوق ذخیره فرهنگیان است ."
این روزها برخی از رسانه های اصولگرا عنوان "اختلاس 8 هزار میلیارد تومانی در صندوق ذخیره فرهنگیان" را وسیله ای برای بازی با افکار معلمان و حمله به دولت روحانی تبدیل کرده اند . اما نجفی توضیح داد : "هشت هزار میلیارد تومانی که از آن یاد می شود عمدتا وام های بانک سرمایه است که با وثیقه متقن همراه نبوده است....این هشت هزار میلیارد تومان وام است و پولی نیست که خدای ناکرده غندالی خورده باشد یا فساد رخ داده باشد . بخش کمی از این اتفاقات مربوط به این دولت است. بنده افرادی را که وام گرفته اند را هم می شناسم و رقم ها را می دانم. هیأت مدیره صندوق اینها را به مردم بگویند و ابزاری به دست مخالفان ندهند."
نجفی در همایش این پرسش را مطرح کرد که چرا آموزش و پرورش طی سه سال اخیر نتوانسته رضایت فرهنگیان را جلب کند و سهم بیشتری از منابع مالی بگیرد؟ جواب نجفی این بود : "آموزش و پرورش موفق نبود مردم و ارکان مدیریت کشور را با خود همراه کند." و افزود : "اگر دانش آشتیانی بتواند این کار را انجام دهد، بزرگترین گام را برای حل مشکلات آموزش و پرورش برداشته است." او دانش را در مقابل آزمون بزرگی قرار داد . جذب منابع مالی غیر دولتی در آموزش و پرورش تقریبا محال است.
اگر بپذیریم رضایت فرهنگیان منوط به افزایش بودجه و اعتبارات است و اگر این فرض را بپذیریم که در سه سال گذشته دولت در حد توان و مقدورات خود به آموزش و پرورش بودجه داده و توان دولت در همین حد است ( هر دو فرض در سخنان نجفی موجود است ) ، این پرسش کلیدی مطرح است که وزیر جدید آموزش و پرورش با استفاده از چه منابعی می تواند بودجه مورد نظرش برای ایجاد رضایت مندی معلمان را تامین کند ؟
در سخنان نجفی پاسخی روشن به این سوال داده نشد. اگر به این سوال پاسخ قطعی و روشنی ندهیم ، هر وزیری چه نجفی ، چه آشتیانی و.... به سرنوشت فانی دچار و مغلوب گفتمان معیشت محور می شود.
نجفی در قسمتی از سخنان خود به بودجه سال جاری آموزش و پرورش اشاره کرد و افزود: " بودجه امسال 30 هزار میلیارد تومان است که معمولا بیش از صد در صد تخصیص می دهند. در سال 92،بودجه 14 هزار میلیارد تومان بود که اکنون بیش از دوبرابر شده است. دولت در حد توان عمل کرده است."
نجفی افزود : " وزارت بهداشت از منابع ملی سهم گرفته است."
او خواستار افزایش سهم آموزش و پرورش از "منابع ملی" شد. منابع ملی ، منابعی جدا از بودجه دولتی است. منابع ملی که تا حالا از آنها غفلت شده است کدامند ؟ نجفی به سهم یک درصدی بهداشت از "مالیات ارزش افزوده" به عنوان منابع ملی اشاره کرد ، آما آن را در مقیاس آموزش و پرورش کوچک دانست. او منبع دیگری معرفی نکرد.
موضوع استفاده از منابع ملی و تنوع بخشیدن به منابع درآمدی آموزش و پرورش از سیاست های قدیمی این وزارتخانه است ، اما عملا از حد شعار فراتر نرفته است. تغییر باورها و انگاره ها و در اولویت قرار دادن آموزش و پرورش و تقسیم کار ملی برای پیشبرد برنامه های آموزش و پرورش هم حرف های جدیدی نیستند. این حرف ها بسیار خوب است اما ظرف یکسال و دوسال و حتی در یک دوره 4 ساله تبدیل به اعتبارات قابل حصول مانند بودجه دولتی نمی شوند.
ایجاد عزم ملی ، تبدیل آموزش و پرورش به اولویت کشور ، گرفتن سهم آموزش و پرورش از دیگر دستگاه ها، استفاده از مشارکت های مردمی و... همیشه در دستور کار وزیران این وزارتخانه بوده است. بحث تنوع منابع اعتباری تا کنون به رغم تلاش وزرای قبلی، به ز کمک خیرین مدرسه ساز که سالانه بین 700 تا هزار میلیارد تومان است و انتقال 10 درصد دانش آموزان به مدارس غیر انتفاعی دستاورد مهمی در 20 سال گذشته نداشته است.
قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش استان، شهرستان ها و مناطق کشور ( اینجا ) در سال 1372 با این هدف تصویب شد تا مساله آموزش و پرورش به مساله ای فرابخشی و ملی برای همه دستگاه های دولتی و غیر دولتی و مردم تبدیل شود. اما مساله مسایل بین بخشی بدون متولی می ماند و از حد حرف و مصوبه فراتر نمی رود. تقسیم کار ملی به نفع آموزش و پرورش صرفا یک ایده است و تبدیل شدن آن به موضوعی اجرایی تقریبا غیر ممکن است.
دستگاه های دولتی و غیر دولتی به مصوبه و بخشنامه هایی که برایشان هزینه داشته باشد، اعتنایی نمی کنند. تعیین اولویت مسایل کشور هم در حد اختیارات وزیر آموزش و پرورش نیست که مثلا بتواند آموزش و پرورش را تبدیل به اولویت نظام کند. وزیر چه اهرمی برای تبدیل آموزش و پرورش به اولویت نظام در اختیار دارد؟
به یک نمونه از تقسیم کار ملی اشاره می کنم تا نشان بدهم که وزارتخانه ها و نهادهای دیگر حتی اگر الزام قانونی داشته باشند به آموزش و پرورش کمک نمی کنند.
سال 68 در دوره نخست وزیری مهندس موسوی مجلس قانونی تصویب کرد ( اینجا ) به نام "قانون تامین مسکن فرهنگیان ..." ؛ مطابق این قانون "وزارت مسکن و شهرسازی، بنیاد مسکن و کلیه دستگاههای دولتی یا تحت پوشش دولت که به نحوی از انحاء درزمینه تهیه و واگذاری زمین و احداث واحدهای مسکونی فعالیت مینمایند مکلفند در کلیه شهرها، شهرکها، بخشها و روستاهای کشور حب مور میزان40% از اراضی قابل واگذاری یا واحدها و یا مجتمعهای مسکونی را با اولویت به افراد واجد شرایط آموزش و پرورش اعم از شاغل وبازنشسته درسراسر کشور واگذار نمایند".
همه وزرای آموزش و پرورش تلاش کردند این قانون 40 درصد را اجرایی کنند ، اما زورشان نرسید.این قانون هنوز هم روی کاغذ معتبر است! این قانون حتی در دوره وزارت نجفی هم اجرا نشد.
عزم ملی و اولویت آموزش و پرورش و اعتبارات ملی خارج از بودجه دولت چیزهای قابل حصول در 6 ماه و یکسال و چهار سال ننیست. اعضای همین تشکل هایی که امروز برای دانش آشتیانی دست می زنند در مرداد 92 برای فانی دست می زدند و ممکن است 6 ماه دیگر به مخالفان سر سخت وزیر پیشنهادی تبدیل شوند !
اگر دلیل عزل فانی را آن گونه که آقای نجفی می گوید " نارضایتی" معلمان بدانیم، وزیر بعدی چگونه می تواند نارضایتی را تبدیل به رضایت کند؟ اگر عامل نارضایتی را در مسائل بودجه و حقوق و مزایا بدانیم ، در این صورت هر وزیری که بودجه مصوب و ردیف اعتباری برای حل مشکلات در اختیار نداشته باشد درمانده و دست بر سر می شود .
آقای دانش امروز می تواند با انتقاد از وضع موجود در معلمان شور ایجاد کند اما بعد از تصدی وزارت باید دست به اقدام بزند. حرف روشن دانش و حامیان او در حوزه معیشت چیست؟
عزم ملی و اولویت آموزش و پرورش و استفاده از اعتبارات ملی و تقسیم کار ملی ، قابل تبدیل به پول نیست. وزیر آینده یا باید متناسب با اعتبارات قابل حصول سال آینده یعنی چیزی در حد 35 تا 40 هزار میلیارد تومان بودجه وزارتخانه و افزایشی در حد 15 تا 20 درصد حقوق در فروردین 96 وعده بدهد . اما اگر وعده ای فراتر از این می دهد لازم است اعتبار و منبع آن را نشان دهد. مرز بین آرمانگرایی و واقع بینی این نقطه است.
معنای برنامه این است که ما بر اساس واقعیت های زمینی و عدد و رقم و آمار و اطلاعات مستند و امکانات مادی قابل حصول در مدت معینی از نقطه الف به نقطه ب برسیم. اگر یک کاندیدای وزارت به جای تکیه بر امکانات و مقدورات قابل حصول بنای کار را بر اموری مانند ایجاد عزم ملی ، اولویت دادن به آموزش و پرورش ، سمج بودن شخصی ، به حرکت در آوردن معلمان و امور ذهنی مانند اینها بگذارد ، احتمالا قادر به تحقق وعده هایش نخو اهد شد و در گرداب مشکلات غرق می شود .
برنامه ریزی متکی به داده های واقعی و امکانات قابل حصول است. فانی هم به اعتبارات و منابع غیر دولتی و صرفه جویی در هزینه ها دل بسته بود. حتی یک استاد دانشگاه را به عنوان مشاور اقتصادی خود انتخاب کرد ، اما در عمل نتوانست چنین منابعی را کشف و بهره برداری کند . تنوع بخشی به منابع از حد شعار فراتر نرفت. صرفه جویی در وزارتخانه ای که 98 درصد بودجه آن صرف پرداخت حقوق کارکنان می شود شبیه شوخی است.
فانی به مشارکت های مردمی هم دل بسته بود، اما تعدد مراکز تاثیرگذار بر آموزش و پرورش و مقاومت بدنه و فضا سازی رسانه ها طرح های او را زمین گیر کرد.
سقف انتظارات از وزیر جدید به خصوص در حوزه معیشت بالا رفته است. اغلب کسانی که از وزارت دانش حمایت می کنند انتظار دارند در همین چندماه و یا در قالب بودجه 96 ، اتفاق مهمی در حوزه معیشت و حقوق معلمان بیفتد. خیلی ها انتظار انقلابی در بودجه دولتی و افزایش حقوق معلمان را دارند. اگر سه سال طول کشید که فانی مغلوب گفتمان معیشت محور شود ، وزیر جدید در چند ماه آینده محک می خورد.
اگر قرار نیست معجزه ای یا انقلابی در آموزش و پرورش رخ دهد ، وزیر پیشنهادی در مجلس شورای اسلامی و در همایش های شورانگیز حامیانش باید به روشنی بگوید و تکرار کند که قرار نیست در بخش اعتبارات معجزه ای اتفاق بیفتد.
آقای دانش باید سقف توقعات را با امکانات در اختیار و قابل حصول متناسب کند . در غیر این صورت همه انتقادها ظرف مدت کوتاهی به خودش بر می گردد. گروه های حامی هم در کنار دست زدن برای حرف های شورانگیز و غیر اجرایی ، باید وزیر پیشنهادی را تشویق کنند که بر اساس واقعیت های آموزش و پرورش و امکانات در اختیار ، اظهار نظر کند.
نظرات بینندگان
هیچ آدابی و ترتیبی مجو
هرچه می خواهد دل تنگت بگو.
با اجرای این اصل لااقل وزیر 10 ماهه خواهند شد و دو باره همان آش و همان کاسه.برای ماندن اجرای طرح انقلابی ،لازم است.با احترام
اگراختلاف نمی افتادحمله به دولت هم نبود پس دولت مراقبت میکردتاحمله ای به اونشه.
"کسانی روکه وام گرفتند من میشناسم" بایدم بشناسی اگه شماومرتضی حاجی ومظفر..نشناسیدپس من بایدبشناسم؟
خسته نباشید
یکباره بفرمائید مدارس را به مکتب خانه های قدیمی تبدیل کنید!!!!
همکار گرامی همین تقدم اموزش بر پرورش هست که این معضلات را به سر دانش اموزان آورده
حذف پرورشی و ورزش به مثابه ی رؤیای بیداری دانش آموزان در کلاس درسه!!!!!
تلمبار کردن صرف محفوظات در ذهن خسته دانش اموز چه نتیجه ای داده ؟
ایا دانش اموزان نیاز به تخلیه خستگی ندارند!!!
جنابنجفیوهمفکران با معلم فقیر نمیشه دانشآموز
غنیتربیتکرد حالا شما هرجورخواستی ازکارها ضعیف
دفاعکنوفکرنکنکهاصلاصاحباندیشهونظردرایننهاد
نیستفقطبدون همهمعلمان مستقلمیدونندتمام
انتخابدرزدوبندسیاسیه
ما نگفتیم پول فروش نفت را بریزین جیب فرهنگیان !!!!!
اقایان دلواپس
ما میگم دروغ ؛تزویر ؛دزدی ؛وعده های تو خالی ؛تفاوت ؛وبلاخره شکاف عمیق بین دریافت ها در آ.پ و دیگر ادرات را
از میان بردارررررررررید !!!!!!!
در دولت با ایشان صحبت می کنند و نهایتا دانش آشتیانی
"قانع" می شود...! "
نه چکی زدیم ! نه چونه!
دانشی! اومد به خونه!
(هوررررررررررررا... خخخخخخخخخ )
استاد گرانقدر همکار فرهيخته جناب آقاي شيرزاد عبدالهي
به نکات ارزشمندي اشاره کرديد ، فراز فرمايش شما اين است :
" آقای دانش باید سقف توقعات را با امکانات در اختیار و قابل حصول متناسب کند . در غیر این صورت همه انتقادها ظرف مدت کوتاهی به خودش بر می گردد. گروه های حامی هم در کنار دست زدن برای حرف های شورانگیز و غیر اجرایی ، باید وزیر پیشنهادی را تشویق کنند که بر اساس واقعیت های آموزش و پرورش و امکانات در اختیار ، اظهار نظر کند. "
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
در سال ١٣٧٢ كه من و همسرم پس از آزمون و گزينش از سوي وزارت آموزش و پرورش جهت تدريس در مدرسه ايراني لندن به انگليس اعزام شديم، ايشان كه در آن زمان از طرف دولت ايران جهت تحصيل در مقطع دكترا بورس شده بود و همزمان به علت نياز مالي به تدريس رياضي در مقطع سوم راهنمايي آنجا نيز مشغول بود كه به علت عدم آشنايي ايشان با سيلابس درسي سوالات امتحاني خارج از كتاب و در حد مسايل دانشگاهي بود كه باعث زدگي دانش آموزان از مدرسه و اعتراض اولياي دانش آموزان به بنده و مدير مدرسه مي شد. به بنده كه در آن زمان معاون مدرسه و دبير زيان و مسيول تربيتي آن مدرسه و ساير مدارس ايراني بريتانيا بودم به علت انعكاس اعتراضات اوليا و مواضع انقلابيم يك در جمع كليه معلمين مدرسه فحاشي ... كرد كه بلافاصله توسط مدير مدرسه اخراج شد و سپس ايشان در آنجا هم شروع به تحريك ايرانيان مقيم لندن (معلمين، اولياي دانش آموزان و ... ) همانند اقدامات خود در فتنه ٨٨ جهت تحصن و تجمع عليه بنده و مدير مدرسه ايراني نمود كه البته با هوشياري مسيولان وقت آموزش و پرورش و سرپرست وقت مدارس ايران در اروپا ناكام ماند!
این اولین باری نیست که افرادی کاملا بیگانه با یک سازمان یا وزارتخانه معرفی می شوند همانطور که قبلا هم وقتی متاسفانه آقاي نجفي به سمت ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری منصوب شد، سه ماه بعد استعفا داد! آیا قرار است این اتفاق برای وزارت آموزش و پرورش نیز تکرار شود؟! و به راستی تا چه زمان باید شاهد اداره کشور با سعی و خطا باشيم؟!