گروه گزارش/

پس از تغییر رئیس مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش ، « صدای معلم » دو گزارش در مورد آن تهیه کرد .
در گزارش نخستین ( این جا ) آمده بود :
" « صدای معلم » برای نخستین بار در طول تاریخ آموزش و پرورش پس از انقلاب اسلامی گفت و گویی را با کفراشی انجام داد و پرسش های صریحی را با ایشان مطرح کرد .
در طول دوران تصدی کفراشی در آموزش و پرورش فرهنگ امنیتی جای خود را به امنیت فرهنگی داد .
متاسفانه در دوران وزارت سیدمحمد بطحایی این روند معکوس گردید و ضمن شکایت های متعدد از رسانه ها و معلمان منتقد ، پرونده های مختلفی برای فعالان صنفی در هیات های تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش تشکیل گردید .
« صدای معلم » امیدوار است با استقرار رئیس جدید مرکز حراست وزارت آموزش و پرورش ضمن تاکید بر حفظ استقلال ذاتی وزارت آموزش و پرورش و به رسمت شناخته شدن آن از سوی نهادها و افراد که از سخنان نخستین سیدجواد حسینی سرپرست وزارت آموزش و پرورش در ابتدا بوده است همچون سابق فضای امنیت فرهنگی بر مدارس و در میان منتقدان آموزش ساری و جاری گردد .
لازم به ذکر است سرپرست وزارت آموزش و پرورش در اقدامی بی سابقه شکایت مدیران آموزش و پرورش از رسانه ها را نیز ممنوع اعلام کرد که موجب تقدیر و تشکر است . "
خبرگزاری فارس که در برابر فضای امنیتی ایجاد شده در دوران وزارت بطحایی و نیز شکایت از رسانه های مستقل و معلمان منتقد کاملا سکوت کرده در گزارشی با عنوان : " سرپرست وزارت آموزش و پرورش چشم این وزارتخانه را نشانه گرفت " می نویسد :
" وزارت آموزش و پرورش این روزها با سرپرست اداره میشود؛ مدیریتی که باید آن را بهگونهای مدیریت لرزان نام نهاد؛ در این شرایط گمانهزنی و یارکشیها برای انتخاب وزیر مطرح است و بیش از آنکه فضای وزارتخانه، فضای کار و تلاش را تجربه کند، فضای غبارآلودی را میگذراند؛ هر چند که زحمات خیلی از فرهنگیان و مدیران دلسوز را نباید هیچ گاه نادیده گرفت.
اما در هرحال وزارتخانهای که با سرپرست اداره میشود دارای شرایط بسیار متفاوت است و به نوعی می توان گفت ثباتی ندارد در چنین شرایطی تغییر و تحول در وزارتخانه توسط سرپرست ابهامبرانگیز است آن هم اگر کلیدیترین بخش آموزش و پرورش تغییر کند.
۲۵ تیرماه امسال، سید جواد حسینی سرپرست وزارت آموزش و پرورش طی حکمی «جلال دلقندی» را به عنوان سرپرست مرکز حراست آموزش و پرورش منصوب کرد و همان روز مراسم تکریم و معارفه را برگزار کرد؛ نکته جالب توجه این است که مظفر مظاهری در این مراسم حضور نداشت به عبارت دیگر، مراسم تکریم بدون حضور مدیرقبلی حراست برگزار شد.اگر نهادهایی مانند حراست ها ، ادارات ارزیابی و رسیدگی به شکایات و... در آموزش و پرورش دقیق ، مستند و مستمر عمل کنند دیگر نیازی به دخالت نهادهای بیرونی نیست .
فارس در ادامه می افزاید :
" ظاهر این اتفاق در یک تغییر رئیس مرکز حراست است؛ اما نکته جالب توجه این است که بعد از تغییر رئیس مرکز حراست آموزش و پرورش، عدهای به جشن و پایکوبی پرداختند و برخی در کانالهای شبکههای اجتماعی و سایتهای خبری و غیرخبری به تمجید از حسینی در تغییر رئیس مرکز حراست پرداختند.
در شرایطی که حسینی به عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش فعالیت میکند، تغییر رئیس مرکز حراست با ابعاد حساس کاری آن، مبهم به نظر میرسد؛ نکته جالب توجه اینکه مظاهری چند ماه پیش به عنوان نماینده وزیر و بازرس ویژه در صندوق ذخیره فرهنگیان منصوب شد و در راستای به ثمررسیدن پرونده صندوق ذخیره فعالیتهای مختلفی کرد.

نکته مهمتر اینکه مظاهری به دنبال پیگیری برخی پروندههای تخلفات در آموزش و پرورش بود و این سؤال مطرح میشود که آیا این تغییر با آن پروندههای تخلف ارتباطی دارد؟ "
این خبرگزاری ضمن حمایت ضمنی از عملکرد رئیس پیشین حراست وزارت آموزش و پرورش و به عنوان نمونه به عملکرد ایشان اشاره کرده و می نویسد :
" نکته جالب درباره شخصیت مظاهری این است که بهمن سال گذشته قرار بود همایش تخصصی رؤسای حراست آموزش و پرورش در استان خراسان رضوی برگزار شود اما اتفاق جالبی افتاد و مرکز حراست تصمیم گرفت که به جای برگزاری همایش، صرفهجویی کند؛ اتفاقی که انشاءالله در تمام بخشهای آموزش و پرورش باب شود و تا آنجا که میتوان از همایشهای غیرضروری و هزینهبر کاست و از راههای جایگزین چون ویدئو کنفرانس بهره برد. "
فارس در پایان پرسشی مطرح می کند :
" حال سؤال این است که ضرورت تغییر رئیس مرکز حراست آن هم در دوران سرپرستی و آن هم برگزاری مراسم بدون حضور وی، چقدر ضروری بوده است؟ و این ضرورت از چه باب تعریف شده است؟ "
سیدجواد حسینی در مراسم معارفه و تکریم سرپرست جدید حراست وزارت آموزش و پرورش عنوان می کند :
" امنیت فرهنگی باید جایگزین فرهنگ امنیتی شود. "
نخست نکته ای که باید به افراد و با چنین نگرش هایی یادآور شد این است که :
کلیدی ترین بخش آموزش و پرورش مدرسه و ارکان آن یعنی معلمان و دانش آموزان هستند !

همچنین به نظر می رسد اهمیت امنیت فرهنگی در دستگاهی مانند وزارت آموزش و پرورش برای این دوستان چندان اهمیت و یا ارزشی ندارد .
بگذریم از آن که در طول وزارت سیدمحمد بطحایی نقد جدی و یا قابل توجهی را از خبرگزاری فارس در مورد عملکرد ایشان و سایر دوایر و زیرمجموعه ها هم شاهد نبودیم ....
در گزارش دوم صدای معلم ( این جا ) ضمن انتقاد از عملکرد برخی رسانه های معلمی ، تشکل های فرهنگیان و بعضی فعالان رسانه ای در برابر فرهنگ امنیتی ایجاد شده در وزارت بطحایی چنین آمده است :
" این یک اصل منطقی و طبیعی است که اگر در سازمانی نهادهای نظارتی داخل آن سازمان ضعیف عمل کنند به واسطه برخی گزارش و یا شکایت های مردمی و... نهادهای بیرونی در درون آن ورود پیدا کنند .
پس می توان چنین نتیجه گیری کرد که اگر نهادهایی مانند حراست ها ، ادارات ارزیابی و رسیدگی به شکایات و... در آموزش و پرورش دقیق ، مستند و مستمر عمل کنند دیگر نیازی به دخالت نهادهای بیرونی نیست .
مشکل ما این است که این گونه دوایر و واحدها هم مانند سایر اجزای سیستم شده و کارآمدی و فایده ذاتی خود را از دست داده اند . " کلیدی ترین بخش آموزش و پرورش مدرسه و ارکان آن یعنی معلمان و دانش آموزان هستند !
لازم به ذکر است ؛
در جریان مسائل صندوق ذخیره فرهنگیان صدای معلم بارها نسبت به تخلفات صورت گرفته در این صندوق و باز شدن پای نهادهای قضایی و نظارتی خارج از آموزش و پرورش به وزیر وقت آموزش و پرورش علی اصغر فانی و سایر مسئولان هشدار داده بود . ( این جا ) و ( این جا )
پایان گزارش/
گروه تشکل ها/
در پی درج یادداشتی از جواد بابازاده با عنوان : " بطحایی سقف اندیشه و اخلاق در آموزش و پرورش را کوتاه تر کرد " نقدی بر عملکرد تشکل های فرهنگیان در وزارت سیدمحمد بطحایی ( این جا ) ؛ امین ثامنی از فرهنگیان فارس و عضو سازمان معلمان ایران نقدی بر آن نگاشته است .
پس از انتخابات سال ۹۶ آن زمان که شخصیت های درجه اول سیاسی ، تمایلی برای نشستن بر روی صندلی وزارت آموزش و پرورش از خود نشان ندادند در رقابت بین نفرات ضعیف ، سید محمد بطحایی که خود را اصلاح طلب معرفی می کرد اما در نهان سَرو سِری با اصولگرایان داشت به مجلس معرفی شد و زمانی نزدیک دو سال بر صندلی وزارت تکیه زد !
دوره ی وزارت بطحایی را شاید بتوان یکی از بدترین دوره های آموزش پرورش نامید در این دوره بر خلاف شعارهای متجددانه بطحایی و اطرافیانش، بی اخلاقی در آموزش و پرورش بیشتر شد ، سطح مدیریتی اُفت کرد و رقابت های ستادی و تقسیم غنایم عریان تر شد . مدیرانی از بیرون برای تصدی پست های ارشد بر آموزش و پرورش تحمیل شد، فضای رسانه ای به سمت زرد نویسی و افشاگری و تسویه حساب های شخصی رفت .
در این یادداشت عملکرد احزاب و تشکل های حوزه ی آموزش و پرورش در این دوره را اجمالا بررسی می کنم، احزاب و تشکل های حوزه ی آموزش و پرورش را بر اساس تعریفی که از خود ارائه می دهند در دو گروه می توان طبقه بندی کرد:
۱_تشکل های سیاسی ۲_تشکل های صنفی.
احزاب و تشکل های سیاسی هم به دو دسته ی اصلاح طلب - اعتدالی و اصولگرا تقسیم می شوند .
فعالین کانون های صنفی معلمان هم دارای گرایش های مختلفی هستند. عده ای می کوشند از طریق مذاکره با مدیران برخی مشکلات را حل کنند اما طیفی از فعالین کانون که در سالهای اخیر صدای بلندی داشتند معقدند بدون زیر و رو شدن کل این سیستم و تغییرات اساسی امید و امکان هیچ اصلاح و بهبودی نیست و به همین منظور طرفدار اتحاد خلق برای پیروزی هستند.
بطحایی با زیرکی توانست احزاب و تشکل های سیاسی هر دو جناح را راضی یا ساکت کند !
در دوره ی بطحایی از این گروه ها و اعضایشان به جز تعریف وزیر و سکوت چیزی خاصی مشاهده نشد. احزاب و اشخاص اصولگرا مانند کانون تربیت اسلامی بارها حمایت خود را از بطحایی اعلام کردند و شاید بتوان گفت اصولگراها برنده واقعی این دوره بودند ؛ آنها توانستند در دولت رقیب خود نیروهایی چون ذوعلم و خنیفر و فاضل نظری را با لابی و فشار در سمت های مهم ستاد آموزش و پرورش قرار دهند متقابلا در بزنگاه های مختلف از بطحایی حمایت کردند.
احزاب و افراد اصلاح طلب اما داستان شان متفاوت بود . حزب اتحاد ملت و اصلاح طلبان سرشناسی چون حیدر زندیه و مریم شربتدار قدس که علنی و اصلی ترین مخالفان بطحایی در هنگام انتخاب وزیر بودند و برای انتخاب نشدنش پیام ویدیویی خطاب به روحانی منتشر کردند و در گروه های معلمی مخالفت های شدیدی بر علیه این انتخاب داشتند در دوره ی وزارت بطحایی از لحاظ حزبی و فردی سکوت اختیار کردند . عده ای مدعی هستند اصلی ترین دلیل سکوت آنها حضور برخی نیروهای نزدیک به این حزب در صندوق ذخیره ی فرهنگیان بود ولی دلیل آن هر چه بود شاهد هیچ کنش خاصی از این حزب و اعضایش در مقابل کارهای مختلف بطحایی و اتفاقات این دوره نبودیم. تشکل های معلمی بین اکثریت مطلق معلمان پایگاهی ندارند
انجمن اسلامی معلمان که از قدیمی ترین و بزرگ ترین احزاب معلمی ایران محسوب می شود در هنگام انتخاب وزیر تلاش کرد علی محمد مصلحی را به عنوان گزینه ی وزارت مطرح کند ولی بعد از عدم توفیق در این امر در دوره بطحایی سیاست سکوت توام با لابیگری برای گرفتن صندلی های مدیریتی را در پیش گرفت.
علی محمد مصلحی از تاثیرگذار ترین نیروهای این حزب پس از نرسیدن به صندلی های وزارت و معاونت وزیر ترجیح داد در گوشه ی خلوت در صندوق ذخیره فرهنگیان بی سر و صدا مدیریت کند و از منافع اقتصادی قابل تامل آن بهره مند شود .
داود محمدی هم از جایگاه نمایندگی مجلس سعی کرد نیروهای نزدیک به خود را در دانشگاه فرهنگیان و بخش های مختلف آموزش و پرورش جا بدهد . برخی از اعضای این حزب مثل کمره ای و فولادوند به سمت های معاونت وزیر و مدیرکلی تهران رسیدند ولی نکته جالب آنکه انجمن اسلامی به سان احزاب اصولگرا و دیگر احزاب نزدیک به دولت هیچ گاه از بطحایی حمایت علنی نکرد !

مجمع فرهنگیان ایران اسلامی با دبیرکلی فرج کمیجانی پس از انتخابات مدعی بودند دولت هر کس را معرفی کند ما موظف به حمایت از او هستیم و انصافا چه بعد از معرفی علی زرافشان و چه بعد از معرفی محمد بطحایی علنی و بدون نقاب به مدح و دفاع از آنها پرداختند . مجمع فرهنگیان و افراد موثر این تشکل مانند فرج کمیجانی و عادل عبدی از روز معرفی بطحایی تا زمان استعفا بدون قید و شرط از بطحایی حمایت کردند و وفاداری خویش نسبت به صندلی وزارت را حفظ کردند و هر زمان سخن از نارسایی و نقد شد اعلام کردند ما نقدهایمان را خصوصی به بطحایی بیان می کنیم. در این دوره افراد وابسته به این حزب از جمله عادل عبدی که سابقه ی مشاور امور تشکل های چند وزیر را در کارنامه ی خود دارد پاداش خدمتش را گرفتند. عبدی بعد از یک دوره دوری از ستاد در زمان دانش آشتیانی به ستاد برگشت. در طول این دوسال غلامرضا کریمی حکم ریاست مرکز بین الملل، فرحناز مینایی پور حکم مدیرکل زنان و خانواده وزارت آموزش و پرورش، عبدالرسول عمادی حکم سرپرستی معاونت را از بطحایی گرفتند.
شاخه ی فرهنگیان حزب اعتدال و توسعه که دبیرکل آن مجتبی زینی وند است نقش شریک وزارت را بازی کردند و صندلی های بیشتری از مدیریت را در اختیار گرفتند . زینی وند با آغاز به کار بطحایی، به عنوان ریس سازمان مشارکت ها و غیردولتی آموزش و پرورش جایگزین مرضیه گرد شد افرادی چون نعمت اللهی و مهاجرانی و رخشانی و جهان آرا و ... از این حزب سمت های بسیار مهمی را از بطحایی گرفتند ؛ نکته قابل تامل آنکه این حزب علاوه بر گرفتن سمت های مدیریتی برای اعضای آموزش و پرورشی خود برای برخی اعضای خارج آموزش و پرورش خود هم صندلی مدیریت در ستاد آموزش و پرورش تدارک دید.

دیگر حزب فعال و شناخته شده حوزه ی آموزش و پرورش سازمان معلمان ایران بود سازمان معلمان در سالهای اخیر ما بین فعالیت سیاسی و صنفی نوسان داشته است و در هیچ کدام از آنها کنش ملموسی نشان نداده است . سازمان در این دوره هم درگیر بازسازی و احیای خود بود. علیرضا هاشمی دبیرکل سابق این حزب که موتور محرک و مغز متفکر این حزب به شمار می آمد و هنوز هم در کنار آن است، پس از سالها، دبیرکلی سازمان را کنار گذاشت و ترجیح داد در فضای سیاسی و حزب اتحاد ملت حضور پررنگی داشته باشد . افراد شناخته شده و تاثیر گذار حزب مانند محمد مرد هم کنار کشیدند تا طاهره نقی یی به عنوان دبیرکل جدید و محمد داوری سخنگو، سعی در ترمیم حزب داشته باشند این حزب در دفاع یا نقد وزیر و عملکرد مدیران کنش خاصی نداشت.
به نظر می رسد احزاب و تشکل ها تقریبا از فلسفه ی وجودی خود تهی شدند .
این ها برنامه و گفتمان خاصی ندارند ، کنش شناخته شده و آشکار آنها رقابت برای رساندن اعضایشان به پستهای مدیریتی و نشست پشت درهای بسته با مدیران و افراد سیاسی است و همین امر از عمده دلایلی است که تشکل های معلمی بین اکثریت مطلق معلمان پایگاهی ندارند و اعضای آنها در مجموع کمتر از یک درصد معلمان و کارکنان آموزش و پرورش را شامل نمی شوند . اغلب معلمان هم چندان به آنها امیدوار نیستند و به چشم راهی به صندلی های مدیریتی و بده بستان با مدیران ارشد وزارتخانه و مسئولان سیاسی می نگرند !
با این اوصاف آیا می توان انتظار داشت که تشکل ها در فضای آموزش و پرورش نقش موثری داشته باشند ؟
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه گزارش/

همان گونه که پیش تر نیز آمد ( این جا ) ؛ نشست نقد و بررسی عملکرد مدیریت آموزش و پرورش در دولت های یازدهم و دوازدهم در مجتمع آموزشی نبی اکرم ( ص ) برگزار گردید .
قرار بود در این نشست آقایان حمیدرضا حاجی بابایی و حجت الاسلام سلیمی سخنرانی کنند .
حاجی بابایی با 45 دقیقه تاخیر وارد شد و سلیمی هم نیامد .
حاجی بابایی خطاب به حاضران گفت که 5 دقیقه به ساعت 6 بیرون آمده است و تاکید کرد که در مسیر ترافیک بوده است . این در حالی است که ساعت شروع نشست ساعت 6 ( بعد ظهر ) بوده است .
با این که حاجی بابایی 2 بار عذرخواهی کرد اما به نظر می رسد دیر آمدن و تاخیر در حضور جزیی از فرهنگ ایرانی است . راست و چپ ، اصول گرا و اصلاح طلب ، بزرگ و کوچک ، مرد و زن و... ندارد و شاید صفتی است که بالسویه بین اکثر ایرانی ها توزیع شده است .
در ابتدای نشست « عباس جمالی » به عنوان کارشناس مسائل آموزش و پرورش نقدهایی بر عملکرد دولت تدبیر و امید وارد ساخت .
مهم ترین نقدی که ایشان مطرح کرد خصوصی سازی آموزش و پرورش بود و این که آموزش و پرورش در اولویت دولت های یازدهم و دوازدهم نبوده است .
جمالی در پایان نشست نیز در مورد سرپرست وزارت آموزش و پرورش گفت که ایشان چهره سیاسی است و مسائلی را نیز در مورد سند 2030 و ارتباط ایشان با آن مطرح ساخت .
در ادامه حاجی بابایی نیز با اشاره به این که نگاه این دولت نسبت به آموزش و پرورش درجه یک نبوده است تاکید کرد که اقتصاد ما اقتصاد لیبرال است .

رئیس فراکسیون فرهنگیان مجلس عنوان کرد که هر جا اسلامی رفتیم موفق شدیم و هر جا اسلامی نبودیم دچار مشکل شدیم .
نماینده مردم همدان افزود : در این کشور لیبرال حکومت می کند اما بسیجی باید جواب بدهد .
حاجی بابایی در ادامه ضمن تکرار برخی مسائلی که قبلا مطرح کرده است مانند نحوه افزایش حقوق کارمندان دولت ، وضعیت افزایش حقوق دانشجو معلمان تصریح کرد که دولتمردان به راحتی قانون را دور می زنند .
وزیر اسبق آموزش و پرورش ضمن انتقاد از تعطیلی مدارس دوره اول متوسطه در 2 و 3 سال اخیر که بی سابقه بوده است تاکید کرد که در دو سه سال گذشته بیش از 50 هزار نیروی خرید خدمات را بدون آزمون وارد آموزش و پرورش کرده اند .
حاجی بابایی عنوان کرد هر کسی را خواسته اند آورده اند .
حاجی بابایی در پاسخ به یک پرسش کتبی که پرسیده بود : " دلایل استعفای آقای بطحایی کدام ها هستند و این که سیاست مجلس در مورد آقای حسینی سرپرست وزارت آموزش و پرورش چیست با توجه به این که ایشان یک چهره کاملا سیاسی است ؟ " در پاسخ چنین گفت :
وقتی آقای بطحایی آمد مجلس رای بگیرد با او گفتم که من شرعا نمی توانم به شما رای بدهم اما فراکسیون مخالفت نمی کند و کار می کند .
البته کار کردند و به آقای بطحایی هم رای دادند . اما شرعا چون شما را می شناسم نمی توانم به شما رای بدهم .
تو آدم خوبی هستی اما قطعا وزیر خوبی نمی شوی !
ولی این اواخر قضیه یک مقدار فرق می کند .
یک موقع ما می گوییم این به درد وزارتخانه می خورد و یا نمی خورد اما یک موقع این را بردارند کی را می خواهند جایش بگذارند .
این هم هست .

ما این اواخر حس می کردیم چون می دانید این اواخر بیش از 10 بار دوستان امید در مجلس می خواستند آقای بطحایی را استیضاح کنند .
ایشان در واقع مهم ترین دلیل برداشتن اش این بود که مقاومت می کرد در برابر این که سیاسی عمل کنند .
من بحث کارآمدی را کار ندارم .
یعنی رضایت مندی را ایجاد نمی کرد و تقریبا می توان گفت برای این که بتوانند آموزش و پرورش را در یک سال باقیمانده مدیریت کنند ایشان را فرستادند رفت یعنی دلیل رضایت و یا یا عدم رضایت از ایشان نیست .
ولی برای مدیریت آموزش و پرورش بیشتر این کار انجام شد .
آقایی که هم تشریف آورده اند من از دور ایشان را می شناسم اعتقاد من این است که آموزش و پرورش یک شخصیت می خواهد که آموزش و پرورش را اداره کند .
یک شخصیت مقبول ، یک شخصیت جاافتاده ، یک شخصیت از هر نظر تاثیرگذار .
ما در سال های اخیر در آموزش و پرورش چند تا وزیر عوض کردیم ؟
واقعا مشکل اساسی داریم .
من می خواهم نظر خودم را عرض بکنم .
اعتقاد من این است که در این 6 سال وزیری نیامده است که واقعا در قد آموزش و پرورش بوده باشد .
البته جناب آقای فانی هم که خیلی از او تعریف می کردند و تشریف آوردند بنده به شدت با آمدن ایشان مخالف بودم و اعلام کردم .
درست که می گویند ایشان معاون بوده است و زحمت کشیده است و آدم خوبی است اما ایشان نمی تواند آموزش و پرورش را اداره کند و دلیلش هم برای من کاملا محرز است .
ما باید الان مراقب آموزش و پرورش باشیم .
آموزش و پرورش نباید میدان سیاست باشد .
آموزش و پرورش باید آموزش و پرورش باشد .
وقتی تعریف دانشگاه فرهنگیان را کردیم . دانشگاه فرهنگیان در واقع به آموزش و پرورش خون تزریق می کند .
معلمانی که به نظام تعلیم و تربیت فکر می کنند و آن را قبول دارند . بیایند میدان داری کنند و بچه ها را تربیت کنند .

آموزش و پرورش از مسائل سیاسی آسیب می بیند .
الان هم در هاله ای از ابهام است .
دولت الان مترصد و دنبال انتخاب کسی است که ببینیم در جمع بندی ها چه خواهد شد .
هنوز جمع بندی خاصی از مسائل وجود ندارد .
در ادامه حاضران به طرح پرسش های خود پرداختند .
اکثریت پرسش ها حول مسائل و مشکلات شخصی و در حوزه های اقتصادی و معیشتی مانند افزایش حقوق ، احکام کارگزینی ، بیمه تکمیلی ، قدرت خرید معلمان و... بود .
تنها یک پرسش در مورد سند 2030 مطرح شد .
مشروح سخنان حاجی بابایی و نیز پرسش و پاسخ صدای معلم با ایشان در صدای معلم منتشر خواهد گردید .
پایان گزارش/

در چند روز اخیر اخباری مبنی بر معرفی پیش از موعد وزیر آموزش و پرورش به مجلس منتشر شده و دلیل آن هم افزایش مخالفت جناح های مختلف مجلس و حامیان دولت با سرپرست فعلی عنوان گردیده است.( خوب است که در این خبر اشاره ای به مخالفت یا موافقت فرهنگیان نشده است ).
سایت عصر ایران این خبر را از صفحه خود حذف کرده است ولی این خبر در شبکه های اجتماعی هم به وفور انتشار یافته است ولی صحت و سقم این خبر چندان معلوم نیست و به نظر چندان هم مهم نیست . سوال این است این خبر درست باشد یا غلط ! چه فرقی به حال مجموعه آموزش و پرورش از فرهنگیان گرفته تا دانش آموزان و کادر اداری و خانواده ها و ... می کند ؟
نگاهی به نحوه آمدن و رفتن وزرا در این وزارتخانه نشان می دهد که تقریبا آمدن ورفتن هیچ وزیری تفاوت چندانی به حال مجموعه آموزش و پرورش نمی کند . تعداد معدودی از وزرا در برهه هایی کوتاه فقط توانسته اند تغییرات بسیار محدود و اندک در معیشت فرهنگیان ایجاد کنند نه در مجموعه آموزش و پرورش ! یا حتی فقط برخی از موضع گیری ها و شعارها را داشته اند و در عمل تقریبا هیچ کاری نکرده اند ! (این شعارها بیشتر در پایان دولت ها اتفاق می افتد که یا اصلا اجرا نمی شوند ولی تعهدی برای دولت بعدی ایجاد می کند! یا در صورت اجرا با خرید زمان در آخرین سالهای استقرار دولت اتفاق می افتند که بار مالی به دوش دولت بعدی بیفتد ولی تبلیغاتش برای آنها باشد ) . جامعه ناامید و خسته آموزش و پروش از وعده و شعارهای توخالی و برنامه های طرح های رفع تکلیفی تشنه توجه واقعی و تزریق و نشاط و سرزندگی است که فعلا در اولویت برنامه های دولت نیست !
نکته جالب ماجرا اینجاست که فرهنگیان خسته از بی عدالتی و فقر با همین حرکات های کوچک نیز جذب این افراد شده اند و محبوبیت زیادی در بین فرهنگیان برای آنها به وجود آمده است . جالب تر اینکه با حرف ها و موضع گیری های خود در انتخابات رای فرهنگیان را به سمت نامزد مورد نظر خود جلب نموده اند و بعد از انتخابات حتی از قبول پیشنهاد همان وزارتخانه سر باز زده اند ؟!
اگر از نگاه احساسی دور شویم متوجه می شویم که در دولت ها معمولا تمامی برنامه ها و انتصابات و حتی برنامه های به ظاهر بلند مدت و میان مدت و کوتاه مدت همگی مستقیم یا غیر مستقیم رنگ و بوی انتخاباتی و جناحی دارند . وزرا معمولا با لابی و رایزنی و گاه فشار جناح ها و گروه ها معرفی و انتخاب می شوند و با همان روشها نیز برکنار می شوند یا به ظاهر کنار می کشند . امضاهای استیضاح به همان راحتی که جمع می شوند به همان راحتی هم پس گرفته می شوند . وزرا هم موقع خداحافظی بدون بیان واقعیات ، به نام مصلحت بدون ایجاد کوچکترین تلنگر و هزینه ای برای بالادستی ها کنار می روند .
قبول وزارت در این شرایط چرا بدون هیچ گونه پیش شرط با پشتوانه اتفاق می افتد ؟
وقتی که یک معلم ساده مثل من می داند که آموزش و پرورش هیچ اولویتی در نزد دولتمردان ندارد وزیر آن را بهتر از من می داند ! وقتی دولتمردان آموزش و پرورش را در حد یک مجموعه پرخرج و پرمصرف می بینند و در زمان تقدیم بودجه نیز از گفتن آن ابایی ندارند ، وزیر این نکته را بهتر از من می داند . وقتی نگاهشان به آموزش و پروش همانند یک بنگاه اقتصادی ، خرید خدمتی است و آرزوهایشان سپردن آموزش و پرورش به بخش خصوصی به قمیت نازل است ، وزیر این را بهتر از من می داند . ( افت کیفیت آموزشی و پرورشی ، تشدید حس بی عدالتی اجتماعی، اعطای نمره های بالا و کارنامه های درخشان در قبال آموخته ها ی تقریبا هیچ در برخی از این مدارس ، خالی کردن جیب خانواده ها و تحمیل هزینه های کمرشکن به آنها با ظواهر خوش رنگ و لعاب مدارس خصوصی و در مقابل کاستن از بار هزینه دولت ، استثمار انبوه دانش آموختگان بیکار جامعه و فرستادن به کلاس درس حتی اگر تخصص و مدرک و گزینش مرتبط و کافی نیز نداشته باشند و ... خیلی برای نگاه انتخاباتی که کوتاه مدت و تبلیغاتی است ، مهم نیست )
انتصاب آقای بطحایی به عنوان معاونت دانشگاه آزاد اسلامی در حالی که عنوان کرده بود برای شرکت در انتخابات مجلس از سمت وزارت آموزش و پرورش استعفا داده است ، آخرین نمونه از همین رویکرد است که نشان داد تنها چیزی که در این میان مهم نیست مجموعه آموزش و پرورش و فرهنگیان هستند هرچند تمامی شعار ها و تبلیغات و برنامه ها به ظاهر با نام آنها صورت می گیرد .
هیچ کس از فرهنگیان با شعارها و برنامه های زیبا و دهن پرکن آقای بطحایی در زمان شروع وزارت پر از شعف و شور نشد! چه زمانی که در مجلس از برنامه های مفصل خود سخن می راند و چه زمانی که با شور و هیجان از داخل یک خودرو که ظاهرا در مسیر وزارتخانه بود ، آینده با شکوه را برای آموزش و پروش و فرهنگیان وعده می داد ! و چه زمانی که عنوان کرد خودش را معلم می داند و به کوچه پس کوچه های آموزش و پرورش آشناست!
برخی نیز در همان زمان عنوان کردند به خاطر ارتباط خوب با سازمان برنامه و بودجه احتمالا در جذب منابع مالی موفق تر خواهند بود . در پایان امر و در زمان استعفای ایشان نیز تقریبا نه کسی از فرهنگیان ناراحت و نگران شد و نه ناامید و مایوس ! گویی بود و نبود وزیر هیچ فرقی به حال مجموعه آموزش و پروش ندارد .
در جایی خواندم که یکی از عزیزان نوشته بود که در شرایط بدون وزیر مجموعه بالادستی وزارتخانه آموزش و پرورش به دور از تعلقات و برخی ملاحظات جناحی و پست و مقام ، بهتر و راحت تر دیدگاه های واقعی خود را در شبکه های اجتماعی بیان می کنند و شاید این شرایط بهتر از وزیر داشتن است که دست و پای افراد را برای بیان نظرات و اعتقادات واقعی می بندد!
واقعیت این است که وزیر در زمان قبول وزارت بهتر از هرکسی می دانست که با این نوع نگاه دولت به آموزش و پروش ، هرگز نخواهد توانست حتی گوشه ای از شعارها و برنامه های آموزش و پرورشی و معیشتی خود را اجرا کند کما اینکه در بحث تاخیر در پرداخت مطالبات و عدم پرداخت سرانه مدارس و عدم توزیع شیر مدارس و ... رکوردهای جدیدی ثبت کرد و رفت ! پس وزیری آمد و نام خود را به عنوان یک وزیر در تاریخ ثبت کرد. برای چندین سال به دور از زیرمجموعه ندار و بی بضاعت ، حقوق وزارت گرفت و درصدر مجلس در کنار رئیس جمهور نشست و حال چیزی را از دست نداده است جای خود را در مجموعه مدیران کشور عوض می کند ! شاید در آنجا دردسر و دغدغه کمتری نیز داشته باشد ؟!
در بحث معرفی وزیر جدید نیز به احتمال زیاد در بر همین پاشنه خواهد چرخید . یعنی فارغ از اینکه چه کسی وزیر باشد و از چه گروه یا جناحی باشد فرهنگیان این وسط هیچ کاره اند . در هیچ تصمیم گیری در هیچ بخشی از این سیستم مشارکت داده نخواهند شد .
وزیر جدید مهم نیست آشنا به امور آموزش و پرورش باشد یا نه ! کلاس درس 35 تا 40 نفره و یا کلاس در بالای کوه های سرد و یخبندان یا در گرمای کشنده کویر را لمس کرده باشد یا نه ! بی پولی و شغل دوم و سوم را لمس کرده باشد یا نه ! حس له شدن زیر خط فقر و مقایسه رفاه و آسایش و امکانات با سایر کارمندان را چشیده باشد یا نه ! فقط باید در اتوبان جناح ها خیلی به راست و چپ نپیچد چرا که سکان بزرگترین وزارتخانه و وسیع ترین مجموعه اداری کشور را در دست دارد. این مهم است ! خیلی مهم !
امروزه دعوا بر سر اجرا شدن و نشدن سند 2030 است ولی تقریبا کل مجموعه آموزش و پرورش غیر از عده معدودی که شاید این سند برای دعوای جناحی بهره می گیرند، واقعا نمی داند که این سند چیست و محتوای آن چیست؟

یک مطالعه ساده می تواند مشخص کند که جامعه فرهنگی کشور به عنوان مجری اصلی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ، جز اسم آن چیزی نمی داند ! کسی متوجه نشد که نظام 3-3-6 چرا اجرا شد ؟ و اجرا شدن پرهزینه آن چه تحولی شگرف در آموزش و پروش ایجاد کرد؟ معلم افسرده و خسته از شغل دوم و سوم چه زمانی فرصت دارد به محتوای این موارد فکر کند و مطالعه و تحلیل کند ؟ بیشترین هنرش می تواند آمادگی لازم برای کلاس درس باشد تا پیش درگاه خدا و جامعه شرمنده نباشد و کوتاهی نکرده باشد.
شاید عنوان شود که این اسناد و طرح ها و برنامه های بلند مدت ، در بخشنامه های مختلف خرد شده و در نظام آموزش و پرورش کشور اجرا می شود و آگاه بودن فرهنگیان از جزئیات محتوای آن ضرورتی نداد ! در بحث معرفی وزیر جدید نیز به احتمال زیاد در بر همین پاشنه خواهد چرخید . یعنی فارغ از اینکه چه کسی وزیر باشد و از چه گروه یا جناحی باشد فرهنگیان این وسط هیچ کاره اند . در هیچ تصمیم گیری در هیچ بخشی از این سیستم مشارکت داده نخواهند شد .
حال سوال اینجاست که نتیجه اجرا شدن یا نشدن آنها چه بوده است ؟ و کدام آمار بیانگر حرکت هرچند کوچک علمی و اخلاقی آموزش و پرورش رو به جلو هست ؟ در سالیان اخیر روال بر این بوده است که هر گروهی بر کرسی نشسته و هر طرحی را اجرا کرده خود و اطرافیانش چنان تعریف کرده که گویی منجی سیستم آموزش و پرورش خود او بوده است و حتی اجازه نداده است که کسی در حد یک درصد نیز به دوران مشعشع ایشان اشکال و ایراد وارد کند . در مقابل گروه دیگر تا توانسته است آن را کوبیده و بی اثر دانسته است . و حتی یک درصد نیز به مفید بودن آن دوران و طرح ها اعتقاد نداشته اند . ماهیت امور آموزشی و پرورشی نیز چنین است که معیارهای اندازه گیری را به راحتی می شود با هزاران ترفندو سفسطه به نفع خود تغییر داد .
با این اوصاف بود و نبود یک وزیر دست و پا بسته که از حداقل ابزارهای لازم برای پیشبرد برنامه های خود برخوردار نیست ،برای فرهنگیان و مجموعه آموزش و پرورش تا بحال چندان تفاوتی نداشته و به نظر نمی رسد که بعد از این نیز تغییر محسوسی ایجاد شود .
جامعه ناامید و خسته آموزش و پروش از وعده و شعارهای توخالی و برنامه های طرح های رفع تکلیفی تشنه توجه واقعی و تزریق و نشاط و سرزندگی است که فعلا در اولویت برنامه های دولت نیست !
پس عجله نکنید ! هیچ کسی از فرهنگیان منتظر وزیر جدید نیست ! هر کسی را دوست داشتید انتخاب کنید مطابق میل و برنامه هایتان ! لااقل به نام فرهنگیان و آموزش و پروش تمام نکنید .
راحت باشید ما شما را درک می کنیم !

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

کنگره کشوری سازمان معلمان ایران در بیستم ماه جاری در حالی برگزار شد که هنوز این سازمان بر عهد پیشین خود باقیست. کنش جمعی بدون پایه «اصلاح خود» به سرانجام نمی رسد و کژراهه ای بیش نخواهد بود
دو دهه فعالیت، همراه با فراز و فرود، کوله باری از تجارب بسیار به ارمغان آورده که حاصلش امروز در مشق «وصل» شکوفا می شود.
نگاهی به مهمانان کنگره، شخصیتهای اجرایی، فعالین مدنی، کنشگران صنفی و نمایندگان احزاب، ضمن تفاوت ها و تمایزهایشان، نشان می دهد همه بر امید به آینده و فعالیت مسالمت آمیز، تدریجی و دموکراتیک در چارچوب قوانین کشور اتفاق نظر دارند. این هم زیستی مدنی، آینده ای فراتر از انتظار را نوید می دهد.
این هم زیستی مبتنی بر نگاه ملی ما در کنار پیگیرهای صنفی است که به نوعی مشق پیوند « پایی در جامعه» و« پایی در حکومت» است.

سازمان در بعد نظر، در اینجا و اکنون، آموزش و پرورش را متغیر مستقل نمی بیند، این متغیرِ وابسته بودن باعث شده بد و خوب حکومت در آن ریزش کرده و بشود آنچه که شده است.
تاملی در این ریزش را در دو نکته می توان مطرح کرد؛
خروج از دیسیپلین و نظام حاکم بر آموزش و پرورش قبل از انقلاب به خروج از جامعه جهانی و نواختن أهنگی استثنایی ! در زمانه «جهانی شدن» انجامیده است.
از طرف دیگر، فلسفه نگاشته شده برای این مجموعه، فاصله بسیاری از خواست و اراده جامعه و مردم دارد، یعنی اقلیتی به نواختن آن آهنگ تک صدا مشغولند!
سازمان معلمان برای حل این دومسئله از بدو تاسیس اولا بر تعامل با جهان و استفاده از دستاوردهای بشری تاکید و توسعه پایدار و همه جانبه را در این مسیر تعریف می کند ؛ به باور ما استثناگرایی جز افزایش هزینه ها و تاخیر در توسعه دستاوردی نخواهد داشت.
دوما، سازمان از ابتدا بر تمرکززدایی در ایده و عمل و مشارکت نهادینه نخبگان، معلمان، اولیا و حتی دانش آموزان اصرار داشته و دارد.
در مسیر پر سنگلاخ اصلاح طلبی ، همیشه دو چراغ (اصل) فراروی سازمان روشن بوده است؛ اصل اول اینکه نقد و فعالیتمان بر دوگانه وضع موجود- وضع مطلوب، استوار نبوده است. نقد معتبر و فعالیت مبتنی بر آن «زمینه مند» است، ممکنات و مقدورات را فراموش نمی کند، وضعیتها را در زمینه های اجتماعی و تاریخی خود قرار داده و عوامل پیدایی و مانایی آن وضعیت را برای فرارفتن از آن مدنظر قرار می دهد.
اصل دوم حاکم بر کنش سازمان این است که؛
کنش جمعی بدون پایه «اصلاح خود» به سرانجام نمی رسد و کژراهه ای بیش نخواهد بود.
ما اصلاح طلبی را نه هدف، که نتیجه اعمالمان می دانیم بنابراین به این سخن مولانا پای بندیم؛
عقل باعقل دگر دوتا شود
نور افزون گشت وره پیدا شود
نفس با نفس دگر خندان شود
ظلمت افزون گشت وره پنهان شود
جمعی «نفس»محور که اصالت منافع شخصی را در اولویت قرار دهند ، مسیر اصلاح طلبی را به کژراهه خواهند برد .
امید که چنین مباد.
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
گروه اخبار/

آذر منصوری قائم مقام حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در خصوص وزارت آموزش و پرورش اظهار کرد:
به نظر می رسد شرایط برای انتخاب یک وزیر زن مهیا شده و دولت می تواند با این انتخاب پیام روشنی به بدنه اجتماعی حامی خود و زنان دهد.
زنان توانمندی در بدنه مدیریتی کشور حضور دارند که همگی شایسته رسیدن به جایگاه وزارت را دارا هستند. در خصوص وزارت آموزش و پرورش نیز که امروز گمانه زنی های متعددی دربارهی آن شنیده می شود امیدواریم رئیس جمهور به خواسته ها و مطالبات زنان نیز توجه کافی داشته باشد.
این فعال سیاسی در ادامه با توجه به اینکه نام فاطمه سعیدی نیز در بین گزینه هامطرح است تصریح کرد:
به نظرم ایشان با توجه به اینکه نماینده فعلی تهران و سخنگوی فراکسیون امید مجلس که سال ها در قسمتهای مختلف وزارت آموزش و پروش مشغول خدمت بوده و در مجلس دهم نیز در کمیسیون آموزش و تحقیقات حضور داشته و نیز توانایی و اشراف به این وزارتخانه دارد، چنانچه فراکسیون نیز نظر مثبت داشته باشند و با توجه به اینکه دوره مجلس دهم نیز رو به پایان است، می تواند گزینه مناسبی باشد.
در هر حال به نظرم فارغ از آنکه آقای روحانی بتواند از مجلس رأی اعتماد بگیرد، باید از این فرصت برای نشان دادن باور خود به توانایی زنان در اداره کشور استفاده کند.
امتداد
پایان پیام/
گروه گزارش/

براساس اعلام پایگاه اطلاعرسانی دانشگاه فرهنگیان، اجلاس سراسری مدیران این دانشگاه در روزهای 18 و 19 تیر برگزار شده است.
این نشست بیست و یکمین اجلاس مدیران و روسای دانشگاه فرهنگیان بوده است .

گروه اخبار/

" بسمه تعالی
حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات،
از آنجائی که اینجانب قصد کاندیدائی برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی را دارم و با توجه به مهلت قانونی مقرر (۹۸/۳/۱۶) بدین وسیله استدعا دارم با درخواست استعفای اینجانب موافقت فرمائید.
از اینکه با اعتماد به اینجانب، فرصت همراهی با دولت دوازدهم و خدمت را برایم فراهم آوردید، بسیار سپاسگزارم.
ارادتمند - سیدمحمد بطحائی – ۱۳۹۸/۳/۱۲ "
این متن کامل استعفای سیدمحمد بطحایی خطاب به حسن روحانی رئیس جمهور است .
امروز « خبرگزاری مهر » نوشت :
" بطحائی با حکم طهرانچی به معاونت آموزش های عمومی و مهارتی (سازمان سما) دانشگاه آزاد اسلامی منصوب شد.
در حکم رئیس دانشگاه آزاد اسلامی آمده است:
برادر گرامی جناب آقای دکتر سید محمد بطحایی
با اهدای سلام و تحیات
با توجه به مراتب تعهد، تخصص و سوابق ارزنده جنابعالی، به موجب این حکم به عنوان «معاون آموزشهای عمومی و مهارتی» منصوب میشوید.
از جنابعالی انتظار میرود با بهرهگیری از ظرفیتهای مادی و معنوی و سرمایههای انسانی دانشگاه در جهت اعتلای دانشگاه بر اساس محورهای ذیل اهتمام ورزید:
۱- ارتقاء سطح دانش و فرهنگ عمومی با به کارگیری تکنولوژیهای نوین آموزشی و بهرهمندی از کادر آموزشی مجرب و کارکنان توانمند دانشگاه
۲- حمایت از توسعه کمی و کیفی مدارس، مراکز آموزشی و آموزشگاههای مهارتی آزاد در سطح ملی و بینالمللی و ارتقاء بهرهوری از آنها
۳- تعامل موثر با وزارت آموزش و پرورش در ایجاد شرایط آموزشی و تربیتی برتر بر اساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
۴- برنامهریزی آموزش مهارتی در بخشهای صنعت، کشاورزی و خدمات در راستای سیاستهای اشتغال و بازار کار منطقهای در قالب مدارس عالی مهارت و در تعامل با مراکز صنعتی و خدماتی
۵- تلاش برای هماهنگی و انسجام بخشی به آموزشهای مهارتی با تاکید بر استقرار نظام صلاحیت حرفهای
۶- ایجاد زمینههای مناسب برای مشارکت و همیاری همه جانبه مردم در توسعه اعتلای دانش و فرهنگ کشور
امید است با اتکال به درگاه ذات اقدس احدیت، در راه خدمت به اسلام و مسلمین و اهداف مقدس نظام جمهوری اسلامی موفق و موید باشید.
به گزارش مهر، سیدمحمد بطحائی، وزیر سابق آموزش و پرورش بود که چندی پیش از وزارت آموزش و پرورش استعفا کرده بود."
پایان پیام/