گروه گزارش/
امروز دوشنبه 23 دی دومین نشست علمی – تخصصی با عنوان " ایدئولوژی و برنامه درسی " با برنامه ریزی و همت پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش و با همکاری انجمن مطالعات برنامه درسی ایران و انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران برگزار گردید .
اعضای میزگرد دکتر مقصود فراستخواه عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی ؛ دکتر اسدالله مرادی عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان ؛ دکتر نادر سلسبیلی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش ؛ دکتر رضا ملایی رئیس حوزه یادگیری معارف و قرآن سازمان پژوهش و برنامه ریزی درسی و دکتر محمد حسنی عضو هیات علمی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش بودند .
مدیریت این نشست را دکتر سیدمحمد حسین حسینی پژوهشگر مطالعات آموزش و پرورش بر عهده داشت .
این نشست در مجموع بیش از 3 ساعت به طول انجامید و در پایان پرسش و پاسخ بین حاضران و سخنرانان برگزار گردید .
سلسبیلی سخن خود را با عرض تسلیت به مناسبت سقوط هواپیما آغاز کرده و گفت : ابتدا صحبتم را شروع می کنم با اظهار تاسف از نابخردی ها ، ندانم کاری ها و پنهان کاری ها و این ها ممکن است متاثر از جنبه های ایدئولوژیک باشند .
یکی از حاضران جلسه گفت که چندین بار تذکر داده شده که پنهان کاری نبوده است .
این اعتراض با واکنش دیگران رو به رو شد .
سلسبیلی پاسخ داد که هر کسی می تواند احساسش را بیان کند و احساس من هم این است .
فراستخواه گفت :
من تصورم از برنامه درسی این است که آن را پلت فرم اجتماعی و یک پروتکل اجتماعی می دانم که قرار است در آن فرصت های یادگیری ایجاد و تولید شود و برای عموم توزیع گردد .
عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی در توصیف ایدئولوژی حاکم بر برنامه درسی به بیان ویژگی های آن پرداخت .
برخی از این ویژگی ها عبارتند از : ضد صلح جهانی ، مرد سالار و ضد زن ، دولت سالار ، نخبه گرا بوده و برای تفکر انتقادی اهمیتی قائل نیست ، بازتولید اجتماعی و فرهنگی داشته و بسیار آشفته است .
این ایدئولوژی ضد میراث معنوی انسان هم هست .
فراستخواه در بخش پاسخ به پرسش ها گفت :
من تصور ذات باور از ایدئولوژیک ندارم . ایدئولوژی در همه ماها می تواند رفتار ایدئولوژیک تولید کند . ما باید کردارهای ایدئولوژیک خود را تحلیل کنیم ، ما باید زبان ایدئولوژیک خود را تحلیل کنیم منتهی خشن ترین شکل کردار ایدئولوژیک در قالب یک ساختار خشن به شکل یک خشونت نمادین در آموزش و پرورش ما از سوی یک حاکمیت سیطره پیدا کرده است و این به آن معنا نیست که ایدئولوژی فقط در آن جاست .
فقط به معنای هابزی کلمه در آن لویاتان هست .
ایدئولوژی در همه ما هست .
هر صدای بلندی که در ما می خواهد معرفت کاذب ایجاد کند ایدئولوژی گریبانش را گرفته است .
این فراستخواه هم باشد باید نقد کند . من باید خودم را نقد کنم و مرتبا کردارهای ایدولوژیک خودم را .
« صدای معلم » لازم می داند از تغییر رویکرد علی ذوعلم رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی در جهت دعوت از اندیشه ها و سلایق مختلف فکری در نشست های " بزم اندیشه " که همواره مورد انتقاد این رسانه بوده است ؛ تشکر و قدردانی نماید .
امید است که" پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش " با استمرار این رویه و کیفی تر کردن آن ، جایگاه واقعی خویش به عنوان " اتاق فکر " آموزش و پرورش را بازیابی نماید .
مشروح این نشست در صدای معلم منتشر خواهد گردید .
پایان گزارش/
نظرات بینندگان
چرا نيروهاي انقلابي اجازه مي دهند كه آقاي ذوعلم به جاي اجراي سند تحول با برگزاري چنين جلسات معناداري فرصت ها را تبديل به تهديد كند؟!
اين دومين جلسه از اين نوع بود كه برگزار شد؟
آيا كسي بر عملكرد سازمان پژوهش نظارت نمي كند؟
اجراي سند تحول به آرامش نياز دارد يا به جنجال و تشويش اذهان عمومي و زير سوال بردن ارزش ها
آقاي ذوعلم لطفا جواب دهيد منظور شما از برگزاري چنين محافلي واقعاً علمي است؟
مي خواهيد خود را آزاد انديش نشان دهيد؟
متاسف از اين مديريت ضعيف و فشل و مخرب شما
جنابعالي به بهانه عرض تسلیت سقوط هواپیماي مسافر بري سپاه را متهم به نابخردی ها، ندانم کاری و پنهان کاری كرديد و گفتيد كه این ها ممکن است متاثر از جنبه های ایدئولوژیک باشند.
از شما مي پرسم :
آيا شأن سازمان پژوهش اين است كه از تريبون آن به جاي ارائه مطالب علمي و پژوهشي، اقدام به تخريب سپاه پاسداران و نظام كنيد؟
البته شما مقصر نيستيد. آن كساني كه به اصرار اين جلسات را برگزار مي كنند تا بر التهابات جامعه و به ويژه سازمان پژوهش بيافزايند تا چند روز بيشتر در سازمان رياست كنند مسئول هستند و روز قيامت بايد پاسخگو باشند.
اگر اين نوع جلسات تعمداً به اين شيوه برگزار مي شود با هر نيتي كه باشد خيانت محسوب مي شود.
مدافعان حریم انقلاب اسلامی در سازمان معدودی آتش به اختیار تنها هستند. لذا انتظار از بسیج سازمان برای دفاع از ارزش های انقلابی بیهوده است.
این سازمان یک سازمان ملی است متاسفانه به شدت از وظیفه اصلی خودش دور شده و درگیر کارهای حاشیه ای شده است
به طور دائم همایش وسخنرانی و .. و واهمیت دادن بیش از حد به دارالفنون و سینما فلسطین و از این قبیل مسائل فرعی
واقعا فردای قیامت جواب این دانش آموزان را چه خواهیم داد
خوب است روابط عمومی سازمان ویا جناب آقای پورسلیمان زحمت بکشند قانون تشکیل سازمان را منتشر نمایند
پديده ايديولوژيك را بايد با توجه به زمان و مكان آن در نظر گرفت. بديهي است تصوري كه اول انقلاب از ايدئولوژي بود با آنچه كه امروز مطرح مي شود متفاوت است.
در اين نشست، افراد موافق نگاه ايدئولوژيك به برنامه درسي و افراد مخالف آن، هر دو معتقد و پيرو انقلاب اسلامي هستند. اما طرح اين موضوع در حوزه تعليم وتربيت را مورد نقد قرار مي دهند.
همانطور كه دكتر ملكي در نشست اول فرمودند: هيچ برنامه درسي غير ايدئلوژيك نداريم. اما حد اين رويكرد چه مقدار است؟
آيا به همين اندازه كه اسناد تحولي به آن پرداخته كفايت مي كند و يا بايد نگاه آقاي ذوعلم را دنبال كرد كه به دنبال ايدئولوژيك كردن صددرصدي نظام تعليم وتربيت است را پذيرفت؟
بايد توجه داشت:« اگر علم اشباه كند، اشتباهش را خواهد پذيرفت. اما اگر ايدئولوژي اشتباه كند، شما را خواهد كشت تا اثبات كند كه ايدئولوژي هرگز اشتباه نمي كند.»
« جزميت » مهمترين ويژگي برنامه درسي ايدئولوژيك است و سرنوشت آن از قبل معلوم است.
ایدیولوژی داعشی و چندش اور یعنی چاپ نکردن بیش از ۲۰ مقاله علمی پژوهشی من به انگلیسی و فارسی که به بیش از ۳۰ مجله اموزش و پرورش و اموزش عالی ارایه داده ام توسط کسانیکه دم از بزم اندیشه و کرسی ازاد اندیشی و اهمیت علم و پژوهش می زنند - صرفا برای اینکه از نگرش رهایی بخش من به اموزش و حوزه تعلیم و تربیت وحشت دارند... مقالات من ۱۰۰ درصد علمی است اما به قول خودشان وحشتشان از این است که نام من برند شود و توجه ها به من و تیوری ها و روش تدریس و نگرش و باورهایم جلب شود چون در انصورت منافع شان به خطر می افتد!؟!
هدف وسیله را توجیه می کند.
معلوم است خيلي خودشيفته هستيد؛ خودتان نمي دانيد ولي همه مي دانند.
شما هم مانند دكتر ع.ذوعلم فقط خودتان را عقل كل مي دانيد.
فرق شما با ايشان اين است كه جنابعالي ديگران را داعشي مي ناميد و ايشان سكولار، عوام زده، مجري 2030 و ...
هر دو نگاه محكوم به نابودي است.
حجه الاسلام ذوعلم با شعار " مدرسه زندگی " مدعی اجرای سند تحول بنیادین شدند، اما عملکرد یکساله ایشان نشان از تلاش برای تاسیس " مدارس اسکولاستیک " در کشور دارد.
شواهد مختلفی بر این مطلب وجود دارد :
- برکنار صاحبنظران و متخصصان و کارشناسان سازمان پژوهش
- جایگزینی و انتصاب طلاب جوان و بی تجربه و متعصب در پست های کلیدی سازمان
- دستکاری گسترده متون و تصاویر کتب درسی با نظارت و سفارش حوزه علمیه قم البته بدون اطلاع و اجازه از صاحبان اثر و مولفان کتب
- پایبند نبودن به مصوبات و اسناد تحولی در تغییرات رادیکالی
- اظهار نظرات شخصی در حوزه های درسی بدون پیوست پژوهشی و علمی و ...
همه و همه نشان از انقلاب ایدئولوژیک مد نظر ایشان در استراتژیک ترین سازمان کشور دارد. با ادامه این رویه باید شاهد اتفاقات اصولی و مبنایی در اجرای سند تحول باشیم.
البته آقای ذوعلم بیش از همه به دنبال چنین شرایطی برای تغییرات در اسناد تحولی است. اینده همین مطلب را ثابت خواهد کرد.
اولا - بگویند ما یز آزاد اندیش هستیم و انتقاد پذیر
ثانیا - ذهن های افراد موافق و مخالف خود را مشغول نگه دارد تا از مساله اصلی که در حال رخ دادن است دور بمانند.
ثالثا - از تبدیل کردن شرایط به وضعیت حساس و سیاسی به نفع حفظ جایگاه مدیریتی خود در سازمان استفاده کند.
به فضل الهی چنین نخواهد بود ...
شما از سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی برای برگزاری چنین جلساتی تشکر کرده اید. ما هم متشکریم.
اما حقیقت صدور مجوز برای چنین جلساتی چیست؟
آقای ذوعلم به دنبال تغییرات در اسناد تحولی و به ویژه سند برنامه درسی ملی است. این نوع جلسات و سخنان مستمسک خوبی برای زمینه چینی است.
در حالی که طبق قانون اسناد تحولی مو به مو باید اجرا شود. برگزاری این نوع جلسات که باید قبل از تصویب سند برنامه درسی ملی برگزار می شد.
باید مراقب بود در چاهی که برای ایدئولوژیک جلوه دادن اسناد تحولی از سوی آقای ذوعلم شروع شده گرفتار نشد.
آقای ذوعلم !
لطفا اسناد تحولی را اجرا کنید.
بر دوست عزیز ناشناس
1- رسانه با نیت افراد کاری ندارد .
مهم عملکرد و خروجی رفتار آدم هاست .
آیا قبلا هم چنین وضعیتی بوده است ؟
در زمان مدیریت 10 سال آقای بهرام محمدیان چطور ؟!
2-همان گونه که برخی سخنرانان نشست و حاضران و به ویژه آقای فراستخواه تاکید کردند برنامه درسی خودش حاوی مشکلات عدیده محتوایی است .
آیا شما هم موافق ایدئولوژیک بودن سند تحول و برنامه درسی هستید ؟
همکار محترم
گذشته از همه این ها ؛ مدرسه چنین اسنادی را قبول ندارد !
آیا در تدوین سند تحول و سایر اسناد از معلمان کمک گرفته شد ؟
زبان این اسناد چه تحولی و چه غیرتحولی زبان مدرسه و علم نیست و دچار تعارضات و تناقض های فراوانی است ....
پایدار باشید .
به قول معروف :
دشمني ايشان با اسناد تحولي از روي دوستي با علي عليه السلام نيست، براي دشمني با معاويه است.
كليه عزيزان اين نكته را در نظر داشته باشند.
خواهيد ديد كه توافق آقاي ذوعلم با برگزاري اين جلسان و نشست ها چبست؟
ایشان به جای اجرای اسناد تحولی
اولا با تغییرات گسترده در متون و تصاویر کتب درسی قبل انرژی و توان سازمان را صرف تغییرات رادیکالی و ایدئولوژیک می کنند که اخلاقا و قانونا صحیح نیست.
ثانیا با زیر سوال بردن اسناد تحولی و ایدئولوژیک خواندن آنها به دنبال تغییر آن ها هستند.
این فتنه انگیزی علیه اسناد تحولی نظام است
بي شك دكتر ذوعلم تا اسناد تحولي را طبق روايت خودش تغيير ندهد، سندي اجرا نخواهد شد.
هشت سال گذشته،
هشت سال ديگه هم روش
برگزاری دومین پنل ایدئولوژی و برنامه درسی در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی با نظر و تایید رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی تلاش برای تغییر اسناد تحولی و به ویژه سند برنامه درسی ملی است.
آقای ذوعلم با آنکه می دانند در این جلسات چه مطالبی درباره مبانی نظری سند تحول بنیادین و بالاتر از آن ایدئولوژی اسلامی ( دین و شریعت ) زده می شود و با آنکه می دانند پیامد چنین جلساتی در جامعه فرهنگیان علیه نظام و انقلاب و تعلیم و تربیت اسلامی چیست، اما برای رسیدن به هدف خود که تغییر سند برنامه درسی ملی است از هیچ حرکتی فروگذار نیستند.
جای تاسف است که ایشان به جای تحقق منویات رهبری دست به تغییرات گسترده در متون و تصاویر کتب درسی بدون پیوست پژوهشی و بدون اجازه از صاحبان اثر و مولفان و بدون اجرای آزمایشی کرده اند و از سوی دیگر با برگزاری چنین جلسات پرمعنایی به دنبال هدف غیر حرفه ای و شغلی در چنین مسئولیتی هستند.
اکنون سوال اینجاست که آیا این قبیل رفتار از لوازم اجرای سند تحول بنیادین است؟!
سخني با حجه الاسلام و المسلمين دكتر ذوعلم
حاج آقاي خوب !
واقعاً زمان طرح اين بحث ها در سازمان پژوهش الان است؟
كاش خودتان در يكي از دو نشست بوديد و به اين سؤال جواب مي فرموديد كه :
« منظور شما از برگزاري اين نشست با اين موضوع و اين ميهمانان عزيز چيست و چه هدفي را دنبال مي كنيد؟ »
قرائن و شواهد نشان از مخالفت شديد شما با اسناد تحولي دارد و به شدت در صدد تغيير آنها هستيد. و اين نشست ها و افراد متخصص هم پپش مرگ هدف شما هستند.
اميد كه راست نباشد.
اينكه افرادي به نام نقد، اصول و مباني ارزشي نظام را به راحتي مورد خدشه و حمله قرار دهند نقد نيست.
كاش مجري برنامه به جاي بازي با كامپيوتر و خنده ها و تعارف ها به دوستان هم پالكي كمي هم جلسه را مديريت مي فرمودند.
موفق باشيد.
و بازنده، هر دو طیف مخالف آن یک نفر
این ساده لوحی فکر کنیم که ذوعلم به منویات رهبر توجهی نمی کند. همان روز اول که آمد سرکار سند ۲۰۳۰ را کوبید. این چیو نشون میده.
البته ذوعلم سوادش در آموزش و پرورش حرفه ای و تخصصی نیست.
دوستان هم همراهي و بحث ها را كامل بفرمايند.
متشكرم
اما آنروز خيلي خيلي خيلي دير است.
24 دي ماه 1398
در تاريخ بماند
از آقاي پور سلمان خواهشمندم در صورت امكان فايل صوتي اين استاد را كه در دو بخش مطرح شد در سايت صداي معلم بارگذاري كنند.
با تشكر فراوان
چرا نيروهاي انقلابي اجازه مي دهند كه آقاي ذوعلم به جاي اجراي سند تحول بنيادين، با برگزاري چنين جلسات معناداري فرصت ها را تبديل به تهديد كند؟!
اين دومين جلسه از اين نوع بود كه برگزار شد؟
آيا كسي بر عملكرد سازمان پژوهش نظارت مي كند؟
چرا تذكر داده نمي شود؟
اجراي سند تحول بنيادين در سازمان پژوهش به آرامش نياز دارد يا به جنجال و تشويش اذهان عمومي و زير سوال بردن ارزش ها ... ؟
آقاي ذوعلم لطفا جواب دهند كه منظورشان از برگزاري چنين محافلي چيست؟ مي خواهند خود را آزاد انديش نشان دهند؟
فقط مي توان گفت :
چنين مديريت آشفته و ضعيفي مايه متاسف و تاثر است.
در بی هنری نیز به جایی نرسیدیم
احتمالا چاقو دسته خودش را نمی برد
مدافعان حریم انقلاب اسلامی در این سازمان، معدودی آتش به اختیار تنها هستند. لذا انتظار از تشیلات بسیج سازمان برای دفاع از ارزش های انقلابی بیهوده است.
فراموش نکنیم اصل واصالت بسیج به مردمی بودن و داوطلبانه بودن آن است . به کحا می رویم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تقسیم سازمان به خودی و غیر خودی تنها راه بقای حکومت ایشان است. زیرا در یکسال گذشته عملکرد ایشان به جز شکست در همه عرصه ها ثمره ای نداشته است.
دوستان عنايت داشته باشند كه گفتگو در باره هيچ مسالهاي را نبايد به تابو تبديل كنيم. بقدري بايد آستانه تحمل خود را بالا ببريم كه حتي با مخالفان خدا و پيغمبر اسلام صلوات الله هم بتوانيم گفتگو كنيم. اگر بخواهيم فضاي گفتگو را با خطوط قرمز محدود كنيم، سازمان پژوهش و نظام تعليم و تربيت را از نقدهاي جدي محروم ميكنيم.
توجه داشته باشيد كه جناب آقاي ذوعلم در برنامهريزي اين نشستها دخالت مستقيم ندارد. نشست را پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش برگزار ميكند و هدفش گفتگو و تبادل نظر پيرامون مسايل اساسي تعليم و تربيت است كه البته، رياست سازمان هم چنين علاقهاي دارد. وقتي مقام رهبري به برگزاري كرسيهاي آزاد انديشي و نشستهاي نقد و نظر توصيه ميكنند، نبايد برخي پيروان ايشان نقشي كاتوليكتر از پاپ ايفا كنند. همه فرزندان اين مرز وبوم، با وجود اختلافنظرها، بايد بتوانند باهم گفتگو كنند.
* آيا صداي كساني كه زير آوار مانده و فرياد مي زنند شنيده نمي شود؟
* آيا گروه نجاتي هست؟
* كسي صداي ما را به حاكمان برساند :
* ما زنده ايم؟
* ما نمرده ايم؟
* ما نمي خواهيم بميريم؟
25 دي 1398 ( در تاريخ بماند. )
امروز اجرای سند تحول باید مد نظر قرار گیرد.
سند برنامه درسی ملی باید اجرا شود.
این بحث ها :
اولا - مصرف خارج سازمانی دارد.
ثانیا - مدیر سازمان دنبال شلوغ کردن سازمان است تا زمینه تغییر اسناد تحولی را فراهم کند.
اگراينكار را كرديد وگذاشتيد بكنند مدير گام دومي هستيد والا تو هم اني نبودي كه فكر مي كرديم باز هم رحمت به گذشته
بلا، جز صبر چاره اي اين ندارد.
كتاب ها، برنامه ها و حتی كارشناس ها را
آتش همه را و همه چيز را سوزاند
عشق اما نه
شعلهورتر مي شود
حالا خاكستر ما
کلمهها را که در كتاب ها ناگفته مانده اند
بغضها را که فرو خورده شده اند
و مردها را که پا پس نکشیده اند
ایستاده و از زیر آوار بیرون میآورد. »
« اَ لَيسَ الصُّبحُ بِقَريب » ؟
يكسال مديريت ايشان چقدر بهن نفع نظام تعليم وتربيت بوده است
ايشان چقدر بر مدار عدالت وشايسته سالاري بودند
وخيلي پرسشهاي ديگر
در شهر هر آنچه هست گيرند.
ما هرگز درس نمي گيريم. ...
خبر هولناك سقوط هواپيماي اكرايني فارغ از مناقشات سياسي يك « درس بزرگ تربيتي » براي حاكمان دارد.
در خوشبينانه ترين شكل، اين حادثه نتيجه بي نظمي و بي برنامگي در سطح امنيت ملي كشور است.
ساعت يك شب حمله به پايگاه آمريكايي
ساعت شش صبح پرواز عادي هواپيماي مسافري
حمله مستقيم در حالي پس از 70 سال و براي اولين بار در تاريخ بر عليه شيطان بزرگ انجام مي گيرد كه احتمال جنگ گسترده و حتي جهاني مي رود.
اما به فاصله تنها چهار ساعت پرواز عادي انجام مي گيرد. ...
آيا اين نوع برنامه ريزي نتيجه فقدان تربيت عقلاني و نگرش منطقي را نشان نمي دهد؟!!
تا كي بايد بگذاريم يك اتفاق هولناك رخ دهد؟!
آيا نمي بينند كه سازمان پژوهش مانند ساختمان پلاسكو نابود شده است؟ آيا صداي كساني را كه زير آوار مانده و فرياد مي زنند شنيده نمي شود؟
تا برای مردم و معلمین عزیز روشن شود اگر ۹ سال است که سند تحول اجرا نشده است تنها مشکل مالی مانع کار نبوده است
نسخه متخصصان و صاحب نظران و کارشناسان در خفا پیچیده و به تدریج در پیچ و خم اداری ناپدید می شوند.
مجاهدت های دلسوزان سازمان با تهمت های متعدد نادیده گرفته می شود. این شرایط نوعا لانه نسخه همه سازمان را خواهد پیچید. آن روز نزدیک است.
اولین ثمره آن دین گریزی حداکثری افراد سازمان
و آخرین مرتبه اش دین ستیزی دانش آموزان، معلمان و خانواده هاست.
بايد اين مسائل را با سند ومدرك به اعضاي محترم هيئت امنا منعكس نماييم به طور مثال در كنار ساده زيستي خود آقاي ذوعلم در دفتر ايشان تعداد ٤ نفر كار منشي گري مي كنند از اين ٤ نفر يك نفر مدير كل است يك نفر معاون مدير كل يك نفر رئيس اداره و يك نفر كارشناس كه همگي حقوق مديريتي بعلاوه كارانه بعلاوه اضافه كار ساعتي و... دريافت مي نمايند دو صورتيكه يك مولف از هيجكدام از اين موارد برخوردار نيستند لذا اين موار بايد به هيئت امنا اعلام گردد تا زمينه اصلاح رتبه بندي به نفع مولفين فراهم شىد
1- ساختاری که یکسال سازمان را معطّل آن کرده اید به کجا رسید؟
2- در چند ماه اخیر با دستور شما حوزه های تربیت و یادگیری در سایت فعالیتها و کارهای خود را ارائه می دهند، تا به حال به این فکر کرده اید این حوزه ها که ساختار سازمانی مصوبی در هیات امنا و سازمان امور استخدامی ندارند آیا وجه قانونی پاسخگوئی دارند؟
3- ارتباط حوزه های یادگیری بادوره در چیست؟ مسئولیت اصلی و اساسی تولید محتواها به کدام بخش است؟
4- فرآیند و سناریوی اصلی شما برای تولید یک بسته آموزشی چیست؟
5- قراردادهائی که برای بازطراحی شبکه رشد در قالب شرکت افست و ... بسته می شود با کدام نظام اعتبارسنجی و مناقصاتی انجام شده است؟
6- افزایش قراردادهای حجمی برای بکارگیری افرادی خاص در برخی قسمتها با دقت نظر بر این موضوع که هیچ حجمی افزوده نشده است و صرفا برای پوشش و پرداخت به نیروهایی که آورده اید انجام شده است چه توجیه قانونی دارد؟
7- صدور ابلاغ برای افرادی که هیچ سابقه استخدامی دولتی ندارند و شرایط ورود به سازمان را در پستهای مصوب و صاحب امضاء ندارند مشخصا یک معاون مدیرکل و یک رئیس اداره و .. با چه استدلالی انجام شده است؟ آیا این افراد حقوقی دریافت می کنند؟ محل پرداخت آنها از کجاست؟
8- دادن تریبون اصلی برای تبلیغ سند 2030 در جشنواره فیلم رشد با چه استدلالی انجام شده بود؟ با مسببین آن برخوردی صورت پذیرفت؟
9- دلیل نابسامانی در توزیع کتب درسی چه بود؟
10- انتصاب افراد با سابقه بالا نزدیک بازنشستگی در پستهای مدیریتی مانند مدیرکل و بهره مندی آنها از مزایای پاداش پایان خدمت و حقوق با کدام استدلال عقلی و صرفه جوئی در بیت المال صورت پذیرفت؟
اگر چه به قول دکتر فراستخواه " خشن ترین شکل کردار ایدئولوژیک در قالب یک ساختار خشن و به شکل یک خشونت نمادین در آموزش و پرورش ما از سوی یک حاکمیت سیطره پیدا کرده است، " اما می تواند از زاویه دیگری هم به این موضوع نگاه کرد.
فرمود حکومت به کفر می ماند، اما به ظلم هرگز،
امیدوارم اگر فردای نزدیک یکی از شما خوانندگان این مطلب به جای مدیران فعلی نشستید، از امروز عبرت بگیرید.
این تهدیدها را فرصت بدانید و از تکرار اشتباهات فاجعه بار خودداری کنید.
11- گرفتن مجوز استخدام قرارداد انجام کار معین برای بستگان نسبی بعضی از افراد با کدام معیارهای اسلامی سازگار است؟
12 - پرداخت وامهای خارج از عرف 70 میلیون تومانی مشخصا به افراد حوزه ریاست با کدام نظام عدالت سازگاری دارد ؟ همانگونه که بسیاری درخواست وام 70 میلیون تومانی کردند و پاسخ شما اعتبار نداریم بود.
13- آیا می دانید فقط دو ماه دیگر تا بازنشستگی شما باقی مانده است ؟ (اعضاء هیات علمی با مرتبه استادیاری حداکثر درسن 65 سالگی بازنشسته می شوند)
من اینجا عاشق این خاک، اگر آلوده یا پاکم
من اینجا تا نفس باقیست می مانم
من از اینجا چه می خواهم، نمی دانم
امید روشنائی گر چه در این تیره گیها نیست
من اینجا باز در این دشت خشک تشنه می رانم
من اینجا روزی آخر از دل این خاک با دست تهی
گل بر می افشانم
من اینجا روزی آخر از ستیغ کوه چون خورشید
سرود فتح می خوانم
و می دانم
تو روزی باز خواهی گشت
خودتان می توانید قضاوت کنید آینده اجرای سند تحول بنیادین با چه سرنوشت مبهم و نگران کننده ای روبروست.
تقریبا همه اعضای محترم سازمان خوب می دانند که آقای ذوعلم در پی متشنج کردن اوضاع و ایجاد درگیری سیاسی با صاحب نظران و کارشناسان است تا شرایط را شکننده و سیاسی و افراد را مجریان سند ۲۰۳۰ و سکولار و عوام فریب ... ( طبق فرمایشات خودشان در این یکسال ) جلوه دهند تا متولیان نظام و انقلاب را مجاب کنند که اگر ایشان نباشند فاتحه جمهوری اسلامی و انقلاب و سند تحول خوانده است.
به همین دلیل هم یکسال است محیط به شدت امنیتی و پلیسی شده است. در صورتی که اعضای سازمان پژوهش همیشه به عنوان بسیجیان بی ادعا به بهترین نحو مدافع کشور اسلامی بوده اند.
لذا ان شاءالله چنین خوابی تاویل نخواهد شد.
پس لطفا با آبروی افراد و سازمان بازی نکنید.
بلاخره فرق بين حوزه و دوره چيست ؟؟؟؟؟؟؟؟،
اما فلسفه تفكيك دفتر تاليف به دو بخش حوزه و دوره تنها يك چيز مي تواند باشد « تفرقه اندازي بين متخصصان » و « تخصص زدايي از سازمان » و « حذف مرجعيت علمي سازمان پژوهش و برنامه ريزي در وزارت آموزش و پرورش »
تا اينجا در بعضي از بخش ها اين سياست موفق بوده است اما عمده كارشناسان، صاحب نظران و متخصصان با وجود دو بخش با هم هماهنگ عمل مي كنند.
مطمئناً آقاي ذوعلم هيچ دليل منطقي ديگري براي اين انفكاك ذاتي ندارند.
ممکن است دیگران نتوانند تفاوت بین شما را تشخیص دهند.
پديده ايديولوژي را بايد با توجه به زمان و مكان آن در نظر گرفت. بديهي است تصوري كه اول انقلاب از ايدئولوژي بود با آنچه كه امروز مطرح مي شود متفاوت است.
در اين نشست، چه افرادي كه موافق نگاه ايدئولوژيك به برنامه درسي هستند و چه مخالف آن، هر دو مسلمان و پيرو انقلاب هستند. اما طرح اين موضوع در حوزه تعليم وتربيت را مورد نقد قرار مي دهند.
همانطور كه دكتر ملكي در نشست اول فرمودند: هيچ برنامه درسي غير ايدئلوژيك نيست.
اما حد اين رويكرد چه مقدار است؟ آيا به همين اندازه كه اسناد تحولي به آن پرداخته كفايت مي كند و يا بايد نگاه آقاي ذوعلم را دنبال كرد كه به دنبال ايدئولوژيك كردن صددرصدي نظام تعليم وتربيت است را پذيرفت؟
بايد توجه داشت:« اگر علم اشباه كند، اشتباهش را خواهد پذيرفت. اما اگر ايدئولوژي اشتباه كند، شما را خواهد كشت تا اثبات كند كه ايدئولوژي هرگز اشتباه نمي كند.»
« جزميت » مهمترين ويژگي برنامه درسي ايدئولوژيك است و سرنوشت آن از قبل معلوم است.
ايدئولوژي يك مقوله زميني است و محدويت دارد.
اما دين يك مقوله آسماني است و محدوديت هم ندارد.
ايدئلوژي به شما فرصت نقد نمي دهد.
لذا دین را ایدئولوژی معنا کردن بد فهمی و کج فهمی است.
لطفا از نگاه ساده اندیشانه و سطحی گرایانه به آموزش و پرورش پرهیز شود.
حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همه استانداردهای بین المللی برخوردار بود. این زندان همه امکاناتی که باید یک زندان طبق قوانین بین المللی برای رفاه زندانیان داشته باشد را دارا بود.
این زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود و حتی امکان فرار نیز تا حدی وجود داشت. آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد. در آن از هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد، اما...
اما بیشترین آمار مرگ زندانیان در این اردوگاه گزارش شده بود. عجیب اینکه زندانیان به مرگ طبیعی میمردند. با این که حتی امکانات فرار وجود داشت اما زندانیان فرار نمیکردند. بسیاری از آنها شب میخوابیدند و صبح دیگر بیدار نمیشدند.
آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خودشان و نسبت به هموطنان خودشان که مافوق آنها بودند رعایت نمیکردند و در عوض عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.
در این اردوگاه، فقط نامه هایی که حاوی خبرهای بد بود را به دست زندانیان میرساندند و نامه های مثبت و امیدبخش تحویل نمیشد.
هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.
هر کس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، سیگار جایزه میگرفت.
در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.
تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است، چرا که:
— با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.
— با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند.
— با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.
و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.
شما همین خبر را در کنار دهها خبری که در سازمان پژوهش تولید و پخش می شود بگذارید. یکسال است سناریویی شبیه به سناریوی مرگ خاموش در این سازمان در حال اجراست. یکسال است فقط خبرهای بد تولید می شود، یکسال است. کسی به فکر عزت سازمان نيست. یکسال است به سندرم « شکنجه خاموش » مبتلا شده است. یکسال است همه خبرهای بد و نا امیدکننده فقط به گوش میرسد و متاسفانه همه از آنها استقبال میکنند ...
این روزها هیچ کس به فکر عزت نفس سازمان پژوهش نیست.
این همان جنگ نرم است.
مدیران فعلی سازمان طبق کدام پژوهش در کتاب ها دست می برید؟!!!
آیا اگر جناح های مقابل چنین کاری می کرد، متهم به خیانت نبود؟!!!
این کار ایشان چه فرقی با کسانی که می خواستند چراغ خاموش سند ۲۰۳۰ را اجرا کنند دارد؟!!!
دستبرد به کتاب های درسی خیانت به ملت و کشور و قوانین و حتی خیانت به شخص مقام معظم رهبری است چرا که شما منتسب و منتصب به ایشان هستید.
قرار بوده ایشان اسناد تحولی را اجرا کنند.
پس اینکارها چه توجیهی دارد جز فتنه افکنی برای اجرا نشدن سند تحول بنیادین و یا بی توجهی به آن در مهم سطوح
نمی دانم خبر دارید یا نه ؟چرا که جناب آقای ذوعلم در مرتبه دانشیاری هستند و طبق قانون در 65 سالگی بازنشسته خواهند شد . و سازمان دوباره به مسیر اصلی خود برخواهد گشت . البته اگر قانون کشور برای ایشان اجرا شود و تبصره و موردی از خودشان استخراج نکنند .
به امید 2 ماه دیگر و خروج نیروهای غیر علمی ایشان که صرفا برای استفاده از مزایای مالی به سازمان منتقل شده اند .
شاید بی لیاقتی ها و انگ زدن های آقای روحانی روزی فراموش و جبران شود، اما تخریب بنیان تعلیم و تربیت، به دست مناسب ترین مهره برای این انهدام هرگز فراموش شدنی نیست. چرا که غیرقابل جبران است.
چه خوب است ادله و نمونه ارائه شود تا برخی که در شک و تردید هستند به یقین برسند.
خوب است به مراکز بین المللی اعتراض کنید.
از صدای معلم عمیقا سپاسگزاریم.
از سوزاندن کتاب هاریسون تا سوزاندن سازمان پژوهش
از موضع قاطعانه حوزه علمیه در مقابل حرکت غیرسنجیده یک روحانی تقدیر و تشکر می شود ولی یک سال است در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی که مهمترین مرجع علمی تعلیم و تربیت کشور است، صاحب نظران و متخصصان آن در آتش مشابه می سوزند. شرایطی که این کتاب سوزی در مقابل آن واقعا هیچ است.
متاسفانه در این مورد هم پای یک روحانی در میان است که همه کارشناسان و مولفان را سکولار، مجری ۲۰۳۰ و ... معرفی می کند
و به جای اجرای سند تحول بنیادین، به دنبال تغییر این اسناد و دستکاری کتاب های درسی موجود آن هم بدون اجازه مولفان و برنامه ریزان درسی و بدون اجرای آزمایشی و تایید مراجع ذی ربط است.
این رفتار ایدولوژیک با کتاب های درسی خارج از روال قانونی و منطقی است که اگر به داد سازمان پژوهش رسیدگی نشود، در آینده نزدیک توجیه آن حتی توسط حوزه علمیه هم مشکل خواهد بود.
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند
غلام همت آن رند عافیت سوزم
که در گداصفتی کیمیاگری داند
وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند
هزار نکته باریکتر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد
جهان بگیرد اگر دادگستری داند
ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه
که لطف طبع و سخن گفتن دری داند
اما حقیقت امر این است که برخورد ظاهری با مواردی که دیگر قابل دفاع نیستند، کفایت آبروداری برای حوزه علمیه و حوزه ستادی آموزش و پرورش نمی کند. باید فکر اینگونه افراد تغییر کند.
نمونه عظیمتر این کتاب سوزی و علم سوزی را در عملکرد یکساله اخیر همین سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی ببینید.
همه را مجوس، مرتد، سکولار، غرب زده، مجری ۲۰۳۰ ... دیدن
و همه را به جرم ثابت نشده محکوم و محروم و منکوب کردن
نه تنها شیوه حکومت و قصاوت علوی و اسلامی نیست، بلکه عاقبت باعث وهن مذهب و دین می شود.
چاره کار قبل از وقوع باید کرد ...
سازمان ملك طلق پدري كسي نيست
قطعا ایشان در جریان هستند و نوشتن سودی ندارد.
7:30 تا 8:30 فشردگي برنامه ها اجازه طرح سخن به كسي نخواهد داد.
ولي ان شاء الله دوستان انقلابي به شيوه مطلوب حضور فعال خواهند داشت.
زيرا به حمد الله هر يك از كارشناسان، صاحب نظران و متخصصان سازمان، به تنهايي امتي هستند. لذا اگر متحد و يكپارچه عمل كنند و در جلسه نيز از مطالب ارائه شده ساير عزيزان و بزرگواران حمايت لازم را داشته باشند قطعا خداوند نيز كمك خواهد كرد.
لطفا فقط به فكر ميز نباشيد.
آينده كشور و انقلاب و كتاب هاي درسي را ببينيد.
مگر منتقدان چه مي گويند؟ جز اجراي سند تحول بنيادين به نحو صحيح و موفق و موثر
در شرايط كنوني فقط تخريب همه جانبه سازمان پژوهش در دستور كار است. آن هم به نام انقلاب و رهبري
در حالي كه رهبر معظم انقلاب هم راضي به چنين مديريت ويرانگري نيستند.
ان شاء الله پيروز باشيد.
چرا؟ چون تاثیر خلاء وجود آن را به عینه مشاهده می کردند؛
بسم الله گفتند همه با هم و شروع کردند و در نتیجه پیشرفت های خوبی را هم مشاهده کردند؛
تا اینکه...
تا اینکه یک عده معدودی شروع کردند به نظریه پردازی (تا حدی) در خلاف مسیر حرکت رو به جلوی مردم...
هم اکنون مهم ترین عامل عدم پیشرفت رو به جلو نه "ویدئولوژی" است بلکه افرادی هستند که با بی احترامی و نادیده گرفتن نتیجه گیری و تصمیم گیری آن ۹۸ درصد،مرتب با افکار و نظریاتی که بارها در طول تاریخ تجربه و رد شده اند در این مسیر سنگ اندازی می کنند.
والله العالم
ایدئولوژی صحیح است.