گروه اخبار/
پس از اخبار ضد و نقیض در مورد استعفای بطحایی سرانجام این استعفا توسط رئیس جمهور پذیرفته شد .
دفتر سخنگوی دولت اعلام کرد سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش به دلیل شرکت در انتخابات مجلس از سمت خود استعفا داده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت، به دنبال استعفای بطحایی، رئیس جمهوری نیز پیش از موعد مقرر ثبت نام برای کاندیداتوری مجلس موافقت کرده است.
سرپرست وزارتخانه آموزش و پرورش روز شنبه از طرف ریاست جمهوری اعلام خواهد شد.
پایان پیام/
چهارشنبه یکم خرداد ماه تشکل های فرهنگیان نشستی را با اعضای کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در مورد سازمان نظام معلمی برگزار کردند .
سایت سازمان معلمان ایران که گزارش خود را در روزنامه اعتماد منتشر کرده است ، بدون اشاره به جزئیات این نشست و این که کدام تشکل ها و نیز کدام یک از اعضای کمیسیون آموزش در این نشست شرکت کرده اند و نیز بدون اشاره به محتوای گفت و گوهای صورت گرفته چنین می نویسد :
" گاهي پررنگتر، گاهي كمرنگتر اما در هشت سال گذشته تشكيل «نظام معلمي» همواره يكي از خواستههاي معلمان و فعالان صنفي اين حرفه بوده است. حالا پس از سالها انتظار اين طرح از در مجلس گذشته و از هر زمان ديگري به تحقق نزديكتر است.
روز گذشته اولين جلسه مشترك ميان نمايندگان تشكلهاي فرهنگيان، مجلس و شوراي عالي آموزش و پرورش و به ميزباني داود محمدي تشكيل شد.
داود محمدي از سوي كميسيون آموزش مجلس مامور به تشكيل كارگروه و بررسي و طرح نظام معلمي شده تا در صورت تصويب در كميسيون در صحن علني مطرح و به راي گذاشته شود.
يكي از حاضران در جلسه به «اعتماد» ميگويد كه باتوجه به پيشينه زياد منجر به تدوين اين طرح، انتظار ميرود كه نهايتا تا آخر تابستان تكليف طرح نظام معلمي در مجلس روشن شود.
محمد داوري، نماينده سازمان معلمان در جلسه روز گذشته ميگويد: «طرح نظام معلمي تقريبا شبيه نظام پرستاري و نظام مهندسي، بهدنبال اين است كه با مديريت خود معلمها، مسائل تعليم و تربيت را به صورت كلي و مسائل خود معلمان را به صورت صنفي پيگيري كرده و مشاركت معلمها را در زمينههاي مختلف نهادينه كند و به آنها جايگاه حقوقي دهد.»
داوري چهار هدف اصلي ذكر شده در اين طرح را برميشمارد: «مشاركت معلمان، تعيين ويژگيهاي حرفهاي شغل معلمي، گسترش روابط داخلي و بينالمللي نظام صنفي معلمان و حمايتهاي حقوقي، مدني و قضايي از معلمان.
در پيشنويس اوليه كه در كارگروه شوراي عالي آموزش و پرورش تهيه شده اين چهار هدف اصلي آمده و به تصويب شوراي عالي آموزش و پرورش رسيده است.»
در تعريف نظام معلمي آمده است كه اين سازمان يك سازمان غيردولتي و غيرانتفاعي است كه براي تحقق اين اهداف تشكيل ميشود ... "
علی رغم آن که میدر صدای معلم خود از اعضای فعال کار گروه بررسی طرح سازمان نظام معلمی در شورای عالی آموزش و پرورش بوده و تاکنون هیچ رسانه ای به اندازه صدای معلم خبر ، گزارش و تحلیل در مورد سازمان نظام معلمی منتشر نکرده است اما هیچ گونه دعوتی برای حضور در این نشست از سوی کمیسیون آموزش مجلس به عمل نیامد .
بدون تردید نگارنده در این زمینه دیدگاه ها و نظراتی دارد و شاید بتوان این گونه برخوردها را " سیاسی " فرض کرد .
تشکیل سازمان نظام معلمی همان گونه که قبلا نیز بیان شده است از مفاد " میثاق نامه معلمی مورد تایید نمایندگان منتخب تشکل های فرهنگیان " بوده است . تنها انتظار واقع بینانه و حداقلی از تشکل ها ضمن درک دغدغه ها و حساسیت ها این است که به جای " دخالت " بدون پاسخ گوئی و بدون برنامه فقط نقش " ناظر " را در این فرآیند ایفا کنند
این که در سال پایانی مجلس دهم طرح تشکیل سازمان نظام معلمی در دستور کار این کمیسیون قرار می گیرد دومین دلیل برای برخورد سیاسی با مساله سازمان نظام معلمی است .
در انتخابات کم رونق برای انتخاب 3 نفر برای هیات امنا و بازرس صندوق ذخیره فرهنگیان تشکل های فرهنگیان به ویژه مجمع فرهنگیان ایران اسلامی حضوری پر رنگ داشتند .
هنوز این 3 نفر منتخب تشکل سیاسی کارنامه مشخصی از حضور بیش از یک سال خود به معلمان ارائه نکرده است .
شاید طنز تلخ این ماجرا آن پاسخ این 3 نفر منتخب تشکل به انتقادات بهرام پارسایی در مورد تشریفاتی خواندن انتخاب فرهنگیان در هیات امنای صندوق ذخیره باشد که در پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر گردید . ( این جا )
این 3 نفر در پاسخ می گویند :
" با توجه به تشریفاتی خواندن انتخاب فرهنگیان در هیات امنای صندوق ذخیره، ضمن رد اظهارات مذکور اعلام مینماییم انتخاب منتخبان فرهنگی طی یک روند و فرآیند کاملا شفاف صورت گرفته است.
اعضای منتخب برابر اساسنامه صندوق ذخیره فرهنگیان از اختیارات کامل همانند سایر اعضای محترم برخوردار هستند و همچون دیگر اعضا در برنامهریزیها و تصمیمگیریهای موسسه و نظارت بر صندوق برابر مقررات مربوطه، حضوری موثر و فعال دارند، لذا انتظار میرود جنابعالی بهعنوان فردی فرهیخته و منتقد در اعلامنظرهایتان منزلت و شأن منتخبان فرهنگیان را در نظر گرفته و در صورت نیاز به توضیح بیشتر نشست مشترکی با آنها برگزار نمایید.
در پایان ضمن تقدیر از دغدغه جنابعالی در خصوص وضعیت اقتصادی فرهنگیان از حضرتعالی و سایر نمایندگان محترم انتظار داریم طرحها و راه کارهای عملی به دور از هیاهوهای سیاسی (با توجه به وظیفه ذاتیتان) جهت ارتقاء سطح معیشت ورفاه فرهنگیان ارائه نمایید."
شاید بهتر باشد این 3 نفر به پایگاه رای و میزان معلمانی که در این انتخابات شرکت کرده اند توجه داشته باشند و قبل از هر گونه موضع گیری در پی آن باشند که چرا میزان مشارکت معلمان در این انتخابات این قدر پایین بوده و در پی حل بحران بی اعتمادی باشند .
دوم آن که مصادیق حضور فعال و موثر را برای جامعه فرهنگیان تعریف و تببین کنند تا در این زمینه شفاف سازی لازم صورت بگیرد قبل از آن که بخواهند دیگران را به آن توصیه کنند .
و مهم تر از آن که این 3 نفر قبل از آن از یک نماینده مجلس انتظار ارائه طرح و راه کار داشته باشند توضیح دهند که خودشان با چه برنامه ای در این صندوق حضور یافته و قرار است چه تحولی را در این موسسه ورشکسته ایجاد کنند ؟
به نظر می رسد وضعیت در مورد 3 نفری که به شورای عالی آموزش و پرورش راه یافته اند بهتر از صندوق ذخیره نباشد مضافا بر آن که میزان مشارکت معلمان در انتخابات شورای عالی آموزش و پرورش تقریبا نصف صندوق ذخیره بوده است .
به نظر نمی رسد آن 3 نفر در میان 22 نفر بتوانند کار خاصی انجام دهند ضمن آن که تاکنون برنامه مدونی نه از سوی تشکل حمایت کننده یعنی مجمع فرهنگیان ایران اسلامی و نه از سوی خود این 3 نفر به جامعه معلمان ارائه نشده است .
متاسفانه مجمع فرهنگیان ایران اسلامی که صفت " اصلاح طلبی " را با خود به یدک می کشد هنوز با ادبیات پاسخ گوئی و شفاف سازی بیگانه است و می باید در مورد عملکرد افراد مورد حمایتش به دیگران پاسخ گو باشد .
تشکل های فعلی در آموزش و پرورش در حال حاضر با دو صفت " صنفی " و " سیاسی " منفک می شوند .
تشکل های سیاسی که به بخشی از عملکرد آن در این مقال اشاره شد به سبب " نگاه سیاسی " که دارند قادر به درک و یا فهم مسائل و موضوعات در چارچوب " حرفه ای " که اصلی ترین ماده تشکیل دهنده سازمان نظام معلمی است نیستند .
نگاه آن ها به موضوعات از نوع " کنتراست " است و قادر به تشخیص طیف های مختلف مسائل آموزشی نیستند .
هدف آن ها فقط کسب قدرت و اشغال مناصب است بدون آن که خود را به افکار عمومی بدهکار دانسته و در برابر عملکرد خویش پاسخ گو باشند .
تشکل های متصف به صفت " صنفی " علی رغم شعارها و تبلیغات فراوان هنوز دیدگاه روشن و مشخصی در مورد مفهوم " صنف " ندارند .
علی رغم گذشت سال ها از تاسیس این تشکل ها مرز میان صنف و سیاست در میان این تشکل ها به وضوح مرزبندی نشده است و فعالیت صنفی بعضا تحت الشعاع دیدگاه های سیاسی افراد قرار می گیرد که البته می توان مهم ترین دلیل را توسعه نیافتگی جامعه فرض کرد .
نگاه این تشکل های مدعی احیای صنف در فرآیند آموزش بر اساس برخی دیدگاه های مکاتب سیاسی مانند چپ و... تعبیر و تحلیل می شود ضمن آن به نظر می رسد اعضای موثر این تشکل ها اتاق فکر مشخصی نداشته و تئوری خاصی برای پیشبرد مطالبات فرهنگیان در چارچوب منافع ملی ندارند و این در برخی اوقات ضمن تحمیل هزینه های ناخواسته ممکن است جامعه را در برابر معلمان نیز قرار دهد
بر عکس تشکل های نوع اول که با نگاه کاملا منفعت گرایانه به دنبال کسب منافع گروهی خود بدون قبول کم ترین هزینه هستند اما گویا در تشکل های صنفی هر گونه فعالیت صنفی بدون تردید مرادف با دادن هزینه های حداکثری با کم ترین عایدی است .
گویا از نگاه شاخص های این تشکل ها شرط هر گونه وفاداری به صنف رفتن به زندان و تحمل هزینه های سنگین تعبیر و تفسیر می شود وبدون تلفات ، فعالیت صنفی معنا و محتوایی ندارد .
تشکل های صنفی تاکنون موضع صریح و شفاف خود را در مورد سازمان نظام معلمی مشخص نکرده اند اما قرائن نشان می دهند که اعضای این تشکل ها این سازمان را به منزله یک رقیب قدرت مند می نگرند که با تشکیل آن احتمالا بساط صنفی ها برچیده خواهد شد .
شاید در یک نگاه بدبینانه و البته واقعی بتوان نگرانی دستگاه های امنیتی را در این مورد درک کرد .
نگرانی از آن که مبادا در آینده سازمان نظام معلمی به علت مطالبات متراکم و انباشته شده تبدیل به پایگاه اپوزیسیون با جایگاهی کاملا قانونی گردد و دیگر نتوان وضعیت را کنترل کرد .
فقدان تجارب کار گروهی و مشارکتی در میان معلمان که موازی آن در تشکل ها به فور قابل مشاهده است می تواند سازمان نظام معلمی را در رویکرد و عملکرد عقیم و ناموفق بگرداند .
این ها آسیب هایی است که البته قابل حل هستند .
اما واقعیت گریز ناپذیر تشکیل سازمان نظام معلمی برای تربیت " معلم حرفه ای " است .
این سازمان مدافع حقوق صنفی و مدنی معلمان می باید با " معیارهای علمی و مدیریت تحول گرا " اداره شود و دخالت سیاست و یارگیری در آن به حداقل برسد .
تشکل ها چه صنفی و چه سیاسی از نظر نگارنده با صفت " ایدئولوژیک " طبقه بندی می شوند .
تنها انتظار واقع بینانه و حداقلی از تشکل ها ضمن درک دغدغه ها و حساسیت ها این است که به جای " دخالت " بدون پاسخ گوئی و بدون برنامه فقط نقش " ناظر " را در این فرآیند ایفا کنند .
این انتظار زیادی نیست !
و اما در کنار این ها بزرگ ترین و شاید مهم ترین آسیبی که سازمان نظام معلمی را تهدید می کند " بی تفاوتی " معلمان در مورد جایگاه و منزلت حرفه معلمی است .
بدون تردید بسیاری از معلمان طرح سازمان نظام معلمی را مطالعه نکرده و از سوی دیگر ممکن است " ایفای نقش " ناقص ، بد و کاسب کارانه سایر تشکل ها این ذهنیت را برای آنان تداعی کرده است که سازمان نظام معلمی نیز چیزی در مایه این تشکل ها است که می خواهد در جهت اهداف خویش آنان را مورد استفاده ابزاری قرار دهد .
این دغدغه ها و پیش داوری ها طبیعی است و می شود در بخشی به معلمان حق داد اما باید به این نکته توجه داشت که مطالبه گری معلمان از مسیر کار گروهی ، سازمان یافته و مجهز به اتاق فکر می گذرد .
برای تشکیل درست ، منطقی و بدون دخالت عوامل غیرپاسخ گو باید فعالانه در عرصه بود و از آن مراقبت کرد .
چاره دیگری نداریم .
گروه اخبار/
برخی منابع خبر از استعفای « سیدمحمد بطحایی « وزیر آموزش و پرورش در آخرین جلسه هیات دولت می دهند .
هنوز هیچ مقام رسمی در این مورد اظهار نظری نکرده است .
سایت تابناک می نویسد :
" درباره دلایل این استعفا اطلاعی در دست نیست، اما انتشار این خبر در حالی است که ساعتی پیش در صفحه وزیر در توییتر خبری منتشر شد که نشانهای از استعفای وزیر در آن به چشم نمیخورد؛ خبری خوش که حکایت از اصلاح حقوق دانشجو معلمان دارد.
در این توییت شرح داده شده که «در آخرین روز قبل از تعطیلات در جلسهای با حضور رئیس محترم و همکاران سازمان امور اداری استخدامی، موضوع اصلاح حقوق همکاران جوانم در دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی را بررسی کردیم و با نظر مثبت جناب انصاری امیدوارم به زودی نتیجه مورد نظر بدست آید.»
اظهار نظری که نشان میدهد بطحایی تا واپسین ساعات کاری پیش از تعطیلات اخیر بر سر کار حضور داشته و به امور جاری مشغول بوده است. نکتهای که البته نمیتواند نافی استعفای وی باشد، اما دست کم برخی گزینههای احتمالی منجر به استعفا در کشورمان از جمله اختلاف سلیقه را کمرنگ میکند. "
البته گفته می شود نارضایتی رئیس جمهور از عملکرد وزیر آموزش و پرورش عامل اصلی این استعفای احتمالی است چیزی که پیش تر نیز برای فانی اتفاق افتاد و او را پیش از استیضاح در مجلس مجبور به ترک ساختمان بتونی قرنی کرد .
تاکنون استیضاح بطحایی چند بار مطرح شده است که آخرین آن به اواخر فروردین 98 بازمی گردد که با پس گرفتن امضاها از رسمیت افتاد .
وزیر آموزش و پرورش بهمن 97 در سخنانی در اصفهان اظهار داشته بود : کسانی که شرایط حساس کنونی را درک نمی کنند، باید یک سال به مرخصی اجباری بروند! ( این جا )
پایان پیام/
گروه تشکل ها/
خبر تقدیر دبیر کل مجمع فرهنگیان ایران اسلامی از سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش و اطلاق صفت " اندیشمند " و به کارگیری عبارت " اقدامات ارزشمند " ( این جا ) در مراسم افطاری این تشکل خبرساز شده و واکنش های مختلفی را ایجاد کرده است .
« ابراهیم سحرخیز » معاون آموزش متوسطه حاجی بابایی در یادداشتی از این حرکت انتقاد کرده است .
ضمن تاکید بر این نکته که تشکل های فرهنگیان باید استقلال و هویت خویش را حفظ کرده و نقش نظارتی خویش را فراموش نکنند اما ذکر این مهم ضروری است که افرادی که قبلا مقامی داشته اند نیز باید در برابر عملکرد خویش پاسخ گو باشند .
تاکنون مشاهده نشده است که آقای سحرخیز انتقادی را متوجه وزیر اسبق ، « حمیدرضا حاجی بابایی » که حتی در گفت وگوی 5 / 5 ساعته صدای معلم با وزیر آموزش و پرورش دولت احمدی نژاد حضور داشته و از عملکرد وی دفاع تمام قد می کرد داشته باشد .
به عنوان مثال ؛ داستان گفت و گوی خصوصی حاجی بابایی با پدر، تحت عنوان "پدر دکمه ات را ببند" که تیتر روی جلد یکی از مجلات آموزش و پرورش به نام پیوند با تیراژ 360 هزار شد، این بحث را پیش آورد که گفت و گوی خصوصی حاجی بابایی با پدر، چگونه در نماز جمعه، توسط خبرنگار مجله پیوند ضبط و ثبت شده و اصولا این مطلب واجد چه اهمیتی بوده که تیتر روی جلد نشریه ای دولتی شود.
و یا در اسفند 89 دکتر غلامعلی افروز رئیس سازمان نظام مشاوره و روانشناسی نتیجه یک تحقیق در مورد میزان بزهکاری در میان کودکان بازمانده از تحصیل را اعلام کرد. وزیر آموزش و پرورش با ادبیاتی تحقیر کننده گفت: «چندی پیش فردی در یکی از سایت های اینترنتی گفته بود بزهکاری در آموزش و پرورش افزایش یافته است که به شدت متعجب شدم و گفتم تماس بگیرند و از او بپرسند آمار و اسامی بزهکاران را ارائه کند و بگوید براساس کدام شاخصها این آمار را ارائه کرده است»! بعد هم اضافه میکند: "کسی تا معلم نبوده باشد و در کلاس درس گچ به دست نگرفته باشد اگر 500 کتاب تربیتی هم نوشته باشد معلم نمیشود". این در حالی است که دکتر افروز استاد دانشگاه تهران است. مدتی بعد با همین شیوه با دکتر گلزاری برخورد کرد. ( این جا )
واکنش حاجی بابایی در مورد حادثه تلخ شین آباد ، نحوه برخورد با خبرنگاران و اصحاب رسانه و... مسائلی نیستند که به راحتی فراموش شوند .
نظر آقای سحرخیز در مورد این موضوعات چه بوده است ؟
گروه تشکل ها/
مراسم افطاری مجمع فرهنگیان ایران اسلامی مطابق روال هر ساله با شرکت اعضای این حزب و برخی مقامات مانند وزیر آموزش و پرورش جمعه 10 خرداد در مجتمع پذيرايی باغ بهشت واقع در خیابان هنگام جنوبی برگزار گردید .
کانال آموزگاران در مورد این مراسم نوشت :
مراسم افطار مجمع فرهنگیان روز جمعه دهم خرداد ماه در مجتمع پذيرايي باغ بهشت برگزار شد . در این مراسم علاوه بر اعضای مجمع فرهنگیان برخی از نمایندگان مجلس ، اعضای شورای شهر تهران و مدیران سابق و فعلی آموزش و پرورش دعوت بودند.
سید محمد بطحایی هم به عنوان مهمان ویژه و سخنران در این مراسم حضور داشت.
نکته قابل توجه این مراسم تقدیر ویژه ی فرج کمیجانی دبیرکل مجمع فرهنگیان از بطحایی با تقدیم هدیه و با لفظ وزیر اندیشمند به خاطر اقدامات ارزشمند بود !
سوالی که برای جامعه ی فرهنگیان مطرح می شود مجمع فرهنگیان دقیقا به خاطر کدام اقدامات ارزشمند بطحایی از او تقدیر کرد ؟! بهتر است جهت آگاهی فرهنگیان این حزب لیستی از اقدامات ارزشمند وزیر را به عنوان دستاورد های وزیر منتشر کند.
البته نیازی نیست انتصاب نیروهای این حزب را در آن لیست بیان کند.
آیا مجمع فرهنگیان نسبت به عملکرد ۲ ساله بطحایی هیچ نقدی ندارد که دبیرکل و سایر اعضایش صرفا راه مدح وزیر را در پیش گرفتند ؟ "
« صدای معلم » به این مراسم دعوت نشده بود .
پایان پیام/
گروه تشکل ها/
کانال سازمان معلمان ایران نوشت :
پنج شنبه 9 خرداد اعضای شورای مرکزی و شورای شهر و شهرستان های تهران در نشستی با سید حسین مرعشی عضو ارشد و سخنگوی حزب کارگزاران به بحث و گفت وگو پیراموان تحلیل شرایط کشور پرداختند.
در این دیدار و گفت وگو که حدود ۲ ساعت به طول انجامید طاهره نقی یی دبیرکل فعلی و علیرضا هاشمی دبیرکل سابق سازمان معلمان به معرفی سازمان پرداختند و سپس مرعشی تحلیلی از اوضاع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ارایه نمود و در ادامه به پرسش های اعضا حاضر پاسخ داد.
مرعشی در این دیدار گفت :
" کشور با یک سری چالش های جدی مواجه شده است و مسایل و جناح بندی ها هم واضح است لذا ما نظرمان این است که روند تحولات ۴۰ ساله مطلوب نبوده است و نیازمند یک بازنگری هستیم. مثلا در اقتصاد ایران همیشه یک درصد جمعیت و مساحت جهان را داشته و قبل از انقلاب سهم ما از اقتصاد جهان یک و دو دهم بوده است اما الان سهم ما شده است چهار دهم درصد و این روند اگر ادامه پیدا کند اثرگذاری ایران به شدت کاهش می یابد ، الان هم که جهان بدون نفت ایران اداره می شود و متاسفانه استراتژی پاکستانیزه کردن ایران در دستور کار قرار گرفته است .
متاسفانه سرانه ما الان نصف ترک ها است عربستان ۶ برابر و امارات ۱۰ برابر ما سرانه دارد. شاخص های اجتماعی و فرهنگی هم بهتر از اقتصاد نیست و سیر نزولی با سرعت طی شده است و حجم بالای مفاسد هم دیگر جای برای حرف نگذاشته است ؛ لذا واقع بینانه اگر بنگریم باید بعد از ۴۰ سال یک ارزیابی داشته باشیم تا بتوانیم آینده را پی ریزی نماییم.
در پایان سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی به این تشکل توصیه کرده است :
" شما به عنوان یک تشکل صنفی و سیاسی باید روی آموزش و پرورش کار کنید و بگوئید که چه کنیم تا خروجی خوبی داشته باشیم .
در تشکل تان هم آموزش را جدی بگیرید چرا که ما فاقد آدم های جامع هستیم که باید از تشکل ها بیرون بیایند ، این آدم ها از مدرسه بیرون نمی آیند.
پایان پیام/
گروه استان ها و شهرستان ها/
نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان شهرستان نظرآباد برای صدای معلم ارسال گردیده است .
این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .
«نجفی» را در دانشگاه ام آی تی آمریکا نخبه ریاضی می شناختند، بچه تهران ؛ اولین بار شهید باهنر و دیگران او را شناسایی و برای رخت وزارت معرفی کرده اند، اما او در دوره نخست وزیری میرحسین موسوی آماج مخالفت های خط امامی ها قرار می گرفت، حتی در دوره هاشمی برای وزارت فرهنگ و آموزش عالی از چپ های رادیکال آن دوره و اصلاحاتی های امروز اعتماد نگرفت .
او در دوره هاشمی وزیر آموزش و پرورش شد، نجفی بعدها به دولت اصلاحات راه پیدا کرد و در کسوت رئیس سازمان برنامه، با بودجه ریزی دقیق و تطابق دلار بر قیمت نفت ۱۵ تومانی همچون دوره وزارت آموزش و پرورش کارنامه موفقی از خود به یادگار گذاشت .
نجفی در دوره آموزش و پرورش معاونانی از جنس چپ و راست را به همراه خودیدک می کشید؛ مرحوم علاقمندان، حدادعادل، هراتی، زرهانی و عالمیان تیم کاری و سربازان پابه رکابش بوده اند .
از او در دوره مدیریت آموزش و پرورش به جست و خیزهایی در بهتر شدن روند برنامه ریزی آموزشی و پرورشی، آموزش و پرورش برتر و بهبود معیشت معلمان یاد می کنند، او مخالفانی از جنس چپ به رهبری اکرمی و عبادی و از جنس راست، مظفر و فانی را همچون سایه بر سرخود داشت که اتفاقا هر کدام به منصب آموزش و پرورش رسیدند، وزارت موفق نداشتند و صد البته آموزش و پرورش راکت و خمود نتیجه عملکردشان بوده است . او خدعه زرشهرداری تهران را بر کشمش و دردسر چانه زنی برای نجات آموزش و پرورش ترجیح داد و بدتر از آن هرگز در انتخاب وزیر و مدیران ارشد ، ممتاز، مردان باسواد، باهوش و باعرضه در عرصه تعلیم و تربیت همت نکرد، بلکه در انتخاب، به وزیری در حد کارشناس معمولی، بی جسارت، بله قربان گو همچون بطحایی مهرتایید زد و علیرغم آشنایی با آموزش و پرورش در حال سقوط، درخور نبودن گزینه پیشنهادی، به کوتوله و کم درایت و نان خور نوبخت حواله داد ...
نجفی در دوران احمدی نژاد که همراه دیگر مدیران با اتوبوس در خیابان رها شدند جمله ای دارد که می گفت ما همچنان که زنان خیابانی، کودکان خیابانی و شرور خیابانی داریم از این پس مدیران خیابانی به این ادبیات باید اضافه گردد و من یکی از مدیران خیابانی هستم . نجفی اما در اعتراض به انتخابات ۸۸ به عنوان نماینده کاندیدای معترض به بیت رهبری دعوت شد و در آنجا در کنار الویری، چپ تکنوکرات به دفاع از مش و خواسته کاندیدای معترض پرداخت .
نجفی هیچ گاه محبوبیت دلنشین در نزد فرهنگیان را حتی در رایی بالای مردم برای شورای شهر به رخ نکشید الا زمانی که روحانی در دوره اول کاندیداتوری از او خواسته بود که به جمع صد هزار نفری همایش فرهنگیان در استادیوم برود و از او دفاع کند، او تمام محبوبیت خود را با وعده و وعید هایی بی نظیر و پرطمطراق برای پیروزی روحانی خرج نمود، بدرقه آن الارم، کف، احسن و خوشحالی فرهنگیان به ستوه آمده از فقر و فرق بوده است، اما نجفی چاه ویلش زمانی رقم خورد که تقاضای قاطبه فرهنگیان برای وزارت را پس از پیروزی روحانی پس زد و اوج تجربه و قدرت چانه زنی برای بهبود اوضاع نزار آموزش و پرورش و رفاه معلمان را نادیده گرفت و از آن وعده ها عدول کرد .
او خدعه زرشهرداری تهران را بر کشمش و دردسر چانه زنی برای نجات آموزش و پرورش ترجیح داد و بدتر از آن هرگز در انتخاب وزیر و مدیران ارشد ، ممتاز، مردان باسواد، باهوش و باعرضه در عرصه تعلیم و تربیت همت نکرد، بلکه در انتخاب، به وزیری در حد کارشناس معمولی، بی جسارت، بله قربان گو همچون بطحایی مهرتایید زد و علیرغم آشنایی با آموزش و پرورش در حال سقوط، درخور نبودن گزینه پیشنهادی، به کوتوله و کم درایت و نان خور نوبخت حواله داد و چنین شد که آه معلمان مغموم و مستاصل گریبانش را گرفت و رقص دخترکان، بلوا و بهانه استعفای اواز صدراتش بر شهرداری تهران شد و البته گونی های مدارک زرخواری مدیر گذشته شهرداری تهران به دادستانی هم نتوانست از خلاصی مخمصه اش بکاهد و چنین شد که هر که با معلمان بد عهدی کند سرانجامش تراژدی غمبار خواهد داشت .
و نتیجه اینکه پنج تیرخلاص بر شکستن عهدش به تارموی زنی درجامعه به صدا در خواهد آمد حتی اگر آن زن میترای اوستایی یا پرستوی استادی باشد که نشان داد بازی با معلمان نتیجه ای آبرومند نخواهد داشت .
شاید نجفی به گذشته برگردد به هیچ غصه ای دق نکند که این قصه عهد شکنی با معلمان غصه ای زهرآلود است که امثال نجفی، نوبخت و روحانی چنان برجانشان چنبره بزند تا دیریا زود از پایشان درآورد .
سرنوشت زندگی نجفی هیچ معلمی را خوشحال نکرد، شاید برایش دام گذاشته اند، تاراج خانواده ای آبرومند، تلف مدیر نخبه و با تجربه و نوگرا که از کیسه بیت المال برای رشد و تحصیلش خرجش شده است معلمان را در بهت فرو برده است ؛ از طرفی محصول نظام آموزشی صدساله در این واقعه در بوته نقد قرار می گیرد که فرآیند تعلیم و تربیت چقدر ناکارآمد است که حل مساله و مهارت زندگی در ابعاد مختلف را یاد نمی دهد که خروجی آن حتی اگر فرد نابغه باشد در الفبای یکی به دوی زندگی، به دو دو تا چهارتای حل آن نمی رسد و کم می آورد و نمی تواند ریاضی مدل و معدل زندگی خود را حل کند و دست به حرکات غیر منطقی و نامعقول می زند و همگان را در بهت فرو می برد اینجا نمی شود خشم و انتقام سیاسی را تبین و تحلیل کرد، پیچیدگی های سیاست ورزی، خرد ورزی، را به حضیض می برد، اینجا« ملت خشم» ،« ملت عشق» را سرنگون می کند و هویت نفرت و گسست را بر هویت پیوستگی و یکپارچگی سوار می کند .
افسردگی، درماندگی، جنگ و گریز، فشار و استرس ، پاشیدگی خانواده ، دوری از عشق ورزیدن، طمع انتقام گیری و مچ گیری یکه تازی می کند، اماهیچ کس نمی گوید نظام آموزشی ره به کجا می برد و چرا تعلیم و تربیت به رقص ساسی مانکن و رقص محلی فلان مدرسه روستایی واکنش نشان می دهد اما به این همه گسستگی و ناکارآمدی وقعی نمی نهد ؟
آیا ظهور و بروز تراژدی پیدا و پنهان واقعه محمدعلی نجفی و میترا استاد نماد بارز شکست تعلیم و تربیت صدساله نیست ؟ که مشت را نمونه خروار دانیم و فکری به حال مداوای اهداف مندرس و کهنه وامانده آن بکنیم ؟
اگر معلمان را فراموش کرده ایم لااقل نظام تعلیم و تربیت را دریابیم که فردا مجالی برای نجات آن نخواهیم داشت !
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/
به گزارش معاونت روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت آموزش و پرورش، سید محمد بطحایی در دیدار با نمایندگان تشکلهای دانشجویی در ساختمان شهید رجائی که روز گذشته برگزار شد، با تسلیت ایام سوگواری حضرت علی علیهالسلام و گرامیداشت لیالی قدر اظهار کرد: انتظار داشتم موضوعات بیشتری در این جلسه مطرح شود بنابراین در جلسه دیگری در دانشگاه شهید رجایی حضور خواهم یافت تا دانشجویان با فراغ خاطر بیشتری موضوعات و مشکلات خود را مطرح کنند.
وی افزود: متأسفانه به دلایل مختلف کارکردهای فرهنگی آموزش و پرورش نسبت به سایر کارکردها کمتر است برای همین نیازمند تحول است. بر این باوریم که مدارس باید از یک موسسه آموزشی به یک موسسه فرهنگی و تربیتی تبدیل شوند زیرا فرهنگ مهمترین مؤلفه در نظام تعلیم و تربیت است و دانش آموزان باید مؤلفههای فرهنگی را بشناسند و از آن محافظت کنند.
وی خاطرنشان کرد: دانش آموزان باید زندگی کردن را در مدارس بیاموزند در حالی که امروز بیشتر حفظ فرمول و کسب نمرات در اولویت قرار دارد.
عضو کابینه تدبیر و امید اظهار کرد: اصلاح نظام تعلیم و تربیت کار یک روز و ماه و سال نیست و امری زمان بر است.
وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه «اصلاح نظام تعلیم و تربیت در دستور کار است»، گفت: دانش آموزان باید مهارتهای اجتماعی را بیاموزند و زندگی را در مدرسه تمرین کنند، در آموزههای دینی نیز اخلاق، صبر و دستگیری از مستمندان همواره مورد سفارش بوده است.
بطحایی تصریح کرد: آنقدر سبد مدرسه را از مطالب آموزشی پر کردیم که فرصتی برای اینکه دانشآموز مسائل فرهنگی و تربیتی را تمرین کند وجود ندارد لذا این حلقه مفقوده موضوع بسیار مهمی است که باید به آن پرداخته شود.
وی ادامه داد: بر اساس نظرسنجیهای انجام شده، آموزش و پرورش بالاترین سرمایه اجتماعی را در جامعه دارد و همچنان اعتماد مردم به معلم از سایر اقشار بیشتر است لذا باید از این سرمایه حفاظت شود.
وزیر آموزش و پرورش گفت: در دستگاه گسترده آموزش و پرورش که حدود یکمیلیون فرهنگی، ۱۴میلیون دانشآموز در بیش از ۶۰۰ هزار کلاس درس وجود دارد، ممکن است خطایی هم اتفاق بیفتد اما آیا باید همه خدمات آموزش و پرورش زیر سؤال برود. قطعاً چنین برخوردی صحیح نیست، لذا اگر بین ۶۰۰هزار کلاس درس، دریکی دو کلاس اتفاقی افتاد نباید آن را به کل آموزش و پرورش نسبت داد.
وی در ادامه بابیان اینکه «متأسفانه فضای رسانهای امروز گاهی دچار برخی بیانصافیها میشود»، گفت: چندی قبل اتفاقی در فضای چند مدرسه رخ داد ولی گفتههایم بهطور صحیح منعکس نشد.»
بطحایی افزود: در آن مقطع در سخنانم گفتم احتمال اینکه کلیپها ساختگی باشد زیاد است و از سوی دیگر حتماً باید پیگیری شود که چطور از یک مدرسه دخترانه، پنهانی فیلم گرفته و در فضای مجازی پخش میکنند؛ اما متأسفانه همه حرفهای من پخش نشد، لذا رسانهها بهجای آنکه بنویسند بطحایی گفت کسی که فیلم مدرسه دخترانه را پخش کرده است باید توسط پلیس مشخص شود، نوشتند: بطحایی تخلف همکارانش را به پلیس فتا سپرده است!
وی در ادامه افزود: در خصوص اعتراضات معلمان نیز معتقد بودم با توجه به شرایط سیاسی کشور در آن ایام، نباید چنین حرکتی انجام میشد اما این موضوع در رسانهها بهعنوان مخالفت من با هرگونه اعتراض و مطالبه گری معلمان انعکاس یافت که مطلبی غیرواقعی بود زیرا معتقدم معلم باید حرفش را بگوید و ما نیز شرایط احقاق حقش را فراهم کنیم. بنده بیشتر از هر کسی درک میکنم که مسائل و مشکلات مالی معلمان چقدر نظام تعلیم و تربیت را تحت تأثیر قرار میدهد.
عضو کابینه تدبیر و امید اظهار کرد: برای قضاوت در مورد یک موضوع ابتدا باید اصل موضوع را بهدرستی بیابیم تا بر اساس مطالب غیرواقعی قضاوت نکنیم.
وی آموزش و پرورش را یکی از موفقترین دستگاهها در مبارزه و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی برشمرد و افزود: هرچند باید با سعی و تلاش بیشتر به رفع مشکلات پرداخت اما نباید با ارائه هر عدد و رقمی مردم را نگران کرد.
وی در بخشی دیگر از سخنانش گفت: در آموزش و پرورش نیازمند یک شبکه ملی داخلی بودیم و باید رسانهای در جامعه تعلیم و تربیت وجود داشته باشد تا اگر لازم بود سخن خاصی با اولیا یا معلمان مطرح شود که امکان طرح در عرصه عمومی را نداشت، این امکان وجود داشته باشد لذا به این دلیل و دهها دلیل مشابه سراغ تلویزیون تعاملی رفتیم و پس از ۶ماه تلویزیون تعاملی سینا ایجاد شد.
عضو کابینه تدبیر و امید خاطرنشان کرد: در سینا ما کارفرما هستیم و هیچ نفع شخصی در این تلویزیون نداریم و درواقع کاملاً دولتی محسوب میشود لذا سینا هیچ سود شخصی ندارد و درآمد آن بهحساب سازمان تبلیغات و آموزش و پرورش واریز میشود.
وی افزود: انتصابات در آموزش و پرورش سیاسی نیست و من آخرت خود را به خاطر دنیای دیگران نمیفروشم لذا مسئولیت وزیر بسیار سنگین است و به خاطر به دست آوردن دل فلان جناح سیاسی انتصابی انجام ندادهام، البته هرچند باید تعامل با سایر نهادها وجود داشته باشد اما این دلیل نمیشود که افراد ناشایست در پستها منصوب شوند.
وزیر آموزش و پرورش گفت: محدودیتهایی در استخدام برخی نیروها وجود دارد و دست آموزش و پرورش در این زمینه بسته است اما هر جا قانون اجازه بدهد برای استخدام و یا افزایش حقوق معلمان تلاش خواهیم کرد.
وی اضافه کرد: مطالبات دانشجویان را پیگیری خواهیم کرد برخی مسائل ممکن است با طرح در جلسات هیئتامنای دانشگاه حل و فصل شود.
بطحایی خاطر نشان کرد: فضا و فعالیتهای سیاسی در دانشگاه ازجمله دانشگاه شهید رجایی نباید محدود شود اگر برخی فرآیندها، محدودیت ایجاد کرده حتماً باید اصلاح شود تا حرفها شنیده و شرایط فعالیت تشکلها فراهم شود.
وزیرآموزش و پرورش در خاتمه افزود: خداوند شما را دوست داشته که در مسیر معلمی قرار داده است اگر بر منش معلمی حرکت کنید هیچگاه به مشکلات برخورد نخواهید کرد.
در این جلسه رئیس دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با ارائه گزارشی از عملکرد دانشگاه شهید رجایی اظهار کرد: تشکلهای دانشجویی، انجمنهای علمی، کانونهای دانشجویی، بسیج فرهنگیان، نماینده ولیفقیه و... از جمله تشکلهایی هستند که در این دانشگاه فعالیت میکنند.
حمیدرضا عظمتی افزود: از سال ۹۳ تاکنون تعداد انجمنهای علمی از ۱۸ به ۲۰ و آمار کانونها نیز از ۱۲ به ۱۵ واحد افزایش یافته است همچنین آمار نشریات دانشجویی نیز از سال ۹۳ تاکنون به دو برابر افزایشیافته است
وی افزود: اداره دانشگاه تنها با مشارکت آحاد دانشجویان امکانپذیر است.
از جمله مسائل مطرحشده در این نشست توسط تشکلهای دانشجویی؛ رضایت از وضعیت دانشجویان شاهد در دانشگاه، درخواست پیگیری اعمال افزایش حقوق دانشجو معلمان، پرهیز از انتصابات سیاسی در دانشگاه، احداث مسجد در دانشگاه شهید رجایی بهعنوان یک پایگاه فرهنگی، انتقاد از جایگاه دانشگاههای فرهنگیان در بین دانشگاههای کشور، لغو محدودیت پذیرش مدرک تحصیلی در آموزشوپرورش، ضرورت آموزشهای پیشگیرانه در مدارس، جایگزینی امنیت فرهنگی بهجای فرهنگ امنیتی، تعیین تکلیف معلمان حقالتدریسی، پیگیری وضعیت معلمان دربند، وجود رابط دانشجویی با وزیر آموزش و پرورش، کاهش حجم دروس دانشگاهی، تقویت خدمات رفاهی دانشجو معلمان، جلوگیری از منفعلانه شدن تشکلهای دانشجویی و حمایت بیشتر از معلمان مطالبه گر، ازجمله موضوعاتی بود که توسط دانشجویان در دیدار با وزیر آموزش و پرورش مطرح شد.
پایان پیام/