تذکر نمایندگان مجلس ۱۳۹۸/۱۰/۳
حسن نوروزی نماینده مردم رباط کریم به وزیر آموزش و پرورش لزوم جلوگیری از اجرای رقص در صبحگاه برخی از مدارس کشور را متذکر شد./ فارس
***
جناب آقای نوروزی
نماینده محترم شهرستان رباط کریم
باور کنید که :
این ره که می روید به ترکستان است !
نگاه خشکه مقدس حضرتعالی به مسائل برکسانی که حضرتعالی را می شناسند پوشیده نیست و در اینجا قصد پرداختن به این نگاه نیست اما آنچه حقیر را وادار به عکس العمل در برابر نظر جنابعالی در خصوص ممنوعیت شادی در برنامه صبحگاهی واداشت این است که این اندک شادی و نشاط در فضای جامعه ی سرشار از غم و اندوهی امروز ، برای دانش آموزی که از صبح تا شب در خانه و جامعه و مدرسه و...مدام در حال شنیدن اخبار ناخوشایند است ، چه مشکلی دارد؟!
نشاط و شادابی در مدرسه باعث رشد و شکوفایی در همه ی ابعاد وجودی یک دانش آموز می شود. در محیط شاد، ذهن انسان پویا، زبانش گویا و استعدادش شکوفا می گردد.
در قرن جدید سرلوحه ی تعلیم و تربیت در یک جمله خلاصه شده است :
« شوق زندگی کردن را به دانش آموزان بیاموزیم» پس باید معتقد باشیم که در حقیقت رشد پایدار ما در گرو شادی پایدار است و این شادی باید در مدارس لحاظ گردد .
یکی از نیازهای مهم و ضروری دانش آموزان نیاز به شادی و نشاط هست؛ زیرا دانش آموزان روزانه چندین ساعت را در مدرسه می گذرانند. اگر در فضای مدرسه و کلاس درس حس شادی و هیجان آنها ارضا نشود و از حضور در مدرسه لذت نبرند، هیچ گونه انگیزه و رغبتی برای یادگیری ندارند و تلاش و کوشش معلم برای یادگیری به جایی نخواهد رسید و هرچه معلم پافشاری و تلاش بیشتری کند نه تنها هیچ پیشرفت و موفقیتی در یادگیری دانش آموزان حاصل نمیشود بلکه باعث افت تحصیلی آنها می شود.
ایجاد نشاط و شادابی یکی از مؤثرترین راه ها برای افزایش بهداشت روانی در جامعه است .
مدرسه به عنوان یک نهاد می تواند با به وجود آوردن زمینه ها و برنامه هایی باعث هر چه شاداب کردن جامعه شود. اگر در مدرسه شوق زندگی کردن به وجود آید خود به خود اثرگذار بر جامعه خواهد بود. انسان های شاد زندگی خود را تحت کنترل دارند، مسئولیت پذیرند، هدفمند هستند، دید مثبت به زندگی دارند. آینده نگر و امیدوارند و در مقابل مشکلات و سختی ها از پای نمی نشینند، قرآن دین اسلام را دین شادی معرفی نموده و مهمترین عوامل شادی را محبوبیت، مقبولیت و موفقیت، ایمان، هویت ملی و فرهنگی، خلاقیت عارفانه و حل مسئله ذکر کرده است .
روانشناسان شادی و شور و نشاط را محرک انسان ها برای عمل می دانند و جامعه شناسان جامعه شاد را جامعه موفق می دانند .
جناب نوروزی !
یک روز در هنگام زنگ آخر یک روز درسی در کنار یک مدرسه باشید تا ببینید دانش آموزان چگونه از خانه دوم خود فرار می کنند ، زیرا نمی توانند در این فضا خواسته های واقعی شان را لمس کنند !
لذا خوشحال می شوم راهکار حضرتعالی را برای شاداب سازی مدارس بدانم؟
خلاصه کلام
آموزش شوق زندگی به دانش آموزان در مدارسی که تشنه شادی و نشاط است ،امکان پذیر نیست
ما را رها کنید در این رنج بی حساب
با قلب پاره پاره و با سینه ای کباب
عمری گذشت در غم هجران روی دوست
مرغم درون آتش و ماهی برون آب
حالی نشد نصیبم از این رنج و زندگی
پیری رسید غرق بطالت پس از شباب
از درس و بحث و مدرسه ام حاصلی نشد
کی می توان رسید به دریا ازین ســـراب
هرچه فراگرفتم و هرچـــه ورق زدم
چیزی نبود غیر حجابی پس از حجاب
هان ای عزیز فصل جوانی به هوش باش
در پیری از تو هیچ نیاید به غیر خواب
این جاهلان که دعوی ارشاد می کنند
در خرقه شان به غیر "منم" تحفه ای میاب
ما عیب و نقص خویش و کمال و جمال غیر
پنهان نمـــوده ایم چو پیری پس خضاب
دم بر نیار و دفتر بیهوده پاره کن
تا کی کلام بیهده گفتار ناصواب
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
نظرات بینندگان
بنده هم موافق نشاط و شادی کودکان و نوجوانان
در مدارس خستم ، اما چرا تلقی اکثریت از شادی رقص کردن است ؟
مدارس دیگر کشورها شاید آموزش و ساعت رقص برای درس هنر داشته باشند ، اما هرگز هر صبحگاه
نمی رقصند. محدودیت های چندین دهه تلقی ما از شادی را معیوب ساخته است.
اگر در مدارس زنگ هنر آموزش نقاشی و خوشنویسی و موسیقی گنجانده شود ، یا آموزش
ساده خیاطی و باغبانی(همانند قبل از انقلاب)
باز کودکان با نشاط خواهند شد. کودکان فعالیت
.......
بسیار جای افسوس است که هنر کم ارزش شده است
سلام بر آن هنرمند خوشنویس زیبا نویس خوانا نویسی که سئوالات امتحان را به دستور مدیر مدرسه مجبور است تایپ کند، در حالی که به چندین خط ساده و پیچیده تسلط دارد!
در حالی که نوجوانان از او میخواهند برای او کلاس خطاطی بگذارد، آیا او تمایل دارد هنر خود را به عوام انتقال دهد در حالی که خواص در توهّم به سر می برند؟!
جناب مدرس آزاد، هنر مرده است که دلمرده ایم.
می گوید : زیبایی طبیعت را بنگر تا ذوق در تو
برانگیخته شود. طبیعت هم مرده ، متاسفانه از
خرداد امسال تمامی درختان کنار خیابان شهر تبریز
آفت زده بود و برگها همگی سوزن سوزنی و سوراخ شده بود.
بگوئید کجاست کتب فارسی با خط زیبای نستعلیق !!
آنان کار عملی را روح دار و سازنده می یابند.
البته نحوه عمل معلمان در تحقق این احساس موثر است.
مثلا دوره دبیرستان دروس آزادی چون آشنایی با قانون بود ، بنده با طرح سوال و گروه بندی آنان،
سعی داشتم به آنان بفهمانم که درس آزاد به معنای غیر مهم بودن نیست. بعد به بحث و گفتگو
می نشستیم. لذا عملکرد این معلمان مهم است.
کودکان از روال آموزش لایتغیر و بی روح در مدارس خسته و دلمرده اند. روح مدرسه مرده است. لذا در مدارس ما جای دروس عملی برای جنب و جوش بیشتر خالی است . بیشتر معلمان
خود دلمرده اند و کسی نمی خواهد باور کند که بین توانایی مالی و میزان حقوق افراد و کارآیی
شغلی آنان ارتباط مستقیم و معنی داری وجود دارد. فقط کودکان و مدارس افسرده نیستند ، کل
جامعه دلمرده و بی حال است.
آن سه راز عبارتند از :
امیدواری ، مشارکت ، سلامت روان.
دقت می کنید از رقص نامی برده نشده است.
زیرا ظاهرا اعتراض نماینده مجلس به اشاعه رقص در مدارس بوده ولی متن ارائه شده مبتنی برلزوم توسعه نشاط در مدارس است.
یا ظاهرا معنای نشاط و رقص را مترادف میگیریم یا با مغالطه سعی در تسویه حساب شخصی یا سیاسی داریم.
به نظر میرسد اگر نگاه نویسنده به لزوم دفاع از رقص در مدارس است باید توجیهات علمی و فنی یا قانونی خود را به دور از جهت گیری شخصی برای آگاهی به مخاطب ارائه می داد.