صندوق ذخیره فرهنگیان چشم اسفندیار وزیر آموزش و پرورش است/ در شرایطی که مدیر عامل صندوق و عده دیگری بازداشت شده اند تیم حسابرسی وزیر چه می تواند بکند/چهار ماه پیش از فانی خواستم قبل از ورود نهادهای دیگر به قضیه، خودش دست به کار شود/ نوشتم مایه سرافکندگی فانی است که نهادهای نظارتی ، مسایل و تخلفات صندوق را کشف و اعلام کنند/ حالا دیگر دیر شده و ورود وزیر جدید و تیم حسابرسی اش فایده ای ندارد/ مساله صندوق ذخیره، مساله حسابرسی نیست/ در دفاتر صندوق و شرکت های تابعه ،تخلفِ حسابرسی کشف نخواهد شد/ در این گونه پرونده ها متخلفان صورت ظاهر را حفظ می کنند و کشف جرم نیازمند تحقیقات قضایی و پلیسی و جست وجوی پشت صحنه است/ تیم تحقیقاتی دانش حتما به این نتیجه می رسد که تخلفات در بانک سرمایه صورت گرفته و تخلفات صندوق بسیار جزیی در حد دزدیدن یک ریش تراش است/ اگر دانش این نتیجه را اعلام کند خواهند گفت که دستش با متخلفان توی یک کاسه است/ ریختهگران که خود جزو سهامداران بانک سرمایه است، حدود هزار میلیارد تومان به بانک بدهکار است/ در شرایطی که بانک برای یک وام دو میلیون تومانی دو تا ضامن می خواهد چگونه عده ای وام های چند صد میلیاردی گرفته اند و خورده اند و پس نمی دهند/ گردن کلفتها زمین یا کارخانه ای که ارزش واقعی آن ده میلیارد است با زد وبند و رشوه به عنوان وثیقه یک وام صد یا دویست میلیاردی به بانک قالب کرده اند/ در همین دولت چند ضمانتنامه بانکی به ارزش 440 میلیارد تومان به نفع افرادی صادر شده که دو میلیون تومان هم سرمایه ندارند/ صندوق ذخیره فرهنگیان با این بافت ، مستعد فساد است و هر وزیری را لکه دار می کند/ عده ای می خواهند دانش را درگیر صندوق کنند به او می گویند اینها را بردار و دوستان ما را بگذار همه چیز درست می شود/ یک راهحل انحلال صندوق وفق ماده ۲۴ اساسنامه پس از پایان مسائل قضایی و بازگرداندن حق و حقوق از دست رفته اعضا است/ سهم پرداختی دولت به صندوق را می توان به شکل دیگری برای فرهنگیان هزینه کرد یا نقدی به حساب آنها واریز کرد
دانش آشتیانی گفت : "اولویت بنده رسیدگی به صندوق ذخیره فرهنگیان است." دانش افزود: "تیمی را تعیین کرده ام و این تیم از روز گذشته شروع به بررسی گزارش حسابرسی شرکت های مختلف وابسته به صندوق ذخیره کرده است." آقای دانش وعده داده است که به زودی نتایج اقدامات اعلام می شود. این خبر انتظاراتی و توقعاتی را در اعضای صندوق و همه کسانی که خبر اختلاس یا معوقات بانکی 8 هزار میلیارد تومانی را شنیده اند، ایجاد می کند و معلوم نیست که گزارش این تیم حسابرسی به عنوان فصل الخطاب از سوی منتقدان پذیرفته شود. این اقدام باید حداقل 4 ماه پیش از سوی وزیر سابق و هیات امنا صورت می گرفت. الان دیر شده و ورود آقای دانش به این پرونده ممکن است به تعبیر مَثَل آش نخورده و دهن سوخته ! به زیان دانش تمام شود
18 تیرماه 95 در یادداشتی با عنوان "بیانیه رییس جمهور جایی برای مماشات با متخلفان باقی نگذاشته است" ( اینجا ) نوشتم : صندوق ذخیره فرهنگیان پاشنه آشیل این وزارتخانه است. بافت سازمانی و تو در توی این صندوق آن را به مکانی مناسب برای رشد فساد تبدیل کرده است....از آقای علی اصغر فانی تقاضا می کنم در اجرای دستور رییس جمهور ( در مورد بررسی حقوق های نجومی ) هیاتی مستقل و غیر سیاسی و غیرجناحی برای بررسی حقوق و مزایا و پاداش و امتیازاتی مانند وام های کم بهره مدیران عامل و اعضای هیات مدیره شرکت های زیر مجموعه و مشاوران اقتصادی و نیز اعضای اصلی هیات مدیره و مدیر عامل و میزان حق الجلسات اعضای هیات امنا تشکیل دهد و نتیجه را ظرف مدت یک هفته با شفافیت و جزییات اعلام کند."
در ادامه هشدار دادم : "اگر نهادهای نظارتی خارج از آموزش و پرورش وارد ماجرا شوند و احیانا تخلفی کشف کنند و یا اینکه فردی در داخل مجموعه به دلایل سیاسی و یا هر دلیل دیگری مجموعه ای از اسناد تخلفات صندوق را منتشر کند منجر به بحرانی می شود که تحمل آن فوق طاقت آموزش و پرورش است. " در همان یادداشت نوشتم : "برای آقای فانی مایه سرافکندگی است که بعد از بیانیه رییس جمهور منتظر بنشیند تا نهادهای نظارتی متمایل به جناح مخالف دولت ، مسایل و تخلفات صندوق را کشف و اعلام کنند. آقای فانی باید رودربایستی و تردید را کنار بگذارد و دنبال داستان را بگیرد."
متاسفانه این توصیه ها شنیده نشد و بعد از چهار ماه، مدیر عامل صندوق و عده دیگری بازداشت شدند و آقای فانی در آخرین روز وزارتش قبل از برکناری ، جانشین آقای غندالی را معرفی کرد.
حالا که دیگر طشت رسوایی صندوق از بام افتاده و قوه قضاییه وارد ماجرا شده و چندین نفر به شمول مدیر عامل صندوق بازداشت شده اند و در رسانه های اصولگرا صحبت از اختلاس است و دولت می گوید اختلاس نیست و معوقات میلیاردی است ، آقای دانش می خواهد وارد ماجرا شود و هیاتی را برای حسابرسی مامور کرده است. درحالی که مساله صندوق ذخیره، اصلا حسابرسی نیست. صندوق هم اکنون "حسابرس" دارد و مطمئن هستم که در دفاتر صندوق و شرکت های تابعه ،تخلف حسابرسی کشف نخواهد شد. بعد از یک ماه آقای دانش بر اساس گزارشی که دریافت می کند باید اعلام کند که در صندوق تخلف مهمی صورت نگرفته است ، در شرایط بازداشت مدیر عامل صندوق ، این سخن چه تاثیری خواهد داشت؟ تنها تاثیرش این است که گفته شود آقای دانش هم از افراد متخلف که پول معلمان را خورده اند حمایت می کند!
یک احتمال بسیار بعید این است که وزیر آموزش و پرورش وقوع تخلفات چند صد یا چند هزار میلیاردی در صندوق را اعلام کند. گفتم "بسیار بعید است" زیرا تیم آقای دانش قطعا یک هیات اداری و با ابزار اداری است. آنها با افراد مصاحبه می کنند. دفاتر مالی و اسناد رسمی را می بینند . لیست دارایی ها را کنترل می کنند. حتی اگر میلیاردها تومان تخلف شده باشد در اسناد رسمی منعکس نمی شود. اظهارات افراد هم اگر با سند همراه نباشد ارزشی ندارد. در این گونه ماجراها متخلفان صورت ظاهر را حفظ می کنند و کشف جرم نیازمند تحقیقات قضایی و پلیسی و جست وجوی پشت صحنه ماجراهای مالی است. تیم اداری آقای دانش چنین اختیاری ندارد. بنابراین این تیم یا به این نتیجه می رسد که اساسا تخلفی صورت نگرفته یا وقوع تخلفاتی جزیی را در شرکت های تحت کنترل اعلام خواهد کرد که اگر وزیر آنها را اعلام کند سوژه طنز رسانه ها و معلمان می شود.
روایتی که نهایتا تیم دانش به آن می رسد همان است که مرتضی حاجی عضو هیات امنای صندوق و محمد علی نجفی و دیگر افراد نزدیک به دولت و حتی شخص رییس جمهور و معاون اول رییس جمهور گفتند. یعنی مساله معوقات بانک سرمایه است. مرتضی حاجی در "همایش همدلی شورای هماهنگی تشکلهای فرهنگیان با دکتر دانش آشتیانی " ( اینجا ) می گوید : " بانک سرمایه 4800 میلیارد تومان معوقه بانکی دارد که 3500 میلیارد تومانش مربوط به زیر 10 نفر است." 45 درصد سهام این بانک متعلق به صندوق ذخیره فرهنگیان است. 1700 میلیارد این بدهی با ملک تهاتر شده است . می ماند 3100 میلیارد تومان . از این 3100 میلیارد تومان ، 45 درصدش سهم صندوق می شود . آقای ریختهگران که خود جزو سهامداران بانک سرمایه است، حدود هزار میلیارد تومان بدهکار است " به گفته حاجی ، حتی نحوه سهامدار شدن ایشان هم زیر سوال است!
اما روایت سیاسی اصولگرایان ساده تر و عامه پسندتر است : " 8 هزار میلیارد تومان از دارایی های صندوق اختلاس شده است." در شرایطی که به قول اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور در مراسم معارفه دانش آشتیانی، " فساد مثل موریانه در همه سطوح کشور ورود پیدا کرده است." برای یک شهروند عادی عضو صندوق یا غیر عضو تفاوت مفهوم اقتصادی و فنی اختلاس و معوقه بانکی مشکلی را حل نمی کند. برخی معلمان می پرسند در شرایطی که بانک برای یک وام دو میلیون تومانی دو تا ضامن می خواهد و مقررات سفت و سختی در زمینه دادن وام و دیرکرد دارد چگونه عده ای وام های چند صد میلیاردی گرفته اند و خورده اند و پس نمی دهند ؟ جواب ساده است : سیستم بانکی کشور فاسد است و با رشوه می توان مقررات را دور زد.
یک وام گیرنده ، زمین یا کارخانه ای که ارزش واقعی آن ده میلیارد است با زد وبند و رشوه و خرید کارشناس و زییس بانک به عنوان وثیقه یک وام صد یا دویست میلیاردی به بانک قالب می کند. یک عده از همین گردن کلفت ها با زد وبند از بانک ها ضمانت نامه بانکی می گیرند . مرتضی حاجی می گوید : " در همین دولت چند ضمانتنامه بانکی صادر شده که 440 میلیارد تومان ارزش این ضمانتنامه هاست. ... این ضمانتنامهها به نفع چند شرکت یا افرادی صادر شده که دو میلیون تومان هم سرمایه ندارند، قطعا عوامل پشت پردهای وجود دارد که خیلی هم پیدا کردن این عوامل سخت نیست." جهانگیری معوقات بانکی را 100 هزار میلیارد تومان اعلام کرد و توپ را توی زمین قوه قضاییه پرت کرد و گفت : "یک لیست 575 نفری از افرادی که از پرداخت معوقات خود سر باز زده اند در اختیار رئیس قوه قضائیه گذاشته ایم."
حالا فرض کنیم تیم آقای دانش بعد از دو هفته به این نتیجه برسند که درصندوق تخلفی صورت نگرفته و تخلفات مربط به بانک سرمایه است و ریالی از صندوق خارج نشده است. در شرایطی که مدیر عامل صندوق زندانی است بیان این گزارش از سوی وزیر چه تاثیری بر افکار عمومی می گذارد؟
عده زیادی خواهند گفت که کارد دسته خودش را نمی برد! آقای دانش که مدخلیتی در امور صندوق نداشته است به عنوان همدست و یا حامی متخلفان معرفی می شود و در سیبل تهمت ها و تهاجمات قرار می گیرد. دانش نباید اعتبار خود را خرج صندوق ذخیره فرهنگیان کند. فرقی نمی کند مدیر عامل این صندوق چه کسی باشد. صندوق ذخیره فرهنگیان با این بافت ، مستعد فساد است. الان عده ای برای منافع خودشان ممکن است دانش را درگیر صندوق کنند وبه او پیشنهاد بدهند آدم ها را عوض کن و دوستان ما را توی صندوق بگذار تا همه چیز درست شود.
اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور گفت : "آموزش و پرورش باید ابتدا آسیب شناسی از نظام مدیریتی حاکم در این بنگاه داشته باشد و نظام دقیقی بر آن مستقر کند تا کنترل، حسابرسی، نظارت و پاسخ گویی داشته باشد." این حرف درستی است. اما تغییر ساختار و بافتار صندوق بسیار مشکل است. صندوق قرار بوده که مکمل صندوق بازنشستگی باشد. اما بر خلاف قانون ماموریت های دیگری به آن واگذار شده است. این موسسه در دوره بعد از جنگ که تب شرکتهای مضاربهای خصوصی از یک طرف و درآمدزا کردن نهادها و وزارتخانهها مورد اقبال بود تاسیس شد. شرکتهای مضاربهای خصوصی اغلب خسارت فراوانی به مشتریان خود زدند. در بخش دولتی هم معلوم شد که شرکتداری و فعالیت اقتصادی وزارتخانهها هم برای اقتصاد ملی زیانآور است و هم ایجاد فساد و رانت میکند و این فعالیت ها تا حدودی متوقف شده است. اما فعالیت صندوق ذخیره به خاطر ساختار به ظاهر غیر دولتی خود ادامه داشته است.
دو پیشنهاد درباره صندوق مطرح است یکی از پیشنهادها، غیرمتمرکز و استانی کردن صندوق است که البته مشکل را به طور ریشه ای حل نمی کند. راهحل دیگر انحلال وفق ماده ۲۴ اساسنامه صندوق پس از پایان مسائل قضایی و بازگرداندن حق و حقوق از دست رفته اعضاست.
برای انحلال کافی است که مجلس تبصره ۶۳ را در قانون برنامه پنجم تصویب نکند. تنها مزیت عضویت در صندوق بهره مند شدن از سهم دولت است. (دولت معادل مبلغ پرداختی عضو، به صندوق واریز میکند) سهم دولت را می توان به شکل دیگری برای فرهنگیان هزینه کرد مثلا با آن دولت یک بیمه تکمیلی قوی و پایدار برای فرهنگیان بخرد. یا تحت عنوان دیگری نقدا به آنها بپردازد.
ادامه کار صندوقی هم که اعضای آن ناراضی هستند و هم مانند باتلاق هر وزیری را به کام خود می کشد و صرفا محلی برای رانت خواری عده ای شده است توجیهی ندارد.
نظرات بینندگان
تفاوت ایران با کشورهای پیشرفته اروپایی در حقیقت در نحوه تفکر و مدیریت آن است که اونها با کمترین ذخایر انرژی تدبیل به کشور پیشرفته شدندما با داشتن انبوده ذخایر نفت و گاز کشوری فقیر هستیم البته وقتی رئیس دولت منکر فساد در این صندوق است و با جکله وام و معوقات قصد فرار روبه جلو دارد پی گیری قضیه این صندوق تو سط آشتیانی فیلم بازی کردن وی است البته حالا وزیر جدید پی گیر قضیه صندوق باشد چون اگر پیگیر نباشد همه انتقاد می گنند که چرا پیگیر نیست اما بهتر ایت انرژی و توان خود را مصروف افزایش حقوق فرهنگیان کند
سیاست هویچ و چماق در مورد معلمان خوب اجرایی شد.
غندالی, [۱۶.۰۹.۱۶ ۰۰:۳۶]
درجه ای وحشتناک تر و هولناک تر
از "نفهمی" هم وجود دارد،
و آن "بدفهمی" است...
نفهمی را با آموزش می توان درمان کرد...
اما بدفهمی علاج ناپذیر است...
غندالی, [۱۶.۰۹.۱۶ ۰۰:۳۸]
سلام نه خانم بنده ونه فرزندان بنده هيچكدام در صندوق شاغل نبوده
غندالی, [۱۶.۰۹.۱۶ ۰۰:۳۸]
ونيستند خدا به داد تهمت زنندگان برسد
این عین پیام ایشان قبل از دستگیری است .که متاسفانه صدای معلم ان را چاپ نکرد
استاد گرانقدر جناب آقاي شيرزاد عبدالهي تحليل عميقي ارائه نموده ايد .
در اين مقاله شاهد لينک ˏتذکرات قبلي دلسوزانه و کارشناسانه شما به دکتر فاني مي باشيم .
در اين مقاله ارزشمند حضرتعالي به دانش آشتياني و جامعه فرهنگيان فرهيخته از چالش بزرگ صندوق ذخيره فرهنگيان که تو در تو ومستعد فساد مي باشد سخن گفته ايد .
به نقل از جهانگيري ، مرتضي حاجي و ... از100 هزار ميليارد تومان معوقات بانکي در مقابل 8 هزار ميليارد تومان معوقات بانک سرمايه و فساد سيستم بانکي سخن به ميان آورده ايد .
ازقول جهانگيري فرموده ايد :
اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهور گفت : "آموزش و پرورش باید ابتدا آسیب شناسی از نظام مدیریتی حاکم در این بنگاه داشته باشد و نظام دقیقی بر آن مستقر کند تا کنترل، حسابرسی، نظارت و پاسخ گویی داشته باشد."
ولي بلافاصله بعد مي فرماييد :
این حرف درستی است.
نظر ادامه دارد.
اما تغییر ساختار و بافتار صندوق بسیار مشکل است.صندوق قرار بوده که مکمل صندوق بازنشستگی باشد. اما بر خلاف قانون ماموریت های دیگری به آن واگذار شده است. این موسسه در دوره بعد از جنگ که تب شرکتهای مضاربهای خصوصی از یک طرف و درآمدزا کردن نهادها و وزارتخانهها مورد اقبال بود تاسیس شد. شرکتهای مضاربهای خصوصی اغلب خسارت فراوانی به مشتریان خود زدند. در بخش دولتی هم معلوم شد که شرکتداری و فعالیت اقتصادی وزارتخانهها هم برای اقتصاد ملی زیانآور است و هم ایجاد فساد و رانت میکند و این فعالیت ها تا حدودی متوقف شده است. اما فعالیت صندوق ذخیره به خاطر ساختار به ظاهر غیر دولتی خود ادامه داشته است.
در پايان دو پيشنهاد اداره غير متمرکز و انحلال صندوق ذخيره فرهنگيان را مطرح مي نماييد و مي فرماييد :
سهم دولت را می توان به شکل دیگری برای فرهنگیان هزینه کرد.
نظر ادامه دارد.
همانطور که حضرتعالي اشاره فرموده ايد : در تبصره 63 از برنامه دوم توسعه آمده است :
" تبصره 63
وزارت آموزش و پرورش موظف است نسبت به تأسيس صندوق ذخيره فرهنگيان اقدام نمايد ، فرهنگيان مي توانند ماهانه حداکثر تا مبلغ پنج درصد (5%) حقوق و مزاياي خود را به حساب صندوق واريز نمايند .
دولت موظف است همه ساله معادل مبلغ فوق را به همين منظور در بودجه سالانه منظور مي گردد ،
به صندوق مزبور واريز نمايد . سهم الشر که فرهنگيان در هنگام بازنشستگي و از کار افتادگي و يا خريدي به آنان و در صورت فوت به وراث انها مسترد مي گردند . "
در حال حاضر برخي از دولت ها به صندوق ذخيره فرهنگيان ( به سهام داران اين صندوق بدهکار مي باشند .)
بعد از انحلال صندوق ذخيره فرهنگيان، سهام داران با چه مکانيزمي مي تواند سهم امروز و بدهي معوق گذشته خود را از دولت ها دريافت نمايند .
نظر ادامه دارد.
اينجانب با وجود آنکه عضو صندوق ذخيره فرهنگيان نمي باشم ولي به شدت مخالف انحلال اين صندوق مي باشم. و پيشنهاد مي کنم کارشناسان با مطالعه بر روي تجربيات صندوق هاي مشابه داخلي و خارجي راهکار اصلاح را دنبال کند.
ضمن ياد آوري پيشنهاد سازمان معلمان ايران شوراي منطقه شش تهران در رابطه با صندوق ذخيره فرهنگيان :
" با توجه به تبصره ماده 8-13 اساسنامه صندوق ذخيره فرهنگيان : "" هيأت امنا مي تواند براي تدوين سياست ها و خط مشي هاي ميان مدت و بلند مدت موسسه و نيز ساير اموري که لازم مي داند شوراي سياست گذاري تشکيل دهد . تعداد اعضاء وظايف و اختيارات آن شورا مطابق دستور العملي خواهد بود که به تصويب هيأت امنا مي رسد . " در سايه همدلي ، تعامل ، همفکري بين تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش با مسئولين صندوق ذخيره فرهنگيان ، برنامه ريزي مشترکي صورت بگيرد . "
نظر ادامه دارد.
"کليه تشکل هاي مدني فعال در آموزش و پرورش ضمن حفظ مواضع تشکيلاتي خود هرچه سريع تر کارگروه صندوق ذخيره خود را تشکيل و به عبدي معرفي نمايند ."
"اين کار گروه هاي در تعامل با نماينده و يا نمايندگانˏ هيئت امنا صندوق ذخيره فرهنگيان ، آئين نامه و دستور العمل شوراي سياست گذاري را تنظيم نمايند ."
"اولين شوراي سياست گذاري صندوق ذخيره فرهنگيان با حضور نمايندگان تشکل هاي فرهنگيان و نمايندگان صندوق به صورت پايدار تشکيل شود ."
"سياست هيئت امنا ناپايدارتر است زيرا با تغيير دولت ها ممکن است سياست ها به سرعت تغيير کند ولي سياست تشکل ها پايدارتر هستند و تغیيرات کندتر و با شيب ملايم تر انجام مي شود . "
نظر ادامه دارد.
به دانش آشتياني پيشنهاد بدهيم که همانطور که جهانگيري مي فرمايند :
"آموزش و پرورش باید ابتدا آسیب شناسی از نظام مدیریتی حاکم در این بنگاه داشته باشد و نظام دقیقی بر آن مستقر کند تا کنترل، حسابرسی، نظارت و پاسخ گویی داشته باشد."
دانش آشتياني بايد در تعامل با تشکل هاي مدني و رسانه ها و متخصصين دولتي و کميسيون هاي تخصصي مجلس و... راه حلي براي اصلاح ساختار صندوق ذخيره فرهنگيان ارائه نمايد تا چشم اسفنديار هم اصلاح شود .
با تقديم شايسته ترين احترامات ارادتمند شما شهسوارزاده
درود بر شما که اولین نور را به تاریک خانه اشباح انداختید
زیر مجموعه های صندوق را به دقت زیر نظر داشته باشید