صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه گزارش/

دوشنبه 23 دی دومین نشست علمی – تخصصی با عنوان " ایدئولوژی و برنامه درسی " با برنامه ریزی و همت پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی ایران و انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران برگزار گردید .

اعضای میزگرد دکتر مقصود فراستخواه عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی ؛ دکتر اسدالله مرادی عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان ؛ دکتر نادر سلسبیلی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ؛ دکتر رضا ملایی رئیس حوزه یادگیری معارف و قرآن سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی و دکتر محمد حسنی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش بودند .

مدیریت این نشست را دکتر سیدمحمد حسین حسینی پژوهشگر مطالعات آموزش و پرورش بر عهده داشت .

این نشست در مجموع بیش از 3  ساعت به طول انجامید و در پایان پرسش و پاسخ بین حاضران و سخنرانان برگزار گردید .

« صدای معلم » در این بخش ، سخنان دکتر اسدالله مرادی عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان را به صورت کامل منتشر می کند .

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

ایدئولوژی در آموزش و پرورش و تحلیل رفتارهای ایدئولوژیک و سخنان مقصود فراستخواه

امروز دوشنبه 23 دی دومین نشست علمی – تخصصی با عنوان " ایدئولوژی و برنامه درسی " با برنامه ریزی و همت پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی ایران و انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران برگزار گردید .

اعضای میزگرد دکتر مقصود فراستخواه عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی ؛ دکتر اسدالله مرادی عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان ؛ دکتر نادر سلسبیلی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ؛ دکتر رضا ملایی رئیس حوزه یادگیری معارف و قرآن سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی و دکتر محمد حسنی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش بودند .

مدیریت این نشست را دکتر سیدمحمد حسین حسینی پژوهشگر مطالعات آموزش و پرورش بر عهده داشت .

این نشست در مجموع بیش از 3  ساعت به طول انجامید و در پایان پرسش و پاسخ بین حاضران و سخنرانان برگزار گردید .

سلسبیلی سخن خود را با عرض تسلیت به مناسبت سقوط هواپیما آغاز کرده و گفت : ابتدا صحبتم را شروع می کنم با  اظهار تاسف از نابخردی ها ، ندانم کاری ها و پنهان کاری ها و این ها ممکن است متاثر از جنبه های ایدئولوژیک باشند .

یکی از حاضران جلسه گفت که چندین بار تذکر داده شده که پنهان کاری نبوده است .

این اعتراض با واکنش دیگران رو به رو شد .

سلسبیلی پاسخ داد که هر کسی می تواند احساسش را بیان کند و احساس من هم این است .

فراستخواه گفت :

من تصورم از برنامه درسی این است که آن را پلت فرم اجتماعی و یک پروتکل اجتماعی می دانم که قرار است در آن فرصت های یادگیری ایجاد و تولید شود و برای عموم توزیع گردد .

عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی در توصیف ایدئولوژی حاکم بر برنامه درسی به بیان ویژگی های آن پرداخت .

برخی از این ویژگی ها عبارتند از : ضد صلح جهانی ، مرد سالار و ضد زن ، دولت سالار ، نخبه گرا بوده و برای تفکر انتقادی اهمیتی قائل نیست ، بازتولید اجتماعی و فرهنگی داشته و بسیار آشفته است .

این ایدئولوژی ضد میراث معنوی انسان هم هست .

ایدئولوژی در آموزش و پرورش و تحلیل رفتارهای ایدئولوژیک و سخنان مقصود فراستخواه

فراستخواه در بخش پاسخ به پرسش ها گفت :

من تصور ذات باور از ایدئولوژیک ندارم . ایدئولوژی در همه ماها می تواند رفتار ایدئولوژیک تولید کند . ما باید کردارهای ایدئولوژیک خود را تحلیل کنیم ، ما باید زبان ایدئولوژیک خود را تحلیل کنیم منتهی خشن ترین شکل کردار ایدئولوژیک در قالب یک ساختار خشن  به شکل یک خشونت نمادین در آموزش و پرورش ما از سوی یک حاکمیت سیطره پیدا کرده است و این به آن معنا نیست که ایدئولوژی فقط در آن جاست .

فقط به معنای هابزی کلمه در آن لویاتان هست .

ایدئولوژی در همه ما هست .

هر صدای بلندی که در ما می خواهد معرفت کاذب ایجاد کند ایدئولوژی گریبانش را گرفته است .

این فراستخواه هم باشد باید نقد کند . من باید خودم را نقد کنم و مرتبا کردارهای ایدولوژیک خودم را .

« صدای معلم » لازم می داند از تغییر رویکرد علی ذوعلم رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در جهت دعوت از اندیشه ها و سلایق مختلف فکری در نشست های " بزم اندیشه " که همواره مورد انتقاد این رسانه بوده است ؛ تشکر و قدردانی نماید .

امید است که" پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش "  با استمرار این رویه و کیفی تر کردن آن ، جایگاه واقعی خویش به عنوان " اتاق فکر " آموزش و پرورش را بازیابی نماید .

مشروح این نشست در صدای معلم منتشر خواهد گردید .

پایان گزارش/


ایدئولوژی در آموزش و پرورش و تحلیل رفتارهای ایدئولوژیک و سخنان مقصود فراستخواه

منتشرشده در گفت و شنود

تذکر نماینده مردم رباط کریم به وزیر آموزش و پرورش در مورد اجرای رقص صبحگاهی در مدارس و انتقاد یک معلم

تذکر نمایندگان مجلس ۱۳۹۸/۱۰/۳

حسن نوروزی نماینده مردم رباط کریم به وزیر آموزش و پرورش لزوم جلوگیری از اجرای رقص در صبحگاه برخی از مدارس کشور را متذکر شد./ فارس

***

جناب آقای نوروزی
نماینده محترم شهرستان رباط کریم
باور کنید که :
این ره که می روید به ترکستان است !
نگاه خشکه مقدس حضرتعالی به مسائل برکسانی که حضرتعالی را می شناسند پوشیده نیست و در اینجا قصد پرداختن به این نگاه نیست اما آنچه حقیر را وادار به عکس العمل در برابر نظر جنابعالی در خصوص ممنوعیت شادی در برنامه صبحگاهی واداشت این است که این اندک شادی و نشاط در فضای جامعه ی سرشار از غم و اندوهی امروز ، برای دانش آموزی که از صبح تا شب در خانه و جامعه و مدرسه و...مدام در حال شنیدن اخبار ناخوشایند است ، چه مشکلی دارد؟!
نشاط و شادابی در مدرسه باعث رشد و شکوفایی در همه ی ابعاد وجودی یک دانش آموز می شود. در محیط شاد، ذهن انسان پویا، زبانش گویا و استعدادش شکوفا می گردد.

تذکر نماینده مردم رباط کریم به وزیر آموزش و پرورش در مورد اجرای رقص صبحگاهی در مدارس و انتقاد یک معلم

در قرن جدید سرلوحه ی تعلیم و تربیت در یک جمله خلاصه شده است :

« شوق زندگی کردن را به دانش آموزان بیاموزیم» پس باید معتقد باشیم که در حقیقت رشد پایدار ما در گرو شادی پایدار است و این شادی باید در مدارس لحاظ گردد .
یکی از نیازهای مهم و ضروری دانش آموزان  نیاز به شادی و نشاط هست؛ زیرا دانش آموزان روزانه چندین ساعت را در مدرسه می گذرانند. اگر در فضای مدرسه و کلاس درس حس شادی و هیجان آنها ارضا نشود و از حضور در مدرسه لذت نبرند، هیچ گونه انگیزه و رغبتی برای یادگیری ندارند و تلاش و کوشش معلم برای یادگیری به جایی نخواهد رسید و هرچه معلم پافشاری و تلاش بیشتری کند نه تنها هیچ پیشرفت و موفقیتی در یادگیری دانش آموزان حاصل نمیشود بلکه باعث افت تحصیلی آنها می شود.
ایجاد نشاط و شادابی یکی از مؤثرترین راه ها برای افزایش بهداشت روانی در جامعه است .

مدرسه به عنوان یک نهاد می تواند با به وجود آوردن زمینه ها و برنامه هایی باعث هر چه شاداب کردن جامعه شود. اگر در مدرسه شوق زندگی کردن به وجود آید خود به خود اثرگذار بر جامعه خواهد بود. انسان های شاد زندگی خود را تحت کنترل دارند، مسئولیت پذیرند، هدفمند هستند، دید مثبت به زندگی دارند. آینده نگر و امیدوارند و در مقابل مشکلات و سختی ها از پای نمی نشینند، قرآن دین اسلام را دین شادی معرفی نموده و مهمترین عوامل شادی را محبوبیت، مقبولیت و موفقیت، ایمان، هویت ملی و فرهنگی، خلاقیت عارفانه و حل مسئله ذکر کرده است .

روانشناسان شادی و شور و نشاط را محرک انسان ها برای عمل می دانند و جامعه شناسان جامعه شاد را جامعه موفق می دانند .

تذکر نماینده مردم رباط کریم به وزیر آموزش و پرورش در مورد اجرای رقص صبحگاهی در مدارس و انتقاد یک معلم

جناب نوروزی !

یک روز در هنگام زنگ آخر یک روز درسی در کنار یک مدرسه باشید تا ببینید دانش آموزان چگونه از خانه دوم خود فرار می کنند ، زیرا نمی توانند در این فضا خواسته های واقعی شان را لمس کنند !
 لذا خوشحال می شوم راهکار حضرتعالی را برای  شاداب سازی مدارس بدانم؟

خلاصه کلام
آموزش شوق زندگی به دانش آموزان در مدارسی که تشنه شادی و نشاط است ،امکان پذیر نیست

ما را رها کنید در این رنج بی حساب
با قلب پاره پاره و با سینه ای کباب
عمری گذشت در غم هجران روی دوست
مرغم درون آتش و ماهی برون آب
حالی نشد نصیبم از این رنج و زندگی
پیری رسید غرق بطالت پس از شباب
از درس و بحث و مدرسه ام حاصلی نشد
کی می توان رسید به دریا ازین ســـراب
هرچه فراگرفتم و هرچـــه ورق زدم
چیزی نبود غیر حجابی پس از حجاب
هان ای عزیز فصل جوانی به هوش باش
در پیری از تو هیچ نیاید به غیر خواب
این جاهلان که دعوی ارشاد می کنند
در خرقه شان به غیر "منم" تحفه ای میاب
ما عیب و نقص خویش و کمال و جمال غیر
پنهان نمـــوده ایم چو پیری پس خضاب
دم بر نیار و دفتر بیهوده پاره کن
تا کی کلام بیهده گفتار ناصواب


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

تذکر نماینده مردم رباط کریم به وزیر آموزش و پرورش در مورد اجرای رقص صبحگاهی در مدارس و انتقاد یک معلم

منتشرشده در یادداشت

وضعیت برنامه درسی ماکرو Macro Curriculum در ایران

پژوهش برنامه درسی را از منظر موضوعات خُرد و کلان می توان به دو دسته ی برنامه درسی ماکرو و میکرو تقسیم کرد. موضوعاتی همچون تعیین هدف، انتخاب محتوا، تحلیل محتوا، الگوسازی، تدوین کتاب درسی، اعتباریابی ها، نظرسنجی ها،  نیارسنجی ها، آزمون سازی ها و استاندارد سازی ها Micro Curriculum محسوب می شوند.

برخی از موضوعات زیر نیز ماکرو کریکیولوم محسوب می شوند که متاسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته اند و  چالش های برنامه درسی مرتبط با این موضوعاتِ بلاتکلیف در کشور ما فراوان اند:

* فرهنگ و چند فرهنگی

تکلیف ما با فرهنگ و چند فرهنگی در برنامه درسی مشخص نیست.

* نهادسازی

تکلیف ما با نهادِ تکامل نایافته، معلول و ناقص برنامه ریزی درسی در ایران و تدوین استانداردهای برنامه درسی در ایران مشخص نیست.

* صلح و توسعه پایدار

تکلیف ما با برنامه درسی صلح، عدم خشونت و توسعه پایدار مشخص نیست.

* محیط زیست

تکلیف ما با محیط زیست مشخص نیست و تحقیقات کمی در مورد برنامه درسی محیط زیست انجام گرفته است.

* عدالت

تکلیف ما در مورد عدالت  اقتصادی، سیاسی، جنسیتی، قومی، نژادی در برنامه درسی مشخص نیست.

وضعیت برنامه درسی ماکرو Macro Curriculum در  ایران

* معلم

تکلیف ما در مورد تربیت معلم و کیفیت معلم مشخص نیست.

* مدرسه مطلوب ایرانی

تکلیف ما در مورد اینکه مدرسه مطلوب از نگاه مردم ایران چگونه مدرسه ایست و اینکه متولیان اصلی مدارس چه کسانی هستند، مشخص نیست.

* تاریخ، گذشته حال و آینده

تکلیف ما در مورد تاریخ، گذشته، حال و آینده برنامه درسی مشخص نیست. آینده پژوهی و تبارشناسی هیچ سهمی در پژوهش های ما ندارند. حال ما هم پراکنده است.

* بومی سازی و نو بسترسازی

تکلیف ما درباره ساخت بستر برای نظریه های عاریتی مشخص نیست.

* تلفیق و چند رگه سازی نظریه های برنامه درسی برای عمل

معلمان در مورد طرح های مختلف و نظریات مختلفی که بر سر آنها ریخته ایم بلاتکلیف اند. معلمان را سوپرمن فرض کرده ایم. نظریه ها و طرح ها به شعار تبدیل شده اند.

* گلوبال
تکلیف ما در مورد جهانی - بومی شدن کره زمین مشخص نیست. برنامه های درسی ما نه جهانی هستند نه بومی.

* شهروند معمولی
مشخص نیست اینکه می خواهیم چگونه شهروندی را تربیت کنیم، منظور  زمینی یا آسمانی یا آسمانی - زمینی؟ در هر سه مورد دچار رکود شده ایم.


* قدرت، ایدئولوژی و دانش

معلوم نیست برنامه درسی تابع قدرت باشد یا سیاست توسط برنامه درسی نقد و بررسی شود. یا چه کسانی تکلیف دانش ارزشمند برای یادگیری را باید مشخص کنند و در آن صورت چگونه  مشروعیت برنامه های درسی را می توان مشخص ساخت.

اینها نمونه هایی از برنامه درسی ماکرو هستند که جزو تحلیل های روز دنیا در حوزه مطالعات برنامه درسی محسوب می شوند. ولی در کشور ما کمتر مورد توجه هستند، شاید به این دلیل که به اشتباه فرض شده متولی این موضوعات جامعه شناسان، فلاسفه یا سایر پژوهشگران علوم انسانی هستند.

نوفهمی در مطالعات برنامه درسی


وضعیت برنامه درسی ماکرو Macro Curriculum در ایران

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

پیش تر ؛ متن کامل سخنرانی « علی ذوعلم » رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در نشست رسانه ای با خبرنگاران به مناسبت هفته پژوهش منتشر شد . ( این جا )

آن چه در زیر می آید ، پرسش و پاسخ مدیر صدای معلم با آقای ذوعلم است .

منتشرشده در گفت و شنود

مدرسه شاد در آموزش و پرورش ایران و سلامت روانی دانش آموزان

 معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش اعلام کرد: «۳۰درصد از دانش‌آموزان تمامی مقاطع تحصیلی در حوزه‌ی سلامت روان از استانداردهای لازم برخوردار نیستند و یک‌درصد آن‌ها، نیاز به خدمات اورژانسی در حوزه‌ی آسیب‌های روانی دارند.»

مدرسه شاد در آموزش و پرورش ایران و سلامت روانی دانش آموزان


هر چند، استانداردهای "ما" که در "رؤیای زندگی" زندگی کرده‌ایم با "آن‌ها" که زندگی رؤیایی دارند، متفاوت است و آنچه در تمام این سال‌ها از ماشین روان‌شناسی مثبت‌نگر بیرون ریخته، بازتولید منافعی برای سیستم حاکم است؛ استانداردهایی که وضع‌موجود را روتوش کند، تا این بدنه‌ی ریخته سرپا شود، اما در این بین، واقعیتی در کلاس‌ها سال‌به‌سال، سر و گردن بیش‌تری نشان می‌دهد؛ مفهوم "آینده" در بچه‌ها رنگ باخته است!

 اگر نسل ما -دهه‌ی شصت- در مقابل موضوعاتی چون "علم یا ثروت؟"، "می‌خواهی چه‌کاره شوی؟" یک‌جور حاضرجوابی داشت، اکثر دانش‌آموزانِ امروز، چشم‌انداز ندارند. آن‌ها برنامه‌ریزی را نمی‌فهمند و کمتر می‌توانند به "فردا" فکر کنند. مسئله، "نگاه مصرفی" به وزارت‌خانه‌ است كه وظيفه‌ی آموزش‌ و پرورش را توليد سوژه‌ی تابع و قابل پيش‌بينی می‌داند؛ توابع مرکزی که به اصول بنیادین چسبیده و مهره‌های پاسدار ارزش‌های آن باشند.
نظام توتالیتر در تمام این سال‌ها، در کارِ تولید سوژه‌ی بی‌تخیل و نومید بوده است؛ سوژه‌ای که "حق" را نشناسد، "مطالبه" نداشته و در خط قصه‌ای که برایش نوشته شده، سربه‌زیر و رام پیش رود.
اگر روان‌شناسی می‌خواهد از منجلاب نهاد قدرت که آن را مسئول رواج خوش‌باشی و بی‌مسئله‌بودن کرده، رها شود؛ باید از استانداردهای سیستمی‌شده تن بزند، بایستی به این مسئله بیندیشد که چطور سوژه‌ی دست‌سازِ بی‌آینده را به‌عنوان "محصول تمامیت‌خواهی" بفهمد و راه‌های بیرون‌زدن از پیشنهاده‌ها مسئله‌اش شود.

 مسئله‌اش این باشد که مدام محتوای لاغر ادبیات در کتاب‌های درسی، مورد هجمه‌ی گفتمان رسمی قرار می‌گیرد و شاخه‌های برکشیده‌ی تخیل در انشاها، در موضوع‌نویسی‌های سفارشی اخته می‌شود.
مسئله‌اش این باشد که مسابقات کتاب‌خوانی حتی در طرح‌های جدیدی مانند "خوانش خلاق" به کتاب‌های مذهبی یا آشنایی با زندگی‌نامه‌ی شخصیت‌های علمی معطوف است؛ مسئله‌اش هَرَس شاخه‌های "شادی به‌مثابه‌ی امر اجتماعی" باشد؛ جریانی که آن‌چه باقی می‌گذارد، تنه‌ای در مراسم‌های تقویم محزون ماست؛ بدنه‌ای که چون دار، میانه‌ی میدان سرپا می‌شود و اندک‌نشاطِ مانده را آویزان می‌کند!

 اگر روان‌شناسی قصد دارد از دانش‌آموزانِ امروز بگوید، پیش از آن بایستی سازوکار ایدئولوگ آموزشی را افشا کند؛ فرآیندی که در تمام دوران ابتدایی؛ موسیقی و رقص، روزهای جهانی، جشن‌های ملی، آیین‌های جمعی، کار عملی و فعالیت‌های گروهی را از نفس انداخته است.

مدرسه شاد در آموزش و پرورش ایران و سلامت روانی دانش آموزان

اگر از "بچه‌های گل‌خانه‌ای" و "شادی آپارتمانی" دل‌نگران شده‌اید، فقط برای یک‌بار محتوای آموزشی را ورق بزنید و دانش‌آموز را در میانه‌ی میدان خون و جنگ فهم کنید!
ارزش‌هایی که در طول دوران ابتدایی برای دانش‌آموز ایرانی ساخته می‌شود، جز در درک یک فضای ترسناک و تاریک که مدام باید در آن حالت دفاعی و پاسداری از چیزی را داشت، چگونه قابل ارزش‌گذاری‌ست؟

 گفتمان رسمی که همواره تلاش می‌کند حضور تک‌گویانه‌ای داشته باشد، به بچه‌ها جز ابزاری در خدمت اهداف تعریف‌شده نگاه نمی‌کند.
اگر روان‌شناسی درصدد كنش‌گری‌ست، بايستی خود از اين گفتمان و بازتوليد آن در مدارس رهايی يابد.
مسأله‌ی اصلی این است که ساختارهای زیربنایی در مدارس، شادی را بیش از همه به‌عنوان مقوله‌ای سیاسی تعریف می‌کند و دانش‌آموزان باید با دلالت‌های ایدئولوژیک بخندند!

مدرسه شاد در آموزش و پرورش ایران و سلامت روانی دانش آموزان

 مسئله، "نگاه مصرفی" به وزارت‌خانه‌ است كه وظيفه‌ی آموزش‌ و پرورش را توليد سوژه‌ی تابع و قابل پيش‌بينی می‌داند؛ توابع مرکزی که به اصول بنیادین چسبیده و مهره‌های پاسدار ارزش‌های آن باشند. در عریان‌کردن همین واقعیت است که دل‌نگرانی برای سلامت روانی دانش‌آموزان مفهوم می‌گیرد.
در غیاب این نگاه، روان‌شناسی مثبت‌نگر جز حافظ وضع‌موجود نخواهد بود؛ بلندگوی نهاد قدرت که واقعیت را تحریف می‌کند و محتوای اخته و بی‌دردسری برای گفت‌وگو می‌خواهد.

صور ما


مدرسه شاد در آموزش و پرورش ایران و سلامت روانی دانش آموزان

منتشرشده در دانش آموز

جذب ۱۰ درصدی طلاب در آموزش و پرورش و آموزش ایدئولوژیک

مقدمه
در هر جامعه ، ارزش و احترام قائل شدن به هر فرد به تناسب میزان انسانیت و اعتقاد و باور او امری واجب است. اگر حریم ها و حدود ها رعایت نشود و یا آنها در هم تنیده شود ، جدایی و تفاوت مابین آنها حذف می شود و به تدریج همه چیز شبیه یکدیگر می شود. اما آنچه که زندگی اجتماعی را باارزش تر و پسندیده تر می سازد ، رعایت حدود و ثغور قوانین ، قواعد ، اصول و حریم جایگاه افراد است. و گرنه دلیلی برای موجودیت مشاغل گوناگون و بیست و چند وزارتخانه متفاوت و حرفه ها و تخصص های گوناگون ، وجود نداشت و همه زیر چتر دولت ، به طور واحد عمل می کردند ، تحصیل می کردند و.... پس تفاوت ها و گوناگونی حریم ها ، قرارداد اجتماعی انسانها برای بهره مندی از تلاش یکدیگر است تا نظم و قانون خدای متعال در بین بندگان او نیز حاکمیت داشته باشد. اما چرا همه ، داوطلب حضور در حریم آموزش و پرورش هستند؟ البته چرایش را همه می دانند اما ظاهرا نتایج را همه یکسان ارزیابی نمی کنند و جهان بینی و اعتقادات تخصصی افراد ، این نتایج را تغییر می دهد. امید که شما مردان و زنان خدا ، این متن را با سعه صدر اسلامی خود بخوانید و آن را ارزیابی کنید.


" مدیر حوزه های علمیه خواهران کشور ؛ حجت الاسلام و المسلمین بهجت پور ، خبر داد: جذب ۱۰ درصدی طلاب در آموزش و پرورش " (1) حوزه ها هم می توانند کانون جهاد و ایثار باشند و بخش اعظم بودجه تبلیغات اسلامی را به ترویج آموزش برای مناطق محروم و عشایری شهرها و استانهای کشور منتقل سازند.

فقط کافی است شورای عالی انقلاب فرهنگی این گفته مدیر حوزه علمیه خواهران را تأیید کند ، دیری نخواهد گذشت که همانند " آزمون لکه ای رُوِرشاخ"،که مرکب روی کاغذ با تا کردن بر روی آن پخش می شود و شکلی خیالی از کس و یا چیزی ، به وجود می آورد ، این جذب به درصدهایی حتی بیشتر از 50 درصد خواهد رسید. البته نیازی به تأیید نیست و این گفته فقط برای سندیت و استحکام نیت است. و گرنه حاج آقای حجت الاسلام و المسلمین بهجت پور ، کی جرأت دارد روی حرف شما حرفی بزند ، مثلا جناب وزیر ، هم قادر نیستند بگویند خیر !

با این تصمیم ، چند هدف با یک تیر تعقیب خواهد شد که برای نیل بدان ، نکات زیر ظرایف نهفته در آن هستند :

1- ظاهرا مسئولان کشوری از عملکرد دبیران پرورشی ، زیاد راضی نیستند و برای ترویج دین و ارائه الگوی ایدئولوژیک ، به کانالی مطمئن تر و حرفه ای تر دست یازیده اند. دبیران پرورشی امروز دیگر مانند اول انقلاب ، انقلابی دو آتشه نیستند و افراد عادی نیز قادر هستند تا دبیر پرورشی گردند ، پس جلوی ضرر را باید گرفت.

2 - علیرغم انکار ایدئولوژی بودن آموزش در کشور توسط عده ای از جمله جناب ذوعلم ، قصد بر آن است قدم هایی محکم و آشکار در تقویت این امر برداشته شود.

3 - چرا طلاب زن ؟ پس طلاب مرد برای مدارس پسرانه لازم نیست ؟ یا مقاومت در برابر دین در بین پسران جامعه ما ، بیشتر از دختران است ؟ و یا دختران ظرفیت های پذیرش دنیای مذهبی را بیشتر از پسران دارند ؟

4 - آموزش و پرورش اگر بدین طریق بهانه تأمین نیرو و جبران کمبود معلم را دارد و از خدا خواسته است :
اولا کمبود معلم داریم نه مدرس مذهبی .
ثانیا فارغ التحصیلان دانشگاه ها در تمامی مقاطع ، در صورت تمایل و علاقه و گذراندن دوره های کوتاه مدت آموزشی ، به خوبی قادرند کمبود معلم را جبران سازند. از سویی دیگر اگر عده ای مخالف هم باشند ، گناه سپری شدن عمر و جوانی نیروهای آموزش دهنده نهضت سوادآموزی ، نیروهای خرید خدمات ، مدرسان مدارس هیئت امنایی ، حق التدریس ها و....... به امید استخدام ، وَبال گردن جذب کنندگان آنهاست.

5 - تداخل در آموزش و پرورش از هر سو و توسط هر نهاد و سازمان مدعی ، فشار انکارناپذیری بر عملکرد کمی و کیفی آن وارد خواهد ساخت.
امروز 10 درصد طلاب می آید فردا ساختار و قواعد حوزه به تدریج در نظام آموزشی رخنه می کند و پس از مدت یک دهه ، پیکر آموزش و پرورش و حوزه ، از یکدیگر قابل شناخت و تمیز نخواهد بود. مؤلفان کتب درسی ، محتوای کتب درسی ، ساعات تدریس هر ماده درسی ، نحوه پوشش دختران دانش آموز و معلم و.... همه چیز زیر نظر آنان تعیین خواهد شد و استقلال نیم بند مدیران مدارس نیز ، کم رنگ خواهد شد.

6 - ما معلمان از این که آموزش و پرورش کشور هر دائم همانند خمیر بازی به شکل و هیبت مورد انتظار دیگران در می آید و یا مانند کرم خاکی بین منقار دو پرنده ، به طرفین کشیده می شود ، خسته گشته ایم ، ما خود نیز دیگر نمی دانیم کیستیم ؟ چگونه هستیم ؟ چگونه باید باشیم ؟ ایده آل و مطلوب چیست ؟ واقعیت ها و سیاست های پنهان از من معلم چیست ؟ ما معلمان جعبه سیاه آموزش و پرورش هستیم و یا غباری بر روی آن ؟ چرا سیاست های با ثباتی در آموزش و پرورش ، حاکم نمی گردد ؟ چرا هر دائم اندک هویت باقی مانده معلم و آموزش را نیز زیر و رو می سازید و اجازه نمی دهید ما خویشتنِ گم شده خویش را بیابیم ، ترمیم سازیم ، احیا کنیم و.......

7 - مشکل شما این است که جرأت و شهامت بیان تعریفی برای معلم را ندارید. آموزش و پرورش و شغل معلمی ، همانند اماکن مقدسی گشته است که درشان همیشه باز است تا مردم برای کسب معنویت و پرهیز از گناه ، به سوی آن بشتابند بلکه بتوانند توشه ای برای رضای خدا و آرامش خود بردارند. تنها سازمان بی در و پیکر ، آموزش و پرورش است. اما متأسفانه دیگر کسی از آن بهره معنوی بر نمی دارد!!

8 - این جذب برای طلاب با کف و سقف حقوق معلمان ، تعیین خواهد شد و یا حساب و کتاب آنان متفاوت خواهد بود ؟ چون همه دوست دارند پیش روند نه پس.

9 - فقط یک کشور دیگر مصداق بیاورید که مردان و زنان مُبلّغ مذهب ، در قرن بیست و یکم ، آموزش و پرورش را به تسخیر خودشان درآورده باشند !

کاش شما حوزوی ها هم همانند من معلم ، مقاومت و ستیزه و پرهیز دانش آموزان را از هر چه که رنگ مذهبی دارد ، می دیدید و یا باور می کردید. اجازه دهید نورانیت و معنویت و عمل الهی شما مردان و زنان دینی ، به طور عاشقانه و داوطلبانه و از اعماق وجود دانش آموزان پذیرفته شود تا بر عمق باور مذهبی افراد ، تزلزلی ایجاد نشود. شما بهتر نیست همانند وضوی امام حسن و حسین "ع" برای آن پیرمرد باشید که در ایام کهولت ، نحوه و ترتیب وضو را ، به درستی نمی دانست ؟ مگر به عمل و یا صلابت دین اسلام شک دارید که قصد دارید مستقیما وارد عمل شوید.

10 - البته ما معلمان وقتی برای تصدی برخی مسئولیت ها ، برخی روحانیون انتخاب شدند و تعدادشان روز به روز افزایش یافت ، فهمیدیم که جریان چنین ادامه خواهد داشت و شما قدم های اولیه این حضور را برداشته بودید ، اما حریم ها شکسته شده است و افکار نگرانند.

11 - ما ادامه روند حضور مجموعه روحانیون و طلاب در آموزش و پرورش را از شش هفت عنصر مافیای کنکور در زیارت تعدادی از مراجع تقلید به یادگار داریم که آغازگر توجه به تجلی نور در مدارس ، آنان بوده اند.

12- مدارس حساس ترین پایگاه اجتماعی شدن کودکان است و هر تصمیم برای ایجاد تغییر و یا حضور ، بر روح و ذهن و شخصیت و..... آنان به طور مستقیم و غیرمستقیم تأثیر خواهد گذاشت. همین امروز من معلم در سایه جدایی پرورش از آموزش ، دیگر معلم 40 - 50 سال پیش نیستم و با حضور طلاب در مدارس ، این کمترین هویت و عملکرد خود را نیز از دست خواهم داد. این ترس ما معلمان نیست ، این گواهی بر تجارب ما از واقعیات موجود در مدارس است.

13 - بودجه حوزه برای تبلیغات اسلامی چند صد برابر بودجه آموزش و پرورش است . اگر مقام عالی حوزه که اصولا مراجع تقلید و علما هستند ، بتوانند از بودجه حوزه ها ، بخش قابل توجهی را به امر آموزش در کشور اختصاص دهند ، معلمان قادر خواهند بود تا کارکردی مطلوب تر و ارزنده تری داشته باشند. بهتر نیست به جای انتقال نیرو به انتقال سرمایه این بخش به آموزش و پرورش باشید؟ شما مردان دین چقدر دغدغه ترویج علم و دانش دارید ؟ فقط با گفتن احادیث و سخنان بزرگان دین ، آموزش و پرورش کشور نجات نمی یابد ، لابد از ورشکستگی آشکار این وزارتخانه مطلع هستید ، قرار نیست در راه رضای خدا جهاد مالی کنید ؟ یا دانشگاه های تربیت معلم بودجه ای بسیار کمتر از دیگر دانشگاه های کشور دارند، چرا برای تقویت دانش و جایگاه معلمان ، بر افزایش بودجه دانشگاه های پردیس و شهید رجایی و باهنر ، همت نمی گمارید؟

جذب ۱۰ درصدی طلاب در آموزش و پرورش و آموزش ایدئولوژیک

پس حوزه ها هم می توانند کانون جهاد و ایثار باشند و بخش اعظم بودجه تبلیغات اسلامی را به ترویج آموزش برای مناطق محروم و عشایری شهرها و استانهای کشور منتقل سازند.  آموزش و پرورش ما به وزیری نیاز دارد که در برابر خواسته های غیر آموزش و پرورشی ها نگوید چَشم حتما ، بایستد و برای اعتلای آموزش و ارتقای مقام معلم ، مبارزه کند.

14 - حضور 10 درصد طلاب در مدارس دخترانه ، فقط یک تأمین ساده نیرو نیست و سیاست های نهفته در آن و متعاقب اجرای آن ، بر همگان آشکار است ، اما مگر تلاش این عزیزان در حوزه ها ، قادر نبوده است به عملکرد ذاتی خویش پاسخ دهد که ورود به آموزش و پرورش را فرض واجب دانسته اید؟

15 - عدم باور شما به تعلقات مذهبی و معنوی من معلم در یک کشور اسلامی ، کنترل و نظارت مرا دیروز در اختیار دبیران پرورشی و فردا در اختیار طلاب قرار خواهد داد. یک معلم اول استخدام گزینش می شود ، در تربیت معلم موازی آموزش هدف گذاری شده ، پرورش می یابد اما باز مورد اعتماد کسی نیست. شما بدین روال ، حس مقاومت و اجتناب را در آنان تقویت می سازید نه میل همراهی را . ما معلمان متوجه اهمیت امر آموزش بر اذهان بایر کودکان هستیم ، اما برای تحقق اهداف عالی ، نباید فقط درِ مذهب را به صدا درآورد. فرهنگ هر کشور عناصر دیگری چون : ارزش ها ، هنجارها ، آداب و سنن و باورها و اخلاقیات نیز دارد از سویی دیگر فرهنگ عمومی و تار وپود آن نیز هست . هنر و هنرمندی هم هست ، دین که مخالف تربیت خوشنویسان و نقاشان نیست یا آموزش مهارت های زندگی و حرفه ای . قدری حال و هوای هنری به کالبد آموزشی کشور تزریق نمایید تا وجدان و معرفت و ادب نیز تقویت شود. روح صیقل یافته و پاک دنبال معنویت می رود نه روح رنجور و دلمرده و افسرده.

جذب ۱۰ درصدی طلاب در آموزش و پرورش و آموزش ایدئولوژیک

جناب وزیر ،
لطفا مرا و مکان خدمت مرا یعنی مدرسه را تعریف کنید. تبعیت از مفاد سند تحول بنیادین برای انجام هر نوع حرکت در آموزش و پرورش ، بازدارنده رشد و تعالی است چون چارچوبی که تعین شده ، احتمال پذیرش هر اصل پیشبرنده را منتفی می سازد. به جای آن کتب دین و زندگی نیز قادر است تا هدایت گر کودکان و نوجوانان باشد . آموزش و پرورش باید پویا ، دینامیک ، سیستماتیک و بهره مند از دانش و تجارب روز باشد و گرنه ماندن در بند و تبصره این سند ، ما را از اهداف اصلی دور خواهد ساخت.
قدر مسلم شما با این تصمیم موافقید و یا ناچارید موافق باشید اما وزارت آموزش و پرورش فقط به مدیریت شما در 1/5 سال پیش رو ، حال کمتر و یا بیشتر ، بستگی ندارد . آموزش و پرورش به پیکربندی مستحکمی برای موجودیت خود برای سال های آتی نیاز دارد. نگران این باشید که چرا آموزش و پرورش پذیرنده نیرو از دیگر سازمانهاست و اما قابلیت و اصالت فرستادن نیرو به آنها را ندارد ؟!! ضعف نظام آموزشی ، درِ آن را به نفوذ هر سیاستی باز گذاشته است. ما معلمان هرگز جرأت حضور در حوزه ها را نداریم اما آنان دارند ، چرا ؟

واقعیت آن که آموزش و پرورش ما همانند بخش اقتصاد کشور ، بیش از چهل سال است که از جریانات تورم و رکود سیاست ها و عواقب آنها ، رنج می برد و هرگز به ثبات مدیریت و سیاست گذاری نرسیده است. نیاز امروز آموزش و پرورش دسترسی به چنان استواری در قانون گذاری و مدیریت است که دیگر هر سال: کسری بودجه نداشته باشد ، کمبود معلم نداشته باشد ، آتش سوزی و فرو ریختن آوار در مدارس نداشته باشد ، تصادفات سفرهای راهیان نور نداشته باشد ، بزهکاری و جرم و اعتیاد و خودکشی در بین نوجوانان نداشته باشد ، تغییر سلیقه ای هر وزیر را برای سیستم آموزشی نداشته باشد، اعتراضات معیشتی و غوطه وری در اعماق فقر معلمان را نداشته باشد و...

 آموزش و پرورش ما به وزیری نیاز دارد که در برابر خواسته های غیر آموزش و پرورشی ها نگوید چَشم حتما ، بایستد و برای اعتلای آموزش و ارتقای مقام معلم ، مبارزه کند. شاید فوقش به جای 4 سال ، یک دو سال وزیر بماند ، اما ثبت می گردد نام او بر جراید عالم . در این کشور هر کس قادر است وزیر آموزش و پرورش شود اما هر کس وزیری لایق و مستقل و مقتدر نیست.


1) خبرگزاری رسمی حوزه . کد خبر: 874041 . ۱۰ آذر ۱۳۹۸ .


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

جذب ۱۰ درصدی طلاب در آموزش و پرورش و آموزش ایدئولوژیک

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

نشست «ایدئولوژی و برنامۀ درسی» چهارشنبه 22 آبان  با حضور دکتر نعمت‌الله فاضلی، دکتر یحیی قائدی، دکتر زهرا گویا، دکتر علی لطیفی، دکتر حسن ملکی و دکتر محمود مهرمحمدی و با دبیری دکتر محمد حسنی برگزار شد .

میزبان این نشست ، پژوهشکده مطالعات برنامه ریزی درسی و نوآوری آموزشی با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی ایران و انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران بودند .

« صدای معلم » در این بخش سخنان و دیدگاه های " یحیی قائدی " را منتشر می کند .

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

نشست «ایدئولوژی و برنامۀ درسی» چهارشنبه 22 آبان  با حضور دکتر نعمت‌الله فاضلی، دکتر یحیی قائدی، دکتر زهرا گویا، دکتر علی لطیفی، دکتر حسن ملکی و دکتر محمود مهرمحمدی و با دبیری دکتر محمد حسنی برگزار شد .

میزبان این نشست ، پژوهشکده مطالعات برنامه ریزی درسی و نوآوری آموزشی با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی ایران و انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران بودند .

« صدای معلم »  بخش پایانی سخنان و دیدگاه های " یحیی قائدی " را منتشر می کند .

منتشرشده در گفت و شنود

گروه گزارش/

نشست «ایدئولوژی و برنامۀ درسی» چهارشنبه 22 آبان  با حضور دکتر نعمت‌الله فاضلی، دکتر یحیی قائدی، دکتر زهرا گویا، دکتر علی لطیفی، دکتر حسن ملکی و دکتر محمود مهرمحمدی و با دبیری دکتر محمد حسنی برگزار شد .

میزبان این نشست ، پژوهشکده مطالعات برنامه ریزی درسی و نوآوری آموزشی با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی ایران و انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران بودند .

« صدای معلم » در این بخش سخنان و دیدگاه های " یحیی قائدی " را منتشر می کند .

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

اجرای رتبه بندی پس از دو سال چه تاثیری در کیفیت آموزش داشته است ؟

عالی - 6.3%
خوب - 6.5%
تاثیر چندانی نداشته است - 29%
رتبه بندی فقط به ایجاد نارضایتی بیشتر معلمان و تبعیض درون سازمانی انجامیده است - 58.2%

مجموع آرا: 414

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور