بیایید و با مردم ایران کمی صادق باشید ، بودجه تجهیز کتاب خانه مدارس در ایران صفر است/ دانش آموز بینوای مناطق محروم ، هیچ کتابی را در مدرسه و اطراف روستا و چندکیلومتر بالاتر و پان تر درمنطقه و بخش نمی یابد/ شما بزرگان ،بودجه های کلان را برای نهادها و موسسات غیرمسئول درکار فرهنگ سازی تصویب می کنید/ در هفته ی کتاب و کتاب خوانی ،تضاد ِبین گفتار و کردار، مسئولان تصمیم گیرنده در حوزه های مختلف فرهنگی ، به ویژه در آموزش و پرورش موضوعی نیست که بتوان ساده و با بی تفاوتی از کنار آن گذشت / هنوز عده ای در فهم و اهمیت آموزش ابتدایی به عنوان شالوده و زیر بنای پرورش شخصیت ناتوانند/ با ژست های مردم پسند سعی در موجه جلوه دادن عملکرد خود دارند/ تقریبا میانگین تعداد کتاب های کتابخانه مدرسه روستا، کمتر از 10 جلد کتاب مندرس است و آنگاه بودجه ها را در اختیار نهادهای شبه فرهنگی ! قرار می دهند که عملکرد آنها سودی به حال فرهنگ ندارد/ مدرسه ما یکی از مدارس روستایی چند پایه است که با وجود مستعد بودن دانش آموزان علاقه مندش و با وجود گذشت 40 سال از تاسیس آن، حتی یک جلد کتاب غیردرسی در قفسه ، به خود ندیده است/ تبلیغ کتاب خوانی بدون اختصاص بودجه به آموزش و پرورش یک تزویر است/ دانش آموزان مهربان و پرمهر پایه نهم مجتمع آموزشی غیرانتفاعی سوده در منطقه 2 تهران نیز تعدادی کتاب ، برای همدلی با دانش آموزان محروم ما ،در روستای استان فارس بخش جره –بالاده ، هدیه دادند/ یکی از عوامل مهم در بی رمقی و بی انگیزگی ایرانیان در مطالعه، به نحوه آموزش آنان در سازمان عریض و طویل آموزش وپرورش برمی گردد/ برای نظام اصلی تعلیم وتربیت و فرهنگ یعنی آموزش وپرورش نگاهی نو نه ازسرتفنن و یا رفع تکلیف ویا ابزاری و کوتاه مدت وکوته بینانه بلکه ازسر درد و مسئولیت خطیر انسان سازی و مأمن و بستر توسعه بیفکنیم ....
وزیر محترم آموزش و پرورش
با سلام
24 خرداد ماه 92 مردم ایران در آن جو خاص انتخاباتی در یک اقدام غیر منتظره به آقای روحانی رای دادند و بیشتر خواسته آنان تغییرات در سطح گسترده بود.
روحانی بعد از روی کارآمدن دست به اقداماتی زد که با سدی چون مجلس نهم روبه رو شد و چند وزیر را به مجلس معرفی نمود که با رای منفی نمایندگان مواجه گردید .
در نهایت فانی سالخورده و ناتوان را به ما تحمیل کردند !
در سه سال گذشته معلمان بارها نارضایتی خود را رسما در تجمعات و طی نامه های متعددی به گوش دولت مردان رساندند که متاسفانه گوش شنوایی وجود نداشت .
بعد از روی کار آمدن مجلس دهم جامعه فرهنگیان کشور انتظار تغییر سریع تر را داشتند که باز هم به دلایل نامعلوم این کار صورت نگرفت تا زمانی که مشکلات و اختلاس صندوق ذخیره لوث شد .
روحانی به خاطر جلب توجه فرهنگیان در انتخابات آتی مجبور به فنای فانی شد و وزیری جوان تر و خوشفکر را به مجلس معرفی نمود و خوشبختانه مجلس هم به ندای دولت پاسخ مثبت داد.
حال مشاهده می کنیم وزیر جدید دست به تغییراتی در وزارت زده و افراد وابسته به دولت قبل را از سمت های حساس خلع نموده است .
بعد از انتخابات ریاست جمهوری ، مدیرکل یزد هم تغییر نمود و آقای شیرزاد به عنوان مدیر کل جدید دولت تدبیر انتخاب شد .
توقع براین بود با وجود تشکیل دولت تدبیر و امید ، مدیر کل هم حداقل انتظارات طرفداران دولت را برآورد کند ؛ امری که برای همه تبدیل به رویا شد و متاسفانه اکثر پست های کلیدی یا تغییر نکردند و یا اگر تغییر کردند سعی شد افرادی جایگزین بشوند که وابستگی آنها به مخالفین این دولت نزدیک تر باشد تا به هواداران دولت جز درموارد جزیی که افرادی از دولت انتخاب شدند.
تا به حال ما با وزیر محافظه کار و ترسویی روبه رو بودیم که به مدیرانش تحمیل می کرد زیاد به سمت و سوی حامیان دولت نروند و اجازه بدهند او آرام مدیریت کند .
حالا وزیر جدید و از حامیان جدی دولت اصلاحات و تدبیر به روی کار آمده است ؛ آیا بازهم مدیران یزد به محافظه کاری و به نوعی باند بازی خود ادامه می دهند یا اجازه می دهند چرخه مدیریت از بین دوستان و هواداران خودشان و محافظه کاران تندرو فراتر برود و افرادی بیایند که باعث بشوند معلمان بار دیگر با دولت تدبیر آشتی کنند یا همین سردی و ناامیدی تا پایان دولت ادامه داشته باشد .
حال باید منتظر باشیم تا ببینیم آیا ضرورت تغییر در اداره کل یزد هم مورد نیاز هست یا خیر ؟
آیا بالاخره استاندار یزد حرف دل معلمان را خواهد شنید یا خیر....
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
این باند در استان های تهران، فارس، بوشهر ،یزد، هرمزگان و برخی استان های کشور فعال بود/ از مخفیگاه متهمان مهر جعلی آموزش و پرورش کشف و ضبط شد/ جاعلان مدرک دیپلم و مدارک مهارت های سازمان آموزش فنی و حرفه ای صادر می کردند/ برخی از مسؤولین مدارس آموزش پرورش در صدور و مهر و امضای مدارک جعلی همکاری می کردند/ جاعلین نمرات شبیه سازی شده هر درس را در سیستم ثبت نمرات دانا که به سیستم امین تغییر نام یافته است، وارد می کردند/ سر شبکه باند با دائرکردن موسسه رسمی آموزشی ، مبالغ کلان از ثبت نام کنندگان اخذ می کرد/ مبلغ دریافتی در یک مقطع زمانی بالغ بر سه میلیارد تومان بود / جاعلان در ازای هر پرونده بین سه و نیم تا شش میلیون تومان دریافت می کردند/ مشخصات 1639 نفر از افراد متقاضی مدارک جعلی، معرفین آنها و مبالغ اخذ شده در هارد کامپیوتر باند کشف شده است/ سر شبکه باند از طریق یکی از عوامل خود در اداره آموزش و پرورش شهرستان میناب، تأیید نهایی مدارک صادره را اخذ میکرده است / اعضای باند از سال 1392 تاکنون مبلغ چهار میلیارد و چهارصد میلیون تومان از متقاضیان مدارک جعلی اخذ کرده اند
گروه استان ها و شهرستان ها/
در پی انتشار نخستین نامه « جمعی از فرهنگیان و معلمان استان لرستان » ( این جا ) ؛ اداره کل آموزش و پرورش این استان اقدام به ارسال جوابیه ای برای صدای معلم کرد . ( این جا )
اکنون « جمعی از فرهنگیان و معلمان بروجرد لرستان » با ارسال جوابیه زیر ، ضمن پاسخ به آن آمادگی خود را برای اثبات اظهارات یاد شده به همراه ارائه استاد و مدارک اعلام نموده اند
کتاب نمی خوانیم/ تیراژ کتاب به 200 نسخه رسیده است/ این جملات ترجیح بندهایی است تکراری که هم مسوولان می گویند و هم مردم/ به راستي هيچ انديشيده ايم كه فرهنگ در اين سرزمين چه وضعيتي دارد/ مگر نه اين است كه پيشرفت يك جامعه بدون توسعه فرهنگي غيرممكن است/ میزان دانشجویان از یک میلیون فراتر رفته و تعداد دانش آموزان بیش از 14 میلیون نفر یعنی 14 برابر جمعیت امارات می باشد؛ در حالی که در خوش بینانه ترین صورت تیراز کتاب از 1500 نسخه فراتر نمی رود! و تیراژ مطبوعات به کمتر از 10 هزار نسخه رسیده است/ در ممالكي كه سرعت اينترنت شان چند صد برابر! سرعت لاك پشتي ماست، تيراژ كتاب هايشان چندين ده برابر كتاب هاي ماست/ مهمترین مساله و معضل فرهنگ جامعه امروز ايران و علت تيراژ حداکثر1000 نسخه اي كتاب هايش! آناني هستند (با در نظر گرفتن برخي استثناها) كه در اين سال ها مسوولیت فرهنگی را پذیرفته در حالی که شایستگی این مسوولیت عظیم را نداشته و ندارند و فرهنگ را دچار سیاست زدگی، روزمرگی، حاشیه زدگی و سطحی نگری نمودند/ تنها خبرنگاری بودم که کتابی داشته و آن را به نهاد کتابخانه ها ارایه نمودم/ امید است مسوولان حوزه کتاب و کتاب خوانی از نمایش ها و شوهای فرهنگی که هیچ تاثیری بر حوزه کتاب و کتاب خوانی کشور نداشته ،بپرهیزند و حوزه کتاب و کتاب خوانی را به مردانی از جنس فرهنگ و هنر بسپارند
آن قدر خلق خانم معلم تنگ است که کسی جرات سوال ندارد/ من دیگر از دست شما خسته شدهام و زحمت کشیدن برای شما فایدهای ندارد/ اینها در مدرسهای اتفاق میافتد که میانگین معدل سوم تجربی نهایی در حد 19 است/ صورت آقا معلم آن چنان از عصبانیت، برافروخته است که معاون جرات پادرمیانی ندارد/ واقعا چرا بعضی از معلمان از تدریس خود لذت نمیبرند و مدرسه و دانشآموز را دوست ندارند؟ چرا برخی معلمان تا حال لبخندی یا تبسمی را به بچهها هدیه نداده اند/ بعد از دو سال آقای ..... در کلاس ما لبخند زد/ چیزی بین تبسم و لبخند بود/ می دانم مقوله معیشت بسیار مهم است اما بیاییم در این قضیه آن را فراموش کنیم چرا که لااقل دو مثال اولی آن دو خانم اگر مشکل معیشت داشتند طبیعتا نمیتوانستند ماشین در حد 100 میلیون تومان به بالا سوار شوند/ هر زنگ تدریس میتواند یک خاطره باشد. بچهها چشمشان به چشم و دهان ما دوخته شده است. با کج خلقی ما انرزی منفی میگیرند و براخلاقی را یاد میگیرند/ این دانشآموز فردا میخواهد به شکنجهگاه برود یا مدرسه/ این هنر معلمی است که به مقتضیای شرایط عمل کند/ ما که میتوانیم با خوشخلقی و مهربانی، انرژی مثبت به خودمان و بچهها بدهیم چرا آن را از خود و دیگران دریغ میکنیم