صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش

گروه تشکل ها/

دیدار حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی با سازمان معلمان ایران

کانال سازمان معلمان ایران نوشت :

پنج شنبه 9 خرداد اعضای شورای مرکزی و شورای شهر و شهرستان های تهران در نشستی با سید حسین مرعشی عضو ارشد و سخنگوی حزب کارگزاران به بحث و گفت وگو پیراموان تحلیل شرایط کشور پرداختند.

در این دیدار و گفت وگو که حدود ۲ ساعت به طول انجامید طاهره نقی یی دبیرکل فعلی و علیرضا هاشمی دبیرکل سابق سازمان معلمان به معرفی سازمان پرداختند و سپس مرعشی تحلیلی از اوضاع اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ارایه نمود و در ادامه به پرسش های اعضا حاضر پاسخ داد.

مرعشی در این دیدار گفت :

" کشور با یک سری چالش های جدی مواجه شده است و مسایل و جناح بندی ها هم واضح است لذا ما نظرمان این است که روند تحولات ۴۰ ساله مطلوب نبوده است و نیازمند یک بازنگری هستیم. مثلا در اقتصاد ایران همیشه یک درصد جمعیت و مساحت جهان را داشته و قبل از انقلاب سهم ما از اقتصاد جهان یک و دو دهم بوده است اما الان سهم ما شده است چهار دهم درصد و این روند اگر ادامه پیدا کند اثرگذاری ایران به شدت کاهش می یابد ، الان هم که جهان بدون نفت ایران اداره می شود و متاسفانه استراتژی پاکستانیزه کردن ایران در دستور کار قرار گرفته است .

متاسفانه  سرانه ما الان نصف ترک ها است عربستان ۶ برابر و امارات ۱۰ برابر ما سرانه دارد. شاخص های اجتماعی و فرهنگی هم بهتر از اقتصاد نیست و سیر نزولی با سرعت طی شده است و حجم بالای مفاسد هم دیگر جای برای حرف نگذاشته است ؛ لذا واقع بینانه اگر بنگریم باید بعد از ۴۰ سال یک ارزیابی داشته باشیم تا بتوانیم آینده را پی ریزی نماییم.

در پایان سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی به این تشکل توصیه کرده است :

" شما به  عنوان یک تشکل صنفی و سیاسی باید روی آموزش و پرورش کار کنید و بگوئید که چه کنیم تا خروجی خوبی داشته باشیم .
در تشکل تان هم آموزش را جدی بگیرید چرا که ما فاقد آدم های جامع هستیم که باید از تشکل ها بیرون بیایند ، این آدم ها از مدرسه بیرون نمی آیند.

پایان پیام/


دیدار حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی با سازمان معلمان ایران

گروه استان ها و شهرستان ها/

نامه ی زیر توسط یکی از فرهنگیان شهرستان نظرآباد برای صدای معلم ارسال گردیده است .

این رسانه آمادگی خود را برای انتشار پاسخ مسئولان اعلام می کند .

منتشرشده در یادداشت

محمدعلی نجفی و میترا استاد و بد عهدی با معلمان  «نجفی» را در دانشگاه ام آی تی آمریکا نخبه ریاضی می شناختند، بچه تهران ؛ اولین بار شهید باهنر و دیگران او را شناسایی و برای رخت وزارت معرفی کرده اند، اما او در دوره نخست وزیری میرحسین موسوی آماج مخالفت های خط امامی ها قرار می گرفت، حتی در دوره هاشمی برای وزارت فرهنگ و آموزش عالی از چپ های رادیکال آن دوره و اصلاحاتی های امروز اعتماد نگرفت .

او در دوره هاشمی وزیر آموزش و پرورش شد، نجفی بعدها به دولت اصلاحات راه پیدا کرد و در کسوت رئیس سازمان برنامه، با بودجه ریزی دقیق و تطابق دلار بر قیمت نفت ۱۵ تومانی همچون دوره وزارت آموزش و پرورش کارنامه موفقی از خود به یادگار گذاشت .

نجفی در دوره آموزش و پرورش معاونانی از جنس چپ و راست را به همراه خودیدک می کشید؛ مرحوم علاقمندان، حدادعادل، هراتی، زرهانی و عالمیان تیم کاری و سربازان پابه رکابش بوده اند .

از او در دوره مدیریت آموزش و پرورش به جست و خیزهایی در بهتر شدن روند برنامه ریزی آموزشی و پرورشی، آموزش و پرورش برتر و بهبود معیشت معلمان یاد می کنند، او مخالفانی از جنس چپ به رهبری اکرمی و عبادی و از جنس راست، مظفر و فانی را همچون سایه بر سرخود داشت که اتفاقا هر کدام به منصب آموزش و پرورش رسیدند، وزارت موفق نداشتند و صد البته آموزش و پرورش راکت و خمود نتیجه عملکردشان بوده است  . او خدعه زرشهرداری تهران را بر کشمش و دردسر چانه زنی برای نجات آموزش و پرورش ترجیح داد و بدتر از آن هرگز در انتخاب وزیر و مدیران ارشد ، ممتاز، مردان باسواد، باهوش و باعرضه در عرصه تعلیم و تربیت همت نکرد، بلکه در انتخاب، به وزیری در حد کارشناس معمولی، بی جسارت، بله قربان گو همچون بطحایی مهرتایید زد و علیرغم آشنایی با آموزش و پرورش در حال سقوط، درخور نبودن گزینه پیشنهادی، به کوتوله و کم درایت و نان خور نوبخت حواله داد ...

نجفی در دوران احمدی نژاد که همراه دیگر مدیران با اتوبوس در خیابان رها شدند جمله ای دارد که می گفت ما همچنان که زنان خیابانی، کودکان خیابانی و شرور خیابانی داریم از این پس مدیران خیابانی به این ادبیات باید اضافه گردد و من یکی از مدیران خیابانی هستم . نجفی اما در اعتراض به انتخابات ۸۸ به عنوان نماینده کاندیدای معترض به بیت رهبری دعوت شد و در آنجا در کنار الویری، چپ تکنوکرات به دفاع از مش و خواسته کاندیدای معترض پرداخت .

نجفی هیچ گاه محبوبیت دلنشین در نزد فرهنگیان را حتی در رایی بالای مردم برای شورای شهر به رخ نکشید الا زمانی که روحانی در دوره اول کاندیداتوری از او خواسته بود که به جمع صد هزار نفری همایش فرهنگیان در استادیوم برود و از او دفاع کند، او تمام محبوبیت خود را با وعده و وعید هایی بی نظیر و پرطمطراق برای پیروزی روحانی خرج نمود، بدرقه آن الارم، کف، احسن و خوشحالی فرهنگیان به ستوه آمده از فقر و فرق بوده است، اما نجفی چاه ویلش زمانی رقم خورد که تقاضای قاطبه فرهنگیان برای وزارت را پس از  پیروزی روحانی پس زد و اوج تجربه و قدرت چانه زنی برای بهبود اوضاع نزار آموزش و پرورش و رفاه معلمان را نادیده گرفت و از آن وعده ها عدول کرد .

محمدعلی نجفی و میترا استاد و بد عهدی با معلمان

او خدعه زرشهرداری تهران را بر کشمش و دردسر چانه زنی برای نجات آموزش و پرورش ترجیح داد و بدتر از آن هرگز در انتخاب وزیر و مدیران ارشد ، ممتاز، مردان باسواد، باهوش و باعرضه در عرصه تعلیم و تربیت همت نکرد، بلکه در انتخاب، به وزیری در حد کارشناس معمولی، بی جسارت، بله قربان گو همچون بطحایی مهرتایید زد و علیرغم آشنایی با آموزش و پرورش در حال سقوط، درخور نبودن گزینه پیشنهادی، به کوتوله و کم درایت و نان خور نوبخت حواله داد و چنین شد که آه معلمان مغموم و مستاصل گریبانش را گرفت و رقص دخترکان، بلوا و بهانه استعفای اواز صدراتش بر شهرداری تهران شد و البته گونی های مدارک زرخواری مدیر گذشته شهرداری تهران به دادستانی هم نتوانست از خلاصی مخمصه اش بکاهد و چنین شد که هر که با معلمان بد عهدی کند سرانجامش تراژدی غمبار خواهد داشت .

و نتیجه اینکه پنج تیرخلاص بر شکستن عهدش به تارموی زنی درجامعه به صدا در خواهد آمد حتی اگر آن زن میترای اوستایی یا پرستوی استادی باشد که نشان داد بازی با معلمان نتیجه ای آبرومند نخواهد داشت .

شاید نجفی به گذشته برگردد به هیچ غصه ای دق نکند که این قصه عهد شکنی با معلمان غصه ای زهرآلود است که امثال نجفی، نوبخت و روحانی چنان برجانشان چنبره بزند تا دیریا زود از پایشان درآورد .

محمدعلی نجفی و میترا استاد و بد عهدی با معلمان

سرنوشت زندگی نجفی هیچ معلمی را خوشحال نکرد، شاید برایش دام گذاشته اند، تاراج خانواده ای آبرومند، تلف مدیر نخبه و با تجربه و نوگرا که از کیسه بیت المال برای رشد و تحصیلش خرجش شده است معلمان را در بهت فرو برده است ؛ از طرفی محصول نظام آموزشی صدساله در این واقعه در بوته نقد قرار می گیرد که فرآیند تعلیم و تربیت چقدر ناکارآمد است که حل مساله و مهارت زندگی در ابعاد مختلف را یاد نمی دهد که خروجی آن حتی اگر فرد نابغه باشد در الفبای یکی به دوی زندگی، به دو دو تا چهارتای حل آن نمی رسد و کم می آورد و نمی تواند ریاضی مدل و معدل زندگی خود را حل کند و دست به حرکات غیر منطقی و نامعقول می زند و همگان را در بهت فرو می برد اینجا نمی شود خشم و انتقام سیاسی را تبین و تحلیل کرد، پیچیدگی های سیاست ورزی، خرد ورزی، را به حضیض می برد، اینجا« ملت خشم» ،« ملت عشق» را سرنگون می کند و هویت نفرت و گسست را بر هویت پیوستگی و یکپارچگی سوار می کند .

افسردگی، درماندگی، جنگ و گریز، فشار و استرس ، پاشیدگی خانواده ، دوری از عشق ورزیدن، طمع انتقام گیری و مچ گیری یکه تازی می کند، اماهیچ کس نمی گوید نظام آموزشی ره به کجا می برد و چرا تعلیم و تربیت به رقص ساسی مانکن و رقص محلی فلان مدرسه روستایی واکنش نشان می دهد اما به این همه گسستگی و ناکارآمدی وقعی نمی نهد ؟

آیا ظهور و بروز تراژدی پیدا و پنهان واقعه محمدعلی نجفی و میترا استاد نماد بارز شکست تعلیم و تربیت صدساله نیست ؟ که مشت را نمونه خروار دانیم و فکری به حال مداوای اهداف مندرس و کهنه وامانده آن بکنیم ؟

اگر معلمان را فراموش کرده ایم لااقل نظام تعلیم و تربیت را دریابیم که فردا مجالی برای نجات آن نخواهیم داشت !


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

محمدعلی نجفی و میترا استاد و بد عهدی با معلمان

منتشرشده در یادداشت

گروه اخبار/

مطالبه دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی از وزیر آموزش و پرورش

وزیر آموزش‌ و پرورش در دیدار با نمایندگان تشکل‌های دانشجویی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی پس از استماع سخنان تعدادی از دانشجویان گفت: مدارس باید از یک موسسه آموزشی به موسسه فرهنگی تربیتی تبدیل شوند زیرا فرهنگ مهم‌ترین مؤلفه نظام تعلیم و تربیت است.

به گزارش معاونت روابط عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت آموزش‌ و پرورش، سید محمد بطحایی در دیدار با نمایندگان تشکل‌های دانشجویی در ساختمان شهید رجائی که روز گذشته برگزار شد، با تسلیت ایام سوگواری حضرت علی علیه‌السلام و گرامیداشت لیالی قدر اظهار کرد: انتظار داشتم موضوعات بیشتری در این جلسه مطرح شود بنابراین در جلسه دیگری در دانشگاه شهید رجایی حضور خواهم یافت تا دانشجویان با فراغ خاطر بیشتری موضوعات و مشکلات خود را مطرح کنند.

وی افزود: متأسفانه به دلایل مختلف کارکردهای فرهنگی آموزش‌ و پرورش نسبت به سایر کارکردها کمتر است برای همین نیازمند تحول است. بر این باوریم که مدارس باید از یک موسسه آموزشی به یک موسسه فرهنگی و تربیتی تبدیل شوند زیرا فرهنگ مهم‌ترین مؤلفه در نظام تعلیم و تربیت است و دانش آموزان باید مؤلفه‌های فرهنگی را بشناسند و از آن محافظت کنند.

وی خاطرنشان کرد: دانش آموزان باید زندگی کردن را در مدارس بیاموزند در حالی‌ که امروز بیشتر حفظ فرمول و کسب نمرات در اولویت قرار دارد.

عضو کابینه تدبیر و امید اظهار کرد: اصلاح نظام تعلیم و تربیت کار یک روز و ماه و سال نیست و امری زمان‌ بر است.

وزیر آموزش‌ و پرورش با بیان اینکه «اصلاح نظام تعلیم و تربیت در دستور کار است»، گفت: دانش آموزان باید مهارت‌های اجتماعی را بیاموزند و زندگی را در مدرسه تمرین کنند، در آموزه‌های دینی نیز اخلاق، صبر و دستگیری از مستمندان همواره مورد سفارش بوده است.

بطحایی تصریح کرد: آن‌قدر سبد مدرسه را از مطالب آموزشی پر کردیم که فرصتی برای اینکه دانش‌آموز مسائل فرهنگی و تربیتی را تمرین کند وجود ندارد لذا این حلقه مفقوده موضوع بسیار مهمی است که باید به آن پرداخته شود.

وی ادامه داد: بر اساس نظرسنجی‌های انجام‌ شده، آموزش‌ و پرورش بالاترین سرمایه اجتماعی را در جامعه دارد و همچنان اعتماد مردم به معلم از سایر اقشار بیشتر است لذا باید از این سرمایه حفاظت شود.

وزیر آموزش‌ و پرورش گفت: در دستگاه گسترده آموزش‌ و پرورش که حدود یک‌میلیون فرهنگی، ۱۴میلیون دانش‌آموز در بیش از ۶۰۰ هزار کلاس درس وجود دارد، ممکن است خطایی هم اتفاق بیفتد اما آیا باید همه خدمات آموزش‌ و پرورش زیر سؤال برود. قطعاً چنین برخوردی صحیح نیست، لذا اگر بین ۶۰۰هزار کلاس درس، دریکی دو کلاس اتفاقی افتاد نباید آن را به‌ کل آموزش‌ و پرورش نسبت داد.

وی در ادامه بابیان اینکه «متأسفانه فضای رسانه‌ای امروز گاهی دچار برخی بی‌انصافی‌ها می‌شود»، گفت: چندی قبل اتفاقی در فضای چند مدرسه رخ داد ولی گفته‌هایم به‌طور صحیح منعکس نشد.»

 بطحایی افزود: در آن مقطع در سخنانم گفتم احتمال این‌که کلیپ‌ها ساختگی باشد زیاد است و از سوی دیگر حتماً باید پیگیری شود که چطور از یک مدرسه دخترانه، پنهانی فیلم گرفته و در فضای مجازی پخش می‌کنند؛ اما متأسفانه همه حرف‌های من پخش نشد، لذا رسانه‌ها به‌جای آنکه بنویسند بطحایی گفت کسی که فیلم مدرسه دخترانه را پخش کرده است باید توسط پلیس مشخص شود، نوشتند: بطحایی تخلف همکارانش را به پلیس فتا سپرده است!

وی در ادامه افزود: در خصوص اعتراضات معلمان نیز معتقد بودم با توجه به شرایط سیاسی کشور در آن ایام، نباید چنین حرکتی انجام می‌شد اما این موضوع در رسانه‌ها به‌عنوان مخالفت من با هرگونه اعتراض و مطالبه گری معلمان انعکاس یافت که مطلبی غیرواقعی بود زیرا معتقدم معلم باید حرفش را بگوید و ما نیز شرایط احقاق حقش را فراهم کنیم. بنده بیشتر از هر کسی درک می‌کنم که مسائل و مشکلات مالی معلمان چقدر نظام تعلیم و تربیت را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

عضو کابینه تدبیر و امید اظهار کرد: برای قضاوت در مورد یک موضوع ابتدا باید اصل موضوع را به‌درستی بیابیم تا بر اساس مطالب غیرواقعی قضاوت نکنیم.

وی آموزش‌ و پرورش را یکی از موفق‌ترین دستگاه‌ها در مبارزه و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی برشمرد و افزود: هرچند باید با سعی و تلاش بیشتر به رفع مشکلات پرداخت اما نباید با ارائه هر عدد و رقمی مردم را نگران کرد.

وی در بخشی دیگر از سخنانش گفت: در آموزش‌ و پرورش نیازمند یک شبکه ملی داخلی بودیم و باید رسانه‌ای در جامعه تعلیم و تربیت وجود داشته باشد تا اگر لازم بود سخن خاصی با اولیا یا معلمان مطرح شود که امکان طرح در عرصه عمومی را نداشت، این امکان وجود داشته باشد لذا به این دلیل و ده‌ها دلیل مشابه سراغ تلویزیون تعاملی رفتیم و پس از ۶ماه تلویزیون تعاملی سینا ایجاد شد.

عضو کابینه تدبیر و امید خاطرنشان کرد: در سینا ما کارفرما هستیم و هیچ نفع شخصی در این تلویزیون نداریم و درواقع کاملاً دولتی محسوب می‌شود لذا سینا هیچ سود شخصی ندارد و درآمد آن به‌حساب سازمان تبلیغات و آموزش‌ و پرورش واریز می‌شود.

وی افزود: انتصابات در آموزش‌ و پرورش سیاسی نیست و من آخرت خود را به خاطر دنیای دیگران نمی‌فروشم لذا مسئولیت وزیر بسیار سنگین است و به خاطر به دست آوردن دل فلان جناح سیاسی انتصابی انجام نداده‌ام، البته هرچند باید تعامل با سایر نهادها  وجود داشته باشد اما این دلیل نمی‌شود که افراد ناشایست در پست‌ها منصوب شوند.

وزیر آموزش‌ و پرورش گفت: محدودیت‌هایی در استخدام برخی نیروها وجود دارد و دست آموزش‌ و پرورش در این زمینه بسته است اما هر جا قانون اجازه بدهد برای استخدام و یا افزایش حقوق معلمان تلاش خواهیم کرد.

وی اضافه کرد: مطالبات دانشجویان را پیگیری خواهیم کرد برخی مسائل ممکن است با طرح در جلسات هیئت‌امنای دانشگاه حل‌ و فصل شود.

بطحایی خاطر نشان کرد: فضا و فعالیت‌های سیاسی در دانشگاه ازجمله دانشگاه شهید رجایی نباید محدود شود اگر برخی فرآیندها، محدودیت ایجاد کرده حتماً باید اصلاح شود تا حرف‌ها شنیده و شرایط فعالیت تشکل‌ها فراهم شود.

وزیرآموزش‌ و پرورش در خاتمه افزود: خداوند شما را دوست داشته که در مسیر معلمی قرار داده است اگر بر منش معلمی حرکت کنید هیچ‌گاه به مشکلات برخورد نخواهید کرد.

در این جلسه رئیس دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با ارائه گزارشی از عملکرد دانشگاه شهید رجایی اظهار کرد: تشکل‌های دانشجویی، انجمن‌های علمی، کانون‌های دانشجویی، بسیج فرهنگیان، نماینده ولی‌فقیه و... از جمله تشکل‌هایی هستند که در این دانشگاه فعالیت می‌کنند.

حمیدرضا عظمتی افزود: از سال ۹۳ تاکنون تعداد انجمن‌های علمی از ۱۸ به ۲۰ و آمار کانون‌ها نیز از  ۱۲ به ۱۵ واحد افزایش‌ یافته است همچنین آمار نشریات دانشجویی نیز از سال ۹۳ تاکنون به دو برابر افزایش‌یافته است

وی افزود: اداره دانشگاه تنها با مشارکت آحاد دانشجویان امکان‌پذیر است.

از جمله مسائل مطرح‌شده در این نشست توسط تشکل‌های دانشجویی؛ رضایت از وضعیت دانشجویان شاهد در دانشگاه، درخواست پیگیری اعمال افزایش حقوق دانشجو معلمان، پرهیز از انتصابات سیاسی در دانشگاه، احداث مسجد در دانشگاه شهید رجایی به‌عنوان یک پایگاه فرهنگی، انتقاد از جایگاه دانشگاه‌های فرهنگیان در بین دانشگاه‌های کشور، لغو محدودیت پذیرش مدرک تحصیلی در آموزش‌وپرورش، ضرورت آموزش‌های پیشگیرانه در مدارس، جایگزینی امنیت فرهنگی به‌جای فرهنگ امنیتی، تعیین تکلیف معلمان حق‌التدریسی، پیگیری وضعیت معلمان دربند، وجود رابط دانشجویی با وزیر آموزش‌ و پرورش، کاهش حجم دروس دانشگاهی، تقویت خدمات رفاهی دانشجو معلمان، جلوگیری از منفعلانه شدن تشکل‌های دانشجویی و حمایت بیشتر از معلمان مطالبه گر، ازجمله موضوعاتی بود که توسط دانشجویان در دیدار با وزیر آموزش‌ و پرورش مطرح شد.

پایان پیام/

مطالبه دانشجویان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی از وزیر آموزش و پرورش

گروه استان ها و شهرستان ها/

چندی پیش شنیده شد که جعفر پاشایی مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی جهت شرکت در انتخابات مجلس آتی از سمت خود استعفا کرده است .

16 اسفند ماه 97 ؛ « صدای معلم » نامه ای را از سوی تشکل های فرهنگیان در انتقاد از مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی منتشر کرد . ( این جا )

این نامه به امضای ستاد فرهنگیان دکتر حسن روحانی در استان آذربایجان شرقی ، انجمن اسلامی معلمان استان آذربایجان شرقی ، کانون فرهنگیان حزب اعتدال و توسعه استان آذربایجان شرقی ، کمیته فرهنگیان حزب ندای ایرانیان و فرهنگیان حزب اتحاد استان آذربایجان شرقی رسیده بود .

« صدای معلم » تاکنون انتقادات مختلفی را نسبت به مدیریت این استان و نیز شهرستان های تابعه منتشر کرده است و متاسفانه مسئولان آموزش و پرورش نسبت به آن بی تفاوت بوده اند .

« سیدمحمد بطحایی »  سه شنبه 14 اسفند ماه در گفت و گو با ایسنا در مورد اعتراض معلمان گفت :" من نسبت به چالش‌های ایجاد شده برای برخی از فرهنگیان مدارس حمایتی احساس مسئولیت کرده و بی‌تفاوت نیستم."

اننظار این است که وزیر آموزش و پرورش به این روش های مدنی اعتراض بی تفاوت نبوده و مطابق با " منشور حقوق شهروندی " به افکار عمومی پاسخ گو باشد .

نامه ی زیر توسط جمعی از فرهنگیان تبریز برای صدای معلم ارسال گردیده است .

چهارشنبه, 08 خرداد 1398 07:34

پایان محمدعلی نجفی !

محمدعلی نجفی و قتل میترا استاد و خشونت فراگیر

 خبر قتل میترا استاد همسر دوم محمد علی نجفی وزیر اسبق آموزش و پرورش سوژه داغ رسانه ها و به ویژه جناح های سیاسی شده است .

هر کسی از منظر خویش و بر اساس قاعده هزینه فایده این واقعه را تحلیل و تفسیر می کند .

جناح موسوم به " اصول گرا " که البته عملکرد آن نشان داده است به کم تر اصولی پای بند هستند و هدف آن ها فقط کسب قدرت است ، ضمن ابراز شادمانی ترجیحا " خفی " سعی می کنند تا می توانند جناح مقابل یعنی " اصلاح طلبان " را بکوبند و نشان دهند که بله ! مشت نمونه خروار است و از آن برای دو انتخابات آینده بهره کامل و وافی ببرند .

اصلاح طلبان نیز که در  برابر  این وضعیت غافلگیر شده اند و حرف خاصی برای گفتن ندارند سعی می کنند تا آن را سرنخ یک توطئه مشکوک جلوه دهند .

« محمدعلی نجفی » در انتخابات سال 96 رئیس ستاد فرهنگیان روحانی و در واقع موتور محرکه انتخابات بود و یک چهره مهم کاریزماتیک را تا الان از دست داده اند .

تجارب و عملکرد نشان می دهند که وجه مشترک جناحین ؛ " عدم پاسخ گویی " و " فرصت سوزی " است .

کم نیستند معلمانی که پس از شنیدن این خبر شوکه شده و هنوز آن را شایعه و یا غیرواقعی می پندارند و یا سعی در تبرئه ایشان دارند .

البته در جامعه ای که روابط نه بر اساس عقلانیت و برنامه که بر اساس احساس و غریزه شکل می گیرد این واکنش ها کاملا طبیعی است .

در این گونه جوامع افراد به جای تکیه بر توان مندی و قدرت حل مساله بیشتر بر کاریزمای افراد برای حل مشکلات متکی هستند و از همین رو است که چرخه بی پایان ناامیدی ، بی تفاوتی و طغیان اصلی روا و پایدار در تعبیر معادلات جامعه است .

وزیر ارشاد در توئیتی سعی می کند تا آن را به یک جریان توطئه و سازمان یافته متصل کند .

محمدعلی نجفی و قتل میترا استاد و خشونت فراگیر

اگر قرار باشد یک سیاست مدار کارکشته خیر و شر خود را تشخیص ندهد و در " دام و دانه " اسیر گردد چگونه می خواهد جامعه را به سرمنزل خوشبختی رهنمون گردد ؟

اعتماد دیگران به خرد او چگونه معنا خواهد شد ؟

ارزش خرد و تفکر انسان کجا باید تجلی پیدا کند ؟

یکی از اعضای کانون صنفی معلمان در یادداشتی ضمن محکوم کردن عملکرد و رویکرد نجفی در " بازاری سازی آموزش " در پایان چنین می نویسد :

" این یادداشت در آبان 95 منتشر گردید و حالا به خاطر خبر بازداشت نجفی بازنشر می دهم و معتقدم وزیران قاتلی چون نجفی باید زودتر بازداشت و محاکمه شوند به خاطر پاکسازی دانشگاه در دهه 60 ، به خاطر سیاست های ویرانگر پولی سازی آموزش و طرد کودکان از مدرسه به خاطر سلب مالکیت عمومی و فساد همه جانبه. "

اگر واقعا نجفی چنین بوده است چرا چنین مدعیانی به خاطر این اعمال و پیش تر نجفی را به پای میز دادگاه بر اساس مستندات مصرح نکشیدند و تا رویت و حصول " قضا و قدر " به انتظار نشستند ؟! " محمدعلی نجفی " هم محصول همین سیستم ناکارآمد آموزش است

" نجفی " خود به عمل خویش اعتراف کرده و " قانون " باید در مورد او قضاوت کند اما پرسش مهم این است که چرا نجفی که در ظاهر فردی آرام ، خوش اخلاق ، دارای سعه صدر و محافظه کار می نمود چنین روشی را برای تامین نظر و خواسته خویش انتخاب کرد ؟

گفته می شود همسر مقتول می خواسته با یکی از سایت های خبری در مورد برخی مسائل مصاحبه ای داشته باشد .

اگر چنین چیزی صحت داشته باشد از نجفی انتظار می رفت تا با  "گفت و گو " و " روش های اقناعی " پاسخ گوی ادعاها باشد مگر آن که مسائل دیگری در میان بوده باشد .

چرا نجفی با  توسل به " آخرین درجه خشونت " سعی کرد تا مساله را حل کند ؟

آیا راه ها و مسیرهای کم هزینه تری متصور نبود ؟

این گونه وقایع نشان می دهند که جامعه ما از یک فرد عادی گرفته تا مقامات و نخبگان هنوز " توانایی حل مساله " را نداشته و با پاک کردن صورت مساله سعی در حل آن دارند .

Psychological puberty

بدیهی ترین اصلی را که می توان از این گزاره ها استنتاج کرد این است که جامعه ایرانی در کلیت خویش هنوز به " بلوغ روانی " نرسیده است و حتی سوابق برجسته سیاسی و طبقه و پرستیژ اجتماعی قادر نخواهد بود تا این خلا مهم و راهبردی را پر و یا حداقل ترمیم کند .

کما این که در ماجرای ساسی مانکن و تاثیر آن بر آموزش و پرورش ایران مقامات و مسئولان وزارت آموزش و پرورش به جای " حل مساله " سعی کردند آن را پاک کرده و یا ماست مالی کنند .

با ارسال بخشنامه ، دستور و حتی تقبیح و برجسته کردن سند 2030 و...  نمی توان مساله را حل کرد .

باید در مورد ریشه ها و دلایل فکر کرد .

و اما بعد پنهان که تاکنون کم تر کسی به آن پرداخته است مساله " خشونت " فراگیری است که جامعه ایرانی را گرفتار خویش ساخته است .

خشونتی بزرگ و ریشه دار در لایه های این جامعه ریشه دوانده است و متاسفانه کسی هم برای حل مساله فکری نمی کند .

نباید فراموش کرد ؛ قتل یک زن توسط یک فرد شاخص سیاسی به اندازه کشته شدن یک معلم توسط دانش آموز و در کلاس درس اهمیت دارد و نباید از کنار آن به سادگی گذشت .

اما چه کنیم که جامعه ما کم تر فکر می کند و بیشتر به دنبال حل مساله از طریق " احساس " و " غریزه " است .

بعید هم می دانم چنین " تلنگرهایی " بتواند تغییر خاصی در الگوهای فکری افراد جامعه ما ایجاد کند ؛ جامعه ای که همه سطوح آن در"  دام " روزمرگی افتاده و"  دانه ها " امان تفکر و بازشناسی را از او ستانده اند .

" محمدعلی نجفی " هم محصول همین سیستم ناکارآمد آموزش است .

سیستمی که به شهروندان توانایی حل مساله را آموزش نمی دهد و آدم ها همیشه فکر می کنند بهترین مسیر کوتاه ترین آن است .

برای من به عنوان یک " معلم " زمانی که نجفی به اعتماد و صداقت معلمان پشت کرد و همچون بسیاری از سیاست مداران ، " نگاه ابزاری " و " منفعت طلبی " را پیشه خویش کرد تمام شده بود و این تیر خلاصی بود برای یک پایان تلخ .

محمدعلی نجفی و قتل میترا استاد و خشونت فراگیر

منتشرشده در یادداشت
چهارشنبه, 08 خرداد 1398 04:46

چهار اپیزود از محمدعلی نجفی

قتل همسر دوم محمدعلی نجفی

1- اپیزود اول:
نجفی وزیر آموزش و پرورش

بخشی از دهه اول خدمتم را با وزارت دکتر نجفی بر آموزش و پرورش طی کردم.
وزیری آگاه، متین، با کلاس و با سواد ، دکترای ریاضی و مهم‌تر از همه کسی که منزلت و معیشت فرهنگیان را به صورت محسوسی ارتقا داد و تقریبا اکثر فرهنگیان، حتی همکارانی که از نظر فکری با وی زاویه داشتند دکتر نجفی را به عنوان وزیری لایق و قابل قبول داشتند.
در هیاهوی انتخابات ۹۲ که نجفی میهمان زنجانی‌ها بود در برگشت تا عوارضی مشایعتش کردم و به عنوان یک معلم ریاضی علاقه مند به وی چندین بار از وی خواهش کردم به جز آموزش و پرورش و آموزش عالی به جایی فکر نکند.

 

2- اپیزود دوم:
نجفی با اختلاف یک رأی از وزارت آموزش و پرورش جا ماند

با پیروزی روحانی و با درخواست قاطبه فرهنگیان، روحانی  نجفی را نامزد وزارت آموزش و پرورش نمود. در آن ایام دیداری با مهندس جمشید انصاری نماینده وقت زنجان داشتم. از آقای انصاری پرسیدم اوضاع نجفی برای رأی اعتماد چگونه است؟
گفت نجفی دوست ندارد به آموزش و پرورش برگردد، لذا هیچ تلاش و رایزنی برای گرفتن رأی اعتماد نمی کند.
متأسفانه پیش بینی انصاری درست از آب درآمد و نجفی با اختلاف یک رأی از وزارت آموزش و پرورش کنار گذاشته شد و آه از نهاد معلمان بر آمد.

قتل همسر دوم محمدعلی نجفی

3- اپیزود سوم:
نجفی شورا - نجفی شهردار

نجفی با لیست اصلاح‌طلبان وارد شورای چهارم تهران شده و پس از مدتی از شورا نیز به میراث فرهنگی عزیمت نمود.
در انتخابات دور پنجم شورای شهر تهران نجفی با عنوان گزینه شهرداری پایتخت مطرح شد. در آن ایام بنده در یادداشتی نوشتم که ورود نجفی به شهرداری اشتباه محض می باشد، برای آن که وی فردی فرهنگی است و شهرداری آدم قالتاق و پای کاری مانند قالیباف را می طلبد (منظورم به تیپ شخصیتی شهردار تهران است نه دفاع از عملکرد قالیباف) در شهرداری تهران ظاهراً وی را به بهانه رقص چند دختر بچه در مراسمی در برج میلاد به زیر کشیدند و البته همان روزها حواشی دیگری چون ازدواج مجدد با یک بانوی جوان و... نیز مطرح گردید.

 

4- اپیزود آخر:
کاریزمای معلمان به خاک افتاد

محمد علی نجفی از شهرداری تهران کنار رفته و در زندگی شخصی خود غوطه ور گردید.
چند همسری گرچه در اسلام امری عادی و پذیرفته شده می‌باشد، ولی در فرهنگ ایرانیان پدیده‌ای به شدت مذموم بوده و مخصوصا برای سیاستمداران و مقامات بلند پایه به مثابه سمی مهلک و کشنده می‌باشد.
البته بحث‌هایی از پرستو بودن زن دوم مطرح می‌باشد که به دلیل فقدان شواهد کافی و وافی از پرداختن به آن پرهیز می‌گردد.
متأسفانه عارضه چند همسری دست دکترای ریاضی و محبوب قلوب فرهنگیان را به قتل آلوده کرده و این شخصیت کاریزماتیک فرهنگی از اوج عزت به خاک ذلت افتاد.


ارسال مطلب برای صدای معلم

این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

قتل همسر دوم محمدعلی نجفی

منتشرشده در یادداشت

گروه گزارش/

« محمد حبیبی » معلم شهریاری از 20 اریبهشت ماه سال گذشته در زندان به سر می برد .

« صدای معلم »  مرداد ماه 97 گفت و گویی را با « خدیجه پاک ضمیر » همسر ایشان انجام داد . ( این جا )

در بخشی از این گفت و گو آمده بود :

صدای معلم :

آیا قطع حقوق آقای حبیبی رای قطعی هیات تخلفات اداری وزارت آموزش و پرورش بوده است ؟ آیا فرصت اعتراض به ایشان داده شده و مراحل قانونی کار طی شده است ؟

پاک ضمیر :

آن ها گفتند که ما منتظر رای دادگاه می مانیم و همان که گفتم .

صدای معلم :

آیا شما قبلا درخواست " مرخصی بدون حقوق " نداده بودید ؟

پاک ضمیر :

نه . چون طبق این چیزی که در هیات تخلفات به ما گفتند و دادگاه آقای حبیبی هم نزدیک بود منتظر رای دادگاه هستیم .

ببینیم چه اتفاقی پیش می آید ...

پس از انتصاب « محمد صیدلو » به مدیر کلی آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران ، صدای معلم گفت و گویی را با ایشان انجام داد . ( این جا )

آن چه می خوانید بخش دوم گفت و گو با مدیر کل آموزش و پرورش شهرستان ها استان تهران در مورد وضعیت معلم دربند ، « معلم حبیبی » است .

« صدای معلم » از همه مسئولان مربوط به ویژه مدیر کل آموزش و پرورش شهرستان های استان تهران ، معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش وزیر آموزش و پرورش می خواهد تا همه اقدامات قانونی و لازم را برای امنیت و آرامش روانی خانواده حبیبی انجام دهند .

منتشرشده در گفت و شنود

گروه استان ها و شهرستان ها/

دعوای مدیر کلی آموزش و پرورش در استان خوزستان

این روزها از آموزش و پرورش خوزستان اخبار مختلفی به گوش می رسد .

« صدای معلم » پیش تر مطلبی را در انتقاد از عملکرد اداره کل آموزش و پرورش خوزستان در مورد جذب و به کارگیری و استخدام نیروها در این استان منتشر کرد . ( این جا )

هر چند مدیر کل آموزش و پرورش خوزستان پاسخی به آن نداد اما رویداد مهم شکایت مدیر کل آموزش و پرورش خوزستان از یک رسانه بود . ( این جا )

در این مورد صدای معلم در گزارشی نوشت :

" خبر منتشر شده در کانال کانون صنفی معلمان حاکی است نعیم حمید ،خبرنگار و مدیر سایت عصر خبر و نشعان آلبشو طنزنویس به دلیل شکایت محمد تقی زاده، مدیر کل آموزش و پرورش در اهواز فردا دادگاهی می‌شوند.

شنیده ها حاکی است که موضوع در باب استخدام های حق التدریسی پاییز سال جاری بوده است .

در این ارتباط « صدای معلم »  در 10 / 10 / 96 پرسش های یک فرهنگی خوزستانی با عنوان " آیا جذب و به کارگیری و استخدام نیروها بدون هیچ آزمونی صحت دارد؟ " ( این جا ) را منتشر کرده و خواهان پاسخ گویی مسئولان شده بود .

پیش از آن شریعتی استاندار خوزستان گفته بود :

"تا من استاندار هستم هیچ مدیری حق شکایت علیه خبرنگاران را ندارد" اما در یکسال اخیر شاهد مراجعه بیش از 23 منتقد در قالب 79 شکایت از سوی مدیران و دستگاههای دولتی به دادگاه ها هستیم که سهم آموزش و پرورش  حدود 35 درصد از کل شکایت ها می باشد. "

 به نظر می رسد فضای تهدید و شکایت در وزارت « سیدمحمد بطحایی » شدت گرفته است .

در ادمه چنین آمده بود :

" اخبار شکایت مدیر آموزش و پرورش بناب از معلمان ، شکایت مدیر کل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی از معلمان و در آخرین مورد تهدید صدای معلم به شکایت در محاکم قضایی توسط « علی الهیار ترکمن » معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش بود که در پرتال وزارت آموزش و پرورش منتشر گردید . ( این جا )

در بخشی از این جوابیه چنین آمده بود :

" ... در پايان، ضمن تشكر از همراهي رسانه ها، همه فعالان عرصه مجازي و حوزه خبر را به دقت بيشتر به منظورحصول اطمينان از منابع خبري خود، قبل از انتشار هرگونه ادعا دعوت مي نمايد. بدون شك، هر فردي كه اندك تجربه اي در امر اطلاع رساني داشته باشد، بر اين موضوع واقف است كه آزادي رسانه به معني آزادي تخريب و تهمت نيست و هرگونه اتهامِ بدون ارائه مدارك مستند، نوعي تضييع حق فرد و قابل پيگيري در محاكم رسمي است، ليكن در اين مورد به احترام افكار عمومي فرهنگيان عزيز، به پاسخ فوق بسنده كرده و در صورت تكرار تهمت ها، ساير نكات به همراه مدارك مناسب در مراجع قضايي مطرح خواهد شد."

« صدای معلم » همه مدیران و مسئولان وزارت آموزش و پرورش را به حرکت در جهت " قانون " ، " پاسخ گویی " و عمل به " منشور حقوق شهروندی " دعوت می کند ."

اخبار و شنیده ها حاکی از تقابل نیروهای پیدا و نهان برای کسی پست مدیر کلی آموزش و پرورش این استان است .

« عصر ما « می نویسد :

" این روزها پروسه مهره چینی انتخاباتی و قومیتی در ستاد آموزش و پرورش خوزستان علی رغم نگرانی معلمان ، خانواده های دانش آموزان و کارشناسان حوزه تعلیم و تربیت با سرعت و شدت عجیب و غریب و بدون رعایت اصول شایسته سالاری و نیازسنجی دقیق به طور علنی و بدون اندک ملاحظه ای در حال انجام است .

عزل و نصب های اتوبوسی آنهم با گرایش سیاسی خاص ، رویکرد انتخاباتی و صرفا با نگاه قومیتی ، آموزش و پرورش خوزستان را در سراشیبی سقوط قرار داده و باتوجه به آسیب های ناشی از سیلاب اخیر بر روند درسی دانش آموزان این موضوع در آینده نزدیک موجب شکاف ها و عقب ماندگی های غیرقابل جبران خواهد بود.

سکوت و عدم نهیب و نظارت نهادهای مربوطه ، همراهی و تشویق نمایندگان با هدف تقویت ائتلاف های انتخاباتی از رهگذر تقسیم سهمیه های استخدامی و انتصابات و چراغ سبز مدیریت استان با تغییرات شتاب زده در ستاد مدیریت آموزش و پرورش از پرسش های مهم افکار عمومی است که متاسفانه هیچ فرد و نهادی خود پاسخگوی آن نمی داند. مزید بر علت تعلل در تعیین تکلیف پرونده های سنگین تخلفات مفتوح در بازرسی و عدم برخورد با خاطیان با وجود تاکیدات رئیس جدید قوه قضائیه شبهات فراوانی را برای فرهنگیان و کارشناسان ایجاد کرده است .

دعوای مدیر کلی آموزش و پرورش در استان خوزستان

خبر دیگری نیز حاکی است که به زودی با حمایت نمایندگان خوزستان ،  کریمی مدیرکل برکنار شده لرستان  به عنوان جایگزین تقی زاده معرفی و منصوب شود.

از سویی شنیده شده است بطحایی برای تحکیم موقعیت خود در دولت پس از تشکیل مجلس جدید ، به شدت بدنبال مهندسی انتخابات و زمینه سازی برای ورود مهره های دلخواه خود از حوزه های انتخابیه مختلف من جمله خوزستان ، بوشهر ، لرستان ، خراسان رضوی و سیستان و بلوچستان است و بر اساس مشاورت های "زینی وند" سردسته لابی حامیان تقی زاده در تشکیلات وزارتی،  بطحایی متقاعد شده که محمد تقی زاده از شانس های نخست حوزه انتخابیه اهواز با توجه به حمایت های استاندار کنونی در انتخابات مجلس یازدهم می باشد و همین امر سبب همراهی وزیر با این تغییرات "انتخاباتی - فامیلی" گردیده است .

اکنون انتظار می رود حداقل برای جلوگیری از سقوط آموزش و پرورش خوزستان به دره قهقرایی و رفع نگرانی خانواده ها و معلمان ، اراده ای در استان و کشور یافت شود که ترمز "ارابه انتصابات انتخاباتی" در بدنه این سازمان نحیف و فرتوت را بکشد و این کشتی پرتلاطم را به ساحل آرامش برساند.

دعوای مدیر کلی آموزش و پرورش در استان خوزستان

همچنین در این باره سایت " خورنا » در مطلبی کوتاه می نویسد :

" مدیرکل برکنارشده ی آموزش و پرورش لرستان؛ گزینه آموزش و پرورش خوزستان

وی که مورد حمایت حسنوند نماینده پایداری اندیمشک و برخی از مسئولین استان خوزستان و یکی از معاونین وزارتخانه می باشد، عملکرد ضعیف وی در لرستان به حدی بود، که فرهنگیان لرستان و رسانه ها از وزیر وقت به خاطر عزل ایشان قدردانی کردند.

 معرفی ایشان به عنوان گزینه آموزش و پرورش خوزستان؛ اعتراض جدی فرهنگیان خوزستان را نسبت به بطحایی، استاندار خوزستان و نمایندگان اصولگرای خوزستان را به همراه داشت.

 نخبگان خوزستانی نیز نسبت به معرفی یک گزینه غیر بومی که شناختی از بافت موزاییکی و فرهنگی خوزستان ندارند، معترضند!
 با توجه به حواشی ایجادشده و دوقطبی نمایندگان استان لرستان، در زمان مدیریت ایشان؛ آزموده را آزمودن خطاست!

« صدای معلم » جهت گیری خاصی در مورد دو گزارش فوق ندارد اما همیشه در گزارش ها و اخبار بر این نکته مهم مدیریتی باور دارد که هر گونه عزل و نصب مدیریتی باید مبنای کارشناسی و علمی داشته و تا جایی که می شود ضمن رعایت اصل تفکیک قوا به افکار عمومی توجه کافی گردد .

مدیران نیز در هر سطحی و متناسب با اختیارات خویش باید که در برابر افکار عمومی و رسانه ها پاسخ گو باشند .

پایان گزارش/

منتشرشده در گفت و شنود

نظرسنجی

میزان استفاده معلمان از تکنولوژی آموزشی مانند ویدئو پروژکتور ؛ تخته هوشمند و .... در مدرسه شما چقدر است ؟

دیدگــاه

تبلیغات در صدای معلم

درخواست همیاری صدای معلم

راهنمای ارسال مطلب برای صدای معلم

کالای ورزشی معلم

تلگرام صدای معلم

صدای معلم پایگاه خبری تحلیلی معلمان ایران

تلگرام صدای معلم

Sport

تبلیغات در صدای معلم

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به صدای معلم - اخبار فرهنگیان، معلمان و آموزش پرورش بوده و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلا مانع است.
طراحی و تولید: رامندسرور